فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۶۱ تا ۴٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
محیط جغرافیایی، به ویژه بستر طبیعی آن، پهنه تمامی کنش ها و واکنش های حاصل از پدیده های مستقر در سطح زمین است. شناخت خصوصیات جغرافیایی محیط از لحاظ طبیعی، اجتماعی و اقتصادی آن از یک طرف می تواند موجب وسعت بینش و معرفت از محیط گشته و از طرف دیگر امکان هرگونه حرکت سنجیده و اندیشیده را در محیط از سوی انسان در قالب یک سیستم منظم فراهم سازد. هدف این مقاله تحلیل و تبیین نقش عوامل محیطی در توسعه اقتصاد روستایی به طور کلی و به ویژه بخش دیلمان شهرستان سیاهکل است. سؤال اصلی مقاله این است که عوامل محیطی چه نقشی در توسعه اقتصاد روستایی به ویژه در بخش دیلمان شهرستان سیاهکل ایفاء می کنند؟ علاوه بر این سؤال اصلی سؤالات فرعی دیگری نیز در این مقاله مطرح می شود از جمله اینکه توسعه اقتصادی دارای چه ویژگی هایی است و منظور از محیط جغرافیایی چیست و چه نظریاتی در مورد تأثیر محیط جغرافیایی بر زیست انسانی مطرح شده است. فرضیه ای که در این مقاله در صدد بررسی ان بوده ایم این است که عوامل محیطی و توسعه اقتصاد روستایی دارای رابطه ای دو سویه و متقابل هستند به نحوی که از یک طرف شرایط مساعد محیطی بستر توسعه اقتصاد روستایی را فراهم می کند و از سوی دیگر توسعه اقتصادی نیز کیفیت بهره برداری از طبیعت را ارتقاء داده و توسعه پایدار برای منطقه به وجود می آورد. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که بخش دیلمان با توجه به توان های غنی طبیعی، انسانی، تاریخی و اجتماعی از توان مناسبی جهت رشد و توسعه برخوردار است؛ بنابراین در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و نیز مقالات علمی و پژوهشی و نیز نمودارها و نقشه های جغرافیایی نقش عوامل محیطی را در توسعه اقتصاد روستایی به ویژه در بخش دیلمان شهرستان سیاهکل تحلیل و تبیین نمائیم.
سنجش تأثیرات متغیرهای اجتماعی - اقتصادی بر مصرف گرایی شهروندان (نمونه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف گرایی شهروندان یکی از چالش های اصلی برنامه ریزی شهری است که در ابعاد مختلفی چون ناپایداری شهرها نمایان شده است و سبک زندگی مردم در کشورهای در حال توسعه با گرایش به مدرنیته مصرف گرا شده است و پایداری شهر را به مخاطره انداخته است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف سنجش تاثیرات متغیرهای اجتماعی – اقتصادی بر مصرف گرایی شهروندان شهر کاشان پرداخته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از روش های مدل یابی معادلات ساختاری( SEM ) با استفاده از نرم افزار Amos و هم چنین برای ارزیابی فراوانی داده های پرسشنامه از نرم فزار SPSS استفاده شده است. در نهایت، تأثیرات متغیرهای اجتماعی – اقتصادی بر مصرف گرایی توسط الگوی معادلات ساختاری ( SEM ) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت، که نتایج نشان می دهد با بالاتر رفتن شاخص اقتصادی درآمد و شاخص اجتماعی تحصیلات مصرف گرایی هم بالاتر ، با بالاتر رفتن بعد خانوار و سن مصرف گرایی کاهش می یابد.
شناسایی و تحلیل سیستماتیک چالش های مدیریت شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۵۶۸-۵۵۷
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تهران به لحاظ دارا بودن جمعیتی بالغ بر هشت میلیون و هفتصد هزار نفر و همچنین تمرکز اقتصادی و سیاسی، دارای ویژگیهای منحصر بفردی در میان سایر کلانشهرها می باشد که این مشخصه ها سبب آن شده است تا چالش های این کلانشهر نیز منحصر به خود باشد. بررسی و تحلیل این چالش ها، می تواند گام موثری در راستای بهبود مدیریت شهری تهران باشد. در این تحقیق که از نوع توصیفی و اکتشافی می باشد؛ هدف آن است تا با استفاده از تشکیل پنل خبرگان و تجزیه تحلیل داده های مستخرج از پرسشنامه، به شناسایی و تحلیل سیستماتیک چالش های مدیریت شهری تهران بپردازیم. جامعه آماری این تحقیق خبرگان و مدیران ارشد کنونی و اسبق شهر تهران می باشد که در این پژوهش نمونه ای به حجم 30 نفر از این جامعه انتخاب گردیده اند. همچنین بدلیل پیچیدگی موضوع، برای تجزیه تحلیل داده ها از روش ترکیبی استفاده شده است. ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه های بسته و نیمه بسته به همراه مصاحبه های عمیق با خبرگان است. داده های این تحقیق نیز به کمک نرم افزار میک مک تحلیل شده است. بعنوان دستاورد اصلی، در این تحقیق 10 چالش اصلی مدیریت شهری تهران احصا و اولویت بندی گردید همچنین مشخص شد که سیستم مدیریت شهری تهران در حالت ناپایدار قرار دارد.
