فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
206 - 230
حوزههای تخصصی:
The China-Pakistan Economic Corridor (CPEC) brings a multidimensional shift in regional geopolitics. The objective of this study examines the changing dynamics in regional geopolitics regarding the China-Pakistan Economic Corridor (CPEC) by analyzing the theoretical spectrum of the geopolitical theories of Heartland and Rimland. This paper hypothesized the economic gravity of the China-Pakistan Economic Corridor could potential to develop a favorable geopolitical environment across the region. In sum, the outcomes of this research, the CPEC could transform the regional geopolitics from conventional to critical as converting the current hostile geopolitical environment into favorable geopolitics regarding its geo-economic potential. Resultantly, CPEC will convert the economic vulnerable, and war turn zone into economic well-being, peace and stable region.
تحلیل و بررسی عوامل مؤثر بر توانمندی روان شناختی زعفران کاران روستایی با توجه به راهبردهای مدیریت ریسک محور تولید (مطالعه موردی: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
183 - 207
حوزههای تخصصی:
زعفران به عنوان گران بهاترین محصول کشاورزی و دارویی جهان ازجمله گیاهانی است که با توجه به سازگاری در برابر خشکی، نقش قابل توجهی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی مناطق خشک و نیمه خشک ازجمله دهستان رشتخوار دارد. بر این اساس، با توجه به اینکه، بلاهای طبیعی زندگی انسان ها به ویژه روستانشینان را از نظر اقتصادی، اجتماعی تهدید کرده و گاه زندگی آنان را دچار اختلال کرده است. لذا هدف تحقیق حاضر، تحلیل و بررسی عوامل مؤثر بر توانمندی روان شناختی زعفران کاران روستایی با توجه به راهبردهای مدیریت ریسک محور تولید دردهستان رشتخوار است. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی انجام گردیده است. در این راستا، عوامل مؤثر بر توانمندی روان شناختی در 355 خانوار زعفران کار ساکن در 13 روستای بالای 100 خانوار این دهستان موردبررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات میدانی در این مطالعه، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی ظاهری و محتوایی آن با کسب نظرات متخصصان، کارشناسان و اساتید و پس از چند مرحله اصلاح و بازنگری به دست آمد. پایایی آن، با استفاده از آزمون مقدماتی و از طریق 30 پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت که برابر با 86/0 است. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از ماتریس ذی نفعان در مدل تلفیقی asm، نرم افزار SPSS و برای تحلیل فضایی از نرم افزارهای و Topsis- Fazi استفاده گردید. یافته های تحقیق حاکی از آن است بین عوامل مؤثر بر توانمندی روان شناختی زعفران کاران روستایی و مدیریت ریسک محور تولید رابطه معناداری وجود دارد و همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که در بین عوامل تأثیرگذار بر توانمندی روان شناختی، عامل داشتن توانایی و تصمیم گیری در راهبردهای مدیریت ریسک محور تولید توسط کشاورزان زعفران کار از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ بنابراین، نتایج نشان می دهد که بهتر است برگزاری کلاس های آموزشی جهت توانمندی به منظور به کارگیری بهتر مدیریت ریسک در بین کشاورزان زعفران کار دور از ذهن مسئولین و کارگزاران دولتی نباشد.
آنالیز خطر سقوط سنگ در منطقه توریستی گنجنامه، غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
1 - 14
حوزههای تخصصی:
منطقه گنج نامه به عنوان یکی از جاذبه های تاریخی-فرهنگی و توریستی در غرب ایران بوده که به شدت به خاطر مشکل سقوط سنگ مورد تهدید قرار دارد. جاذبه های این منطقه باعث جذب هزاران گردشگر در سال از سراسر دنیا می گردد. در گذشته چندین مورد سقوط سنگ در این منطقه روی داده است. رخداد سقوط سنگ می تواند امنیت جانی بازدیدکنندگان را حین بازدید و بررسی این منطقه به خطر بیاندازد. هدف اصلی این تحقیق آنالیز مقدماتی از پتانسیل سقوط سنگ در این محل تاریخی می باشد. به همین منظور یک مطالعه بر پایه سه مرحله کاوش صحرایی، انجام آزمون های آزمایشگاهی و شبیه سازی سقوط سنگ صورت گرفت. در مرحله کاوش صحرایی اندازه بلوکهای ناپایدار، هندسه شیب و شرایط هوازدگی اندازه گیری شده و درزه نگاری و نمونه گیری انجام شد. خصوصیات فیزیکی و مکانیکی گرانیتها در آزمایشگاه تعیین گردید. انرژی کنیتیک کلی، ارتفاع جهش، سرعت انتقالی بلوک های سقوط کننده به عنوان خروجی شبیه سازی سقوط سنگ تعیین گردیدند. بر پایه نتایج به دست آمده، مکانیسم های متفاوتی برای ناپایداری تکیه گاه چپ و راست این منطقه به دست آمد. مشکل سقوط سنگ در تکیه گاه راست بیشتر در ارتباط با درزه داری و فرایند یخ زدکی – آب شدگی بوده، در حالی که در تکیه گاه پر شیب سمت چپ فرایند هوازدگی و اشباع شدگی مهمترین فاکتورهای کنترل کننده می باشند. نتایج مشخص نمود که مسیر پیاده رو بین کتیبه های گنج نامه و آبشار که بیشترین تراکم بازدیدکنندگان را نیز دارا می باشد، تحت خطر جدی سقوط سنگ از هر دو تکیه گاه و بخصوص تکیه گاه چپ قرار دارد. در نهایت برای کاهش پتانسیل سقوط سنگ و ریسک آن، روشهای بهسازی پیشنهاد گردید.
