فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۸۱ تا ۳٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه تعیین تفاوت اثربخشی دو دانش بومی و نوین در کاهش آسیب پذیری جوامع روستایی در برابر بلایای طبیعی (مطالعه موردی: روستاهای بخش خورش رستم شهرستان خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در مدیریت سوانح طبیعی، بر رویکرد جدیدی به نام مدیریت اجتماع محور تأکید می شود که به ظرفیت ها و دانش های جوامع محلی و استفاده از تکنیک های بومی با فناوری های نوین برای کاهش آسیب پذیری از سوانح توجه دارد. ابتکارهای متنوعی در جوامع روستایی برای کاهش آسیب پذیری سوانح طبیعی وجود دارد که می توان به عنوان مکمل دانش نوین به آن توجه کرد؛ بنابراین، مقالة حاضر دانش بومی و نوین کاهش آثار سوانح طبیعی را در جوامع روستایی منطقة خورش رستم تحلیل می کند. هدف مطالعه، شناخت و سنجش میزان اثربخشی نظام دانش بومی و نوین در کاهش آثار سوانح طبیعی در روستاهای منطقة خورش رستم است. روش تحقیق، اکتشافی- توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی است. حجم نمونه، شامل 90 نفر از روستاییان منطقه است. ابتدا با تکیه بر اسناد و پرسش از مسئولان منطقه و خبرگان روستاها، سوانح طبیعی و خسارت های ناشی از هر سانحة طبیعی منطقه شناسایی شد و سپس از این خسارت ها به عنوان گویه های سنجش استفاده شد. سپس شناخت دانش بومی و نوین منطقه صورت گرفت و درپایان، پرسشنامه تدوین و در روستاهای نمونه توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل، از آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج نشان می دهد تفاوت معناداری بین اثربخشی دو دانش در کاهش آسیب پذیری سوانح طبیعی وجود دارد. همچنین از دیدگاه جامعة نمونه، میزان اثربخشی دانش بومی در مقایسه با دانش نوین، در کاهش آسیب پذیری از سوانح طبیعی در منطقة مورد مطالعه بیشتر بوده است.
بازپیرایی زمین راهکاری به منظور ساماندهی اراضی بایر شهری؛ مورد پژوهی: محله "کوچه بیوک" شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مدیریت توسعه زمین در تدوین اسناد توسعه شهری، موضوعی بسیار مهم و شایان توجه است. عدم توجه به این ضرورت، همگام با جریان توسعه کالبدی پیش بینی شده برای پهنه های شهری، سبب می گردد تا هدف اصلی طرح توسعه، که ارتقا کیفیت سکونت در پهنه های شهری است، محقق نگردد. در این مطالعه، هدف معرفی الگویی کاربردی در زمینه مدیریت توسعه زمین، به منظور هدایت و مدیریت جریان توسعه شهری است. بدین منظور، برنامه اصلاح مجدد زمین (LR) به عنوان روش منتخب مدیریت توسعه زمین در پهنه های شهری، معرفی و امکان انجام آن در محدوده ای از شهر یزد بررسی می گردد. روش کلی تحقیق بکار رفته در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد استفاده از طریق روش کتابخانه ای و نیز بررسی میدانی بدست آمده و با استفاده از نرم افزار ARCGIS مورد استفاده و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. استنتاج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که با بکارگیری برنامه اصلاح مجدد اراضی، به عنوان یک ابزار اقتصادی و طراحی، می توان اقدام به برنامه ریزی و طراحی مجدد اراضی توسعه نیافته مطابق با نیازهای شهری، شامل اصلاح چیدمان قطعات، اصلاح شبکه معابر، تامین خدمات و زیر ساخت های تاسیساتی نمود و بدین ترتیب زمینه تحقق طرح های توسعه شهری در این پهنه ها را فراهم کرد. همچنین از طریق ایجاد جاذبه های لازم برای گروه های موثر بر جریان اجرای طرح، زمینه جلب مشارکت تمامی گروه های ذی نفع و ذی نفوذ را فراهم نمود.
