فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
وجود نابرابری اقتصادی و اجتماعی میان مناطق، همواره محققان را بر آن داشته تا با استفاده از آمار و اطلاعات موجود و با کاربرد روش ها و تکنیک های مناسب، به تحلیل این عدم تعادل فضایی و نابرابری پرداخته و ضمن ارزیابی وضعیت مناطق از حیث توسعه و برخورداری ها، به ارائه راهکارهایی مناسب درجهت دست یابی به توسعه هماهنگ و یکپارچه بپردازند. در راستای رسیدن به هدف مذکور، در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش تحلیل چند معیاره VIKOR، به ارزیابی میزان برخورداری شهرستان های استان لرستان (9 شهرستان) به تفکیک نماگر اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی، همچنین شناخت و مشخص کردن فاصله و اختلاف توسعه یافتگی بین مناطق مختلف آن پرداخته شده است. نتیجه به دست آمده از تحلیل در مجموع نماگرهای توسعه نشان می دهد که شهرستان خرم آباد دارای وضعیت مطلوب برخوردار و شهرستان های پل دختر و دلفان، در وضعیت نامطلوب محروم قرار دارند. در برایند تحلیل شکاف توسعه باید به بازتاب عواملی از جمله ساختار مدیریتی متمرکز، عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارسایی های نظام برنامه ریزی فضایی به ویژه قطب رشد (شهرستان خرم آباد) اشاره کرد.
بررسی میزان تاب آوری اجتماعی شهری مطالعه موردی: شهر ایلام
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
51-62
حوزههای تخصصی:
امروزه جوامع در پی وقوع شرایط اضطراری در تلاش هستند که هر چه سریع تر به وضعیت پیش از بحران دست یابند. از این رو در سال های اخیر به موضوع تاب آوری توجه بیشتری شده است. بعد اجتماعی که یکی از ابعاد اصلی تاب آوری است، به بررسی ظرفیت اجتماعی جوامع در مواقع بحران می پردازد. این پژوهش با هدف بررسی میزان تاب آوری اجتماعی شهر ایلام به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری آن را ساکنان شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 381 نفر از آنها به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و متناسب با نسبت جمعیت نواحی انتخابی، انتخاب شده است. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که از طریق روایی صوری و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 85/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آماره های توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که تاب آوری اجتماعی در شهر ایلام در سطح نامطلوبی قرار دارد. همچنین از بین محلات انتخابی، محله سعدی با میانگین رتبه 10/3 دارای بیشترین تاب آوری و محله بانبرز با میانگین رتبه 64/1 دارای کمترین میزان تاب آوری اجتماعی است.
سنجش و تعیین مناسب ترین محور جهت تبدیل شدن به پیاده راه در شهر کرمان حد فاصل خیابان امام جمعه تا خیابان شفا با استفاده ازGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها، مکان هایی برای حضور و مشارکت شهروندان در زندگی جمعی شان هستند. شهرها در گذشته از قابلیت پیاده مداری بالایی برخوردار بودند اما به دنبال انقلاب صنعتی و سلطه اتومبیل در شهرها این موضوع به فراموشی سپرده شد. از آنجا که مهمترین کارکرد پیاده راه ها تعاملات اجتماعی، توسعه پایدار شهری، ایجاد حوزه های امن با کاربری های مختلط است از این رو نیاز به برنامه ای هدفمند برای توسعه این گونه فضاها در شهرهای امروزی وجود دارد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع تحقیقات قیاسی است .داده های مورد استفاده ترکیبی از داده های کمی و کیفی می باشند. به منظورجمع آوری داده ها، ابتدا به جمع آوری ادبیات علمی در خصوص ماهیت پژوهش شده و سپس نظریه ها، رویکردهای موجود و تجربیات جهانی در خصوص پیاده راه و همچنین برداشت های میدانی، طبقه بندی و مورد تحلیل قرار داده شده است و با هدف دستیابی به مناسب ترین محور جهت تبدیل شدن به پیاده راه، واقع در لوپ میدان آزادی تا بلوار فارابی شهر کرمان ، با استفاده از شاخص های امنیت، اختلاط کاربری، همجواری، دسترسی به حمل ونقل عمومی، طول و عرض خیابان با استفاده از تحلیل سلسله مراتبیAHP و سیستم GIS انجام می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از بین محورهای مورد مطالعه، حد فاصل خیابان امام جمعه تا خیابان شفای شهر کرمان خیابان پرستار و امام جمعه با ارزش وزنی بیش از 5 مستعدترین محورها جهت تبدیل شدن به پیاده راه می باشند.
