فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
گردشگری که امروزه از جمله اولین فعالیت ها جهت اشتغال زایی و درآمدزایی در جهان محسوب می شود در سال های اخیر با رشدی شتابان توانسته جایگاه خود را به بالاترین سطح ارتقاء دهد. صنعت گردشگری به دلیل ماهیت چترگونه خود دارای انواع گوناگونی است و به بخش های متفاوتی تقسیم می شود که یکی از زیرمجموعه های آن گردشگری کشاورزی است. این شکل گردشگری به عنوان یکی از فعالیت های تفریحی موفق، با آثار مثبت اقتصادی و اجتماعی خود توانسته است به بدیلی مناسب برای توسعه مناطق روستایی و کم تر توسعه یافته تبدیل شود. از مهم ترین شروط برنامه ریزی و توسعه گردشگری، شناسایی مناطق مستعد گردشگری و عوامل مؤثر بر توسعه آن است. شهرستان محلات به دلیل دارا بودن جاذبه های بی نظیر از جمله مزارع و باغات پرورش گل و گیاه، جشنواره های گل و گیاه و کوچه باغ ها و ... از بستری مناسب جهت توسعه گردشگری گل و گیاه برخوردار است. لذا برنامه ریزی و توسعه گردشگری گل و گیاه در شهرستان محلات که به عنوان یکی از مناطق مستعد این شکل گردشگری مطرح است، نیازمند توجه به ابعاد مختلف تأثیرگذار بر توسعه این نوع گردشگری است که یکی از وجوه آن مسأله رضایتمندی گردشگران است. در این راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های مؤثر بر سطح رضایت مندی گردشگران گل و گیاه در شهرستان محلات است که در زمان اوج ورود در شهریور ماه 1391 از جاذبه های گردشگری این منطقه دیدن کرده اند. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی – تحلیلی است و از نظر هدف یک پژوهش کاربردی است. در این مطالعه به دلیل فقدان آمار قابل استفاده در زمینه تعداد گردشگران، برای تعیین حجم نمونه از روش تخمین شخصی استفاد شده و در زمان معین، تعداد 153 پرسشنامه بین گردشگران توزیع و تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی انجام گرفت. نتیجه تحلیل این روش نشان داد که بیش ترین رضایت مندی گردشگران از جاذبه های منطقه مربوط به جاذبه های گردشگری گل و گیاه و مؤلفه های آن از جمله نمایشگاه و جشنواره گل و گیاه، کوچه باغ ها، مزارع و باغات پرورش گل و گیاه، مناظر طبیعی و چشم اندازها، آب و هوای منطقه و نیز عامل خدماتی و مؤلفه های آن است که این دو عامل مجموعاً 45 درصد واریانس متغیرها را توضیح می دهند. کم ترین رضایت مندی گردشگران نیز مربوط به عامل تبلیغات و مؤلفه های آن و نیز عامل زیرساختی شناسایی شد که 11 درصد واریانس متغیرها را تبیین می کنند. سرمایه گذاری در زمینه تجهیزات زیر ساختی و تبلیغات می تواند آثار مثبتی در زمینه توسعه گردشگری گل و گیاه در شهرستان محلات داشته باشد. پیشنهاد می شود برنامه ریزی در این دو زمینه در اولویت برنامه های توسعه گردشگری منطقه قرار گیرد.
بررسی نقش مکان های سوم بر ارتقای زندگی اجتماعی شهر زنجان در بازه زمانی انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی (مطالعه موردی: محدوده سبزه میدان شهر زنجان-ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی شهروندان زنجان، همواره از عوامل گوناگونی تأثیر پذیرفته است که یکی از آن ها مکان های سوم است. این مکان ها همواره محلی برای جاری شدن زندگی غیررسمی در مقابل زندگی رسمی بوده اند و از این رو، همواره نقشی اساسی در زندگی اجتماعی عمومی شهر داشته اند. مکان سوم به عنوان یکی از نهادهای اصلی حوزه عمومی، مکانی است که اولدنبرگ آن را به عنوان پناهگاه در مقابل خانه یا محل کار تعریف می کند که افراد می توانند به صورت منظم به آن سر بزنند و با دوستان یا غریبه ها ارتباط برقرار کنند. هدف این پژوهش، بررسی انواع مکان های سوم و تغییرات آن ها در گذر زمان و نیز مطالعه تأثیر آن ها بر زندگی اجتماعی شهروندان زنجان است. در این مطالعه، محدوده سبزه میدان بررسی می شود. برای انجام دادن پژوهش حاضر، ابتدا تمامی مستندات مربوط (در مطالعات کتابخانه ای) بررسی شدند و سپس از طریق مشاهدات، پرسشنامه ها و مصاحبه های گروهی متمرکز، به شیوه تحلیل محتوا و با رویکردی توصیفی، روند تغییر فرم و کارکرد این مکان ها بررسی شد و نتایج بررسی، در قالب ماتریس های تحلیلی نمایش داده شدند. مطالعه روند تغییر مکان های سوم نشان می دهد مکان های سومی که در سه دوره بررسی شده ثابت باقی مانده اند، یا ماهیتی مذهبی دارند یا یکی از اجزای اصلی بازار محسوب می شوند. همچنین مهم ترین تأثیر این مکان ها، بر حوزه عمومی و خرد جمعی بوده است؛ به طوری که هرچه به عهد معاصر نزدیک می شویم، حوزه عمومی گسترده تر می شود، نقش مردم در فضاهای جمعی اهمیت بیشتری می یابد و تأثیر این فضاها در جهت گیری خرد جمعی و افکار عمومی افزایش پیدا می کند. این روند صعودی، حاصل تغییراتی است که در ساختار اجتماعی جامعه مورد مطالعه صورت پذیرفته است. عمده ترین این تغییرات را می توان در فضاهای جنسیتی، زندگی شبانه و همچنین تأثیرات جامعه روشنفکری مشاهده کرد.
