فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
127 - 142
حوزههای تخصصی:
توسعه انرژی باد در محیط های ساخته شده موضوعی قدیمی برای ساکنان پایدار شهر است که با افزایش فناوری های جدید توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. در این مقاله سعی شده، پتانسیل انرژی بادی شهری با استفاده از تحقیقات بر روی مورفولوژی شهری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این مطالعه اطلاعات باد از ایستگاه هواشناسی اصفهان در میانگین گرمترین روز (30تیرماه) و سردترین روز (30دی ماه) در سال 1396 برای انجام مطالعات شبیه سازی عددی در سه پیکره بندی شهری (سنتی، شطرنجی و بلندمرتبه گسسته) در مقیاس محلی که معرف شاکله کلی از ریخت گونه شهر اصفهان هستند، با استفاده از نرم افزارهایEnvi-met and Design Builder برای تجسم نتیجه انرژی باد شبیه سازی می شوند. در نهایت سه بافت مختلف شهری با چندین پارامتر مربوط به مورفولوژی شهری و محیط باد مقایسه و تحلیل شد. نتایج نشان می داد که 1)بافت های سنتی براساس شبیه سازی عددی سرعت و جهت باد و همچنین تحلیل های کلی بر روی هندسه بافت از نظر شاخص های مورفولوژیک تأثیرگذار نشان از طراحی کاملاً منطبق براساس اصول پایداری است و این که ﭼﮕﻮﻧﻪ شهرسازان و ﻣﻌﻤﺎران ﺑﺎ به کارگیری اﺻﻮل ﺻﺤﻴﺢ مورفولوژی شهری می توانند در بهینه سازی ﻣﺼﺮف اﻧﺮژی و بهره وری درست از جریانات باد شهری مؤثر واﻗﻊ ﮔﺮدﻧﺪ، 2)نتایج شبیه سازی عددی سرعت و جهت باد در بافت شطرنجی و بلندمرتبه گسسته نشان داد که شهرسازی مدرن کمتر هماهنگ و همساز با اوضاع محیط طبیعی ازجمله شرایط اقلیمی و فرهنگ بومی رشد و توسعه پیدا کرده است، 3)شاخص های مورفولوژیکی شهری با شاخص بالقوه جریانات باد همبستگی معنی داری دارند و به کمک این شاخص های مورفولوژیکی می توانیم به طور دقیق، خروجی جریانات انرژی باد بر روی بافت های مختلف شهری باتوجه به رویکرد انرژی کارا را مقایسه کنیم و 4)در نهایت نتایج این مطالعه به عنوان یک راهنمای عملی برای ارزیابی تأثیرات جریانات باد شهری و اثرات متقابل آن بر روی مورفولوژی شهری و روش های پیشنهادی در این پژوهش به عنوان تحلیل های حداکثری برای اقدامات کاربردی به منظور کاهش اثرات منفی جریان باد برای مدیریت شهری در شهر اصفهان را به ارمغان می آورد.
ارزیابی تاثیر ضوابط شهرسازی برآسایش حرارتی فضاهای باز با تاکید بر جریان باد از طریق شبیه سازی پیچک های بزرگ (نمونه مورد مطالعه: الگوهای مسکونی ردیفی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
113 - 126
حوزههای تخصصی:
همزمان با رشد سریع شهرنشینی و مطرح شدن مباحث مربوط به گرمایش زمین، جزایر گرمایی و تغییرات اقلیمی، جریان باد به عنوان یکی از تأثیرگذارترین عوامل در مناسب سازی طراحی فضاهای باز شهری مرتبط با آسایش حرارتی مطرح شده، به طوری که سرعت و نحوه حرکت باد برآسایش حرارتی انسان تأثیرگذار است. در نیم قرن اخیر، براثر تغییر شکل سازمان فضایی بافت های شهری، الگوی جدیدی رواج یافته که با نیازهای اقلیمی شهر اصفهان مطابقت ندارد. با توجه به این که ضوابط شهرسازی و ساختمانی، سهم عمده ای در شکل دهی به بافت های شهری و تنظیم شرایط آسایش حرارتی به همراه دارد، پژوهش حاضر سعی دارد که با در نظر گرفتن محوریت های موجود در سند یادشده، میزان تأثیرگذاری ضوابط شهرسازی و ساختمانی(سطح اشغال، ارتفاع، تراکم، تعداد طبقات و عرض گذر) در بافت جدید شهر اصفهان بر جریان باد را مورد ارزیابی قرار دهد. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق، روش مورداستفاده در آن توصیفی_تحلیلی است و برای یافته اندوزی از روش های اسنادی و میدانی بهره جسته است. همچنین به منظور تجزیه وتحلیل سناریوها ی تعریف شده، از مدل شبیه سازی پیچک های بزرگ استفاده گردیده است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، مطالعه حاضر در سه گام متفاوت تعریف شده، به گونه ای که نخست با بررسی مبانی نظری مرتبط با آسایش حرارتی، شاخص های کالبدی تأثیرگذار استخراج گردیده سپس همپوشانی آنها با محورهای موجود در ضوابط شهرسازی و ساختمانی شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است. در گام پایانی نیز با تعریف سناریوهای محتمل براساس الگوهای مسکونی ردیفی غالب بافت جدید شهر اصفهان، شبیه سازی پیچک های بزرگ صورت پذیرفته است. تحلیل شبیه سازی سناریوهای مختلف مؤید این موضوع است که از میان شاخص های استخراج شده، سطح اشغال تأثیرگذارترین پارامتر بر روی جریان هوای محدوده است و تراکم معیار مناسبی برای سنجش این موضوع به شمار نمی آید. همچنین اثر تغییر سطح اشغال بر سرعت باد بیشتر از اثر تغییر ارتفاع ساختمان هاست. در ارتباط با عرض گذر، نوساناتی که سناریوهای مختلف بر نسبت سرعت در حیاط ها ایجاد می کنند، بسیار محدودتر از نوسانات ایجاد شده در کوچه ها و خیابان است. به طوری که در ابتدا و انتهای کوچه ها، سرعت بیشتر از بخش های میانی است. از این رو در سناریوهایی که ارتفاع ساختمان بین 10.5 تا 14 متر تعریف شده، شرایط مطلوبی به منظور تهویه هوای شهری و کاهش آلودگی هوا فراهم است.
