فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۵۳۴-۵۱۷
حوزههای تخصصی:
رویارویی با تمدن غرب و تاثیرش بر شهرسازی و معماری از مهم ترین موضوعات برای طراحان در عرصه های ملی و بین المللی است. نخستین برخوردهای تاثیرگذار در فضاها و سیمای شهری و خیابان کشی ها در ایران به دوره قاجار باز می گردد. همزمانی تحولات در شهر قاجاری با تحولات صنعتی و تغیرات کالبدی شهرهای اروپایی و بازدید ایرانیان از آنجا موجب تغییر در آرمان ها و ذهنیت ایرانیان گردید. از میان مسیرهایی که محقق را در جریان این تبادل قرار می دهد سفرنامه های ایرانیان به فرنگ جایگاه ویژه ای دارند. این پژوهش به تحلیل سفرنامه ها از زاویه تحولات معماری و شهرسازی می پردازد. حدود سی گزارش سفر در بازه زمانی ابتدای قاجار تا جنبش مشروطه در محدوده مطالعاتی قرار گرفته است. سپس تاثیر این سفرنامه ها بر فرم و هندسه معماری و تحولات خیابان بندی تهران در دوره قاجار مشاهده گردیده و اطلاعات بدست آمده در سفرنامه ها را در آنها مورد ارزیابی قرار می دهد. روش این پژوهش از نوع روش محتوای تحقیق کیفی از متون تاریخی است. در نتایج پژوهشگر به تبیین نقش محوری سفرنامه ها و بالخصوص سفرهای سه گانه ناصرالدین شاه در تحولات شهری تهران قاجاری می پردازد.
درآمدی بر عوامل مؤثر در مکان گزینی افراد در فرایند اصالت بخشی بافت های فرسوده شهری مورد شناسی: محله مفت آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باززنده سازی بافت های فرسوده شهری در سایه نظریه اصالت بخشی، منجر به خروج طبقه فقیر از این بافت ها خواهد شد. این خروج اجباری از بافت قدیمی و فرسوده، مسئله مکان گزینی مجدد این افراد را مطرح می کند. در این مکان گزینی مجدد، عوامل مختلفی نظیر: محل اشتغال، محل سکونت پیشین، مدت سکونت در بافت و محل سکونت خویشاوندان تأثیرگذار هستند. این مقاله، نقش عوامل فوق را در مکان یابی مجدد ساکنان و حرکت آنها در سطح شهر ارزیابی کرده است. در این راستا، با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی و همچنین با پرسشگری از ساکنان یکی از محله های واقع در منطقه 13 شهر تهران، به نام «مفت آباد» ، ارتباط میان عوامل مورد بررسی و مکان گزینی افراد پس از تخلیه اجباری بررسی شده و نتایج آن نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مربوط تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها حاکی از آن است که محل اشتغال ساکنان و مدت سکونت در بافت نمی تواند به عنوان عاملی تعیین کننده در انتخاب مکان جایگزین برای سکونت شناخته شود و برعکس، محل سکونت پیشین و محل سکونت خویشاوندان ساکنان در زمینه فوق بسیار تعیین کننده است.
تحلیل و ارزیابی نابرابری های کیفیت زندگی در محلات شهری (نمونه موردی: شهر فارسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های صورت گرفته در ارتباط با کیفیت زندگی و پایداری شهری به خوبی نشان می دهد که رابطه ی تنگاتنگی میان ناپایداری شهری و کیفیت زندگی در شهرها وجود دارد. به همین دلیل است که امروزه پرداختن به این موضوع در فرآیند برنامه ریزی شهری از کلیدی ترین ابعاد این حوزه به شمار می رود. معیارهایی همچون میزان توسعه یافتگی شهری و نحوه ی توزیع فضایی آن، سطح برخورداری یا نابرابری در بهره مندی از خدمات و کارکردهای مختلف در مقیاس محلات و نواحی شهری، از عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی شهری به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و سطح بندی برابری و یا نابرابری کیفیت زندگیِ شهری در سطح محلات و نواحی چهارگانه شهر فارسان است. روش تحقیق؛ توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه و با حجم نمونه 320 نفر از شهروندان در چهار ناحیه شهر فارسان انجام گرفته است. جهت تحلیل اطلاعات از مدل تصمیم گیری تاپسیس استفاده شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که محلات ناحیه دو شهر فارسان در شاخص های اقتصادی، با امتیاز841/0، اجتماعی با امتیاز 981/0 و کالبدی با امتیاز 930/0 در رتبه اول و محلات ناحیه یک این شهر رتبه آخر را به خود اختصاص داده اند. همچنین از منظر شاخص زیست محیطی، محلات ناحیه چهار با امتیاز 986/0 در رتبه نخست و ناحیه سه با امتیاز266/0 در رتبه آخر قرار گرفته اند.