برنامه ریزی راهبردی گردشگری کردستان بر پایه هویت رقابت پذیری منطقه ای با استفاده از تکنیک Meta-SOWT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
17 - 30
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یک فعالیت پویای اقتصادی، نقش مهمی در توسعه اقتصاد جوامع انسانی ایفا می کند. گسترش گردشگری بر درآمد ملی، منابع ارزی، اشتغال و دیگر شاخص های کلان اقتصادی تأثیرگذار است. در واقع در عصر حاضر، با توجه به مقوله جهانی شدن اکثر کشورها و شهرها سعی دارند با برنامه ریزی های مناسب در محیط رقابتی به وجود آمده جایگاه رقابتی خود و متعاقب آن کیفیت زندگی اجتماعات خود را بهبود بخشند. در تحقیق حاضر اهداف زیر دنبال می شود:1- تعیین جایگاه گردشگری استان کردستان با رقبای منطقه ای، 2- شناسایی مهم ترین منابع و قابلیت های گردشگری کردستان که دارای ویژگی (VIRO)( نادر بودن، تکرار نشدنی، تقلیدناپذیر و غیرقابل جایگزین) هستند و 3- شناسایی مهم ترین عوامل کلان تأثیرگذار بر گردشگری کردستان. یکی از روش های برنامه ریزی در زمینه گردشگری برنامه ریزی راهبردی و استراتژیک با تکنیک Meta-SWOT است. تکنیک Meta-SWOT براساس رهیافت داخل به خارج و به نوعی دیدگاه مبتنی بر منابع است. داده ها و اطلاعات موردنظر در دو بخش ابتدا از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و سپس به صورت میدانی و نظرخواهی از 25 نفر از کارشناسان متخصص در امر گردشگری که به روش هدفمند انتخاب شده اند، تهیه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مهم ترین عوامل کلان تأثیرگذار بر گردشگری کردستان عبارتنداز مدیریت کلان کشور، سیاست های خارجی دولت و تحریم های بین المللی. عدم تخصیص بودجه به امر گردشگری و عدم توجه به صنعت گردشگری در سطح کشور از دیگر عوامل اثرگذار بر گردشگری کردستان است. مهم ترین رقبای منطقه ای گردشگری کردستان در افق سند چشم انداز 1404 استان های کرمانشاه و همدان هستند.
تحلیل مکان مندی و زمان مندی الگوهای اجتماعی فعالیت روزمره زنان در محله سنگلج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
85 - 98
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با اتخاذ رویکردی توصیفی_تحلیلی، الگوهای فعالیتی و حرکتی (به صورت پیاده) زنان محله سنگلج تهران در طول یک هفته (به شکلی ناپیوسته) با اتکا بر روش های مدل سازی و تحلیل تئوری «جغرافیای زمان» مطالعه شده است. هدف اصلی، درک این نکته بوده است که زنان چگونه به صورت روزمره در فضای محله با اهداف و انگیزه های اجتماعی جابه جا می شوند و فعالیت اجتماعی آنها در چه فضاها و مکان های محلی تحقق می یابد؟ به منظور دسترسی به برنامه های اجتماعی روزمره زنان در محله، داده های موردنظر از طریق روز نگاشت ها و جلسات مصاحبه های حضوری نیمه ساخت یافته با 78 مورد از زنان محله طی چهار ماه استقرار در دفتر محلی، گردآوری و از طریق روش های بازنمایی در تئوری جغرافیای زمان مدل سازی شده اند. نتیجه این مطالعات چند نکته جامع را در مورد فعالیت اجتماعی و حضور روزمره زنان در فضای محلی آشکار می کند. نخست این که، کانون فعالیت اجتماعی زنانه کمتر در فضاهای عمومی محلی و بیشتر در فضاهای خصوصی و یا فضاهای عمومی فرا محله ای واقع است و سهم فضاهای عمومی محلی در تعاملات اجتماعی زنان ساکن محله بسیار اندک است. دوم این که، فعالیت اجتماعی زنان سهم بسیار اندکی از بودجه زمانی روزمره آنها را به خود اختصاص می دهد. سوم این که، حلقه های فضایی فعالیت اجتماعی زنان نه یک فعالیت مستقل بلکه زیرمجموعه ای از سایر فعالیت های روزمره (مانند خرید کردن) محسوب می شود. در مورد خاص این مقاله، استفاده از مدل های یاد شده و نتایج تحلیلی حاصله می تواند نقش کلیدی در برنامه ریزی و طراحی حرکت و فعالیت اقشار مختلف اجتماعی در فرایند توسعه اجتماعی محله محور دارا باشد.
سنجش و ارزیابی میزان زیست پذیری سکونتگاه های شهری مناطق مرزی (موردمطالعه: تربت جام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
31 - 46
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یکی از راهبردهای توسعه پایدار است و شهری زیست پذیر نام دارد که سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در آن، به سمت توسعه پایدار گام بردارند. در راستای چنین هدفی پژوهش حاضر باهدف سنجش میزان زیست پذیری سکونت گاه های شهری مناطق مرزی در شهر تربت جام انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری شامل ساکنان شهر تربت جام بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۳ برآورد شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها از روش تی هتلینگ و آزمون فریدمن و تی تک نمونه ای گردیده است. در این پژوهش سهم مؤلفه اقتصادی – اجتماعی و زیست محیطی با سیزده شاخص موردبررسی قرارگرفته اند که به ترتیب عبارت اند از: امکانات و زیرساخت ها، امنیت فردی و اجتماعی، اوقات فراغت و فضای باز، امکانات بهداشتی درمانی، هویت و حس مکان، مشارکت، امکانات آموزشی، آلودگی، حمل ونقل، مسکن، چشم انداز، اقتصاد و اشتغال و نوع سفر. نتایج حاصل از آزمون تی هتلینگ و تی تک نمونه ای و فریدمن نشان از تأثیرگذاری پنج شاخص اولیه در افزایش میزان زیست پذیری دارند. و همین طور هشت شاخص باقیمانده دیگر نیز از میانگین اصلی پایین تر هستند که این نیز نشان دهنده وضعیت نامطلوب این شاخص ها در سطح شهر موردمطالعه است. پس درنهایت می توان اذعان نمود که میزان زیست پذیری در تربت جام به عنوان شهری مرزی پایین تر از سطح میانگین قرار دارد.
