فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه تلاش برای فراهم کردن دسترسی همگانی به فنّاوری اطلاعات در مناطق روستایی مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است و هر کدام راهکارهایی را بدین منظور به کار برده اند. اما راهکار غالب برای ایجاد دسترسی همگانی به اطلاعات و خدمات الکترونیکی در مناطق روستایی ایجاد مراکز ارتباط از راه دور یا مراکز فنّاوری اطلاعات است. در مقّرر شده که در ده هزار روستای « تجهیز ده هزار مرکز فنّاوری اطلاعات و ارتباطات روستایی » ایران نیز براساس طرح کشور مرکز فنّاوری اطلاعات ایجاد شود. اما با توجه به تجارب جهانی، برای اینکه این مراکز بتوانند در توسعة روستایی نقش آفرین باشند، باید علاوه بر زیرساخت های فنّی، زیرساخت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و قانونی نیز در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و محلی (روستا) فراهم باشد. از جمله زیرساخت های اجتماعی و فرهنگی که در بهره برداری مطلوب از فنّاوری اطلاعات مؤثر هستند؛ می توان به احساس نیاز به فنّاوری اطلاعات، آگاهی در مورد اثرات این فنّاوری، تمایل به هزینه کردن در این زمینه، باورهای فرهنگی مثبت و مهارت های پایه، انگلیسی و کامپیوتری اشاره نمود. در این تحقیق این ساختارهای انسانی لازم برای بهره برداری بهینه از فنّاوری اطلاعات با روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و به منظور مشخص شدن وزن و اهمیت هر یک از این عوامل از نظر 20 نفر از کارشناسان استفاده شد. همچنین تعداد 350 نفر از جمعیت 15 سال به بالای روستاییان استان خراسان رضوی به عنوان نمونه مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که بین وضعیت موجود روستاییان نمونه استان خراسان رضوی از نظر متغیرهای تمایل و مهارت تا سطح استاندارد مورد نظر کارشناسان برای بهره برداری بهینه از فنّاوری اطلاعات فاصله معناداری وجود دارد. بدین معنا که شرایط روستاییان از نظر این دو متغیر برای بهره برداری مطلوب از فنّاوری اطلاعات در سطح مناسبی نیست. اما بین متغیرهای احساس نیاز، آگاهی و باورهای فرهنگی روستاییان با سطح استاندارد مورد نظر کارشناسان فاصلة معناداری وجود ندارد و این بدان معنی است که روستاییان استان خراسان برای استفاده از فنّاوری اطلاعات احساس نیاز کرده و باورهای فرهنگی غلط و مانع کاربرد این فنّاوری، در جامعه وجود ندارد. در ضمن نسبت به فواید و مضرات فنّاوری اطلاعات آگاهی نسبی را دارند. بنابراین هر گونه برنامه ریزی برای توسعة فنّاوری اطلاعات در مناطق روستایی باید با توجه به ضعف موجود در سطح مهارت های روستاییان و تمایل آنها برای سرمایه گذاری و هزینه کردن در این زمینه انجام شود.
ارتقای مدل تجزیه و تحلیل سیستمی ارزیابی توان تفرجی پارک جنگلی مخمل کوه خرم آباد با استفاده از عامل منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور ارزیابی توان تفرجی پارک جنگلی مخمل کوه واقع در شمال شهر خرم آباد به مساحت 430 هکتار، از فن آوری GIS استفاده شد. ابتدا نقشه های شیب، جهت و ارتفاع در نرم افزار ArcGIS9.2 و Arcview3.2 تهیه شدند. سپس با تلفیق آن ها نقشه شکل زمین بدست آمد. با روی هم گذاری نقشه شکل زمین، طبقات خاک و پوشش گیاهی، نقشه واحدهای زیست محیطی تهیه شد. در نهایت از مقایسه واحدها با مدل توریسم مخدوم، نقشه توان تفرجی اولیه بدست آمد. نتایج نشان داد از کل مساحت منطقه، 4/34 درصد از پارک مخمل کوه دارای توان تفرجی متمرکز نوع دو، 9/39 درصد توان گسترده نوع اول و 9/25 درصد دارای توان گسترده نوع دو می باشد. برای ارتقا مدل سیستمی اقدام به برداشت عامل منابع آبی با استفاده از GPS شد تا لایه منابع آبی به عنوان لایه مثبت به نقشه توان تفرجی اولیه اضافه و نقشه توان تفرجی نهایی بدست آید. نتایج نشان داد که با دخالت این فاکتور، توان تفرجی پارک به 6/13 درصد توان تفرجی متمرکز نوع یک، 2/37 درصد تفرج متمرکز نوع دو، 2/32 درصد تفرج گسترده نوع یک و 1/17 درصد تفرج گسترده نوع دو تغییر یافت.
