فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
175 - 204
حوزههای تخصصی:
سواحل به عنوان یکی از منابع غنی طبیعی، در سراسر دنیا از دیرباز، مورد توجه فعالان اقتصادی اعم از بخش گردشگری بوده است. در میان انواع بهره برداری ها از سواحل، گردشگری ساحلی، در ردیف قدیمی ترین شکل های گذران اوقات فراغت مردم محسوب و سالانه همراستا با توسعه امکانات و خدمات، به تعداد گردشگران ساحلی افزوده می شود. این رشد قابل توجه گردشگری ساحلی از یک سو و حضور و فعالیت دیگر فعالیت های اقتصادی منتفع از اراضی و منابع ساحلی از سوی دیگر، ضرورت به کارگیری رویکردی همه جانبه را در مدیریت گردشگری ساحلی می طلبد؛ رویکردی که بتواند با تفکر سیستمی، علاوه بر ایجاد هماهنگی میان اجزای تشکیل دهنده گردشگری، نسبت به محیط بیرون و سایر بخش ها نیز مسئول باشد. رویکرد یکپارچه به مدیریت، رویکردی است که با تأکید بر مشایفی، مباحث پیرامون مفهوم «مدیریت یکپارچه گردشگری ساحلی» بررسی و مورد تحلیل قرار گرفته است. مطابق بررسی ها و نتایج، اتخاذ این شیوه مدیریت در عین مطلوبیت و محبوبیت، نیازمند عملیاتی-کردن معیارهایی چون ایجاد بستر قانونی و صراحت و شفافیت مقررات، حمایت مالی، وضوح کافی تعیین مسئولیت ها، تمرکززدایی و توزیع قدرت منصفانه، فرهنگ سازی، تقویت احساس مسئولیت اجتماعی و نگرش و منطق پایداری در میان سازمان های درگیر و در ارتباط با گردشگری است که در برخی شرایط و کشورها، کار آسانی نخواهد بود.
پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد افقی و پراکنده رویی شهری پدیده ای است که در بیشتر شهرهای جهان رخ داده و به عنوان یکی از مهم ترین مسائل نیمه دوم قرن بیستم مطرح شده است. یکی از مهم ترین پدیده های ناپایدارکننده توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه نیز گونه ای از پراکنده رویی شهری با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیر رسمی است که به دلایل مختلفی به ویژه در حریم شهرهای بزرگ اتفاق می افتد. این سکونتگاه ها علاوه بر آن که جلوه ای از فقر هستند، از جمله چالش های توسعه فضایی نیز می باشند که به صورت گسترش پراکنده و کم تراکم، با فاصله زیاد از مراکز شهری و معمولاً با عدم اختلاط کاربری نمایان می شوند. توسعه فضایی سکونتگاه های غیر رسمی در حریم شهرها موجب اتلاف منابع، از بین رفتن اراضی کشاورزی و فضاهای باز و هم چنین آسیب به محیط زیست می شود. در کلانشهر مشهد نیز نبود کنترل لازم برای رشد بی رویه و نامتعادل، تخریب منابع تولیدی پیرامون، تغییر در ساختار فعالیت ها، افزایش جمعیت در سکونتگاه های پیرامونی و غیره به گسترش افقی آن تداوم بخشیده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربری می باشد و به روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سکونتگاه های غیر رسمی به صورت شتابان و بدون برنامه در محدوده حریم کلانشهر مشهد در حال رشد و گسترش هستند. بیشترین تمرکز این سکونتگاه ها همواره در شمال، شمال غرب و غرب محدوده این کلانشهر بوده است. شکل گیری سکونتگاه های جدید و گسترش آن ها در سال های قبل، عمدتاً در حاشیه کشف رود و حد فاصل جاده جدید و قدیم قوچان صورت گرفته و تراکم آبادی ها در محدوده حد فاصل محدوده های منفصل شهری قرقی و توس تا شهر مشهد، یک پهنه یکپارچه و منسجم سکونتگاهی را تشکیل داده است.
Causes of the failure of the state in Syria (2010-2019)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
288 - 309
حوزههای تخصصی:
What broke out as the Arab Spring in Tunisia in 2010 stroke Egypt and shed its light on the Middle East, including Syria. During the first few days of demonstrations in Syria, the spring turned into a bloody fall and a full-scale civil war. Political-security crises and economic and social problems that had dominated the country during Assad's family rule left the state in deep defeat. Meanwhile, the arena of war turned into the scene of conflict between different political forces and their regional and international supporters, caused Syria to encounter immense foreign intervention. In this regard, this article attempts to figure out the answer to this question, "What are the causes for the Syrian state of failing during 2010-19?" The authors hypothesize that "the state in Syria has failed since the beginning of the protests due to persistent social, economic and political-security crises that led to the militarization of the country by the opposition and insurgent groups." The findings also indicate that the Syrian state faced historical crises after 2010 in economic imbalance and decline, demographic and environmental pressures, political-administrative corruption, and weak public services, which deepened after 2011, and it spread to other areas such as ethnic-religious violence.
