فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
113 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه و تحلیل عوامل بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی جوانان روستایی شهرستان اردبیل است. پژوهش پیشِ رو با توجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل کل جوانان روستایی شهرستان اردبیل است (49297N=) که از این میان تعداد 382 نفر با استفاده نمونه گیری تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق، روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سؤالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 81 /0 الی 89/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج تکنیک تحلیل عاملی نشان داد، مهم ترین عوامل بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی در منطقه مورد مطالعه، شامل چهار مؤلفه «تقویت روحیه شهروندی و بهبود کیفیت زندگی» (18/27)، «ترویج سبک هویتی هنجاری و توجه به مطالبات جوانان» (64/25)، «تکامل ساختاری رشد شخصیت و توانمندسازی روان شناختی» (27/24)، «تقویت هنجارهای اخلاقی و اقدام مداخله ای دولت» (91/22) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل 46/55 است. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
تحلیل جغرافیایی محرک های مهاجرت بازگشتی در روستاهای پیرامون شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مهاجرت معکوس یا مهاجرت بازگشتی از شهر به روستا پدیده مطلوبی است که به خاطر پیامدهای مطلوب اجتماعی- اقتصادی و مکانی- فضایی آن؛ در دهه اخیر اهمیت زیادی برای برنامه ریزان یافته است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس در روستاهای پیرامون شهر زاهدان و محرکهای آن است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گرداوری داده ها از روش میدانی با ابزار پرسشنامه کارشناسان استفاده شد. جامعه نمونه شامل دهیاران، معتمدین و روسای شورای روستاهاست. برای ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس از مدل تجزیه و تحلیل نسبت (MOORA) و برای تحلیل محرکها نیز از مدل رگرسیون و همبستگی استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از مقایسه نسبی روستاهای پیرامون شهر زاهدان از نظر وضعیت مهاجرت معکوس نشان می دهد روستای منزلاب، چانعلی، خیراباد پایین به ترتیب بهترین وضعیت را داشته اند. نتیجه مدل رگرسیون نشان داد 6 مولفه 62 درصد از تغییرات مهاجرت معکوس را پیش بینی میکنند. براساس نتایج آزمون رگرسیون، عوامل نهادی، اقتصادی و انسانی محرک های اصلی مهاجرت معکوس هستند. نتایج: مهاجرت معکوس به روستاهای پیرامون زاهدان با نرخ متفاوتی در حال وقوع بوده و تداوم و تقویت این روند مستلزم برنامه ریزی مطلوب برای ارتقای کیفیت نهادی، کارایی مسئولین و تامین زیرساخت های اساسی روستاهای مذکور میباشد.
تفاوت های حافظه و هویت مکانی آلمان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث جدید، در حوزه ژئومرفولوژی، طرح مفهوم هویت و حافظه مکانی است. این مقوله که با طرح دیدگاه پدیدارشناسی در جغرافیا آغاز شده، با مبانی پوزیویتسم منطقیمتفاوت است. ژئومورفولوژی پدیدارشناسانه با نظامی از الفاظ جدید چون «نگار»[1] و «نگاره سرزمینی»[2]آغاز و مفاهیمی چون منطق چیدمان در فضا، حافظه و هویت مکانی از آن زاده می شود؛ به همین دلیل علی رغم وجود منابع ارزشمند یخچال شناسی در آلمان، جای تحلیل های پدیدارشناسانه در این مطالعات خالی است. اکنون از دیدگاه پدیدارشناختی، مسأله ژئومورفولوژی آلمان را می توان بدین گونه مطرح کرد که این کشور با چند نگاره سرزمینی روبه روست و این نگاره ها، حافظه مکانی کدام فرایند و دوره را در شکل گیری هویت مکانی و سکونتگاه های این سرزمین مشارکت داده اند؟ نتایج به دست آمده از تحقیقات مشترک دانشگاه اصفهان و ورتسبورگ که متکی به تحلیل داده های پایگاه Litho lex است، نشان می دهد که: آلمان حاصل سه نگاره از «دوره یخچالی»[3] در حافظه فضایی خود است. «خط تعادل آب ویخ قاره ای»[4] و کوهستانی، این سه نگاره را از یکدیگر تفکیک می کند. هویت مکانی سکونتگاه های شهری در این کشور، از قانون همگرایی بردارهای یخی[5] و مئاندرینگ رودخانه ای[6] پیروی می کنند و سکونت روستایی، حاصل تکوین سازمندی اجتماعی جنگل نشینی است. [1] .Land -text [2]. Land -context [3] .Last Glacial Maximum [4]. Equilibrium Ice -Water Line (I.W.E) [5] .Convergence [6] .River Meandering
شبیه سازی شرایط میکروکلیمایی و آسایش حرارتی در معابر اصلی کلان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی در فضای باز یکی از مسائل مهم و تأثیرگذار بر جنبه های مختلف زندگی به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر کمک به درک بهتر عوامل تأثیرگذار بر آسایش حرارتی فضای باز مانند عرض پیاده روها، ابعاد تنگه های شهری و جهت گیری آن هاست. در این تحقیق شهر کرمانشاه به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شده و چهار معبر اصلی آن به نام های مدرس، کسری، نوبهار و طاق بستان مورد بررسی قرار گرفته است. داده های هواشناسی موردنیاز برای دوره زمانی 59 ساله از 1951 تا 2010 از اداره هواشناسی کرمانشاه دریافت شد. عناصر محیطی برای هر کدام از معابر به صورت میدانی برداشت شد. داده های موجود در نهایت وارد نرم افزار Envi-met شد. نتایج شبیه سازی های مدل نشان داد که مقادیر شاخص PMV تابستان و زمستان تنها در معبر شمالی- جنوبی نوبهار در محدوده آسایش حرارتی قرار دارد و معبر کسری با تغییر جهت از شرقی- غربی به شمالی- جنوبی صرفاً در زمستان به میزان 40/0 واحد PMV بهبودی نشان می دهد. افزایش عرض معابر به میزان 50%، موجب افزایش دما در تابستان و زمستان شد. همچنین افزایش ارتفاع ساختمان های اطراف معابر خیابان مدرس، کسری و طاق بستان موجب بهبود آسایش حرارتی تابستان و اثر معکوس در زمستان شد.
