فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به توسعه در مناطق محروم به عنوان هدف غایی برنامه ریزی محرومیت زدایی، گام نخست بررسی و شناخت واقعی از وضع موجود و سطح برخورداری مناطق به عنوان مقدمه حصول به توسعه است. بدین سان، ارائه مدل و الگویی قوی از محرومیت برای شناسایی شاخص های محرومیت و پارامترهای مرتبط برای کاهش محرومیت، مهم است. بر این اساس، مطالعه حاضر باهدف معرفی الگوی علمی شناسایی مناطق بسیار محروم جهت هدفمند سازی اردوهای جهادی انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی بود. شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و ابزار گردآوری داده ها نیز با توجّه به اهداف پژوهش مبتنی بر داده ها و اطلاعات جداول و فرم های رایج آمارنامه سرشماری نفوس و مسکن (به ویژه سالنامه آماری سال 1390 استان بوشهر) بود. منطقه موردمطالعه شهرستان دشتی و تکنیک مورداستفاده وایکور فازی بود. یافته ها نشان داد در سطح استان بوشهر، بیشترین محرومیت به شهرستان های دیر، دیلم و جم بیشترین اختصاص داشت. تحلیل یافته ها در سطح شهرستان دشتی نیز حاکی از آن بود که بخش کاکی محروم ترین بخش شهرستان دشتی و دهستان های کاکی و چغابور به ترتیب محروم ترین مناطق روستایی بوده اند. نتایج پژوهش نشان داد با تعیین دقیق و سلسله مراتبی مناطق محروم، از سطح شهرستان به بخش و از بخش به دهستان و از دهستان به روستا، می توان کانون های محرومیت را شناسایی نمود و پس از مشخص نمودن منطقه هدف، با شناخت علمی و نیازسنجی دقیق از شاخص های موردنیاز هر منطقه، می توان شاخص های هدف را شناسایی و نسبت به رفع آن ها اقدام نمود. در انتها نیز الگوی علمی شناسایی مناطق بسیار محروم پیشنهاد گردید. هرچند الگوی پیشنهادی حاضر هرچند خالی از اشکال نیست؛ اما می تواند گامی هرچند کوچک جهت اجرای طرح های تحقیقاتی به مراتب وسیع تر و علمی تر باشد.
اولویت بندی پیشران های مدیریت فضای سبز مبتنی بر آینده پژوهی و برنامه ریزی سناریو در شرایط بحران منابع آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت عوامل و پیشران های موثر در توسعه فضای سبز و ارائه استراتژی و سناریوهای محتمل در شرایط بحران انجام شد. در این پژوهش پیشران های اصلی (معیارها) توسعه فضای سبز در شهر مشهد با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان (پنل خبرگان) و براساس پرسش نامه و در دو راند صورت گرفت. طراحی پرسش نامه با استفاده از طیف لیکرت صورت گرفت. روایی براساس ضریب آلفا کرونباخ که مبتنی بر واریانس بوده و با استفاده از نرم افزار SPSS، معادل 829/0 محاسبه شد و پایایی با نظر خبرگان مشخص گردید. حجم نمونه از طریق جدول مورگان 30 نفر تعیین گردید و با تکیه بر روش دلفی توزیع و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. .نتایج نشان داد معیارها و شاخص های موثر در توسعه فضای سبز در راند اول به ترتیب اولویّت معیارهای اجتماعی، مدیریتی، اقلیمی، اقتصادی و در راند دوم دلفی به ترتیب اهمیّت معیار مدیریتی، معیارهای اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی بدست آمد. بررسی دو معیار مهّم مدیریتی و اقلیم نشان داد که عدم مدیریت منابع آب و خشک سالی های مستمر بدترین سناریو و مدیریت منابع آب و عدم خشک سالی، بهترین سناریوهای محتمل در آینده می باشند. برخی از مهّم ترین راهبردهای پیشنهادی معیار مدیریتی، بهره برداری مدیریت شده سفره های آب زیرزمینی و همسوسازی سیاست های مدیریتی شهری با سایر ارگان های مرتبط دولتی است و مهمترین راهبردهای پیشنهادی معیار اقلیمی آمادگی برای وقوع پدیده خشک سالی، بررسی اثرات گرمایش زمین و اثر آن بر پوشش گیاهی منطقه و همچنین مدیریّت بارش اندک سالانه و کنترل شدت بارندگی می باشند.
