فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
115 - 130
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز شهری به مثابه کانون های سبز و طبیعی اند که انسان امروز شاید برای گریز از محیط پرهیاهوی شهری به آن ها پناه می آورد. هرچند همین جذابیت ها در برخی موارد سبب شده که این فضاهای سبز ارزشمند، دچار تغییر و تحولات نامطلوبی بعضاً ناشی از ساخت وسازهای سرمایه گرایانه شوند. پژوهش حاضر باهدف تببین دل بستگی به مکان در فضاهای سبز شهری نوشته شد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که به منظور بررسی پایایی چندین بار توسط اساتید و کارشناسان مورد بازبینی قرار گرفت و به منظور بررسی روایی پرسشنامه از روش ترکیبی و آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج نشان دهنده روایی موردقبول ابزار گردآوری پژوهش است. جامعه آماری پژوهش حاضر را شهروندان ساکن شهر رفسنجان مشتمل بر 161909 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید که به منظور اطمینان بیشتر تعداد 400 پرسشنامه جمع آوری شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی در محیط نرم افزار pls استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ازنظر دل بستگی به مکان محدوده موردمطالعه در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد که فعالیت های مکان تأثیر مثبت و معناداری بر دل بستگی به مکان دارد، ضریب مسیر به دست آمده برابر با 598/0 بود. از دیگر نتایج این پژوهش آن بود که مؤلفه های فعالیت های مکان عملکرد مکان، حضور پذیری، زیبایی بصری، مشارکت پذیری مکان و قابلیت های مکان بر دل بستگی به مکان تأثیر مثبت و معناداری دارد از بین مؤلفه های استخراج شده قابلیت مکان با ضریب مسیر 406/0 دارای بیشترین تأثیر و شاخص مشارکت پذیری مکان با ضریب مسیر 111/0 دارای کمترین تأثیر بر دل بستگی به مکان در فضاهای سبز شهری بود.
ارزیابی شاخص های تاثیرگذار در بازآفرینی گردشگری کلانشهر تهران (مناطق مورد مطالعه: 1 و 12)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: در حال حاضر موضوع بازآفرینی فضای شهری در گردشگری کلانشهرها از نظر برنامه ریزان شهری و سیاست گذاران از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مقاله، ارزیابی شاخص های تأثیرگذار در بازآفرینی گردشگری کلانشهر تهران می باشد. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. برای بی مقیاس سازی شاخص های بازآفرینی از روش آنتروپی شانون استفاده شده است. سپس شاخص های بازآفرینی، با استفاده از مدل تاپسیس و آزمون تی تک نمونه ای اولویت بندی می شوند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد با استفاده از مدل تاپسیس از نظر کارشناسان شاخص عملکردی، زیبایی شناختی، زیست محیطی با وزن 0/63 بیشترین سهم و شاخص اجتماعی با وزن 0/38 و همچنین شاخص اقتصادی با وزن 0/12 کمترین سهم را در بازآفرینی فضای گردشگری شهری در مناطق مورد مطالعه دارا هستند. همچنین با توجه به آزمون تی تک نمونه ای از دید خبرگان و کارشناسان، نتایج این آزمون نیز نشان می دهد که با در نظر گرفتن آلفای 0/05 در سطح اطمینان 99 درصد در هر سه عامل عملکردی، زیبایی شناختی، زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان متغیر مستقل کمتر از 0/05 بوده است. نتایج: نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نیز گویای امتیازات دقیق شاخص های بازآفرینی فضای گردشگری تأییدکننده نتایج حاصل از پیاده سازی تکنیک TOPSIS می باشد. در نهایت در این فرضیه تأکید بر آن است که عوامل عملکردی، زیبایی شناختی، زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی در بازآفرینی فضای گردشگری مناطق مورد مطالعه مؤثر بوده اما به نظر می رسد که عامل عملکردی، زیبایی شناختی، زیست محیطی از سهم و نسبت بیشتری در بازآفرینی فضای گردشگری مناطق مورد مطالعه برخوردارند.