تعیین مکان مناطق اسکان موقت و سایت های امداد رسانی پس از زلزله در بافت تاریخی شهر یزد با استفاده از AHP،FUZZY LOGIC ، FAHP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصلی ترین نیاز آسیب دیدگان ناشی از زلزله، داشتن سرپناه و رساندن خدمات امداد و نجات به آن ها در سریع ترین زمان ممکن است. بعد از وقوع زلزله نمی توان به سرعت مکان های مناسبی را برای آسیب دیدگان زلزله آماده کرد؛ بنابراین، باید قبل از وقوع چنین بحران هایی، مکان های مناسبی از نظر دسترسی به کاربری های شهری، داشتن امنیت، دوری از مناطق مخاطره خیز و ... برای آسیب دیدگان زلزله فراهم کرد. دسترسی دشوار به داخل بافت تاریخی برای ارائة خدمات امدادی و کمبود فضاهای باز، با وجود تراکم بالای جمعیت، بر بالارفتن آسیب پذیری در برابر حوادث در این منطقه می افزاید. در این پژوهش، به مطالعة موردی بافت تاریخی شهر یزد با هدف تعیین بهترین مکان استقرار گروه های امداد به منظور انجام عملیات نجات پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف، ابتدا به معرفی پارامترهای مؤثر که وابسته به شرایط ساختاری و طبیعی منطقه هستند، پرداخته و لایه های GIS این معیارها تولید شد. سپس، برای از بین بردن عدم قطعیت در داده های ورودی و قضاوت شخصی در مورد اهمیت معیارها، از روش فازی استفاده شد و برای این منظور درجهتِ ترکیب نقشه ها با استفاده از تلفیق مدل های برهم نهی فازی، شبکة استنتاجی فازی تشکیل و از آن به منظور تعیین مکان های مناسب استفاده شد. استفاده از خواص مجموعه های فازی در فرایند سلسله مراتبی، فرایند سلسله مراتبی فازی را پدید آورد که باعث افزایش کارایی تصمیم گیری شد. در نهایت، گزینه ها برای سایت امداد و اسکان پس از زلزله مشخص و بر اساس معیارهایی مانند دسترسی به معابر، مساحت فضای باز و پراکنش مراکز امداد و اسکان اولویت بندی و تعیین شد. نتایج تحقیق همچنین نشان دهندة کمبود فضاهای کافی برای استقرار زلزله زدگان در بافت تاریخی شهر یزد است.
بررسی وضعیت شاخص های ایمنی در پارک های منطقه ای شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ایمنی در پارک ها به دلیل تأثیر زیادی که بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی و پایداری اجتماعات شهری دارد، بسیار بااهمیت است. براین اساس، در این پژوهش به بررسی وضعیت شاخص های ایمنی در پارک های منطقه ای شهر کرمان پرداخته شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع کاربردی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای شاخص های مؤثر بر ایمنی در پارک ها شناسایی شدند. سپس، با استفاده از 287 پرسش نامه و بهره گیری از محیط نرم افزاری SPSS و آزمون های آماری و روش تصمیم گیری چند معیاره وایکور، وضعیت پارک های منطقه ای شهر کرمان از نظر شاخص های ایمنی مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که پارک شورا و پارک مادر به ترتیب با مقدار Q=0.947 و Q=0.936 در بهترین شرایط از نظر ایمنی و پارک نشاط با مقدار Q=0 در بدترین وضعیت از نظر شاخص های ایمنی قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون آماری دبلیو کندال نشان داد که پارک های مورد مطالعه از نظر شاخص ایمنی بهداشتی با میانگین رتبة 56/5 در بهترین وضعیت و از نظر شاخص روشنایی با میانگین رتبة 37/1 در بدترین وضعیت قرار دارند.
