فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۸۱ تا ۷٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
از منظر قانون گردشگران یکی از مصادیق اتباع بیگانه دانسته شده اند و در تمامی سیستم های حقوقی برای آنان حقوق و تکالیفی در نظر گرفته شده است. در کشورهایی که تقریباً تمامی منابع مالی خود را از راه گردشگری تأمین می کنند قوانین دو طرفه ای نیز برای گردشگر و مقصد گردشگری در نظر گرفته شده است به نحوی که می توان گفت همین مقررات حقوقی یکی از علل اساسی توسعه صنعت گردشگری است. تحت تأثیر این تجربه ورود گردشگران خارجی به هر کشور و رونق گردشگری خارجی تا حد زیادی با قوانین و مقرراتی که از حقوق آن ها حمایت کند، مرتبط دانسته شده است؛ بنابراین تدوین قوانین و مقرراتی با هدف حمایت از گردشگران و ایجاد امنیت برای آن ها ضروری است. هدف این مقاله بررسی موضوع مزاحمت برای گردشگران در اماکن گردشگری در نظام کیفری ایران است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که مزاحمت برای گردشگران در اماکن گردشگری در نظام کیفری ایران چگونه مورد توجه قرار گرفته است؟ نتایج این مقاله نشان می دهد که در نظام کیفری ایران، مزاحمت برای گردشگران در اماکن گردشگری به صورت جامع مورد توجه قرار گرفته است: اصل ۲۲ قانون اساسی مقرر می دارد: حیثیت ، جان ، مال ، حقوق ، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند. این اصل اشخاص تبعه داخله و خارجه هر دو را شامل می شود و اهمیت حفظ و حمایت از جان و مال و مسکن اشخاص را مورد توجه قرار می دهد و به امنیت آنان نیز توجه خاصی دارد. به جز قانون اساسی، قانون گذرنامه مصوب اسفند ۵۱، قانون ورود و اقامت اتباع خارجه مصوب ۱۳۳۶ و اصلاح و الحاق چند ماده و تبصره آن مصوب ۵۰ و آیین نامه اجرایی مربوط به آن که به چگونگی اعطای گذرنامه های سیاسی خدمتی یا عادی و برگ لسه پاسه (برگ عبور) از طریق نیروی انتظامی و وزارت خارجه اشاره دارد نیز این مسئله را مورد توجه قرار داده اند. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و نیز مقالات علمی و پژوهشی مرتبط موضوع مزاحمت برای گردشگران در اماکن گردشگری در نظام کیفری ایران تبیین و تحلیل شود.
ارزیابی مؤلفه های مبنایی آمادگی ذهنی-نگرشی خانوارهای شهر کرمان در برابر سوانح طبیعی (زلزله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوانح طبیعی هرساله به بروز خسارات متعدد جانی و مالی می انجامد. آمادگی خانوارها پیش از وقوع زلزله، یکی از ضروری ترین اقداماتی است که به عنوان روشی کارآمد و کم هزینه، خسارات ناشی از زلزله را کاهش می دهد. دلیل این امر، موقعیت ایران و قرارگیری برخی شهرها در نقاط آسیب پذیر است که توجه به ابعاد مختلف مکانی–فضایی، این آسیب پذیری را کاهش می دهد. مطالعه توصیفی و هم بستگی حاضر، با هدف بررسی میزان آمادگی ذهنی–نگرشی خانوارهای شهر کرمان انجام شده است. داده ها با مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی و به کمک ابزار پرسشنامه به دست آمد. جامعه آماری شامل 141،867 خانوار ساکن شهر کرمان است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای ۳۵۰ خانوار است. پس از گردآوری داده ها، با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه، تفاوت میان مناطق در برخورداری از آمادگی ذهنی–نگرشی مشخص شد. هم بستگی میان دو متغیر آمادگی ذهنی-نگرشی و پایگاه اقتصادی–اجتماعی نیز با استفاده از ضریب هم بستگی پیرسون به دست آمد. براساس نتایج، میزان آمادگی ذهنی-نگرشی خانوارهای ساکن در چهار منطقه شهر با هم تفاوت دارد. همچنین میزان آمادگی کم است؛ به طوری که میانگین آمادگی کل خانوارهای نمونه، ۵۵/۵۴ در مقیاس ۲۵ تا ۱۰۲ است که بیشترین و کمترین آن به ترتیب متعلق به خانوارهای منطقه 1 با 88/60 درصد و منطقه 4 با ۷۸/۴۳ درصد است. از سوی دیگر، میزان آمادگی ذهنی-نگرشی خانوارها با پایگاه اقتصادی-اجتماعی هم بستگی دارد؛ یعنی هرچه وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانوارها بهبود یابد، آمادگی ذهنی-نگرشی آن ها بیشتر می شود.
تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
464 - 481
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که فراوانی آن به ویژه در نواحی خشک و نیمه خشک بسیار زیاد است. این پدیده در هر منطقه ای می تواند رخ دهد و انسان و محیط زیست را تحت تأثیر قرار دهد، هرچند اثرات آن در مناطق روستایی به دلیل وابستگی معیشت به نزولات جوی بسیار بیشتر از سایر مناطق است. در این زمینه خشکسالی های گذشته حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی به شدت کاهش داده است. بنابراین، عواملی که می تواند در این زمینه اثرگذار باشد از ضرورتی انکارناپذیر برخوردار است. در این راستا این پژوهش با هدف کلی اثرات سرمایه اجتماعی بر حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانوارهای روستایی - کشاورز شهرستان دورود بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 375 سرپرست خانوار برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS23 و Lisel8.54 انجام شد. نتایج گروه بندی خانوارهای روستایی نشان داد که از آنان از نظر سطح تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی در وضعیت مناسبی قرار ندارند. علاوه بر این، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که ابعاد سرمایه اجتماعی با ضریب تبیین 51 درصد (0/71 =t= 11/89, γ) اثر مثبت و معنی داری بر حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی دارد.
