فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸٬۰۸۱ تا ۱۸٬۱۰۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
269 - 287
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی مفهومی همه جانبه و سسیستمی است که، علاوه بر عمران و بهسازی روستا، همه جنبه های حیات اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی روستا را دربر می گیرد. یک برنامه ریزی آرمانی و هدفمند در مناطق روستایی نیازمند رویکردی جامع است که باید ناظر به این ویژگی ها و پوشش دهنده آن ها باشد. تفکر سیستمی فرایند شناخت مبتنی بر تحلیل (تجزیه) و ترکیب در جهت دست یابی به درک کامل و جامع یک موضوع در محیط پیرامون خویش است که ویژگی هایی همچون هدف، کلیت، روابط متقابل، و محیط بیرونی و درونی از اصول تشکیل دهنده آن است. بنابراین، برنامه ریزی روستایی نیازمند شناخت روستا با نگرش سیستمی با توجه به کنش متقابل و وابستگی اجزای تشکیل دهنده آن با یکدیگر و محیط پیرامون در سطوح ملی و منطقه ای است . شناخت سیستمی در دو سطح است: 1. روستا؛ توجه به کارکردها- ساختارها و پیوندهای درونی- بیرونی روستایی در عرصه برنامه ریزی و توسعه روستایی با زیرسیستم های اقتصادی، اجتماعی، و کالبدی قابل بررسی و با عملکردهای خدماتی و توزیع خدمات رابطه دارد؛ 2. سرزمین؛ توجه به عوامل خلأ فضایی- عملکردی خدماتی روستایی با نتایج منطقه ای قابل بررسی و با وابستگی روستا به شهر، مهاجرت، و عدم انباشت سرمایه در روستا رابطه دارد. سامان دهی تنوعات موجود از لحاظ برخورداری منابع ناحیه ای، نیازها و توانمندی های منطقه ای، تقسیم کار بین بخش های شهری و روستایی با برنامه ریزی فضایی و آمایش سرزمین قابل بررسی و از طریق ساختارهای نهادی و مدیریتی به طور نظام مند هدایت می شود. نگرش سیستمی در برنامه ریزی فضایی با رویکرد ساختاری- کارکردی با شناخت جامع سازمان فضایی زمینه توسعه نهادی محلی، ملی، و منطقه ای را فراهم می آورد.
شناسایی مناطق کارستی با استفاده از مدل دمسترشافر و روش فازی (منطقه مورد مطالعه: شمال غرب استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
160 - 175
حوزههای تخصصی:
سرزمینهای کارستی آب اشامیدنی 25 درصد از جمعیت جهان را تامین می کنند. منابع اقتصادی کارست، اهمیت سرزمین های کارستی در کشاورزی و دارا بودن عوامل اقلیمی دیرینه به منظور شناسایی تحولات ژئومورفولوژی مشخص می نماید. از طرفی مطالعه کارست ها در مناطق خشک به دلیل مناطق مناسبی که برای ذخیره سفرهای آب شیرین محسوب می شوند، بسیار مهم به نظر می رسد. با توجه به اهمیت موضوع هدف از این مطالعه تعیین مناطق کارستی با استفاده از الگوریتم جدیدی به نام دمپسترشافر و مقایسه آن با روش فازی می باشد. به منظور تعیین مناطق مستعد کارست از داده های زمین شناسی، فاصله از گسل، بارندگی، ارتفاع، دما، فاصله از رودخانه، شیب در محیط GIS استفاده شد. در روش فازی بعد از تهیه نقشه فازی برای هر یک از پارامترها به روش تحلیل سلسله مراتبی وزن هر یک از لایه ها مشخص شد. نتایج حاصل از مقایسه زوجی در روش تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که با توجه به نرخ ناسازگاری 01/0 وضعیت زمین شناسی دارای بیشترین وزن (297/0) و شیب کمترین اهمیت (وزن 045/0) در تعیین مناطق کارستی منطقه مورد مطالعه دارندنتایج حاصل از روش فازی نشان داد که نیمه جنوبی و غرب منطقه احتمال وجود مناطق کارستی بیشتر است. در حالیکه نتایج حاصل از روش دمپسترشافر نشان دادند که مناطق غرب دارای مناطق کارستی بهتری نسبت به سایر مناطق هستند. با مقایسه دو روش و مقایسه آن با میزان فاصله از جاده نشان داد که روش دمپسترشافر دارای دقت بالاتری نسبت به روش فازی می باشد. بطوریکه در روش دمپسترشافر با افزایش سطح اطمینان و کاهش ریسک پذیری احتمال وجود مناطق کارستی کاهش می یابد.
