مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عملکرد برند
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، نقش و اهمیت دارایی های نامشهود همزمان با افزایش سطح رقابت بین شرکت ها افزایش یافته است. یکی از دارایی های نام شهودی که مهم ترین عامل متمایزکننده یک شرکت و ایجاد مزیت رقابتی برای آن می باشد، برند است. از آنجایی که عملکرد برند رابطه مستقیمی با عملکرد یک سازمان دارد، سنجش و پایش مستمر آن می تواند به عنوان ابزار مدیریتی قدرتمندی به مدیران در جهت نیل به اهداف کلی و استراتژیک سازمان ها کمک نماید. از آنجایی که عملکرد برند ماهیتی چند بعدی دارد تا کنون محققان مختلف معیارها و شاخص های مختلفی را با توجه به نیاز و دیدگاه خود برای ارزیابی برند معرفی کرده اند، ولی متأسفانه رویکرد یگانه و استانداردی در این زمینه وجود نداشته است. از این رو در این مقاله سعی شده است تا با مرور ادبیات تحقیق، شاخص ها و سنجه هایی که تا کنون برای سنجش عملکرد برند معرفی شده اند به صورت منسجمی طبقه بندی و در کنار یکدیگر قرار داده شوند. این سنجه ها به سه گروه کلی سنجه های مبتنی بر نتایج کوتاه مدت، سنجه های مبتنی بر نتایج بلندمدت و سنجه های ترکیبی تقسیم شده اند. گروه اول علاوه بر شاخص های مالی و شاخص های بازاری، ارزش ویژه برند مبتنی بر دیدگاه مالی را نیز شامل می شود در حالی که در گروه دوم عمدتاً شاخص های ادراکی و مبتنی بر رفتار مصرف کننده از جمله ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرف کننده(یا مشتری) و سایر سنجه های رفتاری گنجانده شده است. مدل های مختلف ارزش گذاری برند که ترکیبی از سنجه های بلندمدت و کوتاه مدت می باشند نیز در گروه سوم جای داده شده اند.
طراحی الگوی عملکرد برند در بازارهای صنعتی (شرکت های تولید کننده لوازم خانگی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شرایط به شدت رقابتی امروزی حفظ و توسعه سهم بازار نتیجه عملکرد برند است.تأمین کنندگان برای حفظ و بهبود جایگاه خود در برابر رقبایشان باید به برندسازی و مدیریت برند مبادرت ورزند.ارتقاء ارزش برند به عنوان یک مزیت رقابتی متمایز و غیر قابل تقلید مطرح است و بر نقش آن در برتری برند نسبت به برندهای رایج در بازار تأکید می شود.بنابراین بررسی عوامل اثرگذار بر عملکرد برند موضوعی پراهمیت در اجرای استراتژی های باز اریابی به شمار می رود.در این مقاله به این سوال اساسی پرداخته می شود که چه عواملی می تواند منجر به بهبود عملکرد برند در بازارهای صنعتی شود؟.متغیرهای تحقیق از نقطه نظر کارشناسان و اعضای مرکز خرید شرکت های تولیدکننده لوازم خانگی شهر تهران بررسی شده است.در این راستا 106 پرسشنامه قابل تحلیل از اعضای مرکز خرید به محققین ارجاع داده شد. به منظور تحلیل فرضیه های ارائه در قالب مفهومی پژوهش، از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها کلیه فرضیات مورد مطالعه را تأیید کردند.نتایج حاکی از آن است که ارزش ویژه برندB2B،مسئولیت اجتماعی و شهرت تأمین کننده، ترجیح برند و قصد تکرار خرید اثرات مثبتی بر عملکرد برند دارند. شهرت و مسئولیت اجتماعی تأمین کننده نیز تأثیر معنادار و مثبتی بر ارزش ویژه برند B2B دارد و همین طور روابط بین مسئولیت اجتماعی و شهرت تأمین کننده، ارزش ویژه برند و ترجیح برند، ترجیح برند و قصد تکرار خرید معنادار و مثبت بود.تأمین کنندگان داخلی می توانند از یافته های تحقیق به منظور برندسازی و مدیریت عملکرد برندشان در بازارهای صنعتی استفاده کنند.
