فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۰۴۱ تا ۱۳٬۰۶۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهرهای مدرن، پست مدرن، الکترونیک و دیدگاه انتقادی جغرافیدان
حوزههای تخصصی:
نقش سیاست های قومی و مذهبی در مشارکت اقوام در امنیت، توسعه همه جانبه و همگرایی با تأکید بر ترکمن های شمال و شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران کشوری چند قومیتی است و برحسب دو عنصر شاخص مذهب و زبان بین اقوام ایرانی تمایز وجود دارد و آن ها را به چند دسته تقسیم می کند. در این که موضوع اقوام و مسئله قومیت یکی از مهم ترین مباحث و مسائل مطرح در ایران معاصر است تردیدی نیست. در این راستا مهم ترین نکته در سیاست گذاری و مدیریت قومی، ایجاد توازن و سازش میان تعلقات ملی و قومی است. مشارکت مردم در امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، یکی از مباحث مهم جامعه شناسی و علم سیاست است؛ نظام های سیاسی بر پایه ی اعتماد عمومی و اراده ی مردم استوار می گردند و استمرار و اقتدار آن ها وابسته به مشارکت و دخالت مردم است. با توجه به این مقدمه سؤال اصلی مقاله حاضر این است که مشارکت سیاسی و اقتصادی اقوام ایرانی در مدیریت کشور چه اثر و نقشی در امنیت و توسعه همه جانبه و همگرایی اقوام دارد؟ فرضیه ای را که برای پاسخگویی به این سؤال اصلی در صدد آزمونان هستیم این است که به نظر می رسد که در تاریخ ایران هر زمان دولت مرکزی به اقوام و گروه های قومی توجه کرده ساختار سیاسی ما شاهد مشارکت و همیاری و همسویی آن ها با خواست های حاصل از سیاست گذاری های مرکز بوده ایم. تحقیق حاضر به صورت توصیفی -پیمایشی انجام می شود. بدین صورت که ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات پژوهشی و نیز سایر منابع علمی به گرداوری و تحلیل مشارکت سیاسی و اقتصادی و ادبیات قومیت پرداخته شود و در ادامه با استفاده از روش دلفی به آزمون فرضیات پژوهش پرداخته می شود. یافته های مقاله نشان می دهد که تشویق اقوام ایرانی به حذف ناسیونالیسم افراطی قومی و نهادسازی سازمانی، بستری برای مشارکت نظام مند در متن نظام سیاسی فراهم می سازند و از طرف دیگر چنانچه احساس هویت متفاوت در کنار احساس محرومیت های سیاسی-اجتماعی قرار گیرد می تواند موجد عوارض امنیتی در کشور باشد. همچنین سبکی وزنه مدیریت سیاسی به نسبت وزنه جمعیتی و احساس محرومیت های اقتصادی و اجتماعی نسبت به مرکز در ایران می توانند احساس هویت متفاوت در قومیت ها را تشدید نمایند.
سنجش و تحلیل روحیه کارآفرینی شاغلان بخش کشاورزی در مناطق روستایی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در سال 1394 با هدف سنجش میزان روحیه کارآفرینی در بین شاغلان بخش کشاورزی انجام شد. بدین منظور، از روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش 197 سرپرست خانوارهای شاغل در بخش کشاورزی چهار دهستان شهرستان خواف را دربرمی گرفت. گردآوری داده ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نُه شاخص برگرفته از ادبیات نظری صورت گرفت. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از آن بود که شاغلان مورد مطالعه در بخش کشاورزی در مؤلفه های مخاطره پذیری، عمل گرایی و چالش طلبی در وضعیت ضعیف قرار دارند. همچنین، با استفاده از مدل اولویت بندی ویکور، بین روستاهای مورد مطالعه در زمینه برخورداری از میزان روحیه کارآفرینی رتبه بندی انجام گرفت، که روستای چهارده با بیشترین امتیاز در رتبه اول و روستای مزرعه شیخ در رتبه دوم قرار داشتند.