بازشناسایی جنبه های محیط زیستی «حق بر توسعه پایدار» برای حفاظت از محیط زیست ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بازشناسایی جنبه های محیط زیستی حق بر توسعه پایدار برای حفاظت از محیط زیست کشور است. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. به منظور افزایش دقت و صحت داده ها، نمونه آماری نیز منطبق با جامعه آماری (44 نفر) انتخاب گردید. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شده است. پایایی پرسشنامه ها از روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (0.92) استفاده شد که مقدار آن با استفاده از نرم افزار اس. پی. اس تعیین گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از روش معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار اسمارت پلاس2 بوده است. مقدار شاخص ضریب بارتلت بالاتر از 0.769 بوده است، که نشانگر همبستگی های مناسب داده ها برای تحلیل عاملی است. جنبه های محیط زیستی حق بر توسعه پایدار از دیدگاه حقوق بین الملل محیط زیست را می توان در 4 عامل کلی (آموزش، توانمندسازی، تعهدات و تلاش ها) و 12 شاخص مرتبط با آنها طبقه بندی نمود. ضریب کیفیت کلی مدل برابر با 0.80 بوده که می توان نتیجه گرفت که مدل از مطلوبیت بالایی برخوردار است. در حال حاضر، شاخص فراهم کردن آب بهداشتی بیش از سایرین، در اولویت قرار دارد و آموزش حقوق بشر کمترین میزان اهمیت را دارا است. در حالی که براساس وضعیت ایده آل؛ تعهدات دولت ها باید دارای بالاترین وزن باشد. لازمه دستیابی به توسعه پایدار محیط زیستی، رعایت و لحاظ نمودن این جنبه ها در برنامه ریزی های منطقه ای و ملی می باشد.
ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی و تأثیر آن بر آلبیدوی سطحی و دمای سطح زمین در حوضه آبخیز اهرچای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
123 - 142
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل متأثر از فعالیت های انسانی، تغییر در کاربری اراضی است که می تواند منجر به تغییرات آلبیدوی سطحی و دمای سطح زمین شود و تغییر در این پارامترها آب وهوای طبیعی منطقه را متأثر می سازد. پژوهش حاضر به بررسی روند تغییرات کاربری اراضی و خصوصیات دمای سطح زمین و آلبیدوی سطحی در هر کاربری در حوضه آبخیز اَهرچای با استفاده از داده های لندست برای یک دوره 29 ساله پرداخته است. بدین منظور از تصاویر ماهواره ای لندست 5 (TM) در سال 1987 و لندست 8 (OLI) برای سال 2015 استفاده شده و پس از انجام مراحل مختلفِ پردازش تصاویر، نسبت به استخراج کاربری اراضی براساس روش «ماشین بُردار پشتیبان» (SVM) اقدام شد. دقت طبقه بندی برحسب ضریب آماری کاپا به ترتیب 93/0 و 95/0 و براساس دقت کلی 09/95 و 20/96 به دست آمد. بیشترین تغییرات کاربری در اراضی مرتعی و پس از آن در زراعت دیم مشاهده شده است. تبدیل مراتع به زراعت دیم باعث کاهش پوشش گیاهی و تغییر الگوی توزیع و روند افزایش دمای سطح زمین و میزان آلبیدوی سطحی شده است که این میزان برای کاربری زراعت دیم با افزایش دمای تقریباً 8 درجه سانتی گراد و آلبیدوی سطحی 03/0 بوده است؛ بنابراین ملاحظه می شود که سطح حوضه تغییرات کاربریِ روی داده، موجب تغییر در میزان دمای سطح زمین و آلبیدوی سطحی شده است.
