فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
شوراها از ابزار جامعه مدنی بوده که پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، با عنایت به تاکیدات قرآن کریم و سیره ی معصومین و نیز با توجه به ضرورت اجرای سیستم عدم تمرکز و وجود سازمان های محلی ، تشکیل آن ها مورد توجه واقع شد و با اختصاص چند اصل از قانون اساسی، پس از چند سال وقفه در سال 1377 انتخابات اولین دوره ای شوراهای اسلامی در سراسر کشور برگزار گردید. شوراها با توجه به مفاد قانون اساسی و قوانین عادی از سه رسالت تصمیم گیری، نظارت، مشورت و همکاری برخوردارند و در این راستا بررسی عملکرد و تعیین میزان موفقیت شورا ضروری است تا نقاط قوت و ضعف آن ها مشخص شود. این تحقیق به صورت اسنادی و پیمایشی است که با طرح سوالاتی ضمن نظر سنجی از شهروندان، با بررسی مصوبات دوره های اول، دوم و سوم شورای اسلامی و فعالیت کمیسیون های شورا به بررسی عملکرد شورای اسلامی شهر دهدشت می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد علی رغم بحران های اولیه ی ناشی از شکل گیری شورا به عنوان نهاد تاثیرگذار در مدیریت شهری ، شورای شهر دهدشت از عملکرد قابل قبولی در دوره های بعد برخوردار بوده است . تاثیر شورا بر دگرگونی ساختار شهر، با نقاط ضعفی همراه بود ( مسائلی مانند نوپا بودن شورای شهر، عدم اشراف به قوت ها و ضعف های شهر و عدم استفاده از نظر صاحبنظران و کارشناسان، عدم همکاری سایر سازمان های موثر در مدیریت شهر ) ولی به مرور زمان و با تثبیت جایگاه، شاهد یک تاثیر مثبت در ساختار شهر دهدشت هستیم.
تخلفات ساختمانی و تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع تخلفات ساختمانی یکی از مهم ترین آسیب های توسعه ی فضایی-کالبدی کلان شهر تهران در دو دهه ی اخیر بوده است. این پژوهش در پاسخ به این سؤال اساسی صورت گرفت که وضعیت و زمینه های وقوع تخلفات ساختمانی و تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلان شهر تهران در دهه های 1370 و 1380 چه بوده است؟ این پژوهش از نوع شناختی است که به روش کیفی و تفسیری انجام شده است. هدف پژوهش شناخت، توصیف و تفسیر وضعیت و زمینه های وقوع تخلفات ساختمانی و تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلان شهر تهران است. جامعه ی آماری این پژوهش، کل ساخت و سازها در محدوده ی مناطق بیست و دوگانه کلان شهر تهران است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. برای توصیف و تفسیر داده ها و اطلاعات این پژوهش از آمار توصیفی و برای نمایش یافته های آن از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، تخلفات ساختمانی بسیاری در دهه های 1370 و 1380 در کلان شهر تهران به وقوع پیوسته است، به طوری که به ازای هر پروانه ساختمانی صادره در این کلان شهر در سال های 1376 تا 1387، حدود 5/3 مورد تخلف ساختمانی در دبیرخانه ی کمیسیون های ماده ی صد قانون شهرداری به ثبت رسیده است. بیشترین حجم (مساحت) این تخلفات در این دوره در مناطق یک تا پنج کلان شهر تهران رخ داده است که ارزش و تراکم مازاد ساختمانی بیشتر دارد. کسب درآمد و فروش تراکم مازاد ساختمانی مهم ترین زمینه های ارتکاب این تخلفات در این کلان شهر است. مغایرت گسترش سطح و سرانه بنای مسکونی و کاربری های تجاری و نظامی و تعداد جمعیت با طرح جامع از مهم ترین تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلان شهر تهران در این دوره است.
مقدمه ای بر شکل دهی به زمین های بازی در محیط شهری متناسب با نیازهای کودکان مبتلا به اوتیسم
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به صورت کیفی الزامات مقدماتی برای شکل دهی به زمین های بازی درمحیط شهری متناسب با نیازهای کودکان مبتلابه اوتیسم را جستجو نموده و مفاهیم کلیدی در این خصوص را به شیوه نظری مطرح نموده است. با این رویکرد، هیچ گونه الگوی کالبدی به عنوان استانداردهای شکل دهی معرفی نشده است تا بسته به شرایط محلی و زمانی مختلف، امکان توسعه انواع مختلفی از الگوهای شکلی، بر اساس خلاقیت حرفه ای، در زیر چتر مفاهیم کلیدی ارائه شده در این پژوهش فراهم آید. برای انجام پژوهش از مصاحبه نیمه ساختارمند به عنوان ابزار جمع آوری داده های کلامی افراد متخصص استفاده شده و در مرحله بعد یافته ها به صورت استنباطی طبقه بندی شده است. در حوزه داده های مکتوب نیز منابع موجود بررسی و در مطالعه مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد با در نظر گرفتن طیف گسترده ای از اصول شکل دهی به محیط، می توان امکان حضور کودکان مبتلا به اوتیسم را در محیط شهری با هدف تفریح و آموزش فراهم ساخت. این پژوهش همچنین نشان می دهد برای تدوین استانداردهای شکل دهی به محیط بازی کودکان در محیط شهری به گونه ای که امکان استفاده کودکان مبتلا به اوتیسم نیز ایجاد گردد، پژوهش های بیشتری باید در آینده به انجام برسد.