تبیین اثرات توسعه گردشگری روستایی بر ظرفیت تحمل جامعه محلی: مطالعه موردی روستای کندلوس، شهرستان نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
53 - 80
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه پایدار گردشگری در روستاها، در پی افزایش حضور گردشگران در این مناطق، امری ضروری است. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف برآورد ظرفیت تحمل جامعه محلی نسبت به توسعه گردشگری روستایی انجام شد. روش تحلیل داده ها توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری تحقیق شامل متخصصان مرتبط با موضوع تحقیق و اهالی روستای کندلوس (جامعه محلی) بود. روش تعیین ظرفیت تحمل جامعه محلی برگرفته از نظام ارزیابی زیست محیطی باتل مورد استفاده در ارزیابی اثرات زیست محیطی و حدود تغییرات قابل قبول بود. همچنین، به منظور نشان دادن سطح پایداری مقصد گردشگری، از دو نقشه بارومتر پایداری گردشگری (BTS) و آموئبای شاخص های پایداری گردشگری (ATSI) استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس طبقه بندی بارومتر پایداری پرسکات- آلن، و با توجه به پارامتر حاصل شده (609/0)، ظرفیت تحمل جامعه محلی با قرارگیری در طبقه 80/0-61/0 از وضعیت نسبتاً پایدار برخوردار است.
تحلیل اثرات گردشگری روستایی در بهبود رفاه اجتماعی روستاییان: مطالعه موردی: روستای برفجین شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثرات مختلف گردشگری روستایی در بهبود رفاه اجتماعی روستاییان در روستای برفجین شهرستان همدان بود. پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی- همبستگی بود و در آن، از رویکرد کمی و روش پیمایشی استفاده شد. جمعیت آماری تحقیق 436 تن و جمعیت نمونه 205 تن از روستاییان بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که سؤالات آن در سه بخش تنظیم شد. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری به کمک نرم افزار WarpPLS صورت گرفت. نتایج نشان داد که متغیرهای سطح تحصیلات، اثرات اقتصادی گردشگری، اثرات زیرساختی گردشگری، اثرات کشاورزی، و سرمایه اجتماعی به طور مستقیم بر رفاه اجتماعی تأثیرگذارند؛ همچنین، بیشترین تأثیر مربوط به اثرات زیرساختی گردشگری بر اشتغال روستاییان با ضریب مسیر 502/0 و اثرات سرمایه اجتماعی حاصل از گردشگری بر رفاه اجتماعی با ضریب مسیر 372/0 بود.
عوامل ادراکی موثر بر تمایل گردشگران مسلمان خارجی به انتخاب محصولات حلال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
153 - 174
حوزههای تخصصی:
امروزه برند حلال صرفا یک مفهوم مذهبی و الزام دینی نبوده و به یک یا چند قومیت خلاصه نمی شود بلکه تبدیل به یک نماد جهانی برای تضمین کیفیت و انتخاب شیوه زندگی مشخص در قلمرو کسب و کار و تجارت شده است. از طرفی حلال به عنوان جنبه ای از فرهنگ اسلامی باعث بروز نگرش جدیدی در بازاریابی شده است. پژوهش حاضر در قالب یک مدل جامع، عوامل ادراکی موثر بر تمایل به انتخاب محصولات حلال را در بین گردشگران مسلمان خارجی که به ایران سفر داشته اند مورد بررسی قرار می دهد. پژوهش، بر اساس هدف، یک پژوهش توسعه ای محسوب می شود و از نظر ماهیت و روش، از نوع پژوهش های توصیفی به حساب می آید و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد که به صورت حضوری و اینترنتی توزیع گردید. در این پژوهش، روایی محتوا و روایی سازه مورد سنجش و بررسی قرار گرفته است و پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضرایب بارهای عاملی آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی به دست آمده است. جهت تجزیه-و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل عاملی تاییدی (CFA) و نرم افزارهای SPSSو PLS استفاده شده است. یافته ها حاکی از تاثیر مثبت و معنادار متغیرهای سودمندی دریافتی و هنجار ذهنی بر نگرش، تاثیر مثبت و معنادار نگرش بر اگاهی حلال و تمایل به خرید محصولات حلال و تاثیر مثبت و معنادار آگاهی حلال بر تمایل به خرید محصولات حلال است. همچنین تقید مذهبی رابطه بین هنجار ذهنی و نگرش را تعدیل میکند اما چنین تاثیری در رابطه بین سودمندی دریافتی و نگرش ندارد.
