مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
الگوریتم های فراابتکاری
حوزههای تخصصی:
در فرآیندهای صنعتی عوامل متعددی با سطوح مختلف وجود دارند که هر کدام ممکن است بر روی مشخصات محصول نهایی تأثیر گذار باشند. در این مقاله به موضوع بهینه سازی پارامترهای فرایند تولید پیوسته و محدودیت های موجود در انتخاب تعداد این پارامترها و عوامل اثرگذار پرداخته و مدلی مفهومی به همراه گام های مختلف آن با استفاده از رویکرد تلفیقی روش سطح پاسخ، شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم های فراابتکاری ارائه شده است. به عنوان مطالعه موردی، فرایند تولید پلی اتیلن ترفتالات با 5 مشخصه کیفی به عنوان متغیرهای پاسخ و 9 متغیر اثرگذار مورد مدلسازی قرار گرفته است. روش پیشنهادی این امکان را فراهم می نماید که در شرایطی که تغییراتی در برنامه تولید بوجود می آید که منجر به کاهش یا افزایش میزان تولید محصول گردد، بتوان در ضمن رعایت حدود استاندارد متغیرهای پاسخ (مشخصه های کیفی محصول)، نسبت به مشخص نمودن مقادیر متغیرهای اثرگذار (که همان تنظیمات فرایند تولید می باشند) اقدام نمود.
مدلی برای تبیین و تنظیم پارامترهای فرایند تولید پلی اتیلن ترفتالات ) PET ( با بهره گیری از رویکرد تلفیقی روش سطح پاسخ و شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتمهای فرا ابتکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرآیندهای صنعتی عوامل متعددی با سطوح مختلف وجود دارند که هر کدام ممکن است بر روی
مشخصات محصول نهایی تاثیر گذار باشند. در این تحقیق، مدلسازی ریاضی غیر خطی چند هدفه برای 5
مشخصه کیفی محصول پلی اتیلن ترفتالات که یکی از محصولات پرکاربرد و مهم صنعت پتروشیمی کشور
می باشد، برحسب 4 متغیر )پارامتر( کلیدی اثرگذار فرایند تولید آن انجام گرفته است. برای همین منظور از
روش سطح پاسخ که تلفیقی از طراحی آزمایشات و آزمون های آماری است به همراه شبکه عصبی مصنوعی و
الگوریتم های فراابتکاری استفاده شده است
رویکرد یکپارچه زمانبندی و برنامهریزی فرایند بر مبنای تلفیق پایگاه دانش فازی و روشهای فراابتکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح ریزی فرآیند شامل تعیین مناسبترین و کارآمدترین فرآیندهای ساخت )مونتاژ( و نیز تعیین توالی آنها به منظور تولید یک محصول )قطعه(، مطابق با مشخصه های مورد نیازی است که در مستتندات طرا حی محصول، ذکر شده است. در مقاله حاضر در رویکردی یکپارچه به بهینه سازی برنامه ریزی فراینتد و زمانننتدی با در نظر داشتن پارامترهای کیفی موثر در سیستم ساخت و تولید کارگاهی و انعطاف پذیر پرداخته شده است. برای حل مسئله، از تلفیق الگوریتم های فراابتکاری و سیستم استنتاج فازی در قالب توابع هدف چندگانه و آرمانی شامل کمینه سازی هزینه و زمان پردارش قطعات و بیشینه سازی مطلوبیت طرح فرایند )از نظر پارامترهای کیفی جریان مواد، پایداری، سهولت جابه جایی و ارتباط نظارتی( با استفاده از پایگاه دانش فازی و با توجه به محدودیتهای سیستمی و آرمانی استفاده شده است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که الگوریتم فراابتکاری شبیه سازی تبریدعسل کارایی بهتری در حل مدل پیشنهادی دارد