تحلیل نقش عوامل مؤثر بر بازآفرینی فضاهای شهری از منظر کاربران (مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش عوامل مؤثر بر بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی نو در بازسازی و بهسازی بافت های فرسوده مرکز شهر کرمانشاه از منظر کاربران است. روش پژوهش در این مقاله با توجه به ماهیت و اهداف موضوع از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شهروندان بخش مرکزی شهر کرمانشاه می باشد. در این پژوهش ۳ مؤلفه مورد سنجش قرار گرفت. داده های مورد نیاز به کمک پرسش نامه محقق ساخته گردآوری و سپس تحلیل شد. تعداد پرسش نامه ها شامل ۳۸۴ مورد بود که از فرمول کوکران به دست آمده است. ضریب پایایی کل پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شد که نشان از اعتبار بالای این پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که عواملی نظیر اختلاط و گوناگونی فعالیت ها، اصل الگوی تراکمی توسعه و دسترسی و نفوذپذیری در حد ضعیفی از منظر مردم در بازآفرینی شهری بخش مرکزی شهر کرمانشاه تأثیر داشته اند. به منظور کارآمد نمودن اقدامات لازم برای بازآفرینی فضاهای شهری هماهنگی میان زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی با ظرف زمانی و مکانی فضا ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بدین سان هویت افراد حفظ شده و از شیءوارگی آنها جلوگیری به عمل می آید و حیات مدنی حامعه تداوم می یابد.
بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد از طریق کسب وکارهای الکترونیک در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19 - 27
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف «تعیین راهکارهای ارتقای بهره وری از طریق کسب وکارهای الکترونیک در شهرداری تهران» انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را مدیران، رؤسا، مسئولان و کارشناسان ارشد مناطق شهرداری تهران در یک نمونه 360 نفره تشکیل داده اند. روش تحقیق از نوع کاربردی، توصیفی و پیمایشی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد با 72 سؤال بوده است. برای آزمون فرضیه ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج نشان داده است عوامل داخلی بر بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک به میزان 522/0، عوامل خارجی بر بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک به میزان 531/0، ابعاد کیفی کسب وکار الکترونیک بر بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک به میزان 490/0، عوامل فناورانه بر بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک به میزان 369/0، عوامل مربوط به مشتریان بر بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک به میزان 229/0، بهبود قابلیت های فناورانه بر بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک به میزان 214/0، بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک بر بهبود عملکرد و کارایی کسب وکار الکترونیک به میزان 210/0، بهبود قابلیت های فناورانه بر بهبود عملکرد و کارایی کسب وکار الکترونیک به میزان 497/0 و بهبود قصد استفاده از خدمات الکترونیک توسط مشتری بر بهبود عملکرد و کارایی کسب وکار الکترونیک به میزان 452/0 تأثیر مثبت داشته است.
طراحی سیستم نوآوری شهری (UIS) در بستر رشد اقتصادی درون زا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
252 - 265
حوزههای تخصصی:
مسیر نظریات رشد اقتصادی، به ویژه معرفی نظریات رشد درونزا، نشان می دهد که سیستم های اقتصادی برای دستیابی به اهداف رشد اقتصادی بلندمدت نیاز به تبلور محرک و بهبود مولفه های درونزایی دارند که از درون این سیستم ها تکامل می یابند. در برخی از مدل های رشد درونزا بیان شده است که اگر کشوری منابع بیشتری را به نوآوری اختصاص دهد، در شرایط مشابه می تواند از سایر کشورها موفق تر باشد. بنابراین امروزه، بررسی چگونگی ایجاد نوآوری در سیستم های مختلف اقتصادی به یک موضوع چالش برانگیز در محافل اقتصادی جهان تبدیل شده است. شواهد تجربی نشانگر آن است که پیاده سازی یک سیستم نوآوری در جغرافیای شهری، می تواند بر بسیاری از مشکلات شهری، منطقه ای و حتی ملی فائق آید. بنابراین انتظار می رود که ایجاد یک سیستم مناسب نوآوری شهری با توجه به شرایط خاص هر شهر، امکان تبدیل چالش های عمیق اجتماعی - اقتصادی را به فرصت های ارزشمند توسعه یافتگی فراهم کند. از اینرو، این مطالعه به بررسی اهمیت سیستم های نوآوری شهری (UIS) می پردازد.
