فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
178 - 209
حوزههای تخصصی:
Since the Persian Gulf region is rich in energy resources, it has always been a witness to the presence of out-regional powers. In order to politically and economically dominate the region in different eras, the great powers formulated short-term and long-term plans. Among all, in order to maintain its economic supremacy in the world and maintain the regional order, the United States of America paid special attention to the Persian Gulf. Therefore, it found the cooperation with the Arabic countries in line with its policies a step towards energy security of this region so that it could transport oil and gas resources to its country with spending a little amount of money. In the meantime, other major powers such as the European Union, Russia, and China need energy resources of the Persian Gulf for launching their industry. Obviously, this can increase the confrontation of great powers with each other in the Persian Gulf region. This study sought to investigate the reasons for the presence of powers in the Persian Gulf region. Therefore, research methodology in this study was analytical-descriptive, and data were collected through library research and fieldwork in order to analyze the consequences of the presence of out-regional powers in the Persian Gulf. Hence, with the prevalence of regional conflicts and strife in South West Asia, we witnessed the change of the geo-economic structure of gas and oil; the reason for the presence of world powers in this area is to first supply the needed energy of their country in order to run industry and to secondly limit their competitors’ energy supply. <br /> <br />
ارائه مدل ارزش ویژه برند مشتری محور در مقصد گردشگری سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
116 - 138
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری، و این که مقصد گردشگری سرعین به عنوان یکی از هفت قطب گردشگری کشور معرفی شده است؛ مطالعه ی حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری سرعین، به ارزیابی گردشگران داخلی از ارزش ویژه برند این مقصد گردشگری با استفاده از متغیرهای مدل بوو، باسر و بالاغلو (2009) پرداخته است. پژوهش از نوع بنیادی بوده و جامعه ی آماری پژوهش، گردشگران داخلی سرعین در بازه زمانی 15 اردبیهشت تا 5 خرداد ماه 1395 بوده است؛ که نظر 384 نفر از این جامعه، به عنوان نمونه ی آماری از طریق پرسش نامه ی پژوهش، با استفاده از روش معادلات ساختاری و با بهره گیری از نرم افزارهای SPSSو AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از تأیید تمام فرضیه های پژوهش بوده است؛ در نتیجه، آگاهی از برند مقصد، تصویر برند مقصد، کیفیت ادراک شده برند مقصد، ارزش ادراک شده برند مقصد و وفاداری به برند مقصد بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری سرعین تأثیر داشته اند و از این میان آگاهی از برند کم ترین و وفاداری به برند بیش ترین تأثیر را بر آن دارد.
ارزیابی شاخص های برند پایدار در مقاصد گردشگری ساحلی (مطالعه موردی: منطقه ساحلی چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
19 - 47
حوزههای تخصصی:
برندسازی پایدار؛ مفهومی با توجه به اصول چهارگانه پایداری است که هم زمان تصویر ذهنی مخاطب و منافع ذینفعان را درنظر داشته و ارائه تصویر مطلوب مقصد گردشگری در ذهن مخاطب را در گرو رعایت اصول اساسی پایداری می داند که نیازمند برنامه ریزی و مدیریت همپیوند مقصد گردشگری با رویکرد مشارکتی و مبتنی بر منابع مقصد و تشریک مساعی جامعه محلی است. این پژوهش درصدد شناسایی شاخص های برند پایدار به منظور بهره مندی از آن ها در فرآیند برندسازی پایدار گردشگری مقاصد ساحلی است. از نظر روش شناسی توصیفی بوده و بر شیوه اسنادی و نظر خبرگان استوار است. در این پژوهش، متغیرها و شاخص های برند ساز در مقاصد گردشگری ساحلی با رویکرد عوامل چهارگانه پایداری شناسایی شده و نحوه عملیاتی کردن آن ها از طریق استخراج معیارهای سنجش در مقصد ساحلی «چابهار» ارائه گردیده و با تهیه پرسشنامه و جمع آوری دیدگاه های خبرگان مورد تایید قرار گرفته است. به عبارتی به منظور برندسازی مقصد گردشگری ساحلی با توجه به ابعاد چهارگانه توسعه پایدار گردشگری (اکولوژی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و نهادی)، هشت شاخص اصلی(مطلوبیت، منظر ساحلی، امنیت، مشارکت، سرمایه گذاری، اشتغال، قوانین و مقررات، تمرکز قدرت) و بیست شاخص فرعی استخراج، تدوین، طراحی، عملیاتی و تایید شده است.
