فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۱۴۱ تا ۱۷٬۱۶۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
21 - 34
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی گردشگری نیازمند درک تعامل میان عرضه و تقاضا و تأثیر و تأثر هریک در ارتباط با دیگری است؛ از این رو، برنامه ریزی مقصد گردشگری از عوامل مهم برنامه ریزی توسعه است. در سیستم گردشگری تنها تقاضا و افزایش تقاضا اهمیت ندارد، بلکه به عنوان عرضه کننده مدیریت مقصد به هماهنگ کردن و همیاری عناصر گردشگری نیاز است. در این بین، تحلیل شبکه از جمله به روزترین و کارآمدترین تحلیل هاست که از طریق پیوند کانون های کوچک، قدرت آن ها را در برابر مراکز برتر افزایش می دهد. با توجه به ضعف قدرت جاذبه و پراکندگی بسیاری از مقاصد گردشگری، ساماندهی آن ها در قالب شبکه به هم افزایی توان این مقاصد کمک می کند؛ از این رو، تحلیل شبکه ای و کاربردهای آن در توسعه گردشگری منطقه ای ضروری است. تاکنون جایگاه واقعی شهرستان کاشان با وجود جاذبه ها و پتانسیل های فرهنگی و گردشگری هنوز مشخص نشده و پراکندگی جاذبه ها و نزدیکی به کلان شهرهایی چون تهران و اصفهان سبب شده است بیشتر گردشگران سفری یک روزه به این شهر داشته باشند. در این مطالعه با هدف افزایش قدرت رقابت این جاذبه ها در چارچوب نظریه شبکه از روشتوصیفی-تحلیلیاستفاده، و داده های پژوهش با روشپیمایش میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری را یک میلیون و 164 هزار و 124 گردشگر شهرستان کاشان در مدت یک سال گذشته تشکیل داده اند که با استفاده از مدل نمونه گیری کوکران، داده های این مطالعه از نمونه ای به تعداد 483 جمع آوری شده است. داده هابا استفاده از نرم افزارهای SPSS, NODEXL,UCINET,GIS تحلیل، و تراکم،درجه،تقابل،انتقال پذیری و E-I محاسبه و گراف روابطجاذبه ها ترسیم شده است. نتایج نیز بیان می کند که میزان ارتباط جاذبه ها ضعیف و کم است؛ به همین دلیل بیشتر گردشگران از جاذبه های شاخص منطقه بازدید می کنند. درنتیجه رسوب هزینه های گردشگران در منطقه کم، و برای توسعه منطقه ناکافی است؛ از این رو باید در مدیریت توسعه منطقه و گردشگری تلاش کرد تا با تقویت ارتباط بین جاذبه های منطقه، این شکاف کاهش یابد و با برقراری شبکه کامل و هم پیوند زمینه برای استفاده بهینه از جاذبه های منطقه فراهم شود.
تعیین و طبقه بندی الزامات رضایتمندی گردشگران با استفاده از مدل کانو و مدل سازی معادلات ساختاری(مطالعه موردی: گردشگران باغ بهادران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
161 - 179
حوزههای تخصصی:
رضایت گردشگرمقوله ای است که سبب وفاداری گردشگر برای تداوم مسافرت به مقصد و تشویق و ترغیب دوستان و آشنایان به دیدار از شهر مقصد می گردد به این ترتیب موجب رونق، تداوم و پایداری گردشگری در مقاصد گردشگری فراهم می آید. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر رضایتمندی گردشگران باغ بهادران است. بدین منظور از مدل سنجش رضایتمندی کانو استفاده شده و در ادامه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری عوامل اثرگذار بر رضایتمندی گردشگران اولویت بندی شده است. جامعه آماری کلیه گردشگران وارد شده به شهر باغ بهادران می باشد و حجم نمونه محاسبه شده با فرمول کوکران 381 نفر است. عوامل مؤثر بر رضایتمندی گردشگران با توجه به مدل کانو به سه بخش الزامات عملکردی، اساسی و انگیزشی تقسیم بندی شده است. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر آن است، الزامات عملکردی با بار عاملی 98/0 بیشترین تأثیر را بر رضایتمندی گردشگران داراست. الزامات انگیزشی با بار عاملی 91/0 و الزامات اساسی با بار عاملی 89/0 به ترتیب در جایگاه های دوم و سوم قرارگرفته اند. همچنین با توجه به نتایج حاصل از مدل کانو در بین عوامل عملکردی، امنیت با ضریب رضایتمندی 765/0 بیشترین اثر را بر رضایتمندی گردشگران داشته است. در بین عوامل الزامات انگیزشی، سیستم های ارتباطی مناسب با ضریب رضایت 536/0 و در بین الزامات اساسی تنوع در فعالیت ها با ضریب رضایت 339/0 اثرگذارترین عامل برانگیزاننده احساس رضایت تشخیص داده شد.