بررسی مؤلفه های فردی رضایت مندی سکونتی در پروژه های مسکن اقشار کم درآمد (مورد شناسی: مسکن مهر قُرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
215 - 228
حوزههای تخصصی:
مسکنبه منزلهنیازانسان،مقوله ای پیچیدهمعرفی می شودوابعادمتنوعی دارد؛ ولیامروزه امکانات محدود دولت و افزایش سریع تقاضای مسکن، اجازه تأمین مسکن برای تمامی افراد جامعه را نمی دهد؛ازاین رو، چارچوب هدف های توسعه ملی به ویژه هدف های اولویت دار اقتصادی و اجتماعی، سهم مسکن گروه های کم درآمد را مشخص می سازد. بزرگ ترین طرح دولتی برای تأمین مسکن، «مسکن مهر» است که باتوجه بر نقش تعیین کننده قیمت زمین در قیمت مسکن و اقدام برای حذف این متغیّر، کنترل قیمت مسکن از این طریق و تسهیل دسترسی اقشار آسیب پذیر به مسکن مناسب را ملاک نظر قرار داده، ولی مجموعه ای از مسائل اصلی را نادیده گرفته است؛ بنابراین هدف اصلی این مقاله تعیین متغیّرهای فردی بر رضایت مندی سکونتی، بر پروژه های مسکن مهر در محدوده منفصل قُرقی است. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و ابزار جمع آوری اطلاعات، مطالعات اسنادی و میدانی ازطریق تکمیل پرسشنامه و انجام مصاحبه است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل، از روش تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که مسکن مهر قُرقی، علی رغم زمان و هزینه صرف شده، هنوز به مرحله واگذاری در برخی فازهای اجرایی نرسیده و دارای مشکلات متعددی است که این امر بر میزان رضایت مخاطبان بسیار تأثیرگذار بوده است. همچنین نتایج به دست آمده از بررسی متغیّرهای رضایت مندی سکونتی نشان می دهد که متغیّر جنسیت تأثیر بیشتری بر رضایت مندی سکونتی را تبیین می کنند.
مؤلفه های پیوستگی منظر شهری بر افزایش تمایل به پیاده روی در پارک های شهری (مورد پژوهی؛ پارک های شهری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
93 - 104
حوزههای تخصصی:
امروزه حضور در فضاهای شهری به شیوع بیماری های جسمی، روانی و اجتماعی منجر شده است. ارتباط نزدیک میان فعالیت های فیزیکی با محیط شهری پیرامون، این محقق را بر آن داشته تا از دید طراحی محیط و منظر به ارتقاء فعالیت فیزیکی پیاده روی و درنتیجه ارتقاء سلامت شهروندان بپردازد. در این میان نقش پارک های شهری به عنوان فضاهایی جهت ارتقاء فعالیت های اجتماعی و فیزیکی حائز اهمیت است. هدف اصلی در این پژوهش، تحلیل ارتباط میان کیفیت پیوستگی منظر شهری، به عنوان مفهومی جدید در ادبیات معماری منظر، و میزان تمایل به پیاده روی در پارک های شهری است. روش این تحقیق به صورت ترکیبی است: در مرحله ی نخست از روش کیفی در انتخاب نمونه های موردی پارک ها و گزینش مؤلفه های اولویت دارِ پیوستگی منظر بر پیاده روی کمک گرفته شده است، و در مرحله ی بعد از روش تحقیق کمّی، جهت کمّی کردن دو متغیر پیوستگی منظر و پیاده روی بهره گرفته شده و در انتها از مقایسه و تحلیل نتایج، نحوه ی ارتباط میان دو متغیر تحقیق مشخص می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهند پارک جنت با میانگین 65/12 دارای بیشترین و پارک چمران با میانگین 05/12 دارای کمترین میزان پیوستگی منظر شهری هستند. از طرفی پارک جنت با متوسط 14625 نفر پیاده، در سرشماری ها، دارای بیشترین و پارک چمران با متوسط 8324 نفر دارای کمترین میزان پیاده روی است. نتایج این پژوهش بیانگر این مطلب است که، در پارک های با بالاترین درجه ی پیوستگی منظر شهری، بیشترین میزانِ پیاده روی در شهر شیراز به چشم می خورد و از میان مؤلفه های پیوستگی منظر، پیوستگی فرهنگی-اجتماعی و پیوستگی عملکردی، نقش عمده تری در افزایش تمایل افراد به پیاده روی در پارک های شهر شیراز دارند.
