فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۸۱ تا ۴٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه صاحب نظران در عرصه محیط زیست شهری از کارشناسان جنگل داری شهری و فضای سبز گرفته تا معماران منظر و محیط زیست هر کدام سعی خود را بر این نهاده اند تا با ارائه راهکارهای جدید، میزان فضاهای سبز شهری را افزایش داده و در جهت واردکردن فضای سبز به شهرها، به عنوان بخش جاندار محیط شهری، بهترین راه حل ها را ارائه دهند. در این میان، سبزراه ها علاوه بر تأمین نیاز شهرها به فضای سبز می توانند در عرصه حمل ونقل پاک شهری ایفای نقش کنند. در این پژوهش سعی شده جهت چگونگی برنامه ریزی سبزراه های شهری بر اساس فرمول جاذبه کالیبره شده و به کمک روش تحلیلی سلسله مراتبی AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) راهکاری ارائه شود. استفاده از این روش در منطقه یازده شهری کلان شهر مشهد منجر به پیشنهاد سبزراهی به طولی حدود ۵/۱۱ کیلومتر شد. استفاده از این روش در کلان شهرهایی که دارای قطعات طبیعی در میان بافت مصنوعی شهر نیستند و در عین حال خواهان تغییر در فرم شهر و ایجاد ارتباط و تعامل بیشتر انسان به صورت پیاده با فضای شهر هستند، مناسب و انجام پذیر است.
گردشگری خلاق، ابزاری برای توسعه شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
753 - 768
حوزههای تخصصی:
خلاقیت عنصری ضروری در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهرهاست که برای افزایش ظرفیت تجاری شهرها ضرورت دارد. این امر تبادل دانش و تجربه های میان تمامی اقشار را آسان می کند و سبب می شود هنرمندان تمامی حوزه ها، به ویژه حوزه فرهنگ مهارت های نوآورانه را کسب کنند و تولیدات فرهنگی را ارتقا دهند. در شهری که بتوان خلاقیت را در همه بخش ها و ساکنان آن پرورش داد، مقوله هایی مانند جذابیت، تنوع و نوآوری در تمامی زمینه های اقتصاد شهری شکل می گیرد و مهاجرت نیروی کار از بین می رود. سرمایه انسانی ثروت اصلی هر منطقه به شمار می آید که خواهان حضور در جامعه شهر مذکور و مشتاق کار و صرف سرمایه برای ارتقای استانداردهای زندگی خود و خانواده اش است. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، متغیرها از پیشینه پژوهشگران گردآوری و پرسشنامه ای نیز تنظیم شد. این پرسشنامه در میان 60 متخصص گردشگری به روش نمونه گیری گلوله برفی توزیع و جمع آوری شد. براساس نتایج، همه شاخص های مؤثر شامل سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، استعداد، تجربه خلاق و زیرساخت ها ارتباطی مثبت و مستقیم با رشد و توسعه این گردشگری در کلان شهر تبریز دارند که از میان آن ها سرمایه اجتماعی و استعداد خلاق بیشترین اثرگذاری را در گردشگری این شهر خواهند داشت. براساس نظر کارشناسان، در شهر تبریز همه قابلیت های لازم برای جذب طبقه خلاق وجود دارد و شهر در این زمینه نیز موفق بوده است؛ بنابراین می توان آن را به کمک برخی تمهیدات به شهری خلاق تبدیل کرد و اقتصاد آن را ارتقا داد.
ارزیابی کیفیت خدمات دهیاری ها با بهره گیری از مدل شکاف (مطالعه ی موردی: دهستان میان دربند شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 1377 دهیاریها به منظور اداره امور روستاهای کشور تشکیل شدند که اقدام مناسبی برای تحول مدیریت و توسعه روستاهای کشور بود. این نهاد نوپا به رغم برخی مشکلات و نارسائیها موفقیتهایی نیز در مدیریت امور روستا داشته است. بدین لحاظ ارزیابی عملکرد دهیاریها از ابعاد گوناگون و با روشها و مدلهای متعدد سهم درخور توجهی در بهبود و ارتقاء نقش، جایگاه و عملکرد آنها دارد. پژوهش حاضر با بهره گیری از مدل شکاف به ارزیابی کیفیت خدمات دهیاریها می پردازد. بدین منظور با تکیه بر مبانی نظری و وظایف دهیاریها، 32 گویه در ابعاد رفتاری، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی تعریف شد. محدوده بررسی، دهیاریهای 10 روستا از دهستان میان دربند شهرستان کرمانشاه است. جامعه ی آماری شامل 4716 سرپرست خانوار روستایی ساکن روستاهای مذکور و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر 360 نفر است. ابزار بررسی پرسشنامه خانوار روستایی است که روایی آن توسط متخصصان موضوعی و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تایید شد ( مقدار آلفا در تمام ابعاد بیش از 0.751). نتایج بررسی نشان داد که در تمام ابعاد مذکور، کیفیت خدمات دهیاری ها اندک بوده و شکاف بین ادراک و انتظار روستائیان به ویژه در بعد اقتصادی بیش از سایر ابعاد است. همچنین مشخص شد بین متغیرهایی چون کیفیت رفتار دهیار، سن دهیار و شرکت وی در دوره های آموزش ضمن خدمت با کیفیت خدمات دهیاری در ابعاد گوناگون، ارتباط مثبت قابل تایید است. علاوه بر این از نظر عواملی چون سطح تحصیلات دهیار، شغل دوم و نوع حضور وی در روستا تفاوت معناداری در کیفیت خدمات دهیاریها مشاهده شد. بر این اساس در جهت بهبود کیفیت خدمات دهیاریها و افزایش رضایت روستائیان، مواردی نظیر تمهید هماهنگیها و همکاریهای بین بخشی و سازمانی و توجه به مولفه های رفتار سازمانی، تجربه، تحصیل و آموزش ضمن خدمت پیشنهاد شد.