تحلیل الگوی فضایی شاخص های منطقه ای محرومیت روستایی (مورد مطالعه: شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله اندازه گیری محرومیت واحدهای جغرافیایی در بسیاری از کشورها، تبدیل به اولویت توسعه روستایی شده است. هدف پژوهش، تحلیل الگوی فضایی محرومیت روستایی شهرستان پلدختر بر اساس شاخص های منطقه ای می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی، روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر می باشد (11289 N =). از طریق فرمول کوکران و روش نمونه گیری سهمیه ای، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و سالنامه های آماری می باشد. از آزمون رتبه ای هم-انباشتگی نامحدود اکتشافی (جوهانسن) برای شناسایی شاخص ها، برای بررسی محرومیت مناطق مختلف از آزمون های تعقیبی ( Post Hoc )، و برای ارائه الگوی فضایی محرومیت از نرم افزار GIS استفاده شد. یافته ها نشان داد که از هیجده شاخص موردنظر، یازده شاخص در سطح پایینی قرار دارند. از این تعداد، سه شاخص درآمد و پس انداز (2019/0)، مالکیت (120/0) و مسکن (114/0) مربوط به بعد اقتصادی، سه شاخص آموزشی (147/0)، بهداشتی (127/0) و خدمات رفاهی (114/0) مربوط به بعد اجتماعی، دو شاخص زیرساخت های فرهنگی (120/0) و حقوق قومیت ها (164/0) مربوط به بعد سیاسی- فرهنگی و سه شاخص محیط زیست (135/0)، شبکه معابر (102/0) و زیرساخت ها (160/0) مربوط به بعد محیطی- کالبدی می باشند. برای ارزیابی شاخص های محرومیت، اهمیت شاخص های عینی بیشتر از شاخص های ذهنی می باشد. در مناطق روستایی تفاوت مکانی قابل توجهی در زمینه ابعاد محرومیت وجود دارد. لذا می توان گفت که شناسایی شاخص های محرومیت برای برنامه ریزی و کاهش محرومیت مهم می باشد.
بررسی و سنجش تاب آوری شبکه ارتباطی شهری با رویکرد مدیریت بحران (نمونه موردی منطقه 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعه درباره ی مفاهیم تاب آوری در مقیاس های شهری و منطقه ای توجه ویژه ای را به خود جلب کرده است، هرچند سطح و تعداد این مطالعات در مقیاس شهری بیش از مطالعات انجام شده در مقیاس های بالاتر است. از این رو، خلأ این دسته از مطالعات در حوزه ی مطالعات منطقه ای نمایان است. به ویژه درکشور ایران، با وجود برخی مطالعات در زمینه ی متون نظری در مقیاس شهری، هنوز مطالعه ی عمیق و جامعی بر روی مفهوم تاب آور در بعد منطقه ای صورت نپذیرفته است. هدف اصلی این پایان نامه، تبیین مفهوم تاب آوری شهری تلاش در جهت تببین مؤلفه ها و شاخصه های سازنده تاب آوری و تعیین سهم عوامل مؤثر بر تقویت تاب آوری در هنگام زلزله می باشد. دراین پژوهش در مرحله اول 12 شاخص «دسترسی به مراکز امداد و نجات شهری، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، کاربری زمین، PGA وفضاهای باز» انتخاب شده و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP) و ترکیب نقشه های مربوط به شاخص های ذکر شده در محیط GIS، تاب آوری منطقه دو در مقابل زلزله مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله دوم، تاب آوری بدنه شبکه های ارتباطی مشخص شده و با استفاده از شاخص هایی مذکور و... میزان تاب آوری شبکه های ارتباطی مهم منطقه 2 شهرداری تهران در برابر زلزله به صورت تحلیلی بیان شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بدنه خیابان هایی که دارای تراکم های جمعیتی بالا، دسترسی محدود به مراکز امداد و نجات شهری و فاصله زیاد مراکز مسکونی به فضاهای باز شهریست، باعث گردیده محله های غربی منطقه دو شهرداری تهران تاب آوری کمتر نسبت به زلزله خواهد داشت. با حرکت از سمت غرب منطقه به طرف شرق به میزان تاب آوری بدنه خیابان ها افزوده می شود. همچنین بدنه بزرگراه ها (چمران و شیخ فضل اله ویادگار) و خیابان های با عرض بیشتر و تراکم جمعیتی کمتر دارای تاب آوری بالا وعدم دسترسی مطلوب خیابان ها مرکز منطقه به مراکز امداد ونجات شهری و درجه محصوریت بالا و تراکم های جمعیتی بالا دارای کم ترین تاب آوری هستند.
برنامه ریزی منطقه ای بکارگیری انرژی خورشیدی در مزارع تولید مرغ گوشتی در استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی در کنار دیگر فعالیتهای خدماتی و تولیدی وابسته به انواع مختلف انرژی است که تأمین آن از منابع در دسترس و ارزان ضروری است. معضلات ناشی از سوخت های فسیلی همچون مخاطرات زیست محیطی و پایداری در توازن بین اجزا محیط زیست، محدودیت در منابع و نوسانات قیمتی و همچنین وابستگی فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی انسان به تأمین انرژی مورد نیاز سبب شده است تا انسان به فکر جایگزینی منابع دیگری همچون انرژی های تجدیدپذیر مانند خورشید، اقیانوس ها، گرمای داخل زمین، باد و ... باشد. واحدهای مختلف کشاورزی مانند پرورش طیور نیز نیازمند تأمین انرژی مورد نیاز خود به شکل برق، گاز، نفت، گازوئیل و دیکر اشکال آن است. این تحقیق بدنبال بررسی مشخصات جغرافیایی استان سمنان جهت شناسایی ظرفیت های منابع انرژی های تجدیدپذیر به منظور تأمین انرژی مزارع مرغ گوشتی استان بود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی بوده و از طریق پیمایش میدانی صورت پذیرفته است. پس از مطالعه اسناد کتابخانه ای، اینترنت و مصاحبه با کارشناسان و اساتید دانشگاه، از پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. بر اساس نتایج حاصله استان سمنان دارای ظرفیت بسیار مناسب در بهره برداری از انرژی خورشیدی بوده و مرغداران نیز در صورت مهیا بودن بستر مناسب تمایل به بهره گیری از آن می باشند.