انفجار مادرشهر و توسعه گسیخته منطقه کلان شهری تهران در چارچوب نظریه زوال شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
451 - 472
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی از نیمه دوم قرن بیستم با روند شتابانی ادامه یافته و مراحل مختلف «حومه نشینی» و «شهرگریزی» (ضد شهرنشینی یا زوال) نیز هم زمان در بسیاری از کلان شهرها ظاهر شده است. در این پژوهش منطقه کلان شهری تهران به عنوان قلمرو پژوهش انتخاب شد و فرایند انفجار مادرشهر و پدیدارشدن زوال شهری در شهر تهران، گسیختگی شهری به عنوان نمود فضایی و عینی توسعه پیرامونی طی سال های 1355 تا 1395 مشخص شد. پژوهش حاضر در چارچوب راهبرد پس کاوی انجام شده است. همچنین این پژوهش به شیوه فراتحلیل و بر اساس داده های ثانویه جمعیتی مرکز آمار ایران به عنوان معیار اندازه گیری و اطلاعات اسناد و گزارش های رسمی فرادست انجام شده و از سنت های روش پژوهش کمی و کیفی استفاده کرده است. روش اندازه گیری گسیختگی شهری اغلب از طریق تبدیل داده ها، اطلاعات و عوامل کیفی به داده ها و شاخص های کمی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل های توزیع جهت دار، هم بستگی فضایی موران (جهانی و محلی) و آماره عمومی G و برای اندازه گیری رشد گسیخته منطقه کلان شهری در دوره های مورد بحث از مدل های آنتروپی شانون و هُلدرن اندازه گیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از دهه 50 ه. ش «منطقه کلان شهری تهران» فرایند حومه نشینی به سبک مدرن را آغاز کرده و پس از دهه 70 ه.ش با فرایند شهرگریزی (زوال) مواجه بوده است. نمود فضایی این دو فرایند در قالب گسیختگی تجلی یافته است. نتایج مدل های موران و آماره عمومی G حاکی از شکل گیری چند الگوی خوشه ای جمعیت خارج از کلان شهر تهران است. همچنین نتایج مدل های آنتروپی شانون و هلدرن نشان می دهد که از دهه 70 ه. ش، توسعه عرصه های شهری در حلقه دوم (Suburban) و حلقه سوم (Exurban) رخ داده است. نتیجه این پژوهش حاکی از بروز پدیده زوال شهری در منطقه کلان شهری تهران است که از فرایندهای شهرنشینی تجربه شده در کشورهای آمریکایی- اروپایی تبعیت می کند.
ارزیابی فرهنگ سازمانی در نیروهای ایستگاهی خط 1 قطار شهری مشهد بر اساس مدل دنیسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
97 - 110
حوزههای تخصصی:
فرهنگ به معنای ارزش های مشترک میان افراد یک گروه است. این گروه می تواند یک خانواده، یک سازمان، شهر یا یک کشور باشد. این مفهوم وقتی در قالب سازمانی بررسی شود فرهنگ سازمانی را می سازد و به سبب نقش و تأثیرات آن در افزایش کارایی و بهره وری و تأثیر بر محیط درونی و بیرونی سازمان، ضرورت مطالعاتی فراوانی دارد و به طور خاص در سازمان های متولی مدیریت شهری که آسایش و رضایت شهروندان از خطی مشی های آن ها است بیشتر می شود. جامعه ی آماری تحقیق پرسنل ایستگاهی خط1 قطار شهری مشهد 330 نفر می باشد و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 178 نفر است. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه ی استاندارد مدل دنیسون به دست آمده و در نرم افزار SPSS و Excel تجزیه و تحلیل شده است. آزمون آماری T تک نمونه ای جهت ارزیابی وضع موجود، آزمون تحلیل واریانس یک راهه (One-Way ANOVA) و آزمون تعقیبی شفه برای بررسی تفاوت معناداری بین ابعاد مختلف فرهنگ سازمان و آزمون T زوجی برای تعیین میزان اختلاف وضع موجود با وضع مطلوب مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج آزمون های آماری فرضیات تحقیق نشان داد بعد انطباق پذیری دارای بیش ترین مطلوبیت (میانگین توصیفی:015/3)، ابعاد مأموریت (میانگین توصیفی:77/2) و درگیرشدن در کار (میانگین توصیفی:80/2) نامطلوب و بعد یکپارچگی (میانگین توصیفی:70/2) در پایین ترین وضعیت نامطلوبیت قرار دارد؛ هم چنین مشخص شد که بین ابعاد اصلی مدل اختلاف معناداری وجود داردبه طوری که بین وضع موجود و وضع مطلوب از دیدگاه کارکنان در ابعاد چهارگانه اصلی این مدل شکاف معناداری وجود دارد که بیش ترین اختلاف و شکاف با وضعیت مطلوب در بعد درگیر شدن در کار (با اختلاف میانگین: 813/0) است.