توسعه مدل عملکرد برند سازمان بر مبنای بازاریابی داخلی و برندینگ داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخیرا، برندینگ داخلی بعنوان یک مساله مهم در حوزه بازاریابی شناخته شده است. بازاریابی داخلی نیز یکی از ابزارهای اجرای استراتژی در درون سازمان می باشد که متمرکز بر روی کارکنان بعنوان اولین مشتریان هر سازمان است. با توجه به اهمیت روز افزون نقش کارکنان در عملکرد سازمان، در این پژوهش مدلی ارائه شده است که در آن از بازاریابی داخلی و برندینگ داخلی بعنوان ابزارهای درون سازمانی جهت ارتقای تعهد کارکنان و تشویق آنان به انتقال وعده های برند سازمان به مشتریان بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان اداره کل امور مالیاتی شهر سمنان بوده که از میان آنها 78 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای آزمون مدل پژوهش از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار WarpPLS 3.0 استفاده شد. بر اساس یافته ها، بازاریابی داخلی اثر مستقیمی بر روی عملکرد برند نداشته اما بطور غیرمستقیم و از طریق برندینگ داخلی بر روی عمکرد برند تاثیرگذار است. نتایج تحلیل مسیر، اثر مستقیم برندینگ داخلی بر عملکرد برند و همچنین اثر غیرمستقیم آن را بر عملکرد از طریق تعهد کارکنان به برند تائید کردند. علاوه بر این نتایج نشان دادند که بازاریابی داخلی اثر مستقیم معناداری بر روی تعهد به برند سازمان ندارد.
طراحی و تبیین مدل مکانیزم ها، آثار و پیامد برندسازی داخلی (مورد مطالعه: گروه صنعتی سدید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبق ادبیات موجود، درونی سازی برند سازمان و بهبود نگرش کارکنان منجر به افزایش سودآوری خواهد شد. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر در پی ارزیابی تأثیر عوامل مؤثر بر ایفای تعهدات کارکنان با رویکرد برند سازی داخلی است و بهبود نگرش کارکنان را عامل میانجی در این رابطه در نظر گرفته است. این مطالعه در گروه صنعتی سدید انجام گرفت و جهت جمع آوری داده ها از روش مشاهده مستقیم، مطالعه میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شد. ابتدا، روایی محتوایی سؤالات پرسشنامه به کمک استاد راهنما، مدیر آموزش کارخانه لوله و تجهیزات و مصاحبه با مدیران واحد تحقیق و توسعه دفتر مرکزی موردبررسی قرار گرفت. سپس، پرسشنامه ها به روش نمونه گیری در دسترس میان کارکنان شرکت ها و کارخانه های گروه صنعتی سدید توزیع شد. در نهایت، از میان پرسشنامه های توزیع شده ۱۹۲ پرسشنامه کامل جمع آوری و مورد آزمون قرار گرفت. آزمون مدل مفهومی پژوهش با روش حداقل مربعات جزئی و همبستگی متغیرها و با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شد. نتایج آزمون حاکی از تاثیر مثبت و معنادار مکانیسم های برند سازی داخلی بر ایفای تعهدات برند توسط کارکنان از طریق تعیین هویت با برند، تعهد به برند و وفاداری نسبت به برند است. این بدان معناست که مدیران ارشد با برنامه ریزی در آموزش و بازخوردهای مناسب به کارکنان خواهند توانست منجر به بهبود نگرش آنان و در نهایت سودآوری هر چه بیشتر سازمان شوند.
نقش بازار محوری در بهبود عملکرد برند در بازارهای بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی سازی و رقابت در بازارهای بین المللی، شرکت ها را با چالشی جدید رو به رو کرده است، به طوری که سازمان ها برای موفقیت در بازارهای بین المللی نیاز به درک ویژگی های بازارهای جهانی و مشتریان و همچنین سازگاری برندهای خود با فرهنگ های مختلف، برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار دارند. بر این اساس درک رابطه میان بازار محوری و عملکرد برند می تواند سازمان ها را در رسیدن به مزیت رقابتی و دستیابی به موفقیت های بیشتر یاری رساند. به همین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر مستقیم بازار محوری بر عملکرد بین المللی برند و همچنین تاثیر غیرمستقیم آن از طریق برند سازی بین المللی متشکل از دو عنصر جهت گیری برند و جایگاه یابی مجدد پرداخته می شود. این پژوهش در میان صد برند برتر ایران انجام گرفته و داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است. در این تحقیق از روش تحلیل آماری، برآورد ضرایب همبستگی، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده می شود. نتایج به دست، بیانگر رابطه معنی دار و تاثیر مستقیم و همچنین غیرمستقیم بازار محوری بر عملکرد برند است. تاثیر معنی دار متغیر تعدیل کننده برند سازی نیز به اثبات رسیده است.
