فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
63 - 76
حوزههای تخصصی:
شهرها به فراخور ظرفیت، امکانات و نقش خود از نوعی شهرت و آوازه مخصوص به خود برخوردارند، که آن ها را از دیگر شهرها ممتاز و متمایز می سازد. این شهرت و آوازه که از آن به برند شهری تعبیر می شود، آمیزه ای از هویت تاریخی، ویژگی های اجتماعی، نمادهای تمدنی، فعالیت های تجاری، امکانات رفاهی، تفریحی، مناسبات سیاسی و بین المللی هر شهر است که برآیند آن، برند شهری است. پژوهش حاضر با توجه به مؤلفه های چهارگانه (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی) که سازمان ملل برای توسعه برند شهری در نظر گرفته، این موضوع را در شهر مراغه موردبررسی قرار داده است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی است که با اتکاء بر مطالعات اسنادی –کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه)، انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق تعداد 25 نفر از متخصصان در حوزه های مختلف مطالعات شهری بودند. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون های آماری t تک نمونه ای و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی کمتر از حد متوسط (3)، است. مؤلفه فرهنگی با میانگین بزرگ تر از 3 و p-value، 043/0 از وضعیت مطلوب برخوردار است. مؤلفه زیست محیطی نیز با میانگین بزرگ تر از 3 و p-value، 000/0 دارای وضعیت مطلوبی است. نتایج رگرسیون خطی نشان داد که مؤلفه اجتماعی بیشترین همبستگی را با برند شهری دارد؛ مؤلفه اقتصادی در جایگاه دوم همبستگی و مؤلفه فرهنگی در مرحله سوم و مؤلفه زیست محیطی در پایین ترین جایگاه قرار دارد. به عبارتی جهت برند سازی شهر مراغه هرچند مؤلفه های زیست محیطی و فرهنگی از پتانسیل بالاتری برخوردارند، اما مؤلفه های اجتماعی و اقتصادی نیازمند توجه بیشتری هستند؛ لازمه موفقیت در برند سازی یک شهر توجه هم زمان به ظرفیت ها و پتانسیل ها و رفع محدودیت ها است.
Identifying and Evaluating Businesses with Branding Potential in Rural Areas (Case study: Turkmen Sahara Region – Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
87 - 103
حوزههای تخصصی:
Purpose: In recent years, it has become more necessary to seek and apply new strategies to strengthen the foundations and diversification of economic activities in rural areas. Accordingly, in the context of the new theories of sustainable development, one of the approaches that is of great importance for the growth and sustainability of businesses in today's complex environments is branding. Therefore, the main purpose of this study was to identify businesses with branding potential in Turkmen Sahara of Golestan province in Iran. The overwhelming limitations of product marketing are supporting the declining revenues of traditional sources in dealing with competitive markets as well as trying to expand, making available and identifying regional products with a branding approach
Design/methodology/approach: In this study, we first identified and localized the branding indices and then identified the brand-liable products in the region using the Additive Ratio Assessment (ARAS) method in multi-criteria decision making.
Findings: The results showed that among the indicators of brand products in rural areas, satisfaction index with weight of 0.095 was put in the first place followed by adaptability with weight of 0.091, quality-orientation approach with a weight of 0.086 and valuable with a weight of 0.081. Also, among the common businesses and products in the region, cotton cultivation with a coefficient of 0.971 was the first priority followed by carpet weaving with a coefficient of 0.966, traditional foods with a coefficient of 0.952, Turkmen horse breeding with a coefficient of 0.943 and eco-tourism with a coefficient of 0.924 for planning the branding of products and services based on Brand Explanatory Indexes and using ARAS method.
Practical implications: The study provides a perspective on the process of branding products and services in rural areas.
Originality/value: This paper makes two major contributions: first, the introduction of branding indicators for rural businesses, and second, applying decision making models in the process of branding products and services with brand potential in rural studies.
تحلیلی بر سیاست های توسعه روستایی در برنامه پنج ساله ششم توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، نظام برنامه ریزی در سطح جهانی به علت پویایی ذاتی جوامع انسانی و ناکارآمدی نظریه ها در حل چالش ها، شاهد تغییر مفهوم اندیشه توسعه بوده است. بازاندیشی فکری توسعه، ارزیابی چارچوب مفهومی نظریه های برنامه ریزی در عرصه توسعه روستایی را اجتناب ناپذیر می نماید. بنابراین در این مقاله سعی شد سیاست های توسعه روستایی برنامه ششم (توسعه) مبتنی بر اندیشه فرانوگرایی مورد ارزیابی قرار گیرد. روش پژوهش، کیفی؛ مبتنی بر روش فراترکیب و تحلیل محتوای جهت دار است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و برای تفهم، مبتنی بر مقوله ها از روش استدلال منطقی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد؛ عدم عقلانیت گرایی، نفی عقیده جهان شمول بودن و نفی فراروایت ها سه اصل کلیدی (و بنیانی) و کثرت گرایی، حکمروایی، زمینه گرایی، بوم گرایی و محلی گرایی پنج اصل برنامه ریزی فرانوگرا هستند. بر این اساس، ارزیابی سیاست های توسعه روستایی در برنامه ششم بیانگر آن است که این سیاست ها از جنبه مفهومی در انطباق نسبی با اصول برنامه ریزی فرانوگرایی، لیکن در عمل در انطباق کامل با تفکر برنامه ریزی نوگرا قرار دارد. زیرا، نظام برنامه ریزی مبتنی بر عقلانیت ابزاری و نخبه گرایی نسخه ای از برنامه ریزی فرانوگرا را پایه ریزی کرده است که در عمل هویت خود را از دست داده است و بیشتر جنبه شعارگونه پیدا کرده است. به عبارتی، نظام برنامه ریزی کشور (در تدوین سیاست های توسعه روستایی) در حوزه مفهومی، مرزبندی پارادایمیک را موردتوجه قرار نداده و در برزخ برنامه ریزی نوگرا و فرانوگرا گرفتار شده است.
