مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی
مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی سال اول زمستان 1399 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
شناسایی روندها و گسستگی های ساختاری در سری زمانی بارش به عنوان یکی از مهمترین چالش ها در مطالعه ی تغییر اقلیم محسوب می شود، چرا که کشف چنین گسستگی های می تواند به ارزیابی مطلوب سناریوهای آینده و پدیده های حدی همچون سیل و خشکسالی منجر گردد. در این مطالعه به منظور شناسایی گسستگی های ساختاری در سری زمانی بارش روزانه و ماهانه ایستگاه سینوپتیک خرم آباد از دو رویکرد تحلیل چندفرکتالی نوسان های روندزدایی شده (MF-DFA) و تحلیل موجک گسسته با بیشینه همپوشانی (MODWT) استفاده شد. نتایج حاصل از کاربرد MF-DFA بر روی سری زمانی بارش روزانه (2018-1961) نشان داد که سه نقطه گسستگی در این سری زمانی وجود دارد که روند بارش در پیرامون این نقاط به طور مشخصی تغییر پیدا کرده است. از سویی، نتایج این رویکرد مشخص کرد که دوره 2002 -1985، به عنوان نوسانی ترین دوره بارش و دوره های 1969- 1961 و 2018- 2010 به عنوان دوره هایی با کمترین نوسان ها در بارش جلوه می کنند. محاسبه تابع نوسان در مقیاس های زمانی 2، 5، 10 و 20 ساله نشان داد که در دوره 2018-2000، نوسان های 2 تا 20 ساله بارش کاهش یافته اند. همچنین نتایج حاصل از تابع نوسان با qاُمین مرتبه نیز روشن کرد که دوره های 1970- 1965 و 1994-1989، همراه با نوسان های حدی بزرگ بارش بوده اند. در صورتی که دو بازه زمانی 2004-1999 و 2013-2008 به دوره هایی با نوسان های حدی کوچک بارش اشاره دارند. همچنین نتایج بدست آمده از کاربرد MODWT برروی سری زمانی بارش ماهانه نشان داد که ضرایب موجک در سال 2007 دستخوش تغییر شده اند. در این راستا با تقسیم سیگنال های فرکانس بالای موجکی به دو دوره شامل 2007-1961 و 2018-2008، مشخص شد که اختلاف بین نوسان های بارش در خلال مقیاس های 8 تا 16 ماه از بیشترین تغییرپذیری در سری زمانی بارش برخوردارند.
تحلیل چرخه افول و انحطاط روستایی در مناطق کوهستانی (مورد مطالعه: شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل نگرش و ادراک ذهنی روستاییان در خصوص مقوله متروک شدن، افول و انحطاط روستایی مناطق کوهستانی در شهرستان ورزقان است. این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و در بستر «روش تحقیق آمیخته» از دو مؤلفه روش شناختی (کیفی و کمی) بهره برده است. در این پژوهش، حجم نمونه در بخش کیفی شامل 26 نفر از مطلعین کلیدی است که براساس نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمی به روش نمونه گیری آسان و از نوع غیراحتمالی 118 نفر از روستاییان ساکن در شهرستان ورزقان جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. به منظور کدگذاری و تحلیل داده های کیفی از نرم افزار مکس کیودا و برای تحلیل داده های کمی از روش مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها نشان داد که کاهش فرصت های شغلی، مهاجرت، کاهش جمعیت و کاهش تقاضا برای کالا و خدمات به ترتیب چرخه ای را شکل می دهند که باعث متروک شدن روستاها و افول و انحطاط آن می شود. «چندپارگی اراضی مزروعی»، «شکاف درآمدی»، «ملی شدن مراتع»، «نبود الگوی کشت مناسب»، "فرآیند تغییر کاربری زمین های کشاورزی" و "تمرکزگرایی امکانات و نابرابری های منطقه ای توسعه" از تأثیرگذارترین متغیرها در شکل گیری این چرخه در شهرستان ورزقان شناسایی شد.