تأثیر عملکرد برند بر رقابت پذیری برند با تبیین نقش فرصت طلبی فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع رقابت پذیری برند از آن دسته مباحثی است که طی سال های اخیر به شدت مورد توجه پژوهشگران و محققان اقتصادی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی تأثیر عملکرد برند بر رقابت پذیری برند از طریق نقش میانجی فرصت طلبی فناورانه در میان مدیران و کارشناسان بازاریابی 36 شرکت صادرکننده برتر محصولات صنایع غذایی انجام پذیرفته است. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد سنتوز ویجانده و همکاران (2013)، وولا و همکاران(2012) و ایکسیانگمینگ و هایمی (2011) بوده که برای روایی آن از روایی صوری و همچنین برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار کلی آن برابر با 856/0 می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری برای بررسی فرضیه ها و تأیید مدل مفهومی تحقیق استفاده شده است. نتایج مدل آماری نشان می دهد، مدل پیشنهادی برازنده داده ها می باشد و عملکرد برند تأثیر مثبت معناداری بر رقابت پذیری برند دارد، این در حالی است که فرصت طلبی فناورانه در رابطه فوق نقش میانجی دارد.
طراحی الگوی عملکرد برند مبتنی بر ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتری در نظام بانکی ایران (مورد مطالعه: شعب منتخب بانک های دولتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از عملکرد برند یکی از شاخصه های موفقیت یک سازمان در دستیابی به اهداف است. شاخص های ارزیابی عملکرد در حوزه های مختلف و عوامل مؤثر بر آن متناسب با سازمان متفاوت است. در پژوهش حاضر تلاش شد مدلی مفهومی براساس پژوهش های نظری و کیفی برای تبیین ابعاد مختلف متغیرهای پژوهش ارائه شود. پژوهش حاضر از حیث ماهیت کاربردی بوده و با هدف تبیینی در دو مرحله انجام شده است. ابتدا پس از مرور ادبیات، مدل اولیه طراحی و سپس مدل مفهومی اولیه با استفاده از روش دلفی تکمیل شد. نمونه گیری براساس روش قضاوتی و گلوله برفی انجام شد و حجم نمونه 30 نفر از مدیران، معاونین و کارشناسان حوزه بانکی است. با استفاده از نسخه نهایی پرسش نامه که از روایی و پایایی لازم برخوردار است، با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای تصادفی در مدت یک هفته در ساعات کاری مختلف با مراجعه حضوری و تصادفی 399 نفر از مشتریان هشت برند بانک های دولتی مورد پرسش قرار گرفتند. در نهایت مدل نهایی با تجزیه و تحلیل داده ها و روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتری مستقیم بر عملکرد بازار تأثیر ندارد، ولی غیرمستقیم و از طریق ارزش ویژه رابطه مشتری تأثیرگذار است. از میان سازه های ارزش ویژه برند و ارزش ویژه رابطه مشتری تمامی ابعاد به جز تمایز برند و آگاهی از برند بر سازه های ارزش ویژه رابطه مشتری تأثیر دارد، همچنین تمامی سازه های ارزش ویژه رابطه مشتری بر سازه های عملکرد برند تأثیر مستقیم و معناداری دارد.