جغرافیای بلاد و نواحی: عشایر خوزستان (قبائل سگوند)
حوزههای تخصصی:
سنجش افتراقات فضایی تحقق حق به مشارکت و اختصاص دهی شهر به خود در پرتو اندیشه حق به شهر در شهر هچیرود- شهرستان چالوس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهر فضایی برای تحقق آمال کسانی است که دیار خود را ترک گفته و به امید یافتن زندگی بهتر، به آن وارد می شوند. دست یازیدن به اهدافی که شهروندان در پی آن هستند به عنوان حق آنها در شهر و تحت عناوین مختلفی قلمداد می گردد که حق به شهر یکی از مشهورترین آنهاست. بررسی ها نشان می دهد که حق به شهر در همه شهرها (با هر میزان وسعت و جمعیت) و نیز در هر منطقه و ناحیه از شهر به صورت یکسان نبوده و افراد مختلف ساکن در شهرهای مختلف و یا نواحی مختلف شهری، شرایط متفاوتی را تجربه می کنند. پژوهش حاضر به دنبال افتراقات فضایی تحقق حق به مشارکت شهروندان و حق اختصاص دهی شهر به خود در پرتو اندیشه حق به شهر در شهر هچیرود از توابع شهرستان چالوس به عنوان شهری کوچک و در عین حال متشکل از ده محله مختلف می باشد تا میزان دستیابی به مفاهیم مذکور را تبیین نماید. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی _تحلیلی و پیمایشی است. روش جمع آوری داده ها به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. هم چنین ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته (آلفای کرونباخ این پرسشنامه برابر 0.911 است که نشان از پایایی درونی عالی داشته) و مصاحبه از شهروندان شهر هچیرود است.جامعه آماری پژوهش شهروندان این شهر (طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 برابر 10398) و نمونه آماری، بر اساس فرمول کوکران شامل 370 نفر از شهروندان شهر هچیرود است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون دو جمله ای صورت پذیرفته و همچنین، در راستای ترسیم نقشه ها از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که محلات مرکزی، جنوبی و شرقی شهر هچیرود به دلیل دسترسی بهتر به مراکز اداری، فضاهای عمومی و خدماتی شهر، تنوع بیشتر مراکز خدماتی، کیفیت بالاتر معابر و نزدیکی به مراکز حمل و نقل عمومی از شرایط بهتری نسبت به سایر محله ها برخوردار هستند.
شناسایی و تحلیل تاثیر متغیرها و شاخص های تاب آوری: شواهدی از شمال و شمال شرقی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غیرقابل پیش بینی بودن آسیب پذیری سیستم های اجتماعی و فنی، عدم اطلاع از زمان، محل و نحوه وقوع سوانح، تاب آوری را تبدیل به هدفی اجتناب ناپذیر ساخته است. این مطالعه با توجه به این عوامل و با هدف تحلیل متغیرها و شاخص ها تاب آوری در قالب یک سیستم، با روش پیمایش میدانی به ارزیابی عوامل تاثیرگذار، تاثیرپذیر، کلیدی و استراتژیک بر سیستم و پایداری یا ناپایداری آن پرداخته است. با مرور مبانی نظری، متغیرها در چهار گروه اجتماعی، اقتصادی، نهادی و فیزیکی- کالبدی با شاخص ها مرتبط طبقه بندی و با روش تحلیل تاثیرات متقابل تاثیرگذاری و تاثیرپذیری متغیرها و شاخص ها با استفاده از نرم افزار میک مک تحلیل شدند. در ماتریس تاثیرات مستقیم، تاثیرگذاری متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و نهادی بیش از تاثیرپذیری آن ها و تاثیرگذاری متغیر کالبدی- فیزیکی بسیار کمتر از تاثیرپذیری آن می باشد. ماتریس تاثیرات متقابل غیرمستقیم نیز حاکی از اختلاف دو متغیر نهادی و اجتماعی در مقایسه با دو متغیر دیگر در میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری است. به بیان دیگر، دو متغیر نهادی و اجتماعی تاثیرگذارترین متغیرها در تاب آوری جامعه خواهند بودند. با توجه به نتایج حاصل از ماتریس تاثیرات مستقیم دو شاخص مشارکت و همکاری، کمک و ارتباط متقابل از گروه متغیر اجتماعی و شاخص آمادگی از گروه متغیر نهادی و در ماتریس تاثیرات غیرمستقیم شاخص های مشارکت و همکاری، کمک و ارتباط متقابل، هویت اجتماعی از گروه متغیر اجتماعی و شاخص آمادگی از گروه متغیر نهادی شاخص های استراتژیک و کلیدی محسوب می شوند. آنچه از نحوه پراکنش شاخص های در محورهای تاثیرگذاری- تاثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم پیداست، ناپایداری سیستم می باشد.
