فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر موضوع توریسم درحوزههای مختلف علمی مورد بررسی قرار گرفته است، یکی از بخشهای مهم آن توریسم فرهنگی میباشد که عبارتست از: بازدید و شناخت مکانهای تاریخی ـ فرهنگی، جلوههای معماری، موسیقی، چشماندازهای زیبا، که مجموعاً به «میراث» مربوط میگردد.
این مقاله دو موضوع را مورد بررسی قرار داده است، ابتدا پراکنش فضایی مکانهای تاریخی ـ فرهنگی «عناصر اولیه» توریستی، یعنی عواملی که یک گردشگر در مرحله نخست برای مشاهده، شناخت و لذت بردن از آنها مسافرت میکند، و بعد ارتباط فیزیکی و فضایی مکانهای تاریخی ـ فرهنگی نسبت به «عناصر ثانویه» گردشگری هتلها، مسافرخانهها که با استفاده از «تحلیل همپوشانی» مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. میتوان گفت، سادهترین شکل تحلیل در Arc GIS تحلیل همپوشانی است که میتواند به تولید اطلاعات جدید بیانجامد؛ در این تحلیل لایههای مختلف با انـواع عوارض در محیط GIS روی هم قـرار گرفته و نـقشههای جدیـدی با اطلاعات تازه ارائه میگردد؛ تا با شناخت موضوع که قدم اول در هر برنامهریزی است، به ساماندهی مکانی و فضایی فعالیتها و عملکردهای شهری، در جهت حذف و یا حداقّل کاهش آثار منفی، توسعه آثار مثبت، همچنین به حفظ و نگهداری میراث شهر کمک کند.
ارزیابی پتانسیل ها ی مناطق شهری جهت توسعه الگوی بوم شهر نمونه مطالعه: مناطق شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطرح شدن ایده توسعه پایدار، چالش های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی موجود در شهرها بیش از هر زمان دیگر مورد توجه قرار گرفت. رشد شهرها و در پی آن افزایش جمعیت شهری، علاوه بر معضلات اجتماعی و اقتصادی، صدمات زیست محیطی جبران ناپذیری به دنبال داشته به طوری که آینده بلند مدت شهرها به دلیل تحمیل هزینه های غیر قابل جبران بر محیط زیست، به خطر افتاده است. بنابراین، برنامه ریزان شهری، جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار اقدام به طراحی های همگام با محیط زیست نمودند که اکوسیتی یا به عبارتی بوم شهر نمونه ای از آنها است.شهر اصفهان به عنوان سومین کلانشهر کشور، علیرغم دارا بودن پتانسیل های طبیعی جهت تبدیل به بوم شهر، ازجمله شهرهایی است که رشد روزافزون آن می تواند چالش های فراوانی در پی داشته باشد به همین دلیل پژوهش حاضر در پی یافتن منطقه مناسب جهت پیاده سازی الگوهای بوم شهر در آن و طراحی همگام با توسعه پایدار شهری است. روش پژوهشحاضر توصیفی- تحلیلی است.از تکنیک تحلیل عاملی و خوشه ای در محیط نرم افزارSPSS جهت ارزیابی و اولویت بندی مناطق 14 گانه شهر اصفهان استفاده شدهاست.برای دستیابی به هدف مذکور از شاخص های توسعه پایدار با رویکرد بوم شهریاز قبیل شاخص های زیست محیطی، حمل و نقل، اجتماعی و کالبدی بهره گرفته شده است.نتایج به دست آمده حاکی از آن است که از 14منطقه شهری اصفهان، منطقه 12 بالاترین پتانسیل، منطقه 4 دارای پتانسیل متوسط و منطقه 9 کم پتانسیل ترین و سایر مناطق شهر اصفهان (78 در صد مناطق) به لحاظ برخورداری از پتانسیل لازم جهت تبدیل به بوم شهر محروم می باشند. بین میزان برخورداریمناطق از فضاهای سبز شهری و پتانسیل مناطق جهت تبدیل به بوم شهر رابطه مثبت ولی اندکی وجود دارد.بنابراین تنها عامل برخورداری از فضاهای سبز در منطقه برای طراحی بوم شهر کافی نبوده بلکه زیرساخت های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی محل نیز باید در حد قابل قبولی باشد.