شبیه سازی تغییرات دمای ایران زمین بر پایه ی سناریوهای مختلف RCP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
85 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناخت و پایش مکانی وردایی دمای کمینه، بیشینه و میانگین هوا بر روی گستره ی ایران زمین بر پایه ی سناریوهای مختلف خط سیر غلظت گازهای گلخانه ای RCP گزارش پنجم هیأت بین دول تغییر اقلیم است. برای نیل به این هدف از سه دسته داده، داده های روزانه دمای کمینه، بیشینه و میانگین برای 42 ایستگاه همدید ایران زمین طی دوره ی پایه (1/1/1979) تا (31/12/2005) برابر با 9862 روز، داده های مربوط به 26 سنجه ی جوی مرکز ملی پیش بینی محیطیNCEP طی بازه ی زمانی یاد شده و داده-های مربوط به سناریوهای تغییر اقلیم بر پایه ی بیلان تابش RCP4.5 ,RCP2.6 و RCP8.5 طی بازه ی زمانی(1/1/2006) تا (31/12/2100) بر روی ایران زمین، استفاده شد. در دوره ی پایه، برای ریزمقیاس کردن از روش آماری چندمتغیره و انتخاب متغیرهای پیش بینی کننده بر پایه ی همخطی نبودن آنها و بیشترین نقش بر متغیر پیش بینی شونده(دما) انجام شد. بعد از استخراج میزان خطا در دوره ی پایه، مقادیر خطا در دوره های آتی و دوره ی پایه حذف شد. یافته ها بیانگر آن است که روش گزینش سنجه های پیش بینی کننده جوی بکارگرفته شده برای ریزمقیاس نمایی آماری عملکرد مناسبی در برآورد مقادیر دما دارد و برای حذف همبستگی خطی بین متغیرهای پیش بین و شناخت بهتر رفتار سنجه های جوی از طریق انتخاب متغیرهای تأثیرگذار و اساسی بسیار مناسب است. به طور کلی نتایج شبیه سازی سناریوهای بیلان تابش بیانگر افزایش معنادار دمای کمینه، بیشینه و میانگین هوای گستره ی ایران زمین طی قرن بیست و یکم است. نیمه ی غربی کشور افزایش دمای بیشتری را تجربه خواهند کرد. برپایه ی سناریوهای بیلان تابشی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 دمای کمینه ی ایران به ترتیب حدود 35/0 ، 6/0 و بیش از 1 درجه ی سانتی گراد بیشتر از دوره ی پایه را تجربه خواهد کرد. دمای بیشینه ی ایران از سال 2070 به بعد شتاب بیشتری به خود خواهد گرفت و نرخ افزایش نسبت به دوره ی پایه 2005-1979 بیش از 1 درجه ی سانتی گراد خواهد شد. شبیه سازی سناریوی RCP8.5 برای گستره ی ایران نشان داد که نرخ افزایش میانگین پهنه ای تغییرات دمای شبانه روزی ایران از دهه ی 2040 به بعد نسبت به دوره ی پایه از مرز 5/0 درجه ی سانتی گراد خواهد گذشت و در پایان قرن بیست و یکم به سه برابر یعنی 5/1 درجه ی سانتی گراد خواهد رسید.
طراحی چارچوب مفهومی بنیان های سازماندهی سیاسی فضا در مقیاس جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل و کنشگران در سطوح مختلف جغرافیایی دست به سازماندهی سیاسی فضا می زنند. سازماندهی سیاسی فضا تنها اختصاص به سطح ملی ندارد، بلکه در هر سطح جغرافیایی با توجه به سطح قدرت و به میزانی که از ابزارهای مختلف متناسب با میزان حاکمیت و قدرت بهره مند است، می تواند اقدام به سازماندهی فضا نماید. دایره کنش نظام جهانی به عنوان کلان ترین مقیاس جغرافیایی، سطح جهان را در بر می گیرد. مسأله پژوهش این است که نظام جهانی چگونه و از طریق کدام مکانیزم ها و فرآیندها در سطح جهانی باعث سازماندهی سیاسی فضا می شود؟ روش تحقیق مقاله حاضر مبتنی بر روش کیفی و بر اصول داده بنیاد استوار است. نظام جهانی از طریق عناصر ساختاری و غیر ساختاری موجب سازماندهی سیاسی فضا می شود. قدرت، موتور محرکه نظام جهانی برای دستیابی به اهداف خود است. نظام جهانی از طریق افزایش و تقویت قدرت ساختاری نهادها و سازمان ها را به وجود می آورد. نهادها و سازمان ها قوانین و هنجارهای مورد نیاز خود در سطح جهان را تولید می کنند. تمام واحدهای سیاسی ملزم به رعایت قوانین و مقررات مطلوب نظام جهانی هستند و در صورت عدم تبعیت واحدهای سیاسی و کشورها از این قوانین با قدرت قهرآمیز قدرت های جهانی روبه رو می شوند. قدرت های جهانی تلاش می کنند تا با برنامه ریزی و نظم ساختاری و غیرساختاری فضاهای ارتباطی را کنترل و فضاهای گفتمانی را تولید نمایند. این قدرت ها از طریق گفتمان سازی، هویت خود را از کشورهای که به زعم آنها مخل نظم جهانی هستند متمایز کرده و آنها را از طریق قدرت قهرآمیز و یا محروم نمودن از فضاها و فرایندهای ارتباطی تنبیه نمایند. قدرت های جهانی ضمن تولید گفتمان ها از کشورهای مخالف نظام جهانی گفتمان زدایی می کنند و با عنوان های از قبیل کشورهای محور شررات سعی در بازنمایی این کشورها تحت عنوان ضد فضاهای ارتباطی و گفتمانی دارند. در آخر قدرت های جهانی به پشتوانه اقدامات زیربنایی خود از قبیل تاسیس نهادها و سازمان ها به تولید فعالیت های روبنایی خود از قبیل گفتمان ها و هویت ها می پردازند و بدین طریق فعالیت های خود را مشروع جلوه می دهند.