نقش گردشگری کویری در توسعه روستایی (مطالعه موردی شهرستان گرمسار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین نقش کویر در توسعه گردشگری مناطق روستایی شهرستان گرمسار بود. در این راستا با اتخاذ پارادایم ترکیبی و غور در نظریه ها و مدل های مختلف گردشگری، گردشگری کویر و پایداری روستایی، گردشگری پایدار روستایی اقدام به مفهوم سازی سازه های مفهومی تحقیق گردید. جامعه آماری پژوهش در سطح کلان شهرستان گرمسار و کارشناسان اجرایی و سیاست گذاران گردشگری مرتبط با موضوع پژوهش، اعضای شورای اسلامی و دهیاران دهستان حومه و لجران شهرستان گرمسار به تعداد 20 نفر و گردشگران پارک ملی کویر به تعداد 200 نفر بود. از روش تحلیل فازی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و معادلات ساختاری در تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد مدل بهینه توسعه گردشگری کویر با محوریت پارک ملی کویر در محدوده مورد مطالعه نشان از برتری و اهمیت مدل ژئومورفوتوریسم در فرایند توسعه گردشگری ارک ملی کویر با توجه به ماهیت و دارایی آن می باشد. این مدل از بین شش مدل مشهود و منتخب جهانی در توسعه گردشگری یعنی مدل گونه شناسی کوهن، مدل چرخه عمر باتلر، مدل رنجش داکسی، مدل توسعه تفرجگاهی پریدوکس، مدل رقابت پذیری تفرجگاهی کراچ و ریچی و مدل ژومورفوتوریسم تحلیل و انتخاب گردید. همچنین شناسایی پیشران های قابل اتکا برای برندسازی گردشگری در توسعه گردشگری مناطق روستایی نشان داد که شش پیشران اصلی در این امر تأثیر راهبردی دارد که از آگاهی تا کیفیت اقتصادی-راهبردی را در بر می گیرد. همچنین پایداری گردشگری مناطق روستایی در محدوده مورد مطالعه از طریق شش شاخص یعنی پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری فرهنگی، پایداری سیاسی، پایداری اکولوژیکی و پایداری تکنولوژیکی مورد تحلیل قرار گرفت. در آخر، یافته های تحقیق بر این استوار بود که آیا مدل ژئومورفوتوریسم می تواند به تحقق برند گردشگری مناسب با توسعه گردشگری مناطق روستایی و همچنین پایداری گردشگری مناطق روستایی در شهرستان گرمسار کمک کند؟ این فرایند از طریق سنجش ساختار ارتباطی بین این دو در قالب مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت و نتایج نشان داد که مدل ژئومورفوتوریسم می تواند در ساخت برند گردشگری و پایداری مناطق روستایی شهرستان گرمسار مؤثر باشد. بر اساس یافته های تحقیق، با توجه به دستاوردهای نظری و عملیاتی آن، اقدام به ارائه مدل تبیین کننده نهایی موضوع و هدف پژوهش گردید که از دو بخش کلان (سیاست ها) و خُرد (راهبردها) و راهکارهای تحقق بخشی خاص هر سطح تشکیل شده است.
تحلیل زیست پذیری در محله های بخش مرکزی شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
3 - 16
حوزههای تخصصی:
شهرهای امروزی به اصلی ترین مکان برای کار و زندگی انسان ها تبدیل شده اند؛ از این رو با چالش های بسیاری در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی مواجه هستند. تداوم این روند، کاهش کیفیت زندگی و به دنبال آن کاهش زیست پذیری شهرها را در پی خواهد داشت. این پژوهش بر آن است تا میزان زیست پذیری بخش مرکزی شهر بروجرد را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. پژوهش حاضر از حیث هدف از جمله تحقیقات اکتشافی_شناختی، از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی_تحلیلی و از نظر داده، از جمله تحقیقات کمی_کیفی است. برای دستیابی به اهداف از دو بخش مطالعات اسنادی و میدانی (پرسشنامه) استفاده گردید. واحد تحلیل، 230 نفر از سکنه بخش مرکزی شهر بروجرد است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار GIS وSPSS (آزمون های تی تک نمونه ای، آنووا و فریدمن) و در ترسیم مدل تحلیلی ساختارها از مدل معادلات ساختاریAmos استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد و شاخص های زیست پذیری در بخش مرکزی شهر بروجرد از مطلوبیت بالایی برخوردار است. همچنین در مقایسه بین محلات بخش مرکزی از نظر میانگین شاخص ها و ابعاد مشخص گردید که زیست پذیرترین محله، محله صوفیان است و دودانگه از کمترین میزان زیست پذیری نسبت به سایر محلات برخوردار است. در اولویت بندی فریدمن، بعد خدمات، فعالیت ها و امکانات شهری در رتبه نخست و بعد اقتصاد شهری در رتبه آخر قرارگرفته است. در مدل معادلات ساختاری که به وسیله نرم افزار ایموس ترسیم شد، در بین ابعاد، بعد اقتصاد شهری بیشترین تأثیر بر عوامل محیطی و زیست محیطی را داشته است.
موانع مؤثر در مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی (مورد شناسی: دهستان بناجوی شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی با توجه به نقش پذیری و ایفای نقش ساکنان روستایی در برنامه های اقتصادی- اجتماعی به ویژه در طرح های عمرانی برای دستیابی به اهداف جمعی به ویژه در مناطق روستایی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در این میان، موانعی در ارزیابی مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی وجود دارد؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مهم ترین موانع مشارکت اجتماعی روستاییان در فعالیت های عمرانی روستایی در دهستان بناجوی شمالی شهرستان بناب است. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، روش نمونه گیری تصادفی بوده است و با فرمول کوکران 320 خانوار در سطح محدوده مورد مطالعه، به عنوان حجم نمونه تعیین شد. بخشی از داده ها براساس مطالعات میدانی (پرسشنامه) و مشاهده (شاخص های انتخابی و محقق ساخته) و بخشی دیگر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد بررسی قرار گرفته است. ضریب روایی پرسشنامه نیز برابر با 81/0 به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ANPو نرم افزار Super Decisions،SPSSاستفاده شده است. نتایج آزمون Tتک نمونه ای نشان داد که از بین عوامل مختلف مؤثر مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی، به ترتیب عامل اجتماعی (470/31)، آموزشی- ترویجی (269/29)، نهادهای دولتی (925/26)، اقتصادی (351/20)، نهادهای روستایی (721/18) و درنهایت عامل نهاد حقوقی- قانونی (231/14) به ترتیب در رتبه های یک تا شش قرار دارند. درنهایت با توجه به نتایج به دست آمده با تأکید بیشتر بر عوامل اجتماعی، استراتژی های رفع این موانع و راهکارهای پیاده سازی این استراتژی ها تدوین شده است.