سیر تحول شهرنشینی در مناطق در حال توسعه و دور نمای آتی آن
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرنشینی پدیده ای است که از آغاز انقلاب صنعتی به بعد شکل جدیدی به خود گرفته و باعث جلب توجه کارشناسان مختلفی از علوم گوناگون به خود شده است. امروزه شبکه ی شهری منطقه ای در درون مجموعه شهری جهانی یا شهری شدن جهان و جهانی شدن شهرها در قالب مفاهیم تازه ای به نام جامعه ی شبکه ای و یا فضای جریان ها در حال شکل گیری هستند که بررسی آن ها حلقه های گم شده و شناخت واقعی نظام و شبکه ی شهری جهانی را آسان تر می سازد. منطقه ی خاور میانه با شرایط جغرافیایی ویژه با توجه به مکانیزم های جدید حاکم بر رشد شهری، شهرنشینی و الگوی خاص کلانشهری، موردی خاص از مطالعات شهری است که می تواند در سیر تحولات تاریخی خود در شناخت نظام شهری، رشد و جهانی شدن شهرها راه گشا باشد
مدیریت مسیرهای راهپیمایی با رویکرد پدافند غیرعامل، مطالعة موردی: کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، برنامه ریزی و مدیریت بحران شهری جایگاه ویژه ای در حوزة مسائل شهری پیدا کرده است. وقوع بحران های انسانی متعدد در شهرها و کلان شهرهای دنیا و نیاز به برنامه ریزی و مدیریت این گونه بحران ها سبب شده است تا مدیران و برنامه ریزان شهری نیاز به تحقیق و پژوهش بیشتر در این زمینه را به خوبی احساس کنند. گاهی، وقوع بحران های انسانی از قبیل شورش ها و آشوب های شهری در شهرها و کلان شهرها و حوادث ثانویة ناشی از آن ها (خسارت به اموال عمومی، وندالیسم و سرقت) در برهه ای، باعث نبود امنیت در شهرها شده است و مدیریت آن ها راهکارهایی اساسی را طلب می کند. مسیرهای هشت گانة راهپیمایی شهر اصفهان که هر ساله در روزهای خاصی از سال جمعیت انبوهی را در خود می پذیرد، ممکن است در معرض هر گونه بحران احتمالی قرار بگیرد. وقوع بحران در این مسیرها نه تنها خسارت ها و تلفات مالی و جانی فراوانی به بار می آورد؛ بلکه تجمع جمعیت در این مسیرها نیز ممکن است باعث کاهش کارایی سازمان های متولی بحران در این مسیرها شود. فرضیة تحقیق این است که مسیرهای راهپیمایی شهر اصفهان با توجه به تراکم کاربری ها در معرض آسیب پذیری قرار دارند. مطالعات میدانی، پراکندگی فضایی کاربری ها در نقشه های ترسیمی با GIS و محاسبات پژوهشگران حاکی از آسیب پذیری بالای مسیرهای پنج، هشت و شش است. در ضمن، هنگام وقوع بحران کارایی سازمان های متولی بحران نیز کاهش می یابد و این کاهش در مسیر اول و سوم بسیار بارزتر است. بنابراین به جای مسیرهای با آسیب پذیری بالا مسیرهای جدید پیشنهاد شده و برای سایر مسیرها نیز در جهت کاهش خسارت ها و تلفات، راهبردهای مدیریتی معرفی شده است.
