فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۰۱ تا ۷٬۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
49 - 60
حوزههای تخصصی:
در مراحل مختلف تاریخی، کشورها اشکال مختلفی از شهرنشینی را با توجه به تأثیرات مختلف سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی و شرایط فرهنگی و سیستم های اجتماعی توسعه داده اند. مطاالعات تجربی در زمینه فاکتورهای مؤثر بر نرخ شهرنشینی، به منظور درک میزان، روند و الگوی شهرنشینی و همچنین پیامدهای آن در زمینه های اجتماعی و اقتصادی برای هدایتِ توسعه سالم و پایدارِ آینده شهرنشینی اهمیت دارد. راهبرد های رشد و توسعه نوین، با تمرکز بر شهرها، راه را برای تغییرات ساختاری- عملکردی هموار کرده است. امروزه شهرها با توجه به توسعه زیرساخت های اقتصاد شهری، نقشی برجسته در اقتصاد جهانی و منطقه ای بازی می کنند. با توجه به رشد سریع شهرنشینی در ایران طی سال های اخیر، بررسی عوامل مؤثر بر شهرنشینی از جنبه سیاست گذاری در زمینه شهری مهم و ضروری است. هدف این مطالعه بررسی اثر عوامل مؤثر بر شهرنشینی در استان های ایران با رویکردی اقتصادی طی دوره زمانی 1396-1385 با روش اقتصادسنجی فضایی ترکیبی است. نتایج بیانگر وجود خودهمبستگی فضایی و همچنین تأیید مدل دوربین فضایی (SDM) در برابر سایر روش های فضایی است. سایر نتایج نشان داد که ارزش افزوده بخش های کشاورزی، صنعت و خدمات و نرخ بیکاری مناطق روستایی، اثرات مثبت و معنی داری بر نرخ شهرنشینی در هر استان و استان های مجاور داشته است. همچنین شاخص قیمت مناطق و مساحت زمین های کشاورزی در مناطق روستایی اثر منفی و معنی دار بر نرخ شهرنشینی داشته است. مطالعات آینده در این زمینه می توانند به بررسی مقایسه ای تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر نرخ شهرنشینی در استان های مختلف به صورت انفرادی پرداخته و تفاوت های منطقه ای در نرخ شهرنشینی در مناطق مختلف را توضیح دهند.
طراحی وتبیین الگوی توسعه کارآفرینی روستایی با ارائه یک راهبرد جدید بر اساس گردشگری کشاورزی:رویکرد داده بنیاد مطالعه موردی(روستاهای شاخص استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه کارآفرینی از سازنده ترین راهکارهای توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی مناطق محروم و روستاها به حساب می آید و به دلیل تسلط بخش کشاورزی در اغلب مناطق روستایی،تاکید عمده بر کارآفرینی روستایی است..در این راستا،گردشگری کشاورزی(آگروتوریسم)تجربه بسیار مناسبی را برای بازدید کنندگان که به دنبال کار در مزرعه،باغ،دسترسی به طبیعت،گشت و گذار و تجارب فرهنگی هستندفراهم و از طرف دیگر به کشاورزان کمک می کند تا پویایی و دوام کشاورزی را حفظ و اقتصاد خود را تنوع ببخشند. پژوهش حاضر در پی طراحی الگوی توسعه کارآفرینی روستایی مبتنی برگردشگری کشاورزی می باشد.این پژوهش در چار چوب رویکرد کیفی و با به کار گیری روش تحقیق داده بنیاد انجام وابزار جمع آوری داده ها،مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده وبه منظور گردآوری اطلاعات ،با به کار گیری روش نمونه گیری هدفمند با 30 نفر از خبرگان آشنا به مباحث گردشگری روستایی،کارآفرینی روستایی،مسئولان محلی وصاحب نظران فرا محلی مصاحبه انجام گرفته است نتایج در قالب مدل پارادایمی ،شامل گردشگری کشاورزی به عنوان مقوله محوری و شرایط علی(ارکان و کالبد محیطی وزیست بومهای طبیعی)،عوامل زمینه ای(اثرات زیست محیطی،آموزش پایه،صنایع دستی وروستایی و زیر ساخت های ملموس)،شرایط مداخله گر(اثرات انگیزشی،زیر ساخت های ناملموس وفرهنگ وآئین ها)،راهبردها (توسعه وتحول،شاخص ها،آموزشهای کاربردی و ایجاد کارگاههای مشارکتی)وپیامد های آن (رشد اقتصادی،اجتماعی وفرهنگی،توسعه فرهنگ کارآفرینی)قرار گرفت.