مکان یابی پناهگاه در شهر سمنان با بهره گیری ابزار تحلیلی GIS و فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP با رویکرد مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در امر تصمیم گیری در مساله مکان یابی استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه همراه با سیستم اطلاعات مکانی نتایج کاراتری ارائه می دهد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه یک رویکرد جدید در مکان یابی پناهگاه و کمک به تصمیم گیران و متولیان امور شهری و پدافند غیرعامل درهنگام بروز احتمالی خطر و بحران در اولویت بندی مکان های مناسب و انتخاب مکان بهینه برای احداث پناهگاه چند منظوره در سطح شهر سمنان انجام شد. از روش تاپسیس برای تعیین وزن معیارهای تصمیم و اولویت بندی نواحی شهری و سیستم اطلاعات جغرافیایی در شناسایی مکان های مناسب و از فرایند تحلیل سلسله مراتبی در اولویت بندی مکان ها و انتخاب مکان بهینه استفاده شد. پژوهش به روش توصیفی –تحلیلی که از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نوع روش پیمایشی بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مقایسات زوجی و همچنین پرسشنامه محقق ساخته تاپسیس بود که در اختیار پنج نفر از خبرگان قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر دو بُعد مکانی و مدیریتی در مساله مکان یابی پناهگاه چند منظوره مورد توجه قرار گرفته است.
شناخت و ارزیابی میزان پراکنده رویی شهری براساس مدل تحلیل عاملی (مطالعه موردی: محلات شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش کالبدی شهر فرآیندی است که بر تمام نظامات و ساختارهای شهر به طور مستقیم یا غیرمستقیم تأثیر می گذارد. به همین دلیل چنانچه این فرآیند جریان درستی را طی نکند، اثرات نامطلوب بسیاری بر شهر و اجزای آن بر جای می گذارد. رشد و گسترش پراکنده یکی از اَشکال رشد شهر است، که بر اثر عوامل متعددی چون کمبود برنامه های مدیریت رشد شهری و فقدان قوانین واحد و جامع در مورد نظارت و کنترل رشد شهری، موجب دست اندازی به فضاهای باز پیرامون و زمین های کشاورزی و روستایی به بدنه کالبدی شهر می گردد و زمینه پراکنده رویی را ایجاد می نماید. از جمله پیامدهای منفی پراکنده رویی، نابودی اراضی حاصلخیز، تبدیل زمین های کشاورزی و منابع طبیعی به زمین های شهری، تهدید و کاهش انسجام اجتماعی، جدایی گزینی فضایی، حذف فضاهای باز، وابستگی روزافزون به خودرو و افزایش مصرف سوخت و انرژی است. از این رو هدف از این مقاله تحلیل و شناسایی پدیده پراکنده رویی و اندازه گیری شاخص های تأثیر گذار بر این پدیده در شهر شیراز است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از20 شاخص در هفت گروه (تراکم، قطعات ساختمانی، دسترسی، مرکزیت، اختلاط کاربری ها، بی قاعدگی نواحی ساخته شده و فضای فعالیت)، میزان پراکنده رویی بررسی و بر اساس وزن دهی به عامل ها، شدت و ضعف پراکنده رویی در 111 محله شهر بر اساس روش تحلیل عاملی مشخص گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد روند گسترش کالبدی شهر شیراز طی چند دهه اخیر به صورت پراکنده رویی و بیشترین میزان در محور شمال غرب و جنوب شرق شیراز است.
