فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۰۱ تا ۵٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه آمایشی، توسعه فعالیت های اقتصادی بدون توجه به توانمندی ها و میزان ظرفیت تولیدی منابع طبیعی موجود منطقه، مشکلات متعدد زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی را به وجود می آورد؛ از این رو در هر منطقه ای، به ویژه مناطق کوهستانی مانند ارومیه، شناخت و مدیریت صحیح پارامترها و منابع محیطی برای حفظ پایداری زمین و منابع امری مهم و اجتناب ناپذیر است. هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی میزان اثرگذاری عناصر ساختاری زمین بر تناسب کاربری هاست که با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش MCE برای ارزیابی و مطالعه بیشتر زمین در شهرستان ارومیه انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد عناصر توپوگرافی و لندفرم ها نقشی برجسته در غربال گری تناسب زمین برای توسعه فعالیت ها دارند. براساس نتایج این مطالعه، درمجموع تنها حدود 33 درصد کل مساحت شهرستان ارومیه برای توسعه فعالیت های مختلف در پهنه های بسیار متناسب و متناسب قرار دارد. در فرایند مطالعه، نتیجه هم پوشانی لایه شیب بر پهنه بندی پیشنهادی نشان می دهد پهنه های تناسب محدود، تناسب بسیار پایین و نامتناسبی با میانگین شیب های 18/20 درصد، 69/28 درصد و 42 درصد مشتمل بر 67 درصد مساحت شهرستان دارد، اما توانمندی لازم برای توسعه فعالیت ها را ندارد و عملاً محدودیت های شدید محیطی ناشی از توپوگرافی و لندفرم ها، مانع اصلی توسعه فعالیت ها در این محدوده هاست. براساس این نتایج می توان به خوبی دریافت که در منطقه ارومیه، نیل به توسعه در هر فعالیتی مستلزم توجه و اولویت ملاحظات محیطی و مدیریت پایدار منابع طبیعی منطقه است.
بررسی شاخص های شکل گیری شهر خلاق (مطالعه موردی:کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
:شهرهای خلّاق به عنوان مراکز نوآوری، خلّاقیت و تبدیل ایده به ثروت، قلمداد می گردند. از آن جا که ایده و نوآوری عناصر اصلی رقابتی در عصر جهانی شدن، هستند؛ داشتن شهر خلّاق، آرزوی هر جامعه ای است. اما، به واقع شهر خلّاق چگونه شهری است و چه ویژگی ها و شاخص هایی دارد؟ شرایط لازم برای این که شهری خلّاق باشد چیست؟ چگونه خلّاقیت شهروندان باعث توسعه می گردد؟ این تحقیق با بررسی تحلیلی موضوع سعی در پاسخ دادن به سئوال های مذکور دارد. روش تحقیق پژوهش مورد نظر توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی بوده و هدف مقاله حاضر دستیابی به پاسخ سؤالات پژوهش یعنی، یافتن شرایط لازم برای شهرهای خلاق و راهبردهای آن می باشد.اساس اقتصادی شهرهای خلاق بر پایه فرهنگ و منابع فرهنگی است و از مفاهیمی چون صنایع فرهنگی، صنایع خلّاق و اقتصاد خلّاق سخن به میان می آید. جذب و پرورش استعدادها و ایده ها نیازمند محیطی تنوع پذیر، بردبار و باز است. اگر شهری موفّق به جذب افراد خلّاق و به کارگیری آن ها در مدیریت، اقتصاد و صنایع فرهنگی باشد می تواند در صحنه رقابت و توسعه اقتصادی نیز موفّق عمل نماید. در این میان کلانشهر تبریز، نقش و جایگاهی ویژه در عرصه ملّی و بعضاً بین المللی ایفا می نماید و سهم عمده ای در بروز فعالیت های نوآورانه و عرصه اقتصاد خلاق دارد و به لحاظ دارا بودن پیشینه تاریخی و فرهنگی، وجود آثار تاریخی- مذهبی در سطح شهر و دارا بودن امکانات و پتانسیل های زیست محیطی جهت جذب گردشگران داخلی و خارجی، اولین بودن این شهر در تمام زمینه ها، توسعه مناطق آزاد و صنعتی، طرح ساختاری مناسب اقتصادی و سابقه اقتصادی مطلوب، زیرساخت های حمل و نقل عمومی و خصوصی، داشتن ارتباط با سایر نقاط جهان از طریق ارتباط از راه دور و دیگر ارتباطات، قابلیت تبدیل شدن به یک شهر خلاق را دارد