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه اقتصادی نواحی روستایی (مطالعه موردی: بخش رودبار قصران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری های ارتباطات امکان استخراج دانش را از ذهن صاحبان دانش فراهم می سازد که منجر به انتقال این دانش به حوزه ها و قلمروهای روستایی می شود، با استفاده از این نوع فناوری ها می توان دانش های مربوط به جوامع روستایی و بهبود و افزایش اشتغال و درآمد روستاییان را در چهار چوب های ساختاری ارائه داد و امکان خلق دانش-های نو اقتصادی را از سوی روستاییان فراهم آورد. مساله پژوهشی چگونه فناوری اطلاعات و ارتباطات قابلیت لازم برای توسعه اقتصادی در مناطق روستایی را دارد؟ جامعه آماری شامل 25روستا در بخش رودبار قصران می باشد، نمونه آماری با استفاده روش نمونه گیری طبقه ای بر اساس صفت جمعیتی 5 روستا (امامه بالا، رودک، زایگان، امین آباد و زردبند) به صورت تصادفی انتخاب شدند.حجم نمونه 267 نفر می باشد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- پیمایشی است و تحقیق از نوع کاربردی است، ابزار تحقیق پرسشنامه و مشاهده می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها از هر دو روش توصیفی و استنباطی از نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد توسعه فناوری اطلاعات رابطه معنی داری با توسعه اقتصادی روستا نداشته است. با توجه به یافته های پژوهش راهکارهای اجرایی مانند ارائه خدمات نهادی و اداری، اقتصادی در محیط روستا از طریق دفاتر ICT در روستا، ارتباط بین مسئولان و روستاییان از طریق دفاتر ICT برای اطلاع رسانی اقتصادی پیشنهاد می شود
شناسایی مهمترین عوامل توانمندسازی روستائیان در زمینه اشتغال (نمونه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان کبودرآهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش،شناسایی امکانات توانمندسازی روستائیان، سه روستای کردآباد، ویان و طاهرلو کبودرآهنگ در زمینه اشتغال، بوده است. روش تحقیق توصیفی - پیمایشی و جامعه ی آماری، افراد 18 تا 65 سال(سن اشتغال) این روستاها بوده است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران (256نفر) تعیین و به روش تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی67/0 بوده است.در تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون هایT تک گروهی، آزمونF، آزمون تعقیبی شفه وآزمون فریدمن با نرم افزارSPSS استفاده شده است. مهمترین نتایج تحقیق نشان عبارتند از: عوامل فردی موثر در توانمندسازی روستائیان در اشتغال، به ترتیب : افزایش مقبولیت فرد نزد دیگران، تقویت خوداتکایی و استقلال افراد، تقویت حس همکاری و کمک به یکدیگر، ایجاد علاقه به کسب موفقیت های تازه است. عوامل محیطی موثر در توانمندسازی روستائیان در اشتغال به ترتیب: دسترسی به ابزار و لوازم مورد نیاز اشتغال، دسترسی به نیروی کار ارزان قیمت و دسترسی آسان به مواد اولیه تولید است. عوامل فردی توانمندسازی روستائیان روستای کردآباد وویان بیشتر از روستائیان روستای طاهرلو و عوامل محیطی توانمندسازی روستائیان روستای کردآباد بیشتر از روستائیان طاهر لو و ویان است .
ارائه مدل بازاریابی شخصیت برند به منظور افزایش وفاداری مشتریان در مقاصد گردشگری (مطالعه موردی: جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
223 - 240
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به ارائه مدل بازاریابی شخصیت برند به منظور افزایش وفاداری مشتریان در مقاصد گردشگری پرداخته شده است. روش تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ رویکرد، اکتشافی - تبیینی و شیوه انجام نیز به صورت آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کارشناسان و خبرگان مدیریت شهری و گردشگری و در بخش کمی شامل گردشگران داخلی ورودی به جزیره کیش در تابستان 1399 است؛ که از میان گروه اول به روش گلوله برفی هدفمند تعداد 13 نمونه و از میان گروه دوم به روش تصادفی ساده تعداد 85 نمونه، انتخاب گردید. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از تئوری داده بنیاد و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های مبتنی بر نظریه داده بنیاد در بخش کیفی نشان داد، عوامل بازاریابی از طریق 5 عنصر خدمت/محصول، قیمت، تبلیغ، ترویج و مکان و عوامل مدیریتی از طریق 3 مؤلفه رهبری کارآمد، مدیریت منابع انسانی و سیاست های گردشگری موجب ایجاد شخصیت برند در جزیره کیش می شود؛ شخصیت برند ایجادشده نیز موجب ایجاد برندسازی شهری می گردد. همچنین، زیرساخت ها از قبیل خدمات اقامتی-بهداشتی، حمل ونقل و غذا (رستوران ها) به عنوان شرایط زمینه و قابلیت های محیطی از قبیل عوامل سیاسی و امنیتی، اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی به عنوان عوامل مداخله گر بر برندسازی شهری در جزیره کیش تأثیر گذاشته و در نهایت موجب وفاداری به برند می شود که هم برای گردشگران و هم برای جزیره کیش سودآوری خواهد داشت. یافته های کمی نیز تاییدی بر یافته های بخش کیفی است؛ به طوری که نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، در سطح اطمینان 95 درصد بازاریابی و مدیریت بر شخصیت برند؛ شخصیت برند، عوامل محیطی و زیرساخت ها بر برندسازی شهری؛ و برندسازی شهری بر وفاداری به برند مؤثر است.