نقش آزادسازی تجاری و همکاری های اقتصادی منطقه ای در توسعه و امنیت: مطالعه موردی جامعه توسعه جنوب آفریقا (سادک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه و امنیت از مهم ترین دغدغه کشورها و بازیگران سیاسی می باشد. دراین راستا، اقتصاددانان معتقدند که تجارت آزاد بین کشورها می تواند نیروی سوق دهنده توسعه و در نهایت امنیت باشد. پس از فروپاشی شوروی و از بین رفتن نظام دوقطبی، روند همگرایی منطقه ای برای تأمین نیازها و اهداف گروه ها و مناطق مختلف جغرافیایی تغییر جهت داد و تقویت شد و در عرصه عمل، شمار قابل توجهی از سازمان های اقتصادی منطقه ای در این دوره شکل گرفتند و نشان دادند که قدرت اقتصادی به عنصر مهم تشکیل دهنده قدرت سیاسی و حتی نظا می در عرصه بین المللی تبدیل شده است. موافقان همگرایی اقتصادی معتقدند که فرصت ها بر زیان های ناشی از اندازه کوچک بازار داخلی اش غلبه می کند و «میزان یادگیری» اقتصادی اش را سرعت می بخشد و در این راستا کشورها به دلیل اصل همجواری و تشابه، به منظور کاهش آسیب پذیری های ناشی از جهانی شدن، اصل منطقه گرایی را در دستور کار خود قرارداده اند. و آن را در راستای اصل "توانمندسازی" می دانند. قاره آفریقا، علیرغم تمام مشکلات و فراز و نشیب ها، یکی از مناطق ثروتمند جهان است که از نظر بسیاری از کارشناسان، منابع گسترده آن برای تولید منطقه گرایی و جهانی شدن ضروری می باشد. کشورهای این قاره همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، علاقه مند می باشند تا آسیب پذیری خود را از این پدیده به حداقل رسانده و درنتیجه، همگرایی منطقه ای را به عنوان یک ابزار عمده پیشرفت اقتصادی در نظرگرفته اند و درصددند تا از این طریق، پاسخی به دغدغه های اصلی شان یعنی توسعه و رفاه و امنیت بیابند. این پژوهش در نظر دارد تا با روش تحلیلی– توصیفی، تاثیر آزادسازی تجاری و همگرایی اقتصادی منطقه ای را در آفریقا با مطالعه موردی جامعه توسعه جنوب آفریقا [1] (سادک) مورد بررسی قرار دهد. دستیابی به رشد و توسعه، افزایش تجارت درون منطقه ای، ارتقا سهم سادک در تجارت جهانی، تقویت استانداردها و کیفیت زندگی و...از نتایج این پژوهش می باشد. [1] . Southern African Development Community(SADC)
ژئواستراتژی آمریکا در آسیا پاسیفیک؛ تداوم یا تغییر؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
139 - 175
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده آمریکا به عنوان قدرت برتر در نظام بین الملل همواره به دنبال موازنه سازی در مناطق مختلف به منظور عدم ظهور قدرت همسنگ خود در مناطق مختلف بوده است. پس از حادثه یازده سپتامبر مقابله با تروریسم به محور سیاست خارجی آمریکا و منطقه خاورمیانه نیز به عنوان منطقه محوری کنش سیاست خارجی این کشور تبدیل شد. اما با افزایش نقش منطقه آسیاپاسیفیک در اقتصاد و امنیت جهانی، باراک اوباما با طرح استراتژی محور آسیایی به دنبال اولویت بخشی به این منطقه در سیاست خارجی این کشور بود. از نمودهای این استراتژی می توان به تلاش ایالات متحده جهت تقویت سیستم اتحادی و افزایش تعاملات با قدرت های در حال ظهور، تلاش جهت افزایش حضور نظامی، حضور چندجانبه فعال تر و پیشبرد دمکراسی و حقوق بشر بوده است. اما با توجه به چالش های پیش رو و انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا سؤالاتی در خصوص تداوم یا تغییر در این استراتژی این کشور مطرح شده است. این پژوهش با توجه به اهمیت آسیاپاسیفیک در اقتصاد، امنیت و سیاست جهان به بررسی پیامدهای مثبت و منفی رویکردهای مطرح شده دولت ترامپ می پردازد. با توجه به پیامدهای منفی کاهش حضور، این پژوهش بر این فرض مبتنی است که ایالات متحده گرچه همراه با تغییراتی، اما همچنان منطقه آسیاپاسیفیک را یکی از مهمترین اولویت های سیاست خارجی خود می داند.<br />
A Study of the Islamic Republic of Iran’s Policy Toward New Iraq (2003-2015)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