تبیین رابطه بین عملکرد مدیریت شهری و سرمایه اجتماعی شهروندان (مطالعه موردی: محله ولیعصر شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین عملکرد مدیریت شهری و سرمایه اجتماعی شهروندان محله ولیعصر شمالی منطقه 18 شهرداری تهران می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی – مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش را شهروندان محله ولیعصر شمالی واقع در ناحیه 1 منطقه 18 شهرداری تهران تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 390 شهروند به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده است. جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از طریق مطالعات کتابخانه ای-اسنادی و میدانی (توزیع پرسشنامه) صورت گرفته و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهایSPSS20 و LISREL8.5 بهره گیری شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین عملکرد مدیریت شهری در ابعاد اجتماعی-فرهنگی، عمرانی-کالبدی و ویژگی های درون سازمانی با سرمایه اجتماعی در ابعاد آگاهی، اعتماد و مشارکت، رابطه مثبت، مستقیم و معناداری به ترتیب برابر با (91/0)، (93/0) و (95/0) وجود دارد به عبارتی هر چقدر عملکرد مدیریت شهری کارآمدتر باشد به همان میزان هم سرمایه اجتماعی شهروندان مطلوب تر خواهد بود.
مدل سازی شبکه های ترافیکی با استفاده از نظریه ی بازی ها و مسیریابی بهینه در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین متغیرها در مدلسازی شبکه های ترافیکی، تراکم موجود در مسیرهای شبکه میباشد. استفاده از مدلی که با در نظر گرفتن تراکم شبکه و برخورداری از حساسیت لازم نسبت به تغییرات آن، بتواند کاربران شبکه را در امر تصمیم گیری انتخاب بهترین مسیر یاری رساند، سبب مدلسازی هر چه بهتر شبکه ی ترافیکی میگردد. در این راستا نظریه ی بازیها در مدلسازی مسائل گوناگون از جمله حمل و نقل و ترافیک دارای قابلیتهای فراوانی میباشد. نظریه ی بازیها با مدل سازی مسئله، در قالب یک بازی، سعی در یافتن راه حلها و تجزیه و تحلیل آن دارد. در این تحقیق، یک مدل بازی بر اساس فرم نرمال مابین رانندگان حاضر در یک شبکه ی ترافیکی، طراحی و ارائه شده و با حل و یافتن تعادل نش (Nash) بازی، مسیرهای بهینه و چگونگی برقراری تعادل در شبکه ی ترافیکی مشخص شده است. در ادامه، با تلفیق نتایج بدست آمده از نظریه ی بازیها و سیستم اطلاعات جغرافیایی، بستری جهت تحلیلهای شبکه، از جمله مسیریابی بهینه، فراهم شده است تا از این طریق تصمیم گیرندگان بتوانند در مدیریت و ساماندهی هر چه بهتر شبکه های ترافیکی، بهترین تصمیمات را اتخاذ نمایند.
کنش جمعی، توسعه اجتماعات محلی و نقش آن ها در کاهش فقر شهری مورد شناسی: نعمت آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با تغییر در تعریف و تفسیر فقر، سیاست ها و روش های مقابله با آن نیز متحول شده و از توجه به نظریات کلاسیک رشد اقتصادی به تمرکز بر روی درگیر کردن اجتماعات محلی در فرآیند برنامه ریزی، پیاده سازی و مبارزه با فقر تغییر رویه داده اند، که متأسفانه این چرخش در برنامه های کاهش و مبارزه با فقر شهری در کشورمان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر ابتدا سعی نموده است چارچوبی نظری برای تحلیل رابطه بین برنامه ریزی توسعه اجتماعات محلی و تلاش های کاهش فقر در سطح شهرها پی ریزی نماید که در این راستا از مفاهیم کنش جمعی، سرمایه اجتماعی- محلیو تجلی گاه توسعه اجتماعات محلی، کمک گرفته است. متغیرهای تحقیق نیز از این سه حوزه مستخرج شده که نشان دهنده ظرفیت توسعه اجتماع محلی در برخورد با فقر است. ازروش هایتوصیفی (اسنادی)برایدستیابیبهادبیاتتئوریک موضوعوپیمایشیبا تکمیلپرسشنامه هایموردیومصاحبه هایعمیق در دو محله میانه ای ها و زنجانی های نعمت آباد واقع در جنوب شهر تهران (که از آن ها به عنوان منطقه فقیرنشین یاد می شود) در این تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که شش عامل میزان ترس از منفعت بیشتر دیگران در کارگروهی، میزان صرف زمان در فعالیت های محیطی محله، میزان تمایل به تجمیع، فعالیت های اقتصادی زنان، ترس از مشارکت کمتر دیگران در کارگروهی و در نهایت میزان ارتباط با ارگان های دولتی راجع به مسائل محله، به ترتیب مهمترین فاکتورهای متمایز کننده دو محله در توسعه اجتماع محلی محسوب می شود.همچنین اگرچه در متغیرهای زمینه ای از قبیل سن، سواد و حتی زبان و قومیّت بین دو محله میانه ای ها و زنجانی ها تفاوتی وجود ندارد، لیکن میانه ای ها ظرفیت اجتماعی بهتری برای کنش جمعی داشته که این کنش جمعی منجر به تحول اقتصادی و خروج از تله فضایی فقر شده و جهش اقتصادی مناسبی را برای این محله در قیاس با محلات پیرامون به بارآورده است. در مجموع می توان استنتاج نمود که این رویکرد با توجه به ویژگی های اساسی اش از جمله، مقتدرسازی و توانمند سازی ساکنان محلی، هدایت تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها به پایین ترین سطح جغرافیایی و تکیه بر یادگیری اجتماعی می تواند راهبرد مناسبی برای مبارزه با فقر شهری و حتی سایر حوزه ها باشد.