گردشگری خلاق، ابزاری برای توسعه شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
753 - 768
حوزههای تخصصی:
خلاقیت عنصری ضروری در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهرهاست که برای افزایش ظرفیت تجاری شهرها ضرورت دارد. این امر تبادل دانش و تجربه های میان تمامی اقشار را آسان می کند و سبب می شود هنرمندان تمامی حوزه ها، به ویژه حوزه فرهنگ مهارت های نوآورانه را کسب کنند و تولیدات فرهنگی را ارتقا دهند. در شهری که بتوان خلاقیت را در همه بخش ها و ساکنان آن پرورش داد، مقوله هایی مانند جذابیت، تنوع و نوآوری در تمامی زمینه های اقتصاد شهری شکل می گیرد و مهاجرت نیروی کار از بین می رود. سرمایه انسانی ثروت اصلی هر منطقه به شمار می آید که خواهان حضور در جامعه شهر مذکور و مشتاق کار و صرف سرمایه برای ارتقای استانداردهای زندگی خود و خانواده اش است. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، متغیرها از پیشینه پژوهشگران گردآوری و پرسشنامه ای نیز تنظیم شد. این پرسشنامه در میان 60 متخصص گردشگری به روش نمونه گیری گلوله برفی توزیع و جمع آوری شد. براساس نتایج، همه شاخص های مؤثر شامل سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، استعداد، تجربه خلاق و زیرساخت ها ارتباطی مثبت و مستقیم با رشد و توسعه این گردشگری در کلان شهر تبریز دارند که از میان آن ها سرمایه اجتماعی و استعداد خلاق بیشترین اثرگذاری را در گردشگری این شهر خواهند داشت. براساس نظر کارشناسان، در شهر تبریز همه قابلیت های لازم برای جذب طبقه خلاق وجود دارد و شهر در این زمینه نیز موفق بوده است؛ بنابراین می توان آن را به کمک برخی تمهیدات به شهری خلاق تبدیل کرد و اقتصاد آن را ارتقا داد.
ارزیابی کیفیت زندگی ذهنی- ادراکی در مناطق شهری و تبیین عوامل مؤثر بر آن مطالعه موردی: شهر کنارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
51 - 64
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی است که برای ترسیم توسعه رفاه در یک جامعه به کار می رود و دارای دو وجه ذهنی (کیفی) و عینی (کمی) است. سنجش کیفیت زندگی در بُعد ذهنی به منظور پایش برنامه های توسعه در مناطق شهری از ضرورت های اساسی است. ازاین رو شهر کنارک که دریکی از محروم ترین مناطق کشور (جنوب استان سیستان و بلوچستان) ازلحاظ بیش تر شاخص های توسعه یافتگی و کیفیت زندگی قرارگرفته است، ضرورت و ارزش این پژوهش را دوچندان می نماید؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف ارزیابی کیفیت زندگی ذهنی- ادراکی و تبیین برخی عوامل مؤثر بر آن در شهر نامبرده انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و اخذ اطلاعات میدانی آن مبتنی بر تکمیل پرسش نامه و به روش تصادفی ساده گردآوری گردید. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای ساکن در شهر کنارک شامل 7975 خانوار بوده است. نمونه آماری با استفاده از روش کوکران 310 نفر محاسبه شد. روایی ابزار تحقیق (پرسش نامه) با بهره گیری از دیدگاه افراد متخصص و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 898/0 تأیید شد. یافته ها با روش های آماری آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون، با بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که کیفیت زندگی ذهنی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- محیطی کم تر از حد متوسط و باارزش میانگین (85/2) می باشد. درعین حال نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر آن است که شاخص های میزان تحصیلات خانوار، وضعیت شغلی، متوسط مالکیت زمین و کالاهای بادوام در کنار میزان تقدیرگرایی، باکیفیت زندگی ذهنی رابطه معناداری دارند، ولی بین نوع مالکیت مسکن و کیفیت زندگی ذهنی ارتباط زیادی وجود ندارد.
ارزیابی حکمروایی خوب در پایداری محله های شهری پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
109 - 128
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، سعی بر آن است به این سؤال که آیا حکمروایی شهری توانسته است در شکل گیری، توسعه و پایداری محله های مسکونی تأثیر داشته باشد؟ پاسخی از دید برنامه ریزی شهری با توجه به رویکرد پایداری محلات شهری داده شود. بنابراین، هدف کلی پژوهش بررسی عملکرد حکمروایی شهری در ارتباط با شکل گیری محله های مسکونی پایدار شهری و علل ناکارآمدی برخی از آن ها درزمینهمدیریت یکپارچه شهری و توانمند آن است. روش پژوهش، برحسب هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی بوده و روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی و پیمایشی (با استفاده از تکنیک پرسشنامه) می باشد. جامعه آماری، شهروندان ساکن شهر پیرانشهر می باشند (70222 نفر که با استفاده از فرمول کوکران، جامعه نمونه به تعداد 382 نفر تعیین شد و داده ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید که جهت تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده، از نرم افزارهای آماری Lisrel و SPSS و مدل تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و آزمون رگرسیونی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد علاوه بر اینکه شاخص های به کاررفته در پژوهش، تأثیر معناداری بر پایداری محیطی محلات شهری دارد، اعتقاد شهروندان نیز به اینکه آن ها بر تصمیم گیری ها مؤثر بوده و مدیریت شهری خواهان مشارکتشان در حکمروایی شهری است، اثر مثبت و قوی بر توسعه پایدار محلات دارد، به گونه ای که "عدم حضور مردم در مدیریت شهری بر پایداری محلات شهر تأثیرگذار بوده" و "شاخص های پایداری از مطلوبیت لازم برخوردار نبوده اند". همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس بیانگر آن است که ازلحاظ پایداری محله ای، محله "فرهنگیان" با میزان 18/255 در رتبه اول قرار دارد.
