فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
75 - 90
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های عمده شهرها، توزیع ناعادلانه خدمات شهری است و عدالت اجتماعی به عنوان یکی از معیارهای اصلی توسعه در شهرها بر توزیع عادلانه خدمات تأکید دارد. در منطقه 11 تهران علی رغم وجود مراکز حیاتی کشور، توزیع خدمات شهری به صورت عادلانه صورت نگرفته، که موجب ناهمگونی هایی در قسمت های مختلف منطقه شده است. توزیع نابرابر خدمات در منطقه 11 شهر تهران به علت بی توجهی به عدالت اجتماعی، در حال حاضر یکی از چالش های مدیریت شهری در پاسخگویی به نیاز شهروندان اس ت. بنابراین به منظور کاهش بحران های ناشی از بی عدالتی و حرکت در راستای توسعه؛ تحقق عدالت اجتماعی شهری به منظور توزیع هر چه عادلانه تر خدمات امری ضروری است. در این پژوهش سعی شده است تا از طریق روش توصیفی-تحلیلی به گردآوری معیارهای استاندارد در دو حوزه عدالت اجتماعی و خدمات شهری پرداخته شود و به وسیله مدل سازی در نرم افزار Smart PLS، مدل توزیع عادلانه خدمات شهری مبتنی بر عدالت اجتماعی ارائه شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که در حالت اجرای مدل در مرتبه اول، سه معیار تفاوت، آزادی و فرصت برابر به ترتیب با ضریب مسیر 886/0، 868/0 و 828/0 بیشترین تأثیر را در تحقق عدالت اجتماعی و به طور غیرمستقیم تأثیر در توزیع عادلانه خدمات شهری دارا می باشند و به طورکلی متغیر مستقل عدالت اجتماعی با ضریب مسیر 788/0 تأثیر مستقیم قابل ملاحظه ای در عملی شدن توزیع عادلانه خدمات شهری دارد. همچنین در حالت اجرای مدل در مرتبه دوم، معیارهای فرصت برابر، آزادی و تفاوت به ترتیب با ضرایب 516/0، 471/0 و 393/0 بیشترین تأثیر مستقیم را در توزیع عادلانه خدمات شهری دارند. بنابراین ضروری است در راستای تمرکز بر محرومان جامعه در بهره گیری از منفعت، رعایت حقوق و آزادی های فردی و دسترسی برابر و یکسان به فرصت ها و امکانات گام اساسی برداشته شود.
سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعدد مدیریت و ناهماهنگی سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی متولی امور شهری از مسائل اساسی در حوزه مدیریت شهری است؛ بنابراین امروزه اداره مطلوب شهرها، بدون مدیریت یکپارچه شهری امکان پذیر نیست. هدف پژوهش، سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی در کلان شهر اهواز است. پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. مؤلفه های مدیریت یکپارچه شهری شناسایی و تبیین شده و با بهره گیری از ابزار پرسشنامه محقق ساخته این مؤلفه ها در شهر اهواز بررسی شده اند. جامعه آماری تحقیق مهم ترین دستگاه های اجرایی حوزه مدیریت شهری است که فعالیت های مشابه و متداخل در حیطه مدیریت شهری انجام می دهند؛ از جمله: اداره آب و فاضلاب، سازمان برق، گاز، مخابرات، شرکت های خصوصی و سازمان و نهادهایی چون شهرداری، شورای اسلامی شهر، مسکن و شهرسازی، استانداری، نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی، سازمان بهداشت- درمان و نهاد مردمی. حجم نمونه براساس فرمول کوکران انجام گرفته که مطابق با هر سازمان، پرسشنامه هایی اختصاص داده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل پرامیتی در محیط (V-Promethee) بهره گرفته شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی شهری، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. در تکنیک پرامیتی نیز رتبه بندی نهادها براساس سه تحلیل خروجی (رتبه بندی مثبت، رتبه بندی منفی و خروجی خالص) صورت گرفته است و وضعیت ابعاد مدیریت یکپارچه شهری به تفکیک نهادها براساس نمره 1+ و 1- به دست آمد. شاخص های با نمره 1+ در سطح مناسب و شاخص های با نمره 1- در سطح نامناسب قرار دارند. به صورت کلی وضعیت شاخص های مدیریت یکپارچه سازی مدیریت شهری ازنظر مدیران و کارشناسان سازمان های مختلف شهری در شهر اهواز نشان دهنده آن است که وضعیت هیچ یک از شاخص ها، بالاتر از میانگین فرضی نیستند و به ترتیب شاخص های هماهنگی، بسترسازی، وحدت، حکمرانی خوب، تعامل، ساختار، انسجام، هم پایانی و دیدگاه سیستمی به ترتیب در جایگاه اول تا آخر قرار گرفته اند.