تدوین استراتژی توسعه طبیعت گردی بر اساس تحلیل SWOT و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) مطالعه موردی (پارک جنگلی آبیدر در شهر سنندج)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
121 - 136
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری، به ویژه طبیعت گردی، به منزله رویکردی جدید برای توسعه هم زیستی انسان و اجتماع، به منظور بهره وری اقتصادی، امروزه در توسعه مناطق جایگاه چشمگیری یافته است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی هر منطقه است. پارک جنگلی آبیدر با مساحت 1555 هکتار در جنوب غربی شهر سنندج واقع شده است که به سبب جاذبه های طبیعی از مزیت نسبی برخوردار است. تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل داخلی (قوت ها و ضعف ها)، عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدها)، و تدوین استراتژی توسعه طبیعت گردی پارک جنگلی آبیدر انجام گرفته و بدین منظور از مدل تلفیقی SWOT و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. فرایند تحلیل شبکه ای اجازه اندازه گیری را در شرایطی که بین عوامل استراتژیک وابستگی وجود دارد می دهد. مدل شبکه ای ارائه شده در این تحقیق به منظور تجزیه وتحلیل SWOT از چهار سطح، هدف (بهترین استراتژی) در سطح اول، عوامل SWOT و زیر معیارهای SWOT به ترتیب در سطوح دوم و سوم، و آخرین سطح از گزینه های استراتژی تشکیل شده است. جهت تعیین وزن های عوامل SWOT بر اساس روش ANP پرسش نامه ای به صورت مقایسه زوجی با مقیاس نه تایی طراحی و تکمیل شد. پس از آن، داده های جمع آوری شده با نرم افزار Super Decision تجزیه وتحلیل و استراتژی های WTبه منزله بهترین استراتژی ها، برای توسعه طبیعت گردی منطقه مشخص شد. نتایج نشان داد که آسیب پذیری منطقه مطالعه شده (پارک جنگلی آبیدر) به لحاظ توسعه طبیعت گردی بالاست و همچنین توزیع و تخصیص مجدد منابع در سطح پارک جنگلی آبیدر، با توجه به محدود بودن فرصت ها و بالا بودن ضعف ها، امری الزامی است. بنابراین، در پایان راهکارهایی جهت توسعه طبیعت گردی در منطقه ارائه شد.
ارزیابی نقش سیاست های تشویقی شهرداری ها بر نوسازی بافت های فرسوده ( مطالعه موردی: منطقه 14تهران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
254 - 272
حوزههای تخصصی:
نواحی کهن شهری که در زمان شکل گیری فضایی پاسخگو به سلسله مراتب نیازهایی ساکنان خود بوده اند، در پی تحولات فن شناختی و تغییر در نیازهای زیستی، اجتماعی و اقتصادی اکنون فاقد عملکرد قوی اند. این نواحی زمانی محل و کانون ثروت و قدرت شهرها بودند، ولی در شرایط کنونی(اکثر در شهرها) ازحیث برخورداری از زیرساخت ها و خدمات شهری ضعیف و از حیث کالبدی نابسامان هستند. هدف این پژوهش ارزیابی نقش سیاست های تشویقی شهرداریها بر نوسازی بافت های فرسوده در منطقه 14 تهران می باشد که بنا به ماهیت موضوع و اهدافی که برای آن پیش بینی شده، از نوع توصیفی تحلیلی و در زمره تحقیقات کاربردی است.جامعه آماری 100725 نفر ساکن در منطقه 14 می باشد.حجم نمونه 384 نفر می باشد در پژوهش اخیر به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رتبه ای فریدمن استفاده شده است.یافته ها نشان می دهد تاثیر استفاده از سرمایه های اجتماعی در تسریع نوسازی بافت های فرسوده با میانگین بدست آمده(2/3)و تاثیر سیاستهای حمایتی دولت (تسهیلات اعطایی) در جهت افزایش تمایل ساکنان به نوسازی بافتهای فرسوده با میانگین کل شاخص ها برابر1/3 می باشد. نتیجه نهایی اینکه، مطالعات و بررسی های صورت گرفته نشان داده است که اقدامات مربوط به بهبود وضعیت بافت قدیمی و تاریخی شهرها بدون برنامه ریزی سیستماتیک و یکپارچه که همه جوانب اجتماعی، اقتصادی، کالبدی،مدیریتی، عملکردی و...را در نظر نداشته باشد، موفق نخواهد بود.
