فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یکی از مهم ترین مسائل و مشکلات زیست محیطی است که امروزه با آن مواجه هستیم. بهره برداری های روز افزون وعدم مدیریت صحیح انسان بر محیط طبیعی تأثیر زیادی بر تشدید روند تخریب خاک و فرسایش دارد. در این تحقیق با تحلیل پارامترهای مؤثر، وضعیت فرسایش و تولید رسوب در دشت کوهپایه - سگزی با مساحت 136 هزار هکتار با استفاده از مدل تجدید نظر شده ی جهانی فرسایش خاک ( RUSLE ) مورد مطالعة قرار گرفت. داده ها و ابزارهای به کار رفته در تحقیق شامل داده های ایستگاه های هواشناسی، اطلاعات 21 نمونه خاک، مدل رقومی ارتفاع (DEM )، تصویر ماهوار ه ای سنجنده OLI ، سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) و سنجش از دور ( RS ) می باشد. با بررسی عوامل مؤثر در مدل RUSLE ، که شامل فاکتور فرسایندگی باران، فاکتور فرسایش پذیری خاک، فاکتور توپوگرافی، فاکتور پوشش گیاهی و فاکتور عملیات حفاظتی می باشد، میزان فرسایش منطقه مورد مطالعه برآوردشد. براساس نتایج به دست آمده میزان فرسایش سالانه خاک در کل منطقه مورد مطالعه صفر تا 95 تن در هکتار در سال برآورد شد. نتایج این تحقیق نشان داد فاکتور توپوگرافی با بالاترین مقدار ضریب تبیین ( 9/0= 2 R ) بیشترین تأثیر را در برآورد فرسایش سالانه خاک توسط مدل RUSLE داشته است. این تحقیق، مؤثر بودن فناوری های نوین سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور را برای تخمین کمّی مقادیر فرسایش خاک تأیید می کند.
تبیین جایگاه قدرت نرم در افزایش نفوذ سیاسی ایران در افغانستان مورد: همکاری های علمی ایران – افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت نرم به معنای توانایی جذب دیگران می باشد و این توانایی جذب دیگران، منجر به نفوذ در آنان می شود. استفاده از قدرت نرم درحال حاضر نزد دولت های جهان رواج زیادی پیدا کرده است. قدرت نرم دارای منابع متعددی می باشد. یکی از عواملی که مدنظر این مقاله قرار دارد، بهره گیری از قدرت نرم با استفاده از روابط و همکاری ها ی آموزش عالی در جهت نفوذ سیاسی بیشتر است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش نفوذ سیاسی با توجه به همکاری های علمی بین الملل دانشگاهی با نگاهی به تجربه دانشگاه فردوسی مشهد با دانشگاه های افغانستان می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. یافته ها ی تحقیق نشان می دهد که در عصر انفجار اطلاعات دیگر نمی توان تنها به عنصر قدرت سخت توجه کرد و علاوه بر عناصر قدرت در حوزه ها ی نظامی، اقتصادی و سیاسی، نباید از عناصر نرم افزاری فرهنگ و آموزش عالی در افزایش توان یک کشور غافل ماند. تلاش ایران جهت نفوذ سیاسی بر افغانستان در عرصه ی سیاست داخلی و خارجی اتخاذ گسترش همکاری ها ی آموزشی به عنوان یک پادایم بی بدیل قدرت نرم در جهت افزایش و ارتقاء جایگاه و پرستیژ ایران در نظام بین الملل و ایفای نقش برتر در منطقه است. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها و اسناد مربوط به توافقنامه های بین دانشگاهی دانشگاه فردوسی مشهد با دانشگاه های کابل، قندهار، هرات، موسسه عالی اشراق و دانشگاه بلخ حاکی از قابلیت های اساسی دانشگاه فردوسی مشهد در عرضه خدمات آموزش عالی فراملی از تبادل استاد و دانشجو گرفته تا راه اندازی دوره کارشناسی ارشد و تاسیس یک شعبه دانشگاهی می باشد. در نهایت، این مقاله نمایانگر این موضوع است که ایران می تواند از همکاری ها ی آموزشی برای نفوذ سیاسی بیشتر در کشور افغانستان بهره برداری کند.
