فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
127 - 140
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی پوشش گیاهی یکی از مسائل حیاتی محیط زیست است که باعث خسارت مالی و جانی می شود. این پدیده زیانبار حیات موجودات زنده را به خطر انداخته و خود از عوامل موثر بر گرمایش جهانی است. تشخیص سریع جهت کنترل چنین پدیده ای لازم است. هدف این پژوهش بررسی روند نقاط فعال آتش سوزی ِ و ارتباط آن با متغیرهای اقلیمی توسط داده های دورسنجی در استان مازندران است. تا ضمن بررسی کارایی داده های سنجش از دور بتوان در کنترل و پایش دقیق مکانی و زمانی این پدیده مخرب اقدامات عملی انجام داد. از داده های هواشناسی با مقیاس روزانه، نمایه درجه حرارت روشنایی (BRIGHT_T31) و توان تابشی آتش (FRP) سنجنده MODIS در بازه سال های 2001 تا 2022 استفاده شد. نتایج نشان داد، بیشترین رخدادهای آتش سوزی پوشش گیاهی، در شرق مازندران و در طبقات ارتفاعی 500-0 متر و کمترین فراوانی مربوط به طبقات ارتفاعی 5600-2500 متر بوده است. بیشینه رخدادهای آتش سوزی پوشش گیاهی در ماه های گرم و خشکِ سال شامل ژوئن، ژوئیه، اوت و سپتامبر در نوار شرقی مازندران رخ داده است. برای بررسی نقطه تغییر روند نقاط آتش سوزی پوشش گیاهی از آزمون همگنی پتیت استفاده شد که نتایج این آزمون، نقطه تغییر روند را به صورت صعودی در ماه ژوئیه سال 2011 برای نمایه BRIGHT_T31 در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد. از ضریب همبستگی ناپارامتری اسپیرمن به منظور بررسی همبستگی بین پارامترهای اقلیمی و تعداد آتش سوزی ها استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد که میان پارامترهای اقلیمی در مقیاس روزانه (دما، بارش، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی) با نمایه های FRP و BRIGHT_T31 رابطه معنی داری در سطح اعتماد 90 درصد وجود دارد، به طوری که دما با ضریب همبستگی ۷۲/۰ مؤثرترین مؤلفه هواشناسی بر آتش سوزی جنگل بوده است. در نتیجه رخدادهای آتش سوزی به شدت با شرایط آب و هوایی مرتبط هستند که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر اشتعال و انتشار آتش تأثیر می گذارد.
مقایسه روش های سنجش از دور برآورد تبخیر و تعرق واقعی روزانه با استفاده از تصاویر چندطیفی لندست 8(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: کشاورزی سنگ بنای اقتصاد جهانی است و به مثابه منبع اصلی غذا و مواد خام برای صنایع مختلف عمل می کند. بااین حال، تقاضای فزاینده غذا به دلیل رشد جمعیت، تهدید قابل توجهی برای امنیت غذایی است، به ویژه زمانی که دسترسی محدود به منابع آب شیرین را در نظر بگیریم. شایان ذکر است که کشاورزی به تنهایی حدود 70 درصد از منابع آب شیرین جهان را مصرف می کند، که بر نیاز حیاتی برای مدیریت و افزایش بهره وری آبیاری برای تضمین تولید پایدار مواد غذایی تأکید دارد. در نتیجه مدیریت و افزایش بازده آبیاری امری ضروری است. در قلب تعیین نیاز آب آبیاری، مفهوم تبخیر و تعرق واقعی محصول (ETa) نهفته است، که نشان دهنده اتلاف آب، ترکیبی از تبخیر خاک و تعرق گیاه است. برآورد دقیق ETa در بهینه سازی روش های آبیاری، به حداکثر رساندن عملکرد محصول و به حداقل رساندن مصرف آب بسیار مهم است. برای این منظور، مدل ها و ابزارهای مختلفی برای تخمین ETa با هدف ارائه روش های کاربرپسندتر و کارآمدتر برای کشاورزان و پژوهشگران ایجاد شده اند. با توجه به مطالعات انجام شده و کاربرد وسیع مدل های برآورد ET، لازم است تمرکز بر روش های دقیق و سریع تعیین این پارامتر افزایش یابد. لذا هدف این مطالعه مقایسه روش های برآورد سنجش از دوری ETa کاربرپسندانه تر، از جمله سامانه EEFLUX، ابزار METRICTOOL و روش انتخاب خودکار پیکسل سرد و گرم مدل های SEBAL و METRIC است.