شناسایی و اولویت بندی مولفه ها و فرایندهای موثر در ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین گردشگری کوهستانی-جنگلی، مورد مطالعه: منطقه مازندران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
87 - 106
حوزههای تخصصی:
محیط به شدت رقابتی در بخش گردشگری، فعالان این حوزه را وادار می کند تا به دنبال روش های جدید برای بهبود مزیت رقابتی خود باشند. مدیریت زنجیره تامین گردشگری یکی از استراتژی های اثربخش است که بنگاه های فعال گردشگری می توانند برای افزایش مزیت رقابتی خود مورد استفاده قرار دهند. مطالعه در زمینه ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین در بخش خدماتی نظیر گردشگری در مقایسه با بخش تولیدی بسیار محدود است؛ این امر بیانگر ضرورت توجه به مطالعه بیشتر در این حوزه است. از این رو، این پژوهش سعی دارد تا با بررسی ادبیات مربوط به مدیریت زنجیره تامین گردشگری روستایی، فرایندها و مولفه های مدیریت زنجیره تامین در بخش گردشگری روستایی را با استفاده از روش دلفی شناسایی کرده و با استفاده از روش دنپ الگویی از تأثیرگذاری و رتبه بندی فرایندها را از دیدگاه خبرگان ارائه کند. منطقه مورد مطالعه مناطق کوهستانی- جنگلی شهرستان های مازندران مرکزی است. جامعه آماری، خبرگان دانشگاهی و مدیران محلی هستند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. دو پرسشنامه به صورت طیف لیکرت و مقایسات زوجی طراحی و برای امتیاردهی در اختیار آن ها قرار گرفت. برای افزایش روایی صوری از نظر خبرگان و برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب سازگاری مقایسه های زوجی صورت گرفته استفاده شد. پرسشنامه با ضریب سازگاری 0035/0، از پایایی لازم برخوردار بود. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که بنا به نظر خبرگان محلی، فرایند مدیریت ارزیابی عملکرد دارای بالاترین اولویت و فرایند مدیریت دانش دارای کمترین اهمیت در ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین مقصدهای گردشگری شهرستان های مورد مطالعه است.
ارزیابی تاثیر شهروندان بر کیفیت زندگی محلات شهری با تاکید بر جنسیت، مطالعه موردی : محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر شهروندان بر کیفیت زندگی در محلات شهری، نمونه موردی محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان می باشد. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی و تحلیلی است با استفاده از نرم افزار Spss و آزمون های توصیفی نظیر میانگین، آزمون استنباطی پیرسون و آنوا، انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در محله کارمندان و اسلام آباد میانگین شاخص های سرمایه های اجتماعی متفاوت بوده، اما در هر دو محله میانگین شاخص های مشارکت در امور محله و اوقات فراغت کم تر از میانگین متوسط حاصل شده است. هم چنین شاخص های کیفیت محیط کالبدی در محله کارمندان در سطح بالایی قرار داشته و در مقابل میانگین شاخص های تسهیلات مسکن و امکانات اوقات فراغت کم تر از متوسط میانگین حاصل شده است. در محله اسلام آباد شاخص های امنیت تردد، وضعیت دفع زباله و دسترسی به خدمات عمومی بیش تر از میانگین و در سطح پایینی ازلحاظ این شاخص ها نسبت به محله کارمندان قرار دارد. هر دو محله بیش تر ین میزان تأثیر در گروه های شغلی خانه دار و بازنشسته بوده است. تفاوت معناداری میان تأثیر اشتغال و کیفیت محیط کالبدی در محله کارمندان وجود دارد. درحالی که در محله اسلام آباد تفاوت معناداری میان اشتغال زنان و کیفیت محیط کالبدی وجود ندارد. اشتغال گروه های مختلف زنان نیز بر کیفیت محیط کالبدی آن تأثیر نداشته است.