استفاده از اطلاعات مکانی مردم گستر در به روزرسانی اطلاعات خشکسالی منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۰۹
123 - 135
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر روند تغییرات اقلیمی باعث افزایش پدیده خشکسالی در مناطق مختلف کشور شده است.بنابراین برای مدیریت و برنامه ریزی منابع محدود آب کسب اطلاعات کافی از میزان حجم و تغییرات آن بسیار حائز اهمیت می باشد.اخذ این اطلاعات عموماً از طریق روش های متداول از قبیل سنجش از دور، فتوگرامتری یا نقشه برداری زمینی صورت می گیرد. این گونه روش ها نیازمند زمان و هزینه نسبتاً بالایی هستند. در این میان استفاده از قابلیت توده و انبوه مردم هم به لحاظ کثرت، هم به لحاظ توزیع و البته از حیث سرعت و زمان می تواند حلال بسیاری از مشکلات باشد.محیط های اطلاعات مکانی مردم گستر این امکان را فراهم آورده که مردم نه تنها نقش استفاده کننده بلکه نقش تولیدکننده را هم ایفا کنند.هدف مقاله حاضر طراحی و پیاده سازی محیط اطلاعاتی مردم گستری به منظور دریافت اطلاعات مکانی مرتبط با میزان خشکسالی منابع آبی به منظور به روزرسانی داده های خشکسالی می باشد.روش کار به این صورت است که کاربران می توانند اطلاعات مربوط به میزان تغییرات سطوح منابع آبی را به همراه مختصات محلشان برای به روزرسانی در اختیار پایگاه داده مکانی منابع آبی قرار دهند.به منظور ارزیابی میزان اعتماد پذیری این داده ها از سه المان صحت مکانی،صحت توصیفی و تمامیت استفاده شده است.پس از بررسی داده ها میزان صحت مکانی میانگین داده ها 5/12 متر، صحت توصیفی داده ها به صورت میانگین 67 درصد و تمامیت داده ها 75 درصد تشخیص داده شد. از آنجایی که تمام داده ها با استفاده از GPS به دست آمده است و دخالت دستی کاربران در این مورد حداقل می باشد، این میزان دقت قابل پیش بینی بود. صحت توصیفی داده ها هم به علت وجود ابهام کاربران در به اشتراک گذاری نام محل یا نام منبع آبی به عنوان داده ارسالی، مقدار نسبتاً پایینی به خود می گیرد. درصد تمامیت اطلاعات مکانی مردم گستر هم در تکمیل داده های منابع آبی می تواند نشانگر قابلیت این اطلاعات در به روزرسانی پایگاه داده منابع آبی باشد.
ارزیابی عوامل مؤثر در تعیین ظرفیت تراکم ساختمانی محدوده های تاریخی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
809 - 826
حوزههای تخصصی:
در طرح های توسعه شهری نگرش موزه ای برخی برنامه ریزان و طراحان به محدوده های تاریخی سبب شده است تا با حکم محدودیت ارتفاع و حفظ کالبد فرسوده موجود، امکان افزایش تراکم ساختمانی و به دنبال آن صرفه اقتصادی نوسازی برای مالکان و ساکنان از بین برود و احیای محدوده های تاریخی به تأخیر بیفتد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر تبیین ظرفیت بارگذاری تراکم ساختمانی در محدوده های تاریخی با توجه به شاخص های مؤثر در تعیین تراکم است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. پس از مطالعه منابع مرتبط، 10 شاخص براساس موجودبودن اطلاعات برای شهر ارومیه انتخاب و اهمیت شاخص ها نیز با توجه به روش AHP محاسبه شد. برای استانداردسازی شاخص ها، روش بولین و توابع فازی کاربرد داشت؛ به طوری که رابطه هرکدام از شاخص ها را با هدف پژوهش مدنظر قرار می دهد. براساس نتایج ترکیب شاخص های وزن دار، 9 درصد محدوده تاریخی از نظر ظرفیت بارگذاری تراکم ساختمانی در پهنه ظرفیت تراکم خیلی کم، 8 درصد در پهنه ظرفیت تراکم کم، 18 درصد در پهنه تراکم متوسط، 60 درصد در پهنه تراکم ساختمانی زیاد و 5 درصد در پهنه تراکم ساختمانی خیلی زیاد قرار دارد؛ بنابراین با درنظرگرفتن شاخص های مؤثر در تعیین تراکم و ظرفیت های محدوده تاریخی شهر ارومیه می توان اذعان داشت که محدوده مذکور توان افزایش تراکم ساختمانی را براساس ظرفیت ها و حریم آثار تاریخی دارد. در انتها نیز پیشنهاد هایی برای پاسخگویی به پرسش پژوهش به صورت زیر بیان شده است: - توجه هم زمان به شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، فرهنگی، جمعیتی و اقلیمی برای شناخت ظرفیت های محدوده های تاریخی برای بارگذاری تراکم ساختمانی؛ - تأکید توأمان بر رویکردهای حفاظت و توسعه برای احیای محدوده های تاریخی.
بررسی اثرگذاری ریزگردها بر اقتصاد شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرگذاری ریزگردها بر اقتصاد شهر اهواز می باشد. تحقیق حاضر از روش های تحقیق توصیفی، تحلیلی استفاده کرده است. همچنین این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعه ای است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر متخصصان، مدیران، کارشناسان و اساتید حوزه محیط زیست و گردوغبار در شهر اهواز به تعداد 65 نفر می باشند که حجم نمونه بر اساس کل سرشماری به تعداد 65 نفر انتخاب شدند. پرسشنامه طراحی شده در اقتصاد شهری در شهر اهواز بوده که دارای 4 زیر متغیر اصلی می باشند. بر این اساس پرسشنامه دارای 32 سؤال بوده که محقق ساخته خواهد بود و هر 4 متغیر اصلی 8 سؤال دارد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری بوده که به تائید کارشناسان و اساتید رسیده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 81/0 مورد تائید واقع شده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS صورت پذیرفته است. به طور کلی ریزگردها بر اقتصاد شهر اهواز اثرگذار بوده است و این امر به گونه ای بوده است که ریزگردها بر مسکن شهری با ضریب تأثیر 63/0 و مقدار T 4/11، ریزگردها بر ترابری شهری با ضریب تأثیر 60/0 و مقدار T 94/9، ریزگردها بر تسهیلات و تأسیسات شهری با ضریب تأثیر 54/0 و مقدار T 70/6 و ریزگردها بر مالیه شهری با ضریب تأثیر 68/0 و مقدار T 16/12 تأثیر داشته است.