1 - 19
حوزههای تخصصی:
In the present study, the Islamic Republic of Iran’s foreign policy on post-Saddam Iraq is investigated. With the U.S and its allies attacking Iraq in 2003, Iraqi Baath regime was overthrown and a new Iraq with new policy emerged. With a change in the structure of power and sovereignty of Iraq, the ground for the presentation and penetration of regional actors including Iran was provided in this country and the question is raised “what policy the Islamic Republic of Iran has followed on post-Saddam Iraq and what goal it pursues”. Drawing on analytical-descriptive synthetic method, the findings of the present study indicate that Islamic Republic of Iran’s policy on post-Saddam is based on collaboration and coalition, in that I.R. Iran has laid an emphasis on consolidation and establishment of the Shia in the political structure of Iraq and the reinforcement of the country’s central government, in an effort to bolster its penetration domain and reduce threats caused by Iraq’s developments to its homeland security. <br /> <br />
تحلیل علّت وجودی عراق از دیدگاه نظریه روزنتال و کوهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علّت یا علل وجودی و طرح یک اندیشه ی سیاسی فراگیر از ملزومات اولیّه ی بنیاد نهادن یک کشور و ضامن نهایی بقا و یکپارچگی آن است. عدم توصیف و تبیین صحیح و پیوسته این مفهوم در ذهن و فکر ملّت، تزلزل پایه های حکومت را تدریجاً در پی خواهد داشت. علّت وجودی از مؤلفه های مادی و غیر مادی بسیاری ایجاد می شود. یکی از نخستین وظایف حکومت ها ایجاد، زنده نگه داری و بازتولید پیوسته این مؤلفه هاست تا از این راه پیوند و انسجام ساکنین سرزمین را مستحکم کنند و پایداری و بقای کشور را تضمین کنند. این نوشتار جایگاه و وضعیت علّت وجودی عراق را بر پایه نظریه روزنتال و کوهن مورد کندوکاو قرار می دهد. پیشفرض مقاله این است که ناتوانی حکومت های مختلف عراق در ارائه یک اندیشه و علّت وجودی فراگیر، موجب جلوگیری از شکل گیری یک هویت ملّی یکپارچه و مورد پذیرش در میان ساکنان کشور عراق شده است و این خود سبب ساز ناکامی عراق در به سرانجام رساندن فرایند دولت ملّت سازی شده است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و اطلاعات مورد نیاز از راه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است.
تحلیل چرایی ناکامی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس در حلوفصل اختلافات ارضی و مرزی فی ما بین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی چرایی ناتوانی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در دست یابی به یک راه حل جامع و کامل برای پایان بخشیدن به اختلافات ارضی و مرزی نوشته شده است. گرچه کشورهای عربی این حوزه در دهه های گذشته گام هایی جدّی برای پایان بخشیدن به این اختلافات برداشته اند، اما این اقدامات مؤثر نبوده و ویژگی اختلافات ارضی و مرزی در این منطقه پایداری آنهاست. این واقعیت معلول عوامل چندی، از جمله تحمیلی بودن مرزها، کشف نفت و منابع انرژی، موقعیت استراتژیک برخی مناطق یا جزایر، تمایلات توسعه طلبانه دولت های منطقه در قبال یکدیگر، دخالت قدرت های فرا منطقه ای و ..... می باشد. استدلال اصلی این مقاله آن است که از بین عوامل مذکور، دو عامل تمایلات توسعه طلبانه کشورهای منطقه در قبال یکدیگر و موقعیت استراتژیک مناطق مورد مناقشه، نقش محوری را در ایجاد بن بست اختلافات مرزی در منطقه ایفا می کنند و تا زمانی که رقابت های توسعه طلبانه و منافع حاصله از موقعیت استراتژیک مناطق مورد مناقشه برای دولت ها همچنان پررنگ باشد، نمی توان امیدی به بهبود کامل اختلافات ارضی و مرزی در منطقه داشت.
