مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
شهر دامغان
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
23 - 47
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری امروزه به عنوان یکی از اصلیترین ارکان اقتصادی و خدماتی جهان تبدیل شده است. به نحوی که بسیاری از کارشناسان توسعه از این صنعت به عنوان محور توسعه پایدار یاد میکنند. به دلیل نقش انکارناپذیرگردشگری در روندرشدتوسعه کشور، مدیران صنعت گردشگری همواره با چالش جذب گردشگر و جلب رضایتمندی و وفاداری او مواجه هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر خلق ارزش مشترک و شناسایی تاثیر آن بر وفاداری گردشگران خارجی شهر دامغان بوده است. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و در زمره تحقیقات توصیفی پیمایشی قرار میگیرد.جامعه آماری پژوهش،شامل کلیه گردشگران خارجی میباشد که در بازه زمانی فرودین تا دیماه 1397 از شهر دامغان بازدید کرده اند.حجم نمونه براساس فرمول کوکران برای جامعه247 نفری تحقیق معادل 150 بدست آمد.روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس میباشد.داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه تلفیق شده از مطالعات مرز و همکاران (2018) و باسر و همکاران( 2018)در قالب مقیاس لیکرت جمع آوری شده است. در این تحقیق به منظور بررسی اعتبار ابزار پژوهش از روش روایی منطقی از نوع ظاهری و پایایی آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspssو مدلسازی معادلات ساختاری با رویکر حداقل مربعات جزیی توسط نرم افزار اسمارت پی ال اس صورت گرفت. یافته ها نشان می دهد متغیر منابع در اختیار گردشگران و انگیزه های گردشگران بر خلق مشترک ارزش تأثیر مثبت ومعناداری داشته اند.همچنین خلق مشترک ارزش نیز تاثیر مثبت و معناداری بر وفاداری گردشگران داشته است.
تحلیل جایگاه شاخص های شهر خلاق در راستای برندسازی و دستیابی به توسعه پایدار شهری (مورد مطالعه: شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهر ها با باز اندیشی و تامل در فرصت ها و تهدیدهایشان، در پی افزایش قدرت جذب و مطرح کردن خودشان هستند، در این بین برای بسیاری ایده شهر خلاق به شیوه ی نوینی برای نگاه کردن به توسعه شهر تبدیل شده است. از این رو، هدف از پژوهش حاضر تحلیل جایگاه شاخص های شهر خلاق در راستای برندسازی و دستیابی به توسعه پایدار شهری در دامغان می باشد. پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی است. روش مورد استفاده در مرحله جمع آوری داده ها، مبتنی بر مرور منابع معتبر خارجی و داخلی و میدانی (پرسشنامه) می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS و مدل SAW استفاده شده است. نتایج آزمون T به منظور بررسی جایگاه شاخص های شهر خلاق در برندسازی شهر دامغان نشان داد در گویه های ، شاخص های (سرمایه اجتماعی، نوآوری، کیفیت زندگی، سرمایه انسانی) از عدد مطلوبیت (3)، کمتر ارزیابی شده و در سطح آلفای 000/0 معنادار است. در واقع تحلیل میانگین عددی نشان دهنده جایگاه کم شاخص های شهر خلاق در جهت برندسازی شهر دامغان می باشد. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین شاخص های شهر خلاق و توسعه پایدار شهر دامغان وجود دارد. در نهایت نتایج مدل SAW نشان داد، ناحیه 5، با امتیاز (670/0)، به عنوان بیشترین میزان تاثیرپذیری و ناحیه 3 با اختلافی قابل توجه با امتیاز (190/0)، به عنوان کمترین میزان توسعه به لحاظ شاخص های شهر خلاق، مطرح می باشند.
تعیین مسیرهای گردشگری با روش کمترین فاصله از بهترین تصمیم، نمونه موردی: شهرستان تاریخی دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
207 - 224
حوزههای تخصصی:
رونق گردشگری و جذب گردشگر نیازمند برنامه ریزی و هدایت درست مخاطب برای بهره مندی از حداکثر امکانات و خدمات است. به همین منظور، امروزه در جهان برای افزایش ضریب ماندگاری گردشگران، مسئله طراحی مسیرهای گردشگری مطرح شده است. دامغان ازجمله شهرهای تاریخی ایران است که ارزش ها و پتانسیل های تاریخی و گردشگری شهری و روستاهایی بسیاری دارد. هدف از این پژوهش، تعیین مسیرهای گردشگری با شناسایی و بهره مندی از تمامی شاخص ها و ارزش های موجود در روستاها و شهر دامغان و درنظرگرفتن طول مسیر گردشگری به منظور ارزیابی، امتیازدهی و تعیین بهترین مسیرهای گردشگری و همچنین اولویت بندی آن ها در این منطقه، با به کارگیری روش حل جدید است. روش تحقیق در این پژوهش کمّی و توصیفی تحلیلی است. شاخص های در نظر گرفته شده به روش پیمایش محیطی، مطالعات میدانی و کتابخانه ای گردآوری شده اند که شامل شاخص های فرهنگی تاریخی، طبیعی، مذهبی، کشاورزی، مناسبتی فصلی، رویدادهای تاریخی و خدمات زیرساختی و طول مسیر است. درنظرگرفتن شاخص طول مسیر مسئله را به تحلیل، ارزیابی و تصمیم گیری چندمعیاره چندهدفه (با هدف بازدید از بیشترین جاذبه گردشگری با کمترین طول مسیر گردشگری) تبدیل می کند؛ بنابراین در کمّی سازی داده ها از روش حل جدید (همسان سازی و کمترین فاصله از بهترین تصمیم) استفاده شده است. نتایج عددی حاکی از آن است که در الویت بندی مسیرهای گردشگری پیشنهادی، ضریب کمترین فاصله از بهترین تصمیم در بازه ی ۱۴۶۸/0 تا 7688/0 قرار دارد، که مسیر شاهرود دامغان در رتبه اول و مسیر اصفهان دامغان در رتبه دوازدهم قرار گرفت.