مواد و روش ها: Earth Engine Evapotranspiration Flux یا به اختصار EEFLUX نسخه ای از مدل METRIC است که بر روی سیستم موتور Google Earth کار می کند. METRICTOOL، ابزاری جدید در ArcGIS براساس مدل METRIC است. این ابزار پیش پردازش و شناسایی خودکار کالیبراسیون بالقوه و معرفی داده های ورودی را تسهیل کرده، زمان محاسبات را تا ۵۰ درصد کاهش می دهد و جایگزینی کاربرپسندتر از دیگر پلتفرم های موجود پیاده سازی مدل METRIC است. روش انتخاب خودکار پیکسل سرد و گرم شامل ایجاد یک نقشه باینری از پیکسل های واجد شرایط که با استفاده از یک طبقه بندی کننده ساده مبتنی بر قانون شناسایی می شوند، و استفاده از الگوریتم جست وجوی جامع برای شناسایی پیکسل های گرم و سرد، مطابق با معیارهای تعریف شده است. برای برآورد ET با استفاده از روش های نام برده، از 6 تصویر ماهواره ای Landsat 8 در طول دوره کاشت محصول گندم زمستانه مزارع دانشگاه تهران واقع در محمدشهر کرج استفاده شد. ارزیابی روش های مذکور با استفاده از تبخیر و تعرق مرجع یونجه (ETr) با استفاده از روش FAO-Penman–Monteith به عنوان داده مرجع انجام شد.نتایج و بحث: RMSE سامانه EEFLUX، ابزار METRICTOOL، SEBAL و METRIC خودکار به ترتیب 2.45، 0.33، 0.39 و 2.76 به دست آمد. با توجه به نتایج محصول تبخیر و تعرق سامانه EEFLUX به رغم اختلاف عددی با دیگر روش ها همبستگی معناداری با آن ها داشت. مثلاً R2 بین ETa این سامانه و ابزار METRICTOOL 0.91 برآورد شد. نتیجه آن است که گرچه داده های این سامانه به دلیل استفاده از داده های هواشناسی جهانی CFSV2 در ایران برای مطالعات محلی از دقت کافی برخوردار نیستند، اما در مطالعات مناطق با وسعت بالا یا جهانی نتایج قابل قبولی به دست می دهند. ابزار METRICTOOL و مدل METRIC خودکار بیشترین همبستگی (R2=0.99) و نزدیکی عددی را با یکدیگر داشتند و به ترتیب با RMSE 0.33 و 0.39 دقت بالاتری نسبت به مدل SEBAL خودکار دارند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج عددی رویکرد انتخاب خودکار پیکسل سرد و گرم می تواند دقت مشابهی در مقایسه با ابزار METRICTOOL داشته باشد. بدین ترتیب رویکرد خودکار کارایی مدل را از نظر زمان و بازده افزایش و می تواند خطای انسانی در تخمین تبخیر و تعرق را برای کاربران جدید یا بی تجربه کاهش دهد و این مدل ها را در دسترس عموم کاربران قرار دهد. همچنین داده های EEFLUX می توانند در مطالعات با وسعت بالا برای اقدامات مدیریتی کارایی لازم را داشته باشند.
بررسی روند تغییرات دمای شبانه در ایران و تأثیر دی اکسید کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
105 - 122
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف:. مطابق با گزاره های علمی هنگامی که مقادیر زیادی از گازهای گلخانه ای مانند دی اکسید کربن در جو متمرکز می شود، درجه حرارت نه تنها در سطح زمین، بلکه در تروپوسفر هم افزایش پیدا خواهد کرد. آنچه شاید مهم ترین نکته در مورد نوسانات درجه حرارت سطح جهانی باشد، این است که با وجود فراز و فرودهای کوتاه مدت، شواهد نشان می دهد که سیاره ما به طور ثابت در حال انباشتن گرماست. شب هنگام، تابش های کوتاه پس از غروب خورشید حذف می شود و دمای هوا تابعی از تابش های بلند خروجی است. بنابراین دمای شبانه به عنوان متغیری است که به طور ویژه تحت تأثیر نوسانات گازهای گلخانه ای از جمله قرار دارد. بخشی از تابش موج بلند زمینی از طریق پنجره های جوی خارج می شود و بخش عمده ای از آن توسط گازهای گلخانه ای به صورت تابش بلند برگشتی به سطح زمین بازگشت داده می شود که به ویژه در شب ها و فصل زمستان نقش مهمی در تعادل دمایی کره زمین دارد. مطالعه و بررسی دمای شبانه در ارتباط با مقادیر دی اکسید کربن اتمسفر، می تواند روند تغییر اقلیم را آشکار سازد. در این پژوهش برای نخستین بار تصاویر سنجنده AIRS به منظور بررسی دمای شبانه و گاز دی اکسید کربن استفاده شد. اهمیت تغییر دما در زیست گیاهی و جانوری، و به طور کل تعادل طبیعت بروز و ظهور پیدا می کند و چنانچه این تعادل طبیعی از بین برود، تغییرات اساسی و گاهی جبران ناپذیر در حیات کره زمین و کشور ایران رخ خواهد داد که آثار نامطلوبی برای زندگی بر جای خواهد گذاشت. گاز گلخانه ای می تواند طی فرایند گلخانه ای دمای شبانه را دچار نوسان کند. لذا انجام این پژوهش می تواند مدیران و برنامه ریزان را در افزایش آگاهی و پیشبرد سیاست های اقلیمی برای کاهش و جلوگیری از خطرات احتمالی ناشی از تغییرات در مقادیر انتشار دی اکسید کربن و به تبع آن تغییرات دمایی و ایجاد طرح های مؤثر یاری می کند.