توان سنجی توسعه کشاورزی در حوضه آبخیز دشت الشتر با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات محیطی، مهم ترین راه نیل به توسعه مبتنی بر علم و شناخت علمی محیط توجه اصولی به توان ها، ارزیابی توان های محیطی و بالاخره، استفاده همه جانبه و منطقی از سرزمین است. در این خصوص، توسعه کشاورزی ارتباطی تنگاتنگ با محیط و منابع محیطی دارد. در پژوهش حاضر، به ارزیابی توان های محیطی حوضه آبخیز الشتر برای توسعه بخش کشاورزی، بر اساس رهیافت تحلیل سیستمی پرداخته شد. در فرایند انجام مطالعه، ابتدا با اتکا به بررسی و شناخت توان های محیطی، منابع بوم شناختی شناسایی و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، این اطلاعات تجزیه وتحلیل، جمع بندی، تلفیق و در نهایت، به صورت لایه های اطلاعاتی تهیه شد. در ادامه، با استخراج واحدهای بوم شناختی و سنجش آنها با معیار های بوم شناختی، توان ها و استعداد های بالقوه برآورد و در پایان، اولویت بین کاربری های مجاز تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد که در حال حاضر، 86/32 درصد از سطح حوضه آبخیز الشتر فاقد توان کشاورزی و مرتع داری و 14/67 درصد دارای این توان است؛ در این میان، 06/25 درصد دارای توان 2 تا 4 کشاورزی و 24/41 درصد نیز دارای توان 1 تا 3 مرتع داری است؛ به دیگر سخن، بر اساس راهنمای مطالعات بوم شناختی مرکز ملی آمایش سرزمین، حوضه آبخیز الشتر شرایط مناسب برای انجام فعالیت های مستمر و ممتد کشاورزی، دیم کاری، باغداری و دامداری را دارد.
بررسی آسیب پذیری ساختمانهای شهر در برابر مخاطرات طبیعی (زلزله)(مطالعه موردی: محله محتشم کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت صحیح ابعاد و اصول مدیریت بحران ناشی از زمین لرزه در مناطق شهری می تواند به عنوان اولین گام در فرآیند مدیریت بحران و به عنوان یکی از اساسی ترین دستورالعمل ها جهت اجرائی نمودن مدیریت بحران زمین لرزه محسوب می گردد. لذا در پژوهش حاضر به منظور برنامه ریزی اصولی برای کاهش آسیب پذیری ساختمان های شهری و ارائه تصویری روشن از وقوع احتمالی زلزله و عواقب، ارزیابی پهنه های آسیب پذیری شهری ضروری است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است و برای تحلیل داده ها با مدل AHP و نرم افزار GIS و وزن دهی شاخص ها در Expert Choice، به بررسی آسیب پذیری بافت فرسوده محله محتشم شهر کاشان، پرداخته شده برای بررسی آسیب پذیری 9 شاخص مورداستفاده قرارگرفته است. میزان آسیب های وارده به ساختمان های این محله در پنج گروه شامل: پهنه های آسیب پذیر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد ازنظر آسیب پذیری 10 درصد محله در آسیب پذیری خیلی کم، 19 درصد کم، 15 درصد متوسط، 47 درصد زیاد و 9 درصد در آسیب پذیری خیلی زیاد قرار دارد؛ و توزیع فضایی آسیب پذیری در مرکز محله به دلیل عدم استفاده از مصالح مقاوم، کیفیت نامطلوب و قدمت زیاد ابنیه ها، بیشتر از همه جا است. کمترین آسیب پذیری در جداره اصلی بافت بخصوص در قسمت جنوب شرقی محله واقع شده است؛ که با توجه به تحلیل های انجام گرفته در این پژوهش می توان نتیجه گرفت که بادرنظرگرفتن مشکلات کالبدی بافت محله محتشم، رویکرد مدیریت بحران زلزله یک راهکار مؤثر در راستای حفظ بافت و کاهش آسیب های وارده به این بافت در اثر وقوع زلزله خواهد بود.
بررسی مخاطرات ناشی از زلزله اهر ورزقان در حوضه سرندچای و پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله به عنوان مخربترین نیروی طبیعی، لرزش سریع و ناگهانی زمین است که بوسیله شکست و تغییر مکان سنگ های زیر سطح زمین بوجود می آید. بیشتر تلفات جانی و خسارت های مالی به علت اثرات ثانویه زلزله و پس از وقوع آنها بوجود می آیند. وقوع زلزله های مکرر و مخرب در نقاط مختلف کشور واقعیت لرزه خیزی ایران را تائید می کنند. برای مثال، در 21 مرداد 1391 دو زلزله با بزرگی 4/6 و 3/6 ریشتر در شهرستان اهر- ورزقان و هریس استان آذربایجان شرقی رخ دادند که تلفات جانی و خسارت های مالی فراوانی را بدنبال داشت. این پژوهش سعی دارد نقشه لرزه خیزی حوضه سرند چای و پیرامون آن را با استفاده داده های لرزه نگاری دستگاهی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ترسیم کند و مخاطرات ناشی از زلزله را براساس بازدیدهای میدانی و استفاده از تصاویر ماهواره ای شناسایی کرده و در محیط Arc/GIS آنها را بصورت نقشه نمایش دهد. در نهایت، خطر وقوع زمین لغزش را در حوضه سرند چای در صورت رخداد زلزله ای با قدرت 4/6 ریشتر پهنه بندی می کند. نتایج پژوهش نشان داد انواع زمین لغزش ها (اعم از سنگ لغزش و سنگ ریزش، لغزش های بلوکی و انتقالی، جریان های واریزه ای)، گسیختگی زمین، روانگرایی و تشکیل فروچاله از مخاطرات ناشی از وقوع زلزله در منطقه می باشند. نقشه پهنه بندی نیز نشان می دهد که در صورت وقوع زلزله ای با قدرت 4/6 ریشتر، 7 درصد مساحت منطقه در پهنه با خطر خیلی زیاد، 35 درصد در پهنه با خطر زیاد، 7 درصد در پهنه با خطر کم از نظر وقوع انواع زمین لغزش ها قرار خواهند داشت.