امکان سنجی قابلیت پیاده روی در فضای شهری بر پایه الگوهای توسعه پایدار و نو- شهرسازی (مطالعه موردی: محله سعادت آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی امکان پیاده روی در فضای شهری (محله سعادت آباد تهران) و بررسی، مشاهده و تحلیل میدانی مؤلفه های قابلیت پیاده روی پرداخته است و به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که وضعیت پیاده روی در محله سعادت آباد بر پایه الگوهای توسعه پایدار و نو- شهرسازی چگونه است؟ روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت پیمایشی بوده است. جامعه آماری شهروندان ساکن محله سعادت آباد تهران و حجم نمونه تعداد 380 نفر که بر اساس جدول مورگان تعیین گردید. برای سنجش میزان قابلیت پیاده روی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که در آن چهار مؤلفه قابلیت پیاده روی (مطلوبیت و مطبوعیت، ایمنی و امنیت، آسایش و راحتی و تسهیلات و دسترسی) در قالب 30 سؤال مورد سنجش قرار گرفت. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید برجسته مورد تایید قرار گرفت و همچنین آلفای کرونباخ برابر با 87/0 محاسبه شد که نشان از پایایی و ثبات پرسشنامه داشت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و تعیین نرمال بودن داده ها توسط آزمون کالموگراف اسمیرنوف، به منظور تعیین وضعیت میانگین هر یک از متغیرها از آزمون t تک نمونه ای و به منظور تعیین ارتباط میانگین هر یک از مؤلفه ها با یکدیگر از آزمون تعقیبی Bounferoni استفاده گردید. نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان داد که قابلیت پیاده روی و مؤلفه های آن در محله سعادت آباد در وضعیت مطلوب نیست.
تحلیل جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی (مطالعة موردی: مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رویکرد حکمروایی خوب روستایی با تأکید بر سه رکن اصلی دولت، بخش خصوصی و جامعة مدنی به حضور فعّال و اثرگذار این ارکان در سایة مشارکت، شفافیّت، پاسخ گویی، قانون مندی، عدالت، اجماع گرایی، مسؤولیت پذیری،کارآیی و توسعة انسانی تأکید دارد. هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی «مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات» است.
روش: پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوة گردآوری داده ها، پیمایشی است. جامعة آماری؛ شامل خانوارهای روستایی دو منطقة مورد مطالعه با ۲۷ روستای نمونه و ۲۸۰ خانوار است. ابزار گردآوری داده ها از نوع پرسش نامه بوده که به صورت تصادفی در روستاهای نمونه تکمیل شد. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها نیز از مدل ویکور و آزمون های آنوا توکی و رگرسیون چند متغیّره استفاده شده است.
یافته ها: مطابق یافته های مدل ویکور، مدیریت مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب و سطح پایداری سکونت گاه ها در دو منطقة مورد مطالعه از وضعیّت بسیار متفاوتی برخوردار است؛ به طوری که در هر دو منطقه، روستاهایی که از وضعیت حکمروایی خوبی برخوردارند، پایداری بهتری نیز دارند. هم چنین، تحلیل رگرسیون چند متغیّره، نشان دهندة تأثیر و ارتباط معنی دار بین مؤلفه های حکمروایی خوب و توسعة پایدار روستایی است.