بررسی شاخصه های طراحی مسکن چند واحدی معاصر (پلکس) در ارتباط با الگوهای معماری بومی اقلیم گرم و خشک مورد پژوهی؛ مسکن بومی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
319 - 338
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش دست یابی به شاخصه های طراحی مسکن در اقلیم گرم و خشک و میزان انطباق پذیری مسکن پلکس به عنوان نوعی مسکن جدید با الگوهای گذشته معماری در ابعاد کالبدی و اقلیمی و هم چنین، دست یابی به معیارهایی که به احیاء معماری بومی گذشته و شناخت اصولی آن منجر می شود. روش: روش پژوهش مطالعه حاضر، ترکیبی از روش های توصیفی-تحلیلی و تطبیقی و با ماهیت کاربردی است. بعد از شناخت شاخصه های معماری بومی اقلیم گرم و خشک و شناخت مسکن پلکس از راه مطالعات میدانی (مشاهده و مصاحبه) ومروربرخی اسناد کتابخانه ای شاخصه های موردنظر در نمونه های مطالعاتی با سیستم امتیازدهی ارزیابی شده و از زاه مقایسه کمی (امتیازات کسب شده در نمونه های مسکن بومی و مسکن پلکس) و مقایسه کیفی (بررسی معیارهای به دست آمده از مطالعات انجام گرفته) به انطباق پذیری و استنتاج شاخصه های معماری هر یک از این دو نوع مسکن پرداخته شده است. یافته ها: نتایج مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و روش تطبیقی از طریق ویژگی های مفهومی و کالبدی مسکن بومی و مسکن پلکس در قالب شاخصه کالبدی ، اجتماعی و اقلیمی و تحلیل و سنجش شاخصه های موردنظر پس از طبقه بندی در قالب مؤلفه و معیارهای مربوطه ، هم پیوندی ، ارتباط و میزان انطباق شاخصه های طراحی در معماری مسکن بومی و مسکن پلکس به عنوان یک الگوی معاصر در طراحی مسکن جدید را نشان می دهد. مسکن بومی متأثر از مؤلفه های اقلیمی، فرهنگی و معیشتی است، اما مسکن پلکس حاصل شیوه ها و نگرش های جدید زیستی و اجتماعی است، ولی باوجود ریشه های متفاوت مسکن بومی وپلکس، می توان ویژگی های مشترکی در آن ها یافت. این معیارها نشان می دهد که مباحث مربوط به اصول پایداری اقلیمی جزء مباحث مهم و اساسی درزمینه طراحی معماری بومی می باشند که در مسکن پلکس تحقق یافته است. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که تعامل نزدیکی بین معیارهای طراحی مسکن پلکس با مسکن بومی اقلیم گرم و خشک ,وجود دارد و این نوع مسکن می تواند به عنوان شکل جدیدی از مسکن معماری در ارتباط با اقلیم و ایجاد هم پیوندی با معماری گذشته در پاسخ گویی به محیط و ایجاد مسکن پایدار مفید، احیاء معماری مسکن بومی در معماری معاصر را در پی داشته باشد.
تحلیل تطبیقی از تفاوت های فضایی گذران اوقات فراغت در مناطق کلان شهر تهران نمونه موردی: منطقه 19 و 22(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
43 - 57
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت جزء جدایی ناپذیر زندگی روزمره است. امروزه اوقات فراغت عرصه اجتماعی نوینی است که در آن افراد بدون دغدغه می توانند ارزش ها و علائق خود را نمایان ساخته، قدرت و مقاومت خویش را به نمایش بگذارند و به عنوان نماینده ای از طبقه اجتماعی خود اجرای نقش کنند. لیکن در این زمینه لازم است که موقعیت و پایگاه اجتماعی- اقتصادی افراد و ویژگی فردی آنان به عنوان عامل تأثیرگذار در نوع سبک زندگی و درنهایت در نوع متفاوت نحوه گذران اوقات فراغت موردبررسی قرار گیرند. لذا تحقیق حاضر نه تنها به بررسی عوامل مؤثر بر میزان و نحوه گذران اوقات فراغت در مناطق موردمطالعه پرداخت، بلکه اولویت ها و موانع گذران اوقات فراغت را نیز در مناطق 19 و 22 موردبررسی و شناخت قرار داد تا بدین طریق در ادامه بتواند به تحلیل کیفیت و سطوح دسترسی به کاربری های گذران اوقات فراغت دست یابد و میزان برخورداری مناطق به آن ها را مشخص نماید. در این راستا از مدل ها، نرم افزارها و روش های آماری متفاوت کمی و کیفی استفاده نمود تا برتری الگو و شیوه های فضاهای فراغتی و تفاوت های آن ها را در دو منطقه موردنظر با دو بافت متفاوت شهری یعنی جدید و میانی مشخص نماید. نتایج تحقیقات در بررسی رابطه بین جنس، سن، سطح تحصیلات و میزان درآمد بر اوقات فراغت نشان داد که میزان گذران اوقات فراغت در هر دو منطقه در بین مردان بیشتر از زنان می باشد. به ترتیب متغیر تحصیلات، متغیر درآمد و متغیر سن در منطقه 22 و متغیر درآمد، متغیر تحصیلات و متغیر سن در منطقه 19 دارای بیشترین میزان تأثیرگذاری ها برگذران اوقات فراغت هستند. نکته دیگر رشد گذران شیوه های فردی و غیرفعال گذران اوقات فراغت در منطقه 19 به نسبت منطقه 22 به دلیل سطح کمتر برخورداری از کاربری اوقات فراغت، سطح پایین دسترسی ها، عدم وجود بسترهای لازم فراغتی از نوع فعالیت های فراغتی فضا محور می باشد.
بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر تمایل به سفر گردشگران به مقصد شهری رامسر در طول دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
خطر همه گیری کووید-19 نه تنها به تهدید زندگی و مرگ ومیر محدود نمی شود، بلکه منجر به تشدید نگرانی ها و سایر رفتارهای احساسی منفی می شود و ممکن است بر قصد گردشگر برای سفر تأثیر منفی بگذارد و یا به طور کل منجر به ارزیابی دوباره فرآیند انتخاب مقصد شود؛ همچنین ممکن است بی تأثیر باشد. پژوهش حاضر نیز باهدف بررسی تأثیر عوامل ذهنی بر تمایلات گردشگران به سفر در دوران همه گیری کووید-19 صورت پذیرفته است. این پژوهش، ازنظر هدف، تبیینی، و بر اساس ماهیت از نوع کمّی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی است. جامعه آماری پژوهش، افرادی هستند که در زمان همه گیری کووید-19، اقدام به مسافرت به شهر رامسر نمودند. تعداد نمونه آماری 440 نفر برآورد شد. داده ها از طریق پرسشنامه مجازی جمع آوری شدند و طبقه بندی و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارهای SPSS25 و SmartPLS3 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که ادراک احساسی خطر سفر گردشگران (یعنی نگرانی های گردشگران از کووید-19 در ابعاد مختلف) نسبت به سایر متغیرها بیشتر بوده است. در آزمون فرضیات دریافت شد که خود کارآمدی ادراکی گردشگران بر درک آن ها از کووید-19 تأثیر منفی می گذارد. به علاوه، ادراک گردشگران از کووید-19 بر ادراک شناختی و احساسی خطر سفر و نیز تمایلات گردشگران تأثیر مثبت گذاشته است. به علاوه ادراک گردشگران از کووید-19 و ادراک شناختی و احساسی خطر سفر بر تمایلات گردشگران نسبت به سفر به رامسر در زمان شیوع کووید-19 تأثیرگذار بودند. به عنوان مهم ترین پیشنهاد، اتخاذ و اجرای راهبرد "ارتباطات سفر مبتنی بر کووید-19" در مقصد گردشگری رامسر" توصیه می گردد.
تبیین عوامل مؤثر بر جذابیت مقاصد گردشگری شهری مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
97 - 11
حوزههای تخصصی:
اهمیت جذابیت مقاصد گردشگری برای محققین و متولیان صنعت گردشگری روشن است. این اهمیت به دلیل تأثیر بر رفتار گردشگران یعنی انتخاب مقاصد گردشگری موردتوجه قرارگرفته است. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف تبیین عوامل مؤثر بر جذابیت مقاصد گردشگری شهری با استفاده از رویکرد مدل ساختاری تفسیری تدوین شد. از لحاظ هدف انجام این تحقیق جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری، اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه موضوع موردنظر بود که به روش نمونه گیری هدفمند 20 نفر از اساتید دانشگاه ها و متخصصین عرصه پژوهش به منظور انجام پژوهش انتخاب شده اند. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل ISM نشان داد که مدل موردنظر دربرگیرنده هفت سطح است. تأثیرگذارترین، سطح هفتم می باشد که دو عامل چشم انداز طبیعی و امکانات زیرساختی را شامل می شود. این سطح به طور مستقیم بر سطح بعدی یعنی سطح ششم که دربرگیرنده عامل امکانات رفاهی است تأثیر می گذارد. سطح پنجم دربرگیرنده دسترسی مناسب و کیفیت زیست محیطی بود که از سطح ششم تأثیر و بر سطح چهارم که دربرگیرنده رویدادهای ویژه و منابع تاریخی بود، تأثیر می گذارد. در سطح سوم عوامل تعاملات اقتصادی و رفتار جامعه محلی، در سطح دوم امنیت محیطی و تبلیغات رسانه ای و در نهایت در سطح اول شهرت و اعتبار مقصد و تصویر ذهنی قرار داشت سطح اول در واقع تأثیرپذیرترین سطح می باشد. همچنین نتایج حاصل از پیاده سازی مدل میک مک نشان داد که از بین نواحی چهارگانه، ناحیه سوم که مربوط به خوشه پیوندی است، دارای بیشترین عامل بود این عوامل شامل تعاملات اقتصادی مردم با گردشگران، شکل و چشم انداز طبیعی، رفتار جامعه محلی، رویدادهای ویژه، عوامل، امکانات رفاهی، کیفیت زیست محیطی مقصد است. همچنین خوشه وابسته که تحت تأثیر خوشه های پیوندی و خوشه محرک می باشد دربرگیرنده عوامل امنیت محیطی، وضعیت شهرت و اعتبار مقصد گردشگری، و تصویر ذهنی از مقصد بود.
بررسی و ارزیابی اثرات شکوفایی شهری بر زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: شهر سراوان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
20 - 34
حوزههای تخصصی:
هر شهر در راستای نیل به شکوفایی، دستخوش فراز و نشیب هایی می شود؛ گاهی بروز عواملی به شکوفایی آن کمک می کند و در مواقعی نیز برخی مشکلات، این شکوفایی را در معرض خطر قرار می دهد. درک روشن و استفاده از این عوامل در برنامه ریزی و اصلاح سیاست ها و حمایت از برخی ساختارها و مکانیسم های تأثیرگذار بر شکوفایی اهمیت زیادی دارد؛ به همین دلیل، شناخت عوامل تشویق کننده و بازدارنده شکوفایی در هر شهر ضروری است. هدف از تدوین این پژوهش، بررسی و ارزیابی اثرات شکوفایی شهری بر زیست پذیری شهری در شهر سراوان بوده است. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، جزء پژوهش های توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است. ابزار اصلی تحقیق، پرسشنامه است. حجم جامعه آماری، 60014 نفر و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد شهر سراوان از نظر وضعیت شاخص های شکوفایی شهری در وضعیت مناسبی قرار ندارد. شاخص کیفیت زندگی با مقدار بتای 0/314 بیشترین و شاخص توانایی تولید با ضریب بتای 0/126 کم ترین تاثیر را بر زیست پذیری شهر سراوان داشته است. شاخص زیرساخت ها با ضریب بتای 0/254، شاخص برابری و عدالت اجتماعی با ضریب بتای 0/212 و شاخص پایداری زیست محیطی با ضریب بتای 158/0 به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم تاثیرگذارترین شاخص های شکوفایی شهری بر زیست پذیری شهر سراوان قرار دارند. همچنین، در میان شاخص های شکوفایی شهری در شهر سراوان، شاخص زیرساخت ها با میانگین 3/235 بالاترین میانگین و شاخص پایداری زیست محیطی با میانگین 2/277 کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است.