ارزیابی و مقایسه الگوریتم های بهینه سازی فرا ابتکاری در مکانیابی تسهیلات مطالعه موردی: بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله مکانیابی بانک ها به فاکتورهای زیادی نیاز داشته و جزء مسایل NP - HARD طبقه بندی می شود. استفاده از روش های فراابتکاری برای حل مسایل NP - HARD علیرغم تقریبی بودن، مناسب ترین راه حل به نظر می رسد. در این تحقیق از روش های بهینه سازی گرگ خاکستری، علف های هرز، ژنتیک، اجتماع ذرات و الگوریتم فرهنگی در حل مسأله مکانیابی بانک ها استفاده شده است. برای این کار هدف به صورت جذب مشتری بیشتر و محدودیت در تعداد نفرات جذب شده به بانک جدیدالتأسیس تعریف شد. روش ها به طوری آماده شدند که قابلیت پیدا نمودن مکان بانک جدید با وجود بانک های دیگر در منطقه را دارند و مکان بانک جدید باید از بانک های هم نوع خودش تا حد ممکن دورتر شده (هدف بازاریابی) و همچنین در مجموع کل مشتریان این نوع بانک نبایستی از یک حدی کمتر شده و میزان جذب مشتری شعبه جدیدالتأسیس بانک از یک تعدادی کمتر نشود (محدودیت ها). بدین منظور قسمتی از کلان شهر تبریز جهت پیاده سازی انتخاب شد. به منظور ارزیابی کیفیت و دقت الگوریتم ها از تست تکرارپذیری و مقایسه اعداد همگرایی برای نتایج حاصل از اجرای هر الگوریتم روی داده ها اجرا شد. همچنین نتایج الگوریتم ها با آزمون آماری ویلکاکسون مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از این آزمون ها عملکرد دقیق تر، الگوریتم علف های هرز نسبت به روش های بهینه سازی مذکور در مکانیابی بانک ها را نشان می دهد.
تعیین مسیر حرکت خودروها در بارانداز متقاطع با استفاده از الگوریتم ژنتیک: مورد مطالعه شرکت ایران خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارانداز متقاطع یکی از ابزارهای ناب سازی لجستیک بوده که برای یکی کردن بارها درطول حلقه های جایگزینی از آن استفاده می شود. بارانداز متقاطع، فرایند حرکت محصول از طریق مراکز توزیع، بدون انبارش می باشد. یکی از مواردی که تاثیر زیادی بر هزینه های بارانداز متقاطع دارد، مساله تعیین مسیر حرکت V ( خودروها RP (در محیط بیرونی بارانداز متقاطع میباشد. هدف از این مقاله ارائه مدلی جهت کمینه کردن مجموع مسافت طی توسط خودروها در محیط بیرونی بارانداز متقاطع میباشد. در این مقاله، مسیر حرکت V خودروها توسط روش RP C ( با محدودیت ظرفیت VRP ( در شرکت ایران خودرو مدل سازی گردید و استفاده گردید. جهت بررسی اعتبار پاسخ بدست آمده توسط )GA( جهت حل مدل از روش الگوریتم ژنتیک استفاده گردید. همچنین جهت بررسی )SA( از الگوریتم دیگری به نام الگوریتم شبیه سازی تبریدی GA C کارایی دو الگوریتم در مسائل مختلف VRP در بارانداز متقاطع به بررسی 01 مساله با ابعاد متفاوت پرداخته در مسائلی با حجم SA در مسائلی با حجم کوچکتر و کارایی بیشتر GA شد. نتایج حاکی از کارایی بیشتر بزرگتر میباشد
ارائه مساله طرح تاسیسات پویا با روش های فراابتکاری تک جواب و مبتنی بر جمعیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت صنعتی (آزاد سنندج) سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۳