محدودیّت ها: محدودیّت های این پژوهش شامل وسیع بودن حجم نمونه و جامعة مورد مطالعه و تطابق مدل نظری پژوهش با مدل تجربی آن بود.
راه کارهای عملی: درنظرگرفتن رویکرد حکمروایی خوب در نظام مدیریت روستایی می تواند موجب سرعت بخشی روند توسعة پایدار روستایی شده و از ناپایداری سکونت گاه ها جلوگیری کند.
اصالت و ارزش: این مقاله ضمن مقایسة تطبیقی دو منطقه با نظام مدیریت، سطح حکمروایی و پایداری متفاوت، می تواند کاستی های موجود در ساختار مدیریت یک پارچة کنونی روستاهای کشور را واضح تر نشان دهد.
ارزیابی زیست محیطی و اقتصادی توسعه پایدار در شهرهای استخراجی (مطالعه موردی: شهر عسلویه)
حوزههای تخصصی:
در میان انواع شهرها، شهرهای استخراجی دارای ویژگی های خاصی از جمله تمرکز بالای فعالیت های صنعتی و معدنی مرتبط با اکتشاف، استخراج، پالایش می باشد که می تواند مسئله ناپایداری را در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی در محیط شهری این نوع شهرها، به وجود آورده یا تشدید نماید. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل و ارزیابی ابعاد زیست محیطی و اقتصادی توسعه شهری پایدار در شهر عسلویه در جنوب ایران و در کناره شمالی خلیج فارس بوده و به لحاظ روش، رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز از طریق بررسی های اسنادی، میدانی و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و ارزش گذاری نماگرها با بهره گیری از طیف لیکرت، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل پژوهش پس از انجام آزمون های آماری T استیودنت، ویلکاکسون و آزمون فریدمن، بیانگر آنست که فعالیت های استخراجی – معدنی در شهر ساحلی عسلویه نه تنها منجر به پایداری این شهر نشده است که به ناپایداری بیشتر آن نیز انجامیده است. در بعد پایداری زیست محیطی،مولفه کنترل آلودگی ها به عنوان یکی از مهم ترین پارامتر ها در مسئله وجود یا عدم وجود پایداری در سطح شهر عسلویه،دارای کمترین رتبه و امتیاز (05/1) در بین مولفه های این بعد می باشد. همچنین در بعد پایداری اقتصادی، مولفه های فعالیت و اشتغال(2.03) و سرمایه گذاری(1.41) در وضعیت مناسبی قرار ندارند.
به کارگیری رویکرد شبکة هم پیوندی در سطح بندی فضاهای سکونت گاهی استان قم برای بهبود برنامه ریزی و آمایش منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف رویکرد مطالعات شبکة شهری هم پیوندی در توسعة شهری و روستایی، افزودن ابعاد فضایی و مکانی به برنامه ریزی منطقه ای است. در این مقاله با مطالعة چارچوب نظری مطالعات شبکة هم پیوندی، روشی پیشنهادی برای تعیین سلسله مراتب و نیز سطح بندی سکونت گاه ها در سکونت گاه های شهری و روستایی استان قم بررسی شده است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و جامعة آماری استان قم است. داده ها به روش اسنادی و کتابخانه ای گردآوری و به روش آمار توصیفی تحلیلی تجزیه وتحلیل شد. نتایج بررسی وضع موجود نشان می دهد در شرایط حاضر شهر قم به عنوان مرکز استان، تنها نقطة جمعیتی است که توان جذب عناصر برتر خدماتی را دارد.. رویکرد جدید معرفی شده در این مقاله، سکونتگاه ها را به روشی دقیق تر، یعنی توجه به عوامل فضایی کالبدی در چارچوب شبکه سطح بندی می کند تا مشکلات مرتبط با روش سلسله مراتبی کاهش یابد و کارآمدی بیشتری ایجاد شود.