بررسی مسائل مدیریتی حریم کلان شهر تهران در ارتباط با روند فعلی و آتی تحولات کالبدی و جمعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تجربه کشورهای مختلف نشان می دهد که شهرها برای ادامه حیات خود نیازمند اراضی اطراف خود هستند. این نیاز در کشورهای توسعه یافته به نحو مطلوب مدیریت و ساماندهی شده است، به طوری که از پتانسیل ها موجود در این روستاها برای جذب توریست و کسب درآمد نیز استفاده می شود اما در کشورهای درحال توسعه، نوع نگاه به اراضی پیرامون، نگاهی احیاکننده نبوده و این نواحی به علت تغییر کاربری اراضی کشاورزی، گسترش افقی شهر، افزایش تراکم جمعیت، ساخت وسازهای بی رویه، تخریب محیط زیست و ...، تبدیل به کانون های بحرانی برای شهر شده است. یکی از مسائلی که در رابطه با اثرات کالبدی– فضایی مادر شهر تهران مورد توجه بوده و بازشناسی آن در اولویت می باشد، دگرگونی روستاها، دهستان ها و شهرهای موجود در حریم شهر در پیوند با تحولات فضایی تهران است. هدف از این پژوهش بررسی مسائل مدیریتی حریم کلان شهر تهران در ارتباط با روند فعلی و آتی تحولات کالبدی و جمعیتی می باشد. روش تحقیق از نوع کاربردی- تحلیلی می باشد و با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران عالی سازمان های وابسته به شهرداری تهران می باشد و با توجه به گستردگی جامعه آماری و میسر نبودن امکان اجرای تحقیق بر روی کل جامعه، از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده است و اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش دلفی و تکنیک روش های تصمیم گیری چند معیاره تحلیل شده است.
تأثیر فضاهای باز و سرپوشیده مجتمع های مسکونی بر مؤلفه آسایش حرارتی کیفیت محیط با رویکرد منطق فازی (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
129 - 142
حوزههای تخصصی:
در فضاهای باز و سرپوشیده مجتمع های مسکونی بخش عمده ای از فعالیت های روزمره ساکنین شکل می گیرند. از مهم ترین مسائل در جلب رضایت ساکنین، افزایش کیفیت محیط در مجتمع های مسکونی همراه با ایجاد آسایش حرارتی در محیط های سرپوشیده و باز می باشد، در همین راستا ضرورت توجه به مؤلفه های کیفیت محیط موجب گردید تا در پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فضاهای باز و سرپوشیده بر آسایش حرارتی مجتمع های مسکونی، تلاش شود تا ضمن بررسی وضعیت موجود، زمینه شناخت و طراحی مطلوب تر را برای برنامه ریزان و طراحان این عرصه فراهم سازد. جامعه نمونه بر اساس شیوه نمونه گیری طبقه ای با در نظرگرفتن انواع ترکیب بندی فضاهای باز و سرپوشیده مجتمع های مسکونی شهر تهران استخراج و گونه بندی گردید، از گونه پراکندهمجتمعآپادانا، از گونه نواری مجتمعنویسندگان، از گونه متمرکزمجتمعآ. اس. پ. و از گونه حیاط دار مجتمع پیکانشهرانتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی، پیمایشی و شبه آزمایشی از نوع شبیه سازی است. داده های مربوط به نمونه های پژوهش با شیوه پیمایشی و سایر داده ها با استفاده از منابع مکتوب و مطالعات اسنادی به دست آمدند و ابزارهای گرد آوری داده ها با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر کتاب ها و اسناد، نقشه هایGIS و خروجی های نرم افزار AutoCAD 2018 و برای شبیه سازی و مدل سازی، نرم افزارهای Revit Architectural 2018 وHoneybee 2018 وLadybug 2018 می باشند. در نرم افزارExcel 2013 بررسی و تحلیل تناسبات با کمک خروجی های شبیه سازی شده و نقشه های دو بعدی و سه بعدی انجام گردید و با روش منطق فازی در نرم افزارMatlab 2016 تحلیل داده ها صورت پذیرفت. نتایج بررسی مؤلفه آسایش حرارتی در چهار گونه بررسی شده، نشان می دهند نوع چیدمان فضاهای باز و سرپوشیده، تناسبات طول به عرض بین بلوک ها، جهت گیری و مصالح بر ارتقای مولفه آسایش حرارتی در فضاهای باز و سرپوشیده تأثیرگذار می باشند.
