فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییرات برف در سال های اخیر تحت پدیده گرمایش جهانی توجه زیادی را به خود جلب کرده است. اهمیت این پدیده به علت خشک و نیمه خشک بودن بخش قابل توجهی از ایران که مناطق کوهستانی به عنوان تأمین کننده آب ایفای نقش می کنند، از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. در این پژوهش با هدف ارزیابی تغییرات روند عمق برف از دو روش ناپارامتریک Mann–Kendall و Sen's Slope در پهنه شمالی ایران طی دوره آماری 2015-1980 مبتنی بر داده های شبکه ای پایگاه ECMWF نسخه ERA Interim با تفکیک مکانی 125/0×125/0 درجه قوسی استفاده شد. نتایج نشان داد غالب روند و شیب روند به دست آمده کاهشی و معنی دار است. این روند کاهشی برای قزوین، زنجان، آذربایجان شرقی و تهران شدید تر است. همچنین روند افزایشی عمق برف که در غالب ماه های مورد بررسی معنی دار نیست به غیراز دو ماه اکتبر و نوامبر که در البرز مرکزی مشاهده شد در سایر ماه ها در مناطق مرزی شمال غرب و شرق کشور مشاهده شد. فصل زمستان بیشینه روند کاهشی را نشان داده است؛ به طوری که روند کاهشی بیش از 96 درصد از پهنه های هم روند را در بر گرفته است. پس از فصل زمستان به ترتیب ماه آوریل از فصل بهار و فصل پاییز بیشینه روند کاهشی را نشان داده اند. می توان اذعان داشت که زمستان های پهنه شمالی ایران در حال گرم تر شدن است که می توان این روند کاهشی عمق برف را در پاسخ به گرمایش جهانی یاد کرد.
ارزیابی ریسک اجرای طرح جنگلداری بر تغییرات تراکم مکانی پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل با رهیافت مدل سازی شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مدل سازی تغییرات مکانی تراکم پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل با توجه به ساختار اکوسیستم جنگل و فعالیت های طرح جنگلداری به عنوان یک مخاطره زیست محیطی می باشد. واحدهای همگن محیط زیستی با استفاده از منابع اکولوژیکی و سیستم اطلاعات جغرافیایی ، تهیه گردید . در این تحقیق به کمک شبکه های عصبی مصن وعی ، تراکم پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل بر اساس متغیرهای اکولوژیکی و انسانی شبیه سازی شد. شبکه پرسپترون چندلایه با یک لایه پنهان و 4 نرون در هر یک از لایه های مخفی و آرایش نهایی 1-4-23، با توجه به بیشترین مقدار ضریب تبیین آزمون شبکه (معادل 8576/0) و کمترین مقدار میانگین مربعات خطا و میانگین خطای مطلق (به ترتیب معادل 866/0 و 736/0)، بهترین عملکرد بهینه سازی توپولوژی را نشان می دهد. بر اساس نتایج آنالیز حساسیت، عوامل اکولوژیکی و انسانی شامل تراکم تاج پوشش توده، تراکم دام در جنگل، شدت فرسایش خاک و شدت کوبیدگی آن به ترتیب بیشترین تاثیر را در تغییرات پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل از خود نشان دادند. نتایج حاصله در این تحقیق در چهارچوب روش تجزیه و تحلیل سیستمی منجر به مدل سازی پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل در ارزیابی مخاطرات محیط زیستی طرح های جنگلداری و طراحی سامانه پشتیبان تصمیم گیری شده است که می تواند راه گشای تصمیم گیری در مورد ساختار طرح و اجرای پروژه های مشابه در مکان های مشابه باشد.
نئوجکسونیسم؛ الگوی سیاست خارجی امریکا در دوران دونالد ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
146 - 179
حوزههای تخصصی:
در شرایط کنونی، تحلیل سیاست خارجی ایالات متحده ی امریکا در قیاس با گذشته، با پیچیدگی ها و عدم قطعیت های بیشتری همراه است. دولت این کشور به رهبری دونالد ترامپ با شعارهای ضدنظام و تغییر وضعیت موجود، قدرت را در دست گرفته است و تلاش می کند تا با برهم زدن رویه های سنتی دولتهای گذشته در امریکا، رویکرد تازه ای را در ارتباط با موضوعات داخلی و خارجی اتخاذ نماید. آنچه در این میان مشخص است اینکه، دولت کنونی امریکا تاکنون فاقد یک الگوی سیاست خارجی مشخص و منسجم بوده است، که همین امر تحلیل رفتارهای خارجی این کشور را با پیچیدگی بیشتری همراه می سازد. اما با این وجود، این گفته بدان معنا نیست که نمی توان منطق رفتاری رهبران جدید امریکا را شناسایی و تحلیل نمود؛ بلکه فهم رفتارهای جدید نیازمند دقت و مطالعه ی بیشتر می باشد. از این رو، مقاله ی حاضر تلاش کرده است تا از طریق بررسی بسترهای داخلی و بین المللی که موجبات پیروزی دونالد ترامپ را در انتخابات ریاست جمهوری 2016 امریکا فراهم آوردند، به این پرسش اصلی پاسخ دهد که سیاست خارجی امریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ بر مبنای چه الگویی قابل ادراک بوده و نوعِ نگرش و رویکرد آن در حوزه سیاست خارجی چگونه خواهد بود؟ پرسش های فرعی مقاله عبارتند از اینکه؛ در میان مدت، سیاست خارجی امریکا در رابطه با جمهوری اسلامی چگونه خواهد بود؟ و ج.ا.ایران چه راهکارهای احتمالی را در مواجهه با آن می تواند در پیش گیرد؟