Techniques of improving the heads of Islamic Azad University units of Iran and ranking them in order to promotion of professional ability(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۱۶۲-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
Present study was done aimed to identify the techniques of improving the heads of Islamic Azad university branches and ranking them effectiveness in order to promotion of professional ability. Study methodology was descriptive survey that was performed in qualitative and quantitative parts. Statistical population in the qualitative part was includes present and past heads of Guilan Islamic Azad university branches with more than 20 years’ record of service as head and in the quantitative part it was consisted of all the heads, vice-heads of branches and heads of faculties in Guilan Islamic Azad universities. Systematic non-random technique was performed and for quantitative part, total counting was performed to select the study population in the qualitative part. Research tool included interviewing and two open ended and close ended questionnaires. Data analysis was performed by fuzzy technique. In this study, 33 development techniques were recognized for heads of university branches, were classified in 3 major categories including formal, learning in practice and informal. Study findings indicate that amongst the development techniques for university branches heads, proceeding in the management profession, moving from lower responsibilities to the higher responsibilities, 360 evaluations, contributing in the question and response sessions with different beneficiaries, visiting the university branches with successful function had greatest effect on the enhancement of professional ability of university branches heads.
ارزیابی تطبیقی رفتار حرارتی و تهویه در بناهای مسکونی بومی اقلیم معتدل و مرطوب ایران (مطالعه موردی: خانه کلبادی ساری و خانه آقاجان نسب بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۳۵۰-۳۳۷
حوزههای تخصصی:
از اواسط دهه 1970 نیاز فوری به کاهش استفاده از انرژی در گرمایش و سرمایش ساختمانها در سراسر جهان وجود داشته است. در کشورهای در حال توسعه، مصرف انرژی برای حفظ محیط مطلوب در ساختمانها، بزرگترین بخش از کل تقاضای انرژی را تشکیل می دهد. در کشورهای پیشرفته، نسبت مصرف انرژی برای ساختمانها بزرگ تر از آن چیزی است که برای مقاصد دیگر استفاده می شود. جهان سعی می کند انرژی پاک را جایگزین انرژی فسیلی کند. از طرفی آسایش، از نیاز های مورد توجه انسان در همه دوره های زندگی او بوده است. این آسایش از طرق گوناگون برای انسان ها بوجود می آمده یا از آنها سلب می شده است. اما آسایش در بنا مهمترین مسئله در این رابطه می باشد. یکی از عوامل مورد توجه برای دسترسی به این مهم، فضایی دارای آسایش است که از طریق ایجاد محیطی مناسب از نظر دما و تهویه قابل دسترسی است. بناهای مسکونی در گذشته طوری اقلیمی طراحی می شدند که گرمایش، سرمایش و تهویه طبیعی پاسخگوی همه نیازهای اقلیمی آنها بوده است. در تحقیق حاضر به بررسی رفتار حرارتی دو بنای مسکونی )خانه کلبادی و خانه آقاجان نسب) توسط نرم افزار اکوتکت و دیزاین بیلدر پرداخته و با تحلیل یافته ها، چگونگی همسازی معماری با اقلیم مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس نتایج، این راهکارها هرچند ساده اما کاملا با تفکر صورت می گرفتند تا بنا همساز با اقلیم بوده و کمترین مصرف انرژی را داشته باشد. در جمع بندی نهایی این دو بنای مسکونی بیشترین زمان ممکن را در دمای 22 درجه سپری می کنند و در مجموع 40 تا 42 درصد در آسایش قرار داشتند. بنابراین راهکارها، افزایش بازه ساعات آسایش حرارتی در فضای داخل، و کاهش مصرف انرژی جهت سرمایش و گرمایش را به همراه داشته است. امید است تا بتوان این نتایج را در طراحی بناهای کنونی به کار برد و نقشی در بکارگیری معماری همساز با اقلیم و معماری پایدار ایفا کرد.
تحلیل جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی (مطالعة موردی: مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رویکرد حکمروایی خوب روستایی با تأکید بر سه رکن اصلی دولت، بخش خصوصی و جامعة مدنی به حضور فعّال و اثرگذار این ارکان در سایة مشارکت، شفافیّت، پاسخ گویی، قانون مندی، عدالت، اجماع گرایی، مسؤولیت پذیری،کارآیی و توسعة انسانی تأکید دارد. هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی «مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات» است.
