فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری اصطلاحی است که فعالیت های مختلف گردشگری را توصیف می کند که در آن شهر مقصد اصلی و مکان مورد نظر است. امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع برتر به سرعت در حال رشد و توسعه است. در ایران با وجود منابع غنی و فرصت های گردشگری، توجه کمی به صنعت گردشگری می شود. از آن جا که توسعه پایدار به عنوان یک جریان ثابت از آن یاد می شود تغییرات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برای افزایش سطح بهزیستی محیط زیست از جامعه، که به دنبال وحدت در مسائل اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و زیست محیطی است می باشد. توسعه پایدار، توسعه ای است که بتواند نیازهای نسل حاضر را بدون تخریب و یا آسیب رساندن به تامین نیازها و خواسته های نسل های آینده تامین نماید. بافت تاریخی دزفول از مهم ترین بخش های هویتی شهر محسوب می شود و پیدایش آن پیرو اطلاعات از ساختارهای اقلیمی و فرهنگی است. نواحی شهری که در گذشته مکانهای برجس ته ای برای تولیدات بودند، امروزه به مراکز مصرف تبدیل شده اند. برای بسیاری از شهرها این تغییر نگرش به تاکید به روی صنعت گردش گری به عنوان موتور رشد اقتصادی منتهی و در نتیجه، احیای اجتماعی و کالبدی بافت قدیم ش هری می شود. در واقع گردش گری پایدار شهری رویکردی جدید در احیای این فضاها است. بافت قدیم شهر دزفول، با در بر گرفتن بازار قدیم شهر و در بر گرفتن عناصر تاریخی، نه تنها به اقتصاد پایدار شهر کمک نکرده بلکه به عنوان یک بخش ناکارآمد شهر را از توسعه پایدار دور کرده، لذا در ماهیت تحقیق حاضر کاربردی و از نظر روش تحقیق (توصیفی-تحلیلی-کتابخانه ای- میدانی) است که از طریق تکنیک VIKORو AHP به بررسی و شناخت عناصر گردشگری پایدار محله های 28 گانه بافت شهر دزفول پرداخته شد و براساس میزان مطلوبیت، نارضایتی و شاخص ویکور به رتبه بندی نهایی برای محله های بافت کهن دزفول اقدام شدکه هدف از این رتبه بندی شناسایی بهتر و دقیق تر محدوده مورد مطالعه برای سنجش و بهینه سازی مسیر گردشگری می باشد.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش تاب آوری اجتماعی شهرها (مطالعه موردی: شهر نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: تاب آوری اجتماعی در جهت بهبود و حفظ عملکرد شهر به عنوان یکی از راهبردهای اساسی به منظور کاهش بلایا در برابر مخاطرات به تشکیل گروه های اجتماعی و ارتقای سرمایه اجتماعی و افزایش مشارکت بین ساکنین تاکید ویژه دارد؛ بنابراین شناسایی عوامل تاثیرگذار بر ارتقای تاب آوری اجتماعی می تواند موجب کاهش آسیب پذیری در برابر مخاطرات طبیعی گردد؛ از اینرو این پژوهش، با هدف شناسایی شاخص ها و عوامل موثر بر تاب آوری اجتماعی، تحلیل رابطه بین شاخص های اجتماعی، به سنجش و مقایسه زیرمعیار های اجتماعی تاب آوری در شهر نجف آباد می پردازد. روش: مقاله حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی–تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه می باشد. به منظور تحلیل و پردازش داده ها از مدل معادلات ساختاری ایموس استفاده شده است. یافته ها: طبق نتایج بدست آمده تاثیرگذارترین شاخص در ارتقای سطح تاب آوری اجتماعی در برابر مخاطرات طبیعی شهرنجف آباد، شاخص سرمایه اجتماعی با ضریب مسیر 0.82 می باشد. نتایج: در صورت تلاش جهت بهبود روابط همسایگی می توان امیدوار بود که در هنگام وقوع مخاطرات، افراد با واکنش و رفتار مناسب و به موقع، جان خود و اطرافیان شان را حفظ کنند و کمتر دچار آسیب های روحی، مالی و جانی شوند. به طورکلی ارتقای سرمایه اجتماعی و مشارکت و همکاری بین شهروندان می تواند موجب افزایش تاب آوری اجتماعی در شهر نجف آباد و کاهش آسیب پذیری در زمان وقوع مخاطرات شود.
بازشناسی محرک های توسعه مجدد محله های شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
489 - 510
حوزههای تخصصی:
این مقاله پروژه ها و پردازه های محرک توسعه در محله های منطقه ۱۲ تهران را بازشناسی کرده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن ۵۰ نفر خبرگان علمی و اجرایی است که تمام جامعه به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. داده ها به روش اسنادی تهیه شده و با استفاده از روش های سوات، ضرایب رگرسیون و تحلیل واریانس پردازش شده است. یافته ها نشان می دهد محله ها عموماً دارای کمبود خدماتی و مسائل کالبدی، اقتصادی و زیست محیطی هستند. نتایج تحلیل سوات نیز حاکی از افزایش میانگین نقاط ضعف و کمبود فرصت هاست. اولویت نخست اقدامات زمینه ساز برای ایجاد انگیزه سرمایه گذاری و مشارکت توسعه دهنده هاست (جریان سازی) که احیای بناهای مخروبه، بدنه سازی بافت، مناسب سازی معابر و ایجاد فضای سبز از پروژه های شاخص آن به شمار می رود. توانمندسازی جامعه محلی (نهادسازی) دیگر محرک اولویت دار توسعه است که باید به کمک پروژه های اشتغال زا، کارآفرین و بازآفرین اقتصادی انجام شود. در چارچوب محرک های توسعه، باید فرایند بازیافت زمین، توسعه مجدد و تغییر کاربری را برای تأمین فضاهای فعالیتی و هم زمان توزیع موزون خدمات و فرصت ها به کار گرفت؛ از این رو محله های ارگ، بازار و پامنار، کوثر، قیام، امام زاده یحیی و تختی در اولویت این اقدام قرار دارند.