مواد و روش ها: داده های این پژوهش مربوط به دوره آماری 2016-2003 و ماه های ژانویه، مه، ژوئیه و نوامبر است. به منظور بررسی تغییرات و دمای شبانه و تحلیل و ارزیابی اثرگذاری دی اکسید کربن بر متغیر دمای شبانه در این پژوهش نمودارهای سری زمانی ماهانه و فصلی بررسی شدند. به منظور بررسی معنادار بودن و یا عدم معناداری روندها و نوع روند، آزمون من– کندال به کار گرفته شد. آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون غیرخطی inverse برای تحلیل های آماری داده های دمای شبانه و استفاده شد. به منظور تحلیل بصری از دمای شبانه و به علت طولانی بودن دوره مورد مطالعه، نقشه های دمای شبانه سال های مورد مطالعه تهیه و با روش درون یابی IDW پهنه بندی شد.
نتایج و بحث: بررسی آماری توزیع میانگین دمای شبانه در ایران نشان داد میانگین دما در انتهای دوره مطالعاتی (سال 2016) از میانگین کل دوره مطالعاتی به مقدار 42/0درجه کلوین، بیشتر بوده است. بیشترین نوسانات دمای شبانه مربوط به فصل زمستان و کمترین نوسانات که تاحدودی روند یکنواختی در آن مشاهده شده متعلق به فصل تابستان بوده است. مطابق با نمودار سری زمانی، روند میانگین فصلی، میزان در هر چهار فصل در سال های 2003 تا 2016 کاملاً افزایشی بوده است. با توجه به نمودار سری زمانی ماهانه، از بین ماه های مورد مطالعه ماه ژوئیه، کمترین نوسانات و ماه های نوامبر و ژانویه بیشترین نوسانات دمایی را به خود اختصاص دادند. براساس نقشه های دمای شبانه فصلی، کمینه دمای شبانه در شمال غرب، رشته کوه های البرز، زاگرس و نواحی خراسان شمالی در هر چهار فصل قابل مشاهده بود. سواحل جنوبی و شهرهای ساحلی جنوب از استان خوزستان تا استان سیستان و بلوچستان و همچنین دشت کویر و کویر لوت، در تمام فصل ها، بیشینه دمای شبانه را به خود اختصاص داده است. با توجه به نقشه پهنه بندی شده میانگین دمای شبانه ماه های ژانویه، مه، ژوئیه و نوامبر برای سال های 2003، 2006، 2009، 2012، 2015 و 2016، توزیع مکانی دمای شبانه در ایران حاکی از افزایش دمای شبانه ماه ژانویه در اواخر دوره مطالعاتی در برخی نواحی مرکزی شامل بخش هایی از استان های سمنان، یزد و اصفهان و بخش هایی از خراسان جنوبی و قسمت هایی در جنوب شرق ایران بود. مطابق نتایج آزمون من– کندال، تنها روند موجود در دمای شبانه ماه ژوئیه صعودی و معنادار بوده و روند ، در همه ماه ها صعودی و معنادار بوده است. براساس نتایج آزمون پیرسون، دمای شبانه ژوئیه همبستگی بالایی (66/0) با داشته است. نتایج مدل رگرسیون غیرخطی بین دو متغیر، حاکی از این بود که با ضریب تعیین 44/0 بیشینه بیشترین تأثیر را بر بیشینه دمای شبانه در ماه ژوئیه در دوره مطالعاتی داشته است.
نتیجه گیری: مطابق با نتایج این پژوهش در بازه زمانی مورد مطالعه، رابطه بین روند افزایشی دمای شبانه و دی اکسید کربن در ماه تیر (ژوئیه) تأیید شد. به این ترتیب، احتمال افزایش دماهای شبانه به علت افزایش انتشار دی اکسید کربن در نواحی مناطق مختلف جهان، می تواند موضوع بررسی پژوهشگران قرار بگیرد. همچنین باید اشاره کرد که در بستر روندهای طولانی مدت، گاهی تغییرات دوره ای، رخ می دهد که دوام آن بیش از یک سال است. اگر مطالعه و پژوهش دیگری در ارتباط با موضوع پژوهش حاضر انجام پذیرد و سری زمانی طولانی تری (چندین دهه) مورد مطالعه قرار گیرد، ممکن است روند غالب بر ایران، شرایط دیگری را نشان دهد.
