فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی توزیع فضایی پارک های درون شهری با رویکرد عدالت فضایی شهر در شهر سبزوار است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است. به منظور تحلیل توزیع و تبیین الگوی فضایی از روش های آمار فضایی از قبیل نزدیک ترین واحد همسایگی و بررسی سطح سرویس دهی خدماتی پارک های شهری از تحلیل شبکه در سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. آنچه پژوهش حاضر را از پژوهش پیشین متمایز می کند بررسی و تحلیل الگوی توزیع فضایی و میزان دسترسی در انواع طبقات پارک های شهری در سطوح مختلف شهر سبزوار می باشد. نتایج حاصل از آن نشان داد که شعاع عملکردی پارک های شهری در شهر سبزوار، درسطح منطقه ای بیان کننده شعاع عملکردی مطلوب در بافت های مرکزی شهری است که بافاصله گرفتن از مرکز شهر، از مطلوبیت آن کاسته می شود. عدم توزیع مناسب پارک های درون شهری در سطح ناحیه ای در غرب شهر سبزوار باعث کاهش مطلوبیت و عملکرد پارک های ناحیه ای شده و تمرکز بیش ازحد این پارک ها در در شرق شهر باعث افزایش شعاع عملکرد و مطلوبیت در مناطق شرقی شهر سبزوار شده است، در نتیجه از یک سو توزیع و پراکنش نامناسب و ناعادلانه پارک های دورن شهری در سطوح مختلف شهر سبزوار از سوی دیگر عدم تناسب جمعیت و سرانه فضای سبز منجر به تشدید توزیع ناعادلانه پارک ها در سطوح مناطق، نواحی و محلات شهری شده چراکه به عنوان مثل در ناحیه 9 مساحت پارک 175157مترمربع و جمعیت 7088نفر است که سرانه آن 24مترمربع می باشد یعنی به ازای هر یک نفر 24 مترمربع فضای سبز و مازاد فضای سبز وجود دارد.
ارزیابی کیفی مکان گزینی مراکز درمانی مطالعه موردی: درمانگاه های شهر بم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
33 - 49
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع خدمات درمانی یک استراتژی ضروری و اساسی برای ارتقای سلامت همگانی و به شکل گسترده راه حلی جهانی به منظور بهبود کیفیت زندگی در جهان به شمار می رود. به نظر می رسد که مراکز درمانی شهر بم نیز ازنظر مکان گزینی در بسیاری از موارد دچار مشکل هستند که این امر می تواند ضررهای اقتصادی، مالی و حتی ضررهای جانی غیرقابل جبرانی را نیز در پی داشته باشد. لذا بررسی کیفی مکان گزینی این مراکز می تواند به بهبود و ارتقاء کار آیی این مراکز و کاهش مشکلات عدیده آن ها منجر شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی کیفی مکان گزینی مراکز درمانی در شهر بم با توجه به شش مؤلفه دسترسی، هم جواری، وابستگی، ظرفیت، ایمنی و آسایش و راحتی می باشد. مقاله حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. شیوه جمع آوری اطلاعات در این تحقیق کتابخانه ای-اسنادی و مطالعات میدانی است. برای ارزیابی کیفی مکان گزینی مراکز درمانی، اولویت بندی و تعیین میزان مطلوبیت هریک از واحدها از مدل ترکیبی ارزیابی تولید وزنی تجمعی (WASPAS) که در مسائل پیچیده تصمیم گیری کارایی بالایی داشته و نتایج حاصل از آن از دقت قابل توجهی برخوردار است، بهره گرفته شده است. یافته های حاصل نشان داد که واحدهای درمانی موردمطالعه ازنظر مؤلفه های کیفی مکان گزینی دارای تفاوت هستند. به طوری که کلینیک بقیه الله و درمانگاه تخصصی امام حسین (ع) و کلینیک تخصصی امام رضا (ع) دارای شرایط مطلوب ازنظر شاخص های مدنظر پژوهش، کلینیک سالک، درمانگاه سلامت و بهداشت دهان و دندان و درمانگاه امام خمینی (ره) دارای وضعیت نیمه مطلوب، درمانگاه زیدیه و درمانگاه فخرآباد در وضعیت نامطلوب قرار دارند. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش و مشخص شدن وضعیت مراکز درمانی شهر بم ازنظر بهینه بودن و مطلوبیت در 6 معیار اصلی موردبررسی، پیشنهاد می شود که بر اساس وضعیت هرکدام از مراکز به رفع تعارض ها و بهبود شرایط کیفی مکان گزینی آن ها به جای ایجاد مراکز درمانی جدید و هزینه بر اقدام شود.