Formation and Evolution of Regional Organizations: Economic Cooperation Organization (ECO) (a case-study)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
25 - 51
حوزههای تخصصی:
Because of the many geopolitical potentials and communicational capabilities of ECO region, members could expand the convergency based on this organization which plays a key part in development of members and expandsion of peace and security. Due to studying the effective factors of Regional Organizations (ROs), particularly those of ECO, it seems that the resultant of internal and external regional forces fails to empower ECO members’ integration, but with a review of other successful ROs, it is revealed that they have a process mechanism which strengthens convergent forces and mitigates the divergent ones with institutionalized tools and active positive diplomacy. Based on qualitative analysis conducted on desk and in interview with geopolitical experts; this study seeks to answer the question: what are the effective factors of formation and evolution of ROs in general and those of ECO in particular? The results of the research indicate that creating a regional consciousness and a common understanding of capabilities and geopolitical values in ECO region has failed to reach maturity. The structure of competition between members represents the lack of regional common understanding on these values. Despite the progress, the evolution of structural and organizational development of ECO and its essential documents; the weakness of policy to create coordination in multilateral diplomacy, the weakness of domestic political institutions, the weakness of organizational structure, especially in staff and technical expertise, and eventually incompetency of organization and human resources, especially in the Secretariat, have caused many inefficiencies and structural weaknesses in ECO.
بررسی روش های ارتقای عملکرد اجتماعی محله های شهری نمونه موردی: محله شالمان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله از تجمع و به هم پیوستگی معاشرت نزدیک، روابط محکم همسایگی و اتحاد غیر رسمی میان گروهی از مردم به وجود می آید. هدف از این پژوهش بررسی روش های ارتقاء عملکرد اجتماعی محله های شهری با توجهبهاصل پاسخگوییبهنیازهای اجتماعی انسانبهعنوانمخاطبینفضا، جهتتبیینوطبقه بندیمولفه هایکیفیفضااست. جهت رسیدن به هدف پژوهش از سه فرضیه در محدوده مورد مطالعه استفاده شده است. متغیر مستقل در این تحقیق عملکرد اجتماعی محله و متغیر وابسته فضاهای باز و عمومی،آرامش، امنیت، تعلق اجتماعی، روابط اجتماعی است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده، جامعه آماری محله شالمان سنندج و حجم نمونه 100 نفر از اهالی محله است.روش نمونه گیری، طبقه ای است. برای تجزیه و تحلیل آمار و اطلاعات و بررسی فرضیات از نرم افزار SPSS وجهت بررسی رابطه بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است.نتایج حاصل از پژوهش با توجه به مقدار همبستگی پیرسون (052/0)، (027/0)، (223/0) در فرضیه های 1و2و3 نشان می دهد که ویژگی های استفاده کنندگان از فضا و شیوه های طراحی شهری در تقویت عملکرد اجتماعی محله های شهری تأثیرگذار نیست اما فضاهای عمومی و باز بر ظهور و بروز خلاقیت و تقویت عملکرد اجتماعی محله های شهری مؤثر است. بنابراین جهت ارتقاء عملکرد اجتماعی محله ی شالمان باید به راهبردهایی همچون ارتقاء کیفیت کالبدی- فضایی، ارتقاء کیفیت محیطی، ارتقاء کیفیت اجتماعی و فرهنگی از طریق سیاست هایی همچون افزایش سرزندگی، افزایش ایمنی ترافیکی، ارتقا سطح شبکه معابر، گسترش فضاهای سبز و مکث، ارتقاء کیفیت و عملکرد مبلمان شهری، افزایش امنیت و سطح بهداشت، افزایش سطح مشارکت توجه نمود.