27 - 42
حوزههای تخصصی:
در جوامع مدرن امروزی، مراکز تولیدی باید قادر به ارائه پاسخی صریح، دقیق، فوری به تغییرات تقاضا و تبع آن تغییرات در محصول باشند، بنابراین در این مقاله در پی مطرح نمودن مساله چیدمان و بازآرایی تاسیسات مراکز تولیدی و خدماتی هستیم به گونه ای که مجموع هزینه های حمل و نقل مواد و بازآرایی خطوط تولیدی به کمترین میزان خود برسد. یک طرح بهینه باعث انتقال بهینه و کارا مواد بین تاسیسات و کاهش فرآیند کار و هزینه انبار داری می شود. برای مراکز تولیدی، هزینه حمل مواد مهمترین شاخص برای تعیین بهره وری یک طرح می باشد. این موضوع به عنوان مساله طرح تاسیسات پویا (DFLP) مطرح گردیده است. در این مقاله، DFLP با پنج روش فراابتکاری شامل ژنتیک (GA)، شبیه سازی تبرید (SA)، جستجوی ممنوع (TS)، ازدحام ذرات (PSO) و رقابت استعماری (ICA) مدل سازی شده است. روش تاگوچی جهت انتخاب پارامترهای بهینه به کار برده شده است. نتایج حاصله به خوبی نمایانگر آن اند که روش های فراابتکاری، راه کارهایی بهینه و موثر برای غلبه بر مساله طرح تاسیسات مراکز تولیدی و خدماتی ارائه می دهند. نتایج مدل سازی حاکی از آن هستند که الگوریتم رقابت استعماری در مقام مقایسه با دیگر روش ها، جواب های بهینه بهتری را در این مساله با محدودیت های مفروض در معیارهای مختلف ارائه می دهد.
کارایی الگوریتم جست وجوی گرانشی نسبت به تخصیص چندهدفه سرزمین در به گزینی کاربری کشاورزی حوضه آبخیز بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
813 - 827
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین پایدار سازوکارِ تنظیم سیاست های کاربری اراضی و بهبود شرایط فیزیکی و مکانی است و می تواند برای استفاده بهینه و حفاظت بلندمدت منابع طبیعی نقش ایفا کند. از طرفی، به کارگیری مدل های بهینه سازی امری ضروری است؛ زیرا دارای تعامل با اهداف چندگانه، حالت فضایی، منطقه تحقیقاتی بزرگ، الزامات کارایی و تأثیرات آن هاست. بنابراین، الگوریتم های فراابتکاری ابزار کارآمدی برای حل مشکلات پیچیده فضایی شناخته شده است و قابلیت ارائه فناوری بالا و قابل اعتماد برای حل مسائل بهینه سازی غیرخطی را داراست. در این پژوهش، از الگوریتم جست وجوی گرانشی (GSA) به منظور به گزینی کاربری کشاورزی در حوضه آبخیز بیرجند استفاده شده است. در این الگوریتم، بر اساس توابع برازش، اهدافی نظیر بیشینه کردن تناسب محیطی، بوم شناختی، فشردگی و سیمای سرزمین، و کمینه کردن تغییرات کاربری با قیودی مانند محدودیت توسعه فضایی و میزان تقاضا مناسب ترین مکان ها انتخاب شد. همچنین، به منظور ارزیابی کارایی الگوریتم GSA در به گزینی اراضی کشاورزی آینده، نتایج حاصل با الگوریتم تخصیص چندهدفه سرزمین (MOLA) مقایسه شد. یافته های حاصل از مقایسه بصری، پارامترهای آماری، و تحلیل سنجه های سیمای سرزمین حاکی از کارایی و برتری نسبی نتایج الگوریتم GSA نسبت به MOLA است، که این مناطق بیشتر در حال حاضر دارای کاربری مرتع کم تراکم و اراضی دیم هستند.
