فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۱۲۰-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
Study of natural hazards can be a useful tool in decision-making, planning and prioritization of measures to manage the crisis. In this research, the details of this approach in Astaneh Ashrafieh district in northern Iran in Gilan Province were evaluated and described given the history of liquefaction in the earthquake in Rudbar and Manjil in 1990. According to GSI maps of Sefidrud delta sediments in which Astaneh Ashrafieh area is located, the area from Paykouh to the beach mostly belongs to the Quaternary. At the delta level, there are three stratigraphic units related to the Pleistocene and five units related to the Holocene. In this study, more than 50 boreholes were drilled and a borehole for analysis was analyzed at the most critical parts of the region. Type of drilling in the study was machine-rotating and continuous sampling was conducted to a depth of 18 meters at a depth. Underground water level for this purpose was 3 meters and using experiments, research work began on the sand of the area, sand of the area was tested by field and laboratory studies such as on-site testing, grading test, and chemical and mineralogical tests. Based on the tests, sediments were mainly made of plagioclase, clinopyroxene and epidote minerals, a little quartz and carbonate debris and contained circular and semi-circular particulars and a small amount of clay and in some areas, silt in the surface layers.
بررسی و تحلیل نقش مشارکت مردم در طرح های عمرانی مورد شناسی: پل دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت در تعریف کلی، شرکت فعالانة انسان ها در حیات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و به طور کلی تمام ابعاد زندگی جوامع انسانی می باشد که در چند سال اخیر به عنوان مهم ترین رویکرد مدیریتی مطرح شده است. رویکرد مشارکتی هم به عنوان مبنای تصمیم سازی و هم به عنوان شیوه ای برای دست یابی به فعالیت و همکاری مشترک در روند بهسازی زندگی فردی و جمعی، یکی از مهم ترین لوازم جامع مدنی و برنامه ریزی دموکراتیک محسوب می شود. هدف از پژوهش [1]حاضر، بررسی و تحلیل مشارکت شهروندان در طرح ها و پروژه های عمرانی در شهر پل دختر می باشد که به صورت توصیفی و تحلیلی و پیمایشی انجام شده است. جامعة آماری مورد مطالعه در این پژوهش، منطقه پل دختر می باشد که به سه ناحیة (کوی شهرداری، پاسداران و بسیجیان) تقسیم شده است. به منظور مطالعه و سنجش متغیّرها، پرسشنامة خانوار تهیه شد و برای سنجش داده ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برابر با 85 درصد به دست آمد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 خانوار شهری تعیین شد که به نسبتِ جمعیت آنان، سهم هریک از نواحی مشخص شد و پرسشنامه به صورت تصادفی ساده- سیستماتیک بین آن ها توزیع شد. اطلاعات مستخرج از پرسشنامه با استفاده از آزمون های مختلف، در محیط نرم افزاری SPPS مورد تجزیه و تحلیل و سنجش قرار گرفته اند. یافته های به دست آمده از آزمون F و کروسکال والیس و تحلیل های همبستگی نشان می دهند که بین میزان مشارکت شهروندان با پایگاه اقتصادی و شاخص های اجتماعی با سطح اطمینان 99 درصد، رابطة معنی داری وجود دارند و همچنین، میزان مشارکت در محله های مختلف بر مبنای شرایط و ویژگی های اجتماعی و فرهنگی متفاوت است. به عبارت دیگر، تفاوت زیادی در میزان مشارکت شهروندان نواحی مورد مطالعه وجود دارد که علت آن را می توان در میزان تعلق ِخاطر به مکان، میزان ارائة خدمات از سوی مدیران و مسئولان شهری و میزان رضایت از محل زندگی جستجو کرد. 1- این مقاله مستخرج از پایان نامة کارشناسی ارشد است.