طراحی الگوی معیشت زیست بوم پایدار در روستای هجیج با استفاده از نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت راز و رمزهای بقای مجتمع های زیستی مانند زیست بوم های پایدار و سازوکارهای بومی در معیشت پایدار این جوامع می تواند روزنه ای برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی باشد. در این پژوهش روستای هجیج به عنوان نمونه ای از یک منطقه بومی و هدف گردشگری با داده های طبیعی و فرهنگی بسیار، به صورت کیفی با کاربرد روش نظریه بنیانی مبتنی بر رویکرد ترکیبی، کاربردی و اکتشافی موردمطالعه قرار گرفت تا بتوان راز این ماندگاری را کشف کرد.در این راستا 53 نفر سرپرست خانوار از 171 خانوار این روستا (با جمعیت 571 نفر) به شیوه نمونه گیری هدفمند با رویکرد زنجیره ای مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند قرار گرفتند. علاوه بر آن، از مشاهده مستقیم، بررسی اسناد و تجارب شخصی نیز بهره گرفته شد. سپس، نتایج تحلیل محتوا گردید. با کدگذاری محوری و طی روند خط سیر داستانی از 4 مقوله، 20 زیر مقوله و 132 مفهوم، الگوی پارادایمی مطالعه به عنوان الگوی معیشت زیست بوم پایدار هجیج ارائه شد. الگوی مبتنی بر نتایج، نشان داد که مردم این روستا با بهره گیری از مجموعه ای از داشته های طبیعی، اجتماعی، انسانی، فیزیکی، دانش بومی و فرهنگی، راهبردهای متنوعی را برای نگهداری زیست بوم خود از دیرباز در پیش گرفته اند. اما هجوم پیامدهای منفی و عنصرهای مداخله گر، زندگی این الگوی پایدار را در زمان کنونی به خطر انداخته که نیازمند توجه جدی است.
تحلیل فضایی اتفاقات شبکه فاضلاب شهری با استفاده از GIS مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
105 - 118
حوزههای تخصصی:
سالانه هزاران مورد حادثه در شبکه های فاضلاب شهری ایران اتفاق می افتند. تحلیل فضایی این حوادث با استفاده از فنون مناسب، برای کاهش خسارات ناشی از آنها، ضرور ی به نظر می رسد. هدف این پژوهش تحلیل فضایی اتفاقات شبکه فاضلاب شهری است. قلمرو پژوهش شهر اردبیل است که از 44 محله تشکیل شده است. داده های این پژوهش، شامل 722 مورد اتفاق در شبکه فاضلاب شهر اردبیل است. این آمار تا نیمه دوم سال 1395 ثبت شده اند. در پژوهش حاضر، از فنون آمار فضایی مانند تراکم Kernel، رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) و روش تعیین الگوی پراکنش عوارض Replyes K-Function، برای تجزیه و تحلیل داده ها، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که بیشترین اتفاقات فاضلاب، در محله های مرکزی، سکونتگاه های غیررسمی و بافت های قدیمی شهر رخ داده اند. الگوی پراکنش فضایی حوادث فاضلاب، از نوع خوشه ای است. شدت تراکم حوادث، در محلات در حال ساخت و محلات فرسوده بیشتر است و بین تراکم جمعیتی و ساختمانی، فعالیت های ساختمانی، نوع بافت شهری، کیفیت معابر با تعداد اتفاقات رابطه معنادار است و با شیب زمین بی معنا است. نتیجه اینکه، محلات فرسوده، پرجمعیت و در حال ساخت، با بیشترین حوادث و آسیب ها مواجه اند. مدلسازی روابط فضایی نیز نشان می دهد که بافت های قدیمی و فرسوده شهر، در معرض بالاترین میزان خطرپذیری وقوع حوادث در شبکه فاضلاب قرار دارند. در پایان بر مبنای یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای بهبود شبکه و پیشگیری از حوادث در شبکه فاضلاب ارائه شده اند.
تحلیل و ارزیابی شاخص های رفاه اجتماعی در نواحی شهری با تأکید بر رویکرد عدالت (مطالعه موردی: نواحی منطقه 1 شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین بسترهای ایجاد جامعه پویا و رو به رشد، تحقق رفاه شهروندان در اجتماع است. با تکیه بر تقویت شاخص های رفاه اجتماعی و در سایه عدالت اجتماعی می توان مسائلی مانند نابرابری های غیرعادلانه را در شهر به حداقل رساند. پژوهش حاضر کاربردی است و با هدف ارزیابی و تعیین سطح شاخص های رفاه اجتماعی در نواحی منطقه 1 شهر قزوین با تأکید بر رویکرد عدالت اجتماعی تدوین شده است. این نواحی هسته شکل گیری شهر را در خود جای داده است و ممکن است با گذشت زمان و تزریق شاخص های مربوط، در مقایسه با سایر مناطق شهر به سطح عادلانه رفاه رسیده باشد. روش پژوهش، آمیخته و از نوع «تحلیل محتوا» و «پیمایشی» است. با نظرخواهی از صاحب نظران، 22 شاخص رفاه اجتماعی در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و کالبدی انتخاب، و برای بررسی توزیع عادلانه این شاخص ها، از آزمون t استفاده شد که با توجه به نتایج، شاخص های رفاه اجتماعی در منطقه 1 عادلانه نیست؛ بنابراین، برای شناسایی تأثیرگذارترین عامل برقرارکننده رفاه اجتماعی با بهره گیری از آزمون فریدمن، تمام شاخص ها اولویت بندی می شود که سه شاخص درآمد سرانه، وضعیت اشتغال و رضایت شغلی به ترتیب بیشترین تأثیر را دارد. درنهایت با توجه به محدوده های ضعیف تر در هریک از شاخص ها در دو ناحیه درمی یابیم که در تقویت شاخص های ضعیف، رفاه اجتماعی و تزریق شاخص های مکمل در نواحی شهری برای رسیدن به سطح عادلانه زندگی ضروری است.