جایگاه نقاط بی تفاوتی در مسائل تصمیم گیری چند معیاره (مطالعه موردی ارزیابی تامین کنندگان شرکت آب و فاضلاب شهری استان زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تصمیمات مربوط به فرایند ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان باید با بررسی همه گزینه های ممکن انجام گیرد، در غیر اینصورت در مرحله پیاده سازی و اجرا، سازمان با مشکلات عدیده ای روبرو خواهد شد. هدف مطالعه حاضر تعیین نقاط بی تفاوتی ارزیابی تأمین کنندگان شرکت آب و فاضلاب شهری استان زنجان می باشد.مطالعه حاضر از نوع توصیفی می باشد. داده های این مطالعه مربوط به ارزیابی تأمین کنندگان یکی از پروژه های شرکت آب و فاضلاب شهری استان زنجان می باشد. داده ها بر اساس نظرات 10 نفر از خبرگان که دارای حداقل مدرک کارشناسی و همچنین حداقل 5 سال سابقه کار در شرکت را داشتند بر اساس "فرم ارزیابی تأمین کنندگان " جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار متلب نسخه 2014 تحلیل شده اند.تعداد 10 مورد ماتریس هم ارز با ماتریس اولیه تصمیم گیری به تفکیک برای هر روش شناسایی و تولید شده است. روش TOPSIS-GA=2 ، TOPSIS- PSO = 3 ، AHP- GA= 2و روش AHP- PSO = 3 . ازبین ماتریس های هم ارز شناسایی شده ماتریس مربوط به خروجی دوم TOPSIS-GA براساس نظر خبرگان شرکت به عنوان گزینه مطلوب انتخاب به عنوان نسخه نهایی جهت تطبیق در اختیار پیمانکار مربوطه قرار گرفته شده است.
بهینه سازی سبد سهام به کمک الگوریتم فراابتکاری دسته های میگو با استفاده از معیارهای مختلف از ریسک در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
409 - 426
حوزههای تخصصی:
هدف: بهینه سازی سبد سهام از مهم ترین مسائل سرمایه گذاری است. نخستین بار، هری مارکوویتز، ریسک را در این مسئله به کار برد. پس از آن، این موضوع از جنبه های مختلف از جمله معیارهای گوناگون ریسک، روش های بهینه سازی و در نظر گرفتن هزینه معاملات مورد بررسی گرفته است. در این پژوهش سعی بر این است که روش فراابتکاری دسته های میگو در بهینه سازی سبد سهام استفاده گردد و مزایای احتمالی آن بر شمرده شود. روش: در این پژوهش تلاش شده است به کمک الگوریتم جدید دسته های میگو، مسئله بهینه سازی سبد سهام حل شده و مرز کارا محاسبه شود. همچنین ریسک با سه معیار واریانس، نیم واریانس و ریزش مورد انتظار بررسی شده است. داده های این پژوهش، بازده های تعدیل شده سهام 50 شرکت فعال تر بورس از تاریخ 01/07/1391 تا 31/06/1396 است. یافته ها: در ابتدا مرزهای کارای پرتفوهای بهینه بر اساس معیارهای ریسک واریانس، نیم-واریانس و ریزش مورد انتظار رسم شده است. شباهت تقریبی سه مرز کارا، نشان از ثبات الگوریتم در یافتن آن دارد. سپس نسبت های شارپ به دست آمده از روش دسته های میگو با روش های رقابت استعماری و تجمعی ذرات مقایسه شده و مشاهده می شود که نسبت به آن ها ارجحیت دارد. نتیجه گیری: الگوریتم دسته های میگو در یافتن مرز کارا و پرتفوهای بهینه در مقایسه با سایر الگوریتم های مرسوم عملکرد بهتری داشته و می توان آن را جایگزین این روش ها کرد و به نتایجی مطلوب تر دست یافت.
