فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
97 - 11
حوزههای تخصصی:
اهمیت جذابیت مقاصد گردشگری برای محققین و متولیان صنعت گردشگری روشن است. این اهمیت به دلیل تأثیر بر رفتار گردشگران یعنی انتخاب مقاصد گردشگری موردتوجه قرارگرفته است. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف تبیین عوامل مؤثر بر جذابیت مقاصد گردشگری شهری با استفاده از رویکرد مدل ساختاری تفسیری تدوین شد. از لحاظ هدف انجام این تحقیق جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری، اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه موضوع موردنظر بود که به روش نمونه گیری هدفمند 20 نفر از اساتید دانشگاه ها و متخصصین عرصه پژوهش به منظور انجام پژوهش انتخاب شده اند. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل ISM نشان داد که مدل موردنظر دربرگیرنده هفت سطح است. تأثیرگذارترین، سطح هفتم می باشد که دو عامل چشم انداز طبیعی و امکانات زیرساختی را شامل می شود. این سطح به طور مستقیم بر سطح بعدی یعنی سطح ششم که دربرگیرنده عامل امکانات رفاهی است تأثیر می گذارد. سطح پنجم دربرگیرنده دسترسی مناسب و کیفیت زیست محیطی بود که از سطح ششم تأثیر و بر سطح چهارم که دربرگیرنده رویدادهای ویژه و منابع تاریخی بود، تأثیر می گذارد. در سطح سوم عوامل تعاملات اقتصادی و رفتار جامعه محلی، در سطح دوم امنیت محیطی و تبلیغات رسانه ای و در نهایت در سطح اول شهرت و اعتبار مقصد و تصویر ذهنی قرار داشت سطح اول در واقع تأثیرپذیرترین سطح می باشد. همچنین نتایج حاصل از پیاده سازی مدل میک مک نشان داد که از بین نواحی چهارگانه، ناحیه سوم که مربوط به خوشه پیوندی است، دارای بیشترین عامل بود این عوامل شامل تعاملات اقتصادی مردم با گردشگران، شکل و چشم انداز طبیعی، رفتار جامعه محلی، رویدادهای ویژه، عوامل، امکانات رفاهی، کیفیت زیست محیطی مقصد است. همچنین خوشه وابسته که تحت تأثیر خوشه های پیوندی و خوشه محرک می باشد دربرگیرنده عوامل امنیت محیطی، وضعیت شهرت و اعتبار مقصد گردشگری، و تصویر ذهنی از مقصد بود.
تبیین دل بستگی به مکان در فضاهای سبز شهری مطالعه مورد: فضاهای سبز شهر رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
115 - 130
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز شهری به مثابه کانون های سبز و طبیعی اند که انسان امروز شاید برای گریز از محیط پرهیاهوی شهری به آن ها پناه می آورد. هرچند همین جذابیت ها در برخی موارد سبب شده که این فضاهای سبز ارزشمند، دچار تغییر و تحولات نامطلوبی بعضاً ناشی از ساخت وسازهای سرمایه گرایانه شوند. پژوهش حاضر باهدف تببین دل بستگی به مکان در فضاهای سبز شهری نوشته شد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که به منظور بررسی پایایی چندین بار توسط اساتید و کارشناسان مورد بازبینی قرار گرفت و به منظور بررسی روایی پرسشنامه از روش ترکیبی و آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج نشان دهنده روایی موردقبول ابزار گردآوری پژوهش است. جامعه آماری پژوهش حاضر را شهروندان ساکن شهر رفسنجان مشتمل بر 161909 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید که به منظور اطمینان بیشتر تعداد 400 پرسشنامه جمع آوری شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی در محیط نرم افزار pls استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ازنظر دل بستگی به مکان محدوده موردمطالعه در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد که فعالیت های مکان تأثیر مثبت و معناداری بر دل بستگی به مکان دارد، ضریب مسیر به دست آمده برابر با 598/0 بود. از دیگر نتایج این پژوهش آن بود که مؤلفه های فعالیت های مکان عملکرد مکان، حضور پذیری، زیبایی بصری، مشارکت پذیری مکان و قابلیت های مکان بر دل بستگی به مکان تأثیر مثبت و معناداری دارد از بین مؤلفه های استخراج شده قابلیت مکان با ضریب مسیر 406/0 دارای بیشترین تأثیر و شاخص مشارکت پذیری مکان با ضریب مسیر 111/0 دارای کمترین تأثیر بر دل بستگی به مکان در فضاهای سبز شهری بود.
بررسی علل گردشگری خانه های دوم شهری در ایام شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
63 - 78
حوزههای تخصصی:
ویروس کرونا به دلیل جدید بودن، سهولت و سرعت انتقال همراه با پوشش گسترده رسانه ها موجب اضطراب بین المللی و اعمال محدودیت های مسافرتی توسط سازمان بهداشت شد. در ایران از مردم خواسته شد تا سفرهای غیرضروری را لغو کنند اما با شروع تعطیلات گردشگران بسیاری به شهرهای گردشگر پذیر ازجمله شهرستان رامسر در استان مازندران سفر کردند؛ با توجه به تعطیلی مراکز اقامتی و گردشگری، بخش غالب گردشگران ورودی به شهرستان رامسر گردشگرانی بودند که مالک خانه دوم در این شهر هستند و گردشگران خانه های دوم محسوب می شوند، اگرچه نظریه ها و دیدگاه های مختلفی در زمینه گردشگری خانه های دوم وجود دارد در پژوهش حاضر سعی شد تا انگیزه های تمایل به گردشگری خانه های دوم در زمان شیوع ویروس کرونا موردبررسی قرار بگیرد؛ در این راستا با توجه به بررسی ادبیات نظری این حوزه متغیرهای مالکیت، شرایط اقلیمی، ویژگی های شخصیتی که از عوامل مهم تمایل به گردشگری خانه های دوم هستند و همچنین بررسی تأثیر وضع قوانین و مقررات محدودکننده سفر بر گردشگری خانه های دوم در شهرستان رامسر به عنوان یکی از مکان های پرتردد در استان مازندران پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش گردشگرانی بودند که در بهار و تابستان 1399 با توجه به شیوع ویروس کرونا به شهرستان رامسر سفر کردند. در پژوهش حاضر از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد و به منظور بررسی روایی محتوای پرسشنامه با کارشناسان مربوطه حوزه گردشگری مشورت های لازم صورت گرفت و برای بررسی پایایی از روش آلفای کرونباخ شد، که برابر با 8/0 بود. برای تحلیل داده ها و اولویت بندی متغیرها از نرم افزار SPSS22 استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که مالکیت خانه های دوم، قوانین و مقررات، ویژگی های شخصیتی و ویژگی های منطقه به ترتیب بیشترین شدت ارتباط را با گردشگری خانه های دوم در ایام قرنطینه داشتند.