تحلیلی بر سناریوهای تاب آوری در برابر زلزله در شهرهای ایران با رویکرد آینده پژوهی (نمونه موردی:کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
116 - 94
حوزههای تخصصی:
یک جامعه تاب آور قادر است که به تغییرات یا تنش ها به روش مثبتی واکنش نشان بدهد وقادر است که کارکرد اصلی خود را به عنوان یک جامعه با وجود تنش ها حفظ کند.مخاطرات طبیعی یکی از اصلی ترین مخاطراتی هستند که جوامع بشری را تهدید کرده تاب آوری انان را تحت الشعاع قرار می دهند. در این میان زلزله یکی از مهم ترین بلایای طبیعی است. زلزله ها اساسا به عنوان پدیده های غیر قابل کنترل در نظر گرفته می شوند. به طور متوسط هر ساله 27 زلزله خسارت بار در جهان رخ می دهد که طی آنها 19 هزار نفر تلف و 36 هزار نفر بی خانمان می شوند. در این میان گستره جغرافیائی کشور ایران از جمله مناطق حادثه خیز است که بسیاری از بلایای طبیعی مانند زمین لرزه ، سیل، طوفان، خشکسالی، فعالیت های آتش نشانی و بیابان زایی نمونه هایی از آن می باشد که همه ساله وقوع این حوادث موجب خسارت های جانی و مالی فراوان می شود در این میان شهر تبریز یکی از شهرهای بزرگ و مهم ایران است که در جایگاه پهنه با خطر بسیار بالا قرار دارد مجاورت با گسل تبریز و دارا بودن جمعیتی بالغ بر 1558693 نفر و وجود سرمایه های عظیم انسانی، فرهنگی و تاریخی شهر تبریز را به عنوان خطرناک ترین شهر از نظر خطر زمین لرزه معرفی می کند و بر این اساس گسل تبریز خطرناک ترین گسل کشور به حساب می آید.
ارزیابی و پایش تغییرات کمّی فضای سبز شهر خرم آباد با استفاده از داده های سنجش از دور و سنجه های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
107 - 120
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز شهری به عنوان بخش مهمی از اکوسیستم های شهری، اثرات و خدمات اکولوژیکی بسیاری را به شهرها ارائه می دهند. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی و تحلیل کمّی تغییرات فضای سبز شهری در شهر خرم آباد با استفاده از داده های سنجش از دور و سنجه های سیمای سرزمین است.در این پژوهش، به منظور تهیه نقشه های شهر از تصاویر سنجنده های +TM ، ETM و OLI ماهواره های لندست 5، 7و 8 به ترتیب متعلق به سال های 1987، 2003 و 2019 استفاده شد. پس از انجام پیش پردازش های لازم، طبقه بندی تصاویر به روش حداکثر احتمال در محیط نرم افزار ENVI انجام گرفت. به کمک سنجه های منتخب سیمای سرزمین شامل مساحت طبقه (CA)، تعداد لکه (NP)، درصد پوشش (PLAND) و متوسط نزدیک ترین فاصله همسایگی (ENN-MN)، تجزیه و تحلیل ترکیب و توزیع فضای سبز در سطح مناطق سه گانه شهر خرم آباد انجام شد. نتایج نشان داد که فضاهای سبز به میزان قابل توجهی چه از لحاظ تعداد لکه و چه از لحاظ مساحت روند کاهشی را داشته اند به طوری که از 703/8 هکتار در سال 1987به میزان 629/88 هکتار در سال 2019 رسیده است. همچنین نتایج حاصل از بررسی سنجه های سیمای سرزمین برای ارزیابی ترکیب و توزیع لکه های سبز بیانگر عدم توزیع یکنواخت در سطح شهر بوده، به طوری که محدوده ی منطقه یک و سه شهر خرم آباد به لحاظ ترکیب و توزیع لکه های سبز در وضعیت نامناسبی قرار دارند. همچنین یافته ها گویای آن است که شهر خرم آباد در زمینه پراکنش متعادل فضاهای شهری دچار کمبودهایی بوده و توزیع فضایی آنها دارای شرایط مطلوب نیست. بنابراین باید از طریق ایجاد پیوستگی بین مناطق دارای لکه های سبز گسسته و با مساحت کم، در راستای بهبود وضعیت این مناطق، برنامه ریزی لازم صورت گیرد. یافته های این تحقیق بر لزوم توجه بیشتر به مدیریت پایدار سیمای فضای سبز شهری خرم آباد و جلوگیری از تخریب آن در این شهر تأکید دارد.