واکاوی ظرفیت برندسازی شهری و عناصر برند در مقصد گردشگری مبتنی بر رویکرد هویت مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
143 - 159
حوزههای تخصصی:
هرگاه مقصدها و پروژه های تفریحی عظیم صنعت گردشگری، در سطح بین المللی جهت افزایش جذب گردشگران، سرمایه گذاری های کلان، توسعه اقتصادی و شهری خود با یکدیگر در حال رقابت تنگاتنگ هستند، مفهوم برند سازی شهری در عرصه گردشگری مطرح می گردد. این مفهوم، امکان ایجاد تصویر و ادراک مؤثر در ذهن گردشگران نسبت به ویژگی های منحصربه فرد و متمایز نسبت به هر مقصد را فراهم می کند و این ایجاد تمایز به وسیله برند سازی، به منظور ترغیب گردشگر برای پرداخت هزینه بیشتر در آن منطقه و افزایش استاندارد زندگی شهری، اعمال می شود. در بین شهرها و مناطق مختلف کشور ایران، شهر یزد، به عنوان یک تمدن شهری دیرینه که به ثبت سازمان جهانی یونسکو رسیده است، درزمینه برند شهری در سطح کشور و جهان به حد کافی موفق نبوده است و در تبدیل و توسعه ظرفیت های بالقوه خود به عنوان یک مقصد بالفعل دارای هویت برند متمایز، اهمال نموده است؛ بنابراین هدف عمده پژوهش حاضر، بررسی ظرفیت تبدیل شهر یزد به یک برند شهری درزمینه گردشگری؛ با رویکرد مبتنی بر هویت و با استفاده از عناصر نمادین برند (نماد، شعار و برند سازی) و مؤلفه های گردشگری شهری (فرهنگ، هویت و تصویر مقصد) می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، از نوع کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی گردشگران داخلی ورودی به شهر یزد در پاییز 1398 بودند که با روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس، 265 نفر به عنوان نمونه پژوهش (137 نفر مرد و 128 نفر زن) انتخاب شدند. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزارها، داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی میانگین، انحراف استاندارد و ضریب همبستگی پیرسون و نیز مدل معادلات ساختاری و رگرسیون چندگانه برای تأیید روابط فرضی تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان داد که فرهنگ مقصد و تصویر مقصد پیش بینی کننده معنادار هرکدام از عناصر برند شامل (نماد، شعار و برند سازی) هستند اما هویت مقصد (با ضریب رگرسیون منفی)، پیش بینی کننده معنادار هیچ یک از عناصر برند (نماد، شعار و برند سازی) نیست. همچنین در مدل نهایی، مؤلفه های گردشگری شهری، بر عناصر برند اثر مستقیم و معنادار دارند.
تحلیل سازوکارهای بهبود و پایداری تعاونی آب بران سد تبارک در شهرستان قوچان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی های آب بران در راستای بهره گیری از توانمندی های مردمی و جلب مشارکت آنان در سرمایه گذاری و استحصال و مهار آب های سطحی ایجاد شده اند. در حال حاضر به دلیل مشکلاتی از جمله وجود خرده مالکی، نبود قوانین مشخص و نبود مشارکت بین کشاورزان این تعاونی ها از کارایی لازم برخوردار نیستند. مطالعه حاضر، با هدف تحلیل سازوکارهای بهبود و ساماندهی تعاونی آب بران سد تبارک شهرستان قوچان انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای تعاونی آب بران به تعداد 490 نفر بودند که 215 نفر از آنها براساس جدول کرجسی- مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روایی پرسشنامه با استناد به نظر پانل کارشناسان و پژوهشگران در زمینه تعاونی آب بران مورد تایید قرار گرفت و برای تعیین پایایی ابزار تحقیق از ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد که با توجه به مقدار آن برای بخش های مختلف پرسشنامه ( بین 79/0 تا 95/0) تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با به کارگیری نرم افزار آموس انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که سازوکارهای فنی، آموزشی-ترویجی، حمایتی، قانونی و اجتماعی در بهبود و ساماندهی تعاونی آب بران سد تبارک تأثیر دارند و 62 درصد واریانس متغیر وابسته را تبین نموده اند. سازوکارهای فنی و آموزشی – ترویجی بیشترین اثر را بر بهبود و ساماندهی تعاونی آب بران سد تبارک داشتند. از این رو، پیشنهاد می شود که در مداخلات آتی به منظور افزایش توانمندی تعاونی های آب بران و ایجاد شرایط مطلوب برای بهره برداری بهینه از آن ها به این سازوکارها توجه ویژه ای مبذول گردد.
تأثیر متقابل الگوی رفتار اجتماعی ساکنان خانه بر سازمان دهی فضای داخلی آن (مطالعه موردی: خانه های تک واحدی و آپارتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
۸۵-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
فضایی که انسان در آن زندگی می کند، مکانی است که بخشی از هویت خویش را در آن شکل می دهد. خانه، محیطی برای شکل گیری فعالیت اجتماعی به منظور تأمین نیازهای وی است. در عصر حاضر الگوی رفتاری کاربران خانه نادیده گرفته می شود؛ لذا هدف اصلی این پژوهش توجه به تأثیر متقابل رفتار اجتماعی ساکنان بر سازمان فضایی داخلی خانه است. الگوی رفتار افراد و روابط خانوادگی نیز تغییر کرده و بنابراین سازمان دهی فضایی متفاوتی را در آن به وجود می آورد. رویکرد این پژوهش کیفی است. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و با روش مطالعه موردی انجام شده است. برای دستیابی به اهداف موردنظر پس از بررسی مفاهیمی همچون رفتار اجتماعی، الگوی رفتار، سازمان دهی داخلی خانه و ارتباط رفتار با آن، رفتار اجتماعی مدنظر مؤثر بر الگوی خانه در نمونه های موردی که شامل یک نمونه خانه تک واحدی و یک نمونه آپارتمان واقع در شهر همدان است، موردبررسی قرار می گیرد. نتایج پژوهش نشان دهنده تأثیر متقابل الگوی رفتار اجتماعی و سازمان دهی فضاهای داخلی خانه در هر دو نمونه می باشد. به نظر می رسد که رفتارهای مدنظر بر شکل، ابعاد و چیدمان فضاهای هر دو نمونه تأثیر متقابلی داشته است، به طوری که در نمونه خانه تک واحدی شکل خانه و ابعاد آن در محرمیت و خوابیدن مؤثرتر است و در آپارتمان مدنظر خوردن تأثیر قوی تری برچیدمان فضاها دارد.