نقش تعاونی های تولیدی در توانمندسازی زنان روستایی استان فارس مطالعه موردی: تعاونی روستایی زنان همایجان سپیدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توانمندسازی زنان ضمن اینکه وسیله ای برای رسیدن به اهداف توسعه ای دیگر قلمداد می شود، خود به تنهایی نیز هدف است. در دهه های اخیر، توانمندسازی به عنوان سازوکاری برای افزایش کیفیت زندگی کاری و شخصی زنان مطرح شده است. هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر تعاونی تولید روستایی زنان همایجان- که از تعاونی های موفق در ایران است- بر توانمندسازی زنان است. روش تحقیق این پژوهش، مطالعة موردی است. برای تعیین نمونه در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. داده ها از طریق پرسشنامه ای که 123 نفر از اعضای تعاونی آن را تکمیل کردند، جمع آوری شد (300 =N). تأثیر عضویت در تعاونی بر توانمندی اعضا، در ابعاد توانمندی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، خانوادگی و توانمندی روانی اندازه گیری شد. روایی ظاهری پرسشنامه در نشستی با حضور متخصصان تأیید شد و پایایی آن نیز از طریق آزمون پیشاهنگ به دست آمد. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که تعاونی روستایی زنان همایجان تأثیر اندکی در توانمندی زنان عضو، در ابعاد مختلف توانمندی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، خانوادگی و روانی داشته است. نتایج همچنین حاکی از آن بود که میزان رضایت اعضا از تعاونی و هیئت مدیره، و میزان درآمد اعضا مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر توانمندی اعضای تعاونی است.
تحلیلی بر وضعیت شاغلان بخش اقتصاد غیررسمی (مطالعه موردی: شهر قروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش غیررسمی نمودی از تحولات جهان سرمایه داری است که بخش مهمی از اقتصاد را در شهرهای بسیاری از کشورها، بخصوص کشورهای در حال توسعه تشکیل می دهد و نقش عمده ای در ایجاد اشتغال و تولید و ایجاد درآمد ایفا می کند این گونه مشاغل با رشد چشمگیر خود باعث به وجود آمدن معضلات و مشکلات در حوزه مدیریت شهری شده است. بدون تردید ساماندهی این گونه مشاغل نیازمند بررسی و شناخت ویژگی های اجتماعی-اقتصادی حاکم بر آنهاست،گستردگی این مشاغل و درآمدهای حاصل از آن در شهر قروه سبب شده تا این موضوعمورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد، که هدف شناسایی وضعیت اجتماعی– اقتصادی شاغلان بخش غیررسمی شهر قروه بوده است.روش پژوهش حاضر به صورت توصیفی- تحلیلیو شیوه گردآوری داده هااسنادی- پیمایشی است و با توجه به فرضیات مطرح شده ۱۳۰ پرسشنامه تکمیل و به طور تصادفی در اختیار افراد جامعه مورد مطالعه قرار گرفت. در مرحله اول؛ داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و با بهره گیری از آماره های توصیفی-استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، که یافته های تحقیق نیز نشان می دهد که: توزیع جغرافیایی این فعالیت ها در شهر قروه یکنواخت نیست - اکثر افراد شاغل در این بخش مالیات پرداخت نمی کنند – بین عدم رضایت شغلی و بخش غیر رسمی رابطه وجود دارد - بین مهاجرت های روستایی و اشتغال در این بخش رابطه وجود دارد. در مرحله دوم با استفاده از نتایج اولیه، بین مهاجرت جامعه روستایی و جامعه شهری مشغول در بخش غیر رسمی آزمون تحلیل واریانس (ANOVA۱) انجام شد که که در آزمون مقایسه بین واریانس های دو گروه اختلاف معنی داری از نظر آماری وجود دارد.
نقش گردشگری در تحوّلات اقتصادی و اجتماعی روستاهای هدف استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با توجّه به ناکامی برنامه های توسعة روستایی و روند روزافزون تخلیّة جمعیّت روستایی، گردشگری روستایی به عنوان رویکردی مکمّل در کنار سایر فعالیّت های اقتصادی مطرح شده است. گردشگری آثار مثبت اقتصادی و اجتماعی به همراه دارد. هدف مقاله، بررسی نقش گردشگری در تغییرات اقتصادی و اجتماعی روستاهای نمونه است.