تحلیل عوامل مؤثر بر بازآفرینی بافت های تاریخی از منظر توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت بازآفرینی رجوع معناداری به هویت بافت تاریخی دارد که دستیابی به آن تنها در گرو توجه به گردشگری خلاقانه شهری است. توجه به بافت فرسوده و رفع ناپایداری آن ها به موضوع محوری در شهرها بدل شده به گونه ای که بازآفرینی شهری با رویکرد توسعه گردشگری به عنوان چاره ای برای حفظ این گونه بافت های ارزشمند توصیه می گردد. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر بازآفرینی بافت های تاریخی از منظر توسعه گردشگری انجام شد. تحقیق حاضر با توجه به هدف، کاربردی و بر اساس روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. مؤلفه های مورد مطالعه در این تحقیق در 7عامل اجتماعی، کالبدی و زیرساختی، اقتصادی، سیاسی، ضوابط، فرهنگی و بافت فرسوده تقسیم بندی شدند. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش دیمتل فازی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش در مقدار (Di+Ri) نشان داد که بعد اقتصادی با امتیاز نهایی 159/3 با اهمیت ترین مؤلفه در بین مؤلفه های مورد مطالعه جهت توسعه گردشگری در بافت های قدیمی شهر اهواز می باشد. همچنین نتایج در مقدار (Di-Ri) نشان داد که در گروه علّی مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و سیاسی قرار دارد و اثرگذارترین آن ها بعد اجتماعی با امتیاز نهایی 615/0 و در گروه معلول مؤلفه های فرهنگی، بافت فرسوده و ضوابط قرار دارد که اثرپذیرترین آن ها بافت فرسوده با امتیاز نهایی 4723/0- شناسایی شد.
بررسی و تحلیل چالش های پایداری توسعه فضایی در شهر مرزی بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پتانسیل مراوده های اقتصادی در آنسوی مرزهای غربی کشور منجربه رونق اقتصاد میان مرزی در شهرستان بانه شده است. شهر بانه و شبکة منطقه ای تحت نفوذ آن در پیوند متقابلی که با یکدیگر برقرار کرده اند در مسیر رشد قرار گرفته اند. پویایی و رشد این شبکه، وابسته به عوامل و کنش های نامعین و ناپایداریست که ممکن است در آینده، رونق کنونی این شبکه را با سکون و رکود مواجه سازد. شواهد موجود، مؤید غفلت مدیران، تصمیم سازان و تصمیم گیران محلی و ملی از فرصت های موجود در جهت توسعه است. هدف اصلی این پژوهش روشن ساختن ضرورت توجه به ناپایداری تحولاتی است که اکنون منجر به رونق و پویایی شهر بانه و شبکه تحت تأثیر آن شده است. این تحقیق بر اساس هدف جزء تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت جزء تحقیقات توصیفی-تحلیلی است که با روش تحلیل محتوا انجام شده است. باتوجه به ابعاد گستردة مسأله تحقیق، از ابزارها و روش های متنوعی از قبیل پیمایش پدیدارشناسانه، مصاحبه با عوامل ذی نفع و ذی نفوذ، کارتوگرافی کالبدی-فضایی و تحلیل داده های ثانویه استفاده شد. آینده پژوهی توسعه در شهرستان بانه از طریق تعمیم فرآیند راهبردی توسعة شهر دبی به مصداق های موجود و محتمل شهر بانه و شبکه تحت نفوذ آن، انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که تقویت نقش و عملکرد اخیر شهر بانه متأثر از اقتصاد میان مرزی غیررسمی، منجر به تحولات گسترده کالبدی-فضایی-عملکردی در این شهر و شبکه تحت نفوذش شده است. اما رونق کنونی بدلیل نامشخص بودن عوامل و رویکرد کنش گران ممکن است در آینده با افول و انحطاط مواجه گردد. در همین راستا سناریویی برای توسعة شهر بانه و شبکه تحت نفوذ در آینده پیشنهاد شد. مبانی فکری این سناریو متکی به نظریه های توسعة منطقه ای و مفهوم توسعه و مصداق عملی آن مبتنی بر تجربه ای است که دبی را در کمتر از نیم قرن، از یک سکونت گاه بدوی به شهری جهانی تبدیل نمود.