سنجش پایداری و ارزش زیبایی شناسی چشم انداز (LAV) در فضاهای سبز شهری (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
213 - 236
حوزههای تخصصی:
وقتی از زیبایی شناسی صحبت می کنیم، به دنبال ابعاد عمیق چشم انداز جغرافیایی هستیم. رویکرد اساسی NWHS حفظ طبیعت در کنار نشان دادن زیبایی شناسی چشم اندازهای طبیعی است. مفهوم پایداری اکولوژیکی نیز محصول زیبایی شناسی بصری، جغرافیا و بوم شناسی است. هدف این پژوهش، ارزیابی توصیفی و عینی (برای شاخص های NWHS و اکولوژیکی) و ادراکی (ترجیحات عموم) فضاهای سبز شهری است. این پژوهش کلی نگر و جامع و شامل ادغام دو روش کمی و کیفی است. بدین ترتیب ابتدا پیشینه مربوط به خدمات فرهنگی اکوسیستم، چشم انداز و برنامه ریزی محیط زیست و پایداری در چشم انداز فضاهای سبز بررسی شده است تا شاخص های مورد نیاز برای ارزش زیبایی شناسی چشم انداز استخراج شود. با جمع آوری اطلاعات و تحلیل آن ها، تخمین دقیق حجم نمونه به روش نمونه گیری مکانی (سطحی) که کاملاً جغرافیایی است صورت گرفته و 150 پرسشنامه در 17 نقطه برای سنجش معیار ترجیحات عموم توزیع شده است. معیار NWHS با ضریب 274/0 و اکولوژیکی با ضریب 422/0 و ترجیحات عموم (تجربه مشاهده کنندگان) با ضریب 304/0 از نظر تأثیرگذاری بر زیبایی شناسی چشم انداز منطقه در رده های اول تا سوم قرار دارند. هسته اصلی باغ گیاه شناسی ایران، نیمه شرقی پارک جنگلی چیتگر، نیمه شمالی پارک خرگوش دره و مجتمع آزادی، نیمه شرقی آبشار تهران و بخش مرکزی پارک جوانمردان، بیشترین ارزش زیبایی شناختی را در منطقه دارند. این مناطق 39 درصد از کل محدوده سبز را تشکیل می دهند. 28 درصد از فضاهای سبز نیز از نظر زیبایی شناختی متوسط تا خوب است. پارک جنگلی وردآورد، لتمال کن و نیمه غربی آبشار تهران با 33 درصد کمترین ارزش زیبایی شناسی را دارند. اگرچه زیبایی شناسی فرایندی جامع است، تأکید بر تعدادی از شاخص ها دشوار است و ممکن است در مطالعات مختلف نتایج متفاوتی به همراه داشته باشد. همچنین چالش اصلی این است که زیبایی شناسی نگرانی اصلی پژوهشگران و نظریه پردازان شهری نیست.
معرفی رهیافت ها و استراتژی های مناسب جلب مشارکت روستاییان در اجرای طرح های منابع طبیعی به روش AHP و مدل راهبردی SWOT (موردی شناسی: روستای خرو علیا و سفلی شهرستان طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر جامعه روستایی ایران با چالش های متعددی از جمله کمبود منابع آب، بیکاری و مهاجرت مواجه است. اجرای موفق طرح های منابع طبیعی می تواند بخش زیادی از مشکلات پیشِ روی روستاییان را برطرف سازد. از طرف دیگر، اجرای موفقیت آمیز این گونه طرح ها مستلزم مشارکت حداکثری مردم محلی در سطوح مختلف آن اعم از اجرا، حفظ و نگهداری است. برای جلب مشارکت حداکثری مردم باید عوامل مؤثر بر آن شناسایی و در برنامه های اجرایی لحاظ شود. این تحقیق با هدف شناسایی رهیافت ها و استراتژی های جلب مشارکت مردمی در اجرای طرح های منابع طبیعی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل راهبردی SWOT انجام شد. معیار ها، رهیافت ها، نقاط قوّت و ضعف، فرصت ها و تهدید ها به روش دلفی تعیین و اطلاعات لازم به کمک پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج تحلیل پرسشنامه ها نشان داد که از بین سه معیار آموزش و آگاهی، اقتصادی– اجتماعی و فردی، معیار اقتصادی- اجتماعی با وزن نهایی 648/0 بیشترین تأثیر را بر جلب مشارکت و پذیرش آن در منطقه دارد و در بین شش سطح مشارکتی موجود، سطح مشارکت در اجرا با وزن نهایی 25/0 به عنوان مهم ترین و اثرگذارترین سطح مشارکت مردم است. بر اساس مدل راهبردی SWOT بهترین استراتژی مشارکتی در منطقه، بهره گیری از فرصت ها با استفاده از نقاط قوّت (اشتغال زایی پروژه ها برای ساکنان و توسعه اراضی کشاورزی آبی به ترتیب با وزن 82/0 و 78/0) است. بر این اساس استراتژی بهینه مدیریتی در رابطه با بحث مشارکت، استراتژی تهاجمی (SO) (بهره گیری از فرصت ها با استفاده از نقاط قوّت) است.
