فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۴۱ تا ۴٬۷۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناسایی اراضی شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنتینل 1 و 2 بر پایه سامانه گوگل ارث انجین (GEE)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
613 - 630
حوزههای تخصصی:
استفاده از روش های مناسب و تصاویر ماهواره ای به روز در مطالعات مختلف، به ویژه مطالعات شهری می تواند در تولید نقشه های شهری تأثیر بسیاری داشته باشد. یکی از این داده های مهم، نقشه مربوط به حدود اراضی شهری است که با استفاده از روش های مختلف قابل استخراج است. هدف پژوهش حاضر استخراج اراضی شهری تعدادی از شهرهای ایران به کمک تصاویر ماهواره ای سنتینل 1 (SAR) و سنتینل 2 بر پایه سامانه گوگل ارث انجین (GEE) است؛ بدین منظور تصاویر راداری سنتینل 1 و اپتیکی سنتینل 2 به صورت سری زمانی از اول ژانویه 2017 تا اول ژانویه 2020 برای 20 شهر ایران انتخاب و وارد محیط گوگل ارث انجین شدند. سپس در محیط این سامانه، ابتدا میانگین و انحراف از معیار تصاویر سری زمانی راداری تهیه و با اعمال آستانه، اراضی بالقوه شهری استخراج شد. پوشش گیاهی حداکثر، پهنه های آبی و مناطق پرشیب و کوهستانی نیز به کمک تصاویر سنتینل 2 و مدل های رقومی ارتفاعی استخراج شدند. با اعمال آستانه نیز تصاویر ماسک ایجاد شدند. درنهایت با اعمال این تصاویر روی نقشه اراضی بالقوه شهری، نقشه اراضی هدف ایجاد و با اعمال فیلتر 3×3 برای حذف پیکسل های منفرد و اشتباه، نقشه نهایی اراضی شهری استخراج شد. به منظور بررسی صحت نقشه ها از ضریب کاپا، صحت کلی، صحت کاربر و صحت تولیدکننده استفاده شد. نتایج نشان می دهد، میانگین ضریب کاپا برای 20 شهر، 16/86 درصد است که بیشترین آن به شهر رشت و کمترین آن به کرمان مربوط است. همچنین شهرهای واقع در مناطق خشک و نیمه خشک، صحت کمتری دارند. همچنین مشخص شد سامانه GEE قادر است حجم زیادی از داده ها را در زمان بسیار اندک با دقت بالا پردازش کند.
ارزیابی تغییرات سلسه مراتبی شهرستان های استان کرمانشاه از نظر شاخص های جمعیتی مسکن در دوره های سرشماری 1375تا 1395
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۹۳-۱۰۸
حوزههای تخصصی:
مسکن از جمله مهم ترین مسائلی است که انسان ها همواره با آن دست به گریبان بوده و در تلاش برای رفع این مسئله و یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده اند. لزوم توجه به شاخص های مسکن برای درک بهتر مشکلات بخش مسکن بسیار ضروری به نظر می رسد، در این میان شهر کرمانشاه به دلایل گوناگون مشکل مسکن را به صورت مشکلی حاد درآورده است. این مشکلات خود را به صورت بدمسکنی، کیفیت پایین مسکن، نامناسب بودن بافت و مصالح ساختمانی در سکونتگاه ها نمایان کرده است؛ که بسیار نگران کننده به نظر می رسد. بنابراین تحقیق حاضر به بررسی وضعیت شهرستان های استان کرمانشاه در دوره های سرشماری 1395-1375 و تغییر جایگاه این شهرستان ها در برخورداری از شاخص های جمعیتی مسکن می پردازد. روش تحقیق، تحلیلی و مقایسه ای می باشد. در این مطالعه 21 شاخص کمی و کیفی مؤثر در بخش مسکن شناسایی شدند، سپس جهت اختصاص اوزان به هر یک از آن ها، از روش آنتروپی شانون استفاده شد. نتایج وزن دهی بر طبق این روش نشان داد که شاخص های ضریب کمبود مسکن و خانوارهای دارای حداقل برق به ترتیب در سال های 1375 و 1395 با اهمیت ترین شاخص ها هستند. سپس از مدل ویکور برای رتبه بندی شهرستان ها استفاده شد. نتیجه رتبه بندی بیانگر آن است که در سال 1375 شهرستان روانسر در رتبه نخست و شهرستان هرسین در رتبه آخر برخورداری قرار دارد. در سال 1395 نیز شهرستان اسلام آباد در رتبه نخست برخورداری و شهرستان دالاهو در رتبه آخر برخورداری قرار دارد. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون در بررسی رابطه بین میزان برخورداری شهرستان ها با جمعیت آن ها، بیانگر عدم وجود همبستگی در سال 1375 و وجود همبستگی در سال 1395 در رابطه بین این دو عامل می باشد. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون در بررسی رابطه بین میزان برخورداری شهرستان ها با فاصله آن ها از مرکز استان، بیانگر عدم وجود همبستگی در سال 1375 و وجود همبستگی در سال 1395 در رابطه بین این دو عامل می باشد.