تأثیر متقابل الگوی رفتار اجتماعی ساکنان خانه بر سازمان دهی فضای داخلی آن (مطالعه موردی: خانه های تک واحدی و آپارتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
۸۵-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
فضایی که انسان در آن زندگی می کند، مکانی است که بخشی از هویت خویش را در آن شکل می دهد. خانه، محیطی برای شکل گیری فعالیت اجتماعی به منظور تأمین نیازهای وی است. در عصر حاضر الگوی رفتاری کاربران خانه نادیده گرفته می شود؛ لذا هدف اصلی این پژوهش توجه به تأثیر متقابل رفتار اجتماعی ساکنان بر سازمان فضایی داخلی خانه است. الگوی رفتار افراد و روابط خانوادگی نیز تغییر کرده و بنابراین سازمان دهی فضایی متفاوتی را در آن به وجود می آورد. رویکرد این پژوهش کیفی است. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و با روش مطالعه موردی انجام شده است. برای دستیابی به اهداف موردنظر پس از بررسی مفاهیمی همچون رفتار اجتماعی، الگوی رفتار، سازمان دهی داخلی خانه و ارتباط رفتار با آن، رفتار اجتماعی مدنظر مؤثر بر الگوی خانه در نمونه های موردی که شامل یک نمونه خانه تک واحدی و یک نمونه آپارتمان واقع در شهر همدان است، موردبررسی قرار می گیرد. نتایج پژوهش نشان دهنده تأثیر متقابل الگوی رفتار اجتماعی و سازمان دهی فضاهای داخلی خانه در هر دو نمونه می باشد. به نظر می رسد که رفتارهای مدنظر بر شکل، ابعاد و چیدمان فضاهای هر دو نمونه تأثیر متقابلی داشته است، به طوری که در نمونه خانه تک واحدی شکل خانه و ابعاد آن در محرمیت و خوابیدن مؤثرتر است و در آپارتمان مدنظر خوردن تأثیر قوی تری برچیدمان فضاها دارد.
تحلیل ساختاری توسعه شهری کلان شهر اهواز با رویکرد آینده پژوهی
حوزههای تخصصی:
امروزه چالش های زندگی نوین شهری و مشکلات محیطی و اجتماعی موجب روی آوردن به رویکرد آینده پژوهی در برنامه ریزی شهری و بهره گیری از ابزارهای گوناگون برای ساختن آینده ی مطلوب شده است. پژوهش حاضر با بهره-گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول در آینده پژوهی است و با استفاده از نرم افزار میک-مک به تحلیل مؤلفه های توسعه ی شهری در کلان شهر اهواز پرداخته است. در ادامه با استفاده از روش دلفی 37 مؤلفه به عنوان شاخص های توسعه ی شهری استخراج شد. نتایج حاکی از این است که در صفحه پراکندگی شش دسته (عوامل تأثیرگذار، عوامل ریسک، هدف، عوامل تأثیرپذیر و عوامل مستقل، تنظیم کننده) قابل شناسایی هستند. در نهایت از میان 37 عامل کلیدی، پس از بررسی میزان تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده کلان شهر اهواز با روش های مستقیم و غیرمستقیم، 13 پیشران مؤثر و کلیدی از جمله؛ جمعیت، توزیع عادلانه ی خدمات شهری، توسعه ی صنعت گردشگری، ساماندهی محورهای ویژه ی گردشگری، ساماندهی مناطق حاشیه نشین، کنترل آلودگی هوا و ارتقای بهداشت محیطی، گسترش فضای باز عمومی و ایجاد مراکز فراغتی، فراهم آوردن سطح مناسب رشد اقتصادی، ارتقای کیفیت زندگی در بافت فرسوده ی شهری، ساماندهی و بهسازی بافت فرسوده، گسترش کارگاه های کوچک و زودبازده، توانمندسازی سازمان های مردم نهاد، توسعه ی مراکز تفریحی و گردشگری که بیش ترین نقش را در وضعیت آینده ی توسعه ی شهری اهواز دارند، مشخص شدند و به عنوان عوامل و پیشران های مؤثر بر توسعه ی شهری اهواز انتخاب شدند. در ادامه نتایج نشان داد که عوامل توسعه ی صنعت گردشگری، ساماندهی مناطق حاشیه ی شهر در وضعیت ریسک قرار دارند. عوامل جمعیت، توزیع عادلانه ی خدمات شهری، توسعه ی صنعت گردشگری، بیش ترین میزان تأثیرگذاری بر فرآیند توسعه ی شهری کلان شهر اهواز را خواهند داشت.