تحلیل نقش گردشگری درتوسعه پایدار منطقه ای و رتبه بندی عوامل تأثیرگذار آن براساس مدل F,ANP)مطالعه موردی: شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: گردشگری یک عامل مهم در استقرار منابع گوناگون و توسعه مناطق کمتر توسعه یافته به-شمار می رود. با بهره گیری حساب شده از توسعه گردشگری، می توان زمینه توسعه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و محیط زیستی بسیاری از مناطق محروم را فراهم آورد. در این پژوهش، هدف این است که نخست نقش گردشگری در توسعه منطقه ای شهرستان مراغه بررسی گردد؛ سپس عوامل تأثیرگذار گردشگری در منطقه اولویت بندی شود. همچنین راهکارهایی برای توسعه پایدار گردشگری ارائه شود تا ضمن افزایش منافع حاصل از آن، بتوان تأثیرات منفی آن را به حداقل کاهش داد. روش: این پژوهش با توجّه به نوع هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان، متخصّصان (اساتید دانشگاهی رشته های مربوط)مسئولین سازمان ها و ادارات و مردم محلّی شهرستان مراغه، با جامعه آماری ۱۵۰۰۰ نفر و تعداد نمونه ۴۰۰ نفر است. روش گردآوری داده ها و اطّلاعات در این پژوهش، روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تحلیل رگرسیون خطّی ساده، آزمون t و مدل F,ANP استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: نتایج پژوهش حاکی از این است که ضریب تعیین بین متغیّر مستقل (توسعه گردشگری) متغیّر وابسته (توسعه اقتصادی) برابر ۱۳/۰ است. به عبارت دیگر، توسعه گردشگری ۱۳درصد تغییرات متغیّر وابسته را توجیه می کند. همچنین در بُعد اجتماعی و فرهنگی نیز توسعه گردشگری ۳۱ درصد تغییرات ایجادشده در متغیّر وابسته را پیش بینی (توجیه) و خطّی بودن رابطه بین دو متغیّر توسعه گردشگری و توسعه اجتماعی فرهنگی را تأیید کرده و نشان می دهد توسعه گردشگری همانند بُعد اقتصادی، در بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی شهرستان نیز تأثیر داشته است. همچنین در بُعد زیست محیطی نیز گردشگری در محل تأثیر گذاشته است. نتایج رتبه بندی عوامل تأثیرگذار نیز براساس ترکیب تحلیل عاملی (FA) و تحلیل شبکه ای (ANP) به ترتیب عبارت اند از: افزایش کیفیت محیط زیست، گسترش امکانات بهداشتی و خدمات رفاهی، افزایش حساسیت به محیط، افزایش درآمد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از تحلیل آماری رگرسیون خطّی و آزمون t نشان داد بین توسعه گردشگری و توسعه اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی منطقه رابطه معناداری وجود دارد.
ارزشیابی و تحلیل جاذبه های زمین گردشگری (ژئوتوریستی) منطقه اردل برای توسعه صنعت گردشگری با الگوی نیکولاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته، زمین گردشگری (ژئوتوریسم) شاخه جدیدی از گردشگری و بوم گردی (اکوتوریسم)، با تکیه بر پدیده های زمین شناسی در صنعت گردشگری به طور فزاینده ای گسترش یافته است. این جاذبه ها و مکان های زمین ریخت شناختی (ژئومورفولوژیک) براساس درک و بهره برداری انسان، ارزش های ویژه ای دارند که می توانند نقطه کانونی توسعه و ارتقای صنعت گردشگری و بسیاری از جاذبه های مهم گردشگری را تشکیل دهند. بر این مبنا، شناسایی و ارزشیابی توانمندی ها و جاذبه های زمین ریخت شناختی به برنامه ریزان این امکان را می دهد تا متناسب با آن ها، توسعه و جهت آن را در منطقه مشخص کنند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر نیز ارزیابی ارزش های جاذبه های زمین گردشگری موجود در منطقه شهرستان اردل که مکانی زمین ریخت شناختی شناخته می شود با روش نیکولاس است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از جنبه روش، توصیفی – تحلیلی بوده است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات لازم از روش های اسنادی و میدانی بهره گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه خبرگان و مسئولان مرتبط با موضوع، در سطح شهرستان و استان بوده است که به صورت تمام شماری، تعداد 110 نفر از آن ها سرشماری شده اند. در منطقه اردل، مکان هایی مانند غار اردل، تنگه درکش ورکش، محدوده های آبشار دره عشق، چشمه مولا و سرداب که ارزیابی شده اند، به دلیل داشتن شکل های زمین گردشگری، مهم ترین مکان های زمین گردشگری منطقه هستند. نتایج به دست آمده نشان دادند جاذبه های زمین گردشگری محدوده پیرامونی آبشار دره عشق و غار اردل به ترتیب با 04/66 و 18/57 نمره، بیشترین و کمترین امتیاز را بین جاذبه های زمین گردشگری شهرستان گرفتند. همچنین نتایج نشان دادند این منطقه از نظر جاذبه های زمین گردشگری توانمندی های بسیار مطلوبی دارد و باید برای استفاده از این جاذبه ها برای نقش زیربنایی ویژگی های زمین شناختی و زمین گردشگری در معماری چشم اندازهای طبیعی و فرهنگی، برنامه ریزی مناسب انجام شود.