سنجش مطلوبیت کیفیت محیطی در مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
106 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش مطلوبیت کیفیت محیطی در مناطق روستایی و همچنین بررسی مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار در کیفیت محیطی از دیدگاه جامعه نمونه در روستاهای استان لرستان است. ابتدا برای مشخص نمودن روستاهای موردمطالعه مهم ترین شاخص ها و مؤلفه های تأثیرگذار در کیفیت محیطی در مناطق روستایی استان لرستان مورد شناسایی قرار گرفت. با استفاده از شاخص مرکزیت، روستاهای موردمطالعه در 5 طبقه تقسیم بندی شدند، سپس تعداد روستاهای هر طبقه مشخص و درمجموع تعداد 30 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید. با استفاده از فرمول کوکران 450 خانوار به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب و به وسیله آن ها پرسشنامه تکمیل گردید. نتایج حاصل از یافته های توصیفی و آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد که وضعیت کیفیت محیطی به لحاظ مؤلفه های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی در سطح نامطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج تحلیل حاصل از رادار مطلوبیت نشان می دهد که از 30 روستای موردمطالعه، 18 روستا به لحاظ همه مؤلفه های کیفیت محیطی وضعیتی کاملاً نامطلوب و 12 روستا نیز از مطلوبیت نسبتاً ضعیفی برخوردار هستند و هیچ کدام از روستاهای موردمطالعه وضعیتی متوسط و کاملاً مطلوبی ندارند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه شرکت های تعاونی روستایی با استفاده از رویکرد ترکیبی در شهرستان سراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
158 - 169
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بخش تعاون در اقتصاد ایران، عوامل مؤثر بر این ظرفیت بیش ازپیش اهمیت یافته است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه شرکت های تعاونی روستایی بود. برای دستیابی به این هدف از رویکرد ترکیبی (کیفی به کمی) استفاده شد. به این ترتیب، در مرحله اول با استفاده از مصاحبه با مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره شرکت های تعاونی شهرستان سراب و نیز خبرگان و استفاده از رویکرد تئوری داده بنیاد، عوامل مؤثر بر توسعه شرکت های تعاونی شناسایی شدند. برای انتخاب نمونه ها در این مرحله از نمونه گیری هدفمند استفاده شد و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در مرحله دوم پرسشنامه ای که شامل شاخص های شناسایی شده بود، بین نمونه ای از مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره تعاونی های روستایی شهرستان سراب به روش نمونه گیری تصادفی توزیع و در این مرحله نیز حجم نمونه درنهایت 86 مورد شد. در ادامه جهت اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه و ارتقای شرکت های تعاونی روستایی با استفاده از روش AHP فازی چانگ ایجاد و عوامل شناسایی شده در مرحله قبل، اولویت بندی گردیدند. با توجه به نتایج به دست آمده عوامل مدیریتی، سازمانی، اقتصادی، فرهنگی اجتماعی، قانونی، بازاریابی و آموزشی بر توسعه تعاونی های روستایی مؤثر است. همچنین اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه تعاونی های روستایی نشان داد که عوامل سازمانی با امتیاز 235/0 دارای بالاترین اهمیت و معیارهای مدیریتی، اقتصادی، قانونی، فرهنگی و اجتماعی، بازاریابی و عوامل آموزشی به ترتیب در اولویت های بعد قرار دارند. با توجه به نتایج این پژوهش، شرکت های تعاونی روستایی برای توسعه بایستی عوامل شناسایی شده در این پژوهش را موردتوجه قرار دهند.