ارزیابی ریسک زیست محیطی تالاب بین المللی رودهای شور، شیرین و میناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوسیستم های تالابی، به ویژه تالاب های ساحلی دریایی از مهم ترین و در عین حال آسیب پذیرترین منابع محیط زیستی جهان محسوب می شوند که همواره به جهت حساسیت و شکنندگی بالای نوار ساحلی، تراکم بالای جمعیت و انجام فعالیت های شدید انسانی با خطر تخریب و نابودی مواجه بوده اند. مطالعه حاضر بر اساس روش های تصمیم گیری چندمعیاره با هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل ریسک های تهدیدکننده تالاب بین المللی رودهای شور، شیرین و میناب در شمال خور هرمز واقع در استان هرمزگان صورت پذیرفت. بر این اساس جهت شناسایی ریسک های شاخص از روش شناسی دلفی، و به منظور اولویت بندی و تعیین عدد اولویت ریسک از روش های تصمیم گیری چند معیاره استفاده گردید. در نهایت با توجه به مخاطره پذیری ریسک ها، اولویت های مدیریتی تعیین شد. براساس نتایج، 32 عامل ریسک در دو گروه طبیعی و محیط زیستی بر اساس سه شاخص شدت اثر، احتمال وقوع و حساسیت محیط پذیرنده طبقه بندی شدند. نتایج حاکی از آن است که به ترتیب برحسب میزان نزدیکی ( Cj + ) چهار عامل آلودگی نفتی (91/0)، احداث سد در بالادست (81/0)، پدیده خشکسالی و تغییرات اقلیم (80/0) و قاچاق سوخت (75/0) در رده غیرقابل تحمل برای تالاب قرار دارند. بنابراین بدون تردید شناخت درست و دقیق از عوامل تهدید کننده تالاب ها بر اساس اهمیت و میزان تأثیرگذاری آن ها می تواند زمینه را برای جلوگیری و مقابله اصولی تر با این عوامل و نیز تهیه و اجرای دقیق طرح های حفاظت از تالاب ها و مدیریت محیط زیستی آن ها فراهم آورد .
تاثیر قیمت نفت برتقاضای گردشگری: مقایسه کشورهای OECD و کشورهای خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفت، به عنوان ماده اولیه تأمین انرژی در جهان دارای اهمیت بسزایی است، وابستگی کشورهای خاورمیانه و کشورهای پیشرفته صنعتی به این ماده و تأثیرپذیری اقتصاد این کشورها از نوسانات قیمت نفت اهمیت تأثیر این تحولات را آشکار می کند. هدف اصلی این مقاله بررسی اثر نوسانات قیمت نفت بر تقاضای گردشگری طی سال های 2014 - 2000 می باشد. الگوهای مورد بررسی در این پژوهش با استفاده از روش داده های تابلویی برای کشورهای OECD و خاورمیانه به روش واریانس ناهمسانی شرطی اتورگرسیو برآورد شده اند. متغیرهای داخل مدل تولید ناخالص داخلی، نرخ-ارز موثر واقعی، قیمت نفت، شاخص آزادسازی تجاری و جمعیت و هزینه سرانه بهداشتی و شاخص قیمت مصرف کننده می باشند. نتایج تخمین های بدست آمده در مورد کشورهای مختلف نشان می دهد که قیمت نفت یکی از متغیرهای تاثیرگذار بر درآمد ورودی گردشگران است که تاثیرمثبت و معناداری در کشورهای OECD و کشورهای خاورمیانه دارد. و دیگر متغیرهای مدل به طور غیرمستقیم بر درآمد ورودی گردشگری اثرخواهد گذاشت
تبیین عوامل مؤثر بر شکل گیری پایگاه رأی نامزدها و نمایندگان در انتخابات مجلس شورای اسلامی (نمونه پژوهی: ادوار هفتم تا دهم انتخابات درحوزه انتخابیه مَمَسَنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای انتخابات به عنوان گرایشی از جغرافیای سیاسی به بررسی ابعاد فضایی انتخابات می پردازد. ازجمله موارد مورد بررسی جغرافیای انتخابات مبحث پایگاه رأی نامزدهای انتخاباتی است. پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان در هر حوزه انتخابیه ای تحت تأثیر ساختار اجتماعی، نوع نگرش و جهان بینی رأی دهندگان شکل می گیرد. در حوزه انتخابیه مَمَسَنی به دلیل ساختار ایلی - عشیره ای، پایگاه آرای نامزدها و نمایندگان در درجه نخست متأثر از متغیر طایفه و زیستگاه جغرافیایی است. با وجود این، ضمن اینکه هر کدام از این بازیگران سیاسی به آرای خود در طایفه و زادگاه خود پُشت گرم هستند، می کوشند در قلمرو هر طایفه، جریان سازی و نفوذ کنند که این امر منجر به فضاسازی و ساخت شبکه های اجتماعی می شود. این عمق ها و شبکه ها که به صورت «سامان یافته»، «تصادفی» و «ترکیبی» (پیوندی) هستند صرفاً محدود به قلمرو جغرافیایی زادگاه بازیگران انتخاباتی نیست، بلکه به واسطه شناسه هایی نظیر گرایش های زادگاهی - طایفه ای، پیوند های قومی و خویشی (خویشاوندگرایی) با ساکنان طایفه دیگر، منافع اقتصادی و توسعه عمرانی در قلمرو رقیب، تعامل اجتماعی توده مردم با یکدیگر، آراء رقابتی یا بسیج نیروهای پُرشور، دیگر قلمروها را نیز شامل می شود که در نهایت به واسطه ابزارهای ساخت اجتماعی نظیر «فرهنگ»، «زبان» و «ارتباط»، پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان را تقویت و متأثر می سازند. از این رو، این پرسش مطرح می شود که عواملِ موثر بر پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان در حوزه انتخابیه ممسنی کدامند؟ به نظر می رسد، ضمن پارادایم مسلط الگوی رأی زادگاهی و طایفه ای در حوزه انتخابیه ممسنی، وجود برخی مکان ها، فضاها و شبکه های اجتماعی در اَشکال مختلف، نقش مُکمل را در کنار پایگاه ثابت رأی (طایفه ای) نامزدها و نمایندگان ایفاء می کند. به عبارتی نتایج پژوهش نشان داد، پایگاه آرای نامزدها و نمایندگان طوایف بَکِش، جاوید و رُستم در حوزه انتخابیه ممسنی، طی ادوار هفتم، هشتم، نهم و دهم انتخابات در درجه نخست، متاثر از عواملِ محیطی و هویتی نظیر هویت جغرافیایی و طایفه ای بوده است و در مَرتبه بعد سازه هایی همچون شبکه های اجتماعی تصادفی، سامان یافته و ترکیبی که به وسیله ابزارهای ساخت اجتماعی (فرهنگی، زبانی و ارتباطی) شکل گرفته اند، پایگاه رأی این بازیگران انتخاباتی را تقویت و جهت داده است. روش تحقیق مقاله، ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد و داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (مشاهده) گردآوری شده اند.