تأثیر هویت های مکانی بر جهت دهی به الگوی فضایی رأی (نمونه پژوهی: حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه و جاجرم . راز و جرگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک محیطی به همراه حس تعلق مکانی افراد در جهت دهی به آراء آنها نقش جدی دارد. از این رو، در حوزه های انتخابیه ای که از تنوع فرهنگی زیادی برخوردارند، هماوردی برخاسته از تنوع هویت های مکانی در آفرینش و زدایش آراءِ نامزدهای انتخابات، نقش جدی در حذف یا برآمدن نامزدها دارد. وضعیتی که همراه با نادیده گرفتن منافع همه ساکنان حوزه انتخابیه، ناکارآمدی احزاب سیاسی و حذف بسیاری از شایستگان نمایندگی است. این وضعیت کمابیش در انتخابات مجلس شورای اسلامی غیر کلانشهرهای کشورمان وجود دارد. حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه، جاجرم و راز و جرگلان در استان خراسان شمالی قلمرو فرهنگ های گوناگون زبانی و مذهبی است؛ که این تنوع خود را بارها بر نتیجه انتخابات تحمیل کرده است. مقاله حاضر با هدف بررسی همانندی های هویتی (زبانی و مذهبی) در قالب هویت های مکانی روی شکل دهی به الگوی فضایی رأی در این حوزه انتخابیه تهیه شده است. روش شناسی حاکم بر متن ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد. آمار و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده و سپس با استفاده از نرم افزار SPSS مورد واکاوی قرار گرفته است. نتیجه پژوهش نشان داد که: 1- برخاسته از عنصر هویت مکانی و بیشینگی جمعیت، کُرد زبانان حوزه در بیشتر دوره ها دست کم یک نامزد کردزبان برگزیده اند. 2- شهرستان مانه و سملقان به دلایلی چون همانندی فرهنگی، قومیتی و جمعیت غالب کردزبان در بیشتر دوره ها یک نماینده منتخب داشته است و 3- عناصر هویت مکانی مانند تعداد جمعیت همشهری و همزبان کاندیدا، قومیت، هم زبانی، جمعیت قوم و همزبانان کاندیدا، همشهری بودن کاندیدا به ترتیب بیشترین تأثیر را در رأی آوری یک کاندیدای نمایندگی مجلس شورای اسلامی در سطح حوزه انتخابیه دارند. و بالعکس تعلق کاندیدای مجلس به حزب خاص، نظر ریش سفیدان و بزرگان طوایف، تجربیات و تحصیلات و اصلح بودن کاندیدا به ترتیب از اهمیت کمتری در رأی آوری و منتخب شدن فرد کاندیدا دارند.
تحلیل عوامل زمینه ساز تفرق و چندپارچگی در مدیریت مناطق ساحلی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
31 - 53
حوزههای تخصصی:
مشکلات روزافزون مناطق ساحلی جهان در نیمه دوم قرن گذشته باعث نگرانی کشورها و مجامع جهانی گردید. به همین خاطر در دهه های آخر قرن بیستم تلاش گردید تا راهکارهای متعددی برای حل مسائل مناطق ساحلی ارائه شود که یکی از این راهکارها، ایجاد مدیریت یکپارچه این مناطق بود. این در حالی است که به رغم گذشت حدود چند دهه از طرح مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی در سطح جهانی و وجود تجربیات متعدد در این حوزه، سازوکار مدیریت مناطق ساحلی در ایران به طور عام و در استان هرمزگان به طور خاص نشان می دهد که یکپارچگی در راهبردها و سیاست ها و هماهنگی در فعالیت ها و اقدام ها که اساس مدیریت یکپارچه است، وجود ندارد و در عین حال به رغم عِلم به وجود چنین مسایلی، دلایل آن، آنچنان که لازم است بررسی و تحلیل نشده اند. بنابراین، مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که عوامل اصلی تفرق و غیریکپارچه بودن مدیریت در مناطق ساحلی استان هرمزگان به عنوان یکی از استان های ساحلی ایران کدامند؟ برای پاسخ به سوال فوق با استفاده از روش تحقیق کیفی (تحلیل محتوای اسناد و پرسشنامه مشتمل بر سوالات باز و بسته)، نظام مدیریت مناطق ساحلی استان هرمزگان مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که عوامل اصلی تفرق و عدم یکپارچگی در مدیریت منطقه ساحلی استان هرمزگان شامل مواردی همچون فقدان رویکرد قانونی جامع و مستقل به موضوع مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی، عدم تقسیم کار مشخص بین نهادهای مرتبط با مدیریت منطقه ساحلی، عدم پوشش لازم در تمام ابعاد موضوعی و فضایی مرتبط با مدیریت منطقه ساحلی، و عدم حمایت موثر و عادلانه از کلیه ذی نفعان مرتبط با مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی مهمترین عوامل تفرق و غیریکپارچه بودن مدیریت در مناطق ساحلی استان هرمزگان هستند.