ارزیابی و تحلیل مدیریّت شهری با تاکید بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)
حوزههای تخصصی:
چالش های موجود دنیای به شدت شهری شده امروز لزوم بازنگری مدیریت شهری را ضروری ساخته و مدیریت شهری نوین به دنبال طرح هایی در انطباق با ویژگی های بومی و محلی می باشد.از مؤثرترین شیوه های برخورد با مسائل شهری، ظرفیت سازی نهادها، مدیریت کارآمدتر و انتخاب الگوی بهینه برای مدیریت این مسائل می باشد.یکی از الگوهای مطرح شده در مدیریت شهری، حکمروایی مطلوب شهری می باشد که به عنوان مدیریت شفاف و پاسخ گو با هدف نیل به توسعه اقتصادی،اجتماعی عادلانه و پایدار تعریف شده است. هدف این تحقیق بررسی و ارزیابی از جایگاه نظام حکمروایی مطلوب شهری در ساختار مدیریتی شهرخرم آباد می باشد. شیوه جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه بوده وتجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss ومدل swot صورت گرفته است. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۴ نفر از شهروندان و ۳۴ نفر از کارشناسان و متخصصان مدیریت شهری انتخاب شده است. نتایج بدست آمده از مدل سوات نشان می دهد که موقعیت شهر خرم آباد از میان چهار حالت تهاجمی، محافظه کارانه، تدافعی و رقابتی در بدترین وضعیت ممکن یعنی موقعیت تدافعی قرار دارد.نتایج بدست آمده از آزمون T نشان می دهد که نظر شهروندان در مورد شاخص های حکمروایی مطلوب مثبت نمی باشد و فاصله اطمینان تفاوت میانگین نیز منفی می باشد که نشان می دهد شاخص های اندازه گیری شده میانگینی پایین تر از مقدار آزمون که در اینجا عدد۳ می باشد، دارند. همچنین از دیدگاه کارشناسان غیر از دو شاخص پاسخگویی و قانون مداری بقیه شاخص ها نامطلوب ارزیابی شد.
بررسی مؤلفه های کیفیت زندگی در فضاهای شهری (مطالعه موردی: شهر لامرد)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در دهه های اخیر و بی توجهی به ابعاد کیفی زندگی انسان، پیامدهای نامطلوبی بر سطح سلامت فردی و اجتماعی جامعه و زندگی شهری گذاشته است. سنجش وضعیّت موجودِ کیفیّت زندگی در شهرها با توجه به عوامل بیرونی نظیر فناوری تولید، زیرساخت ها، روابط اجتماعی، نهادهای اجتماعی (عوامل درونی)، محیط زیست و مانند آن ها تحت تأثیر قرار می گیرد. به طور کلی، کیفیّت زندگی، علاوه بر مسائل اقتصادی، نگرانی های اجتماعی و محیط زیست را نیز مدنظر قرار می دهد. با وجود این اندیشمندان برنامه ریزی به ویژه برنامه ریزان شهری اعتقاد دارند برنامه ریزی ها باید همسو با بهبود کیفیّت زندگی باشند. از طرفی، بهبود کیفیّت زندگی می تواند زمینه های دیگر توسعه مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و خدماتی را به همراه داشته باشد. چون بهبود کیفیّت زندگی در هر جامعه ای، یکی از مهم ترین اهداف سیاست های عمومی آن جامعه است. در طول سه دهه اخیر، کیفیّت زندگی، به عنوان جانشینی برای رفاه مادی، به اصلی ترین هدف اجتماعی کشورهای مختلف تبدیل شده است. در همین راستا هدف از تدوین این مقاله بررسی مؤلفه های کیفیّت زندگی در فضای شهری لامرد می باشد که متغیّرهای از قبیل حمل ونقل و شبکه معابر (کیفیّت فضا، احساس ایمنی و ...)، کیفیّت تسهیلات شهری (چراغ های روشنایی، نیمکت های استراحتگاهی)، کیفیّت محیط اجتماعی (آموزش و سلامت)، کیفیّت اقتصادی (هزینه اجاره، درآمد، هزینه های زندگی، پس انداز) و کیفیّت محیط (آلودگی منظر، سرانه فضای سبز، زیباسازی شهر) استفاده شد. روش کار در این تحقیق با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای (اسنادی)، مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه با حجم نمونه ای 200 خانوار و به شیوه تصادفی تدوین شده و سپس به منظور تحلیل متغیّرهای مورد مطالعه، از نرم افزار SPSS و روش های آماری نظیر میانگین پاسخ ها، آزمون آماری پارامتریک T برای متغیّرهای مستقل استفاده شده است. نتایج، نشان دهنده این مطلب است که سطح رضایت از شاخص کلی کیفیّت زندگی شهری و همچنین تمامی شاخص های نه گانه آن بین کم و متوسط می باشد. نتایج همچنین نشان می دهد که در شهر لامرد، مؤلفه های کیفیّت محیط اقتصادی، کیفیّت محیط کارکردی، کیفیّت حمل و نقل و کیفیّت اجتماعی در وضعیّتی پایین تر از سطح متوسط قرار دارند. و ضریب همبستگی نشان داد که میان شاخص های کیفیّت زندگی همبستگی وجود دارد و با بهبود وضعیّت مسکن و دسترسی به خدمات می توان به ارتقاء سطح کیفیّت زندگی در شهر لامرد کمک کرد .