سنجش و رتبه بندی شاخص های مؤثر در تقسیمات محله ای (مورد: محله های درکه و قیطریه منطقه یک کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله ها به عنوان یکی از عناصر اصلی مدیریت شهری و نمادی از یک شهر سنتی اسلامی از گذشته تا امروز موردتوجه برنامه ریزان قرارگرفته اند. تقسیمات محله های شهری از دوره اسلامی تا دوره جدید دستخوش تغییر و تحول شده است. محله بندی درگذشته بر اساس شاخص های اجتماعی و اقتصادی صورت گرفته است و در دوران معاصر بر اساس شاخص های کالبدی، سیاسی و اقتصادی صورت گرفته است. منطقه 1 شهر تهران نیز که شامل روستاهای قدیمی تغییر شکل یافته و محله های جدید شهری است، با توجه به شرایط پیش آمده، ناشی از مرزبندی های جدید با مشکلاتی چون جدایی گزینی اجتماعی، تفکیک فضایی درون محله، درهم ریختگی کاربری ها و محدودیت ها و مشکلات خدمات رسانی روبرو است. پژوهش حاضر با تحلیل شاخص های تقسیمات محله ای تدوین شده است. روش بکار گرفته شده توصیفی- تحلیلی است که از روش چندمعیاره (تاپسیس) جهت مرزبندی محلات موردمطالعه استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل تاپسیس منعکس کننده این مطلب است که در بین مؤلفه های موردسنجش در بین دو گروه ساکنان محله و مسئولان، ویژگی اجتماعی و فرهنگی بیشترین نقش را در مرزبندی محلات داشته است تلفیق آن ها با شاخص های سیاسی، اداری، کالبدی و اقتصادی که کارایی بیشتری در مرزبندی محلات به همراه خواهد داشت. در نتیجه شاخص های مورد ارزیابی با در نظر گرفتن شرایط بومی، تأکید بر عناصر طبیعی محلات، ویژگی های مشترک فرهنگی ساکنان، ویژگی های اجتماعی و اقتصادی محلات، منافع مشترک مادی و معنوی با توجه به نشانه های هویت زا و با در نظر گرفتن مشارکت مردم در تعیین حدود محله حائز اهمیت است.محله ها به عنوان یکی از عناصر اصلی مدیریت شهری و نمادی از یک شهر سنتی اسلامی از گذشته تا امروز موردتوجه برنامه ریزان قرارگرفته اند. تقسیمات محله های شهری از دوره اسلامی تا دوره جدید دستخوش تغییر و تحول شده است. محله بندی درگذشته بر اساس شاخص های اجتماعی و اقتصادی صورت گرفته است و در دوران معاصر بر اساس شاخص های کالبدی، سیاسی و اقتصادی صورت گرفته است. منطقه 1 شهر تهران نیز که شامل روستاهای قدیمی تغییر شکل یافته و محله های جدید شهری است، با توجه به شرایط پیش آمده، ناشی از مرزبندی های جدید با مشکلاتی چون جدایی گزینی اجتماعی، تفکیک فضایی درون محله، درهم ریختگی کاربری ها و محدودیت ها و مشکلات خدمات رسانی روبرو است. پژوهش حاضر با تحلیل شاخص های تقسیمات محله ای تدوین شده است. روش بکار گرفته شده توصیفی- تحلیلی است که از روش چندمعیاره (تاپسیس) جهت مرزبندی محلات موردمطالعه استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل تاپسیس منعکس کننده این مطلب است که در بین مؤلفه های موردسنجش در بین دو گروه ساکنان محله و مسئولان، ویژگی اجتماعی و فرهنگی بیشترین نقش را در مرزبندی محلات داشته است تلفیق آن ها با شاخص های سیاسی، اداری، کالبدی و اقتصادی که کارایی بیشتری در مرزبندی محلات به همراه خواهد داشت. در نتیجه شاخص های مورد ارزیابی با در نظر گرفتن شرایط بومی، تأکید بر عناصر طبیعی محلات، ویژگی های مشترک فرهنگی ساکنان، ویژگی های اجتماعی و اقتصادی محلات، منافع مشترک مادی و معنوی با توجه به نشانه های هویت زا و با در نظر گرفتن مشارکت مردم در تعیین حدود محله حائز اهمیت است.