کاربست آینده پژوهی در برنامه ریزی حفاظتی بافت تاریخی (مورد نمونه: عرصه ثبت جهانی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
417 - 437
حوزههای تخصصی:
حفاظت از بافت های با ارزش تاریخی تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و سیاسی قرار دارد که با شناسایی این عوامل می توان تأثیرات واردشده بر بافت های با ارزش تاریخی را شناخت و برای هر شرایطی برنامه ریزی کرد. حفاظت از بافت های تاریخی و میراثی، از ضرورت های برنامه ریزی برای این نوع بافت ها است، اما وجود محیطی پیچیده و در حال تغییر، حفاظت را دچار چالش می کند که ازجمله این چالش ها می توان به تداوم فرسودگی و ازدست دادن جمعیت بومی اشاره کرد. استفاده از روش های نوآورانه آینده پژوهی، این امکان را برای برنامه ریزان شهری فراهم می کند تا با چالش ها و عدم قطعیت های محیطی مقابله کنند؛ بنابراین، به منظور تدوین ادبیاتی آینده محور برای مواجهه و حفاظت از بافت های تاریخی، این تحقیق با به تصویرکشیدن آینده های بافت تاریخی شهر، ابتدا به شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر حفاظت بافت تاریخی یزد می پردازد. سپس با تجزیه وتحلیل این عوامل و استفاده از روش تحلیل اثر متقابل، سناریوهای آینده بافت تاریخی را تدوین می کند. روش جمع آوری اطلاعات، اسنادی و میدانی (مصاحبه) است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 10 نفر از متخصصان شناسایی شدند که دارای دانش و تجربه در موضوع تحقیق هستند. این افراد شامل اعضای هیئت علمی (در حوزه شهرسازی، مرمت و آینده پژوهی)، مهندسان مشاور در حوزه بازآفرینی و مرمت بافت تاریخی یزد، اعضای پرونده ثبت جهانی و مسئولان در پایگاه بافت تاریخی یزد و مسئولان بافت تاریخی در شهرداری یزد هستند. با بررسی مطالعات اسنادی و توصیفی، عوامل کلیدی مؤثر بر حفاظت بافت تاریخی یزد شناسایی و با نظر متخصصان تحقیق، این عوامل کلیدی تدوین و تنظیم شدند. 22 عامل کلیدی شناسایی شده به وسیله متخصصان تحقیق، ارزش گذاری شد که به کمک نرم افزار میک مک، داده های تحقیق از نظر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان می دهد مهم ترین پیشران های مؤثر بر آینده بافت تاریخی، میزان وابستگی درآمد دولت به اقتصاد نفتی، توان رقابت پذیری بین المللی و الگوی مصرف است که از برخورد این پیشران ها، هشت سناریو برای بافت تاریخی یزد می توان متصور شد. با درنظرداشتن منطق هر سناریو، فضای موجود در آن سناریوها تدوین شده است که در این میان، ارکان شهرسازی بافت تاریخی یزد (حفاظت، دسترسی، حفظ عملکردهای با ارزش، توسعه کالبدی، پویایی اجتماعی-فرهنگی، بهبود اقتصادی، هم زیستی با محیط زیست و حفظ ارزش های انسانی) در هر سناریو بررسی شد.
ارزیابی میزان تحقق عدالت فضایی و توزیع خدمات شهری در سطح منطقه 4(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی شهری، توجه به عدالت فضایی به عنوان رویکرد اصلی در تحلیل توزیع خدمات شهری، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در پژوهش حاضر، میزان تحقق پذیری عدالت فضایی و نحوه توزیع خدمات شهری (کاربری های فضای سبز، مذهبی، فرهنگی، ورزشی، بهداشتی، درمانی و آموزشی) با استفاده از مدل خود همبستگی فضایی موران و در محیط GIS در سطح منطقه 4 مورد تحلیل قرار گرفت. نوع پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و روش تحقیق از نوع توصیفی، تحلیلی و کمی است. جهت انجام تحلیل، مساحت های هر یک از کاربری های خدمات شهری به تفکیک و همچنین لایه های کاربری های وضع موجود در منطقه 4 به عنوان ورودی مدل، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد در سطح اطمینان 95 درصد به دلیل قرارگیری مقادیرZ-score دو کاربری آموزشی و فضای سبز در منطقه 4 در خارج از محدوده 96/1+ و 96/1-، این دو کاربری از توزیع عدالت فضایی مناسبی برخوردار نیستند. کاربری آموزشی دچار کمبود سرانه و کاربری فضای سبز دارای مازاد سرانه می باشد و با وجود این مازاد سرانه به دلیل توزیع بسیار متمرکز این کاربری ها در برخی موقعیت ها، به دلیل توزیع ناعادلانه در سطح منطقه، بسیاری از محلات منطقه از کمبود کاربری فضای سبز رنج می برد. در مورد سایر کاربری های خدماتی با وجود تصادفی بودن الگوی کلی خود همبستگی فضایی موران، عارضه های هر یک از این کاربری ها به صورت محلی در پاره ای نقاط دارای تمرکز خوشه ای می باشند. به علاوه اینکه دارای کمبود سرانه نیز هستند. بر این اساس لازم است پس از بررسی پهنه های طرح تفصیلی، نسبت به بازنگری طرح تفصیلی اقدام نمود.