مدل سازی ریاضی شبکه زنجیره تأمین پایدار در وضعیت عدم قطعیت و حل آن با استفاده از الگوریتم های فراابتکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
621 - 652
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر نگرانی های جهانی در خصوص مسائل زیست محیطی و اجتماعی، باعث شده است که مصرف کنندگان، سازمان های دولتی، شرکت ها و دانشگاه ها فعال تر شوند و بیش از پیش به طراحی شبکه زنجیره تأمین در جایگاه اساسی ترین بخش زنجیره تأمین پایدار توجه کنند. هدف اصلی این مقاله، ارائه مدل ریاضی شبکه زنجیره تأمین برای شرکت شیشه سازی همدان با در نظر گرفتن ابعاد پایداری است. روش: در این مقاله برای به حداقل رساندن آثار زیست محیطی و حداکثر سازی آثار اجتماعی و سود اقتصادی، مدل برنامه ریزی عدد صحیح مختلط چندهدفه فازی، به منظور طراحی زنجیره تأمین پایدار حلقه بسته در وضعیت عدم قطعیت ارائه شده است. در این مدل، هم محدودیت ها و هم پارامتر های مسئله از نوع فازی است که با استفاده از روش خیمنز قطعی شده و برای حل مدل، از الگوریتم های فراابتکاری NSGA-II و MOPSO استفاده شده است. یافته ها: مدل برنامه ریزی پیشنهادی با دو الگوریتم ژنتیک چندهدفه و ازدحام ذرات چندهدفه حل شد و مقایسه های لازم بین نتایج صورت گرفت و در نهایت، جواب های پارتو مشخص شد. با توجه به نتایج، از لحاظ معیار زمان، الگوریتم NSGA-II بر MOPSO و از نظر معیار MID الگوریتم MOPSO بر NSGA-II برتری دارد و در باقی معیارها برتری معناداری نسبت به هم ندارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، ملاحظات هم زمان ابعاد اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی و عدم قطعیت در برخی پارامترها همچون تقاضا و میزان برگشتی، به بهبود عملکرد زنجیره تأمین از نظر سودآوری و پاسخ گویی به نیازهای مشتریان منجر می شود.
توسعه یک مدل ریاضی چندهدفه برای مسئله زمان بندی خدمه پرواز و حل آن توسط روش های MODE و NSGA-II(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
247 - 269
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، یک مدل ریاضی چندهدفه برای مسئله زمان بندی خدمه پرواز چندمهارته ارائه شده است. در این مسئله، خدمه دارای دو مهارت سرمهمانداری و مهمانداری هستند و هر یک با توجه به تجربه ای که دارند، امکان تخصیص یافتن به پروازها و یا انواع هواپیما را پیدا می کنند. اهداف مدل پیشنهادی عبارت اند از: 1. بیشینه سازی مجموع انطباق روزهای مرخصی بر روزهای درخواستی افراد و 2. کمینه سازی مجموع جریمه انحرافات از حداقل و حداکثر ساعات کاری مجاز. با توجه به NP-Hard بودن مسئله زمان بندی خدمه، برای حل مدل پیشنهادی از دو الگوریتم فراابتکاری تکامل تفاضلی چندهدفه (MODE) و الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی غیرمغلوب نسخه دوم (NSGA-II) استفاده شده است. پارامترهای دو الگوریتم توسط روش تاگوچی تنظیم شده اند. دو الگوریتم بر اساس چند معیار سنجش عملکردی چندهدفه مورد مقایسه قرار گرفتند. هر کدام از الگوریتم ها توانستند از نظر برخی از معیارهای سنجش عملکردی موفق تر عمل کنند. نتایج مقایسات الگوریتم ها و تحلیل حساسیت نشان داد که الگوریتم NSGA-II در زمان کمتر (حدود 18درصد) و کیفیت جواب های بهتری می تواند زمان بندی های مناسب تری برای مسئله زمان بندی خدمه پرواز ارائه کند.