برآورد ارزش زیبایی شناختی فضای سبز درختی منطقه جهانشهر کرج به روش رضایت خاطر (هدونیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
111 - 121
حوزههای تخصصی:
فضای سبز درختی به دلیل زیبایی و سایه اندازی اثر مثبت و قابل توجهی بر قیمت زمین و ساختمان های اطراف دارد. با این حال، این ارزش اغلب نادیده گرفته می شود. این پژوهش با هدف برآورد اثر فضای سبز درختی بر قیمت ساختمان در منطقه جهانشهر کرج صورت پذیرفت. برای ارزش گذاری فضای سبز درختی از روش رضایت خاطر (هدونیک) بهره گرفته شد. داده های خرید و فروش 220 دارائی مسکونی (آپارتمان/خانه) منطقه جهانشهر کرج در سال 1395 از شرکت دولتی خدمات انفورماتیک راهبر تهیه شد. اطلاعات مکانی و ویژگی های محله و فضای سبز درختی با استفاده از تصویرهای ماهواره ایQuickBird و نر م افزار Arc Gis10/3 جمع آوری گردید. فضای سبز درختی اطراف ساختمان های بررسی شده به کمک درصد تاج پوشش درختی در پنجره ای به شعاع های مختلف در اطراف ساختمان ها برآورد شد. سپس، از شعاع بهینه، که بالاترین همبستگی بین درصد تاج پوشش با قیمت را دارد، در مدل رضایت خاطر (هدونیک) بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که متغیرهای ساختمان و فضای سبز درختی اثر معنی داری بر قیمت هر متر مربع ساختمان دارد. شعاع بهینه برای برآورد درصد پوشش درختی در اطراف ساختمان ها 300 متر برآورد شد. تحلیل کشش پذیری نشان داد که هر یک درصد افزایش پوشش درختی در اطراف ساختمان های مسکونی، قیمت هر متر مربع بنا را 6/ درصد نسبت به میانگین افزایش می دهد. از این رو، فضای سبز درختی جهانشهر با پوشش میانگین 29/4 درصد، قیمت هر متر مربع ساختمان های مسکونی را 17/6 درصد افزایش می دهد. همچنین به ازای هر 1 کیلومتر دوری از پارک 1/9 درصد از قیمت هر متر مربع بنا کاسته می شود.
عرفان اسلامی و آرایههای معماری: بررسی جامعه شناختی پیوند عرفان اسلامی و هنرهای تزیینی معماری ایران در دوره تیموری
حوزههای تخصصی:
پس از حمله مغول، به علت ویژگی های خاص جامعه ایران، عرفان و تصوف در جامعه رواج پیدا کرد و آموزه های عرفانی در تمامی بخش های جامعه گسترش یافت به طوری که عرفان را می توان ارزشی مؤثر بر هنر دوران تیموری به شمار آورد که از طریق عوامل مختلفی بر آن بازتاب یافته است. با توجه به این موضوع، هدف این پژوهش بیان چگونگی پیوند عرفان اسلامی و هنر در دوره تیموری، به علت رواج تصوف در این دوره، از طریق بررسی ویژگی های جامعه و با توجه به شواهد تاریخی است. این پژوهش تلاشی برای پاسخ به این پرسش است که عرفان اسلامی از طریق چه عواملی و چگونه بر هنرهای تزیینی و آرایه های معماری ایران در این دوران تاثیر نهاده است؟ برای پاسخ به این پرسش، به وسیله جامعه شناسی و با تفسیر و تحلیل منابع تاریخی مربوط به دوره مذکور، نخست ویژگی های جامعه بررسی شده و نفوذ عرفان اسلامی به عنوان جهان بینی غالب در جامعه نشان داده شده است سپس با بیان نمونه های بارز از هنرهای تزیینی و آرایه های معماری در این دوره نتیجه گرفته شد که عرفان اسلامی به عنوان جهان بینی، نقش میانجی را در تاثیرگذاری عوامل اجتماعی چون توده مردم، حکام و درباریان و نظام اجتماعی و صنفی هنرمند، بر هنرهای تزیینی همچون خوشنویسی و نگارگری داشته و آنها نیز بر نقوش و کتیبه های به کار رفته در آرایه های معماری تأثیر گذاشته اند.
