فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۶۱ تا ۴٬۰۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش و جایگاه صنعت در فرآیند توسعه اقتصادی جوامع مختلف بر همگان واضح است به گونه ای که صنعتی شدن در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به منزله ی شالوده دستیابی به توسعه محسوب می شود امروزه در بیشتر کشور های جهان، صنایع کوچک و متوسط از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، تولید صنعتی و ارائه خدمات در حال نقش آفرینی هستند. در ایران با وجودی که بیش از 90 درصد واحد های تولیدی در گروه صنایع کوچک و متوسط قرار می گیرند، به دلیل نداشتن استراتژی توسعه مبتنی بر ساختار های موجود صنعتی و رها کردن واحد های کوچک تولیدی به حال خود، این بنگاه ها نتوانسته اند سهم قابل توجهی در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده داشته باشند. در این رابطه ایجاد و تجهیز شهرک های صنعتی می-تواند شرایط مناسب تری را برای مکان گزینی صنایع کوچک و متوسط، و مدیریت متمرکز این صنایع فراهم کند. در مقاله حاضر ، جاذبه های شهرک صنعتی شیراز در مکان گزینی واحد های صنعتی مورد تحلیل قرار گرفته است. این تحقیق بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است که جاذبه ها ی شهرک را در 20 معیار مورد بررسی قرار می-دهد. در حصول به سرجمع تناسب شهرک صنعتی شیراز در مکان گزینی واحد های صنعتی سعی شده است اطلاعات جمع-آوری شده در چهارچوب تکنیک TOPSIS، بارگذاری شود. در برایند استفاده از این تکنیک ، امتیاز 50/0 در رابطه با جاذبه-های شهرک به لحاظ سرجمع معیار های مورد بررسی بدست آمد. این وضعیت می تواندگویای وجود پاشنه آشیلهای متعدد در زمینه جذب واحد های صنعتی در این شهرک باشد.
جستاری در سنجش توسعه یافتگی نواحی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش وضعیت توزیع امکانات شهری برای بسترسازی تعادل در مناسبات مختلف شهری حائز اهمیتی اساسی است. مسئله ای که شاکله اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد «چگونگی توزیع خدمات و امکانات شهری در گستره ی کلان شهر شیراز» است. جهت پرداختن به این مسئله، در مقام گردآوری داده ها از روش های مختلف اسنادی، کتابخانه ای و نیز میدانی استفاده شده و در مقام تحلیل و داوری داده ها از روش تحلیل عاملی و نیز تاکسونومی عددی بهره گیری شده است. با بهره گیری از این روش ها، ابتدا 60شاخص که 35مورد از آنها به وسیله پرسشنامه سنجیده شده اند و 25مورد نیز به وسیله اطلاعات اسنادی و مراجعه به دستگاه های دولتی مختلف شهر شیراز گردآوری شده اند، بررسی شده و سپس با استفاده از تحلیل عاملی داده ها، در مجموع 15عامل یا شاخص پنهان، استخراج شده است. یافته های تحلیل تاکسونومی در این پژوهش نشانگر آن است که بافت تاریخی- فرهنگی و ناحیه های حاشیه ای جنوب، شرق و شمال شرقی شیراز دارای سطح پایینی از توسعه یافتگی هستند و بین نواحی مختلف شهر اختلاف زیادی به لحاظ توسعه یافتگی وجود دارد. طبق یافته های این پژوهش، توجه به سه عامل می تواند تا حد زیادی این اختلاف توسعه یافتگی را کاهش دهد که این عوامل سه گانه به ترتیب عبارتند از: عامل اول، شعاع دسترسی به دستگاه های زیربنایی در زمینه ورزش و سلامتی (مانند درمانگاه و بیمارستان) و اقتصاد (مانند بانک). عامل دوم، مؤلفه های رفاه خانواده مانند درآمد، اشتغال و توانمندسازی خانواده های برخوردار از کمک نهادهای حمایتی و عامل سوم، توجه به کیفیت زیرساختهای شهری مانند آسفالت و آب.
