فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
147 - 164
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار به مفهوم مدیریت یکپارچه پایداری اکولوژیکی و توسعه اقتصادی - اجتماعی به منظور دستیابی به بهبود شرایط انسانی می باشد. از طرفی هدف این پژوهش ارتقاء توانمندی ها در حوزه اجتماعی-فرهنگی و همچنین ارزیابی میزان تأثیر عوامل توسعه پایدار شهری بر آهنگ تغییرات فرهنگی و اجتماعی در جهت دهی به ارتباطات روستائیان با نظام شهری با بهره گیری از راهبرد های توسعه پایدار شهری می باشد. این پژوهش که در رسته پژوهش های کاربردی می باشد با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنان 34 آبادی از شهر شیراز و تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 363 خانوار از روستا های منتخب به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شده است. برای دسته بندی شاخص ها و امتیازدهی بر اساس پاسخ های دریافت شده از ساکنان منتخب از آزمون تحلیل عاملی و آزمون t زوجی استفاده شده است، نتایج بدست آمده بدین شرح است که بر اساس روش تحلیل عاملی مجموعا 74/0 درصد از واریانس را می پوشاند و همچنین در آزمون کرویت بارتلت با سطح 000/0 نشان دهنده کفایت نمونه گیری می باشد. ضریب آلفای کرونباخ برای شاخص های تایید شده در تحلیل عاملی شامل عوامل اجتماعی-فرهنگی 897/0، عوامل اقتصادی 925/0، عوامل زیست محیطی 844/0 و عوامل آهنگ تغییرات عوامل فرهنگی 898/0 می باشد و با استفاده آزمون T زوجی هر یک زیر شاخص های عوامل توسعه پایدار شهری به صورت جداگانه تأثیرگذار بر کاهش مهاجرت های روستا-شهری و کاهش آهنگ تغییرات فرهنگی می باشد.
ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت دانش در شهرداری های شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
67 - 85
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش یکی از حیاتی ترین عوامل بهبود عملکرد کارکنان، موفقیت یا شکست مدیران و مزیت رقابتی سازمان ها در هزاره سوم توسعه است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت دانش در مناطق شهرداری های شهر یزد است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات «کاربردی» است و با توجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های موردبررسی، رویکرد حاکم بر آن مجموعه ای از روش های «توصیفی – تحلیلی و همبستگی» است. جمع آوری اطلاعات و داده ها به دو صورت «اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه)» انجام پذیرفته است. مدیران، معاونین و کارشناسان شهرداری های شهر یزد (287 نفر) جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل می دهند، تعداد حجم نمونه 102 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. در این پژوهش برای تعیین پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار SPSS با مطالعات مقدماتی برای حجم 30 نمونه محاسبه شده و مقدار آلفا برای پرسشنامه مدیریت دانش برابر با 964/0 به دست آمده است و همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد آماری مدل سازی معادله های ساختاری (SEM) و آزمون تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شده است. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری حاکی از آن است که ضرایب رگرسیونی ساختار سازمانی، زیرساخت منابع انسانی و فرهنگ سازمانی نسبت به سایر زیر مؤلفه ها بالاتر است. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که دو مؤلفه فرهنگ سازمانی و مکانیسم و فرآیند که از عوامل مؤثر بر مدیریت دانش در همه شهرداری های شهر یزد در سطح 05/0 معنادار می باشند. نتایج آزمون دانکن نشان داد که شهرداری های مناطق (1، 2، 3 و 4) به لحاظ مدیریت دانش دارای کمترین میانگین رتبه ای می باشند؛ همچنین شهرداری های منطقه قدیم و منطقه جدید دارای میانگین رتبه ای بالاتری هستند. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت مدیریت دانش در همه شهرداری های شهر یزد پایین تر از حد متوسط است.
نقش مساجد در پایداری اجتماعی (نمونه موردی: مساجد شهر قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد به عنوان یک فضای شهری، همواره کارکردهای مختلفی را بر عهده داشته است؛ بطوریکه علاوه بر عبادت به عنوان مهمترین کارکرد آن، در امور فرهنگی، اجتماعی و آموزشی نیز فعال بوده است. مسجد به علت عرضه عملکردها و فعالیت های متنوع مذهبی و اجتماعی، از توانایی لازم برای تقویت تعاملات اجتماعی و گسترش شبکه های عملکردی و افزایش ظرفیت های اجتماعی برخوردار است. هدف این تحقیق، بررسی نقش مساجد در پایداری اجتماعی شهر قاین است. در این تحقیق، نقش مسجد در ارتباط با پایداری اجتماعی از منظر عدالت اجتماعی، مشارکت، آگاهی و همبستگی اجتماعی و رضایت از محله بررسی شده است. رویکرد پژوهش، کمی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر داده های کتابخانه ای و میدانی می باشد. به منظور توزیع پرسشنامه، نمونه ای به تعداد 100 نفر مورد بررسی قرار گرفت. جهت توزیع پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. تحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار spss کد گذاری گردید. از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و آزمون های آماری استنباطی از جمله آزمون تی تک نمونه ای و خی دو انجام شده است. بر اساس آزمون تی تک نمونه ای نتایج نشان می دهد که مساجد شهر قائن، در بهبود عوامل رضایت از محله، عدالت اجتماعی و مشارکت ایفای نقش می کنند؛ این در حالی است که نقش مساجد در بهبود همبستگی اجتماعی و ارتقاء آگاهی های مردم، چندان تاثیرگذار نبوده است. جهت تقویت آثار مساجد در بعد همبستگی و ارتقا آگاهی های مردم، پرر نگ تر شدن مساجد در این حوزه با توجه به اهمیت این، موضوعات پیشنهاد می شود.