بررسی تغییرات زمانی و تحلیل فضایی رخداد توفان های تندری و ارتباط آن با انسو مورد: استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی تغییرات زمانی و پراکندگی فضایی رخداد توفان های تندری گستره استان سیستان و بلوچستان، در مقیاس ساعتی، ماهانه، فصلی و سالانه، در دوره آماری سی ساله (2016 -1987) می باشد. بدین منظور از داده های ساعتی هوای حاضر (ww) 7 ایستگاه همدید استان سیستان و بلوچستان استفاده گردید. جهت بررسی تغییرات زمانی این رویداد از روش ناپارامتریک من کندال و شیب سن استفاده شد. ضمن اینکه ارتباط این پدیده با انسو و همچنین پراکندگی مکانی آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در مقیاس ساعتی بیشترین توفان های تندری در ساعات 12 و 15 بعد از ظهر رخ داده است و به ندرت در شب رخ می دهند.به لحاظ ماهانه بیشترین بسامد توفان های تندری متعلق به ماه مارس و می باشد. در بین فصول، فصل بهار با 756 (5/17%) رخداد بیشترین و پاییز (5/17%) و تابستان (17%) کمترین فراوانی را دارند و همچنین در دوره ی آماری مورد مطالعه سال 1997 با 195 و سال 1985 با 12 رخداد به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی را داشته است.بررسی روند تغییرات توفان های تندری در ایستگاه های منتخب نشان می دهد که توفان های تندری در تمامی ایستگاه ها به جز ایستگاه سراوان روند افزایشی دارند. این روند کاهشی در سطح 95% معنی دار است. از دیگر نتایج این پژوهش این است که حدود 72 درصد توفان های تندری در فاز گرم انسو (النینو) رخ می دهد و نوسانات سالانه این پدیده مرتبط به تغییر الگوهای جوی در طی النینو می باشد.به لحاظ آرایش مکانی بیشترین توفان های تندری در تمامی فصول در شرق استان با مرکزیت ایستگاه های ایرانشهر و سراوان رخ می دهد. این آرایش فضایی در مقیاس فصلی بدین صورت است که بیشترین توفان های تندری تابستانه و پاییزه با منشاء حاره ای از مرکزیت شهر ایرانشهر برخوردار است ولی در طی فصول زمستان و بهاره با منشاء برون حاره ای با مرکزیت شهر سراوان می باشد
ارائة مدل عامل مبنا برای کنترل هوشمند چراغ های راهنمایی و مسیریابی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترافیک شهری در دنیای امروز، به خصوص در کلان شهرها، یکی از مشکلات مهم و فراگیر محسوب می شود. در سال های اخیر برای غلبه بر این مشکل، راه حل های بسیاری پیشنهاد شده که بیشتر آنها برمبنای مدل سازی کلان ترافیک شهری عرضه شده اند. ولی به دلیل پیچیدگی های زیاد محیط شهری و عوامل متعدد و متفاوت مؤثر در ترافیک شهری، این مدل ها نمی توانند به خوبی فضای دینامیک و متغیر ترافیک شهری را مدل سازی کنند. در مقابل، به دلیل قابلیت بالای عامل ها در مدل سازی تعاملات مؤلفه های مؤثر در ترافیک و همچنین مدل سازی فضای متغیر محیط شهری، روش عامل مبنا روشی مناسب و نویدبخش برای مدل سازی ترافیک شهری به شمار می رود. با توجه به مطالب بیان شده، در این تحقیق، به منظور ارتقا و بهبود مسیر یابی وسائط نقلیه برمبنای ایجاد قابلیت ارسال و دریافت اطلاعات ترافیکی در میان مؤلفه های ترافیک، یک مدل عامل مبنا مطرح شده است. همچنین، در این مدل، چراغ های راهنمایی و در واقع کنترل سبز و قرمزشدن آنها، با توجه به وضعیت ترافیکی (تعداد اتومبیل ها) در خیابان های متصل به تقاطع های در معرض کنترل، هوشمند سازی شده است. در مدل مطرح شده، فرض شده است تمامی وسایل نقلیه به GPS و وسایل ارتباطی مناسب مجهزند. برای پیاده سازی از پلتفُرم JADE و کتابخانة کلاس های آن استفاده شده است. درنهایت، داده های شبیه سازی مناسب به مدل وارد شده و نتایج حاصل از روش ها و سناریو های گوناگون مطرح شده در مدل، از منظر کاهش ترافیک و میانگین زمان سفر در شبکة حمل ونقل شهری، ارزیابی شده است.