بررسی آلاینده های تاثیرگذار بر آلودگی هوای تهران و راهکارهای کنترل با توجه به شاخص کیفیت AQI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد رو افزون جمعیت، وسایط نقلیه و کاربری های صنعتی در اطراف شهر تهران آلودگی هوا نیز بشدت افزایش یافته و نتایج نامطلوبی به همراه داشته است. هدف از این پژوهش تشخیص روند الگوی تغییر آلاینده ها و ماه های پر خطر و شناسایی شاخص آلاینده تأثیر گذار در طی دوره زمانی 1390 تا 1395 در هوای شهر تهران است. بدین صورت که میزان روزانه آلاینده ها در طی سال های مورد مطالعه از طریق روش رگرسیون خطی بررسی و ارقام ارائه شده به صورت میانگین و نمودار سالانه بیان می گردد. نتایج حاصل از آن راه حل هایی برای کاهش آلودگی هوای تهران ارائه می کند. روش تحقیق از نوع آماری و تحلیلی است و از نظر هدف در گروه تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که وضعیت آلودگی هوای تهران در طی سال های 1390 تا 1395 بر اساس شاخص کیفیت هوای AQI در تمامی آلاینده ها به جز ذرات معلق روندی کاهشی داشته است. کیفیت هوا به طور تقریبی درفصل گرم سال به دلیل وقوع پدیده گرد و غبار و استفاده از سیستم های سرمایشی و عدم جا به جایی هوا که عوامل افزایش روزهای فراتر از حد مجاز بوده نامطلوب دیده شده است. با شروع سرما نیز بر تعداد روزهای نامطلوب آلودگی افزوده شده در اواخر آذر تا اوایل دی شرایط نامطلوب در تعداد روزها به شکل متوالی اتفاق افتاده که این توالی طولانی، خود وخامت شرایط کیفیت هوا را حادتر کرده است. استقرار جو پایدار و وقوع پدیده وارونگی و استفاده از سیستم های گرمایشی عمده ترین عامل افزایش تعداد روزهای فراتر از حد مجاز در روزهای سرد سال بوده که همه متأثر از افزایش آلاینده ذرات معلق بوده است. بنابر نتایج تجزیه آماری و از آنجایی که این روند متوالی در طی سال 1396 و بعد نیز ادامه خواهد داشت، گسترش حمل و نقل عمومی، خروج خودروهای فرسوده، افزایش مصرف گاز طبیعی و اجرای سخت گیرانه قوانین ترافیکی و صنعتی در ماه های خرداد، تیر، دی و روزهای ابتدایی هفته را مهم ترین عامل در جهت کاهش آلاینده ذرات معلق در کیفیت هوای روزهای بسیار آلوده یا خطرناک شهر تهران مؤثر شناخته است.
بررسی انگیزه های گردشگری بازدیدکنندگان پارک های جنگلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش تقاضا برای حضور در فعالیت های گردشگری مبتنی بر جنگل، شناخت عوامل انگیزشی مؤثر بر انتخاب این مقصدها را ضروری ساخته است. هدف تحقیق حاضر شناسایی و اولویت بندی انگیزه های کششی گردشگران در مقصد گردشگری جنگل در پارک های جنگلی دالخانی و صفارود شهرستان رامسر می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را متخصصان و کارشناسان گردشگری و نیز گردشگران پارک های جنگلی صفارود و دالخانی تشکیل دادند. حجم نمونه متخصصان و کارشناسان گردشگری 30 نفر و روش نمونه گیری قضاوتی بود. همچنین حجم نمونه گردشگران 400 نفر محاسبه گردید و نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شد. داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. روایی پرسشنامه از طریق اعتبار محتوا و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ که برابر با 885/0 بود، تأیید شد. داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل ضریب تغییرات با استفاده از نرم افزار SPSS24 ارزیابی شدند. نتایج مشخص ساخت که عوامل کششی مؤثر بر گردشگری مبتنی بر جنگل دارای 17 بُعد و 5 عامل هستند که به ترتیب اولویت برای گرشگران شامل عوامل دسترسی پذیری، منابع گردشگری، خدمات مکمل، بوم شناختی و چارچوب های حقوقی و قانونی می باشند. باید در نظر داشت تمام ویژگی های مقصد گردشگری جنگل در عوامل انتخاب مقصد توسط گردشگر، به یک اندازه مهم نیستند، از این رو پیشنهادات لازم در این زمینه ارائه گردید
واکاوی تغییرات نسلی در سبک زندگی جامعه عشایری(مطالعه موردی: طایفه بایاری، استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه عشایری ایران، دوره ای گذار از سبک زندگی سنتی به سبک زندگی جدید را تجربه می کند که این گذار از منظر تغییرات رخ داده در سبک زندگی دو نسل قبل و بعد از انقلاب در عشایر طایفه بایاری استان کهگیلویه و بویراحمد قابل توجه می باشد. در این تحقیق، وضعیت سبک زندگی ۲۵۸ نفر در دو نسل مختلف از این طایفه با به کارگیری تکنیک های مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است و داده های تحقیق از طریق به کارگیری آزمون های آماری مناسب و با کمک نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل گردیده است. نتایج حاصل بیانگر تفاوت معنادار بین دو نسل جامعه عشایری از منظر مؤلفه ها و عادتواره های سبک زندگی می باشد که تا حدی به شکاف نسلی منجر شده است. بیشترین تغییرات در دو مؤلفه ی سطح مشارکت و بهداشت بوده است و در ارتباط با به کارگیری لهجه، تفاوت معناداری در بین افراد دو نسل مشاهده نشده است. با توجه به نقش بی بدیل عشایر در اقتصاد کشور و بر اساس نتایج تحقیق، ضرورت تدوین و اجرای برنامه های متناسب در جهت کنترل تغییرات نسلی جامعه عشایری اجتناب ناپذیر خواهد بود.
