فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
139 - 152
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از ارکان اساسی توسعه اقتصادی محسوب می شود. در راستای توسعه این صنعت رو به رشد، ایجاد زیرساختهای لازم برای توسعه آن از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی زیرساختهای مورد نیاز توسعه گردشگری در شهر تبریز می باشد. برای انجام این تحقیق از داده های متعدد شامل داده های جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی، زیرساختهای شهری و .. استفاده شده است. متدلوژی اصلی تحقیق بر مبنای استفاده از تحلیل های مکانی GIS و سیستم های تصمیم گیری آن است. در این راستا از تحلیل های سلسله مراتبی برای تعیین وزنهای معیار استفاده شده و برای سنجش عدم قطعیت از روشهای مونتکارلو و تحلیل عمومی حساسیت استفاده شد. پس از بررسی هدم قطعیت نسبت به تهیه نقشه پهنه بندی و سنجش آمادگی شهری برای توسعه گردشگری در بخشهای مختلف شهر تبریز اقدام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که مناطق مرکزی شهر به دلیل تمرکز بافت قدیمی و تسهیلات خدماتی و تجاری از ظرفیت بالایی جهت پذیرایی از گردشگران برخوردار هستند و در این زمینه لزوم توجه بیشتر به مناطق حاشیه ای ضروری به نظر می رسد. نتایج تحقیق حاضر برای بررسی سطح آمادگی شهر تبریز برای توسعه گردشگری، شناسایی کمبودها، چالشها و همچنین ارائه چارچوبی مبتنی بر اصول تصمیم گیری GIS برای تحقیقات مرتبط با حوزه گردشگری از اهمیت بالایی برخوردار بوده و می تواند راهگشای تحقیقات آتی در این زمینه باشد.
دسته بندی مدل های کسب وکار پلتفرم های تور و فعالیت با استفاده از تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
47 - 65
حوزههای تخصصی:
پلتفرم های تور و فعالیت، کسب وکارهای نوینی در صنعت گردشگری هستند که در چند سال اخیر بیشترین اثر را در دیجیتالی شدن بخش تور و فعالیت داشته اند. هدف این مطالعه دسته بندی مدل های کسب وکار این پلتفرم ها است. در واقع، با توجه به شناخت ناکافی از مدل های متفاوت کسب وکار پلتفرم های تور و فعالیت، تحقیق حاضر به دنبال آن است تا اشکال گوناگون بکارگیری و ترکیب عناصر مختلف مدل کسب وکار این پلتفرم ها را شناسایی کند. این پلتفرم ها در عین شباهت از لحاظ چگونگی خلق، ارایه و کسب ارزش از هم متمایز هستند. برای انجام این مطالعه از روش های کیفی و کمی استفاده شده است. ابتدا با اتکا به رهنمودهای تحلیل ریخت شناسی چارچوبی برای شناسایی عناصر اصلی مدل کسب وکار پلتفرم های تور و فعالیت طراحی شد. سپس، مدل کسب وکار 41 پلتفرم تور و فعالیت براساس چارچوب استخراجی تحلیل محتوا شد. در مرحله بعد، داده های حاصل با استفاده از تحلیل خوشه ای بررسی شد تا مدل های کسب وکار این پلتفرم ها شناسایی شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که 5 مدل کسب وکار متفاوت را می توان برای پلتفرم های تور و فعالیت تعریف کرد: پلتفر م های جامع، پلتفرم های استاندارد کارا، پلتفرم های سفارشی راهنمایان، پلتفرم های حرفه ای تور و پلتفرم های نظیربه نظیر تجربه محور
تأثیر شخصیت مقصد بر بازدید مجدد و ترویج با تاکید بر شناسایی و رضایت (مورد مطالعه: مقصدهای گردشگری استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
33 - 50
حوزههای تخصصی:
بازاریابان نوآور گردشگری در یک بازار به طور فزاینده رقابتی، به منظور تأکید بر منحصر بفرد بودن مقاصد گردشگری، به سرعت در حال اتخاذ استراتژی های برندینگ مشابه آنچه که بازاریابان محصول به کار می برند، هستند. شخصیت برند، رضایت مشتری و شناسایی مشتری با برند، در چندین زمینه محرک های مهم رفتار مصرف کننده هستند؛ با این حال مطالعاتی در مورد نقش سازنده ی آنها در رفتار گردشگر وجود ندارد. هدف از این پژوهش مشخص نمودن تأثیر شخصیت مقصد بر بازدید مجدد و ترویج مقاصد گردشگری استان کردستان است بنابراین، پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی از نظر ماهیت توصیفی و از نظر روش انجام پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل گردشگران داخلی بازدید کننده از استان کردستان به ویژه سه شهر پر بازدید سنندج، مریوان و بانه است؛ با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری، تعداد اعضای نمونه مطابق فرمول کوکران، 384 نفر تعیین گردید. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد و داده ها از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که پنج ویژگی شخصیتی استان کردستان به ترتیب، عبارتند از: اصیل، صمیمی و مهربان، گرم و صمیمی، خوش رو، متواضع. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که شخصیت مقصد بر رضایت از مقصد، تعیین هویت گردشگر با مقصد، ترویج مقصد و قصد بازدید مجدد، تأثیر مثبت دارد؛ رضایت گردشگر بر شناسایی گردشگر با مقصد، ترویج مقصد و قصد بازدید مجدد تأثیر مثبت دارد و شناسایی بر ترویج مقصد و قصد بازدید مجدد تأثیر مثبت دارد.
