در دهه های اخیر، با تسریع فرایند جهانی شدن و افزایش گستره اقتصاد مبتنی بر دانش اطلاعات، مفهوم رقابت پذیری و سنجش آن در بین شهرها و مناطق، توجه زیادی از برنامه ریزان و تصمیم سازان شهری و منطقه ای را به خود جلب کرده است، اما علی رغم گستردگی اهمیت این مفهوم، ابهامات زیادی نیز برای تعریف و سنجش آن عنوان شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با توجه به ادبیات نه چندان گسترده در کشور، با استفاده از آرای صاحب نظران، تعریف روشن و جامعی را از این مفهوم ارائه می کند. سپس، مناطق شهری عملکرد استان مازندران را با استفاده از تحلیل خوشه ای می سنجد و پیشنهاد هایی را برای ارتقای رقابت پذیری مناطق ارائه می کند. یافته های تحلیل خوشه ای در سه سطح و هفت عرصه رقابت پذیری شامل ترکیب و تخصص گرایی صنعتی، محیط کارآفرین، ظرفیت نوآوری، نیروی کار ماهر، استخدام پذیری، سن و اندازه بنگاه و بیانگر برتری سه شهر بزرگ استان که شامل ساری، آمل و بابل در سطح یک است. این خوشه، با ایجاد صرفه های تجمع لازم توانسته جریانی از سرمایه گذاری ها را به سوی خود جلب کند و درنتیجه، محیطی کارآفرین را خلق کند. در سطح بعدی قائمشهر، تنکابن، بابلسر، بهشهر، چالوس قرار گرفته اند. مهم ترین فرصت های رقابتی این گروه، دسترسی به نیروی کار ماهر و استخدام پذیری و عمده ترین ضعف آن ها در نبود پشتیبانی اقتصادی و جمعیتی این شهرها در ساخت محیطی کارآفرین و جذب سرمایه گذاری ها است. به نظر می رسد پیوندهای همکارانه، برای ارتقای کارایی فضایی استان می تواند پشتیبانی برای توسعه اقتصادی مناطق گروه دوم و سوم، برای پوشش ضعف ها و تقویت فرصت های رقابتی استان مازندران باشد.