ارزیابی مدل هیدرولوژیکی - هیدرولیکی SWMM در مدیریت رواناب های شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
243 - 251
حوزههای تخصصی:
در مناطق شهری بخش زیادی از زمین به وسیله سطوح نفوذ ناپذیر پوشیده شده که این امر منجربه تشکیل رواناب سطحی و باعث بروز سیل و آب گرفتی در سطح شهرها می شود. برای انجام این تحقیق که در منطقه 12 شهرداری تهران انجام شد با استفاده از پارامتر بارندگی و ویژگی های فیزیکی حوزه از طریق مدل هیدرولوژی – هیدرولیکی، SWMM میزان رواناب سطحی در دوره بازگشت های مختلف برای سه کانال خیام، شهرداری و 17 شهریور در منطقه مورد مطالعه برآورد گردید. سپس از طریق 4 رخداد بارندگی در روزهای 21/8/94، 10/9/94، 20/11/94 و 30/1/95، مدل با استفاده از 3 آماره نش-ساتکلیف، ریشه مربع خطا و BIAS مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج نشان از کارایی مدل در برآورد رواناب سطحی دارد. نتایج حاصل از آنالیز حساسیت نشان داد که درصد مناطق نفوذ ناپذیر بیشترین تاثیر و درصد مناطق نفوذ ناپذیر بدون ذخیره سطحی کمترین تاثیر را در ایجاد دبی های اوج دارند. از آنجایی که تونل 17 شهریور در شرقی ترین قسمت منطقه مورد مطالعه توان عبور رواناب با دوره بازگشت 20 سال به بالا را ندارد لذا ابعاد کانال باید مورد بازنگری قرار گیرد که از روش سعی و خطا حالت بهینه توان عبور جریان از کانال برآورد گردید. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که مدل SWMM دقت مورد نیاز برای شبیه سازی رواناب شهری و به تبعیت از آن طرح های مدیریت رواناب شهری و طراحی شبکه جمع آوری آب های سطحی در مناطق شهری را دارد.
تحلیل برهمکنش های فناورانه کاربران در فضاهای باز عمومی دانشگاهی در راستای پیاده سازی سایبر پارک های شهری مطالعه موردی: پردیس باغ ملی دانشگاه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
59 - 73
حوزههای تخصصی:
ظهور دنیای مجازی منجر به خلق فضاها و ایجاد الگوهای رفتاری نوینی در زندگی انسان مدرن امروزی شده است. در همین راستا، سایبر پارک، از طریق هم آفرینی فضاهای باز عمومی و بهره گیری از فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی، فرصت های فراوانی را برای ذی اثران در حوزه تعاملات دیجیتالی (تبادل اطلاعات، انتقال تجارب، به اشتراک گذاری دانش و...) فراهم کرده است. درواقع، سایبر پارک زیست بوم اجتماعی هوشمندی است که در جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار، می تواند با استفاده از افزارهای فناورانه و در بستر طبیعت، نیازها و خواسته های افراد را به ویژه در زمینه آموزش و یادگیری برآورده کند. هدف اصلی این پژوهش، امکان سنجی پیاده سازی سایبر پارک ها از طریق برهمکنش های فناورانه کاربران در فضاهای باز عمومی دانشگاهی است و پردیس باغ ملی دانشگاه هنر به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شده است. بدین منظور، داده ها به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و سپس با بهره گیری از روش تحلیل کمی و به کارگیری نرم افزار آماری SPSS و نیز به کمک راهبرد پژوهشی مطالعه موردی، تحلیل داده ها انجام شده است. برای ارتقای اعتبار این پژوهش، مطالعه آزمایشی (30 عدد پرسشنامه) اجرا شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که موفقیت در استقرار سایبر پارک درون فضاهای باز عمومی دانشگاهی نیازمند توسعه و تقویت زیرساخت های فناورانه در این مکان و تأمین فضای مناسب (به خصوص محیط طبیعی) برای فراهم شدن امکان حضور افراد برای استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی و به اشتراک گذاری تجارب حاصل از آن ها است. یافته ها به اشتیاق و تمایل بالای ذی اثران (دانشجویان یا کاربران اصلی) به مشارکت در امور مربوط به فضای باز عمومی آموزشی نیز اشاره دارند. همچنین، کیفیت فضای باز عمومی پردیس باغ ملی دانشگاه هنر به شدت مرتبط با امکانات موجود در آن بوده و با زندگی اجتماعی دانشجویان (مرتبط با کاربرد فناوری های اطلاعات و ارتباطات) همبستگی قوی دارد.