بررسی میزان مناسب بودن فضای شهری برای حضور افراد کم توان و ناتوان (نمونه مطالعاتی: خیابان انقلاب اسلامی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
169 - 186
حوزههای تخصصی:
افزایش حضورپذیری در فضاهای شهری به عوامل مختلفی بستگی دارد. افراد کم توان و ناتوان به علت محدودیت های جسمی - حرکتی، معمولاً نمی توانند به تنهایی در فضاهای همگانی حضور یابند. یکی از مهم ترین عواملی که باعث حضور شهروندان با هر میزان توانایی جسمی - حرکتی، در فضای شهری می شود، مناسب سازی فضاها است. ازاین رو هدف این پژوهش بررسی مشکلات افراد کم توان و ناتوان در فضای شهری و ارائه پیشنهاداتی در جهت رفع آنها می باشد؛ لذا پس از مطالعه منابع کتابخانه ای و انجام مصاحبه با ده نفر از کارشناسان و متخصصان، به بررسی و تحلیل وضع موجود با انجام برداشت میدانی و با استفاده از شیوه QSPM پرداخته شده است. پس از انجام تحلیل و باتوجه به بررسی های انجام شده، مشکلات اصلی در این محور: عدم دسترسی مناسب به ایستگاه های حمل ونقل، ساختمان های عمومی و خیابان ها و تقاطع ها می باشد. در ادامه به منظور رفع مشکلات موجود، راهبردها و راهکارهای اجرایی ارائه شده است. نتیجه به دست آمده از این مقاله نشان می دهد که با اجرای راهکارهایی همچون مناسب سازی ایستگاه های حمل ونقل، خیابان ها و تقاطع ها و ساختمان های عمومی موجود برای استفاده افراد کم توان و ناتوان، بازنگری محور مطالعاتی بر اساس ضوابط شهرسازی و بهبود کفسازی خصوصاً موزاییک های مخصوص نابینایان، می توان به افزایش حضور شهروندان به ویژه افراد کم توان و ناتوان کمک نمود.
شناسایی و طبقه بندی مؤلفه های تاب آوری اجتماعی و اقتصادی در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: ناحیه 6 منطقه 4 شهرداری تهران با تمرکز محله خاک سفید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
105 - 118
حوزههای تخصصی:
عمدتاً شهرها و سکونتگاه ها در مکان های در معرض وقوع انواع سوانح و مخاطرات طبیعی ایجاد شده اند و نگاه مدیران و برنامه ریزان شهری نگاه مقابله ای و کاهش مخاطرات بوده است. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و طبقه بندی مؤلفه های تاب آوری در سکونتگاه غیررسمی در سطح محله خاک سفید است. این پژوهش در گروه تحقیقات کاربردی قرار دارد. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. معیارها و عوامل مؤثر بر تاب آوری با مرور منابع تهیه شد و برای تهیهفهرست نهایی معیارها و اولویت بندی آن ها از پرسش نامه استفاده شد. پس از تکمیل پرسش نامه ها توسط 20 نفر از کارشناسان متخصص، معیارها با روش FANP وزن داده شد. پوششزمین استخراج شدهازرویتصاویرماهوارهایلندستسال 2017، در نرم افزار ENVI 4.8 طبقه بندی شد. سپس، لایه های طبقه بندی شده در محیط IDRISI فازی و در ARC MAP روی هم گذاری شد. با تأثیر وزنهرکدامازمعیارهایمؤثردرمیزانتاب آوریلایه هاوترکیب نقشه ها، میزانتاب آوریمشخصشد و بر اساس مدل TOPSIS منطقه مورد مطالعه با توجه به میزان تاب آوری رتبه بندی شد. نتایج پژوهش نشان می دهدتاب آوری محله خاک سفید و بافت های اسکان غیررسمی در برابر بحران های محیطی در سطح ضعیفی است. وقتی وضعیت فضایی هر یک از شاخص های تاب آوری را در سطح محله بررسی می کنیم شاهد شرایط متفاوت تاب آوری آن ها هستیم که معلول وضعیت متفاوت در ویژگی های کالبدی، اجتماعی، و اقتصادی است.
Impact of Targeted Subsidies Implementation on Inequality in Iranian Rural Area (Case Study: Villages of Neishabour County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose-The implementation of targeted subsidies policy in Iran is among the actions that, have been taken with the aim of reduction of poverty, reducing social class differences between different deciles of society and specially upgrading rural indicators in rural areas. The present study has been conducted with the purpose of evaluating the impacts of targeted subsidies on expansion of inequality in rural areas. Design/methodology/approach -This fundamental-exploratory research has been done by descriptive-analytical method. The required data were collected through both field and documentary methods. In this study, first, the research indicators were investigated during two six-year courses before targeted subsidies (2005-2010) and after targeted subsidies (2011-2016) at the level of all villages in the country and the average of each indicator was compared between the two periods before and after targeted subsidies and then the obtained results of this part were compared with the results of field research in the study sample. In this study, 22 villages of Neishabour county were selected as a sample by systematic random method using Cochran's formula. Finding- Findings of this study show that cash subsidies accounted for 7.56% of a household income portfolio in the case study in 2019. But the Gini coefficient in the period after targeted subsidies was higher than the period before the targeted subsidies, while the ratio of 10% 0f the wealthiest to 10% of the poorest population in the rural areas of the sample in 2018 was equal to 20.67. Also, despite the original goal of targeted subsidy plan, the lower deciles are far more pressured by rising energy prices, and household food expenditures are spent on food groups. However, the average caloric intake of each person in the tenth decile is seven times that of the first decile. Also, in 70% of the households of the first decile, there were no employed people. In general, the villages of the country have faced a worsening situation in seven indicators, both in the macro dimension and in a case study, but an improvement has been observed in case of one indicator.