روش: پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوة گردآوری داده ها، پیمایشی است. جامعة آماری؛ شامل خانوارهای روستایی دو منطقة مورد مطالعه با ۲۷ روستای نمونه و ۲۸۰ خانوار است. ابزار گردآوری داده ها از نوع پرسش نامه بوده که به صورت تصادفی در روستاهای نمونه تکمیل شد. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها نیز از مدل ویکور و آزمون های آنوا توکی و رگرسیون چند متغیّره استفاده شده است.
یافته ها: مطابق یافته های مدل ویکور، مدیریت مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب و سطح پایداری سکونت گاه ها در دو منطقة مورد مطالعه از وضعیّت بسیار متفاوتی برخوردار است؛ به طوری که در هر دو منطقه، روستاهایی که از وضعیت حکمروایی خوبی برخوردارند، پایداری بهتری نیز دارند. هم چنین، تحلیل رگرسیون چند متغیّره، نشان دهندة تأثیر و ارتباط معنی دار بین مؤلفه های حکمروایی خوب و توسعة پایدار روستایی است.
محدودیّت ها: محدودیّت های این پژوهش شامل وسیع بودن حجم نمونه و جامعة مورد مطالعه و تطابق مدل نظری پژوهش با مدل تجربی آن بود.
راه کارهای عملی: درنظرگرفتن رویکرد حکمروایی خوب در نظام مدیریت روستایی می تواند موجب سرعت بخشی روند توسعة پایدار روستایی شده و از ناپایداری سکونت گاه ها جلوگیری کند.
اصالت و ارزش: این مقاله ضمن مقایسة تطبیقی دو منطقه با نظام مدیریت، سطح حکمروایی و پایداری متفاوت، می تواند کاستی های موجود در ساختار مدیریت یک پارچة کنونی روستاهای کشور را واضح تر نشان دهد.
ارزیاب ی فعالیت ها و کارک رد خان ه های ت رویج روستای ی (م طالع ه م وردی: شه رستان زاب ل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ضرورت و اهمیت روزافزون به کارگیری صحیح دستاوردهای نوین علمی و فنی در فرایند اشاعة نوآوری ها و ترویج روستایی، این پرسش مطرح است که خانه های ترویج به عنوان مرکز تعامل بین کشاورزان و کارشناسان ترویجی، تا چه حد در راستای تحقق این اهداف نقش دارند؟ در این پژوهش، با توجه به عامل ارزشیابی اثربخشی به توزیع جغرافیایی خانه های ترویج روستایی، حیطة وظایف و کارکردهای ترویجی آن ها ارزیابی شده است. جامعة آماری این پژوهش، شامل تمامی مروجان و کشاورزان منطقه است که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی 120 مروج و 306 کشاورز شهرستان زابل انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش، از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه در خانه های ترویج و کشاورزان جمع آوری شد و تجزیه و تحلیل نتایج آن با نرم افزار SPSS.Ver 19.0صورت گرفت. نتایج کمی این پژوهش نشان می دهد حدود 72/42 درصد مروجان در حد قوی، 33/22 درصد در حد نسبتاً قوی، 27/24 درصد در حد متوسط و 68/10 در حد ضعیف با کشاورزان روستاها فعالیت داشته اند. برآوردهای آماری این مطالعه، با توجه به گرایش بیشتر کارشناسان ترویج به همکاری با اهالی روستاها، فعالیت های مشارکتی آنان را در حد نسبتاً مثبت و مثبت نشان می دهد. بررسی های علمی، نشانگر ارتباطات غیرمستمر و کم بودن انگیزة آنان برای برقراری ارتباط تعاملی و مؤثر با مروجان است. همچنین بررسی وضعیت ارتباط میان مروجان و کشاورزان نشان می دهد این ارتباط، بیشتر از طریق برگزاری کلاس های آموزشی و در موارد بسیار محدودی برخی فعالیت های مشارکتی انجام شده است.