بهینه سازی انرژی در طراحی نمای ساختمان با تأکید بر رویکرد مهندسی ارزش (مطالعه موردی: مجموعه تجاری- اقامتی امید مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشترین میزان مصرف انرژی در بخش ساختمان متمرکز شده است با صرفه ترین مراحل از لحاظ هزینه برای کاهش مصرف انرژی در طی فرایند طراحی روی می دهد و منتهی به صرفه جویی عمده در چرخه عمر ساختمان ها می شود که تحلیل مصرف انرژی حین فاز طراحی می تواند منتهی به صرفه جویی عمده در چرخه عمر پروژه ها شود. در این پژوهش، کارگاه مهندسی ارزش متشکل از کارگروه تخصصی مدیریت پروژه، معماری و انرژی جهت تحلیل بهینه سازی انرژی در طراحی نمای ساختمان های شهری با تأکید بر رویکرد مهندسی ارزش تشکیل گردید و گزینه های پیشنهادی با بهره گیری از روش طوفان فکری داده ها مورد ارزیابی و محاسبه قرار گرفت. این پژوهش از منظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از منظر هدف، کاربردی می باشد و با استفاده از دانش، تجربه و توانایی های گروه انتخابی، در جهت کاهش هزینه و انرژی در طراحی نما با نرم افزار انرژی پلاس پروژه انجام گرفته است یافته های تحقیق نشان می دهد نتایج پیشنهاد تغییر ابعاد بازشوها باعث کاهش بار سرمایشی به میزان 20 درصد نسبت به شرایط اولیه طراحی می گردد همچنین تحلیل پیشنهاد وجود سایبان در در حالت افقی موجب کاهش بار سرمایشی 50 درصد نسبت به حالت بدون سایه بان می باشد همچنین انجام مطالعات مهندسی ارزش در پروژه های معماری بازگو کننده نتایج زیر است: ارتقا سطح دانش عوامل پروژه، آشکار شدن نواقص طرح اولیه، دستیابی به راه کارهای جدید، ترغیب و مشارکت کارها به صورت گروهی، ساده سازی طرح، شفاف سازی نیازها و اهداف طرح، هماهنگ سازی اقدامات متنوع و کاهش هزینه ها است. این پژوهش باهدف بیان نتایج حاصل ازمهندسی ارزش به صورت کاربردی در طراحی معماری و شهرسازی انجام گرفته است.
تحلیل رویت پذیری ساختمانهای بلندمرتبه در منظر شهری با استفاده از GIS مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
31 - 42
حوزههای تخصصی:
مسئله ارزیابی رویت پذیری و تأثیر بصری (اشراف) یک ساختمان بر بافت اطراف خود یکی از مسائل مهم حوزه منظر شهری محسوب می شود. بر این اساس، در این مقاله رویت پذیری دو ساختمان بلندمرتبه مسکونی در مناطق مرکزی و غرب شهر سنندج با دریافت اطلاعات خام ورودی، به کمک سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد پردازش و تحلیل قرار می گیرند. برای بررسی بهتر تفاوت در میزان و روند رویت پذیری، بافت اطراف هر دو ساختمان بلندمرتبه (بافت شماره 1 نسبتاً مسطح و دارای یک رود_دره با عمق کم و بافت شماره 2 شیب دار و دارای تپه ماهور) به بخش های نزدیک، میانی و دور حوزه بندی گردیدند. یافته های این تحقیق نشان می دهد، روند رویت پذیری طبقاتِ مختلف این دو ساختمان یک روند ثابت و خطی نیست و در برخی طبقات دارای تغییر آهنگ می باشد، بنابراین در این طبقات رویت پذیری و تأثیر و تأثر آنها نسبت به بافت اطراف خود در حوزه های سه گانه، مهم تر از بقیه طبقات دیگر می باشند. پس نوع طراحی این طبقاتِ خاص (نقاط عطف در منحنی رویت پذیری آنها) نیز در ساختمان های بلندمرتبه می تواند حائز اهمیت باشد؛ همچنین روند تغییرات رویت پذیری تمام طبقات و میزان آن در دو ساختمان با بافت های مختلف با هم متفاوت بودند. با ارزیابی نمودارهای مربوطه، دلایل این تفاوت در سه مورد مشخص گردید؛ نخست، تفاوت در میانگین ارتفاع ساختمان های بافت اطراف دو بنا، دوم، وجود تفاوت در شیب بافت اطراف دو بنا و سوم، وجود تپه ماهورها در بافت شماره2. در نهایت باید گفت، تحلیل رویت پذیری روش مؤثری برای تخمین این موضوع می باشد که یک طبقه یا واحد خاص در یک ساختمان بلندمرتبه بعد از اتمامِ ساخت دارای دید خوبی خواهد شد یا خیر؛ و ارزش گذاری طبقات در این گونه ساختمان ها به لحاظ دید و منظر به چه صورت خواهد بود. همچنین در تصمیم گیری های مربوط به تعیین ارتفاع ساختمان های بلندمرتبه نسبت به بافت اطراف خود (خصوصاً در شهرهای دارای بافت های باارزش تاریخی و یا دارای منظر توریستی) این مسئله که ساختمان تا چه میزان رویت پذیر باشد یا نباشد بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
زمینه یابی و ارائه الگوی پیشنهادی متنوع سازی فعالیت های اقتصادی مناطق روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
127 - 158
حوزههای تخصصی:
متنوع سازی فعالیت های اقتصادی به عنوان استراتژی بنیادی موجب ایجاد اشتغال، تثبیت جمعیت، بهره برداری بهینه از منابع طبیعی تجدیدشونده، ورود فعال اقتصاد روستایی در اقتصاد ملی و بین المللی، افزایش تولید و انباشت پس انداز، افزایش خودآگاهی، شخصیت و هویت فردی و ملی و... در روستاها می شود؛ در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه و از سوی سازمان های بین المللی مورد تأکید و توجه قرار گرفته است؛از این رو شناسایی توانمندی ها، ظرفیت ها و قابلیت های مناطق روستایی مختلف و زمینه یابی فعالیت متناسب با آن منطقه/ روستا به منظور اولویت بندی و ارائه الگوی مطلوب متنوع سازی فعالیت های اقتصادی آن ضروری است که هدف اساسی تحقیق حاضر نیز به شمار می رود. بدین منظور، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به شناسایی قابلیت ها و ظرفیت های مناطق روستایی در سطح شهرستان های استان گیلان در زمینه انواع فعالیت های کشاورزی و صنایع تبدیلی و تکمیلی مناطق روستایی پرداخته است. اطلاعات موردنیاز درجهت توصیف و تحلیل وضعیت، از داده های ثبتی و رسمی همچون سرشماری عمومی کشاورزی 1393، سالنامه آماری استان گیلان سال 1393، داده های ثبتی سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان و... به دست آمده است. سپس با استفاده از مدل های مختلف همچون تکنیک ضریب مکانی، شاخص تخصصی و تکنیک پیوستگی مکانی، ضمن تجزیه و تحلیل، ظرفیتی که بالاترین مزیت را در یک شهرستان نسبت به سایر شهرستان ها داراست، برای آن شهرستان معرفی کرده و درنهایت، الگوی پیشنهادی برمبنای خوشه های فعالیت (خوشه صنایع تبدیلی و تکمیلی، خوشه صنایع دستی، خوشه فعالیت گردشگری، خوشه تنوع بخشی فعالیت زراعی، خوشه تنوع بخشی فعالیت باغی) در سطح منطقه ای/ شهرستان ارائه شده است. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از آن است که استان گیلان به لحاظ تمرکز و تنوع صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در حد متوسطی قرار دارد. شاخص تخصصی برای شهرستان های بندرانزلی و سیاهکل، املش و تالش به ترتیب 85/33، 2/42، 5/42، 52/49 نشانگر برخورداری از تنوع فعالیت های صنعتی روستایی در این شهرستان هاست. همچنین نتایج حاصل از مقدار Laمحاسبه شده نیز بیانگر آن است که بین سطح زیرکشت محصولات زراعی و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن در مناطق روستایی استان گیلان، پیوستگی بسیار بالایی (La= 84.45) وجود دارد. این پیوستگی در ارتباط با سطح زیرکشت محصولات باغی و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن برابر با (La= 60.62) و نیز بین تعداد انواع دام ها و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن در مناطق روستایی استان گیلان در سطح متوسط و معادل (La= 57.39) است.
بررسی شوری آب و خاک و ارتباط آن با پستی و بلندی های سطح زمین با استفاده از مدل فازی در محیط GIS - مطالعه موردی: حوضه آبخیز سیاخ دارنگون در غرب شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۰۵
145 - 157
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت، کاهش منابع آب، کاهش منابع غذایی، خشکسالی و آلودگی آب و خاک در بسیاری از مناطق کره زمین منجر به مشکلات فراوانی شده است. با توجه به اهمیت کیفیت آب زیر زمینی و خاک در حوضه های آبخیز مختلف از جمله شمال غرب استان فارس، هدف این مطالعه بررسی کیفیت آب و خاک از نظر هدایت الکتریکی (شوری)برای کشت گیاه گندم با استفاده از روش فازی و مقایسه آن با لندفرم ها در محیط GIS می باشد. برای 40 نقطه نمونه آب (چاه) و 70 نمونه خاک (پروفیل در 100 سانتی متر اولیه خاک) با استفاده از روش میانگین عکس فاصله ( IDW ) نقشه پهنه بندی آب و خاک تهیه شد. سپس به منظور همگن کردن میزان شوری آب و خاک و بررسی ارتباط آن ها با لندفرم های منطقه مورد مطالعه، قوانین فازی و استفاده از استانداردهای کیفیت آب و خاک به کار گرفته شد. در روش فازی مقادیر شوری بین 0 و 1 قرار گرفتند. نتایج حاصل از نقشه فازی شوری خاک منطقه نشان داد که 31/24 درصد از منطقه در کلاس ضعیف (نامناسب)، 78/11 درصد در کلاس متوسط، 74/25 درصد در کلاس خوب و 16/38 درصد از منطقه در کلاس خیلی خوب قرار گرفته اند. درحالیکه برای شوری آب مشخص شد که 6/36 درصد در کلاس متوسط، 69/31 درصد در کلاس خوب و 65/31 درصد از منطقه در کلاس خیلی خوب قرار گرفته اند. در پایان ارتباط بین نقشه لندفرم و نقشه شوری آب و خاک منطقه مورد مطالعه تعیین شد. نتایج نشان داد که حداقل شوری خاک و آب در دشت ها واقع شده است. در مطالعه حاضر جنس سازندهای منطقه و عدم شوری آن ها در دشت ها باعث شده که این مناطق از شوری کمتری نسبت به سایر قسمت ها برخوردار باشند. در نتیجه برای مناطقی که از نظر زمین شناسی و پستی و بلندی مشابه منطقه مورد مطالعه هستند، بدون نمونه برداری و تجزیه و تحلیل در آزمایشگاه می توان مشخص نمود که مناطق واقع در ارتفاعات کمتر (دشت ها) دارای شوری کم می باشند. در واقع به کمک نقشه های زمین شناسی (جنس سازند) و نقشه های لندفرم (پستی و بلندی ها) می توان میزان شوری را تخمین زد.
