فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
67 - 78
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با چارچوب بندی محتوایی سیاست گذاری عمومی مبتنی بر حکمروایی شهری رابطه علی و معلولی مدیریت شهری یکپارچه و نهادگرایی به عنوان ابزار محرکه سیاست گذاری عمومی تبیین محتوا می گردد. در پژوهش حاضر با چارچوب بندی محتوایی سیاست گذاری عمومی مبتنی بر حکمروایی شهری رابطه علی و معلولی مدیریت شهری یکپارچه و نهادگرایی به عنوان ابزار محرکه سیاست گذاری عمومی تبیین محتوا می گردد. در این راستا محتوای عملیاتی پژوهش گونه های معینی از کلانشهر اهواز با توجه به مشکلات عدیده سطوح توسعه یافتی مدیریتی و نهادی مدیریت توسعه شهری مورد نظر و تمرکز واقع می گردد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی است. روش گرداوری داده ازروش کتابخانه ای –اسنادی برای مطالعات نظری وسیر بررسی موضوعی استفاد ه می شود. ابزارهای گرداوری اطلاعات در روش های کتابخانه ای فیش برداری و جداول کامپیوتری برای بهره برداری مطالب واسناد در روش های پیمایشی از روش های مشاهده خبر پرسشنامه یا مصاحبه برای جمع آوری داده های مورد نیازاستفاده می شود. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق: کلانشهر اهواز شامل نخبگان و مدیران حوزه شهری و برنامه ریزی شهری می باشند. روش نمونه گیری طبقه بندی ساده می باشد و به منظور تعیین حجم نمونه از جدول تعیین حجم نمونه مورگان استفاده شده است. بر این اساس، تعداد 50 نفر نمونه تعیین شده است. مولفه های اجرایی و اجتماعی به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیش گویی متغیر وابسته دارند، بگونه ای که یک واحد تغییر در انحراف معیار اجرایی، اجتماعی و قانونی، باعث می شود تا انحراف معیار متغیر وابسته (سیاستگذاری عمومی) به اندازه 92، 38 و 10 درصد تغییر کند. نتایج نشان می دهد مقادیر بحرانی معنادار بودن هر یک از پارامترهای را نشان می دهد و چنانچه مقدار CR بزرگ تر از قدر مطلق عدد 96/1 باشد، پارامترهای مدل معنادار هستند. با توجه به اینکه تمامی اعداد معناداری کلیه پارامترهای مدل از عدد 96/1 بزرگ تر است همچنین سطح معناداری تمامی سؤال ها پرسشنامه کمتر از 0.05 محاسبه شده است می توان روایی سازه های اندازه گیری متغیرهای مربوطه در سطح معناداری 05/0 تأیید می شود.
تدوین الگوی مدیریت ظرفیت برد در راستای ارتقا کیفیت گردشگری و حفظ محیط زیست در مناطق کوهستانی، مورد پژوهش: کوه صفه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
159 - 176
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ظرفیت برد گردشگری کوه صفه اصفهان درراستای ارتقای کیفیت گردشگری و حفظ محیط زیست انجام شد. نمونه های آماری دراین پژوهش بخشی از گردشگران بازدیدکننده ازاین منطقه به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. بدین صورت که باتوجه به مراجعه میدانی مکرر در روزهای مختلف، رقم متوسط تعداد مراجعان 100 هزار نفر برآورد شد. لذا با توجه به تعداد جامعه آماری، حجم نمونه تعیین شده طبق جدول مورگان، 384 نفرتعیین شد. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است و از لحاظ هدف کاربردی محسوب می گردد. داده های مورد استفاده دراین پژوهش ازطریق پرسشنامه جمع آوری شد که روایی آن با محاسبه روایی صوری CVR تأیید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تایید شد. همچنین برای برآورد ظرفیت برد از روش های کمی استفاده شد. برای بررسی رابطه ظرفیت برد گردشگری بر حفظ محیط زیست و ارتقای کیفیت گردشگری از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. از آنجایی که براساس ویژگی ها و مختصات هر منطقه کوهستانی ازجمله اقلیم، جغرافیا، فرهنگ و تاریخچه، ظرفیت برد گردشگری متفاوت است، نوآوری این پژوهش در آن است که تاکنون پژوهشی درزمینه ظرفیت های برد گردشگری در محدوده مورد مطالعه انجام نشده است و همچنین ارائه الگوی مدیریت ظرفیت برد در راستای ارتقای کیفیت گردشگری و حفظ محیط زیست در مناطق کوهستانی موضوعی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است. یافته های پژوهش نشان داد ظرفیت برد فیزیکی 32500، ظرفیت برد واقعی 8076 و ظرفیت برد مؤثر 5387 نفر در سال است، لذا ظرفیت برد مؤثر و ظرفیت برد واقعی، تأثیر معناداری بر حفظ محیط زیست و ارتقای کیفیت گردشگری دارد؛ ولی ظرفیت برد فیزیکی تأثیر چندانی در افزایش کیفیت گردشگری و محیط زیست ندارد.