تحلیل پایداری محلات شهری با تاکید بر نظام توزیع فضایی تسهیلات شهری، نمونه موردی: محلات منطقه یک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تحلیل پایداری محلات شهری با تاکید بر نظام توزیع فضایی تسهیلات شهری در محلات منطقه یک تهران می باشد.دسترسی به تسهیلات شهری یکی از فاکتورهای مهم پایداری محلات می باشد. فضاهای عمومی و تسهیلات شهری محله ای یک بخش حیاتی از زندگی روزانه ما در شهر را تشکیل می دهد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده است. محلات نیاوران، امام زاده، رستم آباد، نفت، ولنجک، دارآباد و قیطریه در منطقه 1 تهران با روش تصادفی به عنوان محدوده مورد بررسی. انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش اسنادی و استخراج نقشه کاربری ها و قطعات مسکونی محلات از سازمان های مربوطه انجام گرفت و در نهایت، با استفاده از GIS و منطق فازی، کیفیت دسترسی محلات نسبت به عناصر محله ای مشخص گردید. نتایج نشان داد محلات به طورکلی در دسترسی به امکانات محله ای با یکدیگر تفاوت اساسی دارند، هر چند در بعضی عناصر از جمله دسترسی به پارک در شرایط خوبی قرار داشته اند اما به طورکلی با شرایط مطلوب فاصله زیادی دارند.
نقش طرح معماری در ارتقای کیفیت زندگی مجتمع های مسکونی شهرهای جدید ایران(مطالعه موردی سه شهر اندیشه، پردیس، پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۱۵۷-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با باور براین که داعیه هر اثر معماری ارتقا کیفیت زندگی ساکنین است، به بررسی مولفه های طراحی در ارتقاء کیفیت زندگی می پردازد. در این تحقیق مفهوم کیفیت از طریق سنجش میزان رضایت ساکنین در مجتمع های مسکونی سه شهر جدید اطراف تهران (اندیشه، پردیس و پرند) بررسی شده است. در این راستا شاخص های عینی و ذهنی تحقیق تعیین شدند و مدل پژوهش طراحی شد. جهت سنجش مدل پیشنهادی 38۵ پرسش نامه در اختیار ساکنین قرار گرفت. پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و نرم افزار AMOS انجام گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ساکنین از شاخص های عینی طراحی مسکن که مربوط به کالبد و عملکرد فضاهای سکونتی است، رضایت نسبی دارند. بیشترین رضایت مربوط به جانمایی و نورگیری فضاهای نشیمن و اتاق های خواب بوده و بیشترین نارضایتی مربوط به مساحت آشپزخانه است. در مورد شاخص های عینی طراحی محله (بلوک ها) بیشترین رضایت در مورد ابعاد و جانمایی فضاهای ارتباطی و مشترک بوده و بیشترین نارضایتی ساکنین در مورد طراحی محوطه نظیر فضای سبز و نحوه دسترسی به پارکینگ ها ابراز شده است. در مورد شاخص های ذهنی، امنیت مهمترین عامل رضایت تعیین شد. روابط اجتماعی ساکنین با یکدیگر ضعیف بوده واکثر ساکنین حس تعلق به مکان را ندارند.
تولید فضاهای پیاده راهی و پایداری هویت و حس مکانی شهروندان مطالعه موردی: پیاده راه خیابان امام شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
29 - 42
حوزههای تخصصی:
پیاده راه های شهری واقع در بافت مرکزی شهرها به عنوان مرکز تنفس کالبدی و اجتماعی شهرها محسوب شده و اثرات هویتی –مکانی متعددی در توسعه پایدار شهر دارند. پژوهش حاضر به شیوه تبیینی- تحلیلی با ماهیت کاربردی به بررسی اثرات ایجاد پیاده راه های شهری در ارتقاء و حفظ هویت و حس مکانی شهروندان در بافت مرکزی شهر با نمونه موردی پیاده راه امام شهر زنجان پرداخته است. گردآوری داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای بوده است که داده های گردآوری شده در نرم افزار SPSS پیاده شده و با استفاده از آزمون آماری تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره گام به گام تجزیه وتحلیل داده ها صورت پذیرفت. شاخص های سنجش هویت و حس تعلق مکانی رد غالب 5 شاخص اصلی تنوع فرهنگی، دل بستگی مکانی، ایمنی و امنیت، حس خاطره انگیزی و سرزندگی فضا می باشد. نتایج حاصل نشان می دهد سطح شاخص های ایجادکننده هویت و حس تعلق مکانی در پیاده راه شهر زنجان از حد استاندارد بالا بوده و نزدیک به حد مطلوب می باشد. همچنین شاخص های هویت و حس تعلق مکانی باهمدیگر همبستگی با جهت مثبت و متوسط داشته و به طور پیوسته باهمدیگر عملکرد یافته اند. میزان اثر هرکدام از شاخص ها در ضریب رگرسیونی استاندارد نشده مشابه ولی در ضریب تعیین استانداردشده (مستقیم و خالص) متفاوت از هم می باشند. اثر شاخص های موردبررسی بر هویت و حس تعلق مکانی منجر به تعدد میزان و زمان حضور در فضای پیاده راه شده و مراودات اجتماعی را توسعه داده است.
ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر زیست پذیری شهری جزیره کیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در ادبیات توسعه، بر مفهوم جدیدی از آن در برنامه ریزی شهری تکیه و تأکید می شود و آن مفهوم توسعه پایدار در سال های اخیر است. تحقق توسعه پایدار در گرو برنامه ریزی توسعه ای در همه ابعاد زندگی شهری است. برای رسیدن به توسعه شهری راهکارها و نظریه های مختلفی از قبیل پایداری، کیفیت زندگی، رشد هوشمند، نوشهرگرایی و زیست پذیری مطرح شده است. میزان زیست پذیری هر شهر رابطه مستقیمی با وجود خدمات شهری، تراکم جمعیت، هویت مکانی، وجود فضای سبز، وضعیت اقتصادی ساکنان و سهولت دسترسی به امکانات و زیرساخت های شهری دارد. براین اساس، شاخص ها و معیارهایی برای سنجش میزان زیست پذیری شهرها معرفی می شوند. هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های تأثیرگذار در برنامه ریزی و توسعه شهری با رویکرد توسعه پایدار به منظور ارزیابی زیست پذیری جزیره کیش است. این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی حاصل از مصاحبه و پرکردن پرسشنامه انجام شده است. حجم نمونه این پژوهش 54 نفر از مسئولان و کارشناسان گردشگری، برنامه ریزی شهری و توسعه و عمران سازمان منطقه آزاد کیش و استادان و متخصصان سایر رشته های مرتبط با حوزه شهری و گردشگری را شامل می شود. نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون t تک نمونه ای محاسبه شده است. به منظور بررسی و مقایسه کیفیت شاخص های زیست پذیری در ابعاد سیاسی و مدیریتی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی از آزمون ANOVA استفاده شده است. نتایج نشان می دهد این آزمون در سطح اطمینان بالای ۹۵ درصد و (000/0 sig=) معنا دار است. به عبارتی می توان گفت حداقل میانگین یکی از ابعاد زیست پذیری با سایر ابعاد اختلاف معنا داری دارد. برای بررسی دقیق تر از آزمون تعقیبی دانکن استفاده شد. نتایج نشان می دهد ابعاد سیاسی، مدیریتی و ابعاد اقتصادی به ترتیب با میانگین های 79/2 و 93/2 با کمترین امتیاز و ابعاد زیست محیطی و ابعاد اجتماعی، فرهنگی با میانگین 19/3 و 22/3 در وضعیت مناسب تری از ابعاد مدیریتی و اقتصادی قرار گرفته اند؛ بدین معنا که کیش از نظر اجتماعی و زیست محیطی هنوز قابلیت زندگی دارد، اما از نظر مدیریتی و اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار ندارد. با توجه به منفی بودن اختلاف میانگین و توزیع فراوانی داده ها نتایج آزمون T نشان می دهد که درمجموع شاخص های زیست پذیری جزیره کیش در سطح مطلوبی نیستند.
تحلیل و ارزیابی روند توسعه فضایی کلانشهر شیراز در افق1410 با استفاده از مدل تحول زمین و تکنیک هلدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
123 - 136
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی، فشار فزاینده ای را بر زمین وارد نموده و تخریب زمین های پیرامون شهرها را موجب شده و از چالش های اساسی در برنامه ریزی شهری در دهه های اخیر بوده است. روش تحقیق توصیفی _تحلیلی می باشد و از لحاظ هدف، کاربردی است. جهت تحلیل روند توسعه فضایی کلان شهر شیراز، از تصاویر ماهواره ای سال های 1365 تا 1395 استفاده شده و برای مدلسازی تغییرات در سال1410، از پارامترهای مؤثر در توسعه شهر و مدل تحول زمین استفاده گردید. نتایج تحلیل تصاویر ماهواره ای برای سال های 1365تا 1395 نشانگر تغییرات فزاینده کاربری های کشاورزی و فضاهای سبز به کاربری اراضی ساخته شده می باشد. در دوره 30 ساله باعث تخریب بیش از 508 هکتار از فضای سبز و بیش از 3373 هکتار زمین زراعی شده است. نتایج حاصل از مدل هلدرن نیز در این دوره نشانگر آنست که 59 درصد رشد فیزیکی شهر مربوط به افزایش جمعیت شهر و41 درصد آن مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر شیراز بوده است. با ادامه این روند توسعه آتی شهر شیراز با مشکلات فزاینده زیست محیطی و اکولوژیکی مواجه خواهد شد، فضاهای سبز شهری و اراضی کشاورزی بیشتری در پیرامون شهر شیراز تا سال 1410 به زیر ساخت و ساز خواهد رفت و مشکلات موجود شهری دو چندان می گردد. همچنین بعد از 1410 برای توسعه شهری جدید نیاز به افزایش محدوده شهری و در نتیجه تخریب محیط زیست اطراف شهر و زمین های کشاورزی اتفاق خواهد افتاد.