ارزیابی پایداریِ گردشگری در اماکن تاریخی فرهنگی با استفاده از مدل جاپای بوم شناختی (مطالعه موردی: خانه کرد، شهر سنندج)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
105 - 120
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر، با ظهور پارادایم توسعه پایدار در صنعت گردشگری، در عرصه های علمی و اجرایی و در سطح ملی و بین المللی نگرانی های فزاینده ای در خصوص تأثیرات نامطلوب و مخرب گردشگری انبوه مطرح شد. بنابراین، مطالعات و اقدامات تجربی زیادی برای عملیاتی کردن مفهوم توسعه پایدار و مدل های ارزیابی آن صورت پذیرفته است. اما به رغم همه این اقدامات، نتایج حاصل از پیشرفت به سوی پایداری مطلوب نبوده است. از طرف دیگر، مطالعات نخستین در کشور نیز حاکی از وجود چالش های عمده در جهت دستیابی به پایداری توسعه گردشگری به ویژه در اماکن تاریخی فرهنگی است. بنابراین، در این پژوهش سعی شده با روشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای اسنادی و مطالعات میدانی، پایداری گردشگری در ((خانه کرد)) شهر سنندج به منزله یکی از اماکن تاریخی فرهنگی ارزیابی شود. به این منظور، علاوه بر گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز اولیه در مورد این مکان تاریخی فرهنگی، پرسش نامه ای نیز در میان گردشگران مراجعه کننده به این مکان (در سال 1391) توزیع شد تا خود میزان تولید زباله و استفاده از سوخت های مختلف برای حمل و نقل را بیان کنند. با توجه به اینکه تعداد گردشگران خانه کرد به طور متوسط سالیانه 11034 نفر است، بنابراین حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 371 نفر برآورد شد. به منظور ارزیابی سطح پایداری نیز از مدل جاپای بوم شناختی استفاده شده است. این مدل می تواند میزان پایداری را به صورت کمّی و در قالب میزان زمینی که تأمین کننده نیازهای گردشگران به این مکان است مشخص کند. یافته های پژوهش نشان داد که میزان جاپای بوم شناختی گردشگری برای خانه کرد در سال 1391 برابر با 39/1783 هکتار جهانی بوده است. با توجه به مساحت 6/3850 هکتاری این عمارت، می توان گفت این مکان توانایی جبران فشارهای زیست محیطی گردشگری را ندارد و برای جبران این تأثیرات به فضاهای پشتیبان نیازمند است. در میان بخش های مختلف جاپا نیز، مصرف سوخت برای حمل ونقل بیشترین میزان را به خود اختصاص داده است.
ارزیابی تناسب مکانی کاربری آموزشی با استفاده از تلفیق مدل FDAHP در محیط GIS مطالعه موردی: دبیرستان های منطقه 2 و 4 شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از شهرهای بزرگ و متراکم، الگوی مکانی کاربری های آموزشی به دلایل مختلف مانند قرارگیری کاربری های مزاحمی چون کاربری های صنعتی، نظامی، مراکز پمپ بنزین، کاربری درمانی و .... از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار نمی باشد که همین باعث افت کیفیت خدمات مدارس و تاثیر نامطلوب روحی و جسمی بر روی دانش آموزان دارد. بنابراین در تحقیق حاضر دبیرستان های منطقه 2 و 4 شهر اهواز به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفته است. متغیرهای مورد مطالعه تحقیق؛ کاربری اداری، مسکونی، تجاری، فرهنگی، ورزشی، فضای سبز، نظامی، مذهبی، ایستگاه های آتش نشانی، جایگاه های سوخت رسانی، بهداشتی – درمانی ، صنعتی، خیابان های اصلی و پایانه های مسافربری می باشد. به منظور وزن دهی و تعیین اندازه اثر متغیرهای مورد مطالعه در هدف نهایی تحقیق از مدل FDAHP استفاده شده است. به منظور تهیه لایه نهایی با استفاده از گزینه Raster Calculator و استفاده از عملگر جمع ، لایه ها به روش همپوشانی با یکدیگر تلفیق شده است. نتیجه نهایی تلفیق لایه نشان می دهد که بیشتر مدارس منطقه 2 در وضعیت نامناسب از نظر الگوی همجواری و سازگاری با سایر کاربری های همجوار می باشد. بنابراین الگوی توزیع فضایی دبیرستان های منطقه 2 مطلوب نمی باشد. الگوی توزیع فضایی دبیرستان ها در منطقه 4 نشان می دهد که بیشتر مدارس منطقه 4 در وضعیت مناسبی از لحاظ قرار گیری و همجواری با کاربری های ناسازگار و سازگار قرار دارد. بنابراین الگوی توزیع فضایی کاربری دبیرستان در منطقه 4 مطلوب می باشد.