بررسی و تحلیل مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یادگیری شهری به مثابه نیاز اساسی اجتماعات انسانی در جوامع مدرن توصیف شده است. به تبع این امر، طی سال های اخیر، مفهوم شهر یادگیرنده توانسته است در مدت زمان کوتاهی در سراسر جهان به یک مفهوم شهری پرطرفدار تبدیل شود. شهر مشهد نیز به پشتوانه ظرفیت های فرهنگی و آموزشی خود در سال 1397 درخواست عضویت در شبکه جهانی شهر یادگیرنده را داشته و موفقیت این شهر در این عرصه بسته به بسترها، امکانات و ظرفیت مؤلفه های شهر یادگیرنده در سطح مناطق آن دارد. هدف این پژوهش بررسی وضعیت مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده بوده که با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر پرسشنامه ای محقق ساخته و توزیع آن بین 390 نفر از شهروندان شهر مشهد انجام یافته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که شهر مشهد از منظر مؤلفه ها شهر یادگیرنده از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و مناطق 13 گانه آن نیز در شرایطی ناهمگن و نامتعادلی به لحاظ مؤلفه های شهر یادگیرنده قرار دارند. به طوری که مناطق 1، 7، 9، 10 و 12 در سطح خیلی مطلوب، مناطق 2، 3 و 4 در سطح مطلوب، مناطق 5، 11 و 13 در سطح نامطلوب و مناطق 6 و 8 در سطح خیلی نامطلوب از حیث مؤلفه های شهر یادگیرنده قرار گرفتند. همچنین نتیجه قیاس بین رتبه بندی صورت گرفته برای مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده و فضاهای آموزشی و فرهنگی هریک از مناطق آن نشان می دهد که هرچند ظرفیت های آموزشی و فرهنگی بالا یکی از شرط های لازم برای حرکت شهرها در مسیر شهرهای یادگیرنده محسوب می شود اما شرط کافی محسوب نمی شود.
ارزیابی تأثیرات بهره برداری از معادن بر شاخص های اقتصادی و پایداری جمعیت روستایی مطالعه موردی: دهستان بوغداکندی- شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: معادن یکی از منابع محیطی است که اولین و مهمترین نمود آن تأثیرات اقتصادی بوده و اثرات دیگر بدنبال آن حاصل می گردد و اگر بدرستی مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد سبب شکل گیری زنجیره های ارزش افزوده در سایر بخش های اقتصادی و ایجاد زمینه ی دستیابی به اهداف توسعه پایدار می گردد. بدین جهت هدف از تحقیق حاضر شناخت اثرات بهره برداری از معادن بر شاخص های اقتصادی و پایداری جمعیت روستایی دهستان بوغداکندی می باشد. روش پژوهش: نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات و داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی شامل مشاهده (علنی و فردی)، مصاحبه (منظم) و پرسشنامه (بسته و طیفی) استفاده شده است. روایی صوری پرسشنامه از دیدگاه متخصصان بررسی شد و پایایی متغیرها از طریق ضریب آلفا ی کرونباخ به میزان (0.802) محاسبه گردید. جامعه ی آماری تحقیق خانوارهای دهستان بوغداکندی است. طبق سرشماری سال 1395 مجموع خانوارهای ساکن در این روستاها 2227 خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 314 مورد محاسبه شد. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری به صورت توصیفی (میانگین، توزیع فراوانی و انحراف معیار) و استنباطی (t تک نمونه ای، پیرسون، کروسکال والیس) انجام شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان از وجود رابطه معنادار میان بهره برداری از معادن و شاخص های اقتصادی دهستان داشته بگونه ای که میانگین عددی در شاخص های اشتغال (3.229)، شاخص درآمد (3.132)، منابع طبیعی (3.393)، رفاه (3.431)، در سطح متوسط و شاخص پایداری جمعیت (2.763-) سرمایه (2.742-) در سطح پایینتر از متوسط قرار داشته است. نتیجه گیری: سالنامه های آماری در سال های (1395-1385) روند کاهشی جمعیت تمامی روستاهای مورد مطالعه بجز روستای سعیدکندی که نرخ رشد (0.9) درصد را تجربه کرده است، نشان می دهد. بنابراین بهره برداری از منابع معدنی در منطقه اثرات مثبتی بر پایداری جمعیت نداشته است.
شناسایی پیشران های کلیدی موثر بر آینده تغییر اقلیم و تاب آوری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگ ترین چالش های قرن حاضر، پدیده تغییر اقلیم می باشد. افزایش تعداد و شدت بروز بلایای طبیعی تحت تأثیر تغییر اقلیم منجر به پیامدهای ناگوار در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در شهرها شده است. از طرفی دیگر، در دهه های اخیر، تلاش های جهانی و دیدگاه های مختلفی برای کاهش عواقب مخرب تغییرات اقلیمی ارائه شده است. یکی از مهم ترین راهکارها در مقابله با این مسائل، رویکرد تاب آوری شهری در پاسخ به تغییرات اقلیمی است که تحت عنوان تاب آوری اقلیمی مطرح می باشد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی، ازنظر روش ترکیبی و ازنظر ماهیت بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، است. با توجه به ماهیت این پژوهش، از روش تحلیل ساختاری، MIC MAC و دلفی بهره گرفته شده است. برای تکمیل پرسشنامه ها از روش گلوله برفی استفاده شد که درنهایت تعداد 80پرسشنامه الکترونیکی با پاسخ صحیح به دست آمد. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت عددی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ابعاد زیست محیطی در مقایسه با ابعاد دیگر قابل توجه تر می باشد. بالاترین رتبه های اثرگذاری غیرمستقیم به متغیرهای ناحیه اول به خصوص تأمین آب آشامیدنی و غذای سالم و توجه به افزایش فضاهای باز شهری مربوط است. در حالت کلی از میان 66 متغیر بررسی شده این پژوهش،30 متغیر به عنوان متغیرهای کلیدی مؤثر برتاب آوری شهر اصفهان انتخاب شده است. همچنین فقط متغیر اعتبارات در این تحقیق، نقش متغیر راهبردی را به دست آورد و نحوه پراکنش متغیرها در محورهای تأثیرگذاری - تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم، نشان از ناپایداری سیستم دارد. درنهایت، می توان نتیجه گیری کرد که جهت هرگونه برنامه ریزی در راستای تاب آوری شهر اصفهان در برابر تغییرات اقلیمی، باید به نقش کلیدی و اساسی این متغیرها و عوامل توجه نمود.