سنجش نابرابری فضایی توسعه یافتگی زیرساختی در استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتقاد بر این است که تجهیز یک کشور یا منطقه به زیرساخت های کافی و مناسب، یک عامل مهم برای تداوم رشد اقتصادی، جذب سرمایه گذاری خارجی و گسترش تجارت است. با وجود این، نتایج چند پژوهش حاکی از این است که دسترسی به امکاناتِ زیرساختی در شهرستان های استان اردبیل نابرابر بوده است و زیرساخت های کافی برای بهره برداری از توان های بالقوه طبیعی این استان درجهت رشد اقتصادی وجود ندارد. با آگاهی از نبود مطالعه ای جامع در مورد زیرساخت های استان اردبیل، پژوهش حاضر با هدف تحلیل نابرابری فضایی توسعه یافتگی زیرساخت ها در استان اردبیل انجام شده است. هدفِ پژوهش، کاربردی؛ رویکرد آن، توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوردی داده ها، کتابخانه ای- اسنادی بوده است. برای نیل به این هدف، 100 شاخص زیرساختی به کار برده شد که در شش گروهِ زیرساخت های حمل ونقل و ارتباطات، اجتماعی- رفاهی، آب و انرژی، کشاورزی، مالی و مناطق سبز دسته بندی شدند. برای تجزیه وتحلیل این شاخص ها از مدل بولزای در قالب اعداد خاکستری سه پارامتره استفاده شد که وزن آن ها با روش انتخاب ارجحیت (PSI) محاسبه شد. محاسبات این مدل نشان داد که در بولزای مثبت (486/0) و نسبی (522/0)، شهرستان مغان و در بولزای جامع (488/0)، شهرستان اردبیل در جایگاه اول قرار دارند. شهرستان پارس آباد در هر سه جواب با امتیازهای 57/0، 19/0 و 776/5 به عنوان محروم ترین شهرستان ها شناخته شد. محاسبه بولزای جامع به تفکیک گروه های زیرساختی نشان داد که شهرستان «بیله سوار» در زیرساخت حمل ونقل و ارتباطات، شهرستان «پارس آباد» در زیرساخت اجتماعی- رفاهی، شهرستان «نیر» در زیرساخت انرژی، شهرستان «خلخال» در زیرساخت کشاورزی، شهرستان های «خلخال و مغان» در زیرساخت مالی و شهرستان «اردبیل» در زیرساخت سبز دچار کمبود شدیدی هستند. با توجه به تأثیر زیاد زیرساخت های سلامت بر توسعه ناخالص داخلی استان، اولویت سیاست اقتصادی و سرمایه گذاری عمومی، به زیرساخت های بهداشت و درمان داده شد. نتیجه این است که در استان اردبیل در توزیع امکانات زیرساختی، نابرابری وجود دارد و برنامه ریزی درست برای رفع این کاستی ها به مطالعاتی فراتر از پژوهش حاضر درجهت افزایش تولید ناخالص داخلی، همگرایی درآمد و رشد اقتصادی نیاز دارد.
سنجش و ارزیابی تاب آوری اکولوژی و کالبدی-زیرساختی شهر فریمان در برابر مخاطرات طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
155 - 168
حوزههای تخصصی:
تاب آوری در شهرها به خصوص در مقابل مخاطرات طبیعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ به طوری که حیات و دوام یک شهر را تحت تأثیر خود قرار می دهد. نگاهی که تاکنون در مدیریت شهری وجود داشته است، بیشتر نگاهی مقابله ای و کاهشی در برابر مخاطرات بوده است. هدف از این مطالعه، ارزیابی و سنجش میزان تاب آوری اکولوژی-زیرساختی شهر فریمان در برابر مخاطرات طبیعی است؛ بنابراین روش پژوهش در این مطالعه از حیث هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی-تحلیلی است و جامعه آماری مورد مطالعه تعدادی از خبرگان و متخصصان مسائل شهری است. متغیر مورد مطالعه بُعد اکولوژی و کالبدی-زیرساختی تاب آوری و 23 مؤلفه وابسته به آن است. درجهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای و فریدمن کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از سنجش تاب آوری اکولوژی-زیرساختی شهر فریمان نشان می دهد که این تاب آوری به سمت طیف نسبتاً زیاد تمایل دارد. از میان مؤلفه های مورد مطالعه در آزمون تی تک نمونه ای، مؤلفه «سیاست های محافظت از زیربناهای عمومی و سیل بندها وجود دارد» با 53/11 دارای بیشترین امتیاز و مؤلفه «در شهر به دلیل ساختمان متراکم کمک رسانی به آسیب دیدگان در هنگام بحران با مشکل مواجه می شود» با 47/4 دارای کمترین امتیاز است. نتایج رتبه بندی با آزمون فریدمن نیز نشان می دهد که مؤلفه «دسترسی به معابر اصلی شهر به سهولت وجود دارد» با امتیاز 96/15 بیشترین امتیاز و مؤلفه «در شهر به دلیل ساختمان متراکم کمک رسانی به آسیب دیدگان در هنگام بحران با مشکل مواجه می شود» با امتیاز 96/5 کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده است.
رابطه هوش فرهنگی با ارزش درک شده گردشگری پایدار مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
121 - 135
حوزههای تخصصی:
هوش فرهنگی؛ توانایی یک فرد را برای موفقیت در کارهای متنوع و تنظیمات فرهنگی (سازمانی، قومی، ملی و بین المللی) تعیین می کند. در این راستا این عامل، به عنوان مانعی برای جلوگیری از تعارضات و تناقضات فرهنگی به شمار می آید. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش فرهنگی با ارزش درک شده گردشگری پایدار در گردشگران خارجی ورودی به شهر یزد می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی گردشگران خارجی ورودی به یزد در دو بازه زمانی فروردین و آبان 1397 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس، 260 نفر به عنوان نمونه پژوهش (138 نفر مرد و 122 نفر زن) انتخاب شدند. همه گردشگران پرسش نامه های هوش فرهنگی و ارزش درک شده گردشگری پایدار را تکمیل کردند. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزارها، داده ها با استفاده از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که هوش شناختی، فراشناختی، انگیزشی و رفتاری اثر مستقیم و معناداری بر ارزش درک شده عملکردی، معرفتی و عاطفی دارد و همچنین تأثیر آن ها بر بعد عاطفی ارزش درک شده نسبت به ابعاد عملکردی و معرفتی بیشتر است. یافته های فرعی پژوهش نیز نشان دادند که در بین طبقه بندی گردشگران نمونه پژوهش شامل (اروپایی، آسیایی، آمریکایی و استرالیا - اقیانوسیه) گردشگران آمریکایی، بالاترین هوش فرهنگی و گردشگران آسیایی، پایین ترین میزان هوش فرهنگی رادارند.