عوامل مؤثر بر فرآیند شبکه ای قابلیت تحرک نقاط روستایی در بخش مرکزی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت تحرک به معنی جابجایی مردم و کالاها از نقطه ای به نقطه دیگر در نظر گرفته می شود که به زیرساخت های حمل و نقل وابسته بوده و از اهمیت زیادی در توسعه پایدار نواحی روستایی برخوردار است. بهبود قابلیت تحرک می تواند اثرات مستقیم و غیرمستقیم گوناگونی در بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی نواحی روستایی داشته باشد. با توجه به اینکه قابلیت تحرک مناسب از جمله معضلات پویایی، به ویژه پویایی اقتصادی نقاط روستایی کشور بوده، تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت تحرک در نقاط روستایی بخش مرکزی شهرستان تبریز، عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور روش تحقیق توصیفی – تحلیلی مورد توجه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق به عملیاتی نمودن مفاهیم و متغیرهای مطرح در سؤالات پرداخته شده و روایی آن به روش نظرسنجی از نخبگان مورد ارزیابی قرار گرفت و پس از تأیید جهت تعیین روابط علت و معلولی میان شاخص ها و در مرحله بعد جهت وزن دهی به نظرسنجی مجدد (15 نفر از متخصصان رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و برنامه ریزی حمل و نقل) اقدام گردید. سپس برای ارزیابی قابلیت تحرک، تکنیک فرآیند شبکه ای با بهره گیری از نرم افزار Super Decisions و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت تحرک نقاط روستایی مورد مطالعه از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS.24 استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز شامل 52 روستا تشکیل می دهد که داده های لازم به صورت تمام شماری از دهیاران آنها جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که در بین شاخص های قابلیت تحرک، شاخص های تعداد مسافران در فصول مختلف و جابجایی تولیدات باغی، بیشترین روابط علت و معلولی را با سایر شاخص های مطرح داشته است. به علاوه روستای کردکندی کمترین میزان قابلیت تحرک و مایان سفلی بیشترین قابلیت تحرک را دارد که این مسئله بیانگر اثر عوامل دیگری غیر از جمعیت صرف نواحی در میزان قابلیت تحرک آنها است. به علاوه بر اساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری، عامل فاصله بیشتر از سایر عوامل در قابلیت تحرک سکونتگاه های روستایی مؤثر بوده است.
تحقق مفهوم قرآنی و روایی حقوق در شهرسازی و طراحی مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین اسلام دینی فراگیر و جامع در تمام عرصه ها محسوب می شود که هدف آن سعادت بشر و هدایت او در مسیر کمال می باشد. مکتب اسلام دینی است که مسائل مادی بشر را با معنویات پیوند زده و هیچگاه این دو مقوله را از همدیگر جدا ندانسته است. قرآن مهمترین منبع استنباط احکام به شمار می رود و احکام موضوعات جدید با بهره گیری از عمومات و اطلاقات آیات قابل استنباط است و احادیث مربوط، مصادیقی از آنها را ذکر کرده اند و آنها را تخصیص نزده و مقید نساخته اند. در مقاله حاضر با رجوع به قرآن و روایات، تجلّی اصل «لاضرر و لاضرار» به عنوان مهم ترین اصل حقوق، در معماری مسکونی و شهری، بررسی شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیل محتوای کیفی است و تحلیل های مربوط به بناها با روش استدلال منطقی صورت گرفته است. در جمع آوری اطلاعات از اسناد و متون تاریخی، منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. در این مقاله به منظور بررسی اصول حقوقی همچون لاضرر و لاضرار در معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی، نمونه هایی از خانه ها و بافت های سنّتی به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شده اند. نتایج حاصل بیان کننده این موضوع است که این اصل به عنوان مهم ترین اصل مرتبط با حقوق، در تمامی ابعاد معماری خانه های ایرانی- اسلامی تأثیر گذاشته است. این تأثیرات برگرفته از مفهوم حقوق اسلامی است که شامل رعایت حقوق همسایگی، حقوق زن، حقوق والدین و فرزندان، حقوق مهمان و حق ساخت و ساز در معماری بناها در نظر گرفته شده است. اصول دیگری چون مسأله حریم خصوصی و عمومی و محرمیّت احترام به دیگر افراد نظیر همسایگان و عابران، رعایت حق شفعه، احترام به حقوق همسایگان در استفاده از منابع عمومی نظیر آب، نور آفتاب و ...، رعایت پاکیزگی و عدم آسیب رساندن به همسایگان و دیگر افراد از نظر بصری، صوتی و... همگی جزو اصولی هستند که در فقه اسلامی رعایت آن ضروری است و تمام این مسائل در شهر و خانه های ایرانی- اسلامی رعایت شده است.
مقایسه شاخص اقلیم گردشگری (TCI) و شاخص اقلیمی تعطیلات (HCI) (مطالعه موردی: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از بزرگ ترین بخش های اقتصادی در سطح جهان است. برای گردشگران، آب و هوا یکی از مؤلفه های اصلی گردشگری است. هدف از این پژوهش ارزیابی شرایط اقلیم گردشگری شهر ارومیه با استفاده از شاخص اقلیم تعطیلات (HCI) و شاخص اقلیم گردشگری (TCI) و مقایسة این دو شاخص برای مشخص کردن تأثیر عناصر اقلیمی بر فعالیت گردشگری است. برای محاسبة این شاخص ها از داده های روزانة حداکثر دمای هوا، میانگین دمای هوا، حداقل رطوبت نسبی، میانگین رطوبت نسبی، بارش، پوشش ابر، ساعات آفتابی، و سرعت باد در دورة زمانی 1981 2010 استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد هر دو شاخص TCIو HCI دارای اوج تابستانه اند و در ماه های ژوئن، ژوئیه، آگوست، و سپتامبر شرایط ایده آلی برای گردشگری و تفریح دارند. مقایسة دو شاخص در ارزیابی شرایط اقلیمی نشان داد که عمدتاً امتیازات شاخص HCI در بیشتر مواقع بیشتر از TCI است. علت اختلاف امتیاز بین دو شاخص اختلاف در وزن مؤلفه ها و سیستم رتبه دهی متغیرهاست. در کل، می توان گفت شاخص HCI به دلیل ارزیابی دقیق تر شرایط آب و هوا برای گردشگری و همچنین توجه به آرای گردشگران در شناسایی شرایط ایده آل اقلیمی بهتر از شاخص TCI است.