نقش سرمایه اجتماعی در ارتقاء مشارکت مردمی و مدیریت بهینه شهری (مطالعه موردی: محله کوی کارکنان دولت و پانصد دستگاه شهر دو گنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی شکلی از همبستگی سنتی جامعه است که در آن گروه های مردم می توانند با وقف خویش در پروژه های اجتماعی نفع فردی خود را دنبال کنند. مشارکت فرایندی است که موجب تحرک بخشی منابع محلی، به کارگیری گروه های متنوع اجتماعی در تصمیم گیری، درگیری مردم محلی در تعریف مشکلات، جمع آوری و تحصیل اطلاعات و اجرای پروژه ها می شود. این مطالعه باهدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی در ارتقاء مشارکت محله و مدیریت بهینه شهری در دو محله (پانصد دستگاه و کوی کارکنان) شهر دو گنبدان صورت گرفته است که به دلایل خاص محله ای این دو از بین محلات دیگر شهر انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه خودساخته با جامعه آماری 381 نفر از افراد بالای 18سال سنجش انجام گرفت. داده ها و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و برای نرمال بودن از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شده است که در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته اند. پرسشنامه از روایی قابل قبولی برخوردار بود. برای تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS استفاده شد. به طورکلی نتیجه پژوهش حاکی از آن است که فرضیات اصلی تحقیق هردو تأیید شده است، یعنی سرمایه اجتماعی در مدیریت شهری مؤثر است و همچنین مشارکت محله ای در مدیریت شهری نقش دارد.
تبیین الگوی طراحی مسکن، بر مبنای معیارهای عینی حس تعلق به مکان از دیدگاه کاربران و طراحان (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن تنها یک ساختار نیست بلکه نهادی است که برای پاسخگویی به مجموعه ای پیچیده از اهداف ایجاد می شود؛ بی توجهی و عملکردگرایی دیدگاه های مدرنیستی توسعه، انسان، شهر و معماری را از معنا بیگانه و از حس تهی ساخته است؛ شهر کرمانشاه نیز از این شرایط مبرا نبوده، بنابراین این پژوهش به منظور تقویت حس تعلق به مکان در خانه های مسکونی معاصر، از روش تحقیق توصیفی تحلیلی و پیمایشی سود جسته است. ابتدا معیارهای مؤثر در حس تعلق شناسایی شده و سپس پرسشنامه هایی بر این اساس طراحی و در دو گروه طراحان و شهروندان توزیع شده و نتایج با نرم افزار آموس آنالیز گشته است. نتایج حاکی از آن است که ازنظر شهروندان شهر کرمانشاه مهم ترین معیار در شکل گیری حس تعلق در فضای مسکونی، "راحتی و انس با فضا" و بعدازآن "حضور نشانه های فرهنگی" و "سرزندگی و کیفیت بصری" می باشند، ولی ازنظر طراحان، "سلسه مراتب فضایی و نحوه دسترسی به آن" دارای بیشترین تأثیر است. این تحلیل بیانگر شکاف بین طراحان و کاربران است که می تواند با مطالعاتی ازاین دست به انسجام بیشتری برسد.
بررسی عوامل مؤثر در عدم شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای ایران: تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: همبستگی اجتماعی و عدم تمایز میان افراد بر اساس ویژگی های اقتصادی – اجتماعی شان از جمله مهمترین اهداف اسلام است که امروزه تحت عناوینی همچون جوامع مختلط و تنوع در محیط های شهری، نمود پیدا کرده است. علی رغم اهمیت این موضوع، جوامع شهری هم اکنون با پدیده جدایی جغرافیایی و جامعه شناختی بین گروه های مختلف ساکن در شهر و پیامدهای ناشی از آن از جمله فقر، محرومیت، فاصله اجتماعی، فردگرایی، بی هویتی، بی کاری، بدنام سازی و کاهش تعامل های بین گروهی و افزایش تعامل های درون گروهی مواجه هستند؛ لذا شناسایی دلایل عدم شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای کشور، می تواند ضمن تحقق انگاره اسلام، زمینه های لازم برای شکل گیری این جوامع که به عنوان سیاست ضدجدااُفتادگی شناخته می شوند را فراهم سازد. روش: پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل محتوا کمی و با استناد به نتایج مستخرج از 37 پژوهش که در میان سال های 1372-1395 انجام شده اند دلایل عدم شکل گیری جوامع مختلط را در شهرهای ایران مورد بررسی قرار دهد. یافته ها: یافته ها نشان می دهند که به صورت کلی چهار عامل اقتصادی –اجتماعی، ترجیحات شخصی، بازار زمین و مداخلات و تصمیمات دولتی در عدم شکل گیری جوامع مختلط و بروز جدااُفتادگی های جغرافیایی و جامعه شناختی دخیل هستند که سهم عوامل اقتصادی – اجتماعی و مداخلات دولتی بیشتر از سایرین است. همچنین با بررسی رابطه همبستگی بین عوامل چهارگانه مشاهده می شود که این مداخلات و سیاست های دولتی است که با تأثیراتی که بر زندگی مردم دارند آنها را به جدایی بر اساس ویژگی های اقتصادی و اجتماعی شان مجبور می کنند. توزیع نامتعادل کالاها و خدمات، سیاست های تبعیضی و عدم رسیدگی به روستاها و بروز پدیده مهاجرت از جمله مهمترین عوامل بروز جدااُفتادگی هستند که می توان نقش دولت را در آنها دید. نتایج: بنابراین مهمترین چالش پیش روی شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای ایران را می توان مداخلات و تصمیمات دولتی ای دانست که ضمن اثرگذاری بر عوامل اقتصادی – اجتماعی و بازار زمین و مسکن، شهرها و شهروندان را نیز تحت تأثیر خود قرار داده اند.