ارزیابی مکانی مجتمع های مسکن مهر ایلام و تعیین پهنه های مناسب به منظور ارائه الگوی مطلوب با رویکرد کالبدی و زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
در کشور ما طی چند سال اخیر، به منظور تأمین مسکن اقشار کم درآمد جامعه، دولت سیاست احداث مسکن مهر را در پیش گرفته است. از مهم ترین چالش های فراروی این طرح مکان یابی اراضی مسکن مهر است که علی رغم حذف هزینه تملک در طرح تولید مسکن انبوه، با مشکلاتی از جهت دسترسی مناسب، جنبه های زیست محیطی، کالبدی و غیره مواجه است. بنابراین این پژوهش با هدف ارزیابی مکانی مجتمع های مسکن مهر ایلام و تعیین پهنه های مناسب به منظور ارائه الگوی مطلوب با رویکرد کالبدی و زیست محیطی با استفاده از لایه های رقومی انجام گرفته است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی است و نوع تحقیق کاربردی است. جامعه آماری واحدهای مسکن مهر به تعداد 4862 واحد می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در مکان گزینی مساکن مهر در شهر ایلام شاخص های زیست محیطی رعایت نشده است. وضعیت مکانی و سرانه ها دیگر کاربری ها مرتبط با مجتمع های مسکن مهر شهر ایلام مناسب نیست و در نهایت مشخص شد که مکان های مناسب به منظور ایجاد مجتمع های مسکن مهر بیشتر در قسمت غرب و جنوب غرب منطقه قرار دارند. در این قسمت ها به دلیل شیب کم، احتمال وقوع سیل و خطر فرسایش کم بوده و محل های مناسبی جهت ایجاد مجتمع های مسکن مهر می باشند.
فرایند شکل گیری اقتصاد مبتنی بر تولید ذغال در روستاهای منطقه سیمکان (فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شرایط فعلی، کشاورزی مهم ترین فعالیت اقتصادی در اغلب روستاهای ایران بوده و علاوه بر تضمین نیازهای مصرفی جمعیت،ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و غیره نقش اساسی در اقتصاد خانوارهای روستایی دارد. در بسیاری از نواحی روستایی کشور کشاورزی به تنهایی جوابگوی معیشت خانوارهای روستایی نبوده و نقش فعالیت های اقتصادی مکمل از قبیل واحدهای تولیدی ذغال می تواند حائز اهمیت باشد. هدف از این تحقیق فرایند شکل گیری واحدهای تولید کننده ذغال و دلایل پیدایش آن در سطح روستاهای منطقه ی سیمکان در استان فارس بوده است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که برای گردآوری اطلاعات از روش های میدانی (پرسشنامه) کمک گرفته شده و بر اساس آن علاوه بر شوراها و دهیاران 40 روستای مورد مطالعه، از 249 خانوار روستایی نمونه پرسشگری به عمل آمده است. نتایج نشان می دهد که ظهور اقتصاد مبتنی بر تولید ذغال در نواحی روستایی مورد مطالعه از دهه 1370 شروع شده، امّا در دهه ی 1380 روند فزاینده ای به خود گرفته است و بیشترین تراکم آن در سطح دهستان پل به پایین و روستاهای کوشک سار، محیط آب و آب شیخ می باشد. مقایسه درآمد حاصل از واحدهای تولیدی ذغال در سطح روستاها با میانگین درآمد سالیانه ی هر خانوار روستایی نشان می دهد که هر خانوار تولید کننده ذغال 5/2 برابر سایر خانوارهای روستایی درآمد خواهد داشت. علاوه براین رابطه معناداری بین نرخ بیکاری (274/0=r) و سرانه اراضی کشاورزی (224/0- =r) و تعداد واحدهای تولید کننده ذغال وجود دارد که معرف همبستگی قابل قبول بین وضعیت اقتصادی خانوارهای روستایی و گسترش اقتصاد مبتنی بر تولید ذغال در سطح منطقه است. با توجه به یافته های پژوهش، راهکارهایی از قبیل ایجاد کارخانه ی بسته بندی ذغال، تشکیل اتحادیه، پوشش بیمه ای پیشنهاد شده است.