بهینه سازی الگوی کشت محصولات زراعی شهرستان صحنه بر اساس محدودیت منابع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون تقاضا برای منابع محدود به ویژه منابع آب یکی از اساسی ترین مسائل بخش کشاورزی است به طوری که برداشت بی رویه از منابع آبی به ویژه منابع آب زیرزمینی سبب کاهش سطح منابع آب زیرزمینی شده است. در همین راستا، برنامه ریزی در راستای استفاده بهینه از این منابع محدود با در نظر گرفتن هدف های متضاد ضروری است؛ بنابراین باید توجه داشت که تصمیم گیری در چنین شرایطی با پیچیدگی های بسیاری همراه است. در پژوهش حاضر بهینه سازی تولید محصولات زراعی با در نظر گرفتن همزمان تولید آرمان های حداکثرسازی سود، افزایش عملکرد و کمینه سازی مصرف آب، کود و سموم شیمیایی با استفاده از روش برنامه ریزی آرمانی فازی در دشت صحنه برای 7 محصول گندم، چغندر قند، یونجه، گشنیز، آفتابگردان، ذرت دانه ای و برنج بررسی می شود. بهره برداران از چاه های عمیق و نیمه عمیق این دشت به عنوان جامعه آماری مطالعه شده انتخاب شد. مقایسه الگوی کشت موجود و سطح تولید بهینه شده، بهینه نبودن وضعیت موجود به ویژه در بُعد زیست محیطی را نشان می دهد؛ به گونه ای که میزان مصرف آب در بالاترین حد از وضعیت موجود در دشت صحنه قرار دارد. این موضوع اقتصادی بودن سیستم کشت موجود را تأیید می کند. نتایج نشان می دهد در مدل بهینه سناریوی نهایی بررسی شده علاوه بر آنکه سطح کشت در وضعیت مناسب و کمتر از وضعیت موجود قرار دارد، سود اقتصادی، هدف های زیست محیطی و افزایش عملکرد نیز تأمین شده است؛ در نتیجه پیشنهاد می شود که برای حصول نتایج بهتر در جامعه مطالعه شده به تدریج به اصلاح وضعیت موجود اقدام و سپس برای اطمینان از بروز نتایج مورد انتظار با توجه به شرایط موجود، مدل بهینه به روز رسانی شود.
شناسایی و تبیین پیشران های کلیدی روستای خلاق در قلمرو نظریه غیر بازنمایی، مورد مطالعه: دهستان اوجان غربی در شهرستان بستان آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
50 - 77
حوزههای تخصصی:
نظریه غیربازنمایی منجر به توسعه رویکردی جایگزین برای تصور، عمل و تولید دانش جغرافیایی شده و بر جغرافیای روستایی تأثیر گذاشته است. این نظریه به ویژه با اشتغال مرتبط بوده و ایجاد شغل جایگزین برای حفظ جمعیت و درآمد در مناطق روستایی را نوید می دهد. در این راستا رهیافت روستای خلاق به عنوان مفهومی تازه است که می تواند در فضای پسامدرن در ایجاد اشتغال و تأمین نیازهای روستایی و مقابله با انزوای آن مدنظر باشد. بر این اساس در تحقیق حاضر پس از کشف ایده، فکر جدید و ذهن خلاق در راستای رهیافت روستای خلاق در دهستان اوجان غربی در شهرستان بستان آباد، پیشران های کلیدی روستای خلاق در قلمرو نظریه غیربازنمایی شناسایی شد. استفاده توأمان از دو روش کیفی و کمی یعنی پدیدارشناسی و آینده نگاری در قالب روش تحقیق آمیخته به شیوه توسعه ابزار، روش به کاررفته در تحقیق حاضر است که ازلحاظ ماهیت، تحلیلی- ساختاری و از نظر هدف، کاربردی است. تعداد 18 مورد ایده و فکر جدید و خلاق کشف گردید؛ سپس تعداد 9 پیشران کلیدی در راستای ارکان، زیرساخت ها و شاخص های رهیافت روستای خلاق شناسایی شد. بر اساس نتایج تحقیق، روستاهای خلاق جامعه مورد مطالعه، فضایی متشکل از پیشران ها و سازندهای مؤثر با تکیه بر «رهبری» آینده نگر و با تفکری چندبعدی و واگرا همراه با قدرت نفوذ در جامعه محلی هستند که بعد عینی «مشارکت» اجتماعی (شبکه تعاملات اجتماعی) به عنوان اولین و اصلی ترین شرط بر آن ها حاکم بوده و «انعطاف پذیری» لازم را در توانایی برقراری رابطه توأم با احترام متقابل (همدلی) دارند؛ بستر لازم برای «ابتکار» و نوآوری در مسیر کارآفرینی و فرایند تولید ایده های نو مهیا بوده و در کنار تمام این مسائل، قدرت «خطرپذیری» را در انواع سرمایه گذاری های خطرپذیر دارند.
The Water War between Kedah- Penang in Malaysia: The Relation in the Management of Sungai Muda Raw Water, 1965–1985(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
151 - 170
حوزههای تخصصی:
The aim of this study is to evaluate the degree to which the mentality and behaviour of the Kedah and Penang state administrations from 1965 to 1985 were impacted by the drawing of raw water from Sungai Muda, as a significant strategic factor. This article's goal is to explore the interactions between the two governments over raw water that they acquire from Sungai Muda. Additionally, it will assess the effects of Kedah's decision to permit Penang to use Sungai Muda's raw water. Based on previous studies, it was found that despite the issue's relevance and obvious connection to the current water supply dispute between the two states, researchers did not pay much attention to the management of raw water obtained from Sungai Muda by Kedah and Penang. Since it addresses issues that will still come up between the two states in light of the present water supply crisis, this study is relevant and important. The study used a qualitative methodology in addition to primary materials such as contract documents, archival records, and secondary sources such as books and articles. From the findings, it was observed that the use of raw water sources from Sungai Muda involves close engagement between the states of Kedah and Penang from 1965 to 1985. During this time, the state governments of Penang and Kedah played a crucial role in empowering the water supply sector in their respective states. The historical experience of Malaysia's water supply policy's consolidation in the twenty-first century adds a new dimension to the conversation about water issues in the country.