تحلیلی بر شاخص های مؤثر بر احساس عدم امنیت در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امنیت یکی از ارکان اساسی دست یابی به یک جامعه سالم و داشتن شهرهای پایدار می باشد. از جمله تبعات فضاهای فرسوده در شهرها، کاهش امنیت و مهم تر از آن کاهش احساس امنیت در بین شهروندان می باشد، بررسی این فضاها و ارزیابی اثرات آنان بر احساس امنیت شهروندان ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در ایجاد احساس امنیت در بافت محلات فرسوده شهر دوگنبدان می باشد. روش: نوع تحقیق، کاربردی و توصیفی تحلیلی است. شیوه جمع آوری اطلاعات نیز اسنادی پیمایشی است. حجم نمونه شهروندان بر اساس جدول کرجشس و مورگان 389 نفر بدست آمده است و برای جامعه کارمندان ادارات 120 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های مورد نیاز به شیوه پیمایشی بااستفاده از پرسش نامه جمع آوری و با روش های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تی) با بهره گیری از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از داده های بدست آمده از جامعه آماری کارمندان حاکی از نقش برجسته عامل مدیریت شهری که بالاترین میزان میانگین 4.54 را به خود اختصاص داده و کمترین میزان میانگین 4 و 4.20 که به ترتیب متعلق به ضعف عدالت اجتماعی و قوانین موجود در جامعه می باشند. همچنین اطلاعات بدست آمده از شهروندان در این منطقه حاکی از نقش مؤثر عامل ضعف عدالت اجتماعی دارای بالاترین میزان میانگین 4.14 و در رتبه بعدی نقاط کور و غیرقابل تردد با امتیاز 4.07 و کمترین میزان میانگین 3.45 که متعلق به قوانین موحود در جامعه می باشند. نتایج: مقایسه بین پژوهش های گذشته و پژوهش حاضر نشان می دهد که، از بین پژوهش های صورت گرفته درباره موضوع امنیت اجتماعی در فضاهای شهری، نتایج پژوهش کیانی و همکاران (1392) که تحلیل و اولویت بندی راهبردهای امنیت محیطی فضاهای شهر زابل می باشد هم راستا می باشد. بیشترین و بالاترین اولویت جهت توجه به مسائل امنیت محیطی فضاهای شهر زابل مربوط به کارکرد فرهنگی اجتماعی (با امتیاز نرمال شده 0.539 در خوشه عملکردی / کارکردی مؤثر بر امنیت فضاهای شهری) فشردگی بافت با امتیاز نرمال شده 0.353 در هر خوشه می باشد.
بررسی اثرات کاربری های صنعتی-کارگاهی در مبادی ورودی شهر(مورد شناسی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جای گیری نامناسب و سازمان نیافته برخی از فعالیت های صنعتی، تولیدی و خدماتی در فضاهای شهری، در سلامت جسمی و روانی شهروندان و همچنین در سیما و منظر شهرها تأثیر نامطلوب می گذارد. هدف این مقاله، مطالعه وضعیت موجود و سنجش نگرش شهروندان درباره اثرات کارگاه ها و کاربری های صنعتی بر مبادی ورودی شهر گرگان (ورودی های شرقی، غربی و شمالی) است و با الهام از مبانی نظری تحقیق و بومی سازی آن در قالب چهار بُعد زیست محیطی، کالبدی، سیما و منظر شهری و ترافیکی انجام شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری داده ها با انجام تحقیقات میدانی، پیمایشی و با استفاده از ابزارهایی چون مشاهده و پرسشنامه انجام شده است. نمونه آماری شامل 384 نفر از ساکنان این ورودی هاست که به روش احتمالی طبقه بندی شده انتخاب شده اند. به منظور بررسی نرمال بودن داده ها، از آزمون هاای آماری کولموگوروف-اسمیرنوف و شاپیرو-ویلک در نرم افزار SPSS استفاده شد و به دلیل غیر نرمال بودن داده ها، از آزمون ناپارامتریک دوجمله ای (باینومینال)[1] استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از نظر شهروندان، کارگاه ها و کاربری های صنعتی مستقر در ورودی های شرقی و غربی تأثیرات نامطلوبی در وضعیت زیست محیطی این ورودی ها دارند؛ در حالی که در ورودی شمالی، این تأثیر نامطلوب نسبتاً کمتر است. در رابطه با اثرات کالبدی، نتایج در دو ورودی شرقی و غربی نشان دهنده تأثیر نسبتاً زیاد است؛ ولی در ورودی شمالی، تفاوت میانگین با نقطه انقطاع (3) معنی دار نیست. در رابطه با تأثیر برروی سیما، منظر و ترافیک، در ورودی های شرقی و غربی تأثیر نسبتاً زیاد است؛ درحالی که در ورودی شمالی تأثیر کمی می گذارند. این نسبت تأثیرگذاری منطقی به نظر می رسد؛ زیرا تعداد کارگاه ها و کاربری های صنعتی در ورودی شمالی نسبت به ورودی های دیگر ناچیز است. نتایج به دست آمده، با نتایج پیشینه تحقیق مقایسه شد. نتایج نشان داد که تصمیم گیران در برنامه ریزی های گذشته، اهمیت و ارزش منابع طبیعی و محیط زیست را نادیده گرفته اند و بسیاری از صنایع بدون توجه به ملاحظات زیست محیطی، طراحی و بهره برداری شده اند. جانمایی های نامطلوب و بدون برنامه صنایع و کارگاه ها و بی توجهی به آیین نامه های منطقه بندی و کاربری زمین، ازجمله مشکلات ریشه ای شهرهای مورد مطالعه بوده است. نتایج این تحقیق مشکلات مشابه را در ورودی های شهر گرگان تأیید می کند. [1]. Binomial test