شناسایی و تحلیل پیشران های مؤثر بر جذب گردشگران به باغ های تاریخی طبیعی ایران مطالعه موردی: باغ تاریخی چشمه بلقیس شهر چرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
107 - 125
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر گردشگری و عوامل موثر بر جذب گردشگران در حوزه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد جغرافیایی به این مقوله با در نظر گرفتن همه ابعاد به نتایج تحقیق جامعیت می بخشد. در این مقاله مؤلفه های مؤثر بر جذب گردشگران به باغ های تاریخی طبیعی ایران در باغ تاریخی چشمه بلقیس شهر چرام مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفته است. گردآوری داده های تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 65 گویه صورت گرفته است. جامعه نمونه تحقیق گردشگران ورودی به باغ تاریخی تفریحی چشمه بلقیس در شهرستان چرام به تعداد 301 نفر بوده است. برای انجام تحلیل های آماری نظیر آزمون تی، تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری و پاسخ به سوالات پژوهش از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از بین شش عامل شناسایی شده عامل اقتصادی با بالاترین اثر، 93/۱3 درصد واریانس بهبود وضعیت گردشگری در باغ تاریخی تفریحی چشمه بلقیس را تبیین می نماید که این امر نشانگر اهمیت و ارزش عامل اول نسبت به عامل های بعدی است. عاملهای مبلمان فضای باغ تاریخی تفریحی چشمه بلقیس، اطلاع رسانی و تبلیغات، دسترسی و حمل و نقل، امکانات و خدمات، کیفیت محیطی و موقعیت با درصدهای تبیین59/11، 83/۱0، 01/8، 87/7، 14/6 و89/4 در جذب گردشگر و بهبود وضعیت گردشگری در باغ تاریخی تفریحی چشمه بلقیش اثر داشته اند. همچنین نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری با بار عاملی 71/0 اثر مطلوبیت جاذبه گردشگری باغ تاریخی تفریحی چشمه بلقیس بر وفاداری گردشگران را مورد تأیید قرار می دهد.
آینده نگری جمعیت روستایی با تأکید بر نقش مهاجرت ( مطالعه موردی: شهرستان ورزقان)
حوزههای تخصصی:
آینده نگری و به سبب آن، آگاهی از ترکیب آینده جمعیت روستایی می تواند نقش مؤثری در توسعه و نیز کاربست سیاست های درست در ساختار برنامه ریزی منطقه داشته باشد که تحقیق حاضر به تحلیل آن با تأکید بر نقش مهاجرت در شهرستان ورزقان پرداخته است. ازنظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به لحاظ روش شناسی، مربوط به روش های ترکیبی (آمیخته) از نوع همگرا است. در بخش کیفی از روش فراترکیب و در بخش کمی از آینده نگری جمعیت در افق 15 سال با استفاده از نرم افزار اسپکتروم استفاده شده است. در تحلیل کیفی علل و پیامدهای مهاجرت، درمجموع تعداد 9 مقوله در مورد علل و زمینه، 8 مقوله در مورد پیامدها و 10 مقوله به عنوان راهکار شناسایی شده است. نتایج آینده نگری شاخص های جمعیتی حاکی از کاهش تدریجی میزان های نرخ حیاتی بوده که نرخ رشد جمعیت به 84/0 و نسبت جنسی به رقم 49/103 خواهد رسید. نرخ جمعیت سالخورده افزایش یافته و انتظار می رود در افق 1411، جمعیت زیر 14 سال 23 درصد، جمعیت 15 تا 64 ساله 67 درصد و جمعیت بالای 65 سال 10 درصد جمعیت منطقه مورد مطالعه را به خود اختصاص دهند. اعتبار بخشی و تفسیر داده های کمی-کیفی نشان می دهد شاخص های «کاهش نسبت جنسی، کاهش نسبت کودک به زن، کاهش میانگین سن باروری و پیری جمعیت» که به عنوان پیامد مهاجرت روستا- شهری توسط نتایج کیفی تحلیل شناخته شده اند، در تحلیل کمی و آینده نگری جمعیت نیز مطرح بوده و همواره این شاخص ها در افق 15 ساله با یک روند کاهش تدریجی روبرو خواهند بود. آینده نگری و به سبب آن، آگاهی از ترکیب آینده جمعیت روستایی می تواند نقش مؤثری در توسعه و نیز کاربست سیاست های درست در ساختار برنامه ریزی منطقه داشته باشد که تحقیق حاضر به تحلیل آن با تأکید بر نقش مهاجرت در شهرستان ورزقان پرداخته است. ازنظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به لحاظ روش شناسی، مربوط به روش های ترکیبی (آمیخته) از نوع همگرا است. در بخش کیفی از روش فراترکیب و در بخش کمی از آینده نگری جمعیت در افق 15 سال با استفاده از نرم افزار اسپکتروم استفاده شده است. در تحلیل کیفی علل و پیامدهای مهاجرت، درمجموع تعداد 9 مقوله در مورد علل و زمینه، 8 مقوله در مورد پیامدها و 10 مقوله به عنوان راهکار شناسایی شده است. نتایج آینده نگری شاخص های جمعیتی حاکی از کاهش تدریجی میزان های نرخ حیاتی بوده که نرخ رشد جمعیت به 84/0 و نسبت جنسی به رقم 49/103 خواهد رسید. نرخ جمعیت سالخورده افزایش یافته و انتظار می رود در افق 1411، جمعیت زیر 14 سال 23 درصد، جمعیت 15 تا 64 ساله 67 درصد و جمعیت بالای 65 سال 10 درصد جمعیت منطقه مورد مطالعه را به خود اختصاص دهند. اعتبار بخشی و تفسیر داده های کمی-کیفی نشان می دهد شاخص های «کاهش نسبت جنسی، کاهش نسبت کودک به زن، کاهش میانگین سن باروری و پیری جمعیت» که به عنوان پیامد مهاجرت روستا- شهری توسط نتایج کیفی تحلیل شناخته شده اند، در تحلیل کمی و آینده نگری جمعیت نیز مطرح بوده و همواره این شاخص ها در افق 15 ساله با یک روند کاهش تدریجی روبرو خواهند بود.