تحلیل فضایی شاخص های توسعه آموزشی در مناطق شهری و روستایی کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اساس توسعه در هر کشوری بر آموزش استوار است و شاخص های توسعة آموزشی زمینه ساز دست یابی به توسعه پایدار انسانی محسوب می شوند. آموزش بالاتر، زمینه دست یابی به شغل بهتر، شرایط بهتر زندگی و انسانی تر کردن زندگی را فراهم می سازد و اجتماعی معقول تر و فضای متعادل تر را به ارمغان می آورد. از سویی توزیع بهینة شاخص های آموزشی زمینه دست یابی به سلامت، آسایش و زیبایی شهری را که مقدمات توسعه پایدار شهری هستند،فراهم می آورد. در پژوهش حاضر سعی شده است که به تحلیل فضایی نماگرهای آموزشی در یکی از محروم ترین استان های ایران؛ یعنی کهگیلویه و بویراحمد پرداخته شود. برای نیل به این مهم از 24 نماگر شهری و روستایی استفاده شده است. پژوهش سعی دارد به کمک روش های ضریب ویژگی و تکنیک مک گراناهان به تحلیل فضایی این نماگرها بپردازد. یافته های پژوهش با بهره گیری از روش تقسیم بر انحراف معیار نشان می دهد که یاسوج با شاخص ترکیبی 82.51 در رتبة اول، دهدشت با شاخص 47.54 و سی سخت با شاخص 45.89 در رتبه های دوم و سوم استان قرار گرفته اند. گچساران، چرام، بهمئی، باشت، مارگون، چاروسا، لوداب، دیشموک و لنده به ترتیب در مراتب چهارم تا دوازدهم استان قرار داشته اند.
ضریب ویژگی نشان می دهد که یاسوج با 49994.84 از نظر برخورداری از نماگرهای آموزشی در رتبة اول استان قرار گرفته است. دهدشت، گچساران، سی سخت، بهمئی، چرام، باشت، چاروسا، مارگون، لوداب، دیشموک و لنده به ترتیب در رتبه دوم تا دوازدهم قرار گرفته اند. نتایج پژوهش با بهره گیری از تکنیک مک گراناهان نشان از آن دارد که یاسوج با شاخص ترکیبی 4.892 در رتبة نخست استان قرار داشته است. دهدشت با شاخص ترکیبی 2.75 و سی سخت با شاخص ترکیبی 2.475 در رتبه های دوم و سوم استان قرار گرفته اند. گچساران، چرام، بهمئی، باشت، چاروسا، مارگون، لوداب، دیشموک و لنده به ترتیب در رتبه های بعدی قرار داشته اند.
سرانه های گردشگری: ابزار مدیریت و برنامه ریزی توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۳۲-۱۹
حوزههای تخصصی:
تدوین برنامه های عملیاتی و اجرایی شدن راهبردها در بسیاری از موارد به دغدغه مدیران و برنامه ریزان تبدیل می شود. استنتاج برنامه ها از طرح های توسعه جامع و تفصیلی بسیار زمان بر است. علاوه بر این زمینه های فعالیت و نوع تاسیسات و تجهیزات گردشگری بسیار زیاد و متنوع است؛ لذا در بسیاری از مراکز و مقاصد گردشگرپذیر برنامه ریزان و دست اندرکاران توسعه دست به تدوین شاخص و تعیین معیاری می زنند که از آنها به عنوان سرانه های گردشگری یاد می نمایند. در این مقاله سعی بر آن است تا برخی از مهمترین سرانه ای مرتبط با بخش گردشگری تدوین و ارایه گردد.