تبیین و تحلیل توسعه پایدار شهری با تأکید بر مؤلفه های محیطی (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
75 - 86
حوزههای تخصصی:
تجسم یک بحران شهری حاصل از سناریوی جمعیت در افق نزدیک، تصوری دور از واقعیت نمی باشد. با شروع هزاره سوم، تخمین زده می شود که تقریباً نیمی از جمعیت جهان در مناطق شهری سکونت یافته باشند یعنی جاهایی که بیشترین منابع را مصرف و بیشترین ضایعات و آلودگی ها را تولید می کنند. توسعه پایدار، مفهوم جدیدی است که از طریق پیوند ابعاد مختلف توسعه (اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی) و توجه خاص به ملاحظات زیست محیطی و حفظ محیط زیست از دهه 80 به طور گسترده ای مطرح گردید. بر این اساس توسعه پایدار شهری توسعه انسانی پایدار را نیز به همراه می آورد که به شکل گیری سرمایه اجتماعی و ایجاد عدالت اجتماعی مدد می رساند. این پژوهش از نظر روش تحقیق بصورت توصیفی– تحلیلی بوده و با هدف کاربردی تدوین شده است. در این مقاله، ساختار زیست محیطی شهر سنندج با استفاده از تکنیکSWOT در چهار مرحله مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج یافته ها با استفاده از روشAHP نشان می دهد که کل امتیاز و وزن دهی جدول ماتریس عوامل داخلی 319/0 و در جدول ماتریس عوامل خارجی 321/0 است که عدد حاصله پایین تر از میانگین بوده، در واقع از قوت ها و فرصت های به دست آمده به درستی در جهت غلبه بر ضعف ها و تهدیدها استفاده نشده است و ضعف ها بر قوت ها و تهدیدها بر فرصت ها غالب هستند. بالاترین مقدار میانگین پایداری توسعه شهری مربوط (92/2) و مقدار میانگین مربوط به شاخص های محیطی (97/2) می باشد. در نهایت راهبردهایی برای توسعه پایداری محیطی شهر سنندج معرفی شده است، توجه به مدیریت یکپارچه محیط زیست و ارزیابی اثرات زیست محیطی به عنوان یکی از مهم ترین ابزار دستیابی به توسعه پایدار شهری مورد بررسی قرار گیرد و در واقع کوششی در جهت یافتن راه حل هایی است که تغییرات لازم در این جهت ترسیم نماید.
تهیه نقشه آلودگی هوا با استفاده از روش درون یابی کریجینگ در GIS، مورد مطالعه: کلان شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تهران به عنوان بزرگ ترین شهر ایران در زمره آلوده ترین شهرهای جهان به حساب می آید بنابراین ضرورت شناخت دقیق آلاینده ها و مشخص ساختن پهنه های آلوده به منظور کاستن از شدت آن ها آشکار است. هدف این پژوهش تهیه نقشه آلودگی هوای تهران و مشخص کردن مناطقی دارای بیش ترین آلودگی است. برای بررسی وضعیت آلودگی هوای شهر تهران پس از جمع آوری غلظت 5 آلاینده جوی (CO، NOx، SOx، O3، PM25) از 20 ایستگاه ثبت کننده آلاینده های هوا، از سه روش درون یابی، کریجینگ و روش توابع شعاعی پایه و روش عکس فاصله وزنی IDW در نرم افزار ArcGIS و برای مقایسه روش ها و انتخاب بهترین آن ها از ریشه میانگین مربعات خطا RMSE و ضریب همبستگی R2 استفاده شده است. با بررسی مقادیرRMSE مشخص گردید که در اکثر پارامترها روش IDW دارای دقت مناسب تری جهت پهنه بندی آلودگی منطقه می باشد. برای رسیدن به نتایج با استفاده از روش های ذکرشده، نقشه محدوده های کیفی هوا در منطقه آماده و با تلفیق پنج نقشه و وزن دهی به هریک از پارامترها نقشه کلی آلودگی منطقه تهیه شد. نتایج نشان می دهد در نقشه پهنه بندی آلودگی CO بیش ترین وضعیت آلودگی مربوط به طبقه ناسالم، در نقشه NO مربوط به طبقه بسیار ناسالم، در نقشه O3 مربوط به طبقه بسیار ناسالم، در نقشه PM مربوط به طبقه ناسالم و هم چنین، در نقشه SO مربوط به طبقه ناسالم می باشد. در نقشه نهایی نیز بیش ترین بخش مربوط به طبقه ناسالم است. به طورکلی ایستگاه مسعودیه با وزن آلودگی 1091 بیش ترین آلودگی و خطرناک ترین وضعیت هوا را دارد و ایستگاه دروس با وزن آلودگی 628 دارای وضعیت مناسب تری بوده است.