ارزیابی کمی رسوب زایی زمین لغزش ها در حوضه آبخیز سدایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کمی رسوب زایی زمین لغزش ازمباحث جدید و مسائل پیچیده حوضه آبخیز می باشد. داشتن معلومات کافی از حجم دقیق زمین لغزش ها، میزان رسوب زایی زمین لغزش ها به ویژه در حوضه سد ایلام که حیات شهر ایلام و توابع آن به عمرسد ایلام وابسته است اهمیت و ضررورت تحقیق می باشد، با این فرض، که بخش عمده ای از رسوب تجمع یافته در سد ایلام مربوط به زمین لغزش های سطح حوضه است. بنایراین در این تحقیق ابتدا نقاط زمین لغزش با عملیات میدانی، تصاویر ماهواره ای ETM + و Google Erth شناسایی شد. استفاده از مدل خود همبستگی فضایی موران نشان داد که زمین لغزش ها از الگوی خوشه ای برخوردارند بنابراین روابط متغیر وابسته زمین لغزش به متغیرهای مستقل در مدل منطق فازی ، تحلیل شده تا علت الگوی خوشه ای زمین لغزش ها در سطح حوضه تبیین شود. جهت تدقیق نتایج کمی رسوب زایی زمین لغزش ها از مدل های تجربی برآورد فرسایش رسوب، مدل هیدرولوژیکی منحنی سنجه دبی و رسوب، آمار مشاهده ای رسوب در طول دوره آماری، زمان رخداد زمین لغزش در تطبیق با پیک رسوب ایستگاه هیدرومتری در طول نشان داد که در زیرحوضه چاویز 2/38 درصد معادل 6/4 تن در هر هکتار در سال افزایش رسوب مربوط به رخدادهای زمین لغزش ذکر شده است در نتیجه به میزان 4/15 تن رسوب در هرهکتار دریک سال وارد سد ایلام شده است. در زیر حوضه اما (ملکشاهی) بدون رخداد زمین لغزش فعال افزایش رسوب در طول دوره مشاهده نشد. در مجموع 1237314 تن رسوب دهی زمین لغزش ها وارد سد ایلام شده است. جهت کنترل این مخاطره اقدام مناسب توسط دستگاه اجرایی برای توسعه پایدار بکار گرفته شود.
تحلیل فضایی سطح تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان فاروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم تاب آوری ارمغان تحول مدیریت مخاطرات دهه ی حاضر است. امروزه دیدگاه ها و نظریه های مدیریت سوانح و توسعه ی پایدار به دنبال ایجاد جوامع تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی هستند. سوانح طبیعی مثل زلزله، خشک سالی، سیل و... به عنوان پدیده های اجتناب ناپذیری به حساب می آیند که همیشه خطری جدی برای توسعه به خصوص توسعه روستایی به شمار می روند. جهت کاهش آسیب های ناشی از سوانح طبیعی باید ظرفیت و توان روستاها را برای مقابله با این حوادث بالا برد. هدف این پژوهش تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر ارتقای تاب آوری محیطی روستاییان در هنگام مواجهه با مخاطرات طبیعی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان فاروج می باشد. در این راستا از روش تحقیق پیمایشی با به کارگیری پرسشنامه استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفاء کرونباخ برای ابعاد مختلف تأمین شد. جامعه آماری، 4591 خانوار از روستاهای مناسب برای اسکان موقت بوده است که بر پایه فرمول کوکران، شمار نمونه ها 252 نمونه به دست آمد، این افراد با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل بُعد زیرساختی با میانگین 2.92 بیشترین و عوامل بُعد اقتصادی با میانگین 2.58 کمترین تأثیر را در تاب آوری روستاها داشته است. بر اساس آزمون T میانگین واقعی نظر کل پاسخگویان از 3 کوچک تر و در حد متوسط به پایین است. همچنین به منظور ارزیابی میزان اثرگذاری هر یک از شاخص های تحقیق بر میزان تاب آوری در روستاهای موردمطالعه، از آزمون آماری تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد که مشخص گردید از بین شاخص های موردمطالعه «میزان رضایت روستائیان از عملکرد شورا و دهیاری»، «نقش نهادها در آموزش مردم در مورد حوادث مختلف» و «استفاده از مصالح جدید و بادوام برای پیشگیری از اثرات مخرب حوادث» بیشترین اثر را در تاب آوری روستاهای موردمطالعه دارند. همچنین برای تعیین بهترین روستا ازنظر تاب آوری برای استقرار پایگاه اسکان موقت در مدیریت بحران از سه تکنیک ارزیابی مجموع نسبت ها، ویکور و تحلیل خاکستری استفاده شد و بر اساس روش میانگین رتبه ها، اولویت بندی روستاهای موردمطالعه انجام شد، که روستاهای مفرنقاه، استاد و پیرعلی با توجه به شاخص های تاب آوری موردبررسی در مناطق روستایی بالاترین رتبه را دارا بودند و روستای ریزه و رشوانلو پایین ترین رتبه را داشته است.