ارزیابی خصوصیات آماری خشکسالی بر مبنای مدل زنجیره مارکف و ماتریس احتمال انتقال در مناطق مختلف آب و هوایی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
110 - 117
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از پدیده های جدایی ناپذیر نوسانات اقلیمی است که سالانه خسارات زیادی را به بخش های مختلف وارد می کند. یکی از روش های مفید در رابطه با پیش بینی خشکسالی، استفاده از زنجیره مارکف است. ازاین رو، هدف اصلی این پژوهش بررسی خصوصیات خشکسالی بر مبنای مدل زنجیره مارکف و ماتریس احتمال انتقال شامل آسیب پذیری، اطمینان پذیری، برگشت پذیری و ماندگاری سه وضعیت ترسالی، نرمال و خشکسالی در مناطق مختلف جغرافیایی کشور است. بدین منظور با انتخاب 18 ایستگاه سینوپتیک در گستره شش ناحیه اقلیمی کشور، وضعیت خشکسالی و خصوصیات آماری آن در دو مقیاس زمانی سال آبی و دوره رشد بر مبنای 4 شاخص بارش استاندارد شده (SPI)، شاخص بارش- تبخیر و تعرق استاندارد شده (SPEI)، شاخص شناسایی خشکسالی (RDI) و شاخص شناسایی خشکسالی مؤثر (eRDI) مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده، میانگین مقادیر آسیب پذیری نواحی آب و هوایی مختلف در شاخص های مورد بررسی در دامنه 12 تا 22 درصد تغییر می کند و بالاترین مقادیر آسیب پذیری به شاخص SPEI تعلق دارند. علاوه بر این دامنه تغییرات میانگین مشخصه برگشت پذیری نیز بین 51 تا 100 درصد نوسان دارد که کمترین مقادیر آن در دوره سالانه به شاخص SPEI در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی مربوط است. حساسیت بیشتر شاخص SPEI به تغییرات تبخیر و تعرق می تواند سبب این موضوع باشد. نتایج حاصل از ماتریس احتمال انتقال نیز نشان می دهد که در اکثر موارد احتمال ماندگاری وضعیت مورد نظر بیشتر از حالت های دیگر می باشد و احتمال ماندگاری وضعیت نرمال نیز نسبت به دو وضعیت ترسالی و خشکسالی بیشتر می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که در تحلیل خصوصیات خشکسالی حتماً ویژگی های آن ها از قبیل، آسیب پذیری، برگشت پذیری و اطمینان پذیری با توجه به نوع اقلیم منطقه مورد بررسی قرار گیرد.
عوامل موثر بر راه اندازی کسب و کارهای مستقل در نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
113 - 134
حوزههای تخصصی:
تشویق و توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی و راه اندازی کسب وکارهای مستقل در گرو بسیاری از عوامل و نهاده هاست که یکی از مهم ترین آنها دسترسی به اعتبارات و سرمایه به شمار می رود. در این راستا، تحقیق پیمایشی حاضر با هدف شناخت عوامل مؤثر بر راه اندازی کسب وکارهای مستقل در بین دریافت کنندگان اعتبارات خرد بانکی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 24980 نفر از دریافت کنندگان اعتبارات خرد (وام زیر پانصد میلیون ریال) از شعبه های روستایی بانک های کشاورزی استان قم بود. با استفاده از رابطه کوکران ،تعداد نمونه ها 255 نفر تعیین شد. همچنین، انتخاب نمونه ها با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در سطح چهار بخش و هشت روستا صورت گرفت. ﻧﺘﺎیﺞ ﺑﺮآورد ﻣﺪل لوجیت «احتمال راه اندازی کسب وکار مستقل» نشان داد که تأثیر متغیرهای وضعیت تأهل، خوداشتغالی اعضای خانوار، آورده شخصی زمین، آورده شخصی آب، شاخص منزلت اجتماعی، شاخص تعهد به بانک کشاورزی، روحیه و نگرش کارآفرینانه و شاخص مخاطره پذیری با اطمینان 99 درصد و متغیرهای سابقه شغل قبلی، نوع وام دریافتی، میزان نظارت بر استفاده از وام و آورده شخصی سرمایه با اطمینان 95 درصد مثبت و معنی دار بوده، در حالی که متغیر مدت زمان انتظار برای دریافت وام دارای تأثیر منفی و معنی دار با اطمینان 99 درصد است. بنابراین، توصیه می شود که قبل از پرداخت اعتبارات، از طریق مقیاس های استاندارد، روحیه و نگرش کارآفرینانه، مخاطره پذیری، منزلت اجتماعی و تعهد به بانک متقاضیان این گونه اعتبارات ارزیابی و سپس، نسبت به تخصیص اعتبار اقدام شود.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر در ارتقاء تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات محیطی (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان فریمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
