فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۶۱ تا ۶٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
میان بافت شهری با لرزه خیزی و آسیب شناسی لرزه ای، پیوندهای تنگاتنگی وجود دارد. بافت، نه تنها به واسطه خصوصیات کالبدی، بلکه از طریق مولفه های غیرکالبدی (کارکردی)، در کنشی مکان مند، از قابلیت لرزه خیزی زمین متأثر شده و بر آن تأثیر می گذارد. این مقاله می کوشد، با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی و هشت شاخص (فاصله از گسل،کیفیت بنا، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیت، درجه محصوریت، کاربری زمین، سطح سرویس ترافیک و فاصله از مراکز درمانی) که در مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP) تحلیل شده اند، سطوح و پهنه های آسیب پذیری لرزه ای را در بافت شهرک ولیعصر تبریز شناسایی نماید. یافته ها نشان می دهد 54 درصد بافت شهرک در پهنه آسیب پذیری لرزه ای قرار دارد. تراکم ساختمانی بالا، کمبود فضای سبز و باز، درجه محصوریت بالا و وجود کاربری تجاری، مشخصه های اصلی بافت، در پهنه آسیب پذیر و ریزپهنه های آن است. الگوی توزیع بافت و پهنه های آسیب پذیر، با موقعیت شریان های اصلی (مخابرات، ولیعصر، شریعتی، اوحدی، معلم، فروغی، تختی، پروین اعتصامی، عارف، زند و جوانمهر)، به ویژه معابر فرعی (8-10متری) منتهی به این شریان ها و کاربری غالب تجاری در بخش مرکزی (فلکه بزرگ و فلکه بازار) منطبق است. الگوی فضایی پهنه بندی لرزه ای، جهتی شرقی غربی و مرکز پیرامون دارد. این الگو ضمن شکل دادن به جهت و شدت تغییرات آسیب پذیری، الگوی کلان آسیب شناسی و پهنه بندی لرزه ای شهرک را در دو بخش به وجود آورده است. نیمه شرقی، پهنه ای است با ضریب خطر و آسیب پذیری پایین که پایدارترین بافت های شهرک را در خود دارد. اما، نیمه غربی بیانگر ناپایداری لرزه ای و آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد است. بخش مرکزی شهرک،کانون فضایی شدت لرزه ای این پهنه ها است.
آمیخته پژوهی مولفه های موثر بر ادراک حس زمان در مکان شهری مطالعه موردی: میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
39 - 54
حوزههای تخصصی:
زمان در طراحی شهری از مباحثی است که در موارد اندکی بدان پرداخته شده است. بعد زمان به ناچار بخش مهمی از فرآیند ادراک در شهر است و در سطوح مختلف از جمله شیوه ادراک شخص در فضا قابل تعمیم و بررسی است. تجربه ذهنی از زمان، متأثر از برخی متغیرهای مکان است. پس از ارائه ایده اولیه پژوهش با اتکا به حوزه های نظری موجود در باب ادراک زمان، هدف این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر ادراک زمان در مکان شهری و بررسی ارتباط، میان عناصری است که تحت زمان در مکان تغییر می کنند. برای دستیابی به این هدف پژوهش، میدان نقش جهان اصفهان به صورت موردپژوهی با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (آمیخته پژوهی اکتشافی) مورد بررسی قرار گرفته است. آمیخته پژوهی به دلیل بهره مندی توأمان از روش های کمی و کیفی و رفع کاستی های آنها امکان درک همه جانبه از موضوع را فراهم می کند. از این رو نوشتار پیشِ رو دو هدف عمده را پیگیری می کند. نخست، سعی نموده تا تجارب زیسته افراد از ادراک حس زمان در شهر را با استفاده از روش پدیدارشناسی(روش پایه پژوهش) که یک رویکرد کیفی است، مورد شناخت و تبیین قرار دهد که براساس آن سه مفهوم(تم) اصلی استخراج شده که در مجموع، ادراک پدیده حس زمان براساس آنها در ذهن مردم شکل می گیرد. این سه مفهوم عبارتند از: «حس آهنگین بودن (ریتم)»، «حس ضرب آهنگ مکان» و«حس تغییر» که تحت تأثیر مضامین و زیرمضمون ها، مؤید مؤلفه های مدل پیشنهادی پژوهش اند. دوم، برای تعمیق در بررسی داده های مرحله نخست، روش کمی پیش گرفته شده است. در نهایت نتایج تحقیق با توجه به تفسیر آمیخته دو روش ارائه گردیده است.