تفاوت های فضایی در طرد اجتماعی - اقتصادی گروه های فرهنگی و قومی با تاکید بر جنسیت (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران به موازات رشد شهرنشینی، گسترش محلات فقیرنشین بویژه سکونتگاه های غیررسمی از پدیده های فراگیر شهر معاصر بوده است. یکی از دلایل حاشیه نشینی طرد فرهنگی و قومی است. طرد اجتماعی پدیده ای چند جنبه ای است و فراتر از ابعاد مادی و کمبودهای اقتصادی، بر دامنه ی متنوعی از محرومیت های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دلالت دارد. در همین رابطه، جنسیت یک ی از مقولات بسیار مهم ی است که باعث ایج اد قش ربندی در کلی ه ی جوام ع می ش ود. نابراب ری جنس یتی، واقعیت ی اجتماع ی در سراسر تاریخ بش ر بوده اس ت. با توجه به اینکه نیمی از جمعیت هر جامعه را زنان تشکیل می دهند، این پژوهش، هدف خود را بررسی تفاوت های فضایی در طرد اجتماعی – اقتصادی گروه های حاشیه ای فرهنگی و قومی در شهر سنندج با تاکید بر جنسیت قرار داده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی بوده و نوع آن کاربردی است. شیوه ی گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای، اسنادی و پرسشنامه ای است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و از جمعیت 260000 نفری حاشیه نشین شهر سنندج، 400 نفر با استفاده از فرمول کوکران برای پرسشگری انتخاب شدند. داده های بدست آمده از طریق نرم افزار SPSS تجزیه تحلیل شدند. از طریق آزمون رگرسیون چندمتغیره مشخص شد در هر دو جنبه ی دسترسی به منابع و طرد / ادغام اجتماعی، عوامل اقتصادی به ترتیب با ارزش عددی «498/0 و 568/0» بیشترین تاثیر را در طرد اجتماعی – اقتصادی افراد داشته اند. همچنین از طریق آزمون t-test مستقل مشخص شد که در زمینه دسترسی به منابع، عوامل اقتصادی و خدمات اجتماعی ضعیف، به ترتیب با ارزش عددی «166/43 و 647/41» و در جنبه ی طرد / ادغام اجتماعی، عوامل اقتصادی و آسیب های اجتماعی، به ترتیب با ارزش عددی «706/49 و 123/47» بیشترین تاثیر را در طرد اجتماعی – اقتصادی زنان داشته اند.
بررسی توزیع مکانی مطب های تخصصی شهر ایلام و تعیین پهنه های مناسب به منظور ارائه الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده از روش های سنتی برنامه ریزی مطب های تخصصی برای ارائه خدمات بهداشتی - درمانی، به معنای هدر رفتن کاغذ و زمان می باشد؛ اما امروزه، استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان ابزاری در جهت ایجاد بانک اطلاعاتی مناسب و کارآمد عمل می کند. یکی از زمینه های کاربرد این سامانه مکان یابی کاربری مطب های تخصصی است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی توزیع مکانی مطب های تخصصی شهر ایلام و تعیین پهنه های مناسب با الگویی مطلوب به صورت توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. روش: جامعه آماری پژوهش را کارشناسان مدیریت شهری تشکیل می دهد که تعداد 20 نفر از آن ها به شیوه در دسترس انتخاب و بین آن ها پرسشنامه توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها به شیوه تحلیل سلسله مراتب فازی و تلفیق با لایه های رقومی در نرم افزارهای Expert Choice و ArcGIS انجام شد که شامل تهیه لایه های اطلاعاتی با فرمت رستری برای هر معیار، طبقه بندی هر لایه داده هایی بر اساس میزان ارزش با استفاده از تحلیل سلسله مراتب فازی، ترکیب همه لایه های اطلاعاتی، اعمال ضرایب نهایی مدل Fuzzy-AHP و تهیه نقشه نهایی بوده است. یافته ها: نتایج بررسی ها نشان داد که، معیارهای «تراکم جمعیت و جمعیت آسیب پذیر» به صورت مشترک با ارزش (303/0) و معیار «فاصله از کاربری تجاری» با ارزش (016/0) به ترتیب مهم ترین و کم اهمیت ترین معیارهای پژوهش هستند. نتیجه گیری: با توجه به معیارهای مورد بررسی پژوهش 43 هکتار از اراضی شهر ایلام به عنوان پهنه بسیار مناسب برای استقرار مطب های تخصصی مشخص شد که این پهنه ها در نواحی 2 و 3 منطقه یک، نواحی 1 و 2 منطقه دو، نواحی 1، 2 و 3 منطقه سه، و نواحی 1، 2 و 4 منطقه چهار شهرداری ایلام هستند.
