فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
332 - 349
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش تعاونی های کشاورزی در توسعه کشاورزی و روستایی، نیاز به شناسایی عواملی که موجب بهبود رقابت پذیری این سازمان ها می شود، به شدت محسوس است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه و میزان ارتباط یادگیری سازمانی، نوآوری سازمانی و رقابت پذیری است. پژوهش حاضر به روش آمیخته اکتشافی انجام گرفت؛ جامعه آماری در بخش کیفی شامل 25 نفر از صاحب نظران بخش تعاونی بود و در بخش کمی شامل 335 نفر از اعضای تعاونی ها بود که به روش طبقه ای با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوای کیفی به کمک نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک برنامه لیزرل استفاده شد. مؤلفه های یادگیری سازمانی در ابعاد یادگیری تیمی، مدیریت دانش در تعاونی ها، تفکر سیستمی و فرهنگ سازمانی یادگیرنده، مؤلفه های نوآوری سازمانی در ابعاد نوآوری در بازار، حمایت از نوآوری، نوآوری در رفتار، نوآوری در راهبرد و نوآوری تولیدی و فرآیندی و مؤلفه های رقابت پذیری در تعاونی های کشاورزی در ابعاد توسعه بازار مالی، آمادگی فنی و تکنولوژی، اندازه و کارایی بازار در دسترس و انطباق با محیط بیرون شناسایی شدند. در بخش کمی مشخص شد که یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی می توانند 41 درصد از تغییرات رقابت پذیری، و یادگیری سازمانی می تواند 55 درصد از تغییرات نوآوری سازمانی را در تعاونی های کشاورزی تبیین نماید.
بررسی ارتباط بین پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز و کیفیت زندگی شهروندان در حوزه پارس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
107 - 122
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی برکیفیت زندگی افراد تأثیرگذار است که از جمله آنها میزان صنعتی شدن محدوده زندگی می باشد. تداوم تعهد فرد به نظام اجتماعی ریشه در رضایت از کیفیت زندگی خود، وضعیت جامعه و به طور کلی شرایط زندگی فرد دارد. هر فرد از طریق تحلیل شرایط پیرامون خود، می تواند اوضاع فردی خویش را دریافته و به ارزیابی آن بپردازد. عواطف مثبت در مورد شرایط خود اگرچه عنصری ذهنی است، ریشه در شرایط عینی دارد. پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی می باشد که آیا بین پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز با کیفیت زندگی شهروندان در حوزه پارس جنوبی ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی شهروندان 18 سال به بالای شهرستان های عسلویه و کنگان می باشد که تعداد 376 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه که با استفاده از فرمول کوکران بدست آمده مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و معادلات ساختاریSmart PLS استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بین پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز با میزان کل کیفیت زندگی (34/0 -P= ) و شاخص های آن یعنی کیفیت زندگی اجتماعی (37/0 -P= )، کیفیت زندگی روانی (36/0 -P= )، کیفیت زندگی جسمانی (30/0 -P= ) و کیفیت زندگی خانوادگی (39/0 -P= ) ارتباط منفی و معکوس وجود دارد. اما بین پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز با کیفیت زندگی اقتصادی ارتباط معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشان می دهد که پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز بر کیفیت زندگی تأثیر متوسط داشته (513/0-) و متغیر پیامدهای زیست محیطی صنعت نفت و گاز در مجموع (263/0) از واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین می کند.
ارزیابی سطوح توسعه یافتگی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره در بخش های استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، تعیین و شناسایی سطوح توسعه یافتگی اصلی مهم در تدوین سیاست ها و برنامه های توسعه محسوب می شود و نتایج آن به عنوان راهنمایی سودمند توسط سیاست گذاران و برنامه ریزان در جهت شناسایی محروم ترین و توسعه یافته ترین مناطق استفاده می گردد. در راستای این مهم، ارزیابی سطوح توسعه یافتگی بخش های استان گیلان لازم و ضروری به نظر می رسد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری همه بخش های استان گیلان (43 بخش) است که براساس 298 متغیر و 93 شاخص در پنج گروه شاخص ترکیبی (محیطی- اکولوژیک، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، نهادی، و کالبدی) رتبه بندی شده اند. شاخص های موردمطالعه با استفاده از آخرین داده های موجود سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 استان گیلان جمع آوری، با روش تقسیم بر میانگین استاندارد، با بهره گیری از مدل مؤلفه اصلی هم وزن، و سپس با استفاده از روش های تاکسنومی عددی، تحلیل خوشه ای، تحلیل سلسله مراتبی، تاپسیس، موریس، و تحلیل شبکه رتبه بندی شده اند و با تحلیل نتایج بخش های استان در پنج گروه توسعه یافتگی بالا (10 بخش)، توسعه یافتگی متوسط (7 بخش)، گذار به توسعه یافتگی (8 بخش)، محروم (9 بخش)، و محرومیت شدید (9 بخش) سطح بندی شده اند و جایگاه هر یک از بخش ها در سطوح توسعه با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی مشخص شده است. درنهایت، با مقایسه سطوح توسعه یافتگی در سال های 1385 و 1390 نشان داده شده است در طی این دوره پنج ساله از تعداد بخش های موجود در سطوح محرومیت شدید و محروم کاسته و به تعداد بخش های موجود در سطح بالای توسعه یافتگی افزوده شده است.