جستاری بر مفهوم شناسی عرصه های عمومی شهری در بازخوانی نظریه انتقادی و مکتب فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۲۹۰-۲۶۳
حوزههای تخصصی:
امروزه طرح و تعمیم نظریه های انتقادی به شهر و منجمله «عرصه های عمومی شهری» در ادامه تلاشهای انسان معاصر برای دست یابی به شرایط زیستی مطلوب به عنوان یکی از مهم ترین آرمانهای جنبش های اجتماعی و همچنین حاصل «غنای تجربه های تاریخی و ثمره نظری انباشتگی معرفتها» است. حوزه عمومی در واقع ایده یا مفهومی هنجاری است که در چارچوب کلی نظریات کلی هابرماس درباره کنش ارتباطی و اخلاق گفتگو جای دارد. حوزه عمومی بخشی از حیات اجتماعی است که در آن شهروندان می توانند به تبادل نظر درباره موضوعات و مسایل مهم مربوط به خیر عمومی (مصالح عامه) بپردازند. نتیجه این امر شکل گیری افکار عمومی است. فیلسوفان دموکراتیک نیز بر این باورند که این فضاها تجلی کالبدی حوزه عمومی، عرصه فعالیت، ارتباط و گفتگوی انسانهای آزاد و گروه های مختلف و همچنین محل شکلگیری حیات مدنی است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و روش اسنادی و استدلال منطقی و با ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی برخی نظریه های انتقادی به شهر و مکتب فرانکفورت (بالاخص هابرماس، آرنت و هاروی) پرداخته است. در مرحله اول یافته های تحقیق نشان می دهد که نظریه پردازان مکتب فرانکفورت به دلیل تشابه در نظریه ها و آراء شان منجمله در انتقاد از نظام سرمایه داری متاخر و معاصر و پوزیتیویسم و مارکسیسم و انتقاد از مفاهیمی چون عقلانیت ابزاری، علم اثباتی و تجربی، شیء گشتگی انسان، از بین رفتن آزادی و استقلال انسان، که تحت نام اندیشمندان این مکتب قرار گرفته اند و در بعضی از مباحث و اندیشه های مطرح شان منجمله انقلاب و تغییر اجتماعی و کارگزاران آن در جامعه سرمایه داری و شیوه های آن، طرح یک نظام جانشین و آلترناتیو، شکل حکومت آینده بشر در شهرها و تغییرات عرصه های عمومی شهری در شهرهای آینده و غیره، با یکدیگر تفاوت دارند. در مرحله بعد نیز معیارها و مولفه هایی برای شکلگیری عرصه های عمومی در شهر مورد اشاره قرار گرفته است.
The analysis of frontier cooperative function (NGOS) in border and central regions' sustainable development (Case study: frontier regions of Golestan Province in Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۱۴۸-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
This research aims to study the role and function of economic-social nongovernmental organizations' frontier cooperatives in sustainable development with emphasize on developing cooperatives in frontier regions. In this research study the position, function and performance of cooperatives of four frontier cities including Agh Gola city, Gaz port city, Turkman port city and kelaleh were selected, studied and analyzed. The method of study was descriptive-analytical and data documental collection was analyzed in three dimensions of sustainable development including economic, social and environmental by using econometrics (OLS). The results of data analyses have showed that the activities of nongovernmental organizations such as frontier cooperatives of these regions leave the most effects respectively in the field of social, economic and environmental indicators. In the other word, through development in frontier cooperatives and expansion of their activities in borders, at first they had the most positive effect in development of social indicators and at the second degree , they had effect on economic and environmental indicators and dimensions and the relationship between frontier cooperatives' innate duties and their further development with sustainable development of border and central regions is always significant and some strategic programs must be planned in these fields and its relative dimensions.
جایگاه نقاشی دیواری (دیوارنگاشت) در مدیریت منظر شهری و نقش آن بر زیبایی شناخت شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۱۸۶-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت بصری و منظر شهرها از موضوات اساسی در فرایندهای برنامه ریزی و کلان سیاستی شهرهاست که نقشی اساسی در ابعاد زیبایی شناسی شهری و ایجاد خوانایی و نمایانی شهری دارد؛ چنانچه نمی توان انتظار داشت که شهرها بدون نگاه مدیریتی در حوزه منظر و نظام بصری شهرها بتوانند به جایگاه متناسب با خود با مدیریت نظام منظری شهری دست یابند. در این مقاله مروری بر جایگاه نقاشی های دیواری (دیوارنگاشتها) بر مدیریت منظر شهری و نقش آن در زیبایی شناسی شهرها موردتوجه بوده است. روش پژوهش روش توصیفی و اسنادی است که با رجوع به ابزار مطالعات کتابخانه ای و تکنیک های مرتبط تلاش داشته است تا اهداف تحقیق ممکن شود. در پایان نیز علاوه بر اشاره به نقش نقاشی دیواری و جداره های شهرها بر نظام زیباشناخت شهرها، به راهکارهایی در راستای ارتقاء نظام مدیریت منظر و بطور خاصه مدیریت بصری شهرها در ارتباط با دیوارنگاشتها پرداخته شده است.