سنجش عوامل موثر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
130 - 146
حوزههای تخصصی:
شهر زابل در شمال استان سیستان و بلوچستان از کانون های پرخطر از نظر تغییرات اقلیمی در ایران است. این مسئله، ضرورت پژوهش راجع به تاب آوری اقلیمی را در این شهر مهم و دوچندان نموده است. پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. بنابراین، مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی است. پرسشنامه، متناسب با موضوع و بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت، برای شهروندان شهر زابل با تعداد 314 نفر تنظیم و توزیع شد. از روش های آماری مثل تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاریAmos استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده مشخص شد که وضعیت شاخص های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و نهادی در وضعیتی پایین تر از سطح نرمال یا نامطلوب و شاخص محیطی در وضعیت نسبتاً نامطلوب قرار دارد. شاخص کالبدی (10/18-)، اقتصادی (8/53-)، اجتماعی (6/54-) و نهادی (11/17-) و مقدار شاخص محیطی برابر 1/56- به دست آمد. همچنین، بر اساس نتایج عامل محیطی دارای بیشترین تأثیر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل با ضریب بتا 0/46 در سطح معناداری 0/007 بود. پس از آن، عامل نهادی (0/049 = P، 0/37 = β) و عامل اجتماعی با ضریب بتا 0/34 و سطح معناداری 0/005 دارای تاثیر مستقیم و معنادار بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل بودند. هم چنین عامل های کالبدی (0/205 = P، 0/20 = β) و اقتصادی (0/461 = P، 0/09 = β) فاقد اثر معنادار بودند.
عوامل مؤثر بر شبکه زنجیره تأمین(بازار) محصولات موز و انبه در نواحی روستایی استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محصولات گرمسیری از جمله محصولات باغی هستند که مقدار قابل توجهی از این محصولات در روستاهای سیستان و بلوچستان تولید می شود اما به دلیل توجه نکردن به زنجیره تأمین این محصولات و واردات بی رویه، انگیزه روستاییان برای تولید این محصولات روز به روز کاهش یافته است. در این پژوهش به بررسی رابطه عناصر سه گانه بازار یعنی ساختار رفتار عملکرد دو محصول انبه و موز با رهیافت SCP در مقطع زمانی 1398 در روستاهای سیستان و بلوچستان با استفاده از روش سیستم معادلات همزمان پرداخته شده است. نتایج تخمین مدل برای دو محصول انبه و موز نشان داد که در معادله تمرکز سودآوری اثر مثبت و معناداری بر تمرکز در محصول انبه داشته به طوری که با افزایش سودآوری، بازار به شرایط انحصاری نزدیکتر شده و سودآوری تولید کنندگان افزایش می یابد. در معادله تحقیق و توسعه برای هر دو محصول انبه و موز، تمرکز دارای اثر منفی و معناداری بر تحقیق و توسعه است؛ به طوری که با افزایش تمرکز در بین تولیدکنندگان روستایی، بازار به سمت شرایط انحصاری حرکت کرده است. اما سودآوری، دارای اثر مثبت و معنادار بر فعالیت تحقیق و توسعه است که مطابق انتظارات بازار بوده و نشان می دهد با افزایش سودآوری، انگیزه بیشتری برای صرف هزینه تحقیق و توسعه وجود خواهد داشت. در معادله سودآوری برای محصول انبه، با افزایش تمرکز یعنی حرکت به سمت بازار انحصاری، سودآوری نیز افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین توسعه در هر دو محصول، دارای اثر مثبت و معناداری بر سودآوری است. بر اساس تأثیرات مثبت متقابل بین تحقیق و توسعه و سودآوری در دو محصول انبه و موز، پیشنهاد می شود در زمینه تولید، بازاریابی و برندسازی این محصولات در بین روستاییان جهت ایجاد شبکه مبتنی بر زنجیره تأمین این محصولات تحقیقات گسترده ای صورت گیرد و راهکار دستیابی به این مهم تشکیل تعاونی ها یا اتحادیه های محلی محصولات گرمسیری در روستاها است.