تاثیر خنقش معنای مکان در شکل گیری تصویرذهنی گردشگران(مطالعه موردی:محله جنت شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
125 - 142
حوزههای تخصصی:
موفقیت یا شکست توسعه گردشگری مقصدها در جهان به تصویر ذهنی گردشگران نسبت به آنها و چگونگی مدیریت این نگرش توسط دولت و برنامه ریزان گردشگری وابسته است؛این تصویر تحت تأثیر استنباط گردشگران از معنای مکان و ادراک قرار می گیرد که از ابتدای مرحله انتخاب مقصد سفر مشاهده می شود. هدف این پژوهش تحلیل نقش معنای مکان در ایجاد تصویرذهنی روشن در گردشگران می باشد.این پژوهش در محله جنت به عنوان یکی از محلات تاریخی و گردشگرپذیر شهر مشهد انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت پیمایشی است.در این پژوهش از روش کمی برای تحلیل تعداد384پرسشنامه که توسط گردشگران در محیط نمونه پژوهش پاسخ داده شده است و همچنین از روش کیفی برای تحلیل تصاویرذهنی گردشگران و رفتار آنها استفاده شده است ؛گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، بازدید میدانی و مشاهدات توسط ناظرتعلیم یافته انجام شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری واستفاده از نرم افزارSMART PLS و تحلیل نقشه های شناختی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حکایت از آن دارد که بیشترین نقش مولفه معنای مکان در شکل گیری تصاویرذهنی گردشگران از نظر عوامل محیطی شامل خوانایی نشانه های شهری، برآورده شدن انتظارات جامعه و وجود کیفیت و تناسبات محیطی برای درک راحتتر و از نظر عوامل انسانی شامل ایجاد ارتباط بصری قوی، حواس و تجربه شخصی در تصویرذهنی گردشگر خواهد بود.
ارزیابی خطر فرسایش خاک در کاربری های اراضی با استفاده از معادله اصلاح شده جهانی فرسایش خاک (مطالعه موردی: حوضه آبریز سیکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
41 - 63
حوزههای تخصصی:
نوع و شدت فرسایش خاک در یک منطقه، تابع شرایط اقلیمی، پستی وبلندی زمین، خاک و کاربری اراضی است که در این میان اهمیت کاربری اراضی به دلیل نقش مؤثر انسان بر آن نسبت به دیگر عوامل زیادتر است. در این پژوهش با استفاده از معادله جهانی فرسایش خاک و با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای سنتینل 2، میزان فرسایش خاک در کاربری های مختلف حوضه آبریز سیکان برآورد گردید. ابتدا هر یک از لایه های R (عامل فرسایندگی بارندگی)، K (عامل فرسایش پذیری)، LS (عامل توپوگرافی) و P (عامل حفاظت خاک) و تحلیل های مرتبط با آن در نرم افزار Arc GIS تهیه شدند. از تصاویر سنجنده ماهواره Sentinel 2 نیز جهت تهیه عامل پوشش گیاهی (C) و کاربری های اراضی حوضه در محیط ENVI 5.3 استفاده گردید. نتایج نشان داد میزان کل فرسایش در حوضه برابر با 12811004 تن در سال و میانگین فرسایش برابر 62/17 تن در هکتار در سال است. در بین کاربری ها، مراتع متوسط با میانگین فرسایش 98/27 تن در هکتار در سال بیشترین و مناطق کشاورزی آبی و مسکونی به ترتیب با میانگین فرسایش 43/0 و 44/0 تن در هکتار در سال کمترین فرسایش را نشان دادند. در بین عوامل تأثیر گذار در هدر رفت خاک حوضه، عامل LS با همبستگی 9/0= r بیشترین سهم به خود اختصاص داد. بر اساس طبقه بندی هدر رفت خاک، 42 درصد از حوضه با مقادیر بالاتر از 16 تن در هکتار در سال در وضعیت شدیدی از لحاظ هدر رفت خاک قرار دارند که اجرای عملیات های حفاظت خاک و آبخیزداری به منظور جلوگیری از تخریب خاک و تقویت پوشش گیاهی به ویژه در بالادست حوضه بیش از پیش ضرورت و اهمیت می یابد.