معاصرسازی محلات قدیمی محدوده مرکزی شهرها با رویکرد توسعه محلات سنتی (TND)(مطالعه موردی: محله گُلَپا، همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محلات شهری در طول تاریخ بسترساز ایجاد روابط اجتماعی در سطوح مختلف بوده اند. یکی از مهمترین مسائل امروزه در بسیاری از شهرهای ایران، کمبود شدید محلات با قابلیت زندگی است و اغلب فضاها در این گونه شهرها فاقد شرایط مطلوب برای زندگی سالم شهروندان هستند. در نتیجه روابط اجتماعی ساکنین شهرها، که در قرن های گذشته جزئی از زندگی سالم شهری بوده است کمتر شده و روابط آنها با یکدیگر به حداقل ممکن رسیده است. محلات سنتی، مخصوصاً در شهرهای کشورهای در حال توسعه، با عدم تعادل بین ظرف (بافت قدیم) و مظروف (ساکنین) روبرو هستند. TND رویکردی است که از نهضت نوشهرسازی نشأت گرفته و می کوشد به نیازهای محله و ساکنین آن پاسخ مثبت دهد. این رویکرد تلاش می کند با تقویت و بهبود فضای کالبدی محله، تعاملات اجتماعی را افزایش داده و از این مسیر به بهبود حس تعلق به مکان، خوداتکایی اقتصادی و ارتقای سرمایه اجتماعی نائل آید. پژوهش حاضر در نظر دارد با تحلیل الگوهای شهرسازی جدید و کمترین میزان مداخله کالبدی در مسیر ساماندهی و بهسازی محلّه سنتی"گلپا" در شهر همدان قدم بردارد. روش مورد استفاده در پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاصل از بررسی های کتابخانه ای و عملیات میدانی شامل مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که می توان با رویکرد محرک توسعه به عنوان بینشی جامع و یکپارچه به احیا و معاصرسازی محله و همچنین حفظ ارزش های تاریخی و کالبدی آن در جهت تبدیل محله به یک مکان زیستی هماهنگ با زندگی امروزی و متناسب با شخصیت و هویت تاریخی آن دست یافت.
تحلیل فنی، اقتصادی و محیط زیستی تأمین انرژی مرکز نوآوری شهرداری تهران با نصب صفحات خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
156 - 163
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و پیشرفت تکنولوژی و به دنبال آن افزایش تقاضای انرژی و کاهش منابع فسیلی و آلودگی ناشی از آن سبب حرکت به سمت استفاده از انرژی های تجدید پذیر تمیز گردیده است. در میان انرژی های تجدید پذیر، استفاده از انرژی خورشیدی و قرار دادن پنل های خورشیدی بر روی سقف در ساختمان ها بسیار رایج است. استفاده از این انرژی در ایران به دلیل پتانسیل بالای تابش خورشیدی، علاوه بر کاهش استفاده از سوخت های فسیلی و کاهش قابل ملاحظه ی هزینه های برق مصرفی میزان قابل توجهی از دی اکسید کربن هوا را کاهش می دهد. این امر در شهر هایی مانند تهران که معضل الودگی هوا را دارند بسیار حائز اهمیت است. در این مطالعه به بررسی اقتصادی، فنی و زیست محیطی نصب صفحات خورشیدی بر روی پشت بام مرکز نوآوری شهرداری تهران پرداخته می شود. که توسط برنامه PVsyst شبیه سازی می شود. نتایج شبیه سازی، سیستم 10 کیلو واتی را پیشنهاد می کند که به ترتیب از نظر هزینه و مساحت در دسترس برای اجرای این طرح مقرون به صرفه و قابل اجرا است. در سیستم پیشنهادی نسبت عملکرد 0.861 و میزان تولید سالانه 19.3 مگاوات ساعت می باشد. با اجرای این طرح انتشار سالانه 14.8 تن دی اکسید کربن کاهش می یابد. نتایج تحلیل های اقتصادی نشان میدهد که در صورت فروش تضمینی برق با قیمت 1040 تومان و مالیات بر درامد فروش سالیانه 30 درصد نیروگاه نصب شده از سال چهارم به سوددهی می رسد.