ارزیابی و تحلیل نحوه پراکنش گونه های مختلف مجتمع های مسکونی بر اساس معیار سازماندهی فضا؛ نمونه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
155 - 174
حوزههای تخصصی:
ا افزایش جمعیت ساکن در شهرها و نیاز به فضاهای مسکونی در سال های اخیر، ضرورت وجود آپارتمان ها و مجتمع های مسکونی را غیرقابل انکار نموده است. این امر پژوهشگران را به لزوم شناخت دقیق تر اینگونه از فضاها و بررسی مشکلات و راه حل های موجود وادار نموده است. وجود دسته بندی ها و گونه شناسی های مختلف مسکن می تواند در امر طراحی و پژوهش، جهت انتخاب نمونه موردی مناسب راهگشا باشد. هدف از این پژوهش شناخت سازماندهی فضایی موثر بر شکل گیری مجتمع های مسکونی شیراز است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی است که از مطالعات کتابخانه ای و روش میدانی بهره برده است. برای این منظور کلیه مجتمع های مسکونی موجود در شهر شیراز که با شرایط این پژوهش سازگاری داشتند مورد مطالعه قرارگرفتند. با بررسی عکس هوایی، نقشه های ماهواره ای و جی ای اس، و بازدید میدانی انواع مجتمع های مسکونی از نظر مقیاس و ارتفاع دسته بندی شده و سپس طبق مطالعات انجام شده، انواع سازماندهی های موجوددر شهر شیراز تدوین گردیده است. در این میان پنج نوع سازماندهی در میان مجتمعهای شیراز شناسایی گردید که عبارتند از: منفرد، مرکزی، مجموعه ای، خطی و مختلط. در نهایت جداول مربوط به نحوه پراکنش بر اساس نوع سازماندهی، مقیاس و ارتفاع بدست امد. نتایج حاصل حاکی از آن است که سازماندهی حاکم بر ساخت مجتمع های مسکونی در شهر شیراز بصورت مجموعه ای می باشد که از این میان تمایل به ساخت مجموعه های نامنظم بیش از مجموعه های منظم است. پس از آن تمایل به ساخت مجموعه های خطی (نواری) بیش از دیگر گونه هاست.
شناسایی و اولویت بندی مهم ترین عوامل مؤثر در پیشبرد برنامه های مدیریت شهری در حوزه بافت فرسوده (مطالعه موردی: شهر ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
137 - 154
حوزههای تخصصی:
شهرها که یکی از سکونتگاه ها و مکان تجمع زیستی انسان از ابتدا تاکنون بوده اند، مجموعه ای از عوامل زنده و پویا هستند و ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ یک ﻣﻨﺒﻊ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﻄﺮﺡ می باشند. ﻧﻘﺶ و ﺟﺎیﮕﺎﻩ ﻣﺪیﺮیﺖ ﺷﻬﺮی ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺳکﻮنتگاه ﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﺑﺴیﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﻭ ﺗﻌییﻦ کننده بوده و امروزه در پی روند شتابان توسعه و تحولات شهری در کشور، فراهم سازی محیط زندگی متناسب با این تغییرات جزء جدانشدنی برنامه ریزی و مدیریت شهری شده است. در سال های اخیر به منظور پاسخگویی به این نیازها، بافت های فرسوده شهری که اصالت و هویت هر شهری بیشتر در آن متجلی می باشد، اهمیت عمده ای یافته و مورد توجه ویژه قرار گرفته اند. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی، ارزیابی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر فرآیند برنامه ریزی بافت فرسوده ماکو می باشد. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی بوده و ماهیت داده های آن کیفی است. بر اساس گردآوری داده ها نیز، اسنادی و پیمایشی بوده و روش تحقیق آن، تحلیل ساختاری است. داده های اولیه به منظور تحقق هدف پژوهش، 22 عامل و متغیر در قالب 5 دسته معیار می باشد که با استفاده از نرم افزار میک مک جهت شناسایی عوامل کلیدی و به کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی جهت اولویت بندی تحلیل گردیده اند. نهایتاً 11 عامل و متغیر شیوه مدیریت؛ طرح های ساماندهی، بهسازی و نوسازی بافت فرسوده؛ مدیران و نیروی انسانی متخصص؛ فراهم بودن زیرساخت ها و امکانات زیربنایی اولیه؛ هماهنگی دستگاه های اجرایی؛ مسکن و زمین؛ ظرفیت های اقتصادی-محیطی؛ محیط زیست و منابع اکولوژیکی؛ سرمایه گذاری (دولتی و خصوصی)؛ تحقیق و توسعه و مشارکت به عنوان عوامل کلیدی و پیشران فرآیند برنامه ریزی شناسایی گردیده و مبنای ارائه پیشنهادها و راهکارهایی جهت پیشبرد برنامه ها و دستیابی به اهداف آتی مدیریت شهری در حوزه بافت مذکور قرار گرفته اند.