مکان یابی بهینه دفن زباله روستای لیقوان با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ محیط زیست روستاها از جمله ضرورت های توسعه روستایی محسوب می شود. یکی از مسائلی که در مناطق روستایی اهمیت دارد مکان مناسب جهت دفن زباله می باشد. دراین تحقیق به منظور ارزیابی مکان مناسب جهت دفن زباله در روستای لیقوان داده ها و اطلاعات مربوط به عوامل ژئومورفولوژیکی تهیه و تحلیل گردید. در بررسی محل دفن زباله از محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل فرآیند تحلیل شبکه (ANP) استفاده شد. در این تحقیق 5 عامل اصلی انسانی-اقتصادی، توپوگرافی-مورفولوژی، اقلیم-هیدرولوژی، خاک-پوشش گیاهی و زمین شناسی در نظر گرفته شده است که منجر به تولید 12 لایه کاربری اراضی، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از خطوط ارتباطی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، شیب، طبقات ارتفاعی، جهت شیب، اقلیم، خاک، پوشش گیاهی و لیتولوژی شد. مکان مناسب دفن زباله با استفاده از لایه ها و مدل مذکور در محیط Arc Map مشخص گردید. نتایج نشان داد مناطق کاملاً مناسب 23.98 درصد از میزان مساحت منطقه و نامناسب 54/21 درصد از میزان مساحت منطقه مورد نظر را به خود اختصاص داده است. بوسیله نقشه پهنه بندی، مکان های بهینه در کل روستای لیقوان معرفی شد که در برنامه ریزی های آتی می تواند مثمر ثمر بوده و مورد استفاده قرار بگیرد.
آمایش سرزمینی و توسعه سواحل مکران با تأکید بر مکان یابی و احداث شبکه های حمل و نقل در راستای ارتقای موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمینی یک از مهم ترین لوازم توسعه و پیشرفت محلی، منطقه ای و ملی محسوب می شود. در واقع می توان گفت که آمایش سرزمینی به نوعی پتانسیل های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی مناطق را بالفعل می کند. یکی از مناطق مهم ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ایران سواحل مکران است. هدف این مقاله تحلیل و بررسی رابطه آمایش سرزمینی و توسعه سواحل مکران با تأکید بر مکان یابی و احداث شبکه های حمل و نقل در راستای ارتقای موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک این منطقه است. سؤال اصلی مقاله این است که آمایش سرزمینی چگونه می تواند با استفاده از ابزار شبکه های حمل و نقل و توسعه آن ها در منطقه سواحل مکران باعث توسعه این سواحل شود؟ علاوه بر این سؤال اصلی سؤالات فرعی دیگری نیز در این مقاله مطرح می شود از جمله این که ابزارهای آمایش سرزمینی کدا م اند؟ و اینکه منطقه مکران دارای چه پتانسیل های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی ای به ویژه شبکه های حمل و نقل می باشد؟ نتایج این مقاله نشان می دهد که با توجه به این که مهم ترین قابلیت های سواحل مکران مجاورت آن با آب های آزاد بین المللی در سرتاسر مرز جنوبی، همسایگی مستقیم با کشورهای پاکستان و افغانستان و به طور غیرمستقیم با کشورهای آسیای مرکزی (از طریق ترکمنستان) است یک راه غیر قابل چشم پوشی برای این کشورهای محصور در خشکی (به جز پاکستان) به دریاهای آزاد محسوب می شود. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد با استفاده از منابع کتابخانه و مقالات علمی و پژوهشی و نیز اسناد و مدارک و نیز جداول و نقشه ها نقش آمایش سرزمینی با تأکید بر مکان یابی و احداث شبکه های حمل و نقل در توسعه و ارتقای موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک سواحل مکران تحلیل و تبیین شود.
ارزیابی آسیب پذیری محلاّت شهر جیرفت در مقابلِ سیلاب و ارائه راهکارهای حفاظتی
حوزههای تخصصی:
طبق آمار سازمان ملل، سیل و طوفان نسبت به سایر بلایای طبیعی بیشترین خسارات را به سکونتگاه های انسانی وارد آورده اند. کاهش خطرات سیلاب از مهمترین اهداف برنامه ریزی توسعه شهری است. شهر جیرفت در نقطه اتصال 3 رود هلیل، شور و ملنتی واقع شده است و هر ساله از طغیان رودها آسیب می بیند. هدف تحقیق حاضر، اولویت بندی محلاّت شهر جیرفت به منظور برنامه ریزی برای مدیریت سیلاب است. نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها، آمار سازمانی و میدانی است. جامعه آماری، کارشناسان منابع طبیعی، برنامه ریزی شهری و ادارات مسئول مدیریت بحران جیرفت هستند. حجم نمونه شامل 53 نفر کارشناسان مربوطه می باشد. تحلیل داده ها با مدل های WP و WASPAS انجام شد. نتایج نشان داد محلاّت شهر به خاطر توسعه فیزیکی بدون برنامه در کنار بستر رودخانه ها آسیب پذیر است. نتایج مدل WP که داده های کمی آسیب های رخ داده در محلاّت مختلف شهر را تحلیل نمود نشان داد بخش مجاور رود هلیل، محلّه سرجاز و محلاّت میانی ملنتی بیشترین آسیب پذیری را در سه دهه اخیر داشته اند. نتایج WASPAS نشان داد محلاّت مجاور هلیل رود، محلاّت میانی شهر در حاشیه رود ملنتی و بخش های محل تلاقی رود ملنتی و شور بیشترین آسیب پذیری را از سیلاب داشته اند و ضروری است در اولویت برنامه ریزی قرار گیرند؛ در حالی که قسمتی از شهر که مجاور بخش میانی رود ملنتی واقع شده، محلّه سرجاز و حاشیه رود شور در رتبه 4 تا 6 آسیب پذیری قرار گرفتند. راهکار حفاظتی مطلوب برای کنترل تأثیرات منفی سیلاب در شهر جیرفت نیازمند ترکیبی از اقدامات سازه ای، مطلوبیت کاربری زمین شهری و مدیریت حوزه بالادست است.