مفهوم سازی و شناخت مرزها، حریم ها و محدوده ها در شهرها
حوزههای تخصصی:
شهرها پدیده های جغرافیایی هستند که نشان دهنده واقعیت های پایه ای و اساسی زندگی اجتماعی بشر عصر حاضر می باشند. به نحوی که زندگی در فضای شهرها و حرکت به سمت شهرنشینی بخشی از حرکت تکاملی انسان ها را شامل می شود. این حرکت و سکونت انسان ها در فضاهای شهرها، زمینه ایجاد تراکم جمعیت، تداخل فضاها، مسائل و مشکلات و .... را به ویژه در فضاهایی که شهرنشینی بدون برنامه را تجربه کرده اند، به ارمغان آورده است که این خود زندگی همراه با امنیت و آرامش را در شهرها دچار مشکل کرده است. در میان راهکارهای پیش رو جهت کاهش مشکلات ناشی از این روند رو به رشد و سایر آسیب ها در گام نخست ایجاد شناخت شهروندان از مفاهیم مرزها، حریم ها و محدوده های موجود در فضای شهری می تواند کمک قابل توجهی داشته باشد. بر این اساس، مقاله حاضر با روشی توصیفی و تحلیلی به مفهوم سازی و شناخت مفاهیم مرز، محدوده ها و حریم ها در فضای شهر پرداخته و انواع آنها را بیان می کند. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که فضای شهرها شامل انواع مرزها (مرزهای فردی؛ مرزهای اتاق در آپارتمان؛ مرزهای آپارتمان در ساختمان؛ ساختمان در فضای شهر؛ مرزهای مالیات و عوارض شهری؛ مرزهای شهر و ...)، حریم ها (حریم افراد؛ حریم خصوصی؛ حریم فضایی؛ حریم منازل؛ حریم ها در معماری؛ حریم محله ها؛ حریم شهر و .....) و محدوده ها (محدوده های شهر؛ محدوده های محلی؛ محدوده های منطقه ای؛ محدوده های نفوذ شهر و ...) می شود که تاکنون متأسفانه به آنها توجه نشده است. با وجود اینکه، مرزها، حریم ها و محدوده ها در فضای شهرها در میزان حاکمیت، مالکیت و صلاحیت با یکدیگر تفاوت دارند و با ایجاد شناخت و درک درست از مرزها، حریم ها و محدوده های موجود در فضای شهرها می-توان زندگی معاصر در شهرها را که بسیار پیچیده و غیر نظام مند شده است تا حد قابل توجهی نظام مند، آسایش بخش و امن کرد.
ارزیابی توسعه یافتگی بخش مسکن در سطوح ناحیه ای با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی (مطالعه موردی: ناحیه میانی استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی های نامطلوب و توزیع ناعادلانة منابع مالی و انسانی، مسائل عمده ای را در روند توسعه یافتگی شهرها، به ویژه در شهرهای کوچک ایجاد کرده است. موضوع مسکن با ابعادی گوناگون و پیچیده، تأثیر بسزایی در توسعه یافتگی شهرها دارد. گام نخست در ارزیابی توسعه یافتگی شهرها در بخش مسکن، شناخت وضعیت آن هاست. این امر زمینة مناسبی را برای ارائة راهبرد، به کارگیری برنامه های مناسب توسعة مسکن، ایجاد توسعة یکپارچة ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی فراهم می آورد. در این پژوهش، 21 شاخص مربوط به مسکن در زمینة شاخص های کمی، کیفی، اقتصادی، جمعیتی و کالبدی، بررسی و اطلاعات آن ها برای نه شهر ناحیة میانی استان همدان جمع آوری شد. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و در آن، از تکنیک های آماری نرم افزار SPSS و مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج نشان می دهد توسعه یافتگی بخش مسکن در شهرهای ناحیة میانی استان همدان، الگوی متعادل و مناسبی ندارد که این امر مستلزم برنامه ریزی های آگاهانه و منسجم در زمینة مسکن است؛ به طوری که شهر همدان در بیش از نیمی از شاخص ها، وضعیت بالاتر از متوسط دارد. درنتیجه، مشخص شد که همدان برخوردارترین و قهاوند محروم ترین شهر ناحیه از نظر شاخص های مسکن است.
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان از پارک های بزرگ شهر مشهد: کاربرد الگوی لاجیت چندسطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در این مقاله، عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان در سه پارک بزرگ شهر مشهد با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و به کارگیری الگوی لاجیت چندسطحی بررسی شد.