تبیین الگوی شهروند بیوفیلیک (مطالعه موردی: مناطق 9 و10 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
993 - 1008
حوزههای تخصصی:
در طول پیگیری های پایداری زیست محیطی توجه به مسئولیت دولت ها برای کاهش تخریب محیط زیست به طور مداوم کاهش یافته و به جای آن بر رفتارهای محیط زیستی شهروندان تمرکز شده است. این توجه روزافزون به فرد بر نقش کلیدی، که شهروندان در ایجاد و توسعه یک جامعه پایدار دارند، تأکید دارد. تاکنون محققان اشکالی از شهروندی را، که نشان دهنده تلاش برای پایداری زیست محیطی است، ارائه داد ه اند. هدف از این پژوهش نیز استفاده از شاخص های شهر بیوفیلیک برای معرفی یک شیوه جدید از شهروندی زیست محیطی تحت عنوان «شهروند بیوفیلیک» است که در آن رفتارها و فعالیت های بیوفیلیکی شهروندان مناطق 9 و 10 کلان شهر تهران به عنوان نمونه تحقیق می شود. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری ساکنان این دو منطقه و نمونه آماری براساس فرمول کوکران برابر با 350 نفر از ساکنان این دو منطقه است. برای سنجش اعتبار محتوایی پرسش نامه، از اعتبار صوری (مراجعه به متخصصان) استفاده شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 824/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز، علاوه بر آزمون های توصیفی، از آزمون های استنباطی نظیر کولموگروف- اسمیرنوف، Tتک نمونه ای، و طیف نانلی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون اسمیرنوف حاکی از نرمال بودن آزمون است و نتایج آزمون Tتک نمونه ای نشان می دهد اگرچه هیچ یک از پاسخ دهندگان به گروه و مؤسسه خاصی تعلق ندارند، رفتارها و نگرش های شناسایی شده نشان می دهد رفتارهای شهروندان و میزان اهمیت محیط برای آن ها در وضعیت مطلوبی قرار دارد، اما به دلیل فراهم نبودن شرایط و کمبود زیرساخت های بیوفیلیکی فعالیت ها و آگاهی های بیوفیلیکی شهروندان نامطلوب ارزیابی شده است. زیرا رفتار بیوفیلیکی شهروندان متأثر از محیط محل است و توسعه هنجارها و زیرساخت ها با یک گرایش طرفدارانه زیست محیطی بر ماهیت چندوجهی شهروندی تأثیرگذار خواهد بود.
تحلیلی بر ظرفیت های فرهنگی – اجتماعی تأثیرگذارِ بافت های فرسوده بر توسعه درون زا (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: بافت های فرسوده به عنوان بخش هایی از شهر که از چرخه تکاملی حیات آن جدا گشته و به شکل کانون مشکلات و نارسایی ها درآمده ، دارای ظرفیت ها و قابلیت های نهان بسیاری هستند که اگر به فعلیت برسند می توانند در فرایند توسعه شهر به عنوان نیروی محرک استفاده شوند. از اینرو هدف این تحقیق سنجش ظرفیت های فرهنگی – اجتماعی تأثیرگذار بافت های فرسوده بر توسعه درون زا در کلان شهر تبریز می باشد. روش: روش تحقیق در پژوهش حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی – میدانی (پیمایشی) استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل ساکنان بافت فرسوده، مدیران، کارشناسان و نخبگان دانشگاهی آگاه بر مسائل و مشکلات شهری در کلان شهر تبریز است که حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی 200 نفر برآورد شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد هفت مؤلفه ی اجتماعی– فرهنگی تحقیق، توسعه درون زای بافت فرسوده کلان شهر تبریز را 72 درصد تبیین می کنند که در بین متغیرهای تحقیق بیشترین مولفه تأثیرگذار بر توسعه ی درون زا عبارت است از علاقمندی به ادامه سکونت در بافت، احساس امنیت در بافت، کمک همسایگان در حل مشکلات، شاهد شکل گیری وقایع مختلف در بافت بودن و میزان مشارکت در انتخابات شوراهای شهر که به ترتیب با ارزش 936/0، 936/0، 933/0، 929/0 و 921/0 می باشند. نتایج: بیشترین تأثیر مؤلفه های اجتماعی – فرهنگی موجود بر توسعه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی بافت های فرسوده به ترتیب با ارزش 792/0، 760/0، 663/0 و 553/0 می باشد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری شهر میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
71 - 84
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از پویاترین بخش های درحال توسعه اقتصاد جهان و عامل مهمی در توسعه اجتماعی و اقتصادی مناطق و کشورها است. با توجه به اهمیت موضوع فوق؛ پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات میدانی و اسنادی باهدف کلی شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری تاریخی- فرهنگی در شهر میبد به عنوان یکی از قدیمی ترین شهرهای ایران با قدمت بیش از 7000 سال گردآوری گردیده است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری استان و گردشگران داخلی و خارجی شهر میبد تشکیل می دهند که برای جامعه اول به منظور شناسایی نماگرهای مؤثر بر توسعه گردشگری تاریخی- فرهنگی علاوه بر مطالعه اسنادی به صورت گلوله برفی و هدفمند، 40 نفر از کارشناسان و متخصصان و برای جامعه دوم به منظور بررسی میزان اثر هر نماگر و عامل بندی نماگرها 85 گردشگر داخلی و 25 گردشگر خارجی از طریق روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیده است. در این پژوهش جهت تجزیه وتحلیل داده ها از یافته های کیفی (تحلیل محتوای مصاحبه ها در نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا) و کمی (تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون آماری T تک نمونه ای) استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد 30 نماگر در قالب 5 عامل در منطقه موردمطالعه مؤثر بر توسعه گردشگری تاریخی- فرهنگی بوده است که از میان عامل های بارگذاری شده، عامل موقعیت نسبی و تاریخی شهر میبد با 5 نماگر و مقدار ویژه 652/7 درصد واریانس 508/25 مهم ترین عامل و عامل طبیعی و اقلیمی با 3 نماگر و مقدار ویژه 931/1 و درصد واریانس 435/10 کم اهمیت ترین عامل مؤثر بر توسعه گردشگری تاریخی- فرهنگی در منطقه بوده است.