تحلیل بحران سوریه با تأکید بر بازیگران و تأثیر آن بر امنیت سازی درخلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هندسه جهانی قدرت به حوزه های ژئوپولیتیک متعدد تقسیم می گردد که همواره وضعیت سیاسی آنها در حال تغییر است. سابقه نشان داده است، تغییرات در هر حوزه جهانی روی حوزه های دیگر جهان به ویژه نقاط هم جوار اثر گذار می باشد. به دنبال بیداری اسلامی در غرب آسیا و شمال آفریقا، کشور سوریه نیز دستخوش حوادث متأثر از تحولات منطقه گردیده است. کشور سوریه که قبل از انقلاب های منطقه، جایگاه مهمی به عنوان جبهه مقاومت در غرب آسیا داشته است، با ظهور این بیداری، جایگاه این کشور و کشورهای همراه سوریه از جمله ایران که در محیط جغرافیایی خلیج فارس قرار گرفته است، تقویت گردید. در این پژوهش سعی شده است باروش توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای و اسناد و متون مرتبط، تأثیر بحران سوریه را با تأکید بر بازیگران و با توجه به پیوستگی جغرافیایی و مشترک بودن بازیگران دو منطقه شامات و خلیج فارس، بررسی و تبیین گردد که نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد، تغییر ساختارها در غرب آسیا و همچنین تحولات سوریه که کانون بحران های منطقه ای به شمار می رود، بر حوزه های ژئوپولیتیک خلیج فارس اثر گذاشته است به ویژه نقش بازیگران مخالف و موافق دولت سوریه که بازیگران تأثیر گذار در امنیت خلیج فارس نیز محسوب می گردند.
بررسی و ارزیابی تغییر کاربری اراضی شهر قائمشهر با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فیزیکی شهر ها و به دنبال آن تغییر کاربرها یکی از واقعیت های رشد شهرنشینی در جوامع کنونی است. یا توجه به این مساله مقاله حاضر به بررسی و ارزیابی تغییر کاربری اراضی شهر قائمشهر پرداخته است. سؤال اصلی مقاله این است که توسعه فیزیکی و تغییر کاربری اراضی قائم شهر دارای چه ابعاد و دامنه ای بوده است؟ مساله تغییر کاربرهای این شهر در قالب مواردی مانند؛ کاربری مسکونی، کاربری تجاری، کاربری آموزشی، کاربری آموزش عالی، کاربری بهداشتی- درمانی، کاربری ورزشی، کاربری پارک و فضای سبز، کاربری فرهنگی و مذهبی، کاربری اداری- انتظامی، کاربری تأسیسات و تجهیزات شهری،کاربری جهانگردی،کاربری کارگاهی و صنعتی،کاربری حمل و نقل و انبار و کاربری نظامی بررسی شده است. جهت بررسی بررسی و ارزیابی تغییر کاربری اراضی شهر قائمشهر از تکنیک های سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و (RS)، تصاویر ماهواره های TM سال 1990 میلادی و ETM سال 2010 میلادی استفاده شده است. مهم ترین نتایج مقاله عبارت اند از؛ مساحت شهر یا به عبارتی مناطق مسکونی در سال 2010 یک روند افزایشی را نشان می دهد که این خود متأثر از عوامل متعددی بوده است. شبکه راه های ارتباطی نیز به تناسب افزایش مساحت شهر، افزایش داشته است که در واقع این امر طبیعی به نظر می رسد؛ اما مساحت جنگل ها در سال 2010 میلادی دارای کاهش چشم گیر بوده است که می تواند ناشی از گسترش محدوده شهر و به زیرساخت و ساز رفتن آن باشد مساحت شالیزارها و باغات در طی این مقطع زمانی افزایش را نشان می دهد ولی این مسئله در مورد منابع آبی و رودخانه ها با کاهش نسبتاً چشم گیر همراه بوده است.