مدل سازی ساختاری عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به پدیده های گردشگری مصنوعی (نمونه موردی پارک و دریاچه چیتگر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
149 - 168
حوزههای تخصصی:
انسان شهرنشین با زندگی روزمره در فضای ساخته شده خود، فرصت گذران اوقات فراغت و گردش را در طبیعت از دست داده و در اندک فرصت های پیش رو معذوریت مسافت و زمان، کمتر مجال گردش در دل طبیعت را به او داده است. این مسئله در کلانشهرهای بزرگ از جمله تهران بحرانی تر بوده چرا که فضاهای طبیعی گردشگری و گذران اوقات فراغت اطراف شهر دستخوش رقابت نیروها و گروه های مختلف اقتصادی شده و تنگناهای بسیاری در این عرصه به وجود آمده است. پارک و دریاچه چیتگر(خلیج فارس) در لبه کناری بافت شهر تهران، فرصت ارزنده ای برای شهروندان و گردشگران وضع کرده تا اوقات فراغت خود را در فضای شبه طبیعی سپری نمایند. لکن به دلایل مختلف این مجموعه نتواسنته است از تمام ظرفیت های خود برای جذب بازدید کننده و گردشگر بهره ببرد. هدف پژوهش حاضر مدلسازی ساختاری عوامل مؤثر بر کشش گردشگران به جاذبه مصنوعی مذکور است. این پژوهش که ماهیتی کاربردی دارد با روش تحلیلی توصیفی با ابزار پرسشنامه محقق ساخته، عوامل اقتصادی، اجتماعی، دسترسی و کیفیت محیطی را بر بهبود و گسترش گردشگری پارک و دریاچه چیتگر را بررسی می نماید. حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 185 پرسشنامه محاسبه گردید و برای استنباط های علمی از مدلسازی معادلات ساختاری، آزمون T و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که عوامل اجتماعی با ضریب رگرسیونی 0.93 وp–value برابر 0.002 بیشترین اثر را بر جذب گردشگران و بازدید کنندگان از این جاذبه را دارا می باشند.
عملکرد توابع مفصل ارشمیدسی در تخمین سیل سالانه، مطالعه موردی: حوزه آبخیز قره سو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل به عنوان یکی از ویرانگرترین خطرهای طبیعی شناخته شده است که آسیب های زیادی به جوامع انسانی، تاسیسات، مراکز صنعتی و اراضی کشاورزی وارد می کند. تخمین میزان دبی سیلاب در محل تلاقی رودخانه ها - با توجه به قرار گرفتن بسیاری از زیر ساخت ها در این مناطق – با توجه به مسائل اقتصادی و محیط زیستی از اهمیت زیادی برخوردار است. در مطالعه حاضر با توجه به آمار دبی اوج سالانه موجود در بازه زمانی سال های 1358 لغایت 1379 در حوزه آبخیز رودخانه قره سو در استان کرمانشاه، با استفاده توابع مفصل در چهار مدل: 1)رگرسیون 2) جمع 3) عامل وزنی 4) نزدیکترین ایستگاه، اقدام به تخمین میزان دبی اوج سالانه در محل تلاقی جریان های بالادست (ایستگاه هیدرومتری قره باغستان) شده است. بدین منظور ابتدا همگنی و کیفیت داده-ها مورد بررسی قرارگرفت. سپس برازش توزیع های احتمالاتی مناسب به سری داده ها صورت گرفت و با توجه به توابع توزیع حاشیه-ای ایستگاه های بالادست تابع توزیع توام در محل تلاقی جریان ها با استفاده از توابع مفصل ارشمیدسی بدست آمد که بهترین تابع مفصل برای ایستگاه های بالادست تابع مفصل گامبل انتخاب شد. نتایج حاصل نشان داد مدل مفصل با استفاده از رابطه رگرسیونی، با ضریب تعیین 711/0، خطای جذر میانگین مربعات 387/79، ضریب همبستگی تائو کندال 872/0 و ضریب رواسپیرمن 677/0 دارای دقت بیشتر بوده و برای تخمین دبی اوج نسبت به سایر مدل ها ارجحیت دارد. در نهایت مقادیر دبی برای دوره بازگشت های مختلف با توجه به مدل منتخب بدست آمد.