نقش مساجد در پایداری اجتماعی (نمونه موردی: مساجد شهر قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد به عنوان یک فضای شهری، همواره کارکردهای مختلفی را بر عهده داشته است؛ بطوریکه علاوه بر عبادت به عنوان مهمترین کارکرد آن، در امور فرهنگی، اجتماعی و آموزشی نیز فعال بوده است. مسجد به علت عرضه عملکردها و فعالیت های متنوع مذهبی و اجتماعی، از توانایی لازم برای تقویت تعاملات اجتماعی و گسترش شبکه های عملکردی و افزایش ظرفیت های اجتماعی برخوردار است. هدف این تحقیق، بررسی نقش مساجد در پایداری اجتماعی شهر قاین است. در این تحقیق، نقش مسجد در ارتباط با پایداری اجتماعی از منظر عدالت اجتماعی، مشارکت، آگاهی و همبستگی اجتماعی و رضایت از محله بررسی شده است. رویکرد پژوهش، کمی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر داده های کتابخانه ای و میدانی می باشد. به منظور توزیع پرسشنامه، نمونه ای به تعداد 100 نفر مورد بررسی قرار گرفت. جهت توزیع پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. تحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار spss کد گذاری گردید. از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و آزمون های آماری استنباطی از جمله آزمون تی تک نمونه ای و خی دو انجام شده است. بر اساس آزمون تی تک نمونه ای نتایج نشان می دهد که مساجد شهر قائن، در بهبود عوامل رضایت از محله، عدالت اجتماعی و مشارکت ایفای نقش می کنند؛ این در حالی است که نقش مساجد در بهبود همبستگی اجتماعی و ارتقاء آگاهی های مردم، چندان تاثیرگذار نبوده است. جهت تقویت آثار مساجد در بعد همبستگی و ارتقا آگاهی های مردم، پرر نگ تر شدن مساجد در این حوزه با توجه به اهمیت این، موضوعات پیشنهاد می شود.
تحلیل و ارزیابی زمینه های کالایی شدن مسکن در بازار مسکن ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مسکن مهم ترین دارایی خانوار به شمار می رود و کالایی اساسی و بدون جانشین است که با توجه به قیمت آن، سهم قابل توجهی از درامد خانوار را به خود اختصاص می دهد و صاحبان آن به منظور عدم پذیرش ریسک ها بالاتر در سایر بازارهای مالی به نگهداری از آن مبادرت می ورزند. بنابراین مسکن کالایی مصرفی و سرمایه ای به شمار می آید که قابل حذف از سبد هزینه ی خانوار ها نیست. تبدیل شدن مسکن به کالای سرمایه ای به جای کالای مصرفی یکی از مشکلات حوزه مسکن در حال حاضر است که این سؤال را به ذهن متبادر می سازد که چرا مسکن در ایران کالای سرمایه ای شده است؟ پاسخ به این سؤال هدف اصلی است که در این نوشتار دنبال می گردد. برای رسیدن به پاسخ این سؤال، مطالعه ی اسنادی اساس قرار گرفته است و با تحلیل و توصیف مطالب موجود است درخصوص کالایی شدن مسکن کشور ایران به عنوان جامعه ی آماری پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجایی که قیمت مسکن و عمده متغیرهای در نظر گرفته شده، درونزا می باشند، لذا در این پژوهش از الگوی خود توضیح برداری(VAR) مورد استفاده قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که؛ ماتریس ضرایب همبستگی بین متغیرها مثبت می باشد اما با نرخ ارز و نرخ سود بانکی رابطه منفی دارد و بالاترین ضریب همبستگی با قیمت مسکن را تولید ناخالص داخلی دارد. همچنین رابطه علی و معلولی بین متغیرها نشان می دهد که قیمت مسکن با متغیرهای سهام(S)، نرخ سودبانکی(R)، تابع اعتبارات بخشی(CRE) و تابع تولید ناخالص داخلی(GDP) رابطه علی و معلولی متقابل دارند و با متغیرهای نرخ ارز (EX)و قیمت سکه(G) رابطه علی و معلولی روشنی دیده نمی شود و همچنین با متغیرهای هزینه ساخت(C)، حجم نقدینگی(M) و نرح تورم(INF) رابطه یک سویه دارند که نشان می دهد متغیرهای مورد بررسی در قیمت مسکن و تبدیل آن به کالای سرمایه ای تاثیر گذارند و با مدیریت هر یک از این شاخص ها می توان مسکن را به کالای مصرفی تبدیل نمود.
گونه شناسی نقاط در شبکه شهری (نمونه موردی: شبکه شهری استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه نقاط در شبکه یکی از ابعاد بسیار مهم تحلیل شبکه شهری می باشد. ظرفیت کانون های شهری با توجه به نقشی که در شبکه ایفا می کنند، متفاوت است و این امکان را فراهم می سازد که با شناخت نقاط و روابط و چگونگی تأثیر متقابل آن ها بر یکدیگر، چارچوب سیاست گذاری واحدی را برای شبکه شهری ارائه نمود. این تحقیق در پی 1- تعیین نقش نقاط در شبکه شهری؛ 2-ظرفیت شناسی شبکه شهری و 3-یکپارچه سازی شبکه شهری است. این پژوهش در زمره تحقیق های کاربردی است و داده های جریان مسافر درون استانی و برون استانی 43 نقطه منتخب شهری و روستایی استان اردبیل را با استفاده از شاخص های قدرت پیوند، درجه مرکزیت، آنتروپی شبکه و تحلیل مرکز پیرامون در نرم افزار UCINET6 تحلیل می کند. در این تحقیق گونه بندی جدیدی از نقاط در شبکه شهری ارائه شده است. بر این اساس نقاط در شبکه یکی از پنج نقش مرکزی، مفصلی، مستقل، ایزوله و سایر کانون ها را ایفا می کنند. تحلیل ها نشان می دهد، شهرهای اردبیل، خلخال، مشگین شهر، پارس آباد به عنوان کانون های مرکزی و سرعین، گرمی، اصلاندوز و بیله سوار کانون های مفصلی هستند. همچنین مشخص شد، تعداد بالای کانون های ایزوله (22 کانون) در شبکه، یکی از تهدیدهای مهم شبکه شهری استان اردبیل است. در نهایت پیشنهاداتی در راستای تحقق شبکه شهری یکپارچه و افزایش ظرفیت شبکه ارائه شده است.