کاربرد مدل فازی در برنامه ریزی کاربری زمین جهت توسعه شهری با هدف حفاظت از اکوسیستم طبیعی (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده بختگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش رشد جمعیت مناطق حفاظت شده مورد تخریب قرارگرفته اند، دریاچه بختگان، پارک ملی و منطقه حفاظت شده اطراف آن به عنوان بخشی از تالاب نی ریز از این قاعده مستثنی نیستند. حضور انسان و فعالیت های او مهم ترین شکل تعرض و اختلال بر روی مناطق حفاظت شده تلقی می شود. با توجه به پویا بودن و پیچیدگی و توسعه سریع و نامتوازن کالبدی شهرها استفاده از مدل در برنامه ریزی ها در سطح شهرها امری اجتناب ناپذیر تلقی می شوند. امری که ایجاب می کند ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین قبل از مداخله در اراضی انجام گیرد.شهر نی ریز در جنوب ناحیه حفاظت شده بختگان واقع شده است، ناحیه ای که ازنظر زیست محیطی و اکولوژیک اهمیت بسیار زیادی دارد اما امروزه به دلیل افزایش فعالیت های اقتصادی و کشاورزی همراه با رشد جمعیت شاهد خشکاندن تالاب ها و تبدیل آن ها به اراضی کشاورزی هستیم که نتیجه آن چیزی جزء یک اکوسیستم کویری نیست. بنابراین در این پژوهش برای ارزیابی توان اکولوژیک جهت توسعه آینده شهر نی ریز و مناطق مجاور آن با استفاده از منطق فازی جهات مناسب و نامناسب با توجه به عوامل زیست محیطی و شرایط طبیعی مشخص گردید.نقشه نهایی به دست آمده از مدل پیشنهادی نشان می دهد شمال شهر نی ریز به دلیل وجود زمین های مناسب جهت کشاورزی آبی فاقد توان جهت توسعه شهری است ولی بخش های غرب و شرقی با توجه به معیارهای مدنظر از بالاترین توان برخوردار است. همچنین اکثر محدوده مجاور منطقه حفاظت شده بختگان دارای توان متوسط جهت توسعه شهری بوده است. به طور کلی مناطق با توان های عالی حدود 16/5 درصد، مناطق با توان زیاد 42/12 درصد، مناطق با توان متوسط 46/23 درصد، مناطق با توان کم 18/22 درصد و در نهایت مناطق با توان بسیار کم 75/36 درصد منطقه را تشکیل می دهد، به عبارتی حدود 59 درصد از مساحت ناحیه برای توسعه شهری نامناسب می باشد. این نقاط با امتیاز صفر بر روی نقشه نشان داده شده اند.
مکان یابی اسکان موقت با استفاده از فازی سازی متغیرها و فرایند تحلیل سلسله مراتبی در محیط GIS مورد شناسی: شهر میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بسیار بالای مقوله سرپناه برای بشر، پیش بینی مکان هایی برای اسکان موقت آسیب دیدگان حوادث، امری اجتناب ناپذیر است. شهر میبد با پیشینه تاریخی و دارای شبکه معابر باریک، در پهنه با درجه خطر نسبتاً زیاد قرار گرفته است. یکی از مهمترین وظایف برنامه ریزان بخش مدیریت بحران، پیش بینی های جدی برای اسکان اضطراری است؛ چرا که انسان آسیب دیده بدون سرپناه متعارف در آستانه آسیب های جدی جسمی، روحی و روانی است. با توجه به ماهیت مکانی این موضوع و ماهیت فازی پارامترها و رویارویی با فاکتورهای زیاد در جهت تصمیم گیری، می توان از تلفیقی از GIS و منطق فازی به همراه روش های تصمیم گیری چند معیاره به منظور اخذ تصمیم بهینه که منجر به تعیین نواحی امید بخش اسکان موقت می شود، استفاده کرد. آمار و اطلاعات لازم، به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری و تصاویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه در نقشه شهر میبد بهنگام سازی شد. هدف از این پژوهش، بیان روشی کارآمد، منعطف، منطقی و قوی برای مکان یابی اسکان موقت با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی4 در شهر میبد است. در این پژوهش، ابتدا مؤثرترین پارامترها انتخاب و به وسیله فرایند سلسله مراتبی5 و با استفاده از منطق فازی، مکان های اسکان موقت استخراج گردید، سپس به مقایسه و اولویت بندی مناطق پیشنهادی پرداخته شد و سایت های مورد نظر رتبه بندی و بهترین سایت از بین گزینه های انتخابی مشخص گردید. در روش AHP شش مکان با اهمیت نسبی «بسیارمناسب» و با مجموع مساحت 347071 متر مربع و شش مکان با اهمیت نسبی «مناسب» و با مجموع مساحت 384369 متر مربع به عنوان بهترین مکان ها برای مکان یابی اسکان موقت، مشخص شد. پارک بهاران و اراضی بایر جنوب شرقی ورزشگاه فرمانداری برای اسکان موقت با اهمیت نسبی «بسیارمناسب» در روش فازی، تعیین گردید.