ارزیابی منظرخیابان شهری با تاکید بر مبلمان شهری (مورد مطالعاتی :خیابان چهارباغ اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظر شهر واسطه ای میان انسان ،پدیده شهر،تبلور بصری و معنایی اجزای تشکیل دهنده ی فضا است.که یکی از اجزای آن مبلمان شهری است.مبلمان شهری عناصری از فضای شهری هستند که کم تر مورد توجه قرار می گیرند و درپرداختن و برنامه ریزی و طراحی شهرها بیشتر مورد غفلت واقع می شوند، با گسترش بی ضابطه بسیاری از شهرهای بزرگ از جمله اصفهان و افزایش جمعیت، کم کم تسلط مسئولان شهری به کنترل اوضاع اجتماعی و پرداختن به امور سیماهای شهرها و سامان دهی آن کمتر از گذشته شده است به طوری که در بسیاری از موارد دقت فدای سرعت شده و حفظ هویت و زیبایی، به ویژه در مبلمان شهری،قربانی نیازهای مقطعی و نسنجیده روزمره شهری می شود.نبود طراحی خاص، اعمال سلیقه،در نظر نگرفتن( ارگونومی، همه شمولی، رنگ مناسب، نورپردازی) و عدم تناسب با فرهنگ از مهمترین مشکلات مبلمان شهری در سطح شهر اصفهان می باشد.خیابان چهارباغ به دلیل سوابق تاریخی از قدرت جذب بالای گردشگر برخوردار بوده و به لحاظ نوع خدمات رسانی پذیرای تعداد زیاد مسافرو شهروندان است ولی مبلمان شهری این بخش نه تنها از نظر کمی کافی نیست بلکه دچار مشکلاتی نظیر:پراکندگی نامناسب،مکان یابی نادرست،عدم هماهنگی محیطی،عدم مطابقت با فرهنگ عمومی ،طراحی نامناسب ،استفاده از مصالح نامرغوب ،عدم رعایت استانداردهای لازم و...می باشد و در پی بعضی از تخریب ها به منظور اجرای پروژه مترو اغتشاشات بصری و اختلال در منظر شهری این محور ایجاد شده است.هدف از پژوهش حاضر، ارتقاء این فضای شهری از طریق بهبود منظر شهری با تأکید بر مبلمان شهری می باشد.در پژوهش حاضر روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی،شیوه گردآورد داده هااسنادی- میدانی و روش تجزیه تحلیل داده ها کمی و کیفی است نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با درنظرگرفتن شاخص هایی چون: مکان یابی صحیح، هماهنگی بیشتر با بافت سنتی و تاریخی،همه شمولی،رنگ، راحتی ،ارگونومی،عملکرد مناسب و ...می توان به منظر پایدار و مناسب در این محور دست یافت.
کاربرد تحلیل پوششی داده ها در سنجش کارایی مناطق شهرداری تهران در پاسخگویی به درخواست های شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
312 - 325
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد، فرآیند کمی سازی اثربخشی و کارایی فعالیت های مرتبط با عملکرد یک سازمان می باشد. منظور از کارایی، میزان موفقیت سازمان در استفاده بهینه از نهاده ها در جهت تولید ستاده های بیشتر است. یکی از روش های نوین ارزیابی عملکرد محاسبه کارایی واحدهای سازمانی با استفاده از تحلیل پوششی داده هاست. از آنجا که شهرداری تهران ملزم به پاسخگویی و جلب رضایت شهروندان است، مطالعه حاضر به بررسی کارایی مناطق 22 گانه شهرداری تهران در پاسخگویی به درخواست های شهروندان با روش تحلیل پوششی داده ها پرداخته است. بدین منظور از روش یادشده با فرض های بازده ثابت و متغیر به مقیاس و با رویکردهای خروجی و ورودی محور استفاده شده است. شاخص های تعداد پرسنل، سرانه هزینه، تعداد درخواست های شهروندان در هر منطقه به عنوان ورودی و شاخص های امتیاز زمان پاسخگویی و صحت عملکرد رسیدگی به درخواست های سامانه 137 به عنوان خروجی مدل انتخاب شده اند. رویکرد مدل پیشنهادی با متغیرهای انتخابی فوق موضوعی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است. نتایج نشان می دهد، با فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس مناطق 4، 8، 9، 13، 17 و با فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس علاوه بر مناطق قبلی، مناطق 3، 14، 21 و22 نیز کارا هستند. همچنین از مدل اندرسون-پیترسون جهت رتبه بندی واحدهای کارا استفاده شد و میزان تغییر در ورودی ها و خروجی ها جهت بهبود کارایی نسبی مناطق ناکارا مشخص گردید. مهم ترین دستاورد مدیریتی پژوهش حاضر، ارائه برنامه پیشنهادی جهت افزایش کارایی مناطق ناکارا است.
تبیین مؤلفه های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران مورد مطالعه: محور علمی- فرهنگی دروازه دولت- میدان انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
391 - 409
حوزههای تخصصی:
بررسی طرح جامع توسعه فضای فرهنگی تهران نشان می دهد که تعریف طرح های موضعی و موضوعی که در زیرپهنه های این طرح انجام شده بدون تبیین مولفه های حس مکان شکل گرفته است. در این پژوهش مولفه های حس مکان در زیرپهنه علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب در مرکز تهران تبیین گردیده اند. ویژگی های کالبدی، طبقات اجتماعی ساکنین، استفاده کنندگان از فضا، ویژگی های طبیعی، محورهای ترافیکی و خیابان ها در این پهنه بر مولفه های حس مکان تاثیرگذار هستند؛ بنابراین نوع توجه و اولویت دادن به هر مولفه برای سیاست گذاران برنامه ریزی و طراحی شهری به منظور ارتقای حس مکان اهمیت بسزایی دارد. در این پژوهش اولویت بندی توجه به مولفه های حس مکان بر اساس دیدگاه متخصصین از یکسو و استفاده کنندگان از فضا از سوی دیگر در محور علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب به عنوان یکی از اجزای پهنه فرهنگی تهران با استفاده از ترکیب سه مدل تفسیری-ساختاری ، میک مک و تاپسیس انجام گرفته است در تبیین شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران و بر اساس خروجی مدل میک مک سه دسته شاخص «اثرگذار»، «وابسته»، «مستقل» قابل شناسایی است و شاخص «پیوندی» شناسایی نگردید .همچنین به منظور ارائه پیشنهادات و تعیین اولویت توجه به بهبود مولفه های حس مکان در محور علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب، از ترکیب نتایج سه مدل مذکور استفاده گردید .