برنامه ریزی مسکن شهرهای ایران
حوزههای تخصصی:
مقدمه ای بر تقسیمات کشوری ایران؛ جلد نخست: وضع موجود
حوزههای تخصصی:
سطح بندی فضایی محورهای گردشگری استان فارس بر مبنای خدمات و تسهیلات گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات و زیرساخت های گردشگری، به دلیل رابطه مستقیم بین افزایش کمیت و کیفیت زیرساخت ها و تعداد گردشگران اهمیت دارد. از مهم ترین ارکان توسعه مقاصد گردشگری، وجود سیستمی کارآمد از تسهیلات، خدمات و تأسیسات گردشگری است. کیفیت بالای خدمات گردشگری اثر مستقیمی بر افزایش درآمد منطقه گردشگری دارد، به افزایش مدت اقامت گردشگران و درنهایت افزایش رضایت آنان منجر می شود و بر انگیزه بازدید مجدد گردشگران از مقصد مد نظر می افزاید. گردشگری رابط میان گردشگر و جاذبه است و بازدید هر گردشگر از جاذبه ها، بسته به گذر از این محورهاست. بنابراین در پژوهش پیش رو به سطح بندی این محورها از لحاظ خدمات لازم برای گردشگران پرداخته شده است تا متناسب با ظرفیت هر محور گردشگری و مدیریت مناسب آن، سیستم خدمات رسانی بهتری برای گردشگران فراهم شود و پاسخگوی نیازهای آنان باشد. از سوی دیگر، پس از شناسایی محورهای دارای موانع و محدودیت های خدماتی، در رفع مشکلات این محورها تلاش خواهد کرد. روش پژوهش کاربردی است. ابتدا معیارهای پژوهش به کمک روش دلفی به دست آمدند و سپس با تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شدند. در مرحله بعد با مدل COPRAS که یکی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاری است، محورهای گردشگری استان فارس رتبه بندی شدند و در چهار سطح قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که محورهای شمالی و جنوبی با توجه به اینکه درگاه بیشترین ورود گردشگران به این استان هستند، از خدمات کمتری برخوردارند و باید در اولویت توسعه خدمات و زیرساخت های گردشگری قرار گیرند.
نقش مشارکت مردمی در توسعه محله ای (مطالعه موردی: محله داوودیه- منطقه ۳ تهران)
حوزههای تخصصی:
پیشبرد توسعه محلی و پاسخ گویی به مسائل متنوع اقتصادی، اجتماعی، مالی، ارضی، آموزشی و... شهروندان در محله های شهری، نیازمند «مشارکت اجتماعی شهروندان» و «بهره گیری از ظرفیت های نهادها و سازمان های مردم نهاد» می باشد. در این راستا پژوهش حاضر باهدف نقش مشارکت مردمی در توسعه محله ای در محله داوودیه- منطقه ۳ تهران تدوین شده است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه ای) و نوع تحقیق تحلیلی- اکتشافی می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. روش آماری مورداستفاده در این پژوهش ضریب همبستگی پیرسون می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق نشان داد که هرچند به دلیل رد فرضیات تحقیق، نمی توان به صورت قاطع بیان داشت که می توان با تقویت مشارکت محله ای به توسعهٔ محله ای دست یافت، اما به سبب معناداری یا نزدیک به معنادار بودن برخی از مؤلفه های مشارکت محله ای می توان بیان داشت توجه به مشارکت محله ای شرط انکارناپذیر تحقق عینی مفهوم توسعه محله ای است، یعنی دست یابی به پایداری در توسعه محله ای بدون توجه به پتانسیل های نهادی و انسانی و بهره گیری از تمامی ظرفیت های گروهی و فردی امری غیرقابل اجراست.