تحلیلی بر میزان توسعه یافتگی بخش بهداشتی و درمانی شهرستان های استان کردستان با استفاده از روش تاپسیس خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم توسعه جوامع؛ توسعه سلامت و به عبارتی میزان و کیفیت دسترسی افراد جامعه به خدمات بهداشتی و درمانی است. از آنجا که هرگونه برنامه ریزی جهت ارائه خدمات به مناطق نیازمند؛ ارزیابی وضع موجود می باشد، هدف این مقاله بررسی عمیق تر تفاوت میان شهرستان های استان کردستان به جهت دسترسی به مراکز بهداشتی و درمانی و تعیین میزان توسعه یافتگی در این زمینه است تا در بعد کاربردی نتایج این پژوهش در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های منطقه ای و محلی مورد استفاده مسئولین قرار گیرد. روش مطالعه توصیفی- تحلیلی و موردی و روش گردآوری بصورت کتابخانه ای است که 36 شاخص در سه بخش نهادی؛ نیروی انسانی و تخصصی از طریق سالنامه آماری 3931 واطلاعات مرکز آمار ایران گردآوری شده اند. داده ها براساس تکنیک تاپسیس خطی و از طریق نرم افزار اکسل محاسبه و جهت ترسیم نقشه از نرم افزار GIS استفاده شده است.یافته ها نشان می دهد شهرستان های سنندج و سقز برخوردار؛ شهرستان های قروه؛ بیجار؛ مریوان و بانه نیمه برخوردار و شهرستان های دیواندره؛ کامیاران؛ دهگلان و سروآباد به عنوان شهرستان های غیر برخوردار شناخته شده اند. نتایج پژوهش بر مبنای تعداد جمعیت نشان می دهد؛ 36 درصد جمعیت استان کردستان از خدمات بهداشتی محروم؛ 2/0 درصد نیمه برخوردار و 44 درصد جمعیت از خدمات بهداشتی بطور نسبی برخوردارند.نتایج بخوبی نشان دهنده این موضوع است که در میان شهرستان های استان؛ توزیع خدمات بهداشتی متناسب با توان ها و نیازهای جمعیتی توزیع نشده اند. لذاپیشنهاد می گردد ارزیابی توسعه سلامت حتی الامکان هم زمان در مقیاس سلسله مراتب روستا؛ شهر؛ شهرستان و استان صورت پذیرد تا علاوه بر تبیین تفاوت های ناحیه ای؛ تفاوت های درون ناحیه ای نیز روشن و مرتفع گردد.
شکل پایدار شهر و عدالت اجتماعی(مطالعه ی موردی: شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی توسعه ی شهری بر نحوه ی توزیع خدمات و امکانات شهری در شهر میاندوآب است. بر این اساس، روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که از مدل های آماری از قبیل ضریب همبستگی و رگرسیون های خطّی، غیرخطّی، لگاریتمی، وارونه و نمایی در نرم افزار رایانه ای SPSS استفاده شده است. با مبنا قرار دادن تراکم شهری به عنوان مشکل توسعه ی شهری، شهر میاندوآب دارای توسعه ی فشرده شهری است؛ زیرا تراکم خالص شهری 235 نفر در هکتار و تراکم ناخالص 5/62 نفر در هکتار برآورده شده است. همچنین با استفاده از 13 شاخص خدماتی نحوه ی توزیع خدمات در 30 محلّه ی شهر بررسی شده است که 2 محلّه دارای توزیع خدمات کاملاً متعادل، 5 محلّه تقریباً متعادل، 10 محلّه نیمه متعادل و 13 محلّه نامتعادل در توزیع خدمات بوده اند. برقراری ارتباط آماری بین تراکم خالص جمعیّت و z-score توزیع خدمات نشان می دهد که تراکم جمعیّت با توزیع خدمات دارای رابطه معناداری نسبی است. به گونه ای که محلّه هایی با تراکم جمعیّتی خیلی بالا، دارای توزیع خدمات کاملاً نامتعادل هستند. بنابراین آسیب پذیری توسعه ی شهری میاندوآب با معیار قراردادن توزیع خدمات (عدالت اجتماعی) آشکار شد. به همین منظور به الگوی بهینه ی تراکم جمعیّتی از طریق آزمون آماری مبادرت شده که تراکم جمعیّتی 250 نفر در هکتار در هر محلّه به عنوان الگوی توسعه ی شهری پایدار تعریف می شود.