بازآفرینی شهری در چارچوب پروژه های محرک توسعه شهری (مطالعه موردی: محله های سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه در شیراز، کرمان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
339 - 362
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیش از انقلاب صنعتی و رشد شهرها، محلات شهری رشدی بطئی و پیوسته داشتند و ضمن حفظ ارزش های طبیعی، اجتماعی و کالبدی خود، به نیازهای نسبتا ثابت ساکنان خود پاسخ می دادند. با رشد شتابان در کلان شهرهای ایران، بافت های قدیمی و سکونت گاههای کهن و محله ها مورد تهدید واقع شدند و نیاز به مرمت شهری و بازآفرینی بافت های قدیمی بیش تر از گذشته احساس شد. توسعه شهری با توجه به دو رویکرد توسعه درونی و مرمت شهری بافت های فرسوده، سعی در احیا و بازگرداندن حیات شهری به عرصه های ناکارآمد داشته است. در راستای تسهیل این روند و توجه به پیوند بافت های قدیمی با توسعه شهری، برنامه ریزی و اجرای پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از راهبردهای به کار گرفته شده جهت فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و مالکان مورد توجه واقع شد. روش: بافت کهن شهرهای کرمان، شیراز و اصفهان به ویژه محدوده های محله های قلعه محمود، سنگ سیاه و هارونیه افزون بر این که بازتاب کننده تاریخ توسعه و تحولات فرهنگی در گذر زمان هستند آثاری شاخص از فرهنگ و تمدن کشور را در مقیاس ملی و جهانی در خود جای داده اند، این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و رویکرد روش شناسی آن نیز کیفی، کمی، ترکیبی است. منابع پژوهش، منابع اسنادی، کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و پرسش نامه مردمی (تحلیل در قالب نرم افزار SPSS) است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش در سه محله سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه؛ نشان داد که 1) پروژه های محرک توسعه در بافت تاریخی شهری موجب تقویت احساس امنیت می شوند، 2) مهم ترین عامل عدم احساس امنیت در بافت فرسوده، شکل و ساختار کالبدی نامطلوب بافت است و 3) می توان با رویکرد محرک توسعه به عنوان بینشی کامل و یکپارچه به احیا و بازآفرینی محله و نیز حفظ ارزش های تاریخی و کالبدی آن در جهت تبدیل محله به یک مکان زیستی هماهنگ با زندگی امروزی و مطابق با شخصیت و هویت تاریخی دست پیدا کرد.
ارزیابی تحقق پذیری شاخص های کیفیت فضاهای عمومی شهری بر مبنای دیدگاه کرمونا (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای عمومی شهری یک مرحله از زندگی عمومی است که حس مکان، حس اجتماعی و ارتباطات مردم را ارتقاء می دهد و فرصت جمع شدن و لذت تجربه با دیگران را ایجاد می کند. بنابراین ضروری است تا با ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی شهری و شناسایی نقاط ضعف آنها، به برنامه ریزی و طراحی مناسب این فضاها اقدام نمود. در این راستا، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی کیفیت این فضاها در شهر تبریز بر مبنای دیدگاه کرمونا و شناسایی نقاط ضعف برنامه ریزی فضاهای عمومی می باشد تا راهکارهای اجرایی قابل قبولی برای ارتقاء این فضاها ارائه داد. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (ترکیبی از رویکردهای کمی-کیفی) می باشد که به منظور گردآوری اطلاعات از تکنیک های مشاهده و فیش برداری و پرسشگری از مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل شهری و همچنین نخبگان دانشگاهی استفاده شده است. قابل ذکر است با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه ی آماری، از فرمول کوهن[1] در سطح اطمینان 95 درصد برای تعیین حجم نمونه استفاده شده و حجم نمونه ی آماری 200 نفر برآورد گردیده است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق از مدل حداقل مجذورات جزئی در نرم افزار Warp-PLS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با بررسی 9 متغیر مورد تأکید کرمونا در ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی، این فضاها در شهر تبریز از نظر 4 متغیر سازگاری، نفوذپذیری، گوناگونی و خوانایی و هویت مکان در وضعیت نسبتاً مطلوب و از منظر 5 متغیر انعطاف پذیری، سرزندگی (پویایی)، تناسبات بصری، پایداری و کارایی در وضعیت نامطلوبی می باشند. [1]. Cohen
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه اصولی شهرها تسهیل گر روند پایداری می باشد که جهت تحقق این مهم سیاست گذاری ها و ذینفعان مهم ترین مؤلفه دخیل در آن هستند. بدین منظور تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ارومیه در تلاش است که با اعمال سیاست ها و تغییر در قدرت عملکرد بازیگران، روند توسعه شهر را در مسیر صحیح هدایت کند. نوع تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر گردآوری داده توصیفی-تحلیلی بوده است. در این پژوهش به منظور بررسی چگونگی رشد و توسعه فیزیکی شهر ارومیه از مدل هلدرن، و با استفاده از نرم افزار میک مک شاخص های مؤثر درروند توسعه این شهر شناسایی و سپس بازیگران کلیدی نقش آفرین در محیط نرم افزار Mactor مورد تحلیل و اقدام به تعیین میزان رقابت پذیری، همگرایی و توافق بین بازیگران کلیدی شده است. نتایج تحقیقات بر اساس محاسبات مدل هلدرن نشان داد که حدود 8/25 درصد رشد شهر ارومیه در فاصله سال های 1355 تا 1395، بر اثر رشد افقی بدقواره( اسپرال) شهر و حدود 2/74 درصد مابقی توسعه شهر ناشی از رشد جمعیت شهر بوده است که منجر به افزایش تراکم جمعیت و کاهش سرانه زمین شهری شده است. برای تحلیل و ارزیابی سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ارومیه از31عامل استفاده شده است که بااستفاده از نرم افزار میک میک، 8 پیشران کلیدی در سیاست گذاری استخراج و 5 بازیگر کلیدی جهت پیشبرد این سیاست ها شناخته شده اند که مدیران شهری و بنگاه های شهری به ترتیب بیشترین قدرت رقابت پذیری، صلاحیت، تأثیرگذاری را داشته اند. درنهایت بیشترین توافق بازیگران در رابطه با گمانه های توسعه فیزیکی بر احتمال تبدیل شدن شهر به جولانگاه بورس بازی زمین و مسکن، و سیاست آمرانه و متمرکز بوده است.