بررسی ساز و کار اثرگذاری ویژگی های کالبدی- معنایی تهی بر تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژرفای مفهوم تهی دامنه تأثیرات آن را از حوزه فلسفه تا علوم مختلف و حتی انواع هنر گسترانیده و غیبت آن، جایگاهی رمزآلود بدان بخشیده است. در معماری به دلیل اهمیت اثر فضا و اجزا معماری بر رفتار، تهی نقش پر رنگ تری می یابد که به نظر می رسد در معماری معاصر کمتر بدان پرداخته شده است. چنانچه از تهی، بدون توجه به معنای پنهانش، به عنوان «فضای خالی» یاد می شود و حال آنکه همه فضاها در معماری خالی هستند و در غیر این صورت توده به حساب می آمدند. تحقیق حاضر، با توجه به مفهوم تهی در معماری و تأثیرات آن بر رفتار، ویژگی های کالبدی و معنایی تهی و اثربخشی آنها بر روابط اجتماعی افراد را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. اینکه مؤلفه های کالبدی و معنایی تهی چه تأثیری بر مؤلفه های اجتماعی فضا دارند؟ به عنوان اصلی ترین سوال تحقیق مطرح می گردد. دستیابی به الگوی جامع در زمینه چگونگی استفاده از ویژگی های تهی در جهت بهبود کیفیتهای فضایی همچنین افزایش و یاکنترل تعاملات اجتماعی در محلها و موقعیتهای متفاوت، به عنوان هدف تحقیق مد نظر قرار گرفت. بنابراین پیوستگی حاصل از تهی به عنوان متغیر مستقل و تعاملات اجتماعی حاصل از آن به عنوان متغیر وابسته معرفی گردید. به دنبال پی ریزی روش تحقیق ترکیبی کمی – کیفی آمایش اولیه در پنج کاربری مختلف و آمایش اصلی، در سه کاربری مختلف، بصورت توزیع پرسشنامه، مشاهده دقیق و مصاحبه در محل صورت گرفت. اطلاعات بدست آمده به روش کیفی و تحلیل اطلاعات به روش کمی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد، مؤلفه های کالبدی و معنایی تهی، در قالب پیوستگی فضایی، تمایلات اجتماعی میان افراد را در مکان هایی با کاربری غیر رسمی افزایش داده است.
شناسایی مؤلفه های کلیدی گردشگری خلاق کودک محور موردمطالعه: اصفهان، شهر خلاق صنایع دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
75 - 86
حوزههای تخصصی:
گردشگری، صنعتی فراگیر و عمومی است که باید تمام بخش های جامعه را فارغ از سن و نژاد و جنسیت مورد توجه قرار دهد. از آنجا که کودکان بخش مهمی از جامعه به شمار می روند، توجه به پرورش و ارتقای خلاقیت آنها از ضروریات جامعه است و هنر می تواند نقش مهمی در این امر ایفا کند. بنابراین مقاله حاضر به دنبال مطرح کردن کودکان به عنوان بازار نوظهور حوزه گردشگری خلاق و شناسایی مؤلفه های کلیدی گردشگری خلاق کودک محور و همچنین بررسی عوامل تأثیرگذار بر سفرهای خلاق کودک محور است . گردشگران خلاق، سازندگان تجارب خود هستند. بنابراین باید به عنوان گروهی همگن از تولیدکنندگان عمل کنند که درباره تجربه خلاقشان عقاید و احساسات ذهنی دارند. اصفهان از یک طرف به عنوان شهر خلاق، پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به مقصد گردشگری خلاق مبتنی بر صنایع دستی دارد و از طرف دیگر به عنوان شهر دوستدار کودک پتانسیل مناسبی برای گردشگری کودک دارد . هدف اصلی از پژوهش حاضر، یافتن تعریفی واحد از گردشگری خلاق کودک محور است. این پژوهش کیفی بوده و برای شناسایی مؤلفه ها، رویکرد نظریه تماتیک (محتوایی) و تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفته است. داده ها، با استفاده از مصاحبه های عمیق با 31 متخصص حوزه گردشگری، هنر و صنایع دستی و کودک، با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی گردآوری شده و داده ها براساس کدگذاری باز، محوری و گزینشی طبقه بندی شدند. در نتیجه پنج مؤلفه مجزا شناسایی شد: فرآیند سفر، محیط، نیازهای کودکان، خلاقیت و ذی نفعان. هر مؤلفه عوامل مختلفی را در بر می گیرد که می تواند اطلاعات جدیدی در رابطه با گردشگری خلاق برای کودکان فراهم آورد.