85-115
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی به دلیل نارسایی زیرساخت های ضروری، آسیب پذیری بالایی در برابر مخاطرات محیطی دارند. براین اساس با وقوع مخاطرات محیطی خسارت های جبران ناپذیری بر این سکونتگاه ها وارد می شود؛ لذا جهت کاهش خسارت های ناشی از مخاطرات، افزایش سطح تاب آوری در برابر مخاطرات بسیار ضروری است. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی پیشران های کلیدی جهت افزایش تاب آوری سکونتگاه های روستایی شهرستان فریمان در برابر مخاطرات است. روش پژوهش براساس روش جدید علم آینده پژوهی تحلیلی- ساختاری با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی است. با استفاده از روش های دلفی و تحلیل اثرات متقابل به وسیله نرم افزار MICMAC عوامل کلیدی مؤثر در افزایش تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات شناسایی و تحلیل شده اند. جامعه آماری پژوهش 50 نفر که شامل 29 نفر از دهیاران و اعضای شوراهای اسلامی روستاهای مورد مطالعه و 21 نفر دیگر نیز شامل افراد متخصص در حوزه مورد بررسی می باشند. براساس نتایج به دست آمده 16 عامل بالا بردن همکاری و همگرایی مردم در زمان مخاطره، مسئولیت پذیری سازمان های دولتی و نهادهای محلی، مشارکت میان جوامع، بخش خصوصی و مقام های محلی، اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ روستا از خطر مخاطرات توسط مدیریت محلی، بناهای مستحکم جهت استفاده در زمان خطر، اعطای اعتبارات و وام به آسیب دیدگان، هماهنگی میان نهادهای مختلف و رسیدگی به موقع جهت کمک رسانی، افزایش درآمدهای غیرکشاورزی روستاییان، استفاده از GIS در مدیریت مخاطرات طبیعی توسط سازمان های ذی ربط، آگاه سازی مردم از راه های مقابله با وقوع حوادث، مقاوم سازی واحدهای مسکونی با مشاوره معماران محلی و مهندسین، استفاده از ابزارهای اطلاعاتی از سوی نهادهای ذی ربط، دسترسی به سازمان ها برای مدیریت بعد از وقوع حوادث، آموزش مردم جهت ساخت وسازهای مقاوم، ایجاد پوشش بیمه ای در جنبه های مختلف، آموزش و اجرای مانور توسط دستگاه های دولتی مهم ترین عوامل کلیدی مؤثر در افزایش تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات محیطی شهرستان فریمان محسوب می شوند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر موفقیت برندسازی گردشگری کویری (موردمطالعه: دریاچه نمک قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
173 - 190
حوزههای تخصصی:
دریاچه نمک قم با داشتن جاذبه های خاص و منحصربه فردی چون بلورهای نمکی، هشت ضلعی های منظم، کانی ها، گونه های جانوری بیابانی و انواع گیاهان شورپسند تاکنون نتوانسته جایگاه خود را در بین مقاصد گردشگری بهبود ببخشد. برندسازی می تواند تصویر جالبی را متناسب با جاذبه های گردشگری کویر نمکی در ذهن گردشگران ایجاد نماید. لذا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر موفقیت برندسازی گردشگری کویری در دریاچه نمک قم است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها آمیخته است. جامعه آماری در هر دو بخش کیفی و کمی، یکسان و همان خبرگان حوزه گردشگری و آشنا با گردشگری کویری و دریاچه نمک قم است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 15 نفر از خبرگان آگاه به موضوع، و همین خبرگان، نمونه آماری بخش کمی را شکل داده اند. روش نمونه گیری در هر دو بخش از نوع غیر احتمالی و گلوله برفی است و حد کفایت نمونه گیری از قاعده اشباع نظری پیروی می کند. جمع آوری داده ها به شیوه میدانی در روش کیفی از طریق مصاحبه و در روش کمی، از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. در بخش کیفی جهت تجزیه وتحلیل از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تکنیک AHP استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل مؤثر بر موفقیت برندسازی گردشگری کویر در دریاچه نمک شامل جاذبه های گردشگری، عوامل فرهنگی، زیرساختی، مدیریتی، حمایت های دولتی و جذب مشتری است که مهم ترین آن ها از طریق تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، جاذبه های گردشگری با وزن 404/0 و کم اهمیت ترین آن ها جذب مشتری با وزن 056/0 شناسایی شد.