توان سنجی تبدیل محلات بافت تاریخی به محلات خلاق گردشگری شهری با رویکرد شهرهای 15 دقیقه ای، نمونه موردی: بافت تاریخی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش سعی دارد با توجه به پتانسیل های موجود در بافت تاریخی ارومیه، بررسی کند که امکان تبدیل محلات موجود به محلات خلاق گردشگری 15 دقیقه ای وجود دارد یا خیر؟ برای ایجاد این محلات چه تدابیری باید اندیشه شود تا به اجرا درآید؟ پژوهش به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. در تبیین ادبیات موضوع از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری و محدوده جغرافیایی موردمطالعه بافت تاریخی ارومیه بوده و به پیش بینی و تبیین زمان آینده می پردازد. با در نظر گرفتن معیارهای شهر خلاق گردشگری 15 دقیقه ای شاخص ها به دو حالت کمی و کیفی تقسیم شده اند. حد بهینه و ارزیابی وضع موجود شاخص های کیفی با استفاده از پرسش نامه صورت گرفته است و شاخص های کمی با کمک سیستم اطلاعات مکانی و در محیط ArcGIS، شعاع دسترسی و خدمات رسانی هر کدام از آن ها در فاصله 15 دقیقه ای برابر با 1250 متر موردبررسی قرارگرفته اند. از میان شاخص های موردبررسی، تمامی شاخص ها در وضعیت موجود تفاوت معنی داری با حد بهینه دارند و از حالت مطلوبی برخوردار نیستند. شاخص های کمی از نظر شعاع دسترسی، پوشش 100 درصدی را نشان می دهند ولی از نظر کیفیت وضعیت مطلوبی ندارند. بررسی ها نشان می دهد، بافت تاریخی ارومیه هنوز آمادگی لازم برای ایجاد محلات خلاق گردشگری 15 دقیقه ای را ندارد. ابتدا باید شاخص های رویکردها در بافت تقویت گردد، سپس با توجه به ارتباط میان شاخص ها و وابستگی میان آن ها، با برنامه ای جامع و یکپارچه، راهکارهای بهینه ای ارائه داد تا محلات خلاق گردشگری 15 دقیقه ای در بافت تاریخی ارومیه ایجاد کرد.
تحلیل اثرات قابلیت دسترسی به نظام حمل و نقل و توسعه اقتصادی نواحی روستایی ( مورد مطالعه: شهرستان اسد آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی به نظام حمل و نقل روستایی اجزای ضروری اقتصاد بشمارمی آیدو یکی از مولفه های است که می تواند در توسعه اقتصادی نواحی روستایی اثرگذارباشد. در این راستا، برای تبیین دقیق موضوع، در پژوهش کمی حاضر گردآوری داده ها از طریق ابزارپرسشنامه انجام شد و ارتباط میان دسترسی نظام حمل و نقل و توسعه اقتصادی نواحی روستایی در قالب 8 شاخص در سطح 30روستا و 368 خانوار نمونه در شهرستان اسدآباد به دو شکل توصیفی و استنباطی سنجیده شد. یافته ها آشکارساخت همه شاخص های دسترسی به نظام حمل ونقل برروی شاخص های توسعه اقتصادی نواحی روستایی شهرستان اسدآباد اثر گذار بوده اند. همچنین، میان دسترسی روستاها به نظام حمل و نقل و بهبود توسعه اقتصادی آنها متناسب با نظام استقرارشان درموقعیت های دشتی،کوهپایه ای، و کوهستانی رابطه معنی دار مشاهده شد. به سخن دیگر، افزون بر قابلیت دسترسی به نظام حمل و نقل و فاصله روستاها تا کانون های بازار شهری و روستایی، موقعیت استقرار روستاها در توسعه اقتصادی روستاها اثرگذاربوده است. بر اساس ضریب بتا استاندارد شده تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته، نتایج نشان میدهد که ضرایب تأثیر برای هر یک از شاخص های نظام حمل و نقل روستایی به صورت مثبت بوده و سطح معنی داری کوچکتر از (05/0) است؛ که تأثیر مستقیم و معنی دار هر یک از شاخص های نظام حمل و نقل روستایی در توسعه اقتصادی نواحی روستایی تایید شده است. می توان گفت براساس مقادیر Beta به ترتیب بهبود خدمات حمل و نقل341/0، بیشترین اثر و کمترین اثر گسترش زیرساخت حمل و نقل 270/0 داشته است.