ارزیابی زندگی شبانه شهری با تأکید بر اقتصاد شبانه مطالعه موردی: خیابان کمال اسماعیل اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
47 - 62
حوزههای تخصصی:
تغییرات عمده در ساختار و سبک زندگی روزمره در دهه های اخیر، مانند تغییر در زمان کار، اوقات فراغت، توجه به زندگی درون شهری و اضطرار زمانی باعث ایجاد مفهوم زندگی شبانه و شهرهای بیست وچهارساعته گشته است. مفهوم زندگی شبانه دارای معیارهای متنوع و درهم تنیده بسیاری است. رویکرد اصلی این مقاله توجه به معیار اقتصاد شبانه، به عنوان یکی از مهم ترین معیارها و ستون فقرات مفهوم زندگی شبانه شهری می باشد. این نوشتار ضمن بررسی آرای نظریه پردازان مختلف در باب مفهوم زندگی شبانه در فضای شهری، اهداف آن و اهمیت معیار اقتصاد شبانه، به تدوین مجموعه ای از شاخص ها پرداخته تا بتواند فاصله وضع موجود را با وضعیت آرمانی موردسنجش قرار داده، میزان موفقیت مفهوم زندگی شبانه را در راستای معیار اقتصاد شبانه اندازه گیری نماید. برای دستیابی به این هدف، بخشی از خیابان کمال اسماعیل اصفهان به صورت مورد پژوهی و با استفاده از روش ترکیبی و بهره گیری توأمان از روش های کمّی و کیفی، جهت درک همه جانبه موضوعات، موردبررسی قرارگرفته است. در طول پروژه از روش های برداشت میدانی، مشاهده، مشاهده رفتار (ریتم آنالیز) و مصاحبه بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از بررسی ها بر روی نمونه موردمطالعه نشان داد که فقدان مکان های سوم، کم بودن زمان فعالیت کاربری های مستقر، ضعف در انعطاف پذیری پلاک ها، جداره غیرفعال و خسته کننده، تراوش اندک کاربری ها در محدوده ای بسیار ناچیز و هم چنین عدم روشنایی مناسب سبب کاهش کیفیت معیار اقتصاد شبانه، باوجود همه پتانسیل ها، و در نتیجه کاهش کیفیت زندگی شبانه شهری شده است.
به کارگیری مدل تحلیل مسیر برای ارزیابی طرح ناحیه محوری با معیارهای شهرداری الکترونیک (مطالعه موردی: منطقه 6 و 15 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
971 - 992
حوزههای تخصصی:
پس از رشد سرسام آور شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری، شهرهای بزرگ ایران با مشکلات متعددی روبه رو هستند؛ تردد سنگین وسایل نقلیه، ترافیک، نابودی محیط زیست، آلودگی هوا و آلودگی صوتی، ازدحام جمعیت شهری، بحران کیفیت زندگی از جمله مشکلات است. یکی از راه حل های رفع این معضلات مهیاسازی زمینه های تحقق شهر الکترونیک و شهرداری الکترونیک است. هدف اصلی از این مقاله به کارگیری مدل تحلیل مسیر برای ارزیابی طرح ناحیه محوری با معیارهای شهرداری الکترونیک است و از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری اطلاعات شامل دو بخش تحقیق کتابخانه ای و میدانی است و جزو تحقیقات توصیفی- پیمایشی است.با به کارگیری تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری، شاخص های پژوهش از نظر تأثیر تحلیل و مدل مفهومی ارائه شد. برای برازش مدل از معیار Q2، معیار Gof، روایی واگرا، و روایی همگرا و برای سنجش میزان تأثیرگذاری طرح ناحیه محوری بر مبنای معیارهای منتخب از آزمون فریدمن استفاده شد. براساس یافته های تحقیق.برازش مناسب مدل های اندازه گیری در سطح منطقه 6 و 15 شهرداری تهران تأیید شد وارتباط معنادار بالایی بین متغیرهای مکنون وجود دارد که صحت مدل را تأیید می کند.همین طور با ارزیابی طرح ناحیه محوری مشخص شد این طرح به طور یکسان در همه ابعاد تأثیر نداشته است. بنابراین، برای اجرای کامل طرح ناحیه محوری نیاز به مدیران خلاقی است که بتوانند با استراتژی مناسب راه برون رفت از معضلات را پیدا کنند تا زمینه های تحقق شهرداری الکترونیک فراهم شود.
تبارشناسی مفهوم و مبانی پارادایمی آینده پژوهی
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی به عنوان یک حوزه بین رشته ای، گسترش سریع و رو به رشدی در ابعاد مکانی، زمانی، پارادایم های فلسفی و روش شناسی تجربه کرده است. اگر چه پایگاه آینده پژوهی مدرن در تاریخ آینده پژوهی غرب قرار دارد ولی اندیشیدن درباره آینده، مقوله تازه ای نیست؛ این مقوله، پدیده ای جهان شمول است که می توان ریشه آن را در دوران پیش از تاریخ بشر نیز جست وجو کرد. در تمامی جوامع شناخته شده بشری، مردم در مورد زمان و آینده تصوراتی دارند، این برداشت ها گرچه گوناگون به نظر می رسند، ولی تأکید متفاوتی بر گذشته و آینده دارند و از حیث پرداختن به جزئیات در سطوح مختلفی قرار می گیرند. اما، به هرحال وجود چنین تصوراتی در تمامی جوامع بشری، واقعیتی انکارناپذیر است. لذا این مقاله با رویکرد تحلیل تاریخی- تبارشناسی به موضوع پرداخته و ضمن تبیین مفهوم آینده پژوهی و پارادیم های فلسفی آن، سنت های فکری، دوره بندی تاریخی تغییرات آینده پژوهی و روش شناسی را مورد بررسی قرار داده است.