برساخت اجتماعی خشکسالی در میان کشاورزان (مورد مطالعه: بخش مرکزی و غربی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
114 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل جامعه شناختی پدیده خشکسالی از منظر کشاورزان استان اصفهان بر اساس رویکردی تفسیری - برساختی پرداخته است. روش پژوهش از نوع کیفی است. داده ها از طریق انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته جمع آوری شد. حجم نمونه 35 نفر از کشاورزان بخش مرکزی و غربی استان اصفهان بود که بر مبنای نمونه گیری هدفمند از نوع حداکثرِ تنوع انتخاب شدند. مبنای اتمام مصاحبه ها اشباع نظری بوده است. برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، از روش نظریه زمینه ای استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که خشکسالی از دیدگاه کشاورزان یک پدیده چند لایه ای است که دارای عللی چندگانه است. به طور کلی، کشاورزان 4 عامل اصلی را به عنوان علل پدیده خشکسالی بیان نموده اند: «حکمرانی ناکارآمد آب»، «کشاورزی خودمدار»، «تغییرات اقلیمی»، «علل تقدیرگرایانه». این عوامل در تعامل با یکدیگر، پدیده خشکسالی را شکل می دهند. یافته های پژوهش حاضر می تواند در زمینه سیاست گذاری های مرتبط با کشاورزی و توسعه حکمرانی خوب در این زمینه مؤثر باشد.
بررسی کیفیت کالبدی و عملکردی مبادی ورودی شهر یزد ازنظر گردشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
113 - 128
حوزههای تخصصی:
فضای ورودی شهرها مسیر حرکتی (بین بستر طبیعی بیرون شهر با محیط مصنوع درون آن) است که جریان ورود به شهر از طریق آن میسر می شود و از شخصیت و هویت مستقلی برخوردار می باشد. در این بین گسترش خودبه خود و توسعه بی رویه و بدون برنامه شهرها و توجه نکردن به الگوهای توسعه فضایی مناسب باعث ضعف در شکل و محتوای فضاهای ورودی شهرها در ایران گردیده است، و این امر آسیب جدی به سیما و هویت شهرها وارد کرده است. این مقاله باهدف ارزیابی کیفیت کالبدی و کارکردی ورودی های شهری به ارزیابی مبادی ورودی شهر یزد به عنوان یک قطب گردشگری می پردازد. پژوهش حاضر ازنظر نوع کاربردی و ازنظر روش توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، بررسی های میدانی و به کمک ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. بدین ترتیب که جامعه آماری این تحقیق را گردشگران واردشده به شهر یزد تشکیل می دهد. با توجه به آمار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان یزد از تعداد گردشگران واردشده به شهر یزد در بهار 1397 از طریق سه ورودی و با استفاده از فرمول کوکران 320 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی (توزیع فراوانی و درصد) و روش آمار استنباطی) آزمون T یک طرفه، کروسکال والیس) بهره گرفته شده است. مجموعه معیارهای تحقیق شامل وضعیت ورودی های شهر ازنظر کیفیت معابر، امکانات خدماتی، زیبایی و بازنمایی هویت شهر می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که گردشگران، کیفیت ورودی های شهر یزد را ازنظر شاخص های موردنظر در حد متوسط ارزیابی کرده اند به طوری که هیچ کدام از ورودی ها به بازخوانی هویت شهر نمی پردازند و در مقایسه سه ورودی با یکدیگر، ورودی یزد- کرمان ازنظر گردشگران در سطح پایین تری قرار دارد.
بررسی رابطة کانون های وقوع جرم و فضاهای بی دفاع با استفاده از GIS (موردمطالعه: محله های پردیس شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از فضاهای شهری جرم زا تحت عنوان فضاهای بی دفاع شهری نیز یاد می شوند که نسبت به سایر فضاهای شهری قابلیت بیشتری برای بروز جرم دارند. هدف از این پژوهش شناسایی فضاهای بی دفاع و جرم خیز در محله های پردیس شهر اهواز با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی موردی و پیمایشی و تهیه نقشه شاخص های مورد مطالعه (میزان روشنایی، نوع کاربری، میزان و موقعیت جرائم، فاصله از معابر اصلی) در محیط ArcGIS می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به بافت خالی و میزان جرائم اتفاق افتاده و سیستم روشنایی ضعیف منطقه، 54/89 درصد از محدودة منطقه را فضاهای خیلی بی دفاع و بی دفاع و فقط 44/10 درصد از فضای منطقه را فضاهای ایمن و خیلی ایمن در برگرفته است که پراکنش این فضاهای ایمن بیشتر در نزدیکی معابر اصلی و خیابان هایی واقع شده که بیشترین میزان روشنایی را در شب دارا می باشد.