عوامل پیش بینی کننده قصد رفتاری گردشگران آرامگاه فردوسی؛ کاربست تئوری رفتار برنامه ریزی شده و تئوری وابستگی
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
185 - 199
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری سومین صنعت اقتصادی جهان شناخته شده است که رونق بسیاری یافته و توجه بیش ازپیش گردشگران را به خود جلب کرده است. ازاین رو، پژوهش پیش رو با هدف بررسی عوامل مؤثر بر قصد رفتاری گردشگران آرامگاه فردوسی انجام گرفته است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش گردشگران مقبره تاریخی فردوسی با تعداد نامشخص هستند و حجم نمونه 184 نفر درنظر گرفته شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه استاندارد جین و همکارانش است که برای روایی آن از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده و پایایی با آلفای کرونباخ سنجیده و تأیید شده است. داده ها با معادلات ساختاری و با استفاده از نسخه 24 نرم افزار اس پی اس اس و نسخه 3 نرم افزار پی ال اس تجزیه وتحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که تصویر مقصد گردشگری در نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری درک شده و وابستگی به مکان گردشگران مقبره تاریخی فردوسی تأثیر مثبت می گذارد و وابستگی به مکان گردشگری در قصد رفتاری این گردشگران تأثیر مثبت می گذارد. همچنین، نگرش گردشگری و هنجار ذهنی گردشگران در تمایل گردشگران به بازدید از مقبره تاریخی فردوسی تأثیر مثبت می گذارد. در این میان، احساس پیش بینی شده مثبت گردشگران در تمایل گردشگران به بازدید از مقبره تاریخی فردوسی تأثیر مثبت می گذارد، اما احساس پیش بینی شده منفی گردشگران تأثیری در آن ندارد. کنترل رفتاری ادراک شده گردشگران در قصد رفتاری و میل گردشگران مقبره تاریخی فردوسی تأثیر مثبت می گذارد، و در نهایت، تمایل گردشگران به بازدید از مقبره تاریخی فردوسی در قصد رفتاری گردشگران مقبره تاریخی فردوسی تأثیر مثبت می گذارد.
فراترکیب عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
47 - 70
حوزههای تخصصی:
در طول سال های اخیر، از مفهوم «توانمندسازی زنان روستایی» به مثابه یکی از ارکان اصلی توسعه روستایی در مباحث توسعه روستایی بیش از پیش به منظور ارتقای وضعیت زنان و جامعه آنها استفاده شده است. پژوهش کاربردی حاضر به روش کیفی با رویکرد فراترکیب انجام شد و منبع داده های آن کلیه مطالعات انجام شده پایگاه های اریک، ساینس، اسپرینگر، اسکوپوس، الزیور، جهاد دانشگاهی، پرتال پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، نشر کنفرانس های کشور، مجلات تخصصی نور در بازه زمانی 1388 تا 1398 (2009 تا 2019 میلادی) بود. در این راستا، ارزیابی 240 پژوهش مرتبط صورت گرفت. در نهایت، با اجرای گام های هفت گانه سندلوسکی و بارسو، چهل مقاله به صورت هدفمند انتخاب و با تحلیل به روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی، اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید شد. نتایج تحلیل نشان داد که عوامل مؤثر در توانمندسازی شامل چهار بعد آموزشی (دانش تولید، خودآگاهی)، فردی (خودراهبری و تولیدکنندگی)، ساختاری (قوانین تسهیل کننده، ساختارسازی تولید) و فرهنگی- اجتماعی (فرهنگ سازی و قدرت فعالیت اجتماعی) است. نتایج پژوهش حاضر، با ایجاد درک عمیق از ادبیات موجود در مورد توانمندسازی زنان روستایی می تواند از رهگذر سازمان دهی عوامل مؤثر بر آن، در سیاست گذاری توسعه روستایی برای توانمندسازی زنان روستایی مورد استفاده قرار گیرد.
