ابراهیم تقوی مقدم

ابراهیم تقوی مقدم

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

آشنایی با ژئوتوریسم به عنوان موزه و کارگاه دانش آموزش جغرافیا (ژئوتوریسم منطقه روداب سبزوار)

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم آموزش جغرافیا کارگاه آموزشی موزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۵
ژئوتوریسم به معنای گردشگری جغرافیایی است که بر ویژگی های زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی به عنوان بستر کلیه فعالیت های انسانی و خصیصه های جغرافیایی تاکید دارد. آموزش ژئوتوریسم می تواند بهترین کارگاه آموزشی برای دانش آموزان جغرافیا و زمین شناسی باشد تا با شناخت لندفرم ها و رخساره های زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی ، از آن ها برای کسب ثروت و کارآفرینی استفاده نمایند. در حالت کلی ژئوتوریسم به پایداری کل منطقه و حفظ خصوصیات جغرافیایی مکانی کمک می کند و باعث تقویت و توسعه مکان های ژئومورفولوژیکی می شود. منطقه روداب در 45 کیلومتری جنوب غرب شهر سبزوار در استان خراسان رضوی قرار دارد. این منطقه به واسطه اشکال ژئومورفولوژیکی و مناظر طبیعی می تواند زمینه های لازم را جهت تبدیل شدن به یک قطب گردشگری به خصوص در زمینه ژئوتوریسم فراهم آورد. هدف از این پژوهش شناسایی  و معرفی مهمترین جاذبه های ژئوتوریستی منطقه و ارایه آنها به عنوان یک موزه طبیعی و ژئومورفوتوریسمی برای دانش آموزان و دانشجویان جغرافیاست، بدین منظور برای شناخت منطقه از نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی  و تصاویر ماهواره ای استفاده شد. در روش میدانی جمع آوری اطلاعات از طریق مشاهده مستقیم (عکس و فیلم ) ، انجام شده است. سپس جاذبه های ژئوتوریستی منطقه شناسایی شد. بر اساس بررسی های انجام شده  جاذبه های ژئوتوریسمی منطقه شامل  غار آهکی در کوه پروند، آبخانه های آهکی، منطقه شکار  ممنوع پروندگان ، گیاهان خاص مناطق کویری و جانوران سازگار با کویر ،مجاورت با کویر خارتوران، تپه های ماسه ای تیپیک و اشکال تراکمی و فرسایشی حاکی از این است که این منطقه توان و قابلیت های فراوانی را در جذب زمین گردشگری طبیعی را دارد و می تواند بهترین مقصد گردشگری و آموزشی  برای سفرهای علمی دانشجویی و دانش آموزی باشد.  هر چند که  فقدان امکانات اقامتی و زیستی ، وسائل نقلیه مناسب برای گردشگران ،  بهداشتی نبودن محیط روستاها و  کمبود تسهیلات توریستی در منطقه باعث عدم استفاده از توانمندی عظیم گردشگری این منطقه شده است.
۲.