تحلیل مقایسه ای پایداری اجتماعی در بافت های مسکونی قدیم و جدید شهرها مطالعه موردی: بافت قدیم و جدید شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
55 - 68
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی امروزه به عنوان مهم ترین بعد توسعه پایدار، جایگاه مهمی در برنامه ریزی های شهری و به خصوص برنامه ریزی مسکن دارد و پیوسته با افزایش مشکلات زیست محیطی و مشکلات مسکن، بر اهمیت آن در برنامه ریزی های شهری و مسکن افزوده می شود. در پی چنین ضرورتی تحقیق حاضر باهدف بررسی شاخص های پایداری اجتماعی محیط مسکونی در دو بافت قدیم و جدید شهر سبزوار انجام شده است. پژوهش از نوع توسعه ای - کاربردی و روش تحقیق توصیفی - تحلیلی می باشد. اطلاعات موردنیاز به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی تست تک نمونه، پیرسون، کای اسکوئر، مقایسه میانگین ها و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. حجم نمونه برای دو بافت 750 پرسشنامه بوده که برای بافت قدیم 374 و بافت جدید 376 پرسشنامه تکمیل شده است. مقدار آلفا برای کل شاخص ها برابر 74/0 به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هیچ یک از بافت های مسکونی به طور کامل از شاخص های پایداری اجتماعی برخوردار نمی باشند. شاخص های تعلق مکانی و هویت در بافت مرکزی مطلوب تر از بافت جدید بوده، سلامت شهروندی و نشاط در بافت جدید مطلوب تر بوده است و درمجموع میانگین نمره پایداری اجتماعی در بافت جدید بیشتر از بافت قدیم می باشد.
ابعاد و مؤلفه های ژئوپلیتیکی روابط روسیه با امریکا و اتحادیه اروپا در بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1393 - 1412
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به شناخت مهم ترین ابعاد و مؤلفه های ژئوپلیتیکی مؤثر در روابط روسیه با امریکا و اتحادیه اروپا در بحران سوریه با درنظرگرفتن اهمیت و ارتباط این ابعاد و مؤلفه ها با یکدیگر و در قالب یک مدل ساختاری پرداخته شده است. این پژوهش با روش ترکیبی انجام شده است؛ در بخش کیفی آن با استفاده از نظریه داده بنیاد الگوی عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر در روابط روسیه با امریکا و اتحادیه اروپا در بحران سوریه طراحی شده و در بخش کمی با روش مدل سازی ساختاری و نرم افزار Smart PLS الگوی حاصل در معرض آزمون کمی قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، ابعاد و مؤلفه های ژئوپلیتیکی روابط روسیه با امریکا و اتحادیه اروپا در بحران سوریه عبارت است از: شرایط نظام ژئوپلیتیک جهانی با مؤلفه های اهمیت سوریه در راهبرد ژئوپلیتیکی این قدرت ها و رقابت این قدرت ها در نظام ژئوپلیتیک جهانی، عوامل ژئواستراتژیکی با مؤلفه های اهمیت نظامی سوریه و اهمیت مسیر ارتباطی این کشور، کدهای ژئوپلیتیکی با مؤلفه های شرایط داخلی و سیاست خارجی این قدرت ها نسبت به بحران سوریه، نظام ژئوپلیتیک منطقه ای با مؤلفه های روابط قدرت های فرامنطقه ای با قدرت های منطقه ای و رقابت قدرت های منطقه ای، عوامل جغرافیایی با مؤلفه های موقعیت جغرافیایی و موقعیت نسبی سوریه، مهاجرتی، سرزمینی و قومیتی، عوامل ایدئولوژیکی با مؤلفه های مذهبی و گفتمانی و عوامل ژئواکونومیکی با مؤلفه های منابع انرژی و منافع اقتصادی . با توجه به اهمیت ابعاد و مؤلفه های یادشده برای این قدرت ها، آن ها به جای حل بحران به دنبال مدیریت آن اند تا حداکثر بهره را از بحران سوریه در راستای منافع ژئوپلیتیکی خود ببرند؛ به همین سبب، این بحران به یکی از طولانی ترین بحران های ژئوپلیتیکی دوران معاصر در نظام جهانی تبدیل شده و تلاش های دیپلماتیک برای حل آن بی نتیجه مانده است .