روش: روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای است. حجم نمونة تحقیق، 384 سرپرست خانوار روستاهای هدف گردشگری استان گلستان است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای آماری و آزمون های کی دو، فیشر، کروسکال والیس و آزمون تی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها/ نتایج: یافته ها بیانگر نقش متوسّط به بالای گردشگری در ایجاد اشتغال با میانگین (77/2)، افزایش درآمد (89/2) و بهبود وضعیّت جاده (5/3) و توسعة سرمایه گذاری (5/3) در روستاهای هدف است. رونق گردشگری منجر به تغییر ترکیب شغلی از کشاورزی به خدمات و صنعت شده است، به طوری که در قبل از انتخاب روستا به عنوان هدف شاغلین بخش های کشاورزی، خدمات و صنعت به ترتیب 51، 9/10 و 6/15 درصد بوده است که در بعد از انتخاب به 36/26 و 4/22 درصد رسیده است. وجود تفاوت ها در دو مقطع زمانی به وسیلة آزمون تی زوجی نیز به اثبات رسیده است. همچنین گردشگری باعث افزایش تعامل با میانگین (56/3)، آگاهی (51/3) و مشارکت (4/3) شده است. افزایش میزان حضور زنان در فعالیّت های اقتصادی و اجتماعی(51/3) از اثرات فرهنگی گردشگری بوده است. براساس رویکرد تفکیکی، شاغلین بخش های خدمات و صنعت، نقش گردشگری را در ایجاد تحوّلات اقتصادی و اجتماعی مثبت تر از سایر گروه های شغلی ارزیابی کرده اند که بر اساس آزمون تحلیل واریانس fدر سطح بالایی از درجة اطمینان به اثبات رسیده است.
تحلیل تأثیر عملکردهای محله ای بر رفتار سفر شهروندان (مورد مطالعه: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای ضعف عملکردهای محله ای در سازمان فضایی شهرها، تغییر رفتار سفر شهروندان از محل سکونت به سایر مناطق شهر برای تأمین نیازهای روزمره است که استفاده از خودروی شخصی و مالکیت آن را به یکی از ضرورت های زندگی شهری تبدیل کرده است. شهر رشت نیز در سال های اخیر با مالکیت بیش از حد وسایل نقلیه شخصی، از این مسائل شهری دور نبوده است و حوادث ترافیکی بالا، انتشار آلاینده ها، افزایش زمان و هزینه سفر را درپی داشته است. در این راستا، تحلیل کارکردهای عمده محله ای، مکان یابی آنها و تخصیص بهینه فضای شهری به کاربری های مورد نیاز با در نظر گرفتن استانداردها برای دسترسی آسان به خدمات شهری، از اهداف و ضرورت های اساسی برنامه ریزی شهری است که می تواند رفتار سفر شهروندان را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. هدف این مقاله، تحلیل میزان اثرگذاری عملکردهای محله ای و شکل شهر رشت بر رفتار سفر شهروندان است. این پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای است که به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری آن کلیه شهروندان شهر رشت است که به کمک جدول مورگان حجم نمونه 382 نفر تعیین شد. شیوه نمونه گیری برای شناسایی نمونه ها خوشه ای است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، برای تعیین میزان رابطه معناداری بین متغیرها، از آزمون آماری ناپارامتریک دو متغیره تااو بی. کندال در قالب جداول دو بعدی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش حکایت از رابطه معنادار بین کمبود و توزیع نامناسب کاربری های تجاری، تفریحی، آموزشی و ورزشی در سطح محلات شهر رشت و فراوانی سفرهای درون شهری، برای دسترسی و استفاده از خودروی شخصی دارد.