تحلیل فضایی ظرفیت توریسم نواحی کویر و بیابان و نقش آن در پایداری اجتماعی مورد: استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107-120
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی استان یزد در ایجاد تنوع فضایی و اقلیمی و فراهم نمودن بستری مناسب برای شکل گیری انواع جاذبه های طبیعی و فرهنگی تأثیر زیادی داشته است. با این وجود این مناطق نیازمند توجه بیشتری در زمینه توانسنجی توسعه توریسم در راستای پایداری اجتماعی می باشد. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی ظرفیت توریسم مناطق کویری ونقش آن در پایداری اجتماعی، صورت پذیرفته و با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. روش تحلیل داده ها به صورت کمی (آزمون آماری T تک نمونه ای، پیرسون و روش های AHP و بردا) بوده است. یافته ها نشان می دهند که، براساس نظرات متخصصان، شاخص های مؤثر در شناسایی ظرفیت های توریسم به ترتیب فاصله از راهها، فاصله از جاذبه های تاریخی، فاصله از مراکز سکونتگاهی، فاصله از جاذبه های طبیعی، نوع و قابلیت خاک، فاصله از منابع آب، ارتفاع، جهت شیب، شیب، کاربری اراضی و میزان بارش می باشند. نتایج نشان می دهد که 24 درصد از مساحت کل منطقه، دارای ظرفیت نسبتاٌ مناسب و مناسب هستند و بیشتر در قسمت های مرکزی، شرق و شمال شرقی استان قرار دارند. مهمترین معیارهایی که باعث شده اند این نواحی به عنوان نواحی بهینه انتخاب شوند تراکم المان های طبیعی- اکولوژیکی همچون وجود بیابان ها و کویرهای متنوع، ژئوتوپ ها، سیرک های یخچالی، و المان های تاریخی- فرهنگی همچون آب انبارهای سنتی، بازارها، زیارتگاه وآتشکده ها و ... می باشد. همچنین29 درصد از مساحت ، دارای توان متوسط بوده که بیشتر در شرق و شمال شرقی استان واقع شده است. و در نهایت پهنه هایی که دارای توان نامناسب و نسبتاٌ نامناسب هستند در قسمت های شرق استان کسترش یافته که 47 درصد از کل مساحت پهنه را در برگرفته اند. نتایج حاصل از سنجش وضعیت پایداری اجتماعی نواحی کویر و بیابان بر اساس شاخص های (پراکنش جمعیت، زیرساخت های حمل و نقل، وضعیت مهاجرت و میزان محرومیت نشان می دهد که شهرستان یزد بالاترین رتبه را دارا بوده و شهرستانهای اردکان، بافق، مهریز، تفت میبد و ابرکوه پایداری متوسط و در نهایت به ترتیب شهرستانهای خاتم، صدوق و بهاباد جزء شهرستانهای ناپایدار و کمتر توسعه یافته استان یزد می باشند. نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین توسعه توریسم و پایداری اجتماعی در نواحی مختلف استان یزد، رابطه معناداری در سطح 99 درصد وجود دارد. این بدان معنی است که مناطقی که با روند کاهش جمعیتی، مهاجرفرستی و سطح پایین پایداری اجتماعی مواجه بوده اند دارای قابلیت های گردشگری پایین تری نسبت به سایر شهرستان های استان یزد هستند.
نظریه چرخه قدرت و تحولات قدرت ایالات متحده؛ بستری برای تحلیل رفتار سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
52 - 82
حوزههای تخصصی:
تحول سیستم بین الملل پس از پایان جنگ سرد و سیاست خارجی ایالات متحده به عنوان ابرقدرت باقی مانده در سیستم، از مهم ترین عواملی هستند که سیاست بین الملل و سیاست خارجی تمامی بازیگران سیستم بین الملل اعم از دولتی و غیردولتی را شکل می دهند. به همین منظور، این نوشتار بر آن است تا با پاسخگویی به این سوال که قدرت آمریکا در سال های بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری سابق چه تحولاتی را از سر گذرانده است، بستر لازم را برای درک روند تحولات نظام بین الملل و فهم سیاست خارجی آمریکا و به تبع آن سایر بازیگران سیستم فراهم آورد.نظریه چرخه قدرت به سبب نقاط قوت خود در بررسی روند تحولات و تحلیل آن، به عنوان چارچوب نظری انتخاب شده است. در ابتدا داده های مربوط به هشت شاخص قدرت ملی برای هشت قدرت برتر نظام بین الملل در بازه ۱۹۸۹-۲۰۱۷ گردآوری شده و سپس با محاسبه قدرت نسبی برای هر یک از هشت بازیگر مورد نظر، چرخه قدرت آمریکا ترسیم شده است. داده ها با استفاده از پایگاه های اینترنتی جمع آوری شده و تجزیه و تحلیل آن به صورت کمی صورت گرفته است. چرخه ترسیم شده نشان می دهد که آمریکا در ۱۹۹۸ در نقطه بیشینه قدرت نسبی خود در نظام بین الملل قرار داشته و پس از آن وارد فاز افول قدرت نسبی شده است و در سال ۲۰۱۲ سرعت کاهش قدرت نسبی آن از افول فزاینده به افول کاهنده بدل شده است.
تخمین خسارت ناشی از زلزله با استفاده از مدل RADIUS در محیط GIS (مطالعه موردی: استان مازندران، شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
39 - 56
حوزههای تخصصی:
توزیع جغرافیایی زمین لرزه ها نشان می دهد تقریباً تمام سرزمین ایران در معرض خطر زلزله قرار داشته و پتانسیل ناامنی دارد و بیشترین فراوانی آن متعلق به پیرامون کشور ایران، یعنی محور شرق، شمال، غرب و جنوب است به طوری که در 40 سال گذشته تعدادی از زلزله های ویرانگر که به وقوع پیوسته و از اهمیت زیادی برخوردار بوده است، در این محور رخ داده اند. با توجه به وجود گسل های زلزله زا در استان مازندران که می تواند شهر ساری را تحت تأثیر قرار دهد بررسی میزان آسیب پذیری لرزه ای آن با استفاده از مدل مناسب امری ضروری و غیرقابل اجتناب است؛ ازاین رو هدف از این پژوهش تخمین خسارت ناشی از زلزله با استفاده از مدل رادیوس در محیط GIS است. شهر ساری 3.5 کیلومتر با گسل خزر و 37.5 کیلومتر با گسل البرز فاصله دارد؛ بنابراین با توجه به اهمیت این موضوع، شهر ساری به عنوان منطقه موردمطالعه انتخاب شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و ازلحاظ ماهیت، کاربردی است. برای جمع آوری داده ها، مطابق استانداردهای مدل رادیوس، از سازمان های مربوطه استفاده شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده با توجه به روش های مبتنی بر پایگاه اطلاعاتی و با بهره گیری از مدل رادیوس و نرم افزارهای مبتنی بر رویکرد سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت پذیرفت و دو سناریو با توجه به دو گسل خزر و شمال البرز برای تخمین خسارت های ناشی از زلزله احتمالی در منطقه موردمطالعه در نظر گرفته شد. نتایج حاصل بیان گر آن است بر اساس سناریوی گسل خزر 18910 ساختمان تخریب،2382 نفر کشته و 22897 نفر مصدوم خواهند شد. مطابق سناریوی گسل البرز نیز 3086 ساختمان تخریب،15 نفر کشته و 2102 نفر مصدوم خواهند شد. بر اساس سناریوهای درنظرگرفته شده در منطقه موردمطالعه نتایج خسارات و تلفات ناشی از وقوع زلزله حاکی از آن است که گسل خزر به دلیل فاصله اندک با منطقه موردمطالعه بیشترین آسیب را به همراه دارد. کمترین میزان آسیب پذیری برای منطقه ناشی از گسل شمال البرز است. نتایج به دست آمده از این مطالعه موردی می تواند به تصمیم گیران در اولویت بندی مناطق آسیب پذیر برای کاهش خطر زمین لرزه و برنامه ریزی مؤثر جهت خدمات اضطراری پس از وقوع زلزله کمک کند.
پهنه بندی آسیب پذیری لرزه ای با استفاده از مدل WASPAS و سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
79 - 97
حوزههای تخصصی:
زلزله از جمله مخاطراتی است که به دلیل ماهیت غیرمنتظره اش، خسارت های جانی و مالی فراوانی بر جای می گذارد. هر چند برای پیشگیری از وقوع زلزله راهی وجود ندارد ولی می توان با راهکارهایی همچون پهنه بندی و شناسایی مناطق آسیب پذیر، خسارت های ناشی از آن را تا حدّی کاهش داد. هدف این پژوهش تهیه نقشه پهنه بندی آسیب پذیری شهر ارومیه در برابر زلزله می باشد. برای این منظور، معیارهای مؤثر شناسایی و اهمیت نسبی آنها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، مشخص شدند. پهنه بندی با استفاده از روش تلفیقی جمع و ضرب وزنی (WASPAS)، به عنوان یکی از روش های جدید تصمیم گیری چند معیاره، در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام گردید. کل شهر ارومیه از نظر آسیب پذیری در برابر زلزله به پنج کلاس کلی آسیب پذیری بسیار بالا، آسیب پذیری بالا، آسیب پذیری متوسط، آسیب پذیری پایین و آسیب پذیری بسیار پایین تقسیم گردید. مناطق با آسیب پذیری بسیار بالا، حدود 21 درصد از کل منطقه را پوشش می دهند. مقایسه نتایج به دست آمده از روش WASPAS با روش متداول جمع وزنی(WS) نشان می دهد که در روشWASPAS، مناطق بیشتری به عنوان مناطق با آسیب پذیری بسیار بالا شناسایی شده اند.
پارامترهای مؤثر بر مسائل زیست محیطی در شمال غرب ایران (مطالعه موردی: خشک شدن دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
143 - 157
حوزههای تخصصی:
مسائل زیست محیطی در جغرافیا و میان جغرافیدانان از اهمیت و جایگاه برجسته ای برخوردار است چراکه پایه های این حوزه علمی بر محیط زیست قرار دارد. مسائل زیست محیطی در کشور ایران در طی دهه های اخیر رشد قابل ملاحظه ای کرده اند و فضاهای جغرافیایی را تحت شعاع خود قرار داده اند. در این میان شمال غرب کشور وضعیت ویژه ای دارد؛ چراکه کم آبی دریاچه ارومیه توانایی از بین بردن اکوسیستم موجود در آنجا را به صورت بالقوه داراست. بر این مبنا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی پارامترهای مؤثر بر خشک شدن دریاچه ارومیه و رتبه بندی آن ها تلاش دارد گام مثبتی جهت ایجاد شناخت و تلاش جهت کاهش مسائل ناشی از این مشکل زیست محیطی بردارد. روش به کار رفته در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای و نیز میدانی (پرسشنامه ای) بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون T-test انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد 44 پارامتر در بعد انسانی، طبیعی و ترکیبی در خشک شدن دریاچه ارومیه نقش دارند. در بین پارامترهای انسانی مؤثر بر خشک شدن دریاچه ارومیه پارامترهای برهم زدن شرایط اکولوژیکی منطقه و کم توجهی به مدیریت منابع آبی، در پارامترهای طبیعی، تغییر بارش و کم شدن بارش و کم آبی و خشکسالی های پی در پی، و در پارامترهای ترکیبی، تغییر الگوی کشت و تولید محصولات پر آب و استفاده از تالاب ها بدون توجه به توان تالاب ها، اهمیت بیشتری در خشک شدن دریاچه ارومیه دارند.