آینده پژوهی وضعیت توسعه کسب وکارهای کوچک تولیدی و خدمات فنی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
80 - 91
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران، به علت استقرار تعداد زیادی از واحدهای اقتصادی از بزرگ ترین قطب های فعالیتی کشور محسوب می شود. با وجود اهمیت این واحدهای کسب وکار در رشد و توسعه اقتصادی، اشتغال زایی و درنهایت، بهبود و افزایش رفاه شهروندان، نه تنها جایگاه این واحدها در نظام اقتصادی همچنان محدود و بدون تعریف مشخص باقی مانده، بلکه در اسناد مرتبط با توسعه شهری تهران نیز، رویکردی جامع نسبت به آن ها اتخاذ نشده است. به بیان دیگر، در اسناد شهری، از جمله طرح جامع و طرح تفصیلی شهر تهران به عنوان مهم ترین اسناد بالادستی توسعه کلان شهر تهران، جایگاهی برای فعالیت های کسب وکارها به طور عام و کسب وکارهای کوچک تولیدی و خدمات فنی به طور خاص در نظر گرفته نشده است. از سوی دیگر، مراجع قانون گذار در سطح ملی، با تدوین و تصویب قوانین و مقررات، به لزوم بهبود فضای کسب وکار برای توسعه کسب وکارهای کوچک اشاره می کنند. بر این اساس، تغییر رویکردهای کلان اقتصادی و افزایش گرایش به سمت توسعه کسب وکارهای کوچک در کشور، مستلزم نگاهی نوین، دانش بنیان و متکی برافزایش ارتباطات و تعاملات واحدهای کسب وکار با نهادهای حاکمیتی است. بر این اساس، در این مطالعه با بررسی عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار بر موضوع توسعه کسب وکارها در شهر تهران، روندها و عدم قطعیت های موضوع شناسایی شده است که درنهایت، به ارائه چهار سناریو منجر شد. بررسی ها نشان داد هریک از سناریوها مبتنی بر اوضاع فعلی کشور امکان پذیر است و بر این اساس، نمی توان به طور قطع در ارتباط با آینده پیش روی کسب وکارهای کوچک اظهار نظر کرد. اما می توان با ارائه راهبردهایی که در همه سناریوها امکان تحقق دارند، تصمیم هایی را برای بهبود فضای کسب وکار در شهر تهران اتخاذ کرد.
شناسایی و اولویت بندی الزامات رضایتمندی گردشگران شهری از اقامتگاه های گردشگری با استفاده از مدل کانو-سروکوال (نمونه: هتل های سه ستاره شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
165 - 180
حوزههای تخصصی:
رضایتمندی گردشگران شامل کلیه تجاربی است که نسبت به مقصدی خاص در مدت اقامت به دست می آورند و این احساسات و طرز تلقی های مرتبط با ارائه خدمات و قیمت آنهاست. از نماگرهای مهم در ارزیابی توسعه گردشگری، رشد ظرفیت تأسیسات اقامتی و کیفیت آنها با رشد گردشگری، اعم از داخلی و بین المللی، نسبت مستقیم دارد. در همین زمینه، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی میزان شکاف کیفیت خدمات ارائه شده در هتل ها و مراکز اقامتی سه ستاره شیراز با استفاده از تفاوت بین ادراکات و انتظارات گردشگران از خدمات و همچنین اولویت بندی و تقسیم بندی آنها بر اساس عناصر اساسی انگیزشی و عملکردی می باشد. بدین منظور 200 نفر از گردشگرانی که هتل های سه ستاره شهر شیراز را برای اقامت انتخاب کرده بودند به صورت تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه میان آنها توزیع و تکمیل گردید. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و نوع آن کاربردی-توسعه ای و شیوه گردآوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان 27 خدمات ارائه شده در هتل ها 13 خدمت میان ادراکات گردشگران و میزان خدمات ارائه شده فاصله دارد. همچنین نتایج حاصل از مدل کانو نشان می دهد که وجود دوربین های مدار بسته ی مرئی و نامرئی به منظور حفظ امنیت بیشتر میهمانان در هتل با ضریب رضایت 840/0 مهم ترین الزم اساسی، وجود انواع اتاق و انواع سوئیت جذاب و آرام با امکانات مطلوب و مناسب(سیستم گرمایشی و سرمایشی) با ضریب رضایت 965/0مهم ترین الزام عملکردی و وجود تخت تشک و متکای راحت و تمیز با ضریب رضایت800/0 مهم ترین الزام انگیزشی می باشد.
نقش طرح معماری در ارتقای کیفیت زندگی مجتمع های مسکونی شهرهای جدید ایران(مطالعه موردی سه شهر اندیشه، پردیس، پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۱۵۷-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با باور براین که داعیه هر اثر معماری ارتقا کیفیت زندگی ساکنین است، به بررسی مولفه های طراحی در ارتقاء کیفیت زندگی می پردازد. در این تحقیق مفهوم کیفیت از طریق سنجش میزان رضایت ساکنین در مجتمع های مسکونی سه شهر جدید اطراف تهران (اندیشه، پردیس و پرند) بررسی شده است. در این راستا شاخص های عینی و ذهنی تحقیق تعیین شدند و مدل پژوهش طراحی شد. جهت سنجش مدل پیشنهادی 38۵ پرسش نامه در اختیار ساکنین قرار گرفت. پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و نرم افزار AMOS انجام گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ساکنین از شاخص های عینی طراحی مسکن که مربوط به کالبد و عملکرد فضاهای سکونتی است، رضایت نسبی دارند. بیشترین رضایت مربوط به جانمایی و نورگیری فضاهای نشیمن و اتاق های خواب بوده و بیشترین نارضایتی مربوط به مساحت آشپزخانه است. در مورد شاخص های عینی طراحی محله (بلوک ها) بیشترین رضایت در مورد ابعاد و جانمایی فضاهای ارتباطی و مشترک بوده و بیشترین نارضایتی ساکنین در مورد طراحی محوطه نظیر فضای سبز و نحوه دسترسی به پارکینگ ها ابراز شده است. در مورد شاخص های ذهنی، امنیت مهمترین عامل رضایت تعیین شد. روابط اجتماعی ساکنین با یکدیگر ضعیف بوده واکثر ساکنین حس تعلق به مکان را ندارند.