کاربست الگوی یکپارچگی نظام اسکان و اشتغال در ارزیابی تعادل فضاییِ هسته های جدید شهری (مطالعه ی موردی شهر جدید پردیس در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد شهرهای جدید با عملکرد غالب خوابگاهی در منطقه کلانشهری تهران منجر به گسترش حوزه تأثیر و تأثرِ کلانشهر تهران به فراتر از مرزهای آن شده است. حوزهتأثیرپدیدآمده،زادهوزایندهسفرهایی با هدف اشتغالاست. این سفرهای آونگی در حقیقت نشان دهنده تمرکز اشتغال و فعالیت در شهر تهران می باشد. در این بین همگرا ساختنِ نظام محل اسکان و محل اشتغال، هدف فراموش شده ی شهرهای جدید ازجمله شهر جدید پردیس است. روش شناسی پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری، ساکنان شهر جدید پردیس و حجم نمونه 382 نفر از شاغلین ساکن در این شهر می باشد. روند تعادل و یکپارچگی نظام اسکان و اشتغال در شهر جدید پردیس با دو شاخصِ روند تغییرات مسافت و زمانِ سفرهای کاری و همچنین مقایسه روند تغییرات کاربری های شهریِ مربوط به ایجاد اشتغال و فعالیت با روند تغییرات کاربری مسکونی، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد که شهر جدید پردیس در حال حرکت به سمت تشدید عدم تعادلِ بین سکونت و اشتغال و واگرایی نظام اسکان و اشتغال می باشد. پایش همگرایی یا واگرایی نظام اسکان و اشتغالِ شهرهای جدید، می تواند رویکردهای مدیریت تحولات فضایی را تنظیم و بهبود بخشد.
مدل سازی توسعه شهری با تلفیق مدل اتوماسیون سلولی و سیستم های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع و نامتوازن جمعیت بخصوص در کشورهای در حال توسعه، مشکلات فراوانی را در زمینه های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده است. این مسئله اهمیت مدل سازی تغییرات کاربری اراضی را برای مدیریت بهتر شهرها بیش از پیش مطرح می نماید. مدل اتوماسیون سلولی به طور گسترده در مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی گسترش شهرها مورد استفاده قرار گرفته است. مقاله حاضر به ارائه مدل اتوماسیون ترکیبی با منطق فازی پرداخته است. در روش های متداول اتوماسیون سلولی یا همان CA، حالت، وضعیت و قوانین انتقال به صورت قطعی تعریف می شوند در حالی که بیان قطعی این اجزا، نیازمند داده های بسیار زیاد است. حال این که دسترسی به داده های دقیق، به دلیل گستردگی و حجم بالای معیارهای مؤثر در مدل سازی فرآیند توسعه شهری، کار ساده ای نیست. از این رو نظریه فازی به دلیل پشتیبانی از عدم قطعیت و قابلیت توصیف واژگان طبیعی می تواند در بیان اجزای CA استفاده گردد. مدل پیشنهادی به منظور مدل سازی گسترش شهر شیراز بین سال های 1383 تا 1388 استفاده شده و سپس نتایج مورد ارزیابی قرار گرفته است. مقایسه نتایج این تحقیق با تصاویر ماهواره ای، حاکی از دقت 80 درصدی برای روش پیشنهادی می باشد، این در حالی است که برای روش اتوماسیون سلولی معمول دقت 75 درصد گزارش شده است. نتایج تحقیق، گامی به سمت جلو می باشد، زیرا مدل پیشنهادی با افزایش قابلیت اتوماسیون سلولی در مدل سازی پروسه های پیچیده مکانی به دقت مطلوب تری نیز دست پیدا کرده است. نتایج حاصل از این مدل سازی می تواند به عنوان ابزاری مناسب جهت اخذ تصمیم های بهینه در اختیار برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