بررسی تغییرات خطر آتش سوزی و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از مدل حداکثر بی نظمی، مطالعه موردی: جنگل ها و مراتع استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی در عرصه های طبیعی نه فقط از دیدگاه محیط زیست، بلکه از نظر اقتصادی، اجتماعی و امنیتی ازجمله اصلی ترین نگرانی ها و چالش های موجود در بسیاری از نقاط جهان است. ازجمله معضلات پیش روی مدیریت جنگل ها و مراتع استان آذربایجان شرقی، آتش سوزی هایی است که سالانه خسارات زیست محیطی و مالی زیادی را به استان وارد می کند؛ ازاین رو بررسی و تحلیل تغییرات وضعیت منطقه از نظر خطر آتش سوزی و همچنین پارامترهای مؤثر بر آن در زمینه رویکرد های مدیریتی و کنترلی بحران آتش سوزی بسیار کاربردی خواهد بود. فرآیند پژوهش حاضر در سه بخش به انجام رسیده است؛ نخست با مطالعه مبانی نظری موضوع، 12 پارامتر (تراکم مراکز سکونتی، فاصله از مراکز سکونتی، تراکم شبکه ارتباطی، فاصله از شبکه ارتباطی، ارتفاع، شیب، جهت شیب، حداکثر دمای ماهانه، حداقل دمای ماهانه، میانگین دمای ماهانه، بارندگی سالیانه و پوشش گیاهی) به عنوان عوامل مؤثر در تحلیل خطر آتش سوزی در جنگل ها و مراتع شناسایی و با استفاده از منابع اطلاعاتی موجود و تکنیک های مختلف و متناسب مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور، نقشه های مربوط به معیارهای موردنظر تولید گردیده است. در ادامه با استفاده از داده های مربوط به آتش سوزی های صورت گرفته و عوامل زیست محیطی- انسانی ایجادشده، در بستر مدل حداکثر بی نظمی به مدل سازی خطر آتش سوزی در جنگل ها و مراتع استان آذربایجان شرقی در سه دوره زمانی (1386-1388، 1389-1391 و 1392-1394) پرداخته شد. نتایج حاصل از ارزیابی مدل با استفاده از تکنیک مساحت سطح زیر منحنی ویژگی عامل دریافت کننده، حاکی از کارایی بسیار بالا و مناسب مدل های اجراشده (91/0، 82/0 و 83/0) می-باشد. در مرحله پایانی پژوهش، بر اساس نتایج حاصل بیشترین میزان تغییرات مربوط به کاهش مساحت پهنه های با خطر بسیار کم و افزایش مساحت اراضی واقع در پهنه های با خطر متوسط و بسیار پرخطر است. همچنین بررسی عوامل مؤثر بر وقوع آتش سوزی نشان دهنده تغییرات گسترده در تأثیرگذاری این عوامل و افزایش نقش عوامل انسانی در طی دوره مورد بررسی می باشد؛ به صورتی که در دوره سوم عوامل تراکم مراکز سکونتی و فاصله از شبکه ارتباطی بیشترین تأثیر را بر وقوع آتش سوزی ها داشته اند.
بازآرایی ژئوپلیتیکی در دریای جنوبی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
168 - 196
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال بررسی چگونگی بازآرایی ژئوپلیتیکی منازعه دریای جنوبی چین و همچنین تبیین راهبردهای بازیگران اصلی آن است.چین با اتخاذ سیاست ابهام استراتژیک در تلاش است تا هم از ادعاهای سرزمینی خود پشتیبانی کند و هم روابط خود با کشورهای همسایه را مدیریت کند. در مقابل کشورهای همسایه تلاش کرده اند تا بهنحوی بر قدرت خود افزوده و موازنه قدرت را به نحوی در برابر توسعه طلبی های چین برقرار سازند. در این راستا کشورهای ساحلی اقدام به تقویت نیروی دریایی خود کرده، تلاش در جهت حل اختلافات درونی را در دستور کار قرار داده و نیز برای استفاده از چتر امنیتی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای به مذاکره پرداخته اند.آمریکا سیاست موازنه بدون مهار را در قبال چین در پیش گرفته است و تلاش می کند تا چین را در چارچوب نظم فعلی بین المللی هدایت کند. اینپژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.