کاربرد شبکه عصبی مصنوعی در مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهر سردرود (1410-1363)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک گام اساسی جهت مدیریت و برنامه ریزی توسعه شهری و هم چنین ارزیابی اثرات تجمعی آن بررسی و شبیه سازی توسعه فیزیکی شهر می باشد. هدف از این مطالعه، درک عوامل مؤثر در روند توسعه فیزیکی منطقه شهری سردرود با عنایت به مقوله توسعه فضایی پایدار شهری از بعد اکولوژیکی و حفظ شرایط زیست محیطی آن در دو دهه آتی می باشد. بدین منظور با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه لندست 5 و تکنیک های پردازش تصاویر ماهواره ای شی گرا تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1390-1363 با تأکید بر گسترش پراکنده شهر سردرود، مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصله مقدار مساحت شهر سردرود از 24/111 هکتار در سال 1363 به 12/528 هکتار در سال 1390 رسیده است. 94/162 هکتار از توسعه ذکر شده بر روی اراضی باغی و زراعی صورت گرفته که لزوم مدیریت توسعه آتی مبتنی بر اصول توسعه پایدار را می طلبد. بدین منظور عوامل مؤثر بر توسعه فیزیکی شهر سردرود بر اساس پیشینه تحقیق در قالب 14 شاخص شناسایی و با استفاده از روش شبکه عصبی مبتنی بر مدل LTM نقشه احتمال توسعه شهری تهیه گردید. پس از پیش بینی الگوی آتی توسعه شهری در شهر سردرود با استفاده از راهبرد حفاظت از باغات و فضاهای سبز در فرایند توسعه شهری با بلوک بندی نقشه احتمال توسعه شهری، دادن فضای لازم برای توسعه، به طول 15 کیلومتر و پیشنهاد اعمال ممنوعیت توسعه در اطراف کمربند سبز پیشنهادی، حفظ ذخایر اکولوژیک شهر سردرود با کاهش تخریب اراضی باغی و جلوگیری از اتصال شهر به کلانشهر تبریز مورد تأکید قرار گرفته است.
تحلیل اکولوژیک عوامل کلیدی برنامه ریزی فضای سبز کلانشهر تبریز با استفاده از روش تحلیل ساختاری و پویش محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه و گسترش فضای سبز با توجه به گسترش روزافزون جمعیت و ساخت و سازهای شهری و نیاز ضروری انسان ها به فضاهای سبز برای ایجاد تعادل اجتماعی، جسمانی و روحی، حفظ تعادل اکولوژیک شهرها امری مهم و حیاتی به شمار می آید. این مقاله بر آنست تا با دیدی سیستماتیک و ساختاری تمامی عوامل دخیل در توسعه فضاهای سبز شهری را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و با استفاده از روابط ایجاد شده بین این عوامل، عوامل کلیدی و مهم ترین عوامل را جهت توسعه بهینه فضاهای سبز شهری استخراج نماید. این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف کاربردی، با به کارگیری دیدگاه آینده پژوهی، سعی در ارائه راهکارهایی جهت توسعه ساختاری و اکولوژیکی فضای سبز شهر تبریز شده است. لذا جهت نائل شدن به این امر، ابتدا با استفاده از روش پویش محیطی و تحلیل عوامل مستخرج در نرم افزار MICMAC، ارتباط عوامل دخیل در توسعه فضاهای سبز شهر تبریز را مورد تحلیل قرار داده و نهایتاً عوامل کلیدی مشخص می شوند. عواملی کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی فضاهای سبز شهری عواملی از قبیل: مکانیابی مناسب جهت توسعه اکولوژیک فضاهای سبز، دسترسی مناسب تمام شهروندان، پیوستگی لکه های سبز، تأمین منابع آبی پایدار، نگهداری و حفاظت از فضاهای سبز، کاشت متراکم پوشش گیاهای، احیاء زمین های رها شده، تنوع بخشی ب ه عملکردهای فضاهای سبز، تنوع زیستی، زیباسازی و طراحی فضاهای سبز می باشند. به کارگیری سیستماتیک این عوامل در برنامه ریزی توسعه فضاهای سبز شهری از جمله راهکاری جهت بهبود وضعیت فعلی و آینده این فضاهای مهم شهری خواهد شد.