بررسی و تحلیل پراکنش خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی در کلانشهر اهواز (با استفاده از تکنیک ادغام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها مترادف با عدالت اجتماعی است، زیرا عدم توزیع ناعادلانه منجر به ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی و توزیع عادلانه نیز زمینه ساز توسعه متوازن مناطق شهری خواهد شد. بنابراین، پراکنش بهینه و اصولی خدمات و امکانات شهری، منطبق با عدالت اجتماعی، در فرآیند برنامه ریزی شهری از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل پراکنش خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی در سطح مناطق 7 گانه شهر اهواز است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه ی کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. جهت رسیدن به اهداف، 14 شاخص تعیین کننده خدمات عمومی انتخاب شده اند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان اقدام به میزان اهمیت شاخص ها در محیط فازی شد. برای تحلیل و رتبه بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی از مدل های تصمیم گیری چند معیار شامل تاپسیس فازی و ویکور و برای رسیدن به یک نتیجه ی واحد از تحلیل داده ها در مدل های مختلف، از تکنیک ادغام (میانگین وزن ها، روش بردا و کپ لند) استفاده شده است. تجزیه وتحلیل شاخص ها بیانگر آن است که مناطق 3 و 4 تقریباً در همه مدل های مورد استفاده، برخوردارترین مناطق و مناطق 6 و 7 پایین ترین برخورداری را از خدمات شهری دارند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که شاخص های مذهبی، ورزشی و آموزشی در سطح مناطق نسبت به دیگر شاخص ها از تعادل بیشتری برخودار هستند.
An Analysis of the Behaviour of Citizens in People-oriented Suburban Spaces By using Pearson Correlation Coefficient; (Case study: the Centre of Sultan Mir Ahmad Neighbourhood, Kashan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۴۶-۳۵
حوزههای تخصصی:
Studies conducted in the field of behaviour show that the necessity of noticing and determining urban space behaviour in field studies as well as surveys on dynamic small spaces is undeniable. Small urban spaces, including people-oriented spaces, involve social interactions. This study aims to consider the effect of small urban spaces on the volume of people’s social interactions and participations. The sample group consists of 184 residents and passers-by in the centre of the Sultan Mir Ahmad neighbourhood on different days of the week and at different times of the day. Information on variables was obtained through the behavioural questionnaire together with the related theoretical analysis. The Pearson correlation coefficient was used to determine the relationship between behavioural indicators and people’s turnout, while the regression model was used to determine the weight of each index. According to the studies, components such as awareness, people, purpose, etc. can be impactful from different perspectives in the incidence of behaviour in urban spaces. It can also identify features of behaviour in urban spaces, which can overall be considered in studies on urban space and behaviourism. The results show that there is a significant relationship between the neighbourhood centres considered in the study; five indicators show the correlation to preferential behaviour ranging from 39% (highest) to 19% (lowest).
جایگاه دانش شناختی قوم نگاری در آسیب شناسی اجتماعی در عصر جهانی شدن فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۴۴۴-۴۲۵
حوزههای تخصصی:
درک چالش های محیطی، اجتماعی و اقتصادی سکونت گاه های غیررسمی مرحله ای با اهمیت برای طراحی سیاست ها و راه حل های اجرایی واقعی است. در این میان مطالعات در این زمینه باید از زیربنای علمی و خردورزانه ای در پرتو عینیت داشتن با واقعیت های جاری جامعه برخوردار باشند تا بتوانند در زمینه بسترسازی فرایندهای برنامه ریزی و مدیریتی شهر قابل استفاده بوده و میزان اثربخشی اقدامات مدیریتی شهر را افزایش دهند. در این مقاله به بررسی جایگاه دانش قوم نگاری در مطالعات شهری به مثابه ابزاری برای بسترسازی تصمیم سازی های در برنامه ریزی و مدیریت شهری نگاهی انداخته می شود و مراحل و فرایند آن در دانش شهرسازی مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است که از ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسناد و مدارک موجود بهره برده است. در پایان نیز به تبیین جایگاه، مراحل، رویکرد و روش قوم نگاری در مطالعات شهری به اختصار اشاره می شود.
پاتوق، فضای جمعی شهری و معماری و محل تعاملات اجتماعی و فرهنگی (نمونه موردی شهر برازجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاتوق محل اجتماع افراد، با حضور آزادانه جهت گفت گو، بازی، کسب اطلاعات و استراحت است. اهمیت این تحقیق پر رنگ کردن نقش پاتوق در فضای معماری و شهری در جهت افزایش تعاملات اجتماعی و فرهنگی و کاهش مشکلات افراد در جوامع شهری می باشد. عدم وجود پاتوق با کیفیت مناسب در عصر حاضر، ضرورت پژوهش را نشان می دهد. روش تحقیق بصورت پیمایشی است و گردآوری اطلاعات از راه مطالعات کتابخانه ای، پرسش نامه می باشد. پس از گردآوری اطلاعات و جمع آوری پرسش نامه از جامعه آماری شامل بازدیدکنندگان تصادفی از میادین و پارکها بود که با محاسبه فرمول کوکران تعداد 100 نفر انتخاب گردیده بود. پاسخ دهندگان از اقشار مختلف شهر برازجان می باشند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط SPSS انجام شد. روایی پرسشنامه توسط اساتیدتایید شد. پایایی توسط آلفای کرونباخ 0.87 به دست آمد که قابل قبول میباشد. باتوجه به ماهیت داده ها، روش پژوهش پیمایشی است. فرضیه تحقیق بر اساس این پرسش "تعاملات در پاتوق بر چه عواملی بستگی دارد" فرضیه زیر را مورد تحلیل قرار می دهد: "عوامل اجتماعی، محیطی، کالبدی و اقلیمی در تعاملات اجتماعی پاتوق موثرند"ماهیت تحقیق بنیادی است. با در نظر گرفتن تاثیر فاکتورهابر فضای معماری پاتوق از طریق جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه ها و امتیازدهی آن به بررسی نتایج افزایش و رشد پاتوق به عنوان یک فضای مفید در معماری درجهت توسعه تعاملات اجتماعی پرداخته شد. تحلیلهانشان داد عوامل محیطی، اجتماعی و کالبدی از تاثیرگذاری خوبی بر فضای پاتوق برخوردار می باشند که توجه به این فاکتورها و آیتم های آنها در طراحی پاتوق باعث افزایش کیفیت این فضا می گردد. عوامل اقلیمی که بر فضای پاتوق تاثیر گذار است، به دلیل عدم توجه کافی به آن دراجرا کاهش امتیاز این عامل شده است که با ارائه تدابیرلازم میتوان باعث افزایش کیفیت آسایش در فضای پاتوق شد.