شبیه سازی اثر خسارت تگرگ بر تاکستان ها ی شهرستان جاجرم، خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۱
49 - 64
حوزههای تخصصی:
همه ساله مقدار زیادی از محصولات باغی و زراعی در اثر پدیده مخرب بارش تگرگ از بین می رود. در این بررسی تأثیر خسارت تگرگ روی صفات کمی و کیفی سه رقم انگور تجاری در چهار سطح مختلف تخریب اندام های هوایی به صورت آزمایش فاکتوریل بر مبنای بلوک-های کامل تصادفی در دو تکرار طی دو سال زراعی (1395 و 1396) در یکی از تاکستان های روستای گرمک شهرستان جاجرم استان خراسان شمالی روی بوته های انگور 8 ساله با شرایط مدیریتی مشابه مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور ارقام انگور به عنوان فاکتور اول و تنش شبیه سازی شده تگرگ در پنج سطح شاهد (بدون تنش)، 25، 50، 75 و 100 درصد برگ زدایی به عنوان فاکتوردوم و صفات مورد ارزیابی عملکرد بوته، تعداد خوشه، طول، عرض، وزن خوشه و حبه ها و میزان اسیدیته، درصد قند و شاخص طعم بوته های تیمار و شاهد بودند. نتایج نشان داد که برگ زدایی در اثر تگرگ باعث کاهش عملکرد بوته ها نسبت به گیاهان شاهد شده و حداقل عملکرد در تیمار 100 درصد برگ زدایی مشاهده شد. کاهش عملکرد بوته ها عمدتاً ناشی از کاهش در تعداد خوشه های هر بوته بود و وزن تک خوشه به جز در تیمار 100 درصد خیلی تحت تأثیر برگ زدایی قرار نگرفت. بررسی ها بیانگر این است که بین اندازه و وزن حبه در تیمار شاهد با برگ زدایی ناشی از تگرگ 25، 50 و 75 درصد اختلاف معنی داری وجود ندارد و به نظر می رسد که تنک شدن و کاهش در عملکرد و تعداد خوشه باعث حفظ اندازه حبه در بوته های متأثر از برگ زدایی شده است. نتایج نشان داد که افزایش در کیفیت میوه به دلیل کاهش در میزان محصول تیمار برگ زدایی با شدت 25 و 50 درصد سبب افزایش جزئی درصد قند ، اسیدیته و به تبع آن شاخص طعم میوه در اثر کاهش بار هر بوته شده است.
تببین هستی شناسی دولت ناحیه ای کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
47 - 63
حوزههای تخصصی:
29 سال از تشکیل اولین دولت ناحیه ای در بخشی از مناطق کردنشین عراق شامل استان های اربیل، سلیمانیه، دهوک و حلبچه می گذرد. اقلیم کردستان و دولت منطقه ای آن از زوایای مختلفی موردمطالعه و بررسی واقع شده است؛ اما تاکنون از منظر هستی شناسی، موردبررسی و مطالعه واقع نگردیده است؛ این مقاله در پی بررسی و شناخت هستی شناسی این دولت ناحیه ای از منظر «ماهیت و چیستی» و «چرایی و ضرورت» می باشد. این پژوهش ازلحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. در این تحقیق روش گردآوری اطلاعات، با توجه به نوع و ابعاد آن به صورت کتابخانه ای می باشد و در تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کیفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد عوامل مؤثر در تبیین هستی شناسی دولت ناحیه ای کردستان – عراق چندعاملی بوده که برخی از عوامل نقش پایه ای و زیربنایی داشته اند. مهم ترین عامل تأثیرگذار در فرایند شکل گیری دولت ناحیه ای کردستان، مسئله ی هویت طلبی ناحیه ای بوده است. هویت طلبی ناحیه ای زمینه ساز شکل گیری اندیشه ناسیونالیسم قومی و به تبع آن مطالبه ی حق تعیین سرنوشت با توجه به تمایزات جغرافیایی و فرهنگی میان کردستان و سایر بخش های عراق و در چهارچوب الگوهای رایج در سازمان دهی سیاسی فضا یعنی خودمختاری و فدرالیسم بوده است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر توسعه صنعت گردشگری یزد با رویکرد VIKORفازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۷)
129 - 147
حوزههای تخصصی:
صنعتگردشگریبه عنوان یکی از مهم ترینصنایعخدماتی،رقابتتنگاتنگیرادرمقایسهبا سایرصنایعوخدماتدرجهانتجربهمی کند. توسعه ی این صنعت منجر به افزایش درآمد قشرهای مختلف، کاهش بیکاری و رونق اقتصادی و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی مردم و افزایش رفاه اجتماعی می شود. گردشگری صنعتی است که می تواند اقتصاد هر استانی را به نحو مطلوب تقویت کند و بنابراین با برنامه ریزی کارآمد در این راستا می توان، این صنعت را به نحوی مطلوب توسعه داد. استان یزد، به دلیل دارا بودن ارزش های تاریخی، سنتی، معماری کویری، تنوع آب و هوایی، کثرت و پراکندگی آثار تاریخی و به یاد ماندنی، شیوه های زیستی، بومی کهن و فرهنگ غنی، اماکن مذهبی زیارتی و وجود جاذبه های متنوع طبیعی به عنوان یک شهر نمونه، جایگاه ویژه ای برای جذب گردشگران داخلی و خارجی دارد.با وجود جاذبه های زیاد گردشگری در استان یزد، نبود زیرساخت های لازم منجر به عدم توسعه ی گردشگری در این استان شده است. این پژوهش با توجه به اهمیت توسعه ی صنعت گردشگری، بهبررسیعوامل مؤثر برتوسعه ی این صنعت در استان یزد پرداخته است. پس از شناسایی این عوامل، با استفاده از تکنیک VIKORدر فضای فازی به ارزیابی و اولویت بندی این عوامل پرداخته شده و رتبه ی هر عامل، در مقابل سایر عوامل مشخص شده است. با اولویت بندی این عوامل تصمیم گیرنده می تواند اقدامات مدیریتی مناسب را در برابر آن ها انجام داده و در مورد میزان تخصیص منابع موجود برای هر یک از عوامل مؤثر بر توسعه، برنامه ریزی کند. وجود مدیریتی توانا و منسجم، جاذبه های طبیعی، به کارگیری الگوهای مناسب جهت اطلاع رسانی و ایجاد تأسیسات زیربنایی شامل شبکه ی جاده ای، مخابرات، آب، انرژی و برق، فاضلاب، سیستم دفع زباله، هتل ها و رستوران ها از جمله عواملی بودند که دارای بیشترین اهمیت از دیدگاه خبرگان و در نتیجه دارای بالاترین اولویت در این تحقیق برای توسعه ی گردشگری در یزد می باشند.
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: (روستاهای دهستان بشیوه پاطاق استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریک جامعه اطلاعاتی، دانش و مهارت انسان ها سرمایه های آن جامعه محسوب می شوند. پیشرفت جوامع بشری درعصرحاضر به علت پیدایش بسترهای مناسب که یکی ازمهمترین آن ها فناوری ارتباطات و اطلاعات است، به دوراز دغدغه مکان جغرافیایی و فواصل آنها با مراکز تمدن، تنها با اتکای به دانش وتوانمدی ریتی آن ها امکان پذیراست. بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند سبب توانمندسازی و تأثیرگذاری آگاهانه این قشر فراموش شده درروند پایداری محیط روستاهای کشورگردد و توجه به آموزش های ICT روستایی می تواند از ابعادمختلف درتوسعه پایدارروستایی مؤثرواقع شود. این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی (در بخش توصیفی از آماره های میانگین، درصد فراوانی و در بخش استنباطی از مقایسه میانگین و آزمون اسپیرمن استفاده شده است) در راستای توسعه پایدار سکونت گاه های روستایی دهستان بشیوه پاطاق انجام گرفته است که اطّلاعات از روش میدانی (220پرسشنامه) واسنادی به دست آمده و نتایج حاکی ازآن است که، رابطه معنی داری بین فناوری اطّلاعات و ارتباطات و توسعه ی روستایی در سطح خیلی بالایی وجود داشت به طوری که روستای پاطاق با درجه توسعه یافتگی 674/0 در رتبه اول و روستای کوسه ها با درجه ی توسعه یافتگی 289/0 در رتبه اخر قرار گرفتند. که از دلایل عدم تاثیرگذاری می توان به موقعیّت بخش مورد مطالعه و سطح پایین سواد روستاییان و عدم امکانات کافی برای استفاده عموم از این فناوری شاره کرد. بنابراین، مسئولین اجرایی محدوده ی مورد مطالعه پیشنهاد می گردد اقدام به تاسیس دفتر فناوری اطّلاعات و ارتباطات در روستای ذکر شده کنند تا بدین وسیله شکاف ایجاد شده در توسعه یافتگی روستای مذکور نسبت به روستاهای دیگر برطرف شود.
پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در منطقه کلور با استفاده از مدل ترکیبی قضیه بیز-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
1 - 21
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش در یک منطقه و پهنه بندی خطر آن یکی از اقدامات اساسی جهت دستیابی به راهکارهای کنترل این پدیده و کاهش مخاطرات محیطی ناشی از آن است. تحقیق حاضر با هدف تعیین عرصه های حساس نسبت به احتمال خطر وقوع زمین لغزش در منطقه کلور (شهرستان خلخال) انجام گرفته است. در این راستا، 9 عامل مؤثر در رخداد زمین لغزش های منطقه شامل لیتولوژی، ارتفاع، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، گسل، جاده سازی، شبکه زهکشی و بارش، شناسایی شدند و مورد استفاده قرار گرفتند. در ادامه، جهت تعیین عرصه های آسیب پذیر از مدل ترکیبی احتمالات شرطی (قضیه بیز) و فرایند تحلیل شبکه ای ( ANP ) بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که پهنه های با خطر خیلی زیاد و زیاد به ترتیب حدود 69/28 و 40/25 درصد، پهنه های با خطر متوسط حدود 57/21 درصد و پهنه های با خطر کم و خیلی کم نیز به ترتیب 21/14 و 13/10 درصد از منطقه موردمطالعه را شامل می شوند؛ بنابراین، بیش از 54 درصد از منطقه کلور دارای پتانسیل خطر زیاد و خیلی زیاد وقوع زمین لغزش است که دلیل اصلی آن شیب زیاد و وجود سازندهای آهکی مارنی است. همچنین، صحت نتایج با بررسی رابطه مساحت پهنه های خطر و مساحت سطوح لغزشی و R 2 بیش از 93/0 در سطح خوبی مورد تأیید قرار گرفت؛ بنابراین، نتایج مدل ترکیبی قضیه بیز- ANP برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در این نوع مناطق مناسب بوده و نقشه حاصل از آن همراه با شرح تفصیلی می تواند به عنوان ابزاری ارزشمند در برنامه ریزی محیطی و کاهش هزینه های رخ داد زمین لغزش مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی همدیدی سیلاب سیستان و بلوچستان و برف سنگین گیلان در زمستان 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
227 - 243
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، دو سامانه بارشی زمستانه که در روزهای نهم تا دوازدهم ماه های ژانویه و فوریه سال 2020، به ترتیب سبب سیلاب در استان سیستان و بلوچستان و بارش برف سنگین در استان گیلان شده است، از دیدگاه همدیدی بررسی شد. نتایج نشان داد هرچند این دو سامانه از نظر شکل ظاهری با هم متفاوت اند، ولی هر دو هسته سردی دارند و از نظر نحوه تشکیل و تقویت مشابه هستند. تقویت ناوه ارتفاع تراز میانی، ایجاد حرکت چرخندی و فرارفت تاوائی نسبی مثبت در شرق ناوه، وجود همگرایی در سطوح پایین، ایجاد یا تقویت کم فشار در سطح زمین در موقعیت شرق ناوه، در تشکیل و تقویت این دو سامانه بارشی نقش اصلی را برعهده دارند. این سازوکارها با نظریه تشکیل و توسعه سامانه های کم فشار عرض های میانی هماهنگ است. یکی از تفاوت های آشکار این دو سامانه، تداوم و افزایش سرعت باد شمالی در سامانه اولی است که در اثر تغییر نصف النهاری جت قطبی ایجاد شده است. این شرایط سبب شده است تا انحناء چرخندی ایجاد شده در محور جت جنب حاره ای، در سامانه اولی بیشتر شود و به سوی جنوب نیز امتداد یابد. این انحناء در سامانه اولی در شرق دریای سرخ و در سامانه دومی در شمال شرق دریای مدیترانه قرار گرفته است. همچنین در سامانه اول فرارفت هوای گرم و مرطوب از دریای عرب و دریای عمان و در سامانه دوم فرارفت هوای سرد از روی دریای خزر شرایط مناسبی را برای به ترتیب بارش همرفتی و بارش برف سنگین فراهم کرده است.
ارزیابی قابلیت محصولات آتش سنجنده مادیس در شناسایی آتش سوزی ها در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
1 - 16
حوزههای تخصصی:
استفاده از سنجش از دور به دلیل پوشش وسیع مکانی و فراهم کردن اطلاعات در زمان های مختلف، در شناسایی مناطق آتش گرفته اهمیت ویژه ای دارد. امروزه از محصولات آتش مادیس به صورت گسترده ای برای این امر استفاده می شود. هدف از این تحقیق ارزیابی قابلیت محصولات آتش سنجنده مادیس MOD14, MOD14A2 (Terra) و MYD14, MYD14A2 (Aqua) و شناسایی مناطق آتش سوزی در استان گلستان است. ابتدا نقشه ی نقطه ای مربوط به تمامی تصاویر تولید شد سپس جهت ارزیابی صحت محصولات آتش، نقشه ی نقطه ای تهیه شده برای محصولات با داده های واقعیت زمینی مقایسه شد. در صورت انطباق موقعیت مکانی هرکدام از آتش های گزارش شده با آتش های شناسایی شده به وسیله ی محصولات، آن موقعیت به عنوان آتش شناسایی شده به صورت صحیح در نظر گرفته شد. جهت ارزیابی دقت تصاویر مادیس از تصاویر لندست به عنوان نقشه ی صحت زمینی استفاده شد. نتایج ارزیابی صحت محصولات نشان داد که شش منطقه ی آتش سوزی شده توسط محصولات آتش فعال سطح دو روزانه و هشت منطقه توسط محصولات سطح سه هشت روزه شناسایی شدند. نتایج ارزیابی دقت تصاویر ضریب R^2 برابر 0.94 و ضریب RMSE برابر 426.12 هکتار را نشان می دهد. بررسی های صورت گرفته در این تحقیق نشان می دهد به منظور کارایی بهتر الگوریتم متنی کشف آتش، پیشنهاد می شود این الگوریتم برای جنگل های استان گلستان و متناسب با شرایط و ویژگی های منطقه ی آتش سوزی، شدت و مساحت آن توسعه داده شود تا نتایج بهتری را ارائه دهد.