پهنه بندی و تعیین تناسب اراضی جهت دفن پسماندهای شهری (مطالعه موردی: شهر کهنوج)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه روز افزون مناطق شهری، افزایش جمعیت و افزایش مصرف مواد تجزیه ناپذیر سبب شده است که یکی از دغدغه های اصلی مدیریت شهری، چگونگی دفع پسماندها باشد. با توجه به پیچیدگی مسائل شهری استفاده از مدل ها و تکنیک های جدید به خصوص مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و نیز تلفیق آن ها با سیستم اطلاعات جغرافیایی از ابزارهای کارآمد در جهت شناسایی پهنه های مناسب جهت دفن پسماند به شمار می آیند؛ لذا در این پژوهش از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره AHP به منظور وزن دهی و از مدل SAW جهت تلفیق لایه های مؤثر در مکان یابی محل دفن زباله در شهر کهنوج استفاده شده است. در این باره از ۱۶ معیار استفاده شد که عبارتند از: فاصله از اراضی کشاورزی و باغ ها، کاربری اراضی، فاصله از پهنه های سیل گیر، فاصله از مسیل، فاصله از قنات، فاصله از چاه های آب شرب، جهت باد، فاصله از شهر کهنوج، فاصله از مراکز روستایی و نقاط سکونتگاهی، فاصله از خطوط ارتباطی، فاصله از شهرک صنعتی، فاصله از خطوط انتقال نیرو، فاصله از گسل، نوع خاک، شیب و در نهایت جنس سنگ بستر استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، اراضی شهرستان از نظر قابلیت دفن پسماند در ۴ طیف خیلی مناسب، نسبتاً مناسب، نسبتاً نامناسب و خیلی نامناسب طبقه بندی شد. اراضی با قابلیت خیلی مناسب ۲/۵۲۰۱ هکتار و اراضی با قابلیت نسبتاً مناسب ۴/۵۱۳۷ هکتار می باشد. در نهایت از بین پهنه های با قابلیت خیلی مناسب، دو مکان برای دفن پسماندهای شهر کهنوج پیشنهاد شد؛همچنین، نتایج نشان داد که از بین مکان های دفن فعلی شهر کهنوج، سایت شماره ۱ در طبقه خیلی نامناسب قرار دارد و اصلاً عاقلانه نیست که استفاده از آن برای دفن پسماند ادامه یابد و سایت شماره ۲ در طبقه خیلی مناسب قرار دارد.
بررسی عوامل و متغیرهای زمینه ای موثر بر رضایتمندی ساکنین از محیط مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
91 - 100
حوزههای تخصصی:
مفهوم رضایتمندی بر پایه دامنه گسترده ای از انتظارات و تمایلات به جهت رفع نیازهای پایه و متعالی انسان در تجربه واقعی از زندگی اشاره دارد. رضایتمندی از محیط مسکونی، در واقع چگونگی ارزیابی مردم از محیط زندگی شان است و عوامل متعددی در افزایش یا کاهش آن تاثیرگذار هستند. به نظر می رسد با بررسی پژوهش های انجام شده در خصوص رضایتمندی ساکنین و جمع بندی استنتاجی آنها می توان به چارچوبی مدون و الگویی جامع برای تبیین عوامل موثر بر این کیفیت دست یافت. مقاله حاضر به جستجوی چارچوبی نظری برای تشخیص و ارزیابی عوامل و متغیرهای زمینه ای موثر بر رضایتمندی و تدوین مدل نظری برای تحلیل رابطه هر یک از متغیرها با میزان رضایتمندی ساکنین به روش مطالعه فراتحلیل و مقایسه نتایج پژوهش های قبلی ساختار می یابد. بر این اساس، از یک سو به تعریف رضایتمندی از محیط مسکونی بر پایه دیدگاه صاحب نظران در این زمینه توجه دارد و از سوی دیگر با جستجو در مطالعات قبلی، به شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر ایجاد رضایتمندی ساکنین پرداخته و مدل پیشنهادی را ارائه می نماید. نتایج تحقیق سه عامل فردی، اجتماعی و فیزیکی-کالبدی را شناسایی می کند. متغیرهای فردی بصورت مستقل به عنوان موثرترین عامل بر سطوح متفاوت انتظارات و تمایلات افراد از زندگی، شناخته می شود. همچنین عوامل اجتماعی و فیزیکی-کالبدی محیط های مسکونی نیز تجربه های واقعی افراد را از این محیط ها شکل می دهند وهرچه میان انتظارات افراد با تجربه واقعی آنها از محیط همپوشانی بیشتری وجود داشته باشد، رضایتمندی از محیط مسکونی افزایش می یابد.