بررسی مضامین فراگیر موثر در سیاست گذاری و آینده غذا در مناطق شهری
حوزههای تخصصی:
در مناطق شهری موضوع غذا با سایر چالش ها و مسایل شهرها آمیخته شده و ساختاردهی به موضوع را مشکل نموده است. نداشتن ساختار مناسب و پیچیدگی باعث گردیده که در این تحقیق با استفاده از دیدگاه های خبرگان مختلف به موضوع نگریسته شود. هدف این تحقیق عبارت است از تلاش عملی برای شناسایی مضامین و مقوله هایی که منجر به پایداری سیستم غذا در شهرها و بهره مندی نسل های آینده از این میراث طبیعی خواهد شد. داده های تحقیق از طریق مصاحبه با خبرگان گرداوری گردیده است. سوال تحقیق این است که با در نظر گرفتن سیستم غذا در مقیاس شهری و با هدف حرکت به سوی توسعه پایدار شهر از دیدگاه متخصصان غذا چه ایده های در خصوص سیاست گذاری، برنامه ریزی، هماهنگ نمودن مراکز، مسئولین و دست اندرکاران غذا و تغذیه، و اجرایی شدن سیاست ها قابل طرح است؟ و چگونه می توان این ایده ها را یکپارچه نمود. پژوهش حاضر مبتنی بر استفاده از دو روش تحلیل مضمون و مفهوم دیدگاه های چندگانه می باشد. برای انجام فرآیند تحلیل از نرم افزار اطلس. تی آی استفاده شده است. در این پژوهش در مجموع 392 مفهوم و 33 مقوله استخراج شده است. از مجموعه 33 مقوله 13 مقوله در زیر مجموعه دیدگاه سازمانی، 8 مقوله زیرمجموعه دیدگاه فردی و 12 مقوله زیر مجموعه دیدگاه فنی قرار گرفته اند. احصاء مضامین و مقوله های متنوع در خصوص موضوع غذا در مناطق شهری نشان می دهد که باید نسبت به مسئله غذا و تحولات مرتبط با آن در شهرها توجه بیشتری داشته باشیم تا قبل از غافلگیری، سیاست های قابل قبولی اتخاذ کنیم.
برنامه ریزی استراتژیک و راهبردهای بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
118-103
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی استراتژیک توسعه شهری رویکرد نوینی در برنامه ریزی و مدیریت شهری است که با اتکا به اصول توسعه پایدار شهری بر ترسیم چشم انداز، تدوین اهداف توسعه، رویارویی همه جانبه و سیستماتیک با مسائل اساسی شهر استوار است. یکی از استراتژیهای دستیابی به توسعه شهری، بازآفرینی پایدار بافتهای فرسوده شهری می باشد. در این پژوهش چارچوب برنامه ریزی استراتژیک به عنوان روش مناسب مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین استراتژی های بازآفرینی پایدار شهر کرمانشاه تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده است. در برنامه ریزی استراتژیک چندین مدل جهت دستیابی به توسعه پایدار شهری وجود دارد نظیر مدل برایسون، دیوید، دیکسون، گلکار و ...، در این پژوهش با بهره جستن از این مدلها، فرایند برنامه ریزی استراتژیک برای بازآفرینی بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه صورت گرفت. جهت تحلیل جدول SWOT و امتیاز دهی به عوامل درونی و بیرونی محیط با 15 کارشناس و خبره نظرسنجی و مصاحبه صورت پذیرفت و اولویت بندی استراتژیها با استفاده از مدل QSPM انجام گرفت. نتایج به دست آمده با توجه به خروجی مدل نشان داد "راهبرد محافظه کارانه" در برنامه ریزی استراتژیک بازآفرینی پایدار شهری میزان جذابیت بالایی داشته است. اولویت بندی راهبردهای بازآفرینی پایدار شهری در بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه براساس نظر کارشناسان و خبرگان در ماتریس QSPM ، مدیریت شهری یکپارچه و واحد، برنامه ریزی مشارکتی، تأکید ویژه بر توسعه درونی و میان افزای شهری، ارائه بسته های تشویقی، حمایتی و تسهیلات و معافیت ها، تاکید بر برنامه ریزی محله مبنا، ارتقای توانمندی های اجتماعی و اقتصادی شهروندان به ویژه گروه های آسیب پذیر، آموزش، گفتمان سازی، اطلاع رسانی و فعالیت های فرهنگی-ترویجی؛ ظرفیت سازی و نهادسازی جامعه مدنی از راهبردهای اولویت دار در بازآفرینی پایدار شهری در بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه می باشند.