تحلیل ساختار فضایی جمعیت سکونتگاههای شهری و روستایی (مطالعه موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از چشم اندازهای جدید در برنامه ریزی توجه به مسئله فضا و سازمان فضایی است که نیازمندی ها، ویژگی های فضا و اجزای سازمان فضایی را بررسی می کند. یکی از اجزای کلیدی سازمان فضایی، جمعیت است. جمعیت یکی از عناصر بنیادی در برنامه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود، بنابراین شناخت ساختار، ابعاد و گستردگی فضایی آن از ابزارهای مهم تصمیم گیری و برنامه ریزی به شمار می رود. درک توزیع و پویایی جمعیت در فضا، در برنامه ریزی برای منطقه جغرافیایی کاربرد بسیاری می تواند داشته باشد. لذا با توجه به اهمیتی که سازمان فضایی جمعیت در برنامه ریزی ها دارد، این پژوهش به تبیین ساختار فضایی توزیع جمعیت در قالب سکونتگاه های شهری و روستایی در سطح استان زنجان اختصاص دارد. هدف اصلی پی بردن به وضعیت تعادل و توازن در توزیع فضایی جمعیت استان زنجان است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و نحوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای - اسنادی است. مدل های تجزیه و تحلیل سازمان فضایی از جمله مدل رتبه - اندازه، حد اختلاف طبقه ای، طبقه بندی سکونتگاه های شهری بر اساس طبقه بندی طرح پایه آمایش سرزمین کشور، مدل مجاورت نزدیک ترین همسایگی برای بررسی توزیع فضایی جمعیت در سطح استان زنجان استفاده شده است. نتیجه حاصل از تجزیه و تحلیل وضع موجود توزیع فضایی جمعیت در قالب سکونتگاه های شهری و روستایی نشان می دهد که درست اجرا نشدن برنامه های بلندمدت استان اسناد فرادست موجب ایجاد چند قطب رشد و به حاشیه رفتن برخی مناطق گردیده است و موجب به وجود آمدن بی تعادلی هایی با شکاف عمیق در میان سکونتگاه های استان و نیز موجب ایجاد تمرکز جمعیت و فعالیت نامتوازن در سطح استان شده است.
کاربرد فرایند برنامه ریزی اختیار راهبردی به عنوان رهیافتی در برنامه ریزی تجدید حیات شهری در ساماندهی الگوهای رفتاری شهروندان (مطالعه موردی: خیابان سپه قزوین، اولین خیابان طراحی شده ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه طراحی برمبنای ساماندهی الگوهای رفتاری افراد، معیاری مهم است؛ تا جایی که در طراحی فعالیت و رفتار، نقشی تعیین کننده در کیفیت فضای شهری دارد. مسئله این است که توجه یکجانبه به شاخص های کالبدی خیابان کافی نیست و هم پیوندی میان شاخص های مختلف کالبدی و غیرکالبدی باید به عنوان سازوکاری مناسب برای ساماندهی فعالیتی و رفتاری محورهای شهری اتخاذ شود. در این نوشتار، با هدف به کارگیری فرایند برنامه ریزی اختیار راهبردی در نمونه مورد مطالعه (خیابان سپه قزوین)، نخست به تعاریف و مبانی نظری می پردازیم. سپس براساس شناخت وضع موجود از نمونه مورد مطالعه به کمک روش های جمع آوری کتابخانه ای و مطالعه های اسنادی و همچنین مشاهده های میدانی، فرایند اختیار راهبردی در نمونه موردی مطالعه می شود. نتایج بهره گیری مبانی رهیافت تجدیدحیات شهری در قالب فرایند اختیار راهبردی گویای آن است که پس از تعیین عرصه های سیاستگذاری، مراحل تهیه نظام برنامه ریزی کاربری زمین باید در راستای پیاده سازی الگوی رفتاری محور بالا با حفظ هویت فرهنگی و روحیة فضایی گذشته آن انجام گیرد؛ به عبارت دیگر، این مقاله درنظر دارد تا با استفاده از تکنیک حاضر حیات اجتماعی، یک محور تاریخی را بازگرداند، به آن کارایی و پویایی مجدد ببخشد و توقع ها و نیازهای امروزی را به صورت کامل برآورده سازد. هدف آزمون تکنیک تحلیلی روی خیابان سپه قزوین، دستیابی به تجدیدحیات شهری محور است. خیابان سپه یکی از خیابان های شمالی- جنوبی شهرستان قزوین است که عناصر و نقاط راهبردی ای (استراتژیکی) مانند عمارت عالی قاپو، بازار و مسجد جامع قزوین دارد.
بررسی میزان آسیب پذیری و انسداد معابر بعد از وقوع زلزله (مورد مطالعه: مراکز نیروی انتظامی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخلاف دستیابی به فناوریهای عظیم در قرن گذشته زمین لرزه همچنان مهارنشدنی به نظر میرسد. وقتی زلزله ای رخمی دهد شهر به صورت یک سیستم از آن تأثیرمی پذیرد و به عبارتی عناصر شهری نه تنها خود از تکان زلزله و سایر آثار جانبی آن متأثر میشوند بلکه در عمل متقابل سیستمی سایر عناصر شهری را تحت تأثیر قرارمی دهند. یکی از مهمترین این عناصر شبکه معابر می باشد؛ معابری که با توجه به طول و عرضشان سبب انسداد مسیرها میشوند و ممکن است پس از وقوع زلزله اختلالاتی را در امدادرسانی و تخلیه اضطراری افراد ایجادنماید. به همین منظور در پژوهش حاضر به ارایه مدلی برای ارزیابی خسارات و آسیب پذیری معابر شهر کرمان پرداختیم. همچنین با توجه به موقعیت مراکز انتظامی میزان انسداد طولی و عرضی هر مرکز را به دست آورده ایم. روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس روش و ماهیت توصیفی می باشد و بر اساس هدف نیز کاربردی است. جامعه آماری شامل تمامی خیابانهای اصلی و فرعی شهر کرمان میباشد. به منظور به دستآوردن مسیرهای مناسب نقشه های تهیه شده حاصل از GIS شهر کرمان استفاده شدهاست. پس از انجام بررسیهای لازم و به دست آوردن نتایج حاصل از GIS میزان انسداد طولی و عرضی هر کلانتری و میزان کارایی آنها پس از وقوع زلزله مشخص گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میزان انسداد طولی و عرضی هر کلانتری در هر منطقه متفاوت میباشد. بعضی از مراکز در انسداد بالا قراردارند به همین منظور میتوانند در امدادرسانی اختلالاتی را به وجود آورند.