تحلیل تطبیقی شکوفایی شهری در مدل ادغامی کپلند (مطالعه موردی: مناطق شهری کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده شکوفایی شهری را می توان یکی از دیدگاه های نوین در نظام برنامه ریزی شهری دانست که در ارتباط با توسعه متعادل و هماهنگ در محیطی همراه با انصاف و عدالت مطرح می شود و از مفاهیمی است که از درون نظریه توسعه پایدار شکل گرفته است، لذا اهمیت بررسی آن در مناطق شهری به غایت احساس می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی شکوفایی شهری و تناسب سنجی آن در مناطق شهری کرمانشاه است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش؛ توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. داده های مورد نیاز داده های پژوهش در گام نخست از طریق نرم افزار SPSS تلخیص و برای ورود به مدلها به صورت خام مهیا گردید و با استفاده از آزمون T test وضعیت شکوفایی شهری مناطق هشت گانه کرمانشاه موردسنجش قرار گرفت و در مرحله بعد در محیط برنامه EXCEL وارد گردیده و با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره ویکور، الکتر،تاپسیس و مدل ادغامی کپلند، مناطق کرمانشاه از لحاظ شکوفایی شهری رتبه بندی و اولویت بندی گردیدند. نتایج آزمون T برای شاخص های شکوفایی شهری نشان داد که تفاوت بین مناطق در سطح شاخص های شکوفایی شهری معنی دار است و بالاترین میزان اختلاف مربوط به منطقه یک(2/3) در شاخص بهره برداری می باشد، لذا بررسی این اختلاف با استفاده از مدلهای تصمیم گیری مهم و ضروری می باشد. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که براساس تحلیل مدل های بکارگرفته شده چند معیاره و مدل ادغامی کپلند(POSET) ترتیب درجه برخورداری و تناسب هر کدام از مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه در مجموع تلفیقی شاخص های شکوفایی شهری به ترتیب شامل مناطق یک، شش، هشت، سه، هفت، پنج، چهار و در نهایت منطقه دو می باشد. بنابراین منطقه یک شهری کرمانشاه بیشترین میزان و اولویت اول را از حیث شاخص های شکوفایی شهری را به خود اختصاص داده و آخرین منطقه نیز اختصاص به منطقه دو است.
تحلیل رابطه پیاده مداری شهری و سلامت عمومی جوانان با تأکید بر ابعاد کالبدی- فضایی (مطالعه موردی: مناطق سه گانه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
463 - 486
حوزههای تخصصی:
امروزه سلامت یکی از شاخص های اصلی توسعه یافتگی جوامع به حساب می آید. شهرهای کنونی ایران نسبت به گذشته پیاده مداری کمتری دارند و این به ویژه در مناطق شهری جدید، بر بسیاری از ابعاد زندگی شهرنشینان حتی جوانان تأثیر منفی گذاشته است. هدف این پژوهش بررسی ارتباط پیاده مداری مناطق شهری بر سلامتی قشر جوان است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، آمیخته است. سلامت عمومی شامل چهار حوزه جسمی، اضطراب و اختلال خواب، کنش اجتماعی و افسردگی می شود. برای سنجش سلامت عمومی ساکنان، از پرسشنامه جی اچ کیو استفاده شد. روش نمونه گیری تصادفی هدفمند بود و پرسشنامه بین جوانان توزیع شد. از سوی دیگر، به لحاظ کالبدی-فضایی، دو مؤلفه اصلی کاربری زمین و شبکه ارتباطی برای سنجش پیاده مداری در این پژوهش درنظر گرفته شدند که به روش میدانی مورد سنجش قرار گرفتند. مهم ترین یافته های پژوهش بیانگر آن است که با توجه به رتبه های مناطق در زمینه پیاده مداری و سلامت عمومی، مشاهده می شود که این یک ارتباط کاملاً مستقیم نیست و متغیرهای پنهانی در این میان وجود دارد و در هر چهار مقیاس سلامت عمومی، این رابطه تفاوت دارد. پیاده مداری مناطق شهری بیش از اینکه بر سلامت جسمی جوانان تأثیرگذار باشد، بر سلامت روان آن ها اثرگذار است؛ به طوری که مناطقی که دارای بیشترین حد پیاده مداری هستند، جوانان آن ها در بالاترین درجه سلامت روان تنی هستند. با وجود این، ارتباط مستقیمی بین پیاده مداری کالبدی-فضایی مناطق شهری و سلامت عمومی وجود ندارد.