بازخوانی رویکردهای منطقه گرایی در بناهای شاخص معاصر شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی، دیدگاهی انتقادی است که بر حفظ خصوصیات مکان تأکید داشته و نوعی فلسفه ی ارجاعی در برقراری هماهنگی میان مردم، دست ساخته های آنها و طبیعت به شمار می رود. این رویکرد تلاش می کند تا با بی مکانی در مدرنیسم از طریق بکارگیری نیروهای متنی برای بدست آوردن معنا و حس مکان مقابله نماید و در صدد پر نمودن این خلاء است که ریشه در شکاف میان اندیشه و احساس در طول سده اخیر دارد. این مقاله تلاش دارد تا اهمیت این بحث و ابعاد مختلف آن و سنتزی که تحت عنوان منطقه گرایی ارائه شده را نشان دهد و اینکه چگونه این بخش از مفاهیم با ابعاد مختلفش با گفتمان های محلی از یکسو و چالش های جهانی از دگرسو شکل گرفته است. لذا مرور ویژگی های منطقه گرایی مبتنی بر آراء پیشگامان این جنبش و رویکردهای آن بواسطه نقش میانجی آن بین سنت و مدرنیسم در بناهای معاصر مشهد می تواند انتظامی برا ی بحران مکان در مشهد قلمداد شود، به طوری که هدف اصلی این نوشتار را شکل می دهد. طراحی پژوهش، برمبنای روش تحقیق ترکیبی کیفی و کمی مبتنی بر منطق قیاسی و از طریق مطالعات کتابخانه ای و موردپژوهی شکل گرفته است. 27 اثر از بناهای شاخص شهر مشهد که رویکرد میانجی گرایانه ای به تقابل سنت و مدرنیته داشته اند به عنوان جامعه آماری انتخاب و از طریق پرسشنامه که به صورت طیف پنج گزینه ای لیکرت تنظیم و توسط 25 نفر از کارشناسان حوزه منطقه گرایی مشهد بکار گرفته شده و در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های موردپژوهی حاکی از عدم سازگاری اصول منطقه گرایی در مشهد با نیازهای دوره معاصر است چرا که بیشتر تبدیل به الحاقات نمادین و تاریخی روی پوسته مدرن گشته و می توان آن را بدترین شکل منطقه گرایی دانست که به پوسته ای تاریخی تبدیل شده و در آن تصاویری از سنت گرایی با تقلیدی از کلیشه های گذشته ترکیب و بر روی بدنه ساختمان های مدرن کشیده شده است.
بررسی و تحلیل تطبیقی اثرات شاخص های پایداری در محلات شهری مطالعه موردی: شهر جدید رودیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرهای کوچک همواره به عنوان یکی از سیاست های عمده در امر برنامه ریزی کشورهای درحال توسعه بوده است. تحلیل شاخص های پایداری محلات شهری برای برنامه ریزان شهری امری مهم تلقی می گردد. هدف از پژوهش حاضر سنجش و تحلیل سطح پایداری کالبدی، اقتصادی، زیستی، اجتماعی و امنیتی محلات شهری می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد ساکن در شهر رودیان، در سال 1395 بود که از بین آن ها 359 نفر از افراد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. بدین جهت یک نمونه اولیه شامل 40 پرسشنامه در بین جامعه موردنظر پیش آزمون گردید و سپس با استفاده از داده های به دست آمده از این پرسشنامه ها و به کمک نرم افزار آماری SPSS میزان ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. این روش هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری خصیصه های مختلف را ارزیابی می کند. در ادامه به منظور تجزیه وتحلیل داده های حاصل از عملیات میدانی از آزمون آماری t تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری، از تحلیل واریانس برای مقایسه گویه ها در قالب نرم افزار SPSS و از مدل های تصمیم گیری ترکیبی WASPAS جهت رتبه بندی استفاده شده است. از یافته های این پژوهش می توان به این نتیجه رسید که محلات شهر رودیان ازنظر شاخص های توسعه پایدار محله ای متفاوت می باشند، شاخص های پایداری می تواند در ساماندهی محلات شهری اثرگذار باشد، محلات شهر رودیان ازنظر جمعیت و مساحت تفاوت های قابل ملاحظه ای با یکدیگر دارند و با شناخت مشکلات محلات و بهبود بخشیدن به آن ها و با قوت بخشیدن به شاخص های محله ای می توان به ساماندهی مناطق شهر دست یافت. نتایج این بررسی نشان می دهند عوامل اجتماعی کالبدی در توانمند کردن محلات شهر رودیان نقش بسزایی دارند بنابراین رشد امنیت، خدمات، کیفیت زندگی، مشارکت و دسترسی در ای ن محلات درگرو س امان دهی کالبدی آن ها اس ت که در جریان آن راهبرد توانمند کردن اجراشدنی است.
بررسی و ساماندهی فضایی دستفروشان منطقه 10 شهر تهران با تأکید بر نواحی مسئله دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
36 - 47
حوزههای تخصصی:
دستفروشی پدیده ای اجتماعی- اقتصادی جهانی است، ولی در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه به دلیل شرایط خاص اقتصادی اجتماعی نمود بیشتری دارد. بنا بر مقتضیات مدیریت شهری، توجه به این موضوع و ساماندهی دستفروشان به عنوان بخشی از مکانیسم و فرایند عرضه کالاها و خدمات به شهروندان، امری ضروری و مهم است. در پژوهش حاضر که با موضوع ساماندهی دستفروشان منطقه 10 شهر تهران به انجام رسیده ، تلاش شده است به منظور ساماندهی دستفروشان برای تأمین یکی از مؤلفه های حقوق شهروندی و جلوگیری از ایجاد فضای ناهنجاری های شهری (محیطی، اقتصادی، اجتماعی و...) ضمن شناخت دقیق ریشه های موضوع و عوامل مؤثر بر بروز و گسترش این پدیده، راهکارهای حل مسئله و مدیریت موضوع نیز ارائه شود. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی توصیفی است که با اتکا بر بررسی های میدانی (مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه) و با استفاده از تحلیل های آماری (spss) و فضایی (GIS) به بررسی موضوع مطالعه شده پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد شهروندان قیمت کمتر و در دسترس بودن کالا و خدمات را دلیل اصلی خرید از دستفروشان می دانند، به طوری که متناسب با نوع کالا و خدمات مورد تقاضا، تفاوت هایی نیز در این زمینه ملاحظه می شود. ضمن اینکه اقدامات قهری و سلبی در مواجهه با این موضوع نتایج درخور توجهی در پی نخواهد داشت و فقط با مدیریت صحیح فرایندها و مکانیزم های مترتب بر این موضوع می توان انتظار نتایج مثبت را داشت.