بهبود عملکرد و نتایج سیستم توصیه گر پالایش مشارکتی با استفاده از الگوریتم بهینه ساز گرگ خاکستری فازی غنی شده با الگوریتم بهینه سازی شیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
197 - 222
حوزههای تخصصی:
امروزه سیستم توصیه گر، روش پالایش اطلاعات بین وب سایت ها و کاربران را به منظور شناسایی علاقه کاربر و ایجاد محصول پیشنهادی برای کاربران فعال تغییر داده است. سیستم های توصیه گر را به طورکلی به سه گروه مبتنی بر محتوا، مبتنی بر دانش و مبتنی بر پالایش مشارکتی و در بعضی موارد ترکیبی تقسیم می کنند. ایده اصلی پالایش مشارکتی این است که اگر کاربران علایق مشابه یا یکسان در گذشته داشته باشند و آن را به اشتراک بگذارند، در آینده نیز احتمالاً سلیقه های مشابه خواهند داشت. این رویکرد نیاز به هیچ دانشی در مورد آیتم ها ندارد. پالایش مشارکتی نیز دارای دو نوع اصلی مبتنی بر حافظه و مبتنی بر مدل است. روش مبتنی بر حافظه از اطلاعات امتیازدهی کاربران برای محاسبه شباهت بین کاربران یا آیتم ها استفاده می کند. هدف اصلی این پژوهش نیز ارائه یک سیستم پیشنهاددهنده مبتنی بر حافظه برای بهبود نتایج الگوریتم پالایش مشارکتی است. در روش پیشنهادی برای یافتن شبیه ترین کاربران به کاربر هدف از ترکیب دو الگوریتم گرگ خاکستری فازی و الگوریتم شیر استفاده شده است. نتایج اجرای روش پیشنهادی نشان می دهد که پارامترهای Precision، Recall و F-measure نسبت به روش های پایه افزایش یافته اند.
طراحی و تنظیم سیستم های توسعه تأمین کننده با استفاده ازANFIS و الگوریتم های فراابتکاری در صنعت خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال طراحی و تنظیم سیستم های عصبی-فازی توسعه تأمین کننده، تعیین درجه اهمیت مقوله های مختلف آن و پیشنهاد فعالیت های مناسب، براساس نتایج به دست آمده برای توسعه تأمین کنندگان صنعت خودرو است. برای طراحی سیستم ها از سه روش منقطع سازی شبکه ای، خوشه بندی کاهشی و سی-میانگین فازی و برای تنظیم آنها از روش های پس انتشار و هیبرید و الگوریتم های فراابتکاری کلونی مورچگان، تکامل تفاضلی، ژنتیک و ازدحام ذرات استفاده می شود. با مقایسه نتایج سیستم های تنظیم شده، مناسب ترین آنها انتخاب و براساس آن نمره توسعه تأمین کننده در مقوله های مختلف و همچنین، توسعه تأمین کننده برای ۵۳ تأمین کننده از تأمین کنندگان استراتژیک صنعت خودرو پیش بینی می شود. برای تحلیل حساسیت مقوله های توسعه تأمین کننده، از یک رویه پنج مرحله ای استفاده شده است. نتایج مقایسه روش ها نشان می دهد روش طراحی سی-میانگین فازی نسبت به دو روش دیگر، روش های فراابتکاری نسبت به دو روش سنتی و الگوریتم های کلونی مورچگان، تکامل تفاضلی و ژنتیک نسبت به الگوریتم ازدحام ذرات، نتایج بهتری به دست می دهد. نتایج تحلیل حساسیت نشان می دهد مقوله توسعه قابلیت های محیطی، حساس ترین مقوله است و مقوله های توسعه قابلیت های ناملموس، توسعه قابلیت های ملموس و توسعه روابط، به ترتیب در رتبه های دوم، سوم و چهارم قرار دارند. نتایج همبستگی بین خروجی سیستم توسعه تأمین کننده و میانگین نمره های خبرگان نشان می دهد سیستم طراحی شده، دقت زیادی دارد؛ براساس یافته ها، فعالیت های مناسب برای توسعه تأمین کنندگان در مقوله های مختلف، پیشنهاد می شود.