بافت های فرسوده فرصتی برای توسعه درون زای شهری در راستای تأمین مسکن محله سرچشمه منطقه سه شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده مهم ترین پتانسیل شهرها برای استفاده از زمین، جهت اسکان جمعیت، تأمین فضاهای باز و خدماتی و نیز بهبود محیط زیست محسوب می شوند. از سوی دیگر این بافت ها راهکاری عملی برای جلوگیری از گسترش کالبدی شهر از زمین های توسعه نیافته پیرامون شهری و توسعه زمین های خالی و متروکه داخل متاطق شهری است که می تواند به احیاء و تجدید حیات شهری کمک نماید. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی ظرفیت پذیری بافت فرسوده در جهت تولید مسکن می باشد. این پژوهش از حیث ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی –تحلیلی و از حیث هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. در جهت رسیدن به اهداف پژوهش با به کارگیری داده های مکانی و انج ام تحلیل های مربوطه در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تصمیم گیری چن د معی اره AHP,VIKOR,SAW اقدام شده است. جامعه آماری این پژوهش متخصصین حوزه شهری شهر اصفهان و حجم نمونه از طریق اشباع نظری به تعداد 30 کارشناس است. روش نمونه گیری هم به صورت نمونه گیری گلوله برفی می باشد. نتایج حاصل از دو روش ویکور و ترکیب وزنی خطی نشان می دهد که از مجموع کل مساحت محله سرچشمه، در مدل ویکور حدود 336354.29 مترمربع و در مدل ترکیب خطی وزنی حدود15213.59مترمربع ظرفیت بالا جهت تولید مسکن دارا می باشند. ازآنجایی که تعداد پیکسل های در آستانه مطلوبیت در مدل ویکور بیشتر است خروجی مدل ویکور در جهت استفاده از بافت فرسوده جهت تأمین مسکن آتی در اولویت می باشد.
تحلیل پایداری اقتصادی - اجتماعی مناطق روستایی در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
848 - 865
حوزههای تخصصی:
تحولات جامعه روستایی طی دهه های گذشته حاکی از عدم پایداری وجود چالش های عمده اجتماعی، اقتصادی درروند توسعه پایدار نواحی روستایی هست. غفلت از تنوع و تحول مستمر در شرایط اجتماعی - اقتصادی جوامع روستایی و بی توجهی به زیرساخت های اجتماعی - اقتصادی توسعه در جامعه روستایی بر مسائل و چالش های توسعه روستایی افزوده است. ازاین رو توجه به پایداری اقتصادی-اجتماعی جهت برنامه ریزی و مدیریت مناطق روستایی ضروری است. هدف از انجام این تحقیق تحلیل وضعیت پایداری اقتصادی- اجتماعی مناطق روستایی استان ایلام هست که با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت نمونه گیری، از بین ۳۷۸ روستای بالای ۲۰ خانوار، ۳۷ روستا به عنوان نمونه انتخاب و ۲۵۰ پرسشنامه توسط روستائیان تکمیل شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی - تحلیلی است و جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه، تحلیل عاملی و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شده است. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد که تفاوت معناداری بین شاخص های پایداری اقتصادی و اجتماعی در ابعاد مختلف وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد، از تعداد شاخص هایی که بیانگر عوامل مؤثر بر پایداری روستائیان هستند به 12 عامل ویژه تقلیل می یابند و نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که مؤلفه های اجتماعی (۲۱۷/۰) دارای بیشترین میزان تأثیر و مؤلفه های اقتصادی (۴۲/۰) کمترین میزان تأثیر را در پایداری روستاهای منطقه موردمطالعه داشته اند.
تحلیلی بر تأمین زیرساخت های اجتماعی پایدار در مقیاس محلی در راستای مدیریت پایدار (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1033 - 1056
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش و اهمیت زیرساخت ها در شهرها بر کسی پوشیده نیست. زیرساخت اجتماعی زیرمجموعه ای از زیرساخت ها و شبکه پیچیده و درهم تنیده ای از دارایی های ملموس و غیرملموس است که سطح کیفی زندگی را در یک اجتماع محله ای ارتقا می دهد و نقش مهمی در ایجاد جامعه ای منسجم، تاب آور و پایدار دارد. با این حال در کشور ما به دلیل کمبود زیرساخت های متناسب با نیازها و لحاظ نکردن ابعاد اجتماعی پروژه ها، شاهد اتلاف طیف وسیعی از دارایی ها هستیم. به این ترتیب، پژوهش حاضر در پاسخ به ضرورت فوق و بنا به اهمیت زیرساخت های اجتماعی انجام شده و هدف اصلی آن ارائه راهکارهایی برای تأمین زیرساخت های اجتماعی پایدار در سطح محلی و در راستای مدیریت پایداری پروژه به منظور نیل به اهداف توسعه پایدار شهری است. روش تحقیق در این پژوهش کیفی است و مطالعه موردی در آن، پروژه فرهنگی، مسکونی و ورزشی جوانان یزد است. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از دو روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و نیز مطالعات میدانی (مصاحبه با افراد آگاه و فعال در پروژه و متخصصان صاحب نظر در حوزه پژوهش و اجرا) گردآوری شده است. سپس برای تحلیل داده ها از روش کیفی تحلیل محتوا استفاده شده است. پس از تحلیل داده های پژوهش، مهم ترین راهکارهای پیشنهادی در راستای توسعه پایدار و همسو با مدیریت پایداری پروژه و برای تأمین زیرساخت های اجتماعی پایدار در پروژه های زیرساختی ارائه شده اند که عبارت ا ند از: استفاده از نیروی انسانی متخصص و تجهیزات کافی، همکاری بخش خصوصی با دولتی، درنظرگرفتن موقعیت هایی ایمن و راحت برای حمل و نقل، برنامه ریزی برای چشم انداز آینده و نیازهای روبه رشد، بهره برداری بهینه از امکانات موجود، برنامه ریزی جامع مورد توافق عوامل اصلی پروژه. جمع بندی نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، در مقیاس محلی می توان با اطمینان از تأمین عوامل فوق با اتکا بر اصول مدیریت پروژه، گام مهمی در صنعت ساخت برداشت. همچنین با تعمیم مباحث فوق از جنبه های پژوهشی و اجرایی می توان به تدریج بستر لازم برای تأمین زیرساخت های اجتماعی پایدار را برای سایر پروژه های مشابه و در سطح کشور مهیا کرد.