سنجش مزیت نسبی فعالیت های اقتصادی در استان های کشور بر اساس رهیافت ضریب مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
35 - 52
حوزههای تخصصی:
در مبحث اقتصاد منطقه ای و با توجه به محدودیت منابع موجود، شناخت ویژگی ها و مزیت های اقتصادی هر استان، امکان برنامه ریزی بهتر را در جهت تحقق اهداف توسعه فراهم می نماید. تحقق توسعه ملی، مستلزم شناخت مزیت های اقتصادی مناطق مختلف کشور است. هدف این مقاله شناخت مزیت نسبی زیربخش های اقتصادی استان ها طی سال های 1384 و 1394 می باشد. ابزار سنجش، مدل اقتصاد پایه و شاخص ضریب مکانی است که با استفاده از آمار مربوط به حساب های منطقه ای بانک مرکزی و مرکز آمار ایران برای 30 استان محاسبه شده است. ضریب مکانی، اهمیت نسبی یک فعالیت را در منطقه نسبت به اهمیت نسبی همان فعالیت در اقتصاد ملی نشان می دهد که توسط محققان حوزه جغرافیای اقتصادی و اقتصاد منطقه ای مورد استفاده قرار گرفته است. بررسی ها در این مقاله نشان می دهد که فعالیت های کشاورزی، شکار و جنگلداری، ساختمان، آموزش، بهداشت و مددکاری اجتماعی، هتل و رستوران در بیشتر استان ها دارای مزیت شناخته شده، فعالیت های اقتصادی صنعت، آب و برق و گاز، حمل و نقل و اداره عمومی، شهری در اکثر استان ها مزیت خود را از دست داده و غالباً ماهیگیری، معدن و واسطه گری های مالی در استان ها فاقد مزیت هستند. همچنین بررسی ها نشان می دهد که در رتبه بندی، بخش خدمات با 7/51 درصد در رتبه اول، صنعت با 7/38 در رتبه دوم و کشاورزی با 6/9 درصد در رتبه سوم سهم ارزش افزوده از کل تولیدات کشور قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از روش ضریب مکانی طبق تقسیم بندی های پانزده گانه، فعالیت های دارای مزیت را در هر یک از استان ها نشان می دهد. لذا لازم است برنامه ریزان ملی و منطقه ای با توجه به مزیت های موجود در استان ها، در خصوص سرمایه گذاری، تخصیص منابع و تنظیم بودجه تصمیم گیری نمایند تا منجر به رشد اقتصادی مناطق کشور شود.
مقایسه عملکرد روش های جبری و زمین آمار در تعیین تغییرات مکانی کیفیت آب زیرزمینی دشت بروجن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
115 - 130
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و افزایش استفاده از منابع آب برای استفاده های کشاورزی، صنعتی و شرب از عوامل اصلی کاهش کیفیت و آلودگی آب های زیرزمینی است. به سبب بهره برداری بی رویه منابع آب زیرزمینی در دشت حاصلخیز بروجن طی سالیان اخیر، این منطقه به عنوان دشت ممنوعه بحرانی شناخته شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی کیفیت آب زیرزمینی در آبخوان دشت بروجن با استفاده از روش های تحلیل مکانی جبری و زمین آماری می باشد. بدین منظور از داده های 19 چاه نمونه برداری در دوره ی زمانی 1392-1368، جهت بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت بروجن استفاده شد. تغییرات مکانی پارامترهای کیفیت آب با روش های جبری IDW، RBF و زمین آماری کریجینگ مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از روش ارزیابی متقابل شامل شاخص های میانگین خطا و ریشه دوم مربع میانگین خطا، نتایج روش های درون یابی مورد آزمون قرار گرفتند و روش مناسب جهت پهنه بندی پارامتر های کیفی مختلف انتخاب شد. بر اساس نتایج تخمین مکانی پارامتر های کیفی آب زیرزمینی دشت بروجن، برای پارامتر سختی کل (TH) روش کریجینگ (72/30RMSE= و 09/0ME=)، به عنوان روش مناسب انتخاب شد. هم چنین برای پارامترهای pH و SAR، غلظت یون کلر و غلظت یون سولفات روش RBF با مقادیر ریشه دوم مربع میانگین خطا برابر 05/0، 33/0، 27/0 و 4/0 برای تخمین مکانی مناسب می باشد. در حالی که پارامترهای EC و TDS با روش وزن دهی عکس فاصله و مقادیر RMSE به ترتیب (62/84 و 36/56) بهتر تخمین شده اند. در مجموع، با مقایسه نقشه های تهیه شده برای پارامترهای سختی کل، هدایت الکتریکی، غلظت یون کلر، غلظت یون سولفات و نسبت جذبی سدیم مشاهده می شود که پهنه های مشخص شده برای این پارامترها تقریبأ از یک الگوی خاص پیروی کرده و میزان حداقل و حداکثر تمامی پارامترها در نواحی مشترکی از دشت واقع شده است.