شاخص های مؤثر بر مصرف انرژی الگوهای مسکن در مقیاس محله با تأکید بر کارآیی انرژی (نمونه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت کارآیی انرژی در توسعه پایدار محله ای به مثابه یکی از معیارهای توسعه پایدار به لحاظ زیست محیطی و بوم شناختی این مقاله با هدف شناسایی و مقایسه تطبیقی شاخص های مؤثر بر کارآمدی مسکن و بافت شهری به لحاظ بهبود وضعیت بهره وری مصرف انرژی، بر اساس مقیاسی میانی تحت عنوان(محله) انجام شد. در این راستا در چارچوب روش تحقیق تحلیلی- توصیفی، نخست با مطالعات اسنادی به استخراج شاخص های مؤثر بر مصرف انرژی ساختمان ها با توجه به مقیاس محله و سپس به ریخت شناسی و کدبندی الگوهای مسکن و بافت شهر سنندج بر اساس شاخص های منتخب مدل مفهومی پژوهش پرداخته شد. سپس به مدل سازی و شبیه سازی مصرف انرژی کل (گرمایش، سرمایش و روشنایی) توسط نرم افزار Design Builder مبادرت ورزیده شد. تفسیر نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل واریانس چند متغیری و همچنین طبقه بندی Duncan حاکی از آن است که بین الگوهای غالب قرارگیری توده ساختمان، الگوی شبکه معابر و جهت گیری استقرار آن ها در مجموع ۷۲ مدل بر اساس تقسیم بندی بافت قدیمی، میانی و جدید محلات شهر سنندج از منظر انرژی مصرفی کل رابطه معنی داری وجود دارد. لذا کارآمدترین و ناکارآمدترین الگوی شناسایی شده به ترتیب به مدل های B5F3O1 و B4F2O2 اختصاص یافته است. الگوی توده های فشرده ساختمانی با اشتراک حداکثری جبهه ها در ارتباط با بلوک شهری، فضای باز میانی بلوک و جهت استقرار شرقی- غربی از لحاظ بهره وری انرژی متعلق به بافت های جدید و میانی، مطلوب شناخته شد. رویکرد مورد استفاده این پژوهش، در روند طراحی مجموعه های ساختمانی در مقیاس محله و برنامه ریزی های آتی شهری برای بهبود بهره وری انرژی و کاهش پیامدهای زیست محیطی در مناطق شهری کاربرد دارد.
مسافرت به افغانستان
The Impact of the Second Homes on the Physical and Economic Development of Rural Settlements (Case Study: Hendeh Khaleh Rural District in Someh Sara County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The main purpose of this study is to evaluate the impact of the second homes on the physical and economic development of rural settlements in Hendeh Khaleh Rural District of Someh Sara County. Design/methodology/approach- The research method was descriptive-analytical. The main part of the data was obtained by a survey and interviews. The statistical population of this study is the villages of Hendeh Khaleh Rural District. Based on the estimation of the sample size using Cochran's formula, the sample size was detemined to be 385 of the heads of households. The independent variable (second home tourism) and the dependent variables (physical and economic development of rural settlements) for Hendeh Khaleh Rural District were analyzed in SPSS software. Findings - The findings of statistical tests show that second homes have caused physical and economic changes in Hendeh Khaleh Rural District. Second home tourism had influenced physical components, especially the indicators of “improvement of facilities and amenities”, and “increasing the construction”. The villages of Sofiandeh, Hendeh Khaleh, Now Khaleh Jafari and Akbari, Siah Darvishan, Lakesar had the highest number of built villas. The villages of Sheykhmahale, Kishestan, Lakesar, and Nargestan had the highest ranks in earning income from having houses to rent. The highest distance from the optimal limit regarding the physical components is for “increasing the construction” (1.89) and regarding the economic components is for “earning income from having the house to rent” (1.83). Practical implications - Providing a comprehensive review of all related literature, this study may help the researchers in choosing the appropriate method for planning the development of second home tourism as a strategy of development policies. Originality/value- This resaerch is the first study conducted about the impact of the second homes on the physical expansion in Hendeh Khaleh Rural District, which examined the relationship between the creation of the second homes and physical and economic development together.