ارزیابی و پیش بینی تغییرات پوشش گیاهی در ارتباط با تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل LCM و زنجیره CA مارکوف (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
183 - 204
حوزههای تخصصی:
پایش تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی، نقش مهمی در مدیریت شهری دارد. هدف این مطالعه، بررسی تغییرات پوشش گیاهی کلان شهر اهواز در ارتباط با تغییرات کاربری اراضی است. ابتدا تصاویر ماهواره ای با الگوریتم ماشین بردار پشتیبان روش شیءگرا، طبقه بندی شده و نقشه های کاربری اراضی تهیه گردید. برای افزایش دقت نقشه ها، از سه شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی، تعدیل کننده اثر خاک و پوشش گیاهی نسبی به طور جداگانه در طبقه بندی استفاده شد. نتایج نشان داد شاخص تعدیل کننده اثر خاک، قابلیت بالاتری داشته و نقشه های آن با بالاترین ضرایب کاپا و صحت کلی، جهت آشکارسازی تغییرات وارد مدل ساز تغییر سرزمین شدند. پیش بینی تغییرات در 10 سال آینده نیز با مدل سلول های خودکار زنجیره مارکوف انجام شد. نتایج بررسی تغییرات نشان داد، پوشش گیاهی روند کاهشی داشته، به طوری که 65/1339 هکتار در بازه 2002-1989 و 50/1860 هکتار در بازه 2019-2002، از پوشش گیاهی کاسته شده است. بیش ترین تغییرات مربوط به تبدیل پوشش گیاهی به نواحی ساخته شده با 44/686 هکتار در بازه 2002-1989 و 51/1032 هکتار در بازه 2019-2002 است. کمترین تغییرات مربوط به تبدیل پوشش گیاهی به پهنه های آب با 18/7 هکتار در بازه 2002-1989 و 33/9 هکتار در بازه 2019-2002 است. نتایج پیش بینی تغییرات تا سال 2029 نیز مؤید کاهش پوشش گیاهی بوده و طی 10 سال 77/785 هکتار از پوشش گیاهی کاسته شده و مساحت آن به 24/2923 هکتار خواهد رسید.
تحلیل سیستمی توسعه گردشگری ایران مبتنی بر بازارهای همسایه و ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود ابعاد و اثرات گوناگون و ذینفعان مختلف دخیل در توسعه گردشگری موجب پیچیدگی و پویایی رفتارهای این حوزه شده است. امری که شناخت صحیح و دقیق صنعت گردشگری و ارزیابی و ارائه راهکارهایی برای بهبود و توسعه آن را ضروری می نماید. لذا، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد که با بهره مندی از مدلسازی دینامیکی در قالب روش تحلیل پویاییهای سیستمی، مدل توسعه گردشگری کشور را با تاکید بر بازارهای همسایه ارائه دهد. در این خصوص با شبیه سازی رفتاری عوامل مختلف مساله در محیط نرم افزار Vensim و تجزیه و تحلیل ابعاد گوناگون آن، ضمن توصیف وضعیت صنعت گردشگری کشور راهکارهایی برای دستیابی به وضعیت مطلوب بهره مندی از این بازارها ارائه شد. از جمله مهمترین سیاستهایی که جهت بهبود وضعیت گردشگری کشور با اولویت قراردادن بازارهای همسایه پیشنهاد می شود عبارتند از: بهبود روابط با همسایگان و اولویتبخشی به آنها در برنامه های بازاریابی، تقویت زیرساختها و سیاستگذاری جهت توسعه گردشگری داخلی برای همه اقشار درآمدی، فرهنگ سازی جهت تقویت نگاه عموم جامعه ایرانی به گردشگران همسایه، افزایش تسهیلات و امکانات برای سرمایهگذاری داخلی و خارجی، توجه به تمام پتانسیل های گردشگری در تمام نقاط کشور، تسهیل و حذف مقررات زائد برای ایجاد کسب و کارهای گردشگری و آسان سازی سفر و بستر سازی برای تبادلات مالی با بازارهای هدف. در نهایت، با توجه به شبیه سازی سناریو های پیشنهادی در مدل دینامیکی می توان اذعان نمود که اعمال این سیاست ها می تواند موجبات توسعه گردشگری کشور در سالیان آتی را فراهم نماید.
Continuity and Change in Iran’s Approach toward the Nagorno-Karabakh Crisis (1997-2018)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
165 - 189
حوزههای تخصصی:
The current article aims at studying the elements of continuity and change in Iran’s foreign policy toward the Nagorno-Karabakh crisis during Seyyed Mohammad Khatami, Mahmoud Ahmadinejad, and Hassan Rouhani’s administrations. It tries to answer the question as to which factors have contributed to continuity and change in Iran's foreign policy toward the Nagorno-Karabakh crisis between 1997 and 2018? The article shows that although the principles of Iran’s foreign policy toward the South Caucasus and the Nagorno-Karabakh crisis have not changed during this period, the changing role of the external powers – Russia and the West – as well as different foreign policy priorities defined by the three administrations, have caused changes in Iran's approach to this issue. An inductive approach and a qualitative research method has been used in this article. Official documents, news and research articles have been used as the main sources of data in this article.