بررسی ابعاد اثرگذار بر کارکرد پارک علم و فناوری خراسان در تبدیل شهر مشهد به شهر دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به پدیده جهانی شدن و اهمیت یافتن دانش به عنوان مزیت رقابتی برای کشورها و شهرها، توسعه شهری دانش بنیان و تبدیل شهرها به شهرهای دانش بنیان مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است. یکی از سازوکارهای این تغییر، توسعه پارک های علم و فناوری به عنوان یکی از ساختارهای فضایی شهرهای دانش می باشد. در کشورهای در حال توسعه به دلیل عدم نقش آفرینی موثر این پارک ها، حرکت به سمت توسعه شهرهای دانش بنیان کند می باشد. این پژوهش قصد دارد ابعاد موثر بر کارکرد پارک علم و فناوری خراسان را مطالعه کرده و با شناسایی اولویت های برنامه ریزی، گامی در جهت بهبود توسعه شهر مشهد به عنوان شهر دانش بنیان بردارد. با این هدف ابتدا به شناسایی عوامل پرداخته و مدلی مفهومی را به وجود آورده است. سپس از طریق پرسشنامه نظرات ذی نفعان پارک علم و فناوری خراسان جمع آوری شده است. با استفاده از نرم افزار Smart PLS اطلاعات جمع آوری شده، تحت مدل مفهومی مورد آزمون قرار گرفته است. در نهایت عامل سازمانی و پس از آن عامل فرهنگی به عنوان عواملی با اثرگذاری بیشتر شناسایی شدند. همچنین اثرگذاری عامل سیاست گذاری در این مرحله از رشد پارک علم و فناوری خراسان مورد قبول واقع نشد.
شاخص های مسکن در ایران و جهان و تأثیر شهر هوشمند بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از مهم ترین مسائل جامعه شهری می باشد.از یک سو، روشن است که داشتن برنامه ای سازماندهی شده در این بخش، نیازمند شناخت درست و تجزیه وتحلیل است، از سوی دیگر یکی از نظریه هایی که در دهه های اخیر برای مواجه با معضلات شهری نمود پیداکرده است، نظریه شهر هوشمند است. هدف از پژوهش بررسی شاخص های مسکن در ایران و جهان و تأثیرات شهر هوشمند بر این شاخص ها است. پژوهش از نوع کاربردی است و با رویکردی کیفی به بررسی شاخص های مسکن در ایران و جهان با استفاده از داده پردازی به روش اسنادی و کتابخانه ای پرداخته است. سپس از شیوه تحلیل محتوا برای دست یابی به داده ها و تحلیل آن ها به منظور تبیین اهداف مطالعات استفاده شده است و با مقایسه شاخص ها مسکن در ایران و جهان و تأثیراتی که شهر هوشمند بر این موارد دارد، یافته های پژوهش شکل گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هوشمند شدن شهرها در برخی از شاخص های مسکن تاثیرگذار است (مواردی نظیر کار و خرید از راه دور در شهر هوشمند نیاز به افزایش مساحت و تعداد اتاق و سایر شاخص های کالبدی را در یک مسکن شهری افزایش می دهد، کاربری مختلط و استفاده از سیستم های الکترونیک می تواند در افزایش و یا کاهش قیمت مسکن به عنوان یک شاخص اقتصادی تاثیرگذار باشد، همچنین استقلال واحدها در شهر هوشمند سبب کم شدن روابط همسایگی که از شاخص های اجتماعی مسکن است می شود)، لذا می بایست در سیر برنامه ریزی شهری، مواردی نظیر هوشمند شدن شهرها و متعاقب آن، تاثیراتی که بر سایر ابعاد و مؤلفه های شهری دارند را نیز در نظر گرفت.
بررسی توزیع خدمات شهری در راستای عدالت فضایی (مطالعه موردی: مناطق چهارگانه شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه خدمات شهری، یکی از مهم ترین محورهای تصمیم گیران برنامه ریزان شهری است. در این میان توزیع فضایی، عادلانه و پایدار یکی از ساختارهای کلیدی برنامه ها و طرح ها برای همه انسان هاست. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق مناطق چهارگانه شهر کرمان می باشند. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، شاخص های بهداشتی و درمانی (کلینیک و بیمارستان های اصلی)، شاخص های فرهنگی-مذهبی (سینما و مسجد) و شاخص های تأسیسات و تجهیزات شهری (مراکز اصلی پست، ایستگاه های اصلی آتش نشانی و جایگاه های سوخت) در نظر گرفته شده اند که با استفاده از نرم افزار Geoda مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند و سپس با استفاد از مدل saw مناطق بر حسب برخورداری از خدمات، رتبه بندی شده اند. نتایج به دست آمده نشانگر این موضوع است که جز کاربری مذهبی، تأسیسات و تجهیزات شهری، توزیع بقیه خدمات در شهر کرمان در راستای عدالت فضایی نیست. همچنین طبق رتبه بندی که با مدل saw انجام شد، منطقه 3 در بین مناطق در برخورداری از خدماتِ مورد مطالعه، حائز رتبه نخست شد.