بررسی و مقایسه عناصر اقلیمی مؤثر بر بروز بیماریهای تنفسی در مناطق کوهستانی و دشت (مطالعه موردی: استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم و آلودگی هوا می تواند از عوامل مؤثر بر مرگ و میر انسان باشد .استان ایلام بدلیل موقعیت جغرافیایی، اقلیمی و نزدیکی به بیابانهای کشور مجاور مانند عراق، عربستان، سوریه و پراکندگی شهرستانهای آن از اقلیم متفاوت و متضادی برخوردار است. هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه عناصر اقلیمی تأثیر گذار بر بروز بیماری های تنفسی در مناطق کوهستانی و دشت در استان ایلام می باشد. جمعیت مورد بررسی تعداد افراد مراجعه کننده به بیمارستان مصطفی خمینی شهر ایلام در طی دوره ی آماری 5 ساله (1392- 1388) در هر دو منطقه بوده است. آمار مربوط به عناصر اقلیمی طی سالهای (1392- 1388) به عنوان متغیّر مستقل در این پژوهش آمده است. در تحقیق حاضر با استفاده از روشهای تحلیل آمار توصیفی و استنباطی و مدل رگرسیون در سطح معناداری (P <.05) به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط بین عناصر اقلیمی مؤثر بر میزان مراجعین ناشی از بیماری های تنفسی پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین پارامترهای اقلیمی با مراجعین ناشی از بیماران تنفسی ارتباط معناداری وجود دارد، در نواحی معتدل و کوهستانی استان متغیرهای دمایی میانگین دما، فشار هوا و جهت باد و در مناطق دشت عناصر تعداد روزهای گردوغباری، رطوبت نسبی و جهت باد از متغیرهای تأثیرگذار و معنی دار در میزان مراجعات بیمارستانی ناشی از بیماری های تنفسی در این نواحی از استان می باشند ضریب برآورد آنها در مدل رگرسیون پواسن در هر دو شهرستان به ازای هر واحد افزایش میانگین دما و تعداد روزهای گردوغباری بطور میانگین بین 1 تا 2 واحد در سطح اطمینان (05/0) تعداد مراجعین افزایش داشته است.
ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی ژئومورفوسایت های مناطق خشک (مورد شناسی: مناطق کویری و بیابانی شهرستان طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
235 - 256
حوزههای تخصصی:
مجموعه متنوعی از پدیده های ژئوتوریستی را در خود جای داده است که لندفرم های کویری و بیابانی بیش از سایر عوارض، برجسته می باشند. از آنجا که بسیاری از سرمایه های ژئوتوریسم این شهرستان مورد بررسی جامع قرار نگرفته و حتی برخی از ژئومورفوسایت ها ناشناخته مانده است؛ بنابراین به منظور بهره بری و کاربرد اصولی از این سرمایه های کویری و بیابانی این شهرستان، ضرورت دارد که ژئومورفوسایت های مناطق خشک شهرستان که نماد ژئوتوریسم می باشند، شناسایی و مورد ارزیابی قرار گرفته و برنامه ریزی ژئوتوریستی بر مبنای این ارزیابی صورت گیرد. در این پژوهش که از نوع توصیفی–تحلیلی است، ارزیابی ژئومورفوسایت ها از طریق روش ارزیابی ژئوتوریسم آقای بوروشی1 و همکاران صورت گرفت. ابتدا ارزش های این روش، توسط کارشناسان ارزش گذاری شده و سپس 24 ژئومورفوسایت مناطق کویری و بیابانی ازطریق مطالعات کارشناسی کتابخانه ای و میدانی مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج آن با ارزشیابی معیارها ترکیب شده و از این طریق، ارزش نهایی هر ژئومورفوسایت تعیین شد. نتایج نشان می دهد که سه ژئومورفوسایت «ریگ شتران»، «رخنمون های سنگی کوه های درنجال» و «کوه های کم ارتفاع قدیمی کلمرد» بهینه ترین شرایط را برای توسعه ژئوتوریسم دارند. نتایج ارزیابی به تفکیک و ترکیب ارزش های علمی، حفاظتی و گردشگری که با رویکرد حفاظتی صورت گرفت، نشان می دهد که بیشتر ژئومورفوسایت های مناطق خشک این شهرستان، از شرایط «نسبتاً مطلوب» برای توسعه ژئوتوریسم برخوردارند. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که فقط ژئومورفوسایت «ریگ شتران» در شرایط فعلی به صورت بهینه می تواند به عنوان یک کالای گردشگری آماده در اختیار گردشگران قرار بگیرد و دیگر ژئومورفوسایت ها پیش از ارائه به بازار گردشگری، نیازمند تقویت شاخص های گردشگری و در برخی از آن ها نیاز به ارتقای شاخص های حفاظتی و علمی است.
بررسی و تحلیل فضایی آسیب پذیری اجتماعی شهرهای استان خوزستان (مطالعه موردی: شهرهای بالای 10 هزار نفر)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان تسهیل کننده بوجود آمدن شرایط آسیب پذیری هستند. آسیب پذیری گروه های مختلف مردم ساکن در نواحی خطر خیز شهر، بسته به وضعیت اجتماعی و اقتصادی آن ها در نقاط مختلف، متفاوت است. آسیب پذیری اجتماعی محصول نابرابری های اجتماعی است. از این رو آسیب پذیری اجتماعی می تواند توضیح دهد که چرا بعضی از جوامع از مخاطرات محیطی رنج می برند در حالیکه دیگران به این وضعیت دچار نیستند. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان آسیب پذیری اجتماعی شهرهای بالای 10 هزار نفر در استان خوزستان می باشد. بدین منظور از روش ویکور استفاده گردید و نتایج بدست آمده در قالب نقشه تحلیل فضایی به نمایش درآمد. نتایج نشان داد که شهرهای قلعه تل (Q=0.4437)، مسجد سلیمان (Q=0.4455)، بندر ماهشهر (Q=0.4493)، آغاجاری (Q=0.4569)، بندر امام خمینی (Q=0.4766) و شوش (Q=0.5091) دارای بیشترین میزان آسیب پذیری اجتماعی بودند. همچنین از نظر موقعیت فضایی نیز بیشتر شهرهای با آسیب پذیری بسیار بالای استان خوزستان در جنوب آن قرار داشتند و شهرهای مرکز این استان نیز اکثرا از میزان آسیب پذیری کم و متوسطی برخوردار بودند. در قسمت شمالی نیز تنها شهرهای گتوند، دزآب و شوش دارای میزان آسیب پذیری بالا و بسیار بالایی بودند.