امکان سنجی ارتقای کیفی منظر جوامع زیستی حاشیه تالاب ها براساس رویکرد اکولوژی ژرف نگر (مورد شناسی: روستای صراخیه در حاشیه تالاب شادگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناظر و مجتمع های زیستی پیرامون تالاب ها، ازجمله مناطقی هستند که علی رغم وجود وابستگی و ارتباط متقابل میان ساکنان آن ها و تالاب و بهره مندی از خدمات متنوع این اکوسیستم طبیعی، در رویکردهای مطرح درجهت حفاظت و احیای تالاب ها کمتر مورد توجه قرار گرفته اند؛ به گونه ای که توجه و تأکید بر ابعاد کمّی و بیولوژیک تالاب موجب غفلت از نیازهای جوامع پیرامون تالاب و ابعاد کیفی زندگی آن ها شده است. این امر در درازمدت نه تنها تأثیر چندانی بر حفاظت و احیای تالاب ها نداشته، بلکه می تواند تهدیدی جدی برای جوامع زیستی که زندگی شان وابسته به تالاب هاست، باشد؛ ازاین رو اتخاذ رویکردی کل نگر که به همه ابعاد کمّی و کیفی موجود در یک منظر به طور همزمان توجه کرده و در پاسخگویی به نیازهای جوامع مؤثر واقع شود، امری ضروری است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و از طریق مطالعات کتابخانه ای به دنبال امکان سنجی استفاده از مدل اکولوژی ژرف نگر درجهت ارتقای کیفی منظر مجتمع های زیستی حاشیه تالاب ها است؛ در این راستا ابتدا مفاهیم و پایه های 8گانه اکولوژی ژرف نگر از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری و سپس مدل پیشنهادی براساس 8 پایه اصلی اکولوژی ژرف نگر ارائه شد. مدل مذکور درجهت امکان سنجی در روستای صراخیه واقع در حاشیه تالاب شادگان در استان خوزستان به کار گرفته شد. نتایج حاصل نشان می دهد که مدل اکولوژی ژرف نگر با تکیه بر پایه های اصلی خود، توصیه ها و ارزش هایی را درجهت بهره مندی مناسب از محیط زیست در قالب سه مؤلفه شناخت، برنامه ریزی و اجرای طرح های حفاظتی و توسعه ای و نظارت و مشارکت ذی نفعان ارائه می دهد که موجب ایجاد رابطه ای متعادل میان انسان و طبیعت شده و ضمن پاسخگویی به نیازهای زیست محیطی، از طریق ارائه راهکارهایی در زمینه جذب اکوتوریسم، آموزش های زیست محیطی، نمایش سبک و شیوه زندگی جوامع زیستی حاشیه تالاب و... در رشد اقتصادی جامعه، حفظ و احیای ارزش های فرهنگی-معنوی بستر مؤثر واقع شده و بدین طریق موجب ارتقای کیفی منظر جوامع زیستی حاشیه تالاب می شود.
ارزیابی و تحلیل پارامترهای مؤثر بر ناتعادلی فضایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: ترجمان صحیح مفهوم عدالت در حوزه دانش جغرافیا تحت عنوان تعادل در فضا است و به عنوان یک اصل در دانش فضایی همواره مورد تأکید بوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر سعی دارد ضمن تعریف متغیرهای مؤثر بر تعادل فضایی، آن ها را مقدار پذیر و با تدوین روابط ریاضی، داده پردازی، پردازش، مدل سازی و ارزیابی رقومی کند.روش: موضوع این پژوهش در حوزه مطالعات آمایش سرزمینی و مبانی آن بر روش پدیدار شناسی استوار است. لذا برای دستیابی به اهداف تحقیق ابتدا به مستندسازی بنیادهای نظری آن مبادرت شده است. در مرحله دوم، نسبت به تعریف مفهوم تعادل فضایی اقدام و با ایجاد شبکه ای از مؤلفه هایی که تعریف کننده تعادل در فضاست بازیابی گردید. در مرحله سوم، مؤلفه های تعریف کننده مفهوم فوق واحدگذاری و در چهارچوبه منطق ریاضی برای مناطق گوناگون احصاء شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آنست که، ضریب دسترسی (TC) در دامنه زمانی 25 تا 35 دقیقه و ضریب شکل (FC) در دامنه طلایی 1/6 تا 1/8 در حالت تعادلی قرار می گیرد. همچنین در صورتی که مقدار ضریب سطح-جمعیت (AE) صفر باشد، حالت تعادل ایجاد شده است. عدم تعادل این ضریب زمانی است که مقدار آن بزرگتر از صفر باشد. اما اگر مقدار این ضریب کوچکتر از صفر باشد بدان معناست که شهر مورد نظر امکان گسترش را دارد.نتایج: مقدار TC برای شهرهای مورد مطالعه در سال 1335 نشان می دهد که دو شهر مشهد و ری با ضرایب دسترسی 25/52 و 25/75 به لحاظ دسترسی در دامنه تعادلی قرار دارند و بقیه شهرها امکان گسترش تا میل به دامنه تعادلی را دارا می باشند. از طرفی مقدار ضریب دسترسی شهرهای نمونه در سال 1390 حاکی از آن است که تنها شهر بم با ضریب دسترسی 15 امکان گسترش تا رسیدن به دامنه تعادلی را دارد و بقیه شهرها در خارج از دامنه تعادلی هستند. همچنین مقدار ضریب شکل شهرهای نمونه در سال 1335 نشان می دهد که این ضریب برای شهرهای کرمان (2/17) و کاشان (3/77)، فراتر از دامنه تعادلی آن ها هست اما برای بقیه شهرها در دامنه تعادلی واقع نشده و امکان گسترش تا دستیابی به این مقدار را دارا هستند. همچنین تحلیل این ضریب برای سال 1390 حاکی از آن است که شهرهای سبزوار، دامغان و بم با ضریب 1/7، در دامنه تعادلی (1/6 تا 1/8) قرار داشته و بقیه شهرها در خارج از دامنه تعادلی قرار دارند. از طرفی ضریب AE بدست آمده برای شهرهای مورد مطالعه در سال 90 حاکی از آن است که تنها شهر مشهد با ضریب 0/5- دارای تعادل بوده و قابلیت گسترش دارد و بقیه شهرها با دارا بودن ضرایب بیشتر از صفر در حالت عدم تعادل قرار دارند. افزایش بی رویه جمعیت این شهرها در سال های اخیر موجب عدم تعادل آن ها شده است.