ارزیابی بافت های ناکارآمد شهری براساس رویکرد بازآفرینی پایدار (مطالعه موردی: بافت ناکارآمد شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
327 - 345
حوزههای تخصصی:
رشد بی رویه و شتابان شهرنشینی و شهرگرایی، مشکلات زیادی را به همراه داشته است. یکی از این مشکلات عمده، وجود بافت های ناکارآمد شهری است؛ یعنی پهنه هایی از فضاهای شهری که در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده اند و به کانون مشکلات و نارسایی های شهری تبدیل شده اند. در سال های اخیر، رویکرد بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی متأخر در حوزه مرمت، برای حل مشکلات بافت های ناکارآمد شهری مطرح شده است. برای رسیدن به بازآفرینی باید توسعه پایدار شهری مدنظر قرار بگیرد؛ از این رو رویکرد بازآفرینی پایدار شهری، با درنظرگرفتن همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی، به بافت دیدگاهی جامع، یکپارچه و پایدار برای بهبود وضعیت کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی بافت های ناکارآمد دارد. پژوهش حاضر با شناخت عوامل مؤثر بر ناکارآمدی بافت های شهری و ارزیابی میزان پایداری و ناپایداری در بافت ناکارآمد شهر یزد و به روش کیفی-کمی انجام گرفته است. در بخش اول (پژوهش کیفی) داده های پژوهش با مطالعه مبانی نظری و ادبیات پژوهش، معیارها و شاخص های مؤثر بر بازآفرینی پایدار، برمبنای رویکرد منتخب پژوهش شناسایی شدند. در بخش دوم (پژوهش کمی) نیز به روش پیمایشی، 385 پرسشنامه میان ساکنان بافت ناکارآمد تکمیل و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. عوامل متعددی در بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهری دخیل هستند؛ از این رو در مطالعات کیفی پژوهش با بررسی لایه لایه ای، مسئله بافت های ناکارآمد شهری بررسی شده است. نتایج کمی پژوهش نشان می دهد این منطقه در وهله اول از نظر اقتصادی و در مرحله بعد از نظر ابعاد کالبدی، مدیریتی، اجتماعی و زیست محیطی ناپایدار است. درواقع ناپایداری ابعاد اقتصادی بافت ناکارآمد، نمود خود را به صورت ناپایداری دیگر ابعاد به ویژه ابعاد کالبدی نشان می دهد؛ بنابراین رویکرد بازآفرینی شهری پایدار به دلیل چشم انداز جامع و یکپارچه خود می تواند نسخه مناسبی برای مداخله در این بافت ها باشد.
آسیب شناسی موانع تحقق حکمروایی خوب شهری در شهرهای میانی مطالعه موردی: شهر نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
43 - 57
حوزههای تخصصی:
علیرغم گذشت بیش از پنج دهه از زمان مطرح شدن حکمروایی خوب شهری به عنوان شیوه برتر اداره امور شهری، این الگو در شهرهای ایران به خصوص در شهرهای میانی و کوچک، تحقق نیافته است. از همین رو در پژوهش حاضر به آسیب شناسی حکمروایی خوب شهری از منظر نهادینه سازی آن در شهرهای میانی بامطالعه موردی شهر نیشابور پرداخته شده است. رویکرد روش شناختی پژوهش از نوع کیفی مبتنی بر مصاحبه نیمه ساخت یافته از خبرگان و متخصصان آشنا به موضوع در شهر نیشابور است که از طریق انجام 30 مصاحبه پیاده سازی شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها، بر مبنای تکنیک های تحلیل محتوای کیفی ازجمله کدگذاری مرحله ای است که در پایان از طریق روش اسنادی و مطابقت و ارجاع دهی به پژوهش های موجود، تکمیل شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل مؤثر بر عدم تحقق حکمروایی خوب شهری در شهر نیشابور شامل 87 مقوله اولیه، 11 کد تفسیری و 4 کد تبیینی است. کدهای تبیینی، در چهار حوزه عمده یعنی «موانع ساختاری»، «موانع فردی»، «موانع کنش ارتباطی» و «موانع زیرساختی» طبقه بندی شدند. درنهایت این نتیجه به دست آمد که تحقق حکمروایی خوب شهری ابتدا نیازمند الزاماتی است که این الزامات بیشتر در حوزه ساختاری قرار دارند تا با تأثیرگذاری بر روی ابعاد دیگر از ناکارآمدی مدیریت شهری، بتوانند الگوی حکمروایی خوب شهری را در شهرهای میانی نهادینه کنند.
تبیین نقش نماهای شهری در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان (نمونه موردی: نماهای مسکونی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
217 - 232
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نماهای مسکونی منتخب مسابقات معماری و تبیین نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان تهران می پردازد. هدف اصلی تحقیق، بررسی و شناسایی عناصر نما با تأکید بر معانی و ادراکات ذهنی شهروندان و نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان می باشد. تحقیق از نوع کاربردی است و جهت ارزیابی مؤلفه های تدوین شده در مدل مفهومی از ترکیب روش های پژوهش پیمایشی و روش توصیفی تحلیلی (تحلیل محتوا) استفاده شده است. نتایج تحلیل های کمی و کیفی نمایانگر آن است که نماهای ساختمانی را می توان در قالب ابعاد کالبدی (بتا:322/0)، ادراکی-احساسی (بتا: 284/0) و عملکردی- فعالیتی (بتا: 217/0) بررسی نمود. همچنین، عامل کالبدی با ضریب بتا 322/0 مهم ترین اثرگذاری را بر احساس دلبستگی به مکان ایفا می کند. مبتنی بر یافته های آزمون فریدمن مؤلفه های نوع مصالح با میانگین رتبه 98/16، رنگ نما با میانگین رتبه 88/16، هماهنگی با ابعاد بومی و زمینه ای 64/16، وجود سطوح پر و خالی 28/16 مهم ترین معیارهای کالبدی، تعامل با بنا با میانگین رتبه 63/16 و تناسب فرم و عملکرد 76/15 و مشارکت مردم 55/15 در مکان مهم ترین عوامل عملکردی- فعالیتی و خاطره انگیزی بنا با میانگین رتبه 60/16 و دلبستگی به بنا 28/16 و تجارب و انباشت ذهنی 13/15 دارای بالاترین میانگین رتبه در عامل ادراکی- احساسی در بین شهروندان مورد مطالعه می باشند.