تحلیل ملزومات فرایندیِ مدیریتی در هوشمندسازی شهر (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: اگرچه تحقیقات زیادی در خصوص شهر هوشمند، در دنیا و حتی در ایران صورت گرفته؛ اما همچنان پروژه های هوشمندسازی شهرها در برخی از این کشورها و از جمله ایران عقیم مانده است. هنگامی که این تعاریف در یک ظرف واحد مورد بررسی مجدد قرار می گیرند، وجود خلأ هایی در آنها به نظر می رسد. از آنجا که این تعاریف و بررسی هایِ دارای خلأ، مبنای نظری بسیاری از کارهای عملیاتی در هوشمندسازی شهرهای جهان سوم قرار گرفته، لذا خود، عامل بسیاری از عقیم سازی این پروژه هاست. روش: این تحقیق توسعه ای که با نگاهی آینده نگارانه با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه ای) انجام شده است. یافته های آن به دو بخش مروری و تحلیلی – توصیفی تقسیم بندی می شود. یافته ها: در ایران یکی از مسائل مبتلابه هوشمندسازی شهرها، نبود فرآیند و غیرسیستماتیک عمل کردن در مسیر هوشمندسازی است. در این تحقیق نیز از نگاه کارشناسان، هیچکدام از الزامات فرایندهای اساسی ده گانه در مدیریت هوشمند شهر کرمان در نظر گرفته نشده است. فرآیندهایی که ضمانت سیستماتیک عمل کردن در اجرای پروژه های هوشمندسازی دنیاست. نتایج: بنابراین لازم است مدیریت شهری کرمان با هدف کمک به تسریع هوشمندسازی با دعوت از متخصصان امر در بخش های دولتی و خصوصی فرآیندسازی را در سرلوحه اقدامات هوشمندسازی خود قرار دهند. توجه به نقش های اصلیِ کارکردی شهر در ارائه فرآیندهای مدیریتی هوشمندسازی آن بسیار مؤثر خواهد بود که این مهم نیز، نیازمند مطالعات عمیق تر است.
شهرهاى خلاق مکان هاى پرورش یافته در اقتصاد دانش
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت عوامل مؤثر بر توانمندسازی توسعه گردشگری (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان بزرگ ترین تحرک اجتماعی با پیامدهای فرهنگی، اقتصادی و فضایی متعددی همراه است. بدین جهت، اثربخش کردن هرچه بیش تر توسعه گردشگری و ارتقاء پیامدهای مثبت آن، نیازمند شناخت و توجه ویژه به توانمندسازی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی است. این مطالعه از نظر ماهیت «توصیفی- تحلیلی» و از نظر هدف «کاربردی» است و در راستای پاسخ به این سوال است که: آیا توانمندسازی مؤلفه های «جوامع محلی (از بعد مشارکت)، نیروی انسانی (تصمیم گیران و برنامه ریزان) و رقابت پذیری مقاصد گردشگری» در توانمندسازی توسعة گردشگری استان آذربایجان غربی مؤثر است؟ جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان غربی است که به علت گستردگی محدوده پژوهش و عدم اطلاع دقیق از تعداد افراد جامعه مورد مطالعه، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی مجموعاً 100 نفر به عنوان نمونه تعیین و انتخاب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از شیوه های آمار توصیفی و هم چنین در بخش آمار استنباطی جهت آزمون فرضیات پژوهش، از آزمون کای اسکوار (کی دو) استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که مؤلفه های توانمندسازی جوامع محلی (از بعد مشارکت)، نیروی انسانی (تصمیم گیران و برنامه ریزان) و رقابت پذیری مقاصد گردشگری با توانمندسازی توسعة گردشگری استان رابطة معناداری دارند و از بین آن ها، مؤلفه «توانمندسازی نیروی انسانی(تصمیم گیران و برنامه ریزان)»، بیش ترین تأثیر را بر توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی دارد.
پژوهشی بر توسعه یافتگی و نابرابری های آن در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در مناطق جغرافیایی است که از نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید. در نتیجه این سیاست، تعداد محدودی از مناطق نقش کلیدی داشته و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند. برای ایجاد تعادل و به منظور شکل دادن فضاهای مناسب و همگون، بحث برنامه ریزی منطقه ای مطرح شده و اولین گام در برنامه ریزی منطقه ای شناخت نابرابری های اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی نواحیِ مختلف می باشد. هدف از تحقیق حاضر سنجش وضعیت توسعه یافتگی و نابرابری های آن در بین شهرستان های استان لرستان است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف توسعه ای و از سنخ تحقیقات توصیفی– تحلیلی است. به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در راستای انجام تحقیق از 15 شاخص در قالب 4 متغیر بهداشتی، کشاورزی، آموزشی و جمعیت بهره گرفته شده است و تکنیک اصلی پژوهش شاخص ناموزون موریس بوده است. نتایج بدست آمده نشان دهنده ی عدم توزیع هماهنگ امکانات و خدمات در شهرستان های این استان می باشد. به شکلی که شهرستان های خرم اباد و بروجرد از لحاظ برخورداری از جمیع امکانات و خدمات با امتیاز 92.83 و 48.42 نسبت به دیگر شهرستان های استان در رتبه های نخست و شهرستان های پلدختر و کوهدشت با امتیاز 5.23 و 4.36 در رتبه های آخر قرار دارند. امکانات محیطی و محورهای توسعه و محدوده های صنعتی و شبکه های زیربنایی عمده، نقش مؤثری در سطوح برخورداری شهرستان های استان دارد. در نهایت نیز با تأکید بر تقویت بخش های حاشیه ای استان به ویژه محور غربی استان، پیشنهادهایی جهت کاهش عدم تعادل توسعه در این منطقه ارائه شده است.