ارائه الگوی تدوین پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
47 - 62
حوزههای تخصصی:
پروژه های متفاوت، پیامدهای متفاوتی بر زندگی مردم دارند که این پیامدها باید بررسی و مشخص شوند. مطالعات تأثیرات فرهنگی پروژه ها، به منظور تحلیل پیامدهای یک طرح توسعه ای جهت تعدیل و تخفیف پیامدهای منفی و افزایش پیامدهای مثبت صورت می پذیرد و در عین حال چارچوبی برای مدیریت تغییرات فرهنگی و ابزاری برای تصمیم سازی درباره این عوامل است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی شاخص ها، ابعاد و مؤلفه ها، برای ارائه الگوی تدوین پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی شهر اصفهان می باشد. در این راستا از روش تحلیل محتوای کیفی در بخش کیفی، و روش تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی در بخش کمی برای تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس یافته ها، ابعاد پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی شهر اصفهان، ذیل هشت موضوع اصلی دسته بندی شدند: روابط اجتماعی (تنوع قومی و گروهی، و تعاملات اجتماعی)، خلاقیت (زیرساخت های شهری نوآورانه)، آینده نگری (شهر آینده، و شهر هوشمند)، هویت (هویت ایرانی، هویت اسلامی، هویت انقلابی و مزیت رقابتی شهر اصفهان «گردشگری»)، امنیت (امنیت فیزیکی، و امنیت ذهنی)، عدالت، جذابیت (عناصر طبیعی و عناصر غیر طبیعی) و نمادها و نشانه ها (تأثیر عناصر عینی، و الهام پذیری از فرهنگ غالب). مقادیر آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای همه متغیرها بزرگ تر از 7/0 بود و همچنین مقدار روایی همگرا نیز برای همه متغیرها بزرگ تر از 5/0 محاسبه شد، و در نهایت بر اساس شاخص های برازش، الگوی نهایی تأیید شد. با توجه به اهمیت مفهوم پیوست فرهنگی در زمینه آکادمیک و همچنین به کارگیری آن در زمینه های مدیریت و برنامه ریزی شهری، نتایج پژوهش حاضر، بستری نظری و شناختی برای پژوهشگران علاقه مند به این حوزه مطالعاتی فراهم می آورد.
بررسی کارایی روش های طبقه بندی تصاویر ماهواره ای در ارزیابی تغییرات کاربری اراضی شهری با استفاده از بهینه سازی مقیاس در پردازش شی ءگرا (مورد: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
117 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های تهیه نقشه های پوشش گیاهی و کاربری اراضی، استفاده از داده های ماهواره ای و فرآیند طبقه بندی تصاویر است. با استفاده از تصاویرماهواره ای بررسی، شناخت و ارزیابی پدیده های مختلف و استخراج اطلاعات لازم برای برنامه ریزی منابع زمینی یا سایر مقاصد به سهولت انجام می گیرد. هدف پژوهش مقایسه میزان کارایی هفت روش رایج طبقه بندی نظارت شده داده های ماهواره ای در ارزیابی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده TM و OLIماهواره لندست و IRS و اسپات5 و کوئیک برد و ترکیب های رنگی متفاوتی از این تصاویر جهت استخراج کاربری های اراضی زراعی، مناطق مسکونی و مناطق آبی با استفاده از پردازش شی گرا می باشد. ابتدا نمونه های آموزشی در پنج کلاس کاربری به وسیله نرم افزار ایکاگنیشن با استفاده از بهینه سازی مقیاس سگمنت سازی با استفاده از ترکیب های رنگی متفاوت و ضرایب شکل و فشردگی استخراج شد. مقیاس مناسب جهت سگمنت سازی برای اراضی زراعی، مقیاس 50 ، برای عوارض انسانی 8 و در نهایت برای مناطق آبی 10 به دست آمد. سپس هر تصویر به طور جداگانه با استفاده از هفت روش طبقه بندی (مانند روش شبکه عصبی) و نمونه های مستخرج، طبقه بندی شده و میزان کارایی هر روش با محاسبه دو شاخص صحت کلی و ضریب کاپا بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان دهنده میزان دقت هر یک از روش های طبقه بندی بوده که شبکه عصبی با دقت کلی 475/94 و ضریب کاپای 095/92 به عنوان دقیق ترین روش طبقه بندی انتخاب شد. این نتایج نشان می دهد که برداشت نمونه های تعلیمی با دقت مناسب از طبقات موجود در تصاویر و همچنین بررسی میزان احتمال تعلق هر یک از پیکسل های تصاویر ماهواره ای به این طبقات، به خوبی می تواند در طبقه بندی گروه های موجود در منطقه مفید واقع شود.