تأثیر اینرسی دانش و شدت کارآفرینی بر عملکرد برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک یک مدیر از محیط، ظرفیت تأثیرگذاری بر راهبرد ها و رفتارهای سازمانی مختلفی را دارد؛ به خصوص ادراک هایی که محرک رویکردهای یادگیری سازمانی و کارآفرینی مبتنی بر راهبرد بازاریابی است. سازمان هایی که در یک محیط رقابتی فعالیت می کنند، تمایل دارند روش های نوآورانه ای را برای اجرای فعالیت های ایجادکننده ارزش دنبال کنند که مستلزم توسعه قابلیت های یادگیری است. مبنای یادگیری، دانش است. هنگام مواجه با مشکل ها، افراد برای دستیابی به راهکار معمولاً به دانش و تجربه گذشته خود رجوع می کنند. این راهبرد حل مشکل روتین، «اینرسی دانش» نام دارد. هدف پژوهش حاضر مفهوم سازی اینرسی دانش و شدت کارآفرینی و بررسی تأثیر این عوامل بر عملکرد برند سازمان است. این پژوهش با رویکردی ترکیبی عوامل درون سازمانی و برون سازمانی مؤثر بر عملکرد برند سازمان را بررسی کرده است. به این منظور از میان سازمان های فعال در صنعت فناوری اطلاعات، 210 نمونه بر اساس تعریف جکسون و به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-پیمایشی است و از پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش معادلات ساختاری نشان داد که نوآوری سازمانی و قابلیت یادگیری سازمانی در سه بُعد یادگیری متمرکز بر بازار، یادگیری متمرکز بر رابطه و یادگیری متمرکز داخلی، نقش میانجی را در ارتباط میان اینرسی دانش و شدت کارآفرینی با عملکرد برند ایفا می کنند.
اثر سیستم مدیریت برند بر عملکرد برند در صنعت مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر نوآوری بازاریابی و بازارگرایی بر عملکرد برند با در نظر گرفتن نقش میانجی سیستم مدیریت برند می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش شرکت های فعال صادرکننده در صنایع غذایی کشور بوده و حجم نمونه 222 شرکت است که برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد بوده که برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ و برای روایی آن از روایی صوری استفاده شد. همبستگی میان متغیرهای پژوهش نیز با استفاده از ضریب همبستگی پیرسن بررسی شد. مدل مورد مطالعه با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت . یافته های به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که نوآوری بازاریابی و بازارگرایی به صورت مستقیم بر سیستم مدیریت برند و عملکرد برند تأثیر مثبت معناداری دارند؛ این در حالی است که سیستم مدیریت برند در تأثیرگذاری دو متغیر بازارگرایی و نوآوری بازاریابی بر عملکرد برند نقش میانجی ایفا می کند. از طرفی نوآوری بازاریابی نیز بر بازارگرایی تأثیر مثبت معناداری داشته و تأثیر مثبت معنادار سیستم مدیریت برند بر عملکرد برند نیز مورد تأیید قرار گرفت.
تبیین نقش پیشایند جهت گیری های استراتژیک در توسعه ارتباطات یکپارچه بازاریابی و عملکرد برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
131 - 148
حوزه های تخصصی:
براساس دیدگاه مبتنی بر منابع، این پژوهش چگونگی تأثیرپذیری قابلیتِ ارتباطات یکپارچه بازاریابی شرکت، از جهت گیری های استراتژیک یادگیری مداری، بازارگرایی، گرایش به کارآفرینی و برندگرایی را بررسی کرده است. علاوه بر این، پژوهش حاضر چگونگی تأثیر قابلیت ارتباطات یکپارچه بازاریابی بر عملکرد برند را واکاوی می کند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد است که روایى آن از نظر صاحب نظران و پایایى آن به روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شده است. براساس داده های حاصل از نظرسنجی از 368 نفر از مدیران ارشد کسب وکارهای کوچک و متوسط فعال در صنعت غذایی کشور در شش ماه اول سال 1395، این مقاله تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری را با استفاده از نرم افزار SmartPLS 2 برای ارزیابی روابط مفروض به کار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد یادگیری مداری به طور مستقیم بر گرایش به کارآفرینی و بازارگرایی و از طریق بازارگرایی و برندگرایی بر قابلیت ارتباطات یکپارچه بازاریابی تأثیر می گذارد. همچنین یافته ها نشان می دهد هرچند قابلیت ارتباطات یکپارچه بازاریابی به طور مستقیم از بازارگرایی و برندگرایی تأثیرپذیر است، تمامی جهت گیری های استراتژیک مکمّل یکدیگرند و هیچ یک به تنهایی مؤثر نیست. همچنین، توسعه قابلیت ارتباطات یکپارچه بازاریابی برای بهره مندی از منافع جهت گیری های استراتژیک سازمانی به منظور بهبود عملکرد برند بسیار مهم است.