ارزیابی عوامل طبیعی و معرفی مدل تشخیص پهنه های نیازمند جابجایی در سکونتگاه های غیر رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت و افزایش شهر نشینی موجب گسترش سکونتگاه های غیررسمی شده است. سکونتگاه های غیررسمی در کشورهای در حال توسعه بیشتر از سایر بافت های شهری در معرض انواع خطر و سوانح طبیعی هستند. معمولا این نوع از سکونتگاه ها با توجه به نبود برنامه مشخص و عدم اعتناء بر ضوابط و مقررات و بدون توجه به مخاطرات طبیعی بسط و گسترش می یابند. گسترش سکونتگاه های غیر رسمی در شهر بندرعباس باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای شهر و مدیریت شهری شده است. یکی از مهمترین محلات غیررسمی در این شهر، محله چاهستانیهاست. در این مطالعه برای تشخیص پهنه های نیازمند جابجایی از منظر عوامل تاثیر گذار طبیعی، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. ابتدا به بررسی عوامل طبیعی تاثیرگذار پرداخته شد، سپس با توجه به مقادیر کمی وزن هر یک از عوامل، نقشه وزنی هر عامل تهیه و در نهایت اقدام به تهیه نقشه آسیب پذیری با استفاده از لایه های وزنی و ضریب وزنی مربوط به هر یک از عوامل شده است؛ سپس برای تدقیق پهنه های نیازمند جابجایی، از محیط Arc Scene نرم افزار Arc Gis استفاده شد، سرانجام با استفاده از توپوگرافی سه بعدی محله و پس از بازدیدهای میدانی و تدقیق نتایج، پهنه های نیازمند جابجایی مشخص گردیده اند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می-دهد که بخش های شمالی و شمال شرقی محله از نظر محیطی در محدوده خطر بالایی قرار دارند و در صورت بروز خطر، آسیب های جبران ناپذیری را بر جای می گذارد. عواملی از قبیل نامناسب بودن ساخت و سازها، مقاومت کم مصالح بکار رفته در ساختمان ها و عمر زیاد آنها، وجود معابر تنگ و باریک، استقرار بر روی عناصر منفصل و نامقاوم، شیب زیاد و بالاخره ناپایداری دامنه های مشرف به محله در بخش های شرقی و خطر حرکات توده ای، آسیب پذیری این محله را تشدید می کند. بر این اساس، توجه به عوامل محیطی و تأثیر پدیده های مرفوژنیک در تصمیم گیری هایی که منجر به تهیه طرح های ساماندهی این نوع از سکونتگاه ها می شود، ضرورت دارد.
تحلیل مقایسه ای روش های تصمیم گیری چندمعیاره AHP و ANP در مکان یابی فضاهای سبز روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق از روش های تحلیل مکانی در GIS و روش های تصمیم گیری چند معیاره شامل فرایند تحلیل شبکه (ANP) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، جهت انتخاب مکان های مناسب و مستعد فضای سبز روستای چنار شهرستان کلات استفاده شده است. فرایند تشخیص واحدهای مناسب برای فضای سبز طی چند مرحله انجام شده است که مقاله حاضر این موارد را به صورت کامل بیان کرده است، در ادامه تعیین واحدهای مناسب جهت فضای سبز روستایی مورد کنترل قرار گرفت و با مطالعات میدانی صورت گرفته در طرح هادی روستا جهت مکان های پیشنهادی فضای سبز مقایسه شد و مشخص گردید زمین هایی که دسترسی به راه اصلی درجه یک با ضرایب 146/0 در مدل AHP و 171/0 در مدل ANP ، زمین هایی با کاربری بایر با ضرایب 077/0 در مدل AHP و 875/0 در مدل ANP و زمین هایی با قیمت ارزان با ضرایب 198/0 در مدل AHP و 321/0 در مدل ANP در اولویت می باشد. مکان پیشنهادی فضای سبز در طرح هادی روستا 52 درصد از کل کاربری پیشنهادی در پهنه کاملاً مناسب در مقایسه با مدل ANP می باشد و این میزان در پهنه کاملاً مناسب با مقایسه با مدل AHP، 41 درصد می باشد.
ارزیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی احداث سد بار نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر نوع توسعه با هر درجه ای از کمیت یا کیفیت، آثار زیست محیطی ویژه ای را به دنبال دارد. دخل و تصرف انسان در محیط طبیعی لزوماً به معنی ایجاد تغییرات در شکل طبیعی و اولیه محیط است. تداوم عمل انسان در تغییر شرایط طبیعی، نهایتاً می تواند توازن های موجود محیط را برهم زده و زنجیره ای از پیامدهای ناخواسته یا پیش بینی نشده را دربرداشته باشد. طرح توسعه ای احداث سد نیز دارای اثرات مختلفی بر محیط فیزیکی، بیولوژیکی، اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی می باشد. سد بار نیشابور، ازجمله سدهای احداث شده در استان خراسان رضوی است، که با هدف تأمین آب کشاورزی، تأمین آب شرب شهرهای نیشابور و فیروزه و کنترل سیلاب بر رودخانه بار احداث گردیده است. در این پژوهش سعی بر آن است اثرات ناشی از اجرای این طرح مورد ارزیابی قرار گیرد و دو گزینه عدم اجرا و اجرای طرح را با استفاده از ماتریس لئوپولد مورد سنجش قرار دهد. با بررسی ماتریس ارزیابی اثرات پروژه مورد مطالعه بر محیط زیست ، گزینه عدم اجرای پروژه درمجموع 48 امتیاز منفی کسب کرد. این در حالی است که گزینه اجرای پروژه با انجام اقدامات اصلاحی در طرح احداث و بهره برداری از سد مخزنی بار و سازه های وابسته به آن با کسب 151 امتیاز مثبت، گزینه برتر و نهایی معرفی گردید.
منطقه بندی حمل و نقل روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه، مفهومی پیچیده و چندوجهی است که با عنایت به تعاریف متعدد ارائه شده برای آن هنوز اتفاق نظر زیادی در خصوص آن شکل نگرفته است. به هر حال، منطقه بندی فعالیتی آگاهانه و از روی تفکر به منظور تعیین نواحی همگن جهت برنامه ریزی و سیاستگذاری است که پایه برنامه ریزی، اجرا و نظارت بر طرح های مختلف سرزمینی در قلمرو جغرافیایی کشورها محسوب می شود. در این مقاله، منطقه بندی از منظر حمل ونقل روستایی مورد توجه قرار گرفته و سوال این است که مناطق همگن حمل ونقل روستایی در ایران کدامند؟ پاسخ به این سوال با عنایت به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی از طریق تجزیه و تحلیل فضایی در نظام اطلاعات جغرافیایی (GIS) صورت یافته است. در این مطالعه نواحی همگن از منظر حمل ونقل روستایی با استفاده از چهار شاخص اصلی دسترسی به راه ارتباطی، فاصله تا سطوح سلسله مراتب شهری، تراکم روستایی و کاربری اراضی در قالب پنج منطقه تعیین و به صورت نقشه ارایه می شود. نتیجه تحقیق منجر به شناسایی مناطق همگن حمل و نقل روستایی در سطح کشور شده و مقدمات برنامه ریزی منطقه ای حمل و نقل روستایی را فراهم می آورد.
تحلیل شبکه شهری کلان منطقه ی جنوبغرب با تأکید بر بعد اقتصادی (مورد: استانهای خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر اخیر، عصر پیدایش و گسترشِ شهرها است؛ شهرنشینی و تمایل به سکونت در شهرها در اکثر کشورهای جهان بالأخص کشورهای کمتر توسعه یافته بیشتر شده است. این افزایش جمعیت بیشتر در شهرهای بزرگ متراکم شده اند، از ویژگی های عمده شهرنشینی در کشورهای کمتر توسعه یافته علاوه بر تقدم شهرنشینی بر شهرگرایی و مشکلات اجتماعی- فرهنگی درون شهری، توزیع فضایی نامناسب شهرها در نظام شبکه شهری می باشد. بطوری که بروز پدیده ی ماکروسفالی در نظامِ شهری بیشتر کشورهای کمتر توسعه یافته نمایان است و اندازه شهر بزرگ در این کشورها 5 تا 10 برابرِ اندازه جمعیت شهرِ دوم است. تجمع و تمرکز فعالیت های اداری - سیاسی و متعاقبِ آن فعالیت های بازرگانی- اجتماعی و ... در شهرِ اول به عنوان عاملِ بازدارنده توسعه، در سایر مناطق، عمل می کند. هدف از این مقاله، بررسی و تحلیل شبکه شهری در کلان منطقه ی خوزستان (مشتمل بر استان های خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد) می باشد. نوع تحقیق به لحاظ هدف، شناختی و روشِ تحقیق ترکیبی از روش های کمی- تحلیلی است و در آن با بکارگیری مدل های قانونِ رتبه – اندازه زیپف، مرتبه- اندازه تعدیل شده، ضریبِ آنتروپی، شاخصِ تمرکزِ شهری، منحنیِ لورنز و ضریبِ جینی به تحلیلِ شبکه شهریِ مناطق مورد مطالعه، پرداخته شده است و نقش اقتصادی کلان منطقه طی دهه های اخیر مورد بررسی واقع شده است. نتایجِ نشان می دهد: که نظام شهری کلان منطقه ی خوزستان از قانون رتبه - اندازه پیروی نمی کند. تعادلِ فضایی نسبتاً مناسبی بین تعداد جمعیت و تعداد شهرها در سطحِ کلان منطقه، برقرار است. توزیع جمعیت شهرها و گروه های شهری نیمه متعادل، است. و در نهایت در سطحِ کلان منطقه، نخست شهری (اهواز)، آن چنان شدت دارد که منجر به تشکیل پدیده ماکروسفالی در سطح کلان منطقه شده است. اما جهت جلوگیری از شکل گیریِ نخست شهری، در سطح کلان منطقه باید ضمن تمرکززدایی و جلوگیری از مهاجرت های درون استانی، شهرهای کوچک و میانی را تقویت کرد.