بررسی نوسان بارش ماهانه و سالانه ایران در طیف های مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۰۵
199 - 217
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، روند نوسان های زمانی عنصر بارش در طیف های ارتفاعی سراسر ایران زمین موردبررسی قرار گرفت. بدین منظور از داده های 122 ایستگاه هواشناسی کشور در دوره (2012-1992) استفاده شده است. ابتدا تمام این 122 ایستگاه در طیف های ارتفاعی کمتر از 500 متر، 500 تا 1000، 1000 تا 1500 و بیش از 1500 متر تقسیم شدند و در ادامه با به کارگیری آزمون غیرپارامتری من - کندال، وجود روند معنی دار برای سری های زمانی ماهانه و سالانه در سطوح معنی داری 95 و99 درصد مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش در ارتفاعات زیر 500 متر بیشترین کاهش بارش در ماه مارس مشاهده شده است و در مقیاس سالانه همه ایستگاه ها دارای روند منفی می باشند. در ارتفاعات 500 تا 1000 متر بیشترین کاهش بارش در ماه های مارس، می و اکتبر مشاهده شده است و در مقیاس سالانه همه ایستگاه ها دارای روند منفی بارندگی می باشند. در ارتفاعات 1000 تا 1500 متر بیشترین کاهش بارش در ماه فوریه و ژوئن مشاهده شده است و در مقیاس سالانه همه ایستگاه ها دارای روند منفی بارندگی می باشند که این روند منفی در ایستگاه های مراغه، ارومیه، مهاباد، ماکو و بیرجند منفی معنی دار است. علاوه بر این نتایج نشان داد که در ارتفاعات بیش از 1500 متر تقریباً روند بارش در مقیاس ماهانه و سالانه در ایستگاه های بیشتری ثابت بوده و روند بارش در طیف ارتفاعی زیر 1000 متر نسبت به طیف ارتفاعی بیش از 1000 متر، تعداد ایستگاه بیشتری دارای روند منفی معنی دار هستند که این نشان دهنده این است که تغییرات بیشتر بارش در این طیف ارتفاعی می باشد. در نهایت با توجه به روند منفی بارش در تمام ایستگاه، می توان گفت که در منطقه تغییر اقلیم رخ داده است.
مد ل سازی تغییرات ساختار شهری با رویکرد برنامه ریزی فضایی برای رسیدن به توسعه پایدار شهری - مطالعه موردی: شهرقائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰۷
209 - 222
حوزههای تخصصی:
تغییرات ساختار شهری همواره یکی از مهم ترین عواملی بوده که انسان از طریق آن محیط زیست خود را تحت تأثیر قرار داده است. با توجه به نقش محیط زیست در زندگی بشر، باید اطلاع دقیقی از چگونگی تغییر محیط زیست و روند تغییرات آن ها به دست آید. با پیش بینی تغییرات ساختار شهری، می توان میزان گسترش و تخریب منابع را مشخص و این تغییرات را در مسیرهای مناسب هدایت کرد. بنابراین مقاله حاضر با هدف مدل سازی تغییرات ساختار شهری با رویکرد برنامه ریزی فضایی برای رسیدن به توسعه پایدار شهری در قائم شهر انجام گرفت. آشکارسازی تغییرات ساختار شهری با به کارگیری تصاویر گوگل ارث، ماهواره های Astrium و DigitalGlobe مربوط به سال های 2015- 2007 انجام شد. مدل سازی نیروی انتقال با استفاده از پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی و 11 متغیر انجام پذیرفت. تخصیص تغییر به هر کاربری با استفاده از زنجیره مارکوف محاسبه شد. سپس با استفاده از مدل پیش بینی سخت و دوره واسنجی 1386 تا 1394 مدل سازیبرایسال 1402 صورتگرفت . درپایاننیزبااستفادهازدوره یواسنجی 1386 تا 1394 ساختار شهری سال 1402 پیش بینی شد. نتایج نشان داد در کل دوره مورد مطالعه، کاربری های جاده، زمین های بایر، باغات، آموزشی، مذهبی، پهنه یآبی، پارک و فضای سبز، صنعتی، ورزشی و مسکونی روندی افزایشی داشته است. اماکاربری کشاورزی با کاهش 437 هکتار و پوشش درختی با کاهش 9 هکتار مواجه بوده اند. همچنین نتایج مدل سازی نیروی انتقال با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در اکثر زیر مدل ها، صحت بالایی را نشان می دهد. نتایج مدل سازی برای سال 1402 نیز نشاندهنده افزایش بسیار زیاد در کاربری مسکونی (195 هکتار) و باغ (104هکتار) و کاهش چشمگیر 33 هکتاری کاربری کشاورزی است.
پهنه بندی کابری اراضی مسیر آبراهه قشلاق براساس عوامل مخاطره ساز از سد وحدت تا سد ژاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرکاربری اراضی بدون توجه به قابلیت های آن از معمول ترین دخالت های انسان در طبیعت بوده و همواره پدیده هایی از قبیل سیلاب و فرسایش خاک را به دنبال دارد. از آنجا که رودخانه ها از مهم ترین شریان های حیاتی شهرها و به عنوان هسته تجمع و استقرار بشر به شمار می روند پژوهش حاضر به شناخت مخاطرات ناشی از توسعه بدون ضابطه در پیرامون چنین محیطی در رودخانه قشلاق پرداخته است و بر اساس متغیرهای تاثیرگذار و از طریق روش فازی اقدام به پهنه بندی توسعه کاربری ها در این محدوده نموده است. بازه مورد بررسی از سد وحدت در 12 کیلومتری شمال شرق شهر سنندج شروع شده و به طول 55 کیلومتر تا سد ژاوه ادامه می یابد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزارهای پژوهش را نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و نرم افزارهای تحلیلی تشکیل داده اند. یافته ها به مطالعات پیشین، گزارش های موجود و سایر داده های آماری و میدانی مستند شده اند. جهت دست یابی به اهداف پس از شناخت تهدیدهای موجود، لایه ها در نرم افزار Arc GIS وزن دهی و هم پوشانی شده و با استفاده از روش فازی اقدام به پهنه بندی محدوده برای کاربری های مورد نیاز شده است. سپس ارتباط بین کاربری های موجود با کاربری های پیش بینی شده بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که حدود 30 درصد از محدوده مورد بررسی برای کاربری مسکونی و تجاری مطلوب است. شیب کم، فاصله زیاد از خطوط گسلی فعال و امکان برنامه ریزی و تعیین حدود اصولی برای آبراهه رودخانه در این محدوده از مهمترین دلایل این پیشنهاد است. اما ابتدا و انتهای محدوده مورد مطالعه به دلیل وجود گسل های فراوان و شیب زیاد، فضای بسیار کمی برای گسترش کاربری هایی که تراکم بالای انسانی را می طلبد در نظر گرفته شده است.