الگوی تأمین مسکن گروه های کم درآمد (مطالعه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از ارائه این مقاله، بررسی وضعیت شاخص های مسکن و روش تأمین مسکن برای گروه های کم درآمد در شهر کرج است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. گردآوری اطلاعات از طریق متون منابع و آمار مرکز آمار و بلوک های آماری به دست می آید. کلان شهر کرج از سال 1335 تاکنون، رشد جمعیتی و فیزیکی شتابانی را به علت مهاجرت های ورودی و کم درآمد و آسیب پذیر سپری کرده که نیاز به تأمین مسکن آن ها باید در اولویت برنامه ها قرارگیرد. در این شهر 1/44 از واحدهای مسکونی به صورت مستأجری و نحوه تصرف به صورت مالکیت 5/52 درصد است. نیمی از واحدهای مسکونی زیر صد مترمربع مساحت دارند. 1/23 درصد از کل واحدهای مسکونی مستأجری در اختیار گروه های آسیب پذیر و 4/43 درصد متعلق به گروه های کم درآمد است. برابر محاسبات انجام شده در افق 1395، 1400 و 1405 به ترتیب 65,647 واحد مسکونی، 47878 واحد مسکونی و 33637 واحد مسکونی تازه ساز برای تأمین مسکن گروه های کم درآمد نیاز است. خانوارهای کم درآمد با توجه به دریافت تسهیلات قرض الحسنه همچنان نیازمند کمک دولت هستند که دولت باقیمانده هزینه مسکن را به عنوان کمک بلاعوض پرداخت کند، یا از طریق پرداخت یارانه از محل یارانه مسکن یا از طریق خط اعتباری بانک مرکزی تأمین شود، اما با توجه به توان مالی محدود دولت ضروری است، این کمک بلاعوض روی زمین متمرکز شود. الگوی تأمین مسکن گروه هدف یا کم درآمد، تهیه زمین مورد نیاز از طریق دولت یا شهرداری، تأمین وام و تسهیلات بانکی به متقاضیان، پرداخت باقیمانده بهره وام، تأمین آورده متقاضیان، تأمین زمین از بافت های فرسوده و حاشیه شهر کرج و شهرک های اقماری اطراف به دست می آید. سایر نیازهای آب، برق، تجهیزات و تأسیسات شهری از طریق شورای عالی معماری و شهرسازی تأمین می شود.
تحلیلی بر روند گسترش کالبدی- فضایی کلانشهر مشهد و افزایش آسیب پذیری در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زﻣیﻦﻟﺮزه یکی از ﭘﺪیﺪهﻫﺎی ﻃﺒیﻌی کﺮة زﻣیﻦ اﺳﺖ کﻪ در ﺻﻮرت رویﺪاد در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﭘﺮﺟﻤﻌی ﺖ ﺧﺴ ﺎرات ﺟ ﺎﻧی و ﻣﺎﻟی را ﺑﻪ ﺑﺎر ﺧﻮاﻫﺪآورد. کلان شهر مشهد به عنوان دومین کلان شهر ایران دارای گسترش فیزیکی در ابعاد مختلف و به صورت پراکنده است. در این پژوهش تأثیر توسعة فضایی شهر مشهد در افزایش آسیب پذیری زلزله بررسی شده است. روش تحقیق در مقالة حاضر تحلیلی- توصیفی بوده و با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی این شهر پرداخته شده است. اهداف این تحقیق شامل مشخص کردن وضعیت گسترش فیزیکی شهر مشهد در سال های اخیر، تبیین رابطة افزایش جمعیت شهری و رشد کلان شهر مشهد و بررسی وضعیت گسترش فیزیکی شهر مشهد در ارتباط با آسیب پذیری ناشی از زلزله است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون، نشان می دهد که الگوی گسترش شهر افقی و پراکنده بوده و بنا بر مدل هلدرن، در گسترش فیزیکی شهر مشهد، 82 درصد ناشی از رشد جمعیت بوده و 18 درصد رشد شهر مربوط به رشد افقی شهر است. این رشد ناهماهنگ و غیراصولی شهر مشهد به ویژه در چند دهة اخیر و ساخت وساز در حریم گسل ها نشان می دهد که در صورت وقوع زلزله ای در مشهد، تلفات و صدمات جبران ناپذیری به این شهر وارد خواهد شد؛ بنابراین، مهم ترین عامل افزایش آسیب پذیری زمین لرزه ای شهر مشهد را می توان، گسترش افقی و بدون برنامة شهر دانست.