مرور نظامند و فراتحلیل کیفی پژوهش های اکوسیستم کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
1083 - 1102
حوزههای تخصصی:
بررسی تحقیقات انجام شده در حوزه اکوسیستم کارآفرینی نشان می دهد این مطالعات گرفتار برخی ضعف های عمده در ابعاد نظری و روش شناختی است. این مشکلات باعث شده اند تا پژوهشگران به استفاده از مدل های ارائه شده توسط برخی محققان و نهادهای بین المللی روی بیاورند که معمولاً با ماهیت جغرافیایی - منطقه ای تحقیقات متناظر نیستند. در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن تحلیل کمیت و کیفیت مطالعات انجام گرفته در حوزه اکوسیستم کارآفرینی، بازیگران کلیدی این اکوسیستم و نقش ها و روابط آن ها شناسایی و بررسی شود. تحقیق حاضر از نوع مطالعات توصیفی است و با توجه به روش اجرا، مطالعه سیستماتیک تلقی می شود که با روش فراتحلیل کیفی انجام شده است. از میان مقالات قابل دسترس، هفتاد مورد که دارای شرایط لازم بودند انتخاب شدند و در تحلیل ها استفاده شد. نتایج به دست آمده از بررسی چارچوب نظری و روش شناختی مقالات در تطبیق با اصول پارادایم اکوسیستم کارآفرینی نشان می دهد بیشتر مطالعات انجام گرفته در این حوزه از نظر چارچوب ایدئولوژیک و ابزار و روش مورد استفاده دارای نواقص اساسی است که ریشه این شکاف بیشتر به دلیل عدم درک کافی محققان حوزه کارآفرینی از مفهوم اکوسیستم است. همچنین، نتایج تحلیل کیفی مطالعات بیانگر این است که اکوسیستم کارآفرینی از نُه بازیگر که در دو سطح و شش حوزه عمده فعالیت می کنند تشکیل شده است که حضور و دامنه فعالیت این بازیگران بسته به سطح توسعه مناطق متفاوت است.
موانع بکارگیری و توسعه مکانیزاسیون در باغ های زیتون شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیتون یکی از مهم ترین محصولات باغی استان گیلان و منبع درآمد حدود 2800خانوار در شهرستان رودبار است که تولید آن به جزء در مرحله داشت شامل آبیاری و سمپاشی(سمپاشی 100 درصد و آبیاری زیر 15 درصد) به شیوه کاملا سنتی و با هزینه های بالا صورت می گیرد.تولید سنتی ضمن کاهش کمی و کیفی محصول،افزایش هزینه های تولید، کاهش رقابت پذیری و در نتیجه کاهش درآمد کشاورزان را به دنبال دارد. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی موانع بکارگیری و توسعه مکانیزاسیون در باغ های زیتون شهرستان رودبار می پردازد. ابزار اصلی تحقیق مشاهده (بازدید از باغ های زیتون) و پرسشنامه ای محقق ساخته حاوی پنج بخش شامل ویژگیهای فردی باغدار ،بخش اجتماعی ،بخش اطلاعاتی و ترویجی، بخش فنی و بخش اقتصادی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل زیتونکاران شهرستان رودبار به تعداد 2800 نفر بوده است که از این تعداد 338 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب و مورد مصاحبه قرارگرفتند و در نهایت 286 پرسنامه تایید وداده های آن در نرم افزار SPSS نسخه 18 وارد شد و خروجی های توصیفی و استنباطی به دست آمد. به طور کلی، یافته های تحقیق حاکی از چشم انداز نامناسب شرایط مکانیزاسیون به ویژه از منظر ویژگی های فنی و اقتصادی می باشد و نتایج حاصل از تحلیل عاملی، 6 مولفه شامل آموزشی-ترویجی،سرمایه انسانی،نظام بهره برداری، اقتصادی، اجتماعی و فنی را از جمله عوامل تاثیر گذار بر مکانیزاسیون کشاورزی باغ های زیتون رودبار معرفی نموده است که می توانند نقش بازدارنده یا پیش برنده در این زمینه داشته باشند و حدود 65 درصد از موضوع مورد بررسی را تبین می نمایند.اصلاح تدریجی الگوی کشت و سامانه آبیاری و پی ریزی ساختار مناسب مکانیزاسیون به عنوان راهکارهای کوتاه و بلندمدت پیشنهاد شده است.