بررسی و ارزیابی وضعیت توزیع جغرافیایی اماکن ورزشی شهر ایرانشهر با رویکرد ارتقاء سلامت جسمانی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
189 - 208
حوزههای تخصصی:
نحوه پراکنش فضاهای ورزشی در مناطق مختلف شهر می تواند در الگوی مطلوب و کارایی عملکردی شهر تأثیر مستقیم داشته باشد؛ از سوی دیگر، توزیع مناسب کاربری ورزشی باعث افزایش قدرت انتخاب و استفاده از فضاهای ورزشی می شود و د رنتیجه مطلوبیت زندگی افزایش می یابد. با توجه به نقش بنیادی زنان در افزایش بهره وری و توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور، حضور زنان در فعالیت های ورزشی اهمیت بیشتری پیدا می کند. ﺷﻬﺮ ایرانشهر با ﺳﺮانه فضای ورزشی 28/0 ﻣﺘﺮﻣﺮﺑﻊ ﺑﺮای ﻫﺮ ﻧﻔﺮ، از ﺗﻮزیﻊ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻓﻀﺎی ورزشی ﺑﺮﺧﻮردار ﻧیﺴﺖ؛ به طوری که تفاضل ﺳرانه فضای ورزشی بین وضع موجود و استاندارد سرانه در ایران و جهان به ترتیب 33/0 و 72/1 مترمربع است. این ﺗﺤﻘیﻖ با ارائه اﻟﮕﻮی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﺳﺘﻘﺮار و ﺗﻮزیﻊ ﺑﻬینه فضاهای ورزشی ایﻦ ﺷﻬر است. اطلاعات مورد نیاز ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ کﻪ به روش ﺗﻮﺻیﻔی- ﺗﺤﻠیﻠی و از نوع کاربردی است، به صورت میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شد و با استفاده از آن ها، ﭼﮕﻮﻧﮕی توزیع اماکن ورزشی ﺷﻬﺮ ایرانشهر ﺑﺮرﺳی و ﺗﺤﻠیﻞ ﺷﺪه و ﺿﻤﻦ ﺗﺮﺳیﻢ وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد، ﭼﮕﻮﻧﮕی وﺿﻊ ﻣﻄﻠﻮب آن ﺑﺎ ﻣکﺎن یاﺑی فضاهای جدید ورزشی اراﺋﻪ شده است. ﺑﺪیﻦ ﻣﻨﻈﻮر اﺑﺘﺪا ﻣﻌیﺎرﻫﺎی ﺗﺄﺛیﺮﮔﺬار در مکان یاﺑی فضاهای ورزشی ﺷﻨﺎﺳﺎیی و پس از گردآوری اطلاعات و آماده سازی لایه های مربوط به هر معیار، نقشه های فاکتور فازی تهیه شد. لایه های اطلاعاتی بر مبنای مدل های هم پوشانی فازی با یکدیگر تلفیق و در نهایت از ترکیب نتایج حاصل از این مرحله، گزینه هایی به عنوان مکان مطلوب پیشنهاد شد که به 5 طبقه بسیارمناسب تا بسیار نامناسب تقسیم بندی شد. مناسب ترین مکان برای ساخت اماکن ورزشی شامل بخش وسیعی از شمال محله زکریای رازی، مرکز محله 3 شهری، قسمتی زیادی از مرکز 4 شهری، جنوب مرکز فردوسی، مرکز 5 شهری و بخشی از مرکز زیباشهر است. بر اساس وسعت، مناطق بسیارمناسب معادل 16/20 درصد و مناطق بسیارنامناسب معادل 59/19 درصد از کل فضای شهر است.
شناسایی اراضی شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنتینل 1 و 2 بر پایه سامانه گوگل ارث انجین (GEE)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
613 - 630
حوزههای تخصصی:
استفاده از روش های مناسب و تصاویر ماهواره ای به روز در مطالعات مختلف، به ویژه مطالعات شهری می تواند در تولید نقشه های شهری تأثیر بسیاری داشته باشد. یکی از این داده های مهم، نقشه مربوط به حدود اراضی شهری است که با استفاده از روش های مختلف قابل استخراج است. هدف پژوهش حاضر استخراج اراضی شهری تعدادی از شهرهای ایران به کمک تصاویر ماهواره ای سنتینل 1 (SAR) و سنتینل 2 بر پایه سامانه گوگل ارث انجین (GEE) است؛ بدین منظور تصاویر راداری سنتینل 1 و اپتیکی سنتینل 2 به صورت سری زمانی از اول ژانویه 2017 تا اول ژانویه 2020 برای 20 شهر ایران انتخاب و وارد محیط گوگل ارث انجین شدند. سپس در محیط این سامانه، ابتدا میانگین و انحراف از معیار تصاویر سری زمانی راداری تهیه و با اعمال آستانه، اراضی بالقوه شهری استخراج شد. پوشش گیاهی حداکثر، پهنه های آبی و مناطق پرشیب و کوهستانی نیز به کمک تصاویر سنتینل 2 و مدل های رقومی ارتفاعی استخراج شدند. با اعمال آستانه نیز تصاویر ماسک ایجاد شدند. درنهایت با اعمال این تصاویر روی نقشه اراضی بالقوه شهری، نقشه اراضی هدف ایجاد و با اعمال فیلتر 3×3 برای حذف پیکسل های منفرد و اشتباه، نقشه نهایی اراضی شهری استخراج شد. به منظور بررسی صحت نقشه ها از ضریب کاپا، صحت کلی، صحت کاربر و صحت تولیدکننده استفاده شد. نتایج نشان می دهد، میانگین ضریب کاپا برای 20 شهر، 16/86 درصد است که بیشترین آن به شهر رشت و کمترین آن به کرمان مربوط است. همچنین شهرهای واقع در مناطق خشک و نیمه خشک، صحت کمتری دارند. همچنین مشخص شد سامانه GEE قادر است حجم زیادی از داده ها را در زمان بسیار اندک با دقت بالا پردازش کند.