آینده پژوهی حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حباب شهرنشینی مفهوم جدیدی در عرصه برنامه ریزی شهری برای بررسی پایداری و ناپایداری در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، مدیریتی است. تاکنون تعریف مشترکی از حباب شهرنشینی ارایه نشده است که حاکی از عدم وجود مطالعات بسیار در این زمینه می باشد. این پژوهش به دنبال آن است تا وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران را با استفاده از رویکرد سناریو مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع اکتشافی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شدند. در مطالعات میدانی از تکنیک دلفی در قالب گروه 30 نفره انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل در نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 56 عامل بعنوان عوامل کلیدی در پنج بعد نهادی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی موثر بر وضعیت آینده حباب شهرنشینی شناسایی شدند. سپس با نظر خبرگان به 25 عامل پیشران تقلیل یافتند. وضعیت پراکندگی متغیرها حاکی از ناپایداری سیستم کلانشهری تهران می باشد. پنج دسته عوامل تاثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تاثیرپذیر و مستقل شناسایی شدند. امتیازات نهایی و رتبه بندی عوامل کلیدی انجام شد و در نهایت سه سناریو برای وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران ارایه گردید.
ارزیابی راهکارهای مدیریتی و برنامه ریزی در کنترل ترافیک شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در حل مشکلات شهری نظیر ترافیک، عدم شناخت یا ارزیابی راهکارهای مدیریتی در این زمینه است. بدیهی است با شناسایی و ارزیابی راهکارهای مختلف در این زمینه، نه تنها می توان به حل سریع مساله کمک کرد، بلکه از اتلاف هزینه های مدیریتی نیز می توان کاست. بدین منظور هدف تحقیق، شناسایی و ارزیابی راهکارهای مدیریتی و برنامه ریزی در کنترل ترافیک کلان شهری در کلانشهر تبریز است. نوع پژوهش به لحاظ ماهیت، تحلیلی- قیاسی و به لحاظ هدف، کاربردی بوده و برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مربوط به آن، از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در مطالعات میدانی از روش دلفی (به کمک نظرات متخصصان) استفاده شده و پس از تایید نهایی راهکارها، با تهیه پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، تحلیل واریانس و رگرسیون (در نرم افزار SPSS) صورت گرفته است. نتایج حاصل از T تک نمونه ای نشان می دهد که میانگین راهکارهای مورد مطالعه جهت کنترل ترافیک، به طور کلی بالاتر از حد متوسط (3.95) می باشد. نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان می دهد که راهکار مشارکت مردمی با بتای 0.360 و سیستم های حمل و نقل هوشمند با بتای 0.329 بیشترین تاثیر را بر کنترل ترافیک در شهر تبریز دارد و راهکار زیرساختی، طرح ها و پروژه های عمرانی با بتای 0.160 تاثیر کمی بر کنترل ترافیک شهر تبریز داشته است.
تحلیل عوامل مؤثر بر پیشبرد فرهنگ مشارکت محلی در برنامه ریزی توسعه گردشگری (مطالعة موردی، منطقة آزاد ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، عوامل مؤثر بر پیشبرد فرهنگ مشارکت محلی در برنامه ریزی توسعة گردشگری در منطقة آزاد ماکو مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی و کاربردی است، جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش نیز، مردم ساکن در محدودة منطقة آزاد ماکو، به تعداد 183453نفر می باشند که از میان آنها بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه، 383 نفر تعین گردیده است. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر، پرسشنامه می باشد، که مبتنی بر 38 سوال (4 سؤال عمومی و 34 سؤال تخصصی) طراحی شده و برای تعین روایی و اعتبار آن، از روایی محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. آلفای به دست آمد 824/0 می باشد. افراد نمونه نیز، از طریق نمونه گیری تصادفی ساده، خوشه ای و طبقه ای انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، بنا به ضرورت از شیوه های آمار توصیفی و همچنین آمار استنباطی (روش هایی نظیر رگرسیون و تحلیل مسیر) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که توانمندسازی جوامع محلی، باعث تقویت سرمایة اجتماعی محلی و سطح بالای سرمایة اجتماعی باعث ارتقاء فرهنگ مشارکت محلی در برنامه ریزی و توسعة گردشگری می شود؛ همچنین، برنامه ریزی جامع توسعة گردشگری نیز چهارچوب قانونی برای تقویت سرمایة اجتماعی و تشویق و ترغیب سرمایه گذاری در ظرفیت سازی اجتماعی فراهم می کند و توانمندسازی جوامع محلی را نیز تسهیل می کند.