نقش فرهنگ نواحی روستا-شهری در ایجاد تغییرات فرهنگی-اجتماعی با رویکرد توسعه پایدار شهری (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
147 - 164
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار به مفهوم مدیریت یکپارچه پایداری اکولوژیکی و توسعه اقتصادی - اجتماعی به منظور دستیابی به بهبود شرایط انسانی می باشد. از طرفی هدف این پژوهش ارتقاء توانمندی ها در حوزه اجتماعی-فرهنگی و همچنین ارزیابی میزان تأثیر عوامل توسعه پایدار شهری بر آهنگ تغییرات فرهنگی و اجتماعی در جهت دهی به ارتباطات روستائیان با نظام شهری با بهره گیری از راهبرد های توسعه پایدار شهری می باشد. این پژوهش که در رسته پژوهش های کاربردی می باشد با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنان 34 آبادی از شهر شیراز و تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 363 خانوار از روستا های منتخب به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شده است. برای دسته بندی شاخص ها و امتیازدهی بر اساس پاسخ های دریافت شده از ساکنان منتخب از آزمون تحلیل عاملی و آزمون t زوجی استفاده شده است، نتایج بدست آمده بدین شرح است که بر اساس روش تحلیل عاملی مجموعا 74/0 درصد از واریانس را می پوشاند و همچنین در آزمون کرویت بارتلت با سطح 000/0 نشان دهنده کفایت نمونه گیری می باشد. ضریب آلفای کرونباخ برای شاخص های تایید شده در تحلیل عاملی شامل عوامل اجتماعی-فرهنگی 897/0، عوامل اقتصادی 925/0، عوامل زیست محیطی 844/0 و عوامل آهنگ تغییرات عوامل فرهنگی 898/0 می باشد و با استفاده آزمون T زوجی هر یک زیر شاخص های عوامل توسعه پایدار شهری به صورت جداگانه تأثیرگذار بر کاهش مهاجرت های روستا-شهری و کاهش آهنگ تغییرات فرهنگی می باشد.
توسعه مدل آنتروپی شانون-وینر بر مبنای پارادایم های توسعه شهری مبتنی بر اختلاط کاربری زمین شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
179 - 192
حوزههای تخصصی:
اگرچه امروزه برتری و اهمیت رویکرد توسعه مختلط کاربری های شهری در فرآیند شهرنشینی و برنامه ریزی شهری، آشکار شده است؛ امّا این رویکرد، ضرورتاً یک رویکرد غالب نیست؛ بلکه ساختاری از شهر را تولید می کند که مدّ نظر پارادایم های معاصرِ توسعه شهریِ مبتنی براختلاط کاربری زمین شهری نظیر نوشهرگرایی می باشد. برای پویایی این رویکرد جدید، نیاز به بازاندیشی در عوامل و عناصر شکل دهنده ساختار و فرم شهری است که مولّد تنوع باشند. شاخص «تنوع» زیرمجموعه «الگوی توزیع» به عنوان یکی از اجزای مدل ارزیابی اختلاط کاربری زمین شهری است. شاخص های مطرح شده در این مدل به ویژه «تنوع» بسیار پیچیده اند؛ لذا جهت تبیین و شفاف سازی این مفهوم به مطالعات بین رشته ای روی آورده و از مفاهیم «تنوع زیستی» وام گرفته و بر مبنای پارادایم های توسعه شهری مبتنی بر اختلاط کاربری زمین شهری که به طور مستقیم بر محیط زیست تأثیرگذار هستند، بسط داده شده است؛ علاوه بر شاخص های استخراج شده ازنظریات، مدل ها و روش های ارزیابی «تنوع» بر اساس روش «تحلیل محتوی کیفی»، با استفاده از «روش دلفی» بر پایه نظرات خبرگان و متخصصین شاخص های جدیدی استخراج وجهت ارزیابی و اولویت بندی نتایجِ استخراج شده از روش های آماری، نمودار «نقاط پراکنده» با معیار «نقطه شکست»، «ضریب هماهنگی کندال» به منظور ارزیابی میزان اتفاق نظر اعضاء پنل و میزان اطمینان نسبت به شاخص های اجماع شده و روش پردازش داده های «تحلیل محتوی» استفاده و برآیند همه مفاهیم و شاخص های مورد بررسی، با عنوان «مدل تنوع مکان (PDM)» تبیین شد. این مدل شامل 4 دسته و 12 شاخص می باشد که درواقع دسته «الف» با میانگین وزن دسته (310/0) بیشترین اهمیت و دسته «د» با میانگین وزن دسته (180/0) کم ترین اهمیت را دارد.