تأثیر موقعیت ژئوپلیتیک بر راهبرد ملی (مطالعه موردی: جنوب شرق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از راهبرد ملی کشورها، تابعی از موقعیت ژئوپلیتیک آن هاست. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ژئوپلیتیک درون مایه ای اقتصادی شد. از این رو، کدهای ژئوپلیتیک کشورها ناگزیر از همراهی با تحولات اقتصادی در مقیاس محلی، منطقه ای و جهانی است. این دگرگونی در روی آوردن کشورها به منطقه گرایی و همگرایی منطقه ای که عموماً جهت گیری اقتصادی داشته اند، مؤثر است. در دوره حاکمیت گفتمان دوقطبی، کشور ایران به دلیل پیوند به دریای آزاد، اتصال با هارتلند و قرارگرفتن میان دو قدرت خشکی و دریایی در راهبرد جهانی، وزن ژئوپلیتیک دارد. جنوب خاوری ایران با داشتن مزیت ژئوپلیتیک بالا،کارکردهای تولید قدرت را داراست. مزیت های ژئواکونومیک ناحیه یادشده، در حوزه ژئوپلیتیک شبه قاره هند، جنوب آسیا، افغانستان، کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز فرصتی را برای کدهای ژئوپلیتیک کشور فراهم می کند تا نقش آفرینی کنند. پژوهش حاضر ماهیت توصیفی-تحلیلی دارد و بر این فرض استوار است که راهبرد اتخاذشده از سوی ایران در منطقه جنوب خاوری کشور با ظرفیت های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک آن سازگار و هماهنگ نیست و در تولید قدرت ملی ایران کارایی نداشته است. یافته های پژوهش نیز با تأکید بر داده های آماری، نشان دهنده ناکارآمدی کنونی این بخش از کشور در تقسیم کار ملی است و به دلیل ضعف زیرساخت های توسعه منطقه ای در همگرایی منطقه ای برای ایران، فرصت آفرینی نکرده است.
تأثیرجهانی شدن بر تقویت همگرایی در حوزه فرهنگی نوروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی تأثیراتجهانی شدن بر همگرایی منطقه ای در منطقه نوروز بوده و با طرح این سؤال که جهانی شدن چه تأثیری بر همگرایی در این منطقه خواهد داشت؟ با فرض اینکه یکی از اساسی ترین ویژگی های همگرایی منطقه ای، فرهنگ مشترک بوده و نظریه های همگرایی نیز کم و بیش بر آن تأکید ورزیده و منطقه گرایی مقدمه ای برای جهانی شدن است، نوروز می تواند عامل اصلی همگرایی میان کشورهای این حوزه باشد. پژوهش با نگاهی به روند تحول جهانی شدن و منطقه گرایی و نظریه های موجود مبتنی بر فرهنگ و همگرایی در روابط بین الملل، و با بررسی حوزه جغرافیایی، فرهنگی و تمدنی نوروز و اشتراکات موجود میان کشورهای منطقه به این نتیجه رسید که در صورت تعریف درست و شفاف منطقه مزبور و ایجاد ساز و کارهای مناسب می توان در راستای ایجاد نوعی خاص از همگرایی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گام برداشت، و موج گریزناپذیر جهانی شدن را در جهت مثبتِ همگرایی هدایت نموده و تأثیرات منفی آن را به حداقل رساند.
تحلیل تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی بر سیاست امنیت ملی ج.ا.ایران در پرونده هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی تبیین میزان و نوع تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی ایران بر نگاه و رویکرد اتخاذی از سوی طرفین پرونده هسته ای ایران است. در همین راستا، تلاش گردیده، با رویکردی تلفیقی، بین «واقعیت های ژئوپلیتیک» کشور و نگاه و درک طرفین پرونده هسته ای، ارتباط برقرار شود. یافته های پژوهش (که فرضیات آن به صورت میدانی مورد ارزیابی قرار گرفته است)، نشان می دهد از منظر میزان تأثیرگذاری، عوامل ژئوکالچری بیشترین تأثیرگذاری را بر نگاه بازیگران مؤثر در پرونده هسته ای داشته اند و عوامل ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی و هیدروپلیتیکی به ترتیب در رده های بعدی اثرگذاری قرار دارند. در بررسی نوع تأثیرگذاری بر «نگاه و رویکرد خودی» نیز، عوامل ژئوکالچری بالاترین اثرگذاری مثبت و عوامل ژئواکونومیکی نیز، بالاترین میزان اثرگذاری منفی را داشته اند. همچنین، در ارزیابی میزان تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی ایران، بر «نگاه و رویکرد طرف مقابل (1+5)»، عوامل ژئوکالچری بالاترین اثرگذاری منفی وضعیت هیدروپلیتیک ایران کمترین اثرگذاری منفی را داشته است.