روش: داده ها از طریق تکمیل 1200 پرسش نامه از بازدیدکنندگان سه پارک ملّت، کوهسنگی و پارک جنگلی وکیل آباد در سال 1391 به دست آمد. در این مطالعه، دو نوع ساختار سلسله مراتبی در خصوص نمونه ها بررسی شد و ساختار سلسله مراتبی که در آن نمونه ها به تفکیک سه پارک مورد مطالعه (ملّت - کوهسنگی - وکیل آباد) گروه بندی شده باشند، استفاده شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج نشان داد که متغیرهای درآمد و شاخص رضایت تأثیر مثبت و معنی دار (در سطح اطمینان 99 درصد) و متغیرهای سن و جنسیت تأثیر منفی و معنی داری (به ترتیب در سطح اطمینان 99 و 95 درصد) بر تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان دارند. همچنین متوسّط تمایل به پرداخت به ازاء هر بازدید در پارک ملّت 13995 ریال، پارک کوهسنگی 4935 ریال و پارک جنگلی وکیل آباد 2270 ریال است.
ارزیابی مؤلفه های مسکن شهری برای برنامه ریزی پدافند غیر عامل ( مطالعه موردی: شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی مولفه های مسکن شهری جهت پدافند غیر عامل با استفاده از تکنیک دیمتل فازی در شهر بوکان می باشد. ارزیابی رابطه میان هر یک از متغیرهای مذکور را می توان به نوعی مساله تصمیم گیری نیز تلقی کرد که در آن تعاملات سیستماتیک میان متغیرها موجب برقراری روابط درونی می شود. در این راستا، می توان از روش آزمون تصمیم گیری(dematel) برای استخراج روابط علی میان متغیرها استفاده کرد. در این تحقیق با استفاده از نظرات تعدادی از کارشناسان و خبرگان برنامه ریزی شهری در شهر بوکان رابطه میان متغیرهای مولفه های مسکن در ملاحظات پدافند غیر عامل شامل: (معماری، سازه و تاسیسات) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از یافته های تحقیق حاکی از آن است که سازه (c1) دارای بیشترین تأثیرگذاری و تاسیسات (c3) دارای کمترین تأثیر می باشد. به عبارت دیگر می توان گفت سازه یک نفوذ کننده قوی و تاسیسات یک نفوذ پذیر قوی است.
مدل سازی توسعه شهری با استفاده از رویکردهای پیش پردازش آماری و مدل پرسپترون چند لایه (نمونه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری در توسعه شهری به علت سطوح بالای شهرنشینی تقریباً در کل بخش های جهان، به یک موضوع مهم تبدیل شده است. بنابراین برای رسیدن به توسعه پایدار شهری و همچنین تصمیم گیری بهتر برای جهت دهی توسعه در آینده، بازبینی دائمی فرآیندهای دینامیک شهری با توجه به توسعه در گذشته و پیش بینی آن در آینده، اجتناب ناپذیر است. هدف پژوهش حاضر، مدل سازی و پیش بینی توسعه کلان شهر تهران با استفاده از روش رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS) و مدل شبکه عصبی مصنوعی (پرسپترون چندلایه (MLP)) با در نظر گرفتن دوره 11 ساله 1385_1374 است. برای این منظور ابتدا، معیارهای موثر در فرآیند توسعه شهری از سازمان های مربوط جمع آوری، آنالیز و آماده سازی شدند و نقشه های کاربری زمین برای سال های مورد نظر از تصاویر ماهواره لندست استخراج شد و با استفاده از داده های اتوکد سازمان نقشه برداری و نقشه های موجود بهبود داده شدند. سپس صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات انجام شد. نتایج آشکارسازی تغییرات با ضریب کاپای 85/91% نشان می دهد که بیشترین افزایش مساحت در مناطق ساخته شده (38/5886 هکتار) و بیشترین کاهش مساحت در زمین باز (89/5328 هکتار) رخ داده است. بر مبنای این تغییرات و برای اجتناب از روش سعی و خطا در انتخاب بهترین ترکیب معیارهای ورودی به مدل، با استفاده از روش OLS پیش پردازشی روی این معیارها صورت گرفت. در مرحله بعد با در نظرگرفتن خروجی روش OLS، 11 متغیر مستقل بعنوان ورودی به مدل انتخاب شدند. سپس مدل سازی پتانسیل تبدیل کاربری برای سال 1396، با استفاده از روش MLP انجام شد و با روش زنجیره مارکف نقشه کاربری اراضی برای سال 1396 پیش بینی شد. در نهایت نتایج نشان داد که پیش بینی صورت گرفته نسبت به مطالعات گذشته به واقعیت های زمینی نزدیک تر است و بیشترین میزان توسعه در سال 1396 در بخش های شرقی، شمال غرب و غرب کلان شهر تهران رخ خواهد داد. 2- روش شناسی برای دستیابی به اهداف این مطالعه، ابتدا معیارهای موثر در فرآیند توسعه شهری از سازمان های مربوط جمع آوری، آنالیز و آماده سازی شدند. نقشه های کاربری زمین برای دوره مورد مطالعه (1385-1374) از تصاویر ماهواره لندست استخراج شد و با استفاده از داده اتوکد و نقشه های موجود بهبود داده شدند. سپس صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات انجام گرفت و بر مبنای این تغییرات، به منظور اجتناب از روش سعی و خطا در انتخاب بهترین ترکیب معیارهای ورودی به مدل، با استفاده از روش OLS پیش پردازش روی این معیارها صورت گرفت. در مرحله بعد با در نظر گرفتن خروجی روش OLS، متغیرهای مستقل به عنوان ورودی به مدل انتخاب شدند. در نهایت، با استفاده از روش MLP مدل سازی پتانسیل تبدیل هر کاربری انجام گرفته و با به کارگیری روش زنجیره مارکوف نقشه کاربری اراضی برای سال 1396 پیش بینی شد.
