مطالب مرتبط با کلیدواژه

سیستم ها


۱.

ارایه چارچوب ادراکی مناسب جهت نهادینه کردن فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در نظام آموزش ابتدایی کشور

۲.

تحلیل سیستمی متغیرهای راهبردی توسعة منطقه ای در برنامه ریزی سناریومبنا (مورد مطالعه: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مازندران سیستم ها سناریونگاری توسعة منطقه ای متغیرهای راهبردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۶ تعداد دانلود : ۶۳۵
عصر حاضر عصری است که تحولات سریع و شگفت انگیز به دلیل پیشرفت سریع علم و فناوری، تصمیم گیری های سیاسی دولت ها و عوامل دیگر خرد و کلان به طور برق آسا از راه می رسند و آثاری عمیق بر روندهای حاکم می گذارند. از این رو، برای تدوین سناریوهای توسعة منطقه ای در این عصر، شناخت واقع گرایانه و سیستمی حوزة راهبردی برنامه ریزی در افق طرح ضروری است. تمرکز و هدف پژوهش حاضر با رویکردی توسعه ای و با کاربرد نظریة سیستم ها، ارزیابی و تحلیل متغیرهای راهبردی توسعة استان مازندران به عنوان داده های اصلی سناریونگاری توسعة منطقه ای در افق 1410 بوده است. روش تحقیق حاضر تحلیل ساختاری است. این تحقیق از نظر ماهیت داده ها، کیفی و بر اساس روش گردآوری داده ها، اسنادی و پیمایشی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها روش تحلیل آثار متقاطع و نرم افزار میک مک به کار گرفته شده است. نتایج نشان داد متغیرهای اصلی راهبردی توسعة استان مازندران در افق 1410 شامل «شیوة مدیریت کلان کشور»، «تورم»، «شیوة مدیریت استان»، «تحقیق و توسعه (R&D)»، «سطح فناوری اطلاعات»، «جمعیت» و «همکاری های بین نهادی» است. همچنین، قابلیت های اصلی و اولویت دار توسعة استان مازندران در افق 1410 شامل «محصولات زراعی»، «باغ ها و قلمستان ها»، «آبزی پروری»، «منطقة ویژة اقتصادی امیرآباد»، «گردشگری»، «بندر فریدونکنار» و «بندر امیرآباد» است.
۳.

امکان سنجی استقرار سیستم مدیریت دانش در شرکت پالایش گاز ایلام

کلیدواژه‌ها: آمادگی سازمانی مدل 7S مکینزی استراتژی ساختار سیستم ها سبک مدیریت و فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۲۷۰
هدف پژوهش حاضر، امکان سنجی استقرار سیستم مدیریت دانش در شرکت پالایش گاز ایلام بود. روش تحقیق، روش آمیخته (کمی و کیفی) تبیینی و اجرای آن، از دو مرحله متوالی پرسشنامه و مصاحبه تشکیل شده است. در این پژوهش از پرسشنامه (عبدالفتاح، 2013)، که براساس مدل 7s مکینزی طراحی شده و با شرایط شرکت پالایش گاز ایلام متناسب سازی شده، استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری و محتوایی تأیید، و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 97/0 محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارکنان شرکت پالایش گاز ایلام (240) نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران، 148 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شد. در بخش کیفی پژوهش، علاوه بر آزمون کمی از مصاحبه ای نیمه ساختمند استفاده شد. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند صورت گرفت و بعد از مصاحبه با 10 نفر از مدیران، محقق به اشباع نظری رسید. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی، از روش های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و در قسمت آمار استنباطی، از (آزمون t تک نمونه ای) استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که ابعاد سازمان (استراتژی، سیستم ها، کارکنان، مهارت ها و ارزش ها) در سطح نسبتاً مطلوبی قرار داشت و بعد ساختار و سبک مدیریت و فرهنگ در سطح نسبتاً نامطلوبی بودند. به همین منظور جهت بررسی شرایط موجود و بهبود وضعیت کنونی به مصاحبه با مدیران شرکت پالایش گاز ایلام پرداخته شد. درنهایت، وضعیت ابعاد سازمانی جهت استقرار سیستم مدیریت دانش در سطح نسبتا مطلوبی گزارش شده است.
۴.

آسیب شناسی روابط عمومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۴
مورد کاوی حاضر که برگرفته از رساله دکتری است، با استفاده از مطالعه کتابخانه ای، با تمرکز برروی اسناد مربوط به مقررات گذاری و نحوه سازماندهی حرفه روابط عمومی در ایران مشاهده حضوری فرایندهای کار حرفه ای در چهار وزارتخانه و مصاحبه های عمقی با مدیران کارشناسان و کارورزان آن ها انجام شده است. فقدان ساخت ها و زیر ساخت های مادی از جمله تکنولوژیکی از یک سو و فقدان ساخت ها و زیرساخت های مادی از جمله تکنولوژیکی از یک سو و فقدان مبانی فکری، حقوقی و مدیریتی از سوی دیگر سبب شده است تا روابط عمومی ها در ایران در پاسخگویی سیستماتیک و نهادینه شده به نیازهای افکار عمومی ناتوان باشند. در نتیجه کارکردهای روابط عمومی نه تنها در مقابل افکار عمومی بلکه به عنوان یک خرده سیستم در منظر سیستم بزرگ تر نیز نامطلوب به نظر می رسد. جایگاه مشتریان نزد این واحدها در سطحی نازل است. بنابراین بدون وجود استثنا میان نیاز واقعی مشتریان و قابلیت واقعی پاسخگویی روابط عمومی ها، شکافی به عمق توسعه دموکراتیک وجود دارد. مستندسازی نظام پاسخگویی به مشتریان به عنوان شاخص اصلی مشتری گرایی در سازمان های مدرن، در غیاب استراتژی ها و سیاست های مشتری مدارانه، وجود ندارد و اساسا گرایش به سوی تامین این گونه تمهیدات در برنامه و عمل روابط عمومی ها دیده نمی شود. بر اساس یافته های به دست آمده از این پژوهش روابط عمومی ها در ایران با الگوی تبلیغی سازگارند. اطلاع یابی از نیازها و انتظارات مشتریان و محیط در حال تغییر به عنوان فرایند اصلی کار در روابط عمومی ها و بستر لازم برای اطلاع رسانی و برقراری روابط و مناسبات سازنده و دوسویه عامدا مورد غفلت قرار گرفته و زیرساخت ها و ساختارهای پژوهشی لازم برای تحقق این امر وجود ندارد.