ظرفیت سنجی توسعه شهری در بسترهای طبیعی با استفاده از عملگرهای فازی و مدل FAHP در حوضه آبریز غفار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش جمعیت در شهرها و گسترش روزافزون شهرنشینی و شهر گرایی، چالش اصلی در فرایند مدیریت و برنامه ریزی شهرها مکان یابی و انتخاب بسترهای بایسته در جهت گسترش های آتی شهری است که یکی از این عرصه ها دشت ها و بسترهای طبیعی همچون حوضه های آبریز است. دراین بین توجه به مسائل و شاخصه های طبیعی و انسانی موجود در این بسترها در جهت آگاهی از نوع انتخاب بسترها برای توسعه های آتی شهری بسیار ضروری است. در این راستا در پژوهش حاضر به شیوه «توصیفی – تحلیلی»باهدف گذاری ظرفیت سنجی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان،سعی شده است با به کارگیری 11 شاخص مؤثر در فرایند توسعه شهری در این حوضه که در دو بخش انسانی و طبیعی دسته بندی شده اند نقاط مستعد و نامساعد برای توسعه های آتی شهری در این حوضه مورد شناسایی قرار گیرد. جهت شناسایی توان و ظرفیت توسعه شهری در حوضه آبریز غفار و مقایسه نتایج تحلیلیآن از عملگرهای ANDFuzzy، OR Fuzzy، Product و Gama Fuzzy و همچنین مدل تحلیل سلسله مراتبی فازیFAHPاستفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مطابق عملگرها و مدل بکار رفته در پژوهش، قسمت های شمالی و مرکزی حوزه آبریز غفار تا منتهی الیه جنوبی حوزه دارای توان توسعه شهری بسیار پایینی است و قسمت های محدودی از جنوب شرقی حوضه و نوار مرزی شرق حوضهمناسب برای توسعه شهری بوده است. البته این امر در عملگر گامای فازی با میزان آستانه 7/0 و به جهت تلفیق سازگار گرایش های کاهشی و افزایشی موجود در آن با دقت و جزییات بهتر و بیشتری نسبت به دیگر عملگرها و مدل FAHP نشان داده شده است.در این بیننتایج عملگرهای OR و مدل FAHP ضعیف تر و با جزییات کمتری این مسئله را نشان داده است که به علت اتخاذ گرایش افزایشی آن بوده است.
تحلیل تحولات فرم فضایی شهر یزد طی سالهای 1375 تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات حیاتی قرن بیست و یکم در ارتباط با پایداری شهر، الگوی رشد شهر است. الگوی رشد شهر به عنوان الگوی فضایی فعالیت های انسان در برهه خاصی از زمان تعریف می شود و به دو دسته اصلی گسترش افقی یا پراکنده و الگوی شهر فشرده تقسیم می گردد. شناخت الگوی توسعه کالبدی شهر به منظور هدایت آن در راستای پایداری شهری امری اساسی است. در این ارتباط شهر یزد در دهه های اخیر رشد زیادی را تجربه نموده که بررسی الگوی گسترش آن، جهت نیل به توسعه پایدار و تدوین سیاست های مناسب ضروری است. بر این اساس، با طرح مسئله چگونگی تحولات فرم فیزیکی شهر یزد و در ادامه با تدوین چارچوب نظری تبیین کننده آن، دو فرضیه ارائه گردید: 1) به نظر می رسد توزیع فضایی جمعیت و فعالیت در شهر یزد طی سالهای 1375 تا 1390 نامتعادل تر شده است؛ 2) به نظر می رسد از نظر میزان تجمع و پراکندگی جمعیت و فعالیت؛ شهر یزد طی سالهای 1375 تا 1390 به سمت پراکندگی پیش رفته است و گرایش چندانی به سمت تمرکز ندارد. در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی جهت آزمون فرضیه اول از ضرایب آنتروپی و جینی و برای آزمون فرضیه دوم نیز از ضرایب موران و گری و G عمومی استفاده شد. داده های مورد نیاز نیز به روش کتابخانه ای و مراجعه به سازمان های مربوطه گردآوری شد. نتایج ضمن رد فرضیه اول نشان داد که توزیع فضایی جمعیت و اشتغال متعادل تر شده است اما تراکم پایین این دو پارامتر در سطح شهر، بیانگر پراکنده تر شدن الگوی رشد شهر می باشد. نتایج تحلیل مرتبط با فرضیه دوم نیز ضمن تایید آن نشان داد که شهر یزد دارای الگوی تصادفی متمایل به سمت پراکندگی است و گرایشی به سمت تمرکز ندارد. نتیجه اینکه الگوی گسترش فیزیکی این شهر به سمت پراکندگی پیش رفته است و نیازمند بکارگیری راهبردهای رشد هوشمند می باشد.