آسیب شناسی تعاونی های آب بران (موردمطالعه: دشت میان دربند شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
650 - 665
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آمیخته، شناسایی و اولویت بندی آسیب های مدیریت مشارکتی آبیاری در بین تعاونی های آب بران دشت میان دربند شهرستان کرمانشاه است. جامعه مورد مطالعه بخش کیفی افراد صاحب نظر در زمینه تعاونی های آب بران و مدیریت مشارکتی آبیاری به تعداد 15 نفر با انتخاب هدفمند بود. جامعه آماری بخش کمی نیز، 688 نفر از اعضای تعاونی های آب بران منطقه میان دربند بودند که تعداد 245 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته های بخش کیفی نشان داد آسیب های عنوان شده به دو دسته آسیب های مربوط به تعاونی ها و اعضا (آسیب های درونی) و آسیب های مربوط به سازمان و ارگان های مرتبط با مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی (آسیب های بیرونی) تقسیم شدند. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده بخش کمی، مهم ترین آسیب های تعاونی های آب بران عبارت اند از: عدم برگزاری جلسات هیئت مدیره و مجمع عمومی، نارضایتی از سیاست گذاری های مدیریتی شبکه، بی اعتمادی اعضای تعاونی نسبت به یکدیگر، عدم تحویل به موقع آب در طول فصل زراعی، یکنواخت نبودن توزیع آب در تمام شبکه، بالا بودن نرخ آب بها و عدم اختصاص اعتبارات بلندمدت از طرف دولت برای احیای منابع آب. به منظور دسته بندی تعاونی های آب بران از لحاظ میزان تأثیرپذیری از آسیب های شناسایی شده از تحلیل خوشه ای استفاده شد. تعاونی ها بر اساس میزان تشابهی که از نظر تأثیرپذیری از آسیب ها داشتند در 5 خوشه قرار گرفتند.
تاثیر پیچیدگی برند مکان، برتبلیغات دهان به دهان با توجه به نقش تعدیل گری ساکنان و گردشگران داخلی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ایجاد برند برای یک مکان/شهر، جایگاه مکان به عنوان محلی برای اقامت، کسب و کار و یا مقصد گردشگری تقویت می شود. هدف مطالعه بررسی تاثیر همزمان برندسازی مکان بر ساکنان و گردشگران داخلی است. این پژوهش کاربردی و توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه ساکنان در مناطق چهارگانه و کلیه گردشگران داخلی ورودی به شهرستان کرمان در ایام عید نوروز 1396 می باشد. ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ با توجه به روش مقایسه ای پژوهش ﺑﺮای ﺟﺎﻣﻌﻪ نامعلوم معادل 384 به دست آمد که 500 پرسشنامه توزیع گردید و تعداد 460 پرسشنامه برگشت داده شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید گردید، که معادل 76/0 بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای 24SPSS و23 AMOS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که، پیچیدگی برند مکان با واسطه رضایت فقط بر تبلیغات دهان به دهان گردشگران تاثیرگذار می باشد. علاوه براین، پیچیدگی برند مکان با واسطه هویت یابی در گردشگران بیش از ساکنان منجر به تبلیغات دهان به دهان می شود.
تحلیل محدودیت های توسعه اقتصادی مبتنی بر شاخص های طبیعی مورد: نواحی روستایی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف، پهنه بندی و تحلیل محدودیت های توسعه اقتصادی دهستان های استان هرمزگان ازنظر شاخص های محیط طبیعی انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده، تلفیقی از روش های توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش مک گراناهان و برای سنجش میزان همبستگی بین متغیر های محیطی و توسعه اقتصادی نقاط روستایی استان هرمزگان از ضریب همبستگی کرامر بهره گرفته شده است. برای وزن دادن به شاخص ها از روش محاسبه جمع امتیازات برای ترکیب شاخص ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در دهستان های استان هرمزگان، بیش ترین درصد فراوانی توسعه اقتصادی مربوط به سطح محدودیت محیطی متوسط و کم بوده و کمترین درصد نیز مربوط به دهستان های با محدودیت محیطی زیاد و محدودیت محیطی بسیار کم است، یعنی از بین 92 دهستان استان هرمزگان، 12 دهستان توسعه اقتصادی با محدودیت محیطی بسیار زیاد، 9 دهستان محدودیت محیطی زیاد، 35 دهستان محدودیت محیطی متوسط، 26 دهستان محدودیت محیطی کم و 10 دهستان محدودیت محیطی بسیار کم هستند. با توجه به نتایج از آزمون همبستگی v کرامر می توان این استنباط را نمود که بین متغیر های محیطی با توسعه اقتصادی روستایی همبستگی و رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد و مقدار سطح معناداری آن ها (0.000) نشان از وجود رابطه بین متغیر های مستقل(عوامل محیطی) و وابسته(توسعه اقتصادی) دارد . درنهایت اینکه، شاخص های بارندگی، منابع آب، وضعیت اقلیم، قابلیت و استعداد اراضی و مخاطرات طبیعی(زلزله و سیلاب) از مهم ترین شاخص های محیطی هستند که در توسعه و عدم توسعه اقتصادی دهستان های استان هرمزگان نقش دارند.
تحلیل چرخه افول و انحطاط روستایی در مناطق کوهستانی (مورد مطالعه: شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل نگرش و ادراک ذهنی روستاییان در خصوص مقوله متروک شدن، افول و انحطاط روستایی مناطق کوهستانی در شهرستان ورزقان است. این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و در بستر «روش تحقیق آمیخته» از دو مؤلفه روش شناختی (کیفی و کمی) بهره برده است. در این پژوهش، حجم نمونه در بخش کیفی شامل 26 نفر از مطلعین کلیدی است که براساس نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمی به روش نمونه گیری آسان و از نوع غیراحتمالی 118 نفر از روستاییان ساکن در شهرستان ورزقان جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. به منظور کدگذاری و تحلیل داده های کیفی از نرم افزار مکس کیودا و برای تحلیل داده های کمی از روش مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها نشان داد که کاهش فرصت های شغلی، مهاجرت، کاهش جمعیت و کاهش تقاضا برای کالا و خدمات به ترتیب چرخه ای را شکل می دهند که باعث متروک شدن روستاها و افول و انحطاط آن می شود. «چندپارگی اراضی مزروعی»، «شکاف درآمدی»، «ملی شدن مراتع»، «نبود الگوی کشت مناسب»، "فرآیند تغییر کاربری زمین های کشاورزی" و "تمرکزگرایی امکانات و نابرابری های منطقه ای توسعه" از تأثیرگذارترین متغیرها در شکل گیری این چرخه در شهرستان ورزقان شناسایی شد.