بررسی رابطه کیفیت حکمرانی با امید اجتماعی در توسعه شهری (مورد مطالعه: جوانان شهر بوشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی یکی از امیدوارکننده ترین فرصت ها برای توسعه اجتماعی، اقتصادی از طریق صنعتی سازی و مدرن سازی در سراسر جهان است. یکی از مسائل اجتماعی شهرنشینی در شرایط کنونی جامعه ایرانی، مسئله امید اجتماعی در میان نسل جوان است. امید اجتماعی از عناصر اصلی توسعه جوامع است که خلق آن مستلزم قابلیت ها و شرایطی است که از طریق عملکرد کارآمد نهادهای حکمرانی در جامعه برساخته می شود. در این راستا بر اساس نظریه ها و پژوهش های انجام شده داخلی و خارجی مدلی نظری طراحی گردید. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت حکمرانی با امید اجتماعی از نوع کاربردی و با رویکرد کمی و به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه پژوهش شامل جوانان 20 تا 35 سال شهر بوشهر بودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که پایایی آن به روش پایایی مرکب و آزمون آلفای کرونباخ، و روایی آن با تأیید خبرگان به روش روایی واگرا و همگرا تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به روش ورودی و از نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که چون مقدار معناداری برابر (00/0) کوچکتر از 05/0 است و مقدار آماره F برابر(81/62) است، پس مدل رگرسیونی برازش داده شده معنادار است. همچنین ابعاد پنج گانه متغیر مستقل کیفیت حکمرانی در مدل پژوهش 45 درصد از تغییرات امید اجتماعی جوانان شهر بوشهر را تبیین می کنند.
شناسایی و تحلیل متغیرها و معیارهای مؤثر در پدافند غیرعامل به روش تحلیل اثرات متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف پنج گانه تعریف شده در پدافند غیرعامل با اولویت اصل بازدارندگی، ضرورت شناخت جامع و تخصصی متغیرها و ماهیت آن ها را در این علم بیان می-کند. هدف کلان این پژوهش، شناخت متغیرهای مؤثر، ماهیت آن ها و روابط میانشان در علم میان رشته ای پدافند غیرعامل است. به دلیل تاثیرمتقابل متغیرها در پدافند غیرعامل، در این پژوهش از روش تحلیل اثرات متقابل، استفاده شده است. این مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی و در فرآیند پیمایش میدانی ابتدا با ابزار مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه به تعریف متغیرها و سپس به ارزیابی معیارهای تأثیرگذار، تأثیرپذیر، کلیدی و راهبردی در پدافند غیرعامل به عنوان یک سیستم و پایداری یا ناپایداری آن با استفاده از روش میک مک می پردازد. در فرآیند انجام پژوهش، متغیرها در چهارده گروه (معیار کلان) و 49 معیار، طبقه بندی و سپس تحلیل و روابط میان آن ها با استفاده از نرم افزار میک مک انجام شد. نتیجه تحقیق نشان داد، معیار کلان جغرافیا بیشترین نسبت تأثیرگذاری به تأثیرپذیری و معیار کلان ساختمان بیشترین نسبت تأثیرپذیری به تأثیرگذاری را داراست. معیارهای سیاست داخلی، سواد، رونق اقتصادی، امنیت اقتصادی ﺑﻪ ﺗﺮﺗیﺐ تأثیرگذارترین معیارها و معیارهای کیفی اجتماعی و محیط روانی تأثیرپذیرترین معیارها در ﺳیﺴﺘﻢ هستند. همچنین در بین معیارهای مورد سنجش، کمترین تأثیرگذاری مربوط به کالبد ساختمان و کمترین تأثیرپذیری مربوط به جغرافیای طبیعی است. پراکنش معیارها در محورهای تأثیرگذار- تأثیرپذیر مستقیم و غیرمستقیم بیان گر، ناپایداری سیستم است. نتایج پژوهش بر اهمیت متغیرهای غیر کالبدی در پدافند غیرعامل شدیداً تأکید دارد.
ارزیابی سطح توسعه یافتگی مناطق روستایی براساس عوامل ساختاری – کارکردی (مورد مطالعه: دهستان های شهرستان شهر بابک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
83 - 110
حوزههای تخصصی:
شناخت و تبیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، نقش مهمی در برنامه ریزی توسعه روستایی ایفا می کند. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی و رتبه بندی میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان شهربابک در استان کرمان است تا از این طریق مشکلات و محدودیت های دهستان های مورد مطالعه، شناسایی و برای حل آن ها اقدامات لازم صورت پذیرد. پژوهش حاضر ازنظر ه دف ک اربردی و از لحاظ روش توص یفی-تحلیل ی اس ت. در راس تای گ ردآوری داده ه ا از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه ها و تعیین اولویت بندی، شش معیار اصلی (محیطی- اکولوژیک، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی و ساختار فضایی) و 47 زیر معیار تکنیک تحلیل شبکه و برای رتبه بندی دهستان ها ازنظر شاخص های توسعه یافتگی از روش تاپسیس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شش دهستان بخش مرکزی شهرستان شهربابک با جمعیت ۱۰۳۹۷5 نفر است که حجم نمونه مورد مطالعه براساس فرمول کوکران 382 نفر برآورد شد. یافته های پژوهش نشان داد که دهستان های استبرق، میمند و باقلعه در طبقه محروم و ناپایدار و دهستان های خورسند و خاتون آباد در سطح برخوردار و پایدار جای گرفته اند و دهستان مدوارات در جایگاه نیمه برخوردار و نیمه پایدار قرار دارد. بررسی وضعیت کلی مبین شرایط نامناسب حاکم بر دهستان های بخش مرکزی شهرستان شهربابک است. بنابراین انجام اقدامات لازم نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان روستایی و منطقه ای است.