مقایسه و رتبه بندی الگوریتم های فراابتکاری با استفاده از روش های تصمیم گیری گروهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر، شاهد ظهور و گسترش الگوریتم های فراابتکاری و استفاده از آنها جهت حل مسائل پیچیده، غیرخطی و NP-hard بوده ایم. هدف از انجام این تحقیق رتبه بندی الگوریتم های فراابتکاری با استفاده از روش های تصمیم گیری گروهی بوده است. در این راستا، پنج الگوریتم شامل: GA، PSO، ABC،SFLA و ICA انتخاب و با بهره گیری از 15 تابع تست استاندارد و هم چنین با در نظر گرفتن دو شاخص «میانگین تابع هدف» و «میانگین زمان محاسباتی» مقایسه ها انجام شد. در ادامه الگوریتم ها بوسیله سه تکنیک تصمیم گیری گروهی شامل:«کوک وسیفرد»، «کندرست» و «دادسون» رتبه بندی گردیدند. علاوه بر این، در این پژوهش برای خروج از گره حاصل از یکسان شدن رتبه برخی از گزینه ها در روش های کندرست و دادسون راه حل هایی پیشنهاد و سپس الگوریتم های تحت بررسی، با روش های پیشنهادی نیز رتبه بندی شدند. در نهایت رتبه بندی کلی با استفاده از یک مدل تخصیص انجام شد، که نتایج آن به صورت زیر است: رتبه یکم PSO ، رتبه دوم ICA ، رتبه سوم GA، رتبه چهارم ABC و رتبه پنجم SFLA .
طراحی سیستم انتخاب کانال های توزیع در زنجیره تأمین صنعت نفت با استفاده ترکیب شبکه عصبی- فازی تطبیقی و الگوریتم های فراابتکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق طراحی سیستم انتخاب کانالهای توزیع در زنجیره تامین صنعت نفت با استفاده ترکیب شبکه عصبی- فازی تطبیقی و الگوریتم های فراابتکاری(مطالعه موردی: شرکت ملی پخش فراورده های نفتی مناطق دو گانه آذربایجان-غربی) بوده است. این تحقیق بر اساس هدف تحقیق، توسعه ای- کاربردی بوده و بر اساس روش انجام تحقیق توصیفی- مدلسازی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، 190 فروشندگی های محور، سکودار و جایگاه های عرضه سوخت در مناطق دو گانه شمال و جنوب استان آذربایجان غربی بوده که اطلاعات 185 در دسترس بوده است. بنابراین نمونه آماری تحقیق شامل 185 فروشندگی های محور، سکودار و جایگاه های عرضه سوخت بوده است. در این تحقیق از ابزارهای پرسشنامه و اسناد و مدارک در جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی، شبکه عصبی- فازی تطبیقی در حالت پایه و شبکه عصبی- فازی تطبیقی ترکیب شده با الگوریتم های فراابتکاری ژنتیک و ازدحام ذرات بهره گرفته شده است. در این پژوهش ابتدا سیستم ترکیبی انتخاب کانال توزیع طراحی شده و سپس با استفاده از سیستم طراحی شده بر اساس کمترین خطا، کانال توزیع سنتی و ط رح برندس ازی جایگاه ه ای س وخت، بر اساس نمرات ورودی ارزیابی گردیده است. نتایج نشان می دهد که بهترین سیستم برای انتخاب کانال توزیع، شبکه عصبی- فازی تطبیقی ترکیب شده با الگوریتم ازدحام ذرات بوده است. با مقایسه عملکرد طرح برندسازی و روش سنتی، مشخص گردید که طرح برندسازی عملکرد بهتری داشته و کانال توزیع مناسبی برای شرکت ملی پخش فراورده های نفتی مناطق دو گانه آذربایجان غربی می باشد.