برآورد میزان رسوب حوضه رود ارس با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: زیرحوضه دره رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۵
141 - 162
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های نوین در زمینه پیش بینی فرآیندهای هیدرولوژیکی و ژئومورفولوژیکی شبکه های عصبی مصنوعی از مؤلفه های هوش مصنوعی است که در جهت پیاده سازی ویژگی های شگفت انگیز مغز انسان در یک سیستم مصنوعی می کوشند و ابزاری قدرتمند در زمینه ی مدل سازی و پیش بینی پارامترهای ژئومورفولوژی اند که در این پژوهش جهت برآورد میزان رسوب حوضه رود ارس استفاده شده است. بدین منظور از آمار دبی، رسوب و بارش ماهانه ایستگاه هیدرومتری بران واقع در حوضه آبریز دره رود از زیر حوضه های مهم حوضه رود ارس در دشت مغان در طول دوره آماری 34 ساله (سال آبی 54-53 تا 87-86) استفاده گردید. بدین صورت که میزان دبی و بارش به عنوان ورودی های شبکه عصبی مصنوعی و میزان رسوب به عنوان خروجی شبکه در نظر گرفته شدند. به منظور پیاده سازی مدل از امکانات و توابع موجود در محیط برنامه نویسی نرم افزارهای MATLAB/2010 و SPSS/21 بهره گرفته شد. سپس به ارزیابی عملکرد مدل، از طریق معیارهای آماری از جمله ضریب تعیین، مجذور میانگین مربعات خطا، میانگین مربعات خطا، میانگین مطلق خطا، ضریب همبستگی و همچنین میانگین درصد نسبی خطا پرداخته شد. نتایج به دست آمده ضمن تأیید توانایی مدل شبکه عصبی مصنوعی نشان داد که انطباق خوبی بین مقادیر پیش بینی شده و مشاهداتی وجود دارد به طوری که میانگین خطای این مدل با داده های مشاهداتی برابر 9/0 درصد و ضریب همبستگی 99/0 است که در سطح 01/0 نیز معنی دار گشته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مدل شبکه عصبی مصنوعی از دقت بالایی در برآورد میزان رسوب در حوضه مورد بررسی برخوردار است. نتایج حاصل می تواند در مدیریت و برنامه ریزی حوضه های آبخیز و مدیریت منابع آبی و طبیعی بویژه در بخش های کشاورزی، صنعت، شرب و همچنین پیش بینی وضعیت رسوب گذاری در مخزن سدها مفید باشد.
دورنمای اثر گرمایش جهانی بر دگرگونی الگوی زمانی- مکانی رخداد استرس حرارتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثرات تغییر اقلیم، پیامدهای متفاوتی را بدنبال دارد که یکی از مهمترین این پیامدها، تغییر الگوی فضایی- زمانی رخداد استرس های حرارتی می باشد. بهرحال استرس های حرارتی به عنوان یکی از مخاطرات جوی شناخته می شود که سلامت جوامع بشری را مورد تهدید قرار می دهد. کشور ایران با توجه به موقعیت جغرافیای آن بر روی کمربند خشک و نیمه خشک کره زمین، انتظار می رود که الگوی اقلیمی آن تحت تاثیر تغییرات سوء گرمایش جهانی قرار گیرد. لذا در این تحقیق سعی گردید که نقشه خطر استرس حرارتی، با دیدگاه ترکیب شاخص های متنوع بیوکلیمایی، برای دو دهه پایه ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۰ و دهه آینده ۲۰۲۰ تا ۲۰۴۹ تهیه و مناطق خطرخیزشناسایی و معرفی گردند. لذا بر مبنای یک سناریوی میانه تحت عنوان RCP4.5 و با توجه به مدل CanEMS2، تغییرات اقلیمی ۴۱ ایستگاه اصلی ایران شبیه سازی شد. در این مطالعه بوسیله ۵ شاخص بیوکلیمایی، نقشه فراوانی رخداد استرس حرارتی برای دوره های مطالعاتی تهیه گردید. اگرچه همبستگی بین نتایج این شاخص ها از سطح معناداری برخوردار می باشد، اما آنچه مشخص بود، اینکه هر یک از این شاخص ها الگوهای فضایی متفاوتی از فراوانی رخداد استرس حرارتی نمایش می دهند. بنابراین در این پژوهش بر مبنای روش فازی در محیط GIS، نتایج ۵ شاخص بیوکلیمایی ترکیب و نقشه خطر ریسک استرس حرارتی تهیه شد. بهرحال نتایج این تحقیق با توجه به سناریوی RCP4.5 برای دهه ی آینده، گویای کاهش مساحت مناطق خطر پذیر استرس حرارتی با آستانه طبقات ریسک زیاد و ریسک خیلی زیاد به مقدار 5/24 درصد در قیاس با دوره پایه می باشد. همچنین الگوی فضایی نشان می دهد که برای هر دو دوره مطالعاتی، کمینه خطرپذیری این بلای جوی مربوط به نواحی مرکزی ایران بوده و از طرف دیگر سواحل جنوبی و شمالی ایران را می توان بعنوان مهمترین نواحی با ریسک بالای خطر، بعنوان نقاط حادثه خیز معرفی نمود