تحلیل درجه توسعه یافتگى شهرستان هاى استان خوزستان با استفاده از روش تحلیل عاملى و تحلیل خوشه اى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت وضعیت توسعه مناطق، قابلیت ها و تنگناهای آنها در برنامه ریزی منطقه ای از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروزه آگاهی از نقاط قوت و ضعف مناطق نوعی ضرورت برای ارایه طرح ها و برنامه ها محسوب می شود. از آنجا که یکی از موانع مهم توسعه، وجود پدیده دوگانگی و عدم توازن های اقتصادی- اجتماعی در سطح منطقه است، بر این اساس شناسایی بخش هاى مختلف اقتصادى، اجتماعى، فرهنگی، زیربنایى و ... در مناطق، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. این امر زمینه مناسبی برای ارائه راهبردها و به کارگیری برنامه های مناسب توسعه نواحی و همچنین پی ریزی و ایجاد توسعه یکپارچه ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی می شود. مقاله حاضر بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی است و به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان، 25 شاخص توسعه شهری نرم سازی، انتخاب و با استفاده از روش تحلیل عاملی به تجزیه و تحلیل شاخص ها پرداخته و آنها را در 5 عامل معنی دار دسته بندی کرده است و رتبه بندی شهرستان ها بر مبنای این پنج عامل انجام شده است. هم چنین با استفاده از روش تحلیل خوشه ای 3 سطح مشخص گردید که شهرستان های همگن، در یک سطح و در کنار یکدیگر قرار گرفتند.
موانع مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی جهت آموزش کشاورزان در مناطق روستایی (مطالعه ای در حوزه سد قشلاق استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق از فرایند سلسله مراتبی برای اولویت بندی گزیدارها و معیارهای موانع مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی، بهره گرفته شده است. بدین منظور در ابتدا با توجه به معیارها و نیز گزیدارهای شناسایی شده، داده های موردنیاز از طریق 29 پرسشنامه از سوی نمونه ای برگزیده از کارشناسان تعاونی های آب بران واقع در حوزه سد در استان کردستان بر مبنای مقایسه های زوجی گردآوری و داده های گردآوری شده، تحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که گزینه قانونی و سیاست گذاری بالاترین رتبه را در بین هشت گزینه مطرح شده داشت، درواقع به عنوان مهم ترین مانع مدیریت پایدار مصرف آب کشاورزی شناخته شد و پس ازآن به ترتیب گزینه های اقتصادی - حمایتی، آموزشی- ترویجی، نظام های بهره برداری، اجتماعی، نهادی و سازمانی، برنامه ریزی و طبیعی قرار دارد. علاوه بر این، نتایج پژوهش در خصوص اهمیت نسبی معیارها برای بررسی وزن گزینه های موانع مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی، بیانگر آن بود که اثربخشی آب در سطح مزرعه بیشترین اهمیت را دارد و بعدازآن به ترتیب معیارهای افزایش بهره وری آب کشاورزی، انتقال بهینه آب کشاورزی، حفظ منبع، بهینه سازی آب، بهبود کارایی آب، نظام آبیاری و مشارکت کشاورزان قرار دارند.
سیاست های زمین شهری و تأثیر آن در توسعه فیزیکی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
211 - 227
حوزههای تخصصی:
پیدایش شهرها و سابقه شهرنشینی در ایران قدمت زیادی دارد، اما افزایش و توسعه سریع شهرها به دهه های اخیر مربوط است. چنانچه در طول نیم قرن گذشته جمعیت شهرنشین کشور از 4/31 درصد در سال 1335 به 71 درصد در سال 1390 افزایش یافت. تعداد شهرها نیز از 199 به 1300 رسید. در پی گسترش و توسعه شهرها، سیاست های زمین شهری و نحوه اجرای آن مورد توجه قرار گرفت؛ زیرا زمین بستر توسعه شهر و عامل اصلی در شکل گیری توسعه و گسترش شهرهاست. همچنین باید توجه داشت که طرح جامع شهری (درصورت رفع نارسایی ها) سازنده پایه ها و اصول قدرتمند قانونی برای تصم یم گیری درمورد مقوله اراضی شهری است و استفاده مؤثرتر از منابع عمومی جامعه را امکان پذیر می کند. بدین منظور هدف پژوهش بنیادی-کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، بررسی نارسایی های طرح های جامع و ارزیابی سیاست های زمین شهری و تأثیر آن ها در توسعه فیزیکی شهر اصفهان است. نتایج نشان می دهد تعیین سیاست های کلی زمین و اهداف توسعه شهر بدون طرح جامع امکان پذیر نیست. همچنین طرح های جامع (در صورت رفع نارسایی ها و ارائه مدل) قابلیت کاربرد بالایی برای تعیین سیاست های کلی زمین و اهداف توسعه شهر دارند. در صورتی که سیاست های زمین شهری با اهداف توسعه طرح های جامع هماهنگ شود، قطعاً از ناهنجاری ها و گسترش بی رویه شهرها (از جمله اصفهان) جلوگیری خواهد شد.