تحلیلی بر تزاحم فضایی در ناحیه گردشگری روستایی برغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر پوشش اراضی به عنوان عاملی پایه در تغییرات زیست محیطی عمل کرده و به یک خطر جهانی تبدیل شده است. در این پژوهش تغییرات پوشش اراضی در نواحی گردشگری روستایی به وسیله شبکه عصبی، زنجیره مارکوف در نرم افزارهای ArcGIS ، ENVI ، Terrset با بهره گیری از تصاویر سنجنده های TM و OLI ماهواره لندست در یک بازه 30 ساله برای سه دوره 1985، 2000 و 2015 مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که تغییرات پوشش اراضی در فاصله زمانی سال های 1985 تا 2015 در پنج کلاس فضاهای مسکونی، سبز و باغی مسکونی، فضاهای بایر و کوهستانی و ارتباطی طبقه بندی شدند. در این بررسی مساحت پوشش اراضی کوهستانی و بایر(25/13 درصد) کاهش یافته و در مقابل، بر پوشش اراضی سبز و باغی مسکونی(221/6 درصد)، مسکونی (258/5 درصد)، تجاری (264/1 درصد) و ارتباطی (529/0 درصد) افزوده شده است. همچنین یافته های حاصل از پیش بینی با استفاده از زنجیره مارکوف – CA نشان داد که با ادامه روند فعلی و بارگذاری بیش از حد بر زمین، در افق 2030 از پوشش سبز (زراعی؛ باغی و مرتع، باغی و مسکونی) و پوشش بایر و کوهستانی کاسته شده و به پوشش های مسکونی ویلایی و تجاری افزوده خواهد شد. مبتنی بر یافته های پژوهش این نتیجه حاصل شد که تغییرات پوشش اراضی نواحی گردشگری روستایی در راستای دستیابی به سود بیشتر به کاربری های ناسازگار تبدیل شده است. این تغییر پوشش اراضی علاوه بر اثرات اقتصادی، اجتماعی، منجر به شکل گیری مخاطره زیست محیطی در دهستان برغان شده است.
ارزیابی آسیب پذیری کشاورزی استان گیلان در مواجهه با تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای 16 شهرستان استان گیلان مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که برحسب شاخص CVI بیشترین آسیب پذیری برای شهرستان تالش ( 66/99) ، در مؤلفه M بیشترین آسیب پذیری برای رودبار ( 21/97) ، در مؤلفه A و کمترین برای بندر انزلی ( 21/2) بیشترین آسیب پذیری برای شفت ( 66/66) ، در مؤلفه U و کمترین برای آستارا ( 92/28) بیشترین آسیب پذیری برای تالش ( 49/76 ) و در مؤلفه G و کمترین آسیب پذیری برای سیاهکل ( 24/23) گزارش شد.
ارزیابی ریسک مخاطره آتش سوزی درجنگل با استفاده از WLC و ANP (مطالعه موردی: حوضه آبخیز 33 و 34 شمال ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی جنگل یک مسئله عمده محیط زیست می باشد که منجر به آسیب های اقتصادی و زیست محیطی می شود. آتش سوزی جنگل ها یکی از مخاطرات محیطی طبیعی در ایران می باشد. کنترل این آتش سوزی ها بصورت طبیعی غیر ممکن است اما با استفاده از نقشه مناطق خطر آتش سوزی جنگل می توان مناطق دارای ریسک بیشتر را شناسایی و آتش سوزی را به حداقل رساند. بنابراین تهیه نقشه مناطق خطر آتش سوزی جنگل به عنوان یک راهکار مناسب برای حفاظت از جنگل در برابر آتش سوزی ضروری به نظر می رسد. در این مقاله به منظور پهنه بندی ریسک آتش سوزی جنگل ابتدا معیارها و شاخص های موثر به روش دلفی در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. سپس نقشه معیارها در سامانه اطلاعات جغرافیایی( GIS ) رقومی و کلیه معیارها و شاخص ها به روش فازی کمی و نرمال گردید . سپس با استفاده از GIS و تلفیق آن با روش های ترکیب خطی وزنی ( WLC ) و فرایند تحلیل شبکه ای ( ANP ) به پهنه بندی ریسک آتش سوزی در جنگل های منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. در نهایت نقشه ی پتانسیل آتش سوزی منطقه از روی هم گذاری وزنی همه نقشه ها تهیه شد. به منظور بررسی صحت ارزیابی، نتایج به دست آمده از تحقیق از طریق مقایسه با حوادث آتش سوزی سال های گذشته به روش ضریب کاپا صحت سنجی شد. نتایج حاصل از ارزیابی دقت نشان داد که نقشه پهنه بندی دارای ضریب کاپای 0.87 و دقت کلی 90% می باشد که نشان دهنده دقت بالای ارزیابی می باشد.