Analyzing ways of transition in the pattern of urban growth(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today each city due to natural limitations, facilities and planning policies has different growth pattern which according to its spread, has different consequences and results. Although there is a wide range of urban growth patterns, but the important thing is not diversity and number of models but is the absence of rules and methods of transition from one to another pattern (form). So this article review and analysis ways which we can achieve this transition in the pattern of urban growth. Evidence shows that in order to transition from the pattern of automobile-dependent city (modern) to post-industrial and post-modern models, there are different approaches, including urban containment, urban consolidation policies, new urbanism, smart growth, emphasis on infill development and transit-oriented development and it is considered that the most important thing in all of them, is the relationship between land use and urban transport. In fact, the key of many compact city debates is transit-based transportation systems and urban mixed landuse that reduces use of machine and limits travel time for commuters. Also transition has multi-level perspective: first are niches (technological innovation in transport and landuse, second are regimes (regulation and governance that provides appropriate frameworks, guidelines and rules for transition) and finally are landscapes (the broader conditions, environment and pressures for transition).
Evaluation of the mixed land use and its impact on urban sustainability. A case study: Ahvaz metropolis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Land use is often referred as the basis for urban planning. Perhaps the main reason is that the discussion of fundamental related to urban planning objectives has play the first role in the land use studies. Basic topics such as proper location, optimal allocation, diversification, functionality and &hellip which are in direct contact with comfort goals, are the last objectives of urban planners and designers. One of the major issue, which has been paid less attention to, is the incorporation of urban land use. In this paper, which were prepared to assess the incorporation of urban land use and its role in urban sustainability, tried to measure the rate of the incorporation of seven metropolitan areas of Ahvaz by using the Shannon entropy and the latest statistics of related to per capita and percentage of exist land use. The results indicate that the region number one is incorporation than the other regions in terms of land use incorporation, but in general this indicator in the seven regions had little effect on urban sustainability.
Identify factors affecting internal response of educational institutions to society network evolution(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۲۴۴-۲۳۵
حوزههای تخصصی:
Present research seeks to review factors affecting responsiveness of training organizations to society network evolution. Data from 500 directors and deputies of secondary schools in the city of Tehran using stratified random sampling gathered through a questionnaire and analyzed using structural equation modeling. Reliability of this questionnaire was calculated using Cronbach's alpha at 83%. To calculate the validity, structural validity was used and the results show the validity of the survey tool. The primary outcome shows that the amount kmo is 0.83 closes to one as well as the significance of Bartlett's test is zero and is smaller than 0.05 and statistically significant. After analysis the following factors were identified that included:1. Professional Ethics 2. Critical Thinking 3. Social Responsibility 4. Ethics and citizenship education 5. Global Citizenship.