سنجش و بررسی کیفیت زندگی ذهنی بر اساس ادراک ساکنان (نمونه موردی محله هاشمی در منطقه 10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران هم اکنون، از لحاظ کیفیت زندگی با انواع مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیرساختی مواجه است. بنابراین شناخت کیفیت زندگی، تصمیم گیران را در درک بهتر پیچیدگی مشکلات و شناسایی پتانسیل های بهبود کیفیت زندگی در نقاط مختلف شهر، یاری می کند. بهبود کیفیت زندگی، یکی از مهم ترین اهداف برنامه ریزی در شهرها است. از این رو برنامه ریزان علاقه مند هستند که موثرترین عوامل در بهبود کیفیت زندگی افراد را شناسایی کنند. بنابراین در این مقاله سعی برآن است که برای بررسی کیفیت زندگی ذهنی بر اساس ادراک ساکنان در محیط سکونتی مدلی ارائه گردد. این مدل کیفیت زندگی را در دو بعد مورد بررسی قرار می دهد .براساس مطالعات اسنادی و کتابخانه ای دو بعد محله و مسکن برای سنجش کیفیت زندگی ذهنی انتخاب شده است. برای بررسی های آماری از آزمون های T تک نمونه ای، رگرسیون چندگانه و همبستگی پیرسن استفاده شده است. نتایج نشان دهنده این موضوع است که کیفیت زندگی ذهنی در محدوده مورد مطالعه در سطح پایینی قرار دارد.
ارزیابی وضعیت ایمنی در پار ک های شهری نمونه موردی؛ پارک های شهر ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تردیدی وجود ندارد که لازمه زیستن پایدار انسان، همزیستی با طبیعت است و هرجا و هر زمان این همزیستی در معرض مخاطره و آسیب قرار گیرد، زندگی انسانها نیز به اشکال مختلف با نابسامانی های گوناگون روبرو می گردد. از آنج ا که پارک ها حلقه بارز واسط بین انسان و طبیعت هستند، می توان این اماکن را به عنوان یکی از نخستین کارکردهایی دانست که ساکنین شهرها به نوعی همواره با آن در تماس اند. با توجه به ضرورت مساله ایمنی در فضاهای عمومی و پارک های شهری، این موضوع برای شهر ایذه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس روش انجام تحقیق، از نوع توصیفی- تحلیلی است. اخذ اطلاعات با تهیه و توزیع پرسشنامه در میان 391 نفر بعنوان حجم نمونه، انجام و با استفاده از آزمون پارامتریکOne Way ANOVA ، به تجزیه و تحلیل استنباطی تحقیق اقدام شده است. نتایج تحلیلی نشان دهنده آن است که از بین 10 پارک مورد بررسی در این پژوهش، پارک های لاله، شادی، بانو، سلطان دین آور، شهر، شهربازی، صخره ای، ولیعصر، بهاران و آزادگان بر اساس طیف لیکرت با میانگین های 04 / 2، 02 / 2، 85 / 1، 81 / 1، 80 / 1، 77 / 1، 75 / 1، 74 / 1، 58 / 1،56 / 1، (با توجه به میانگین نرمال 3)، هیچکدام از شرایط نرمال ایمنی برخوردار نمی باشند، اینک لازم است مدیران شهری بیش از پیش به این مهم عطف توجه شان جلب شده و اقدامات عاجل در جهت بهبود و ارتقا شرایط ایمنی پارک های شهری اتخاذ نمایند.