مقایسه تطبیقی و تحلیل کیفیت زندگی شهری در محله های جدید و قدیم (محله جدید ظفریه و محله قدیمی قطارچیان سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مقایسة کیفیت زندگی در دو بافت قدیمی (محلة قطارچیان) و جدید (محلة ظفریه) شهری سنندج و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر بهبود کیفیت زندگی در هردو بافت است. در این پژوهش، با تأکید بر بعد ذهنی کیفیت زندگی، میزان رضایتمندی ساکنان دو محله انتخابشده با استفاده از شاخص های کیفیت زندگی ارزیابی میشود. مدل نظری ارائه شده، براساس چارچوب دیدگاه تحقیقات تجربی و با توجه به میزان رضایتمندی بنا شده است. به منظور ساختاربندی و ایجاد درخت ارزش کیفیت زندگی، از روش کل به جزء (بالا به پایین) استفاده شده که در چهار سطح تنظیم شده است. برمبنای سنجه های سطح آخر، پرسشنامهای با 45 سؤال تدوین شد و کیفیت زندگی شهری، براساس طیف پنجگزینه ای لیکرت توسط ساکنان ارزیابی شد. میزان آزمون آلفای کرونباخ (91/0) نیز روایی پرسشنامه را تا حد زیادی تأیید می کند. اطلاعات استخراجشده از پرسشنامه، به روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره، آزمون تی و آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. براساس نتایج، فرضیة پژوهش مبنیبر مطلوب تربودن کیفیت زندگی در بافت جدید تأیید شد و میانگین امتیاز رضایتمندی ساکنان محلة قطارچیان (با میانگین 2/72) و محلة ظفریه (با میانگین 3/44)، میزان تفاوت رضایتمندی ساکنان دو محله را آشکار ساخت. در بررسی سایر فرضیهها، معناداری تأثیر دو عامل کیفیت محله و مسکن بر میزان رضایت از کیفیت زندگی، تأیید و معناداری تأثیر وضعیت اجتماعی- اقتصادی ساکنان بر میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی شان رد شد.
Determining the dimensions of organizational forgetting management and prioritizing them in university(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۲
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
This research seeks to determine the dimensions of organizational forgetting management and prioritize them in university. Current research in terms of purpose is applicable. In terms of data, it is quantitative. In terms of method, it is a descriptive-survey research. In this research, for determining the validity of measurement tool, content validity has been used and for calculating the reliability, Cronbach's Alpha method has been used. The population of this research includes the faculty members and employees of Islamic Azad University in region 8. Also the researcher-made questionnaire has been used for information collection. In this research, a framework consisting of quadratic dimensions of the process management, technology, culture and structure for evaluation of organizational forgetting management was considered. With regard to the comparison by using of the mean index, the quadratic dimensions were evaluated in two eligible and available situations. It is determined that with regard to the difference between two available and eligible situations, in fact the level of process dimension is low and it is in available situation, also it can be concluded that culture in available situation is very posterior than ideal and eligible situation. In two technology and structure dimensions, this mean difference is less than two other dimensions. In available situation, the most gaps and deficits at first exist in culture dimension and then in two technology and structure dimensions; and finally there is weakness in the process dimension. Totally in different dimensions, there is a relatively large difference and gap between the mean indexes of two eligible and available situations.