تحلیل و بررسی نقش تحولات و تقسیمات سیاسی بر توسعه شهری با استفاده از مدل SAR (مطالعه موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
687 - 703
حوزههای تخصصی:
از جمله ابزارهای قدرتمند دولت در زمینه الگوی نظام شهری در هر منطقه که با انگیزه تمرکززدایی صورت می گیرد، سازمان دهی سیاسی فضا و تقسیمات کشوری است که با تأثیرپذیری از عوامل مختلفی شکل می گیرد و بر بسیاری از معادلات ساختاری از جمله الگوی توسعه تأثیرگذار است. استان گلستان نیز از این قاعده مستثنا نیست و با داشتن چهارده شهرستان روند شهرنشینی مختلفی را گذرانده است؛ از این رو پژوهش در این رابطه امری ضروری به نظر می رسد و بدین منظور پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و پیمایش میدانی به بررسی و تحلیل نقش تحولات و تقسیمات سیاسی استان گلستان و تأثیر آن بر توسعه شهری در منطقه مذکور پرداخته است. روش به کاررفته در این پژوهش روش تصمیم گیری چندمعیاره MADM، و مدل تحلیلی آن نیز بر مدل SAR مبتنی است که برای بررسی میزان اثرگذاری تقسیمات سیاسی جدید (استان شدن گلستان و تفکیک از استان مازندران) از شش بعد توسعه (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، انسانی و زیرساختی) استفاده شده است. با توجه به یافته ها در می یابیم که براساس روش SAR شهرستان گرگان با ضریب 6/. بیشترین سطح توسعه، و شهرستان کلاله با ضریب 24/5 کمترین سطح توسعه را بین شهرستان های استان گلستان دارد. درواقع، گرگان بیشترین و کلاله کمترین تأثیرپذیری را از تحولات جدید سیاسی استان داشته اند.
تحلیل فضایی ابعاد تاب آوری منطقه ای در برابر بلایای طبیعی در استان آذربایجان شرقی با تاکید بر شهر مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
144 - 164
حوزههای تخصصی:
امروزه حوادث و بلایای طبیعی بیش از پیش جوامع انسانی را تهدید می کنند که در صورت نداشتن آگاهی و آمادگی، صدمه های جبران ناپذیری بر زندگی انسان ها، اعم از حوزه های سکونتی و دیگر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، نهادی و کالبدی-محیطی دارد. هدف از این پژوهش تحلیل فضایی تاب آوری منطقه ای در برابر مخاطرات طبیعی در شهرستان های استان آذربایجان شرقی است. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت جزو تحقیقات توصیفی - تحلیلی است. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در راستای انجام تحقیق از 25 شاخص در قالب 5 متغیراجتماعی،اقتصادی، بهداشتی و درمانی،خدماتی و زیرساختی و محیطی، استفاده گردیده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی شهرستان های استان از تکنیک پرامیتی استفاده گردیده است.همچنین به منظور تحلیل تاب آوری فضایی استان آذربایجان شرقی از روش کریجینگ و نرم افزارArc - Gis بهره گیری شده است.نتایج پرامیتی نشان داد شهرستان های جلفا، مرند و تبریز در از نظر تاب آوری رتبه های اول تا سوم هستند. همچنین نتایج تحلیل کریجینگ نشان داد وضعیت تاب آوری مناطق موردمطالعه در نواحی شمال شرق و جنوب غرب استان در وضعیت نامناسب و نواحی مرکزی در وضعیت متوسطی قرار دارند و در مناطق شمال غرب در وضعیت بهتری هستند. و ارزیابی کلی نشان دهنده وضعیت تاب آوری بهتر نواحی مرکزی مانند شهرستان تبریز وبستان آباد و مرند است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیش از 31.3 درصد از مساحت ساخته شده شهر مرند در برابر زلزله آسیب پذیری زیادی دارند که مساحتی برابر با 28.5 هکتار را شامل می شود. این مناطق در مرکز شهر و غرب شهر گسترده شده اند.