پهنه بندی گردشگری اقلیمی استان های ایلام و کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی در امر گردشگری از جنبه های مختلف ضروری و مهم است و شناخت پهنه های مناسب برای گردشگری به لحاظ آسایش اقلیمی از موارد مهم در برنامه ریزی گردشگری می باشد. هدف از انجام این تحقیق، برآورد آسایش اقلیمی مناطق شهری و روستایی دو استان ایلام و کرمانشاه در جهت توسعه و برنامه ریزی گردشگری می باشد. جهت این امر، ابتدا به بررسی جاذبه های های گردشگری دو استان در زمینه های فرهنگی-تاریخی و طبیعی اقدام گردید و سپس از شاخص بیکر جهت برآورد آسایش اقلیمی بهره گرفته شد و تحلیل های لازم صورت پذیرفت. در نهایت برای پهنه بندی شرایط زیست اقلیم، داده ها به محیط GIS منتقل و با استفاده از روش میان یابیKriging نقشه ها ترسیم گردیدند. نتایج حاکی از آن می باشد که در 3 ماه زمستان؛ تنها دو ایستگاه دهلران و سرپل ذهاب، در ماه آوریل؛ ایستگاه های دهلران، اسلام آبادغرب، ایلام و سر پل ذهاب، در ماه می؛ ایستگاه های روانسر، کرمانشاه، کنگاور، اسلام آبادغرب، ایلام و سر پل ذهاب، در ماه ژوئن؛ ایستگاه های روانسر، کرمانشاه، کنگاور و اسلام آبادغرب، در ماه ژوئیه؛ ایستگاه های کنگاور و کرمانشاه، در ماه سپتامبر و اکتبر؛ روانسر، کرمانشاه، کنگاور و اسلام آبادغرب و ایلام، در ماه نوامبر؛ ایستگاه های دهلران، کنگاور، اسلام آبادغرب، ایلام و سر پل ذهاب و در ماه دسامبر؛ ایستگاه های دهلران، اسلام آبادغرب و سر پل ذهاب، شرایط مطبوع را برای گردشگری شهری و روستایی دارا می باشند.
نقش بافت تاریخی در ارتقاء مؤلفه های رقابت پذیری شهری مورد مطالعه: شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری، یکی از مهم ترین دغدغه های تجارت و فعالیت برای پویایی و بازآفرینی شهری است. در سال های اخیر رقابت به منزلة یک مفهوم اقتصادی تأثیرگذار بر توسعة پایدار صنعت گردشگری و سفر مطرح شده است؛ از این رو هدف اساسی این پژوهش، ارزیابی نقش بافت تاریخی در ارتقاء مؤلفه های رقابت پذیری گردشگری در شهر بیرجند است. روش پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی است. در این راستا ابزار پرسش نامه براساس شاخص های مجمع جهانی اقتصاد طراحی شده است که هر دو سال یک بار به صورت گزارش طرح می شود. در پرسش نامه، طیف لیکرت 5 گزینه ای به کار رفته است. اطلاعات مورد نیاز به صورت تصادفی و از گردشگران دردسترس گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزارSpss و آزمون T تک نمونه ای بررسی شده است. نتایج نشان می دهد مؤلفة دسترسی های بافت تاریخی با میانگین 2157/12 بیش از حد متوسط و وضعیت آن مطلوب است. مؤلفه های ظرفیت گردشگری، برندینگ شهری، تجربة محیطی، اصالت بخشی به فضا، توسعة فرهنگی، کیفیت مسکن و ساختمان، کیفیات محیطی و عملکرد بخش عمومی در وضعیت مطلوبی نیست؛ اما مؤلفه های بازاریابی شهری و امنیت نیاز به تدابیر اساسی دارد و در اولویت قرار گرفته است. مهم ترین پیشنهاد کاربردی پژوهش توجه هرچه بیشتر و سرمایه گذاری بخش عمومی و شهرداری برای ارتقاء خدمات گردشگری، رفع کاستی ها، ثبت برند و تبلیغات و بازاریابی برای بافت تاریخی شهر بیرجند است.
تحلیل رابطه میان فرم شهر و شاخص دسترسی (مورد مطالعه: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرم شهر، ظرفی است که فعالیت های شهری در آن به وقوع می پیوندد. اهمیت فرم شهر به دلیل عملکردهایی است که برای ساکنان یک شهر دارد؛ از جمله عملکرد های مهم آن میزان دسترسی است. هدف از پژوهش حاضر، سنجش رابطه بین فرم و میزان دسترسی در سطح محلات شهر بابلسر است. پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی - تحلیلی و بنابر هدف کاربردی است. داده ها و اطلاعات لازم از بلوک های آماری مرکز آمار و نقشه های کاربری اراضی شهرداری استخراج شده و برای طبقه بندی آن ها از نرم افزار SPSS و GIS بهره گرفته شده است. برای سنجش فرم از 3 شاخص تراکم، اتصال و اختلاط و 10 متغیر مرتبط استفاده شد و برای محاسبه شاخص دسترسی نیز مدل جاذبه هنسن به کار رفت. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد رابطه ای مستقیم و معنادار بین فرم فشرده و دسترسی (668/0r =) دیده می شود و فشردگی تأثیر مستقیمی بر افزایش میزان دسترسی ها دارد. این موضوع در مناطق مرکزی شهر بیشتر دیده می شود؛ به طوری که هرچه محلات فشرده تر شوند میزان دسترسی افزایش چشمگیری می یابد. بر اساس نتایج، 3 شاخص اصلی فرم تأثیر مستقیم و معناداری بر شاخص دسترسی داشته که با توجه تفاوت آن ها در محلات مختلف نتیجه آن عدم تعادل در ساختار فضایی شهر بابلسر بوده است. از دیگر یافته های این پژوهش، نسبت بالای مالکیت خودرو در مناطق فشرده شهر بابلسر نسبت به مناطق پیرامونی است که این موضوع می تواند با اصل پیاده مداری که از اصول مهم دستیابی به فرم شهر پایدار است تناقض داشته باشد.