ارزیابی قسمتی از عرصه های بافت قدیم و معرفی مناسب ترین محدوده سازگار با کاربری های تاریخی فرهنگی(مطالعه موردی: منطقه مرکزی شهر همدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی در علم جغرافیا، تعیین حدودی از عملکردی شهر در ابعاد فضایی و مکانی در مدیریت حوزه ها و مناطق مختلف شهر به هدف مدیریت مناسب در ابعاد منطقه ای و ناحیه ای است. در تعیین حدود محدوده قانونی شهر و دیگر مناطق و نواحی همواره از عوامل مختلف طبیعی،اجتماعی،فرهنگی و خدمات شهری در یک گستره جغرافیایی فعالیت ها استفاده شده است و از همین جهت غالبا شهرهای بزرگ به مناطق مختلف با مدیریتی مجزا تحت نظارت شهرداری مرکزی تقسیم و بر اساس آن فعالیت ها و خدمات در آن به شهروندان ارائه می گردد در نظام مدیریت شهری ایران بافت تاریخی بر اساس در خواست بررسی سازمان میراث فرهنگی از شورایعالی شهرسازی و معماری و بررسی این شورای ، آن بخش از بافت های شهری را شامل می شود که قبل از سال 1300ه.ش شکل گرفته است اما این موضوع با توجه به نگرش صرف سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور به حفاظت و صیانت از ابنیه واجد شرایط و پهنه ای کردن محدودیت های قانونی این سازمان در گسترش و توسعه شهر که با مدیریت شهری در تعارض بسیار جدی است و تغییرات اساسی در این محدوده که بسیاری از ابنیه های تاریخی و فرهنگی را از بین برده است نمی تواند ملاک تعیین محدوده مرکزی شهر قرار گیرد. در فرایند توسعه آتی شهر این موضوع مهم در عمل در کشور با مشکلات عدیده ای روبرو شده است و لذا محقق یک گروه تجمیع مبتنی بر روش دلفی متشکل از 45 نفر از افراد کارشناس و متخصص در حوزه جغرافیایی،فعالان فرهنگی و متخصصان برنامه ریزی شهری را تشکیل داده است و بر اساس نتایج نشست با این گروه یک شاخص دهگانه در تعیین حدود منطقه مرکزی ارائه نموده است و شش گزینه پیشنهادی منتج از این گروه را به عنوان الگوهایی مناسبی برای تعیین محدوده مرکزی شهر پیشنهاد می نماید. در تهایت محقق در نگاهی سلسله مراتبی با مقایسه دو به دویی با الهام از روش AHP هر یک از الگوهای معرفی شده برای منطقه مرکزی شهر در بافت قدیم را با سازگاری کاربری با عملکردی کاربری های فرهنگی و تاریخی شهر مقایسه کرده است و نهایت الگوی برتردر سازگاری با نحوه عملکرد کاربری های تاریخی و فرهنگی را معرفی می نماید.
سناریوهای فرا روی حکومت ها با ورود رمزارزها به جریانات مالی و پولی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اقتصاد یکی از ابعاد اصلی قدرت ها و حکومت ها است. در سال های اخیر، توسعه سریع رمزارزها توجه گسترده ای را از سوی محققان برانگیخته است، اگرچه ادبیات زیادی در مورد جنبه های مختلف ارز دیجیتال وجود دارد، اما درک مردم از اثرات اقتصادی و سیاسی رمزارها نسبتاً محدود است. نقش اثرگذار و قابل توجه رمزارزها و تأثیرات شگرف این نوع پول بر مناسبات بین حکومت ها که بعضاً می تواند تأثیرات شگرفی نیز بر شریان اقتصادی کشورها بگذارد، می تواند منشاء سناریوهایی بر این مناسبات باشد. لذا این پژوهش به دنبال ترسیم سناریوهای فرا روی حکومت ها با ورود رمزارزها به جریانات مالی و پولی آنها است. پژوهش از نوع کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی اکتشافی است که ب ر پای ه رویک رد کیفی انجام شده و در پی گردآوری داده ها به منظور مفهوم سازی و ارائه تحلیل های تجویزی می باشد. جامعه آماری مدنظر پژوهش 20 نفر از اساتید دانشگاه، مدیران و کارشناسان وزارت خانه های ارتباطات و فناوری اطلاعات و اقتصاد و دارایی و سازمان های برنامه وبودجه و فناوری اطلاعات کشور هستند. شیوه گردآوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از روش آینده پژوهی پنل های خبرگی بود. به منظور سناریونویسی از روش سناریوپردازی GBN استفاده شد. با استفاده از این روش سناریونویسی، 12 کنشگر، 54 پیشران و چهار عدم قطعیت شناسایی شد که از برهم کنش عدم قطعیت ها 16 سناریو استخراج که با نظر خبرگان 5 سناریو باورپذیر ترسیم شد. این سناریوها به نام های «یکپارچگی مالی»، «افول اقتصادی»، «بازار نوپا»، «استراتژی نوآور» و «اقتصاد بینابینی دیجیتالی» ترسیم و نام گذاری شدند که می توانند مبنایی برای پیش نگری در خصوص پیامدهای سیاست های اقتصادی حکومت ها باشند.