بررسی تأثیر مشارکت روستاییان در فرایند مدیریت پسماندهای روستایی (مورد شناسی: بخش نیمبلوک، شهرستان قاینات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش رفت و آمد در مکان های روستایی برای زندگی و گذراندن اوقات فراغت به ویژه در فصل بهار و تابستان، باعث وجود حجم انبوهی از زباله های پراکنده در روستاها شده و از طرفی منجر به بحران جدی و جدیدی در سکونتگاه های روستایی شده است. این مسئله ضرورت حفظ محیط زیست را در روستا از طریق مدیریت پسماند دو چندان می کند؛ ازاین رو هدف پژوهش، یافتن راهکارهایی برای افزایش مشارکت مردم روستا در فرایند مدیریت پسماند در بخش نیمبلوک، شهرستان قائن است. پژوهش حاضر برای رسیدن به هدف ذکرشده از روش شناسی بر مبنای ماهیت روش، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی از طریق شیوه مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش در منطقه روستایی بخش نیمبلوک پرداخته شد. در این تحقیق روستاهای که بیشتر از 70 خانوار هستند، به عنوان روستاهای نمونه تحقیق انتخاب شده اند. حجم جامعه برابر با 2555 خانوار است که بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 160 سرپرست خانوار روستایی با میزان خطای 0.075صدم محاسبه شد. داده ها و اطلاعات پژوهش با کمک پرسشنامه گردآوری شدند و برای تحلیل آن ها از نرم افزار smart pls2 و spss، و برای اولویت بندی روستاها از نظر میزان مشارکتشان در مدیریت پسماند از مدل VIKOR استفاده شد. نتایج یافته های به دست آمده در این رابطه نشان داد که با توجه به سطح معناداری کمتر از 0.05 و اینکه کران های بالا و پایین تمام مؤلفه ها مثبت بوده، بنابراین تفاوت آماری معناداری بالاتر از حد متوسط مورد تأیید است و فرض H1 تأیید می شود.
بررسی و شناخت اثر خارخانه بر میزان سرعت باد در مسکن بومی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نقاط بادخیز ایران، منطقه سیستان است و وزش باد در این منطقه تأثیر فراوانی بر روی ساخت وسازهای روستایی گذاشته و الگوهای منحصربه فردی را ایجاد کرده است. خارخانه های ساخته شده توسط معماران بومی سیستان یکی از الگوهایی هستند که درجهت تعدیل اوضاع جوّی به خصوص سرعت جریان باد در معماری بومی این منطقه شکل گرفته اند. تاکنون تحقیقاتی در مورد شناخت اثر خارخانه بر میزان سرعت باد و شرایط بهینه آن در مسکن بومی سیستان انجام نگرفته است؛ ازاین رو این مقاله میزان سرعت باد را در داخل فضای مسکن بومی دارای خارخانه اندازه گیری و شرایط آسایش انسانی را با فضای مشابهی که بدون خارخانه است، مقایسه کرده و به نوعی دنبال بهینه ترین سرعت باد درجهت دستیابی به آسایش حرارتی ساکنان مسکن بومی سیستان بوده است. در مقاله حاضر از روش پژوهش اندازه گیری میدانی بر روی دو گونه اتاق کاملاً مشابه دارای خارخانه و بدون خارخانه و همچنین نقطه ای به عنوان مبنا در بیرون بنا، طی گرم ترین روزهای سال در تیر 1398 و با فواصل زمانی 3 ساعته استفاده شده است و برای تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی توسط نرم افزار اِکسِل استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داده است که با توجه به برهم کنش سرعت جریان باد و دمای هوا برای رسیدن به آسایش حرارتی، در دمای کمتر از 5/32 درجه، جریان هوا تأثیر مثبت و در دمای بیش تر از آن اثر منفی بر آسایش حرارتی دارد؛ حال آنکه مطابق با تحلیل داده های میدانی، میانگین دمای هوا در فضای بیرون و اتاق بومی بدون خارخانه در تابستان بیش از 5/32 درجه سانتی گراد است و جریان باد در این دو مکان اثر منفی دارد؛ در حالی که در اتاق دارای خارخانه، دما در تمام ساعات شبانه روز زیر 30 درجه سانتی گراد است و جریان هوای حدود 1 متر بر ثانیه در این فضا اثر بسیار مثبتی بر آسایش افراد داشته است.