مدلسازی تأثیرات فقر شهری بر ساختار فضایی-کالبدی بافت های فرسوده (مطالعه موردی: شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: فقر شهری یکی از مشکلات اصلی در بافت های فرسوده می باشد که امروزه این دو موضوع باهم عجین شده اند و ساختار نامناسب شهری را به وجود آورده اند. هدف این مقاله، بررسی تأثیرات فقرشهری بر ساختار فضایی-کالبدی بافت های فرسوده در شهر ایذه است. روش: روش انجام پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردیده است، جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در محلات بافت فرسوده شهر ایذه با حجم نمونه مورد می باشد. و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد آماری مدل سازی معادله های ساختاری(SEM) و آزمون تحلیل عاملی تأییدی دو عاملی مرتبه اول استفاده شد. یافته ها: تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که از بین شاخص های موردسنجش، در بین مولفه های تشکیل دهنده فقر شهری، شاخص اقتصادی که نقش بسیار مهمی در ساختار کالبدی- فضایی بافت فرسوده شهر ایذه داشته است با کاهش این شاخص ، ساختار کالبدی- فضایی دچار افزایش نارسایی شده است. همچنین با بررسی گویه های مهاجرت و انتخاب ناحیه برای زندگی توسط ساکنین و همسایه ، رضایت از همسایگان غیر بومی در ناحیه، مهاجرین غیر بومی و بهبود وضعیت فضایی و کالبدی نشان می دهد که دلیل اصلی ساکنین و مهاجرین در انتخاب محله برای سکونت، همسطح بودن همسایگان از نظر اقتصادی و درآمدی است. نتایج: نتایج حاصل از معادله معادلات ساختاری نشانگر این است که بین مؤلفه های فقر شهری با مؤلفه های ساختار کالبدی- فضایی بافت فرسوده شهری رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین جهت انجام اقدامات لازم نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای است.
رضایتمندی شهروندان کمال شهر از عملکرد زیباسازی با رویکرد پایداری محیط شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
125 - 136
حوزههای تخصصی:
زیباسازی فضای شهری ارتباط مستقیم با پایداری محیط شهری دارد، به طوری که عملکرد صحیح و عینیت کالبدی آن در شهرها، تأثیرات مطلوبی بر رضایتمندی شهروندان خواهد داشت. هدف این پژوهش ارزیابی رضایتمندی شهروندان کمال شهر استان البرز از عملکرد زیباسازی با رویکرد پایداری محیط شهری است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ اجرا، توصیفی، همبستگی با رویکرد علی است. متغیرهای مستقل این پژوهش شامل کیفیت خدمات ادراک شده از قابلیت ملموسات، اعتماد،اطمینان، پاسخگویی، همدلی است. متغیروابسته نیز، رضایتمندی شهروندان است. جامعه آماری را شهروندان کمالشهر استان البرز تشکیل می دهند. حجم نمونه ۲۵۲ نفر از پرسشنامه استاندارد سروکوال در پنج بعد ملموسات، اعتماد، اطمینان، پاسخگویی و همدلی تعیین شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آمار ناپارامتریک تحلیل شدند. نتایج نشان دادکه بین گروههای سنی متفاوت در ابعاد ادراکات و انتظارات، شکاف کیفیت خدمات وجود دارد و بیشترین شکاف (7921/0-) مربوط به گروه سنی ۳۰ تا ۴۰ سال است. بیشترین میزان شکاف بین انتظارات و ادراکات مربوط به بعد قابلیت اعتماد (83/3-) و کمترین به بعد ملموسات (92/1-) است. خروجی حاصل از نرم افزار آموس نیز نشان داد که با تغییر یک واحد در متغیر پاسخگویی و اعتماد به میزان 4/72 تغییر در میزان رضایتمندی شهروندان به دست خواهد آمد و در مجموع بین مولفه های رضایتمندی و پایداری محیط شهری (001/0= sig) ارتباط وجود دارد. پاسخگویی به عنوان هسته اصلی در میزان رضایتمندی شهروندان محسوب می شود. پاسخگویی دارای رتبه اول، اعتماد رتبه دوم و ملموسات دریافت شده رتبه سوم است.
تبیین نقش پیکربندی فضا بر نحوه ادراک امنیت محیطی در بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
631 - 650
حوزههای تخصصی:
نظریه و روش چیدمان فضا یکی از نظریه های مرتبط با رویکرد موضعی است که در فرایند توسعه رویکردهای رفتاری و موضعی به مسائل شهری، به منظور تحلیل مناسبات میان پیکربندی فضا و شیوه های ادراک این پیکربندی ها از سوی مردم ارائه شده است. برای این منظور نیز از شاخص های فضایی مانند اتصال، هم پیوندی، میانگین عمق و کنترل استفاده شده است. پژوهش حاضر با استفاده از این نظریه و همچنین روش های آماری، مانند رگرسیون جغرافیایی موزون و رگرسیون چندمتغیره، میزان اثرگذاری عناصر فضایی شهر را بر ادراک امنیت محیطی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد ارزیابی و تبیین کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد ادراک امنیت محیطی مشاهده شده ساکنان بافت پایین تر از حد مدنظر است و این تفاوت به لحاظ آماری معنادار به شمار می آید. افزون بر این، نتایج نشان می دهد شاخص های چیدمان فضا می توانند براساس روش رگرسیون جغرافیایی موزون 36 درصد و براساس روش رگرسیون چندمتغیره معمولی 51 درصد واریانس تغییر در ادراک امنیت محیطی را تبیین کنند. مقدار B در معادله رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد شاخص هم پیوندی کلی بیشترین تأثیر را بر امنیت روان شناختی ساکنان دارد؛ به بیان دیگر براساس نظریه چیدمان فضا، هرچه میزان پیوستگی یک خیابان در کل شبکه ارتباطی شهر افزایش یابد، امنیت روان شناختی بهتری از سوی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد گزارش می شود.