استخراج سازوکار ادراکی قرارگاههای رفتاری در فضاهای شهری با استفاده از پایش مکانی مطالعه موردی: میدان آرامگاه بوعلی سینای همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
97 - 108
حوزههای تخصصی:
نگاهی گذرا به عرصه های عمومی شهری اهمیت میدان به عنوان محیطی مصنوع در شهر را به ذهن متبادر می سازد. محیطی که بیش از آن که نقش گره را در معادلات شهری بازی کند، به عنوان مکانی برای حضور اقشار مختلف جامعه و عرصه عینی بروز تعاملات اجتماعی پایدار، بستری برای همزیستی مسالمت آمیز شهروندان و محلی برای گذران اوقات فراغت مردم شناخته می شود. توسعه های شهری اخیر، وسعت گرفتن شهرها و افزایش حضور وسایل نقیله شهری میدان ها را تنها به گره هایی در راستای حل ترافیک موجود شهر بدل ساخته است. در حالی که نخستین بار میدان فقط برای انسان، حضور و ایجاد روابط اجتماعی در عرصه های شهری پدید آمد. نادیده گرفتن رابطه انسان و محیط به خصوص در میادین شهری که نقشی پر رنگ در فضاهای شهری برعهده دارند از یک سو و جلوگیری از بی استفاده ماندن فضاهای شهری، تبدیل شدن عرصه های شهری به فضاهای نگاشتی( عقلی و مهندسی) و عمدتاً گره های ترافیکی در سطوح شهرها از سوی دیگر ضرورت پژوهش حاضر را روشن می سازد. بررسی رابطه میان استفاده کنندگان و ویژگی های محیطی به دلیل یافتن راه حل های طراحی از الگوهای قرارگاه های رفتاری و کاربست آن در راستای طراحی های هوشمندانه آتی در پروژه های شهری از اهداف اصلی این تحقیق است. روش تحقیق به کار گرفته شده کاربردی است که مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات غیر درگیرانه محیطی و پیمایشی است. برداشت های میدانی که از مشاهده حضوری ادراک رفتار استفاده کنندگان به دست آمد، به وسیله نرم افزار SPSS 22 کمی شده و مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت. نتایج نشان می دهد، مردم به طور مساوی درگیر ابعاد اجتماعی و فیزیکی میدان بوعلی سینا هستند. استفاده کنندگان صحنه ها و قرارگاه های رفتاری را که شرایطی مناسب برای گردهم آمدن، ایجاد رفتارهای اجتماعی، محملی برای دیدار دوستان، آشنایان و افراد غریبه و فعالیت های متنوع و دارای معنای خاص و متحد باشند را ترجیح می دهند.
تبیین مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء کیفیت محیطی در بافت تاریخی شهرها (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر شیراز )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
1 - 12
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهری به عنوان بخشی از کیفیت زندگی، از مباحث کلیدی در حوزه ی مطالعات شهری است که با رشد سریع شهرها و تمرکز جمعیت و فعالیت دست خوش تغییر قرار گرفته است. در رابطه با بافت های تاریخی شهرها این امر از اهمیت بیشتری برخوردار است و در این نوع بافت، بسیاری از فضاها دچار فرسایش شده و مؤلفه های کیفی آن دچار نقصان است. بنابراین توجه به کیفیات محیطی بافت های تاریخی یکی از مهم ترین عوامل در شناسایی محدوده ها هدف جهت مداخله در آن هاست. تحقیق حاضر نیز تبیین مؤلفه های موثر بر ارتفاء سطح کیفی بافت های تاریخی در محدوده منطقه 8 کلانشهر شیراز می باشد. تحقیق کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی آماری تحقیق ساکنین منطقه هشت شهر شیراز می باشد، جمعیت این منطقه بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن برابر 9767 نفر و حجم نمونه نیز براساس فرمول کوکران برابر 369 نفر محاسبه شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های پرسشنامه ای از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل عاملی تأئیدی و آزمون فریدمن کمک گرفته شد. نتایج بررسی میزان رضایت شهروندان از کیفیت زندگی در منطقه هشت کلانشهر شیراز نشان داد در بیشتر شاخص های مورد بررسی میانگین رضایتمندی ساکنین کمتر از میانگین متوسط (3.5) می باشد. محاسبه بار عاملی متغیرهای و شاخص های تحقیق با کمک روش دلفی و نرم افزار SPSS نیز نشان داد؛ پنج عامل کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و بصری دارای بار عاملی بر روی کیفیت محیط می باشند. بارهای عامل محاسبه شده برای بیشتر عامل های فوق بیشتر از 6 محاسبه شده که نشان دهنده بالا بودن بار عاملی این شاخص ها در سنجش کیفیت محیطی بافت قدیم شیراز می باشند.