ارزیابی تناسب زمین جهت بهینه یابی محل دفن پسماند شهری با تاکید بر فاکتورهای طبیعی (نمونه موردی : شهر جغتای)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: جمعیت خدمات شهری توسعه پایدار تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۵۷۲
در ایران روزانه بالغ بر48 هزار تن پسماند تولید می شود (سه برابر استاندارد جهانی)؛ که هر روز هزینهّ هنگفتی را بر مخارج شهرداری ها تحمیل می کند. ارتقاء بخش جغتای به شهرستان در سال 1386، افزایش جمعیت شهری و به تبع آن تولید پسماند را در پی داشت؛ از سوی دیگر منطقه مورد مطالعه بر روی رسوبات آبرفتی بسیار حاصلخیز دشت جوین-جغتای قرار دارد، لذا نیازمند بهینه یابی سایت دفن پسماند در مناسب ترین محدوده هستیم تا کمترین ضررو زیان را به محیط زیست گیاهی، جانوری و انسانی وارد نموده و از نظر فاکتورهای اقتصادی، کاربری، و دسترسی در نقطه ایده آلی قرار داشته باشد. در این تحقیق با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، آمار و اطلاعات اقلیمی و جمعیتی و هیدورولوژیکی و تصاویر ماهواره ای، پایگاه داده های مکانی (Geodatabase) در نرم افزار ARC.Map .10.5  طراحی، لایه های رقومی 11 فاکتور تاثیرگذار در زیرشاخه های ژئومورفولوژیکی، زمین شناسی، هیدرواقلیم، زیست محیطی و دسترسی ساخته شد. در ادامه با نظرسنجی از متصصان و صاحب نظران شهری، به معیارها وزن های مناسب و شایسته اعطا و در نهایت با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهترین عرصه ها برای دفن پسماند پیشنهاد شد. با تحلیل داده های جمعیتی مشخص شد با توجه به نرخ رشد جمعیت در خلال سال های 85-95، جمعیت شهر جغتای در سال 1415 به 17030نفر خواهد رسید و در این بازه زمانی 43800 تن زباله تولید خواهد شد . لذا محدوده ای به وسعت 2 هکتار برای دفن زباله نیاز است. نتایج تحقیق نشان می دهد 43 کیلومتر مربع از بخش مرکزی جغتای مناسب برای ایجاد سایت دفن پسماند می باشد. که از این میان مناطق پایین دست روستاهای دستوران و جبله بهترین اراضی بدین منظور معرفی می گردد، همچنین با توجه به دسترسی مناسب، حاشیه جنوب غربی شهر جغتای مناسب برای دپوی موقت زباله، احداث واحد تفکیک پسماند و یا واحد تولید کمپوست می باشد.
۳.

تحلیل و ارزیابی پارامترهای ژئومورفولوژیکی تأثیرگذار بر جهات توسعه فیزیکی شهر بجنورد با استفاده از روش هایANP وAHP و الگوریتم های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بجنورد توسعه فیزیکی ژئومورفولوژی تحلیل شبکه (ANP) تحلیل سلسله مراتبی (AHP) فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۶۲۲
افزایش روزافزون جمعیّت شهرنشین، تبدیل روستاهای بزرگ به شهر و پذیرفتن نقش مرکزیت اداری یک روستا-شهر، باعث رشد ازهم گسیخته کالبد شهری می شود. نابهنجاری در ساختار فضایی شهر باعث چالش ها و مشکلات عدیده ای در نظام برنامه ریزی شهری و مدیریت مخاطرات شهری می شود. عوامل ژئومورفولوژیکی، مهم ترین و اثر گذارترین پارامترهای مؤثر در پیدایش، استقرار و توسعه یک شهر هستند. هدف از این پژوهش، تحلیل عوامل مؤثر در توسعه فیزیکی شهر بجنورد با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و منطق فازی است. در این تحقیق از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی وتصاویر ماهواره ای استفاده و اطلاعات حاصل از آن در ژئودیتابیس (GIS) ساماندهی شد؛ سپس 15 شاخص مهم و اساسی در 4 گروه اصلی ژئومورفولوژی، زمین شناسی، کاربری و محیطی، دسترسی، تعیین و لایه های اطلاعاتی آن ها ساخته شد. در راستای هدف تحقیق، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، روش تحلیل شبکه (ANP) و منطق فازی استفاده و پهنه های مناسب توسعه فیزیکی شهر بجنورد معرفی شد و مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی نرخ رشد جمعیت شهری نشان دهنده افزایش وسعت شهر و تغییر کاربری هاست. مطابق با بررسی های انجام شده، مساحت محدوده شهری در سال 1999، 36/28 کیلومتر مربع بوده است که این میزان در سال 2016 به 38/38 کیلومتر مربع رسیده است که حاکی از آن است که 11/10 کیلومتر مربع به وسعت شهر افزوده شده است. 3/5 درصد از محدوده های افزایش یافته در کلاس کاربری باغی، 05/4 در کلاس اراضی کشاورزی، 5/7 در کلاس مراتع درجه 1، 89/17 درصد در کلاس درجه 2 و 09/65 درصد در محدوده های بایر اطراف شهر و روستاها واقع شده اند. نتایج تحقیق حاصل از سه روش نشان می دهد، به ترتیب 1/51 و 5/81 کیلومتر مربع از دشت بجنورد در کلاس مناسب و بسیار مناسب قرار دارند که جمعاً 5/16 درصد از دشت بجنورد را در بر می گیرند. این عرصه ها منطبق بر مناطق غربی و جنوب غربی شهر بجنورد در امتداد جاده بجنورد-گرگان و بجنورد-اسفراین قرار گرفته و از نظر ژئومورفولوژیکی مناسب ترین اراضی هستند. محاسبات نشان می دهد، روش منطق فازی در اختصاص شرط های ریاضی و جبری و ایجاد لایه های اطلاعاتی دقیق و علمی است و در مقابل، در روشANP  ارتباط و همبستگی بین معیار ها در سیستم، لحاظ شده و تصمیم گیری را واقعی و سازنده تر می کند؛ ازاین رو پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی، از تلفیق این دو مدل (FANP) استفاده شود.
۴.