نیازسنجی ایجاد دهکده گردشگری هوشمند در شهر بندر انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
49 - 60
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست و یکم رشد فناوری های نوین در همه حوزه ها به ویژه گردشگری یک امر اجتناب ناپذیر است. ازاین رو ایجاد زیرساخت های گردشگری هوشمند در کنار پتانسیل های بالقوه و بالفعل یک نیاز اساسی محسوب می شود. بندر انزلی نیز، به عنوان یکی از مهم ترین بندرها شمالی کشور و استان گیلان، قابلیت بالایی را در زمینه گردشگری طبیعی دارا می باشد. اینکه نگرش جامعه میزبان و مهمان به ایجاد یک دهکده گردشگری هوشمند در این بندر چگونه است؛ از دغدغه های اصلی این پژوهش بوده و لذا در این مقاله سعی شده است به صورت ویژه نیازسنجی ایجاد دهکده گردشگری هوشمند در بندر انزلی پرداخته شود. نوع تحقیق حاضر بر اساس هدف تحقیق، کاربردی و بر اساس مدل باتلر موردبررسی قرارگرفته است. در این پژوهش به منظور نیازسنجی ایجاد گردشگری به صورت هوشمند، داده ها بر اساس آمار رسمی ارائه سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان و نتایج پرسشنامه آماده سازی شده و پس ازآنجام تحلیل بر اساس شاخص های هوشمند سازی و گردشگری با بهره گیری از سنجش پایداری پرسکات آلن نهایی شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که با توجه به داده های پرسشنامه ای میزان رضایت از فعالیت گردشگری با ارزش 64/0 در مدل باتلر به میزان زیاد و در طبقه بندی پرسکات آلن در سطح پایداری بالقوه است. گویه میزان آشنایی با گردشگری هوشمند، با ارزش 27/0 در مدل باتلر به میزان کم و در طبقه بندی پرسکات آلن در سطح ناپایداری بالقوه است. گویه زیرساخت های سایبری در حوزه گردشگری، با ارزش 16/0 در مدل باتلر به میزان زیاد و در طبقه بندی پرسکات آلن در سطح ناپایدار است و درنهایت در شرایط کنونی نیاز گردشگری هوشمند در مرحله نیمه چرخه حیات و در حال گذار به مرحله تثبیت و بلوغ است که در شرایط پساکرونایی نیز نیاز آن بیشتر احساس می شود.
تبیین و تحلیل عوامل مؤثر بر رضایتمندی گردشگر از مقصدهای گردشگری مطالعه موردی: شهر درگهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
129 - 143
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر در پایداری هر مقصد گردشگری سنجش رضایتمندی گردشگران از آن مقصد گردشگری است. سنجش رضایت مندی می تواند آگاهی و بینش لازم برای مدیران مقصدها و برنامه ریزان را به منظور ارتقاء امکانات و تسهیلات فراهم نماید. بنابراین شناخت وضعیت رضایتمندی در فرآیند برنامه ریزی و توسعه این فعالیت ضروری است. پژوهش حاضر باهدف بررسی وضعیت رضایتمندی گردشگران و مؤلفه های مؤثر بر آن در شهر درگهان (واقع در جزیره قشم) انجام شده است. پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق گردشگران داخلی بازدیدکننده از شهر موردمطالعه و نمونه آماری تعداد 180 گردشگر می باشد. بررسی رضایت مندی گردشگران به وسیله پرسشنامه و در قالب طیف لیکرت مورد ارزیابی قرارگرفته است. پردازش داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از آزمون های آماری کای اسکوئر، فریدمن، روش رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد سطح رضایتمندی گردشگران در شهر درگهان بالاتر از حد متوسط است و مؤلفه های امکانات رفاهی و پذیرایی، فعالیت های سرگرمی، تفریحی و گذران اوقات فراغت و هزینه به ترتیب بیشترین تأثیر را بر رضایتمندی گردشگران دارند. همچنین بین رضایت مندی گردشگران با متغیرهای جنس، شغل، مدت اقامت و نحوه اقامت گردشگران رابطه معناداری وجود دارد.
بازخوانی رویکردهای منطقه گرایی در بناهای شاخص معاصر شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی، دیدگاهی انتقادی است که بر حفظ خصوصیات مکان تأکید داشته و نوعی فلسفه ی ارجاعی در برقراری هماهنگی میان مردم، دست ساخته های آنها و طبیعت به شمار می رود. این رویکرد تلاش می کند تا با بی مکانی در مدرنیسم از طریق بکارگیری نیروهای متنی برای بدست آوردن معنا و حس مکان مقابله نماید و در صدد پر نمودن این خلاء است که ریشه در شکاف میان اندیشه و احساس در طول سده اخیر دارد. این مقاله تلاش دارد تا اهمیت این بحث و ابعاد مختلف آن و سنتزی که تحت عنوان منطقه گرایی ارائه شده را نشان دهد و اینکه چگونه این بخش از مفاهیم با ابعاد مختلفش با گفتمان های محلی از یکسو و چالش های جهانی از دگرسو شکل گرفته است. لذا مرور ویژگی های منطقه گرایی مبتنی بر آراء پیشگامان این جنبش و رویکردهای آن بواسطه نقش میانجی آن بین سنت و مدرنیسم در بناهای معاصر مشهد می تواند انتظامی برا ی بحران مکان در مشهد قلمداد شود، به طوری که هدف اصلی این نوشتار را شکل می دهد. طراحی پژوهش، برمبنای روش تحقیق ترکیبی کیفی و کمی مبتنی بر منطق قیاسی و از طریق مطالعات کتابخانه ای و موردپژوهی شکل گرفته است. 27 اثر از بناهای شاخص شهر مشهد که رویکرد میانجی گرایانه ای به تقابل سنت و مدرنیته داشته اند به عنوان جامعه آماری انتخاب و از طریق پرسشنامه که به صورت طیف پنج گزینه ای لیکرت تنظیم و توسط 25 نفر از کارشناسان حوزه منطقه گرایی مشهد بکار گرفته شده و در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های موردپژوهی حاکی از عدم سازگاری اصول منطقه گرایی در مشهد با نیازهای دوره معاصر است چرا که بیشتر تبدیل به الحاقات نمادین و تاریخی روی پوسته مدرن گشته و می توان آن را بدترین شکل منطقه گرایی دانست که به پوسته ای تاریخی تبدیل شده و در آن تصاویری از سنت گرایی با تقلیدی از کلیشه های گذشته ترکیب و بر روی بدنه ساختمان های مدرن کشیده شده است.