نظریه ساختار ژئوپلی نومیک نظام جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
59 - 83
حوزههای تخصصی:
نظم ژئوپلیتیک جهانی پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی دچار سیالیت گشت و تغییر ابعاد از ژئواستراتژی به بُعدهای متکی بر اقتصاد و فرهنگ را در دهه های پایانی قرن بیستم شاهد بودیم. در این میان نظریه های ژئوکالچر والرشتاین و برخورد تمدن های هانتینگتن چندان درست ازآب درنیامد تا شاهد شکل گیری یک نظم ژئوپلی نومیک در قرن بیست و یکم باشیم که پیشتر از سوی دمکو و وود[1] و افتاب کازی[2] مفهوم پردازی شده بود. نگارندگان با استفاده از اصطلاح آنها، نظریه نوینی را تحت عنوان "ساختار ژئوپلی نومیک نظام جهانی" برای قرن بیست و یکم ارائه می دهند که بر اساس مولفه های اقتصاد، سیاست و جغرافیا شکل گرفته است. مقاله حاضر از نوع پژوهش های بنیادی و نظری بوده و اطلاعات و مواد اولیه تحلیل به روش کتابخانه ای و با استفاده از کتب و مقالات علمی و همچنین وبگاه های معتبر و یا مرجع به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در نظم ژئوپلی نومیک نوین، یک توازن شکننده چندقطبی با محوریت 4 قدرت ایالات متحده، چین، روسیه و هند شکل گرفته است و انرژی و بنادر، به همراه کریدورها و مسیرهای ژئوترانزیتی مولفه های ژئوپلی نومیکی هستند که باعث "ثقل جغرافیایی رقابت قدرتی" در آسیای مرکزی-اوراسیا به عنوان "منطقه هسته" ساختار شده است.
پیامدهای ژئوپلیتیکی گسترش همکاری های چین و ترکیه بر جمهوری اسلامی ایران(مطالعه موردی: اتصال دو پروژه «کریدور میانی» و «کمربند و راه»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
119 - 148
حوزههای تخصصی:
خنثی سازی ژئوپلیتیک ایران به ویژه طی دو دهه گذشته و از طریق اجرای پروژه هایی نظیر «ترانس خزر»، «تاپی» و خط لوله «حبشان- الفجیره» در جوار مرزهای ایران هر کدام به طریقی از اهمیت ژئوپلیتیک و ترانزیتی ایران کاسته است. گسترش همکاری های اقتصادی چین و ترکیه در سال های اخیر را می توان به مثابه کوششی جدید برای خنثی سازی ژئوپلیتیکی ایران برشمرد. اتصال دو پروژه «کمربند و راه» دولت چین و «کریدور میانی» ترکیه طی سال های اخیر زمینه نزدیکی بیشتر دو کشور را بیش از پیش فراهم ساخته است و به نظر می رسد نزدیکی بیشتر چین و ترکیه می تواند به افزایش خطر خنثی سازی ژئوپلیتیکی ایران منجر شود. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که افزایش همکاری های چین و ترکیه چه تأثیری بر موقعیت و جایگاه ژئوپلیتیکی ایران خواهد داشت؟ و به روش «رویداد پژوهی» این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که اتصال پروژه «کمربند و راه» با پروژه «کریدور میانی»، خطر خنثی سازی ژئوپلیتیکی ایران را تشدید می کند
تحلیل تاب آوری شاخص های مسکونی در فضاهای شهری با رویکرد عدالت فضایی (نمونه مطالعه: شهر قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
185-203
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی به معنی توزیع عادلانه منابع و فرصت های باارزش در فضای جامعه است. تاب آوری شاخص های مسکونی یکی از مهم ترین عناصر و عوامل دستیابی به توسعه پایدار مبتنی بر عدالت فراگیر است. بی عدالتی در توزیع شاخص های مسکونی یکی از موضوعات محوری در مطالعات اجتماعی و نیز یکی از مهم ترین ابعاد ملموس بی عدالتی فضایی است. هدف این پژوهش نیز تحلیل تاب آوری شاخص های مسکونی در محله های شهر قائم شهر با رویکرد عدالت فضایی است. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس روش از نوع ترکیبی است. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. داده های مربوط به شاخص های مسکونی از بلوک های آماری شهر قائم شهر در سال 1395 استخراج شده است. شاخص های مسکونی در سطح محله در محیط نرم افزار Excel ثبت و برای وزن دهی به شاخص های مسکونی از مدل آنتروپی و برای تحلیل تاب آوری شاخص های مسکونی از مدل واسپاس استفاده شده است. سپس نقشه تاب آوری شاخص های مسکونی در سطح محله های شهر قائم شهر در محیط نرم افزار Arc gis ترسیم شده است. نتایج مدل واسپاس نمایان کرده است که محله 7 بیشترین و محله 12 کمترین میزان تاب آوری شاخص های مسکونی را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج نشان داد که کل شهر قائم شهر نیز به لحاظ شاخص های مسکونی تاب آوری متوسطی دارد. بر اساس نقشه ترسیم شده نیز، بی عدالتی فضایی در تاب آوری شاخص های مسکونی در محله های شهر قائم شهر به وضوح مشخص شده است، به طوری که 10 محله از 20 محله شهر قائم شهر شامل محله های 12، 17، 16، 8، 19، 6، 20، 1، 10 و 11 از بی عدالتی در تاب آوری شاخص های مسکونی رنج می برند.