تحلیل نگرش جامعه محلی نسبت به اثرات گردشگری (مطالعه موردی: محله نقش جهان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: شناخت نگرش جامعه محلی در رابطه با توسعه گردشگری گامی مهم در توسعه گردشگری پایدار محسوب می شود. لذا ارزیابی نگرش جامعه محلی در مورد توسعه گردشگری جهت برنامه ریزی مطلوب برای آینده ضروری است. هدف تحقیق حاضر تحلیل نگرش ساکنان محله تاریخی- گردشگری نقش جهان در شهر اصفهان نسبت به گردشگری، و ارائه راهکارهای مناسب جهت افزایش رضایت ساکنان محله نسبت به توسعه گردشگری می باشد. روش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی_تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه (برای سنجش نگرش) و مصاحبه (ارائه راهکار) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق ساکنان محله نقش جهان می باشند که براساس تعداد ساکنان محله و با فرمول کوکران 366 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، و دیدگاه آنها نسبت به گردشگری ارزیابی شد. از این تعداد 60 نفر برای انجام مصاحبه و ارائه راهکار مشارکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از روشهای آماری تی تک نمونهای و تحلیل عاملی و برای ارائه راهکار از روش تحلیل محتوا استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد از دیدگاه جامعه محلی در محله نقش جهان اثرات مثبت گردشگری بیش از منفی بوده و جامعه میزبان نسبت به گردشگری رضایت نسبی دارند. بیشترین تأثیر مثبت بر حوزه های زیباسازی فضای شهری و فرصت اشتغال و تأثیر منفی در حوزه ازدحام جمعیت ارزیابی شد. از تحلیل مصاحبه 28 راهکار قابل عملیاتی در قالب 7 مقوله شامل توسعه ظرفیت های شغلی، جذب سرمایه، برنامه ریزی مشارکتی، تقویت تعامل جامعه میزبان و مهمان، فرهنگ سازی، تقویت امنیت شهری و تقویت زیرساخت های محله برای افزایش رضایتمندی جامعه محلی بدست آمد. نتایج: تسری منافع حاصل از گردشگری به کل محله، هم باعث ایجاد رضایتمندی جامعه محلی نسبت به گردشگری خواهد شد و هم با ارائه خدمات مطلوب تر به جامعه مهمان در رضایتمندی نهایی گردشگران، نقش مؤثری خواهد داشت.
تبیین فرایند شکل گیری و تکامل امنیت فضایی در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: شهرهای ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
231 - 265
حوزههای تخصصی:
در جامعه کنونی امنیت مهم ترین پیش شرط فضاهای شهری زیست پذیر و با کیفیت است. لزوم پرداختن به مقوله امنیت یکی از مؤلفه های مهم و تأثیرگذار در سرزندگی و ادامه حیات فضاهای شهری در مناطق اسکان غیررسمی است که سبب انجام این مطالعه با هدف تبیین مدل مفهومی و فرایند شکل گیری امنیت فضایی در این مناطق شده است. فرایند شکل گیری و تکوین امنیت فضایی تاکنون در مطالعات صورت گرفته بررسی نشده و مراحل مختلف شکل گیری آن تبیین نگردیده است؛ از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر ضمن بررسی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر امنیت فضایی، تبیین فرایند شکل گیری و تکوین امنیت فضایی در مناطق اسکان غیررسمی است. رویکرد روش شناسی پژوهش بر مبنای روش آمیخته (کمی و کیفی) است. فرایند انجام پژوهش بدین صورت بوده است که در بخش اول، ابتدا با بررسی ادبیات نظری، منابع کتابخانه ای و اینترنتی مانند پایگاه های اطلاعات علمی، مجلات تخصصی مرتبط با حوزه امنیت و اسکان غیررسمی معیارها و شاخص های مؤثر در شکل گیری امنیت فضایی (امنیت مکان بنیاد) شناسایی و احصا شد. در بخش دوم، به منظور برقراری ارتباط و توالی میان ابعاد و شاخص ها، ارائه مدل ساختاری و تبیین مراحل شکل گیری از روش معادلات ساختاری تفسیری بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده مدل یکپارچه امنیت فضایی در 4 سطح اصلی تقسیم بندی شد که ضوابط طراحی شهری و طراحی محیطی به عنوان تأثیرگذارترین عوامل و بازتولید و ترمیم امنیت به عنوان تأثیرپذیرترین عوامل شناسایی شدند. در بخش بعدی، با توجه به نتایج مدل تفسیری و نظر خبرگان فرایند شکل گیری و تکامل امنیت فضایی در سکونتگاه های غیررسمی به ترتیب در چهار مرحله بلوغ اولیه امنیت (تولید امنیت)، بلوغ ثانویه امنیت (نظارت و حفاظت از امنیت)، امنیت تصرف و درنهایت مرحله بلوغ کامل امنیت (بازتوانی، ترمیم و بازسازی) شناسایی شد.
بررسی نقش ژئومارکتینگ و ارزش آفرینی آن بر توسعه زیرساخت های گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
127 - 141
حوزههای تخصصی:
علی رغم اهمیت گردشگری به عنوان یکی از صنایع مهم و پربازده در توسعه، شهرها تاکنون نتوانسته اند به جایگاه شایسته و بهره مندی از فرصت های موجود در این زمینه دست یابند. یک از دلایل می تواند ضعف در شناخت و بهره گیری از ژئومارکتینگ در زیرساخت های گردشگری باشد. این ابزار قدرتمند اطلاعاتی شامل موقعیت جغرافیایی، آدرس، محدوده و منطقه سرویس دهی، محل های فروش و مسیرهای گردشگری و ... را به گردشگر عرضه کند که تاکنون به صورت جدی موردتوجه قرار نگرفته است. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ژئومارکتینگ و ارزش آفرینی آن بر توسعه زیرساخت های گردشگری شهری (در بستر شهر مشهد به عنوان محدوده موردمطالعه) است. این پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی و ازنظر روش، توصیفی پیمایشی می باشد و در دسته تحقیقات آمیخته (ترکیبی) قرار می گیرد. در بخش کیفی تحقیق مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد بوده و برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش اشتراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری بود و با بهره مندی از تکنیک های هدفمند (قضاوتی) 26 نفر از خبرگان و مدیران با سابقه صنعت گردشگری انتخاب شدند. نتایج تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به ایجاد طراحی و تبیین مدل منجر شد. در بخش کمی، با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه 86 برآورد شد.. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart pls استفاده شد. نتایج بخش کمی نشان داد ویژگی های محیطی با ضریب مسیر 527/0، هویت ژئومارکتینگ با ضریب مسیر 206/0، ساختار گردشگری با 139/0 به ترتیب بر پتانسیل گردشگری بیشترین تأثیر داشته است و ویژگی های محیطی با ضریب مسیر 491/0، پتانسیل گردشگری با ضریب 290/0، ساختار گردشگری با 197/0 بر ارزش آفرینی معنادار بوده و در همین راستا ارزش آفرینی نیز با ضریب 832/0 تأثیر معناداری بر توسعه گردشگری شهری داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که معیارهای ژئومارکتینگ بر زیرساخت های و توسعه گردشگری تأثیرگذاری با شدت قابل قبول دارد.