ارزیابی سطح مطلوبیت توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس در محیط GIS (مورد شناسی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
73 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش شهرها و افزایش جمعیت شهری و به تناسب آن افزایش ترافیک معابر، مشکلات متعددی برای مردم در زمینه طول و زمان سفرهای شهری به وجود آمده است. در این بین ساماندهی مناسب حمل ونقل عمومی از جمله ایستگاه های اتوبوس می تواند نقش مهمی در کاهش طول و زمان سفرهای شهری ایفا کند. هدف این پژوهش، سنجش سطح مطلوبیت توزیع مکانی فعلی ایستگاه های اتوبوس مراغه و در وهله بعد، تعیین مناسب ترین الگوی مطلوب توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس مراغه است که از حیث هدف، کاربردی- عملی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق، از مدل تاپسیس برای رتبه بندی شبکه معابر از نظر اولویت استقرار ایستگاه های اتوبوس و مکان های مناسب این ایستگاه ها و از مدل تحلیل شبکه نیز در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) درجهت مشخص کردن مسیرهای بهینه و محاسبه طول و زمان مسیرها بر روی شبکه استفاده شد. از ده معیارِ فاصله از مراکز مسکونی، تجاری، اداری، آموزشی، فرهنگی، تفریحی و فضای سبز، بهداشتی و درمانی، فاصله از تقاطع ، دسترسی و تراکم جمعیت استفاده شد که با روش ANP وزن دهی شدند. در این پژوهش، نتایج مدل تاپسیس نشان داد که ایستگاه های اتوبوس، شبکه معابر را به صورت لازم پوشش نمی دهند و فاصله استاندارد آن ها از همدیگر رعایت نشده است. همچنین نتایج مدل تحلیل شبکه نیز نشان داد که از 8 خط اتوبوس مراغه، 5 خط در مسیرهای رفت و برگشت و 2 خط در مسیر برگشت، تغییر کردند و مجموع طول مسیرهای خطوط اتوبوس رانی پس از اعمال الگوریتم 5724 متر و زمان لازم برای طی مسیرها 20 دقیقه کاهش یافت. نهایتاً نقشه نهایی الگوی مطلوب توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس نشان داد که قسمت های کوچکی از شهرک ولیعصر- فاز 1 و فاز 2، قسمت های زیادی از شهرک سهند و دارایی- طالب خان، مکان هایی کاملاً مطلوب و قسمت های زیادی از شهرک ولیعصر- فاز 1 و قسمت کوچک تری از فاز 2 در حدمطلوب بوده و بقیه قسمت ها نیز به ترتیب دارای مطلوبیت متوسط و پایینی درجهت توزیع بهینه مکانی ایستگاه های اتوبوس مراغه هستند.
شناسایی مؤلفه های کلیدی گردشگری خلاق کودک محور موردمطالعه: اصفهان، شهر خلاق صنایع دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
75 - 86
حوزههای تخصصی:
گردشگری، صنعتی فراگیر و عمومی است که باید تمام بخش های جامعه را فارغ از سن و نژاد و جنسیت مورد توجه قرار دهد. از آنجا که کودکان بخش مهمی از جامعه به شمار می روند، توجه به پرورش و ارتقای خلاقیت آنها از ضروریات جامعه است و هنر می تواند نقش مهمی در این امر ایفا کند. بنابراین مقاله حاضر به دنبال مطرح کردن کودکان به عنوان بازار نوظهور حوزه گردشگری خلاق و شناسایی مؤلفه های کلیدی گردشگری خلاق کودک محور و همچنین بررسی عوامل تأثیرگذار بر سفرهای خلاق کودک محور است . گردشگران خلاق، سازندگان تجارب خود هستند. بنابراین باید به عنوان گروهی همگن از تولیدکنندگان عمل کنند که درباره تجربه خلاقشان عقاید و احساسات ذهنی دارند. اصفهان از یک طرف به عنوان شهر خلاق، پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به مقصد گردشگری خلاق مبتنی بر صنایع دستی دارد و از طرف دیگر به عنوان شهر دوستدار کودک پتانسیل مناسبی برای گردشگری کودک دارد . هدف اصلی از پژوهش حاضر، یافتن تعریفی واحد از گردشگری خلاق کودک محور است. این پژوهش کیفی بوده و برای شناسایی مؤلفه ها، رویکرد نظریه تماتیک (محتوایی) و تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفته است. داده ها، با استفاده از مصاحبه های عمیق با 31 متخصص حوزه گردشگری، هنر و صنایع دستی و کودک، با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی گردآوری شده و داده ها براساس کدگذاری باز، محوری و گزینشی طبقه بندی شدند. در نتیجه پنج مؤلفه مجزا شناسایی شد: فرآیند سفر، محیط، نیازهای کودکان، خلاقیت و ذی نفعان. هر مؤلفه عوامل مختلفی را در بر می گیرد که می تواند اطلاعات جدیدی در رابطه با گردشگری خلاق برای کودکان فراهم آورد.