سنجش میزانِ تحقق آرایش فضایی چندمرکزی درمناطق کلان شهری (مطالعه ی موردی:منطقه ی کلان شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه چندمرکزی به عنوان یکی از راهبردهای اصلی برنامه ریزی فضایی در تمامی مقیاس ها مدنظر است، علی رغم گذشت بیش از سه دهه از طرح مقوله ی چندمرکزی، مفهوم، مقیاس و ابعاد آن به درستی تبیین نگردیده است. ابهامات و برداشت های مختلف از مفهوم چندمرکزی، اتخاذ این رویکرد را به عنوان چشم انداز مطلوب فضایی آینده شهرها دشوارتر می نماید. هدف محوری پژوهش حاضرتدقیق مفهوم چندمرکزی و ارائه ی مدلی جامع برای سنجش میزان چندمرکزیت برمبنای مفهوم شبکه است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق ترکیبی است، جامعه آماری مشتمل بر شهرستان های استان تهران است و باتوجه به هدف پژوهش،اطلاعات کل شهرستان های استان تهران در نمونه لحاظ گردیده است لذا حجمِ نمونه کل جامعه ی آماری را پوشش می دهد. اطلاعات مورد نیاز با بهره گیری از کتب، مقالات و پژوهش های مرتبط با موضوع پژوهش وداده های سالنامه ی آماری شهر تهران و سرشماری عمومی نفوس و مسکن در بازه ی زمانی دو سرشماری 1385 تا 1390 فراهم شد، لذا روش جمع آوری اطلاعات اسنادی است. در بخش کمی پژوهش، داده های آماری براساس شاخص های پژوهش و با کمک ابزار تحلیل آماریSPSS به نتایج کمی و قابل مقایسه تبدیل شده است. سپس براساس نتاج کمی و با کمک مدل ویکور VIKOR)) شهرستان ها از حیثِ قابلیت مرکزیت رتبه بندی شده اند. آزمون مدل پیشنهادی در منطقه ی کلان شهری تهران ضمنِ تایید کارآیی مدل از حیثِ محتوایی، تناسب داده های مورد نیاز مدل با اطلاعات آماری ایران و قابلیت کاربرد مدل را برای سایر مناطق کلان شهری نشان می دهد. کاربست مدل پیشنهادی در استان تهران، شهرستان های دماوند، پاکدشت و قدس را به ترتیب با امتیاز نهایی 95/0، 84/0 و78/0 به عنوان زیرمراکز درحال تبلور منطقه ی کلان شهری تهران تعیین نمود.
بررسی نقش شهرهای کوچک در سازماندهی نواحی کوهستانی گیلان
حوزههای تخصصی:
کشورهای توسعه نیافته، با تمرکز روزافزون جمعیت و فعالیت های اجتماعی و اقتصادی، در شهرهای بزرگ روبرو هستند که سبب شکاف های عمیقی میان سکونتگاه های شهری و روستایی شده است. ازاینرو موضوع عدالت فضایی و عدالت اجتماعی بیش از پیش مطرح میشود. در پاسخ به این اندیشه, رویکرد تمرکززدایی فضایی درذهن برنامه ریزان ناحیه ای ایجاد گردید و منجر به اتخاذ راهبردهای متفاوتی گردید. یکی از مهم ترین راهبردها، توجّه به شهرهای کوچک است. این پژوهش به بررسی نقش شهرهای کوچک و تازه تأسیس در تعادل بخشی ناحیه کوهستانی جنوب گیلان می پردازد که از نظر هدف کاربردی است و از بُعد روش توصیفی_تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. از نرم افزار EXCEL برای محاسبات ریاضی و ترسیم نمودارها و برای ترسیم نقشه های موضوعی از نرم افزارGIS استفاده گردید. داده های مورد استفاده در تحقیق شامل شاخص های جمعیتی و اقتصادی در طی دوره سرشماری 1365 تا 1390 است. برای سنجش سطح توسعه و تأثیر شهرهای کوچک در توسعه ناحیه ای, از مدل های ضریب کشش-پذیری، آنتروپی، شاخص مرکزیت و مدل اقتصاد پایه به عنوان فنون پژوهش و واحد تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی مشخص نمود شهرهای دیلمان و بره سر، روستاهای حوزه نفوذ خود را به سوی تعادل در سلسله مراتب شهری و توزیع فضایی سوق داده اند, ولی شهر جیرنده عامل ایجاد تمرکز جمعیت شده است. مدل کشش پذیری نیز مشخص کرد در این شهرها تمرکز جمعیت به واسطه وجود خدمات اقتصادی- اجتماعی بیشتر است. براساس شاخص مرکزیت، ساکنان حوزه نفوذ مستقیم شهر بره سر از نظر سطح بندی روستاهای حوزه نفوذ مستقیم، دارای نظم می باشد اما شهر جیرنده از این نظم محروم است. ضریب مکانی (LQ) مشخص کرد این شهرها در بخش صنعت خودکفا هستند. شهر دیلمان در زمینه کشاورزی ضعیف است اما در بخش خدمات دارای رشد مطلوبی می باشد. در مقابل شهرهای بره سر و جیرنده دارای اقتصاد به شدت وابسته به کشاورزی بوده و صادر کننده محصولات کشاورزی به مناطق دیگر هستند ولی در بخش خدمات به شهرهای دیگر وابسته هستند و خدمات مورد نیاز خود را از سایر نقاط دریافت می کنند.