ارزیابی توسعه فیزیکی درون زا و برون زای شهر مراغه و ارائه الگوی بهینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه فیزیکی شهرها و تعیین الگوی بهینه آن از مباحث جدی و مهم در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان شهری می باشد. از آنجائی که نوع الگوی توسعه فیزیکی شهرها با ابعاد اقتصادی، کیفیت دسترسی به خدمات و نیز با محیط زیست شهری در ارتباط بوده، در حال حاضر تلاش برنامه ریزان شهری ترویج و جایگزینی الگوهای مطلوب و بهینه ای همچون رشد هوشمند و فشرده به جای الگوی رشد پراکنده و افقی پرهزینه و ناپایدار بوده است. در سال های اخیر، توسعه پراکنده و افقی به عنوان الگوی رایج و غالب توسعه فیزیکی شهرهای ایران محسوب می شود. این امر ضمن تحمیل هزینه های فزاینده مالی بر مدیریت شهری، زمینه تخریب اراضی کشاورزی اطراف شهرها را فراهم کرده است. این در حالی است که بافت درونی شهرها شامل (بافت فرسوده، اراضی و ساختمان های متروکه قدیمی) از ظرفیت مطلوبی برای پاسخگویی به نیازهای کالبدی شهرها برخوردار می باشند. از سویی توسعه ساخت وسازها در اراضی پیرامونی شهر از قابلیت یکسان برخوردار نبوده و می بایست با بررسی و طبقه بندی اراضی، جهات و پهنه های مناسب برای توسعه شهر را مشخص نمود. این پژوهش با هدف تعیین الگوی بهینه توسعه فیزیکی آتی شهر مراغه، الگوی توسعه فضایی-کالبدی شهر را از دو جهت درون زا و برون زا موردبررسی قرار داده است. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای می باشد. در این رابطه، فرم و الگوی توسعه کالبدی-فضایی شهر مراغه با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن موردسنجش قرار گرفت؛ همچنین، به منظور امکان سنجی توسعه فضایی-کالبدی شهر (درونی و بیرونی) و تبیین تنگناها، موانع و فرصت های توسعه، مجموعه ای از متغیرهای طبیعی، کالبدی و انسانی مورداستفاده قرار گرفت. با توجه به محدودیت های مدل های باینری و همپوشانی شاخص ها، از منطق فازی جهت ترکیب لایه های مؤثر در توسعه فیزیکی بهینه شهر استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده الگوی توسعه افقی و پراکنده شهر مراغه در طی دهه های گذشته، مخصوصاً از دهه 1365 تا حال حاضر می باشد. به طوری که پایش تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای در طی یک دوره 13 ساله نشان می دهد که حدود 592 هکتار از مناطق پیرامون شهر به ساخت وسازهای شهری تبدیل شده که حدود 320 هکتار از این اراضی کشاورزی و باغات و مابقی اراضی بایر بوده که در مناطق شرقی شهر قرار دارد. این در حالی است که با توجه به پراکندگی گسترده اراضی بایر در محدوده قانونی شهر و ظرفیت بالای تراکم ساختمانی و جمعیتی این محدوده، شهر مراغه از پتانسیل زیادی جهت توسعه درونی برخوردار می باشد. به گونه ای که محدوده داخلی شهر تا افق تقریبی 1415، تکاپوی توسعه فیزیکی را خواهد نمود. از طرف دیگر، اراضی پیرامونی در جنوب شرق شهر (بین شهرک ولی عصر و میکائیل آباد)، پهنه های مناسبی را جهت توسعه بهینه بیرونی در اختیار قرار می دهد که در صورت لزوم، شهر می تواند به صورت پیوسته و متصل در این جهت توسعه یابد.
نقش توسعه یافتگی کلاسیک در شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهری مطالعه موردی: شهر خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سـکونتگاههای غیررسمی به عنوان شهرهای سایه بـعد از شروع انـقلاب صنعتی و بوجود آمدن بازتوزیع جغرافیایی جمعیت در اروپا شکل گرفت سپس آرام آرام در کشورهای در حال توسعه پس از شروع فرآیند صنعتی شدن و نوسازی به عنوان ویژگی اصلی اکثر شهرهای چنین کشورهایی نمود پیدا کرد اما این پدیده در کشورهای اروپایی به عنوان یک پدیده میرنده عمل نموده و در طی زمان و در بستر مکان در بطن شهرها حل شدند؛ بهطوری که دیگر این پدیده منحصر به شهرهای جهان در حال توسعه میباشد. چرا که حتی شهرهای کشورهای در حال توسعهای همچون کشور ما نیز دچار این پدیدهاند. شهر خوی نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد. در همین راستا هدف اساسی پژوهش حاضر شناخت وجود رابطه بین توسعهیافتـگی و افزایش مهاجرت و تعداد ساکنان سکونتگاههای غیررسمی بوده و بر همین اساس فرضیه پژوهش هم این میباشد که بین افزایش توسعهیافتگی شهری و روستایی و افزایش تعداد ساکنان سکونتگاههای غیررسمی شهر خوی رابطهای معنیداری وجود دارد. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی تبیینی یا تحلیلی بهشمار میرود. مانند اغلب تحقیقات پیمایشی تحقیق حاضر بر روی یک نـمونه محدود متمرکز شده و روش نمونهگیری، روش طبقهبندی احتمالی میباشد. به عبارتی تمام سکونتگاههای غیررسمی شهر خوی در چهار جهت جغرافیایی (شمال، جنوب، غرب و شرق) طبقهبندی شدند و از میان آنها چهار محله به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. یافتههای پژوهش تاییدکننده این امر میباشد که برخلاف انتظارات اغلب پژوهشگران این حوزه با افزایش سطح توسعه مناطق شهری و روستایی تعداد مهاجران روستا- شهری و بالطبع تعداد ساکنان سکونتگاههای غیررسمی افزایش مییابد.