مدیریت خشکسالی در نواحی روستایی با تأکید بر رویکرد تاب آوری (مورد مطالعه: شهرستان کنگاور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند فزاینده ای در بروز بلایای طبیعی وجود دارد؛ روندی که در طول زمان افزایش یافته و بلایای مرتبط با تغییر اقلیم از جمله خشک سالی شایع ترین آن ها بوده است و هنگامی تبدیل به مسئله می شود که اثرهایی در جامعه داشته باشد و این نیز به آسیب پذیری جامعه نسبت به خشک سالی بستگی دارد. بنابراین،آنچه اهمیت دارد نحوهمواجهه با آن است؛یعنی با توجه به اثرهایچشم گیری که دارد، چه اقداماتی برای مقابله با آن انجامگرفته است. به این معنی که اعمال مدیریت در خشک سالی گامی مهم در جهت کاهش میزان خسارت این پدیده و تحت کنترل درآوردن آثار آن است. رویکرد غالب برای مدیریت آن در بیشتر نقاط جهان هنوز انفعالی است؛به این صورت که تمرکز اقدامات پس از وقوع حادثه را شامل می شود. بنابراین، با واردکردن رویکرد تاب آوری به فعالیت های چرخه مدیریت بلایا می توان به رویکرد جامعی برای مدیریت خشک سالی دست یافت که در آن با به کارگیری ظرفیت های روستایی می توان اثرهای نامطلوب خشک سالی را به حداقل رساند. در این رویکرد بر ظرفیت ها، مشارکت، و توانمندسازی و یادگیری جامعه روستایی برای مقابله با بلایا تأکید می شود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به روش کمّی انجام شده است.نگارندگان در صدد بررسی ارتباط بین سرمایه های اجتماع و تاب آوری با میانجیگری متغیرهای مدیریت بلایا در برابر خشک سالی اند. داده های مورد نیاز در این پژوهش با بهره گیری از روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 13000 نفر از افراد روستایی شهرستان کنگاور است. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران و به تعداد 492 نفر انتخاب شده است. پایایی پژوهش با روش آلفای کرونباخ نشان دهنده پایایی0 / 7است که ضریب به دست آمده قابل اتکاست. به منظور بررسی وضعیت سرمایه های اجتماع قبل و بعد از اقدامات انجام شده از آزمون تی زوجی استفاده شد که نشان دهنده معناداربودن تفاوت بود. همچنین، به منظور بررسی ارتباط و تأثیر متغیرها معادلات ساختاری به کار گرفته شد که با استفاده از آزمون تی روابط بین متغیرها معنادار شناخته شد و سرمایه های اجتماع با میانجیگری چرخه مدیریت بلایا 50درصد از تغییرات تاب آوری را تبیین می کند؛ به این صورت که سرمایه اجتماعی کمترین و سرمایه فیزیکی بیشترین تأثیر را بر تاب آوری داشته است.
واسنجی مشارکت شهروندان در بسترهای مختلف در مدیریت مناطق شهری (مورد مطالعه: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهروندان ابزاری برای تقویت مدیریت شهری در جوامع پیشرفته امروزی و از شاخص های زندگی جوامع مختلف محسوب می شود. در این راستا، هدف پژوهش حاضر؛ واسنجی مشارکت شهروندان در بسترهای مختلف در مدیریت مناطق شهری زاهدان می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و کمی و نوع تحقیق، کاربردی است. در این مورد مطالعات جامعی در خصوص شاخص های تحقیق در محدوده مورد مطالعه انجام و سپس برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرم افزار (SPSS) و مدل (Fuzzy Mamdani)، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شهروندان مناطق پنجگانه شهر زاهدان می باشد. که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. نتایج آزمون آزمون T تک نمونه ای، جهت بررسی میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری در بسترهای مختلف، در بین مناطق شهر زاهدان نشان داد که در بین بسترهای مطرح شده، فقط در بستر اجتماعی - فرهنگی میانگین به دست آمده بالاتر از حد متوسط عدد 3 می-باشد، که این گویای تاثیر زیاد، بستر اجتماعی- فرهنگی، در مشارکت شهروندان در مدیریت شهری بین مناطق شهر زاهدان می باشد. نتایج وضعیت مشارکت در مدیریت شهری در بستر های (اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، کالبدی و فضایی، سیاسی و مدیریتی، قانونی و حقوقی)،در تعیین و رتبه بندی مناطق پنجگانه شهر زاهدان، با استفاده از مدل فازی ممدانی نشان داد، از میان مناطق 5 گانه شهر زاهدان مناطق 1 و 5 در حوزه تقویت مشارکت شهروندان در مدیریت شهری موفق تر بوده اند
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر ایجاد فضاهای چندعملکردی اجتماع پذیر در حوزه های شهری با رویکرد محلی- جهانی (مورد پژوهی: منطقه 22 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتقای کیفیت فضای شهری، یکی از نیازهای اساسی جامعه شهری است. پدیده ی جهانی سازی، اتفاقی است که بر فضاهای شهری- محلی تأثیر خود را گذاشته و ضمن چند عملکردی بودن باید قابلیت جذب جمعیت و اجتماع پذیر شدن این حوزه را داشته باشند. هدف ارزیابی و تحلیل تاثیرات و نقش مؤلفه های فضاهای اجتماع پذیر و فضاهای چند عملکردی و ارتباط آن ها با رویکرد جهانی- محلی، منطقه 22 شهرداری تهران است. این پژوهش کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. همچنین برای ارزیابی منطقه 22 از تکنیک تصمیم گیری مدل AHP، با استفاده از نرم افزار Expert choice استفاده گردید. که حجم نمونه 225 نفر برآورد گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ که مؤلفه تحرکات استفاده کنندگان دارای بیشترین و شاخص های اخطلاط کاربری، دسترسی سواره از پیاده، دارای بیشترین اهمیت از نظر مفاهیم پژوهش را دارا بوده است. این روند نشان دهند هم راستا بودن نتایج در روند مؤلفه های هر دو مفهوم می باشد. Evaluation of the Effective Components on the Creation of Multi-Functional Communities in Urban Areas wit es in District 22, the AHP model decision making technique was used by Expert selection software. Conclusion: To estimate the sample size, Cochran formula and cluster sampling method were used to determine the appropriate components and indicators for creation of community spaces. The sample size was estimated to be 225 people. The analysis of the results of the research shows that according to the dimensions studied, the user's motivation component has the highest and user-defined indicators, pedestrian access is the most important for the concepts of research. This trend shows that the results are consistent in the process of the components of both concepts.