تأثیر مفهوم حکمی عدد 11 در طراحی گنبد شاه نعمت الله ولی با تکیه بر حروف ابجد
حوزههای تخصصی:
اعداد و حکمت آنها به گونه ای رمزآلود و مقدس در معماری گذشته ایران، مؤثر بوده و در شکل گیری بسیاری از بناهای تاریخی نقشی کلیدی داشته است. فرهنگ، باورهای دینی، فلسفی و هنری هر ملتی در دل خود رازها و رمزهایی نهفته دارد که در صورت تجلی می توانند با ایفای نقش در قالب کالبدهایی هدفمند به خلق شگفتی هایی هنرمندانه به نام معماری بیانجامند. با ارزیابی و تحلیل حکمی رابطه بین حروف، اعداد و نقش آنها در باورها و اعتقادات طبقه خاصی از اهل سلوک می توان تأثیر شگرف مبتنی بر حکمت این نگاه خاص عرفانی را در شکل گیری کالبدی و خلق فرم هایی بسیار زیبا و نمادین مشاهده کرد، که اوج آن را در طراحی و اجرای متبحرانه گنبد مقبره شاه نعمت الله ولی واقع در ماهان کرمان به روشنی می توان دید. روش پژوهش مورد استفاده در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و نحوه گردآوری داده ها به شیوه اسنادی و کتابخانه ای است. نتایج حاصل از ارزیابی چگونگی شکل گیری گنبد شاه نعمت الله ولی نشان داد فشارهای اجتماعی، سیاسی و همچنین توجه به راز و رازداری در نزد رهروان طریقت در نزد معماران اهل سلوک، منجر به استفاده حکمی و رمزگونه از عدد یازده در معماری گنبد این بنا شده است. این امر از رابطه بین اعداد، حروف و تأثیر آن ها در خلق معماری انسان مدار و مبتنی بر حکمت و معناگرایی پرده برمی دارد.
Analysis of the Effects of Housing Quality on Health (Physical and Mental) of Villagers (Case Study: Villages of Shandiz District in Binaloud County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Quality and living conditions of humans are heavily reliant on their housing. A suitable shelter will prevent illness and damage to a large extent and plays a crucial role in promoting people's mental and physical condition. This study seeks to analyze and evaluate the effects of improving the quality of housing on promoting the physical and mental health of villagers. Design/methodology/approach - This is an applied research that adopts a descriptive-analytical method. The main data collection instrument is a questionnaire. The studied area is Shandiz district in Binalud town, Khorasan Razavi Province. The statistical population of this research consists of 11 villages, which according to 2017 Census accommodated 5921 households. The sample size was estimated at n=190 using the Cochran formula with an error of 0.07%. Data gathering tool comprised interview, field questionnaire and observation. The questionnaire items were designed based on a Likert scale. For the analysis of data, descriptive and inferential statistics (Pearson correlation test, single sample t-test and regression) were used in the SPSS software. The villages were ranked by WASPAS analysis (the weighing in WASPAS analysis is based on entropy). Findings - The results of Pearson correlation test showed that the quantitative (0.549), physical (0.513), the socio-cultural (0.505), and the environmental (0.522) dimension were significantly correlated with mental- psychological health. With regard to the physical health, there was only a direct and weak relationship with the physical dimensions (0.149). As for the health variable, the quantitative (0.651), physical (0.623), socio-cultural (0.605) and environmental (0.596) dimensions had a strong direct relationship, meaning that as dimensions of the quality of housing improves, the health of villagers is affected and their physical and mental health is promoted. The results of pathway analysis showed that among independent variables (quantitative, physical, socio-cultural and environmental variables) the quantitative dimension had the highest effect on dependent variable (physical and mental health) with a value of 0.564. Practical implications - According to the results, improving the quality of housing will promote the mental and psychologic health of villagers. Originality/value - Selecting a suitable rural housing model can definitely yield positive outcomes for promotion of health standards both in physical and mental dimensions.