تعیین اولویت های توسعهی درون زا در شهر گرگان با استفاده از اصول رشد هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
83-94
حوزههای تخصصی:
الگوی گسترش شهرها در رابطه با رشد شهرنشینی موجب رشد افقی بیش از اندازه شهرها شده است. در برابر این پدیده، نظریهها و جنبشهایی برای دستیابی به توسعه پایدار شهری شکل گرفت که از آن جمله میتوان به جنش رشد هوشمند اشاره کرد. در این نظریه رشد و گسترش فیزیکی شهر در خدمت جامعه، اقتصاد و محیط زیست برای ارتقای کیفیت زندگی قرار میگیرد. گرگان از شهرهای حاصلخیز شمال کشور میباشد که علاوه بر مرکزیت سیاسی، مرکزیت اقتصادی منطقه را نیز بر عهده دارد. امروزه پدیده پراکنش شهری در این شهر به وضوح قابل مشاهده میباشد که از آن جمله میتوان به نابودی زمین های حاصلخیز و اراضی جنگلی پیرامون شهر اشاره کرد. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از این جنبش، اولویت های توسعه درون زا در شهر گرگان به منظور کنترل پدیده پراکنش شهری این شهر تعیین گردد. بدین منظور، عوامل مختلف شهری با اصول ده گانه رشد هوشمند مورد مطابقت به نقشه و لایههای اطلاعاتی تبدیل شدند. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی GIS قرار گرفتهاند، این عوامل در محیط بر اساس درجه اهمیتشان نسبت به یکدیگر مقایسه و وزن دهی شدهاند و درنهایت مناطق مستعد توسعه با توجه به اصول (AHP) رشد هوشمند در محدوده شهر مشخص شده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی میباشد و از من ابع و دادههای موجود در سال 1386 استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد مناسب ترین مکان برای توسعه در شهر گرگان بر اساس اصول رشد هوشمند شمال و شرق به سمت شمال شرقی شهر میباشد و مکانهای دیگر از اولویت کمتری برخوردارند.
ارزیابی تأثیرپذیری الگوهای معماری مساکن جدید از اقلیم (مطالعه موردی: شهر آباده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: توجه به اهداف عمده طراحی اقلیمی در هر منطقه آب و هوایی و پیش بینی مواردی در جهت تحقق بخشیدن به این اهداف می ﺗﻮاﻧﺪ راهگشای بسیاری از معضلات ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻃﺮاﺣی و ﺳﺎﺧﺖ مساکن ﺟﺪیﺪ، بازسازی مساکن فرسوده، بهره برداری بیشتر از انرژی های تجدیدپذیر، انطباق بهتر با محیط زیست و در نهایت موجب هویت یافتن معماری در هر اقلیم و زمینه ساز آسایش افراد باشد. روش: برای دست یابی به هدف پژوهش حاضر که بررسی آسایش زیست اقلیمی مساکن جدید شهر آباده است، از داده های ماهانه دوره آماری (1363 تا 1392) ایستگاه سینوپتیک شهر آباده به روش تحلیلی – توصیفی بهره گرفته شد. سپس برای تعیین محدوده آسایش حرارتی مساکن جدید بر اساس روش ﺗﺠﺮﺑی ﺷﺎﺧﺺ بیوکلیماتیک ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧی ماهونی، تعداد 170 بنا با استفاده از روش کوکران به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که به دلیل قرار گرفتن دمای ماه های مهر تا اردیبهشت در گروه شاخص خشکی (3A) و وجود شرایط اقلیمی سرد در محیط، بهتر است کشیدگی بنا در جهت جنوب شرقی – جنوب غربی باشد. هم چنین با توجه به این که در تمام ماه های سال نوسان بیش از 10 درجه سانتی گراد بین دمای روز و شب وجود دارد و رطوبت نسبی در گروه شاخص خشکی (1A) قرارمی گیرد، بهتر است بازشو ها ابعادی در حدود 10 تا 20 درصد مساحت دیوار داشته باشند. در ماه تیر به دلیل داشتن روز های گرم و شب های معتدل و نوسان بیش از 10 درجه سانتی گراد دمای هوا، بهتر است فضایی برای خوابیدن در فضای آزاد (خارج از بنا)، پیش بینی شود. نتایج: دست یافته های حاصل از بررسی معماری مساکن جدید شهر آباده بیانگر جهت گیری غالب شمالی-جنوبی بنا، ضخامت کم دیوار ها، عدم تناسب بین اندازه پنجره و مساحت دیوار و کم رنگ شدن حضور عناصر معماری (حیاط، ایوان، بالکن، حوض و باغچه) در این بنا ها است که این امر زمینه ساز عدم تطابق معماری با اقلیم منطقه و در نهایت عدم آسایش اقلیمی ساکنین بنا در اغلب اوقات سال است.