تاثیر فناوری اطلاعات در بهره وری مدیریت امور روستایی (دهیاران) در راستای برنامه ریزی روستایی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی در بهره وری مدیریت تاثیر گذار است که در این تحقیق سعی شده است تا با مورد مطالعه قرار دادن مهمترین آنها و بررسی میزان تاثیر فناوری اطلاعات در شکوفا سازی هرکدام از این موارد، پیشنهادات کاربردی و مفیدی را برای هرچه بهتر شدن مدیریت امور روستایی کشور جهت رسیدن به اهدافی نظیر، رفع معضل بیکاری، توسعه اقتصادی، فرهنگی، توسعه زیرساخت های عمرانی روستایی، توسعه فعالیت های خدماتی جهت بهبود وضع بهداشت آب و غذا و..، توسعه صنعت گردشگری روستایی، دست پیدا کنیم. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. از مجموع حدود 320 نفر از دهیاران شهرستان بابل در شهرستان به روش نمونه گیری تصادفی 198 نفر از دهیاران این شهرستان انتخاب و سوالات پرسشنامه تحقیق شامل 30 پرسش بهره وری مدیریت و 17 پرسش بررسی وضعیت فناوری اطلاعات که مجموعا 47 سوال را تشکیل می دهد؛ توزیع و پاسخ جمع آوری شد. برای بررسی روایی پرسشنامه، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. مقدار پایایی کل پرسشنامه های فناوری اطلاعات و مدیریت بهره وری به ترتیب برابر با 0.910 و 0.856 محاسبه شده است. نتایج حاصل از اجرای پژوهش نشان داد، فناوری اطلاعات تأثیر مثبت و معنی داری بر حمایت مالی، گردشگری، توسعه ظرفیت های سیاست گذاری، توسعه زیرساخت های خدماتی، زیر ساخت های عمرانی، توسعه فرهنگی و توسعه اقتصادی در روستاها دارد.
سنجش شاخص های سر زندگی شهری در سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعه موردی: سیلاب قوشخانه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
143 - 163
حوزههای تخصصی:
ارزیابی شاخص های سرزندگی شهری به عنوان روشی برای پی بردن به میزان شادابی، نشاط و حیات اجتماعی شهروندان هر جامعه است، اما بررسی وضعیت مؤلفه های سرزندگی در میان ساکنان سکونتگاه های غیررسمی از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چراکه بیشتر ساکنان این نواحی اقشار کم برخوردار و آسیب پذیر در جوامع هستند و ضرورت توجه به وضعیت حیات و زیست پذیری آنان بیشتر از شهروندان سایر نقاط شهری اهمیت دارد. هدف اصلی پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، ارزیابی میزان اهمیت شاخص های سرزندگی شهری در میان ساکنان سکونتگاه های غیررسمی محله سیلاب تبریز است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پرسش نامه و آزمون های رگرسیون چندمتغیره، آماره t تک نمونه ای و کروسکال استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی گردآوری شده و حجم نمونه هم براساس فرمول کوکران معادل 305 نفر برآورد شده است. شاخص های تعیین شده در این پژوهش، به ترتیب شاخص «روانی- اجتماعی» با 4 گویه، شاخص «کالبدی-فضایی» با 9 گویه و شاخص «تسهیلات رفاهی و خدماتی» با 9 گویه هستند. نتایج تحلیل داده ها و پرسش نامه ها حاکی از آن است که از نظر ساکنان محله سیلاب تبریز در میان مؤلفه های مورد مطالعه، مؤلفه روانی-اجتماعی با میانگین 43/2 بیشترین اهمیت را دارد. همچنین مؤلفه تسهیلات رفاهی-خدماتی با میانگین 18/2 در رتبه دوم و مؤلفه کالبدی-فضایی با میانگین 39/1 در رتبه سوم قرار گرفته اند. رتبه بندی مذکور بیانگر آن است که میزان اهمیت مؤلفه های سرزندگی شهری از نظر شهروندان محله سیلاب تبریز یکسان نیست. یافته های دیگر پژوهش نشان می دهد که میان شاخص روانی- اجتماعی ساکنان محله سیلاب تبریز و میزان سرزندگی در این محله، با بهره گیری از مؤلفه های «تفریح و شادی کودکان» با مقدار بتای 469/0 و «فعالیت گروه های فرهنگی» با مقدار بتای 398/0 رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی تحولات بخش مسکن ایران در یک قرن اخیر
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
58 - 75
حوزههای تخصصی:
تحولات شکلی، کارکردی و اقتصادی بخش مسکن در طی صد سال اخیر به حدی بوده است که تمام ارکان زندگی ایرانیان را تحت تاثیر قرار داده و همیشه برای متخصصان و حتی مردم عادی این سوال اساسی مطرح بوده که این تحولات تابع چه عواملی است؟ به همین منظور، این بررسی در پی آن بود تا این تحولات را با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی در قالب رویکردهای اسنادی، مورد بررسی قرار دهد. داده های مورد نیاز با استفاده از سرشماری های عمومی، بانک مرکزی و سایر نهادهای رسمی گردآوری و با استفاده از ارزیابی سیاستهای کلی، برنامه های پنج ساله و تحولات سیاسی و اجتماعی تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها نشان داد که در یک قرن گذشته، بخش مسکن در ایران چه از نظر تغییرات در مصالح مصرفی و تکنولوژی ساخت و چه از نظر تنوع و تعداد و همچنین نوع کارکرد و جایگاهش در سبد اقتصادی خانوارها، بشدت دگرگون شده و دولتها نه تنها در مدیریت این تحولات موفقیت چندانی به دست نیاورده، بلکه به جای بهره گیری از برنامه های جامع، از سیاستهای واکنشی و دفعی بهره برده و مشکلات موجود را پیچیده تر ساخته اند.