ارزیابی مؤلفه های محیطی جرم خیزی در کوی مدرس، شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف امکان سنجی جرم خیزی از طریق تبیین اثرگذاری مؤلفه های محیطی در کوی مدرس شهر دزفول، به عنوان یکی از پهنه های مصوب اسکان غیررسمی انجام شده است. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش و ماهیت، توصیفی، تحلیلی مبتنی به مدل پیمایشی است. شاخص های منتخب بر مبنای آراء خبرگان، با استفاده از تکنیک دلفی و مصاحبه با (۴۰) کارشناس صاحب نظر استخراج شده اند و پس ازآن مدل تحلیلی متشکل از (۴) عامل و (۱۴) زیر عامل در قالب تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) مدل سازی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های محیطی مؤثر بر وقوع جرائم شهری، با واریانس متفاوتی در قلمرو پژوهش پراکنده است. خروجی مدل نشان می دهد بیشترین ارزش فازی مؤلفه های محیطی در قلمرو مطالعه، به شاخص های کاربری های شبانه روزی با ارزش وزنی (۰٫۳۶۹) و ساختمان های متروکه و بدون استفاده با ارزش وزنی (0٫102) تعلق دارد. هم چنین بررسی اعمال ارزش وزن تحلیل سلسله مراتبی فازی در قلمرو پژوهش نشان داده است که پهنه (۳)، جرم خیزترین و پهنه (۲)، ایمن ترین پهنه در ارتباط با عوامل محیطی جرم خیزی محدوده مورد مطالعه شناخته شده اند.
ارتقای روستا به شهر و تأثیر آن در تحول تعامل های روستایی- شهری مطالعه موردی: بخش بیضاء – شهرستان سپیدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته ایجاد و نیز تقویت و بهبود تعامل های روستایی- شهری به عنوان یکی از ابزارهای توسعه هماهنگ و متعادل سکونتگاه های روستایی و شهری همواره مورد تأکید پژوهشگران و برنامه ریزان و سیاست گذاران بوده است. ایجاد و تقویت تعامل های روستایی- شهری مستلزم وجود شبکه شهری سازمان یافته مناسب و کارآمد و با رده های مختلف سلسله مراتبی در سطح سرزمین است. از این رو ایجاد و تقویت و توسعه شهرهای کوچک در عرصه های روستایی از راهکارهای مؤثر در این زمینه برشمرده شده است. در دو دهه گذشته ایجاد و شکل گیری شهرهای کوچک در نواحی روستایی کشور به دلیل تغییر در قوانین تقسیمات کشوری به شدت رو به افزایش بوده و عملاً موجب شکل گیری تعداد بسیار زیادی از شهرهای کوچک و روستا - شهرها در پهنه سرزمین شده است. در میان استان های کشور، فارس از جمله آنهایی است که با بیشترین تعداد این گونه تبدیل ها در دو دهه گذشته مواجه بوده است. حال پرسش اساسی این است که تبدیل روستاها به شهر تا چه حد به بهبود و تقویت و تحول در تعامل های روستایی- شهری انجامیده است؛ و این گونه شهرهای کوچک نوپا تا چه حد توانسته اند نقش خود را در این زمینه به خوبی ایفا کنند. در این مقاله با رویکرد توصیفی و تحلیلی و با به کارگیری روش های اسنادی و میدانی به بررسی و مقایسه کمیت و کیفیت و نوع تعامل های شهر بیضاء (نمونه موردی) با روستاهای حوزه نفوذ آن در دو مقطع قبل و بعد از شهرشدن، و نیز دگرگونی های شکل گرفته در تعامل های روستایی- شهری بر اثر تبدیل شدن به شهر پرداخته شده است. یافته ها حاکی از آن اند که با تبدیل شدن بیضاء به شهر، پیوندهای عملکردی و انسجام روابط فضایی در محدوده مورد مطالعه افزایش یافته است
نقش واسط علوم رفتاری بر انتقال فرهنگ در فضاهای آموزشی با رویکرد تحلیلی توصیفی به باغ مدرسه ها در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات قرن حاضر، موجب دگرگونیها و تغییراتی در بعضی از جلوه های زندگی و فرهنگ ایرانی شد. ازآنجا که سرعت وقوع این تحولات بسیار زیاد بود، مانع از تطبیق آنها با فرهنگ جامعه شد و نهایتا کم توجهی به معماری سنتی را در پی داشت. تحولات زندگی بشر در دوران معاصر، تمامی نهادهای اجتماعی و از جمله نظام آموزشی را متاثر کرد؛ تا آنجا که بررسی ها حاکی از آنست که مدل کالبدی امروزه مدارس، حرف تازه ای نسبت به مدارس سنتی ایرانی ندارد. حال سوال اساسی که مطرح می شود اینست که :" آیا باغ مدرسه ها میتوانند بواسطه علوم رفتاری، عاملی جهت انتقال فرهنگ ایرانی به دانش آموزان، باشند؟" نوشتار حاضر با محوریت انتقال فرهنگ در مکان های آموزشی شکل گرفته است. با توجه به گسترده بودن بحث در حیطه مدارس ایرانی و موارد انتقال دهنده فرهنگ، از این میان بطور خاص