تأثیر آموزش مبتنی بر کارگاه بر توانایی فراشناختی و طراحی دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشجویان دارای استعدادهای بالقوه ای هستند که این استعدادها باید توسط خود و یا راهنمایان آموزشی شناخته شده تا از آن ها بهره برداری صحیح به عمل آید. به این منظور لازم است، روش های آموزشی، یاددهی و یادگیری مناسب، جهت ارتقاء آن ها موردبررسی قرار گیرد. آموزش صحیح می تواند فراگیران طراحی را در مسیری مشخص و درست قرار داده؛ همچنین موجبات ارتقاء قدرت طراحی آنان را فراهم سازد. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است؛ که آموزش معماری مبتنی بر کارگاه می تواند توانایی طراحی دانشجو را بالا ببرد؟ آموزش معماری مبتنی بر کارگاه می تواند توانایی فراشناختی دانشجو را افزایش دهد؟ روش این تحقیق، پژوهشی عمل نگر مبتنی بر طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون بود. جهت انجام پژوهش از آزمون فراشناخت حالتی جهت سنجش تحلیل شناختی در چهار بعد آگاهی، راهبرد شناختی، برنامه ریزی و بررسی خود و از آزمون طراحی محقق ساخته جهت سنجش قدرت طراحی استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت که روش آموزش معماری مبتنی بر کارگاه می تواند به ارتقای کیفی سطح طراحی کمک نماید و قدرت تحلیل فراشناخت دانشجو را نیز افزایش دهد.
اثرات مخاطرات اقلیمی بر فعالیت های زراعی(کشت لوبیا) روستاییان در شهرستان ازنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات اقلیمی ازجمله یخ بندان و سرمازدگی موجب ضرر و زیان به محصولات کشاورزی و اقتصاد مناطق روستایی می شود. شهرستان ازنا با میانگین تولید 20 هزار تن لوبیا رتبه نخست در استان و قطب تولید در کشور محسوب می گردد. وقوع یخ بندان های بهاره سبب آسیب رسانی به این محصول در سالیان اخیر شده است. بر این اساس هدف این تحقیق بررسی ارتباط وقوع یخ بندان های بهاره و اثرگذاری آن بر عملکرد محصول لوبیا و اقتصاد روستاییان و درنهایت ارائه مدل پیش بینی متناسب آن است. برای این منظور با استفاده از آمار 15 ساله (2018-2004) ایستگاه هواشناسی ازنا و اطلاعات سازمان جهاد کشاورزی و با بهره گیری از آزمون همبستگی خطی پیرسون، مدل K-NN و مدل شبکه عصبی مصنوعی به بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها پرداخته شد. ضریب (42درصد) همبستگی پیرسون نشان داد که بین یخ بندان بهاره و عملکرد محصول لوبیا ارتباط معناداری وجود دارد و این حاکی از اثرگذاری بالای یخ بندان و سرمازدگی بر عملکرد محصول و اقتصاد روستاییان است. همچنین در مدل سازی اثر یخ بندان و سرمازدگی بر تولید محصول، مدل شبکه عصبی نسبت به مدل K-NN پیش بینی بهتری ارائه داد. چنان که ضریب نش- سایتکلیف و RMSE به ترتیب در مدل شبکه عصبی با مقادیر(5/81%) و (0688/0) نسبت به مدل K-NN با مقادیر(4/76%) و (0785/0) رابطه صحیح تری بین مقادیر محاسباتی با مقادیر مشاهداتی نمایش می دهد. همچنین مشخص شد که محصول لوبیا به شدت به تغییرات دما و سرما حساس است و سرمازدگی در لوبیا خسارات اقتصادی زیادی را همراه داشته است. نتایج این تحقیق می تواند در برنامه ریزی و توسعه اقتصادی روستاهای شهرستان ازنا سودمند باشد.
تبیین کارکرد مؤلفه های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی شکل گیری روابط در منطقه ژئوپلیتیک امریکای لاتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقایع سال های اخیر در بیشتر مناطق جهان حاکی از آن است که عوامل جغرافیایی و مؤلفه های ژئوپلیتیکی از بسترهای مهم و اثرگذار در شکل گیری کیفیت روابط بین کشورها برای دست یابی به اهداف و منافع ملیاست. از جملهاین مناطق،منطقهژئوپلیتیک امریکای لاتین است که چشم انداز سیاسی -امنیتی آن دارای عوامل متعددی است که برخی از آن ها در شرایط جغرافیایی و ژئوپلیتیکی منطقه نهفته است. با توجه به چنین اهمیتی، نگارندگان در مقالهحاضر با ماهیت کاربردی و استفاده از روش تحلیلی - تبیینی درصدد برآمده اندکارکرد عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیکی بین واحدهای سیاسی امریکای لاتین در مقیاس منطقه ای را ارزیابی کنند.براساس نتایج این بررسی،روابط ژئوپلیتیک در کشورهای امریکای لاتینعمدتاً تحت تأثیر مؤلفه های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی مختلفی چون عامل مجاورت، تعداد همسایگان، ژئوپلیتیک منابع،ژئوپلیتیک گردشگری، و اتحادیه های منطقه ای قرار دارد و تحت تأثیر همین عناصرروابط مسالمت آمیز در سطح منطقه ای حاکم بوده و رویکرد غالب روابط ژئوپلیتیک منطقه بر مبنای الگوی تعامل شکل گرفته است. دورنمای آینده حاکی از آن است که کشورهای امریکای لاتین و خصوصاً برزیل،به عنوان رهبر منطقه، قادر به تنظیم تعاملات پایدار و مدیریت راهبردی است و همچنین،با توجه به تجانس تاریخی - فرهنگی و آرام بودن فضای این منطقه،زمینه های لازم برای ایجاد هویت منطقه ای فراگیر و مشترک فراهم است که تحت این شرایط منطقهمذکور بر وضعیت کنونی خود،که در حاشیهژئوپلیتیکی است، غلبه کرده و به مرحله یکپارچگی خواهد رسید و الگوی روابط ژئوپلیتیک آن مبتنی بر رابطهتداوم شکل خواهد گرفت وآن هم باعث افزایش وزن ژئوپلیتیکی منطقه و هماوایی بیشتر آن با تحولات نظام ژئوپلیتیک پیرامونی و جهانی خواهد شد.