بررسی مطلوبیت فضای سبز مجتمع های مسکونی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
265 - 283
حوزههای تخصصی:
فضای سبز شهری یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده منظر شهرهاست. در این میان یکی از فضاهایی که عرصه ای برای ایجاد فضاهای سبز در شهرها به شمار می رود، فضای موجود در مجتمع های مسکونی است. این فضاها با توجه به اینکه مساحت نسبتاً زیادی را در شهر به خود اختصاص می دهند، نقش مهمی در تأمین سرانه مورد نیاز ساکنان داشته و می توانند فرصتی مهم برای ایجاد فضای سبز در شهرها به شمار آیند. این مجتمع ها با توجه به ویژگی های خود، مانند موقعیت قرارگیری، مساحت و...، قابلیت یکسانی برای تأمین فضای سبز ندارند و از این نظر برخی وضعیت مطلوب و برخی دیگر نامطلوب دارند. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، رتبه بندی مجتمع های مسکونی شهر رشت از نظر فضای سبز است. به منظور جمع آوری اطلاعات ابتدا مطالعات اسنادی-کتابخانه ای صورت گرفت و پس از جمع آوری داده های اولیه، فرایند بازدید میدانی آغاز شد و اطلاعات مورد نیاز از طریق پیمایش، پرسشنامه و مصاحبه برای رسیدن به هدف به دست آمد. رتبه بندی مجتمع های مسکونی از نظر مطلوبیت فضای سبز با روش AHP صورت گرفت و برای بررسی فرضیه پژوهش با به کارگیری نرم افزار SPSS، از آزمون اسپیرمن استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان می دهد مجتمع های مسکونی گاز و باهور با وزن 54/0 بیشترین امتیاز را دارند و از نظر مطلوبیت فضای سبز در رتبه اول هستند. مجتمع های مسکونی اطلس، پاسارگاد، شقایق، باهنر و سفیدرود کمترین امتیاز و آخرین رتبه را دارند. همچنین نتایج آزمون اسپیرمن نشان دهنده وجود رابطه معناداری میان مساحت و رتبه مجتمع های مسکونی از نظر فضای سبز است؛ یعنی با افزایش مساحت مجتمع های مسکونی رتبه فضای سبز آن ها نیز افزایش می یابد.
ارزیابی میزان فرسودگی بافت محلات منطقه3 شهراصفهان و جایگاه مشارکت ساکنین در فرآیند ساماندهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل گریبانگیر بافت های شهری مسئله فرسودگی است که در مناطق تاریخی و قدیمی شهرها محسوس تر می باشد. مبحث شاخص شناسی بافت های فرسوده و تعیین میزان فرسودگی در راستای ساماندهی این گونه بافت ها اهمیت ویژه ای دارد. همچنین مشارکت ساکنین در فرآیند ساماندهی، در اجرا و موفقیت طرح ها موثر می باشد. منطقه3 اصفهان به عنوان بافت تاریخی با مساحت قریب 300هکتار بافت فرسوده، مورد مطالعه این پژوهش می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و در روند تحلیل ها از «فرآیند تحلیل سلسله مراتبی1» استفاده شده است. هدف پژوهش، رتبه بندی و اولویت بندی محلات از نظر میزان فرسودگی و تعیین جایگاه تمایل ساکنین به مشارکت در فرآیند ساماندهی می باشد. بدین منظور، شاخص های جدیدی در این زمینه مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که محلات جویباره و احمدآباد به ترتیب حائز رتبه یک و هشت از نظر میزان فرسودگی و محلات احمدآباد و نقش جهان به ترتیب بیشترین و کمترین تمایل به مشارکت در ساماندهی را دارا می باشند.
تحلیل و بررسی جغرافیای مرزی ایران در خلیج فارس (مطالعه موردی:گردشگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق مرزی دورترین مناطق پیرامونی از مرکز می باشند، به همین دلیل عقب مانده ترین و محروم ترین مناطق هستند. توسعه نامتوازن بخش های اقتصادی، اجتماعی، اکولوژیکی و همچنین عدم تعادل های منطقه ای به این محرومیت منجر شده است. تجارت و مبادله کالا و انسان موتور رشد و توسعه کشورهاست و کشورهای درحال توسعه برای پیشرفت لازم است به دنبال حضوری جدی تر در تجارت جهانی باشند. از جمله روش های نقش آفرینی در تجارت جهانی، گسترش مبادلات بین مناطق مرزی است. با توجه به گستردگی و اهمیت مرزهای ایران در خلیج فارس ضرورت دارد که ساماندهی فضای مرزی ایران در این منطقه از لحاظ گردشگری مورد بررسی قرار گیرد. این مقاله چند متغیر اساسی یعنی مرزها، قاچاق، گردشگری را در کنار هم مطالعه می کند و عرصه مورد مطالعه آن نیز جنوب ایران و مرزهای آبی خلیج فارس است. در این تحقیق از روش ترکیبی، توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از بررسی های اسنادی و کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده و با توجه به اطلاعات به دست آمده، به بررسی جاذبه ها، امکانات، خدمات و وضعیت کلی گردشگری در منطقه پرداخته، سپس برای تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل SWOT استفاده شده است.