فرآیند گسترش فضایی سکونتگاه های پیرامون کلانشهر تهران مطالعه موردی: محدوده شهری اسلام شهر-رباط کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
51 - 64
حوزههای تخصصی:
تمرکزگرایی و فقدان رویکرد کارآمد آمایشی در ایران از دهه 1330 ه.ش به بعد موجب قطبش فضایی توسعه در این پهنه سرزمینی شده است. شهر تهران در این فرآیند به جهت جایگاه پایتختی و تنوع و تراکم کارکردیان قطبش بیشتری برخوردار گردیده است. این روند فاصله روزافزون توسعه مرکز-پیرامون و مهاجرت از پیرامون به مراکز به ویژه منطقه و شهر تهران را در ی داشته است. این روند اغلب به واسطه حومه و حاشیه نشینی فقر، موجب پراکنده گویی فضایی و شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در این منطقه و این شهر شده است. این روند به گونه ای به وقوع پیوست که از سازمان دهی مدیریت و برنامه ریزی ملی، منطقه ای و محلی پیشی گرفت و بر آن استیلا یافت. یکی از محدوده های مکانی شکل گیری این نوع سکونتگاه ها در منطقه تهران، محدوده شهری اسلامشهر- رباط کریم در حاشیه جنوب غربی شهر تهران می باشد. منابع زیستی سرشار آب وخاک، قیمت پایین زمین و مسکن،سهولت خریدوفروش زمین، سهولت ساخت وسازهای مسکونی غیرمجاز، وجود جاده ساوه و فاصله کم و سهولت دسترسی به شهر تهران ازجمله زمینه ها و عوامل محلی بودند که این روند در این محدوده را در قیاس با کل کشور و سایر مناطق تشدید و متمایز نموده است. هدف این تحقیق، آشکار سازی تغییرات فضایی کانون های شهری این محدوده از سال 1355 تا 1394 است. داده های موردنیاز این تحقیق به روش مطالعات کتابخانه ای ، ازجمله تصاویر ماهواره ای لندست به دست آمده و با استفاده از نرم افزارهای ENVI,ARCGIS,QGIS پردازش و تحلیل شده اند. جامعه آماری این پژوهش، کانون های شهری واقع در این محدوده است. ازاین رو این تحقیق ازنظر هدف؛ شناختی، ازنظر زمان؛ مقطعی، ازنظر داده؛ کیفی و ازنظر روش؛ توصیفی-تحلیلی است. طبق یافته های این تحقیق، بیشترین و کمترین میزان توسعه فیزیکی این کانون ها در طول این دوره، به ترتیب در اسلامشهر، گلستان، نسیم شهر،رباط کریم، صالحیه و نصیرشهر به وقوع پیوسته است. توسعه فیزیکی شتابان این کانون ها در این دوره، اراضی کشاورزی را به شدت بلعیده و به شهرها الحاق و ادغام نموده است.
ارزیابی اثرات زیست محیطی کاربری های آموزشی با استفاده از مدل ردپای اکولوژیکی مطالعه موردی: دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
77 - 88
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارهایی که با دقت بالا اثرات زیست محیطی کاربری های شهری را ارزیابی می کند و تأثیرات فعالیت های انسانی را بر محیط زیست اندازه گیری می کند، مدل ردپای اکولوژیکی (Ecological Footprint) است. این مدل مقدار بار وارد شده از سوی یک کاربری مشخص بر محیط زیست را برآورد کرده و سطح زمین موردنیاز برای ارائه خدمات پایدار به جمعیت استفاده کننده از آن کاربری را نیز تعیین می کند. امروزه کاربرد این مدل در مطالعات شهری و منطقه ای فراگیر شده و به همین خاطر در این تحقیق با استفاده از روش مؤلفه ای (یکی از دو روش محاسبه ردپای اکولوژیکی) و با اندازه گیری داده های واقعی، پنج شاخص تأثیرگذار بر محیط زیست (از جمله گاز طبیعی، برق، آب، غذا و زباله)، اثرات زیست محیطی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 2015-2014 ارزیابی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخص ردپای اکولوژیکی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی یاد شده برابر با 56/0 - است که نشانگر عملکرد ناپایدار است. مقدار ردپای اکولوژیکی دانشگاه کردستان برابر 16 هزار و 675 هکتار جهانی است، بدین معنی که برای جبران مقدار منابع طبیعی مصرف شده و زباله های ناشی از آن به زمینی برابر با 165 برابر وسعت دانشگاه کردستان نیاز است. همچنین شاخص های انرژی (گاز طبیعی و برق) و آب با 03/72 و 97/0 درصد کل ردپای اکولوژیکی به ترتیب بیشترین و کمترین اثر زیست محیطی را در این دانشگاه بر محیط پیرامون داشته است. بنابراین می بایست در این دانشگاه برنامه جامعی به منظور اصلاح الگوی مصرف و در نتیجه کاهش اثرات زیست محیطی این دانشگاه بر محیط پیرامونی ارائه گردد.