گونه شناسی شیوه های پهنه بندی و تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرح های جامع شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
105 - 118
حوزههای تخصصی:
نظام شهرسازی کشور در دهه های معاصر بسیار دستخوش تغییر و تحول قرارگرفته است. یکی از موضوعاتی که در این تغییر و تحول اثرات شایانی بر توسعه شهرهای ایران بر جای گذاشته، موضوع تراکم ساختمانی در طرح های توسعه شهری بوده است. به منظور رسیدگی به این موضوع، هدف مقاله پیش رو، بررسی چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرح های جامع شهرهای مراکز استان های ایران از زمان تهیه نخستین طرح تاکنون و ارائه یک گونه شناسی از آنها و تشریح ویژگی های آن است. نوع تحقیق از حیث روش توصیفی_تحلیلی و از حیث محتوای اطلاعات یک مقاله اصیل است. روش جمع آوری داده ها اسنادی و مراجعه مستقیم برای دسترسی به آنها بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها نیز از طریق تشریح ساده روابط میان آنها صورت گرفته است. یافته های مقاله نشان داده است که می توان پنج گونه مختلف از روش تعیین تراکم ساختمانی مسکونی را شناسایی نمود. گونه نخست روش سنتی (که خود به سه زیرگونه کاهشی، افزایشی و سه سطحی تقسیم می شود)، گونه دوم روش شناور، گونه سوم روش راهبردی_ساختاری، گونه چهارم روش ترکیبی و گونه پنجم سایر روش ها. بر این اساس یک روند تاریخی در گونه شناسی ارائه شده مشخص گردید. به طوری که هر یک از گونه ها و زیرگونه ها در مقطع زمانی خاصی از تاریخ چند دهه ای تهیه طرح های توسعه شهری کشور، بیشترین تأثیر خود را بر چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در شهرها بر جای گذاشته اند. همچنین بررسی سیر تحول تاریخی این گونه ها نیز نشان داد که قوانین و مقررات مصوب فرادستی در خصوص موضوع تراکم ساختمانی نقطه عطف تعیین و به کارگیری این روش ها در طرح های جامع شهری ایران بوده است.
آینده نگاری روند توسعه فیزیکی شهرها با رویکرد سناریونویسی (نمونه موردی: شهرماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
85 - 100
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان دومین انقلاب بشری، کارخانه تولید ثروت لقب گرفته است. مضاف بر آن کارگاه و بستر آلودگی را نیز برخود نهاده است. پس می توان چنین عنوان داشت که شهر می تواند همچون شمشیر با دو لبه برنده باشد، لذا برای هر اقدام در این بستر لازم است جدا از تبیین وضعیت موجود ، مبادرت به شناسایی عدم قطعیت های آینده های محتمل پیش روی نیز شود تا بیشترین فواید حاصل آید و از کمترین خسران جلوگیری شود. بدین منظور تحقیق حاضر در ابتدا وضعیت توسعه فیزیکی شهر ماکو را با استفاده از مدل هلدرن مشخص نموده و سپس با هدف تبیین عوامل کلیدی مؤثر بر روند توسعه فیزیکی با رویکرد آینده نگاری، سعی بر ترسیم چشم اندازهای محتمل شهر کرده است. بدین منظور از 27 شاخص اثرگذار در روند توسعه فیزیکی شهر ماکو استفاده شده است که با توجه به ارزیابی کاشناسان در محیط میک میک 8 سناریو به عنوان پیشران شناخته شداه اند. سپس برای تعیین آینده های محتمل، پیشران ها در قالب گمانه ها در محیط سناریو ویزارد مورد ارزیابی کارشناسان قرار گرفته اند. نتایج تحقیق توسعه فیزیکی شهری ماکو بیانگر دو قالب سناریو قوی و محتمل بوده است. سناریو قوی شامل سه سناریو(سناریو اول وضعیت مطلوب، سناریو دوم و سوم بحرانی) بوده که فاقد وضعیت ایستا در میان سناریوها بوده است. درمجموع 21 سناریو محتمل برای وضعیت آینده روند توسعه فیزیکی شهر ماکو در افق سال 1404 به دست آمد که وضعیت سناریوهای محتمل بیانگر چهار سناریو مطلوب و 17 سناریو بحرانی بوده است. در این میان سناریوهای 1، 2 و 3 احتمال تحقق بیشتری داشته اند.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر انتخاب مکان هدف گردشگری در صنعت گردشگری ایران (با استفاده از مدل دیمتل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
1071 - 1081
حوزههای تخصصی:
لزوم تحقق اقتصاد بدون نفت از یک سو و پتانسیل بالای ایران در جذب گردشگر اهمیت پرداختن به مباحث مرتبط با صنعت گردشگری را در کشور دوچندان کرده است. یکی از راه های اصلی کسب درآمدهای ارزی جذب گردشگر توسط کشور است. این صنعت به قدری در رشد اقتصادی کشورها اهمیت یافته است که به آن «صادرات نامرئی» نیز می گویند. همچنین، بسیاری از کشورها برای رشد و پیشرفت اقتصادشان از این صنعت کمک گرفته اند. این در حالی است که کشوری مانند ایران، با وجود پتانسیل های بالا در جذب گردشگر، هنوز رشدی که باید و شاید را در این صنعت تجربه نکرده است. در این مقاله به شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر انتخاب مکان هدف گردشگر پرداخته شده است. این پژوهش از نوع تحلیلی-توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش ترکیبی است از پنج نفر از خبرگان صنعت گردشگری و صاحب نظران در دانشگاه و صنعت و نیز پنجاه نفر از گردشگرانی که یا به تازگی سفری را تجربه کرده اند یا برنامه سفری برای خود دارند. اطلاعات پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای، طوفان فکری، پژوهش های میدانی، و مصاحبه با خبرگان به دست آمده است. در پژوهش حاضر تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین عوامل بر انتخاب یک مکان برای گردشگری و رتبه بندی آن ها در کشور ایران بررسی شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد عامل عملکرد سیستم حمل و نقل بیشترین تأثیرگذاری، و عامل فاصله و مسافت بیشترین تأثیرپذیری، و عامل موقعیت جغرافیایی بیشترین تعامل را با سایر عوامل دارا می باشند.