ارزیابی ریسک زیست محیطی سد باطله معدن مس سونگون با استفاده از روش EFMEA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
173-189
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از احداث سدهای باطله، مدیریت، جمع آوری و نگهداری مواد باطله معادن و پساب های حاصل از فعالیت های معدنی است. از طرفی مواد آلاینده خطرناک در پسماندها و زهاب های اسیدی ذخیره شده در سدهای باطله دارای پتانسیل ایجاد آثار سوء بر محیط زیست هستند. در این پژوهش سعی بر آن شده است که با استفاده از روش تجزیه وتحلیل حالات و اثرات شکست زیست محیطی، ریسک های زیست محیطی سد باطله معدن مس سونگون ارزیابی گردد و با پیشنهاد اقدامات مدیریتی مناسب جهت کاهش اثرات ریسک ها از بروز حوادث ناشی از نشت یا شکست سد باطله جلوگیری به عمل آید. در ابتدا خطرات بالقوه موجود در این سد باطله در سه دسته فیزیکی – شیمیایی، بیولوژیکی و اقتصادی – اجتماعی، از طریق بازدید میدانی و به کمک مصاحبه با کارشناسان خبره پروژه، و همچنین در قالب پرسشنامه هایی که توسط 18 نفر از کارشناسان خبره معدن مس سونگون تکمیل گردید، شناسایی شدند. بر اساس آنالیزهای انجام شده در محیط فیزیکی – شیمیایی، ریسک لرزه خیزی منطقه با 16،7 درصد، در محیط بیولوژیکی، ریسک آلودگی صوتی با 14،6 درصد و در محیط اجتماعی- اقتصادی، ریسک اثر بر چشم انداز با 19،3 درصد بالاترین امتیاز ریسک را کسب کردند سپس نتایج تحقیق حاضر با مطالعات پیشین مورد بحث و مقایسه قرار گرفت که از همسویی خوبی برخوردار بودند؛ ازاین رو می توان نتیجه گرفت که روش EFMEA به خوبی می تواند در ارزیابی ریسک های زیست محیطی سدهای باطله مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، به منظور کاهش یا حذف خطرات و عوامل به وجود آورنده ریسک های محیط زیستی پیشنهاد می گردد دوره های بازرسی و پایش، متناسب با ریسک های شناسایی شده، جزء مهم ترین اهداف برنامه های مدیریتی قرار گیرد.
شناسایی و ارزیابی شاخص های سنجش کیفیت محیط روستاهای هدف گردشگری، مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
276 - 298
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به کیفیت محیطی به عنوان یکی از اجزای اساسی توسعه پایدار می تواند منجر به تغییرات غیر قابل قبول محیطی و برآشفتگی سیستم های اقتصادی،اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی روستاهای هدف گردشگری گردد.لذا پژوهش حاضر با هدف، شناسایی شاخص های کیفیت محیطی و ارزیابی آن در روستاهای هدف گردشگری استان تهران به انجام رسیده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر واکاوی ادبیات نظری به منظور شناسایی شاخص های کیفیت محیطی روستاهای گردشگری بوده که در این راستا 11 شاخص شناسایی گردید. سپس معیارهایی مرتبط با هر شاخص تهیه و در قالب پرسشنامه عینی(مشاهدات محقق) و ذهنی تدوین گردید. پس از تعیین روایی محتوایی پرسشنامه، روستاهای موردمطالعه از لحاظ وضع موجود کیفیت محیطی مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله تحلیلی، نخست نسبت به تعیین اوزان شاخص ها با استفاده از روش "اهمیت معیارها از طریق همبستگی بین معیاری CRITIC" اقدام شد. این روش در زمره مدلهای همبستگی و در برگیرنده ماتریس تصمیم با تعدادی معیار و گزینه است. پس از تعیین وزن شاخص های کیفیت محیطی، نسبت به رتبه بندی روستاهای موردمطالعه از نظر وضعیت کیفیت محیطی با استفاده از روش ارزیابی نسبت تجمعی ARAS اقدام گردید. طبق نتایج به دست آمده از وزن دهی شاخص ها، بیشترین وزن به دست آمده به ترتیب مربوط به شاخص های "سرزندگی، تعلق پذیری و هویت و تناسبات بصری" بوده است. همچنین رتبه بندی روستاهای موردمطالعه نشان می دهد که روستای جلیزجند از کیفیت محیطی مناسب تری نسبت به سایر روستاهای مورد مطالعه برخوردار است و در نقطه مقابل روستای هویر کمترین کیفیت محیطی را دارد.