تحلیل تطبیقی عناصر فضایی باغ ایرانی در طراحی پارک های شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی از قدیمی ترین تجربه های باغ آرایی در جهان است و تاریخ باغ سازی ایران نشان از قدمت آن دارد. باغ ایرانی و عناصر آن کمک خواهند کرد که پارک ها و فضاهای سبز امروز از یکنواختی کسل کننده درآمده و به فضاهایی با نشاط و هویت بخش مبدل شوند. در حال حاضر می توان از باغ سازی ایرانی الگو گرفت تا خوانشی مجدد از جلوه های باغ ایرانی صورت پذیرد به نحوی که با فضای سبز مدرن زندگی امروز متناسب باشد. باغ ایرانی مجموعه ای فرهنگی، تاریخی و کالبدی است که در آن آب، گیاه و ابنیه در نظام هندسی مشخصی با هم تلفیق شده و محیطی مطلوب برای انسان بوجود می آورد. یکی از ویژگی های شهر اصفهان گسترش فضاهای سبز و خلق مناظر روح بخش و همچنین شمار زیاد باغ های ایرانی است، به گونه ای که شهر اصفهان به عنوان باغ شهر خوانده می شده است. در این پژوهش به تحلیل تطبیقی عناصر فضایی باغ ایرانی در طراحی پارک های شهر اصفهان پرداخته شده است. در این راستا تلاش شده با استفاده از روش ""توصیفی- تحلیلی"" و با تکمیل 384 عدد پرسشنامه از شهروندان و کارشناسان در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان و با استفاده از نرم افزار SPSS، عناصر فضایی باغ های ایرانی را به منظور بهره برداری در پارک های شهری مورد تحلیل قرار گیرد. فرضیه اصلی تحقیق این است که عناصر فضایی موجود در پارک های شهر اصفهان با عناصر فضایی باغ های ایرانی تطابق چندانی ندارد. نتایج تحقیق نشان داد که اکثریت عناصر موجود در باغ های اصفهان در پارک های شهری نیز دیده می شود اما هنوز تا رسیدن به باغ ایرانی که دارای ویژگی های فضایی منحصر به فرد است فاصله زیادی وجود دارد.همچنین با توجه به ارزیابی ویژگی های باغ ایرانی در پارک های شهری نیز مشخص گردید که تدوین معیارهای طراحی باغ و پارک بر اساس الگوی باغ ایرانی مورد پذیرش شهروندان بوده است. پارک هایی دارای ویژگی هایی با هویت فضایی همانند هندسه مشخص و منحصر به فرد، وجود کوشک و سردر، فراوانی و سبکی خاص در نحوه حضور آب، کثرت سایه، نظمی ویژه در کاشت درختان و. .. می تواند رضایت شهروندان را افزایش دهد.
ارزیابی میزان موفقیت طرح های توسعه شهری در دستیابی به معیارهای توسعه پایدار(مورد: طرح های حوزه ی میانی غربی مشهد و تحقق شهر فشرده)
حوزههای تخصصی:
با وجود تاکید مدیران بر معیارهای توسعه پایدار برای دستیابی به شهر متناسب و قابل زندگی، به دلایل گوناگون تهیه کنندگان طرح های شهری در عمل این معیارها را مورد توجه قرار نمی دهند. هدف از تدوین این مقاله، ارزیابی طرح های توسعه شهری مشهد در قبال نحوه ی برخورد با معیارهای توسعه پایدار به خصوص رویکرد فشردگی در حوزه ی میانی غربی این شهر و همچنین بررسی مطلوبیت یا عدم مطلوبیت فشردگی برای شهر مشهد می باشد. به همین منظور، در این پژوهش به شیوه توصیفی و تحلیلی و بهره گیری از مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، ابتدا شاخص های کمی شهر فشرده معین شده و بر آن اساس، طرح های توسعه عمران شهر مشهد به خصوص حوزه ی میانی غربی این شهر، با رویکرد شهر فشرده مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج بیانگر آن است که طرح تفصیلی حوزه ی میانی غربی مشهد، بیشترین میزان انطباق با شاخص های شهر فشرده را به دست آورده و طرح توسعه عمران، کمترین امتیاز را به لحاظ فشردگی کسب نموده است. با توجه به این که طرح اخیر هم اکنون در حال اجرا می باشد، به نظر می رسد ارزیابی مجدد اهداف و روندهای مورد نظر می تواند ضمن جلوگیری از هدر رفت اعتبارات، نتایج مناسب تری را نصیب شهر و شهروندان نماید.
بررسی حس مکان در مساجد معاصر با طرح سنتی و نو
حوزههای تخصصی:
مسجد قلب تپنده شهر است. شهر با خانه ها و مغازه ها و بازارها گرد این قلب ساخته می شود و از وجود آن حیات می یابد؛ مسجد، نقطه ای که هنر رنگی الهی به خود می گیرد معماری اسلامی چنین است. ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم وبیش آگاهانه از محیط است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد این حس عاملی که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می گردد که حس مکان نام دارد. این پروژه به بررسی دو مسجد معاصر سنتی و نوآور و به نقش طرح کالبدی در حس مکان بر اساس روانشناسی محیطی می پردازد و با ارائه پرسشنامه و برای تجزیه وتحلیل داده های استخراج شده نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. ارائه عوامل مهم در بهبود فضاها و ارتباط فرد و محیط با رویکرد روانشناسی محیطی و مدلی مفهومی از پدیده حس مکان در مسجد نو ارائه می دهد.