تحلیل فضایی کانون های جرم خیز در بافت کالبدی شهر پاکدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107 - 122
حوزههای تخصصی:
بزهکاری ازجمله مسائل و مشکلات اکثر شهرهای امروزی است و تحلیل فضایی جرائم شهری به شناسایی الگوهای رفتاری مجرمانه، کشف کانون های جرم خیز و درنهایت به تغییر شرایط نابهنجار کمک می نماید. شهر پاکدشت با توجه به آمار وقوع جرائم سرقت رشد نسبتاً بالایی را داشته است لذا به عنوان محدوده موردپژوهش انتخاب شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. جامعه آماری این پژوهش 302 فقره جرائم سرقت بوده است که در دوره زمانی 26/12/1392 تا 16/1/1395 (جرائم سرقت تعطیلات عید نوروز سال های 1392 تا 1395) در محدوده قانونی شهر پاکدشت رخ داده است. برای کشف روند الگوی جرم خیزی از شاخص های کالبدی با 9 شاخص اعم از (عرض معبر، عمر بنا، کیفیت ساختمانی، اندازه قطعات تفکیکی، نور و روشنایی معابر، پوشش معابر، وجود ساختمان های مخروبه، کیفیت کالبدی و مصالح ساختمان) با استفاده از رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شده است. میزان ضریب تعیین محلی (Local R2) در مورد مدل تأثیر شاخص های کالبدی بر رخداد جرائم عددی بین (39/0- 000/0) را نشان می دهد. نتایج یافته ها درواقع به صورت محلی و فضایی نشان می دهد که میزان اثرگذاری شاخص های کالبدی در وقوع جرائم مثبت است و در قسمت هایی از شهر که میزان روشنایی و نورپردازی نامناسب بوده، میزان وقوع جرائم نیز بالا بوده است.
نقش پیاده مداری بر افزایش سرزندگی فضاهای شهری مطالعه موردی شهر گزبُرخوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف ارزیابی اثر اجرای طرح پیاده محور در خیابان خواجه نصیر، واقع در بافت قدیم شهر گزبُرخوار، بر افزایش سرزندگی شهری اجرا گردید که از نظر ماهیت تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ روش، مطالعه پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنان خیابان خواجه نصیر شهر گزبرخوار، بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 182 نفر محاسبه گردید. نمونه های تحقیق، با استفاده از روش تصادفی ساده، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده است که پایایی آن با ضریب آلفای بالاتر از 7/0 مورد تائید قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از آزمون های معادلات ساختاری و تی تک نمونه ای در نرم افزارهای Amos و SPSS، استفاده گردید. مطالعه حاضر، اولین مطالعه عمیق در محدوده مورد مطالعه می باشد که با استفاده از مدل های ساختاری به بررسی و ارزیابی تأتیر متغیرهای پنهان مؤثر بر سرزندگی شهری پرداخته است. طبق نتایج به دست آمده، شاخص سرزندگی شهری تحت تأتیر اجرای طرح پیاده مداری قرار گرفته و با اجرای طرح پیاده مداری، می توان افزایش سرزندگی شهری را با مقدار میانگین 85/0 در شهرگزبُرخوار، انتظار داشت.