Interstate Rivalries within Regional Organizations Case study: Economic Cooperation Organization (ECO)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
334 - 350
حوزههای تخصصی:
Although the goal of all regional organizations is to strengthen cooperation between member states, in some cases there are apparent or hidden rivalries in minor or major levels, which sometimes leads to stagnation and inefficiency of the regional organization and hinders effective cooperation. The need for cooperation in South West Asia to benefit all developing countries in the region became the main driver for the foundation of the Economic Cooperation Organisation (ECO) in 1985. This study aimed to identify the areas of rivalries among the member states of this organization resulting lack of cooperation and success, from a political geography and geopolitics point of view. Contexts of rivalries classified into four political, economic, cultural, and geopolitical factors containing eighteen sub-variables. The results showed geopolitical, political, cultural factors, and economic factors respectively have a positive and significant effect on rivalries in ECO
راهبردهای توسعه ساماندهی عشایر حوزه زاگرس: کاربرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
94 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق کیفی حاضر واکاوی راهبردهای توسعه سامان دهی عشایر حوزه زاگرس بر اساس نظریه زمینه ای بود. داده های پژوهش با مصاحبه نیمه ساختارمند و روش نمونه گیری هدفمند با سی نفر از متخصصان، مدیران و صاحب نظران حوزه عشایر گردآوری شد. همچنین، مراحل استخراج نظریه و فرآیند کدگذاری با بهره گیری از نرم افزار MAXqda18 انجام شد. بر پایه یافته های پژوهش، مقولاتی چون عدم موفقیت طرح های پیشین، عدم توجه به پایداری محیط زیست، عدم توجه به سرمایه انسانی، طبیعی و توان بوم شناختی مناطق عشایری، عدم آسیب شناسی فرهنگی- اجتماعی و عدم توجه به اسناد بالادستی به عنوان شرایط علی مؤثر بر توسعه سامان دهی عشایر حوزه زاگرس شناسایی شدند؛ شرایط زمینه ای نیز شامل مقولاتی چون عدم هماهنگی در برنامه ریزی و اجرا، کمبود منابع مالی، موانع فرهنگی، کمبود نیروی انسانی متخصص، موانع فناوری و موانع طبیعی بودند. این در حالی است که تغییر مداوم الگوی زیست، عدم سرمایه گذاری و بازاریابی، بی توجهی به توان های موجود در منطقه، اجرای سیاست های توسعه ای موازی و ناهماهنگی بین استان های حوزه زاگرس نیز به عنوان شرایط مداخله گر مشخص شدند. همچنین، به منظور توسعه سامان دهی عشایر حوزه زاگرس، راهبردهایی چون برنامه ریزی غیرمتمرکز و منطقه ای، نظام مدیریت مشارکتی، نظام مدیریت محلی(ایلی)، ایجاد تعاونی های عشایری، بوم گردی عشایری و ایجاد بازارچه های محلی شناسایی شدند. در نهایت، مشخص شد که توسعه سامان دهی عشایر حوزه زاگرس پیامدهایی از قبیل پایداری محیط زیست، برقراری عدالت اجتماعی، اشتغال پایدار، احیای زیست بوم های جنگل و مرتع، امنیت غذایی و بهره وری را در جامعه مورد بررسی به دنبال خواهد داشت. با استناد به یافته های پژوهش حاضر، ضمن توجه بیشتر به عشایر منطقه در حمایت از تصمیم گیری های سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ذی ربط، می توان در راستای دستیابی به توسعه پایدار گام برداشت.
بررسی مهارت های همدلی قومی فرهنگی کارکنان هتل ها با مشتریان، مورد مطالعه: گروه هتل های پارسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
179 - 194
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر شامل دو هدف اصلی است. اولاً، سنجش مهارت های همدلی قومی-فرهنگی کارکنان صف پنج هتل از گروه هتل های پارسیان به منظور بهبود نقاط ضعف احتمالی. دوماً، بررسی و آزمون روابط میان متغیرهای مهارت های همدلی قومی-فرهنگی، رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان صف هتل های فوق. در این راستا، مهارت های همدلی از طریق شاخص همدلی قومی-فرهنگی وانگ و همکاران (2003) و چهار بعد آن مورد سنجش قرار گرفت. روش شناسی پژوهش حاضر به-لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ ماهیت تحلیل داده ها، توصیفی و به لحاظ روش های تحلیل داده ها، کمی است. داده های این پژوهش از دو جامعه آماری کارکنان هتل ها (برای متغیر همدلی و رضایت: 162 نمونه) و همکاران کارکنان (برای متغیر رفتار شهروندی: 176 نمونه) از طریق دو پرسشنامه متفاوت گردآوری شد. روایی و پایایی این پرسشنامه از طریق مصاحبه با کارشناسان، فرایند مدل سازی معادلات ساختاری و آماره کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مهارت های همدلی کارکنان تاثیری در رفتار شهروندی آنها ندارد. از سوی دیگر، رضایت شغلی کارکنان با ضریب قوی 613/0 نقش مهم تاثیرگذاری بر رفتار شهروندی کارکنان دارد. علاوه بر این، رضایت شغلی دارای تاثیر قوی معنادار با ضریب 343/0 بر مهارت های همدلی کارکنان است.