ارزیابی عملکرد سرای محلات در راستای توسعه مدیریت محلی نمونه موردی: سرای محله های اوین، تجریش و نیاوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۴۶-۳۵
حوزههای تخصصی:
امروزه سیاست های پایداری شهری بیش از پیش اهمیت واحدهای همسایگی و اجتماعات محلی را در چارچوب مفهوم توسعه پایدار روشن ساخته است. از اینرو توجه مدیریت شهری در برنامه ریزی به سوی سطح خرد گرایش یافته است. در کشور ما توجه به سطح خرد در شهرها از سابقه طولانی برخوردار نیست اما در سالهای اخیر مدیریت شهری تهران با تشکیل شورایاری ها و بعد از آن ایجاد سرای محلات به عنوان محلی برای فعالیت مدیریت محله گامی جهت محقق شدن آن صورت گرفته است. در این مقاله حکمروایی خوب شهری، برنامه ریزی محله محور، اهمیت و ضرورت توسعه مدیریت محله در راستای مشارکت شهروندان و توجه به توانایی ها و ظرفیت های محلات مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی عملکرد سرای محلات در راستای مدیریت محلی می باشد که در این ارتباط سرای محله های اوین، تجریش و نیاوران در منطقه یک شهرداری تهران به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته و سه محور اطلاع رسانی و آگاهی، مشارکت شهروندان در اداره امور محله و استفاده از ظرفیت ها و توانایی های محلات از طریق پرسشنامه و مصاحبه استخراج گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، هر سه سرای محله در این محورها دارای تفاوت عملکردی هستند. در محور اطلاع رسانی- آگاهی بخشی و مشارکت ساکنین، سرای محله اوین نسبت به سرای محله تجریش و نیاوران عملکرد بهتری داشته است. در زمینه محور سوم توانمندسازی، استفاده از پتانسیلها و ظرفیت های محلات هم با وجود تفاوت در ویژگی های جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی محله ها، مدیریت شهری در تعریف محورهای فعالیت مدیریت محله(خانه های چهارده گانه) به این ظرفیت ها و توانایی های ویژه محلات توجهی نکرده است و هنوز مدیریت محله از اصول برنامه ریزی محله محور و حکمروایی خوب شهری فاصله زیادی دارد.
تبیین نقش شهرنشینی بر توسعه فرهنگ سیاسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها کانون اصلی رویدادها، کنش ها، واکنش ها و انواع تعاملات و مناسبات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و کالبدی اند و از سوی دیگر به عنوان یک پدیده مدرن معرف جایگاه و نقش ملت ها در روند توسعه تعاملات و مناسبات مذکور محسوب می شوند؛ بدین معنی که شکل گیری شهر و توسعه شهرنشینی ضمن اینکه متأثر از نتایج تصمیم گیری های عمدتاً سیاسی است، خود نیز پیامدهای فوق العاده ای در فرهنگ سیاسی و سیاست ملی، منطقه ای و حتی جهانی دارد. لذا هدف این پژوهش بررسی و تبیین نقش رشد شهر و شهرنشینی در توسعه فرهنگ سیاسی است. در این راستا برای استخراج مؤلفه، شاخص و متغیرهای شهرنشینی و فرهنگ سیاسی و همچنین سنجش ارتباط و آثار مستقیم و غیرمستقیم آنها از روش شناسی آمیخته بهره گرفته شده است. فرایند کلی پژوهش نیز به دو بخش تدوین و ترسیم مدل تأثیر شهرنشینی بر توسعه فرهنگ سیاسی و سنجش و آزمون میزان تأثیرگذاری شهرنشینی بر توسعه فرهنگ سیاسی تقسیم می گردد. در گام اول پژوهش، برای ترسیم اولیه مدل از روش دلفی سیاستی و در گام دوم نیز از پرسش نامه بهره گرفته شده است. به منظور سنجش روابط بین مؤلفه های پژوهش از آزمون ناپارمتریک اسپیرمن و برای برآورد آثار مستقیم و غیرمستقیم مؤلفه ها بر توسعه سیاسی از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهرنشینی و فرایند آن یکی از مؤلفه های زیربنایی توسعه فرهنگ سیاسی به طور اخص و توسعه سیاسی به طور اعم است. همچنین مؤلفه های مشارکت سیاسی، آگاهی سیاسی، آزادی بیان و اندیشه و دموکراسی، نهاد سازی و تضعیف بنیان های عشیره ای، قومی و جنسیتی هر یک تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته اند. نیز متغیرهای بسیج اجتماعی و شکل گیری فضاهای عمومی و مجازی تأثیر غیرمستقیم بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته اند. از بین متغیرهای شهرنشینی، تضعیف بنیان های قومی و عشیره ای با میزان ارتباط کل ۸۵۳/۱ بیشترین و بسیج اجتماعی با ۶۵۴/۰ کمترین تأثیر را بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته است. از سوی دیگر، متغیر آزادی بیان و اندیشه به عنوان یکی از متغیرهای مؤلفه های توسعه فرهنگ سیاسی، با ۱۳۹/۱ بیشترین و دموکراسی با ۸۷۹/۰ کمترین تأثیر را بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته است.
بررسی نقش معتمدین طوایف در تامین امنیت پایدار مناطق جنوب استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشهای امنیتی کشور ایران؛ وقوع درگیری جمعی در مناطقی است که به لحاظ اجتماعی؛ ساختار طایفهای دارند. نظام معتمدی که تا دهه 1340 نقش زیادی در تامین امنیت چنین فضاهای جغرافیایی داشت اخیرا در معرض تحولاتی قرار گرفته است. چنین تحولاتی؛ تاثیراتی مستقیم بر وضعیت امنیتی مناطق مذکور دارد. هدف تحقیق حاضر؛ بررسی ساختار طایفهای- فامیلی و نقش نظام معتمدی در تامین امنیت پایدار منطقه جنوب کرمان میباشد. در اینجا این سوال مطرح میشود که نظام طایفهای- معتمدی چه نقشی می تواند در تامین امنیت پایدار منطقه جنوب کرمان ایفا کند؟ تحقیق به لحاظ ماهیت؛ کاربردی و به لحاظ روش؛ تلفیقی از روش کیفی و پیمایش میباشد. روش گردآوری دادهها؛ مصاحبه و پرسشنامه بوده، و از آزمونهای آماری T، و همبستگی برای تحلیل دادهها استفاده شده است. جامعه نمونه شامل 10 نفر از سران طوایف، 10 نفر از کارکنان کلانتریها و قضات منطقه، و 386 نفر از مردم محلی میباشد. نتایج نشان داد ساختار طوایف در حال بازتولید میباشد بگونهای که در بخش زیادی از منطقه ساختار طایفهای کمرنگ شده و در بخشی دیگر همواره پررنگ است. همچنین کیفیت عملکرد نیروی انتظامی و قضایی، و نیز ضعف ارزشهای اجتماعی در بین مردم مهمترین عوامل موثر بر وقوع درگیریهای جمعی در منطقه هستند. احیای نقش معتمدین در قالب نهادسازی جدید، به عنوان موثرترین روش کنترل درگیریهای جمعی در منطقه پیشنهاد میگردد.