اولویت بندی نواحی شهر مهاباد به لحاظ مؤلفه های خدمات شهری با تأکید بر عدالت فضایی
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث نابرابری های فضایی در شهرها و لزوم برقراری عدالت اجتماعی در برخورداری کلیه شهروندان از خدمات عمومی به یکی از مباحث جدی پیش روی برنامه ریزان و مدیران شهری تبدیل شده است. از این رو هدف این مقاله، تحلیل و ارزیابی وضعیت نواحی شهر مهاباد به لحاظ مؤلفه های خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی است. روش پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. معیارهای مورد بررسی مشتمل بر یازده مؤلفه ی خدمات عمومی شهر می باشد که اطلاعات موردنیاز از طرح جامع و تفصیلی شهر مهاباد (1395) جمع آوری شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و GIS بهره گرفته شد. شاخص ها با استفاده از روش آنتروپی وزن دهی شده و با استفاده از تکنیک وایکور رتبه بندی شده و جهت بررسی الگوی توزیع کاربری خدمات شهری تکنیک نزدیک ترین مجاورت یا همسایگی مورداستفاده قرار گرفت. بررسی نتایج حاصل از میزان برخورداری نواحی شهر مهاباد از امکانات و خدمات شهری حاکی از آن است که ناحیه ی دو با امتیاز 069/0 در رتبه ی اول و با اختلاف فاحشی از ناحیه ی هفت و هشت که به ترتیب با امتیازهای 589/0 و 867/0 در رتبه های هفت و هشت قرار گرفته اند. هم چنین بررسی الگوی توزیع کاربری های خدمات شهری در سطح نواحی نشان داد که اکثر کاربری ها براساس الگوی خوشه ای توزیع شده اند و از الگوی منظمی تبعیت نمی کند. در نهایت راهکارهایی در راستای دستیابی به عدالت فضایی در شهر مهاباد ارائه شده است.
بررسی ساز و کار اثرگذاری ویژگی های کالبدی- معنایی تهی بر تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژرفای مفهوم تهی دامنه تأثیرات آن را از حوزه فلسفه تا علوم مختلف و حتی انواع هنر گسترانیده و غیبت آن، جایگاهی رمزآلود بدان بخشیده است. در معماری به دلیل اهمیت اثر فضا و اجزا معماری بر رفتار، تهی نقش پر رنگ تری می یابد که به نظر می رسد در معماری معاصر کمتر بدان پرداخته شده است. چنانچه از تهی، بدون توجه به معنای پنهانش، به عنوان «فضای خالی» یاد می شود و حال آنکه همه فضاها در معماری خالی هستند و در غیر این صورت توده به حساب می آمدند. تحقیق حاضر، با توجه به مفهوم تهی در معماری و تأثیرات آن بر رفتار، ویژگی های کالبدی و معنایی تهی و اثربخشی آنها بر روابط اجتماعی افراد را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. اینکه مؤلفه های کالبدی و معنایی تهی چه تأثیری بر مؤلفه های اجتماعی فضا دارند؟ به عنوان اصلی ترین سوال تحقیق مطرح می گردد. دستیابی به الگوی جامع در زمینه چگونگی استفاده از ویژگی های تهی در جهت بهبود کیفیتهای فضایی همچنین افزایش و یاکنترل تعاملات اجتماعی در محلها و موقعیتهای متفاوت، به عنوان هدف تحقیق مد نظر قرار گرفت. بنابراین پیوستگی حاصل از تهی به عنوان متغیر مستقل و تعاملات اجتماعی حاصل از آن به عنوان متغیر وابسته معرفی گردید. به دنبال پی ریزی روش تحقیق ترکیبی کمی – کیفی آمایش اولیه در پنج کاربری مختلف و آمایش اصلی، در سه کاربری مختلف، بصورت توزیع پرسشنامه، مشاهده دقیق و مصاحبه در محل صورت گرفت. اطلاعات بدست آمده به روش کیفی و تحلیل اطلاعات به روش کمی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد، مؤلفه های کالبدی و معنایی تهی، در قالب پیوستگی فضایی، تمایلات اجتماعی میان افراد را در مکان هایی با کاربری غیر رسمی افزایش داده است.
بررسی تاثیر رنگ کلاس درس بر سلامت روان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
۱۰۵-۱۲۲
حوزههای تخصصی:
سلسله مراتبی پنهان میان محیط های کالبدی، روان شناختی و رفتاری موجود است، این تسلسل برآمده از تکمیل نیازهای انسانی است که هرچه تکامل می یابد سبب می شود سلامت روان فرد و جامعه بیشتر تضمین گردد. اهمیت این موضوع در این امر مستتر است که فضاهایی که دارای شرایط مناسب و مطلوب برای رشد فیزیکی، ذهنی و عاطفی کودکان است، باعث رشد جسمی و ذهنی بیشتر و بهتر دانش آموزان می گردد. مدارس ابتدایی از مهم ترین مکان هایی هستند که کودکان در آن ها تأثیر پذیرفته و برای ورود به جامعه آماده می شوند. این مطالعه از نوع مداخله ای است. وضعیت سلامت روان دانش آموزان قبل از رنگ آمیزی از طریق پرسشنامه استاندارد SDQ اندازه گیری شده است. این پرسشنامه دارای پنج خرده مقیاس نشانه های هیجانی، مشکلات سلوک، بیش فعالی_کمبود توجه، مشکلات ارتباطی با همسالان و رفتارهای جامعه پسند است.کلاس های درس کاملاً شبیه هم، به 5 رنگ آبی، زرد، سبز، صورتی و سفید رنگ آمیزی شده است. در پایان سال یعنی حدود شش ماه بعد دوباره وضعیت سلامت روان دانش آموزان کلاس های اول و دوم دبستان های مهر و معرفت (پسرانه و دخترانه) کرمان از طریق همان پرسشنامه اندازه گیری شده و از مقایسه جواب های پس آزمون با جواب های پیش آزمون نتایج ذیل حاصل گردیده است. رنگ های، آبی، سبز، صورتی، زرد و سفید به ترتیب بر سلامت