تحلیل تأثیر تصویر مقصد بر وفاداری گردش گران (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، آزمون یک مدل نظری از تصویر مقصد و ارائه یک رویکرد یک پارچه بر ادراک وفاداری به مقصد با بررسی نظری و شواهد تجربی در روابط علّی و معلولی میان اجزای تصویر، تصویر کلی و وفاداری به مقصد است. پژوهش حاضر با شش فرضیه ارائه شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه گردآوری شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه آمار ی نامشخص برابر ۳۸۴ نفر برآورد شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری(SEM) و با نرم-افزارهای SPSS و SmartPLS انجام شد. نتایج نشان داد که تصاویر منحصربه فرد شناختی و عاطفی به ترتیب تأثیر مثبتی بر تصویر کلی دارند. همچنین، تصویر کلی به عنوان واسطه بین انواع تصویر و وفاداری به مقصد عمل می کند و تأثیر مثبت بر تمایل به بازدید و توصیه مقصد داشته است. انجام آزمون تی جهت بررسی وضع موجود تصاویر نیز وضعیت مطلوب سه تصویر را در شهر تبریز تأیید کرد.
تحلیل فضایی مخاطرات ژئومورفیک تهدید کننده مجتمع های زیستی شهری در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان از ابتدای حیات خود دائما با تهدید های ژئومورفیک مواجه بوده و این مخاطرات، خسارات جانی و مالی را در زیستگاههای انسانی و به ویژه در شهر ها برای جوامع انسانی به دنبال داشته است. امروزه شهرها در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات ژئومورفیک قرار دارند، که شهرهای استان لرستان واقع در رشته کوههای زاگرس نیز از این قضیه مستثنی نیستند. هدف از این تحقیق پهنه بندی و شناسایی پهنه های پرخطر ژئومورفیک در مناطق شهری استان لرستان با استفاده از روش توصیفی- تحلیل و تجربی می باشد. در روش توصیفی داده ها و اطلاعات مورد نیاز از منابع و سازمانهای مختلف تهیه شد. در روش تحلیلی عوامل موثر در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک زلزله، سیل، زمین لغزش و روانگرایی و تلفیق آنها جهت تهیه نقشه مخاطرات ژئومورفیک با استفاده از تحلیل های مکانی GIS و مدل های AHP و منطق فازی انجام گرفت. ابتدا پارامترهای موثر در رخداد هر یک از مخاطرات شناسایی و پس از استانداردسازی پارامترها با استفاده از توابع کاهشی و افزایشی منطق فازی و وزن دهی به پارامترها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، پهنه های پرخطر در شهرها شناسایی شد. نتایج نشان داد که اکثر شهرهای استان لرستان به دلیل عبور رودخانه های اصلی از محدوده شهرها، در معرض خطر سیلاب قرار دارند. هم چنین مشخص شد که شهرهای واقع در غرب استان در معرض خطر سیلاب و شهرهای شرق استان در معرض خطر زلزله و رخدادهای ژئومورفیک ناشی از زلزله مانند زمین لغزش و روانگرایی قرار دارند.
ابعاد کیفیت زندگی ساکنان سکونتگاه های خودروی شهری (مطالعه موردی: محله اسلام آباد کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی است که برای ترسیم توسعه رفاه جامعه بکار می رود و ارتقاء کیفیت زندگی یکی از مهم ترین اهداف حکومت ها و دولت های مختلف در سطح دنیا محسوب می شود. بنابراین هدف اصلی این تحقیق بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی در محدوده سکونتگاه غیررسمی محله اسلام آباد تهران می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و همبستگی مبتنی بر داده های اولیه می باشد که جمع آوری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS مورد پردازش قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که کیفیت زندگی بر اساس نتایج آزمون T در سکونتگاه غیررسمی اسلام آباد تهران با میانگین 2.33 در طیف لیکرت در سطح پایینی قرار دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از مدل سازی مسیر PLS و آزمون رگرسیون چند متغیره، عوامل و شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و خدمات و دسترسی به ترتیب دارای تأثیر بیشتر و شاخص امنیت دارای تأثیر کمتری بر میزان رضایتمندی از زندگی در سکونتگاه غیررسمی اسلام آباد می باشند که با برنامه ریزی در راستای ارتقاء و ساماندهی این مؤلفه ها می توان سطح رضایت مندی از زندگی در این محدوده را بالا برد.