به بررسی "باغ مدرسه" - منوط به دوره صفوی - پرداخته و دو مدرسه خان شیراز و چهارباغ اصفهان به عنوان شاخص ترین نمونه های موجود از این دست بناها، معرفی و سپس با یکدیگر مقایسه خواهند شد. لذا بهره گیری از الگوهای معماری باغ مدرسه ها، در راستای ارائه ی راهکارهایی برای باز طراحی حیاط مدارس معاصر، مبتنی بر انتقال و آموزش فرهنگ جامعه به کاربران، هدف اصلی این پژوهش بوده است. برای تحقق این هدف، از روش تحقیق کیفی علی_مقایسه ای استفاده و گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای بوده است. نهایتا شاخص های مورد نظر شامل مدرس ها، ایوان ها و فضای باز (باغ یا حیاط)، جهت مقایسه تطبیقی معرفی و نتایج حاصل از نمونه های مورد مطالعه، به صورت الگواره بیان شده است.
مهاج رت و اث رات آن ب ر ساخ تار کشاورزی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی است که از جهت تولید مواد غذایی و محصولات کشاورزی صنعتی، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی ایفا می کند. در این راستا نقش نیروی انسانی اهمیت بسیار دارد؛ به طوری که تغییرات کمی و کیفی نیروی انسانی و سرمایه انسانی، به تغییرات عمده در تولید محصولات کشاورزی منجر می شود و بر بهره وری کشاورزی کاملاً اثرگذار است. این پژوهش، با رویکردی توصیفی- تحلیلی است و با مطالعات اسنادی و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی انجام شده است. جامعة آماری پژوهش شامل 169 روستای بخش مرکزی شهرستان سردشت است که به روش خوشه ای مکانی و به شیوه تصادفی ساده، از میان آن ها 32 روستا به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام گرفت. مطابق نتایج، مهاجرت مهم ترین عامل تغییر جمعیت است که آثار آن به صورت تغییر ساختار شغلی در بخش کشاورزی نمایان می شود. همچنین نتایج نشان می دهد در دوره مورد مطالعه، میزان اشتغال در بخش کشاورزی کاهش یافته و در دیگر بخش های اقتصادی افزایش یافته است. نتایج آزمون تی نیز نشانگر آن است که تغییرات جمعیتی منطقه، در میان ساختارهای کشاورزی، بیشترین تأثیر را بر ساختار شغلی بخش کشاورزی ایجاد کرده است. بررسی ارتباط میان مهاجرت و نهاده های کشاورزی نیز نشان می دهد افزایش سرمایه، نیروی کار و سطح سواد موجب کاهش مهاجرت و افزایش سطح زیر کشت و افزایش ماشین آلات سبب افزایش مهاجرت می شود.
ارزیابی میزان تراکم و ارتباط آن با آسیب پذیری لرزه ای (نمونه موردی: منطقه چهار شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت تراکم در کلان شهرهای کشور ازجمله تهران، با افزایش شدید جمعیت و بدون توجه به آثار اجتماعی، اقتصادی، روانی، فضایی-کالبدی و زیست محیطی مشکلات و مسائلی را به وجود آورده که توجه مدیران و برنامه ریزان شهری را به خود جلب نموده است. پژوهش حاضر به دنبال دست یابی به یک چارچوب مناسب از تراکم (تراکم جمعیتی، تراکم ارتفاعی و تراکم کاربری) در سطح نواحی نه گانه در منطقه چهار شهر تهران می باشد و در ادامه تأثیر تراکم بر افزایش آسیب پذیری ناشی از زلزله را ارزیابی می کند. ماهیت پژوهش کاربردی و روش بررسی پژوهش با استفاده از مدل های فازی، همبستگی و رگرسیون خطی چندمتغیره می باشد. روش جمع آوری داده ها در این پژوهش به صورت اسنادی و پیمایشی است. بر همین اساس با استفاده از روش مجموع ساده وزنی فازی (FSAW) مشخص گردید که ناحیه 6 (رتبه تراکمی: 46/1) و ناحیه 5 (رتبه تراکمی: 48/2)؛ به ترتیب بالاترین میانگین رتبه تراکم را به خود اختصاص داده اند؛ و به عبارتی عمده تراکم های جمعیتی، کاربری و ارتفاعی منطقه چهار شهرداری تهران، در این نواحی بوده اند. هم چنین با استفاده از همبستگی و نیز رگرسیون خطی چندمتغیره ارتباط آسیب پذیری با انواع تراکم مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که ضرایب همبستگی چندگانه این سه متغیر مستقل با متغیر وابسته (یعنی آسیب پذیری مساکن)، برابر با 754/0 است؛ و نیز ضریب رگرسیون تراکم های سه گانه بیانگر این بوده است که ضریب رگرسیون تراکم جمعیتی برابر با 738/0، ضریب رگرسیون تراکم ساختمانی برابر با 308/0 ضریب رگرسیون تراکم کاربری برابر با 165/0 بوده است که در حقیقت بیش ترین ضریب متعلق به تراکم جمعیتی در سطح نواحی نه گانه منطقه چهار شهر تهران است.