واکاوی تهدیدات ژئواستراتژیک ایران در اتحاد راهبردی عربستان سعودی و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
118 - 137
حوزههای تخصصی:
از منظر ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران و عربستان در رقابت منطقه ای فزاینده ای با یکدیگر به سرمی برند. این پژوهش درصدد تحلیل نقش ژئواستراتژیکی ایران در تلاش گسترده عربستان سعودی جهت نزدیکی راهبردی با بزرگترین قدرت نوظهور در نظام بین الملل است. نگارندگان با روش تبیینی و با استفاده از ابزارهای گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی درصدد پاسخ به این پرسش بوده اند که مهمترین تهدیدات ژئواستراتژیکی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در برقراری اتحاد راهبردی عربستان سعودی با روابط جمهوری خلق چین چه می باشند؟ به نظر می رسد افزایش قدرت نفوذ ایران در منطقه پس از انعقاد برجام و تغییر موازنه قدرت در بحران های منطقه ای به نفع خود، منجر به شکل گرفتن تهدیدات ژئواستراتژیکی در عربستان و نزدیکی هرچه بیشتر آن به چین شده است. یافته های پژوهش با کاربست نظریه نوواقع گرایی تدافعی نشان می دهد که عربستان سعودی با رویکردی عمل گرایانه در تلاش برای برقرای اتحاد راهبردی با چین در جهت مهار نقوذ ایران و کاهش قدرت کنشگری آن در منطقه است. هر چند که جمهوری خلق چین با صبر استراتژیک در سیاست خارجی خود و نیز اهمیت راهبردی که ایران و عربستان در اقتصاد رو به توسعه آن دارند، در تلاش است یک توازن دوجانبه را در روایط خود با هر دوی این بازیگران حفظ نماید.
پیش نمایی تغییرات بارش های آتی حوضه های آبخیز تأمین کننده آب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
151 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت اثر تغییر اقلیم بر مقدار بارش حوضه های آبخیز تأمین کننده آب شهر تهران در افق 2025-2050 تحت سناریوهای پروژه CMIP6 است. بنابراین، نخست تغییرات روند بارش در دوره پایه با بکارگیری داده های بارش 33 ایستگاه همدیدی و بارانسجی حوضه مطالعاتی برای بازه زمانی 1989-2019 ارزیابی شد. سپس این تغییرات در افق آینده نزدیک بر مبنای برونداد 4 مدل CanESM5، CNRM-CM6-1، MIROC6 و MRI-ESM2-0 و تحت دو سناریوی SSP2-4.5 و SSP5-8.5 پیش نمایی گردید. با توجه به بزرگ مقیاس بودن مدل های گردش کلی جو از دو روش تصحیح اُریبی مقیاس گذاری خطی (LS) و نگاشت توزیع (DM) برای ریزگردانی GCMهای منتخب استفاده شد که در نهایت روش DM براساس مقادیر به دست آمده از معیارهای اعتبارسنجی مدل ها، به دلیل دقت بالاتر، برای تولید سناریوهای اقلیمی انتخاب گردید. نتایج آزمون های روند نشان داد که در دوره مشاهداتی، بخش قابل توجهی از حوضه مورد مطالعه در فصل پاییز روند افزایشی بارش (با سطوح اطمینان 95/0 و 99/0) و در زمستان روند کاهشی بارش را تجربه می کند، اما در بهار مناطق شرقی و شمال-شرقی روند کاهشی و مناطق شمال و شمال غرب روند افزایشی بارش را نشان می دهند. مطابق خروجی مدل های GCM، بارش در بهار تحت سناریوی SSP2-4.5، در تمام ایستگاه ها افزایش و مطابق SSP5-8.5 در 17 ایستگاه کاهش خواهد یافت. تغییرات بارش تابستانه، در چشم انداز حال و آینده قابل توجه نیست و در زمستان و پاییز تا حدودی منطبق بر تغییرات دوره مشاهداتی است. بدین ترتیب که در زمستان، بارش برمبنای هر دو سناریو کمتر از شرایط کنونی و در پاییز تحت سناریوی SSP5-8.5 بیشتر خواهد بود. اثر تغییر اقلیم بر حجم آب حوضه ها نیز نشان داد که بیشترین حجم آب در شرایط فعلی مربوط به زیرحوضه ی کرج است که طی دوره 2025-2050، در مدل CNRM-CM6-1 مطابق سناریویSSP2-4.5، 8/9 درصد افزایش و در مدل های MIROC6 و MRI-ESM2-0 و CanESM5 به ترتیب به میزان 3/5، 3/6 و 6/59 درصد کاهش می یابد.