تحلیل نقش سرمایه اجتماعی در کارآفرینی و توسعه اقتصادی کلان شهرها در شرایط تحریم دولت (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت ها به عنوان تأمین کننده کالاهای عمومی و زیرساخت های توسعه اقتصادی، ممکن است در شرایط بحران های ادواری ناشی از انباشت مازاد و یا در شرایط تحریم قرار گیرند. بنابراین، از ایفای نقش معمولی بازمی مانند. کلان شهرها به مثابه پیشتازان تعامل با اقتصاد جهانی و توسعه اقتصادی کشور با حجم وسیع گردش سرمایه و نیروی کار و نیز بهره مندی از اقتصاد مقیاس و اقتصاد تنوع می توانند نقش مهمی در دوره های تحریم و بحران ایفا کنند. در این شرایط، سرمایه اجتماعی کنشگران اقتصادی، زمینه ساز کارآفرینی و تحول مادی و اقتصادی جامعه شهری است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و ابزار تحقیق پرسش نامه و حجم نمونه مورد مطالعه 200 نفر است. این مقاله با توجه به چشم انداز نظریه پردازان مهم سرمایه اجتماعی، قائل به سه نوع سرمایه اجتماعی اتصالی، به هم پیوستگی و مرتبط کننده است. نتایج تحقیق نشان می دهد سرمایه اجتماعی اتصالی و مرتبط کننده نقش خطیری در کارآفرینی و توسعه اقتصادی در شرایط تحریم دارند و می توانند به بازتولید چرخش سرمایه ملی در محدوده کلان شهرها و در چارچوب جغرافیای فرهنگی برند و کالای ایرانی عمل کنند.
تحلیل و ارزیابی مکانی کاربری های تجاری شهر ایلام (مطالعه موردی: مجتمع تجاری تیروژ)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین کارکردها در شهرهای امروزی در قالب فرآیند تجارت و خدمات رسانی تجلی یافته است. یکی از معیارهای اساسی و مهم در موفقیت یک مرکز تجاری و محل کسب و کار، موقعیت آن است.تخصیص فضا به مراکز تجاری بزرگ در شهرها بنا به دلایل متنوعی چون تراکم بالای جمعیت، کمبود زمین و همجواری کاربری های مختلف با یکدیگر از موضوعات مهم برنامه ریزی شهری است. هدف این پژوهش مکان یابی بهینه مراکز تجاری شهری می باشد. این تحقیق قصد دارد به بررسی دقیق این مسئله بپردازد برای این منظور معیارهای مکانیابی مراکز تجاری مورد بحث واقع شده و با تحلیل دسترسی به شریانهای فرعی و اصلی نزدیکی به کاربریهای سازگار و ناسازگار ماتریس مقیاس با مطالعه موردی مرکز تجاری تیروژ شهر ایلام به بررسی رعایت این معیارها پرداخت است. روش تحقیق توصیفی–تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و بررسی های میدانی است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مرکز تجاری تیروژ، دارای 60 درصدسازگاری کامل از نظر ماتری سازگاری، 70 درصد مطلوبیت کامل از نظر ماتریس مطلوبیت، 40 درصد تناسب کامل از نظر ماتریس ظرفیت و 3/33 درصد تناسب کامل از نظر کاربریهای وابسته می باشد.
تحلیل ویژگی های رفتاری در فضای هنرستان و عواملی در جهت قدرت گرفتن قرارگاه ها (مطالعه موردی هنرستان تهذیب)
حوزههای تخصصی:
قرارگاه های رفتاری واحدهایی از محیط هستند که فرد در زندگی روزمره آن ها را تجربه می کند، با آن ها درگیر می شود و متناسب با وضعیت رفتارش را تغییر می دهد. در این راستا محیط های آموزشی به عنوان یک قرارگاه رفتاری بزرگ دارای حوزه های عملکردی در یک قرارگاه است که هرکدام نیز پذیرای رفتارهای متفاوتی است. پژوهش حاضر با تحلیل قرارگاه های رفتاری در هنرستان تهذیب و بررسی عوامل قدرت گرفتن قرارگاه های رفتاری در هنرستان از یک سو به بررسی الگوهای جاری رفتار در قرارگاه ها پرداخته و از سوی دیگر ویژگی های قرارگاه ها را موردبررسی قرار می دهد که نهایتاً با بررسی و مشاهده رفتارهای دانش آموزان در مدارس و الگوهای رفتاری در هر یک از حوزه ها راهکارهایی برای تقویت هر یک از قرارگاه ها بیان می دارد و این نتایج به دست می آید که در کلاس ها و کارگاه های هنرستان با ایجاد مبلمان قابل انعطاف، اندازه مناسب کلاس، نور طبیعی، استفاده از عناصر طبیعت، اختصاص بخشی از کلاس به فضای خلوت و غیره می تواند در تقویت قرارگاه کلاس تأثیرگذار باشد. ضرورت پژوهش بررسی ویژگی های هر قرارگاه و ایجاد راهکار برای هر قرارگاه است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است که در بخش اول به صورت تحلیل محتوا و در بخش میدانی مطالعات به صورت موردی انجام می گیرد.