کاربرد مطالعات ژئومورفولوژی در تدوین راهبرد های نظامی، دفاعی و امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد پدافند ژئومورفولوژی مکان یابی مرز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۲۰۳۴
امروزه ژئومورفولوژی نظامی به عنوان یک علم نوین، شایستگی و کاربردی بودن خود را در بحران های سیاسی و بین المللی بروز داده و ارتباط تنگاتنگی میان دو دانش ژئوپولتیک، علوم نظامی و ژئومورفولوژی ایجاد شده است. در این تحقیق با استفاده از اطلاعات، آمار، نقشه ها و تصاویر ماهواره ای منطقه مرزی خراسان شمالی، نقش علم ژئومورفولوژی در تدوین راهبرد های نظامی، دفاعی و امنیتی در این منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد دو تنگه سارانی و باجگیران و بستر رودخانه سومبار و چندیر محدوده های حساس ژئوپلتیکی از نقطه نظر پدافند غیر عامل محسوب می شوند و هرگونه اجرای راهبرد نظامی، دفاعی و امنیتی، بدون شناخت و تحلیل های ژئومورفولوژیکی، محکوم به شکست است. لذا استفاده از مدل های رقومی و ارتفاعی، نقشه های ژئومورفولوژی نظامی، سیستم اطلاعات جغرافیایی ، سنجش از دور ، مدل های مسیر یابی، مکانیابی، طراحی حوزه دید در اجرای هرگونه عملیلات آفندی و پدافندی الزامی است.
۵.

تحلیل مؤلفه های کمّی حوضه آبریز و نقش آنها در میزان رسوب سالیانه 17 حوضه آبریز شمال شرق کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همبستگی رسوب سالیانه حوضه آبریز مورفومتری مؤلفه های کمّی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۵۰۰
عوامل متعددی در میزان رسوب سالیانه حوضه آبریز تأثیرگذار است. مؤلفه های کمّی حوضه آبریز و شبکه زهکشی نقش بسیار تعیین کننده ای در میزان رسوب رودخانه ها دارد. در این پژوهش شاخص های مورفومتری حوضه آبریز همچون مساحت (A)، محیط (P)، نسبت دایره ای (Re)، نسبت کشیدگی (Rf)، میانگین ارتفاع (H)، میانگین شیب (S)، تراکم زهکشی (Dd)، طول آبراهه ها (BL)، تراکم گسلی (DF)، درصد سازندهای فرسایش پذیر (PQ)، نسبت انشعابات (Rb)، تعداد ناهنجاری سلسله مراتبی (Ha)، شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی (∆a) و تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی (ga) مربوط به 17 حوضه آبریز در شمال شرق کشور محاسبه شد؛ سپس با بهره گیری از داده های دبی و رسوب سازمان آب منطقه ای، دبی سالیانه رسوب (ss) هر ایستگاه با روش های چندمتغیره برآورد رسوب تعیین و پس از آن میزان رسوب سالیانه حوضه ها (تن در سال در هر کیلومترمربع) محاسبه شد. درنهایت با محاسبه رابطه خطی و ضریب همبستگی، تأثیر تک تک شاخص های مورفومتری حوضه آبریز در میزان رسوب سالیانه محاسبه و ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد حوضه های طرقبه و رادکان به ترتیب با میزان رسوب 05/1533، 07/1437 بیشترین و حوضه های ینگجه و باراریه با میزان رسوب 224، 462 ton/km2 در سال کمترین میزان رسوب سالیانه را به خود اختصاص داده اند. براساس محاسبات، شاخص هایP ،∆a ، Ha،L ،A ،Ga ، Re به ترتیب با 301/0، 279/0، 249/0، 232/0، 230/0، 18/0 و 152/0 بیشترین همبستگی را با میزان رسوب سالیانه دارند؛ همچنین بین شاخص های PQ، S، Dd، Rb ارتباط نسبتاً ضعیفی با میزان رسوب سالیانه برقرار است. در سایر شاخص ها هیچ گونه همبستگی با میزان سالیانه رسوب حوضه ها وجود ندارد. محاسبات حاکی است میزان رسوب سالیانه در حوضه های پژوهش به طور کامل متأثر از عوامل مورفومتری نیست و مؤلفه هایی مانند شدت و مدت بارش، نوع خاک، کاربری اراضی و پوشش گیاهی در برآورد میزان رسوب سالیانه حوضه ها باید لحاظ شود تا نتایج دقیق تری از آن به دست آید.
۶.