ارزیابی و تحلیل تاب آوری نهادی و کالبدی محلات شهری سنندج (مطالعه موردی: محلات سرتپوله، شالمان و حاجی آباد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
15 - 38
حوزههای تخصصی:
سوانح و مخاطرات طبیعی به دلیل شدت و زمان کوتاه اثر گذاری بر اجتماعات بشری تبدیل به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری در سال های اخیر شده اند. از این رو تاب آوری، به عنوان رویکرد و روشی مناسب در جهت کاهش خطرات حاصل از بحران ها و مخاطرات، به عنوان رویکرد پژوهش حاضر انتخاب شده است. هدف اصلی این پژوهش اندازه گیری میزان تاب آوری در ابعاد نهادی- سازمانی و کالبدی- محیطی به منظور مقابله با اثرات سوانح طبیعی در شهر سنندج می باشد. در همین ارتباط جامعه آماری این تحقیق خانوارهای ساکن در سه محله شهر سنندج است که با استفاده از سرشماری سال 1390، مصاحبه با مسئولان ذیربط و توزیع پرسشنامه، از طریق فرمول کوکران 383 خانوار انتخاب شدند. در تحلیل اطلاعات نیز از روش های کمی- پیمایشی استفاده گردیده است. با توجه به تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS و همچنین تحلیل شبکه ای ANP با استفاده از نرم افزار super decisions برای تعیین درجه اهمیت هر کدام از مؤلفه های مذکور استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین تاب آوری موجود در محلات نمونه و سطح تاب آوری آنها در ابعاد نهادی- سازمانی و کالبدی- محیطی رابطه معناداری وجود دارد و با تغییر هر یک، میزان تاب آوری خانوارها نیز تغییر می یابد.
ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر مقادیر رسوب معلق در تعدادی از حوزه های آبخیز استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۳
47-66
حوزههای تخصصی:
برآورد رسوب دهی رودخانه به دلیل پیچیدگی های آن یکی از مواردی است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺤﻨﯽﻫﺎی ﺳﻨﺠﻪرﺳﻮب و راﺑﻄﻪ ﺗﻮاﻧﯽ ﺑﺮازش داده ﺷﺪه ﺑﯿﻦ دادهﻫﺎی دﺑﯽ و ﻏﻠﻈﺖ رﺳﻮب ﻣﻌﻠّﻖ ﯾﮑﯽ از ﻣﺘﺪاولﺗﺮﯾﻦ روشﻫﺎی ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﺰان ﻏﻠﻈﺖ رﺳﻮب ﻣﻌﻠّﻖ اﺳﺖ. از طرفی پدیده تغییر اقلیم با تأثیر روی بارش، درجه حرارت و دبی جریان تولیدی، به صورت غیرمستقیم کیفیت آب را نیز تحت تأثیر قرارمی دهد. هدف پژوهش حاضر به دست آوردن تغییرات رسوب طی دهه آینده (2030-2011) با استفاده از معادله سنجه رسوب می باشد. برای این منظور از مدل هیدرولوژیکی IHACRES و مدل اقلیمی LARS-WG استفاده شد. مدل IHACRES ابتدا برای 7 ایستگاه هیدرومتری واسنجی و اعتبارسنجی شد سپس با به کارگیری مدل LARS-WG میزان تغییرات درجه حرارت حداقل، حداکثر و بارندگی برای دوره آینده به دست آمد. این تغییرات به مدل IHACRES اعمال شد و میزان دبی جریان دوره آتی تخمین زده شد. از طرفی با استفاده از داده های دبی و رسوب مشاهداتی منحنی سنجه رسوب تهیه شد. با تغییر مقادیر دبی جریان در ایستگاه های مطالعاتی مقادیر دبی رسوب معلق برای دوره آتی محاسبه شد. نتایج نشان داد مقدار بارندگی 68/3 درصد کاهش یافته و دمای حداقل 48/16 و دمای حداکثر نیز 39/5 درصد افزایش یافته است. بررسی میزان رواناب طی دهه آینده در ایستگاه های هیدرومتری نشان داد که دبی متوسط به طورکلی 16/0 درصد کاهش یافته است. تعداد وقایع دبی اوج افزایش یافته است که بیش ترین افزایش مربوط به ایستگاه هیدرومتری یامچی با دبی متوسط 09/2 و 16 واقعه دبی اوج بالای 6 مترمکعب برثانیه می باشد. این تغییرات اقلیمی به طور متوسط منجر به کاهش 74 درصدی بار معلق رسوب در ایستگاه های مطالعاتی شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده تأثیر قابل توجه تغییر اقلیم بر حوزه های آبخیز استان اردبیل می باشد و با توجه به اثرات زیست محیطی تغییر اقلیم لازم است راهکارهایی جهت مدیریت مناسب حوزه های آبخیز اتخاذ شود.