تحلیل سناریوهای احیاء منطقه شهری قلعه آبکوه در کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
63 - 76
حوزههای تخصصی:
بکارگیری رویکردهای آینده نگاری در احیاء بافت فرسوده، لزوم توجه به مقوله برنامه ریزی سناریو را امری ضروری جلوه می دهد. سناریونگاری روش بسیار مؤثر و مفیدی برای برنامه ریزی میان مدت و بلندمدت در شرایط با عدم قطعیت است. هدف این پژوهش بررسی سناریوهای احیاء قلعه آبکوه مشهد است. نوع تحقیق بر مبنای هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی _تحلیلی، از لحاظ جمع آوری اطلاعات و داده ها ترکیبی از کتابخانه ای و میدانی می باشد. به منظور تدوین سناریوها تعداد 25 پرسشنامه بین نخبگان اجرایی و دانشگاهی توزیع گردیده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شده است. براساس نتایج ماتریس اثرات متقاطع در نرم افزار میک مک، نداشتن سند مالکیت با 75 امتیاز، بیشترین تأثیرگذاری را دارد و آشفته بودن سیمای شهری با 86 امتیاز، بیشترین تأثیرپذیری را دارد. براساس میزان عدم قطعیت، عوامل نداشتن سند مالکیت، عدم وجود ضوابط و مقررات خاص بافت های مسئله دار، پایین بودن نسبی قیمت اراضی در مقایسه با محدوده های بلافصل و فراگیر و سطح اقتصادی پایین ساکنین به عنوان مهم ترین نیروهای پیشران در احیاء قلعه آبکوه در آینده دارای نقش مؤثری می باشند. از تلفیق این محورها چهار سناریو حیات طلایی، حیات نقره ای، حیات برنزی و حیات خاکستری تشکیل شد. در سناریو اول که حیات طلایی نامیده می شود، قوانین کارآمد و اقتصاد مطلوب ساکنین، افق روشن حیات قلعه آبکوه را می سازند و برای احیاء مناسب بافت مطلوب ترین سناریو، سناریوی حیات طلایی است.
اولویت بندی توان توسعه گردشگری در مناطق کویری و بیابانی مطالعه موردی: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
79 - 98
حوزههای تخصصی:
استان کرمان از جمعیت بالای جوان، وسعت قابل توجه و زمین های حاصلخیز به ویژه در حوزه جنوبی، منابع زیرزمینی غنی و ارزشمند و قابلیت ها و جاذبه های متنوع گردشگری (طبیعی و انسانی) برخوردار می باشد. بااین وجود، معضلات متعدد اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی و توسعه ناپایدار (به خصوص در مناطق کویری و بیابانی) به عنوان چالشی اساسی فراروی مدیران و برنامه ریزان ملی، منطقه ای و محلی می باشد. این پژوهش با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی است. روش پژوهش به صورت اکتشافی و توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری داده های موردنیاز از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در پژوهش حاضر، برای نخستین بار، به منظور اولویت بندی و پهنه بندی منطقه موردمطالعه (استان کرمان) ازنظر توان توریسم، از پیاده سازی مدل تصمیم گیری چند شاخصه ویکور (Vikor) در محیط GIS استفاده شده است. کارایی بسیار بالای مدل ویکور نسبت به مدل های پیشین (تاپسیس، و ...) در کسب نتایج با کمترین خطا و درنهایت قابلیت به کارگیری این نتایج در تصمیم گیری های نهایی توسط مدیران باعث انتخاب مدل مزبور گردیده است. نتایج حاصله از بررسی خروجی نهایی مدل ویکور حاصل از تلفیق و تحلیل لایه های مختلف اطلاعاتی نشان می دهد که شهرستان های کرمان، بم، جیرفت، سیرجان و رفسنجان به دلیل داشتن جاذبه های انسانی- فرهنگی و طبیعی گوناگون از توان بالاتری نسبت به سایر مناطق استان برخوردار هستند. همچنین، مناطق محروم تر و کمتر توسعه یافته استان مانند: فهرج، ریگان، رودبار جنوب، قلعه گنج، منوجان، کهنوج و ...، که با محدودیت های طبیعی و همچنین چالش های انسانی مواجه هستند؛ با توجه به وجود جاذبه های طبیعی و جاذبه های انسانی- فرهنگی مناطق مستعدی جهت توسعه انواع توریسم (طبیعت گردی، فرهنگی، قومی، روستایی، ورزشی، سلامت، رویداد، برای دیدار بستگان، کشاورزی، نیاشناسی، فروشگاه کتاب، و ...) می باشند.