آینده نگری جمعیت روستایی با تأکید بر نقش مهاجرت ( مطالعه موردی: شهرستان ورزقان)
حوزههای تخصصی:
آینده نگری و به سبب آن، آگاهی از ترکیب آینده جمعیت روستایی می تواند نقش مؤثری در توسعه و نیز کاربست سیاست های درست در ساختار برنامه ریزی منطقه داشته باشد که تحقیق حاضر به تحلیل آن با تأکید بر نقش مهاجرت در شهرستان ورزقان پرداخته است. ازنظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به لحاظ روش شناسی، مربوط به روش های ترکیبی (آمیخته) از نوع همگرا است. در بخش کیفی از روش فراترکیب و در بخش کمی از آینده نگری جمعیت در افق 15 سال با استفاده از نرم افزار اسپکتروم استفاده شده است. در تحلیل کیفی علل و پیامدهای مهاجرت، درمجموع تعداد 9 مقوله در مورد علل و زمینه، 8 مقوله در مورد پیامدها و 10 مقوله به عنوان راهکار شناسایی شده است. نتایج آینده نگری شاخص های جمعیتی حاکی از کاهش تدریجی میزان های نرخ حیاتی بوده که نرخ رشد جمعیت به 84/0 و نسبت جنسی به رقم 49/103 خواهد رسید. نرخ جمعیت سالخورده افزایش یافته و انتظار می رود در افق 1411، جمعیت زیر 14 سال 23 درصد، جمعیت 15 تا 64 ساله 67 درصد و جمعیت بالای 65 سال 10 درصد جمعیت منطقه مورد مطالعه را به خود اختصاص دهند. اعتبار بخشی و تفسیر داده های کمی-کیفی نشان می دهد شاخص های «کاهش نسبت جنسی، کاهش نسبت کودک به زن، کاهش میانگین سن باروری و پیری جمعیت» که به عنوان پیامد مهاجرت روستا- شهری توسط نتایج کیفی تحلیل شناخته شده اند، در تحلیل کمی و آینده نگری جمعیت نیز مطرح بوده و همواره این شاخص ها در افق 15 ساله با یک روند کاهش تدریجی روبرو خواهند بود. آینده نگری و به سبب آن، آگاهی از ترکیب آینده جمعیت روستایی می تواند نقش مؤثری در توسعه و نیز کاربست سیاست های درست در ساختار برنامه ریزی منطقه داشته باشد که تحقیق حاضر به تحلیل آن با تأکید بر نقش مهاجرت در شهرستان ورزقان پرداخته است. ازنظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به لحاظ روش شناسی، مربوط به روش های ترکیبی (آمیخته) از نوع همگرا است. در بخش کیفی از روش فراترکیب و در بخش کمی از آینده نگری جمعیت در افق 15 سال با استفاده از نرم افزار اسپکتروم استفاده شده است. در تحلیل کیفی علل و پیامدهای مهاجرت، درمجموع تعداد 9 مقوله در مورد علل و زمینه، 8 مقوله در مورد پیامدها و 10 مقوله به عنوان راهکار شناسایی شده است. نتایج آینده نگری شاخص های جمعیتی حاکی از کاهش تدریجی میزان های نرخ حیاتی بوده که نرخ رشد جمعیت به 84/0 و نسبت جنسی به رقم 49/103 خواهد رسید. نرخ جمعیت سالخورده افزایش یافته و انتظار می رود در افق 1411، جمعیت زیر 14 سال 23 درصد، جمعیت 15 تا 64 ساله 67 درصد و جمعیت بالای 65 سال 10 درصد جمعیت منطقه مورد مطالعه را به خود اختصاص دهند. اعتبار بخشی و تفسیر داده های کمی-کیفی نشان می دهد شاخص های «کاهش نسبت جنسی، کاهش نسبت کودک به زن، کاهش میانگین سن باروری و پیری جمعیت» که به عنوان پیامد مهاجرت روستا- شهری توسط نتایج کیفی تحلیل شناخته شده اند، در تحلیل کمی و آینده نگری جمعیت نیز مطرح بوده و همواره این شاخص ها در افق 15 ساله با یک روند کاهش تدریجی روبرو خواهند بود.