شناسایی عوامل موثر در موفقیت برندینگ شهری در راستای تحقق شهر خلاق (مورد مطالعه: شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
الگوی شهر خلاق مبتی بر ارتباط میان اقتصاد، فرهنگ، تولید مکان های خلاق و نوآور است که بهره گیری از فرصت های اقتصاد جهانی خلاق میتنی بر دانش در پی رقابت پذیر کردن مکان می باشد. الحاق شهرها به شبکه شهرهای خلاق هم راستا با افزایش توان اقتصادی یک برند مستقل برای خود به وجود می آورند. لذا، هدف پژوهش حاضر؛ شناسایی عوامل موثر در موفقیت برندینگ شهری در راستای تحقق شهر خلاق (مطالعه موردی: شهر دامغان) می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و نوع تحقیق کاربردی است و بر حسب روش انجام از نوع پیمایشی (مصاحبه) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل (کلیه مدیران ارشد شهرداری، اعضای هیئت علمی گروه جغرافیا، هنر و شهرسازی، شورا های شهر و متخصصین حوزه مدیریت شهری دامغان) می باشند که با استفاده از روش دلفی 17 نفر به عنوان حجم نمونه، انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش گراندد تئوری استفاده شده است. از نتایج مصاحبه با افراد متخصص، جهت شناخت عوامل موثر در موفقیت برندینگ شهری در راستای تحقق شهر خلاق در دامغان، 56 مفهوم و 18 واحد معنایی و 7 مقوله ی (ارتقای محیط شهری، فضا های شکوفا کننده، تقویت جایگاه بین المللی شهر، مدیریت مستمر و هدفمند، تدوین چشم انداز، جذابیت و امنیت شهری، تثبیت جایگاه برندسازی)، استخراج شد.
آسیب شناسی سبک زندگی مددجویان بهزیستی و ارائه راهکارها (مورد مطالعه: مددجویان شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
55 - 85
حوزههای تخصصی:
شناسایی آسیب های سبک زندگی مددجویان و ارائه راهکارها برای کاهش آنها مهم ترین هدف پژوهش حاضر بوده که به روش کیفی و با استفاده از تحلیل روایت و روایتگری اجرا شده است. برای تحقق این هدف ابتدا کلیه کارکنان و زنان سرپرست خانواده مددجویان زیرمجموعه اداره بهزیستی شهر دامغان به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. سپس اقدام به انتخاب نمونه های مورد نظر آن هم به صورت هدفمند از بین آنان شده است. تعداد نمونه های انتخاب شده شامل 20 نفر زن سرپرست خانواده مددجویان و 10 نفر از کارکنان در حوزه مددکاری هستند. گردآوری داده ها با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده و یافته ها حکایت از آن دارند که آسیب های جسمی به عنوان زمینه آسیب ها، زندگی و سبک زندگی مددجویان را تحت تأثیر قرار داده است. مددجویان با آسیب های جدی روانی ازجمله فشار روانی، استرس، افسردگی، تنهایی، خودکشی، کاهش اعتماد به نفس مواجه شده و این امر سبک زندگی آنها را تحت تأثیر قرار داده است. به موازات آن نیز آسیب های اجتماعی و کمبود مهارت های مواجهه با آنها و همچنین مسائل فرهنگی و ذیل آن فقر فرهنگی خانواده ها وجود دارد که سطحی از ناپایداری اجتماعی و فرهنگی را برای آنها رقم زده است. کفاف ندادن مستمری بهزیستی و نبود شغل مهم ترین مقولات استخراج شده در بحث اقتصاد بود. مددجویان بر ضعف نهادی و عملکردی نهاد بهزیستی اذعان نمودند. نتایج حاکی از سبک زندگی ناپایدار در سطح اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است که در این راستا، راهکارهایی برای ارتقای سبک زندگی و کاهش آسیب ها ازجمله مشاوره و آموزش، هماهنگی و همکاری نهادها، ایجاد اشتغال، افزایش مستمری و بازنمایی مثبت از سبک زندگی مددجویان ارائه شد.