کاربرد قاعده لاضرر در حفاظت از محیط زیست و معماری در راستای ارائه مدلی برای شهرسازی اسلامی و ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست و شهرسازی دو مقوله هم پیوند و دارای تأثیر و تأثر متقابل بوده که در ایران وضعیت استاندارد و مطلوبی نداشته و نیازمند برنامه ریزی بومی است. بی شک در کنار سازوکارهای موجود و تجربیات بعضا مطلوب داخلی و بین المللی در زمینه حفاظت از محیط زیست و معماری و شهرسازی پایدار بایستی از قواعد فقهی و اسلامی برای سامان بخشیدن به این حوزه و طرح اندازی استفاده کرد؛ اما مهم ترین نکته در بحث حفاظت از محیط زیست و معماری و شهرسازی جلوگیری از آسیب رساندن به محیط زیست و انسان ها است که در فقه اسلامی نیز این مسئله در قالب قاعده کلان فقهی لاضرر بیان شده است. هدف اصلی این مقاله بررسی چگونگی کاربرد قاعده لاضرر در حفاظت از محیط زیست و معماری در راستای ارائه مدلی برای شهرسازی اسلامی و ایرانی است. سؤال اصلی مقاله این است که آیا از قاعده لاضرر و لاضرار می توان برای حفاظت از محیط زیست و شهرسازی استاندارد و اصولی استفاده کرد؟ فرضیه ای را که در این مقاله برای پاسخ گویی به سؤال اصلی در صدد تحلیل و بررسی آن هستیم این است که تخریب محیط زیست و شهرسازی افسارگسیخته و متراکم و ناقض حریم انسان ها و محیط زیست همگی معلول مدل های توسعه و شهرسازی غربی و غیربومی هستند و راه حل غلبه بر آن ها نیز در رجعت دوباره به همان مدل های توسعه غربی نیست. در فرهنگ اسلامی برای غلبه بر این دو مشکل بزرگ مهم ترین و اساسی ترین قاعده قاعده لاضرر است زیرا هم ظرفیت اخلاق و دین و هم فقه و قانون را در برابر ناقضان محیط زیست و شهرسازی غیر استاندارد و متناقض با حقوق انسان های و محیط زیست فعال و کارآمدتر می کند. روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی – تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات نیز فیش برداری و مراجعه به منابع کتابخانه ای و نیز استفاده از مقالات علمی و پژوهشی است.
ارزیابی و تحلیل شاخص های توسعه انسانی در مناطق شهری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از توسعه انسانی، ایجاد محیطی توانمند برای مردم در جهت برخورداری از زندگی طولانی تر، سالم تر و خلاقانه تر است. پژوهش حاضر بر آن است تا وضعیت هریک از مناطق شهری کشور را از نظر برخورداری از شاخص های توسعه انسانی بررسی کند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی و از حیث نوع پژوهش، کاربردی است. یافته های پژوهش نشان می دهند که میانگین شاخص آموزش در مناطق شهری ۸۰۶/۰، شاخص استاندارد زندگی ۶۱۷/۰، شاخص سلامت ۷۴۸/۰ و شاخص ترکیبی توسعه انسانی ۷۰۱/۰ است. مطلوب ترین وضعیت شاخص توسعه انسانی به ترتیب مربوط به مناطق شهری استان های تهران با ۷۵۶/۰، اصفهان با ۷۵۲/۰ و قزوین با ۷۵۰/۰ است. نامطلوب ترین وضعیت این شاخص به ترتیب مربوط به مناطق شهری استان های سیستان و بلوچستان با ۶۲۸/۰، کردستان با ۶۳۲/۰ و آذربایجان غربی با ۷۵۰/۰ است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در سه شاخص آموزش، تولید ناخالص سرانه، امید به زندگی و شاخص ترکیبی توسعه انسانی مناطق شهری استان سیستان و بلوچستان، کردستان و آذربایجان غربی نامطلوب ترین وضعیت و مناطق شهری تهران، اصفهان و قزوین مطلوب ترین وضعیت را دارا بوده اند. دسته بندی مناطق شهری استان ها براساس شاخص توسعه انسانی حاکی از آن است که رده بسیار محروم منطبق بر استان های مرزی و رده استان هایی که مطلوب ترین وضعیت را دارا هستند مربوط به مناطقی است که اغلب در مرکز کشور واقع شده اند. در مجموع نابرابری شدیدی بین مناطق شهری کشور مشاهده می شود و این نابرابری در شاخص استاندارد زندگی بیشتر از دو شاخص دیگر است.