بررسی عوامل موثر بر خلق ارزش مشترک و تاثیر آن بر وفاداری گردشگران (مورد مطالعه: گردشگران خارجی شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
23 - 47
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری امروزه به عنوان یکی از اصلیترین ارکان اقتصادی و خدماتی جهان تبدیل شده است. به نحوی که بسیاری از کارشناسان توسعه از این صنعت به عنوان محور توسعه پایدار یاد میکنند. به دلیل نقش انکارناپذیرگردشگری در روندرشدتوسعه کشور، مدیران صنعت گردشگری همواره با چالش جذب گردشگر و جلب رضایتمندی و وفاداری او مواجه هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر خلق ارزش مشترک و شناسایی تاثیر آن بر وفاداری گردشگران خارجی شهر دامغان بوده است. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و در زمره تحقیقات توصیفی پیمایشی قرار میگیرد.جامعه آماری پژوهش،شامل کلیه گردشگران خارجی میباشد که در بازه زمانی فرودین تا دیماه 1397 از شهر دامغان بازدید کرده اند.حجم نمونه براساس فرمول کوکران برای جامعه247 نفری تحقیق معادل 150 بدست آمد.روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس میباشد.داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه تلفیق شده از مطالعات مرز و همکاران (2018) و باسر و همکاران( 2018)در قالب مقیاس لیکرت جمع آوری شده است. در این تحقیق به منظور بررسی اعتبار ابزار پژوهش از روش روایی منطقی از نوع ظاهری و پایایی آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspssو مدلسازی معادلات ساختاری با رویکر حداقل مربعات جزیی توسط نرم افزار اسمارت پی ال اس صورت گرفت. یافته ها نشان می دهد متغیر منابع در اختیار گردشگران و انگیزه های گردشگران بر خلق مشترک ارزش تأثیر مثبت ومعناداری داشته اند.همچنین خلق مشترک ارزش نیز تاثیر مثبت و معناداری بر وفاداری گردشگران داشته است.
طراحی و تبیین مدل مدیریت توسعه گردشگری ورزشی در آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
99 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل مدیریت توسعه گردشگری ورزشی در آذربایجان شرقی می باشد. تحقیق حاضر از نظر روش شناسی، از نوع آمیخته می باشد که در فاز کیفی تحقیق از تحلیل تماتیک و رویکرد سیستماتیک نظریه داده بنیاد و در فاز کمی از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای بود که با در نظر گرفتن اصول علمی طراحی شده و روایی و پایایی آن با دقت تأیید گردید . روش نمونه گیری در بخش کمی به صورت در دسترس بود که تعداد 235 پرسشنامه در بین متخصصین مدیریت ورزشی توزیع و به روش تحلیل عاملی و مدل سازی معادله ساختاری جهت ساخت مدل و آزمون فرضیه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از نگاه صاحب نظران سه گروه، عوامل بازدارنده با میانگین 15/2 بالاترین رتبه و عوامل جلب کننده با میانگین 78/1 کمترین رتبه را در بین عوامل تاثیرگذار بر توسعه بازاریابی گردشگری ورزشی به خود اختصاص داده اند. از نگاه صاحب نظران سه گروه، 6 عامل به عنوان عوامل جلب کننده توسعه بازاریابی گردشگری ورزشی شناسایی شد که مقدار عامل اول یعنی عامل اطلاع رسانی و تبلیغاتی با مقدار 150/60% درصد واریانس می باشد که این عامل اصلی ترین و مهم ترین عامل در بین عوامل جلب کننده توسعه بازاریابی گردشگری ورزشی می باشد. شاخص های اصلی برازش مربوط به مدل های مختلف، همگی نشان داد که مدل ها از برازش مناسبی برخوردار هستند و براساس روابط شناسایی شده میان متغیرها، در نهایت الگوی توسعه گردشگری ورزشی در استان آذربایجان شرقی طراحی گردید.
مقایسه دو الگوریتم درخت تصمیم گیری و ماشین بردار پشتیبان برای طبقه بندی مکان های جاذب گردشگری بر اساس اطلاعات زمینه ای کاربر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
202 - 218
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری و جذب گردشگر به عنوان یکی از منابع اقتصادی و همچنین بررسی داده های گردشگری با توجه به اهمیت روزافزون صنعت گردشگری و تجارتی و رقابتی شدن این صنعت اهمیت ویژه ای یافته است. در صنعت گردشگری شناخت خصوصیات و اطلاعات زمینه ای کاربر سبب اتخاذ تصمیمات هدفمندتر و ارائه خدمات رضایت بخش تری به کاربر می شود که این امر بدون استفاده از ابزارها و تکنیک های داده کاوی میسر نمی شود. روش های مختلفی برای طبقه بندی و بررسی داده ها وجود دارد. با توجه به اهمیت بالای شناخت رفتار و ویژگی های گردشگران در انتخاب مکان جاذب گردشگری و در نتیجه جلب رضایت گردشگران هدف این مطالعه مقایسه دو الگوریتم درخت تصمیم گیری و ماشین بردار پشتیبان برای طبقه بندی مکان های جاذب گردشگری بر اساس اطلاعات زمینه ای کاربر در نرم افزار Weka است. در این راستا از اطلاعات زمینه ای کاربر ازجمله سن، جنسیت، میزان تحصیلات، نوع مکان گردشگری و امتیازی که کاربران به مکان گردشگری داده اند برای طبقه بندی مکان های جاذب گردشگری استفاده شده است. برای این منظور اطلاعات زمینه ای و اطلاعات مکان های گردشگری از 220 کاربر در مورد جاذبه های گردشگری تهران جمع آوری گردید و برای آموزش و تست دو الگوریتم مورد استفاده قرار گرفته است. با بررسی نتایج این تحقیق با معیارهای مختلف مشخص گردید که درخت تصمیم گیری عملکرد بهتری در مقایسه با روش ماشین بردار پشتیبان بر روی داده-های استفاده شده دارد.