مجموعه عوامل موثر در خلاقیت (مزیت های رقابتی و ظرفیت های موجود) در راستای دستیابی به برندینگ شهری (مطالعه موردی: شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
79 - 92
حوزههای تخصصی:
در رویکردی نوین به شهر، شهر خلاق به عنوان یک روش راهبردی در عرصه تفکر، برنامه ریزی و اجرای طرح های شهری مطرح شده است. با توجه به تغییرات بسیار عمیقی که در محیط شهر در حال وقوع است، خلاقیت شهری، یک عامل حیاتی در حل بسیاری از مسایل شهر به شمار می رود. در این راستا، هدف پژوهش حاضر؛ شناخت مجموعه عوامل موثر در خلاقیت (مزیت های رقابتی و ظرفیت های موجود) در راستای دستیابی به برندینگ شهری شهر دامغان می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و نوع تحقیق کاربردی است و بر حسب نحوه اجرا از نوع پیمایشی (مشاهده و مصاحبه) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل (کلیه مدیران ارشد شهرداری، اعضای هیئت علمی گروه جغرافیا، هنر و شهرسازی، شورا های شهر و افراد دارای تجربه در حوزه مدیریت شهری) می باشند که با استفاده از روش دلفی 17 نفر به عنوان حجم نمونه، انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش گرند تئوری (نظریه داده بنیاد)، استفاده شده است. از نتایج مصاحبه با افراد متخصص و کارشناس جهت بررسی ظرفیت های موجود و مزیت های رقابتی با استفاده از روش تئوری زمینه ای، 42 مفهوم و 7 مقولهی (تصویرسازی، تدوین سند و برنامه راهبردی و جامع، شناسایی ارزشمند بودن مزایای رقابتی و ظرفیت های موجود، توسعه زیرساخت ها، نوآوری، باززنده سازی شهری، مدیریت یکپارچه شهری)، استخراج شد. از نتایج مصاحبه با افراد متخصص و کارشناس جهت بررسی ظرفیت های موجود و مزیت های رقابتی با استفاده از روش تئوری زمینه ای، 42 مفهوم و 7 مقولهی (تصویرسازی، تدوین سند و برنامه راهبردی و جامع، شناسایی ارزشمند بودن مزایای رقابتی و ظرفیت های موجود، توسعه زیرساخت ها، نوآوری، باززنده سازی شهری، مدیریت یکپارچه شهری)، استخراج شد.
شناسایی پیشران های مؤثر بر بازآفرینی مسکن مبنا در بافت های فرسوده (مورد مطالعه: شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۹
49 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و تبیین پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی شهری مسکن مبنا در بافت فرسوده شهر دامغان است. این پژوهش با تأکید بر ضرورت مداخله در بافت های ناکارآمد و فرسوده این شهر، سعی دارد تا با تمرکز بر کیفیت مسکن و مؤلفه های مرتبط با آن، محرک های اساسی را جهت تحقق موفقیت آمیز فرآیند بازآفرینی مسکن مبنا شناسایی و تحلیل کند. از آنجا که مسکن، نقشی محوری در بازتولید فضاهای شهری دارد، بررسی دقیق عوامل اثرگذار بر آن، می تواند به سیاست گذاری های مؤثر در زمینه بازآفرینی منجر شود. روش و داده: از نظر روش شناسی، این مطالعه مبتنی بر رویکردی آمیخته و اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش را ۱۵ نفر از کارشناسان، متخصصان و مدیران حوزه های مرتبط با بازآفرینی شهری تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه های ساختاریافته و نیمه ساخت یافته انجام شده و سپس با استفاده از روش تحلیل اثرات متقاطع در بستر نرم افزار MicMac، به تجزیه و تحلیل روابط علّی و میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متغیرها پرداخته شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که تحقق موفقیت آمیز بازآفرینی مسکن مبنا در بافت فرسوده شهر دامغان، مشروط به توجه هم زمان به سه عامل کلیدی «قیمت زمین و مسکن»، «توزیع عادلانه منابع و خدمات» و «حمل ونقل انسان محور» است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که بازآفرینی موفق مسکن مبنا در شهر دامغان مستلزم نگرشی جامع، فراگیر و سیستمی است. این فرایند تنها در صورتی به نتایج مطلوب خواهد رسید که برنامه ریزی ها فراتر از مداخلات کالبدی صرف، به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نهادی نیز توجه نمایند. همچنین، همکاری بین سازمانی، مشارکت مردمی و تقویت ظرفیت های نهادی در سطح محلی، از پیش نیازهای اساسی در اجرای موفق بازآفرینی به شمار می روند. نوآوری، کاربرد نتایج: نوآوری پژوهش حاضر در اتخاذ رویکردی جامع و نظام مند برای تحلیل پیشران های مؤثر بر بازآفرینی مسکن مبنا است. این رویکرد، برخلاف مطالعات گذشته، با ادغام ابعاد اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، کالبدی – فضایی و زیست محیطی در قالب یک چارچوب منسجم، درک دقیق تری از پویایی های بازآفرینی مسکن مبنا ارائه می دهد.