دزدی دریایی در منطقه دریای جنوبی چین: تهدید امنیت بین الملل یا فرصت منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده دزدی دریایی و تروریسم در منطقه دریای جنوبی چین، باعث توجه و حضور بیش از پیش دولتهای ساحلی و قدرتهای منطقه ای در این مناطق شده است. هر چند این پدیده در گذشته به عنوان یک چالش برای دولت های ساحلی به حساب می آمد، اما امروزه با توسعه ابزارهای امنیتی، این فرصت به دولت های ساحلی و فرامنطقه ای داده شده تا به بهانه مبارزه با دزدی دریایی و تروریسم بین الملل، به دنبال اهداف غیرآشکار خود در این منطقه باشند. هدف این مقاله بررسی نگرش بین المللی در مواجهه با پدیده دزدی دریایی دریای جنوبی چین می باشد و در نهایت مشخص شده که هریک از دولت های منطقه و فرامنطقه رفتار متفاوتی نسبت به این دو پدیده از خود بروز می دهند. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است.
معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه پارلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخابات فراخوان ایجاد تغییر در ساخت دولت و تغییر نمایندگان است. از نظر فلسفی، چنانچه طول عمرحکومت کنندگان در ساختار سیاسی ماندگار باشد، ایجاد فساد می کند. انتخابات ساز وکار این تغییر و تحول است تا کرسی مدیریت عمومی شهروندان با اندیشه های جدید و مقبول آنان تغییرکند و مدیرانی جدید جایگزین مدیران کنونی گردند و از آنجا که در سرتاسر جهان، انتخابات در چارچوب حوزه های انتخابیه برگزارمی شود، ترسیم وتعیین محدوده حوزه های انتخابیه تاثیر مهمی بر ماهیت مجلس و نمایندگی خواهد داشت. لذا موضوع معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه در جغرافیای انتخابات یکی از مباحث مهم در رشته جغرافیای سیاسی می باشد.حوزه های انتخابیه تقسیمات اداری فضا می باشند که توسط نمایندگان مردمی که در قلمروهای محدوده های کشورهای دموکراتیک زندگی می کنند برای مقاصد انتخاباتی طراحی شده اند. طراحی حوزه های انتخابیه باید با توجه به معیارها، اصول و روش های علمی و منصفانه باشد و در راستای تکامل و بهکرد حکمرانی دموکراتیک انجام شود. درغیر این صورت، قصور در این امر می تواند به پیدایش وضعیت مرزبندی جانبدارانه و سهمیه بندی ناعادلانه بینجامد. این مقاله با رویکر توصیفی – تحلیلی معیارهایی را که کشورهای جهان در تعیین حوزه های انتخابیه خود به کار می برند بررسی نموده است. هدف اصلی این مقاله تبیین این مطلب می باشد که آیا کشورها معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه یکسانی دارند و بطور کلی در کشورها معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه چگونه می باشد. نتیجه مقاله حاکی از این است که کشورها براساس قانون اساسی و قوانین انتخاباتی خود اقدام به تعیین معیارهای حوزه های انتخابیه می نمایند که با یکدیگر تفاوت دارند و این تحقیق نشان می دهد که در موارد مورد مطالعه برخی معیارهای مشترک وجود دارد و کشورها به فراخور شرایط سیاسی، اجتماعی و طبیعی خود معیارهای خاص خود را در تعیین حوزه های انتخابیه دارند.
واکاوی همدیدی بارش سنگین مورخ 28 اسفند 1397 شهر مینو دشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
163 - 180
حوزههای تخصصی:
بارش های سنگین حاصل از الگو های جوی بسته به وسعت فعالیت و بازه ی زمانی رخداد آن می تواند حوادث و پیامد های ناگواری مانند وقوع سیل به همراه داشته باشند. پژوهش حاضر به منظور تحلیل همدید بارش سنگین 5/171 میلی متری منجر به سیل در شهر مینودشت روز 28 اسفند ماه سال 1397 نگارش یافته است. دیدگاه این تحقیق محیطی به گردشی بوده و نخست مقدار بارش ایستگاه زمینی مینودشت مشخص شد و با دریافت داده های سطوح فوقانی اتمسفر از وب سایت مرکز ملی پیش بینی محیطی (NCEP/NCAR) و تحلیل آن ها علت رخداد بارش سنگین آشکار شد. به منظور بررسی شرایط همدید، با استفاده از محیط نرم افزار گردس به ترسیم نقشه های فشار سطح تراز دریا، و در سطوح فوقانی جو، ارتفاع ژئوپتانسیل، بردار باد، تاوایی، امگا، ضخامت، پیچانه و وزش رطوبتی (تراز 500 هکتوپاسکال) پرداخته شد. نتایج حاصل از تحلیل نقشه ها نشان دادند در زمان وقوع بارش سنگین سامانه های پرفشار ی در مغولستان و جنوب چین تشکیل یافته و شیب گرادیان فشار و جبهه شدیدی با سیستم کم فشار حاکم بر روی مینودشت ایجاد کرده است. در سطوح فوقانی جو وجود بلوکینگ کم فشار بریده همچون مانعی بر سر راه باد های غربی قرارگرفته و باعث ریزش جریان باد های غربی به سمت منطقه موردمطالعه شده است. علاوه بر این ضخامت زیاد جو منطقه موردمطالعه و حاکمیت مقدار پیچانه منفی به ناپایداری هوا منجر شده و وجود هسته های مثبت تاوایی و امگای منفی نشان دهنده جوی ناپایدار در روز های مورد بررسی در منطقه موردمطالعه بوده است. هم چنین تغذیه رطوبتی از منابع رطوبتی مانند دریای خزر، آرال، دریای سیاه و مدیترانه شرایط ویژه ای را برای ریزش شدید بارش فراهم آورده است.