محاسبة میزان انطباق اکولوژیکی توسعة گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن توسعة شتاب زده و لگام گسیختة شهرها، مسائل و مشکلات عدیده ای پیش روی جوامع بشری قرار گرفته است. در محدودة شهر گرگان نیز، افزایش سطح سکونت گاه های شهری، بی توجه به قابلیت ها و محدودیت های اراضی و توان اکولوژیک توسعة شهری انجام گرفته است. این پژوهش با هدف ارزیابی و انطباق توسعة شهری با توان اکولوژیک سرزمین به منظور حفظ قابلیت های محیط زیست در شهر گرگان انجام گرفته است. برای این کار، با رویکرد ارزیابی چندمعیاره با به کارگیری روش ترکیب خطی وزن دار، ارزیابی توان اکولوژیکی گرگان برای انطباق با توسعة شهری در سال های مختلف در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. سپس، نقشة نهایی توان با توسعة موجود مقایسه، و درصد تطابق آن در سال های مختلف محاسبه شد. نتایج نشان داد میزان انطباق اکولوژیکی به تدریج از سال 1987 تا سال 2013 کاهش یافته است که خود احتمالاً به پیامدهای منفی در محیط زیست منجر شده است و این فرایند ادامه نیز دارد. از این رو، باید توجه لازم برای کاهش روند عدم انطباق اکولوژیکی توسط مسئولان ذیربط اتخاذ شود. برنامه ریزان شهری به منظور رعایت بیشتر اصول محیط زیستی جهت ارتقای شرایط موجود می توانند نتایج این پژوهش را به کار گیرند.
زنان روستایی و امکان دست رسی آن ها به امکانات مالی
حوزههای تخصصی:
تحلیل میزان دلبستگی نوجوانان از محیط های عمومی شهری با تأکید بر ظرفیت اجتماعات محلی (اجتماعی- مکانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان علاوه بر بعد مادی، از بعد غیرمادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می کند. به واسطه این احساسات نوعی دلبستگی به مکان در افراد ایجاد شده که منجر به شکل گیری هویت مکانی می شود. هدف اصلی این پژوهش تبیین دلبستگی به مکان در نوجوانان ساکن در محله های منتخبی از شهر تهران است. این حس دلبستگی مکانی بر ظرفیت اجتماعی با تأکید بر سرمایه اجتماعی و ظرفیت مکانی با تأکید بر کیفیت محیط سکونت تأثیر می گذارد که در این فرآیند تحلیل می شود، همچنین کاربرد مدل های ساختاری (به دلیل چند بعدی بودن ابعاد بررسی و وجود متغیرهای مکنون) در حوزه مطالعات شهری معرفی می شود.
دراینتحقیقتحلیلیوهمبستگی،نمونه ای 475نفریاز نوجوانان محله های مناطق 17، 10، 8، 1 شهرتهران که به روش طبقه ای سیستماتیک انتخاب شده بودند، گردآوری شدهریکازمتغیرهایپنج گانه تحقیق شاملظرفیت اجتماعی، ظرفیت مکانی، امنیت اجتماعی، دسترسی به خدمات و خاستگاه اقتصادی- اجتماعی با استفادهازروش «مدل سازی معادلات ساختاری»و تکنیک «تحلیل مسیر» موردبررسیقرارگرفت.سپسسهمدلازچگونگی روابط متفاوتمیانمتغیرهاتهیهشدکهنتایجآن هانشانمی دهد مدل تأثیرگذاری حس دلبستگی به مکان در میان نوجوانان، از طریق متغیرهای ظرفیت مکانی و دسترسی به خدمات بهتر از دیگر روابط را آشکار می کند. بیشترین اثر علی را بر متغیر دلبستگی به مکان داشته و در مجموع 73 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند. بر مبنای یافته های پژوهش هر چهار متغیر اصلی تحقیق یعنی: «ظرفیت مکانی»، «ظرفیت اجتماعی»، «دسترسی به خدمات»، «امنیت اجتماعی» و متغیر جانبی «خاستگاه اقتصادی- اجتماعی» با متغیر وابسته «میزان دلبستگی به مکان» رابطه معنی داری داشته اند (p<.01) و این نتایج با ضریب اطمینان 99 درصد قابلیت تعمیم به نوجوانان ساکن در محله های منتخب است.