جانمایی پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران با استفاده از تکنیک AHP و GIS؛ (مطالعه موردی: شهربابک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
65 - 88
حوزههای تخصصی:
برای کاهش آسیب پذیری شهر در برابر بحران هایی نظیر زلزله، سیل و سایر بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی تنها توجه به ایمنی و مقاومت ساختمان و رعایت اصول مهندسی ساختمان، کفایت نمی کند بلکه لازم است مدیریت بحران به عنوان یکی از حیاتی ترین سطوح مدیریت، وارد امور شهری گردد. از آنجا که مکانیابی در چهارچوب کاربری زمین معنا پیدا می کند و در حقیقت عملی است جهت گزینش علمی و اصولی مکانی برای کاربری مورد نظر، ضروری است تا با تأکید بر نحوه استقرار و همجواری کاربری های شهری، گامی مؤثر در جهت کنترل و مهار بحران برداشت. منظور از این پژوهش جانمایی پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران شهر بابک با در نظر گرفتن پارامترها و عوامل موثر مکانی شهر بابک می باشد. برای این منظور ابزار و فنون پیشرفته ای ابداع شده اند تا در خدمت تحلیل کاراتر برنامه ریزی شهری قرار گیرند. از اینرو مکان یابی پایگاه پشتیبان مدیریت بحران شهربابک، با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) جهت وزندهی معیارها، همپوشانی شاخص (IO) جهت تلفیق لایه ها و سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) الگوی مکانیابی بهینه پایگاه پشتیبان مدیریت بحران را در تحقیق حاضر ارائه نموده است. ماهیت تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی- تجربی است. در این مسیر معیارهای بکار گرفته شامل کارایی، سازگاری، ایمنی و ویژگی های محیطی شهربابک می باشد. نتایج عمومی این پژوهش نشان می دهد 16.9 درصد از کل مساحت شهربابک شامل اراضی کاملا نامطلوب جهت احداث پایگاه پشتیبان مدیریت بحران ، 41.7 درصد اراضی با مطلوبیت ضعیف، 18.6 درصد اراضی با کیفیت بی تفاوت، 21.2 درصد اراضی نسبتا مطلوب و 1.6 درصد طبقه کاملا مطلوب را به خود اختصاص داده است. همچنین نقشه پیشنهادی جانمایی پایگاه پشتیبان مدیریت بحران شهربابک و کاربری های ضروری مجاور این کاربری در نقشه کاربری اراضی پیشنهادی آمده است.
مدل سازی آبخوان آبرفتی با استفاده از نرم افزار PMWIN و بررسی عوامل مؤثر بر پدیده فرونشست در دشت اسدآباد، استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
121 - 136
حوزههای تخصصی:
محدوده مطالعاتی دشت اسدآباد از نظر تقسیمات هیدرولوژیکی، قسمتی از حوضه آبریز رودخانه کرخه است. کاهش بارندگی و افزایش بهره برداری از منابع آب زیرزمینی در چند سال اخیر باعث افت شدید سطح آب زیرزمینی و فرونشست زمین گردیده است. لذا در این تحقیق به منظور ارزیابی هیدروژئولوژیکی، شناخت بهتر آبخوان و بهره برداری بهینه از این منابع با استفاده از اطلاعات موجود، مدل تفهیمی و ریاضی آبخوان تهیه گردید. به منظور تهیه مدل ریاضی آبخوان دشت اسدآباد، ابتدا داده های کمی و کیفی آبخوان همچنین اطلاعات زمین شناسی، هواشناسی هیدرولوژیکی و هیدروژئولوژیکی جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس با توجه به مدل تفهیمی آبخوان، مدل کمی آبخوان با استفاده از نرم افزار PMWIN تهیه گردید. مدل برای سال آبی 85-1384 با در نظر گرفتن 12 دوره تنش یک ماهه اجرا و واسنجی گردید. آنالیز حساسیت مدل ریاضی نشان داد که مدل تهیه شده به هدایت هیدرولیکی حساسیت بیشتری دارد. به منظور صحت سنجی، مدل برای سال آبی 86 - 1385 اجرا شد. در این مرحله مدل قادر به شبیه سازی شرایط طبیعی آبخوان نبود. دلیل اصلی عدم مقبولیت مدل، عدم قطعیت داده های ورودی و نبود پیزومتر در بخش وسیعی از لایه دوم تشخیص داده شد. همچنین با بررسی عوامل مؤثر بر پدیده فرونشست زمین (افت سطح آب، جنس آبخوان، ضخامت آبخوان و وجود سفره تحت فشار) مشخص شد که مناطق مرکزی و جنوبی دشت قابلیت آسیب پذیری بیشتری نسبت به پدیده فرونشست دارند.