ارزیابی مخاطرات ناشی از آلودگی میکروبی و شیمیایی آب شرب روستاهای پیرامون شهر زاهدان در سال 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
47 - 66
حوزههای تخصصی:
تامین آب آشامیدنی با کیفیت، سالم و بهداشتی یکی از اهداف مهم جوامع بشری است و مصرف آب ناسالم و غیربهداشتی مخاطرات جبران ناپذیری را برای انسان در کوتاه مدت و درازمدت به همراه دارد. از اینرو سلامتی آحاد جامعه در گرو تامین آب شرب مطلوب است. هدف از تحقیق حاضر، تعیین کیفیت شیمیایی و میکروبی منابع آب زیرزمینی روستاهای پیرامون شهر زاهدان و ارزیابی مخاطرات ناشی از مصرف آب های ناسالم از نظر کیفیت شیمیایی و میکروبی در فصل پاییز 1398 می باشد. نوع مطالعه توصیفی- تحلیلی بوده، روش گردآوری داده ها، روش حضور میدانی محقق با ظروف و ابزار لازم بوده، و در این برداشت؛ کیفیت 16 منبع آب زیرزمینی روستاهای پیرامون شهر زاهدان از نظر خصوصیات فیزیکوشیمیایی و میکروبی مورد ارزیابی قرار گرفت. روش تحلیل داده ها روش آزمایشگاهی و سپس تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای همبستگی و رگرسیون در محیط SPSS بوده است. نتایج نشان داد میزان pH، TDS، هدایت الکتریکی، نمک، فلزات کادمیوم، سرب و آرسنیک آب های شرب در فصل پاییز به ترتیب 47/0±51/7، ±2857 میلی گرم بر لیتر، 3614±4324 میکروزیمنس بر سانتیمتر، 18/2±25/2 قسمت در هزار،5337/0±2194/0، 16/0±35/0، 22/1± 61/1 میکروگرم بر لیتر بوده است و در 5/87 درصد از نمونه های آب آلودگی به کلیفرم، 25/56 درصد آلودگی به اشریشیاکلی، 5/62 درصد آلودگی به سودوموناس آئروژینوزا و 58/14 درصد آلودگی به انتروکوک های روده ای مشاهده گردید. از این رو می توان نتیجه گرفت کیفیت شیمیایی منابع آب زیرزمینی روستاهای پیرامون شهر زاهدان از نظر میزان pH و فلزات کادمیوم، سرب و آرسنیک مطلوب بوده اما از نظر سایر پارامترهای شیمیایی مورد بررسی در تعدادی از روستاها نامطلوب می باشد. کیفیت میکروبی منابع آب زیرزمینی مورد مطالعه نیز با توجه به عدم کلرزنی مناسب در سطح مطلوبی قرار ندارد و نیازمند نظارت بیشتر شرکت آب و فاضلاب روستایی و مراکز بهداشتی روستایی و مدیریت آبداران در این زمینه می باشد.
تحلیل دیدگاه جوامع روستایی درباره میزان تأثیرپذیری کیفیت زندگی از گردشگری؛ موردمطالعه: استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
149 - 160
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی دارد و مورد تأکید محققان است و به منزله رویکرد اقتصادی پویا ویژگی های منحصربه فرد و بارزی دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیرات گردشگری در کیفیت زندگی جامعه میزبان انجام شده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، رویکرد حاکم بر آن کمّی، و بر اساس ماهیت توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری شامل روستاهای هدف گردشگری استان کرمانشاه است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 نفر برآورد شده است که متناسب با تعداد جمعیت روستاها بین آن ها توزیع شده است. داده های لازم به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. به منظور تحلیل موضوع، چارچوبی از شاخص های کیفیت زندگی (اوقات فراغت، رفاه، زیرساخت و دسترسی، اشتغال و درآمد، بهداشت و محیط، ایمنی و امنیت، مسکن و آموزش) در قالب 45 گویه استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل یافته ها بیانگر این موضوع است که بین گردشگری و کیفیت زندگی رابطه ای مثبت و معنی دار وجود دارد و 677/0 از تغییرات کیفیت زندگی از طریق گردشگری تبیین می شود. نتایج حاصل از تکنیک کوداس نیز نشان می دهد که از بین چهارده روستای هدف گردشگری، سه روستای شمشیر و حریر و حجیج بزرگ از لحاظ شاخص های کیفیت در بالاترین سطح و سه روستای فش و سراب هرسم و نجوبران در پایین ترین سطح قرار دارند.
سنجش ابعاد زیست پذیری و توسعه پایدار محله ای (نمونه موردی: محلات شهر سراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال تغییر در شرایط و عوامل موثّر در گسترش و توسعه ی شهری در دوران اخیر، محلّه های مسکونی انسان ساخت جایگاه ویژه ای در شکل گیری شهرها و توسعه ی پایدار آن ها داشته اند. توسعه ی شهری پایدار که ازجمله نظریه ها و سیاست های اخیر و جاری تلقی می شود، بخش عمده ای از ادبیات شهرسازی سال های اخیر را به خود اختصاص داده است. امّا نظریه ی اخیر در مقیاس محلی هنوز به درستی تبیین نشده و می تواند به عنوان موضوع پژوهش ها مدنظر باشد، توسعه ی پایدار در مقیاس محلّه مسکونی است. زیست پذیری بهبود کیفیت فضاهای شهری در شهرهای مدرن همراه با انسانی کردن آن ها تا حد ممکن است. پژوهش حاضر سعی دارد تا وضعیت تنوع و توسعه در محلات مسکونی را به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان توسعه ی پایدار شهری بسنجد. در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. برای سنجش تنوع و توسعه ی محلات و شاخص های زیست پذیری شهری، الگویی کیفی با 3 شاخص کلی (تنوع در ساخت، تنوع در استفاده و تنوع در کاربران) و 69 متغیّر طراحی و استفاده شده است. سپس برای تحلیل اطلاعات و تصمیم گیری نهایی از روش تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) غیر جبرانی ماکسی مین و ماکسی ماکس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد به ترتیب محلات 12، 8، 6، 2، 9، 1، 3، 11، 10، 7، 5 و 4 دارای وضعیت مطلوب تنوع و توسعه بوده اند.