ارزیابی آسیب پذیری تأسیسات شهری درمقابل زلزله، نمونه موردمطالعه: محله قدغون بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
189 - 208
حوزههای تخصصی:
از شرایط حیات محلات در شهر، وجود زیرساخت های تأسیساتی چون آب، فاضلاب، برق، گاز و ... می باشد. وجود نقصان در عملکرد هر بخش از این تأسیسات، موجب خدشه دار شدن زندگی در محله می شود و آسیب پذیری کل محله را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین سنجش میزان آسیب پذیری تأسیسات شهری و شناخت وضع موجود آن ها، از اولین گام های کاهش آسیب پذیری شهر است. پژوهش حاضر باهدف کاربردی کردن دانش بنیادین ارزیابی آسیب پذیری، به روش توصیفی و با رویکرد کمی به ارزیابی میزان آسیب پذیری تأسیسات در مقابل زلزله در دو دسته شاخص های عینی و مدیریتی (که هرکدام دارای زیرشاخص هایی هستند که به روش دلفی-AHP وزن گذاری و نقشه هایشان در محیط GIS تولیدشده اند)، در مقیاس محله قدغونِ بروجرد می پردازد. نتایج حاصل از مطالعات میدانی و مصاحبه با مسئولین ذی ربط نشان می دهد که پس از گذشت 12 سال از آغاز فرایند بازسازی این محله، 27% لوله های فاضلاب، 35% لوله های آب شهری، 80% سیم های برق، 24% تیرهای چوبی، 51% لوله های گاز تعویض شده است، از طرفی عدم لحاظ استانداردهای لرزه ای سیستماتیک و برنامه مدیریت بحران در تاسیسات، کاهشی جزئی در آسیب پذیری آن ها را منجر شده است. نتایج حاصل از ارزیابی آسیب پذیری تأسیسات در شاخص های عینی نشان می دهد، تمامی 5 شاخص لوله های فاضلاب، آب شهری، برق، گاز و مخابرات، عددی بالاتر از 3 از 5 را کسب نموده؛ و در شاخص های مدیریتی از میان 6 مورد بررسی شده، شاخص های وجود استاندارد و برنامه ریزی با عدد بالاتر از 4 و شاخص های تراکم و عمرتاسیسات در بازه 2-3 از 5 ارزیابی شده اند. درمجموع عدد آسیب پذیری تأسیسات در دودسته شاخص های عینی و مدیریتی به ترتیب برابر 3.47 و 2.805 از بازه 0-5 است، که در ترکیبی وزنی، عدد آسیب پذیری تأسیسات محله 3.2496 با آسیب پذیری متوسط روبه بالا ارزیابی می شود.
مقایسه روش های آماری حداقل مربعات جزیی و رگرسیون مولفه اصلی در برآورد مقادیر گچ، کربناتها و ماده آلی خاک با استفاده از طیف سنجی مرئی و مادون قرمز نزدیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داده های طیفی محدوده مرئی – مادون قرمز که باحداقل هزینه و صرف وقت تهیه می شوند ، کاربرد وسیعی در برآورد خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک دارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی توانایی این روش در برآورد مقدار ماده آلی، کربنات ها و درصد گچ سطح خاک صورت پذیرفته است. بر اساس تکنیک هایپرکیوب، محل 115 پروفیل شناسایی و سپس نمونه برداری از افق های خاک انجام گرفت و مقدار ماده آلی، درصد گچ و آهک خاک با روش های استاندارد اندازه گیری شد. آنالیز طیفی خاک های مورد نظر با استفاده از دستگاه طیف سنج زمینی با دامنه طول موج 400-2500 نانومتر انجام شد. پس از ثبت طیف ها انواع روش های پیش پردازش مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس از رگرسیون حداقل مربعات جزئی (PLSR) و رگرسیون مولفه اصلی((PCR برای برای پیش بینی پارامترهای مورد نظر استفاده شد. جهت ارزیابی مدل 80 درصد داده ها برای کالیبراسیون مدل و 20 درصد برای صحت سنجی مدل به صورت تصادفی انتخاب شدند. پیش پردازش های مختلف از جمله: مشتق اول و دوم به همراه فیلتر ساواتزکی و گلای، متغیر نرمال استاندارد و تصحیح پخشیده چندگانه با هم مقایسه شدند. نتایج این بررسی نشان داد بهترین نتایج مدل سازی مربوط به روش PLSR با پیش پردازش مشتق اول+فیلتر ساویتزکی و گلای برای برآورد گچ،کربنات و ماده آلی خاک بدست آمد. با توجه به مقادیر درصد انحراف نسبی(RPD)، پیش بینی مدل برای درصد گچ و ماده آلی در کلاس خوب و برای کربنات ها در کلاس ضعیف می باشد.