تحلیلی بر تاثیر طرح کالبدی بر رفتار در فضاهای شهری (نمونه موردی خیابان امام ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
49 - 68
حوزههای تخصصی:
محیط کالبدی شهر و شهروندان می توانند تأثیرات متقابل و دوسویه ای بر یکدیگر داشته باشند. خیابان به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای عمومی شهر می تواند عرصه ی نمود این تأثیرات باشد. هدف تحقیق حاضر سنجش ارتباط بین طرح کالبدی محیط با رفتارهای منفی و مثبت در فضای خیابان است که برای این منظور اقدام به تحلیل و رتبه بندی پراکنش رفتارها (وجد و شور، احترام و کمک، عجله، خشم و ترس) در چهار قرارگاه رفتاری در خیابان امام شده است. جهت گردآوری اطلاعات از ابزار فیلم برداری، پرسش نامه و چک لیست مطالعاتی استفاده و وزن دهی شاخص ها از طریق نرم افزار Expert Choice انجام شده است. به منظور رتبه بندی رفتارها از تکنیک Topsis و مدل آماری فریدمن و جهت برآورد معنی داری در تفاوت بین رفتار و همچنین طرح کالبدی از واریانس آنوا (ANOVA) و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین رفتارهای مثبت و منفی با طرح کالبدی قرارگاه ها ارتباط معناداری وجود دارد و طرح کالبدی مکان سبب افزایش رفتارهای مثبت و منفی در قرارگاه های خاص می شود که این ارتباط در بین رفتارهای مثبت بیشتر از رفتارهای منفی است؛ درواقع محیط، قبل از آن که قادر به حذف رفتارهای منفی باشد، می تواند رفتارهای مثبت را تقویت نموده، آن ها را شکوفا کند. رتبه بندی کل رفتارهای منفی و مثبت در کل خیابان امام نیز نشان می دهد که خیابان امام به لحاظ رفتاری، طرح کالبدی مناسبی ندارد. نتیجه ی کلی تحقیق این است که احتمال جبر معماری در رفتارهای هیجانی رد می گردد.
نقش مراکز مذهبی در ایجاد همبستگی میان شهروندان با رویکرد سرمایة اجتماعی (مطالعه موردی: شهر فردوسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران شهرنشینی حاضر به ویژه در جوامع جهان سوم که بی اعتمادی و عزلت بر زندگی اکثریت شهروندان سایه افکنده است، تلاش در جهت همبستگی اجتماعی و بالابردن سرمایة اجتماعی درون شهرها از مهم ترین اهداف برنامه ریزان و مدیران شهری می باشد. به این منظور مذهب با تکیه بر ابزارهای مادی و معنوی خود نقشی به سزا در بالابردن حس تعلق و اعتماد اجتماعی و مهم تر از همه ایجاد وفاق و همبستگی اجتماعی بین شهروندان می تواند داشته باشد. هدف از این مطالعه، بررسی نقش مراکز مذهبی به ویژه مسجد در ایجاد همبستگی میان شهروندان با رویکرد سرمایة اجتماعی در مسجد جامع شهر فردوسیه شهرستان شهریار می باشد. جامعة پژوهش را تمام شهروندان شهر فردوسیه تشکیل می دهند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه است. برای انجام این تحقیق با توجه به حجم نمونة تعیین شده از طریق جدول مورگان، تعداد 341 پرسشنامه میان شهروندان مورد مطالعه توزیع شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) از طریق نرم افزار Smartpls.2 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که مدل ایجاد شده برای ایجاد همبستگی میان شهروندان از برازش مناسبی برخوردار بود و عوامل پیشنهاد شده به خوبی توانایی اندازه گیری مفهوم مورد نظر را دارند. بارهای عاملی به دست آمده برای متغیرهای مشاهده شده بالاتر از 5/0 بود و سازه ها از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بودند؛ همچنین، بر اساس مدل ایجاد شده از طریق مدل یابی ساختاری، اعتماد و مشارکت ارتباطی معنادار و مثبت با همبستگی اجتماعی داشتند، در حالی که انسجام اجتماعی ارتباطی معنادار با همبستگی اجتماعی نداشت.