بررسی شاخص های توسعه در مناطق مرزی در راستای تحقق امنیت پایدار (مطالعه موردی شهرستان های مرزی استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجاییکه توسعه در زمانها و مکانهای مختلف در بین مناطق بهصورت یکسان صورتنگرفتهاست در هر مقیاسی نابرابریهای منطقهای در کشورها زیادبوده و در زمینه شاخصهای مختلف مناطق ویژهای موقعیت ممتازتری نسبتبه سایر مناطق دارند. بنابراین، مطالعه نابرابریهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در میان گروهها، قشرها، اقوام و نیز مناطق جغرافیایی با تقسیمات در یک کشور یکی از کارهای ضروری و پایهای برای برنامهریزی و اصلاحات بهمنظور تأمین رشد اقتصادی و تحقق امنیت پایدار بهویژه در مناطق حساس است. هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوتها و نابرابریها بین شهرستانهای مرزی استان آذربایجانغربی از نظر وضعیت و سطح برخورداری از 63شاخص که شامل شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و کالبدی و رتبهبندی این شهرستانها از نظر میزان برخورداری از شاخص-های یادشدهمیباشد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن نیز تحلیلی- مقایسهای است. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز از روشهای الکتر و تاپسیس، که از روشهای تصمیمگیری چندمعیاره میباشند، استفادهشدهاست. باتوجهبه نتایج به دست آمده از بررسیها مشخصشد که شاخصهای توسعه در میان شهرستانهای این استان بهصورت متعادل توزیعنشدهاست و شهرستانهای پیرانشهر، سردشت و ارومیه بهترتیب در جایگاه اول تا سوم از لحاظ برخوداری از این شاخصها دارای وضعیت فرابرخودار میباشند. درمقابل، شهرستانهای ماکو، اشنویه و چالدران دارای وضعیت نابرخوردار از لحاظ برخورداری از شاخصهای موردمطالعه میباشند. همچنین، باتوجهبه نتایج روش تاپسیس از لحاظ برخورداری از شاخصهای آموزشی شهرستان سردشت، شاخصهای اجتماعی اشنویه و نیز شاخصهای اقتصادی و کالبدی شهرستان ارومیه در جایگاه نخست قرارگرفتهاند. رتبهبندی شهرستانها در این پژوهش میتواند در بهینهسازی وضع موجود و ساماندهی سطوح توسعه و امنیت پایدار در این استان مؤثرباشد.
تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر قیمت زمین و مسکن در منطقه سه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر قیمت زمین و مسکن در منطقه سه شهر مشهد است. روش تحقیق استفاده شده در این مطالعه، توصیفی-تبیینی و جامعه آماری تحقیق سرپرستان خانوار منطقه سه شهر مشهد می باشد. جهت تعیین حجم نمونه، از فرمول کوکران استفاده شده که حجم نمونه ای بالغ بر 362 مورد بدست آمد. ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامه که یکی مربوط به سرپرستان خانوار و دیگری مربوط به بنگاه های معاملات املاک می باشد. جهت تحلیل و نمایش داده ها، از نرم افزارهای SPSS، Arc GIS و Excel استفاده گردید. در ابتدا رتبه هر یک از محلات از نظر توسعه یافتگی اقتصادی و اجتماعی ساکنین، با استفاده از مدل موریس بدست آمد؛ سپس توسط آزمون تحلیل واریانس، به بررسی و تحلیل مقایسه میانگین پایگاه اقتصادی و اجتماعی ساکنین با قیمت زمینو مسکن پرداخته شده که معناداری این آزمون، در سطح 99 درصد بدست آمده است. به منظور تحلیل روابط بین هر یک از این عوامل با قیمت زمین و مسکن از همبستگی پیرسون استفاده شده که نتایج آن بیانگر ارتباط مستقیم و مثبت این عوامل با قیمت زمین و مسکن است. تأثیرگذاری هر یک از متغیرهای مستقل (عوامل مؤثر بر قیمت زمین و مسکن) بر متغیر وابسته (قیمت آن) با استفاده از رگرسیون خطی با روش Stepwise مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که از بین عوامل بررسی شده، متغیرهای پایگاه اقتصادی ساکنین با بتای (36/0)، پایگاه اجتماعی ساکنین (38/0) و وسعت قطعات زمین (36/0-) از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تغییر قیمت زمین و مسکن در این منطقه شهر، شناخته شدند.