کارایی شاخص های ژئومورفومتری شبکه زهکشی جهت ارزیابی تکتونیک فعال در حوضه های باغرود، بوژان، زاوین و سررود در شمال شرق کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفومتری تکتونیک بینالود شبکه زهکشی کپه داغ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۴۶
اندازه گیری های کمّی عوارض زمین این امکان را به ژئومورفولوژیست ها می دهد، تا با اعمال شاخص-های ژئومورفولوژیکی بر عوارض سطح زمین، نقش تکتونیک فعال را در تغییر شکل چشم اندازها بررسی کنند. استفاده از شاخص های ژئومورفومتری برای تعیین و تشخیص تکتونیک های فعال دارای اهمیت زیادی است. واحد زمین شناسی کپه داغ -هزار مسجد و آلاداغ – بینالود از پویا ترین و فعالترین واحد-های زمین شناسی ایران محسوب می شود. در این تحقیق چهار حوضه باغرود و بوژان در زون آلاداغ بینالود و حوضه های زاوین وسررود در زون ساختمانی کپه داغ -هزار مسجد جهت ارزیابی تکتونیک فعال انتخاب شد. به این منظور از شاخص های ناهنجاری سلسله مراتبی(∆a) ، تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی (ga)، شاخص انشعابات(R)، شاخص زاویه برخورد(CA)، شاخص درصد عدم تقارن حوضه (PAF) و شاخص تضاریس جبهه کوهستان (Smf) استفاده شد. بدین ترتیب از نظر شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی حوضه های سررود و بوژان به ترتیب با مقادیر948/1و841/1دارای بیشترین مقدار Δa می باشند، در مورد شاخص R حوضه سررود با 176/2و زاوین با 891/1دارای بیشترین میزان R و حوضه های باغرود با872/1 و بوژان با 573/1کمترین مقادیر R را به خود اختصاص دادند. با محاسبه زاویه متوسط آبراهه ها مشخص شد حوضه آبخیز زاوین 73/67 درجه ، حوضه سررود 29/59، حوضه بوژان 74/58 و حوضه باغرود 09/56 درجه است که مقادیر بالای زاویه آبراهه ها در حوضه های زاوین و سررود نشاندهنده تغییرات مسیر جریان آبراهه ها مانند اسارت رود و در نتیجه حرکات تکتونیکی در دامنه طاقدیس خور می باشد. همچنین مقادیر (smf)و(PAF) نیز نشان می دهد حوضه های واقع در رشته کوه کپه داغ دارای حرکات تکتونیکی بیشتری نسبت به حوضه های انتخاب شده از رشته کوه بینالود می-باشند.
۷.