ارائه الگو پراکنش سکونتگاه های روستایی در محدوده های جنگلی؛ مطالعه موردی: میراث جهانی هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۶۲-۴۷
حوزههای تخصصی:
هدف: جنگل ها، ریه های زمین، نقشی بی بدیل در حیات کره خاکی ایفا می کنند و حفاظت از آن ها، موضوعی حیاتی است که در نشست گلاسکو در سال 2021 موردبحث و بررسی قرار گرفت. در این میان، پراکندگی سکونتگاه های روستایی در دل جنگل ها، تعادلی ظریف بین نیازهای انسانی و حفظ این اکوسیستم های ارزشمند ایجاد می کند. منطقه هورامان به دلیل دارا بودن جنگل های ارزشمند، در چهل و چهارمین جلسه کمیته میراث جهانی یونسکو در سال 2020 به فهرست آثار ملی افزوده شد اما جنگل های آن مدام در حال نابودی هستند. بنابراین باتوجه به اهمیت منطقه، پژوهش حاضر با هدف ارائه یک الگوی کارآمد برای پراکنش 267 سکونتگاه روستایی واقع در جنگل های هورامان انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش به بررسی شاخص های مؤثر بر پراکندگی با استفاده از مرور مبانی نظری در چهار معیار مرفولوژی زمین، دسترسی، اقلیم و تولیدات استخراج شده می پردازد و برای مدل سازی و تحلیل از مدل AHP و نرم افزار GIS استفاده کرده است. یافته ها: بعد از تشکیل ساختار سلسله مراتبی و دسته بندی شاخص ها، در میان شاخص ها و معیارهای تعیین شده، شاخص های بخش تولیدات، نقشی کلیدی در ارزیابی وضعیت پراکنش سکونتگاه های روستایی واقع در جنگل ایفا می کنند. این شاخص ها که به دو دسته تولیدات بخش حیوانی و کشاورزی تقسیم می شوند، اطلاعات جامعی را در خصوص میزان تولید، تنوع محصولات، بهره وری و وابستگی به منابع طبیعی ارائه می دهند؛ از سوی دیگر، معیار دسترسی به عنوان عاملی اساسی در پراکنش مؤثرند که شامل شاخص های فاصله تا رودخانه، سایر روستاها و شهر و ... است. بعد از بررسی و سنجش وضع موجود و تهیه نقشه وزنی، مکان یابی سکونتگاه ها انجام گرفت و الگوی نهایی با در نظر گرفتن چهار سیاست اصلی ارائه شد که شامل: ممنوعیت سکونت در روستاهای با ریسک بالا برای جنگل، جابه جایی سکونتگاه های آسیب زننده به جنگل به مکان های مناسب تر، ادغام چندین سکونتگاه کوچک برای تمرکز خدمات و کاهش تخریب جنگل و تثبیت سکونتگاه های موجود در وضع فعلی با رعایت شروطی مانند عدم توسعه در جهت منتهی به جنگل، ویلاسازی و حفظ تعادل با محیط زیست. نتیجه گیری: این الگو با هدف بهبود ماهیت سکونتگاه های روستایی و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین، ضمن حفاظت از جنگل ها در برابر تخریب، جنگل زدایی و سایر مخاطرات، به دنبال توسعه پایدار منطقه هورامان است.
ارزیابی ابعاد تاب آوری کالبدی- فضایی بافت های شهری در شرایط بحران (مطالعه موردی: مناطق 2 و 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر رویکردهای برنامه ریزی و مدیریت در مقابل انواع مخاطرات و بحران های طبیعی و انسانی به نحو بارزی از کاهش آسیب پذیری به سمت ایجاد و ارتقای تاب آوری تغییر یافته است. در این پژوهش ابعاد و عوامل اجتماعی، کالبدی و فضایی مؤثر بر تاب آوری بافت های شهری در شرایط بحران در سطح منطقه 2 و 12 به عنوان مناطق با ریسک بالا بررسی می شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و در زمره تحقیقات کاربردی است که رویکرد کیفی انجام گرفته است. به منظور تحلیل ابعاد تاب آوری، ابتدا به بررسی و تجزیه و تحلیل 33 شاخص مطالعاتی مستخرج از مبانی نظری مبتنی بر پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از تکنیک دلفی و روش پیمایش پرداخته شد. متغیرهای این پژوهش شامل 3 بعد تاب آوری کالبدی، فضایی و اجتماعی است.. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی تحلیل های آماری از قبیل فراوانی، درصدها، حداکثر و حداقل، میانگین و انحراف معیار استفاده گردیده است. در بخش استنباطی، با کمک تحلیل های آماری مورد نیاز از آزمون T-Test تک نمونه ای و فریدمن استفاده شد. به طوریکه در بین ابعاد 3گانه تاب آوری، بعد کالبدی فضایی (با 74.19 درصد فاصله از حد بهینه) و سپس بعد اجتماعی (با 68.52 درصد فاصله از حد بهینه) در وضعیت مناسبی دارد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل منطقه ۱۲ نشان می دهد که بالاترین سطح بعد فضایی (با میانگین 10.97)، بعد اجتماعی (با میانگین 8.84) بوده است؛ همچنین در تحلیل ابعاد 3گانه، بعد اجتماعی در خوشه محرک، بعد فضایی در خوشه پیوندی و بعد کالبدی در خوشه وابسته قرار گرفته اند.