بررسی معماری سبز در خانه های مسکونی در راستای همزیستی انسان با اکولوژی (مطالعه موردی: روستای ورکانه)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت و عدم توجه به طبیعت منجر به مصرف بیش از حد سوخت های فسیلی و درنتیجه خسارت های جبران ناپذیری به محیط زیست می شود. این موضوع به قدری اهمیت داشته که در معماری رویکردهای نوینی همچون معماری سبز ایجاد شده است. تلاش در جهت طراحی خانه های سبز با بهره گیری از انرژی های پاک و فضاهای طبیعی در آن، از راهکارهای این رویکرد است که موجب کاهش معضلات زیست محیطی می شود. از سوی دیگر بستر محیط زیست دارای الگوهایی است که گذشتگان در معماری سنتی ایران ازجمله روستاها به صورت ارتباط هماهنگ و تنگاتنگ بین بافت روستا و سایر ساختار طبیعت به کار بسته اند. از این میان می توان به روستای ورکانه واقع در اطراف شهرستان همدان اشاره کرد که وجود کمبود امکانات مدرن در استفاده از انرژی های فسیلی منجر به شکل گیری معماری خاص همراه با ویژگی های منحصربه فرد روستا شده، که در این زمینه، نمونه جالب توجه است. این مقاله در پی درک اصول و ارزش های حاکم بر معماری خانه های روستای ورکانه به عنوان یک معماری سبز است و استخراج ویژگی های قابل تکرار آن در راستای دستیابی به اهداف معماری سبز، از اهداف آن به شمار می رود. روش مورداستفاده در این نوشتار، توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. برای دستیابی به اهداف موردنظر پس از بررسی مفاهیمی همچون معماری سبز، خانه سبز، یادآوری اهداف طراحی خانه سبز و اصول بنیادین آن، به مطالعه ویژگی های خانه های روستای ورکانه و عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری آن از لحاظ ارتباط خانه های روستا با طبیعت پیرامون، تأثیر باد و تابش آفتاب بر نحوه چیدمان فضایی، پلان و درنتیجه فرم بناها ، تأثیر مصالح بومی در حفظ انرژی فضاهای داخلی می پردازد و ارزش های معماری سبز در آن ها موردبررسی قرار می گیرد. این بررسی با در نظر گرفتن شش جنبه معماری سبز انجام می پذیرد. در انتهای مقاله راهکارها و اصول بومی اتخاذشده در این روستا که قابلیت تعمیم به معماری معاصر امروز را دارد و می تواند باعث کاهش مصرف انرژی در این اقلیم شود همچون توجه به نحوه قرارگیری فضاها، در قالب جدولی بیان می گردد.
واپایش مولفه های رشد هوشمند شهری در رویکرد توسعه پایدار شهری با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره(مطالعه موردی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در اثر رشد جمعیت و شهرنشینی، با چالش های گسترده ای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیت-های پاسخگو مواجه شده اند که نمود عینی آن را در مسائلی چون فقر شهری، کمبود زیرساخت ها، اسکان غیررسمی، رشد آلودگی-ها، کاهش کیفیت زندگی و در مجموع، رشد ناپایداری ها می توان مشاهده نمود. در چنین وضعیتی، یافتن راهکارهای جدید و کم هزینه در جهت دستیابی به پایداری، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر استدلال می کند که هوشمندسازی، با بهره گیری از شاخص هایی همچون حکمروایی هوشمند، محیط زیست هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند، زندگی هوشمند و مردم هوشمند، رویکرد موثری در جهت نیل به پایداری (در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی) محسوب می گردد.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربرد است که با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره نخست مناطق شهری برای شاخص های رشد هوشمند شهری رتبه بندی و میزان نابرابر ی ها مشخص شده، سپس از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی به سطح بندی مناطق شهری آن پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصل از کاربست مدل ویکور، این مناطق هرکدام رتبه های متفاوتی را به دست آورده اند، به طوری که مناطق چهار گانه این شهر ازلحاظ میزان برخورداری از شاخص های منتخب توسعه این گونه می باشد که ازلحاظ برخورداری از شاخص های موردبررسی، منطقه یک دارای بیشترین میزان برخورداری و منطقه دو دارای کمترین میزان برخورداری می باشد. این امر نشانگر نابرابری و تفاوت چشمگیر در برخی از شاخص رشد در مناطق شهر اردبیل می باشد.