بررسی مخاطرات محیطی گذشته با استناد به ویژگی های پالئوپدولوژیکی نهشته ها در دشت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرگونه تغییر در شرایط طبیعی موجب تغییر در فرایندهای فرسایشی و همچنین تغییر در نوع مخاطرات محیطی می شود و این تغییرات درنهایت موجب تغییر در ویژگی های شیمیایی و فیزیکی آبرفت ها و در دانه بندی، رنگ و شکل بندی لایه ها می گردد. یکی از شاخصه های تغییرات محیطی، تغییر در میزان سولفات در سازندها است. تغییرات میزان سولفات و کلرید در سازندها نشانه مخاطرات محیطی در محدوده مورد مطالعه است زمانی که میزان آن از آستانه های مشخص فراتر می رود، به معنی آن است که شرایط سخت محیطی و یا خشکی بر محیط حاکمیت یافته است. در این مقاله به منظور بررسی تغییرات محیطی در گذشته، سعی شد در محدوده های مشخص که داده ها مورد دسترس و لایه ها قابل تفسیر و از نظر باستان شناسی نیز از اهمیت زیادی برخوردار بودند، چینه ها، لایه و همچنین ویژگی های شیمیایی نمونه های برداشت شده، مورد بررسی قرار گیرد و برای پیگیری تغییرات از داده های مربوط به حفاری در محدوده شهر تبریز بهره گیری گردید و با استفاده از داده های پالئوپدولوژیک و روش هایsd اطلاعات لازم کسب شد. نتایج حاصل از بررسی مقدار کلرید در بخش های مختلف محدوده مورد مطالعه نشان می دهد که مقدار کلرید در بخش هایی از محدوده از 8000 ppm بیشتر شده است، نوسان در میزان کلرید بخصوص وقوع تغییرات محسوس در آن به معنی وقوع تغییرات شدید در شرایط محیطی به ویژه تشدید خشکی محیط است. نتایج حاصل از استناد به افزایش میزان کلرید در نمونه های برداشت شده از بخش های مختلف دشت تبریز نشان می دهد که این محدوده در دوره پلیستوسن با سرمایش محیط مواجه شده است. بررسی ترکیب دانه بندی در نمونه های تهیه شده در محدوده میدان ساعت نشان می دهد که، تجمع دانه بندی ریز در عمق های پایین تر به 100 درصد می رسد. دوباره در لایه های تقریباً نزدیک به سطح، به درصد ریزدانه ها افزوده می شود. البته حضور ماسه های بادی در اعماق 15 متری تا 35 متری قابل ملاحظه است که حضور ماسه های بادی و ترکیب ریزدانه ای سازندها از حاکمیت شرایط خشک در محیط حکایت می کند.
طراحی مدل برندسازی جزیره کیش مبتنی بر حس تعلق با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
93 - 108
حوزههای تخصصی:
امروزه، برندسازی ابزاری محبوب و قدرتمند برای خلق جاذبه های احساسی و ایجاد تمایز بین مکان های مشابه در بازارهای رقابتی گردشگری به شمار می رود. در بین مکان ها، جزایر اغلب تجربه های منحصربه فردی در مقایسه با سرزمین اصلی گردشگران فراهم می کنند. برای رقابت جزیره کیش با دیگر جزایر گردشگری جنوب غربی آسیا برندسازی لازم است تا بتوان از پتانسیل ویژه آن برای تبدیل شدن به برترین مقصد گردشگری بهره مند شد.هدف از این تحقیق طراحی مدلی مبتنی بر حس تعلق برای برندسازی جزیره کیش است. ازآنجا که درباره برندسازی جزایر گردشگری مطالعات اندکی انجام گرفته است، برای نظریه پردازی و شناسایی ابعاد مدل از تئوری زمینه ای مبنی بر رهیافت نظام مند استراوس و کوربین استفاده شده است. داده های این تحقیق از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند با استفاده از نمونه گیری نظری از متخصصان و خبرگان حوزه های بازاریابی، برند و گردشگری گردآوری شده است. پس از استخراج مفاهیم اولیه و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مفاهیم با نسخه 18 نرم افزار مکس کیودا استخراج و تجزیه و تحلیل شد.نتایج تحقیق نشان می دهد که فرایند برندسازی مبتنی بر حس تعلق به برند جزیره کیش تحت تأثیر شرایط علّی که مدیریت راهبردی (استراتژیک) برند نامیده می شوند شکل می گیرد. سپس، با استفاده از راهبردهای بازاریابی مکان محور، اقتصادی و حس تعلق به مکان به پیامدهای مطلوب آن، دلبستگی به مکان، ارزش مکان و توسعه اقتصادی فرهنگی می انجامد. این فرایند در شرایط زمینه ای عوامل محیطی قانونی و فرهنگی اجتماعی تقویت شده و با چالش های برندسازی روبه رو است.