تحلیل آثار اقتصادی-اجتماعی روستاهای ادغام شده بر روی شهرها (مطالعه موردی: روستای قجلو در شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت اجتماعی و اقتصادی در نواحی شهری بر مشاغل، بازارها، معیشت و محیط زیست روستاها، به ویژه روستاهای پیرامون تأثیرات مثبت یا منفی می گذارد. براین اساس، پراکنده رویی شهری و ادغام روستاها در محدوده شهرها، پیامدهای مختلفی در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای شهرها دارد. هدف پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، بررسی آثار اقتصادی-اجتماعی روستاهای ادغام شده در شهر و عوامل مؤثر در پراکنده رویی شهر میاندوآب است. جمع آوری اطلاعات با کمک منابع اسنادی و میدانی (مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه) صورت گرفت. قلمرو مکانی پژوهش، روستای ادغام شده قجلو در شهر میاندوآب است که براساس سرشماری سال 1390 مرکز آمار ایران جمعیت آن 3834 نفر است و 884 خانوار دارد. جامعه آماری شامل 30 نفر از اساتید دانشگاه و کارمند ارگان های دولتی گوناگون و 187 سرپرست خانوار از روستای قجلو براساس فرمول کوکران است. به کمک روش کمی (تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره) و روش کیفی (فنون مشارکتی و نمودار اثر) داده ها و اطلاعات تجزیه و تحلیل شدند. مطابق یافته ها، مهم ترین آثار ادغام روستای قجلو در شهر میاندوآب، افزایش میزان اشتغال در زمینه های خدماتی و صنعتی، و تغییر شیوه زندگی مردم از روستانشینی به شهرنشینی است. همچنین عوامل اقتصادی-اجتماعی و خدماتی-سرمایه گذاری بیشترین تأثیر، و عوامل سیاسی کمترین نقش را در پراکنده رویی شهر میاندوآب دارد.
ارزیابی روند تغییرات سیمای شهر لاهیجان با استفاده از مفاهیم و متریک های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
129 - 148
حوزههای تخصصی:
سیمای سرزمین بر اثر عوامل طبیعی و غیرطبیعی در حال تغییر است و این پویایی به دلیل دخالت های انسانی شدت بیشتری دارد. گسترش شهرنشینی و شهرگرایی زمینه ساز تغییرات محیطی سریع تر است. هدف اصلی این مطالعه، پایش و مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی شهر لاهیجان است. به منظور پایش تغییرات با رهیافت اکولوژی سیمای سرزمین، این پژوهش به تجزیه و تحلیل تصاویر ماهواره ای به کمک فنون سنجش ازدور می پردازد. محاسبات و اندازه گیری ها با کمک شاخص ها و متریک هایی از جمله مساحت لکه ها، تعداد لکه ها، کل حاشیه و... در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین صورت گرفت. براساس نتایج، اگرچه بستر و زمینه منطقه کشاورزی بوده است، مساحت عرصه های ساخت وساز با نرخ سریعی افزایش یافته و لکه غالب در مقیاس منطقه ای، پهنه های ساخته شده است. همچنین مساحت، تعداد لکه ها و کل حاشیه پهنه ساخت وساز در حال افزایش است. پیچیدگی و نسبت فراکتال در لکه های پوشش سبز در حال کاهش، اما پیچیدگی در لکه های ساخت وساز و کشاورزی رو به افزایش است. متریک ها در سطح سیمای سرزمین نشان می دهد سیمای منطقه درمجموع منظم تر، هندسی تر و ساده تر شده است. همچنین تنوع پوشش های اراضی و لکه ها در حال کاهش، و غلبه لکه های ساخت وساز در حال افزایش است. مطابق نتایج، حرکت سرزمین بیشتر به سوی شهرگرایی است که نشان می دهد با توجه به کاربری ها و پوشش متناسب با آن، برنامه ریزی راهبردی برای بهره برداری پایدار از سرزمین ضرورت دارد.