تحلیل ساختاری و علت تشکیل هسته مرکزی پرفشار سیبری در محدوده دریاچه های بایکال و بالخاش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
21 - 38
حوزههای تخصصی:
سامانه پرفشار سیبری یکی از عناصر سازنده گردش جوی مؤثر بر آب وهوای کشور ایران بویژه در فصل سرد سال است. در این تحقیق به مکان شکل گیری اولیه این سامانه و ویژگی های همدیدی آن پرداخته شده است. برای این منظور داده های جوی ترازهای زیرین وردسپهر برای سه ماه دسامبر تا فوریه از داده هایNCEP/NCAR برای یک دوره 22 ساله دریافت شد. سامانه های با ویژگی حرارتی جداسازی شد. سپس هسته مرکزی این سامانه برای تمام ماه ها به تفکیک روزانه تعیین و مختصات جغرافیایی آن ها محاسبه گردید. نتایج نشان داد که در اکثر قریب به اتفاق روزهای سه ماه دسامبر تا فوریه هسته اصلی پرفشار سیبری در ترازهای زیرین جو بر روی کوه های آلتای و سایان قرار دارد.این تحقیق همچنین نشان داد که در بیش از نیمی از روزهای هرماه پرفشار دارای دو هسته مرکزی بوده است. که در این حالت همواره هسته اصلی بر روی کوه های آلتای و هسته ثانوی بر روی ارتفاعات سایان قرار می گیرد. بنابراین برخلاف تصور هسته مرکزی پرفشار سیبری نه بر روی دشت های پست سیبری که بر روی ارتفاعات بلند کوه های آلتای و سایان تکوین پیدا می کنند. همچنین انطباق نقشه های هم دما و هم فشار و هم ارتفاع نیز نشان داد که هسته اصلی سرما در سه ماه سرد عموماً بر روی شمال یا شمال شرق صحرای سیبری قرار داشت. درصورتی که هسته اصلی پرفشار در بیشتر روزها بر روی این دو کوهستان مرتفع قرار داشت. بنابراین علاوه بر سرما عامل توپوگرافی (امتداد شمال غربی– جنوب شرقی) نقش بسیار مهمی در مکان شکل گیری هسته پرفشار دارد. بر اساس نتایج عموم تحقیقات انجام شده این پرفشار، بطور مستقیم یا غیر مستقیم، عامل سرماها و امواج سرد دوره سرد سال و همین طور امواج زودهنگام و دیرهنگام کشور می باشد.
ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی در برابر مخاطرات زلزله با رویکرد دستیابی به مدیریت پایدار (مورد مطالعه: منطقه یک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه خسارت های ناشی از بحران های طبیعی و انسانی موجب شده است که تاب آوری یکی از مهم ترین موضوعات برای رسیدن به پایداری و به عنوان راهی برای تقویت جوامع با استفاده از ظرفیت های آن ها مطرح شود. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، میزان تاب آوری کالبدی منطقه یک تهران مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این راستا، بر اساس مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای، اطلاعات و داده های مورد نیاز، جمع آوری شده و با توجه به ویژگی های منطقه، شاخص های ساختار کالبدی و کاربری اراضی منطقه، دسترسی به فضاهای باز عمومی، تراکم ساختمانی، بافت های فرسوده، عرض معابر و نزدیکی به گسل به عنوان شاخص های مؤثر در تاب آوری کالبدی، مورد بررسی قرار گرفتند که در نهایت هر یک از شاخص ها با توجه به ضریب اهمیتشان بر اساس فرم نظر سنجی که توسط کارشناسان تکمیل شده است، در محیط GIS روی هم گذاری شده و نقشه نهایی میزان تاب آوری کالبدی منطقه تولید شده است. نتایج بیانگر این امر می باشد که در حدود بیش از 55 درصد از مساحت منطقه از تاب آوری کم و متوسط در برابر زلزله برخوردار می باشند که مربوط به نواحی 3 و 5 و قسمتی از ناحیه 8 است و از سوی دیگر، نواحی 6 و 10، بیشترین میزان تاب آوری در برابر زلزله را دارند. در مرحله بعد از ماتریس برنامه ریزی کمی استراتژیکی، جهت اولویت بندی راهبردها برای اجرا شدن در مناطق با تاب آوری کم استفاده شده است که بر اساس آن، راهبرد ST با حداکثر امتیاز 10.81 درصد که جلوگیری از ساخت و ساز در نواحی پر خطر (نزدیک گسل) می باشد، به عنوان بهترین راهبرد کالبدی جهت افزایش تاب آوری کالبدی منطقه در برابر زلزله مطرح می گردد. در ادامه نیز پیشنهاداتی در راستای افزایش میزان تاب آوری منطقه در نواحی با آسیب پذیری زیاد، ارائه شده است.
تأثیر ارزش های اجتماعی بر تحوّل مجازات با تأکید بر جغرافیای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بشریّت در طول ادوار مختلف، شاهد تحوّلاتی بوده است؛ تحوّلاتی که با گذر زمان و شکل گیری دولت ها و تحت تأثیر ارزش های اجتماعی، قابلیّت دگرگونی مجازات ها را نیز دارد. ارزش هایی که صرفاً منحصر به فلسفه خاصّی نیست و در تمام جوامع، بدون توجّه به اختلافات جغرافیایی، مقبول طبع بشریّت است. بر این اساس، مسئله مورد بررسی آن است که کدام یک از ارزش های اجتماعی بیشترین میزان تأثیرگذاری بر تحوّل مجازات را با تأکید بر جغرافیای فرهنگی خواهد داشت؟نتایج تحقیق، نشان می دهد که در تمامی جوامع، ارزش های اجتماعی با گفتمان های مختلف وجود دارد امّا در مننطقه جغرافیایی ایران، ارزش های مبتنی بر اخلاق و فرهنگ، به نسبت، توانایی تأثیرگذاری حدّاکثری بر تحوّل مجازات را خواهند داشت. به گونه ای که تصوّر تأثیر فشارهای سیاسی بر تحوّل مجازات، به خصوص در مجازات های سختی چون رجم و شلّاق به حدّاقل رسیده است. بنابراین، امروزه نظام کیفری ایران از رهگذر توسعه آزادی و دموکراسی و به اقتضای مصلحت و با ابتناء بر ارزش های اجتماعی، قابلیّت تعطیلی و یا جایگزینی یکچنین مجازات هایی را یافته است که این امر می تواند به نوعی، مبیّن انسانی تر شدن مجازات ها باشد.