تحلیل و بررسی امنیت اجتماعی در مناطق شهری با مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1197 - 1216
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرنشینی شتابان چه در کشورهای توسعه یافته چه در کشورهای درحال توسعه، با ناهنجاری های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و فضایی زیادی همراه است که سبب افزایش تضادها و نابرابری های اجتماعی از یک سو و انحرافات، کج روی های اجتماعی، و نزول امنیت از سویی دیگر در محیط های شهری شده است. با توجه به اهمیت امنیت و لزوم بررسی و سنجش این مقوله در شهرهای کشورمان، تحقیق حاضر با هدف بررسی شاخص های امنیت در سطح مناطق چهارگانه شهر اردبیل تهیه شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن نیز توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات به صورت پیمایشی (از طریق پرسش نامه با 384 نفر نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای (از مناطق چهارگانه) با سطح با اطمینان 95درصد) جمع آوری شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات نیز از نرم افزار اس پی اس اس، لیزرل، و مدل کوپراس (COPRAS) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد شاخص های احساس امنیت مالی شهروندان با مقدار آماره تی 4.23، احساس امنیت جانی شهروندان با مقدار تی26/5، احساس امنیت کالبدی با مقدار تی 59/4، و شاخص نقش نیروی انتظامی با مقدار تی24/2 در سطح کاملاً معنی داری قرار دارد و از ارتباط درونی نسبتاً مناسبی با هم قرار دارند. همچنین، نتایج حاصل از مدل کوپراس نیز نشانی می دهد که احساس امنیت مالی، نقش نیروی انتظامی، احساس امنیت کالبدی، و احساس امنیت جانی به ترتیب بیشترین تأثیر در احساس امنیت از دید شهروندان دارند. درنهایت، در بین مناطق چهارگانه شهر اردبیل منطقه 2 شهری با کسب بیشترین امتیاز (28/0 Q= ) در میان مناطق چهارگانه شهر در جایگاه اول قرار گرفته است.
دستگاه اطلاعاتی وجاسوسی ایران در گستره جغرافیای سیاسی اشکانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت اشکانی در بسیاری از جنبه های حکومتی و فرهنگی میراث دار دولت هخامنشی و سلوکی بود. از جمله این موارد دستگاه اطلاعاتی، خبرچینی و جاسوسی بود. با توجه به جنگ های متعدد و طولانی اشکانیان با سلوکیان و سپس رومیان و همینطور تمرکز دولت اشکانی بر درآمدهای گمرگی و تجاری، لزوم گسترش و پایش مداوم چنین دستگاهی بیش از پیش احساس می شد. اشکانیان گذشته از بهره مندی از تجارب پیشین در زمینه دستگاه جاسوسی، با گسترش سیستم اطلاعاتی، تلاش کردند با کنترل راه های تجاری و جلوگیری از تجارت مستقیم چین و روم، درآمدهای هنگفتی به خزانه خود سرازیر کنند. بخش عمده ای از این موفقیت، از طریق دستگاه اطلاعاتی و جاسوسی آنها حاصل می شد. این مقاله تلاش می کند با وجود کمبود فاحش منابع و آگاهی های تاریخی، در حد امکان برخی زوایای پنهان موضوع را مورد بررسی قرار دهد. بر اساس نتایج به دست آمده، اشکانیان از دستگاه جاسوسی خود در زمینه کنترل راه های تجاری، برتری نظامی در جنگ با رومیان، تداوم برتری تجاری و افزایش درآمدهای گمرگی بهره می بردند.
بررسی وضعیت دسترسی به پارک های شهری و عوامل مؤثر بر آن از دیدگاه کاربران، نمونه مورد مطالعه: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرصه های عمومی مهم ترین بخش شهرها و محیط های شهری اند. در چنین عرصه هایی بیشترین تماس، ارتباط و تعامل بین انسان ها رخ می دهد و تمامی بافت شهری که مردم به آن دسترسی فیزیکی و بصری دارند را شامل می شوند. پارک ها و فضاهای سبز شهری یکی از مهم ترین عناصر این مجموعه ها هستند که همواره نقش فعالی در سلامتی شهر و شهروندان ایفا می کنند و بایستی برای همه افراد جامعه دسترس پذیر باشند؛ بنابراین هدف اصلی این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر میزان دسترسی شهروندان شهر شیراز به این فضای مهم شهری است. برای این منظور چهار عامل مجاورت و نزدیکی به پارک، مالکیت اتومبیل و نحوه پیمودن مسیر محل سکونت تا پارک، کمیت و کیفیت پیاده روها مورد بررسی قرارگرفته است و اطلاعات لازم جهت پیشبرد این مهم از طریق توزیع پرسشنامه در 28 پارک این شهر جمع آوری شده و مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین 993 نفر پاسخ دهنده به سؤالات، حدود 70 درصد افراد در فاصله 5 تا 1000 متری پارک ها زندگی می کنند و فاصله آن ها تا نزدیک ترین پارک به صورت پیاده بین ا تا 15 دقیقه است. نتایج همچنین نشان می دهد که داد که حدود 64 درصد پاسخ دهندگان به صورت پیاده مسیر بین محل سکونت تا پارک را طی می کنند و بیش از 70 درصد آن ها از کمیت و کیفیت پیاده روها مسیر پارک رضایت داشته اند و حدود 9/67 درصد از افراد از تعداد پارک های موجود در شهر رضایت متوسط به بالا داشته اند؛ بنابراین، می توان گفت در شهر شیراز، دسترسی به پارک ها نسبتاً مناسب بوده و فقط درصد کمی از افراد با مشکل دسترسی مواجه هستند.