ارائه مدل بازاریابی شخصیت برند به منظور افزایش وفاداری مشتریان در مقاصد گردشگری (مطالعه موردی: جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
223 - 240
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به ارائه مدل بازاریابی شخصیت برند به منظور افزایش وفاداری مشتریان در مقاصد گردشگری پرداخته شده است. روش تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ رویکرد، اکتشافی - تبیینی و شیوه انجام نیز به صورت آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کارشناسان و خبرگان مدیریت شهری و گردشگری و در بخش کمی شامل گردشگران داخلی ورودی به جزیره کیش در تابستان 1399 است؛ که از میان گروه اول به روش گلوله برفی هدفمند تعداد 13 نمونه و از میان گروه دوم به روش تصادفی ساده تعداد 85 نمونه، انتخاب گردید. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از تئوری داده بنیاد و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های مبتنی بر نظریه داده بنیاد در بخش کیفی نشان داد، عوامل بازاریابی از طریق 5 عنصر خدمت/محصول، قیمت، تبلیغ، ترویج و مکان و عوامل مدیریتی از طریق 3 مؤلفه رهبری کارآمد، مدیریت منابع انسانی و سیاست های گردشگری موجب ایجاد شخصیت برند در جزیره کیش می شود؛ شخصیت برند ایجادشده نیز موجب ایجاد برندسازی شهری می گردد. همچنین، زیرساخت ها از قبیل خدمات اقامتی-بهداشتی، حمل ونقل و غذا (رستوران ها) به عنوان شرایط زمینه و قابلیت های محیطی از قبیل عوامل سیاسی و امنیتی، اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی به عنوان عوامل مداخله گر بر برندسازی شهری در جزیره کیش تأثیر گذاشته و در نهایت موجب وفاداری به برند می شود که هم برای گردشگران و هم برای جزیره کیش سودآوری خواهد داشت. یافته های کمی نیز تاییدی بر یافته های بخش کیفی است؛ به طوری که نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، در سطح اطمینان 95 درصد بازاریابی و مدیریت بر شخصیت برند؛ شخصیت برند، عوامل محیطی و زیرساخت ها بر برندسازی شهری؛ و برندسازی شهری بر وفاداری به برند مؤثر است.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری بافت های باارزش تاریخی مطالعه موردی: منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 63
حوزههای تخصصی:
بافت های باارزش تاریخی از مهم ترین بخش های شهری محسوب می شوند که نقش کلیدی در هویت یک شهر دارند. به علاوه دارای کارکردهای بالقوه اقتصادی و اجتماعی نیز می باشند. امروزه، به دلیل رشد سریع شهرنشینی و تغییر کاربری شهرها، این بافت ها دچار افول شده اند. در این راستا رویکرد گردشگری به ویژه گردشگری تاریخی، یکی از رویکردهای مؤثر در جهت حفظ و احیاء بافت های باارزش تاریخی می باشد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر توسعه گردشگری بافت های تاریخی و سپس تحلیل میزان تأثیر هر یک از عوامل بر توسعه گردشگری بافت باارزش تاریخی منطقه 12 تهران می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است و برای شناسایی عوامل اصلی ادبیات پژوهش و مبانی نظری موردبررسی قرار گرفت. در نهایت معیارهای اصلی مطابق با نظرات صاحب نظران امر استخراج گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و متخصصان گردشگری و برنامه ریزی شهری با توجه به زمینه تخصصی تحقیق است که با استفاده از نرم افزار Sample Power اقدام به برآورد حجم نمونه آماری گردید. سپس برای تحلیل میزان تأثیر هرکدام از عوامل شناسایی شده از نرم افزار Smart PLS بهره گرفته شد. در نهایت یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که عوامل امنیت، مدیریت منابع مالی و انسانی و تسهیلات رفاهی به ترتیب بیشترین تأثیر را در زمینه توسعه گردشگری بافت باارزش تاریخی منطقه 12 دارا هستند. نکته حائز اهمیتی که در یافته ها به چشم می خورد جای گیری عامل امنیت در رتبه اول و مهم ترین عامل در زمینه موفقیت توسعه گردشگری منطقه است. همچنین عامل تصویر ذهنی در رتبه چهارم و بالاتر از عواملی همچون کیفیت جاذبه ها و دسترسی قرار دارد که خود دلالت بر اهمیت ادراکات و برداشت ذهنی از مقصد دارد.
بررسی تأثیر حضورپذیری و حس رضایت مندی ساکنان محیط های مسکونی از امنیت اجتماعی سکونتگاه های شهر گرگان
حوزههای تخصصی:
تحولات دهه های اخیر سبب شده است تا امکانات جدید شهرهای امروز مانند گذشته قادر به تأمین آرامش و امنیت شهروندان نباشد. این مسأله ی نابهنجاری اجتماعی و در کنار آن بروز رفتارهای جرم خیز در نظام سکونت شهری جهان شده است. در این راستا هدف پژوهش، بررسی مؤلفه های اثر بخش بر حس رضایت مندی ساکنان از امنیت اجتماعی سکونتگاه های شهر گرگان می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن، خانوارهای ساکن در مجتمع های مسکونی شهر گرگان و حجم نمونه 200 خانوار انتخاب شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات اسنادی و جهت برداشت های میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های رگرسیون به روش (Enter) و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان احساس رضایت مندی ساکنان مجتمع های مسکونی با مؤلفه های روشنایی مناسب محیط و بافت کالبدی ساختمان ارتباط مستقیم و مثبتی دارد. روشنایی معابر و گذرهای اطراف ساختمان و محل زندگی اشخاص در شب باعث ایجاد آرامش و حس امنیت در تردد کودکان و زنان می گردد و هم چنین باعث کاهش استرس و اضطراب در افراد هنگام تردد با پای پیاده در شب می شود. اشراف داشتن مساکن نسبت به هم مؤلفه ی دیگریست که با ایجاد حس امنیت در میان ساکنان رابطه مستقیم دارد. از دیگر مؤلفه های مؤثر در ایجاد حس امنیت در میان ساکنان واحدهای مسکونی شهری می توان به وقوع جرم در محل زندگی، روابط همسایگی و متغیر زیست محیطی اشاره کرد.