بازآرایی تشکیلات قضایی و امنیتی در ایران بر پایه ی الگوهای کارکردی توزیع قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
128-153
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران، پس از گذشت چهار دهه الگوهایی از سیاست و اقتصاد را به کار گرفته که هر کدام اثرگذاری های خاصی را در فضای جغرافیایی ایران برجای گذاشته است. نقطه ی مشترک همه ی الگوهای فضایی در جمهوری اسلامی ایران، کنشگری در چارچوب الگوی کاملاً متمرکز بوده است. تمرکز فزاینده ی امور در واحدهای سیاسی-فضایی متمرکز، سبب ساز کاستی ها و نارسایی هایی بوده که پراکنش فضایی عدالت و توسعه را مختل ساخته است؛ چراکه واحدهای سیاسی-فضایی، مجموعه ی متفاوت و ناهمگنی از عناصر و عوامل طبیعی-انسانی را در خود جای داده اند و فرم ها و فرایندهای توزیع فضایی قدرت در چنین واحدهایی باید اصل تفاوت و ناهمگنی را درنظر گیرند. در همین راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین کاربست الگوی نیمه متمرکز حکومت محلی برای توزیع بهینه ی قدرت درون تشکیلات قضائی و امنیتی در ایران پرداخته است. نتایج، نشان از آن دارد که با دوگانه سازی توزیع فضایی قدرت در ایران به دو بخش امور محلی و امور حاکمیتی، چارچوبی منطقی برای مصداق یابی هر کدام از این دو بخش پدید می آید. در امور قضائی، تشکیلاتی مانند سازمان ثبت اسناد و املاک، سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی-تربیتی کشور، مرکز امور شوراهای حل اختلاف و سازمان پزشکی قانونی به دلیل ماهیت خدماتی-رفاهی از قابلیت فزاینده ای برای واگذاری به حکومت های محلی برخوردار هستند. در امور امنیتی نیز، رده ها و سازمان های موجود در نیروی انتظامی، همچون معاونت صدور گذرنامه، سازمان وظیفه ی عمومی، رده هایی از پلیس پیشگیری و پلیس راهنمایی و رانندگی، به سبب ماهیت پیشگیرانه و خدماتی می تواند به نمایندگان امور محلی تفویض شود.
بررسی تاثیر تلاش عرضه کننده و مصرف کننده در رضایت مشتری با توجه به نقش میانجی تجربه مصرف کننده (مورد مطالعه: مشتریان هتل های شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
140 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل اثر تاثیر تلاش عرضه کننده و تلاش مصرف کننده به واسطه تجربه مصرف کننده به منظور نیل به رضایت مراجعه کنندگان هتل های شهر اهواز می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، در گروه تحقیقات کاربردی قرار گرفته و از جهت روش، تحقیق توصیفی و در زمره تحقیقات پیمایش و همبستگی قرار می گیرد. در این پژوهش تلاش های عرضه کننده و مصرف کننده به عنوان متغیرهای مستقل و رضایت مصرف کننده به عنوان متغیر وابسته و تجربه مصرف کننده بعنوان متغیر میانجی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل مراجعه کنندگان هتل های شهر اهواز می باشد. حجم نمونه آماری پژوهش با استفاده از فرمول کوکران بدست آمد که تعداد 384 نفر به صورت خوشه ای دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد که پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ و پایایی ترکیبی، و روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و روایی محتوا با استفاده از نظر متخصصان آشنا به موضوع پژوهش مورد تایید قرار گرفت. همچنین برای تعیین همبستگی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS22 و AMOS22 استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تایید همه ی فرضیه های پژوهش گردید: تلاش عرضه کننده بر تجربه مصرف کننده تاثیر مثبت و معنادار دارد؛ تلاش مصرف کننده بر تجربه مصرف کننده تاثیر مثبت و معنادار دارد؛ تجربه مصرف کننده بر رضایت مصرف کننده تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج بیان می کند که تجربه مصرف کننده ارتباط میان تلاش های عرضه کننده و مصرف کننده با رضایت مصرف کننده را تسهیل می کند.