ارائه مدلی برای ناحیه بندی پهنه های شهری به کمک الگوریتم ناحیه بندی خودکار (AZP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو مسئله اساسی در منطقه بندی شهرها مطرح است. به دلیل پیچیدگی های محیط های شهری، روش های مرسوم راهگشای این مسائل نیستند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، با استفاده از الگوریتم AZP به ارائه راهکاری برای این مسائل و پیاده سازی آن در یک منطقة شهری (زنجان) پرداخته می شود. روش های خوشه بندی فضایی (مانند AZP) در سال های طولانی توسعه یافته اند و با ترکیب و معاوضة واحدهای پایه فضایی (مانند محله های شهری، همسایگی ها، واحدهای مصنوعی چهارگوشه و...)، به همراه بهینه سازی توابع هدف، همگنی نواحی و فشردگی شکل فیزیکی، ناحیه یا منطقه را شکل می دهند. برای آزمودن بهینگی منطقه بندی حاصل، از لحاظ همگنی و فشردگی، پارامترهای فشردگی و همگنی برای چندین شاخص، به عنوان نمونه یک بار برای منطقه بندی حاصل از الگوریتم AZP و یک بار برای منطقه بندی طرح تفصیلی شهر زنجان محاسبه شدند. برای ارزیابی همگنی در سطح سراسری، از آماره موران I و برای ارزیابی شکل فیزیکی ناحیه بندی ها از پارامتر فشردگی استفاده شد. مطابق نتایج، از 13 شاخص مورد استفاده، 12 مورد دارای الگوی توزیع تصادفی اند و تنها یک شاخص، الگوی اولیه را حفظ کرده است. همچنین ناحیه بندی از لحاظ ایجاد مناطق همگن، کارایی مناسبی دارد؛ علاوه بر این ها، نواحی ایجادشده، بسیار فشرده تر از نواحی منطقه بندی شده در طرح تفصیلی شهر زنجان است.
تحلیل فضایی ظرفیت سازگاری سکونتگاه های روستایی شهرستان روانسر در مواجهه با خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی سطح کلی ظرفیت سازگاری سکونتگاه های روستای نسبت به خشکسالی، به منظور مدیریت اثربخش روستاها از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است، چرا که با شناسایی و رتبه بندی توان سازگاری دهستان ها، اتخاذ استراتژی های مدیریتی متناسب جهت کاهش آسیب های ناشی از خشکسالی میسر می گردد. در این راستا، هدف کلی پژوهش حاضر اولویت بندی سطح ظرفیت سازگاری نسبت خشکسالی در بین چهار دهستان بخش مرکزی شهرستان روانسر در استان کرمانشاه است. به این منظور در تحقیق کمّی حاضر، پنج شاخص موثر و مهم سنجش ظرفیت سازگاری نسبت به خشکسالی یعنی میزان دانش سازگاری، به کارگیری استراتژی های سازگاری، وجود منابع و نهاده های لازم برای سازگاری، دسترسی به منابع و نهاده های لازم برای سازگاری و میزان مشاوره دریافتی در رابطه با روش های سازگاری، براساس بررسی ادبیات تحقیق، انتخاب گردید. سپس با استفاده از آزمون T تک نمونه ای یک طرفه، میزان تاثیرگذاری هر یک از شاخص های فوق الذکر بر ظرفیت سازگاری روستاییان از دیدگاه دهیاران بخش مرکزی شهرستان روانسر (N=48) که به روش سرشماری انتخاب شدند، بررسی و تایید گردید، در مرحله ی بعد برای تعیین وزن شاخص های مذکور، با استفاده از تکنیک گلوله برفی و روش نمونه گیری هدفمند، 10 نفر از خبره گان و کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان روانسر انتخاب و از نظرات آنان بهره گرفته شد. نتایج پژوهش با استفاده از تکنیک TOPSIS براساس شاخص های مذکور، نشان داد که مناطق روستایی دهستان های حسن آباد و زالواب در شهرستان روانسر استان کرمانشاه بیشترین ظرفیت سازگاری را نسبت به خشکسالی داشتند، در حالی که دهستان های بدر و دولت آباد به ترتیب ظرفیت سازگاری کمتری را نسبت به خشکسالی دارا بودند. یافته های این پژوهش می تواند توصیه هایی برای برنامه ریزان روستایی جهت مدیریت موثر بحران خشکسالی به منظور کاهش آسیب پذیری و ارتقای تاب آوری روستاییان داشته باشد
