مطالب مرتبط با کلیدواژه

منطقه 10


۲.

بهینه سازی چند هدفه تخصیص کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم NSGA-II (مورد شناسی: منطقه 10 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهینه سازی چند هدفه تخصیص کاربری اراضی الگوریتم NSGA-II GIS کلان شهر تبریز منطقه 10

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۰ تعداد دانلود : ۳۳۶
بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی به عنوان یکی از بهترین مدل ها برای حفاظت زیست محیطی و هماهنگ کننده اهداف متضاد و مختلف اقتصادی، اجتماعی و غیره کاربری اراضی است. منطقه 10 کلان شهر تبریز د ر زمینه تناسب و توزیع بهینه کاربری ها د ارای نارسایی بود ه است؛ ازاین رو این تحقیق با هدف بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی منطقه 10 کلان شهر تبریز انجام گرفته است. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی در زمینه تخصیص کاربری اراضی با هشت کاربری اصلی: مسکونی به تفکیک سه نوع طبقاتی، تجاری، آموزشی، درمانی، فرهنگی، فضای سبز، ورزشی، تجاری-مسکونی به تفکیک سه نوع طبقاتی به وسیله الگوریتم ژنتیک از نوع مرتب سازی نامغلوب نسخه دوم (NSGA-II) انجام گرفته است. بدین منظور از چهار تابع هدف حداکثر غیر خطی: بیشینه سازی FAR، بیشینه سازی سود اقتصادی، بیشینه سازی سازگاری، بیشینه سازی فشردگی استفاده شده است. هشت نوع کاربری اراضی اصلی و هشت محدودیت تعریف شد و برای ترکیب مقدار عددی تابع هدف بعد از نرمال سازی، روش مجموع وزن دار به کار گرفته شد. عملگرهای NSGA-II اصلاح شد و مدل پیشنهادی در زبان برنامه نویسی MATLAB توسعه داده شد. مدل با توجه به محدودیت های مدل سازی اجرا شده و برای به تصویر کشیدن خروجی مدل، روش کدگذاری ویژه راه حل ها که خروجی را با نرم افزار GIS مرتبط می کرد، تعریف شد. نتایج، نشان دهنده کارآیی و اثربخشی مدل پیشنهادی و پتانسیل آن در پشتیبانی از فرایند برنامه ریزی شهری و تصمیم سازی است. این پتانسیل از طریق تولید آلترناتیوهای گوناگون کاربری و نمایش راه حل های بهینه به دست آمده است. درنهایت نتایج نشان داد که در صورت بهینه سازی کاربری اراضی درمنطقه 10 کلان شهر تبریز، مقدار FAR به اندازه 13.04 درصد و سود اقتصادی به اندازه 21.06 درصد و سازگاری- فشردگی بین کاربری ها به ترتیب 2.3 و 4.6 درصد افزایش می یابد.
۳.

بررسی ابعاد موثر بر سنجش میزان دلبستگی ساکنان به محله های مسکونی؛ مورد مطالعه: محله هفت چنار- منطقه 10 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی مکانی مؤلفه درجه دوم محله هفت چنار منطقه 10 مدل معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۸۸
بحران دلبستگی به مکان به مفهوم بحران معنی اجتماعی از فضا و زمان، از بارزترین مشکلات شهرسازی معاصر است. بحرانی که در ایجاد محلات شهری، فاقد تاریخ و فاقد ارتباط تبلور یافته است. شهرسازی سده بیستم بیش از آن که معطوف به کیفیت ارتباطات باشد، متوجه کمیت ارتباطات بوده و از این رو پیوستگی احساسی با مکان یا به عبارتی دلبستگی مکان به عنوان مهم ترین ابعاد ارتباط انسان و محیط فضایی در آن مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته است.کمااین که با بررسی محلاتی با سطح بالای دلبستگی به مکان میان ساکنان و بررسی و شناسایی ابعاد مؤثر می توان به افزایش دلبستگی مکانی و تقویت ارتباطات عاطفی در محلاتی با سطوح پایین از ارتباطات دامن زد. از این رو،  این پژوهش با هدف ارزیابی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی ساکنان در محله هفت چنار در ناحیه یک از منطقه ده شهرداری تهران انجام گرفته است. حجم نمونه 687 عدد بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نسخه  22 نرم افزار Spss انجام شد.  بدین منظور از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که هریک از ابعاد چهارگانه شامل هویت مکانی، وابستگی مکانی، پیوند اجتماعی با مکان و عاطفه مکانی مناسب ارائه ساختار دلبستگی مکانی به عنوان یک مؤلفه درجه دوم در مطالعات محلات شهری هستند. علاوه بر آن، مدل معادلات ساختاری پژوهش حاکی از برازش خوب مدل و تأیید نقش همه ابعاد در شکل گیری دلبستگی مکانی است. همچنین در میان چهار بعد شناسایی شده عاطفه مکانی و پیوند اجتماعی با مکان بیشترین امتیازات و به ترتیب وابستگی مکانی و هویت مکانی کمترین امتیازات را به خود اختصاص دادند.
۴.

نقش ویژگی های زمینه ای شهروندان در مواجهه با عوامل استرس زا محیطی در فضای شهری (مورد مطالعه: منطقه 10شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های زمینه ای شهروندان استرس محیط شهری شهر مشهد منطقه 10

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۱
کیفیت محیط یکی از عوامل مهم در آرامش روانی و استرس شهروندان است. براین اساس مطالعه حاضر تلاش دارد استرس تجربه شده در فضای شهر را برحسب ویژگی های اکتسابی وغیراکتسابی شهروندان در منطقه۱۰شهرمشهد مورد سنجش قراردهد و همچنین نشان دهد آیا سابقه سکونت در محیط می تواند سبب انعطاف پذیری فرد در مواجهه با عناصر استرس زا محیط شود؟ مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است که با بررسی منابع مرتبط و تدوین مدل مفهومی، اقدام به دسته بندی عناصر استرس زا محیط شهری در سه دسته محیط مسکونی(با۱۶متغیر)، عناصرحرکتی(شامل۱۵متغیر)و کاربری های عمده(با۱۴متغیر) شد. حجم نمونه باتوجه به نوع آزمون های آماری،250نفر از ساکنین منطقه10تعیین گردید. داده های جمع آوری شده پس از کدگذاری و ورود به نرم افزارSpss، با بهره گیری از روش های آمارتوصیفی و استنباطی نظیر نظیر آزمون تی، همبستگی، خط ترند و ضریبR2 و همچنین جداول متعامد مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان دادکه عناصرمحیطی، سطح استرس بیشتری را در بین متاهلان(درمقابل مجردان)، زنان(درمقایسه مردان)، افراد مسن(درمقابل جوانان) و افراد باسوادتر (درمقابل افرادکم سوادتر) به همراه داشته است. از سوی دیگر بررسی سابقه سکونت نیز نشان داد که باافزایش آن، سطح استرس تجربه شده افراد از محیط شهری کاهش می یابد که این موضوع بیشترین اثر را بر افراد مسن و افراد با سطح تحصیلات بالاترداشته است. یافته های تکمیلی مشخص کرد که استرس تجربه شده افراد از یک محیط در محیط های دیگر نیز انتشار می یابد. ازاین رو سطح آرامش فرد از محیط مسکونی، می تواند نقش مهمی در احساس وی از محیط های پیرامونی داشته باشد. درنهایت توجه به مقیاس های انسانی و تلاش به منظور اهمیت دادن به ساختار محله در برنامه ریزی ها می تواند نقش مهمی در انعطاف پذیری افراد در مواجهه با عناصر استرس زا محیطی داشته باشد.