Evaluation of Barriers to Tourism Entrepreneurship Development in Rural Areas (Case Study: Tourism Target Villages - Chaldoran County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
25 - 42
حوزههای تخصصی:
Purpose- Development of the tourism industry in a proper way, followed by the promotion of tourism entrepreneurship, calls for adequate knowledge and understanding of the barriers and problems in this matter. In this regard, the present study tried to evaluate the barriers to the development of tourism entrepreneurship in tourism target villages of Chaldoran County. Design/methodology/approach- The current study is descriptive-analytical in terms of nature and method, and applied according to its objectives. The statistical population in this study includes people living in villages targeted for tourism. To study this population, 212 questionnaires were arranged based on the modified Cochran's formula. Information and data were collected in 2018 using library and field studies (observation and completion of a questionnaire). After collecting information through questionnaires using simple random sampling, the data obtained after coding were analyzed by SPSS and Amos softwares applying descriptive and analytical statistical approaches. Findings- The results showed that all the studied factors were effective in the failure of tourism entrepreneurship. Nevertheless, social barriers with a correlation coefficient of 1, physical and economic barriers with a coefficient of 0.91 had the greatest impact on barriers to tourism entrepreneurship in tourism target villages. Practical implications- Rural tourism entrepreneurship, regarding the natural and cultural capacities in the villages, can play an important role in revitalizing the villages, creating employment and income for the people, protecting the natural, historical and cultural heritage, and finally providing integrated and sustainable rural development, because rural tourism is one of the types of tourism whose sustainable form in various economic, social and environmental dimensions, paves the way for achieving sustainable development of local communities.
اولویت بندی توسعه استان های کشور به لحاظ برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 127
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سطح بندی استان های کشور و اولویت بندی توسعه آن ها به لحاظ برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی به نگارش درآمده تا ضمن شناخت نابرابری های بین استان ها، کمبود و اولویت توسعه هرکدام از آن ها مشخص شود. پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از بُعد روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای اسنادی و با استناد به آمار اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور بوده است. جهت رتبه بندی استان ها از تکنیک TOPSIS و آنتروپی شانون و برای سطح بندی آن ها از تحلیل خوشه ای استفاده گردیده که نتایج در نرم افزار ArcGIS تصویرسازی شده است. نتایج رتبه بندی استان های کشور دال بر وجود نابرابری در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی است، به گونه ای که مازندران از بین 9 شاخص به تنهایی ایده آل مثبت 3 شاخص را به خود اختصاص داده است. نتایج اولویت بندی توسعه نیز حاکی از آن است که استان ها از مجموع 270 بار، مجموعاً 109 بار (3/40 درصد) در اولویت اول توسعه قرارگرفته اند و این بدین معنی است که استان ها در مجموع با کمبود قابل توجهی در زمینه تأسیسات گردشگری بین راهی مواجه هستند. استان های تهران، خوزستان و فارس با 9 بار (100 درصد) جای گرفتن در اولویت اول توسعه، بیشترین کمبود را در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی دارا بوده اند، درحالی که سمنان با 8 بار (8/88 درصد) قرار گرفتن در اولویت سوم، وضعیت مطلوبی را از این نظر داراست.
تحلیل عوامل ساختاری مؤثر بر توسعه کارآفرینی مناطق روستایی شهرستان دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد کارآفرینی از راهبردهای مهم توسعه روستایی است که در دهه های اخیر برای غلبه بر مسائل اقتصادی- اجتماعی پیش روی جوامع روستایی، موردتوجه قرارگرفته است. این رویکرد که تمایل به سمت نوآوری، ریسک پذیری و پیش نگری دارد، ذاتی یک فرد یا جامعه نیست و علاوه بر آن یک رویداد شانسی و تصادفی هم نیست بلکه پدیده ای است که شرایط محیطی که عملیات در آن صورت می گیرد (در قالب سطوح مختلف)تعیین کننده است . در همین ارتباط این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی در پی دستیابی به وضعیت ساختارهای مختلف توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان دلفان است. جامعه آماری این پژوهش 77556 نفر جمعیت روستایی این شهرستان است که بر اساس جدول مورگان 382 نفر از آن ها با روش نمونه گیری طبقه بندی – تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسش نامه ای است که پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که مقدار آن (85/0) به دست آمد. یافته های حاصل از تحلیل آماری داده ها نیز نشان داد که ناحیه موردمطالعه، ساختارهای مناسبی برای توسعه کارآفرینی ندارد علاوه بر این امکانات و ظرفیت های موجود هم به صورت یکپارچه شکل نگرفته اند و به لحاظ فضایی از الگوی متعادلی تبعیت نکرده است. عرصه های نزدیک به شهر و واقع در مسیرهای اصلی از شرایط نسبتاً بهتری برخوردار هستند. برای تعیین مکانیزم اثرگذاری ساختارها نیز از مدل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد که نتایج آن نشان داد که ارتباط مؤلفه زیرساختی - فضایی با توسعه کارآفرینی مستقیم و تأثیرگذاری آن بیشتر از دیگر مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و ویژگی های فردی است که ارتباطی غیرمستقیم و اثرگذاری پایین تری نسبت به مؤلفه زیرساختی- فضایی در توسعه کارآفرینی ناحیه دارد.