ارزیابی توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در شهرهای ساحلی، مطالعه موردی: بندر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: امروزه علاوه بر سرمایه انسانی، مالی و اقتصادی، سرمایه دیگری نیز سرمایه اجتماعی نامیده می شود. این مفهوم از سرمایه به تعاملات و ارتباطات بین اعضای یک شبکه به عنوان منبعی ارزشمند می نگرد که با ایجاد هنجارها و اعتماد متقابل، به تحقق اهداف جمعی و فردی اعضا می انجامد. همچنین سرمایه اجتماعی یک فرصت مهم برای جامعه شهری محسوب می گردد که می تواند در جامعه مد نظر محققان جهت مطالعات کاربردی شهری تلقی گردد بر این مهم است که سرمایه اجتماعی هم می تواند به عنوان یک ابزاری اثر گذار باشد.این سرمایه با وجود یک جامعه آگاه شهری قابل دسترس است و توانایی این را دارد که در جامعه تغییرات مثبتی به نفع مردم در محله ها ایجاد نماید و زمینه ساز تحول جوامع شهری و محله های شهری باشد.هدف: هدف این پژوهش ارزیابی توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در محله های شهری، بندر بوشهر است. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی – پیمایشی بوده است. ابزار به کاررفته به منظور جمع آوری داده ها، پرسشنامه هست. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شهروندان شهر بوشهر می باشد. نمونه آماری پژوهش بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر به دست آمده است، اما به منظور کسب اطلاعات دقیق تر، 403 پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج: نتیجه سؤالات پژوهش حاکی از آن است که اعتماد اجتماعی، امنیت اجتماعی و هنجارگرایی اجتماعی در محله های شهری تفاوت معناداری وجود ندارد. مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، شبکه و نهادهای محلی، مسئولیت پذیری اجتماعی، رضایتمندی اجتماعی و تعامل اجتماعی در محله های شهری تفاوت معناداری وجود دارد. نوآوری: جنبه نوآوری پژوهش، ارزیابی مؤلفه های سرمایه اجتماعی در محله های شهر بوشهر است.
واکاوی کیفی- کمی ارتباط مزیت های منطقه ای مؤثر در کارآفرینی گردشگری روستایی با عوامل مؤثر در کارآفرینی گردشگری روستایی (مورد: روستاهای هدف و مقصد گردشگری استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش درصدد واکاوی کیفی - کمی ارتباط مزیت های منطقه ای با عوامل مؤثر در کارآفرینی گردشگری روستایی است.روش و داده: بخش اول تحقیق به صورت کیفی انجام شده است. برای استخراج شاخص ها از دو روش استفاده شده است. در گام اول برای تبیین مزیت های منطقه ای مؤثر در کارآفرینی گردشگری روستایی ابتدا شاخص های مورد بررسی با استفاده از استناد نظری از منابع مختلف جمع آوری شد و در گام دوم برای تحلیل عوامل مؤثر در کارآفرینی گردشگری روستایی از روش مصاحبه کیفی استفاده شد. به موجب ماهیت این رویکرد، کدگذاری اولیه خط به خط به صورت مشاهده ژرف و لایه لایه موضوع از زوایای مختلف به شیوه استقرایی، از رونوشت ها انجام شد. سپس در کدگذاری ثانویه برای ساخت کدهای متمرکز و مدیریت داده ها از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. سپس نتایج کلی حاصل از هر دو گام روش کیفی برای تحلیل در بخش کمی، کدگذاری شده و با استفاده از مدل معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار اسمارت پی. ال. اس. تحلیل شد.یافته ها: در متغیر عوامل مؤثر در کارآفرینی گردشگری روستایی در بعد نهادی عامل دسترسی آسان به نهادها و تعاونی های حامی فعالیت های کارآفرینانه و در بعد اجتماعی عامل نداشتن استرس در موقعیت های سخت و مشکل، بیشترین میزان تأثیرگذاری را در این رابطه داشته است. در متغیر مزیت های منطقه ای مؤثر در کارآفرینی گردشگری روستایی، در بعد سیاسی - حقوقی عامل وجود مشوق های دولتی برای کارآفرینان در راستای کارآفرینی روستایی و در بعد زیرساختی عامل دسترسی به جایگاه توزیع بنزین و سوخت، بیشترین میزان تأثیرگذاری در این رابطه را نشان می دهد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد ارتباط بین مزیت های منطقه ای با عوامل مؤثر در کارآفرینی گردشگری روستایی با مقدار ۴/۳۹ تأیید می شود.نوآوری، کاربرد نتایج: بر اساس پیشینه مطالعات، تلاش هایی برای پر کردن شکاف تحقیق انجام شد. چندین رویکرد منفرد برای درک بهتر کارآفرینی گردشگری روستایی انجام شده بود؛ اما در مقابل، یک روش ترکیبی (کیفی - کمی) برای انتخاب مناسب ترین مدل برای بررسی این ارتباط با ارزیابی دیدگاه های متفاوت مورد استفاده قرار گرفت. یافته های این مطالعه در برنامه ریزی های آتی مفید خواهد بود.