حمایت از آزادی مذهب اقلیت روهینگیا در پرتو رویه کمیته حقوق بشر و اسناد نظام بین الملل حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال هاست که خشونت های ارتکابی علیه اقلیت قومی مسلمانان روهینگیا در کشور میانمار، منجر به آوارگی هزاران نفر از آنان شده است و بسیاری از حقوق اولیه آنان نقض می شود. حق آزادی مذهب یکی از این حقوق است. آزادی مذهب از بنیادی ترین حقوق بشر است و حتی می توان گفت ایده کلی حقوق بشر در تاریخچه حمایت از اقلیت های دینی قرار دارد. این حق از ابتدای نهضت جهانی حقوق بشر مورد توجه بوده و در مهم ترین اسناد بین المللی بر آن تأکید شده است. آزادی مذهب، ابعاد مختلفی دارد؛ از آزادی اعتقاد به مذهب به منزله امری ذهنی تا آزادی ابراز و تجلی آن در زندگی شخصی و اجتماعی که امری عینی است. تجلی این آزادی ممکن است در بدو امر به صورت حق انجام مناسک مذهبی نمایان شود. حق پوشش و استفاده از نمادهای مذهبی، نشانه پیوند میان آزادی مذهب و آزادی بیان است. حق تشکیل اجتماعات، برای تحقق آزادی مذهبی نیز به کار می آید. ادای سوگند بر اساس مذهب نیز تجلی دیگری از این حق است. مقاله حاضر با روش تحلیلی توصیفی این جلوه ها را در رویه کمیته حقوق بشر و اسناد بین المللی بررسی می کند و نشان می دهد که نقض آزادی مذهب در روهینگیا شامل همه مؤلفه های آزادی مذهب می گردد.
بهینه سازی چند هدفه تخصیص کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم NSGA-II (مورد شناسی: منطقه 10 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی به عنوان یکی از بهترین مدل ها برای حفاظت زیست محیطی و هماهنگ کننده اهداف متضاد و مختلف اقتصادی، اجتماعی و غیره کاربری اراضی است. منطقه 10 کلان شهر تبریز د ر زمینه تناسب و توزیع بهینه کاربری ها د ارای نارسایی بود ه است؛ ازاین رو این تحقیق با هدف بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی منطقه 10 کلان شهر تبریز انجام گرفته است. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی در زمینه تخصیص کاربری اراضی با هشت کاربری اصلی: مسکونی به تفکیک سه نوع طبقاتی، تجاری، آموزشی، درمانی، فرهنگی، فضای سبز، ورزشی، تجاری-مسکونی به تفکیک سه نوع طبقاتی به وسیله الگوریتم ژنتیک از نوع مرتب سازی نامغلوب نسخه دوم (NSGA-II) انجام گرفته است. بدین منظور از چهار تابع هدف حداکثر غیر خطی: بیشینه سازی FAR، بیشینه سازی سود اقتصادی، بیشینه سازی سازگاری، بیشینه سازی فشردگی استفاده شده است. هشت نوع کاربری اراضی اصلی و هشت محدودیت تعریف شد و برای ترکیب مقدار عددی تابع هدف بعد از نرمال سازی، روش مجموع وزن دار به کار گرفته شد. عملگرهای NSGA-II اصلاح شد و مدل پیشنهادی در زبان برنامه نویسی MATLAB توسعه داده شد. مدل با توجه به محدودیت های مدل سازی اجرا شده و برای به تصویر کشیدن خروجی مدل، روش کدگذاری ویژه راه حل ها که خروجی را با نرم افزار GIS مرتبط می کرد، تعریف شد. نتایج، نشان دهنده کارآیی و اثربخشی مدل پیشنهادی و پتانسیل آن در پشتیبانی از فرایند برنامه ریزی شهری و تصمیم سازی است. این پتانسیل از طریق تولید آلترناتیوهای گوناگون کاربری و نمایش راه حل های بهینه به دست آمده است. درنهایت نتایج نشان داد که در صورت بهینه سازی کاربری اراضی درمنطقه 10 کلان شهر تبریز، مقدار FAR به اندازه 13.04 درصد و سود اقتصادی به اندازه 21.06 درصد و سازگاری- فشردگی بین کاربری ها به ترتیب 2.3 و 4.6 درصد افزایش می یابد.