ارزیابی پتانسیل مدیریت بحران زلزله در کارگزاران مدیریت روستایی مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان بستک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
205 - 220
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از مخاطرات طبیعی است که می تواند آسیب های جبران ناپذیری را موجب گردد. غالباً این آسیب ها در مناطق روستایی از شدت بیشتری برخوردارند. یکی از راههای کاهش آسیب های زلزله ارتقاء سطح معلومات افراد، به ویژه مدیران روستایی است. بر این مبنا، هدف از تحقیق حاضر این است که دانش و مهارت مدیریت بحران زلزله در نزد مدیران محلی روستایی بخش مرکزی شهرستان بستک واقع در استان هرمزگان ارزیابی گردد. این تحقیق از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری داده ها به دو شیوه اسنادی- کتابخانه ای و پیمایش میدانی مبتنی بر پرسشنامه انجام گرفته است. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ در آزمون اولیه مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری عبارت است از جمعیت 130 نفری مدیران روستایی بخش مرکزی شهرستان بستک. حجم نمونه برحسب فرمول کوکران 97 نفر تعیین شد. برای تحلیل داده ها به کمی سازی پاسخ ها، محاسبه میانگین و انجام آزمون t استیودنت با استفاده از نرم افزار SPSS مبادرت گردید. نتیجه تحقیق نشان داد که در بیش از 94% موارد میزان مهارت ها و معلومات از حد میانگین آزمون کمتر است. بر حسب مراحل سه گانه بحران زلزله، میانگین مرحله آمادگی پیش از زلزله 95/1، مرحله وقوع زلزله 47/1 و مرحله پس از رخداد زلزله 73/1 محاسبه شده است. بنا براین دوره های آموزشی مناسب برای افزایش آمادگی مدیریت بحران زلزله باید مورد توجه قرار گیرد.
ژئوپلیتیک کرکوک؛ منازعه یا مصالحه از منظر «حکمرانی خوب» 2017-2003(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
109 - 135
حوزههای تخصصی:
جایگاه ژئواکونومیکی کرکوک در سطح ملی و منطقه ای، برای اقلیم کُردستان و دولت فدرال عراق اهمیت ویژه ای دارد، دو عامل هویت خواهی بازیگران اصلی و امید به پایان محرومیت اقتصادی به ویژه پس از برگزاری همه پرسی در اقلیم کُردستان عراق، مذاکره بر سرتقسیم فرصت ها در کرکوک را به منازعه بدل کرده است. در این پژوهش که با استفاده از روش سناریو نویسی و توصیفی- تحلیلی به رشته تحریر درآمده و روش گردآوری داده ها ی آن به شیوه کتابخانه ای است؛ از منظر «حکمرانی خوب» به دنبال پاسخ به این پرسش میباشد که با توجه به نتیجه نرسیدن موضوع ماده140 قانون اساسی عراق، به وجود آمدن چالش ها میان اقلیم کُردستان و دولت مرکزی، دخالت قدرت های منطقه ای و بین المللی در راستای منافع خویش و وجود بافت و ساختاربندی هویتی و نژادی در کرکوک، آیا تشکیل اقلیم مستقل کرکوک برای طرفین اختلاف، قابل قبول است؟ با توجه به وجود عوامل و موانع طرح شده در سؤال برای شکل گیری عراقی یکپارچه و متمرکز و پرهیز از زیادتر شدن اختلافات داخلی و جنگ های مذهبی و قومی این نوع خودگردانی در چارچوب اقلیمی مستقل می تواند مفید و قابل قبول باشد.
گروه بندی روستاهای استان های کشور بر اساس شاخص های زیرساخت اقتصادی و توسعه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
29 - 46
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی توسعه زیرساخت اقتصادی و توسعه انسانی، در صورتی بر توسعه ملی اثر خواهد گذاشت که شکاف منطقه ای تعیین و برطرف شود. نیروی انسانی عامل پیشبرد اهداف و سیاست های کلان اقتصادی و اجتماعی در سطح ملی و منطقه ای است که با شناسایی شکاف منطقه ای شاخص توسعه انسانی، چالش ها در فرآیند توسعه کاهش می یابد. در تحقیق حاضر، با استفاده از نمودار Pheatmaps روستاهای استان های کشور در سری زمانی 1392-1379 گروه بندی شدند. نتایج گروه بندی نشان داد که روستاهای استان های کشور از لحاظ شاخص زیرساخت اقتصادی به سه گروه و از لحاظ شاخص توسعه انسانی به دو گروه تقسیم می شوند؛ همچنین، شاخص توسعه انسانی روستاهای سیستان و بلوچستان نسبت به سایر استان ها شرایط متفاوت دارند.
نقش تجربه گردشگر در بهبود تصویر ذهنی مقصد گردشگری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
97 - 112
حوزههای تخصصی:
تجربه گردشگر از مقصد گردشگری می تواند بسیاری از جوانب نگرشی و رفتاری وی را در قبال مقصد گردشگری تحت تأثیر قرار دهد که تصویر ذهنی برند مقصد گردشگری از آن جمله است. لذا پژوهش حاضر در صدد مطالعه تأثیر تجربه گردشگر بر تصویر ذهنی برند مقصد گردشگری است. به این منظور مقصد گردشگری اصفهان به عنوان مورد مطالعه انتخاب شد. جامعه آماری پژوهش شامل آن دسته از گردشگران خارجی است که در آبان ماه 1396 به شهر اصفهان سفر کرده اند. از این جامعه نمونه ای به حجم 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش، پرسشنامه ای حاوی 22 سوال با مرور ادبیات پژوهش در زمینه متغیرهای پژوهش طراحی شد. برای بررسی و تأیید روایی پرسشنامه حاضر، روایی محتوایی آن مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. این ضریب برای پرسشنامه مذکور 841/0 بود که پایایی آن را تأیید می کند. به منظور بررسی داده های پژوهش و آزمون فرضیه ها از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزارهای آماری SPSS و Amos استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد کلیه ابعاد تجربه گردشگر (تجربه حسی، عاطفی، ذهنی و رفتاری) تأثیر مثبت و معنی داری بر ابعاد تصویر ذهنی (عاطفی، شناختی و رفتاری) برند مقصد گردشگری دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد تصویر ذهنی عاطفی و شناختی از برند مقصد گردشگری تأثیر معنی داری بر تصویر ذهنی رفتاری از برند مقصد دارد. در نهایت نیز برخی پیشنهادهای کاربردی و محدودیت های پژوهش ارائه شده است.