بررسی تطبیقی اهداف و عملکردهای طرح پروانه گذر مرزی (مطالعه موردی: ایران و ترکمنستان «استان خراسان»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح پروانه گذر مرزی در واپسین سالهای عمر شوروی سابق میان این کشور و جمهوری اسلامی ایران در قالب انعقاد یک یادداشت تفاهم در تاریخ 26/11/86 مطابق با 15 فوریه 1990 م، آغاز شد و به موجب آن تسهیلاتی در عبور و مرور ساکنان مرزی دو کشور در نظر گرفته شد. بر این اساس ساکنان مرزی دو کشور، با دریافت پروانه گذر مرزی می توانند هر سال چهار بار تا شعاع 45 کیلومتری به آن سوی مرز مسافرت کنند. هدف از این یادداشت تفاهم که اجرای آن پس از فروپاشی شوروی در سال 1991 م نیز با کشورهای ترکمنستان و آذربایجان ادامه داشته است، تمایل به توسعه روز افزون همکاری های بین دو کشور با توجه به روابط حسن همجواری و مساعدت در برقراری تماسها بین اتباع دو کشور که در مناطق مرزی اقامت دارند، ذکر شده است. اجرای این طرح منجر به جابجایی انسانها، کالاها، اطلاعات و ... در دو سوی مرز شده و حتی راه اندازی بازارچه های مرزی را در باجگیران و سرخس به دنبال داشته است. در این تحقیق به بررسی تطبیقی اهداف و عملکردهای طرح پروانه گذر مرزی بین ایران و ترکمنستان در محدوده استان خراسان پرداخته شده است. سوال اصلی این تحقیق این است که اهداف طرح گذر مرزی تا چه حد تحقق یافته است؟جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق علاوه بر استفاده از روشهای کتابخانه ای (اسناد، کتب، مقالات، متون)، مراجعه به پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با تحقیق در شبکه جهانی اطلاع رسانی، مصاحبه با کارشناسان و مسوولین مرزی، پرسشنامه ای نیز توسط تردد کنندگان مرزی تکمیل شده است. در پایان مشخص شد که عملکردهای طرح در راستای برقراری ارتباط میان اتباع حاشیه مرز و تسهیل در رفت و آمد آنان، گسترش تماس ها و تعاملات بین اتباع دو کشور تا حد زیادی محقق شده است. از طرفی نتایج اجرای طرح گویای شکل گیری روابط حسن همجواری و گسترش همکاری های دو جانبه است.
عملکرد مهاجرتی روستاهای دره ای و کوهستانی غرب شهرستان مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سنجش میزان بهره مندی شهرستان های استان گلستان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات سیاسی و اجتماعی طی سالیان اخیر سبب تغییرات سریع زندگی شهری و روستایی شده است که این امر باعث بوجود آمدن نابرابری در توزیع امکانات و عدم توسعه یافتگی هماهنگ بین شهرها و مهاجرت روستاییان در کشورهای جهان سوم شده است. این مسأله لزوم استفاده از علم برنامه ریزی ناحیه ای را در کاهش این نابرابری نشان می دهد، در این رابطه تکنیک های گوناگونی برای سنجش میزان توسعه یافتگی نواحی مختلف وجود دارد که از آن جمله می توان به روش سلسله مراتبی یا AHP اشاره کرد. در این پژوهش معیارهای کشاورزی و دامپروری، حمل ونقل، خدمات، صنعت ومعدن، ساختمانی و عمرانی و جمعیت جهت سنجش میزان بهره مندی شهرستان های استان گلستان، انتخاب شدند که بر اساس نتایج بدست آمده شهرستان گرگان با ضریب بهره مندی 89/10 رتبه اول و شهرستان بندرگز با ضریب بهره مندی 28/2 رتبه یازدهم را بدست آورد. با درجه بندی این ضرایب، پنج منطقه با بهره مندی بسیار زیاد، بهره مندی زیاد، بهره مندی متوسط، بهره مندی کم و بهره مندی بسیار کم مشخص گردید. در انتها با تعمیم این ضرایب به نقشه شهرستان های متناظر نقشه میزان بهره مندی شهرستان ها و مناطق استان گلستان حاصل شد و با توجه به پتانسیل ها و نقاط ضعف هر کدام از این مناطق اهدافی در چهار سطح برای بهره مندی بیشتر شهرستان های استان گلستان تعیین گردید.