The Expansion of Economic Order Quantity Model to Reduce the Costs of Internet Recruitment Innovative Technologies in cities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۳
۳۲۸-۳۱۹
حوزههای تخصصی:
In this paper, an economic decisions-making model based on mathematics in order to optimize the costs of investment in accordance with innovative technology of human resources recruitment introduced and in the next section, the economic impact of the Internet recruitment technologies has been examined. In order to fulfill these demands classic economic order quantity model of have developed as cover unique cost of recruiting activities such as human resource management and coordination related to it. Therefore, using this method calculated the required minimum of recruitment level and consequently optimal investment in online recruitment technology has been resulted. The findings suggest that optimal investment costs near the minimum level of recruitment is rapidly increasing but the stunning developments in efficient technologies in recruitment system and lack of awareness of this minimum level of employment has caused total number of employees is more than the required minimum level. In this article, how to use this model in a research sample of online recruitment websites in Iran entitled “Iran recruitment” its potential as a tool for decision-making in the field of optimal investment for managers appeared.
Estimation of income elasticity of urban families’ demands for public education in cities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۴
۱۰۱-۹۱
حوزههای تخصصی:
Current article is allocated to the report of a research in which the income elasticities of urban families” demand for public education in time period of 2008-2013 were estimated separately according to the income deciles and by applying Rotterdam Demand System, it was clarified that public education is normal commodity. Different size of estimative elasticities indicated that public education is necessary for the families belonged to the sixth and tenth income deciles and it is lux for first to fifth income deciles and it can be expected that if the income of families belonged to the first to fifth deciles faces with reduction, mentioned families for one percent reduction of income will reduce their demand for public education more than one percent and they will consume the related sources for necessary commodities and services. In contrast, the families belonged to the sixth to tenth deciles reduce the share of lux commodities and services in their cost basket so that not to be forced to reduce their public education costs proportional with income reduction. Therefore, the effective policies on families” income should be compiled and executed in a manner that not to cause to reduce the demand of families for education and especially groups with low and medium income.
بررسی عوامل موثر بر ادراک کیفیت عرصه های همگانی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۴۶۴-۴۴۹
حوزههای تخصصی:
عرصه های همگانی شهری به عنوان فضاهای حضور شهروندان و مکانی برای کنش و تعاملات شهروندی و فعالیت های شهری هستند و لذا بسیاری از عملکردهای جامعه شهری در آن ها بروز می یابد. از این رو سلامت اجتماعی شهروندان وابسته به کیفیت و کارایی عرصه همگانی شهری می باشد. عرصه همگانی با کیفیت و مورد پذیرش مردم، جایی است که کاربران آن را ترجیح می دهند، انتخاب می کنند و استفاده از آن تداوم دارد. چنانچه قابلیت های عرصه همگانی درک نشود و یا متناسب با نیازها و تمایلات مردم و کاربران آن نباشد، افراد ترجیح می دهند حضور خود را در عرصه همگانی به حداقل برسانند یا دست به تغییر و انتخاب بزنند. ادراک قابلیت ها و کیفیت های عرصه همگانی فرآیند هدفمند دریافت اطلاعات ارسال شده از محیط ساخته شده توسط افراد جامعه است و بنابراین تابعی از شرایط و متغیرهای محیطی و نیز ویژگی های فرد ادراک کننده می باشد. هدف این مقاله توجه به کیفیت عرصه های همگانی شهر مشهد و درک قابلیت های آن ها در تسهیل مراودات اجتماعی می باشد. بنابراین، با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسانه تعامل بین انسان و محیط در درک قابلیت عرصه های همگانی و با استفاده از تئوری زمینه ای به بررسی رفتار کاربران عرصه های همگانی کلانشهر مشهد پرداخته است. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان می دهد در درک کیفیت عرصه های همگانی رابطه ای قوی و معنی دار بین تمایلات متأثر از ویژگی های فردی و اجتماعی کاربران و ادراک معانی محیط ساخته شده وجود دارد. همچنین مشخص شده است متغیرهای سن، جنس، میزان آشنایی و علت مراجعه کاربران در میزان درک کیفیت عرصه های همگانی مؤثر هستند.