ارزیابی آلودگی عناصر نادر و پتانسیل خورندگی در منابع آب زیرزمینی نواحی جنوب و جنوب غربی شهر سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
111 - 130
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی گسترش آلودگی عناصر نادر، یونهای جزئی نیتریت، نیترات، آمونیوم و پتانسیل خورندگی در منابع آب زیرزمینی در مناطق جنوب و جنوب غربی شهر سیرجان در استان کرمان می پردازد. بدین منظور در مردادماه 1395 از آب زیرزمینی 115 محل چاه کشاورزی، چاه مشاهده ای و قنات در مناطق شهر سیرجان، کفه نمک خیرآباد، چا ه دراز، ناحیه ی معدن گل گهر، قطاربنه-عین البقر و کفه مرگ، نمونه برداری جهت آنالیز نیترات، نیتریت، آمونیوم و برخی از عناصر نادر انجام شده است. میانگین غلظت عناصر و یون های جزئی به ترتیب از بیشتر به کمتر عبارت است از: NO3</sub> > B > NH4</sub> > As > Mn > Ba > Cr > NO2</sub> > Cu > Pb > Cd. غلظت این عناصر و یون ها عمدتاً در آب زیرزمینی نواحی چاه دراز وکفه مرگ، از حدمجاز WHO بیشتر است. علاوه بر این غلظت عناصر Cd، B و As در تمام مناطق بالاتر از حد مجاز است. کروم در منابع آب زیرزمینی تمام مناطق به جز منطقه ی شهر سیرجان، غلظتی بیش از حد مجاز WHO دارد. همچنین غلظت سرب در مناطق مربوط به کفه نمک خیرآباد و چاه دراز بالاتر از حد مجاز است و نشان دهنده آلودگی سرب در این نواحی می باشد. در حالیکه Cu، Ba، NO2</sub> و Sb در همه مناطق، غلظتی کم تر از حدمجاز WHO دارند. اندیس های آلودگی HPI، HEI و Cd</sub> نشان می دهد بیشترین خطر آلودگی مربوط به منطقه ی معدنی گل گهر، چاه دراز، نقاط KH1 و KH2 در کفه نمک خیرآباد و دو نقطه ی KM1 و KM7 در کفه مرگ است و سایر نقاط منطقه از سطح آلودگی پایینی برخوردار هستند. نهایتاً پراکندگی شاخص خورندگی لانژلیه در منابع آب زیرزمینی منطقه مورد مطالعه نشان داد پتانسیل خورندگی آب زیرزمینی در این ناحیه بالاست. بنابراین فرایند کنترل خورندگی آب، هنگام استفاده از آب زیرزمینی منطقه باید رعایت شود.
تولید سرمایه و آسیب محیط زیست مناطق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
157-178
حوزههای تخصصی:
رشد مخاطرات محیطی در عصر حاضر که هر روز بیش از پیش، دامن گیر حیات و زندگی انسانی است، توجه عقلایی به نوع برخورد و ارتباط با طبیعت از سوی بشر را ضروری می نماید. تولید سرمایه و کسب ارزش افزوده از فعالیت های بخش صنعت از زمینه هایی به شمار می رود که در تقویت ارتباط انسان و محیط دارای نقش ویژه و روبه تزایدی است. بر این اساس، تلاش شده است تا ضمن تحلیل فضایی و زمانی میزان خطرآفرینی و صدمات صنایع در مناطق کشور، به برآورد نسبت صدمات فعالیت های محیط زیستی کارگاه های صنعتی به میزان ارزش افزوده کسب شده از صنایع در هر یک از استان های ایران طی دوره 92-1388 پرداخته شود. هفت شاخص مورد استفاده قرار گرفته است که اطلاعات آن از مرکز آمار ایران به دست آمد. برای تحلیل داده های تحقیق از برخی الگوریتم های آمار فضایی و نماگرهای آمار کلاسیک در محیط نرم افزاری GIS و GEO Da TM استفاده شده است. نتیجه ی به دست آمده این است که روز به روز صنایع در ایران، زیست ناسازگارتر شده و با تشدید آسیب های وارد به محیط زیست، به گسترش و شدت مخاطرات محیطی علیه محیط های انسانی دامن زده است. همچنین اینکه، عمدتاً ارزش افزوده کسب شده در بخش صنعت مناطق، بیشتر برپایه ملاحظات اقتصادی بوده و چندان سودمندی زیست محیطی آن، در نظر گرفته نشده است.
برآورد ارزش تفریحی قلعه سلاسل شهرستان شوشتر با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و روش هزینه سفر فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
48 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، ارزیابی ارزش تفریحی و بررسی عوامل موثر بر تمایل به پرداخت گردشگران قلعه سلاسل شهرستان شوشتر با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط و هزینه سفر فردی است. روش: برای بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل به پرداخت گردشگران، مدل اقتصاد سنجی لاجیت مورد استفاده قرار گرفت. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 307 بازدید کننده از مکان مذکور در سال 1396، جمع آوری شده است. نتایج: نتایج روش ارزش گذاری مشروط نشان داد که میانگین تمایل به پرداخت هر فرد برای بازدید از این مکان 5712 ریال و ارزش تفریحی برای هر خانواده معادل 68/323527 ریال در سال بوده است. نتایج روش هزینه سفر فردی نیز نشان داد که ارزش تفریحی این مکان 939596000 ریال برآورد شده است. مقایسه این دو روش نشان می دهد که، ارزش تفریحی این مکان در روش هزینه سفر فردی بیشتر برآورد شده، زیرا از دید بازدیدکنندگان، استفاده از این مکان به عنوان یک کالای همگانی خالص قلمداد می گردد و افراد تمایلات خود نسبت به پرداخت از آن را به درستی بیان نمی کنند، به گونه ای که هزینه صرف شده برای هرخانوار جهت تفریح در این مکان، به مراتب بالاتر از تمایلات اظهارشده می باشد.