تبیین نقش پیکربندی فضا بر نحوه ادراک امنیت محیطی در بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
631 - 650
حوزههای تخصصی:
نظریه و روش چیدمان فضا یکی از نظریه های مرتبط با رویکرد موضعی است که در فرایند توسعه رویکردهای رفتاری و موضعی به مسائل شهری، به منظور تحلیل مناسبات میان پیکربندی فضا و شیوه های ادراک این پیکربندی ها از سوی مردم ارائه شده است. برای این منظور نیز از شاخص های فضایی مانند اتصال، هم پیوندی، میانگین عمق و کنترل استفاده شده است. پژوهش حاضر با استفاده از این نظریه و همچنین روش های آماری، مانند رگرسیون جغرافیایی موزون و رگرسیون چندمتغیره، میزان اثرگذاری عناصر فضایی شهر را بر ادراک امنیت محیطی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد ارزیابی و تبیین کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد ادراک امنیت محیطی مشاهده شده ساکنان بافت پایین تر از حد مدنظر است و این تفاوت به لحاظ آماری معنادار به شمار می آید. افزون بر این، نتایج نشان می دهد شاخص های چیدمان فضا می توانند براساس روش رگرسیون جغرافیایی موزون 36 درصد و براساس روش رگرسیون چندمتغیره معمولی 51 درصد واریانس تغییر در ادراک امنیت محیطی را تبیین کنند. مقدار B در معادله رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد شاخص هم پیوندی کلی بیشترین تأثیر را بر امنیت روان شناختی ساکنان دارد؛ به بیان دیگر براساس نظریه چیدمان فضا، هرچه میزان پیوستگی یک خیابان در کل شبکه ارتباطی شهر افزایش یابد، امنیت روان شناختی بهتری از سوی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد گزارش می شود.
مدل سازی ساختاری – تفسیری عوامل مؤثر بر تاب آوری کالبدی و اجتماعی شهر شیراز در برابر سانحه طبیعی سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: سیل مهم ترین سانحه طبیعی می باشد که تلفات و خسارات زیادی در بخش های مختلف کشور به جا می گذارد و با توجه به احتمال وقوع سیل در شهر شیراز و اهمیت تاب آوری به ویژه در برابر سیل، پژوهش حاضر با هدف مدل سازی مهم ترین عوامل مؤثر بر تاب آوری اجتماعی و کالبدی شهر شیراز در برابر سیل صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری؛ 50 نفر از اساتید دانشگاهی، خبرگان و مدیران حوزه مدیریت بحران شهر شیراز است که به شیوه نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب شدند. پس از شناسایی ابعاد و عوامل اولیه با استفاده از روش دلفی این عوامل مورد ارزیابی قرار گرفته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری – تفسیری (ISM)، استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل میک مک، شاخص های وضعیت محله سکونت (C11)، وضعیت قرارگیری وسایل و تأسیسات (C8)، میزان توانمندی و اثربخشی (C10) و میزان اعتماد و همبستگی (C9) دارای قدرت نفوذ و وابستگی ضعیف هستند. شاخص های عمل جمعی و همکاری (C2)، تمرین (C4)، عضویت در گروه ها و شبکه های اجتماعی (C13) از قدرت نفوذ، توان و وابستگی بالایی برخوردارند. متغیرهای میزان مقاومت ابنیه (C1)، وضعیت دسترسی (C7)، نوع نگرش (C5) جزء عناصر اثرپذیر و وابسته می باشند. شاخص های میزان آگاهی (C3)، میزان مهارت اکتسابی (C14)، میزان دانش حاصله (C6)، سطح تدارکات (C12)، جزء متغیرهای مستقل (کلیدی) هستند که تأثیر زیادی بر فرآیند تاب آوری کالبدی و اجتماعی دارد. نتایج: در تحلیل تاب آوری سیستم های انسانی و محیطی در برابر سوانح طبیعی مانند سیل و در تحلیل و کاهش آسیب پذیری شهرها و محلات نباید فقط به بعد کالبدی و ویژگی های فیزیکی جوامع تأکید نمود بلکه باید به ساختارها و ابعاد اجتماعی نیز توجه کرد و شهروندانی توانمندتر به منظور مقابله با سوانح آماده نمود.
ارائه الگوی کاربردی گردشگری هوشمند در مناطق شهری مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
127 - 141
حوزههای تخصصی:
گردشگری هوشمند، نسل جدیدی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای پیش بینی و پاسخگویی مناسب به نیازهای فردی گردشگران و استفاده مؤثر از منابع گردشگری در مقصد (ها) گردشگری، به اشتراک گذاری عمومی اطلاعات و تجربه گردشگری و ترویج یکپارچگی منابع اجتماعی است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدل بومی گردشگری هوشمند و اثر آن بر رضایت گردشگر و هم آفرینی گردشگر است. برای انجام کار از روش طرح تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شده است. در مرحله پژوهش کیفی، هدف بنیادی و در بخش کمّی، هدف کاربردی است. برای گردآوری داده ها در مرحله کیفی از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و با انجام مصاحبه با پانزده نفر از خبرگان حوزه گردشگری، تعداد نوزده مقوله اصلی شناسایی و در قالب شش بعد ساختاردهی شد. در مرحله کمّی از پرسشنامه آنلاین محقق ساخته در جامعه ای از ورودی گردشگران داخلی و خارجی به شهر اصفهان با حجم نمونه 384 نفر اطلاعات جمع آوری شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss 22 و Smart pls 2.0 کمک گرفته شد. نتایج حاکی از مناسب بودن تمامی موارد به جز عوامل طبیعی بود که جزو عوامل سازنده عوامل زمینه ای نمی باشد. همچنین، آزمون فرضیه ها، نتایج نشان می دهد که گردشگری هوشمند بر رضایت گردشگر و هم آفرینی گردشگر اثر مثبت دارد.