مطالعة تطبیقی دیدگاه های متخصصان و شهروندان در راستای تبدیل محیط های شهری به فضاهای یاددهندة اجتماعی (مطالعه موردی: همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط شهری بستری برای شکل گیری بسیاری از ویژگی های رفتاری است. به بیانی دیگر، بسیاری از عواطف، عادات، سلایق و حتی طرز نگرش ها و نشست وبرخاست ها، به گونه های شگرف از محیط تأثیر می پذیرد. بر این اساس، توجه به محیط و تلاش برای شناخت آن، زمینه ساز فهم ریشه ای بسیاری از رفتارها و هنجارهایی است که در جامعه شکل می گیرد. با توجه به اینکه یادگیری امری اجتماعی است، می توان با استفاده از عوامل کالبدی و معنایی موجود در محیط های شهری به عنوان بستری برای یاددهندگی و تربیت شهروندی استفاده کرد. بدین منظور در این پژوهش سعی شده است عوامل و معیارهای یاددهندگی محیط شهری و شاخص های تربیت شهروندی بر اساس دیدگاه های اندیشمندان در این زمینه شناسایی شود و میزان تأثیر این عوامل در ارتباط با فضاهای شهری همدان به منظور تبدیل به فضاهای یاددهندة اجتماعی از دیدگاه متخصصان و شهروندان بررسی شود. بدین منظور، در پ ژوهش حاضر از روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای، همچنین از روش تحقیق موردی و شیوة تحقیق مشاهده در بستر مطالعات میدانی و از ابزار پرسشنامه بهره گرفته شده است. همچنین، با توجه به اهداف و سؤال های تحقیق، به منظور محاسبه و تحلیل مقدار بارهای عاملی و ضریب همبستگی بین مؤلفه ها و شاخص ها از نرم افزارهایSpss و Lisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فضاهای شهری همدان پتانسیل های لازم جهت ارتقا به محیط های یاددهنده را دارد. این فرصت ها را شهروندان در عواملی چون نگرش دوستانه به محیط زیست، پیاده مداری، کارکردها و فعالیت های سالم، متخصصان برنامه ریزی شهری در عواملی چون حس تعلق محیطی، فضاهای چندعملکردی آموزشی و رنگ تعلق، و متخصصان علوم تربیتی در عواملی مانند پرسش و کنجکاوی در محیط، برگزاری کارگاه های آموزشی و انجمن های آموزشی تبیین می کنند.
تحلیل عوامل مؤثر بر تغییر کاربری فضای سبز (باغ ها) در شهر جهرم با تأکید بر نقش مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع فضای سبز (باغات) در شهر جهرم موضوعی مهم و استراتژیک است و به جرأت می توان گفت که بخشی از هویت شهری جهرم با مسئله فضای سبز (باغات) و به ویژه باغات داخل شهر پیوند دارد. پژوهش پیشِ رو به تحلیل عوامل مؤثر بر تغییر کاربری فضای سبز (باغات) در شهر جهرم طی سال های ۱۳۷۵-۱۳۸۹ (با تأکید بر نقش مدیریت شهری) پرداخته است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی است و نوع آن کاربردی توسعه ای است. اطلاعات مورد نیاز از دو طریق اطلاعات کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه و مشاهده) جمع آوری و با نرم افزارهای GIS و Excel تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند عامل اقتصادی با ۸۴/۲۶ درصد مهم ترین عامل تغییر کاربری باغات به شمار می رود. بحران آب (۸/۱۵ درصد)، عدم ثبات بازار (۲۱/۴ درصد)، کمبود خدمات پشتیبان تولید (۲۱/۴ درصد) و ناامنی در باغات (۱۵/۳ درصد)، پیشنهاد طرح های توسعه شهری (۴۷/۹ درصد)، راه ارتباطی (۳۶/۷ درصد)، تبدیل باغات متروکه (۲۱/۴ درصد)، مسئله ارث (۳۱/۶ درصد)، مدیریت شهری (۷۳/۱۴ درصد) و سایر (۶۸/۳ درصد) از دیگر عوامل مؤثر بر تغییر کاربری باغات به حساب می آیند. همچنین بررسی ها نشان می دهند بیشترین تغییر کاربری باغی در سال ۱۳۸۸ اتفاق افتاده است و ۳/۸۳ درصد از باغداران، از تغییر کاربری باغی رضایت داشته اند.