ارزش آفرینی اجتماع برند در رسانه های اجتماعی با تأکید بر نقش نظام پیشنهادات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، ارائه مدلی جهت تأثیر اجتماع برند بر عملکرد برند با توجه به نقش میانجی نظام پیشنهادات است؛ به منظور اینکه سازمان های تولیدکننده محصولات رسانه ای امکان استقرار و تعامل با اجتماع برند را در سازمان هایشان گسترش و افزایش دهند. این تحقیق از نوع تحقیقات پیمایشی است. جمعیت آماری پژوهش، شامل دو گروه هستند: اجتماع مشتریان و هواداران برند سونی و گروه دوم، متشکل از مدیران، بازاریابان و فروشندگان محصولات برند سونی می باشند. حجم نمونه آماری پژوهش برای کاربران و هم برای مدیران، بازاریابان و فروشندگان، به دلیل نبود آمار دقیق با توجه به فرمول کوکران 384 نفر انتخاب گردیدند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده پرسشنامه به صورت اینترنتی و همچنین به صورت حضوری توزیع شد. گروه اول پرسشنامه اجتماع برند را پر کردند و گروه دوم، پرسشنامه عملکرد برند و نظام پیشنهادات را پر کردند. برای اعتباربخشی به سنجش ها؛ یک تجزیه وتحلیل عامل تأییدی با نرم افزار لیزرل و سپس جهت پایایی از آلفای کرونباخ استفاده گردید. فرضیه ها با استفاده از نرم افزار ساختاری پی آل اس مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که نظام پیشنهادات، اثرات اجتماع برند بر چهار عنصر عملکرد برند را میانجی گری می نماید. جوامع برندی که در رسانه های اجتماعی عمل می کنند، می توانند با بهبود ارتباطات و تعاملات بین اعضا، موجب افزایش عملکرد برند گردند. همچنین وجود و استقرار نظام پیشنهادات به عنوان پل ارتباطی و دریافت بازخورد، می تواند بر رابطه بین اجتماع برند با عملکرد برند تأثیرگذار باشد.
موفقیت مبتنی بر عملکرد برند و کنترل بازار؛ بررسی نقش تعدیلگر قابلیت مدیریت برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
177 - 188
حوزه های تخصصی:
عملکرد برند و کنترل بازار دو سازکاری اند که نقش آنها در کسب موفقیت سازمان باید بررسی شود. عملکرد برند، شاخصی برای سنجش توانایی برند در دادنِ ارزش به مشتریان و کنترل بازار ابزاری برای نفوذ در بازار و تنظیم رفتار مصرف کنندگان است. این پژوهش با هدف تبیین موفقیت مبتنی بر عملکرد برند و کنترل بازار طراحی شده و برای این منظور، نقش عملکرد برند در خلق برند باارزش و نقش کنترل بازار در تنظیم رفتار مصرف کننده پیمایش شده است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان حوزه فناوری اطلاعات بوده است و 158 نفر از کارکنان گروه ماشین های اداری ایران نمونه گیری شده اند. برای ترسیم مدل و توسعه فرضیه ها از شیوه مطالعات کتابخانه ای استفاده شد و داده ها به روش تصادفی ساده گردآوری شده اند. اعتبار مدل و آزمون فرضیه ها با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی و به کمک نرم افزار Smart-PLS ارزیابی شده است. نتایج حاکی از تأثیر دو رویکرد در دستیابی به موفقیت بود؛ خلق برند باارزش راهی برای دستیابی به موفقیت در سازمان های برندمحور است؛ درحالی که سازمان های بازارگرا از تنظیم رفتار مصرف کننده برای کسب موفقیت استفاده می کنند. همچنین با تکیه بر تئوری مبتنی بر منابع پیشنهاد می شود سازمان تنها یکی از این استراتژی های کسب موفقیت را پیش بگیرد؛ زیرا در صورت تأکید هم زمان بر دو رویکرد، بخشی از حداکثر ظرفیت خود را نسبت به زمانی که به تنهایی استفاده شوند از دست می دهد.