تحلیل تطبیقی سنجش کیفیت زندگی در بافت های قدیم و جدید شهری (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مطالعه کیفیت زندگی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی شهری اهمیت اساسی دارد. در شهر کرمان تفاوت های آشکاری میان کیفیت زندگی در بافت های مختلف آن دیده می شود که ناشی از فضای کالبدی و شرایط اجتماعی حاکم بر بافت های قدیم و جدید شهری است. هدف از این تحقیق ،تحلیل وسنجش کیفیت زندگی در بافت های شهر کرمان است. روش: روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و از طریق مشاهده وضع موجود در محدوده موردمطالعه و تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردیده است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های آماری از نرم افزار آماری SPSS و AHP بهره گیری شده؛ همچنین از نرم افزار ArcGIS نیز در تهیه نقشه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از روش AHP نشان می دهد محله شهرک باهنر در شاخص اقتصادی امتیاز 0.375 در شاخص اجتماعی 0.285 شاخص زیست محیطی 0.284 و شاخص کالبدی 0.515 ؛ همچنین محله هوشنگ مرادی کرمانی در شاخص اقتصادی 0.385، اجتماعی 0.544 زیست محیطی 0.547 و کالبدی 0.333 از وضعیت به مراتب خوبی برخوردارند. محله خواجه خضر از نظر اقتصادی 0.141، اجتماعی 0.087، زیست محیطی 0.110 و کالبدی 0.075 امتیاز را کسب نموده اند. در این شاخص ها محله مشتاقیه از نظر شاخص اقتصادی 0.086، اجتماعی 0.087، زیست محیطی، 0.057 و کالبدی 0.075 بوده است. نتا یج: جمع بندی این پژوهش نشان می دهد محلات جدید یعنی محلات شهرک باهنر و هوشنگ مرادی کرمانی در همه شاخص ها، نسبت به محلات مشتاقیه و خواجه خضر در بافت قدیم از کیفیت زندگی بهتری برخوردارند.
ارزیابی مولّفه های مؤثر بر امنیت فضاهای عمومی شهری و تلاش جهت ارتقای آنها (مطالعه موردی: پاک بعثت شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای عمومی شهری بستر رشد و تکامل جامعه شهری می باشند. آرامش و احساس امنیت در این گونه فضاهای شهری ضرورتی انکارناپذیر است و عدم توجه به آن تهدیداتی را در عرصه شهر و پیرامون آن به وجود می آورد. ناامنی و اضطراب اجتماعی در این فضا مانع از رشد و توسعه می گردد. فضاهای عمومی از جمله پارکها به عنوان بستر و زمینه ساز ایجاد تعاملات و مراودات اجتماعی، بیش از هر محیط شهری نیازمند امنیت است. در فرایندهای برنامه ریزی شهری امروزه توجه به مولفه امنیت در فضاهای عمومی شهری و تدوین سیاستهای مناسب جهت ارتقاء آن به عنوان یک اصل اساسی مورد توجه قرار گرفته است. در این میان ساماندهی فضای شهری به موازات توجه به الگوهای رفتاری مردم و مصرف کنندگان در دستیابی به امنیت فضایی نواحی شهری بسیار مورد توجه می باشد. روش: این تحقیق با هدف ارائه شاخص های تأثیرگذار بر ارتقای امنیت در فضاهای عمومی شهری به مطالعه بر روی امنیت از بعد کالبدی، کارکردی، رفتاری به طور عام و در فضای پارک بعثت به صورت خاص پرداخته است. پس از مطالعه بر روی فضای مورد نظر شاخص هایی را جهت سنجش میزان امنیت موجود در فضای پارک استخراج و در قالب پرسشنامه بین استفاده کنندگان از فضای پارک ارائه گردیده است. یافته ها: تحلیل های آماری (رگرسیون تک متغیره و آزمون فریدمن) نشان می دهد که بین متغیرهای وابسته و مستقل با اطمینان ٩٩ درصد رابطه معنی داری وجود دارد همچنین بین شاخص های مورد نظر با شاخص امنیت ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.. نتیجه گیری: نتایج حاصله حاکی از آن است که افزایش، تنوع و بهبود کارکردهای موجود در پارک و محدوده اطراف آن می تواند بر میزان امنیت موجود تأثیر مستقیم گذارد.