بررسی رابطه ویژگی های روان شناختی و جمعیت شناختی با تنبلی اجتماعی جوانان روستایی در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های فردی و تنبلی اجتماعی جوانان روستایی استان ایلام بود، که به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش جوانان روستایی استان ایلام (62786 نفر) بودند که از آن میان، بر اساس جدول کرجسی- مورگان، 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی آن، با استفاده از دیدگاه سه نفر از اعضای هیئت علمی گروه کارآفرینی و توسعه روستایی دانشگاه ایلام تأیید شد؛ همچنین، پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ (آلفای تنبلی اجتماعی 862/0 و آلفای ویژگی های روان شناختی 884/0)، مناسب تشخیص داده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 انجام گرفت؛ و بدین منظور، از ضریب همبستگی، رگرسیون و آزمون های T و F استفاده شد. بر اساس نتایج رگرسیون، متغیرهای مسئولیت پذیری، روان رنجوری و محل سکونت هفده درصد واریانس تنبلی اجتماعی را تبیین کردند. بنابراین، پیشنهاد می شود که در راستای افزایش سلامت روان جامعه، دانشگاه علوم پژشکی و سازمان بهزیستی استان به راه اندازی و افزایش درمانگاه های مشاوره ای روان شناسی در مناطق روستایی استان ایلام بپردازند.
تبیین اثرات توسعه گردشگری روستایی بر ظرفیت تحمل جامعه محلی: مطالعه موردی روستای کندلوس، شهرستان نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
53 - 80
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه پایدار گردشگری در روستاها، در پی افزایش حضور گردشگران در این مناطق، امری ضروری است. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف برآورد ظرفیت تحمل جامعه محلی نسبت به توسعه گردشگری روستایی انجام شد. روش تحلیل داده ها توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری تحقیق شامل متخصصان مرتبط با موضوع تحقیق و اهالی روستای کندلوس (جامعه محلی) بود. روش تعیین ظرفیت تحمل جامعه محلی برگرفته از نظام ارزیابی زیست محیطی باتل مورد استفاده در ارزیابی اثرات زیست محیطی و حدود تغییرات قابل قبول بود. همچنین، به منظور نشان دادن سطح پایداری مقصد گردشگری، از دو نقشه بارومتر پایداری گردشگری (BTS) و آموئبای شاخص های پایداری گردشگری (ATSI) استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس طبقه بندی بارومتر پایداری پرسکات- آلن، و با توجه به پارامتر حاصل شده (609/0)، ظرفیت تحمل جامعه محلی با قرارگیری در طبقه 80/0-61/0 از وضعیت نسبتاً پایدار برخوردار است.
بررسی ارتباط بین معیارهای بیابان زایی و تغییر کاربری اراضی: ارائه متدولوژی عملیاتی پایش با استفاده از مدل IMDPA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
69 - 86
حوزههای تخصصی:
ارائه یک مدل ﭘﺎیﺶ بیابانزایی بر اساس تغییرات کاربری زمین/کاربری پوشش و ارتباط آن با معیارهای بیابان زایی ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ارزیﺎﺑی ﺑیﺎﺑﺎنزایی در منطقه مورد مطالعه ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از فناوری ﺳﻨﺠﺶ از دور و ﺗﺼﺎویﺮ ﻣﺎﻫﻮارهای ﺑﺎ ﻗﺪرت ﺗﻔکیک ﻃیﻔی و ﻣکﺎﻧی ﺑﺎﻻ هدف این تحقیق اﺳﺖ. در یک دوره آماری 24 ساله، نقشه شدت بیابان زایی با استفاده از مدل IMDPA بر اساس معیارهای آب، اقلیم، پوشش گیاهی و خاک تهیه گردید. نقشه کاربری اراضی منطقه برای سه دوره 1370، 1382و 1394 شامل شش کاربری کشاورزی، مرتع، اراضی شوره زار، نیزار و رودخانه، تهیه شد. نتایج نقشه شدت بیابان زایی نشان داد که شدت بیابان زایی در ابتدا دوره از سال 1370 تا 1382 افزایش یافته است. به طوری که در سال 1370 حدود 6/9 درصد منطقه در کلاس کم و 4/90 درصد منطقه در کلاس متوسط بیابان زایی قرار گرفته است. از سال 1382 کلاس شدید در قسمت های شمال شرقی و مرکز منطقه مطالعاتی مشاهده شده که 3/8 درصد منطقه را شامل می شود و کلاس های کم و متوسط به ترتیب حدود 7/8 و 4/87 درصد منطقه را در بر گرفته اند. روند بیابان زایی از سال 1382 تا 1394 کاهشی است به طوری که در سال 1394 کلاس کم، متوسط و شدید به ترتیب حدود 8/14، 85 و 1/0 درصد از کل منطقه را شامل می شوند . همچنین ارزش عددی شدت بیابان زایی در هر کاربری نشان داد که بیشترین تاثیر را به ترتیب کاربری مرتع، کشاورزی و مناطق مسکونی داشته و کم ترین تأثیر را کاربری نیزار در بیابان زایی منطقه داشته است. برای بررسی بهتر ارتباط معیارهای بیابان زایی و تغییرکاربری، مدل های مختلف بر داده های حاصل، برازش داده شد و از بهترین مدل برای تعیین ارتباط بین نوع کاربری اراضی و شدت بیابان زایی استفاده شد. از بین کاربری های مختلف با توجه به ضریب همبستگی، بهترین ارتباط بین شدت بیابان زایی و تغییر کاربری را کاربری شوره زار با 96/0R2 = داشت.