سنجش هنایندگی خُنیاگری خیابانی بر زندگی همگانی فضاهای شهری، نمونه مورد مطالعه: قلمروهمگانی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
85 - 98
حوزههای تخصصی:
با توسعه فیزیکی شهرها و گسترش استفاده از وسایل نقلیه موتوری، فضاهای عمومی شهرهای امروز، کمتر برای انجام رفت وآمدهای روزمره عابران پیاده مورد استفاده قرار می گیرند. در چنین شرایطی رویدادهای فرهنگی صورت گرفته در دل فضاهای شهری اهمیتی دوچندان در ارتقای پتانسیل اجتماع پذیری این فضاها می یابند. خنیاگری یا موسیقی خیابانی، گونه ای از خُرد_رویدادی فرهنگی در قلمروهمگانی است که با اثرگذاری بر کیفیت های قلمرو همگانی شهر، زندگی همگانی در فضاهای عمومی شهر را تحت تأثیر قرار می دهد.هدف اصلی این پژوهش، مقایسه میزان تأثیرپذیری هریک از اشکال حضور شهروندان در فضاهای همگانی، شامل حضور انتخابی، حضور اجتماعی غیرفعال و حضور اجتماعی فعال، در زمان اجرای موسیقی خیابانی و همچنین مقایسه میزان تأثیرگذاری عوامل محیطی و عوامل درونی مرتبط، بر تمایل شهروندان به حضور در این فضاهاست. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده و داده های آن از طریق توزیع 250 پرسشنامه در قالب طیف لیکرت، به صورت تصادفی میان افراد حاضر در شش محدوده اجرای موسیقی خیابانی در کلانشهر شیراز به دست آمده است. نتایج تحلیل رگرسیون رتبه ای حاکی از آن است که حضور اجتماعی غیرفعال، بیش از دو مؤلفه دیگر، متأثر از اجرای موسیقی خیابانی است. همچنین عوامل محیطی مرتبط با موسیقی خیابانی در مقایسه با عوامل درونی تأثیر بیشتری بر حضور شهروندان در فضاهای شهری یادشده دارند. با تکیه بر نتایج حاصل از نمونه های مورد مطالعه، سیاست تجهیز مکان اجرا به زیرساخت های پیشرفته، تناسب سطح فنی اجراکنندگان با میزان اهمیت مکان و به کارگیری ترکیبی از سیاست های تشویقی و بازدارنده در راستای تعدیل کیفیت محیطی مکان اجرا با هدف افزایش قابلیت حضورپذیری قلمروهمگانی، پیشنهاد گردیده است.
تحلیل اثرات گردشگری بر جامعه میزبان نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستای تمین در شهرستان میرجاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از گردشگری روستایی، توسعه اقتصاد محلی و بهبود استانداردهای زندگی جوامع محلی است. توسعه گردشگری، می-تواند اثراتی بر جامعه میزبان بگذارد. شناخت آنها و نحوه ارزیابی اثرات به منظور مواجهه با آن ها، چه مثبت و چه منفی، بسیار مهم است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرات گردشگری در ابعاد مختلف بر جامعه میزبان در روستای تمین است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است که به دو روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را مردم محلی روستای تمین که بر طبق آمار سال 1395 جمعیت آن 762 نفر بوده است، تشکیل می دهد. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که به وسیله آن تعداد 256 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت شاخص اقتصادی با میانگین 109/3، شاخص احتماعی 178/3، شاخص زیست محیطی 053/3 و شاخص کالبدی با میانگین 178/3 بالاتر از میانگین مطلوب است و گردشگری باعث بهبود وضعیت این ابعاد در روستای تمین شده است. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که گردشگری بیشترین تاثیر را بر بعد اقتصادی و بعد کالبدی به ترتیب با مقدار بتای 362/0 و 302/0 ؛ و کم ترین تاثیر با ضریب بتای 157/0، بر بعد اجتماعی و بعد زیست محیطی با ضریب بتای 234/0 در روستای تمین داشته است.