طراحی مدل جامع نگر در مطالعه پدیده افتراق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
79 - 91
حوزههای تخصصی:
جدایی اجتماعی_فضایی در شهرها(یا افتراق شهری)، پدیده ای چند بُعدی است که در فضا و زمان حادث می شود. این پدیده تنها به واسطه فضاهای تکه تکه شده یا تمایزات و اختلافات اجتماعی_اقتصادی مشخص نمی شود بلکه در بیشتر مواقع مرزهای تقسیم از برهم کنش جمیع موارد و تمایزات شکل می گیرند؛ اما تاکنون نگرش به این پدیده و مواجهه با آن به صورت جامع صورت نگرفته است. افتراق شهری به طور ابتدایی مسئله اجتماعی شناخته شده ای است اما به فضا به عنوان عاملی مؤثر در شکل گیری و گسترش آن توجه چندانی نشده است. به همین دلیل نیز برای رفع این پدیده، نام و نشانی از شیوه های تحلیلی توأمان فضایی و اجتماعی_اقتصادی دیده نمی شود. در مقاله حاضر با استفاده از شیوه خط سیر «توسعه نظریه» که مبتنی بر مرور ادبیات موضوع به منظور توسعه و تکامل نظریه های موجود است، مفهوم افتراق شهری، به گونه ای که شرح دهنده دقیق و همه جانبه ای از واقعیت بوده و از قابلیت بالای پیش بینی در اجرا برخوردار باشد، بسط داده شده است. در فرایند بسط مفهومی، این پدیده به دلیل حمل معانی فضایی نهفته، پدیده ای فضایی و اجتماعی_اقتصادی معرفی شده و با توجه به سهم هریک از ابعاد در ظهور افتراق شهری، مدل بررسی و مطالعه جامع نگر، مشتمل بر چهار بخش (محدوده های دارای ویژگی افتراق فضایی، محدوده های دارای ویژگی جداافتادگی (افتراق کامل)، محدوده های دارای افتراق اجتماعی_اقتصادی و محدوده های فاقد جدایی اجتماعی_فضایی(یا محدوده های یکپارچه)) طراحی و پیشنهاد شده است. به منظور آزمون مدل، محلات شهر اصفهان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. سنجش وضعیت هر یک از 188 محله شهر و جایگاه آنها در مدل، حکایت از انطباق بالای نتایج با واقعیت و کارایی مدل در توصیف شرایط و جایگاه عرصه های شهری دارد. قرارگیری محلات محرومی مانند علیقلی آقا، زینبه، وحید، همت آباد، مارچین، جویباره، کوجان، بابوکان، شهشهان، اطشاران و قائمیه در محدوده افتراق کامل(جداافتادگی) و همچنین واقع شدن محلاتی مانند ملک، محدوده دانشگاه اصفهان، باغ نگار(آئینه خانه)، آبشار، سعادت آباد، هزار جریب، برازنده و شیخ اشراق (که از شرایط مطلوبی در هر دو بعد برخوردارند) در بخش فاقد افتراق مدل، گویای این واقعیت است. بر این اساس مدل جامع نگر پیشنهادی به واسطه ارائه تصویری واقعی از وضعیت افتراق محلات شهری می تواند به عنوان ابزاری در تصمیم سازی ها به کار رفته و با توجه به موقعیت قرارگیری محلات در هر یک از بخش های مدل، پایه ای برای تعریف اولویت ها و نوع اقدامات در برقراری توازن و برابری شهر به شمار آید.
تأثیر شیوه های مدیریت مالی بر سودآوری بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط فعال در حوزه گردشگری ورزشی (برنامه ریزی منطقه ای با توجه به متغیرهای جغرافیایی منطقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شیوه های مدیریت مالی و سودآوری بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط گردشگری ورزشی است. روش تحقیق از تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، مدیران یا مالکان و یا کارشناسان تمام بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط فعال در حوزه گردشگری ورزشی در سطح استان خراسان شمالی است. روش نمونه گیری به صورت کل شمار در نظر گرفته شد. محقق با مراجعه حضوری به این بنگاه ها اقدام به جمع آوری پرسش نامه نمود. نهایتاً تعداد 219 پرسش نامه جمع آوری گردید. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های مدیریت مالی، ویژگی های مالی و سودآوری استفاده شد. آلفای کرونباخ برای پرسش نامه مدیریت مالی 89/0، ویژ گی های مالی 83/0، سودآوری 87/0 بدست آمد. از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار 22SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد بین شیوه های مدیریت مالی، بجز شیوه های مدیریت دارایی ثابت، با میزان سودآوری بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط گردشگری ورزشی ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین بین نسبت جاری و گردش مالی کل دارایی و میزان سودآوری بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط گردشگری ورزشی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. نسبت جاری با میزان سودآوری بنگاه اقتصادی رابطه منفی و معناداری دارد. ویژگی های مدیریت مالی و شیوه های مدیریت مالی به عنوان متغیرهای پیش بین در پیش بینی میزان سودآوری بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط گردشگری ورزشی نقش دارند. لذا مالکان، مدیران و حسابدارن بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط گردشگری ورزشی باید از این عوامل در جهت افزایش میزان سودآوری و بهره وری و بهبود عملکرد بنگاه خود استفاده کنند.