پهنه بندی و مکان یابی دفن پسماندهای شهری (مطالعه موردی: شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت و به تبع آن افزایش پسماندها باعث شده است تا مساله دفع پسماندها توجه تعداد زیادی از کارشناسان مسائل زیست محیطی را به خود جلب کند. درک فرآیندهای زیست محیطی مستلزم دانستن روابط اکولوژیک ما بین موجودات زنده و غیرزنده و چرخه مواد غذایی و چرخه های مهمی چون آب و چرخه نیتروژن می باشد. شیرابه های موجود در پسماندهای تولید شده که بعضاً دارای فلزات سنگین بوده و مشتقات کربن که تجزیه آنها در طبیعت و در چرخه خاک و مواد غذایی طی گذشت سالیان دراز امکان پذیر می باشد و در بعضی موارد مواد موجود در پسماندها به دلیل ترکیبات آلی آن در طبیعت باقی مانده و تجزیه نخواهد شد. مدیریت دفع و دفن پسماندهای تولیدی در حومه شهرها بویژه شهرهای بزرگ مانند تبریز اجتناب ناپذیر می باشد. در این تحقیق نظر به تعدد لایه های تأثیرگذار از سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان تصمیم ساز در مورد مکان یابی محل مناسب جهت دفن پسماندهای شهر تبریز استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که دفن پسماندهای شهری در کلان شهر تبریز با توجه به وضعیت آب های زیرزمینی و سازندهای زمین شناسی آن چندان مطلوب نبوده و نیاز به بازیافت زباله از طریق احداث کارخانه کمپوست احساس می شود.
روند مطالعات شهری و جایگاه جغرافیای شهری در ایران
حوزههای تخصصی:
تحلیل سیستمی متغیرهای راهبردی توسعة منطقه ای در برنامه ریزی سناریومبنا (مورد مطالعه: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر حاضر عصری است که تحولات سریع و شگفت انگیز به دلیل پیشرفت سریع علم و فناوری، تصمیم گیری های سیاسی دولت ها و عوامل دیگر خرد و کلان به طور برق آسا از راه می رسند و آثاری عمیق بر روندهای حاکم می گذارند. از این رو، برای تدوین سناریوهای توسعة منطقه ای در این عصر، شناخت واقع گرایانه و سیستمی حوزة راهبردی برنامه ریزی در افق طرح ضروری است. تمرکز و هدف پژوهش حاضر با رویکردی توسعه ای و با کاربرد نظریة سیستم ها، ارزیابی و تحلیل متغیرهای راهبردی توسعة استان مازندران به عنوان داده های اصلی سناریونگاری توسعة منطقه ای در افق 1410 بوده است. روش تحقیق حاضر تحلیل ساختاری است. این تحقیق از نظر ماهیت داده ها، کیفی و بر اساس روش گردآوری داده ها، اسنادی و پیمایشی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها روش تحلیل آثار متقاطع و نرم افزار میک مک به کار گرفته شده است. نتایج نشان داد متغیرهای اصلی راهبردی توسعة استان مازندران در افق 1410 شامل «شیوة مدیریت کلان کشور»، «تورم»، «شیوة مدیریت استان»، «تحقیق و توسعه (R&D)»، «سطح فناوری اطلاعات»، «جمعیت» و «همکاری های بین نهادی» است. همچنین، قابلیت های اصلی و اولویت دار توسعة استان مازندران در افق 1410 شامل «محصولات زراعی»، «باغ ها و قلمستان ها»، «آبزی پروری»، «منطقة ویژة اقتصادی امیرآباد»، «گردشگری»، «بندر فریدونکنار» و «بندر امیرآباد» است.
سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل در برخورداری از شاخص های کیفیت مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن یکی از مهم ترین بخش های توسعه در یک جامعه است و به عنوان نیاز اولیه بشر و تأمین کننده ی حس رضایتمندی نقش اساسی را در بهبود کیفیت زندگی افراد بازی می کند و هر جامعه به فراخور نیازها و امکانات و محدودیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش بدان شکلی خاص بخشیده است. هدف پژوهش حاضر سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل در برخورداری از شاخص های کیفیت مسکن می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده و روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی است. برای تبیین کیفیت مسکن در شهرستان های استان از مجموعه داده های موجود در مرکز آمار و سایت استانداری استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از مدل ELECTRE استفاده شد که با توجه به این مدل، شهرستان های استان اردبیل در برخورداری از شاخص های کیفیت مسکن رتبه بندی شدند. همچنین برای وزن دهی به شاخص ها (بر اساس نظر 20 کارشناس متخصص در امر مسکن) مدل AHP مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش شهرستان های استان اردبیل در پنج سطح به لحاظ برخورداری از شاخص های کیفیت مسکن قرار گرفتند که شهرستان اردبیل (امتیاز نهایی از مدل الکتره 4) توسعه یافته، شهرستان های پارس آباد، نمین و نیر (امتیاز نهایی از مدل الکتره 3) توسعه رو به بالا، خلخال و سرعین (امتیاز نهایی از مدل الکتره 2) میان توسعه (توسعه متوسط)، شهرستان های بیله سوار و مشگین شهر (امتیاز نهایی از مدل الکتره 1) کمتر توسعه یافته و شهرستان های کوثر و گرمی (امتیاز نهایی از مدل الکتره 0) توسعه نیافته محسوب می شوند. همچنین بر اساس ضریب همبستگی پیرسون بین برخورداری از شاخص های کیفیت مسکن با درصد شهرنشینی و میزان فاصله از مرکز استان رابطه ی معناداری وجود ندارد.
تدوین الگوی ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری با بهره گیری از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) (نمونه موردی: شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن گسترش شتاب زده و لجام گسیخته شهرها، مسائل و مشکلات عدیده ای پیش روی جوامع بشری قرار گرفته است. از این رو، افزایش سطح سکونتگاه های شهری در محدوده شهرستان ساری نیز، بدون توجه به قابلیت ها و محدودیت های اراضی و فرآیند ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری انجام می گیرد که هر روزه موجب نابودی سطح وسیعی از اراضی باارزش می شود. فرآیند ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری، استفاده ممکن انسان از سرزمین برای کاربری توسعه شهری را برآورد می کند. پژوهش حاضر تحقیقی توصیفی و تحلیلی و از نوع کاربردی است و در شهرستان ساری با هدف طراحی و به کارگیری مدلی کل نگر و انعطاف پذیر به منظور ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری با بهره گیری از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) انجام گرفته است که در آن، مهم ترین معیارهای توان اکولوژیک توسعه شهری در قالب ساختاری شبکه ای و با بهره گیری از سامانة اطلاعات جغرافیایی، تحلیل می شوند تا نقشة پهنه بندی محدوده مورد مطالعه براساس توان اکولوژیک توسعه شهری تهیه شود. در نتیجه پژوهش حاضر با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در جهت بهینه سازی فرآیند توسعة شهری به منظور جلوگیری از بحران های زیست محیطی، راهکارهای عملی پیشنهاد شد.