تحلیل فضایی شاخص های سرمایه اجتماعی از دیدگاه شهروندان منطقه چهار شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش تحلیل فضایی شاخص های سرمایه اجتماعی از دیدگاه شهروندان در منطقه چهار شهر اردبیل می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری ساکنان منطقه چهار شهر اردبیل می باشد ؛ که با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند ، ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده و میزان پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمده نشان دهنده پایایی خوب پرسشنامه می باشد. جهت تحلیل داده ها از نرم فزار SPSS ( آزمون های: T تک نمونه ای، فریدمن و کروسکال والیس) استفاده شده است. نوآوری پژوهش حاضر استفاده از سه آزمون آماری، مشخص شدن وضعیت سرمایه اجتماعی؛ در کل منطقه چهار و به تفکیک شاخص ها در محله های منطقه چهار می باشد. نتایج مقایسه میانگین شاخص های سرمایه اجتماعی از نظر شهروندان در منطقه چهار نشان می دهد وضعیت شاخص های سرمایه اجتماعی تا حدودی مطلوب و مقداری بالاتر از حد متوسط می باشد و اینکه رتبه بندی شاخص ها از نظر شهروندان با معناست و شهروندان رتبه بندی متفاوتی از شاخص های سرمایه اجتماعی دارند. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس نشان می دهد ؛ محله ها در تمام شاخص های سرمایه اجتماعی تفاوت معناداری در سطح آلفای 05/0 درصد با هم دارند. در کل نتایج نشان می دهد، که بین محله ها در برخورداری از شاخص های سرمایه اجتماعی تفاوت وجود دارد.
پیش بینی و بررسی آینده ی تغییرات آب و هوایی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
179 - 197
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف پیش نگری روند تغییر اقلیم در شهر تهران نوشته شد. در این مقاله وضعیت بارش و دمای ( حداقل و حداکثر)تهران در ایستگاه های سینوپتیک ژئوفیزیک، شمیرانات و مهرآباد طی دوره (1992 تا 2018) بررسی و برای شناسایی وجود جهش و آشکارسازی سالهای رخداد جهش از آزمون ناپارامتریک من کندال استفاده شد. همچنین برای پیش یابی تغییرات عناصر اقلیمی در تهران از داده های cmip5 و مدل Lars برای سه سناریوی RCP2.6,RCP4.5,RCp8.5، بهره گرفته شد. نتایج حاصل از بررسی روند سری زمانی دما و بارش سه ایستگاه مورد بررسی شهر تهران، با استفاده از آزمون تحلیل روند من کندال، نشان داد که در مورد هیچ کدام از فاکتورهای اقلیمی در سه ایستگاه مورد بررسی، تغییر معنی داری در سطح اطمینان P_value = 0.05رخ نداده است. اما جهش ها و نوسانات سالانه زیادی در سری زمانی دما و بارش ایستگاه ها مشاهده شد. همچنین نتایج حاصل از پیش یابی پارامترهای اقلیمی دمای حداقل، حداکثر و بارش در منطقه مورد بررسی نشان داد که، دمای حداقل و حداکثر تا سال 2050 نسبت به دوره پایه (1992 تا 2018) در هر سه خط سیر انتشار دی اکسید کربن RCP2.6,RCP4.5,RCp8.5، بصورت معنی داری در هر سه مورد مطالعه افزایش خواهد یافت. اما بارش در سال 2050 نسبت به دوره پایه سالهای 1992 تا 2018 در هرسه خط سیر انتشار دی اکسید کربن میزان بارش بصورت معنی داری در هر سه ایستگاه به میزان 7/1 میلیمتر در ماه کاهش خواهد یافت.
بهینه سازی فرم با هدف دستیابی به ساختمان با عملکرد بالا در شهرهای آینده (مورد پژوهی: کاربری های اداری بزرگ مقیاس شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرم به عنوان خط مقدم مواجهه با محیط بیرونی، نحوه تماس ساختمان با عناصر اقلیمی از جمله تابش خورشیدی را تعریف می کند. بنابراین، مؤلفه های مختلف فرم نیز بر میزان دریافت فاکتورهای خورشیدی توسط ساختمان اثرگذار بوده و موجب تغییر در عملکرد انرژی ساختمان می گردند. با توجه به وجود دو مؤلفه بهره حرارت خورشیدی (SHG) و أمواج مرئی (Tv) در رابطه با تابش خورشیدی و هم زمانی فعالیت کاربری های اداری با حضور نور روز، عدم توجه هم زمان به این دو مولفه می تواند موجب خروج از شرایط آسایش حرارتی و آسایش بصری نوری گردد. بنابراین ضروری است تا در راستای افزایش بهره وری در کاربری های اداری، رفتار گونه های فرم در برابر تابش خورشیدی بررسی و انواع نامناسب حذف گردند. با هدف دست یابی به فرم شکلی بهینه جهت کاربری های مذکور در شهرهای آتی، این پژوهش قصد دارد تا با بررسی گونه شکلی پر تکرار، به ارزیابی عملکرد انرژی آن بر مبنای ویرایش چهارم مبحث 19 مقررات ملی ساختمان بپردازد. اینپژوهش با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی انجام شده است. داده های اسنادی مورد نیاز از پایگاه های اطلاعاتی معتبر استخراج شده و پس از مدل سازی با نرم افزار دیزاین بیلدر، خروجی ها مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته اند. به عنواننتیجه، اشکال مستطیل و مربع به ترتیب با فراوانی 38 و 31 درصد، %69 از فرم این بناها را شکل داده اند. گونه پیشنهادی A2 با نسبت طول به عرض 2 به 1 از منظر آسایش حرارتی و آسایش بصری نوری بهینه ترین عملکرد را در برابر حرارت خورشیدی و امواج مرئی دارا می باشد.