واسنجی نقش اقتصادی کریدور های مرزی (زمینی) بر توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر میرجاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پویا کردن اقتصاد نواحی مرزی یک شاخص اصلی در برقراری ارتباط بین کشورهای همسایه و نیز بهبود امرار معاش مردم مرزنشین به شمار می رود، اقتصاد پویا در مناطق مرزی مرزی باعث ایجاد اشتغال و تامین معیشت ساکنان این مناطق، کنترل قاچاق کالا و افزایش امنیت مرزها و... می شود. لذا هدف پژوهش حاضر واسنجی نقش اقتصادی کریدور های مرزی (زمینی) بر توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر میرجاوه) می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و کمی و نوع تحقیق کاربردی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS و مدل تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج بررسی نقش اقتصادی کریدور های مرزی در توسعه اجتماعی و کالبدی شهر میرجاوه نشان داد که میانگین به دست آمده همه شاخص ها بالاتر از حد متوسط عدد 3، و همچنین سطح معناداری به دست آمده 000/0، بیانگر میزان زیاد نقش اقتصادی کریدور های مرزی در توسعه اجتماعی و کالبدی می باشد. نتایج مدل تحلیل عاملی جهت ارائه راهکار هایی جهت توسعه اقتصادی کریدور مرزی میرجاوه نشان داد، نسبت مجذور کای به درجه آزادی برابر 57/2 می باشد و برازش خطای تقریب (RMSEA) در این مدل عدد 06/0، را نشان می دهد و از آنجایی که این عدد پایین تر از 08/0 است، نشان می دهد که مدل برازش ضعیفی ندارد. در نهایت نتایج آزمون فرضیه پژوهش نشان داد در بین ابعاد مطرح شده، بعد اجتماعی با کای اسکوئر 44/38، بعد کالبدی با کای اسکوئر 31/28 و سطح معناداری به دست آمده کمتر از 05/0 است، گویای ارتباط معنادار و مثبت بین توسعه اجتماعی و کالبدی و نقش اقتصادی کریدور مرزی میرجاوه می باشد.
رتبه بندی نواحی منطقه 15 تهران بر اساس مؤلفه های تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستردگی مباحث و پدیده های شهری و نیاز روزافزون شهروندان به مسائل مختلف لزوم توجه به همه ابعاد شهر را ضروری می سازد که مدیران و برنامه ریزان شهری باید همواره بدان ها توجه داشته باشند. تاب آوری یکی از مفاهیم نوینی است که امروزه مورد توجه بسیاری از مدیران شهری قرار گرفته است. هدف تحقیق حاضر رتبه بندی نواحی منطقه 15 بر اساس مؤلفه های تاب آوری می باشد. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که کمترین میزان تاب آوری متعلق به ناحیه یک با امتیاز تاب آوری 39/3 می باشد. در بررسی مؤلفه های تاب آوری مشاهده شد که نوسان چندان زیادی بین نواحی وجود ندارد و این وضعیت برای تاب آوری منطقه نیز مشهود است. در تحلیل مؤلفه ها نیز مشاهده شد که ناحیه یک در اکثر مؤلفه ها، تاب آوری پایینی داشته است. بنابراین پایین ترین میزان تاب آوری متعلق به ناحیه یک و بالاترین میزان تاب آوری نیز متعلق به ناحیه پنج با امتیاز 69/3 می باشد. این ناحیه نیز در اکثر مؤلفه ها تاب آوری بالایی داشته است.
مدلسازی رابطه بین سرزندگی شهری و حس تعلق مکانی در شهر قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
17 - 30
حوزههای تخصصی:
سرزندگی یکی از معیارهای اصلی شهرهایی است که از کیفیت بالای برنامه ریزی و طراحی برخوردارند. محیط های شهری سرزنده، زمینه ساز تعاملات اجتماعی، خلق و افزایش سرمایه اجتماعی و حس تعلق به مکان می گردند. هدف این مطالعه تحلیل رابطه سرزندگی و حس تعلق مکانی در شهر قاین است. این تحقیق جزو تحقیقات پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه می باشد. حجم نمونه آماری 382 نفر از شهروندان شهر قاین می باشد که با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده است. متغیرهای مستقل این تحقیق شاخص های سرزندگی شهری (دسترسی، پویایی اجتماعی، سرزندگی اقتصادی، امنیت شهری، طراحی معابر، مبلمان، روشنایی فضاهای شهری، سیما و منظر شهری و خوانایی) و متغیر وابسته، حس تعلق مکانی می باشد. برای تحلیل رابطه متغیرها از مدل های k- نزدیک ترین فاصله و الگوریتم جنگل های تصادفی استفاده شده است. شاخص سرزندگی از 28 گویه تشکیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین 17 گویه آن در سطح مناسبی قرار ندارد و 11 گویه آن در سطح قابل قبولی هستند. در کل سرزندگی شهری در شهر قاین پایین است. همچنین میانگین متغیر حس تعلق مکانی در سطح متوسطی قرار دارد. با توجه به خروجی مدل ها روش K نزدیک ترین همسایه نتایج بهتری از مدل جنگل تصادفی داشته است. عملکرد مدل K-NN گویای آن است که این مدل تأثیر سرزندگی بر تعلق مکانی را با ضریب همبستگی 82/0 و میزان خطای 66/0 و ریسک برآورد 43/0 شبیه سازی کرده است. بر اساس مدل ایجاد شده توسط الگوریتم جنگل تصادفی متغیر دسترسی بیشترین و خوانایی کمترین تاثیر را در حس تعلق در شهر قاین را دارند.