بررسی مقایسه ای ژئومورفوسایت های کارستی استان کرمانشاه با استفاده از مدل های GAM و M-GAM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی مقایسه ای ژئومورفوسایت های کارستی استان کرمانشاه است که بر پایه دو شاخص کلیدی ارزش های اصلی و ارزش های مکمل مدل ارزیابی ژئوسایت (GAM) ووجیسیچ 2011 و همچنین مدل اصلاح شده (M-GAM) تامیک و بوزیچ 2014 انجام گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی تحلیلی (با فن پیمایش میدانی) انجام شده است. محدوده مورد مطالعه شامل 6 ژئوسایت استان کرمانشاه (آبشار ریجاب، سراب بیستون، سراب طاقبستان، سراب گیلانغرب، سراب صحنه و غار قوری قلعه) است که دارای بنیان های غنی محیطی برای توسعه ژئوتوریسم می باشند. یافته ها نشان داد ژئومورفوسایت ها از ارزش علمی/آموزشی و زیبایی شناختی تقریباً مناسبی برخوردارند، اما به لحاظ ارزش های گردشگری ژئومورفوسایت های منطقه مورد مطالعه وضعیت مطلوبی ندارند. سراب طاق بستان وضعیت مناسبی را از منظر ارزش های اصلی و ارزش های مکمل دارد، هم چنین ژئومورفوسایت های سراب بیستون و غار قوری قلعه نیز از این منظر دارای وضعیت نسبتاً مناسبی هستند، این در حالی است که به طورکلی اکثر ژئومورفوسایت های منطقه مورد مطالعه دارای ارزش اصلی بالاتر و ارزش مکمل کمتر است. به عبارتی این ژئومورفوسایت ها تنها می توانند به عنوان جاذبه های گردشگری بالقوه از منظر ارزش های علمی/آموزشی، زیبایی شناختی در نظر گرفته شوند و نیازمند ارتقای گردشگری پایدار هستند. درمجموع نتایج ارزیابی مدل ها یک تصویر کاملاً مبهم و فریبنده از وضعیت فعلی را نشان می دهد. یافته ها حاکی از آن است که گنجاندن نظر گردشگران در مدل اصلاح شده ژئومورفوسایت ها یک تصویر واقع بینانه و روشن تر به دست می دهد که می تواند در بهبود و برنامه ریزی فعالیت های گردشگری ژئوسایت های استان مفید واقع شود.
سنجش سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان و ارتباط آن با مخاطرات انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله عدم توازن جریان های سرمایه در بین مناطق مختلف جغرافیایی در جریان توسعه یافتگی، موجب ایجاد شکاف و تشدید نابرابری منطقه ای می شود که خود مانعی در مسیر توسعه و میل به توسعه نیافتگی است. بدین سان، پژوهش حاضر با هدف سنجش سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان و ارتباط آن با مخاطرات انسانی به بررسی این مهم پرداخت. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی تحلیلی بود. برای سنجش سطوح توسعه یافتگی از مجموعه داده های موجود در مرکز آمار استفاده شد. برای تعیین رتبه بندی شهرستان های استان کردستان از لحاظ سطوح توسعه یافتگی از روش ویکور، و تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید. یافته ها نشان داد به ترتیب شهرستان های کامیاران (1)، سنندج (211/0)، دهگلان (221/0)، بیجار (2549/0)، دیواندره (3425/0)، قروه (3483/0)، مریوان (3671/0)، سروآباد (4860/0)، سقز (6152/0)، بانه (9060/0) به ترتیب رتبه های 1 تا 10 را از لحاظ توسعه یافتگی به خود اختصاص دادند. در ارتباط با توسعه یافتگی و مخاطرات انسانی نتایج حاصل از اولویت بندی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها و همچنین ارزیابی حاصل از ماتریس ارزیابی عوامل درونی و بیرونی نشان می دهد که در جدول نقاط قوت S1 یعنی بهره گیری از ظرفیت های زیرساختی، اقتصادی در افزایش شاخص های توسعه در جدول نقاط ضعف W1 یعنی افزایش ناپایداری اجتماعی در شهرستان به دلیل افزایش بیکاری، فقر و اعتیاد، در زمینه عوامل فرصت ها O1 یعنی بوجود آمدن حس مشارکت و همدلی در بین مردم جهت گسترش توسعه شهر و در زمینه تهدیدها نیز T4 یعنی ایجاد فقر بالاترین وزن را به خود اختصاص دادند.