تدوین سناریو های توسعه شهر شاندیز با تأکید بر نظریه شهر اکولوژیک در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف زیرساختهای لازم برای ایجاد شهرهای اکولوژیک در کشورهای در حال توسعه از یک طرف و عدم اطمینان ناشی از مشکلات محیطی، پیشبینی آینده را با مشکل مواجه کرده است به گونهای که برنامهریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست. ولی میتوان از روش سناریونویسی در جهت پیشبینی آینده و تبیین جایگزینهای ممکن در شرایط متفاوت استفاده کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف توسعه سناریو های محتمل در شکل گیری شهراکولوژیک در شهر شاندیز ستاره گردشگری استان خراسان رضوی، و ارائه راهبرد هایی در جهت رسیدن به شهر اکولوژیک در افق 1410 است. روش پژوهش بر اساس روش ماتریس سناریو می باشد.برای رسیدن به این هدف 6 گام اصلی سناریو نویسی دنبال شد که در این راستا مطالعات کمی و کیفی صورت گرفت. در ابتدا در قالب پرسشنامه ( در دو بعد درجه تاثیر گذاری و عدم قطعیت) از 24 نفر از متخصصین در حوزه شهر اکولوژیک در مشهد نظر خواهی شد و به وسیله آزمون های آماری توصیفی و استنباطی نظیرFriedman عوامل موثر اولویت بندی و سپس پیشرانهای بحرانی شکل دهنده سناریو ها تعیین شد و در جهت تعیین منطق سناریو ها، توسعه سناریوها، بررسی پیامدها و همچنین تعیین راهبردها با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از متخصصین که به روش اشباع نظری انتخاب شدند مصاحبه به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان میدهد که سه سناریوی ستاره گردشگری اکولوژیک، شهر گردشگری ماشین مدار ناپایدار و جنگل آهن برای آینده شهر شاندیز در رابطه با شهر اکولوژیک قابل تصور است. در نهایت، راهبردهایی جهت رسیدن شهر شاندیز به سناریو مطلوب ارائه گردیده است.
هنجاریابی مقیاس سنجش پیاده مداری محیط محله بر مبنای ادراک نوجوانان با رویکرد بهبود فعالیت فیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود فعالیت بدنی از نگرانی های عمده در مورد بهداشت کودکان است. محیط کالبدی محله یکی از متغیرهایی است که به نظر می رسد، می تواند سطح فعالیت بدنی و درنهایت سلامت نوجوانان را تحت تأثیر قرار دهد. تا به امروز ابزار سنجش کمی ادراک پیاده مداری محیط محله برای نوجوانان در ایران وجود نداشته است. هدف پژوهش حاضر باز ساخت، رواسازی، پایاسازی و هنجاریابی این سنجه است. برای تحقق این منظور از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی با رویکرد تحلیل عامل اکتشافی استفاده شده است. در مرحله پیش آزمون 45 دانش آموز پرسشنامه را تکمیل کردند. ضرایب تمییز، هماهنگی و مقبولیت محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه منطقه 4 شهرداری تهران است. حجم نمونه شامل 417 نوجوانان 14 تا 17 ساله می باشد. طبق تحلیل ها 7 عامل اصلی امنیت، جذابیت بصری، امکان فعالیت فیزیکی، سلسله مراتب دسترسی، تنوع کاربری نیازهای روزانه، مکان های ورزشی و مکان های تعاملی برای سنجش پیاده مداری ادراکی محیط محله برای نوجوانان شناسایی شده است. محتوای مقیاس اصلی با سازگاری و تعدیل مناسب برای تفاوت های زمینه ای، حفظ شده است. بستر پژوهش و عوامل فرهنگی بر گویه ها و مقولات مؤثر این ابزار اثرگذار است. یافته های پژوهش پایایی سنجه را مورد تأیید قرار می دهد و می تواند برای سنجش نیازهای کاربران و تشخیص اولویت های آنان مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی اثرگذاری مولفه های زیرساخت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر رضایت گردشگران (نمونه موردی: شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از پدیده های اجتماعی و اقتصادی به شمار رفته که با آثار فرهنگی، سیاسی و محیطی که به همراه داشته ، به صورت پدیده ای فراگیر و جهانی در آمده است. زیرساخت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی محرک هایی به شمار می آیند که با تقویت و توجه به آن ها می توان در جهت احیای پهنه های مستعد گردشگری در شهرها و ایجاد منافع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی گام های مؤثری را برداشت.هدف اصلی شناخت تأثیر زیرساخت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بر رضایت گردشگران در شهر سبزوار است. به لحاظ ماهیت موضوع و اهداف تحقیق "توصیفی-تحلیلی" و ازلحاظ هدف توسعه ای-کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل گردشگران شهر سبزوار در سال 1400 است که بر اساس آمار سازمان گردشگری شامل 1320 نفر و حجم نمونه که با فرمول کوکران 300 نفر از گردشگران محاسبه شده که به صورت تصادفی مورد پرسش قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی با نرم افزارهای تحلیل آماری spss و amos استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در تحلیل عامل اکتشافی، رضایت گردشگران مبتنی بر کیفیت سرمایه اجتماعی و تاریخی از اثرگذارترین عامل بر رضایت گردشگران شناخته شده است. زیرساخت اجتماعی مؤلفه های مشارکت و همبستگی، تسهیلات و امکانات اجتماعی، امنیت و برنامه های اجتماعی می توانند بر رضایت گردشگران اثرگذار و در زیرساخت اقتصادی مولفه های اثرگذار شامل خدمات و سرمایه انسانی، تسهیلات و امکانات اقتصادی و برنامه های اقتصادی گردشگرمحور در نظر گرفته شده و در بعد زیرساخت فرهنگی مولفه های اثرگذار شامل فرهنگ ها و سنت ها، تسهیلات و امکانات فرهنگی و برنامه ها و خدمات فرهنگی است.