تحلیل فضایی فرم شهر بابل براساس تراکم ساختمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
215 - 235
حوزههای تخصصی:
تراکم ساختمانی به منزله نسبت سطح زیربنای ساختمان (در تمام طبقات) به مساحت قطعه زمین مسکونی، موضوع مهمی در برنامه ریزی شهری و مدیریت زمین است. امروزه به دلیل کمبود منابع و برای کاهش هزینه های توسعه شهری، همچنین ارائه خدمات مطلوب تر و اقتصادی تر، به متراکم شدن جمعیت و به تبع آن افزایش تراکم ساختمانی توجه بیشتری شده است. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، بررسی تحلیل فضایی فرم شهر بابل براساس تراکم ساختمانی است. براساس نتایج، توزیع الگوی تراکم در سطح شهر یکنواخت نیست و به صورت هسته هایی مشخص در بخش های مختلفی از شهر قرار دارد؛ به گونه ای که تراکم ساختمانی در مناطق 2، 3 و 6 بیشتر، و در مناطق 4، 11 و 22 کمتر است. مطابق تحلیل رگرسیون وزنی رابطه تراکم جمعیت با تراکم ساختمانی، تراکم جمعیت در مناطق 5، 15، 17 و 18 هم بستگی بالایی با تراکم ساختمانی دارد. شاخص موران برای تراکم ساختمانی 455/0، و برای تراکم جمعیت 536/0 به دست آمد که نشان دهنده الگوی خوشه ای در شهر بابل است. براساس تحلیل لکه های داغ، تراکم مناطق 2، 3، 5، 6، 14 و 16 (مناطق جدید شهر) از سایر مناطق شهر بیشتر است. تحلیل هم بستگی نشان دهنده رابطه ای معکوس میان فاصله از مرکز شهر و انواع تراکم است؛ به نوعی که ضریب هم بستگی فاصله از مرکز با تراکم ساختمانی 495/0-، با تراکم مسکونی 292/0- و با تراکم جمعیتی 328/0- است. همچنین در کل محله ها رابطه میان تراکم ساختمانی و تراکم مسکونی مستقیم است، اما تراکم ساختمانی و تراکم جمعیتی رابطه ای غیرمستقیم دارند. براساس نمودار نیم رخ تراکمی، اوج تراکم ساختمانی در فاصله 1800 متر، و اوج تراکم جمعیتی در فاصله 2600 متر از مرکز شهر است. با بررسی روند تغییرات تراکمی در مناطق بیست ودو گانه شهر بابل مشخص شد تراکم ساختمانی و جمعیتی روند متفاوتی درپیش گرفته اند؛ تا آنجا که همسونبودن آن ها، تعادل را در ساختار فضایی شهر از بین برده است.
بررسی شاخصه های توسعه پایدار در محله های حاشیه نشین مطالعه موردی: محله قلعه کامکار قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
81 - 94
حوزههای تخصصی:
رشد سکونتگاه های غیررسمی و نامنظم، به مثابه جزیره های فقر در حاشیه و درون شهرها مشکلی است که به دلیل حذف اقشار کم درآمد از نظام برنامه ریزی و لحاظ نکردن آن ها به صورت فعال و به عنوان گروه های هدف در سیاست گذاری ها است. و باعث تخریب محیط زیست، تضعیف خدمات شهری، و نزول زیربناهای موجود شده است. در این راستا هدف این پژوهش تحلیل و بررسی سطح پایداری محله های حاشیه نشین از طریق شناخت شاخصه های کالبدی، جمعیتی، خدماتی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی توسعه پایدار است. محدوده موردمطالعه محله قلعه کامکار در شهر قم است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بر پایه پیمایش است و از ابزار پرسشنامه به جهت جمع آوری اطلاعات میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانوارهای ساکن در محدوده است (9019 خانوار) که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و واریانس به دست آمده از پیش آزمون با سطح اطمینان 95 درصد، 370 خانوار محاسبه شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که محله قلعه کامکار قم از مشارکت اجتماعی و تعلق شهروندی پایینی برخوردارند و ازنظر برخورداری از خدمات ارائه شده در این محله در سطح مطلوبی قرار ندارد، هم چنین با توجه به گسترش فقر و بیکاری حاشیه نشینان بیش تر در معرض آسیب های اجتماعی اند. شایان ذکر است که وضعیت اسفبار زندگی و شکاف عمیق بین سطح زندگی در این محدوده با بافت اصلی شهر، از ویژگی های منحصربه فرد این محله است. به طوری که عواملی از قبیل مهاجرت از نقاط فقیر روستایی، فقر ساکنان و هم چنین، ناکارآمدی مدیریت شهری از سطوح کلان تا خرد این مسئله را ایجاد و تشدید کرده است.
تحلیل و ارزیابی جایگاه مال ها به مثابه فضای عمومی مطالعه موردی: مرکز خرید پالادیوم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
37 - 56
حوزههای تخصصی:
عمومی شدن فضاهای تجاری، یکی از روندهای وابسته به خصوصی سازی فضای عمومی است که در طی آن، فضاهای تجاری مدرن مانند مراکز خرید و مال ها، با ایجاد کارکردهای چندمنظوره، امکان دسترس پذیری بیشتری برای عموم فراهم می کنند و بیش ازپیش در جایگاه فضای عمومی قرار می گیرند. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی جایگاه مال ها به عنوان نوعی از فضای عمومی است که بامطالعه موردی مرکز خرید پالادیوم در منطقه 1 تهران انجام شده است. روش تحقیق، از نوع کیفی بر مبنای مطالعه کتابخانه ای، مصاحبه و گفتگو با 32 نفر از کاربران مجتمع پالادیوم بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. معیار توقف نمونه گیری، اشباع نظری و تکراری شدن پاسخ ها بود. سنجه های تحقیق نیز در قالب یک پرسشنامه کیفی نیمه ساختاریافته با 7 مؤلفه اصلی و 34 سؤال پیاده سازی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و کدگذاری مرحله ای استفاده شد. نتایج نشان می دهد که مجتمع پالادیوم علیرغم ناکارآمدی در برخی مؤلفه های فضای عمومی، ویژگی هایی دارد که کاربران، آن را به سایر مراکز خرید در تهران ترجیح می دهند. چند کارکردی بودن، آسایش اقلیمی، کیفیت محیطی و امنیت بالا، مهم ترین دلایل استقبال از پالادیوم بود. همچنین استفاده جوانان و زنان از این فضا، به مثابه نوعی منزلت یابی و تمایز زدایی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مال ها علیرغم ترویج فرهنگ مصرف و محدودیت هایی که بر کاربران خود اعمال می کنند، به دلیل «سبک زندگی طبقه متوسط» و «وجود محدودیت های ساختاری حاکم بر فضاهای عمومی کشور»، به عنوان نوعی از «فضاهای عمومی جایگزین» عمل می کنند.