آمایش فضایی مناطق حاشیه نشین و بررسی شکل گیری اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان غیررسمی از جمله پدیده هایی است که به دنبال تحولات ساختاری و بروز مسائل و مشکلات اقتصادی – اجتماعی مانند جریان سریع شهرنشینی و مهاجرت های روستایی لجام گسیخته در بیشتر کشورهای جهان، به ویژه کشورهای جهان سوم پدیدار گردیده است. این پدیده از جلوه های بارز فقر شهری است که در شکلی برنامه ریزی نشده در درون یا اطراف شهرها ظاهر شده است. در ایران نیز علاوه بر روند فوق افزایش و انباشت درآمد های نفتی و اصلاحات ارضی بعد از دهه چهل و افزایش شکاف اقتصادی میان شهر و روستا، جنگ تحمیلی، بلایای طبیعی و مشکلات و مسائل مدیریتی کلان و خرد دامنه این پدیده را گسترده تر کرد. هدف این مقاله شناسایی علل حاشیه نشینی در شهرها (مطالعه موردی شهر ساری) است. سؤال اصلی پژوهش این است که مهم ترین عوامل شکل گیری سکونت گاه غیررسمی در ساری چیست؟ فرضیه ای که در این پژوهش برای پاسخگویی به سؤال اصلی مطرح می شود این است که عامل اقتصادی مهم ترین علت حاشیه نشینی شهری است. در این پژوهش پس از جمع آوری اطلاعات میدانی با استفاده از پرسشنامه و تحلیل روابط بین متغیرهای تحقیق در جدول swot با پایش میدانی و تصاویر ماهواره ای و استفاده از نرم افزار ARCGIS10 مسائل مربوط به اسکان غیررسمی ساکنین حاشیه شهر ساری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
تبیین نقش شاخص های کالبدی در راستای ارتقای امنیت شهروندان با رویکرد C.P.T.E.D (مطالعه موردی: بافت فرسوده محله زینبیه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از مهم ترین عوامل سازنده کیفیت مطلوب در طراحی شهری است که در حضور شهروندان مؤثر است. محله های شهری به مثابه یکی از اجزای اساسی ساخت کالبدی شهر از اهمیت زیادی برخوردارند. جرم معلول عوامل متعددی است که یکی از آن ها عوامل کالبدی است CPTED، طراحی مناسب و به کارگیری بهینه محیط مصنوع در راستای کاهش جرایم شهری است. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، ارتقای امنیت محیطی در محله های شهری با بهره گیری از رویکرد CPTED است. به این منظور به ارزیابی شاخص های کالبدی که در وقوع جرم در محله های شهری تأثیر می گذارند، می پردازد. مورد مطالعه این پژوهش، بافت فرسوده محله زینبیه اصفهان است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و نوع آن از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای است. با توجه به حجم نمونه تعداد ۲۵۶ پرسش نامه جمع آوری شد و با استفاده از آزمون های «هم بستگی»، «خی دو»، «نسبت» و «فریدمن» در نرم افزار آماری SPSS تجزیه وتحلیل شد. بنابر نتایج حاصل، بین تمامی شاخص های کالبدی که از طریق پرسش نامه تجزیه وتحلیل شدند به جز پوشش گیاهی، به عنوان متغیر مستقل و امنیت (متغیر وابسته)، رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، با توجه به نتایج آزمون هم بستگی، کاربری اراضی و مبلمان شهری بیشترین هم بستگی را با امنیت محیطی محدوده زینبیه داشته اند. از نظر شهروندان مبلمان شهری و کاربری اراضی و دانه بندی بافت بیشترین تأثیر را بر امنیت خواهند داشت. به منظور تحقق اهداف پژوهش راهبردهایی به صورت مجزا در مورد هر شاخص ارائه شده است.
تحلیل اثرات خشکسالی بر تولید گندم و مهاجرت روستایی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی است که بر حسب شدت آن، اثرات متفاوتی بر زندگی و معیشت گروه های انسانی دارد. در این مطالعه به تحلیل و بررسی اثرات خشکسالی بر محصول گندم دیم و مهاجرت روستاییان در استان همدان پرداخته شده است. به منظور مطالعه و تحلیل خشکسالی در دهه هشتاد (90-1380) از روش spi استفاده گردید. با توجه به این شاخص، خشکسالی های شدید بیشتر در دشت های شمالی و مرکزی استان رخ داده است. در فصل بهار در اکثر مناطق استان خشکسالی متوسط دیده می شود؛ در زمستان نیز که فصل ریزش های جوی منطقه محسوب می گردد، در مناطق مرکزی و شمالی استان خشکسالی متوسط تا شدید دیده می شود. در بررسی اثرات خشکسالی ها درعملکرد محصول گندم دیم در سطح هشت شهرستان استان همدان، خشکسالی فصل پاییز و بهار (زمان ریزش بارش مؤثر در کشاورزی) بیشترین تأثیر منفی را بر عملکرد گندم دیم دارد. مطالعه اثرات خشکسالی و عملکرد گندم بر مهاجرت های روستایی نشان می دهد در 40 درصد مهاجرت های روستایی بین سال های 85-1380 خشکسالی و پایین بودن عملکرد گندم نقش داشته است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن هستند که متغیر خشکسالی بیشترین تأثیر(64/0) را بر روی مهاجرت ها (روستا به شهر) در این استان داشته است. میزان ضریب همبستگی مهاجرت با عملکرد گندم کمتر از شاخص خشکسالی است یعنی عامل خشکسالی علاوه بر پایین آوردن عملکرد محصول گندم منجر به بروز مواردی از جمله کاهش شدید سفره های آب های زیر زمینی و خشکی چشمه ها در منطقه گشته که تمامی آنها موجب مهاجرت روستایی شده است.