بررسی رابطه فضا و عدالت جنسیتی؛ مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به مثابه یک اکوسیستم جغرافیایی از عناصر و اجزای مختلفِ مصنوعی(کالبد) و طبیعی(انسان) تشکیل شده است. پویایی و حیاط چنین اکوسیستمی نتیجه روابط نظام مند میان عناصر واجزای هم پیوند خود است. از دیگر سو، فضای شهری میزبان انسان هایی است که در گستره نیازها و نقش آفرینی های آنها، پیوسته عرصه تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته و در چنین چرخه فعالی، دائما تولید و بازتولید می گردد. شایان توجه فراوان است که سهم جنسیتی انسان های شهری در اثرگذاری و اثرپذیری این اکوسیستم جغرافیایی، متفاوت است. این تفاوت و نابرابر بودنِ نقش آفرینی جنسیتی به عنوان مسأله این پژوهش با مطالعه موردی یکی از مناطق شهر تهران قرار گرفته است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای و مشاهده و پرسشنامه، به ارائه تحلیلی از جایگاه جنسیت در ساخت فضای شهری و عوامل موثر بر شکل گیری آن پرداخته است. یافته های تحقق نشان می دهد که در منطقه 6 شهر تهران، میزان (احساس) امنیت، کاربری ها و دسترسی به امکانات شهری برای زنان به طور معناداری نسبت به مردان کمتر است. این عوامل میزان مشارکت شهروندی، میزان رضایت شهروندی و ارتباطات انسانی را برای شهروندان منطقه 6 شهر تهران به ویژه زنان را کاهش داده است. در منطقه مورد مطالعه دیوارنگاری ها، تبلیغات، مجسمه ها، تابلوها و علائم به عنوان شاخص هایی برای سنجش چشم انداز، جلوه هایی از جنسیتی بودن فضا و در واقع عدم عدالت جنسیتی را در خود دارند. میزان اثرگذاری همه عوامل بالا در چشم انداز شهر به ویژه فضاهای عمومی شهری قابل مشاهده است. با توجه به یافته های تحقق، ایدئولوژی و فرهنگ دو عامل مهم در جنسیتی شدن فضا هستند. محدودیت هایی که از سوی نهادهای تاثیر گذار بر مدیریت شهری بر فضای شهری منطقه تحمیل شده اند شامل تفکیک های اجتماعی بر اساس جنسیت و تفکیک های فضایی می شوند. در نتیجه شهر در ارتباط اجتماعی زنان که لازمه تعریف هویت اجتماعی آنان است تهی مانده و این مساله بر کنش اجتماعی آنان تأثیر منفی دارند.
کاربست نظریه فالکر ریتبرگر در فرایند شکل گیری سازمان های بین المللی مورد پژوهی؛ سازمان همکاری شانگهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریتبرگر در نظریه خود، شکل گیری سازمان های بین المللی را مرهون سه موقعیت «مسئله محور»، «شناختی» و «هژمونیک» می داند.در رویکرد مسئله محور دغدغه ها و مسائل مشترک اعضای تشکیل دهنده، در رویکرد شناختی در کنار عوامل مادی نقش انگاره های غیر مادی و ذهنی ودر رویکرد هژمونیک نقش مسلط یک یا چند قدرت بزرگ در تشکیل یک سازمان مد نظر قرار می گیرد. نظریه ریتبرگر نظریه ای عام درباب همه سازمانها، بدون درنظرداشت مولفه های نوع عضویت،حیطه جغرافیایی،دولتی/غیردولتی بودن،کارکرد سازمانی و... می باشد و مدعی تبیین تکوین انواع سازمان است؛ اما با مطالعه انواع سازمانهای بین المللی دیگر می توان به این نکته پی برد که میزان متفاوت تاثیرگذاری هریک از سه موقعیت ریتبرگر نقش عمده ای در ماهیت،تداوم و دموکراتیک بودن سازمان بین المللی مربوطه دارد.پرسش این نوشتار این است که باتخصیص این نظریه در فرایند شکل گیری سازمان همکاری شانگهای، این سازمان از چه ویژگی های ماهوی،مانایی و دموکراتیکی برخوردار است؟در پاسخ فرضیه نویسنده این است که هر سه موقعیت ریتبرگر در شکل گیری سازمان همکاری شانگهای تاثیر گذار هستند اما بواسطه برتری نقش «موقعیت هژمون» و در مرتبه بعد«موقعیت مسئله آفرین»نسبت به «موقعیت شناختی» از ماهیتی دولتی،گذرا و غیردموکراتیکی نسبت به سایر سازمانهای عمدتا مبتنی بر موقعیت شناختی برخوردار است. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی است.