ارزیابی تأثیر تغییرات کاربری اراضی بر کیفیت منابع آب زیرزمینی دشت زرند با استفاده از تصاویر ماهواره ای و زمین آمار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
67 - 82
حوزههای تخصصی:
اافزایش جمعیت و در نتیجه آن افزایش تغییرات کاربری اراضی و بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی نه تنها باعث کاهش کمیت بلکه سبب تخریب کیفیت این منابع ارزشمند شده است. مطالعه و بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی بر کیفیت منابع آب زیرزمینی می تواند به مدیریت صحیح استفاده از این منابع آبی کمک نماید. لذا هدف از این مطالعه بررسی روند تغییرات کاربری اراضی بر کیفیت منابع آب زیرزمینی و همچنین مقایسه روش های مختلف زمین آمار در پهنه بندی کیفیت آب از لحاظ پارامتر های کیفی EC و SAR برای کشاورزی و آبیاری به کمک روش ویلکاکس می باشد. به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی از تصاویر ماهواره ای لندست سنجنده های 2000 TM و 2015 OLI با استفاده از روش حداکثر احتمال، استفاده گردید. همچنین به منظور مقایسه تناسب مدل های برازش داده شده بر داده ها نیز از دو معیار خطای ریشه میانگین مربعات (RMSE) و ضریب همبستگی (R) استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که روش کریجینگ ساده با مدل واریوگرامی دایره ای با مقادیر RMSE معادل 19/1782 و R معادل 81232/0 برای پارامتر EC و روش کریجینگ معمولی با مدل واریوگرامی گوسی با مقادیر RMSE معادل 29534/3 و R معادل 79791/0 برای پارامتر SAR مناسب ترین روش ها در جهت پهنه بندی کیفیت منابع آب بودند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که طی سال های مطالعاتی در منطقه مورد نظر، افزایش وسعت کاربری های شهری و کشاورزی و نیز افزایش 13 درصدی تخریب آب زیرزمینی رخ داده است که از جمله عمده ترین دلایل آن می توان به برداشت بی رویه جهت مصارف شهری و کشاورزی اشاره نمود. به طور کلی در پی افزایش وسعت کاربری های شهری و کشاورزی در منطقه طی سال های مطالعاتی، افزایش 2 درصدی آلودگی از لحاظ پارامتر EC و نیز افزایش 5/5 درصدی آلودگی از لحاظ پارامتر SAR در منابع آب زیرزمینی رخ داده است.
تعیین فاکتورهای موثر بر آتش سوزی جنگل با استفاده از ترکیب مدل رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره و الگوریتم ژنتیک (مطالعه موردی: جنگل گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شناسایی فاکتورهای موثر بر آتش سوزی جنگل ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است زیرا سالانه مساحت زیادی از جنگل های جهان بر اثر آتش سوزی نابود می شوند و تکرار این اتفاق در بلندمدت می تواند خسارات جبران ناپذیری بر زمین و ساکنین آن وارد کند. با شناسایی این فاکتورها می توانیم زمان ها و نقاط دارای ریسک بالای آتش سوزی را شناسایی نمائیم و با وضع قوانین و سیاست های مدیریتی کارآمد، آموزش به مردم و نظارت بیشتر در جهت مقابله با عوامل محرک آتش برآییم. در این تحقیق سعی شده است فاکتورهای موثر بر آتش سوزی های جنگل گلستان شناسایی شود و برای این منظور از سه روش رگرسیون خطی چندگانه، رگرسیون لجستیک و رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره در ترکیب با الگوریتم ژنتیک استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که هر دو دسته فاکتورهای بیوفیزیکی و انسانی در آتش سوزی های منطقه مورد مطالعه دارای تأثیر هستند. از این میان تنها فاکتورهای حداقل دما و حداکثر سرعت باد در هر سه حالت موثر شناخته شدند. روش رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره در مقایسه با دو روش دیگر عملکرد بهتری از خود نشان داد. مقدار RMSE نرمال شده این سه روش برابر 4291/0 برای رگرسیون خطی چندگانه، 9416/0 برای رگرسیون لجستیک و 1757/0 برای رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره و مقدار R 2 آن ها نیز به ترتیب برابر 9862/0، 9912/0 و 9886/0 به دست آمد.