شناسایی و سطح بندی میزان آسیب پذیری راه ها و معابر اضطراری اولیه و ثانویه شهر کرمان با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویدادهای پیش بینی نشده هرساله سهم عمده ای در ایجاد خسارات مالی و جانی در جهان دارند. یکی از ارکان مدیریت بحران در زمان وقوع زلزله، پیش گیری و کاهش تلفات ناشی از زلزله است. برای حصول به این اهداف، تسریع در رسیدن گروه های امداد و نجات به حادثه دیدگان، اهمیت ویژه ای می یابد. با توجه به کاهش گنجایش راه ها بر اثر خرابی و افزایش خروج از منطقه زلزله زده، ترافیک سنگینی که بر شبکه معابر تحمیل می شود، شبکه معابر را به عامل تعیین کننده در مدیریت بحران تبدیل می کند. این مقاله بخشی از زیرساخت های شهری کرمان در هنگام بحران، تحت عنوان شبکه معابر اضطراری را تحت مطالعه قرار می دهد. هدف تحقیق، شناسایی معابری است که در شرایط اضطراری می توانند بیشترین کمک را در مدیریت بحران داشته باشند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش میدانی و اسنادی جمع آوری شده و با استفاده از نظریات کارشناسان، پارامترهای مؤثر بر آسیب پذیری راه ها مشخص شد. بر اساس اکستنشن SDM Fuzzy در محیط Arc GIS نقشه آسیب پذیری راه ها و معابر اضطراری اولیه و ثانویه شهر کرمان تهیه شد. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که از بین چهار عامل مؤثر (تراکم جمعیتی، فضای باز و خالی، عرض معابر، تعداد طبقات سازه ها(، عامل عرض معابر با وزن نهایی692/0، بیشترین وزن و عامل فضای باز و خالی با وزن نهایی171/0، کمترین وزن را داشته اند. به این ترتیب عرض معابر بیشترین تأثیر را در تعیین معابر اضطراری اولیه و ثانویه گذاشته است.
A study on potential of liquefaction of sediments in Astaneh Ashrafieh using microscopic and dynamic properties and its effect on the sustainability of the city and the urban crisis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۱۲۰-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
Study of natural hazards can be a useful tool in decision-making, planning and prioritization of measures to manage the crisis. In this research, the details of this approach in Astaneh Ashrafieh district in northern Iran in Gilan Province were evaluated and described given the history of liquefaction in the earthquake in Rudbar and Manjil in 1990. According to GSI maps of Sefidrud delta sediments in which Astaneh Ashrafieh area is located, the area from Paykouh to the beach mostly belongs to the Quaternary. At the delta level, there are three stratigraphic units related to the Pleistocene and five units related to the Holocene. In this study, more than 50 boreholes were drilled and a borehole for analysis was analyzed at the most critical parts of the region. Type of drilling in the study was machine-rotating and continuous sampling was conducted to a depth of 18 meters at a depth. Underground water level for this purpose was 3 meters and using experiments, research work began on the sand of the area, sand of the area was tested by field and laboratory studies such as on-site testing, grading test, and chemical and mineralogical tests. Based on the tests, sediments were mainly made of plagioclase, clinopyroxene and epidote minerals, a little quartz and carbonate debris and contained circular and semi-circular particulars and a small amount of clay and in some areas, silt in the surface layers.
ارتقای امنیت در فضاهای شهری با بکارگیری رویکرد طراحی محیطی؛ نمونه موردی: فلکه دوم صادقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۶۹۹-۶۸۷
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری به عنوان کانونی که اقشار مختلف مردم در آن حضور می یابند، نیازمند طراحی آگاهانه هستند، به نحوی که رضایت مخاطبان را جلب نماید. یکی از معیارهای فراهم نمودن آسایش شهروندان در چنین فضاهایی، ارتقای امنیت محیطی است. از این رو هدف این پژوهش ارتقای امنیت در فضاهای شهری با بکارگیری رویکرد طراحی محیطی (CEPTED) در فلکه دوم صادقیه، می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش اسنادی و پیمایش های و همچنین استفاده آزمون های آماری در نرم افزار spss می باشد و همچنین مدل AHPمی باشد. یافته های پژوهش بر اساس داده های حاصل از پرسشنامه با آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد از نظر استفاده کنندگان از فضا، این محدوده دارای امنیت پایین می باشد. در گام بعدی به کمک مدل AHP ناامن ترین نقطه یه به عبارتی جرم خیزترین نقطه از میان سه گزینه (مجتمع گلدیس و خیابان ستارخان، پارک استقلال، خیابان منتهی به متر) تعیین و مجتمع گلدیس و خیابان ستارخان به عنوان جرم خیزترین نقطه شناسایی شدند. و پس از عوامل موثر در کاهش امنیت در محدوده راهکارهایی بر اساس شاخص های CPTED ارائه گردید.