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه پایدار روستایی با تأکید بر کارآفرینی (مطالعه موردی: دهستان مرحمت آباد شمالی- شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به درآمد و میزان تولیدات کشاورزی و غیرکشاورزی روستاییان است. همچنین فرصت های مناسبی را برای کاهش ریسک معیشتی و افزایش امنیت غذایی پایدار در مناطق روستایی فراهم می کند و می تواند یکی از زمینه های مناسب برای ایجاد اشتغال در بخش های کشاورزی و غیر کشاورزی باشد. هدف از تحقیق حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه پایدار روستایی با تأکید بر کارآفرینی می باشد. قلمرو مکانی این تحقیق دهستان مرحمت آباد شمالی از توابع شهرستان میاندوآب که دارای 8 روستا می باشد، است. به علت کم بودن روستاها نمونه گیری انجام نشد و تمام روستاها جزء جامعه آماری محسوب گردیدند. جمعیت این دهستان در سال 1390 برابر 10289 نفر و همچنین دارای 2800 خانوار بوده است. که تعداد 139 خانوار از طریق فرمول اصلاح شده کوکران برای انجام تحقیق انتخاب شدند. انتخاب خانوارها در سطح هر روستا، به صورت تصادفی ساده انجام گرفت تا اصل فرصت برابر به منظور انتخاب خانوارها رعایت شده باشد. سطح پایایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 616/0 بدست آمد است. در ادامه جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از تحلیل عاملی و به شیوه اکتشافی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، مهم ترین عاملی که موجب توسعه پایدار روستایی شده است، عامل اقتصادی و فردی می باشد. به طوری که با بالا رفتن میزان تسهیلات دریافتی از قبیل وام های خود اشتغالی، منابع مالی لازم و کافی، تنوع شغلی موجب افزایش انگیزه و روحیه فردی در جهت توسعه و گسترش کارآفرینی در محدوده مورد مطالعه شده است. همچنین، عامل زیرساختی کمترین تأثیر را در بین عامل های هشت گانه در توسعه کارآفرینی منطقه داشته است.
بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری به برند و ارتباط آن با توصیه شفاهی به دیگران (مطالعه موردی گردشگران ورودی شهر اصفهان)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
153 - 165
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در علم بازاریابی، مبحث رفتار مصرف کننده است. فرهنگ مصرف کننده در سال های اخیر به تدریج به سمت یکی از عناصر قدرتمند و عاملی مؤثر در شکل دهی به افراد و جوامع گسترش پیدا کرده است. از منظر استراتژی بازاریابی، درک الگوهای خرید برندهای مختلف از سوی مصرف کنندگان بسیار مهم است و یکی از اهداف بازاریابان در مطالعه رفتار و یادگیری مصرف کنندگان، تشویق آن ها به وفاداربودن به برند است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل ایجادکننده وفاداریِ رفتاری و وفاداریِ نگرشی در یک مقصد و همچنین سهم این وفاداری ها در توصیه شفاهی به دیگران است. تحقیق حاضر توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را گردشگران ورودی به شهر اصفهان در اردیبهشت و خرداد 1392 تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول آماری تعداد 152 نفر به دست آمد. برای این پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته ای به گردشگران ورودی شهر اصفهان داده شد و روایی و پایایی آن مورد آزمون قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ 816/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که تصویر مقصد، کیفیت ادراک شده و رضایت از جمله عوامل تأثیرگذار بر وفاداری رفتاری و نگرشی گردشگران است و همچنین، وفاداری گردشگران سبب توصیه شفاهی مقصد به دیگران می شود.