اولویّت بندی عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی آثار و پیامدهای نامطلوب توسعه ی اندیشیده نشده گردشگری بر محیط زیست، بخش قابل توجهی از مطالعات جغرافیایی اخیر را به خود اختصاص داده است. اتخاذ رویکردهای نوین برای مدیریت و بهره برداری از منابع طبیعی فضاهای گردشگری بیش از پیش ضروری می نماید. اساس و بنیان این رویکردها باید به گونه ای باشد که با حداقل بهره برداری از منابع طبیعی، علاوه بر تأمین نیازهای مختلف و رفاه مردم، پویایی و سلامت محیط طبیعی نیز برای نسل های آتی حفظ شود. توجه به مدیریت زنجیره تأمین سبز ناشی از درک اهمیّت و لزوم رعایت ملاحظات زیست محیطی در توسعه ی گردشگری است. پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز خود در گرو یکسری از عوامل داخلی و خارجی است. لذا هدف تحقیق شناسایی این عوامل و آگاهی از میزان اهمیّت هر یک از آنان است که این امرگام نخستین در مدیریت این زنجیره به شمار می آید. برای این منظور از روش تحقیق کاربردی_ توصیفی بهره گرفته شده است. جامعه ی آماری تحقیق حاضر، خبرگان آشنا به مسائل زیست محیطی، مدیریت زنجیره تأمین سبز و گردشگری پایدار است. برای دستیابی به نتایج معتبر، تعداد اعضای گروه خبرگان 20 نفر تعیین شد. خبرگان به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در این راستا پرسشنامه به صورت ماتریس های زوجی طراحی و برای امتیازدهی در اختیار خبرگان قرار گرفت. پس از طراحی اولیه پرسشنامه، جهت کاهش وابستگی متقابل مابین سؤالات و افزایش اعتبار و روایی صوری از نظر خبرگان دانشگاهی، صاحب نظران و متخصصان استفاده شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب سازگاری مقایسه های صورت گرفته توسط ماتریس های زوجی استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها، ضریب سازگاری همه مقایسه های انجام شده کوچکتر از 1/0 بود، بنابراین پرسشنامه از پایایی لازم برخوردار بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره فرایند تحلیل شبکه ای و به کمک نرم افزار سوپردسیژن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج مبیّن آن است که بنا به نظر خبرگان، عوامل خارجی بیش از عوامل داخلی در پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز در صنعت گردشگری اهمیّت دارند و از میان عوامل خارجی، عامل ساختار قانونی بیشترین اهمیّت را دارد.
ارزیابی قابلیت پیاده محوری در محدوده ایستگاه مترو تجریش با روش QFD و ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه حمل و نقل به ویژه حمل و نقل همگانی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر ساختاری بر توسعه شهرها اثرگذار است. با توجه به پیشرفت ناوگان حمل و نقل عمومی به ویژه مترو در تهران، ضرورت پرداختن به اصل پیاده مداری به عنوان یکی از اصول چهارگانه توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی[1] به عنوان امری مهم و ضروری تلقی می شود. مهم ترین مسئله پیش رو در این رابطه شناخت نیازهای عابران پیاده و نیز الزامات فنی مورد نیاز استفاده کنندگان است. از این رو پژوهش حاضر به استخراج و جمع آوری این نیازها با استفاده از روش گسترش عملکرد کیفیت یا گسترش کارکرد کیفی[2]، در ترکیبی از فرآیند تحلیل شبکه ای[3] می پردازد و با تکیه بر نیازهای اولویت بندی شده، وضعیت پیاده مداری را در محدوده ایستگاه مترو تجریش ارزیابی می کند. تحلیل امتیازات نهایی بیانگر این مطلب است که وضعیت این محدوده در زمینه قابلیت پیاده مداری باوجود برخی نقاط ضعف در شرایط مطلوبی به سر می برد، به طوری که حدود 71.33 درصد از نیازهای عابران پیاده در این محدوده به طور نسبتاً مناسب برآورده می شود. در پایان با تکیه بر مقایسه تحلیلی امتیازات اختصاص یافته به هر نیاز، به ارائه و اولویت بندی راهکارها و پیشنهاد های لازم برای بهبود وضعیت پیاده مداری محدوده ایستگاه مترو تجریش خواهیم پرداخت. [1]. Transit Oriented Development (TOD) [2]. Quality Function Deployment (QFD) [3]. Analytical Network Process (ANP)