تحلیل و مدل سازی شاخص های کارآمدی بازار زمین در پایداری شهری مورد شناسی: منطقه 12 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سطح یک شهر قیمت زمین از یک منطقه به منطقه دیگر، بر مبنای ویژگی کالبدی و اجتماعی -اقتصادی متفاوت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین بر پایداری شهری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری ساکنان محلات منطقه 12 شهر تهران می باشد که حجم نمونه با استفاده از مدل کوکران، 362 خانوار انتخاب شده اند. جهت نمایش توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین از نرم افزار ArcGis و در ارزیابی پایداری محلات از مدل های تحلیل عاملی و موریس و درنهایت برای آزمون های آماری جهت بررسی همبستگی بین متغیرهای تحقیق از نرم افزار Spss استفاده شده است. تکنیک تحلیل عاملی نشان می دهد که در عامل کالبدی-عملکردی، محله ایران به عنوان پایدارترین محله و محله شهید هرندی ناپایدارترین محله می باشد. از نظر عامل اجتماعی، محله دروازه شمیران از نظر پایداری رتبه اول و محله بهارستان ناپایدارترین محله محسوب می شود. از نظر اقتصادی محله بازار، پایدارترین و محله آبشار ناپایداریرن می باشد. در بررسی مجدد، ضریب موریس میزان توسعه یافتگی محلات را در وضعیت متوسط و پایین تائید می کند. بررسی از طریق همبستگی پیرسون نشان می دهد که رابطه معناداری در سطح 99 % بین شاخص های کارآمدی بازار زمین و پایداری محلات وجود دارد؛ بازار زمین نقش مهمی در موفقیت برنامه های شهری ایفا می کند و این طبیعتاً زمینه رشد و شکوفایی اقتصاد شهری را به عنوان موتور محرکه شهر و منطقه در برخواهد داشت. سیاست مطلوب شهری در واقع باید مکانیسم پایداری را برای تأمین هزینه ها، ایجاد زیرساخت ها، توسعه کاربری های عمومی، تأمین زمین برای فعالیت های تولیدی و مسکن خانوارهای کم درآمد و درنهایت چهارچوبی برای پایداری شهری در برداشته باشد، در این فرایند کلید اساسی دستیابی به این مهم، بازار کارآمد زمین است.
پیامدهای کالبدی– فضایی ادغام روستا شهری (نظام مسکن در جماران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی فرایندی جهانی است که با تأخیر و در قرن بیستم به کشورهای درحال توسعه سرایت کرده است. بنابراین پدیده ادغام هسته های روستایی در شهرها که امروزه به عنوان یک مسأله فضایی – اجتماعی در کانون توجه قرار دارد، حاصل شهرنشینی سریع و گسترش و خزش شدید کالبدی شهرها در کشورهای درحال توسعه است. به این ترتیب در نتیجه دست اندازی سریع و بی برنامه شهر به اراضی و فضاهای روستایی، روستاها در یک جریان غالباً سریع کارکردهای طبیعی و ذاتی خود را از دست داده و بافت کالبدی آن ها نیز در محاصره شهر قرار می گیرد. این عامل سبب ایجاد ناهمگونی در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در محیط های روستایی شد. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی پیامدهای تحولات نظام مسکن در هسته اولیه و بافت فراگیر شهری جماران است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. در این تحقیق از آزمون T در سطح 95% برای بررسی معناداری تفاوت شاخص ها در محدوده هسته های روستایی و بافت فراگیر شهری آن استفاده شده است. نتایج نشان داد که بافت های هسته اولیه ریزدانه تر و همچنین بناهای هسته اولیه بیشتر تخریبی و بافت فراگیر نوسازند. در ضمن، هسته اولیه بیشترین درصد اشغال را دارد و بیشتر ساختمان های آن یک و دو طبقه است. همچنین این هسته، نفوذناپذیرتر از بافت فراگیر است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آزمون T نیز بیانگر ناهمگونی و تضاد کالبدی-فضایی نظام مسکن بین هسته اولیه و بافت فراگیر شهری جماران است.