تأثیر استراتژی برندمحوری بر عملکرد برند با تأکید بر مداخله گری هویت برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
99 - 121
حوزه های تخصصی:
در محیط به شدت رقابتی صنعت مواد غذایی حفظ و توسعه سهم بازار نتیجه عملکرد برند است. بنابراین شناسایی عوامل اثرگذار بر عملکرد برند موضوع مهمی در تصمیمات راهبردی بازاریابی تلقی می شود. طبق یافته ها، برندمحوری، توسعه هویت برند را تحریک می کند و هویت برند نیز نقش مهمی را در اجرای یک استراتژی برندمحور و بهبود عملکرد کسب و کار ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر راهبرد برندمحوری بر عملکرد برند با تأکید بر نقش مداخله گر هویت برند در شرکت های صنایع غذایی استان تهران است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش، مدیران ارشد شرکت های صنایع غذایی در سطح شهر تهران بود که شامل 298 نفر بودند. در این پژوهش، از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 168 نفر از مدیران به عنوان نمونه انتخاب شدند. آمار توصیفی توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های تدوین شده از نرم افزار SMART-PLS2 استفاده شد. نتایج پژوهش اعم از ضرایب مسیر بین متغیرها و معناداری آماره t (642/0= β 514/12t=) و سطح معناداری اسپیرمن در این رابطه 000/0 (کمتر از 05/0) بوده که نشان از معنادار بودن رابطه بین استراتژی برند محوری و عملکرد برند دارد و تحلیل اثر مداخله گر هویت برند در این رابطه تایید شده است.
تأثیر رابطه مداری درک شده برند بر عملکرد برند با تبیین نقش احساسات مورد انتظار و هویت یابی مشتری با برند (مورد مطالعه: مشتریان هتل لاله تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۵
10.22051/bmr.2019.24224.1681
حوزه های تخصصی:
با افزایش تمرکز پژوهشگران حوزه گردشگری و هتلداری بر اهمیت رابطه بین مشتری و برند؛ هتل ها به طور فزاینده ای درحال توسعه روابط خود با مشتریان هستند. با توجه به این موضوع که احساس مطلوب مشتری نسبت به برند زمینه ساز کسب نتایج مثبت عملکردی هتل ها می شود ؛ بنابراین بررسی مکانیسم های احساسی و شناختی خاص مرتبط به نحوه تأثیر رابطه مداری برند ها از نظر مشتریان بر نتایج عملکردی برند، پیشنهاد ها مهم نظری و عملی به همراه خواهد داشت. درنتیجه، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر رابطه مداری درک شده برند بر عملکرد برند با تبیین نقش احساسات مورد انتظار و هویت یابی مشتری با برند می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شده است . برای جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد بکار برده شد که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ محاسبه گردید. جامعه آماری در این پژوهش مشتریان هتل لاله در شهر تهران بود. برای به دست آوردن حجم نمونه به تعداد 386 نفر از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که رابطه مداری درک شده برند تأثیر مثبت معناداری روی سهم از کیف پول مشتری، قصد اقامت مجدد، احساسات مورد انتظار و هویت یابی مشتری با برند دارد. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که احساسات مورد انتظار و هویت یابی مشتری با برند تأثیر معناداری روی سهم از کیف پول مشتری و قصد اقامت مجدد دارد؛ نتایج اثرات غیرمستقیم نیز حاکی از آن بود که متغیرهای احساسات مورد انتظار و هویت یابی مشتری به عنوان متغیرهای میانجی در تأثیرگذاری رابطه مداری درک شده برند بر سهم از کیف پول مشتری و قصد اقامت مجدد ایفای نقش دارند.