بررسی نقش و عملکرد مبلمان شهری در ارتقاء کیفیت محیط شهری و رضایتمندی شهروندان (مطالعه موردی:منطقه 4شهرداری کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش فزاینده شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرنشینان و مشکلات ناشی از آن، فراهم آوردن امکاناتی برای رفاه حال شهروندان بیش از پیش ضروری می نماید.امروزه اهمیت و نقش مبلمان شهری در خدمات رسانی و زیباسازی شهری بر هیچ کس پوشیده نیست و مبلمان شهری از اجزایضروری و جدایی ناپذیر شهرها محسوب می شود. هدف از این مطالعه بررسی نقش مبلمان شهری بر ارتقاء کیفیت محیط شهری و رضایتمندی شهروندان منطقه 4 شهرداری کرمانشاه است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را شهروندان منطقه 4 کرمانشاه تشکیل می دهد که تعداد 375 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران انتخاب و پرسشنامه پژوهش به روش تصادفی ساده بین آنها توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 80/0 تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی، t استیودنت در نرم افزارهای AMOS و SPSS و برای سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از شاخص هال ین تن استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر ساکنان این منطقه مبلمان شهری در بهبود کیفیت محیط و رضایتمندی شهروندان تأثیر دارد. مبلمان شهری منطقه 4 کرمانشاه از زیبایی و تناسب مطلوبی و جانمایی صحیحی برخوردار نیستند. همچنین، بین عدم رعایت اصول استانداردهای مبلمان شهری و به وجود آمدن ساختار ناموزون شهری و کاهش کیفیت محیط شهری همبستگی بالایی یافت شد.
طراحی و پیاده سازی یک سیستم بافت آگاه در مدیریت امداد شبکه های توزیع برق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های توزیع از مهمترین بخش های خدمات بوده و اصلی ترین وظیفه این بخش، تأمین برق مطمئن و پایدار است. مشکلاتی که در خصوص اطلاعات مکان مرجع، مانند عدم دقت، عدم امکان کنترل اطلاعات و عدم دسترسی سریع به اطلاعات وجود دارد، جزء مشکلات فنی به شمار می آیند. پیچیدگی بهنگام سازی اطلاعات، پیچیدگی های مرتبط با ذخیره سازی اطلاعات و فرسودگی آنها، از این قاعده مستثنی نیستند. مشکلات فنی موجود و بکار نگرفتن سیستم های نوین در بحث امدادرسانی، باعث طولانی شدن مدت زمان خاموشی می شوند.
هدف این تحقیق طراحی و پیاده سازی سیستم اطلاعات مکانی بافت آگاه برای ارائه یک سری خدمات مانند مسیریابی، نمایش نقشه و ارائه اطلاعات شبکه های توزیع در حوزه اتفاقات توزیع برق شهری است. شبکه های توزیع برق شهری، از بخش های مختلف و تجهیزات فراوانی تشکیل شده است. امدادگر با توجه به اطلاعات موجود و در دسترس شبکه، نوع خرابی را تعیین می نماید. نوع خرابی به عنوان بافت محیطی کاربر و موقعیت مکانی خودروی امداد به عنوان بافت موقعیت درنظر گرفته می شوند. بنابراین بافت ها در این تحقیق به دو دسته کلی بافت موقعیت و بافت شبکه تقسیم بندی می شوند. در نهایت پیاده سازی و آزمون سیستم بافت آگاه طراحی شده، مورد بررسی قرار گرفت که رضایت 80 درصدی را به همراه داشته است.
نقش تکنیک Meta Swot در برنامه ریزی راهبردی گردشگری شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی به عنوان یک ابزار جهت انجام بهتر فعالیت ها و رسیدن به اهداف مطلوب در آینده و در راستای اهداف تعیین شده به کار می رود. برنامه ریزی راهبردی می تواند به عنوان پاسخی به مشکلات پیش آمده در صنعت گردشگری نیز مطرح شود. در هسته گردشگری مانند تمام فعالیت های تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد. از جمله مدل های برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری به ویژه در گردشگری شهری، مدل سنتی SWOT است. امروزه پس از سال ها استفاده و ارزیابی از این مدل کاربردی این نتیجه حاصل شده که SWOT مبتنی بر الهامات ذهنی و غیرسیستماتیک است، (داده های کیفی) و از سوی دیگر از کمی سازی اجتناب کرده و همچنین فاقد قدرت پیش بینی است. مدل Meta-SWOT در یک برنامه متشکل از پنجره عنوان و هفت پنجره به هم پیوسته اجرا می شود. هدف آن رهنمون ساختن تصمیم گیرندگان در فرایندی یک پارچه از مرحله اولیه توفان مغزی به ایجاد فهرست رتبه بندی شده ای از اولویت های استراتژیک است. این ابزار بازبینی های نامحدود نهاده ها را امکان پذیر می کند، زیرا افراد تصمیم گیرنده ارزیابی خود را در طول یک فعالیت برنامه ریزی تغییر می دهند. این پژوهش با هدف توسعه گردشگری در شهر یزد برای نخستین بار به معرفی مدل استراتژیکMeta-SWOT در امر گردشگری شهری پرداخته است. جهت انجام این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و روش گردآوری داده ها و تحلیل اطلاعات مورد نیاز به صورت اسنادی و پیمایشی است. جهت تدویناستراتژی توسعه و تشریح اهداف، منابع، توانایی ها و عوامل کلان محیطی از تکنیک تحلیلی Meta-SWOT استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده مهم ترین عامل در راستای توسعه گردشگری شهری در شهر یزد ثبات سیاسی در سطح کلان است. توجه مسئولین، نیروی انسانی مجرب در گردشگری و سرمایه گذاری از دیگر مواردی است که باید در راستای آن اقدمات مؤثری صورت پذیرد.