تحلیل و ارزیابی چند بعدی گردشگری شهری با استفاده از مدل اهمیت-عملکرد (نمونه مطالعاتی: شهر همدان)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۱۹-۲۴
حوزههای تخصصی:
تحلیل اهمیت - عملکرد، ابزار مؤثری برای ارزیابی موقعیت رقابتی سازمان، شناسایی فرصت های پیشرفت و نیز طراحی استراتژی های بازاریابی و مشخص کننده گزینه های مورد توجه مصرف کنندگان است. برای نخستین بار، ماریتا و جیمز تحلیل اهمیت- عملکرد را برای شناسایی و اولویت بندی ویژگی های محصول یا خدمت که سازمان می تواند برای حداکثر کردن رضایت مشتریانش بر آن تمرکز کند، ارائه کردند. از طریق تشکیل ماتریس دوبعدی که محور عمودی آن ادراک مشتریان از عملکرد کیفیت هر ویژگی و محور افقی آن اهمیت آن ویژگی در تصمیم گیری مشتریان را نشان می دهد، می توان پیشنهادهای مؤثری را برای مدیران در هر سطحی از مقیاس سازمان گرفته تا شهر ارائه کرد. در سیستم های مدیریت شهری ارتباط با مشتریان، اهمیت و عملکرد ویژگی های خدمت بسیار حائز اهمیت است. تحلیل اهمیت - عملکرد ابزار مؤثری برای اولویت بندی ویژگی های خدمت بر پایه نیاز ها و انتظارهای مشتریان و همچنین شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان است. در این پژوهش با هدف افزایش اعتبار و کاربرد نتایج به دست آمده از تحلیل اهمیت - عملکرد، ابتدا اهمیت مکان های گردشگر پذیر شهر از گردشگران سؤال گردید و در ادامه ادراکشان از عملکرد ویژگی های ارائه شده سازمان های شهری در این مکان ها مورد پرسش قرار گرفت.
کاربرد مدل معادلات ساختاری در تبیین نقش عوامل مؤثر بر تحقق پذیری طرح های توسعه شهری (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
37 - 54
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری در ادامه سیر تکاملی خود با هدف خدمت به بشر و با الگو پذیری از مؤلفه های توسعه پایدار به سمت هر چه کاراتر شدن پیش می رود. در این بین یکی از اهداف مهم این طرح ها تأمین خدمات اساسی و زیرساخت ها برای توسعه همه جانبه سکونتگاه های انسانی است. در این راستا هدف اصلی این پژوهش تبیین عوامل مؤثر بر تغییر کاربری های خدماتی در شهر شیراز و شناسایی دلایل آن می باشد. پژوهش حاضر نوعی تحقیق تحلیلی است که ابتدا با بهره گیری از منابع اسنادی- کتابخانه ای، مفاهیم مرتبط با تغییر کاربری اراضی مورد بررسی قرار داده و سپس میزان شدت نحوه اثرگذاری عوامل چهارگانه (کالبدی، فعالیتی، اقتصادی، دسترسی) بر تغییر کاربری زمین و سپس میزان مطلوبیت این اثرگذاری مورد بررسی قرار می گیرد. برای این منظور ابتدا برای تعیین شدت اثرگذاری عوامل چهارگانه بر تغییر کاربری زمین از فن تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده گردیده است، تا بدین طریق چارچوبی تبیینگر برای اثرات نحوه اثرگذاری عوامل چهارگانه بر تغییر کاربری زمین حاصل آید و در نهایت با استفاده از مدل معادلات ساختاری (SEM) ، میزان و جهت عوامل مؤثر بر تحقق پذیری کاربری های خدماتی را در شهر شیراز تبیین گردیده است. در مجموع برای نیل به این اهداف ابتدا 50 متغیر تأثیر گذار بر روی 600 قطعه در شهر شیراز به صورت میدانی برداشت و با استفاده از نقشه های GIS و نرم افزارهای Amos و SPSS مورد تحلیل قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مجموع عوامل چهارگانه منتخب تأثیر بسزایی بر میزان تغییرکاربری دارند (با توجه به اینکه وزن استاندارد شده رگرسیونی برای «میزان تأثیر عامل دسترسی بر تغییر کاربری زمین»، «میزان تأثیر عامل اقتصادی در تغییر کاربری زمین»، «میزان تاثیر عامل فعالیتی در تغییر کاربری زمین» و «میزان تأثیر عامل کالبدی در تغییر کاربری زمین» به ترتیب برابر با 0.91، 0.78 ، 0.65 و 0.56 می باشد).
استراتژی های طراحی در ساخت و سازهای تاب آور اقلیمی (نمونه موردی: خانه عباسیان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر شرایط اقلیمی در سطح جهان و اثرات ناشی از آن موضوع نگران کننده عصر حاضر است. تاب آوری اقلیمی به عنوان راه حل پاسخگو به رویدادهای ناگهانی اقلیمی توسط بسیاری از محققان مطرح شده است. با توجه به این که ساختمان ها موجب انتشار درصد بالایی از گازهای گلخانه ای هستند و با تکیه بر مطالعات انجام شده در زمینه روند رو به رشد تغییر اقلیم، مسأله تاب آوری اقلیمی در شهرها و در راستای آن تاب آوری ساختمان ها مطرح شده است؛ بنابراین پرداختن به استراتژی های کاربردی تاب آوری در طراحی ساختمان های آینده جهت پاسخ به سناریوهای اقلیمی ضروری است. منظور از استراتژی ها، مؤلفه ه ا و عوام ل و عملکردهایی است که در زمینه تاب آوری اقلیمی در بخش ساختمان سازی مطرح است. پژوهش حاضر با هدف یک بررسی تکمیلی در جهت بیان استراتژی های تاب آوری معماری های آینده حائز اهمیت است. مسئله مورد تأکید آن است که توجه به مؤلفه ها و استراتژی های تاب آوری ساخت وسازهای آتی با توجه به روند تغییر اقلیم جهانی در جهت استفاده در استانداردهای طراحی در ساختمان سازی لازم توجه است. این بررسی ابتدا با توجه به تأثیرات ناشی از تغییر اقلیم به عوامل خارجی و داخلی جهت بیان استراتژی های تاب آوری ساختمان و سپس زیرمجموعه های آن ها می پردازد و درنهایت به روش توصیفی _ تحلیلی و کیفی، یافته های حاصل از آن به صورت استراتژی های کلی در قالب جدول مطرح شده است. نتایج چنین است که تمامی مؤلفه های یک ساختمان از شروع طراحی تا پایان ساخت در بخش های مختلف ساختمان در تاب آوری آن مؤثر است و کوتاهی در بخش ساختمان در جهت تاب آوری، رویدادهای اقلیمی متغیر را تحت تأثیر قرار می دهد.
