مطالب مرتبط با کلیدواژه

اُفت شهری


۱.

برنامه ریزی راهبردی احیای بافت تاریخی با استفاده از اصول رویکرد نوشهرگرایی (مورد شناسی: محله سرِدزک-شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی راهبردی توزیع فضایی اُفت شهری احیاء رویکرد نوشهرگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۵ تعداد دانلود : ۴۴۸
ارتقاء نیازهای جدید زندگی شهری به دلیل رشد شهرنشینی، به گسیختگی بخش قدیمی و امروزی شهرها انجامیده است. بافت محله های قدیمی پیرامون هسته مرکزی شهرها در پاسخگویی به نیازهای زندگی معاصر عاجز مانده و ضروری به نظر می رسد قبل از آنکه بافت کهن شهرها تبدیل به بحران شود، روشی کارآمد درجهت مداخله در آن ها اتخاذ شود. رویکرد نوشهرگرایی یکی از رویکردهای نوین به منظور مداخله در بافت های قدیمی و فرسوده شهری می باشد. هدف از این پژوهش، تحلیل ابعاد اُفت شهری در محدوده مورد مطالعه و ارائه راهبردهای احیای پایدار محله با توجه به اصول رویکرد نوشهرگرایی است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و به منظور تحلیل داده های مرتبط با اُفت شهری، از مدل تحلیل سلسله مراتبی به منظور وزن دهی شاخص ها و نیز لایه های اطلاعاتی استفاده شده است و با استفاده از مدل همپوشانی (Weighted Overlay) نقشه نهایی اُفت شهری در محدوده به دست آمد. همچنین به منظور برنامه ریزی راهبردی، از ترکیب مدل های سوات و تحلیل شبکه استفاده شد. نتایج نشان می دهد که 2/75 درصد از محله، در میزان بالا و بسیار بالای اُفت کالبدی و 27 درصد از محله در سطح بالا و بسیار بالای اُفت اجتماعی– اقتصادی قرار دارد. در برنامه ریزی محله سرِدزک با استفاده از اصول رویکرد نوشهرگرایی، راهبردهای بازنگری (WO) با وزن 315/0 اولویت می یابد و بعد از آن به ترتیب راهبردهای تدافعی (WT) با وزن 292/0، راهبردهای تنوع بخشی (ST) با وزن 209/0 و راهبردهای تهاجمی با وزن 182/0 در اولویت های بعدی برنامه ریزی قرار دارند.
۲.

رهیافت راهبردی تجدید حیات شهری فرهنگ محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجدید حیات عرصه های تصمیم گیری فرهنگ اُفت شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۲۸۸
 ضرورت پاسخگویی نرمش پذیر به اثرات فرآیند های جهانی شدن بر اقتصاد شهرها و نیاز به رویارویی با مشکلات شهری با بهره گیری از ظرفیت های محلی، سبب توجه به«فرهنگ» به عنوان ابزاری نوین در فرآیند «تجدید حیات شهری» برای مقابله با جنبه های افت شهری شده است؛ اما مداخله در نواحی دچار افت شهری در ایران، اغلب بدون توجه لازم به هویت و ظرفیت های فرهنگی انجام شده و در موارد بسیار، حتی به تضعیف آنها منجر شده است. هدف این مقاله، پیشنهاد چارچوبی برای رویارویی یکپارچه با جنبه های افت شهری با بهره گیری از ظرفیت های فرهنگی است. به این منظور، از راه رتبه بندی شدت افت شهری با روش آماری تحلیل عاملی، چهار محله در منطقه 6 شهر تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب شده اند. پس از اثبات فرضیه معناداری ارتباط میان فرهنگ و ابعاد تجدید حیات شهری در این محله ها با استفاده از آماره خی دو، با به کارگیری فن تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط، به تولید و گزینش مسیرهای عمل گزینه هدایت گر تجدید حیات شهری پرداخته شده است. دستاورد این مقاله، به کارگیری چارچوبی برای یکپارچه کردن فرهنگ و برنامه ریزی راهبردی تجدید حیات شهری است؛ به گونه ای که با تأکید بر منفعت ساکنان، به رویارویی یکپارچه با افت شهری بپردازد و ایجاد چرخه ای خود پایدار از راه تقویت دو سویه ابزارها و جامعه مورد برنامه ریزی را امکان پذیر سازد.