سنجش و ارزیابی وضعیت مولفه های زیست پذیری خیابان از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: خیابان ولیعصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر خیابان ها به مثابه موجودات زنده، نیازمند سرزندگی و زیست پذیری هستند. خلق و ارتقای زیست پذیری در یک فضای شهری علی اخصوص، مستلزم همسو بودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان بوده که به نوبه خود می تواند افزایش حضور مستمر و کیفیت زندگی آنها را به دنبال داشته باشد. این پژوهش با هدف سنجش و ارزیابی مولفه های زیست پذیری در خیابان ولیعصر تهران صورت گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی شامل شهروندان خیابان ولیعصر و حجم نمونه در این پژوهش 150 نفر بوده است. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و برمبنای راهبرد پژوهش، از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (815/0) به دست آمد. برای تحلیل داده ها رگرسیون چند متغیره، آماره تی تک نمونه ای و آزمون کروسکال با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی شهروندان و میزان زیست پذیری خیابان ولیعصر با مولفه های تحصیلات و مدت سکونت در آن رابطه معناداری وجود دارد. یافته های دیگر نشان داد در بین مولفه های مورد مطالعه، بعد زیست محیطی با میانگین (89/2) دارای بیشترین رتبه بوده و پس از آن به ترتیب بعد فرهنگ و پایداری اجتماعی (49/2) در رتبه دوم، بعد حمل و نقل (28/2) در رتبه سوم، بعد بهداشت و سلامت (18/2) در رتبه چهارم، بعد مسکن (90/1) در رتبه پنجم و در نهایت بعد اقتصادی (87/1) در رتبه ششم قرار دارد. در نهایت می توان نتیجه گیری کرد توزیع مولفه های زیست پذیری از نظر شهروندان در خیابان ولیعصر به صورت یکسان بوده است
ایجاد و توسعه پایگاه داده مکانی حیات وحش (مطالعه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت پایدار حیات وحش و زیستگاه های طبیعی برآیندی از مجموعه بررسی ها و مطالعات مکانی، کمی و کیفی مرتبط با جمعیت های حیات وحش و زیستگاه ها می باشد. امری که لزوم توجه به نگهداری صحیح از داده های موجود و ساماندهی آنها جهت افزایش عمر مفید این گونه داده ها به منظور جلوگیری از تکرار عملیات تهیه و جمع آوری آن ها و به تبع آن هدررفت بودجه های حفاظت و مدیریت حیات وحش را ضروری می نماید.لذا در پژوهش حاضر با توجه به مزایای بهره گیری از سیستم مدیریت پایگاه داده در نگهداری، استفاده و مدیریت داده ها، طراحی و پیاده سازی یک نمونه پایگاه داده مکانی حیات وحش در استان خوزستان صورت می گیرد. در طراحی و پیاده سازی پایگاه داده هدف، از پایگاه داده شیء-رابطه ایPostgreSQL/PostGIS استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، پایگاه داده متن باز PostgreSQL/PostGISبه عنوان یک گزینه مناسب جهت توسعه قابلیت های مدیریت داده های مکانی حیات وحش شناخته شد. همچنین مشخص شد که سیستم طراحی شده قادر به پشتیبانی از کلیه پرسش های ممکن مرتبط با داده های مکانی حیات وحش بوده، راه حلی جهت رفع برخی مسائل و مشکلات مربوط به مدیریت حجم عظیمی از داده های پراکنده حیات وحش ارائه می نماید. همچنین با توجه به موفقیت آمیز بودن پژوهش حاضر، ضرورت توجه به ساماندهی و مدیریت اطلاعات حیات وحش کشور و گنجاندن آن در متن سیاست های کلان سازمان حفاظت محیط زیست کشور مورد تأکید قرار گرفته، ضرورت ایجاد و توسعه پایگاه داده مکانی جامع حیات وحش کشور خاطر نشان می شود.