بررسی نقش الگوی رشد شهری در ایجاد جزایر حرارتی در شهرها (نمونه موردی: شهر ساری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با بررسی نقش الگوی رشد شهری در ایجاد جزایر حرارتی در شهرها (مطالعه مورد: شهر ساری)، نوع گسترش شهر ساری و سپس ویژگی های نواحی حرارتی شهر را بررسی می کند و رابطه آن با تشکیل جزایر حرارتی شهری را شناسایی می کند . گسترش بی برنامه و روزافزون شهرها در طول نیم قرن گذشته، موجب پدید آمدن مشکلات محیط زیستی شده است. این مشکلات محیط زیستی می تواند کیفیت زندگی شهروندان و در نتیجه سلامت آن ها را به خطر بیندازد. یکی از این مشکلات پدیده جزایر حرارتی شهری می باشد. جزایر حرارتی شهری پدیده ای است که در آن دمای برخی مناطق بیشتر از سایر مناطق همجوار می گردد. این پدیده می تواند حاصل رشد پراکنده شهرها و همچنین رشد بی برنامه و عمودی برخی نواحی شهری باشد. جزایر حرارتی شهری در حوزه های مختلف می تواند پیامدهای منفی داشته باشد؛ اول موضوع سلامت انسان است که وجود جزایر حرارتی در شهرها موجب پدیده ی نبود آسایش دمایی آنها می شود همچنین موجب تشدید آلودگی هوا می شود، پدیده ای که در شهرهای ایران زیاد با آن درگیر هستیم. این تحقیق از نوع تحلیلی است، اما باید افزود که از نظر هدف کاربردی خواهد بود. در بعد کاربردی نیز می توان از نتایج در تصمیم گیری و برنامه ریزی شهری استفاده کرد. برای این تحقیق از داده های ماهواره لندست 8 استفاده شد. در این راستا ابتدا پس از تهیه تصاویر، نقشه دمایی شهر ساری با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و نرم افزار GIS تهیه و سپس جزایر حرارتی استخراج می شود. به همین ترتیب نقشه پوشش گیاهی و اراضی تهیه و ضریب آنتروپی شانون و تراکم ساختمان و جمعیت محاسبه و با جزایر حرارتی شهری مقایسه خواهد شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شکل گیری جزایر حرارتی در شهر ساری وابسته به هر دو نوع رشد شهر می باشد و ایجاد نواحی حرارتی با نوع پوشش زمین، تراکم جمعیتی و ساختمانی رابطه معناداری دارد. همچنین اکثر نواحی حرارتی فعلی شهر ساری شامل نواحی می باشد که در دهه های گذشته به شهر اضافه شده اند. همچنین به منظور جلوگیری از شکل گیری نواحی حرارتی جدید و کنترل رشد نواحی حرارتی فعلی، با توجه به ویژگی های حرارتی هر ناحیه، پیشنهاداتی ارائه می گردد.
عوامل تأثیرگذار بر ظرفیت توسعه میان افزای شهری کلانشهر اهواز در قالب شاخص های توسعه پایدار شهری با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر ظرفیت سنجی توسعه میان افزا در کلانشهر اهواز است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کارشناسان و متخصصان شهری و مدیران اداره های مرتبط با امور شهری در شهر اهواز که در زمینه توسعه میان افزای شهری فعالیت کرده و دارای تجربه اجرایی در این زمینه هستند، بوده که به صورت تصادفی 100 نفر از بین آنها انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته ای است که روایی آن به صورت صوری و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. تحلیل داده ها از طریق تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان دادند عوامل اجتماعی (با ضریب 75/0)، اقتصادی (با ضریب 85/0)، زیست محیطی (با ضریب 66/0)، کارکردی عملکردی (با ضریب 55/0) و کالبدی فضایی (با ضریب 78/0) در سطح 99 درصد اطمینان عوامل تأثیرگذار بر ظرفیت توسعه میان افزای کلانشهر اهواز می باشند. همچنین، براساس نتایج بدست آمده می توان گفت کمترین میزان تأثیرگذاری مربوط به متغیرهای کارکردی عملکردی (55/0) بوده و بیشترین تأثیرگذاری ها نیز مربوط به متغیرهای اقتصادی (85/0) و کالبدی فضایی (78/0) هستند. Abstract The purpose of the present study is to be considered as an applied research. The method of this research was like correlation research that specifically was based on the structural equation model. In this study, library studies, papers and research related to the subject of research are used for collecting subject literature and also for another part of information needed, questionnaire and field method are used. In this study, two methods of descriptive statistics (frequency, frequency percentage, mean and standard deviation) and inferential statistics (correlation analysis, regression and structural equation model) were used for analyzing data. In order to increase the accuracy of data analysis, the related software such as SPSS and AMOS have been used. The statistical population of the present study includes experts and urban experts and administrators of city affairs departments in Ahvaz metropolis who have been active in the field of infill urban development and have executive experience in this field. The statistical population of the present study have sampled this community and also data source is used to answer the main research question. The results showed, the impact factor on infill development in Ahvaz metropolis is acquired by five components of economic, social, environmental, functional and physical, namely, the correlation coefficients between the impact assessment and each of the five components are 0, 0.75, 0.66, 0.55 and 0.78, respectively. Referring to standard error estimates, critical ratios, and meaningful levels show that all of these standard estimates are meaningful at 99%. Therefore, based on the results, the most indirect effects on the evaluation of the effective indicators on infill development in the Ahvaz metropolis with the sustainable development approach are related to the observed variables of avoiding displacement of residents during project execution (S6 or X12), Land prices in the target area (E5 or X18), access to the passageway (Ph9 or X8), permitted density (Ph14 or X10), construction cost (E11 or X19), access to urban facilities (Ph1 or X6), Residents income (E2 or X24) and Local Contribution (S2 or X17). Regarding these coefficients, the least effect is on functional variables and the most influences are related to economic and physical variables. It should be noted that the meaningful level for all direct final effects is reported based on standard error and critical ratios. The meaningful levels are for all direct final effects which smaller than 0.01. Therefore, it can be concluded that all direct effects obtained at the 99% confidence level are meaningful.
تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل گردشگران به سفرهای روستایی تور محور موردمطالعه: گردشگران روستایی شهرستان مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
236 - 249
حوزههای تخصصی:
گردشگری مقوله پیچیده ای است که در ساختار خود اجزاء مختلفی را در برمی گیرد. یکی از این اجزاء تور گردانی است که به دلیل ارتباط با مراکز اقامتی، رستوران ها، حمل ونقل و همچنین برخورداری از تجارب و آشنایی بیشتر با مقاصد گردشگری، می تواند در توسعه صنعت گردشگری نقش مهمی ایفا کند. لذا تحقیق حاضر باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل گردشگران برای مسافرت به مقاصد گردشگری روستایی از طریق تور در شهرستان مراغه انجام گردید. داده های این مطالعه به صورت پیمایشی و از طریق پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری این مطالعه شامل گردشگرانی بود که در سال 1395 به روستاهای دارای ظرفیت بالای گردشگری شهرستان مراغه مسافرت کرده بودند. ازاین بین 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. نتایج آزمون تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که تمایل افراد به سفرهای روستایی تورمحور، به ترتیب تحت تأثیر عوامل «فضای ایمن خانوادگی و تغذیه مناسب»، «سرگرمی و امنیت خاطر در طول سفر»، «نظم و برنامه سفر شفاف و مناسب»، «وسیله نقلیه مناسب و حضور به موقع آن»، «مشوق ها و امتیازات آژانس»، «فضای تجرد» است و این شش عامل درمجموع 17/65 درصد واریانس تمایل به سفر روستایی تورمحور را تبیین نمود.
شناسایی و تحلیل الگوی گسترش شهر اهواز در بازه زمانی 1360 تا 1400
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی، رشد شهری و گسترش نامطلوب آن به عنوان پدیده ای جهانی، همه کشورهای جهان را تحت تاثیر قرار داده است. در دهه های اخیر در ایران رشد و گسترش شهرها به صورت نوعی معضل یا مسأله نمایان شده است و شهر اهواز نیز از این مسائل جدا نیست. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل الگوی گسترش شهر اهواز در بازه زمانی 1360 تا 1400 است. این پژوهش از لحاظ ماهیت هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد و به دنبال بررسی روند گسترش فیزیکی و الگوی گسترش شهر اهواز در افق 1400 است. برای دستیابی اهدف ابتدا روند گسترش فیزیکی در دوره 35 ساله (1360 تا 1395) بررسی شد و سپس 14 شاخص برای بررسی گسترش بهینه توسعه شهر اهواز در افق 1400 استخراج شدند که با استفاده از منطق فازی (FUZZY) این شاخص ها استاندارد شدند و در ادامه برای مدل بهینه با استفاده از مدل تحلیل ترکیبی ANPDEMATEL سه سطح برای گسترش این شهر مشخص شده که در ترکیب با OVERLAYFUZZY و GAMA 9/0 در محیط GIS نقشه های خروجی نیز با استفاده از نرم افزار های ENVI و Arc GIS استخراج شد. نتایج نشان داد در سطح مدل های پیش بینی کننده اراضی کشاورزی با وزن های 0.101 و 0.118 بیشترین اهمیت و مهم ترین عامل تغییر یافته در روند گسترش فیزیکی شهر اهوا بوده است. همچنین خروجی سطح بندی گسترش فیزیکی در افق 1400 مشخص شد که بهترین مکان در محدوده بلافصل منطقه 8 شهری و عدم قرارگیری بر سایت زمین های کشاورزی در این شهر می باشد.