احیاء و ساماندهی بافتهای فرسوده شهری در راستای توانمندسازی زنان شهروند؛ موردپژوهی: اقدامات شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۱۳۴-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
امروزه بافتهای فرسوده شهرها، نیازمند توجه بیشتری در حوزه برنامه ریزی و مدیریت شهری برای ساماندهی و احیاء می باشد که در این میان تغییر کاربری این فضاها همزمان با فرایند ساماندهی و نوسازی می تواند راهگشای استفاده مجدد از این فضاها باشد. از سویی دیگر، زنان سرپرست خانوار به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر اجتماعی لازم است مورد توجه مدیریت شهری و شهرداریها قرار گیرند که در این میان اقدامات مرکز امور بانوان شهرداری تهران در این رابطه حائز اهمیت است. بر این اساس، در این مقاله در روش توصیفی و تحلیلی و ارزیابی استدلالی به موضوع تغییر کاربری بافتهای فرسوده برای مراکز تفریحی، اجتماعی و اقتصادی بانوان منجمله مراکز شهربانو پرداخته شده است. مرجع تحلیل آمار مرکز امور زنان شهرداری تهران و تحلیل ادبیات نظری در این رابطه بوده است. نتایج تحقیق نیز ضمن اشاره به میزان خدمات رسانی شهرداری تهران و امور زنان منجمله در طرح های توانمندسازی و مجموعه های شهربانو، به ارائه راهکارهایی در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار شهر تهران در حوزه وظایف شهرداری و مدیریت شهری تهران معطوف شده و پیشنهاداتی را در این رابطه مورد اشاره قرار داده است.
رابطه عزت نفس سازمانی و تعهد سازمانی با رضایت شغلی در کارکنان شاغل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۲۰۰-۱۸۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه عزت نفس سازمانی و تعهد سازمانی بر رضایت شغل کارکنان شاغل یکی از موسسات خدماتی شهر تهران می باشد که از بین افراد شاغل این ارگان تعداد 181 نفر با روش تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه عزت نفس سازمانی پیرس و گاردنر، کامینکر پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (1990) و پرسشنامه رضایت شغلی JDI کندال و هیولین (1947) استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهشی از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی و درصد و میانگین، انحراف معیار و ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین عزت نفس سازمانی و رضایت شغلی همبستگی مثبت وجود دارد و بین تعهد سازمانی و رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و عزت نفس سازمانی و تعهد سازمانی می تواند پیش بینی کننده رضایت شغلی باشد.
بودجه ریزی عملیاتی پاسخی به نیازهای مدیریت نوین دولتی (درآمدی بر نظام حقوقی بودجه ریزی عملیاتی ایالات متحده آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۳۶۸-۳۴۷
حوزههای تخصصی:
امروزه تحولات بنیادینی در نظام بودجه ریزی کشورهای مختلف (بویژه کشورهای توسعه یافته) به دنبال تحول در سبک مدیریت دولتی آنها بوجود آمده است. در این کشورها به طور روزافزون بر عملکرد بودجه ای تاکید می شود و ضمن تاکید بر بهترین عملکرد، براساس قوانین مصوب، قوه مجریه موظف است که اطلاعات عملکرد گذشته و همچنین پیش بینی عملکرد آتی خود را در چهارچوب بودجه سالیانه به قوه مقننه ارائه دهد و همچنین از مدیران بودجه بخواهد که پس از اجرای بودجه، گزارش عملکرد بودجه را به قوه مقننه ارائه دهند. مفهوم نظارت قوه مقننه نیز متحول شده است. این نظارت هم اکنون لزوماً به معنای تطابق کارکردهای بودجه ای با قانون بودجه نیست، بلکه همسو بودن و انطباق با هدف ها و برنامه های تعیین شده می باشد. این کشورها در تلاشند نظام بودجه ریزی خود را در یک فرایند بهبود یا تغییر به یک نظام عملکرد محور یا عملیاتی که در آن ارتباط بین اعتبارات بودجه ای و عملکرد دستگاه های اجرایی شفاف و قابل درک است، نزدیک تر سازند و از این طریق پشتوانه اطلاعاتی معتبر و قابل اطمینانی برای تصمیمات بودجه ای دولت و مجلس فراهم آورند. در چنین چارچوبی کارآیی، اثر بخشی و صرفه جویی به عنوان هدف اصلی بودجه ریزی مطرح می شود. در این پژوهش، نظام حقوقی (بودجه ریزی) دولت ایالات متحده آمریکا به عنوان اولین نظامی که مبدع و مجری بودجه ریزی عملیاتی بوده است مورد بررسی قرار گرفته است. در حال حاضر چارچوب های قانونی ایالات متحده آمریکا در خصوص بودجه های فدرال بسیار جامع می باشد. قانونگذار با تصویب قانون عملکرد و نتایج فعالیت های دولت در سال 1993 ضمن جلوگیری از تکرار چالش ها گذشته، زمینه های قانونی استقرار بودجه ریزی عملیاتی را فراهم نمود. در این مقاله ضمن اشاره به مبانی بودجه ریزی عملیاتی، قانون بودجه و عملکرد تحلیل و در پایان چالش های پیش روی مجریان این شیوه از بودجه ریزی بیان شده است.