اولویت بندی نواحی شهر مهاباد به لحاظ مؤلفه های خدمات شهری با تأکید بر عدالت فضایی
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث نابرابری های فضایی در شهرها و لزوم برقراری عدالت اجتماعی در برخورداری کلیه شهروندان از خدمات عمومی به یکی از مباحث جدی پیش روی برنامه ریزان و مدیران شهری تبدیل شده است. از این رو هدف این مقاله، تحلیل و ارزیابی وضعیت نواحی شهر مهاباد به لحاظ مؤلفه های خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی است. روش پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. معیارهای مورد بررسی مشتمل بر یازده مؤلفه ی خدمات عمومی شهر می باشد که اطلاعات موردنیاز از طرح جامع و تفصیلی شهر مهاباد (1395) جمع آوری شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و GIS بهره گرفته شد. شاخص ها با استفاده از روش آنتروپی وزن دهی شده و با استفاده از تکنیک وایکور رتبه بندی شده و جهت بررسی الگوی توزیع کاربری خدمات شهری تکنیک نزدیک ترین مجاورت یا همسایگی مورداستفاده قرار گرفت. بررسی نتایج حاصل از میزان برخورداری نواحی شهر مهاباد از امکانات و خدمات شهری حاکی از آن است که ناحیه ی دو با امتیاز 069/0 در رتبه ی اول و با اختلاف فاحشی از ناحیه ی هفت و هشت که به ترتیب با امتیازهای 589/0 و 867/0 در رتبه های هفت و هشت قرار گرفته اند. هم چنین بررسی الگوی توزیع کاربری های خدمات شهری در سطح نواحی نشان داد که اکثر کاربری ها براساس الگوی خوشه ای توزیع شده اند و از الگوی منظمی تبعیت نمی کند. در نهایت راهکارهایی در راستای دستیابی به عدالت فضایی در شهر مهاباد ارائه شده است.
بازشناسی مفهوم و مبنای حق بر محیط زیست و تاثیر آن بر مدیریت و برنامه ریزی توسعه پایدار مقاصد گردشگری در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حامیان حقوق بشر، حق بر محیط زیست سالم را به عنوان یک حق مستقل بشری برای داشتن محیط زیست با کیفیت به رسمیت می شناسند. حق بر محیط زیست هم منعکس کننده ارزش های متعالی و پایه ای همانند حق بر حیات، حق بر سلامتی، حق بر زندگی با استاندارد است و هم با پیش نیازهای مدیریت و برنامه ریزی توسعه پایدار مقاصد گردشگری ارتباط تنگاتنگ و ارگانیک دارد. حق بر محیط زیست سالم و بهداشتی یکی از لوازم تحقق کامل توسعه پایدار مقاصد گردشگری است؛ بنابراین توسعه پایدار مقاصد گردشگری و برقراری امکان بقای نسل های فعلی و تمهید حیات برای نسل های آتی، مستلزم آن است که محیط زیست کنونی از وضع ناگوار ناشی از تخریب و آلودگی های روزافزون رهایی و بهبود یابد. هدف این مقاله بازشناسی مفهوم و مبنای حق بر محیط زیست و تاثیر آن بر مدیریت و برنامه ریزی توسعه پایدار مقاصد گردشگری است. سوال اصلی مقاله این است که آموزش و اشاعه و حفاظت از حق بر محیط زیست چه تاثیری بر مدیریت و برنامه ریزی توسعه پایدار مقاصد گردشگری در استان خوزستان دارد؟ روش انجام این مقاله توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است. نتایج مقاله نشان می دهد که آموزش و مراقبت از حق بر محیط زیست مقدمه و پیش نیاز اصلی توسعه پایدر مقاصد گردشگری است و این مساله در استان خوزستان با توجه به شرایط طبیعی و بحران های محیط زیستی محیط پیرامونی نیازمند برنامه ریزی و مدیریت علمی است.
تحلیل علل و انگیزه های مهاجرت بازگشتی در میان مهاجران روستایی (موردمطالعه: شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
270 - 285
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، فرایند بازگشت مهاجران روستایی به سکونتگاه های مبدأ خود را می توان به عنوان یکی از مهم ترین جریان های تحرک جمعیتی قلمداد نمود که ناشی از روندهای کلی تغییر شرایط زندگی و بهبود نسبی آن در روستاها نسبت به گذشته و کم رنگ شدن علت اولیه مهاجرت یا کاهش مزایای زندگی در شهر به عنوان مقصد، است. با توجه به لزوم اهمیت تحلیل چنین جریان هایی در گستره منطقه ای و در حیطه روابط شهر و روستا، مقال ه حاض ر، به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل مهاجرین روستایی نسبت به مهاجرت بازگشتی در شهرستان خرم آباد است. پژوهش کاربردی، از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی مهاجرانی روستایی است که طی سال های 1385- 1395 به روستاهای خود بازگشته اند، (N=24160). ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای است که روایی و پایایی شکلی و محتوایی آن با استفاده از نظرسنجی از متخصصان حوزه های اقتصاد و توسعه روستایی و آزمون آلفای کرونباخ تأییدشده است. نت ایج به دست آمده، نشان دهنده وج ود ارتب اط مثب ت و معن ادار ب ین متغیره ای بعد خانوار، نسبت قوم وخویشان ساکن در روستا، میزان زمین و دارایی روستایی و هزینه و وج ود رابطه منف ی و معن ادار ب ین محله سکونت شخص مهاجر، درآمد و پس انداز در شهر با میزان انگیزه برای بازگشتی به روستا است. همچنین نتایج آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت معناداری در میزان تمایل به مهاجرت بازگشتی در بین گروه افراد مالک و غیر مالک زمین در روستا، افراد داری شغل موقت و دائم در شهر و کسانی که دارای زمین کشاورزی و افرادی که تنها صاحب زمین مسکونی در روستا هستند، وجود دارد.