سنجش و تحلیل سطح سواد زیستمحیطی کشاورزان روستایی مطالعه موردی: روستاهای دهستان زوارم شهرستان شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز معضلات زیست محیطی و روند فزاینده آن، موضوع بحث بسیاری از صاحب نظران است که در چارچوب دیدگاه سواد زیست محیطی بررسی می شود. آنچه در این زمینه درخور توجه است، نقش و اثر کشاورزان روستایی در کاهش مشکلات زیست محیطی است؛ زیرا بخش زیادی از زمین ها در قلمرو ملی برای انجام فعالیت های کشاورزی در اختیار روستاییان است که در صورت نداشتن سواد زیست محیطی به لحاظ دانش، نگرش و رفتار، سبب صدمات زیست محیطی جبران ناپذیری برای کیفیت زمین و محیط می شوند. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر مطالعه سطح سواد زیست محیطی کشاورزان در قالب سه بعد دانش، نگرش و رفتار است تا در صورت وجود کمبودهایی در این زمینه با ترویج و آموزش کشاورزان روستایی برطرف شود. روش شناسی مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام خانوارهای کشاورزان روستایی دهستان زوارم شهرستان شیروان است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 139 سرپرست خانوار از آنها برای نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه ای است که روایی آن با استفاده از پانل تخصصی و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است. نتایج یافته های پژوهش از طریق آزمون Tنشان داد سطح دانش و آگاهی زیست محیطی کشاورزان روستایی در سطح متوسط و برای رفتار زیست محیطی پایین تر از حد متوسط است. همچنین، آزمون همبستگی نشان داد، بین ابعاد سواد زیست محیطی (دانش، نگرش، رفتار) ارتباط معنادار و مستقیمی وجود دارد. در نهایت، با استفاده از مدل وایکور مشخص شد، کشاورزان روستاهای مورد مطالعه به لحاظ برخورداری از سطح دانش، نگرش و رفتار زیست محیطی با یکدیگر متفاوت هستند و برابر نیستند.
ارائه مدلی برای تبیین دیدگاه کل نگر در رابطه انسان و طبیعت در معماری با تکیه بر نگاشت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران سنتی، در رابطه انسان و طبیعت تعادل برقرار بود. باوجود افزایش دانش و آگاهی انسان نسبت به طبیعت بعد از رنسانس، تعادل در رابطه انسان و طبیعت ازمیان رفته است؛ این امر تأثیرات منفی زیادی در زندگی انسان و نیز حیات زمین ایجاد کرده است. در نوشتار حاضر ارائه دیدگاه کل نگر در رابطه انسان و طبیعت در معماری به عنوان راهکاری در ایجاد تعامل مناسب میان انسان و طبیعت ارائه گردیده است. نوشتار حاضر به مقایسه تأثیرات دیدگاه کل نگر دوره سنتی و دیدگاه جزئی نگر دوره مدرن در رابطه انسان و طبیعت پرداخت تا با پی بردن به نحوه اثر گذاری عوامل مؤثر در این رابطه، به ارائه مدلی کل نگر در رابطه انسان و طبیعت در عصر معاصر بپردازد. عوامل مؤثر در رابطه انسان و طبیعت در معماری با تحلیل محتوای متون به دست آمده و کدگذاری گردیدند. میزان روایی کدها با ارائه پرسشنامه به خبرگان و استفاده از روش CVR به دست آمد. برای بیان نحوه تأثیر کدهای به دست آمده در رابطه انسان و طبیعت از روش نگاشت شناختی بهره گرفته شد. با ترسیم روابط علت و معلولی میان عوامل مؤثر در رابطه انسان و طبیعت در معماری دو دوره سنتی و مدرن این نتیجه به دست آمد که دیدگاه کل نگر در دوران قبل از مدرن در رابطه انسان و طبیعت و به تبع آن تعادل میان نگرش مادی و ارزشی به طبیعت موجب شکل گیری رابطه ای متعادل میان انسان و طبیعت بوده است. همچنین دیدگاه جزئی نگر و کمی گرا و تأثیر آن بر افزایش دانش انسان به طبیعت و ایجاد نگرش مادی به طبیعت در دوره مدرن در آسیب به طبیعت و جدایی رابطه انسان و طبیعت در معماری مؤثر بوده است و در بخش دوم تحقیق با بهره گیری از کدهای به دست آمده در بخش نظری پژوهش و نتایج نمودارهای شناختی دو دوره سنتی و مدرن، مدلی کل نگر در رابطه انسان و طبیعت برای عصر حاضر ترسیم گردید.