رابطه اعتماد سازمانی با عملکرد برند: تبیین نقش حاکمیت شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه انواع اعتماد سازمانی با عملکرد برند با نقش میانجی حاکمیت شرکتی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که نمونه ای متشکل از 138 شرکت انتخاب شدند و پرسشنامه پژوهش برای تکمیل توسط مدیران ارشد این شرکت ها ارسال شد. از این تعداد، 95 پرسشنامه قابل تحلیل بودند. سپس با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس و به کمک مدل سازی معادلات ساختاری رابطه بین متغیرهای پژوهش آزمون شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین اعتماد سازمانی مبتنی بر دانش و شناخت با حاکمیت شرکتی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ اما رابطه اعتماد سازمانی مبتنی بر عقلانیت با حاکمیت شرکتی منفی و معنادار است. رابطه مثبت و معنادار حاکمیت شرکتی با عملکرد برند نیز تأیید گردید. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که حاکمیت شرکتی دارای نقش میانجی بین انواع اعتماد سازمانی با عملکرد برند شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
بررسی برند سازمان بر مبنای بازاریابی و برندینگ داخلی (مورد مطالعه:شرکت آب و فاضلاب روستایی زنجان)
حوزه های تخصصی:
به تازگی برندینگ داخلی به عنوان یک مسئله مهم در حوزه بازاریابی شناخته شده است. بازاریابی داخلی نیز یکی از ابزارهای اجرای استراتژی در درون سازمان میباشد که متمرکز بر روی کارکنان به عنوان اولین مشتریان هر سازمان است. با توجه به اهمیت روزافزون نقش کارکنان در عملکرد سازمان، در این پژوهش مدلی ارائه شده است که در آن از بازاریابی داخلی و برندینگ داخلی به عنوان ابزارهای درون سازمانی جهت ارتقای تعهد کارکنان و تشویق آنان به انتقال وعده های برند سازمان به مشتریان بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام کارکنان شرکت آب و فاضلاب روستایی شهر زنجان بوده که از میان آنها 28 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. بر اساس یافته ها ، بازاریابی داخلی اثر مستقیمی بر روی عملکرد برند نداشته است، اما به طور غیرمستقیم و از طریق برندینگ داخلی بر روی عملکرد برند تأثیرگذار است. نتایج تحلیل مسیر، اثر مستقیم برندینگ داخلی بر عملکرد برند و همچنین اثر غیرمستقیم آن را بر عملکرد از طریق تعهد کارکنان به برند تأیید کردند. علاوه بر این نتایج نشان دادند که بازاریابی داخلی اثر مستقیم معناداری بر روی تعهد به برند سازمان ندارد.
تحلیل الگوی مهارت برند بر عملکرد برند در شرکت های فعال در بورس فلزات فولادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش آزمون الگوی طراحی شده مهارت برند در شرکت های فعال در حوزه بورس فلزات فولادی ایران است. روابط میان اجزای الگو با استفاده از روش آمیخته اکتشافی تبیین شده است. به علت نامحدود بودن جامعه آماری تعداد 384 نفری از مشتریان شرکت های فعال در بورس فلزات انتخاب و پرسشنامه پژوهشگر ساخته مستخرج از مرحله کیفی پژوهش جمع آوری شد. در بخش کیفی پژوهش عوامل ایجادکننده مهارت برند در سه طبقه عوامل ویژگی های کارکردی برند، بازارمحوری و قابلیت بازاریابی؛ عوامل زمینه ای شامل حاکمیت دولت و نقش و مشکلات صادرات؛ و در نهایت پیامدها یا عملکرد مهارت برند در چهار طبقه ارزش ویژه برند، عملکرد بازاری برند، عملکرد مالی برند، عملکرد صادراتی برند دسته بندی شد. بخش کمی پژوهش نشان داد که ویژگی های کارکردی برند به میزان (55/0)، بازارمحوری به میزان (57/0)، قابلیت بازاریابی به میزان (66/0)، حاکمیت دولت به میزان (74/۰) بر مهارت برند و مهارت برند بر ارزش ویژه برند به میزان (66/0)، عملکرد بازاری برند به میزان (87/0)، عملکرد مالی به میزان (62/0)، عملکرد صادراتی به میزان (83/0) تأثیرگذار هستند. همچنین مشکلات و نارسایی های صادرات به میزان (86/۰-) به صورت منفی بر مهارت برند تأثیر دارند.