تحلیل اثرات دگردیسی الگوی کشت بر ساختار کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: با توسعه و گسترش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، جهان امروز وارد مرحله ای شده که از آن به عنوان دهکده جهانی نام می برند. این مساله باعث شده که هر ساله میلیونها نفر از مکانهای تاریخی – فرهنگی،اجتماعی واکوتوریستی بازدید به عمل آورند. در این میان شهر شیراز به خاطر پتانسیل های قوی توریستی همانند: حافظیه، سعدیه، مجموعه زند، تخت جمشید، باغهای پرطراوت وغیره از جایگاه ارزنده وکم نظیری برخوردار است، به گونه ای که به عنوان یکی از قطب های گردشگری، پذیرای گردشگران زیادی از اقصی نقاط کشور وجهان است.این تحقیق به شیوه پیمایشی انجام شده است. تجهیزات و تاسیسات توریستی همانند؛ تجهیزات اقامتی، پذیرایی و زیر بنایی مانند پارکینگ و غیره باید داشته باشیم تا بتوانیم توریست جذب نماییم که بنا بر فرضیات موجود، منابع وامکانات توریستی شیراز، جوابگوی خیل عظیم گردشگران نوروزی نیست ورضایت آنان را فراهم نمی سازد. مهمترین مشکلات گردشگران داخلی؛ کمبود پارکینگ، عدم راهنمایی مناسب، عدم نظارت کافی بر عملکرد مراکز پذیرایی- زیر بنایی چه از لحاظ بهداشتی، چه از لحاظ کیفی و هزینه ای بوده است.در این میان، ایجاد کمپینگ های موقت در ورودی های اصلی، افزایش پارکینگ در مناطق مرکزی و اطراف بازار وکیل، حمام وکیل، ارگ کریم خانی، حرم مطهر شاهچراغ(ع) و ایجاد تسهیلات زیربنایی همچون؛ افزایش ایستگاههای راهنمایی،ایجاد رستوران همراه با نظارت مداوم ماموران بهداشت، بویژه در مناطق
سنجش وضعیت توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی مورد: دهستان استرآباد جنوبی در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس اصول توسعه پایدار، یکی از ابعاد بسیار مهم نظریه های توسعه پایدار روستایی، توسعه اقتصادی در کنار و هم پوشی با توسعه اجتماعی و اکولوژیک است. یکی از راهکارهای توسعه پایدارروستایی، توسعه کارآفرینی در میان روستاییان است. امروزه برنامه-ریزان دریافته اند که مناسب ترین راهبرد پاسخ گویی به عمده چالش ها درمناطق روستایی، به ویژه در بعد اقتصادی، تشویق روستاییان برای گرایش به تجارت خانگی به شیوه کارآفرینی است. متنوع سازی اقتصاد روستایی تنها با القاء از بیرون محقق نمی شود، مگر اینکه کارآفرینان محیط های روستایی، خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفاده بهینه، ازآنها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط های روستایی به ارمغان آورند. با این حال، باید توجه داشت همه روستاها دارای وضعیت یکسان در توسعه کارآفرینی نمی باشد و برخی از آنها دارای شرایط بهتری جهت کارآفرینی بوده و از این حیث، برای فعالیت های کارآفرینانه در اولویت می باشد. از مهم ترین روش هایی که جهت تعیین اولویت مکان ها توسط برنامه ریزان بکار گرفته می شود، تحلیل های تصمیم گیری چند متغییره می باشد. در این تحقیق نیز روش ORESTE برای اولویت بندی توسعه کارآفرینی در روستاهای دهستان استرآباد جنوبی شهرستان گرگان بکار گرفته شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه مورد مطالعه، خانوارهای 16 روستای این دهستان می باشد که تعداد 356 نمونه در کل روستاها و در هر روستا به نسبت تعداد خانوار به روش تصادفی انتخاب شد. نتایج نشان داد در معیارهای 10 گانه مورد بررسی، روستاهای نصرآباد، قرن آباد و مریم آباد دارای بهترین وضعیت جهت توسعه کارآفرینی می باشد.
تحلیل نقش کارآفرینی فعالیت های غیرکشاورزی در ارتقاء کیفیت زندگی روستاییان مورد: روستاهای بخش شاندیز شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی در اکثر کشورهای جهان سوم به تنهایی نمی تواند فرصت های اشتغال و منابع درآمدی کافی برای رفع تمامی نیازهای مناطق روستایی را تأمین نماید، از این رو، کارآفرینی بخش غیرکشاورزی را می توان راهبرد مناسبی برای ارتقاء اشتغال و درآمد و ثروت آفرینی روستایی دانست. شکل گیری و توسعه فعالیت های کارآفرینانه در بخش کشاورزی، می تواند نقش اساسی در توسعه پایدار روستایی ایفا کند. بنابراین در این تحقیق سعی شدهتا نقش فعالیت های کارآفرینانه غیرزراعی در کیفیت زندگی روستاییان بخش شاندیز مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و توسعه ایو به لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق، 6 روستای بخش شاندیز از دو دهستان شاندیز و ابرده بوده است که دارای بیشترین فعالیت های غیرزراعی می باشند. تعداد خانوار روستاهای مورد مطالعه 3776 می باشد که با توجه به فرمول کوکران حجم نمونه ی به دست آمده معادل 249 خانوار است. در نهایت اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه، با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن، آزمون کی دو گروه مستقل و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در مجموع، کارآفرینی فعالیت های غیرکشاورزی تأثیرات مثبت و معناداری رادر مؤلفه های هر سه بعد اقتصادی (مؤلفه کیفیت تولید بیشترین تأثیرگذاری با ضریب بتای 308/0)، اجتماعی (دسترسی با ضریب بتای 194/0) و محیطی (تغییر کاربری اراضی زراعی مرغوب با ضریب بتای 186/0) کیفیت زندگی دارد. بنابراین، فعالیت های کارآفرینی انجام شده در منطقه در بین نمونه های مورد مطالعه منجر به تغییر کیفیت زندگی روستاییان شده است.