تحلیل و ارزیابی شاخص های شکوفایی در محلات شهری (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهر ها به عنوان کانون تغییر و محلی که سیاست ها در آن تحقق می یابند , پدیدار شده اند . در این راستا سند نهایی کنفرانس توسعه پایدار ملل متحد با عنوان "آینده ای که ما می خواهیم" بیان داشته است؛ اگر شهرها به خوبی برنامه ریزی و توسعه داده شوند, می توانند جوامع پایدار اقتصادی , اجتماعی و زیست محیطی را تحقق ببخشند. این سازمان برای تحقق نیک بختی شهرها الگویی به نام شهر شکوفا را معرفی کرد. این مقوله می تواند با تحلیل وضعیت موجود و اولویت بندی مداخلات برنامه ریزی، چشم انداز توسعه همه جانبه برای شهرها را ترسیم کند. در این پژوهش نیز که باهدف ارزیابی شاخص های شکوفایی شهری در سطح محلات شهر سقز انجام شده است ؛ شاخص های مؤثر در شکوفایی محلات شهر سقز را بااستفاده از نرم افزار MicMac شناسایی و سپس این عوامل کلیدی با استفاده از مدل کوپراس در سطح محلات 22گانه شهر سقز سطح بندی شدند و برای بیان بصری از GIS استفاده شده است. در این پژوهش به منظور ارزیابی شاخص های شکوفایی از 49 شاخص در پنج بعد استفاده شده است که بااستفاده از نرم افزار میک میک، 14شاخص کلیدی شناخته شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به شاخص های شکوفایی محلات 22گانه شهر سقز ، محلات 16، 19، 4، 11، 10که در جنوب شرقی مرکز و غرب شهر واقع شده اند از تأثیرگذاری کم و محلات 22، 21، 9، 2، 20،1 که در جنوب شرقی، مرکز وتا حدودی شمال شهر واقع شده، محلاتی بوده اند که می توانند در راستای تحقق شکوفایی وضعیت بهتری داشته باشند. می توان بیان کرد که بهبود فضایی و توزیع مناسب درآمدها، انسجام و مشارکت بیشتر، امکان دسترسی محلات با تاثیرگذاری کم به پارک ها و خدمات آموزشی و توزیع بهتر شاخص ها به ویژه شاخص های بهره وری و کیفیت زندگی در سطح این محلات از مهم ترین پیشنهادهای ارائه شده می باشد.
تحلیل ادراک کشاورزان حوضه آبریز دریاچه ارومیه از خشک سالی و اثرات آن (مورد مطالعه: شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
957 - 976
حوزههای تخصصی:
تأثیرات اجتماعی، بیولوژیکی ، و اقتصادی خشک سالی ها بستگی به آمادگی کشاورزان برای پاسخ به آن دارد و اقدامات کشاورزان تحت تأثیر چگونگی ادراک آنان از خشک سالی است . ادراک کشاورزان از خشک سالی، عامل مهمی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های مدیریت منابع آب ذکر شده است. بنابراین ، این پژوهش کیفی با هدف تحلیل ادراک کشاورزان حوضه آبریز دریاچه ارومیه (شهرستان میاندوآب) از خشک سالی و اثر ها و پیامدهای آن انجام گرفت. جامعه موردمطالعه کشاورزان حوضه آبریز زرینه رود و سیمینه رود بودند ؛ نمونه گیری به صورت هدفمند ملاک محور و با استفاده از روش گلوله برفی انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه های عمیق فردی و بحث های گروهی متمرکز با کشاورزان گردآوری شد و تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل محتوای جهت دار و نرم افزار مکس کیودا انجام گرفت. نتایج نشان داد بیشتر کشاورزان خشک سالی را پدیده ای اقلیمی می دانند ؛ هرچند که عده ای نیز آن را ناشی از خشم و غضب خداوند، رفتارهای مخرب برخی کشاورزان ، و سوء مدیریت مسئولان می دانند. کشاورزان افزایش نگرانی از آینده، تشدید خشک سالی و کم آبی ، و افزایش اثر های مخرب خشک سالی را انتظار دارند . هزینه کردن پس اندازها، استفاده از آبیاری پیشرفته، کشت گیاهان جای گزین و سازگار با خشک سالی، ذخیره سازی و بهینه سازی مصرف آب، دست روی دست گذاشتن، توکل به خدا و کمک گرفتن از نهادهای مذهبی، و مهاجرت به شهر از جمله کارهایی است که برای مقابله با خشک سالی یا کاهش اثر های آن انجام می دهند. نتایج این مطالعه می تواند به اجرای مداخلات مناسب برای افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر خشک سالی کمک کند.
بررسی میزان رضایت مندی شهروندان از ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام
حوزههای تخصصی:
ارگونومی یا مهندسی فاکتورهای انسانی، علمی ترکیبی با هدف افزایش بهره وری، سلامتی، ایمنی و رفاه انسان در محیط است. این علم در تلاش است بجای متناسب سازی انسان با محیط، محیط را با انسان متناسب سازد. ارگونومی مسئله ای است که امروزه بایستی در طراحی محله ها و شهر مورد توجه قرار گیرد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رضایتمندی شهروندان از وضعیت ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای، مشاهده و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط اساتید و کارشناسان این حوزه تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به میزان 934/0 محاسبه و تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی (شاخص هال ین وتن و آزمون T تک نمونه ای) در نرم افزار spss انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که وضعیت ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام از نظر شهروندان رضایت بخش نیست و ساکنان از وضعیت ایمنی و ارگونومیک محله، سلامت محیط، ارگونومی مبلمان شهری و ارگونومی محیط های عمومی محله سعدی رضایت ندارند. به عبارتی می توان بیان نمود که در طراحی محیط محله سعدی ارگونومی شهری یا فاکتورهای انسانی رعایت نشده است.