نقش موقوفات گنجعلی خان در ارتقای رفاه اجتماعی شهروندان کرمانی با رویکرد کاهش فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: رفاه اجتماعی بخشی از زندگی و فرهنگ انسانی تلقی می شود و گسترش نظریه های انسان دوستی با تأکید بر مسؤلیت همگان نسبت به یکدیگر و همچنین پیشرفت علوم اجتماعی و زیستی در پیدایش نگرش های جدید در خصوص رفاه اجتماعی و کاهش فقر مؤثر بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش موقوفات گنجعلی خان در رفاه اجتماعی شهروندان کرمانی با رویکرد کاهش فقر است.روش: جامعه آماری مطالعه حاضر، کلیه شهروندان بالای ۱۸ سال شهر کرمان بودند. بر این اساس، با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۴ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند (این تعداد را به ۴۰۰ مورد افزایش داده شد که در نهایت ۳۹۰ مورد در تحلیل نهایی مورد استفاده قرار گرفتند). نمونه گیری بر اساس خوشه ای چندمرحله ای در بین مناطق، بلوک ها و در نهایت خانوارهای کرمانی انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته (بر اساس مضامین برگرفته از قسمت کیفی) بود. از روش آمار توصیفی مانند میانگین و درصد فراوانی برای توصیف متغیرهای اصلی تحقیق و از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره و تحلیل عاملی تأییدی برای بررسی روابط بین متغیرها استفاده شد، داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Amos تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد که رفاه اجتماعی شهروندان بر اساس مدیریت موقوفات با مقدار 0/410 قابل تبیین است که نتیجه آن کاهش فقر خواهد بود. در خصوص مقدار ضرایب بتای استاندارد هر یک از متغیرها نیز بیشتر ضریب به اولویت بخشی به نیازها برمی گردد که 0/452 است. کمترین مقدار به متغیر نوآوری سازمانی مربوط می شود که 0/4 است. این مقدار برای متغیر قابلیت مدیریتی 0/338، دانش تخصصی 0/423، درک از موقوفات 0/431 و در نهایت برای قابلیت سازمانی 0/327 است.نتایج: نتایج این مطالعه نشان می دهد موقوفات گنجعلی خان نقش مهمی را در رفاه عینی و ذهنی شهروندان کرمانی ایفا می نمایند و در کاهش فقر نقش به سزایی بر عهده دارند لذا مدیریت منابع وقفی در زمان تحریم و شرایط اقتصادی موجود اگر به صورت بهینه انجام گیرد به رفاه شهروندان و در نتیجه کاهش فقر می تواند کمک بسیار مهمی می نماید.
آسیب شناسی مسئولیت بین المللی دولت ها در اعمال تحریم های ناقض حقوق بشر زنان و کودکان از منظر ملاحظات حقوق بنیادین بشری (مطالعه موردی تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحریم های بین المللی خواه در قالب تحریم های یکجانبه و چندجانبه و خواه در قالب تحریم های فصل هفتمی شورای امنیت ملل متحد اما آثار مختلفی از جمله بر زنان و کودکان دارند .این تحریم ها به طور عمده با توجه به تجربیات موجود در ارتباط با عراق ، لیبی و نهایتا جمهوری اسلامی ایران درصدد هستند تا با کاهش سطح رشد اقتصادی معضلات اجتماعی اقتصادی فراوانی را برای جوامع به بار آورده و به عنوان یک مانع توسعه ای، منجر به ایجاد زمینه های افزایش تورم و التهاب اقتصادی شود و فرصت های گسترش فعالیت های زنان و کودکان را به حداقل برساند و حقوق بنیادین بشری آن ها را نقض نمایند در همین راستا موضوع مسئولیت بین المللی دولت های مورد تحریم مطرح می شوند.سوال اصلی تحقیق حاضر آن است که با توجه به مفهوم حقوق بنیادین بشری که عمدتا در رویه قضایی بین المللی مطرح شده است ، در وهله اول مسئولیت بین المللی دولت ها در اعمال تحریم های ناقض حقوق زنان و کودکان به چه صورت احراز شده و ثانیا مسئولیت بین المللی در وضعیت تحریم ها به چه صورت احراز خواهد شد؟ نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد تحریم های بین المللی هم به صورت کلی و هم در وضعیت ایران می تواند حق حیات (تاکید شده در ماده 3 اعلامیه حقوق بشرو ماده 6 کنوانسیون حقوق کودک)؛ حق برخورداری از استانداردهای مناسب زندگی، حق سلامت و بهداشت، حق آموزش، حق توسعه و... را در زنان و کودکان تحت تاثیر قرار داده و موجبات نقض حقوق آنان را فراهم آورد.
Explaining the Model of Post-Disaster Temporary Accommodation Strategy (Case Study: Sarpol-e Zahab, Kermanshah)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The study aims to identify the main problems of temporary accommodation strategies and to discuss some principles and guidelines in order to assist decision-makers for choosing the most suitable strategy and reach better temporary accommodation solutions. Design/methodology/approach-The present research is of applied type and has been done by descriptive- analytical method. Documentary and library methods have been used to collect information. In this study, the main focus is on providing qualitative components of post-disaster accommodation in the form of a strategic model as a platform for decision makers in crisis situations. Findings- This research presents a comprehensive strategy in temporary accommodation planning for decision makers by separating the two organizational and technical parts into three main parts (strategic, programmed and project level). To make the necessary decisions based on the personalization of the effective factors in each situation. Research limitations/implications- At the time of the disaster, due to emergency, it is impossible to address all the parameters affecting the planning of temporary accommodation. In addition, each affected area has its own individual circumstances, which lead to the choice of its own strategy. It is essential to address the pre-disaster planning process and to have a model that can cover human error and consider the correspondence between the former and the new. Practical implications- By applying a systematic strategy of temporary accommodation, in each area according to local data, while determining the stages of necessary activities in the time pre- disaster, disaster and post- disaster, can reduce the risks of crisis and increase resilience in the affected communities. Originality/value- This article initiated an innovative systematic strategy of temporary accommodation which, be considered a series of actions as processes for fulfilling certain needs rather than as objects only such as tents or buildings.