تحلیلی بر رضایتمندی ساکنان از مسکن های اجتماعی اجاره به شرط تملیک مطالعه موردی: کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان ها، نشان دهنده وضعیت اقتصادی - اجتماعی افراد و رفاه عمومی جامعه، و از شاخص های توسعه یافتگی شناخته می شود و با تأمین حس رضایتمندی، نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی ایفا می کند. مسکن اجتماعی اجاره به شرط تملیک برای تأمین مسکن اقشار کم درآمد و آسیب پذیر در کلان شهرها ازجمله شیراز، از زمان برنامه دوم توسعه اجرایی شده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل رضایتمندی ساکنان مسکن اجتماعی اجاره به شرط تملیک در کلان شهر شیراز تدوین شده است. نوع پژوهش ازنظر هدف، کاربردی - توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات و داده های موردنیاز پژوهش با استفاده از روش های اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل مجتمع های مسکن اجتماعی اجاره به شرط تملیک است و تعداد و حجم نمونه واحدهای موردمطالعه برابر با 348 نمونه تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون آماری T تک نمونه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میزان رضایتمندی ساکنان در همه ابعاد و شاخص ها در کلان شهر شیراز زیاد است. پس از انجام آزمون T تک نمونه ای، میانگین در بُعد اجتماعی برابر با 32/3، در بُعد اقتصادی 50/3، در بُعد زیست محیطی 56/3، در بُعد زیرساختی - کالبدی 29/3 و در بُعد دسترسی 34/3 است. از دلایل مهم میزان رضایتمندی ساکنان در مجتمع های موردمطالعه، سازگاری پایگاه و وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنان با انتخاب این مجتمع ها و سکونت در آنهاست. همچنین نتایج نشان می دهد مسکن اجتماعی اجاره به شرط تملیک در تأمین مسکن گروه های کم درآمد در کلان شهر شیراز نقش دارد.
مدل سازی ساختاری تفسیریِ عوامل مؤثر بر زیست پذیری کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری شهری یکی از مبانی اساسی توسعه پایدار شهری است. رویکرد زیست پذیری را می توان برآمده از افزایش آگاهی نسبت به الگوهای ناپایدار زندگی شهری دانست که در درازمدت موجب کاهش توان منابع محیطی می شود. این مقاله ابعاد و شاخص های اصلی مؤثر بر زیست پذیری کلان شهر تهران را از مدل سازی ساختاری- تفسیری شناسایی و تحلیل کرده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، و گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایش است، و ابزار گردآوری اطلاعات در آن پرسش نامه است. ابتدا ابعاد و شاخص های زیست پذیری براساس مطالعه ادبیات و تحلیل محتوایی و مقایسه ای پژوهش های مرتبط و مصاحبه با خبرگان و متخصصین شناسایی و سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM) روابط بین ابعاد و شاخص های زیست پذیری تعیین و به صورت یک پارچه تحلیل شده است؛ در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است؛ نتایج نشان می دهد بُعد اقتصادی شامل شاخص های اشتغال و درآمد پایدار، مسکن مناسب و توزیع عادلانه امکانات و خدمات زیرساختی مشترکاً با میزان قدرت نفوذ 9 و با بیشترین تأثیر، محرک و برانگیزاننده زیست پذیری در کلان شهر تهران به شمار می روند. در نتیجه هرگونه برنامه و اقدام برای سرآغاز و ارتقای زیست پذیری کلان شهر تهران باید به نقش کلیدی و پایه ای این عوامل توجه کند. این متغیرها در افزایش زیست پذیری شهر تهران دارای قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی هستند و جزء اولویت های اقدام در زیست پذیر کردن کلان شهر تهران به شمار می روند.
کاربرد روش منطق فازی (fuzzy) و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در مکان یابی دفن پسماند خانگی شهر مرودشت با تأکید بر پارامترهای هیدرواقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی محل های مناسب دفن پسماند خانگی (طلای کثیف) از اقدامات مهم در فرایند مدیریت جامع پسماند های شهری است. محل کنونی دفن پسماند شهر مرودشت علاوه بر تکمیل ظرفیت، در موقعیت محیطی نامناسبی واقع شده است. آثار آلودگی های زیست محیطی آن نه تنها در شرایط کنونی پدیدار شده، بلکه در آیندة نزدیک نیز آثار منفی خود را بهتر نشان خواهد داد و سرانجام، توسعة پایدار این شهر را با بحران مواجه خواهد ساخت. هدف از انجام این پژوهش، مکان یابی دفن پسماند خانگی شهر مرودشت و کاهش آسیب های حاصل از آن به منابع آب و خاک می باشد. در این پژوهش از عوامل فیزیوگرافی زمین، فاصله از محدودة قانونی شهر، فاصله از جاده، فاصله از عوارض مصنوع (روستا، تأسیسات و تجهیزات شهری، معادن)، فاصله از گسل های منطقه و همچنین بررسی وضعیت هیدرواقلیم از جمله فاصله از آب های سطحی منطقه، جهت باد، دما و بارش در محیطGIS استفاده شده است. ابتدا، محدودیت های منطقة مورد مطالعه از لحاظِ دفن پسماند، استخراج شده و سپس مقادیر لایه های اطلاعاتی بر اساس توابع عضویت فازی و مطلوبیت آن ها نسبت به هدف در بازة استاندارد صفر و یک قرار گرفتند. این لایه ها درنهایت بر اساس وزن های استخراج شده از طریق روشAHP و به روش ترکیب خطی- وزنی با یکدیگر تلفیق و درنهایت مناطق مناسب به منظورِ دفن پسماند استخراج شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که منطقة مورد مطالعه به چهار کلاس تقسیم گردید که کلاس چهارم، مناسب ترین مکان برای دفن پسماند خانگی و احداث تکنولوژی بازیافت زباله ( طلای کثیف) در شهر مرودشت تعیین شد.