تأثیر شخصیت، شهرت و آگاهی از برند روی عملکرد برند با میانجی گری نگرش برند در صنعت هتلداری (مورد مطالعه: شهر سرعین)
حوزه های تخصصی:
امروزه برندها باارزش ترین دارایی ها و منابع سودآوری بسیاری از شرکت ها محسوب می شوند؛ بنابراین این پژوهش به دنبال تأثیر شخصیت، شهرت و آگاهی از برند روی عملکرد برند با میانجیگری نگرش برند در صنعت هتلداری (موردمطالعه: شهر سرعین) است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی، ازلحاظ نوع و روش، توصیفی و همبستگی است، ازلحاظ روش گردآوری اطلاعات پژوهشی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مشتریان هتل های سه ستاره و بالاتر شهر سرعین می باشند که تعداد آن ها برابر 9 هتل است. برای تعیین حجم نمونه، به علت مشخص نبودن تعداد مشتریان به صورت نامحدود در نظر گرفته شده است که طبق جدول مورگان نمونه برای جامعه نامحدود 384 نفر در نظر گرفته شد. آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار لیزرل 8.8 صورت گرفت. نتایج نقش میانجی گری نگرش برند در رابطه میان شهرت، آگاهی و شخصیت برند با عملکرد برند را تائید کرد. همچنین شخصیت، شهرت، آگاهی و نگرش برند بر عملکرد برند تأثیر مثبت و معنادار دارد؛ بنابراین هتل ها با ایجاد نگرش مطلوب در ذهن مشتریان از شخصیت و شهرت و آگاهی از برند خود می توانند عملکرد هتل خود را بهبود بخشند.
تدوین الگویی برای هم آفرینی ارزش در بازاریابی بنگاه به بنگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
157 - 176
حوزه های تخصصی:
به موازات ظهور منطق تسلط خدمات، پارادایم بازاریابی تغییر نمود و رهیافت جدیدی در خصوص مشارکت مشتری در خلق مشترک ارزش، تحت عنوان "هم آفرینی ارزش" مطرح شد. با توجه به ماهیت خرید در بازارهای B2B با محوریت تمایل به تعاملات رابطه مند به جای رقابت قیمتی، مشتریان وفاداری بیشتری به برند و رضایت بالاتری دارند، که این امر منجر به بهبود عملکرد برند و بنگاه می شود. نظر به اهمیت و جایگاه هم آفرینی ارزش در بازار بنگاه به بنگاه، هدف از این مقاله، بررسی عوامل موثر بر عملکرد برند با تاکید بر هم آفرینی ارزش می باشد. در این راستا، تحقیق با رویکرد ترکیبی انجام شده است. در بخش کیفی، با نظرخواهی از 15 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی و از طریق پرسشنامه باز، مدل مفهومی تحقیق طراحی شده است. در مرحله کمی نیز از طریق نمونه آماری متشکل از 343 نفر از کارکنان و مدیران رده بالای شرکت ها، مدل طراحی شده با رویکرد حداقل مربعات معمولی، مورد آزمون قرارگرفته است. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که فرآیند هم آفرینی ارزش در کنار گرایش به برند، مکانیسم مهمی است که می تواند بر عملکرد بهتر و موفقیت برند تاثیرگذار باشد. همچنین، ضمن بررسی هم آفرینی ارزش به عنوان متغیر میانجی، نتایج نشان می دهد، گرایش به برند صرفاً موجب بهبود عملکرد برند از طریق تأثیر آن بر هم افزایی ارزش نمی شود و این دو متغیر به عنوان دو متغیر مجزا بر عملکرد برند تأثیرگذار هستند.
بررسی تأثیر بازارگرایی در بهبود و توسعه عملکرد برند شرکت ها در تجارت خارجی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر بازارگرایی در بهبود و توسعه عملکرد برند شرکت ها در تجارت خارجی می پردازد. در این پژوهش محقق بر آن است تا با استفاده از روش تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله پرسشنامه از 109 شرکت تجاری تاثیر بازارگرایی را ارزیابی کند. مدل مفهومی پژوهش شامل: مشتری محوری، رقیب محوری، هماهنگی بین وظیفه ای، گرایش به برند و علمکرد برند بوده که پرسشنامه ای دارای 24 سوال بر اساس این 5 مفهوم یاده شده تهیه و تنظیم گردیده است. چون روش نمونه گیری تصادفی بوده پرسشنامه در بین مدیران یا معاونان مطلع شرکت های مذبور توزیع و تکمیل سپس جمع آوری شده است. پس از جمع آوری داده ها و آزمون فرضیه اصلی از روش مدل یابی ساختاری که یک تکنیک چند متغیری و نیرومند از خانواده رگرسیون است، متغیرها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج یافته ها حاکی از آن است بازارگرایی با ابعاد مشتری گرایی، رقیب گرایی، هماهنگی بین وظیفه ای، برندگرایی و علمکرد برند تاثیر مثبت و معنی داری بر گرایش به برند است. همچنین برندگرایی تاثیر مثبت و معنی داری بر عملکرد برند دارد.