مطالعه تطبیقی نقش مکان در اثرگذاری عوامل اقتصادی در نشاط شهروندان محلات شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
در شهر اهواز با ویژگی های خاص خود به لحاظ شهرنشینی و وضعیت اقتصادی(از جمله نقش مهم اقتصاد سیاسی نفت در جریان شهرنشینی و توسعه شهر اهواز به عنوان یک شهر نفت خیز) نشاط محیطی شهروندان، به عنوان یک مسئله ی مهم شناخته می شود که با توسعه روند شهرنشینی و افزایش مسائل و مشکلات شهری اهمیت آن روزبه روز بیشتر می شود. به گونه ای که این مسائل سلامت روانی، اجتماعی و به دنبال آن نشاط شهروندان را در معرض خطر قرار می دهد که این امر لزوم پرداختن به وضعیت نشاط شهروندان در اهواز را مشخص می نماید. نکته قابل توجه این است که تاکنون مطالعه ای به بررسی روند تأثیرگذاری متغیرهای اقتصادی بر روی نشاط شهروندان توأم با در نظر گرفتن تغییرات یک متغیر دیگر( متغیر مکان) نپرداخته است که مسئله اصلی پژوهش حاضر نیز همین مورد می باشد که این مهم با استفاده از رویکرد جغرافیای رفتاری و نقش مکان و محیط در اثرگذاری متغیرهای اقتصادی در نشاط شهروندان شهر اهواز صورت می پذیرد . پژوهش حاضر از نوع نظری-کاربردی و به لحاظ روش شناسی"توصیفی-تحلیلی" و در حیطه جغرافیای رفتاری است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های مورد آزمون قرار گرفته شده از جمله پرسشنامه 29 گویه ای استاندارد شادکامی آکسفورد و پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان شهر اهواز (اعم از زن و مرد) در محدوده سنی 15 سال به بالا است که برابر با 887280 نفر از کل جمعیت شهر اهواز است. حجم نمونه نیز متناسب با جامعه آماری و بر اساس فرمول کوکران 38 5 نفر و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده و در دسترس است. پرسش نامه ها در شش محله منتخب و متناسب با جمعیت آن ها توزیع و تکمیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین محلات مورد مطالعه از لحاظ اثرگذاری عوامل محیط اقتصادی در سطح نشاط شهروندان تفاوت معناداری وجود دارد و اثرگذاری عوامل محیط اقتصادی در سطح نشاط شهروندان براساس مکان های متفاوت، متغیر است. در واقع سطوح یکسان متغیرها و عوامل اقتصادی منجر به سطوح مختلف نشاط در بین محله های متفاوت می شود، که این امر مفهوم نابرابری سطح نشاط در سطح شهر اهواز را توجیه می نماید. در واقع عوامل محیط اقتصادی به واسطه تفاوت ها و نابرابری های فضایی و مکانی منجر به نابرابری سطح نشاط در بین شهروندان می شود. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS نیز نشان داد که میزان اثرگذاری عوامل محیط اقتصادی بر سطح نشاط شهروندان در محلات ششگانه مورد بررسی یکسان نبوده و از یک الگوی خاص پیروی نمی کند؛ بلکه متغیر مکان -یا تفاوت در سطح مکان ها- در این زمینه به عنوان متغیر واسطه ای نقش آفرینی می کند. در نهایت راه کارهای مناسب ارائه گردیده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر بازآفرینی بافت های تاریخی از منظر توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت بازآفرینی رجوع معناداری به هویت بافت تاریخی دارد که دستیابی به آن تنها در گرو توجه به گردشگری خلاقانه شهری است. توجه به بافت فرسوده و رفع ناپایداری آن ها به موضوع محوری در شهرها بدل شده به گونه ای که بازآفرینی شهری با رویکرد توسعه گردشگری به عنوان چاره ای برای حفظ این گونه بافت های ارزشمند توصیه می گردد. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر بازآفرینی بافت های تاریخی از منظر توسعه گردشگری انجام شد. تحقیق حاضر با توجه به هدف، کاربردی و بر اساس روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. مؤلفه های مورد مطالعه در این تحقیق در 7عامل اجتماعی، کالبدی و زیرساختی، اقتصادی، سیاسی، ضوابط، فرهنگی و بافت فرسوده تقسیم بندی شدند. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش دیمتل فازی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش در مقدار (Di+Ri) نشان داد که بعد اقتصادی با امتیاز نهایی 159/3 با اهمیت ترین مؤلفه در بین مؤلفه های مورد مطالعه جهت توسعه گردشگری در بافت های قدیمی شهر اهواز می باشد. همچنین نتایج در مقدار (Di-Ri) نشان داد که در گروه علّی مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و سیاسی قرار دارد و اثرگذارترین آن ها بعد اجتماعی با امتیاز نهایی 615/0 و در گروه معلول مؤلفه های فرهنگی، بافت فرسوده و ضوابط قرار دارد که اثرپذیرترین آن ها بافت فرسوده با امتیاز نهایی 4723/0- شناسایی شد.