ارزیابی شاخص های زیست اقلیمی موثر بر آسایش انسانی به منظور توسعه توریسم شهری (مطالعه موردی: شهرقزوین)
حوزههای تخصصی:
شناخت آسایش زیست اقلیمی در مناطق مختلف جغرافیایی، می تواند به فرایند برنامه ریزی و توسعه منطقه کمک نماید. راحتی و سلامت انسان در محیط طبیعی، رابطه مستقیمی با وضعیت اقلیمی دارد. در این تحقیق آسایش و عدم آسایش ماههای مختلف سال در شهر قزوین درجهت توسعه توریسم شهری براساس شاخص های زیست اقلیمی؛ بیکر، ترجونگ، فشار عصبی و اولگی، با استفاده از داده های اقلیمی ارزیابی شد، همچنین نیاز سرمایشی و گرمایشی در ماههای با شرایط عدم آسایش نیز مشخص گردید. نتایج بدست آمده از شاخص های زیست اقلیمی نشان می دهد که به طور کلی دوره آسایش انسانی از فروردین ماه شروع می شود و تا آواخر مهر ماه ادامه می یابد، بیشتر شاخص ها ماههای اردیبهشت، شهریور و مهر را مناسب ترین زمان آسایشی نشان می-دهند. از آذر تا اواخر اسفند ماه به علت تنش سرمای هوا و همچنین در طول ماههای تیر و آگوست به دلیل گرمای هوا منطقه مورد مطالعه خارج از محدوده آسایش قرار می گیرد. عدم آسایش در ماههای سرد و گرم سال برنامه ریزی درجهت تامین انرژی لازم برای تعدیل دمای هوا را حائز اهمیت می سازد، به طوری که در ماههای گرم سال این مقدار نیاز سرمایشی به 464 درجه روز می رسد. سردسیر بودن منطقه، ضرورت 2274 درجه روز نیاز گرمایشی برای ماههای سرد سال در فصول پاییز و زمستان را آشکار می سازد. درمیان شاخص-های بیوکلیمایی به کار رفته شاخص های بیکر و ترجونگ وضعیت بیوکلیمایی منطقه را بهتر نشان می دهند. با توجه به ظرفیت های بالای گردشگری در شهر قزوین ارزیابی و شناخت آسایش و عدم آسایش انسانی می تواند در جذب و توسعه توریسم شهری با تاکید بر شرایط اقلیمی نقش موثری ایفا نماید.
بررسی تداوم روزهای بارانی در حوضه دریاچه ارومیه با استفاده از مدل زنجیره مارکف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش احتمال تواتر و تداوم روزهای بارانی در حوضه دریاچه ارومیه با استفاده از مدل زنجیره مارکف مرتبه اول مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از داده های بارش روزانه 7 ایستگاه سینوپتیک حوضه دریاچه ارومیه در بازه زمانی 2014- 1995 استفاده شد. پس از تعیین روزهای بارانی (بارش بیشتر از صفر میلی متر) و خشک (صفر میلی متر)، انطباق زنجیره مارکف مرتبه اول بر سری داده ها با استفاده از آزمون در سطح معنی داری 01/0=a بررسی و مورد تایید واقع شد. پس از تشکیل ماتریس احتمال انتقال، احتمال تعادل، میانگین تداوم روز های خشک و بارانی و سیکل هوایی محاسبه شد سپس با محاسبه فراوانی روزهای بارانی دو تا ده روزه، احتمال وقوع این دوره ها و دوره بازگشت بارش های 2 تا 5 روزه محاسبه گردید. نتایج نشان داد که در دوره مورد مطالعه به طور میانگین 25 درصد روزها همراه با بارندگی بوده و در حالت های انتقال شرطی بارندگی، احتمال وقوع حالت Pdd بیشتر از سایر حالت ها (Pww ، Pdw و Pwd) است. میانگین تداوم روزهای بارانی در حوضه در حدود دو روز برآورد گردید. در کل، در تمام ایستگاه ها احتمال تعادل حالت خشک بیشتر از حالت بارانی بود. برآورد فراوانی و احتمال وقوع دوره های بارانی دو تا ده روزه و دوره بازگشت آنها نشان داد که با افزایش طول دوره ها، از فراوانی روزهای بارانی کاسته شده و با افزایش طول دوره های بارانی، احتمال وقوع آنها کاهش و دوره بازگشت آن نیز افزایش یافته است.