تحلیل ژئوپلیتیکی ناکامی اخوان المسملین در مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
149 - 181
حوزههای تخصصی:
اخوان المسلمین نام یک جنبش سیاسی - اجتماعی است که در سال 1928 م. توسط حسن البناء در مصر ایجاد شد. اخوان المسلمین از بدو تأسیس به پیروی از آموزه های حسن البنا، به دنبال برقراری حکومت اسلامی در مصر است. این جنبش پس از سال ها مبارزه، با وجود موفقیت نسبی که در سال های دهه 1980 م. بدست آورد و توانست به پارلمان مصر راه یابد، نتوانست به هدف خود دست یابد. اخوان در دوران حکومت حسنی مبارک نحوه شرکت درانتخابات پارلمانی را مشی سیاسی خود قرار داد و پس از مدتی به قیام مردم مصر علیه حسنی مبارک در آغاز سال 2011م. پیوست. انقلاب مصر( 2011م. ) فرصت مناسبی بود تا اخوان به هدف خود برسد، اما در سال 2013م. شکست خورد. این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که عوامل شکست اخوان المسملین در مصر چه بود؟ و در این راستا با استفاده از مناقشه ساختار -کارگزار این فرضیه را مطرح کرده است که مجموعه ای از عوامل ساختاری، عملکرد نامناسب جماعت اخوان و گروه های سیاسی به علاوه دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای موجب شکست اخوان المسلمین در سال 2013م. گردید. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در سه مقیاس محلی، ملی و منطقه ای وجود احزاب رقیب، فقدان رهبری معنوی، ناکارآمدی قانون اساسی، ناتوانی دولت در تحقق وعده های خود به مردم ، اتحاد مخالفان علیه اخوان، دشمنی ارتش با انقلابیون، مخالفت الازهر و دستگاه قضائی مصر با انقلاب و دخالت قدرت های خارجی در زمره عوامل ژئوپلیتیکی بودند که اخوان المسلمین را در مصر به چالش کشیدند. لذا می توان گفت که اخوان با وجود سال ها مبارزه در مصر، به واسطه چالش با احزاب رقیب محلی، نظام حاکم بر مصر و دخالت قدرت های فرامنطقه ای، شایستگی خود را برای ایجاد یک حکومت مدنی در مصر، که تضمین کننده منافع اکثریت باشد را از دست داد
اولویت بندی مخاطرات محیطی جنگل های مانگرو استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
69 - 82
حوزههای تخصصی:
جنگل های مانگرو همواره در معرض صدمات بسیاری ناشی از مخاطرات طبیعی و انسانی مختلف قرار دارند، به همین سبب برنامه ریزی به منظور فراهم آوردن ابزارهای مناسب برای جلوگیری یا کاهش آثار این مخاطرات ضروری به نظر می رسد. بنابراین در این مطالعه تهدیدات طبیعی و انسانی موجود و پیش روی جنگل های مانگرو در محدوده ی استان هرمزگان با هدف شناسایی و معرفی آن به بخش های مدیریتی در جهت کاهش خطرات و پیشگیری عوامل تهدید، انجام گرفت. شناسایی فهرست اولیه تهدیدات با استفاده از مرور منابع داخلی و خارجی و مصاحبه با کارشناسان خبره و حاضر در منطقه انجام و تعداد 34 عامل تهدید شناسایی شد. بر اساس تهدیدات شناسایی شده، پرسشنامه ای تهیه و روایی کیفی و کمی آن تعیین شد. براساس روش نسبی روایی محتوا تعداد 8 معیار (سرشاخه زنی؛ کاهش حق آبه زیست محیطی حوضه؛ نشت مواد نفتی شناورها؛ توسعه بندر و سازه های دریایی؛ فرسایش کرانه؛ تعلیف شترهای سرگردان؛ تغییرات الگوی بارش و تغییر الگوی شوری آب) دارای حداقل مقدار روایی بود. فهرست نهایی تهدیدات به روش دلفی و تعیین وزن هر یک از آن ها با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام شد. نتایج اولویت بندی تهدیدات نشان داد سرشاخه زنی، نشت مواد نفتی شناورها و فرسایش کرانه از مهم ترین تهدیدات جنگل های مانگرو در استان هرمزگان هستند.