بررسی نقش مخاطرات طبیعی و مدیریت بحران در آمایش سرزمین مطالعه موردی: استان کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی حوادثی تهدیدآمیز هستند که خسارات جانی و مالی فراوانی به دنبال دارند. این مخاطرات تنها منحصر به زمان وقوع نیست بلکه به دلیل پیامدهای اجتماعی که دارند سال های سال گریبان گیر مردم منطقه خواهند بود. در چنین مواردی که آثار مخاطرات طبیعی در زندگی انسان ها تظاهر می یابد از این گونه مخاطرات با عنوان بلایای طبیعی یاد می شود و در آمایش شهری نقش این مخاطرات حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مخاطرات طبیعی و مدیریت بحران در آمایش سرزمین در استان کرمانشاه است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر فرآیند پژوهش، ترکیبی از روش های «توصیفی- تحلیلی» است. جمع آوری اطلاعات و داده ها به دو صورت «اسنادی و پیمایشی» انجام پذیرفته است. و جهت تحلیل و وزن گذاری داده های از مدلFAHP و نرم افزارGIS ARC(سیستم اطلاعات جغرافیایی) برای بررسی نحوه ی پراکنش مخاطرات طبیعی اقدام شده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که از لحاظ وضعیت مخاطرات طبیعی (زلزله، سیل، خشکسالی، زمین لغزش) ،54 درصد از سطح استان در وضعیت خطرپذیری کم و خیلی کم، 21 درصد در وضعیت خطر پذیری متوسط و در نهایت 8.36 درصد در وضعیت خطرپذیری خیلی زیاد قرار دارد. نتایج حاکی از آن است از لحاظ مخاطرات طبیعی(زلزله، سیل، خشکسالی، زمین لغزش) استان کرمانشاه در وضعیت متوسطی قرار گرفته است.
الگوریتم پیشنهادی برای تشخیص جایگاه مقصد گردشگری در چرخه حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
17 - 35
حوزههای تخصصی:
شناخت وضع موجود در فرآیند توسعه، تأثیر تعیین کننده ای در شناخت مسیر صحیح برنامه ریزی برای توسعه گردشگری دارد و مدل یا نظریه باتلر در خصوص چرخه حیات مقصد گردشگری یکی از بهترین ابزارها در این زمینه است که از انتشار اولیه در ابتدای دهه هشتاد میلادی تاکنون در فاصله زمانی بیش از چهل سال به عنوان یک نظریه معتبر علمی مورد پذیرش متخصصین حوزه گردشگری بوده است. از آغاز تا اکنون روش های بسیاری برای تشخیص مراحل مختلف چرخه حیات صورت گرفته و تلاش های بسیاری انجام یافته است که نظریه به شکل عملیاتی تبیین گردد که مقاله حاضر نیز یکی از این تلاش هاست. تعیین جایگاه هر مقصد در چرخه حیات مقصد گردشگری منطقاً از فرایندی سه مرحله ای تبعیت می کند. ابتدا بایستی ویژگی های مراحل مختلف چرخه حیات تعیین شود، شرایط این شاخص ها در مراحل شش گانه چرخه حیات باتلر تدقیق و درنهایت برای تعیین جایگاه مقصد، شرایط فعلی آن با شاخصه ای مربوط به هر مرحله تطبیق داده شود. در این راستا عوامل متغیر مراحل مختلف چرخه حیات در قالب بیست شاخص از مطالعات نظری استخراج شده است که آن ها می توان در قالب سه گروه کمیت گردشگران، شیوه سفر و وضعیت مقصد طبقه بندی کرد. سپس وضعیت این شاخص ها در هر مرحله از چرخه تدقیق شده اند. ازآنجایی که یکی از مشکلات اصلی مدل باتلر نبود مرز دقیقی بین مراحل مختلف است به جای انتساب دقیق گزینه ها و مراحل به یکدیگر کرانه پایین و بالا برای هر گزینه تعیین گردیده است. بر اساس الگوریتم نهایی قرارگیری مقصد در مرحله خاصی از تکامل خود به اثبات می رسد اگر و فقط اگر گزینه مربوط به آن مرحله در تمام شاخص ها دارای ارزش درست باشد.
تحلیل فضایی کانون های جرم خیز در بافت کالبدی شهر پاکدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107 - 122
حوزههای تخصصی:
بزهکاری ازجمله مسائل و مشکلات اکثر شهرهای امروزی است و تحلیل فضایی جرائم شهری به شناسایی الگوهای رفتاری مجرمانه، کشف کانون های جرم خیز و درنهایت به تغییر شرایط نابهنجار کمک می نماید. شهر پاکدشت با توجه به آمار وقوع جرائم سرقت رشد نسبتاً بالایی را داشته است لذا به عنوان محدوده موردپژوهش انتخاب شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. جامعه آماری این پژوهش 302 فقره جرائم سرقت بوده است که در دوره زمانی 26/12/1392 تا 16/1/1395 (جرائم سرقت تعطیلات عید نوروز سال های 1392 تا 1395) در محدوده قانونی شهر پاکدشت رخ داده است. برای کشف روند الگوی جرم خیزی از شاخص های کالبدی با 9 شاخص اعم از (عرض معبر، عمر بنا، کیفیت ساختمانی، اندازه قطعات تفکیکی، نور و روشنایی معابر، پوشش معابر، وجود ساختمان های مخروبه، کیفیت کالبدی و مصالح ساختمان) با استفاده از رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شده است. میزان ضریب تعیین محلی (Local R2) در مورد مدل تأثیر شاخص های کالبدی بر رخداد جرائم عددی بین (39/0- 000/0) را نشان می دهد. نتایج یافته ها درواقع به صورت محلی و فضایی نشان می دهد که میزان اثرگذاری شاخص های کالبدی در وقوع جرائم مثبت است و در قسمت هایی از شهر که میزان روشنایی و نورپردازی نامناسب بوده، میزان وقوع جرائم نیز بالا بوده است.