تبیین اصول و معیارهای طراحی فضاهای بازداشتگاهی شهری با تاکید بر روانشناسی اجتماعی؛ موردپژوهی: معماری زندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۲۳۶-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی نیازمند امنیت است؛ امنیتی که ضامن فعالیت های سازنده اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی به طور کلی توسعه ای است. امنیت خود به خود پدید نمی آید؛ چراکه در اجتماع عده ای هستند که این نعمت والا را مورد تعرض و تجاوز قرار می دهند و برای جلوگیری از تعرض این عده کنترل و نگهداری آنان ضرورت می یابد. زندان نقش نگهداری، کنترل و هدایت مجرمین را به عهده دارد تا اجتماع بتواند با امنیت و سلامتی راه رشد و بالندگی را طی نماید. به عبارتی دیگر، بخشی از سلامت روانی اجتماع به نقش زندان ها در اصلاح و تربیت مجرمین معطوف می گردد. از اهداف کلی تحقیق تحت عنوان طراحی زندان با رویکرد الگوهای روانشناختی اجتماعی این است که زندان شامل مجموعه ای از فضاها و عملکردهای موثر در بازپروری شخصیتی و اصلاح و تربیت مجرمین می باشد. اهداف جزئی همچون توجه به مبحث زیبایی شناسی، ایجاد امنیت بدون القا حس محدودیت به شخص زندانی و طراحی فضاهایی برای مدد رساندن به مجرمین، پرورش فکری، تقویت حس امیدواری به آینده و تأمین نیازهای عاطفی آن ها برای تحقق هدف اصلی تعیین شده-اند. روش تحقیق در این پژوهش شامل مطالعات کتابخانه ای، میدانی تهیه پرسش نامه و طراحی معماری می باشد. بخش عمده ای از مقاله بر اساس روش اسنادی و ابزار گردآوری داده: مطالعات کتابخانه ای تنظیم می شود و از منابع مختلفی در جهت بررسی مبانی نظری استفاده شده است. در پایان راهکارها و اصولی برای طراحی این فضاها مورد اشاره قرار گرفته است.
معرفت شناسی فازی و سازگاری روش شناختی آن با پژوهش های معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۳۳۶-۳۱۳
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله معرفتشناسی فازی و دلالتهای روششناختی آن در معماری و شهرسازی با تاکید بر ضرورت اتخاذ رویکردهای علمی و روش شناسانه در پژوهش های معماری و شهرسازی، برخلاف برخی عقاید و نظرات است. مدعای تبیینی این مقاله آن است که زیربنای معرفت شناسی علوم معماری و شهرسازی بر پایه های روایت دو ارزشی صفر و یک از حقیقت استوار است، که این نوع روایت از حقیقت علمی، با واقعیت های این علوم ناسازگار است؛ چرا که ماهیت علم و به تبع آن، علوم یادشده نیز حقیقتی چندارزشی، مبهم، درجه-بندی شده،و یا به اصلاح ماهیتی فازی دارند. با توجه به ماهیت معرفت شناختی مدعای مقاله، شواهد ارائه شده نیز معرفت شناشانه است. برای اثبات مدعای تبیینی، دستگاه معرفتی فازی معرفی و مبانی هستی شناختی و روش شناختی آن تبیین می گردد. بر اساس قاعده عملیاتی سازی مفاهیم، عملیاتی سازی تابع عضویت فازی و استدلال تجربی فازی با ذکر مثالی از پیوستگی ساختمان و شهر در فضاهای عمومی شهری مطالعه شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که ماهیت پژوهش ها در معماری و شهرسازی با معرفت شناسی فازی و مبانی آن سازگارتر است تا معرفت شناسی دو ارزشی.
Study of Environmental Security in the City Case study: Regions 1 and 4 of Arak(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۲۱۸-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
Security has always been one of the most basic needs of human and improves social interactions, personal and social peace, prosperity of the people and thus caused the improvement of society. Modern urban spaces admitting to crimes and aberrations resulting in lack of security in the city, Security Survey in urban areas is an important issue. This paper examined the impact of residents' sense of safety in urban areas. It uses applied research and descriptive analysis. Quantitative methods and techniques used for evaluating data from the survey (see questionnaire). It studied two areas of Arak city: Hepco (Zone 1) and Ayatollah Saeedi (zone 4) .Research findings suggest that environmental differences are effective on the level of security in the city. People who live in zone1 feel more security than residents of zone 4 at night. Also the women feel more insecurity than men at night. Also between 4 studied subjects (men and women of both areas) men and women of zone 4 use other places for shop and fun more than men and women of zone 1. Also in both areas women use other places more than men .both groups have same ideas about the safe and unsafe places. The majority of them evaluate silent streets, one-way streets and low traffic areas as insecure places. In addition, people considered the presence of police and security forces, promoting the cultural and pay more attention to city design as an important factor of creating the sense of security.