پایش روند تغییرات ارتفاعی سطح زمین در شهرکرمان و تعیین مناطق پرخطر با استفاده از تصاویر راداری ASAR و SENTINEL 1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات ارتفاعی رخداده در سطح زمین که غالباً به صورت فرونشست و گاهی بالاآمدگی ظاهر می شود، به عنوان یک مخاطره خاموش ولی جدی در محدوده شهر ها به حساب می آید، که می تواند به مرورزمان صدمات جدی به تأسیسات شهری وارد سازد. به دلیل تغییرات رخداده در سطح آب های زیرزمینی شهر کرمان، پدیده فرونشست و بالاآمدگی با شدت زیادی در این محدوده وجود دارد که می تواند خسارات جبران ناپذیری به شهر وارد نماید و هدف تحقیق پایش این تغییرات است. در این تحقیق سعی شده است که با استفاده از تکنیک تداخل سنجی تصاویر راداری میزان تغییرات ارتفاعی رخداده در محدوده شهر کرمان بررسی و نحوه تغییرات مکانی آن در طول 14 سال اخیر مورد پایش قرار گیرد. در این راستا از 6 تصویر از سنجنده ASAR و 2 تصویر از سنجنده SENTINEL1 مربوط به چهار دوره زمانی، استفاده شد و با انجام تکنیک تداخل سنجی، چهار تداخل نگاشت از محدوده مورد مطالعه تهیه گردید. با مطالعه تداخل نگاشت ها، نرخ و دامنه فرونشست و بالاآمدگی استخراج گردید. بر این اساس حداکثر نرخ فرونشست و بالاآمدگی در چهار دوره زمانی مربوط به سال های 1386 - 1383، 1389- 1386، 1391-1389و 1396-1393، به ترتیب 3/7، 6/7، 9 و 6/10 سانتیمتر در سال فرونشست و 6، 6/6، 5 و 6/4 سانتیمتر در سال بالاآمدگی بوده است. استخراج عرصه در معرض مخاطره نشان داد از مجموع مساحت محدوده در حدود 43 درصد در پهنه های پرخطر تا نسبتاً پرخطر قرار دارد. شواهد میدانی نشان می دهد که علاوه بر محدوده های فرونشستی، در مناطق با نرخ تورم و بالاآمدگی زیاد نیز آثار و شواهد خسارات به ساختمان ها به وضوح دیده می شود. نقشه های جابجایی ایجاد شده نشان می دهد که سطح زمین در شهر کرمان از سال 1383 تاکنون دچار یک روند فرونشست فزاینده ای شده است به طوری که علاوه بر افزایش نرخ فرونشست، محدوده های بیشتری از شهر درگیر آن شده است.
بازتاب تغییرات محیطی در تغییرات توزیع فراوانی دمای رویه ی زمین: مطالعه موردی حوضه زاینده رود و حوضه اورمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستکاری های انسان در طبیعت بدون پیامد نیست. تغییراتی که انسان در محیط ایجاد می کند از راه تغییر ویژگی های گرمایی رویه ی زمین می تواند به تغییر دما و در نتیجه تغییر توزیع فراوانی دما منجر شود. تغییر دما خود زنجیره ای از تغییرات محیطی را در پی خواهد داشت. در کشوری هم چون ایران که به سبب گرمی هوا و کمبود منابع آب زیست پذیری بسیار شکننده ای دارد گاهی تغییرات محیطی می تواند به معنای مرگ و زندگی باشد. بررسی داده های دمای رویه ی زمین مودیس آکوا برای گذر شب و روز از 1382 تا 1396 نشان می دهد که دستکاری های انسان توزیع فراوانی دمای رویه ی زمین را در پهنه های معینی از کشور دستخوش تغییر کرده است. ساخت سدها و بر هم زدن چرخه ی طبیعی آب، تهی کردن منابع آب زیرزمینی از راه حفر چاه های بی شمار، گسترش شهرها، تغییر کاربری زمین، نابود کردن جنگل ها و درختزارها نمونه هایی از دستکاری های انسان در طبیعت هستند که چهره ی دمایی ایران را در طی دهه ی گذشته دگرگون کرده است. تعادل میان توان طبیعی سرزمین ایران و باری که بر این سرزمین گذاشته شده بر هم خورده است. تداوم مدنیت در مراکز کهن تمدنی کشور با خطر نابودی روبرو است مگر آن که ایرانیان شیوه ی زندگی خود را تغییر دهند و بین نیازهای خود و توان طبیعی سرزمین ایران تعادلی برقرار سازند
تحلیل فضایی تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطره زلزله ( مطالعه موردی: شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خسارات گسترده مخاطرات به محیط و کالبد سکونتگاه های انسانی موجب شده است که مفهوم تاب آوری در کاهش آثار سوانح، به حوزه ای مهم در عرصه مدیریت بحران تبدیل شود. با توجه به این اهمیت، هدف پژوهش حاضر تحلیل تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر زلزله در شهرستان مریوان می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شامل روستاهای ۶ دهستان خاوومیرآباد، زریوار، سرکل، سرشیو، کوماسی و گلچیدر است که خانوارهای نمونه از بین روستاهای این دهستان ها و به روش تصادفی طبقه بندی شده و ۱۸ روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد ۳۱۰ پرسشنامه به صورت تصادفی تکمیل شدند. اعتبار پرسشنامه ها با آزمون آلفای کرونب اخ، 79% به دست آمد. تحلیل آماری داده ها با آزمون های t تک نمونه، کروسکال والیس و تحلیل واریانس انجام شد . علاوه بر این، از روش دیمتل برای تعیین جهت رابطه میان معیارها، با استفاده از ۶ نفر از کارشناسان و از روش تحلیل شبکه ای نیز برای وزن دهی به معیارها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که می توان روستاهای مورد مطالعه دارای را بافتی با تاب آوری پایین به حساب آورد که مهم ترین علت آن وضعیت نامناسب عوامل درونی سکونتگاه های روستایی می باشد از جمله کیفیت پایین ساخت و ساز و اسکلت نامناسب بناها. .با توجه به نتایج تحلیل واریانس بیشترین تاب آوری در دهستان زریوار با میانگین ۲.۹۹ و کمترین تاب آوری مربوط به دهستان خاوومیرآباد با میانگین ۱.۸۷ می باشد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که تاب آوری سکونتگاه های روستایی در سطح دهستان های شهرستان مریوان در سطح بسیار پایینی است.