مطالعه شاخص های زیست محیطی توسعه پایدار شهری PMBOK بر اساس استاندارد مدیریت پروژه (مطالعه موردی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
10-10
حوزههای تخصصی:
بر اساس آنچه ضرورت حرکت بشر به سمت توسعه پایدار نامیده شده و نیز وجود شهرها و مردمان شهرنشین به عنوان موتور محرک نیل ب ه توسع ه پایدار ، برای اولی ن با ر هدف مشترکی در سازما ن ملل برای توسع ه پایدا ر شهری پیشنهاد ش د که همان میباشد. اما تحقق توسعه پایدار شهری در قالب یک استراتژی کلان برپایهی « ایجاد شهرها و اقامتگاه های امن، منعطف و پایدار » مدیریت استاندارد پروژههای شهری در راستای شاخصهای پایداری است و بنابراین، در این پژوهش امکان نیل به توسعه پایدار شهری با استفاده از ابزار استاندارد مدیریت پروژه بررسی شدهاست. بر این اساس پنج مورد از کلان پروژه های زیستمحیطی و چهار شاخص پایداری PMBOK شهرداری اصفهان از نقطه نظر انطباق با حوزههای دهگانه دانش مدیریت پروژه در استاندارد توسط طرح پرسشنامه ارزیابی شدند. ابتدا از روش تحلیل سلسله مراتبی جهت تعیین وزن هریک از حوزهها استفاده شده و سپس پیادهسازی گردید و انطباق پروژهها با شاخصهای چهارگانه توسعه پایدار شهری مورد ارزیابی Expert Choice توسط نرمافزار قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین امتیاز نهایی برای شاخصهای معرفی شده زیستمحیطی در این تحقیق، میانگین تقریبی شاخصهای زیست محیطی تحقیقات مشابه و امتیاز اجرای استاندارد پروژههای زیستمحیطی شهر اصفهان به ترتیب و تقریب 50 و 48 بوده که حاکی از برآورد نزدیک این امتیازات است. اختلاف اندک میان این نتایج بیانگر این است که ، حدود 54 میتواند ابزاری برای حرکت در جهت حصول توسعه پایدار شهری PMBOK تعریف دقیق از پروژهها مبتنی بر استاندارد پروژه باشد. از طرفی، امتیاز نسبی پایین این پروژهها نسبت به نمره کامل شاخصهای پایداری و استاندارد مدیریت پروژه نیز نشان از ضعف در هر دو زمینه دارد.
رتبه بندی میزان انطباق و نزدیکی مناطق شهری شهر اردبیل با عناصر دخیل در ظهور شهر اصیل اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
221 - 252
حوزههای تخصصی:
هر نوع جهان بینی و ایدئولوژی می تواند نوع خاصی از شهرسازی و البته شکل ظاهری شهر را مطابق با آموزه های آن ایجاد کند شهرسازی اسلامی از ایدئولوژی اسلامی و ساکنان آن جدا نیست و تبلور تفکر و سبک زندگی آنها است دراسلام ظهور هر پدیده ای توسط مردم در سه جنبه اصلی رخ می دهد:جنبه های فکری و عقیدتی، جنبه های عملی و اخلاقی، جنبه های عینی که همه با هم منجر به ظهور شهر های اصیل اسلامی می شوند امروزه به دلیل تاثیر فرهنگ بیگانه جنبه های ذکر شده ضعیف و حتی آشفته است در این مقاله قصد داریم جایگاه هرمنطقه شهری اردبیل را از جنبه های ذکر شده مشخص کنیم. و به این سوال پاسخ دهیم: مناطق شهری اردبیل تا چه اندازه با عناصر دخیل در ظهور و تحقق شهر اصیل اسلامی نزدیکی دارد ؟ این تحقیق از نظر روش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است و داده های آن هم به صورت اسناد و هم به صورت میدانی (پرسشنامه شهروندان) جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان اردبیل است با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، 383 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش به روش نمونه گیری طبقه ای از پنج منطقه اردبیل (متناسب با جمعیت مناطق) انتخاب شدند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل کوپراس استفاده شد و مشخص شد که هر یک از مناطق شهری اردبیل ازلحاظ نزدیکی و سازگاری با عناصر دخیل در پیدایش شهر اصیل اسلامی دارای نسبت های مختلف است بطورکلی جایگاه شهر اردبیل از نظر انطباق و نزدیکی با ویژگی های عناصر شهر اصیل اسلامی بر اساس مدل کوپراس و با میانگین ( 88.44NJ ) جایگاه مناسب تری است .
بررسی قابلیت های اقلیم گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت کلیماگردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد جهت بهره گیری پایدار از ظرفیت های طبیعی شهرهای استان در جهت توسعه گردشگری و ارتقاء جایگاه آن در صنعت گردشگری کشور انجام شده است. برای این منظور، آسایش اقلیم گردشگری شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از شاخص TCI در پنج ایستگاه هواشناسی یاسوج، سی سخت، دهدشت، دوگنبدان و لیکک بررسی شد. تحلیل توأم پتانسیل اکوتوریسمی و شرایط کلیماگردشگری نوآوری تحقیق محسوب می گردد. نتایج نشان داد که در ماه های فصل بهار و پاییز هم در شهرهای پهنه گرمسیری و هم در شهرهای پهنه سردسیری استان می توان مکان های مناسب جهت گردشگری به لحاظ آسایش اقلیمی پیدا کرد. در ماه های فصل تابستان فقط شهرهای پهنه سردسیری استان یعنی شهرهای سی سخت و یاسوج شرایط مناسبی برای گردشگری به لحاظ آسایش اقلیمی دارند، در حالی که در ماه های فصل زمستان وضعیت شهرهای پهنه گرمسیری استان از لحاظ گردشگری مناسب است. برای سفر به شهر یاسوج و سی سخت بهترین زمان در سال، ماه های خرداد، اردیبهشت و شهریور با وضعیت اقلیم گردشگری عالی است. برای سفر به شهر دوگنبدان، دهدشت و لیکک بهترین زمان در سال ماه های فروردین، آبان و اسفند با وضعیت اقلیم گردشگری عالی و خیلی خوب است. برای دید و بازدید از کل شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد بهترین زمان در سال ماه های مهر، آبان و اردیبهشت با وضعیت اقلیم گردشگری خیلی خوب است.