تحلیل انتظارات شهروندان از قطار شهری با استفاده از مدل کانو و تصمیم گیری چند معیاره فازی مطالعه موردی: شهروندان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
19 - 32
حوزههای تخصصی:
افزایش استفاده از حمل ونقل عمومی یکی از راحت ترین راه حل ها برای رفع مشکلات ناشی از استفاده بیش از حد از وسایل نقلیه شخصی (ازدحام، آلودگی، سروصدا و ...) در اکثر مناطق شهری است. به منظور بهبود حمل ونقل عمومی، توسعه ابزار مناسب برای اندازه گیری و نظارت بر کیفیت خدمات ضروری است. در میان روش های مختلف به منظور اندازه گیری کیفیت خدمات حمل ونقل، پژوهش حاضر تصمیم به اتخاذ روشی مبتنی بر دیدگاه مشتری دارد. هدف پژوهش حاضر بخش بندی و تحلیل انتظارات شهروندان از قطار شهری اصفهان، با استفاده از الگوهای KANO ،FAHP و FTOPSIS است. نوع تحقیق براساس هدف کاربردی و براساس شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات، آمیخته ای از مطالعات کتابخانه و میدانی صورت گرفت. براساس مطالعات کتابخانه ای، مبانی نظری تحقیق، تدوین گردید و تعداد 15 مورد از مهمترین انتظارات شهروندان شناسایی شد. براساس روش میدانی، داده های مورد نیاز با استفاده از سه نوع پرسشنامه کانو، مقایسات زوجی و سنجش اهمیت گردآوری شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل دو گروه است. گروه نخست که به پرسشنامه کانو پاسخ داده اند، تمامی شهروندان استفاده کننده از قطار شهری شهر اصفهان هستند. برای تعیین حجم نمونه جامعه نخست از جدول مورگان استفاده شد. براساس این جدول، حجم نمونه مورد مطالعه 380 نفر تعیین گردیده و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. گروه دوم جامعه آماری که به پرسشنامه مقایسات زوجی بین گزینه ها و پرسشنامه سنجش اهمیت شاخص ها پاسخ داده اند، شامل خبرگان و کارشناسان فعال در زمینه قطار شهری هستند. در پایان نتایج حاصل از رتبه بندی گزینه ها حاکی از آن بود که گزینه مناسب بودن زمان انتظار مسافران برای دریافت خدمت، از اولویت برتری نسبت به سایر گزینه ها برخورداراست.
واکاوی چارچوب ها و ویژگی های شناختی رابطه سیاست و فضای جغرافیایی در روش شناسی پسااثبات گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه علم، به ویژه در علوم انسانی، شناخت مفاهیم و موضوعات ممکن است مبنای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه متفاوت یا حتی متضاد داشته باشد. از این جهت، تعیین چارچوب نظری شناخت یک مفهوم بنیادین، از اصول اولیه مطالعه و شناخت مفاهیم و موضوعات است. در علوم جغرافیایی، شناخت رابطه سیاست با فضای جغرافیایی، یکی از موضوعاتی است که تفسیر آن در مکاتب مختلف از جمله در روش شناسی پسااثبات گرا متفاوت است. این پژوهش، ناظر به تحلیل علل سیاسی ظهور تغییرات فضایی و چگونگی شناخت این تغییرات در چارچوب روش شناسی پسااثبات گراست. با توجه به ماهیت بنیادین موضوع، در این پژوهش با مراجعه به مستندات معتبر نظری، کارکردهای شناختی روش شناسی پسااثبات گرا درباره شناخت رابطه سیاست و فضا ارائه می شود. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با توجه به کیفی بودن عامل قدرت، شناخت رابطه سیاست با ابعاد مختلف فضای جغرافیایی و برجسته شدن هرچه بیشتر این رابطه، تنها در چارچوب رویکرد پوزیتیویستی و کمی امکان پذیر نیست. از آنجا که تحولات پدیده ها و فرایندها در فضای جغرافیایی تا حد زیادی از روابط و الگوهای قدرت سیاسی حاکم بر فضای جغرافیایی تأثیر می پذیرد، دارای ویژگی های اختصاصی است و قابلیت تعمیم پذیری ندارد. بر این مبنا، روابط سیاست و فضا الزاماً ابعاد فرامکانی و فرازمانی ندارد و در جهت شناخت آثار قدرت سیاسی در تولید و بازساخت فضای جغرافیایی، الزاماً نمی توان از روش های اثبات گرا که یکی از ویژگی های مهم آن تعمیم پذیری است، استفاده کرد.
اندازه شهر و کیفیت زندگی در سکونتگاه های شهری مطالعه موردی: استان های گیلان و مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
125 - 140
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی پیچیده، چندبعدی و وابسته به زمان و مکان است. یکی از عوامل مکانی تأثیرگذار بر کیفیت زندگی، اندازه سکونتگاه می باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط میان اندازه شهر و کیفیت زندگی است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و با توجه به ماهیت هدف گذاری و ابزارهای دست یابی به اهداف، توصیفی- تحلیلی هست. محدوده موردمطالعه پژوهش، سکونتگاه های شهری دو استان گیلان و مازندران است. داده های عینی کیفیت زندگی از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 و داده های ذهنی کیفیت زندگی با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته استخراج شده است. برای تحلیل داده های پژوهش از تکنیک های آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف معیار، آزمون T تک نمونه ای، تحلیل همبستگی و تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بعد عینی کیفیت زندگی شامل کیفیت مسکن، دسترسی به امکانات و خدمات، نرخ باسوادی و دسترسی به فرصت های شغلی دارای همبستگی مثبت و معنادار با اندازه شهر و بعد ذهنی کیفیت زندگی شامل آرامش، رضایت از زندگی، فرصت ها و وضعیت اجتماعی دارای همبستگی منفی معنادار با اندازه شهر است.