بررسی نحوه توزیع عوامل کاربری اراضی شهری در طرح های توسعه شهری از منظر عدالت اجتماعی، مطالعه موردی: شهر شاهین دژ
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان و مدیران شهری، نحوه توزیع و تخصیص منابع و خدمات شهری به صورت عادلانه در سطح مناطق مختلف شهر برحسب نیازهای جامعه شهری می باشد. توزیع بهینه خدمات، ارتباط مستقیمی با برنامه ریزی کاربری اراضی دارد. موفقیت درعرصه برنامه ریزی کاربری اراضی شهری به وجود قوانین و سیاست های کلان مناسب در زمینه نحوه استفاده از زمین و هم چنین استفاده از روش های کارآمد در تهیه واجرای طرح های شهری و برنامه کاربری زمین دارد. این مقاله باهدف بررسی نحوه تخصیص و تمرکز منابع و خدمات شهری با تأکید بر رویکرد عدالت اجتماعی در نواحی مختلف شهر شاهین دژ صورت گرفته است. روش تحقیق تحلیلی - تطبیقی بوده و از تکنیک های آماری و مدل های کاربردی شاخص ویلیامسون وآنتروپی شانون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهدکه اکثر کاربری های زمین شهری در شاهین دژ با سرانه های استاندارد رایج در کشور فاصله زیادی دارند و برحسب میزان کمبود فضا می توان به کاربری های فرهنگی، مذهبی، بهداشتی و غیره اشاره کرد. هم چنین یافته ها بیانگر توزیع ناعادلانه تعدادی از فعالیت ها و خدمات شهری در بین محلات مختلف شهر می باشد. درنهایت بررسی نحوه توزیع فضایی خدمات شهری نشان از تمایل کاربری های اراضی شهر به سمت تمرکز و قطبی شدن در برخی نواحی شهر دارد.
تعیین عوامل مؤثر بر انتخاب مکان واحدهای مسکونی با استفاده از مدل انتخاب گسسته (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری مناسب برای انتخاب مکان واحدهای مسکونی توسط مدیران شهرها، شرکت های ساخت و ساز مسکن، مراکز تفریحی و آموزشی، مستلزم شناخت ترجیحات خانوارها در این حوزه است. هدف این مقاله، بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب مکان مسکونی و اندازه گیری میزان اثرگذاری این عوامل بر احتمال انتخاب می باشد. برای این منظور، از مدل انتخاب گسسته لاجیت چندجمله ای، استفاده شد و مناطق شهر، براساس ارزش معاملاتی املاک محلات، دسته بندی و از طبقه ها به صورت تصادفی، براساس تراکم مسکونی و در کل از 383 خانوار، نمونه گیری شد. نتایج نشان دادند ویژگی های اقتصادی خانوار، از جمله درآمد، قیمت و اجاره بهای واحد مسکونی، بعد خانوار، ویلایی یا آپارتمانی بودن، دسترسی مراکز تفریحی و آموزشی، زمان و هزینه های رفت وآمد، از عوامل تعیین کننده هستند. براساس یافته های این تحقیق اثبات شد که رفتار و ترجیحات خانوارهای محلات مختلف، یکسان نمی باشد؛ برای مثال افزایش قیمت و اجاره بها در محلات با ارزش معاملاتی پایین، اثر منفی بر انتخاب داشته، ولی در محلات با ارزش بالاتر، به عنوان بهبود کیفیت واحد مسکونی، تلقی شده و احتمال انتخاب، افزایش یافته است، همچنین گرایش به واحدهای آپارتمانی در محلات با ارزش بالا، بیشتر از محلات ارزان قیمت می باشد. توجه به تفاوت های رفتاری خانوارها در انتخاب واحدهای مسکونی در محلات مختلف توسط ذی نفعان، ذی نفوذان و ذی ربطان، بسیار مهم است.