طبقه بندی داده های ابرطیفی با استفاده از مشتق گیری در فضای طیفی و استفاده از روش های کدگذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های متعددی برای استخراج اطلاعات از داده های ابرطیفی وجود دارند که از آن جمله می توان به روش مشتق گیری از طیف بازتابندگی و استفاده از روش های کدگذاری اشاره کرد. در این تحقیق با مشتق گیری از طیف بازتابندگی، فرکانس های پایین طیف- که عموتاً دارای اطلاعات مفیدی نیستند- حذف گردیده و همپوشانی بین مناطق جذبی از بین رفته و تباین طیفی نیز بالاتر برده شده است. دیگر اینکه استفاده از کدگذاری طیفی باعث افزایش سرعت پردازش داده ها گردیده که برای پردازش داده های حجیم ابرطیفی بسیار مناسب است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از تابع رگرسیون چندگانه نویز موجود در داده ها کاهش یافته و سپس با مشتق گیری از طیف داده های اصلی و داده های کتابخانه طیفی یا داده های آموزشی، طیف مشتق به دست آمده است. پس از آن با دو روش کدگذاری، طیف مشتق کدگذاری شد، سپس با استفاده از معیار شباهت AVD کدهای داده اصلی و داده های آموزشی با همدیگر مقایسه شدند و یک روش برای طبقه بندی داده های ابرطیفی به نام SDCM معرفی گردید. برای ارزیابی نتایج، دو سری داده شبیه سازی شده و یک سری داده واقعی به کار رفت و روش ارائه شده با سه روش کدگذاری SPAM و SDFC و SFBC مقایسه شد. نتایج دقت کلی برای داده های واقعی روش های کدگذاری SPAM، SDFC و SFBC به ترتیب 38/71 و 15/74 و 58/68 درصد و دقت کلی روش SDCM، 32/86 درصد به دست آمد، که پس از استفاده از فیلتر مکانی دقت کلی به 64/90 درصد افزایش یافت. این خود حاکی از مؤثر بودن روش ارائه شده برای طبقه بندی داده های ابرطیفی در قیاس با روش های کدگذاری ذکر شده است.
اولویت بندی مناطق روستایی در دستیابی به سرمایه اجتماعی رهیافتی به سوی توسعه روستایی مطالعه موردی مناطق روستایی شهرستان آبدانان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
503 - 520
حوزههای تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی، یک مفهوم فرا رشته ای است که چند دهه اخیر مورد توجه محققان رشته های علوم انسانی قرار گرفته است .این مفهوم در تحلیل های اجتماعی و اقتصادی پیرامون توسعه جوامع روستایی نیز، مطرح شده و بر منابع محلی سکونتگاههای روستا از قبیل روابط انسانی، شبکه ها و نهادهای موجود در ساختارهای اجتماعی تأکید دارد .امروزه سرمایه ی اجتماعی را یکی از اجزای ثروت ملتها و توسعه ی پایدار، یکی از ابزارهای ظرفیت سازی در اجتماعات، تدبیری برای پیشگیری و کاهش مشکلات اجتماعی و عاملی برای موفقیت برنامه های رفاه اجتماعی و ارتقاء سلامت فردی و اجتماعی می دانند و در ارتباط با توسعه ی مناطق روستایی سرمایه ی اجتماعی ابزاری برای ارتقاء درآمد، کاهش فقر، مدیریت پایدار منابع، ارتقاء انگیزش، مشارکت فعال در تصمیم گیری، ارتقاء شاخص های سلامت، توانمند سازی و ... محسوب می شود. هدف از انجام این تحقیق اولویت بندی مناطق روستایی در دستیابی به سرمایه اجتماعی رهیافتی به سوی توسعه روستایی در شهرستان آبدانان( 6 دهستان مورموری، آب انار، ماسبی، جابر انصار، چم کبود، سراب باغ) با استفاده از روش وزن دهی آنتروپی و تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه(TOPSIS،SAW) است. نتایج تحقیق برآورده شده از تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه نشان می دهد که دهستان جابر انصار در تمامی ابعاد سرمایه اجتماعی(مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، تعامل اجتماعی، تضاد اجتماعی، تعاون اجتماعی و امنیت اجتماعی) رتبه ی 1 را به خود اختصاص داده است که نشان از موفقیت این دهستان در دستیابی به سرمایه اجتماعی می باشد.