ارزیابی بافت های تاریخی بر پایه هنجار حس تعلق به مکان (نمونه مطالعاتی: محله سرچشمه گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه باکاهش بستر مناسب برای رویداد وقایع شهری و تعاملات اجتماعی، از هیجانات تعلق زای شهروندان به محیط کاسته شده و شهرها جز بستری برای رفت وآمدهای مکرر نیستند. محله سرچشمه به عنوان بستر پژوهش، با توجه به موقعیت قرارگیری و پتانسیل های ویژه درون خود به دلیل بی توجهی مدیران شهری و شهروندان، سرزندگی سابق خود را از دست داده و به علت غفلت و ناآگاهی از این میراث گران بها، دچار ضعف و ناسامانی های متعددی شده است. لذا هدف پژوهش موردنظر ارزیابی محله سرچشمه بر اساس میزان مطلوبیت هنجارهای حاصل از مبانی نظری حس تعلق به تفکیک ابعاد ذهنی، کارکردی و کالبدی است. جهت استخراج معیارهای موثر برتحقیق بااستفاده از مطالعات کتابخانه ای، مبانی نظری موضوع مطالعه شده و درقالب چهارچوب نظری پژوهش ارائه گردید. لذا روش تحقیق مورد استفاده در این بخش، کیفی است. در مرحله بعد بااستفاده از پرسش نامه، مشاهدات میدانی و مصاحبه، به بررسی و تحلیل چهارچوب نظری پژوهش در محله سرچشمه پرداخته شد که نتایج حاصل از پرسش نامه با استفاده ازآزمون T تک متغیره در نرم افزار Spss تجزیه وتحلیل گردید. سپس جهت تعیین میزان مطلوبیت هر هنجار از تکنیک سلسله مراتبی و نرم افزار Expert choice استفاده شد و در نهایت هنجارها براساس بازه بندی طیف لیکرت طبقه بندی شدند. بنابراین در این بخش روش تحقیق بکاررفته شامل روش کمی است. دستاوردهای مقاله نشان می دهد که 6 هنجار امنیت، بومی گرایی، خوانایی و نمایانی، دلبستگی به مکان، محصوریت و تمایز شخصیتی از وضعیت خوبی در محله برخوردارند. با نگاه کلی بر امتیازات هنجارهای ابعاد سه گانه ذهن، کارکرد و کالبد به این نتیجه می رسیم که محله سرچشمه از نظر ریخت و کالبد وضعیت بهتری نسبت به دو بعد دیگر دارد. همچنین اکثر هنجارها وضعیت متوسطی در محله داشته که در مراحل بعد نیاز است تا مسئولان نسبت به اتخاذ راهکارهای مناسب برای تقویت احساس تعلق جمعی و هنجارهای جامعه تدابیری بیاندیشند.
بررسی و تحلیل نقش مشارکت مردم در طرح های عمرانی مورد شناسی: پل دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت در تعریف کلی، شرکت فعالانة انسان ها در حیات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و به طور کلی تمام ابعاد زندگی جوامع انسانی می باشد که در چند سال اخیر به عنوان مهم ترین رویکرد مدیریتی مطرح شده است. رویکرد مشارکتی هم به عنوان مبنای تصمیم سازی و هم به عنوان شیوه ای برای دست یابی به فعالیت و همکاری مشترک در روند بهسازی زندگی فردی و جمعی، یکی از مهم ترین لوازم جامع مدنی و برنامه ریزی دموکراتیک محسوب می شود. هدف از پژوهش [1]حاضر، بررسی و تحلیل مشارکت شهروندان در طرح ها و پروژه های عمرانی در شهر پل دختر می باشد که به صورت توصیفی و تحلیلی و پیمایشی انجام شده است. جامعة آماری مورد مطالعه در این پژوهش، منطقه پل دختر می باشد که به سه ناحیة (کوی شهرداری، پاسداران و بسیجیان) تقسیم شده است. به منظور مطالعه و سنجش متغیّرها، پرسشنامة خانوار تهیه شد و برای سنجش داده ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برابر با 85 درصد به دست آمد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 خانوار شهری تعیین شد که به نسبتِ جمعیت آنان، سهم هریک از نواحی مشخص شد و پرسشنامه به صورت تصادفی ساده- سیستماتیک بین آن ها توزیع شد. اطلاعات مستخرج از پرسشنامه با استفاده از آزمون های مختلف، در محیط نرم افزاری SPPS مورد تجزیه و تحلیل و سنجش قرار گرفته اند. یافته های به دست آمده از آزمون F و کروسکال والیس و تحلیل های همبستگی نشان می دهند که بین میزان مشارکت شهروندان با پایگاه اقتصادی و شاخص های اجتماعی با سطح اطمینان 99 درصد، رابطة معنی داری وجود دارند و همچنین، میزان مشارکت در محله های مختلف بر مبنای شرایط و ویژگی های اجتماعی و فرهنگی متفاوت است. به عبارت دیگر، تفاوت زیادی در میزان مشارکت شهروندان نواحی مورد مطالعه وجود دارد که علت آن را می توان در میزان تعلق ِخاطر به مکان، میزان ارائة خدمات از سوی مدیران و مسئولان شهری و میزان رضایت از محل زندگی جستجو کرد. 1- این مقاله مستخرج از پایان نامة کارشناسی ارشد است.