بررسی ابزارهای مدیریت سرزمین در سیستم برنامه ریزی فضایی کشور پرتغال
حوزههای تخصصی:
آرایش نظام های برنامه ریزی یک کشور، نظام برنامه ریزی فضایی آن محسوب میشود. آشنایی با نظام برنامه ریزی فضایی کشورها و تجربیات آن ها امکان مقایسه وتطبیق را فراهم آورده و در نتیجه تصمیم گیری و تعیین سیستم برنامه ریزی مناسب میّسر میشود. این مقاله به مطالعه سیستم برنامه ریزی فضایی کشور پرتغال پرداخته و به علت متأثر بودن سیستم از عوامل متعدد، نخست وضعیت جغرافیایی، جمعیتی، اقتصادی، تاریخی و سیاسی آن بررسی شده و سپس تاریخچه برنامه ریزی فضایی و برنامه ریزی زمان حاضر به همراه انواع طرح ها و قوانین مربوط به تفصیل مشخص شده است. علت انتخاب این کشور، رشد سریع اقتصادی و به تبع تغییرات بسیار درسال های اخیردر برنامه ریزی فضایی آن است. آرایش نظام های برنامه ریزی یک کشور، نظام برنامه ریزی فضایی آن محسوب میشود. آشنایی با نظام برنامه ریزی فضایی کشورها و تجربیات آن ها امکان مقایسه وتطبیق را فراهم آورده و در نتیجه تصمیم گیری و تعیین سیستم برنامه ریزی مناسب میّسر میشود. این مقاله به مطالعه سیستم برنامه ریزی فضایی کشور پرتغال پرداخته و به علت متأثر بودن سیستم از عوامل متعدد، نخست وضعیت جغرافیایی، جمعیتی، اقتصادی، تاریخی و سیاسی آن بررسی شده و سپس تاریخچه برنامه ریزی فضایی و برنامه ریزی زمان حاضر به همراه انواع طرح ها و قوانین مربوط به تفصیل مشخص شده است. علت انتخاب این کشور، رشد سریع اقتصادی و به تبع تغییرات بسیار درسال های اخیردر برنامه ریزی فضایی آن است.
حیات جمعی در فضای عمومی سبز راه، نگرشی بر تنوع فرهنگی اجتماعی استفاده از فضا؛ مطالعه موردی پارک خطی باغ بلند شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فضاهای شهری آمیخته با عناصر طبیعی روح زندگی جاری است و انسان همواره به این فضاها احساس تعلق می کند، تعلقی که ریشه های آن در طبیعت و مظاهر آن وجود دارد و همگی این مظاهر را می توان برگرفته از کیفیت های طبیعی برشمرد. با توجه به فرهنگ کهن ایرانیان و انس دیرینه آنها با طبیعت ضرورت وجود چنین فضاهایی در شهرها خصوصا کلانشهرهایی که بتدریج جای خود را به عناصر مصنوع می دهند حس می شود. هدف این تحقیق شناسایی عوامل تاثیر گذار در سرزندگی و حیات جمعی استفاده کنندگان از فضای عمومی سبز راه ها است بدین منظور پارک خطی باغ بلند به عنوان گذری سبز در فضای شهری انتخاب و فعالیت هایی که می تواند به نوعی حیات اجتماعی ساکنان شهر را تحت تاثیر قرار دهد مطالعه شده است. جهت شناخت کاملتر مفهوم زندگی اجتماعی در فضای عمومی شهری، در روشی توصیفی- تحلیلی، متون تخصصی مختلف بررسی و معیارهای تاثیر گذار شناسایی شده اند. سپس داده ها از طریق پیمایش میدانی، مصاحبه های فردی، تکمیل پرسشنامه و نقشه برداری رفتاری گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بدین ترتیب ضمن بررسی میزان حضور مردم در سبز راه و سنجش میزان تعامل مردم با یکدیگر، تنوع فعالیت ها و تنوع فرهنگی و سنی استفاده کنندگان، مطلوبیت این فضای شهری از لحاظ توانایی برقراری حیات و سرزندگی از جنبه های مختلف ارزیابی شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده تفاوت کارکردهای این گذر در طول شبانه روز، ایام و فصول سال و امکان پذیری استفاده از آن توسط گروه های سنی، جنسیتی و قومی مختلف با اهداف گوناگون است. در انتها نقاط ضعف و قوت این گذر سبز با تاکید بر حیات جمعی مشخص و راهکارهای پیشنهادی برای رفع آن ارائه گردیده است.