ارزیابی توسعه فیزیکی درون زا و برون زای شهر مراغه و ارائه الگوی بهینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه فیزیکی شهرها و تعیین الگوی بهینه آن از مباحث جدی و مهم در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان شهری می باشد. از آنجائی که نوع الگوی توسعه فیزیکی شهرها با ابعاد اقتصادی، کیفیت دسترسی به خدمات و نیز با محیط زیست شهری در ارتباط بوده، در حال حاضر تلاش برنامه ریزان شهری ترویج و جایگزینی الگوهای مطلوب و بهینه ای همچون رشد هوشمند و فشرده به جای الگوی رشد پراکنده و افقی پرهزینه و ناپایدار بوده است. در سال های اخیر، توسعه پراکنده و افقی به عنوان الگوی رایج و غالب توسعه فیزیکی شهرهای ایران محسوب می شود. این امر ضمن تحمیل هزینه های فزاینده مالی بر مدیریت شهری، زمینه تخریب اراضی کشاورزی اطراف شهرها را فراهم کرده است. این در حالی است که بافت درونی شهرها شامل (بافت فرسوده، اراضی و ساختمان های متروکه قدیمی) از ظرفیت مطلوبی برای پاسخگویی به نیازهای کالبدی شهرها برخوردار می باشند. از سویی توسعه ساخت وسازها در اراضی پیرامونی شهر از قابلیت یکسان برخوردار نبوده و می بایست با بررسی و طبقه بندی اراضی، جهات و پهنه های مناسب برای توسعه شهر را مشخص نمود. این پژوهش با هدف تعیین الگوی بهینه توسعه فیزیکی آتی شهر مراغه، الگوی توسعه فضایی-کالبدی شهر را از دو جهت درون زا و برون زا موردبررسی قرار داده است. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای می باشد. در این رابطه، فرم و الگوی توسعه کالبدی-فضایی شهر مراغه با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن موردسنجش قرار گرفت؛ همچنین، به منظور امکان سنجی توسعه فضایی-کالبدی شهر (درونی و بیرونی) و تبیین تنگناها، موانع و فرصت های توسعه، مجموعه ای از متغیرهای طبیعی، کالبدی و انسانی مورداستفاده قرار گرفت. با توجه به محدودیت های مدل های باینری و همپوشانی شاخص ها، از منطق فازی جهت ترکیب لایه های مؤثر در توسعه فیزیکی بهینه شهر استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده الگوی توسعه افقی و پراکنده شهر مراغه در طی دهه های گذشته، مخصوصاً از دهه 1365 تا حال حاضر می باشد. به طوری که پایش تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای در طی یک دوره 13 ساله نشان می دهد که حدود 592 هکتار از مناطق پیرامون شهر به ساخت وسازهای شهری تبدیل شده که حدود 320 هکتار از این اراضی کشاورزی و باغات و مابقی اراضی بایر بوده که در مناطق شرقی شهر قرار دارد. این در حالی است که با توجه به پراکندگی گسترده اراضی بایر در محدوده قانونی شهر و ظرفیت بالای تراکم ساختمانی و جمعیتی این محدوده، شهر مراغه از پتانسیل زیادی جهت توسعه درونی برخوردار می باشد. به گونه ای که محدوده داخلی شهر تا افق تقریبی 1415، تکاپوی توسعه فیزیکی را خواهد نمود. از طرف دیگر، اراضی پیرامونی در جنوب شرق شهر (بین شهرک ولی عصر و میکائیل آباد)، پهنه های مناسبی را جهت توسعه بهینه بیرونی در اختیار قرار می دهد که در صورت لزوم، شهر می تواند به صورت پیوسته و متصل در این جهت توسعه یابد.
سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری و ارزیابی عوامل فردی، اجتماعی مؤثر بر آن (مطالعه موردی: شهر دهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در ایران سبب گردیده که شهرهای امروزی با مسائل زیادی روبه رو باشند، بدین منظور بایستی تشکیلاتی به صورت سازمان یافته، اصولی و منظم به اداره ی امور شهر بپردازد. نهاد شهرداری در اغلب کشورهای جهان ازجمله ایران اداره امور شهر را بر عهده دارد و بررسی عملکرد آن همواره موردبحث و بررسی محققان بوده است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد شهرداری شهر دهدشت در ابعاد مختلف و ارزیابی عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن از نگاه شهروندان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار شهر دهدشت (153695) و حجم نمونه موردبررسی با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از بین آن ها به روش تصادفی ساده انتخاب شده و با ابزار پرسشنامه موردبررسی قرارگرفته اند. از روش های تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ به منظور سنجش روایی و پایایی ابزار پژوهش استفاده گردیده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که شهروندان از عملکرد شهرداری در بعد وظایف فنی- عمرانی ""تا حدی راضی""، در بعد وظایف خدماتی ""راضی"" و در بعد وظایف اجتماعی فرهنگی ""ناراضی"" هستند. همچنین در نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مشخص گردید که مشارکت اجتماعی، آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی و سن حدود 26 درصد از تغییرات متغیر وابسته (رضایت از عملکرد شهرداری) را تبیین کنند.
ارزیابی آسیب پذیری کاربری آموزشی با رویکرد پدافند غیرعامل شهری دربرابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از اصول ضروری ایمن سازی فضاهای شهری، توجه به عملیاتی کردن الزامات پدافند غیرعامل شهری به منظور کاهش آسیب پذیری و ایمن سازی آن هاست. کاربری های آموزشی، یکی از کاربری های عمومی در نظام کاربری اراضی شهری است که مدیریت ایمنی و توجه به الزامات پدافندی آن، به دلیل تولید سفر بالا و تراکم جمعیتی در ساعات مشخص و گاهی دائم، بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، در زمینه ارزیابی آسیب پذیری کاربری های آموزشی دربرابر زلزله با رویکرد پدافند غیرعامل شهری در منطقة 6 تهران است که در قالب مطالعات فضایی- مکانی و با اجرای مدل تحلیلی در سه گام انجام شد. ابتدا شناسایی و دسته بندی اصول و الزامات پدافند غیرعامل در سه گروه پارامترهای جمعیتی، سازه ای و مکانی صورت گرفت و با استفاده از ابزار پرسشنامه و نظرسنجی کارشناسی، اولویت های اصول پدافند غیرعامل در ارتباط با فضاهای آموزشی مشخص شد. در ادامه، بر پایة فرایند تحلیل شبکه ای، تعیین وزن هریک از معیارها انجام گرفت. وزن حاصل از مدل ANP، در محیط نرم افزار ArcGIS بر لایه های مکانی منطقه اعمال شد. نتایج اجرای مدل نشان داد که از نظر شاخص های سازه ای، بیش از 55 درصد واحدهای آموزشی منطقه، در گروه سازه هایی با میزان آسیب پذیری زیاد قرار می گیرند و از نظر شاخص های جمعیتی، در 60 درصد واحدهای آموزشی درصورت وقوع زلزله میزان آسیب پذیری زیاد است. از لحاظ شاخص های مکانی، بیش از 75 درصد فضاهای آموزشی، با چند نوع کاربری ناسازگار همجوار هستند و بیشترین آسیب پذیری را دارند. به طورکلی، نتایج حاصل از روی هم گذاری لایه ها نشان داد بیش از 67 درصد واحدهای آموزشی محدوده در پهنه های آسیب پذیر واقع شده اند و میزان آسیب پذیری واحدهای آموزشی در این پهنه ها بسیار بالاست.
تغییرات آب و هوایی و پدیده ی شرجی در شهرهای ساحلی (مطالعه ی موردی: استان هرمزگان)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
193-210
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط محیطی، پیامدها و دامنه ی تغییرات آب و هوایی بر زندگی ساکنان هر بخش از کره ی زمین متفاوت است. در این پژوهش به بررسی تأثیر تغییرات آب و هوایی بر پدیده ی شرجی شهرهای ساحلی منتخب استان هرمزگان پرداخته شد. از این رو از شاخص شدت شرجی به منظور شناسایی این پدیده استفاده شد. نقشه های پهنه بندی ماهانه شرجی استان و نمودار ماهانه میانگین رخداد شرجی نشان می دهند که در ماه های آذر تا بهمن در هیچ منطقه ای از استان شرجی دیده نمی-شود و بیشترین میزان شرجی مربوط به ماه های تیر و مرداد است. با استفاده از نمودار رگرسیون تعداد روزهای رخداد شرجی در هر سال، تغییرات سالانه این پدیده در ایستگاه های مورد مطالعه بررسی شد. شیب مثبت در تمام ایستگاه ها بیانگر افزایش رخداد شرجی در طی سال های مورد مطالعه است، که بیشترین شیب خط مربوط به جاسک و کمترین مقدار آن مربوط به بندرعباس است. پدیده ی شرجی بر سلامتی انسان، مصرف انرژی، آلودگی هوا و غیره تأثیر منفی دارد و با افزایش رخداد آن در شرایط تغییرات آب و هوایی بر آثار نامطلوب و حتی غیرقابل تحمل آن در شهرهای ساحلی بویژه در عرض های جغرافیایی پایین، افزوده می شود؛ بنابراین لازم است تا برنامه های مناسب برای کاهش رخداد و یا مقابله با پیامدهای آن انجام گیرد.