بررسی مؤلفه های مکانی و فرهنگی طراحی فضاهای شهری متناسب با زنان با استفاده از مدل مکانی کانتر و نظریه فرهنگی استورت هال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
161-174
حوزههای تخصصی:
زنان برای حضور و فعالیت در فضاهای شهری، نیازهای خاصی دارند. هدف اصلی پژوهش، شناخت و ارائه ابعاد و مؤلفه های مکانی و فرهنگی فضاهای شهری متناسب با طراحی این فضاها برای حضور و فعالیت زنان در آن هاست. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و از نظر هدف، توصیفی– تحلیلی و از نظر منطق اجرای پژوهش، قیاسی می باشد. سه مولفه پیشنهادی کانتر مشتمل بر معنی (مصونیت زنان)، عملکرد (بالابردن سطح حضور زنان) و کالبد (فضای امن)، صرف نظر از ایجاد موانع و آسیب های اجتماعی، محدودیت هایی را برای زنان ایجاد کرده است و ایجاد فضاهای شهری مناسب و پاسخگو به نیازهای زنان و روابط بین محیط و فعالیت های آن ها، فضای شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. در مدل استورت هال "معنا" اساس هر گونه رویداد، پدیده و مکان بوده و این نوع معنا را با فرهنگ یکی می داند. توجه به معیارهای مؤثر بر میزان فعالیت زنان و ایجاد فضای شهری متناسب با فعالیت های موجود در آن، میزان حضور در فضاهای شهری و معنادهی به کالبد با تقویت حس مکان، نحوه عملکرد را نیز برای زنان در آن مکان مهیا می سازد.
بررسی اثرات گردشگری فیلم بر روی تصویر ادراک شده مقصد و انگیزه سفر گردشگران به آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
117 - 127
حوزههای تخصصی:
شهرها مقصد اصلی گردشگری به شمار رفته و امروزه گردشگری به یکی از موتورهای محرکه توس عه ش هری و بازسازی آن تبدیل شده است. از سویی دیگر با ظهور اینترنت رفته رفته بر قدرت رسانه به عنوان یک عنصر اساسی در شکل دهی تصویر ذهنی افزوده شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر گردشگری فیلم بر تصویر ادراک شده مقصد و انگیزه گردشگر در سفر به استان آذربایجان شرقی است، در این پژوهش تلاش شده است تأثیر گردشگری فیلم بر ابعاد مختلف تصویر ادراک شده مقصد شامل منابع طبیعی، زیرساخت عمومی، زیرساخت گردشگری و محیط اجتماعی و ارتباط آن باانگیزه گردشگران برای سفر به شهر تبریز بررسی شود که این پژوهش ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است و ازنظر هدف، در گروه پژوهش های کاربردی جای می گیرد. جامعه آماری تحقیق، گردشگران ورودی به استان آذربایجان شرقی می باشند که از سایت های گردشگری فیلم استان دیدن کرده اند و حداقل یکی از دو فیلم «تبریز در مه» یا «شهریار» را دیده اند. نمونه موردمطالعه با روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شده و حجم نمونه شامل 206 گردشگر می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه با طیف 5 سطحی لیکرت استفاده شد که اعتبار صوری و محتوایی و پایایی آن با آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و LISRELو روش آماری تحلیل مسیر با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش متوالی هم زمان بر اساس مراحل بارون و کنی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد تأثیر گردشگری فیلم بر تصویر ادراک شده از مقصد و انگیزه گردشگران، تأثیر معناداری است. از سوی دیگر تصویر ادراک شده از مقصد نیز بر انگیزش گردشگران برای سفر به تبریز تأثیر معناداری دارد.
تحلیل فضایی پراکنده رویی شهری با استفاده ازGIS و مدل هلدرن (مطالعه ی موردی؛ شهر بستک، استان هرمزگان)
منبع:
مطالعات توسعه پایدار شهری و منطقه ای دوره اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
100 - 121
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت در دهه های اخیر، دغدغه اصلی شهرها، مقابله با توسعه ی بدون برنامه ریزی و جلوگیری از مشکلات ناشی از آن بوده است. با رجوع به اسناد تاریخی این موضوع اثبات می شود که بشر همواره در پی یک سیستم نظام مند بوده است. یکی از مشکلاتی که افزایش جمعیت در پی دارد، رشد افقی یا پراکنده رویی شهری است که مشکلاتی مانند استفاده ی بی رویه از زمین و به تبع آن مشکلات زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی را به دنبال دارد. روش اتخاذ شده در این پژوهش تحلیلی- توصیفی و از نوع کاربردی است و با استفاده از روش تحلیل محتوایی و موردکاوی به تحلیل پدیده پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای جمع آوری شده و اطلاعات مربوط به شهر بستک نیز به صورت ترکیبی از منابع موجود، بازدیدهای میدانی، استفاده از عکس ها و تصاویر ماهواره ای و مقایسه ی آن ها در دوره های گوناگون زمانی و هم چنین پرسش از افراد مطلع گردآوری شده است. سپس با برنامه ی Excel و Arc GISو هم چنین مدل هلدرن به تحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که طرح های تفکیکی بین سال های 1385 تا 1399 موجب پراکنده رویی این شهر گردیده است و هم چنین دو نوع پراکنده رویی انشعاب خطی و خوشه ای مشاهده شده است. در پایان نیز پیشنهاهایی هم چون؛ جلوگیری و مقابله با سوداگران و بورس بازان، استفاده و بهره برداری از مناطق بلااستفاده ی درون بافت، تشویق عموم به سازندگی با تراکم بالا، انبوه سازی و عمودسازی با اختصاص وام و تسهیلات به آن برای جلوگیری و کنترل این پدیده در شهر بستک ارائه می گردد.