تحلیل پایداری بستر کالبدی- فضایی (عرصه فعالیت و روابط فضایی) با تاکید بر جریان های حاکم بین شهر و سکونتگاه های روستایی در ناحیه ابهر (زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین سکونتگاه های شهری وروستایی همواره جریان های متعددی (جمعیت، کالا، سرمایه و...) برقرار می باشد. بر حسب ساختارهای کالبدی و اجتماعی- اقتصادی شکل دهنده به بستر کالبدی- فضایی هر نظام سکونتگاهی (منطقه، ناحیه، شهر و..) این جریان ها می تواند یک سویه و بالعکس باشد. در همین چارچوب پژوهش حاضر ابتداء وضعیت پایداری بستر کالبدی- فضایی ناحیه ابهر به عنوان بستر جریان ها را در سطح دهستان های نمونه از طریق معیارهای کالبدی- محیطی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی و با استفاده از مدل TOPSIS تعیین کرده، سپس نوع ودامنه جریان ها بین روستاها و شهرهای ناحیه را در سطح روستاهای نمونه با تحلیل فضایی در GIS مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و شیوه گرداوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی (شامل مصاحبه و 21 پرسشنامه روستا و 300 خانوار) بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تحت تأثیر ناپایداری بستر کالبدی- فضایی یک توسعه کریدوری (خطی در کنار محور های ارتباطی اصلی) درناحیه ابهر اتفاق افتاده که موجب تمرکز امکانات، خدمات و جمعیت و فعالیت درچهار شهر ناحیه و تعدادی از روستاهای بزرگ شده است، به نحوی که تمامی جریان های از سمت روستاها به سمت این کریدور و درمرحله اول متوجه شهر ابهرسپس به سمت شهر خرمدره، هیدج، صائین قلعه و روستاهای بزرگ (مستقردرکنار کریدور توسعه یافته ناحیه) معطوف می شود. با توجه آنچه گفته شد مهمترین اولویت راهبردی ناحیه باز بخش مراکز جمعیت، فعالیت وخدمات در ناحیه با توجه به پتانسیل های کالبدی- محیطی، اجتماعی- نهادی، و اقتصادی درچارچوب سلسله مراتبی اندییشده شده می باشد.
توسعه مالی و نابرابری: مقایسه استانهای توسعه یافته، کمتر توسعه یافته و توسعه نیافته در کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
15 - 28
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت توسعه بخش مالی در کاهش نابرابری ها بر اساس تئوری های اقتصادی موجود و نظر به اهمیت توزیع درآمد و تقسیم عادلانه امکانات بین اقشار مختلف جامعه و رفع نابرابری در بین استان های مختلف کشور، پژوهش حاضر با تکیه بر مدل های پانل پویا و تخمین زن گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)، رابطه میان توسعه مالی و توزیع درآمد در استان های ایران طی دوره زمانی 94-1385 را مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماری این تحقیق، تمامی استان های کشور ایران می باشند که طبق شاخص وزارت صنعت، معدن و تجارت، به سه دسته استان های توسعه یافته، کمتر توسعه یافته و توسعه نیافته تقسیم شده اند. نتایج به دست آمده بیانگر پذیرش رابطه خطی و منفی بین توسعه مالی و نابرابری درآمدی در هر سه گروه از استان های مورد بررسی می باشد، می توان گفت توسعه نهادها و مؤسسات مالی در استان های کشور بر کاهش نابرابری درآمدی تأثیرگذار خواهد بود. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده، میزان تأثیرگذاری توسعه مالی بر کاهش نابرابری در استان ها، رابطه عکس با سطح توسعه یافتگی آن ها دارد، به گونه ای که این تأثیرگذاری در استان های توسعه نیافته بیشتر از دو گروه دیگر است. از سوی دیگر نتایج نشان می دهد که شواهد کافی جهت تأبید وجود رابطه U معکوس بین توسعه مالی و نابرابری درآمدی در استان های ایران طی دوره زمانی مورد مطالعه وجود ندارد
تحلیل وضعیت رها سازی نخاله های ساختمانی درحاشیه راه ها، مطالعه موردی کلانشهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه ضایعات ساختمانی بخشی جداناپذیر از پسماندهای شهری است، اما به دلیل تفاوت هایی که میان این ضایعات و پسماند ها و مسائل محیط زیستی دیده می شود باید اولویتهای مناسبی برای بهره وری و کسب منابع بهینه تعریف شود. هدف پژوهش حاضر را بررسی وضعیت رها سازی نخاله های ساختمانی درحاشیه راه ها، با بهره برداری از روش ترکیبی تحلیل شبکه در تصمیم گیری چندمعیاره و محاسبات منطق فازی در محیط برنامه نویسی Matlab است برای مدیریت نخاله های ساختمانی کلانشهر کرج، از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره و محاسبات منطق فازی در نرم افزارهای SPSS، Expert Choice و Matlab استفاده شده است. حجم نمونه آماری پژوهش حاضر را، استادان دانشگاهی صاحب نظر در حوزه موردبررسی و متخصصان مدیریت پسماند و GIS شاغل در سازمان شهرداری کرج و یا سمت های مشابه، تشکیل داده اند، در مجموع تعداد 30 پرسشنامه، با بهره برداری از تکنیک نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند، در دی ماه 1399 جمع آوری شدند. یافته های پژوهش دلالت بر این دارند که مهم ترین معیار در خوشه عوامل محیط زیستی رها سازی نخاله های ساختمانی، آلودگی خاک در شهر است. همچنین مهم ترین معیار ها در خوشه مدیریت شهری ، سلامت و بهداشت می باشد. از طرفی دیگر، مهم ترین معیار در خوشه عوامل اقتصادی رها سازی نخاله های ساختمانی ، هزینه آموزش مدیریت نخاله های ساختمانی اولویت بندی شد، زیرا دارای بالا ترین رتبه فازی بر اساس محاسبات منطق فازی در محیط برنامه نویسی Matlab، جهت مدیریت نخاله های ساختمانی کرج هستند. نتایج بصورت شفاف آسیب پذیری خاک و سلامت انسان را در برابر مدیریت غیر مسئولانه دورریزهای ساختمانی اثبات نمود . در نتیجه جایگاه این موارد و اولویتهای آنها باید در تنظیم مجدد فعالیت های ساخت وساز با هدف توسعه محیط زیستی ، اقتصادی ، اجتماعی و افزایش بهره وری فرآیند ساخت وساز مورد توجه قرار گیرد.