تاثیر مولفه های هویت کالبدی و فعالیتی بافتهای تاریخی در ایجاد تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۴۶-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی شهرها منعکس کننده شخصیت مدنی، فرهنگ و تعاملات شهری است. در این بافت ها علاوه بر کالبد به فضاسازی مطابق با کارکرد و عملکرد نیز پاسخگوی می شود. علاوه بر این، انگاره های کالبد و کارکرد ، به عنوان مؤلفه های مؤثر در مداخلات بافت های تاریخی مطرح اند. بنابراین شناخت این مولفه ها هم در جهت مداخله در بافتهای تاریخی و هم در جهت تعمیم انگارهای آن به سایر بخشها حائز اهمیت اند با نگاهی به بافت تاریخی، این نکته مشهود است که شکل گیری و حیات آن ها در تداومی تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، و محیطی به صورتی منسجم و هماهنگ عیان گردیده است. ساکنان این بافت ها هویت خود را از طریق ارتباطات اجتماعی و مشارکت در ایجاد این فضاهای ماندگار دریافت می نموده اند. تاثیر چنین مکان های ماندگاری در شکل دهی به هویت فردی و اجتماعی و فرهنگی است. این مقاله مولفه های موثری نظیر: تعاملات اجتماعی، فعالیتها، دلبستگی را در پیوند اجتماعی افراد با بافت قدیم موثر ارزیابی می کند و در جهت پاسخگویی کالبدی و معماری به آنهاست. در این پژوهش با روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و با چارچوب نظریه پیوند اجتماعی و مولفه های اصلی آن درصدد بررسی مفاهیم کالبدی در بافتهای تاریخی، به بررسی مفاهیمی نظیر مشارکت دلبستگی، تعهد و باور و موضع گیری جامعه شناختی آن، از منظر کالبدی و شناخت ویژگی های پیوند اجتماعی و لزوم احیای کالبدی آن در بافتهای تاریخی پرداخته می شود. تا بدین طریق به تفکیک مولفه های کالبدی و فعالیتی که در پیوند میان مردم و بافت قدیم موثر است بینجامد.
استراتژی توسعه فیزیکی و شکل پایدار شهر اصفهان با رویکرد رشد هوشمند و شهر فشرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۳۵۸-۳۳۹
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی شتابان و محدویت زمین و منابع زیستی، ضرورت توسعه پایدار شهری را بیش از پیش، برای جوامع شهری و کلان شهرها، تأکید نموده است. یکی از راهبردهای دستیابی به توسعه پایدار شهری، شکل پایدار شهر است که نقشی تأثیرگذار و تعیین کننده در پایداری محیط های شهری دارد. براین اساس، هدف این پژوهش، بازتعریف و تعیین استراتژی توسعه فیزیکی و شکل پایدار شهر اصفهان، برای دستیابی به توسعه پایدار شهری در چشم انداز سال 1414 (2035) می باشد. روش این تحقیق از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای و از نظر روش، ترکیبی از روشهای اسنادی، تحلیلی، علّی و پیمایشی است و ابزار جمع آوری داده های تحقیق نیز پرسشنامه محقق ساخته می باشد که با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش و برای دستیابی به اجماع نظری در شناخت و ارزیابی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای توسعه شهری اصفهان، با استفاده از 879 نمونه از جامعه آماری پژوهش، شامل شهروندان، کارشناسان و مدیران شهری اصفهان و با مصاحبه تکمیلی با 25 نفر از منتخبی از کارشناسان و مدیران شهری، حاصل شده و با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و با نرم افزار SPPS، تحلیل و ارزیابی شده است. همچنین، برای بازتعریف و تدوین استراتژی توسعه فیزیکی و شکل پایدار شهر اصفهان و تکمیل مراحل ارزیابی داده های تحقیق، از روش تحلیل راهبردی SWOT و ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE) و ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE) استفاده شده و استراتژی های توسعه فیزیکی و شکل پایدار شهر اصفهان، شامل رشد پراکنده با شکل شهر گسترده یا گسسته و استراتژی رشد هوشمند شهری با شکل شهر فشرده، تحلیل و ارزیابی شده است. بر اساس نظرات منتخبین شهروندان، کارشناسان و مدیران شهری و همچنین، ماتریس SWOT و با ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، شامل قوت&zwnjها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها و با ارزیابی امتیازات استراتژی های توسعه شهری، نتیجه گرفته می شود که استراتژی رشد هوشمند شهری و شهر فشرده، با مجموع امتیازات نهایی 08/3 و 11/3 برای عوامل داخلی و خارجی و با رویکرد استراتژی تهاجمی، استراتژی منتخب و بهینه برای توسعه فیزیکی و شکل پایدار شهر اصفهان می باشد.