ارزیابی بافت های ناکارآمد شهری براساس رویکرد بازآفرینی پایدار (مطالعه موردی: بافت ناکارآمد شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
327 - 345
حوزههای تخصصی:
رشد بی رویه و شتابان شهرنشینی و شهرگرایی، مشکلات زیادی را به همراه داشته است. یکی از این مشکلات عمده، وجود بافت های ناکارآمد شهری است؛ یعنی پهنه هایی از فضاهای شهری که در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده اند و به کانون مشکلات و نارسایی های شهری تبدیل شده اند. در سال های اخیر، رویکرد بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی متأخر در حوزه مرمت، برای حل مشکلات بافت های ناکارآمد شهری مطرح شده است. برای رسیدن به بازآفرینی باید توسعه پایدار شهری مدنظر قرار بگیرد؛ از این رو رویکرد بازآفرینی پایدار شهری، با درنظرگرفتن همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی، به بافت دیدگاهی جامع، یکپارچه و پایدار برای بهبود وضعیت کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی بافت های ناکارآمد دارد. پژوهش حاضر با شناخت عوامل مؤثر بر ناکارآمدی بافت های شهری و ارزیابی میزان پایداری و ناپایداری در بافت ناکارآمد شهر یزد و به روش کیفی-کمی انجام گرفته است. در بخش اول (پژوهش کیفی) داده های پژوهش با مطالعه مبانی نظری و ادبیات پژوهش، معیارها و شاخص های مؤثر بر بازآفرینی پایدار، برمبنای رویکرد منتخب پژوهش شناسایی شدند. در بخش دوم (پژوهش کمی) نیز به روش پیمایشی، 385 پرسشنامه میان ساکنان بافت ناکارآمد تکمیل و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. عوامل متعددی در بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهری دخیل هستند؛ از این رو در مطالعات کیفی پژوهش با بررسی لایه لایه ای، مسئله بافت های ناکارآمد شهری بررسی شده است. نتایج کمی پژوهش نشان می دهد این منطقه در وهله اول از نظر اقتصادی و در مرحله بعد از نظر ابعاد کالبدی، مدیریتی، اجتماعی و زیست محیطی ناپایدار است. درواقع ناپایداری ابعاد اقتصادی بافت ناکارآمد، نمود خود را به صورت ناپایداری دیگر ابعاد به ویژه ابعاد کالبدی نشان می دهد؛ بنابراین رویکرد بازآفرینی شهری پایدار به دلیل چشم انداز جامع و یکپارچه خود می تواند نسخه مناسبی برای مداخله در این بافت ها باشد.
بررسی و تبیین وضعیت روستاهای شهرستان اسلامشهر از نظر چالش های توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی چالش های عمده توسعه روستایی، پیش شرطی برای تدوین سیاست ها و ارائه الگویی انعطاف پذیر برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی است. هدف پژوهش حاضر بررسی و تبیین وضعیت روستاهای شهرستان اسلامشهر از نظر چالش های توسعه روستایی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام کار، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را دو گروه روستاییان و کارشناسان تشکیل می دهند. در گروه اول 24 روستای شهرستان اسلامشهر که براساس سرشماری سال 1395 برابر با 36346 نفر معادل 11051 خانوار بوده است با استفاده از فرمول کوکران تعداد 380 نفر به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی سهمیه بندی انتخاب شده است. در گروه کارشناسان نیز 20 نفر به صورت تخمین شخصی به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار اس.پی.اس.اس و آزمون تی تک نمونه ای استفاده و در نهایت برای رتبه بندی روستاهای مورد مطالعه از نظر چالش های توسعه روستایی از تکنیک تاپسیس فازی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که چالش های اقتصادی، کالبدی, فیزیکی و مدیریتی بیشترین چالش های روستاهای مورد مطالعه هستند و عدم اشتغال و عوامل جمعیتی از مهمترین چالش های موجود در این روستاها است. همچنین نتایج تاپسیس فازی نشان داد که روستای سیمون با مقدار تاپسیس 912/0 در رتبه اول و روستای گلدسته و شاطره با مقدار تاپسیس 000/0، در رتبه آخر قرار گرفته اند. به عبارتی دیگر بیشترین چالش های توسعه روستایی در روستای سیمون و کم ترین چالش در روستای گلدسته قرار وجود دارد.
The Role of Non-Governmental Organizations (NGOs) in Women’s Empowerment and Environmental Protection in the Rural Areas (Case Study: Rural Areas of County Roshtkhar)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose-Local non-governmental organizations (NGOs) being regarded as the clear representation of the participation of people, pave the way for fulfilling the objectives of sustainable development. The main goal of this study is to investigate the circumstances and consequences of local NGOs in empowering rural women in protecting the environment of Roshtkhar County (One of the southern Counties of Khorasan Razavi province). Design/methodology/approach- The data needed for this study have been obtained through semi-structured interviews with a purposive sample of the founding boards and active members of NGOs (n =27). Findings-The results of the current study that utilized the conventional coding process indicating that in the villages studied, NGOs protect and improve the environmental performance and lead to the economic empowerment of the rural women. Research limitations / implications- Similar to other rural research, this research has encountered some general problems that have plagued other rural research in the country. Statistical problems and lack of cooperation and justification of Governmental organizations Originality/value- As the results of most studies show, despite some difficulties and difficulties for the growth and development of such institutions in the country, most of them have an important role in women's empowerment. Although very little research has been done in the country, no research has been done in the study area.