تحلیلی بر توسعه پایدار شهری با تکیه بر شاخصه های سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی (نمونه موردی: منطقه ۲ شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
201 - 216
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از شهرها به روستاها، سبب گسترش شهرنشینی و ایجاد مفاهیم جدیدی شد، که می توان با تکیه بر آن ها، از قبیل سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در توسعه پایدار شهری قدم برداشت. هدف از انجام این پژوهش حاضر توسعه پایدار شهری با تکیه بر شاخصه های سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی می باشد. روش این پژوهش تحقیق بر اساس مطالعه موردی و از سنخ توصیفی_ تحلیلی و ضریب همبستگی اجراشده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که برای سنجش اعتماد عمومی از پرسشنامه اعتماد عمومی پیران نژاد (۱۳۸۶) برای سنجش سرمایه اجتماعی گروترت و همکاران (1998) و برای سنجش توسعه پایدار شهری از پرسشنامه گلند و اکایا (2001) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل شهروندان ساکن منطقه 2 شهر تهران می باشد . منطقه ۲ دارای ۲۱ محله و۹ ناحیه میباشد. جمعیت این منطقه براساس سرشماری سال ۱۳۹۵ ایران، ۷۰۱٬۳۰۳ نفر (۲۳۹٬۷۴۲ خانوار) شامل ۳۴۳٬۰۳۳ مرد و ۳۵۸٬۲۷۰ زن است. منطقه ۲ شهرداری تهران به ۹ ناحیه و ۳۰ محله شورایاری ۱۴ محله ممیزی تقسیم می شود. که تعداد 374 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت از نرم افزار SPSS و روش های آماری آن از قبیل تحلیل همبستگی پیرسون، تحلیل میانگین و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که طبق نتایج حاصل از پژوهش، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی بر توسعه پایدار شهری تاثیر دارد (p=0.000). شاخص های سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار شهری تأثیر دارد(p=0.000). شاخص های اعتماد عمومی بر توسعه پایدار شهری تأثیر دارد(p=0.000) و می توان نتیجه گرفت که در توسعه پایدار شهری، دو مولفه سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را مد نظر قرار داد.
بررسی تأثیر امدادرسانی به موقع به وضعیت مجروحین و مصدومان در تصادفات نقاط حادثه خیز شبکه راه ها در کاهش شدت خسارات وارده با استفاده از نرم افزارARC GIS (مطالعه موردی محورهای پلیس راه ملایر-همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصادفات جاده ای همواره خسارات مالی و جانی فراوانی را به جامعه وارد می سازد. برنامه ی مدیریت حوادث جاده ای برای کنترل، رسیدگی و کاهش آثار تصادفات جاده ای تدوین گردیده است. در این برنامه هدف، رسیدگی به موقع و کارا به حوادث رخ داده در کمترین زمان ممکن است. در این برنامه نیروهای مختلفی درگیر هستند که ازجمله آن ها می توان به نیروهای امداد و نجات اشاره کرد. مهم ترین عامل در سیستم امدادرسان زمان رسیدن امدادگران به صحنه ی تصادف است که از فاکتورهای اصلی کاهش زمان رسیدن به بالین مجروحین موقعیت پایگاه های اورژانس می باشد. در کشور ایران توجه چندانی به موضوع مکان یابی ایستگاه های اورژانس نمی شود و پایگاه های فعلی امدادرسان بدون در نظر گرفتن مکان های حادثه خیز و با اعمال روش های غیر کارشناسی انتخاب می شوند؛ که پیامدهای منفی بسیاری ازجمله تأخیرهای ناشی از روش های سنتی امدادرسانی پس از درخواست امداد را به دنبال دارد. این تحقیق به بررسی تأثیر امدادرسانی به موقع به وضعیت مجروحین و مصدومان در تصادفات نقاط حادثه خیز و کاهش شدت خسارات وارده در محورهای پلیس راه همدان-ملایر طی سال های 1395، 1396و1397در دوره سه ساله مورد تحلیل قرار گرفت. روش انجام این پژوهش از نوع تحلیلی-توصیفی است که با استفاده از آمار تصادفات سه ساله، نقاط حادثه خیز قلمرو پژوهش شناسایی شده و سپس پایگاه های اورژانس موجود در منطقه و محدوده های تحت پوشش استاندارد آن ها شناسایی شدند. با مقایسه نقاط حادثه خیز و تصادفات منجر به فوت در مناطق تحت پوشش استاندارد و سایر مناطق این نتیجه حاصل شد که امدادرسانی به موقع به حادثه دیدگان از شدت خسارات تصادف به طور معنی داری کم می کند