پیش بینی تغییرات اقلیمی در غرب ایران با استفاده از ریزمقیاس گردانی خروجی مدل HadCM3 تحت سناریوهای مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی مهم ترین معضل کره زمین در قرن حاضر است بنابراین ارزیابی و پیش بینی این تغییرات در آینده به دلیل اثرات سوء تغییرات اقلیمی بر منابع آبی و محیط طبیعی و همچنین اثرات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است . لذا در این پژوهش به پیش بینی پارامترهای دمای حداقل، دمای حداکثر، بارش و تابش به عنوان پارامترهای مهم اقلیمی به صورت روزانه تحت سناریوهای A1B ، A2 و B1 با کاربست مدل گردش عمومی جو HadCM3 در دو دوره زمانی مختلف (2065-2046 و 2099-2080) و مقایسه آن نسبت به دوره پایه (2005-1961) از طریق مدل ریزمقیاس گردانی آماری LARS-WG در 6 ایستگاه های سینوپتیک منتخب در غرب کشور در سطح سه استان کردستان، کرمانشاه و همدان پرداخته شد. در ارزیابی مدل LARS-WG به بررسی میزان خطای داده های مشاهداتی و شبیه سازی با استفاده از معیارهای MAE ، MSE ، RMSE و R 2 پرداخته شد و با توجه به نتایج حاصل، مدل برای منطقه مورد مطالعه مناسب ارزیابی گردید. نتایج کلی حاصل از بررسی برای دوره های آینده حاکی از کاهش 7/7 درصدی بارش، افزایش 4/3 درجه سلسیوس دمای حداقل و 3/3 درجه سلسیوس دمای حداکثر به طور متوسط بلندمدت در سطح منطقه مطالعاتی نسبت به دوره پایه می باشد. همچنین بر اساس نتایج حاصل میزان تابش نیز افزایش خواهد یافت که این افزایش به طور متوسط بلندمدت در سطح منطقه برابر 38/0 میلی ژول بر مترمربع در روز است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند کمک فراوانی به حل چالش های مدیران و برنامه ریزان منابع آب در دوره های آتی نماید.
ارزیابی مکان گزینی مسیرهای مترو کلان شهر تبریز نسبت به مخاطرات طبیعی با تاکید بر سیلاب و زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
91 - 110
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر به دلیل افزایش جمعیت شهرها سیستم های حمل و نقل عمومی نظیر مترو، برای جابه جایی سریع و آسان تر مسافران ایجاد گردیده است.کلان شهر تبریز نیز از جمله شهرهای دارنده ی سیستم مترو در کشور است. وجود گسل تبریز در شمال آن به عنوان بزرگترین گسل شمال غرب کشور، همواره تهدیدی بزرگ به شمار می رود، همچنین به دلیل سیلاب شدید و آبگرفتی معابر شهر تبریز سالهای اخیر، بررسی مخاطرات احتمالی در مسیرهای مترو و ایستگاه های آن در کلانشهر تبریز ضروری به نظر می رسد. به منظور داشتن دید کلی و جامع نسبت به وضعیت این مخاطرات (سیل و زلزله) نقشه تلفیقی هر دو مخاطره،که از هم پوشانی دو نقشه پهنه بندی سیل و زلزله با استفاده از مدل FUZZY-AHp تهیه شد. هدف تحقیق حاضر شناسایی خطر سیلاب و زلزله در خطوط مترو و ایستگاه های محدوده مورد مطالعه با استفاده از 10 معیار برای شناسایی خطر سیل و 14 معیار برای شناسایی خطر زلزله می باشد. طبق نتایج نهایی حاصل از پهنه بندی خطر سیل هیچ ایستگاهی در کلاس خطر خیلی کم قرار نگرفته، اما از نظر طولی و موقعیت 203.621 متر از خطوط مترو در کلاس خطر کم، 5 تا ایستگاه و 6013.768 متر از خطوط مترو در کلاس خطر خیلی زیاد قرار گرفته است. همچنین در پهنه بندی زلزله دو ایستگاه و 2454.91 متر از خطوط مترو در کلاس خطر خیلی کم، دو ایستگاه و 722.898 متر از خطوط مترو در خطر خیلی زیاد قرار گرفته است، که شناسایی و پهنه بندی ایستگاه ها و مسیرهای مترو دارای پتانسیل خطر وقوع این گونه مخاطرات از اهمیت بسیار بالایی برخودار است و در جانمایی درست و کم خطر مسیرها می تواند کمک شایانی در جلوگیری از خسارات احتمالی آتی نماید.