بررسی ویژگی های ژئوپلیتیکی ایران-عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش های جغرافیایی فرصت هایی هستند که مطلوب بازیگران سیاسی اعم از فردی یا گروهی واقع می شوند. این ارزش ها و عوامل جغرافیایی در مجموعه های کلی: شامل مکان و فضای جغرافیایی، الگو های فضایی و انسان ها قرار دارند که مطلوبیت سیاسی پیدا می کنند و توجه بازیگران را به خود جلب می نمایند. به عبارتی آن ها بار سیاسی به خود می گیرند و بدین ترتیب ماهیت ژئوپلیتیکی می یابند. ایران و عراق در منطقه ژئواستراتژیک خاورمیانه قرار گرفته و از موقعیت و شرایط خاصی برخوردارند بطوریکه مورد توجه قدرت های جهانی قرار گرفته اند. اما عوامل و ارزش های جغرافیایی دو کشور یکسان نیست. و ایران در این زمینه برتری زیادی نسبت به عراق دارد. هدف از این تحقیق بررسی شرایط، موقعیت و عوامل و ارزش های ژئوپلیتیکی دو کشور ایران و عراق و شناخت جایگاه دو کشور در این زمینه است. که با بررسی صورت گرفته با روش تحقیقی توصیفی و تحلیلی به این نتیجه می رسد که این شرایط و ویژگی ها در ایران نسبت به عراق بسیار مطلوب تر و برتری قرار دارد.
مطالعة تطبیقی ایجاد و توسعة نسل های اول و دوم شهرهای جدید: نمونة کرة جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر با تمرکز بر فرایند تغییر و تحول در رویکردها و گرایش های مؤثر در زمینة سیاست شهرهای جدید، ایجاد و توسعة نسل های اول و دوم شهرهای جدید را با استناد به نمونة کرة جنوبی مورد مداقه قرار داده است. نسل اول شهرهای جدید این کشور با دو پیش زمینة رشد سریع شهرنشینی، صنعتی شدن و رشد اقتصادی منتج از آن، پی ریزی و همراه می گردد. از جمله چالش های شهری قابل توجه در این دوره، فقدان مسکن و عرضة ناکافی آن، شکل گیری و رشد اسکان غیررسمی به ویژه در ارتباط با سئول و متعاقباً تمرکزگرایی و لزوم تعادل در منطقة کلان شهری سئول است. شهرهای جدید نسل دوم که نخست با عملکرد تدارک و عرضة مسکن در ناحیة پایتخت برنامه ریزی می شوند، آغازگر جریانی هستند که به واسطة کاهش نرخ رشد جمعیت و توجه همزمان به توسعه های مجدد در کنار جدید، بر توسعة کیفی، تدریجی و برنامه ریزی شده در قالب پروژه هایی با مقیاس کوچکتر، اما متعدد نسبت به گذشته، متمرکز است. امتداد این حرکت، تمرکززدایی از شهر و منطقة کلان شهری سئول، توسعة یکپارچه منطقه ای و در نهایت، تعادل قلمرو ملی کرة جنوبی را از منظر آمایش سرزمین، هدفگذاری کرده است.