پایش تغییرات کاربری اراضی با استفاده از روشهای مختلف تئوری آموزش آماری منطقه نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییرات کاربری اراضی سنجش از دور آموزش آماری نیشابور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۱۱۳
کشف وشناسایی تغییر عوارض سطح زمین برای درک ارتباط متقابل انسان و محیط امری ضروریست که آگاهی از آن باعث برنامه ریزی صحیح در جهت توسعه پایدار می گردد. امروزه به دلیل هزینه بسیار زیاد تهیه نقشه های کاربری ارضی با روش های سنتی و دستی ، سنجش از دور می تواند با دقت و سرعت بیشتری به مهندسان در تهیه نقشه کاربری ارضی و در مرحله بعد ارزیابی تغیرات در منطقه کمک نماید. هدف از این تحقیق کشف و شناسایی تغیرات پوشش زمین و کاربری ارضی با استفاده از روش های آموزش آماری می باشد. در این تحقیق پس از انجام مراحل پیش پردازش و آماده سازی اطلاعات به منظور استخراج اطلاعات دقیق سه روش حداکثر احتمال وحداقل فاصله و ماشین بردار پشتیبان با استفاده از ضریب کاپا مورد ارزیابی قرار گرفت. طبق بررسی های به عمل آمده مشخص شد روش حداکثر احتمال با ضریب کاپای 79/0 و دقت کلی 29/83 نسبت به روش های حداقل فاصله و ماشین بردار پشتیبان از دقت بیشتری به منظور تهیه نقشه کاربری ارضی برخوردار است.در ادامه با استفاده از روش حداکثر احتمال نقشه کاربری ارضی برای سالهای 1988-200-2006 تولید و تغییرات رخ داده در منطقه توسط روش مقایسه پس از طبقه بندی کشف و ارزیابی شد. افزایش سطح زیر کشت اراضی بایر و شور، گسترش باغات منطقه تحت تاثیر احداث سد های بالا دست و افزایش محدوده شهری در طی 18 سال دوره تحقیق از مهمترین تغییرات رخ داده در منطقه می باشد.
۸.

کاربرد روش های تصمیم گیری چند معیاره در اولویت بندی پهنه های مناسب برای دفن پسماند شهری(نمونه موردی شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اولویت بندی پسماند شهر سبزوار روش تحلیل سلسله مراتبی روش TOPSIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۴۴
شهر سبزوار با جمعیتی معادل 230 هزار نفر یکی از شهر های پر جمعیت شمال شرق کشور بعد از مشهد است که با تولید 140 تن زباله در روز، رتبه دوم تولید زباله در استان خراسان رضوی را به خود اختصاص داده است. با توجه به تاثیر مخرب این پسماند ی ها بر محیط زیست، از جمله آلودگی خاک، آلودگی آب، آلودگی منظر و .... یک پژوهش کل نگر وجامع لازم است تا بتواند با در نظر گرفتن همه جوانب و رعایت تک تک اصول زیست محیطی، بهترین مکان را برای دفن بهداشتی زباله تعیین کند. در این پژوهش ابتدا لایه های مورد نیاز ساخته شد، سپس با استفاده از روش کمی- کیفی تحلیل سلسله مراتبی و وزن دهی به پارامتر های مؤثر بر انتخاب محل دفن زباله، مناسب ترین مناطق برای دفن زباله در قالب یک نقشه پهنه بندی تعیین و گزینه های پیشنهادی رتبه بندی گردید. هم چنین با استفاده از روش کمّی Topsis نیز گزینه های مناسب جهت دفن پسماند جامد شهر سبزوار رتبه بندی شد. سپس جهت ارزیابی دقت روش های به کار گرفته شده براساس معیار های مؤثر در انتخاب مکان مناسب جهت دفن پسماند جامد شهری، هر کدام از گزینه های پیشنهادی در دو روش مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد گزینه های پیشنهادی روش Topsis به دلایل فاصله زیاد از محل تولید پسماند، قرارگیری در حاشیه محور ارتباطی تهران ومشهد و قرارگیری در مسیر باد غالب، فاقد شرایط لازم جهت احداث تاسیسات دفن پسماند می باشند. بر همین اساس مشخص گردید که اولویت های تعیین شده در روش تحلیل سلسله مراتبی جهت دفن پسماند، مناسب تر می باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان