فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تخلف به معنای هرگونه سرپیچی از قوانین، دستورالعمل ها و ضوابط شهرسازی و ساختمانی است. به رغم مجازات هایی که در ماده 100 قانون شهرداری ایران برای چنین تخلفاتی درنظر گرفته شده است؛ با رونق ساخت و سازها و رواج فروش تراکم و ضابطه در شهرها، تخلفات ساختمانی شدت یافته است. با توجه به حجم زیاد تخلفات ساختمانی که در شهرهای کشورمان رخ می دهد و آسیب های ناشی از این گونه تخلفات بر کالبد شهرها، ضرورت پرداختن به این مسأله و علل و انگیزه های وقوع آن، امری ضروری به نظر می رسد؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت تخلفات ساختمانی در سطح مناطق شهری شیراز و علل و انگیزه های وقوع آن است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و علّی است که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای-اسنادی و میدانی انجام گرفته است. تعداد و نوع تخلفات ساختمانی از پرونده های دبیرخانه کمیسیون ماده 100 استخراج شده است. یافته های به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد، در مناطقی از شهر شیراز که شاهد رونق بازار زمین و مسکن هستیم (مناطق 1 و 6)، به دلیل سود ناشی از تخلفات برای مالکان و ساخت و سازگران خصوصی و شهرداری، تخلفات مازاد تراکم و تغییر کاربری بالا بوده است. از طرفی در مناطقی که وضعیت اقتصادی-اجتماعی مناسبی نداشته و معمولاً سود ناشی از تخلف از جریمه شهرداری پایین تر یا برابر است، تخلفات این دسته پایین است؛ در عوض، تخلفات مربوط به احداث غیرمجاز، اضافه پیش آمدگی و حذف پارکینگ را در این مناطق (منطقه 7، 9، 10 و 11) شاهد هستیم. بر این اساس می توان گفت، نظارت دقیق شهرداری ها بر ساخت و سازها، ارتقاء سطح آگاهی شهروندان و توجه بیشتر به اقشار ضعیف جامعه در سیاست گذاری های شهری می تواند تا اندازه زیادی در کاهش تخلفات ساختمانی مؤثر باشد.
کاربست روش مرور سیستماتیک ادبیات در شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
701 - 722
حوزههای تخصصی:
شهر خلاق محصول هزاره سوم و تحولات آن است. بهره گیری از مؤلفه ها و شاخص های این نظریه به رشد و شکوفایی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی شهرها کمک می کند. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر شناخت ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شهر خلاق براساس رویکرد مرور سیستماتیک ادبیات است. پژوهش حاضر به روش مرور سیستماتیک ادبیات انجام شده است که شامل مراحل تعریف، جست وجو، انتخاب، تحلیل و سنتز است. فرایند جست وجوی منابع مرتبط با پژوهش در مردادماه 1396 به مدت 31 روز صورت گرفت. جست وجوی اولیه به شناسایی 114 منبع منتهی شد. از این میان، 71 منبع با موضوع پژوهش هم خوانی داشت که درنهایت 22 منبع از آن ها برای تحلیل نهایی انتخاب شد. بازه زمانی منابع انتخابی سال های 2000-2016 است. یافته های مرور سیستماتیک نشان می دهد بیشترین موارد مرتبط، به سال های 2007-2012 مربوط است که 11 منبع از پایگاه داده پژوهش را شامل می شود (57 درصد). به بیان دیگر، میزان مطالعات انتخابی برای سال های 2009، 2010، 2011، 2012 و 2007 به ترتیب 17، 13، 9، 9 و 9 درصد است. 68 درصد منابع کمی و 32 درصد نیز کیفی هستند. شهر خلاق درمجموع هفت بعد فضایی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، انسانی، ساختاری و نهادی و 28 مؤلفه و 141 شاخص دارد. بعد فضایی نیز دارای 6 مؤلفه و 28 شاخص است. بعد اقتصادی نیز 3 مؤلفه و 19 شاخص دارد. بعد اجتماعی دارای 3 مؤلفه و 19 شاخص و بعد فرهنگی نیز دارای 3 مؤلفه و 18 شاخص است. بعد ساختاری 7 مؤلفه و 22 شاخص و بعد انسانی، 3 مؤلفه و 16 شاخص دارد. بعد نهادی نیز دارای 3 مؤلفه و 19 شاخص است.
شناسایی عوامل پیش برنده و بازدارنده پذیرش طرح یکپارچه سازی اراضی کشاورزی (مورد مطالعه: گندم کاران شهرستان شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
634 - 649
حوزههای تخصصی:
اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی با هدف تجمیع قطعات پراکنده کشاورزان خرده مالک و به حداقل رساندن تعداد آن ها سابقه ای طولانی دارد اما پذیرش اجرای این طرح توسط جامعه کشاورزان تحت تأثیر عوامل گوناگون قرار دارد که بایستی در اجرای طرح یکپارچه سازی مدنظر قرار گیرد. هدف این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش طرح یکپارچه سازی اراضی است تا بتوان راهکارهای مناسب جهت اجرای مطلوب این طرح را ارائه نمود. جامعه آماری این تحقیق را گندم کاران شهرستان شوش از توابع استان خوزستان تشکیل داد (2000=N). حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی- مورگان322 نفر برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین کشاورزان مناطق روستایی شهرستان شوش انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روایی آن با استفاده از نظرات گروهی از پژوهشگران دانشگاهی و متخصصان حوزه مدیریت اراضی موردبررسی، بازبینی و اصلاح قرار گرفت. جهت برآورد تأثیر متغیرهای مختلف بر روی پذیرش طرح از الگوی لوجیت استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای میزان درآمد، مالکیت ماشین های کشاورزی، داشتن شغل غیرکشاورزی، فاصله بین قطعات، سطح تحصیلات، شرکت در کلاس های ترویجی و داشتن آگاهی نسبت به مزایای طرح تأثیر مثبت و معنی داری بر پذیرش طرح یکپارچه سازی اراضی از سوی گندم کاران دارد و در مقابل متغیرهایی همچون میزان تجربه کشاورزان، تعداد قطعات، میزان وام دریافتی و تعداد اعضای خانوار دارای اثر منفی بر احتمال پذیرش این طرح هستند. نتایج حاصل از مدل ADOPT نشان داد که3/9 سال زمان لازم هست تا طرح یکپارچه سازی در شهرستان شوش توسط 98 درصد کشاورزان موردپذیرش قرار بگیرد. در پنج سال اول شروع طرح در شهرستان شوش 2/66 درصد از کشاورزان این طرح را پذیرش خواهند نمود. لازم به ذکر است که چهار سال زمان لازم است برای اینکه 50 درصد کشاورزان موردمطالعه طرح را بپذیرند.
تحلیل مؤلفه های تبیین کننده حکمروایی شهری دانش بنیان (مطالعه ای در کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
471 - 489
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل و پیش بینی تحقق رویکرد حکمروایی شهری دانش بنیان در مدیریت شهری تبریز انجام شده است. هدف فرعی این پژوهش ارزیابی میزان اولویت کاربست شاخص های حکمروایی شهری دانش بنیان و میزان پیش بینی تحقق رویکرد حکمروایی شهری از سوی این شاخص ها در مدیریت شهری تبریز است. به منظور گردآوری داده های توصیفی پژوهش از روش اسنادی با مراجعه به منابع نظری مرجع و معتبر استفاده شده و گردآوری داده های تحلیلی نیز به روش پیمایشی و به کمک ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. بدین منظور به روش دلفی و هدفمند از دیدگاه های 50 کارشناس و خبره مرتبط با موضوع پژوهش برای جمع آوری داده های کمی و ارزش گذاری شده در راستای متغیرهای تبیین کننده پژوهش استفاده شده است. ابزار پژوهش برای پیشبرد اهداف و پرسش های پژوهش در قالب اولویت های برنامه ریزی برای کاربست حکمروایی شهری دانش بنیان در کلان شهر تبریز، مدل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس فازی (FTOPSIS) و به منظور پیش بینی روند تحقق پذیری حکمروایی شهری دانش بنیان در کلان شهر تبریز مدل تحلیل تشخیص (Discriminant Analyze) است. براساس نتایج پژوهش، شاخص «خلق دانش» با میزان شاخص شباهت 350/0 در شرایط نامناسبی است؛ از این رو اولویت بیشتری برای بهبود وضعیت در فرایند مدیریت شهری تبریز از دیدگاه کارشناسان دارد. علاوه براین نتایج آماره تأییدی تحلیل تشخیص نشان می دهد براساس آماره واریانس تبیینی، داده ها یا مؤلفه های واردشده به مدل پژوهش به میزان 88/0 کیفیت داده ها را تبیین می کنند که این رقم میزان قابل اتکایی است. نکته بعد این است که نتایج میزان پیش بینی تحقق پذیری مؤلفه ها در مدیریت شهری تبریز رضایت بخش نیست. دلیل این مسئله، پایین بودن این میزان از 5/0 است که نیمی از درصد پیش بینی کلی محسوب می ِشود. حتی مناسب ترین شاخص، یعنی «به روزرسانی و طبقه بندی دانش» در این زمینه نیز از این میزان مبنا فاصله دارد. همچنین براساس نتایج مدل تحلیل تشخیص، شاخص «به روزرسانی و طبقه بندی دانش» با میزان 025/0 لامبدای ویلکز و میزان پیش بینی کلی 392/0 بهتر از بقیه شاخص ها شرایط تحقق رویکرد حکمروایی شهری دانش بنیان را در فرایند مدیریت شهری تبریز پیش بینی می کند.
تحلیل پایداری اقتصادی اجتماعی نواحی روستایی پیراشهری مورد: شهرستان گمیشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها بر نواحی روستایی پیرامون خود تأثیرات ژرفی می گذارد که در ابعاد گوناگون محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی نمود می یابد. شناخت نوع بافت، سنجش کمی سطوح پر و خالی، کاوش پیرامون کیفیت همجواری توده و فضا و شناسائی نظام شکلی- فضایی برای انتظام فضاهای پر و خالی ضروری است . از همین رو هدف تحقیق حاضر سنجش پایداری اقتصادی و اجتماعی در روستاها و بافت های پیراشهری گمیشان در استان گلستان است. جامعه ی آماری تحقیق را افراد ساکن در مناطق پیراشهری، شهرستان گمیشان تشکیل می دهد که 390 نفر بر اساس فرمول کوکران- به عنوان نمونه انتخاب شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفیِ ساده بوده و پرسشنامه برای آنها توزیع و تکمیل شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از عملیات میدانی از آزمون آماری t تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری، از تحلیل واریانس برای مقایسه بافت های پیراشهری در قالب نرم افزار SPSS و از مدل های تصمیم گیری چند معیاره برای رتبه بندی بافت های پیراشهری در قالب EXCEL استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان داد که پایداری محله ای با میانگین عددی 02/3 در حد متوسط بوده است و تحلیل واریانس یک طرفه حاکی از وجود تفاوت بین بافت های پیراشهری، گمیشان از نظر سطح پایداری است، به گونه ای که در آزمون تعقیبی شفه بافت های پیراشهری در دو دسته ناپایدار و نسبتاٌ پایدار قرار گرفته اند. نهایتاً اینکه مدل های تاپسیس، الکتر، ویکور و مدل ادغامی کپلند نشان داد که به ترتیب بافت های برنامه ریزی شده، ارگانیک، نیمه ارگانیک، روستاهای ادغامی به شهر و حاشیه نشین در رتبه های اول تا پنجم پایداری قرار دارد.
Identification and Prioritization of Factors Affecting the Creation of Rural Entrepreneurship Opportunities in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- To identify and prioritize factors influencing the creation of rural entrepreneurship opportunities in Iran Design/methodology/approach- A deductive approach was adopted. In this applied research, a mixed method was employed, which consisted of a descriptive-analytical method and a survey. The main data gathering tool was questionnaire. The research population comprised of university professors specialized in the field of rural entrepreneurship, rural entrepreneurs, rural managers and rural experts (n=30). In the first step, based on a review of literature, indicators influencing the creation of entrepreneurial opportunities were identified, and then the ANP-DEMATEL was used for evaluation and prioritization of the indicators. Findings- Based on cause-effect chart, the economic and infrastructural factors were assigned to the category of causes and individual, socio-cultural and political factors to the category of effects. On the other hand, the economic and political factors had the highest and lowest interaction with other factors, respectively. The results of the integrated analytical network process (ANP) and DEMATEL method showed that the economic factor had the greatest effect followed by infrastructural, sociocultural and individual components (with slight weight difference). The political component with the value of 0.1253 not only had the lowest importance, but was significantly different from other factors in terms of weight values. Research limitations/implications- Measuring the effects of factors influencing the creation of entrepreneurial opportunities along with their interrelation and mutual impact using a system approach or ISM technique. Practical implications- Given the myriad of problems affecting rural areas, such as unemployment, migration of rural labor to urban areas and diminished sense of belonging, among other things, it is essential to pay greater attention to entrepreneurship and its implementation to achieve sustainable rural development. Besides, by identifying the root causes and factors influencing rural entrepreneurship, it is possible to offer solutions for organizing entrepreneurship. If policy makers, planners, and rural managers adopt these strategies, sustainable rural development could be reinforced. Originality/value- Providing the most important indicators influencing the creation of rural entrepreneurship opportunities, prioritizing and measuring the impact of those factors on each other using ANP-DEMATEL method. In particular, the results of this research can benefit managers and decision makers in the field of rural entrepreneurship. The results can also be beneficial to universities, higher education institutions and students.
تحلیل ظرفیت های توسعه کارآفرینی در ناحیه روستایی دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مکانیسم های عمده برای کاهش فقر و نابرابری در مناطق کمتر توسعه یافته، تأمین امکانات اشتغال مولد برای افراد بسیار فقیر است. از همین رو ضرورت توجه به کارآفرینی روستایی به مثابه حافظ امنیت اقتصادی روستا باید در اولویت سیاست ها و برنامه های توسعه روستایی قرار گیرد. همچنین باید توجه داشت کارآفرینی در اجتماعات روستایی دارای درآمد اندک، در صورتی موفقیت حاصل می نماید که ابتکارات و تنوعات مشاغل از درون خود روستا برخیزد. این پژوهش با هدف تحلیل ظرفیت های توسعه کارآفرینی در ناحیه روستایی دامغان انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که جهت گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی به صورت پرسشنامه ای استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش از نرم افزارهای Spss و Arc Map استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد وضعیت مؤلفه های کارآفرینی در مناطق روستایی مورد مطالعه کمی پایین تر از مقدار متوسط و نزدیک به متوسط است. مناسب ترین شرایط را می توان در بعد کالبدی و سپس به ترتیب مؤلفه های در نهادی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و فردی مشاهده کرد. نتایج حاکی از این است که در روستاهای شهرستان دامغان، زیرساخت های کارآفرینی (از جمله زیرساخت های فیزیکی و سرمایه ای) فراهم بوده اما محیط اجتماعی و به خصوص اقتصادی برای گسترش کارآفرینی مهیا نیست. زیرساخت ها به تنهایی موجب ارتقای سایر مؤلفه های کارآفرینی نمی شود بلکه می توان از آن به عنوان بستری برای شکوفایی سایر مؤلفه ها استفاده کرد و کارآفرینی روستایی را ارتقاء بخشید. در واقع با کارآفرینی در روستاها می توان روند توسعه روستایی را تسریع کرد زیرا کارآفرینی علاوه با کشف و شکوفایی سرمایه های پنهان اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و نهادی، منجر به به ایجاد درآمد پایدار و درنتیجه کاهش مشکلات (مهاجرت، بیکاری و غیره) برای روستاییان می شود.
بررسی و تحلیل متغیرهای حق به سلامت شهری (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
285 - 309
حوزههای تخصصی:
حق به سلامت یکی از اساسی ترین و مهم ترین حقوق شهروندان در شهر است که بسیاری از گزارش ها، منشورها، قوانین، رویکردها و نظریه های جهانی بر آن تأکید دارند. در حق به سلامت شهری تأکید می شود هرکس با هر ویژگی، نگرش و پایگاه اقتصادی-اجتماعی و در هر مکانی از شهر که زندگی می کند، حق به سلامت کامل جسمی، روانی و اجتماعی و همچنین حق به عوامل تعیین کننده سلامت شهری اعم از امنیت و ایمنی، تغذیه مناسب، درآمد مناسب، شغل مناسب، مسکن مناسب، آب آشامیدنی سالم، پارک و فضای سبز، هوای پاک، پیاده روهای قابل پیاده روی، حمل ونقل عمومی، سازمان های پاسخگو، قوانین سلامت محور، فرهنگ سالم و... دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر متغیرهای حق به سلامت شهری، شناسایی و تجزیه و تحلیل شدند. پژوهش حاضر نیمه بنیادی-کاربردی و توصیفی-تحلیلی است که گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات آن به صورت کیفی-کمی صورت گرفت. گردآوری داده ها و اطلاعات به کمک روش های کتابخانه ای و پیمایشی (مصاحبه) و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار میک مک فازی انجام شد. براساس نتایج، 57 متغیر حق به سلامت شهری شناسایی شدند. این متغیرها در مرحله انتخاب نهایی که به روش مصاحبه دلفی انجام شد به 31 متغیر کاهش یافتند. براساس نتایج تجزیه و تحلیل اثرات که با نرم افزار میک مک فازی انجام شد، متغیرهای درآمد مناسب، آموزش و اطلاعات، عدالت اجتماعی، سلامت اجتماعی، قوانین و سیاست ها، فرهنگ سالم، محیط فیزیکی سالم، سلامت روان، همکاری بین بخشی و شرایط کاری مناسب به ترتیب تأثیرگذارترین متغیرها به شمار می آیند. همچنین متغیرهای سلامت اجتماعی، مشارکت در سلامت، عدالت اجتماعی، سلامت روان، سرمایه اجتماعی، امنیت و ایمنی، سلامت جسم، فرهنگ سالم و محیط فیزیکی سالم، به ترتیب تأثیرپذیرترین متغیرهای حق به سلامت شهری محسوب می شوند. براساس نتایج پژوهش، توجه اساسی به متغیرهای تأثیرگذار نقش بسزایی در تحقق و پایداری حق به سلامت شهری دارد.
تحلیل ارزش ویژه برند مقصد گردشگری شهری (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
333 - 348
حوزههای تخصصی:
گردشگری در چند دهه اخیر محرکه ای مهم در عصر رقابت پذیری شهرها در سطح جهان محسوب می شود که به شکلی ویژه به آن توجه شده است. در کشور ایران، جاذبه ها و موقعیت های گردشگرپذیر فراوانی وجود دارند که در شرایط کنونی، برنامه ریزی جامع و کارآمدی برای آن ها صورت نگرفته است؛ برای مثال، در شهر مریوان، با وجود جاذبه های گردشگری گوناگون، اقداماتی سازنده در حوزه برند گردشگری آن انجام نشده است. در این زمینه باید به ارزش ویژه برند مقصد گردشگری توجه شود. مؤلفه ها و شاخص های گوناگونی، ارزش ویژه برند مقصد گردشگری را تشکیل می دهند که روابط و اثرگذاری آن ها در محدوده مطالعاتی مشخص نیست؛ از این رو پژوهش کاربردی حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که میان مؤلفه های کلیدی سازنده ارزش برند مقصد گردشگری چه رابطه ای وجود دارد و اثرگذاری آن ها چگونه است. به منظور بررسی روابط میان مؤلفه های پژوهش، از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-PLS استفاده شد. براساس نتایج، ضریب اثر مستقیم کیفیت ادراک شده بر آگاهی از برند 326/0، آگاهی از برند بر وفاداری 326/0، تصویر برند بر وفاداری 649/0 و تصویر برند بر آگاهی از برند 662/0 است. ضریب اثر غیرمستقیم تصویر برند بر وفاداری 215/0 و کیفیت ادراک شده بر وفاداری نیز 106/0 است. بیشترین میزان اثر کل (864/0) در مدل ساختاری مربوط به مؤلفه تصویر برند است. تصویر برند و کیفیت ادراک شده با ضریب اثر کل 326/0 و 864/0 به صورت مستقیم و غیرمستقیم، 92/0 و 93/0 درصد از کل واریانس مؤلفه آگاهی از برند و وفاداری را پیش بینی می کنند.
تحلیل فرایندهای محلی در پراکنش فضایی شهری (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به واکاوی علل و عوامل پراکنش افقی شهر گرگان پرداخته شده است. گردآوری داده ها براساس مستندات موجود و مصاحبه با 30 متخصص کشوری در زمینه پراکنش افقی و 150 متخصص محلی انجام شد که در فرایند توسعه شهر مشارکت داشته اند. ابتدا با ارائه مستنداتی از روند توسعه شهر مشخص شد که رشد شهر بیرونی است و در دو الگو صورت گرفته است: الگوی خوشه ای در بخش های شمال شرق، جنوب و جنوب شرق و رشد پراکنده همراه با زمین های خالی میان بافت ها در بخش های مرکزی، شمالی و شمال غربی. سپس مهم ترین عوامل مؤثر بر این پدیده شناسایی شد که شامل 36 متغیر در قالب 9 متغیر کلان و 27 متغیر محلی بودند. با توجه به هم بستگی درونی متغیرها، 29 متغیر در قالب پنج عامل اصلی دسته بندی شدند که درمجموع 63 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. براین اساس مهم ترین عامل شکل گیری این پدیده در شهر گرگان عبارت است از ناتوانی مدیریت محلی شهر در کنترل جریان های رشد شهری که شامل موارد زیر است: استفاده نادرست و بی رویه از زمین (مقدار ویژه 691/5)، اعمال کنترل ضعیف بر محدوده شهر (482/4)، حومه نشینی و جدایی گزینی اکولوژیک (793/2)، وفور زمین (790/2) و مسائل مرتبط با جمعیت شهری (627/2). این عوامل در ترکیب با بورس بازی زمین های کشاورزی، تفکیک غیرقانونی زمین از سوی مردم، ناتوانی در عرضه زمین متناسب با تقاضای آن و استفاده نکردن از ظرفیت توسعه ای زمین های بایر و وقفی داخل محدوده شهر سبب در این پژوهش، به واکاوی علل و عوامل پراکنش افقی شهر گرگان پرداخته شده است. گردآوری داده ها براساس مستندات موجود و مصاحبه با 30 متخصص کشوری در زمینه پراکنش افقی و 150 متخصص محلی انجام شد که در فرایند توسعه شهر مشارکت داشته اند. ابتدا با ارائه مستنداتی از روند توسعه شهر مشخص شد که رشد شهر بیرونی است و در دو الگو صورت چالش های فضایی برای آینده شهر خواهد شد.
عوامل تأثیرگذار بر ظرفیت توسعه میان افزای شهری کلانشهر اهواز در قالب شاخص های توسعه پایدار شهری با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر ظرفیت سنجی توسعه میان افزا در کلانشهر اهواز است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کارشناسان و متخصصان شهری و مدیران اداره های مرتبط با امور شهری در شهر اهواز که در زمینه توسعه میان افزای شهری فعالیت کرده و دارای تجربه اجرایی در این زمینه هستند، بوده که به صورت تصادفی 100 نفر از بین آنها انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته ای است که روایی آن به صورت صوری و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. تحلیل داده ها از طریق تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان دادند عوامل اجتماعی (با ضریب 75/0)، اقتصادی (با ضریب 85/0)، زیست محیطی (با ضریب 66/0)، کارکردی عملکردی (با ضریب 55/0) و کالبدی فضایی (با ضریب 78/0) در سطح 99 درصد اطمینان عوامل تأثیرگذار بر ظرفیت توسعه میان افزای کلانشهر اهواز می باشند. همچنین، براساس نتایج بدست آمده می توان گفت کمترین میزان تأثیرگذاری مربوط به متغیرهای کارکردی عملکردی (55/0) بوده و بیشترین تأثیرگذاری ها نیز مربوط به متغیرهای اقتصادی (85/0) و کالبدی فضایی (78/0) هستند. Abstract The purpose of the present study is to be considered as an applied research. The method of this research was like correlation research that specifically was based on the structural equation model. In this study, library studies, papers and research related to the subject of research are used for collecting subject literature and also for another part of information needed, questionnaire and field method are used. In this study, two methods of descriptive statistics (frequency, frequency percentage, mean and standard deviation) and inferential statistics (correlation analysis, regression and structural equation model) were used for analyzing data. In order to increase the accuracy of data analysis, the related software such as SPSS and AMOS have been used. The statistical population of the present study includes experts and urban experts and administrators of city affairs departments in Ahvaz metropolis who have been active in the field of infill urban development and have executive experience in this field. The statistical population of the present study have sampled this community and also data source is used to answer the main research question. The results showed, the impact factor on infill development in Ahvaz metropolis is acquired by five components of economic, social, environmental, functional and physical, namely, the correlation coefficients between the impact assessment and each of the five components are 0, 0.75, 0.66, 0.55 and 0.78, respectively. Referring to standard error estimates, critical ratios, and meaningful levels show that all of these standard estimates are meaningful at 99%. Therefore, based on the results, the most indirect effects on the evaluation of the effective indicators on infill development in the Ahvaz metropolis with the sustainable development approach are related to the observed variables of avoiding displacement of residents during project execution (S6 or X12), Land prices in the target area (E5 or X18), access to the passageway (Ph9 or X8), permitted density (Ph14 or X10), construction cost (E11 or X19), access to urban facilities (Ph1 or X6), Residents income (E2 or X24) and Local Contribution (S2 or X17). Regarding these coefficients, the least effect is on functional variables and the most influences are related to economic and physical variables. It should be noted that the meaningful level for all direct final effects is reported based on standard error and critical ratios. The meaningful levels are for all direct final effects which smaller than 0.01. Therefore, it can be concluded that all direct effects obtained at the 99% confidence level are meaningful.
تحلیل عوامل موثر بر توسعه صنایع فرهنگی در بازآفرینی بافت تاریخی(نمونه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی با وجود منزلت مکانی و سکونتی پایین، همچنان منبع ارزشمندی هستند که به مثابه دارایی فرهنگی و هویتی شهرها و کشورها به شمار می روند. پس روش های زیادی برای حفظ و احیاء بافت ارزشمند در نظر گرفته شده است، اما بیشتر اقدام های برنامه ریزی شده که برای مرمت و احیای این بافت ها صورت گرفته است، تک بعدی بوده و صرفاً جنبه کالبدی داشته است. تنها در این زمینه بازآفرینی است که توانسته با توجه به ابعاد اقتصادی فرهنگی همچون بکارگیری صنایع فرهنگی، رویکردهای فعالیت محور را در راستای مداخلات کالبدی مورد توجه قرار دهد و نقش موثری را در احیای بافت ایفا نماید. این پژوهش با بهره گیری از الگوی تحقیق توصیفی- تحلیلی و با بکارگیری رویکردی میان رشته ای و با استفاده از مدل تحلیلی و راهبردی- عملیاتی سعی نمود که شاخص های توسعه صنایع فرهنگی را در زمینه های شهری و امکانات توسعه ای در راستای بازآفرینی منطقه مورد مطالعه را با نیازها و مسائل محدودیت های منطقه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد تا راهبردهای عملیاتی را برای برآورده ساختن نیازها و به حداقل رساندن محدودیت ها و مسائل بافت تاریخی منطقه ارائه دهد. در عین حال نتایج تحقیقات سعی نمود که نشان داد که مجموعه ای از صنایع فرهنگی با استفاده از مزیت های بافت تاریخی می توانند تقویت و غنی گردد و هم اینکه بافت تاریخی نیز می تواند با بهره گیری از ویژگی ها و مزیت های استقرار صنایع فرهنگی بنیان های عملکردی و فضایی خود را بازآفرینی و تقویت نماید.
تاثیر فناوری اطلاعات در بهره وری مدیریت امور روستایی (دهیاران) در راستای برنامه ریزی روستایی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی در بهره وری مدیریت تاثیر گذار است که در این تحقیق سعی شده است تا با مورد مطالعه قرار دادن مهمترین آنها و بررسی میزان تاثیر فناوری اطلاعات در شکوفا سازی هرکدام از این موارد، پیشنهادات کاربردی و مفیدی را برای هرچه بهتر شدن مدیریت امور روستایی کشور جهت رسیدن به اهدافی نظیر، رفع معضل بیکاری، توسعه اقتصادی، فرهنگی، توسعه زیرساخت های عمرانی روستایی، توسعه فعالیت های خدماتی جهت بهبود وضع بهداشت آب و غذا و..، توسعه صنعت گردشگری روستایی، دست پیدا کنیم. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. از مجموع حدود 320 نفر از دهیاران شهرستان بابل در شهرستان به روش نمونه گیری تصادفی 198 نفر از دهیاران این شهرستان انتخاب و سوالات پرسشنامه تحقیق شامل 30 پرسش بهره وری مدیریت و 17 پرسش بررسی وضعیت فناوری اطلاعات که مجموعا 47 سوال را تشکیل می دهد؛ توزیع و پاسخ جمع آوری شد. برای بررسی روایی پرسشنامه، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. مقدار پایایی کل پرسشنامه های فناوری اطلاعات و مدیریت بهره وری به ترتیب برابر با 0.910 و 0.856 محاسبه شده است. نتایج حاصل از اجرای پژوهش نشان داد، فناوری اطلاعات تأثیر مثبت و معنی داری بر حمایت مالی، گردشگری، توسعه ظرفیت های سیاست گذاری، توسعه زیرساخت های خدماتی، زیر ساخت های عمرانی، توسعه فرهنگی و توسعه اقتصادی در روستاها دارد.
تحلیل فضایی زیرساخت های سبز با استفاده از اصول آمایش سرزمین (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: یکی از چالش هایی که بسیاری از شهر ها در نتیجه افزایش جمعیت و مصرف زمین، با آن مواجه اند، از بین رفتن سیستم پشتیبان حیات یا شبکه ی زیرساخت سبز است. حضور زیرساخت های سبز به اندازه زیرساخت های مصنوع برای جوامع مدرن ضروری است و از دست رفتن آن ها هزینه های پنهانی برای جامعه به دنبال دارد. از آنجا که زیرساخت ها سبز ارائه دهنده خدمات اکولوژیک متعددی برای سکونتگاه ها هستند، امروزه اهمیت بسیاری دارند. روش: در روش شناسی این پژوهش ابتدا به مطالعه و بررسی اسناد و مدارک علمی مرتبط با بنیان نظری و همچنین اسناد فرادست و همتراز و موضوعی منطقه مذکور پرداخته و سپس با استفاده از تصاویر ماهواره ای از محصولات سری ماهواره ای Cartosat-1/IRS-P5 در بازه زمانی 2008 تا 2015 به مطالعه زیرساخت سبز پرداخته شده است. یافته ها: اصول و مراحل صحت تطبیقی مطالعات در حوزه طبقه بندی اراضی و ... جهت تأیید مراحل بکار رفته است، بعد از آن آشکار سازی تغییرات با مدل، انجام شده است. در گام بعدی نیز مولفه های آمایش سرزمین که شامل پراکنش فضایی، گسترش، همجواری و کفایت بوده اند، با استفاده از تکنیک های آمار فضایی درمحیط ArcMap مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج: نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که تغییرات و گسترش زیرساخت های سبز در بازه زمانی و مکانی مورد نظر از اصول آمایش سرزمین تبعیت نمی کند، و پراکنش فضایی نامتعادل، گسترش ناهمسو، سازگاری متوسط و کفایت نامطلوب را در زیرساخت های سبز نشان می دهد.
نقش توانمندسازی جوامع محلی در مدیریت پایدار منابع طبیعی (مطالعه موردی: حوزه رامه شهرستان آرادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع طبیعی یکی از ثروت های حائز اهمیت برای نسل های کنونی و آینده است که نقش بسیار مهمی در تعادل بوم شناختی، درآمدزایی و توسعه روستایی دارد؛ اما این منابع اکنون با بهره برداری بیش ازحد مجاز و غیراصولی در معرض نابودی قرارگرفته است. حفاظت از این منابع به صورت حاکمیتی و با برنامه ریزی از بالا به پایین انجام می شود و علی رغم اقدامات سخت گیرانه و هزینه های زیاد از طرف دولت، تخریب منابع طبیعی همچنان ادامه دارد، این مسئله نیاز به مدیریتی سازگار برای حفاظت منابع طبیعی با تأکید بر همکاری جوامع محلی را ضروری می نماید. جامعه آماری در بخش کمی تحقیق شامل بهره برداران مراتع حوزه رامه بود است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین و تعداد 70 پرسشنامه تکمیل و مقایسه نگرش ساکنین و تحلیل عاملی صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد اجرای توانمندسازی و توان افزایی جوامع محلی درنهایت منجر به حفاظت بهتر منابع طبیعی شده و گروه های محلی پایدار مانده و رضایتمندی مردم با مشارکت در مراحل برنامه ریزی اجرا و پایش حاصل شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده های کمی و کیفی مربوط به اثرات اجرای طرح و میزان واریانس تبیین شده آن ها نشان می دهد مؤلفه مشارکت مردم در اجرای طرح اثربخش تر بوده و توجیه کننده واریانس بیشتری (95/32) نسبت به دیگر مؤلفه ها بود؛ به عبارت دیگر در تلخیص مؤلفه های موردبررسی، مشارکت مردم در اجرای طرح بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است.
تحلیلی انتقادی بر سیاست شهری آب از منظر ظرفیت نهادی (مورد شناسی: شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب گنجینه مشترک انسان ها و تخریب منابع آبی به منزله تخریب پایه های توسعه است. نگاهی نقادانه به سند چشم انداز و برنامه های فرادست شهری و منطقه ای، گویای این مهم است که نشانه هایی از تغییر تفکر سنتی به نگاه سیستمی در حوزه آب در حال تکوین است. با توجه به استانداردهای بین المللی، شهر بیرجند در زمره شهرهای حساس به آب قرار داشته است و بررسی ظرفیت نهادی آب درجهت بهبود عملکرد مدیریتی در محدوده مورد مطالعه حیاتی به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ظرفیت نهادی شهر بیرجند درخصوص مدیریت بهینه و یکپارچه منابع آب و همچنین ایجاد نظام حکمروایی شایسته آب و با نگاه کمّی- کیفی، به لحاظ روش، تحلیلی- توصیفی و به لحاظ هدف، کاربردی است. به منظور گردآوری اطلاعات موردنیاز علاوه بر مطالعات اسنادی، تعداد 50 پرسشنامه نیز از سوی صاحب نظران حوزه شهری، آب، اعم از سیاست گذاران، مدیران و کارشناسان مجرّب فنی و حقوقی آب در شهر بیرجند تکمیل شد. داده ها پس از ورود به نرم افزار آماریSpss و Amos، با استفاده از مدل معادلات ساختاری، تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل یافته ها حاکی از آن است که رابطه سیاست و قوانین به صورت معناداری بر تقویت ظرفیت نهادی مؤثر است؛ در عین حال تقویت ظرفیت نهادی آب به بهبود و توسعه توان عملیاتی مدیریت آب وابسته است؛ بنابراین تشویق مشارکت بخش خصوصی، مشارکت کاربران و نظم در پاسخگویی و ذی حسابی کم ترین تأثیر و تمرکززدایی قوانین و استفاده از علوم و فناوری های جدید بیشترین تأثیر را درجهت تقویت ظرفیت نهادی آب در محدوده مورد مطالعه دارند؛ از این رو انجام اصلاحات نهادی آب درجهت افزایش کارآیی، بهره وری و توسعه عدالت توزیعی آب در شهر بیرجند ضروری بوده و راهبرد نهایی تحول مدیریت آب، تحریک اراده جمعی کنشگران در جهتی واحد برای دستیابی به حکمروایی شایسته آب است.
بررسی عملکرد کمیسیون ماده 100 شهرداری یزد و آثار آن بر شهرنشینی و شهرسازی با استفاده از برنامه ریزی سناریو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخلفات در ساخت وسازها در تعارض با طرح های توسعه شهری بوده، تأثیرات منفی بر ابعاد مختلف شهر داشته است. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل تأثیرگذار بر عملکرد کمیسیون ماده 100 و تدوین راهبردهایی به منظور تأثیرات مثبت عملکردی کمیسیون مزبور بر روند شهرنشینی و شهرسازی شهر یزد است. جامعه آماری تعداد پرونده های ساختمانی ارجاع شده به کمیسیون ماده 100 شهرداری یزد است. برابر آمار و ارقام، تنها در یکی از مناطق سه گانه شهر یزد در سال 1390، تعداد 721 پرونده تخلف به کمیسیون ماده 100 ارجاع و متعاقب آن، رأی قانونی صادر شده است. در میان آرای کمیسیون بدوی، آرای مربوط به حکم «تخریب-جریمه و موکول به بازسازی» بیشترین مورد را به خود اختصاص داده است که متأسفانه 100 درصد اجرای این آرا، به پرداخت جریمه ختم شده است که این عملکرد کمیسیون ماده 100 در بعد اجتماعی، کاهش نظارت اجتماعی؛ در بعد شهرسازی، ناهمگونی در خط آسمان؛ در بعد محیط زیستی، ناسازگاری ناشی از همجواری نامناسب کاربری ها؛ و در بعد امنیتی و ایمنی، کاهش ایمنی و امنیت ناشی از بی توجهی به مقررات ملی ساختمان را برای شهر یزد رقم زده است. نتایج برنامه ریزی سناریو نشان می دهد که متغیرهای مرتبط با قوانین شهری و ناهماهنگی بین سازمان های مرتبط با ماده 100، تأثیرگذاری زیادی بر عملکرد ماده 100 داشته اند و همچنین، کمبود قوانین و مقررات ساخت وسازها و ابهام در آنها، بیشترین تأثیر را بر عملکرد ماده 100 داشته است.
تدوین راهبردهای توسعه اقتصاد کشاورزی نواحی روستایی استان سیستان و بلوچستان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله استخراج پیشران های توسعه بخش کشاورزی در نواحی روستایی استان سیستان و بلوچستان، تدوین سناریوها و ارائه راهبردهای اصولی برای توسعه بخش کشاورزی است. برای این منظور از روش تحلیل ماتریس اثرات متقاطع استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز در قالب پرسشنامه دلفی و استفاده از نظر متخصصان استخراج گردید و پیشران های اثرگذار بر توسعه کشاورزی استان شناسایی گردید. از بین پیشران های مختلف مؤثرترین پیشران ها شامل ارتقا دانش کشاورزی، مدیریت صحیح منابع آب، تأمین مالی پروژه های کشاورزی، توسعه صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی، ارتقا دانش بازاریابی محصولات کشاورزی شناسایی گردید. با استفاده از پیشران های شناسایی شده فضای سناریو تدوین شد و از بین سناریوهای مختلف 4 سناریوی سازگار که احتمال وقوع بیشتری داشتند شناسایی شدند. با استفاده از پیشران های شناسایی شده فضای سناریو تدوین شد و از بین سناریوهای مختلف سناریوی های سازگار سناریوی اول با 72/75 درصد محتمل ترین سناریو شناسایی شدند و سپس در قالب هر سناریو با توجه به اسناد بالادستی و مطالعات پیشین برای توسعه کشاورزی استان راهبردهایی مانند ارتقای آموزش های تخصصی و کاربردی و توانمندسازی نیروی انسانی، گسترش فن آوری آبیاری تحت فشار، تداوم سرمایه گذاری های دولت در امر توسعه زیربناهای استان به ویژه حمل ونقل و سردخانه ها و صنایع تبدیلی ارائه شد.
تبیین تفکر ژئوپلیتیکی در سیاست خارجی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
1093 - 1110
حوزههای تخصصی:
با پایان جنگ سرد، ملاحظات جغرافیایی و ژئوپلیتیکی که در طول تاریخ در ایجاد امپراتوری روسیه و سپس بر سیاست های شوروی سایه افکنده بود، بر سیاست های فدراسیون روسیه نیز تأثیرگذار است؛ سیاست هایی که با از دست دادن پهنه قابل توجهی از سرزمین های خود و موقعیت ابرقدرتی در ساختار نظام دوقطبی همچنان به عنوان یک قدرت منطقه ای بازیگری می کند. به دنبال فروپاشی شوروی که پوتین رئیس جمهور روسیه آن را «فاجعه ژئوپلیتیکی قرن بیستم» نامید و جابه جاشدن مرزهای جغرافیایی روسیه، موجی از اندیشه های ژئوپلیتیکی و اوراسیاگرایی مبتنی بر احیای قلمروی امپراتوری روسیه و همچنین اندیشه های روس گرایی و روس بودگی متمرکز بر حوزه سرزمینی، در طیف متنوعی در روسیه به راه افتاد. همچنین بحث احیای تمدن اوراسیایی در میان روشنفکران روسی مطرح شد. سیر تحولات اندیشه سیاسی در روسیه به طور چشمگیری ملهم از جریان های ژئوپلیتیکی است و هم اکنون نیز در گردونه سیاسی این کشور از تفکرات رایج و قابل تحلیل قلمداد می شود. این نوشتار با واکاوی تفکرات و رویکردهای ژئوپلیتیکی در میان نخبگان سیاسی روسیه درمی یابد با وجود اینکه نمی توان هیچ دیدگاه و تفکر مسلطی را در رویکرد سیاست خارجی روسیه عنوان کرد، نگرش های ژئوپلیتیکی همچنان بر سیاست های کلی این کشور در محیط پیرامونی و منطقه ای تأثیرگذار است. بی تردید این امر در فهم رفتار خارجی روسیه و تأثیر آن بر سیاست گذاری و سیاست پژوهی جمهوری اسلامی ایران نیز اهمیت فراوانی دارد. از آنجا که بنیان تفکرات ژئوپلیتیکی در روسیه بر حوزه اوراسیایی و تمدن اوراسیایی متمرکز است، چارچوب نظری اصلی در این مقاله، مبتنی بر رویکرد ژئوپلیتیک سنتی و منطبق بر نظریه هارتلند مکیندر با محوریت اوراسیا تنظیم شده است.
اولویت بندی ذی نفعان گردشگری مذهبی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
129 - 143
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از پررونق ترین فعالیت های اقتصادی جهان بوده و به قدری در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها اهمیت دارد که اقتصاددانان آن را صادرات نامرئی نام نهاده اند. در این میان گردشگری مذهبی تحت عنوان زیارت در میان همه ادیان جهانی به ویژه دین مبین اسلام جایگاه خاصی را ایفا می نماید. در راستای دستیابی به گردشگری مذهبی پایدار الزامی است کنشگران و ذی نفعان در آن موردتوجه قرار بگیرند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، شناسایی ذینفعان کلیدی حوزه گردشگری مذهبی کلان شهر مشهد و اولویت بندی آن تعیین گردید. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع پیمایش است. با استفاده از روش های کمی و کیفی، گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی (با استفاده از ابزار پرسشنامه) صورت پذیرفته است. به منظور تحلیل داده ها برای اولویت بندی معیارها از روش AHP-Fuzzy استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش جامعه میزبان (با وزن نرمال شده 191/0)، سازمان ها و نمادها (با وزن نرمال شده 184/0)، جامعه میهمان (با وزن نرمال شده 179/0)، رقبا (با وزن نرمال شده 162/0)، عرضه کنندگان کالا و خدمات گردشگری (با وزن نرمال شده 152/0) و محققین و کارشناسان (با وزن نرمال شده 130/0) به ترتیب مهم ترین اهمیت را دارا می باشند.