مکان یابی شهرک های صنعتی با استفاده از مدل منطق فازی مورد شناسی: شهرک صنعتی مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از داده های مکانی و تحلیل فضایی درست آن ها، برای بهره گیری در مکان یابی مناسب شهرک های صنعتی، با اهمیت بوده و در تحقیقات از رشد فزاینده ای برخوردار شده است. در این پژوهش سعی شده، با شناسایی شرایط و فاکتورهای مؤثر در مکان یابی شهرک صنعتی و ارزیابی آن ها، مکان های مناسبی برای شهرک صنعتی مشخص شود. برای این کار 11 شاخص مؤثر به کار گرفته شده و به منظورِ ارزیابی، مدل سازی و پیش بینی نواحی مناسب برای شهرک صنعتی، از مدل منطق فازی استفاده شده است. به طوری که هرکدام از لایه ها با توجه به توابع عضویتی فازی در نرم افزار Arc GIS فازی شده اند و سپس عملگر ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی روی این لایه ها اجرا شده است. برای انتخاب گامای بهینة فازی، مقایسه ای تحلیلی برروی پهنه های مناسب از منطقة مورد مطالعه، براساس نقاط بحرانی با پهنه های مناسبِ حاصل از مقادیر مختلف گاما، صورت گرفت و مشخص شد که گامای فازی بیشترین تطابق را با پهنه های مناسب منطقة مورد مطالعه دارد. درنهایت نقشة نهایی به 5 کلاس تناسب طبقه بندی گردید و مشخص شد که 22/18 درصد از منطقة مورد مطالعه (07/36 کیلومتر مربع) در کلاس با قابلیت تناسب مطلوب و 01/66 درصد از منطقه (69/130 کیلومتر مربع) در کلاس تناسب نامطلوب قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پهنه های مساعد درجهتِ مکان یابی شهرک صنعتی، بیشتر در بخش شرقی و جنوب غربی منطقة مورد مطالعه وجود دارند.
Neo-Ottomanism; Turkish government’s new strategy to change the political geography of Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۲۳۲-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
After demonstrating Ottoman Empire and attempt of Turkish emperors in order to gain caliphate and government of all Muslims, World’s political geography witnessed the demonstration of great Ottoman Empire for six months. The formation of Ottoman Empire, on one hand, was converted to the main axis of the political geography of the region, and started competing with other political power districts of the world on the other hand. This went on for ages. By the end of the world war first, the world’s political formation was altered and the disintegration of the great Ottoman caliphate occurred by Sykes-Picot agreement in 1917 and this led to the beginning of the advent of a new political geography. By getting into power, Turkish Islamists caused a new era in the region’s political geography in 2002. New neo- ottoman idea with the aim of changing the political geography of the region is included to be one of the most important political events of the region. In this paper, by having a quick look at the record of Ottoman Empire, we are going to focus on the new strategy of Turkish AKP and inspect the effect of the strategy on changing the political geography of the region.
Proposing and Explaining a Model for Happiness in the Organization Based on National Culture (Case Study: Tehran Municipality)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۳۹۸-۳۸۲
حوزههای تخصصی:
The effects happiness has in the work environment for increasing the effectiveness and efficiency of the employees necessitate the studying and investigating of the concept of happiness in various organizations. Therefore, the current study tries to propose and explain a happiness model in the organization based on national culture. This study has been carried out using a combinatory method and in two sections; namely, the qualitative and the quantitative parts. In the qualitative section, we interviewed experts and university specialists, selected using targeted sampling method, to carry out the identification and classification. In the quantitative section of the study, we utilized the descriptive-survey method and the data gathering tool made by the researcher to elicit the views and opinions of 383 employees of Tehran Municipality, which had been selected using simple random sampling method. Then, we used Pearson’s correlation coefficient and confirmatory factor analysis to analyze the obtained data. The findings show that physical, psychological, spiritual, and social components are among the personal aspects of happiness based on national culture and components such as coherence and sociability are among the organizational aspects of happiness based on national culture.