تحلیل فضای کالبد شهری با تأکید بر کاربری های ناکارآمد ناحیه هشت شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امروزه با توجه به توسعه روزافزون شهرها و عدم تعادل در پراکنش کاربری ها، ساماندهی کاربری اراضی شهری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. حال با توجه به اینکه همه شهرها از کاربری های متفاوت تشکیل شده است، لذا باید تمام این کاربری ها از نظر الگوی استقرار مطابق با قوانین و اصول برنامه ریزی شهری باشند. در عمده شهرهای جهان، تهیه برنام های کاربری زمین شهری به منظور ایجاد تعادل و تعامل در توسعه بخش های مختلف شهر امری ضروری به حساب می آید. چگونگی مواجهه با این چالش های کاربری شهری بخش مهمی از برنامه ریزی توسعه فضایی را تشکیل می دهد. برخی از این چالش ها الزامات اعمال تغییراتی را در برنامه های مصوب، به ویژه در ارتباط با کاربری زمین مشخص می کنند. روش: پژوهش حاضر با هدف تحلیل سازمان فضایی کالبدی با تأکید بر کاربری های ناکارآمد شهر در ناحیه هشت شهر کرمان می باشد. برای انجام این مطالعه از روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای و میدانی بوده است. یافته ها: با توجه به شرایط ناحیه هشت شهری کرمان عمده ترین چالش های ناشی از کاربری های ناکارآمد به شرح زیر شناسایی شدند: بروز انواع آلودگی ها و آسیب رسانی بالقوه به سلامت انسان و محیط زیست، کاهش کیفیت کالبدی ناحیه و به وجود آمدن سیمای شهری نامطلوب در ناحیه، کاهش سرانه های ناحیه و عدم دستیابی به سرانه های استاندارد، کاهش امنیت و به وجود آمدن نا امنی و برخی از ناهنجاری های اجتماعی و رشد پراکنده و توسعه افقی شهر و عدم ایجاد توسعه درونزا در شهر کرمان می باشد نتایج: در محدوده ناحیه هشت شهری کرمان، درصد قابل توجهی کاربری های ناکارآمدی وجود دارد که در کنار چالش های اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی دارای قابلیت های زیادی هستند که م ی توانند مورد استفاده بهینه قرار گیرند از جمله، اراضی بایر و متروکه در این فضاها که از نظر سازگاری، مطلوبیت و وابستگی در سطح بسیار پایینی قرار دارند، می تواند بخش مهمی از نیاز به زمین ناشی از افزایش جمعیت در شهر را در طول زمان فراهم نماید و با توسعه درونزا در شهر از رشد افقی شهر کرمان که مشکلات عدیده ای را به وجود آورده است جلوگیری شود.
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده شهرها با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
با گسترش شهرنشینى مباحثى مانند تاب آورى شهرى براى پایدار کردن شهرها در مقابل حوادث طبیعى و انسانى مورد توجه قرار گرفته است. وقوع حوادث طبیعی نظیر سیل، زلزله و طوفان اغلب تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی مى گذارد و ساختمان ها و زیرساخت ها را ویران و عوارض اجتماعی- اقتصادی پردامنه اى بر جوامع تحمیل مى کند. بنابراین، در این پژوهش، به سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده شهر زابل با رویکرد آینده پژوهی پرداخته شده است. این پژوهش، با استفاده از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و با بهره گیری از نرم افزار سناریو ویزارد به سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده شهر زابل در افق 1420 پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی است. جامعه آماری تحقیق، 30 نفر از کارشناسان و متخصصان در زمینه های شهرسازی، مدیریت بحران و آینده پژوهی بوده که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که 15 عامل کلیدی در سنجش تاب آوری اجتماعی شهر زابل نقش دارد که 45 وضعیت احتمالی در آینده برای آنها در نظر گرفته شد و به صورت ماتریس اثرات متقاطع 45×45 طراحی گردید؛ سپس با اخذ نظرات کارشناسان و بر اساس تحلیل های نرم افزار سناریو ویزارد، 6 سناریو قوی استخراج گردید. از میان 6 سناریو قوی، 2 سناریو (سناریوهای 2 و 4) در حالت مطلوب قرار دارند که شرایط ایده آلی را برای تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده شهر زابل نشان می دهد و 4 سناریوی دیگر (سناریوهای 1 و 3 و 5 و 6) در حالت بحرانی قرار دارند که لزوم برنامه ریزی جهت مقابله کاهش تاثیرات منفی ناشی از وقوع آن ها دیده می شود.
تدوین الگوی توسعه پایدار کوهنوردی کشور بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
187 - 199
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کیفی، با هدف غایی تدوین الگوی توسعه پایدار کوهنوردی کشور با استفاده از طرح سیستماتیک نظریه داده بنیاد انجام شده است. در این مطالعه، با انجام مصاحبه باز با 18 نفر از اساتید مدیریت ورزشی و خبرگان کوهنوردی دارای تجربه و سابقه صعودهای بلند، مجموعه ای از مضامین اولیه، طی فرایند کدگذاری باز گردآوری شده، از درون آنها مقوله هایی استخراج شدند. در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها با عناوین ذیل تعیین شدند. شرایط علّی شامل: مدیریت طبیعت کوهستان و تقویت ارزش های اجتماعی می باشد. پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی، به عنوان پدیده محوری تحقیق مشخص شدند. عامل استراتژی ها شامل: آموزش، کارگروهی، اشتراک گذاری تجربیات، نگرش زیست محیطی و مدیریت هزینه ها می باشد. عوامل زمینه ای تحقیق را تحصیلات، احترام به طبیعت، همکاری، تعهد و مسئولیت پذیری تشکیل می دهند. تحمل آرای دیگران، احترام به آداب و رسوم بومیان و مراعات اصول و قواعد کوهنوردی نیز، شرایط مداخله گر تحقیق هستند و سرانجام پیامدها شامل: حفظ طبیعت و فرهنگ بومی و اشتغال در قالب پارادایم کدگذاری تعیین شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی، تک تک اجزای پارادایم کدگذاری توضیح داده شده؛ کلیت موضوع ترسیم گردید و نظریه، تدوین و ارائه شد. با توجه به مقوله توسعه پایدار و کوهنوردی که در زمان حاضر طرفداران زیادی پیدا کرده است پیامد های مختلفی خواهد داشت، لذا فدراسیون کوهنوردی و هیأت های تابعه آن جهت مدیریت علمی این فعالیت اجتماعی- ورزشی باید بازبینی و برنامه ریزی مدونی داشته باشند.