ارزیابی توان محیطی برای توسعه ی ژئوتوریسم در یک منطقه ی حفاظت شده مطالعه موردی: منطقه ی حفاظت شده مانشت، بانکول و قلارنگ در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری صنعتی است که امروزه مورد توجه بسیاری از دولت ها قرار گرفته است و در حال حاضر یکی از پردرآمدترین بخش های اقتصاد جهانی می باشد. صنعت گردشگری به شکل چشمگیری بر نرخ اشتغال، درآمد ملی، مصرف و سرمایه گذاری آثار مثبت دارد. گردشگری را بسته به هدف گردشگر، به انواع مختلفی طبقه بندی کرده اند که یکی از آنها ژئوتوریسم می باشد. با اینکه ژئوتوریسم در حال حاضر بخش کوچکی از کل توریسم را به خود اختصاص داده، اما این بخش از صنعت توریسم از نرخ رشد بسیار بالایی برخوردار است. در این مقاله با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به شناسایی پهنه های مستعد ژئوتوریسم در منطقه حفاظت شده مانشت، بانکول و قلارنگ با استفاده از مدل منطق بولین و مدل AHP پرداخته شده است به همین منظور لایه های اطلاعاتی شامل نقشه ارزش های ژئومورفولوژی، زمین شناسی، توپوگرافی، پهنه بندی شیب، پوشش گیاهی، چشمه های معدنی، راه های ارتباطی، منابع آبی و نقشه اماکن رفاهی و اقامتی تهیه گردید. اعمال وزن های مناسب در محیط نرم افزار Expert choice انجام شد. سپس با تلفیق و همپوشانی لایه های اطلاعاتی در محیط نرم افزار Arc GIS10.2 پهنه های مناسب شناسایی و اولویت های برتر جهت توسعه ی ژئوتوریسم معرفی گردید. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مناطقی با جاذبه ی بالا بیشتر در شمال، مرکز تا جنوب شرقی منطقه ی حفاظت شده قرار دارند که دارای پوشش گیاهی و جنگلی، منابع آبی و ارزش های بالای ژئومورفولوژیکی هستند و مناطقی با جاذبه ی پایین بیشتر در جنوب و غرب محدوده قرار دارند که از نظر ارزش های ژئومورفولوژی، پوشش گیاهی و جنگلی، دسترسی و زیر ساخت ها، منابع آبی و داشتن جاذبه های طبیعی ضعیف ارزیابی شده اند . نتایج این تحقیق نشان می دهد که دو مدل AHP و مدل منطقی بولین در ارزیابی ژئوتوریسم در منطقه ی مورد مطالعه انطباق بالایی دارند و برای ارزیابی ژئوتوریسم در مناطق مختلف می توانند مناسب باشند. همچنین معرفی این جاذبه های طبیعی به گردشگران به صورت درست، موجب تأثیرگذاری مثبت گردشگران بر محیط طبیعی شده و زمینه ی ارتقای جاذبه های گردشگری را فراهم می آورد.
Analysis of Iran’s International Borders from the Perspective of Stephen Jones(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
308 - 334
حوزههای تخصصی:
Borders which are specified by natural, man-made or contractual terrain specify the sovereignty limit of a state in a territory and with passing a line-like distance and the border line between two countries we will reach another state with a different political structure. The sensitivity of the border concept and the huge effects it has one national security and wars and conflicts and as well as on interactions between the countries has attracted a special attention toward it. Political geography as the main knowledge regarding the studies about the border possesses a more extensive background comparing to the other related sciences. Typology studies and classification of the borders with studying border from physical or cultural point of view and classifying it based on border conflicts have allocated a special place to them. In line with this, Jones has provided his classification of borders according to their relationships with the type of border conflicts. Considering this approach, the international borders of Iran also, as the lines confiding the territories of this country, have formed a significant part of the academic and geographers, and especially political geographers have conducted management studies in Iran and a large part of these studies. In this study, we intend to classify Iran’s border in terms of Jones perspective with the use of analytical method and from political geography viewpoint. <br /> <br />