بررسی نقش تقسیمات کشوری در توسعه ناحیه ای (مطالعه موردی: شهرستانهای بوانات و خرم بید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا تقسیمات کشوری منجر به توسعه شهرستان های بوانات و خرم بید شده است؟ روش انجام تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و به صورت طرح ماقبل و مابعد یا پانل گذشته نگر می باشد و بنابراین شاخصهای توسعه در ارتباط با عوامل تقسیمات کشوری در دو دوره زمانی قبل و بعد از ایجاد شهرستان مورد مقایسه قرار گرفته است.
نتایج این تحقیق نشان می دهد که اگرچه ارتقای سطح سیاسی و تشکیل شهرستان در سطح پایین و بیشتر به صورت تراکم زدایی و بیشتر به لحاظ اداری و در سطح پایین مالی و سیاسی بوده است، اما همین میزان هم نتایج مثبتی داشته و منجر به توسعه شهرستان های شکل گرفته شده است. لازم به ذکر است که اصولاً نمی توان گفت ارتقای سطح سیاسی در همه نواحی راه حل توسعه است. ارتقای سطوح سیاسی در مناطقی می تواند منجر به توسعه شود که اولاً آن منطقه پتانسیل ها و استعدادهای لازم را جهت ارتقا داشته باشد و ثانیاً ارتقای سطوح سیاسی مبتنی بر تمرکززدایی و قوی تر ساختن واحدها از طریق اعطای قدرت تصمیم گیری و برنامه ریزی به آنها در جهت رفع نیازها، ایفای یک نقش مهمتر و توسعه آنها باشد.
کاربرد مدل هایRS-GIS در بهینه سازی گسترش شهری با تأکید بر حفظ محیط زیست (نمونه موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی بهینه سازی گسترش شهر همدان در جهت حفظ محیط زیست است. بنابراین برنامه ریزی برای بهترین مکان ها جهت توسعه فیزیکی گسترش شهر که کمترین آسیب ها را به کاربری های کشاورزی و محیط زیست ایجاد کند، در زمره اهداف این تحقیق است. روش: نوع تحقیق کاربردی و روش مورداستفاده توصیفی تحلیلی است. برای بررسی بهینه سازی گسترش اندازه گیری های فضایی شهر از تکنیک های نوین سنجش از دور استفاده شده و تغییرات کاربری اراضی شهر بین سال های ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۱، درنظر گرفته شده است. یافته ها/ نتایج: بررسی ها نشان دهنده کاهش شدید اراضی کشاورزی و باغات درنتیجه تبدیل آنها به اراضی ساخته شده است. بنابراین با استفاده از مدل AHP، مشخّصات اراضی براساس نیازهای توسعه شهری به پنج طبقه، از کاملاً مناسب تا کاملاً نامناسب تقسیم شدند تا گسترش آتی شهر، تنها در اراضی بایر و فاقد پوشش گیاهی که دارای شرایط مناسب جهت توسعه فیزیکی شهر هستند، صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از ارزیابی تصاویر ماهواره ای نشان داد که بیشترین افزایش سطوح کاربری در منطقه شهری همدان طی سال های مذکور، صورت گرفته است. بنابراین زمین های کشاورزی به همراه باغات منطقه بیشترین کاهش ها را نشان داداند. حال اگر این روند گسترش کالبدی شهر ادامه پیدا کند تا سال ۲۰۲۵، مساحتی معادل ۶۳/۷۲۰ هکتار زمین کشاورزی و پوشش گیاهی تخریب خواهد شد. بنابراین بهترین مکان برای گسترش آتی شهر همدان بیشتر در مناطق شمال غربی و شرق شهر واقع شده اند.