سنجش و اولویت بندی عوامل مؤثر در پیدایش هویت بخشی محلات شهری (مطالعه موردی: شهر جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
13-24
حوزههای تخصصی:
احیاء هویت محله ای و تعلقات اجتماعی به منظور مدیریت مطلوب و ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان همواره مورد تأکید محققان و کارشناسان شهری بوده است. بررسی و شناخت عوامل مداخله گر و تأثیرگذار بر احساس هویتمندی محله ای می تواند در جهت حل معضل بحران هویت در شهرها و محلات امروز کارساز باشد. شهروندان ساکن در محلات کلان شهرهای امروزی با فضای محله خود مأنوس نیستند و در تصویر ذهنی آن ها محله بخشی از شهر محسوب شده است. محله ویژگی های سنتی خود را از دست داده و همواره احساس بی هویتی و سرگردانی را بر انسان ساکن در آن القاء کرده است. تلاش اصلی در این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر هویت بخشی در محلات شهری و اولویت بندی عوامل صورت گرفته است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه به کمک تکنیک های تلفیق آزمون آماری کوکران و مدل مجموع وزنی ساده 1 مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان داده است که بیشترین عامل تأثیرگذار در هویت بخشی به محلات شهر جیرفت، احساس تعلق و وابستگی به محله با وزن 301/0 بوده است و کمترین عامل، میزان مشارکت در تصمیم گیری های مربوط به محله با وزن 175/0 می باشد.
نقش تحولات مسکن بر کیفیت محیطی مناطق روستایی با تاکید بر مؤلفه سرزندگی (مطالعه موردی: بخش سنگر شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری مربوط به مسکن در تمامی کشورها از اهمیت ویژه ای برخوردار است تا جایی که بدون در نظر گرفتن تحولات و مؤلفه های آن، که قرار است سازنده و محمل آسایش روانی انسان باشد ممکن است در اثر فشار محیط نتواند این نیازها را برآورده سازد. پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این سؤال است که تحولات مسکن چه تاثیری بر شاخص های کیفیت محیطی با تاکید بر مؤلفه سرزندگی در بخش سنگر شهرستان رشت می گذارد؟ و این شاخص ها در محدوده مطالعاتی از منظر ذهنی ساکنان چگونه تحلیل می شوند؟ برای رسیدن به این مهم، از روش توصیفی- تحلیلی و نرم افزار Spss در تحلیل داده ها استفاده شده و با به کارگیری آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون T یک طرفه و زوجی، به ارزیابی هرکدام شاخص ها پرداخته شده است. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 344 پرسشنامه در روستاهای مورد مطالعه توزیع گردیده است. این پرسش نامه ها تأثیرپذیری کیفیت محیط را در مقابل تحولات مسکن از طریق مؤلفه سرزندگی مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که شاخص امنیت مساکن روستایی بیش از پیش بر مولفه سرزندگی در محیط مناطق روستایی ارجحت یافته تا جایی که روستاییان گویه های مرتبط با متغیر ایمنی را بیش از گویه های دیگر در تحولات مسکن مدنظر قرار می دهند و از دید روستاییان، امتیاز مؤلفه سرزندگی محیط روستا در طراحی مسکن روستایی در سطح متوسط ارزیابی شده است.
بررسی عوامل مؤثر در زیست پذیری بافت های فرسوده شهر ایلام (مطالعه موردی: محله بانبرز)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
34-55
حوزههای تخصصی:
عوامل زیادی در زیست پذیری و تشدید زیست پذیری نقش ایفا می کنند که هر عامل به نحوی در تصمیمات و انگیزش افراد و جامعه جهت سکونت و اقامت تأثیرگذار است. وجود این عوامل موجب رونق زیستی و نبودشان موجب رکود زیستی در یک مجموعه می گردد. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در زیست پذیری بافت های فرسوده به صورت توصیفی – تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان محله بانبرز شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 376 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 968/0 تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های تحلیل عاملی تأییدی و t تک نمونه ای در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های اجتماعی (از طریق عامل های مشارکت ساکنان و امنیت اجتماعی)، اقتصادی (از طریق عامل های دسترسی مناسب به خدمات عمومی و امکانات شهری، تمایل بخش خصوصی به سرمایه گذاری در بافت، وجود استانداردهای زندگی)، کالبدی (از طریق عامل های کیفیت و قدمت ابنیه (میزان فرسودگی مصالح و بنا)، وجود عناصر هویت بخش و شاخص بصری، مساحت مناسب و کافی مسکن، سازگاری ابعاد معابر بافت و تراکم طبقات)، مدیریتی (از طریق عامل های مدیریت یکپارچه در بین نهادها، ایجاد تسهیلات مالی برای ساکنان بافت، میزان حمایت از سرمایه گذاران در بافت) و زیست محیطی به عنوان عامل های مؤثر بر زیست پذیری در محله بانبرز شناسایی شدند. همچنین از نظر ساکنان، وضعیت زیست پذیری محله بانبرز نامناسب است (055/2 m=)، که وضعیت زیست پذیری اقتصادی محله از سایر مؤلفه ها ضعیف تر است (925/1 m=).