ارزیابی نقش پارک های شهری در پایداری اجتماعی شهرها نمونه موردی (پارک آزادی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
113 - 128
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضای سبز شهری از مهم ترین عوامل موثر در شکل دهی به پایداری اجتماعی و همبستگی فضاهای شهری می باشند. ولی عواملی مانند مشکلات زندگی شهری، ایمنی پارک و فضای سبز ، امنیت و متناسب نبودن امکانات مورد نیاز برای گروه های مختلف سنی و جنسی در این مکان ها از جمله عوامل کاهش تمایل شهروندان برای استفاده از این عرصه ها می باشد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی است که مبتنی بر کسب حقایق و تجزیه و تحلیل علل آن ها می باشد. حجم نمونه آماری با توجه به میزان جذب جمعیت پارک آزادی در شلوغ ترین روزهای سال، نمونه آماری متناسب که قابلیت تعمیم داشته باشد، 150 نمونه محاسبه گردیده و در راستای حذف اثر مقادیر بی پاسخ احتمالی تا 170 نفر افزایش پیدا کرد. در این پژوهش با توجه به بستر مناسب پارک آزادی در زمینه اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی آن ، متاسفانه کارکرد آن در زمینه اجتماعی و فرهنگی بسیار ضعیف می باشد و با توجه به جمع آوری اطلاعات از کاربران مراجعه کننده به پارک و تجزیه و تحلیل آن از طریق نرم افزار SPSS ، معضلات و مشکلات پارک آزادی در پایداری اجتماعی از دید کاربران به نتایجی دست پیدا کرد که در سه ویژگی ادراکی ، کالبدی و فضایی دسته بندی شد. این ویژگی ها شامل پیامدهای اجتماعی ، کنش متقابل اجتماعی ، برابری و تنوع اجتماعی و امنیت اجتماعی و عوامل کالبدی فضایی آن مربوط به نحوه مدیریت پارک ، روشنایی پارک ، امنیت در مسیر های عبوری ، جایگاه آب آشامیدنی ، تجهیزات زمین ، تجهیزات صوتی و استراحتگاه کاربران می باشد، که بر اساس آنها راهکارهای موثر در جهت اهداف پژوهش و ارتقاء نقش پارک های شهری در پایداری اجتماعی شهری ارائه گردیده است.
ارزیابی مکانی دسترسی به فضاهای باز شهری در مقطع زمانی پس از زلزله با استفاده از الگوریتم های بهینه سازی هاب و ژنتیک (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
311 - 331
حوزههای تخصصی:
آگاهی از وضعیت دسترسی به فضاهای باز شهری برای اسکان موقت پس از زلزله، از مواردی است که می تواند در مدیریت بحران بسیار حیاتی باشد. شناسایی این نقاط پیش از وقوع زلزله سبب می شود مدیران در مقطع زمانی ناپایدار و غیرقطعی پس از زلزله تصمیم گیری منطقی داشته باشند. همچنین این مسئله تأثیر محدودیت های خاص مکانی و زمانی آن مقطع را کم رنگ تر می کند. در مطالعه حاضر، به ارزیابی چگونگی دسترسی شهروندان شهر گرگان به فضاهای باز شهری پرداخته شده است. بدین منظور از الگوریتم ژنتیک برای حل مسئله ای مکان محور که داده های ورودی آن از GIS گرفته شده، استفاده شد. در زمینه تخصیص بهینه مکان در محیط GIS، دو سناریوی سخت گیرانه و سهل گیرانه با اعمال و بدون اعمال محدودیت انسداد راه مدنظر قرار گرفتند؛ از این رو برای سناریوی اول 48 قطعه و برای دیگری 153 قطعه زمین به عنوان زمین هایی با قابلیت بالقوه اسکان موقت درنظر گرفته شد. در زمینه حل مسئله تخصیص با استفاده از الگوریتم ژنتیک نیز با اعمال تغییرات در پارامترهای حل مسئله و در قالب دو سناریوی فوق، شش گزینه مختلف انتخاب شدند که کمترین مقدار هزینه انتقال جمعیت از مراکز بلوک های جمعیتی را به فضاهای باز داشتند. با پذیرش احتمالی بودن شرایط پس از وقوع زلزله، نتایج کلی پژوهش نشان می دهند در صورت وقوع زلزله شدید با احتساب انسداد راه در حالت سخت گیرانه، 24 و در حالت سهل گیرانه، 35 درصد از جمعیت به فضاهای باز دسترسی دارند. این موضوع در سناریوی سهل گیرانه به ترتیب 35 و 47 درصد خواهد بود. نتایج حل مسئله هاب با استفاده از الگوریتم ژنتیک نیز مشابه حالات سهل گیرانه و سخت گیرانه بدون احتساب انسداد راه است.