بررسی اثرات طرح های عملیاتی (طرح های موضوعی و موضعی) بر روی کیفیت زندگی شهروندان در بافت قدیم (مطالعه موردی: شهر ساری)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۷۳-۵۷
حوزههای تخصصی:
با توجه به مسائل و مشکلات روش شناسی در طرح های جامع، توجه و شیوه تهیه و تصویب طرح های جامع و روش های مطالعاتی آنها که معمولاً به صورت خطی انجام می شود و پیوستگی لازم میان اهداف و پیشنهادات وجود ندارد و فرآیند تهیه طرح جدا از فرآیند اجرا و شرایط تحقیق پیشنهادات انجام می پذیرد، تهیه «طرح هاى ساختارى- راهبردى شهر» به جاى طرح هاى جامع شهرى به صورت سنتى و تهیه طرح هاى «موضعى» و «موضوعى» به جاى طرح هاى تفصیلى ارائه گردید. در طرح جامع شهر ساری مصوب 1394 طرح های موضوعی و موضعی تعریف شده است که مؤلفه هایی چون رفاه، ارتقا کیفیت زندگی، ایمنی، سرزندگی و آرامش را در بر می گیرد. این پژوهش بدنبال پاسخ به این سوال است که امروز پس از گذشت چند سال از تصویب طرح آیا طرح های موضوعی و موضعی پیشنهاد شده بر روی کیفیت زندگی شهروندان ساری بخصوص در بافت قدیم شهر تأثیرگذار بوده است؟. بر این اساس پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان بافت قدیم شهر ساری به تعداد 12245بوده که بر اساس فرمول کوکران، 380 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و 76 نفر از کارشناسان و متخصصان شهری را شامل می شود. داده های گردآوری شده به محیط نرم افزار SPSS انتقال و سپس با استفاده از آزمون های یومن ویتنی، تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد، که تفاوت معناداری بین دیدگاه شهروندان و کارشناسان در زمینه تأثیرگذاری طرح های موضوعی و موضعی بر روی کیفیت زندگی شهروندان ساری وجود نداشت و معتقد بودند که طرح های موضوعی و موضعی بر روی کیفیت زندگی شهروندان بافت قدیم ساری نقش بسزایی دارد.
تأثیر مشارکت بر نوآوری در شهر تهران: مطالعه پارک علمی و فناوری پردیس
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر عامل مشارکت در ارتقای نوآوری در شهر تهران با مطالعه پارک علمی و فناوری پردیس است. همچنین از اهداف دیگر این تحقیق ارزیابی وضعیت فعلی مشارکت شهر تهران و ارائه راهکارهایی برای ارتقای آن است. روش تحقیق این پژوهش آمیخته تبیینی است که مطالعات کمی و کیفی را دربرمی گیرد و بر مبنای تفکر سیستمی انجام می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل 105 نفر از کارشناسان پارک مذکور است و در این میان 68 نفر به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. اطلاعات به دست آمده از مطالعات کمی(پرسشنامه با آلفای کرونباخ 825%) از طریق آنالیز توصیفی و استنباطی و همچنین اطلاعات بدست آمده از مطالعه کیفی(مصاحبه با 8 نفر از کارشناسان پارک) از طریق کدبندی و آنالیز موضوعی تحلیل و مدل نهایی مطابق نتایج تحلیل ها ترسیم شد. نتایج بدست آمده از تحقیق نیز نشان می دهد که عوامل مختلفی بر مشارکت افراد در شهرها تاثیرگذار است از جمله این عوامل می توان به ثبات اقتصاد کلان، حمایت های نهادهای مالی، دیدگاه های مدیریتی، دانش افراد، تمایل به اشتراک گذاری دانش، دسترسی به اطلاعات، رسانه ای کردن مشارکت و ایجاد پارکهای علمی و فناوری اشاره کرد.این عوامل با تقویت مشارکت، بر شاخص های نوآوری در شهرها تاثیرگذار است. همچنین مشخص شد که وضعیت فعلی عامل مشارکت در شهر تهران مساعد نیست و این عامل نوآوری را بطور چشمگیری ارتقاء نمی دهد.