ارزیابی شاخص های تاثیرگذار در بازآفرینی گردشگری کلانشهر تهران (مناطق مورد مطالعه: 1 و 12)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: در حال حاضر موضوع بازآفرینی فضای شهری در گردشگری کلانشهرها از نظر برنامه ریزان شهری و سیاست گذاران از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مقاله، ارزیابی شاخص های تأثیرگذار در بازآفرینی گردشگری کلانشهر تهران می باشد. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. برای بی مقیاس سازی شاخص های بازآفرینی از روش آنتروپی شانون استفاده شده است. سپس شاخص های بازآفرینی، با استفاده از مدل تاپسیس و آزمون تی تک نمونه ای اولویت بندی می شوند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد با استفاده از مدل تاپسیس از نظر کارشناسان شاخص عملکردی، زیبایی شناختی، زیست محیطی با وزن 0/63 بیشترین سهم و شاخص اجتماعی با وزن 0/38 و همچنین شاخص اقتصادی با وزن 0/12 کمترین سهم را در بازآفرینی فضای گردشگری شهری در مناطق مورد مطالعه دارا هستند. همچنین با توجه به آزمون تی تک نمونه ای از دید خبرگان و کارشناسان، نتایج این آزمون نیز نشان می دهد که با در نظر گرفتن آلفای 0/05 در سطح اطمینان 99 درصد در هر سه عامل عملکردی، زیبایی شناختی، زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان متغیر مستقل کمتر از 0/05 بوده است. نتایج: نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نیز گویای امتیازات دقیق شاخص های بازآفرینی فضای گردشگری تأییدکننده نتایج حاصل از پیاده سازی تکنیک TOPSIS می باشد. در نهایت در این فرضیه تأکید بر آن است که عوامل عملکردی، زیبایی شناختی، زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی در بازآفرینی فضای گردشگری مناطق مورد مطالعه مؤثر بوده اما به نظر می رسد که عامل عملکردی، زیبایی شناختی، زیست محیطی از سهم و نسبت بیشتری در بازآفرینی فضای گردشگری مناطق مورد مطالعه برخوردارند.
ساخت، هنجاریابی، اعتبارسنجی مقیاس امنیت محیطی پارک های شهری مبتنی بر ترجیح کاربران، نمونه مورد مطالعه: پارک ملت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
59 - 72
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات جوامع امروزی، احساس ترس و عدم احساس امنیت در محیط های شهری و بالتبع در پارک هاست. بنابراین پارک های شهری نیازمند طراحی آگاهانه ای هستند که رضایت مخاطب را به همراه داشته باشد و در برنا مه ریزی و طراحی آنها توجه به ویژگی های مخاطب نیز لازم است و این مهم می تواند با مشارکت و همفکری کاربران به دست آید و افزایش امنیت محیطی به عنوان یکی از مهم ترین اصول کیفیت بخشی به محیط اگر بر پایه ترجیح کاربران باشد، می تواند به بهبود فضاها کمک کند. از آنجا که تفاوت در ویژگی های هر مکان از جنبه زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی می تواند احساس امنیت یا ترس متفاوتی را به شهروندان القا کند، در این پژوهش از یک پارک بزرگ در تهران (پارک ملت) به عنوان نمونه مورد مطالعه استفاده شده است. هدف پژوهش حاضر ساخت، هنجاریابی و اعتبارسنجی مقیاس امنیت در پارک های شهری از دیدگاه کاربران است. روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و از نوع تحلیل عاملی اکتشافی است. برای ساخت گویه های مرتبط با امنیت از طریق مصاحبه با متخصصان و کاربران، کدگذاری باز و براساس مبانی نظری، پرسشنامه ای در حیطه ی امنیت تنظیم شده است. روایی محتوایی از طریق اجرای مقدماتی و مصاحبه باز با کاربران و تأیید متخصصان انجام گرفته و پایایی آن در مرحله مقدماتی با هماهنگی درونی سئوالات و آلفای کرونباخ سنجیده شده است. پرسشنامه در مرحله نهایی در بین 250 کاربر در پارک ملت تهران توزیع شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که پرسشنامه از اعتبار و هنجاریابی برخوردار است و با وارد کردن داده های به دست آمده در نرم افزارSPSS 22 و به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی، هشت عامل تبیین کننده در ترجیح کاربران به دست آمده که عبارتند از طراحی عناصر مصنوع، کنترل و نظارت پذیری، طراحی کاشت، خوانایی، دسترسی پذیری فیزیکی، زیبایی شناسی، الگوهای فعالیت و اندازه و وسعت فضا. در بین عامل های هشت گانه، عامل طراحی عناصر مصنوع بیشترین سهم و عامل اندازه و وسعت فضا کمترین سهم را در توضیح واریانس دارند. شاخص های مطرح شده این پژوهش می تواند در بهبود عملکرد طراحان، مجریان و مدیران شهری در پیاده سازی الگوهای مناسب برای طراحی پارک های شهری ایمن که منطبق بر ترجیحات کاربران باشد، مورد توجه قرار گیرد.