تحلیل ملزومات فرایندیِ مدیریتی در هوشمندسازی شهر (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: اگرچه تحقیقات زیادی در خصوص شهر هوشمند، در دنیا و حتی در ایران صورت گرفته؛ اما همچنان پروژه های هوشمندسازی شهرها در برخی از این کشورها و از جمله ایران عقیم مانده است. هنگامی که این تعاریف در یک ظرف واحد مورد بررسی مجدد قرار می گیرند، وجود خلأ هایی در آنها به نظر می رسد. از آنجا که این تعاریف و بررسی هایِ دارای خلأ، مبنای نظری بسیاری از کارهای عملیاتی در هوشمندسازی شهرهای جهان سوم قرار گرفته، لذا خود، عامل بسیاری از عقیم سازی این پروژه هاست. روش: این تحقیق توسعه ای که با نگاهی آینده نگارانه با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه ای) انجام شده است. یافته های آن به دو بخش مروری و تحلیلی – توصیفی تقسیم بندی می شود. یافته ها: در ایران یکی از مسائل مبتلابه هوشمندسازی شهرها، نبود فرآیند و غیرسیستماتیک عمل کردن در مسیر هوشمندسازی است. در این تحقیق نیز از نگاه کارشناسان، هیچکدام از الزامات فرایندهای اساسی ده گانه در مدیریت هوشمند شهر کرمان در نظر گرفته نشده است. فرآیندهایی که ضمانت سیستماتیک عمل کردن در اجرای پروژه های هوشمندسازی دنیاست. نتایج: بنابراین لازم است مدیریت شهری کرمان با هدف کمک به تسریع هوشمندسازی با دعوت از متخصصان امر در بخش های دولتی و خصوصی فرآیندسازی را در سرلوحه اقدامات هوشمندسازی خود قرار دهند. توجه به نقش های اصلیِ کارکردی شهر در ارائه فرآیندهای مدیریتی هوشمندسازی آن بسیار مؤثر خواهد بود که این مهم نیز، نیازمند مطالعات عمیق تر است.
تحلیل پراکنده رویی شهر کرمان با استفاده از داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: با افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین در جهان، شهرها، تبدیل به مکان هایی با تمرکز بالای جمعیتی گشته اند که به تبع آن، رشد کالبدی شهری نیز دستخوش این تغییر می باشد. به همین دلیل، اندازه گیریِ میزانِ این رشد، به منظورِ تحلیل اثرات آن بر زندگی شهری، امری ضروری است. روش: این مقاله، با بهره گیری از داده های سنجش از دور، طی 9 دوره بین سال های 1352-1397، به ارزیابی میزان پراکنده رویی شهر کرمان می پردازد. برای این منظور، 10 تصویر از ماهواره های لندست 8، 7، 5، 2و 1، به فاصله ی زمانی 5 سال از یکدیگر انتخاب شد، و پس از انجام آماده سازی آن ها در نرم افزار «اِنوی»، نسبت به استخراج مساحت ساخته شده، در سال های مختلف اقدام شد؛ و با استفاده از شاخص های درجه آزادی و درجه پراکندگی، درجه نیکویی رشد شهری، محاسبه گردید. همچنین، بر روی تصاویر، به منظورِ تجزیه و تحلیل جهات توسعه، 8 مثلثِ هم مساحت، در 8 جهت جغرافیایی تعیین گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین ساخت وساز، طی سال های 1392-1397، و کمترین ساخت وساز بین سال های 1372-1377 رخ داده است. در حالی که در کل دوره 45 ساله، بیشترین ساخت وساز در بخش غربی شهر و کمترین آن در بخش شمالی شهر می باشد. با این وجود، بیشترین پراکنده رویی طی سال های 1387-1392، و کمترین آن، در بین سال های 1352-1355 رخ داده است. همچنین، در کل دوره 45 ساله، پراکنده رویی در جهت شرقی شهر بیشترین و جهت شمال شرقی کمترین میزان را داراست. نتایج: پراکنده رویی در شهر کرمان محرز است و شاخص های سنجشِ آن نیز، آشکارا، شدت این پراکندگی را نمایش می دهند.
بررسی پیامدهای توسعه کاربری اراضی شهری بر سکونتگاه های غیررسمی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل زنجیره ای مارکوف (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: در دهه های اخیر در اغلب کشورهای در حال توسعه با افزایش رشد شتابان شهری و مهاجرت روستاییان به شهر، سکونتگاه های غیررسمی گسترش بی سابقه ای یافته اند. می توان گفت یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در رشد پراکنده شهر کرمان تغییرات بدون برنامه کاربری اراضی بوده است. از این رو پیش بینی این تغییرات می تواند در تصمیم گیری های مدیریتی و برنامه ریزی های آینده این شهر نقش به سزایی داشته باشد. روش: با توجه به کارایی بالای مدل CA-Markov در پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، در پژوهش حاضر نیز از این مدل با هدف پیش بینی روند توسعه و تغییرات کاربری اراضی در سال افق 1406 بهره گرفته شد و از تصاویر ماهواره ای سال های 1368، 1379، 1387 و 1396 برای پیش بینی و آشکارسازی تغییرات استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان می دهد در نقشه پیش بینی سال 1406 مساحت سه کلاس، اراضی ساخته شده 10273 هکتار، زمین بایر 1229 هکتار و پوشش گیاهی 9983 هکتار خواهد بود. همچنین نقشه حاصل نشان می دهد که مساحت کلاس های زمین بایر و پوشش گیاهی به ترتیب به میزان 118 و 219 هکتار کاهش یافته است. همچنین کلاس اراضی ساخته شده نسبت به سال پایه (1396) تغییر چشم گیری نداشته است. نتیجه گیری: با توجه به کارایی بالای این مدل در پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، می توان از نتایج حاصل از آن در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های آینده شهر کرمان استفاده نمود.