تأثیر اسکان عشایر بر میزان مشارکت زنان در تأمین درآمد خانوار (مطالعه موردی: زنان عشایر سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان عشایر همواره در فعالیت های روزمره نقش شایان توجهی داشته اند، اما با اجرای سیاست اسکان و دگرگونی زندگی عشایر کوچنده، و به دنبال آن نقش و کارکرد زنان عشایر نیر تغییر و تحول کرده است. آنچه در عمل اتفاق می افتد، فروپاشی از یک سو و اسکان خودجوش و هدایت شده از سوی دیگر است. در این روند، به طورکلی نه تنها وضعیت کوچندگان، بلکه نقش زنان عشایری به طور خاص، به دلیل ماهیت زندگی شان وخیم تر شده است و نقش زنان در تأمین معاش خانواده نیز به شدت کاهش می یابد. این تحقیق از نوع توسعه ای-کاربردی است. جامعه آماری، شامل پنج سامانه اسکان یافته شهرستان زابل واقع در سیستان با 250 خانوار است. با استفاده از فرمول کوکران از طریق نمونه گیری تصادفی، همسران 141 سرپرست خانوار انتخاب شد، که به دلیل دوری سامانه ها از هم و مشکلات ناشی از دسترسی به آن ها از 124 زن پرسش شده است. برای جمع آوری داده ها دو پرسشنامه طراحی شد. پرسشنامه اول توسط زنان عشایر و پرسشنامه دوم توسط خبرگان محلی پر شده است.با توجه به بررسی تطبیقی از دو مقطع قبل و بعد اسکان، وضعیت عمومی عشایر اسکان یافته نامناسب است و نقش زنان عشایر در تولید فرآورده های لبنی و صنایع دستی پس از اسکان تضعیف و درآمد خانوار نیز کاهش یافته است. به عبارتی بین تضعیف نقش تولیدی زنان و درآمد خانوار، رابطه معنی داری وجود دارد. براساس یافته ها می توان گفت که سیاست اسکان عشایر در سامانه های مورد مطالعه موفقیت آمیز نبوده است.
تحلیل فضایی-زمانی پراکنده رویی در منطقه ساحلی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود استقرار بیش از نیمی از جمعیت جهان در نواحی ساحلی، این مناطق در مقابل بحران های طبیعی و انسانی ازقبیل نوسان سطح آب، فرسایش، آلودگی، بهره برداری فزاینده از منابع، افزایش شتابان جمعیت و گسترش اراضی ساخته شده جزو اکوسیستم های آسیب پذیر به شمار می روند. منطقه ساحلی دریای خزر در سه استان گیلان و مازندران و گلستان، در چند دهه اخیر به شدت در معرض بسیاری از این بحران های طبیعی و انسانی و به طور خاص افزایش شتابان جمعیت و گسترش فزاینده اراضی ساخته شده، قرار داشته است. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر بررسی تحولات فضایی-زمانی پوشش اراضی و پدیده پراکنده رویی در منطقه ساحلی دریای خزر در فاصله سال های 1364تا1394 است. داده های استفاده شده در تحقیق حاضر شامل نتایج حاصل از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن و تصاویر ماهواره ای لندست است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تغییرات فضایی-زمانی پوشش زمین در نوار ساحلی دریای خزر حکایت از افزایش بی رویه اراضی ساخته شده در مقابل کاهش فزاینده پوشش گیاهی دارد؛ به طوری که مساحت اراضی ساخته شده با میزان رشد سالانه 2/3درصد از 1158کیلومتر مربع در سال 1364، به بیش از 3162کیلومتر مربع در سال 1394 افزایش یافته است. علاوه بر این، الگوی غالب رشد اراضی ساخته شده به صورت رشد پراکنده بوده است؛ به طوری که ارزش شاخص پراکنده رویی در سی سال اخیر برابر 8/4 است. نتایج حاصل از تحلیل متریک های فضایی نیز گذار از لکه های شهری و روستایی کوچک و متفرق را به سمت لکه های بزرگ تر، نزدیک تر و فراوان تر نشان می دهد. بر این اساس، منطقه ساحلی دریای خزر در چند دهه اخیر به سبب رشد شتابان و بدون برنامه جمعیت و به دنبال آن تغییرات فضایی- زمانی پوشش زمین در قالب گسترش بی رویه اراضی ساخته شده به صورت پراکنده و متفرق، دچار بحران فضایی و ازهم گسیختگی سیمای سرزمین شده است.
بررسی عوامل موثر بر امنیت زنان در بافت فرسوده محله طرشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 17
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، بافت فرسوده شهری و چالش هایی که به دنبال آن شکل گرفته، تبدیل به یکی از مسائل اساسی کشورها شده است. یکی از معضلات جدی بافت های فرسوده شهری، افزایش جرائم شهری در این بافت ها است. احساس ناامنی در جامعه باعث می شود که افراد از حوزه عمومی کناره گیری کرده و زندگی و فعالیت های خود را در انزوا ادامه دهند و درازمدت اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی، بهره وری اقتصادی و اجتماعی افراد خواهد داشت. زنان نیمی از جمعیت جامعه را به خود اختصاص می دهند و به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین گروه های اجتماعی، که دارای نقش کلیدی در خانواده و تربیت نسل آینده هستند، می باشند. یکی از عواملی که مانع حضور مؤثر و فعالانه زنان می باشد موضوع امنیت به ویژه در بافت های فرسوده است. بر همین اساس ضروری است تا به مسائل زنان به عنوان سرمایه های اجتماعی و انسانی پرداخته شود. پژوهش حاضر به دنبال کشف عوامل اصلی مؤثر در امنیت زنان بافت فرسوده محلات شهری و سپس تحلیل تأثیر و میزان تأثیر هر یک از عوامل بر امنیت زنان بافت فرسوده محله طرشت می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است و برای کشف عوامل اصلی از تحلیل عامل اکتشافی و نرم افزار Spss؛ سپس برای تحلیل میزان تأثیر هرکدام از عوامل کشف شده از نرم افزار Smart pls بهره گرفته شد. در نهایت یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که عوامل کالبدی، نظارتی و اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را در زمینه ارتقای امنیت زنان در بافت فرسوده محله طرشت دارا می باشند، نکته حائز اهمیتی که در یافته ها به چشم می خورد جای گیری عامل نظارتی در رتبه دوم و بالاتر از عامل اجتماعی می باشد که خود دلالت بر اهمیت این عامل در بین زنان محله طرشت دارد.