تحلیل عوامل کلیدی موثر برآینده بافت ناکارآمد شهری در افق 1414 (مطالعه موردی: محله اکبرآباد یزد)
حوزههای تخصصی:
بافت های ناکارآمد، پهنه هایی از فضاهای شهری است که در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده و به کانون مشکلات و نارسایی های شهری تبدیل شده است. در عصر فناوری اطلاعات و توسعه شبکه های ارتباطی که با عدم قطعیت و نوآوری بسیاری همراه است؛ نظام برنامه ریزی شهری که مبتنی بر رویکرد سیستمی بوده است از توانایی لازم جهت پاسخگویی به معضلات بافت ناکارآمد شهری برخوردار نیست. بنابراین ضروری است نسبت به تحولات آینده بافت های ناکارآمد برنامه ریزی علمی و عملی مناسب که در آینده پاسخگو باشد، صورت بگیرد. در سال های اخیر، رویکرد آینده پژوهی، به عنوان شیوه و روش شناختی با در نظر گرفتن وضعیت گذشته و حال، چشم انداز آینده را برای ما روشن می کند. این رویکرد با شناسایی عوامل موثر بر آینده این بافت ها، به ما کمک می کند که برای امور محتمل و غیرقابل پیش بینی آماده باشیم. از این رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی متغیرهای کلیدی موثر بر آینده بافت ناکارآمد و بررسی روابط بین متغیرها و نحوه اثرگذاری بر یکدیگر در افق 1414 می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل متغیرها، با توجه به ماهیت آینده پژوهی این پژوهش، از روش تحلیل اثرات متقاطع با استفاده از نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد کلیدی ترین عوامل موثر بر آینده بافت ناکارآمد محله اکبرآباد یزد در افق 1414، به ترتیب بیشترین میزان تاثیرگذاری، شامل گردشگری، نهادهای اجتماعی و مدنی، تمایل به مهاجرت، درآمد و پس انداز و جذابیت های سرمایه گذاری می باشد.
تحلیل عوامل فضایی موثر بر مکان گزینی مهاجران با استفاده از روش پیش بینی درخت تصمیم (مطالعه موردی: شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت و جابجایی هایی سکونتی، یکی از پدیده های شهرنشینی است که با ساختار های اجتماعی، اقتصادی و فضایی دارای رابطه علت و معلولی است. این نوع از مهاجرت تحت تأثیر عواملی هم چون نزدیکی به محل کار، مدت سکونت، وضعیت اشتغال، سطح درآمد، سن، جنس و شرایط خانوادگی باشد. از این رو، مکان گزینی محلات و انتخاب محله ای برای سکونت از اهمیت بسزایی برخوردار است و از عوامل بسیاری تأثیر می پذیرد تا جایی که موقعیت مکانی بر مکان گزینی اثر می گذارد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از اطلاعات بلوک های آماری سرشماری سال 1390 استخراج شده است. با مطالعه ادبیات تحقیق و تعیین شاخص های مورد نیاز استخراج و به روش تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شده اند. شاخص میانگین مهاجرت به عنوان شاخص هدف و سایر شاخص ها به عنوان شاخص ورودی در درخت تصمیم انتخاب شدند. محاسبات مربوط به درخت تصمیم در نرم افزار کلمنتاین انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان تحصیلات بیشترین تأثیر را در مکان گزینی مهاجران در محلات شهر مشهد داشته است. به طور کل 12 شاخص با میزان تأثیر گذاری های متفاوت بر میانگین مهاجرت اثر گذار بوده اند. این درحالی است که هر چه میزان عوامل پیش بینی کننده در این شهر کمتر باشد میزان مهاجرت بالاتر است. هم چنین نتایج نشان می دهد که سیستم داده کاوی با درخت تصمیم قادر خواهد بود تا با اندازه گیری عوامل پیش بینی کننده و میزان تغییرات آن ها، میزان مهاجرت و ماندگاری افراد در محله های شهری را پیش بینی نماید. بنابر نتایج به دست آمده از کارایی این سیستم قابل قبول می باشد.
بررسی نقش مخاطرات طبیعی و مدیریت بحران در آمایش سرزمین مطالعه موردی: استان کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی حوادثی تهدیدآمیز هستند که خسارات جانی و مالی فراوانی به دنبال دارند. این مخاطرات تنها منحصر به زمان وقوع نیست بلکه به دلیل پیامدهای اجتماعی که دارند سال های سال گریبان گیر مردم منطقه خواهند بود. در چنین مواردی که آثار مخاطرات طبیعی در زندگی انسان ها تظاهر می یابد از این گونه مخاطرات با عنوان بلایای طبیعی یاد می شود و در آمایش شهری نقش این مخاطرات حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مخاطرات طبیعی و مدیریت بحران در آمایش سرزمین در استان کرمانشاه است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر فرآیند پژوهش، ترکیبی از روش های «توصیفی- تحلیلی» است. جمع آوری اطلاعات و داده ها به دو صورت «اسنادی و پیمایشی» انجام پذیرفته است. و جهت تحلیل و وزن گذاری داده های از مدلFAHP و نرم افزارGIS ARC(سیستم اطلاعات جغرافیایی) برای بررسی نحوه ی پراکنش مخاطرات طبیعی اقدام شده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که از لحاظ وضعیت مخاطرات طبیعی (زلزله، سیل، خشکسالی، زمین لغزش) ،54 درصد از سطح استان در وضعیت خطرپذیری کم و خیلی کم، 21 درصد در وضعیت خطر پذیری متوسط و در نهایت 8.36 درصد در وضعیت خطرپذیری خیلی زیاد قرار دارد. نتایج حاکی از آن است از لحاظ مخاطرات طبیعی(زلزله، سیل، خشکسالی، زمین لغزش) استان کرمانشاه در وضعیت متوسطی قرار گرفته است.