بررسی اثرات ژئومورفوسایت های مناطق کوهستانی در توسعه گردشگری (مورد مطالعه: شمال غرب نیشابور شهر فیروزه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوتوریسم و ژئومورفوتوریسم رویکردی مسئولانه، حفاظتی و علمی درباره ی پدیده های منحصر به فرد طبیعی در چارچوپ شناسایی ژئومورفوسایت ها است. یکی از راهبردهای ایجاد اشتغال جدید، توسعه صنعت توریسم بر مبنای پایش مکان های طبیعی متنوع، مفرح و جاذب گردشگر با سطح دسترسی مناسب است. این پژوهش با هدف بررسی اثرات ژئومورفوسایت ها در توسعه گردشگری منطقه شمال غرب نیشابور و شهر فیروزه استان خراسان رضوی طراحی شد. نوع تحقیق کاربردی بود و با روش توصیفی تحلیلی و با فن پیمایش میدانی و تحلیل اسناد معتبر و مدل کومانسکوپتانسیل های ژئوتوریستی شامل ژئوسایت ها، ژئومورفوسایت ها و نیز سایت های فرهنگی و اقتصادی مورد ارزیابی دقیق قرار گرفت. در مجموع از 50 جاذبه گردشگری موجود در منطقه 36 ژئوسایت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد با توجه به بررسی ارزش های کلی ژئوسایت ها، معدن فیروزه با امتیاز 87 درصد رتبه اول، آبشار بار با امتیاز 83 در رتبه دوم و معادن نمک با امتیاز81 رتبه سوم را در توسعه گردشگری منطقه دارا هستند. در ارزیابی از 36 ژئوسایت فقط 6 مورد رتبه کمتر از 50 درصد داشته اند و علاوه بر ژئوسایت های طبیعی، سایت های فرهنگی و اقتصادی نیز اهمیت زیادی در جذب گردشگری منطقه دارا بودند. این نتایج بیانگر آنست که وجود سایت های مختلف و متنوع گردشگری در منطقه شمال غرب نیشابور و شهر فیروزه (با قدمت هفت هزار ساله) که امکان بازدید طیف های مختلف گردشگران را ایجاب می کند، می تواند حاکی از پتانسیل منطقه برای تبدیل شدن به قطب ژئوپارک و ژئوتوریسم کشوری باشد.
بررسی عوامل موثر بر وضعیت گردشگری محور ارتباطی خرم آباد- پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است که از طریق ترکیب و به کارگیری همزمان منابع داخلی و خارجی، منافع اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و فرهنگی زیادی را به دنبال دارد. اگر صنعت گردشگری با توجه به چارچوب و اصول توسعه پایدار و با مشارکت مناسب بخش دولتی و خصوصی به طور صحیح برنامه ریزی یابد، می تواند موجب تقویت ساختار اجتماعی فرهنگی باشد، ارزش میراث فرهنگی و طبیعی را بالا برده و منجر به اثرات مثبت اقتصادی گردد. پژوهش حاضر در محدوده محور گردشگری خرم آباد- پلدختر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی ابعاد موثر بر وضعیت گردشگری این محور تدوین شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، 30 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری در محدوده استان لرستان بوده اند و داده های تحقیق در قالب مدل تحلیلی SWOT و AHP مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که مستعد بودن منطقه جهت سرمایه گذاری و برنامه ریزی گردشگری، ناکارآمدی استفاده از ابزارهای نوین در اطلاع رسانی گردشگری و عدم کفایت زیرساخت ها و تجهیزات ارتباطات و فناوری اطلاعات، افزایش انگیزه بخش خصوصی به سرمایه گذاری در بخش گردشگری و عدم ارائه تسهیلات لازم برای بخش خصوصی به ترتیب مهم ترین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید پیش روی توسعه گردشگری محور مورد مطالعه هستند. هم چنین راهبرد ST، مناسب ترین راهبرد برای توسعه گردشگری مسیر ارتباطی خرم آباد- پلدختر در نظر گرفته شده است.