ارزیابی میزان تأثیر شهرسازی مشارکتی بر کیفیت های تنوع و احساس امنیت محلات مسکونی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع و احساس امنیت، از مهمترین کیفیت های به وجود آورنده سرزندگی در هر محله مسکونی می باشند. مشارکت عمومی در برنامه های محلی یکی از ابزارهای تاثیر گذار بر سطح سرزندگی محلی و فاکتورهای آن است. امروزه به علت گسترده شدن انتظارات و مسائل محیط شهری، تخصصی شدن، مقیاس برنامه ریزی، کمبود زمان و. ..، از جنبه مشارکت مردمی کاسته شده است. به علت همین دوری مردم از طرح های شهری، شهرها تنها تبلوری کالبدی از تقاضاهای ظاهری افراد شده و به نیازهای اصیل و مهم آنها نمی پردازند. در این پژوهش سعی شده، دریابیم مشارکت در چه سطوحی و به چه میزان قادر به ایجاد و بهبود این کیفیت ها در محله های مسکونی امروز است. این پژوهش از نوع کاربردی و شیوه انجام این پژوهش با آمار استنباطی است. در ابتدا با استفاده از مطالعات نظری انجام شده، مهمترین شاخص های سرزندگی در محله شناسایی شده؛ و با استفاده از آزمون خی دو، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون ساده به بررسی رابطه آنها با مشارکت مردمی در نمونه موردی اقدام گردیده است. با استناد به نتایج پژوهش، مشخص شد که ارتباطی معنی دار و مستقیم بین سطح تنوع و ایمنی/ امنیت (به عنوان مهمترین عوامل سرزندگی در یک محله شهری) و مشارکت مردم برای تحقق آنها وجود دارد. همچنین مقدار ثابت و ضریب اثر بدست آمده در دو رابطه نشان می دهد که تاثیرپذیری متغیر ایمنی/ امنیت از میزان مشارکت ساکنین محله، به طرز معنا داری بیشتر از تاثیرپذیری متغیر تنوع می باشد. بدین معنی که مشارکت مردمی تاثیر چشمگیری بر امنیت محلی دارد.
تحلیل شعاع اثرگذاری اقتصادی بازارچه مرزی میلک بر روستاهای ناحیه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اماکن تجاری و به ویژه بازارچه های مرزی به دلیل خاصیت سود آوری خود، همواره انسان، کالا و سرمایه را از نقاط محلی، منطقه ای، ملی و گاهاً فراملی به سوی خود جذب می کند که این امر می تواند باعث پیشرفت اقتصادی مکان های زیستی گردد. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به تحلیل شعاع اثرگذاری بازارچه مرزی میلک اقدام شده است. این پژوهش از نوع هدف کاربردی و بنا بر روش توصیفی – تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری تمامی روستاهای دارای ارتباط اقتصادی با بازارچه مرزی میلک بوده است. برای گردآوری اطلاعات میدانی با توجه به فاصله روستاهای مورد مطالعه با مرز و با روش نمونه گیری طبقه بندی تعداد 18 روستا انتخاب و با استفاده از فرمول کوکران 324 خانوار به عنوان نمونه مورد سوال قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که بازارچه مرزی میلک در زمینه جذب کالا و سرمایه، علاوه بر بحث منطقه ای، دارای بُرد و شعاع اثرگذاری ملی و گاهاً فراملی است، در زمینه جذب نیروی انسانی (کارگر خدماتی) دارای شعاعی در سطح محلی است. همچنین بین سطح توسعه اقتصادی روستاها و فاصله از بازارچه رابطه معنی دار و معکوسی وجود دارد، به طوری که با فاصله گرفتن روستاها از بازارچه، شعاع اثرگذاری اقتصادی بازارچه کم و با نزدیک شدن به بازارچه شعاع اثرگذاری آن زیاد می شود.