بررسی توانمندی گردشگری روستایی بخش رستاق شهرستان داراب بر اساس مدل Topsis(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
13 - 28
حوزههای تخصصی:
پتانسیل های گردشگری از سرمایه های منحصر به فرد هر کشور و منطقه به شمار می رود که شناسایی، طبقه بندی و برنامه ریزی آن جهت توسعه گردشگری دارای اهمیت بالایی است و همچنین به دلیل اینکه در دهه های گذشته به ویژه از دهه 1990 به دلیل رکود کشاورزی و مشکلات فراروی جوامع روستایی، همواره متخصصان و برنامه ریزان بر اهمیت توسعه گردشگری روستایی تأکید کرده اند. هدف از این پژوهش بررسی توانمندی گردشگری روستایی بخش رستاق شهرستان داراب می باشد در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از بررسی های اسنادی و کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شده است که ابتدا به جمع آوری آمار و اطلاعات و مطالعات انجام شده در سطح منطقه (شامل: پارامترهای اقلیمی، ژئومورفولوژی، زمین شناسی، هیدروژئولوژی، انسانی و محیطی) و تهیه نقشه های مورد نیاز از جمله: دما، بارندگی، ساعات، فرسایش، شیب، زمین شناسی، گسلها، آبهای زیرزمینی، آبهای سطحی، کاربری اراضی، خطوط ارتباطی، مناطق حفاظت شده، مراکز جمعیتی، با استفاده از GIS صورت می گیرد و با توجه به اطلاعات به دست آمده به بررسی جاذبه ها، امکانات، خدمات و وضعیت گردشگری در منطقه پرداخته و سپس با استفاده از مدل TOPSIS به رتبه بندی و سطح بندی پتانسیل های گردشکری بخش رستاق از نظر پاسخ دهنده گاه صورت گرفته است. با توجه به نتایج تحقیق روستای لایزنگان با رتبه تاپسیس 612/. به عنوان روستای نمونه گردشگری بخش رستاق انتخاب شد.
بررسی اهمیت رضایت گردشگران در ارائه خدمات گردشگری و عوامل مؤثر بر آن، مطالعه موردی: هتل های استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع هتلداری یکی از صنایع خدماتی است که برای ایجاد مزیت رقابتی، رضایت مشتریان و به تبع آن وفاداری اهمیت زیادی دارد. طبیعی است که صنعت هتلداری منابع عظیمی را برای جلب رضایت مشتریان خود سرمایه گذاری کنند. ازآنجایی که رضایت مشتری یک فشارسنج حیاتی برای ارزیابی عملکرد هتل است، درک عمیق عواملی که به مشتریان راضی و ناراضی کمک می کنند برای مدیریت هتل بسیار مهم است. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر واکاوی عوامل مؤثر بر رضایت گردشگران در ارائه خدمات گردشگری هتل های استان سمنان است و هیجانات مصرف را به عنوان یک عامل کلیدی مهم و اثرگذار بر رضایت گردشگران موردبررسی قرار داده است. پژوهش حاضر، ازنظر هدف، کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران مراجعه کننده به هتل های استان سمنان است. به علت عدم دسترسی به آمار دقیق گردشگران داخلیِ واردشده به استان سمنان در زمان انجام پژوهش، 205 گردشگر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد که از پرسش نامه های برگردانده شده حدود 189 پرسشنامه قابل استفاده بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش، تنها معنی دار بودن رابطه بین کیفیت خدمات و رضایت مشتری به صورت مستقیم مورد تائید قرار نگرفت؛ که این امر می تواند ناشی از تفاوت در جامعه موردبررسی و همچنین شرایط اقتصادی و فرهنگی حاکم بر جامعه باشد. می توان نتیجه گرفت که مدل شاخص رضایت مشتریان با کمک هیجانات مصرف اثر قوی تری برای بررسی سطح رضایت مشتریان دارد.