سنجش عدالت فضایی شاخص های کمی و کیفی مسکن در حوزه های شهری ( مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
1009 - 1029
حوزههای تخصصی:
شاخص های مسکن شاید مهم ترین و کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی مسکن باشند. شناخت نابرابری ها و فقدان تعادل در چارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف و پی بردن به اختلاف ها و تفاوت های موجود و سیاست گذاری در جهت کاهش نابرابری ها از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق به شمار می رود. با توجه به افزایش جمعیت شهر ارومیه و توجه کم به مقوله مسکن، هدف از این پژوهش شناخت و تبیین نابرابری های فضایی و ارائه راهکارهای توسعه جهت دست یابی به تعادل و توازن بین حوزه های کلان شهر ارومیه است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. داده های خام از Excel بعد ازتبدیل به شاخص های مورد نظرو با 35 شاخص به نرم افزار Spss برای اجرایتحلیل عاملی وارد شد و 8 عامل از تحلیل عاملی به دست آمد که4عامل به عنوان عامل اصلی و4 عامل به عنوان عوامل فرعی شناخته می شود.سپس،عامل های مورد نظر به محیط GIS متصل وتجزیه و تحلیل شد.21/18درصد از حوزه ها جزو حوزه های خیلی محروم،18/18درصد محروم،53/53 درصد متوسط،18/13 درصد برخوردار،و57/9 درصد کاملاً برخوردارند و مناطق 3 و 1، 2 به توجه بیشتر نیازمندند تا نابرابری ها تا حدی کاهش یابد. نتایج این پژوهش نشان داد حوزه های محروم در مناطق ۳و۲حوزه های برخوردار در مناطق ۱و۴ وجود دارند.این وضعیت حاکی از وجود فاصلهطبقاتی و دوگانگی در فضای شهری و تفاوت در برخورداری از شاخص های مورد بررسی در سال 1395 است و یافته ها نشان دهنده توزیع نابرابر و نامناسب شاخص های مسکن در میان شهروندان شهر ارومیه است.
ارزیابی شاخص های رشد هوشمند شهری با استفاده از داده کاوی مکانی (مورد شناسی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
211 - 230
حوزههای تخصصی:
هم اکنون برنامه های متعددی برای هوشمندسازی یزد در حال اجرا است، ولی به منظور حرکت هدفمند و همه جانبه به سمت شهر هوشمند یزد، تدوین یک چشم انداز روشن و واضح برای آن ضروری است. به منظور تضمین دستیابی به چشم انداز شهر هوشمند یزد، ذی نفعان باید ریسک های متعددی را مدیریت کنند که ازجمله این ریسک ها می توان به ریسک های فناوری، پذیرش جامعه و پایداری محیطی اشاره کرد. این پژوهش با هدف ارزیابی شاخص های رشد هوشمند شهری با استفاده از داده کاوی مکانی در شهر یزد، به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مدل ANP انجام پذیرفت. داده های موردنیاز از طرح جامع شهری استخراج و ازنظر سیستم مختصات کنترل شد. زیرشاخص تراکم جمعیت در شاخص فشردگی و زیرشاخص مسیر ویژه دوچرخه، اتوبوس و تاکسی در شاخص دسترسی و زیرشاخص بافت فرسوده، فضای سبز، کاربری تجاری در شاخص محیط زیست درنظر گرفته شدند. شاخص ها و زیرشاخص ها از دیدگاه هوشمندسازی در 5 منطقه شهر یزد بررسی شدند. مطابق با نتایج تلفیقی در مدل ANP شاخص رشد هوشمند منطقه تاریخی، با امتیاز 0.37 به عنوان منطقه ای با بیشترین ساختار رشد هوشمندانه شناخته شده است. پس از منطقه تاریخی، منطقه 3 با اختلاف بسیار کمی با امتیاز 0.2 در رده بعدی قرار دارد. منطقه 2 با امتیاز 0.11 در انتها قرار گرفته است. منطقه تاریخی که هسته مرکزی شهر نیز محسوب می شود، دارای بافتی متراکم است. استقرار کاربری های اداری، تجاری، درمانی و... باعث مراجعه شهروندان از سایر مناطق به این منطقه شده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل به توسعه واحد های گاوداری روستایی در شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به خودکفایی در تأمین نیاز های اساسی و غذایی جمعیت روزافزون کشور به ویژه تولیدات دامی که با توجه به ظرفیت های موجود در کشور و وجود منابع داخلی فراوان و قابل استفاده، از ارزش بسیار بالایی برخوردار لزوم توجه به این بخش را ضرورت بخشیده است. در این راستا پژوهش حاضر، به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر توسعه واحد های گاوداری روستایی سنتی و نیمه صنعتی در شهرستان خرم آباد هست. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بهره برداران واحد های گاوداری روستایی شهرستان خرم آباد در سال 1397 می باشد که از بین 4762 تعداد گاودار مشغول به فعالیت در این حوزه، تعداد 185 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه تعیین و سپس به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مبنای گردآوری داده های موردنیاز قرار گرفتند. روایی شکلی و محتوایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرسنجی از اعضای هیئت علمی گروه اقتصاد و توسعه روستایی دانشگاه لرستان مورد تأیید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از پیش آزمون و محاسبه ضریب پایایی آلفای کرونباخ و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی عوامل مؤثر بر توسعه واحد های گاوداری روستایی در شهرستان خرم آباد به ترتیب اهمیت در شش دسته؛ ۱) قیمت-اعتبارات، ۲) خدماتی-حمایتی، ۳) زیرساختی، ۴) خدمات دام پزشکی و عوامل اصلاح نژادی، 5) آموزشی-ترویجی و 6) پشتیبانی دسته بندی شدند. این عوامل توانستند 93/76 درصد از واریانس کل را تبیین نمایند. همچنین نتایج حاصل از مقایسه میانگین که از طریق آزمون من ویتنی بیانگر این بود که بین نظرات دامدار های سنتی و مدیران گاوداری های نیمه صنعتی ازلح اظ عوامل مؤثر بر توسعه واحد های گاوداری روستایی اختلاف نظر وجود دارد.