بررسی تاثیر رشد پراکنده بر نابودی اراضی کشاورزی صفاشهر و راهبردهای تعدیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی خصایص برجسته و مهم فرایند شهرنشینی در ایران، گسترش سریع فیزیکی شهرها بویژه طی چند دهه اخیر آنهم بصورت پراکنده است که با آثار متعدد از جمله اتلاف منابع محیطی و ارضی شهرها توام است. شهر صفاشهر نمونه ای است که آسیب های متعددی را از رشد شتابان و پراکنده متحمل شده که مهمترین آنها نابودی اراضی مزروعی و باغی حاشیه این شهر است. پژوهش حاضر، به دنبال تبیین این پدیده با استفاده از برخی شاخص های کمّی مربوط و نیز بررسی تاثیر زیست محیطی آن در رابطه با نابودی اراضی کشاورزی و بالطبع تغییر اقلیم صفاشهر است. تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای- اسنادی، همچنین بهره گیری از سیستم سنجش از دور در تهیه نقشه های مورد نیاز انجام شده است. مهمترین یافته های پژوهش عبارتند از: صفاشهر طی چند دهه اخیر دچار رشد پراکنده شهری شده و این پدیده زمینه نابودی 78 هکتار از اراضی کشاورزی را در طی سال های 1369 – 1381 فراهم کرده است. علاوه بر این، طی همین دوره از میزان اراضی کشاورزی کلاس های خیلی خوب، خوب و متوسط شهر به شدت کاسته شده و در مقابل به میزان قابل ملاحظه ای بر مساحت اراضی کلاس ضیعف افزوده شده است. سرانجام اینکه، از مساحت اختصاص یافته به کلاس حرارتی خیلی خنک و خنک شهر کاسته شده و در مقابل بر کلاس حرارتی گرم و به ویژه خیلی گرم افزوده شده است.
ارزیابی شاخص های اقتصادی محلات منطقه 15 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
195 - 214
حوزههای تخصصی:
درحال حاضر، توزیع فضایی متعادل خدمات و شاخص های اقتصادی، یکی از مشکلات مدیریت شهری در پاسخگویی به شهروندان است. رشد و گسترش کالبدی کلان شهر تهران و توزیع نامناسب و ناهماهنگ امکانات و خدمات شهری، یکی از عوامل شکل گیری نابرابری در میان مناطق شهر تهران است؛ بنابراین هدف این مقاله، ارزیابی و تحلیل سطوح برخورداری محلات منطقه 15 از لحاظ برخورداری از شاخص های اقتصادی و تعیین رتبه بندی محلات است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، در حیطه پژوهش های کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، در حیطه پژوهش های پیمایشی قرار گرفته است. جامعه آماری را ساکنان محلات تشکیل داده اند که از بین ساکنان محلات، 341 نفر به عنوان نمونه به روش غیراحتمالی هدفمند قضاوتی درجهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل شبکه ANP و برای رتبه بندی محلات از روش تاپسیس استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که در بین شاخص های اقتصادی، توان پرداخت هزینه های زندگی با وزن 154/0 رتبه اول، میزان پس انداز ماهیانه با وزن 153/0 رتبه دوم و استطاعت تأمین مسکن با وزن 131/0 رتبه سوم را کسب کرده است. براساس روش تاپسیس، ابوذر ناحیه 2 رتبه اول ، افسریه جنوبی ناحیه 5 رتبه دوم و مشیریه ناحیه 4 رتبه سوم را کسب کرده است. براساس یافته ها، پیشنهاد می شود که شهرداری با حمایت و مشارکت نهادهای دولتی درجهت کاهش فاصله طبقاتی، توزیع برابر منابع، فراهم کردن مسکن مناسب و شرایط پایدار اقتصادی برای همه افراد، اقدامات و سرمایه گذاری برای زیرساخت حمل ونقل عمومی، برنامه ریزی منسجم درجهت استفاده از منابع، فرصت برابر به منظور دستیابی همه افراد به مشاغل را دربرگیرد.