نقش و جایگاه آموزش زنان در فرآیند بازآفرینی شهری بافت های تاریخی مطالعه موردی : محله سنگ سیاه در بافت تاریخی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
17 - 26
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر رویکرد بازآفرینی شهری با هدف در نظر گرفتن ارزش های مختلف و متفاوت بافت های تاریخی مناسب ترین راه برای مداخله در آنها شناخته شده است. ابزار و موارد مختلف کالبدی-فرهنگی-سیاسی و اجتماعی در این مداخله مورد تاکید قرارگرفته اند اما مولفه ای که به نظر می رسد کمتر در این میان مورد مباحثه قرار می گیرد آموزش در سطوح و شکل های مختلف در بازآفرینی شهری است. در پژوهش حاضر که با هدف تعیین میزان تاثیرگذاری آموزش بر نیل به دستاوردهای بازآفرینی شهری انجام شده است، در ابتدا نظریات متخصصین در مقوله مورد مطالعه با استفاده از تکنیک دلفی گردآوری شده و پس از حصول اتفاق نظر درخصوص وجود تاثیر مثبت آموزش به ساکنین، با هدف سنجش دیدگاه های ساکنان، بعنوان نمونه موردی جامعه بانوان ساکن در محله سنگ سیاه در بافت تاریخی شهر شیراز انتخاب گردیده اند. این تحقیق از نوع تحقیق های کاربردی است و به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته است و گردآوری داده ها به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه بانوان ساکن در محدوده محله سنگ سیاه شیراز می باشند تا به این پرسش پاسخ داده شود که: ارائه آموزش هایی در قالب فرهنگ شهروندی، حفاظت از میراث، مهارت آموزی شغلی و حفاظت از محیط زیست تا چه حد می تواند باعث موفقیت در اجرای برنامه های بازآفرینی شهری شود؟ ابزار جمع آوری اطلاعات شامل برداشت میدانی، پرسشنامه، مصاحبه و مطالعات اسنادی بوده است و نهایتا با استفاده از آزمون های تی و تحلیل واریانس یکطرفه، میزان تاثیرگذاری مولفه ها بررسی گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه مثبت و معناداری میان آموزش به ساکنان و فرآیند بازآفرینی شهری وجود دارد و مشخصا تاثیرگذارترین آموزش ها به بانوان ساکن در محدوده مورد مطالعه به ترتیب اولویت شامل آموزش های مرتبط با مسایل زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی و اقتصادی است.
تحلیل پایداری محلات شهری بر مبنای شاخص های توسعه پایدار (نمونه موردی شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن در دهه های اخیر، نگاه برنامه ریزان شهری را به مباحث پایداری و توسعه پایدار معطوف داشته است و در این بین محله به عنوان هسته اصلی توسعه شهری از نظام رسمی برنامه ریزی فضایی به دور مانده و محلاتی شکل گرفته اند که به لحاظ رعایت اصول و قواعد ﺑﺎ اﻫﺪاف ﺗﻮﺳﻌﻪی ﭘﺎﯾﺪار ﺷﻬﺮی در تضاد قرار گرفته اند لذا این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تحلیل میزان ﭘﺎﯾﺪاری و سطوح پایداری ﻣﺤﻼت ﻣﻨﺘﺨﺐ واﻗﻊ در چهار نوع بافت قدیمی، بافت میانی، بافت جدید و اسکان غیررسمی بر مبنای 5 شاخص اصلی (کالبدی،اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، خدماتی، زیست محیطی) و 44 شاخص فرعی استخراج شده، صورت گرفته که ابتدا با استفاده از مدل کمی تاپسیس و وزن های آنتروپی شانون اقدام به رتبه بندی محلات شده که رتبه محلات شکل گرفته در بافت میانی و قدیمی به دلیل نزدیکی به مرکز شهر و برخورداری بهتر، مطلوبتر و رتبه محلات نوساز و اسکان غیر رسمی که در دهه های اخیر توسعه یافته اند در رتبه های پایین تری از لحاظ مقایسه قرار گرفته اند. و سپس محلات مورد مطالعه با استفاده از مدل تحلیل خوشه ای در سه سطع پایدار و نیمه پایدار و ناپایدار دسته بندی شده که محلات شکل گرفته در بافت میانی و قدیمی در سطح پایدار و محله بافت نوسازدر سطح نیمه پایدار و محلات اسکان غیررسمی در سطح ناپایدار شکل گرفته اند.