فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۲۱ تا ۶٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های سنجش عدالت منطقه ای، شاخص کاردینالی رفاه می باشد. این شاخص با توجه به اطلاعات درآمد سرانه مناطق و ضریب نابرابری منطقه ای محاسبه می شود و منعکس کننده سطح رفاه اقتصادی مناطق می باشد. در این مقاله برای ارزیابی شدت عدم تعادل فضایی رفاه اجتماعی در استان های ایران، از شاخص رفاه آمارتیاسن و کشش تابع رفاه اجتماعی در سال1390 استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بیشترین سطح رفاه سرانه در استان های ایران مربوط به استان های تهران، بوشهر و مرکزی بوده و کمترین سطح رفاه مربوط به استان سیستان و بلوچستان می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در اکثر استان های غیر برخوردار، رتبه مالیات سرانه و متوسط نرخ مالیاتی بالاتر از رتبه درآمد سرانه است و این مسأله بر خلاف اصول عدالت مالیاتی در دریافت مالیات است. از این رو در راستای متعادل و متوازن ساختن توسعه مناطق مختلف، رویکرد مبتنی بر توسعه همه جانبه بر مبنای قابلیت ها، مزیت های نسبی، توانمندی ها و محدودیت های منطقه ای ضروری به نظر می رسد. یعنی آنکه می باید الگوی توسعه مبتنی بر آمایش سرزمین با استناد بر توازن منطقه ای و افزایش استانداردهای رفاهی دنبال شود. همچنین دولت می تواند با اتخاذ سیاست های بازتوزیعی مناسب، وضعیت نابرابری در درون استان ها و در بین استان های مختلف را بهبود ببخشد، در این راستا از جمله سیاست هایی که می توان پیشنهاد نمود اصلاح سیستم مالیاتی کشور است.
بررسی سلسله مراتب شهری استان بوشهر با تاکید بر نقش منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی در دوره اخیر
حوزههای تخصصی:
در سطح جهانی، در برخی از کشورها بویژه کشورهای در حال توسعه، افزایش جمعیت شهری ناشی از افزایش نرخ رشد طبیعی و تشدید روند مهاجرت روستا به شهر موجب تسلط یک شهر بر نظام شهری گردیده که در اصطلاح به آن پدیده ""نخست شهری"" می گویند. در ایران، رشد انفجاری جمعیت شهرنشین و رشد شتابان واقعی آن بعد از سال 1345 منجر به فروپاشی نظام های تولیدی ماقبل سرمایه داری، تغییر مناسبات شهر و روستا و تشدید جریانات مهاجرتی گردید که یکی از نتایج مهم کالبدی– فضایی آن بروز و ظهور ناهمگونی و عدم تعادل شبکه شهری کشور بوده است. با این حال، این وضعیت با توجه به شرایط متنوع جغرافیایی و اقتصادی هر پهنه ای از سرزمین یکسان نبوده و الگویی خاص به خود گرفته است. این پژوهش به بررسی سلسله مراتب شهری در استان بوشهر طی سال های 1355 تا 1390 با تاکید بر نقش منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی در دوره اخیر می پردازد. روش تحقیق از نوع ""توصیفی- تحلیلی"" است که با استفاده از داده های سرشماری سال های مورد بررسی و مدل های مختلف، سلسله مراتب شهری استان بوشهر بررسی و تحلیل شده است. یافته های پژوهش با استفاده از تمامی روش ها و شاخص های گوناگون تعیین نخست شهری حاکی از آن است که استان بوشهر فاقد پدیده نخست شهری بوده و از این رو دارای تعادل در نظام شهری می باشد. اما، این نوع تعادل از نوع ""الگوی مختلط"" است. یعنی سلسله مراتب شهری استان بوشهر، نه دارای پدیده نخست شهری است و نه استاندارد بوده بلکه حالتی بینابین دارد. همچنین، مهم ترین عامل تاثیرگذار بر تغییرات سلسله مراتب شهری این استان در دوره اخیر صنایع مستقر در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی بوده است که باعث افزایش رتبه و اندازه شهرهای واقع در محدوده آن منطقه شده است.
تحلیلی بر جاذبه های ژئومورفوتوریسم در توسعه گردشگری منطقه ای ( مطالعه موردی کویر سیرجان)
حوزههای تخصصی:
به طور کلی فهم و ارئه رابطه بین فرم و فرآیند تاثیر بسزایی در واکنش احساسی و حس زیبا شناختی آن دارد که این هنر خاص ژئومورفولوژی در گردشگری است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از مدل های رینارد و پریرا پتانسیل های ژئومورفوتوریستی کویر سیرجان را بررسی نماید. نتایج پژوهش نشان می دهد که بر اساس مدل رینارد ژئومورفوسایت کویر سیرجان با کسب 6/2 امتیاز از مجموع 4 امتیاز ارزش علمی، 82/3 امتیاز از مجموع 9 امتیاز ارزش افزوده و یک امتیاز از مجموع 4 امتیاز ارزش ترکیبی وضعیت مناسبی جهت توسعه گردشگری منطقه ای دارد. همچنین نتایج حاکی از آنست که بر اساس مدل پریرا این سایت با کسب 04/4 امتیاز از مجموع 5/5 امتیاز عیار علمی، 82/2 امتیاز از مجموع 5/4 امتیاز عیار مکمل، 19/5 امتیاز از مجموع 7 امتیاز عیار استفاده و 13/1 امتیاز از مجموع 3 امتیاز عیار محافظت در مجموع امتیاز بالایی را در جهت توسعه گردشگری منطقه ای به خود اختصاص داده است. به طور کلی مهمترین ضعف این سایت جهت توسعه گردشگری ضعف مدیریت در حفاظت و ارتقای آن می باشد. به طوریکه در هر دو مدل زیرمعیارهای حفاظت و نحوه مدیریت امتیازهای پایینی را کسب نموده اند.
ارزیابی کیفیت زندگی در سکونتگاههای غیررسمی شهرها مورد شناسی: محله اسلام آباد شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی و تمایل جمعیت های انسانی به محیط های شهری، بستر با اهمیت شدن مفهوم کیفیت زندگی شهری را بیش از پیش فراهم ساخته است. هدف کلی این پژوهش ارزیابی کیفیت زندگی در سکونتگاههای غیررسمی با نمونه موردی محله اسلام آباد شهر زنجان است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است. شیوه گردآوری اطلاعات به روش میدانی در قالب پرسش نامه بوده است که در آن 145 خانوار به صورت سیستماتیک به عنوان نمونه انتخاب شده اند. به منظور ارزیابی کیفیت زندگی از هر دو بُعد عینی و ذهنی شامل 4 شاخص اصلی (اجتماعی- فرهنگی- مذهبی، کالبدی، اقتصادی و کالبدی) و 23مؤلفه استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل Topsis و AHP استفاده شده تا به ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در محله اسلام پرداخته شود. نتایج پژوهش حاکی از اختلاف در تمام شاخص هاست، اما این اختلاف در شاخص اقتصادی و کالبدی چشمگیر است. نتایج نشان داد که اولاً، محله اسلام آباد در وضعیت نامطلوبی از نظر شاخص های کیفیت زندگی قرار گرفته و این اختلاف در شاخص های اقتصادی و کالبدی چشمگیر است. ثانیاً، رابطه متقابل و معناداری میان شاخص ها در محله وجود دارد. ثالثاً، دیدگاه ذهنی شهروندان ساکن در محله اسلام آباد تحت شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی تغییر می کند.
تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در فرایند استراتژی توسعه شهری (بررسی تطبیقی مناطق سه گانه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند استراتژی توسعه شهری (CDS) به عنوان رویکردی نوین در برنامه ریزی شهری توسط سازمان ائتلاف شهرها در سال 1999 با هدف افزایش ارتقای مشارکت شهروندان و ایجاد حکمروایی خوب شهری مطرح گردید. در این پژوهش، جامعه آماری مورد مطالعه، شامل شهروندان مناطق سه گانه شهر قزوین است که به صورت تصادفی با استفاده از پرسش نامه و تحلیل نرم افزار آماری spss در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی، باهدف سنجش متغیرهای مؤثر بر مشارکت شهروندان در فرایند استراتژی توسعه شهری مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از تحلیل داده های آمار ناپارامتری براساس آزمون F-TEST بین رابطه تحصیلات و میزان مشارکت در توسعه شهری، نشان می دهد که تفاوت های مشاهده شده در میزان مشارکت شهروندان در فرایند توسعه شهری در هر سه منطقه بر حسب تحصیلات واقعی بوده است و قابل تعمیم به جامعه آماری است و تفاوت های مشاهده شده بین میزان درآمد و مشارکت شهروندان از طریق F-test در منطقه 3 بر حسب درآمد واقعی نبوده است و قابل تعمیم به جامعه آماری نیست. نتایج بررسی رابطه بین شناخت و میزان مشارکت در تصمیم سازی و توسعه شهری از طریق ضریب همبستگی در منطقه 3 برابر با 0.456 با سطح معناداری 000/0 است. باید افزود که یافته های آزمون T، رابطه معناداری را بین توانمند سازی و میزان مشارکت در توسعه شهری در هر سه منطقه مورد مطالعه را نشان می دهد. از مؤثرترین مؤلفه های تأثیرگذار و ساختار فرصت در رویکرد استراتژی توسعه شهری در سطح مناطق مورد مطالعه، می توان از اصلاح و تغییر نگاه مدیریتی، داشتن رویکرد چشم اندازسازی همراه با مشارکت واقعی شهروندان را به عنوان یک ضرورت تام در فرایند استراتژی توسعه شهری قزوین نام برد.
ارزیابی توان اکولوژیکی استان آذربایجان غربی جهت تعیین مناطق مستعد توسعه شهری با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که تعیین مقدار دق یق توان سرزمین برای کاربری های مختلف غیرعملی است، با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرآیندهای غیردقیق و مبهم، می توان زمینه ای برای مدل سازی فرایندهای مطرح در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. برای این منظور، در این تحقیق مدل اکولوژیکی توسعه شهری ایران به عنوان مبنا مدنظر قرار گرفت و با استفاده از منطق فازی برای استان آذربایجان غربی اجرا شد. فازی سازی نقشه های منابع اکولوژیکی، در واقع کاربرد سیستم استنتاج گر فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به منظور تعیین درجه عضویت و همپوشانی فازی لایه های مختلف برای توسعه شهری است. نتایج ارزیابی توان اکولوژیکی برای توسعه شهری و تحلیل نقاط قوت و ضعف منطق فازی در مقایسه با پیاده سازی مدل مبتنی بر مدل مخدوم (ایران) نشان داد که با به کارگیری موتور استنتاج گر فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ارزیابی توان اکولوژیکی به خصوص در کناره های مرز یگان های تشکیل دهنده نقشه های منابع اکولوژیکی، نزدیک تر به واقعیت انجام می گیرد. در نهایت به منظور تخصیص سرزمین به کاربری های مختلف در استان، به مطالعات اقتصادی و اجتماعی و مدل سازی های بیش تری نیاز است.
تأثیرات فرهنگی گردشگری در مناطق روستایی از دید جامعه محلی (مطالعه موردی: روستای ابیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری یکی از بزرگ ترین منابع درآمدیِ بسیاری از کشورها به حساب می آید. اما گردشگری از نظر ماهوی قبل از آنکه به عنوان یک پدیده اقتصادی مطرح باشد، یک امر فرهنگی است و فرهنگ به عنوان جاذبه اصلی گردشگری محسوب می شود. با توجه به آسیب پذیری و شکنندگی خاص میراث فرهنگی، توسعه گردشگری در مواردی می تواند موجب صدمه دیدن الگوهای فرهنگی بومی گردد. این امر در رابطه با گردشگری روستایی، که از جمله گزینه های مطرح و مهم برای کمک به توسعه اجتماعی و اقتصادی جوامع روستایی است، از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار است. روستای ابیانه، به اعتبار پیشینه و آثارِ اصیل فرهنگی و تاریخی آن، از جمله شاخص ترین روستاهای گردشگری ایران در حوزه گردشگری فرهنگی به حساب می آید. با توجه به سابقه و شدت رونق گردشگری در این روستا، پژوهش حاضر با بهره گیری از فنون پیمایشی، به ارزیابی تأثیرات فرهنگیِ این پدیده از دیدگاه جامعه محلی پرداخته است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بر اساس دیدگاه طیفیِ تداوم / گسستِ فرهنگی، بیانگر تأثیرگذاری فرهنگیِ معنی دار گسترش گردشگری، در همه حوزه هایِ آداب و رسوم محلی، روابط و انسجام اجتماعی، مبادلات فرهنگی، کالایی شدن فرهنگ محلی، توجه به میراث فرهنگی، آگاهی های عمومی، ناهنجاری های فرهنگی، نمودهای رفتاری و تغییرات یا واگشت های فرهنگی، در سطح روستا از دیدگاه ساکنین محلی است. گذشته از تفاوت های جزئی و انگشت شمار، ارزیابی جامعه محلی حاکی از تضعیف همه موارد فوق و به عبارتی بروز این تغییرات در محدوده گسست فرهنگی، البته با شدت های ملایم، بوده است.
گردشگری حامی فقرا، راهبردی برای توسعه متوازن و پایدار اجتماعات روستایی (مطالعه موردی: روستای شهرک ولی عصر در مجاورت تخت جمشید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با رشد فزاینده گردشگری در کشورهای درحال توسعه و سود فراوان این صنعت، در دو دهه اخیر تلاش هایی جهت توانمندسازی طبقه ضعیف روستایی از طریق مشارکت دادن در فرایند گردشگری و شریک ساختن آن ها در منافع حاصل از توسعه گردشگری روستایی صورت گرفته است. هدف این اقدامات و تلاش ها، بهبود کیفیت زندگی گروه های کم درآمد و کاهش فقیر روستایی بوده است.
روش: در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش های تحقیق کمی و کیفی، نقش و تأثیرات گردشگری بر ابعاد مختلف جامعه روستایی به ویژه گروه های فقیر روستای ولیعصر از توابع شهرستان مرودشت موردبررسی قرار می گیرد. سؤال اصلی تحقیق این است که صنعت گردشگری چه تأثیری بر جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی اکثریت فقیر روستاییان شهرک ولی عصر در مجاورت تخت جمشید داشته است؟ برای پاسخ به این سؤال 20 شاخص در قالب مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی بر اساس نظر کارشناسان شناسایی و درجه اثرگذاری آن ها اندازه گیری شده است. جهت گردآوری داده ها از دو روش اسنادی و پیمایشی شامل مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. برای این منظور 12 مورد مصاحبه با کارشناسان و مطلعین روستا انجام شده و 67 مورد پرسشنامه در سطح نمونه خانوارهای ساکن روستا تکمیل شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد اگرچه گردشگری توانسته به ترتیب در زمینه های فرهنگی و زیست محیطی همچون تقویت مهارت زبانی و بالا بردن آگاهی روستاییان تأثیر مثبتی داشته باشد، اما در حوزه اقتصادی علی رغم ایجاد مشاغل محدود مستقیم و غیرمستقیم نتوانسته از فقر روستایی بکاهد.
محدودیت ها/ راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق، فقدان آمار دقیق در مورد تعداد بازدیدکنندگان خارجی از مجموعه جهانی تخت جمشید بود.
راهکارهای عملی: رفع موانع و محدودیت هایی است که از مشارکت مردم در فعالیت های مربوط به گردشگری جلوگیری می کند، از سوی دیگر ازآنجاکه هیچ گونه نهاد غیردولتی اجازه فعالیت در این مجموعه را ندارد لذا هیچ گونه رقابتی میان ذینفعان منطقه وجود نداشته و منافع حاصل از گردشگری صرفاً متوجه دولت است. ازاین رو بایستی زمینه ای فراهم شود تا مشارکت تمامی ذینفعان در فرایند گردشگری تسهیل شود.
ارزیابی و پهنه بندی آلودگی هوای کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با سرعت زیاد شهرنشینی در ایران بسیاری از شهرها به ویژه کلان شهرها با معضلات زیادی مواجهه شدند که عدم پایداری را برای آنها به ارمغان آورده است. این پژوهش بحران آلودگی شهر تبریز به عنوان یکی از هشت شهر آلوده ایران را مورد بررسی قرار داده است. سؤالات مطرح شده در تحقیق عبارت است از بهترین الگوریتم درونیابی در توزیع آلودگی هوا کدام است؟ تراکم آلاینده ها در کدام بخش شهر تبریز بیشتر است؟ کاربری های مؤثر در کاهش و افزایش آلودگی هوای شهر کدامند؟ برای پاسخ به این سؤالات اطلاعات آماری آلاینده ها، مربوط به آلاینده های ذرات معلق هوا (PM10 )، ازن ( O3 )، دی اکسید گوگرد (SO2 )، دی اکسید نیتروژن ( NO2 ) و دی اکسیدکربن ( CO2 ) در بازه ی زمانی سال های 1383 تا 1392 برای کلیه ماه های سال، از پنج ایستگاه سنجش آلاینده های هوای شهر گردآوری و سپس این اطلاعات با استفاده از افزونه زمین آماری نرم افزار ARC GIS درحالت های مختلف درون یابی و مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج نشان داد که: ضرایب میزان خطای درونیابی RMSE و MAE کریجینگ نسبت به IDW از میزان پایین تری برخوردار بوده، لذا بهترین شیوه درونیابی تعیین گردید. همچنین نتایج با معیارهای کیفیت هوا از جمله PSI آلودگی هوا مقایسه گردیده و وضعیت کیفیت هوای شهر در ایستگاه های مورد نظر تعیین و به نقش متقابل کاربری های اراضی مؤثر در کاهش یا افزایش آلودگی معرفی شدند.
نیازسنجی آموزشی جوانان روستایی شهرستان ورامین در زمینة کارآفرینی به منظور راه اندازی کسب و کارهای صنایع دستی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربیات توسعة روستایی در کشورها نشان می دهند که توسعة روستایی فقط با تزریق سرمایه و فناوری محقق نمی شود و عوامل بسیاری در این زمینه مؤثرند. یکی از عواملی که امروزه به عنوان راهکار اساسی در توسعة روستایی شناخته می شود، توجه به آموزش های کارآفرینی به جوانان روستایی است. هدف پژوهش حاضر، نیازسنجی آموزشی جوانان روستایی در زمینة کارآفرینی برای راه اندازی کسب و کارهای صنایع دستی روستایی بود. در تحقیق حاضر از روش کمّی استفاده شد. جامعة آماری تحقیق، جوانان روستایی شهرستان ورامین بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 380 نفر انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که براساس مطالعات نظری و مصاحبه با کارآفرینان نوپا تدوین شد و روایی آن از طریق روایی صوری و محتوایی محاسبه شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد و نشان داد که شاخص های تحقیق پایایی نسبتاً مناسبی دارند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS18 تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که در بعد دانشی نیازهای بازاریابی و روش های تأمین مالی؛ در بعد مهارتی، فعالیت با منابع محدود و توانایی ارائة مطلب و در بعد نگرشی؛ خودآگاهی و پشتکار اولویت های نخست را به خود اختصاص دادند. طبق نتایج به دست آمده، جوانان در هر سه بعد نیازمند آموزش هستند و سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی باید به آن توجه کافی داشته باشند.
بهره برداری از مراتع و لزوم متنوع سازی معیشت خانوارهای روستایی مطالعة موردی: شهرستان ماهنشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره برداری بی رویه از منابع طبیعی تجدیدشونده و زیستگاه تأمین کنندة نیازهای معیشت بشر، وضعیت این منابع را به رغم اهمیت زیست محیطی آنها به شدت نامطلوب کرده است. از این رو در پیش گرفتن تدابیری برای کاهش فشار بر این منابع و استفادة بهتر از آنها ضروری به نظر می رسد. ادامة این روند علاوه بر کاهش بازده این منابع باعث تهدید معیشت بسیاری از خانوارهای بهره بردار نیز خواهد شد. مقالة حاضر به بررسی بهره برداری جامعة روستایی در شهرستان ماهنشان (در استان زنجان) و لزوم متنوع سازی در معیشت آنان برای کاهش فشار بر منابع طبیعی می پردازد. این پژوهش از نوع مطالعات موردی است که داده های آن با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، تشکیل گروه های متمرکز، مشاهدة مشارکتی و ترسیم نقشه های روستا گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از نرم افزار spss و برای داده های کیفی از ابزار تحلیلی SWOT استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر، وابستگی زیاد بهره برداران به دام و مرتع را نشان می دهد، درحالی که استعدادهای بالقوة دیگری در روستا وجود دارند که به درستی از آنها بهره برداری نمی شود. از مهم ترین دلایل این مسئله می توان به ضعف دانش و آگاهی بهره برداران و ضعف خدمات ترویجی اشاره کرد. باغ داری، پرورش زنبور عسل و آبزی پروری ازطریق آموزش و ترویج روستاییان، راهکارهایی جایگزین یا مکمل دام داری برای ارتقای درآمد و بهبود معیشت بهره برداران و همچنین ممانعت از کاهش دام و فشار بر مراتع به شمار می آیند. با تقویت دانش و مهارت بهره برداران ازطریق برنامه های ترویج کشاورزی و اعمال دیگر سیاست ها می توان انتظار داشت که در آینده از فشار بر منابع طبیعی کاسته شود و از سایر سرمایه ها و استعدادها نیز بهره برداری درستی به عمل آید.
ظرفیت تحمل زیست محیطی و تراکم توسعه پایدار شهری در منطقه 9 شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم ظرفیت تحمل زیست محیطی در برنامه ریزی و مدیریت شهری، یکی از مهمترین ابزارها در جهت نیل به پایداری شهری است. در این مقاله تراکم مطلوب توسعه شهری با رویکرد ظرفیت تحمل زیست محیطی در منطقه 9 شهری تعیین و در آن مفهوم ظرفیت تحمل به دو مفهوم اساسی ظرفیت تحمل حیاتی و مقاومت محیط تقسیم گردید. به منظور تعیین ظرفیت تحمل در ابتدا پتانسیل بهره وری هریک از منابع موجود و بار عملکردی هریک از تاسیسات شهری در پاسخ به نیازهای واقعی شهرنشینان براساس هفت عامل آب، فاضلاب، زباله، انرژی، راه، حمل و نقل همگانی و سطوح سبز برآورد شد و سپس بر مبنای استانداردهای زیست محیطی و آستانه های مجاز آلودگی تراکم مطلوب توسعه تعیین شد. برای ارزیابی ظرفیت تحمل از مدل عدد فشار در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بهره گرفته شد و ظرفیت تحمل در سه بازه تحت عنوان آستانه مطلوب، آستانه مجاز و فشار بحرانی توزیع گردید. نتایج نشان داد که جمعیت و تراکم توسعه منطبق بر ظرفیت تحمل منطقه توزیع نیافته است و در بازه فشار بحرانی برابر با بیشترین مقدار فشار وارده بر سرزمین قرار دارد. در ادامه عامل مصرف و بهره وری از منابع آب و تصفیه فاضلاب به عامل محدودکننده ظرفیت تحمل منطقه انتخاب شد و برمبنای آن حداقل و حداکثر توان جمعیت پذیری منطقه برابر با 109862 و 125913 نفر با متوسط ضریب سطح زیربنای 6/90 درصد و تراکم خالص و ناخالص 76 و 114 نفر در هکتار تعیین شد. در نهایت پیشنهاد می شود مفهوم ظرفیت تحمل زیست محیطی به عنوان ابزار جامع برنامه ریزی، پیش از بروز عوارض منفی ناشی از فشار جمعیت، در فرآیند مدیریت و برنامه ریزی کلانشهر مشهد و به ویژه در توسعه های جدید بکار گرفته شود.
آسیب شناسی و پهنه بندی لرزهای بافت شهری (مطالعه موردی: شهرک ولیعصر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان بافت شهری با لرزه خیزی و آسیب شناسی لرزه ای، پیوندهای تنگاتنگی وجود دارد. بافت، نه تنها به واسطه خصوصیات کالبدی، بلکه از طریق مولفه های غیرکالبدی (کارکردی)، در کنشی مکان مند، از قابلیت لرزه خیزی زمین متأثر شده و بر آن تأثیر می گذارد. این مقاله می کوشد، با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی و هشت شاخص (فاصله از گسل،کیفیت بنا، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیت، درجه محصوریت، کاربری زمین، سطح سرویس ترافیک و فاصله از مراکز درمانی) که در مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP) تحلیل شده اند، سطوح و پهنه های آسیب پذیری لرزه ای را در بافت شهرک ولیعصر تبریز شناسایی نماید. یافته ها نشان می دهد 54 درصد بافت شهرک در پهنه آسیب پذیری لرزه ای قرار دارد. تراکم ساختمانی بالا، کمبود فضای سبز و باز، درجه محصوریت بالا و وجود کاربری تجاری، مشخصه های اصلی بافت، در پهنه آسیب پذیر و ریزپهنه های آن است. الگوی توزیع بافت و پهنه های آسیب پذیر، با موقعیت شریان های اصلی (مخابرات، ولیعصر، شریعتی، اوحدی، معلم، فروغی، تختی، پروین اعتصامی، عارف، زند و جوانمهر)، به ویژه معابر فرعی (8-10متری) منتهی به این شریان ها و کاربری غالب تجاری در بخش مرکزی (فلکه بزرگ و فلکه بازار) منطبق است. الگوی فضایی پهنه بندی لرزه ای، جهتی شرقی غربی و مرکز پیرامون دارد. این الگو ضمن شکل دادن به جهت و شدت تغییرات آسیب پذیری، الگوی کلان آسیب شناسی و پهنه بندی لرزه ای شهرک را در دو بخش به وجود آورده است. نیمه شرقی، پهنه ای است با ضریب خطر و آسیب پذیری پایین که پایدارترین بافت های شهرک را در خود دارد. اما، نیمه غربی بیانگر ناپایداری لرزه ای و آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد است. بخش مرکزی شهرک،کانون فضایی شدت لرزه ای این پهنه ها است.
کاربرد تجزیه و تحلیل طیف مخلوط نرمال شده (NSMA) جهت استخراج مناطق ساخته شده شهری و استفاده از آن در شبکه عصبی مصنوعی (MLP) برای پیش بینی رشدآتی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک مکانی متوسط به منظور شناسایی، نظارت و پیش بینی مناطق ساخته شده شهری در دهه های اخیر توسعه یافته است. مهم ترین گام در پیش بینی رشد مناطق شهری، استخراج ویژگی های سطح شهر با دقت و صحت بالا و مهم ترین چالش در این راه پیچید گی عوارض شهری و مسئله پیکسل های مخلوط است. هدف از این تحقیق استفاده از مدل های تجزیه و تحلیل زیر پیکسل، برای استخراج عوارض سطحی شهر رشت به منظور پیش بینی برای تغییرات رشد آتی این شهر است. بدین منظور از سه تصویر لندست مربوط به سال های؛ 0991 (سنجنده TM)، 2002 (سنجنده +ETM) و5102 (سنجنده OLI/TIRS) و روش تجزیه و تحلیل طیف مخلوط نرمال شده (NSMA)، برای استخراج عوارض سطحی استفاده شد. برای طبقه بندی تصاویر از لایه های کسری پوشش به عنوان لایه های ورودی و عضوهای پایانی به عنوان نمونه های آموزشی و الگوریتم حداکثر احتمال به عنوان الگوریتم طبقه بندی کننده استفاده شد؛ که در نتیجه صحت کلی بالای 99%و ضریب کاپای بالای 89/0 برای تصاویر سه دوره بدست آمد. به منظور پیش بینی رشد شهری با شبکه عصبی در این تحقیق از مدل پرسپترون چند لایه(MLP)با الگوریتم یادگیری پس انتشار (BP) استفاده شد. نتایج مقایسه خروجی مدل با نقشه طبقه بندی سال 5102 ، ضریب کاپای 29%،کاپای استاندارد 98% و کاپای طبقه ای (برای طبقه ساخته شده) 39%، را نشان داد. مدل استفاده شده در این تحقیق در پیش بینی رشد مرزهای شهر موفق عمل کرده است، اما در پیش بینی مناطق ساخته شده انفرادی اطراف شهر صحت کمتری دارد.
بازخوانی نقش و عملکرد مدیریت شهری در تحقق محلّه ی تاریخی پایدار موردپژوهی: بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آغاز زندگی اجتماعی هر شهرنشین و برقراری ارتباط با دیگران از محلّه آغاز می شود و محلّه های شهری به مثابه شاخص ترین واحد سازمان فضایی شهر، حائز نقش مهمی در پایداری شهری هستند. در نظریه های توسعه ی انسان محور، پایدای در سطح محلات (به مفهوم جامع اجتماعی، اقتصادی، زیست- محیطی و کالبدی) و همچنین شهروندمداری، دو اصل بنیادین و پذیرفته شده ای هستند که با عنوان پذیرفته شده ترین و عام ترین اصول محتوایی در جوامع مختلف، اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه معرفی می شوند؛ اما عملیاتی شدن این اصول و دسترسی به ساختارهای متناسب با آن در گرو سازمان و نظام مدیریتی کارآمد می باشد؛ مدیریتی که در سایه ی آن، سه حلقه ی مجزا اما به هم پیوسته ی محیط، اجتماع و اقتصاد در امر پایداری محلّه ای، واجد اصول و معیارهای پایداری باشند. پژوهش حاضر نیز در همین راستا، به سنجش وضعیت پایداری محلّه ای و نقش مدیریت شهری در تحقق آن، در ناحیه ی تاریخی شهر یزد، پرداخته است. برای نیل به این هدف روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی در قالب تکنیک منطق فازی و آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون خطی به کار رفته است. نتایج حاصله نشان از کم لطفی مسؤولین نسبت به محلات بافت تاریخی از نظر معیارهای پایداری دارد، به صورتی که علی رغم نوسان مقادیر پایداری از 474/0 در محلّه ی گودال مصلی تا 304/0 در محلّه ی دولت آباد، اما نتایج، شرایط نامساعد پایداری و قرارگیری محلات بافت در طبقه ی ضعیف را نشان می دهد. از سوی دیگر با وجود معنادار بودن عملکرد مدیریت شهری در بعد پایداری زیست- محیطی محلّه ای، اما به طور کلی در محدوده ی مورد مطالعه بین دو متغیّر پایداری محلّه ای و مدیریت شهری رابطه ی معنادار و ضرایب همبستگی نسبتاً مناسب و قابل قبولی را شاهد نیستیم و مدیریت شهری نتوانسته است در سایر ابعاد پایداری محلّه ای نقش مؤثّر خود را ایفا کند. بنابراین توجه به رهیافتی سیستماتیک و کارشناسانه با مشارکت شهروندان می تواند به الگوی مطلوب پایداری محلّه ای و نقش فعال مدیریت شهری در بافت تاریخی شهر یزد و حفاظت از آن منجر شود.
پایش چرخه حیات گردشگری پایدار با استفاده از مدل تلفیقی آلن-باتلر (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش می کوشد ضمن معرفی مدل تلفیقی آلن –باتلر، روستاهای هدف گردشگری استان اردبیل را از منظر تکامل چرخه حیات گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد و بر اساس شاخص نقطه تکاملی آنها راهبردهای مناسب را جهت تحول در فعالیت های گردشگری پیشنهاد نماید.
این بررسی از نوع مطالعات بنیادی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تحلیل-توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری مشتمل بر جامعه محلی روستاهای فوق و گردشگران آنها می باشد. حجم جامعه نمونه برابر 210 خانوار برآورد شده است. روش انتخاب جامعه محلی به صورت تصادفی سیستماتیک و گردشگران به صورت تصادفی ساده می باشد. نتایج این بررسی نشان می دهد که مقاصد مورد مطالعه هنوز در مراحل آغازین چرخه تکاملی گردشگری پایدار قرار گرفته و تا رسیدن به مرحله بلوغ و تثبیت فاصله قابل توجهی وجود دارد. شاخص نقطه تکاملی منطقه مورد مطالعه دوره آغاز گردشگری را نشان می دهد. در این مقاله، تدوین راهبردها بر اساس چارچوب رویکرد تلفیقی آلن-باتلر تدوین شده و آموزش جامعه محلی، توسعه خدمات زیربنایی و شناسایی ظرفیت ها و جاذبه های گردشگرپذیر در روستاهای بیله درق و گنزق و گسترش نظام تبلیغات و اطلاع رسانی در روستاهای بوسنیج و گنزق پیشنهاد شده است.
پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان (۹۰-۱۳۳۵)
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی نظام شهری، موقعیت و جایگاه شهرهای یک منطقه در ارتباط با سایر شهرهای آن منطقه را مشخص می سازد. این پژوهش، با هدف دستیایی به شناخت تفاوت ها و پیوندها، به بررسی پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان طی سال های ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ پرداخته است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی، روش گردآوری داده ها اسنادی - کتابخانه ای بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توزیع نقطه ای، نزدیکترین همسایگی، پراکندگی موران و مدل کریستالر استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان به سوی تمرکز و خوشه ای شدن گرایش دارد. از جمله عوامل مؤثّر بر پیدایش چنین ساختار فضایی در نظام شهری استان ناشی از بسط روابط سرمایه داری و نابودی شیوه های تولید سنّتی در روستا در دوره ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷، نامناسب بودن نظام بانکی، خروج شدید سرمایه از کشور، کاهش تولیدات اقتصادی، نارسایی در تعاملات بین المللی به دنبال تحریم اقتصادی و انتقال سرمایه های راکد به بخش خدمات، جنگ تحمیلی، تنش های سیاسی کشور افغانستان، اختلاف سطح درآمدها بین شهر و روستا و همچنین اختلاف زیاد سطح زندگی بین جوامع روستایی و شهری، مهاجرت های گسترده روستائیان به شهرها می باشد. اجرای سیاست تمرکز زدایی مداوم، تقویت شهرهای سیرجان، رفسنجان، بم و جیرفت، تقویت شهرهای کوچک با نگاه مدیریت فضای روستایی، ایجاد شهر یا شهرهای جدید در ناحیه مرکزی- جنوبی استان، تقویت سیستم حمل و نقل برون شهری به منظور گسترش ارتباط میان نقاط شهری استان و توجه به آمایش نظام فضایی شهری کشور می تواند به حل مشکل تمرکز و الگوی خوشه ای در نظام شهری استان کرمان کمک نماید.
ارزیابی کیفیت مسکن در سطح نواحی شهر زنجان
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان کوچکترین عنصر تشکیل دهنده سکونتگاه ها، محل استراحت، آسایش و پناهگاه خستگی ها از دیرباز جایگاه امنیت و آرامش بوده است و همین عوامل، مسکن را به یکی از اساسی ترین نیازهای بشری تبدیل نموده است. هدف پژوهش حاضر، سنجش کیفیّت مسکن در نواحی شهری زنجان است. در این پژوهش، شاخص کیفیّت مسکن در سطح نواحی شهر تعیین گردید که داده های مورد نیاز از سرشماری نفوس مسکن ۹۰ از طریق روش های ارزیابی چند معیاره در سطح نواحی شهرداری زنجان پرداخته شده است. وزن های مولفه های مربوط به هر قلمرو با استفاده از مدل AHP استخراج و برای تعیین فواصل بین گزینه ها و گروه بندی معیارها از مدل تاپسیس استفاده شد و در نهایت، به منظور استخراج شاخص نهایی کیفیّت مسکن در نواحی شهری زنجان از مدل ویکور استفاده شده است. با توجّه به تحلیل های انجام در نهایت فقط تنها ۲۲/۲ درصد از کّل نواحی شهری زنجان در شاخصهای مورد بررسی دارای کیفیّت مطلوب و نسبتاً مطلوب بوده، ۴۰/۷ درصد از نواحی دارای کیفیّتی متوسط است و ۳۷ درصد نواحی در وضعیت نسبتاً نامطلوب و نامطلوب قرار دارند. مطالعه حاضر، نشان داد که علاوه بر پایین بودن کیفیّت مسکن در سطح نواحی شهر زنجان در بین نواحی این شهر نیز از لحاظ کیفیّت مسکن تفاوت معناداری وجود دارد.
تحلیل فضایی توزیع و پراکنش پارک های شهری کرج
حوزههای تخصصی:
فضای سبز به عنوان یکی از کاربری های فضای شهری جایگاه مهمی در تعدیل و تصفیه هوا و گذران اوقات فراغت و نیز زیباسازی منظر شهری دارد. امروزه در شهرها کارکرد فضای سبز شهری بخش جدایی ناپذیر از مجموعه شهرها تلقی می شود. پیامدهای توسعه شهر و پیچیدگی های معضلات زیست محیطی آنها موجودیت فضای سبز و گسترش آن را برای همیشه اجتناب ناپذیر کرده است. در این میان توجه به تعادل فضایی در پراکنش و توزیع پارک های شهری به عنوان بخش مهمی از فضای سبز شهری به ویژه در شهرهای بزرگ ضرورت دارد. در این پژوهش سعی شده است تحلیلی از وضعیت پراکندگی و توزیع کاربری فضای سبز شهری با تاکید بر پارک های شهری در مناطق ۱۲ گانه شهر کرج با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام شود. این پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی بوده و در آن از روش کتابخانه ای و اسنادی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. به این منظور ابتدا با توجه به منابع آماری موجود از جمله جمعیت و مساحت پارک های شهری و با توجه به استانداردهای موجود در منابع مختلف، استخراج و سرانه های انواع پارک های شهری در مناطق ۱۲ گانه، نسبت به هم و نسبت به استانداردهای موجود سنجیده شده اند. نتایج حاصله از تحلیل وضعیت توزیع پارک های شهری در مناطق ۱۲ گانه شهر کرج نشان از عدم تعادل در توزیع و پراکنش این پارک ها نسبت به جمعیت مناطق دارد. منطقه ۱۱ و ۸ دارای سرانه مناسب و مناطق دیگر دارای کمبود در سرانه و مساحت و همچنین توزیع نامتعادل پارک های شهری هستند. نتایج مدل تاپسیس نیز نشانگر رتبه بالای مناطق ۱۱ و ۸ در برخورداری از پارک های شهری می باشد.
بررسی و بازبینی جایگاه گرافیک در طراحی شهری با تاکید بر اسناد طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۴۶-۲۳
حوزههای تخصصی:
امروزه حوزه طراحی شهری به دنبال حصول ارزش اقتصادی- اجتماعی منبعث از طراحی مطلوب در میان طیف متنوعی از گونه های ساختمانی به ویژه ساختمانهای متعلق به بخش عمومی در فضاهای شهری است. این معیارها در قالب ابزار هدایت و کنترل طراحی شهری و یا اسناد «ارزش محور طراحی» رویکردهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی در رابطه با ارتقاء کیفیت زندگی در شهرها داشته که موضوع «کیفیت بصری» و زیباشناختی شهرها از مهمترین این موضوعات می باشد. از سویی دیگر، طراحی گرافیک محیطی نیز به ساماندهی سیما و منظر شهرها و ابعاد و عناصر بصری شهر می پردازد تا امکان بهسازی زندگی شهری را فراهم اورد. در این مقاله به موضوع جایگاه طراحی گرافیک و هنرهای دیداری و میزان تاثیرگذاری آن بر تحقق پذیری ارزش طراحی شهری پرداخته می شود که در قالب «راهنمای ارزش طراحی شهری کمیسون معماری و محیط مصنوع» به تعیین نقش طراحی گرافیک در این مهم می پردازد. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که علاوه بر کاربردهای معمول گرافیک در حوزه ارائه طرحها و کیفیت گرافیکی طرحهای ارائه شده شهری، می توان از گرافیک محیطی در نظام بصری شهری و ارزش های طراحی شهری بهره گرفت که بی شک ارتقاء کیفیت طراحی شهرها را نیز بهمراه خواهد داشت. در پایان نیز به مواردی چند در رابطه با بهبود این جایگاه و یا نقش های احتمالی گرافیک شهری در بهبود کیفی محیط و ارتقا بصری منظر شهری پرداخته می شود.