تحلیل پیشران های تامین مسکن گروه های آسیب پذیر (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
57-78
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از اساسی ترین نیازهای انسان نقش بسیار مهمی در تأمین رفاه، آرامش و امنیت روانی گروه های اجتماعی بازی می کند. در این میان تأمین این نیاز اساسی مستلزم برنامه ریزی جامع، کارآمد و اثر بخش می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف، تحلیل ساختاری موانع تأمین مسکن گروه های آسیب پذیر شهری در کلانشهر تبریز تدوین شده است، از نظر روش، کاربردی و ماهیت آن از نوع اکتشافی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش مشتمل بر40 نفر از متخصصان و مدیران شهری می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های تحلیل متقاطع ساختاری با نرم افزار MICMAC و تدوین سناریوها از نرم افزار سناریو ویزارد صورت گرفت. نتایج حاصل از نرم افزار میک مک نشان می دهد که درجه پرشدگی برابر 72.5% است و از مجموع 1160 رابطه قابل ارزیابی، 440 رابطه عدد صفر، 382 رابطه عدد یک، 292 رابطه عدد دو و 486 رابطه عدد سه بوده است. علاوه بر این صفحه پراکندگی متغیرها حاکی از ناپایداری در تامین مسکن گروه های آسیب پذیر می باشد. نتایج تحقیق از معادلات ساختاری نشان می دهد، نوع سیاست های اقتصادی و مدیریتی از اثرگذارترین عوامل ناکارآمدی برنامه های تأمین مسکن گروه های کم درآمد شهری در تبریز می باشد. در بحث سناریوها، خوشبینانه ترین حالت متصور برای رفع مشکل تامین مسکن گروه های آسیب پذیر شهر تبریز، اعمال سیاست های انبوه سازی مسکن در این شهر می باشد در صورت عدم پیاده سازی این رویکرد تولید مسکن ناپایدار نمود عینی در شهر پیدا می کند.
تدوین الگوی ارتقای امنیت اجتماعی در بافت های فرسوده (نمونه ی موردی: محلات منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
159 - 188
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده شهری به دلیل عدم تطابق با استانداردها و معیارهای اصلی یکی از معضلات امروز کلان شهرها اس وو مسأله قابل توجهی که در بافت های فرسوده شهری بیش از سایر مسائل و معضلات اجتماعی چشمگیر تر است مسأله امنیت اجتماعی است. هدف از این تحقیق ارائه الگوی ارتقای امنیت اجتماعی با بررسی بایدها و نبایدهای امنیت شهری در بافت های فرسوده منطقه 12 تهران است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است و برای تجزیه وتحلیل یافته ها از نرم افزار MICMAC و برای وزن دهی و رتبه بندی شاخص ها از روش مقایسات زوجی استفاده شده است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و 15 نفر از متخصصان شهری به صورت روش دلفی برای پرسش گری و امتیازدهی به شاخص ها انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای ابعاد کالبدی با مجموع میانگین وزنی 0.0234بیشترین و ابعاد حکمروایی با 0.0153کمترین تأثیرگذاری را بر امنیت اجتماعی منطقه مذکور داشته اند. همچنین در بین پیشران های کلیدی نهایی مشخص شده (جدول شماره 7)، شاخص های توجه کالبدی به ساختمان های کم دوام، فاصله زمانی صرف شده تا محل سکونت، وجود اراضی رهاشده و ساختمان های متروکه، رضایت ساکنین از بهداشت محیطی و رضایت مردم از ایمنی خیابان ها و پیاده رو ها به ترتیب با ارزش عددی 232، 232، 230، 219، 219 بیشترین اثرگذاری را به صورت مستقیم بر امنیت اجتماعی در بافت های فرسوده داشته اند.
بررسی معیارهای ارزیابی روشنایی و خیرگی جهت بهبود عملکرد نور روز؛ مطالعه موردی؛ دبستان روستایی سلطان حیدری واقع در اقلیم گرم و نیمه مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
45 - 60
حوزههای تخصصی:
ازجمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کارایی استفاده کنندگان از فضاهای آموزشی، به خصوص دانش آموزان، کیفیت نور است. چراکه شدت و میزان بیش ازحد نور در فضا منجر به ایجاد اختلال در آسایش بصری دانش آموزان شده و این امر باعث خیرگی و ایجاد مشکلاتی مانند عدم تمرکز، حواس پرتی، سردرد و سایر اختلالات فیزیولوژیکی می شود. در پژوهش حاضر، به ارزیابی آسایش بصری و عملکرد نور روز در کلاس های یک نمونه مدرسه سه کلاس روستایی واقع در اقلیم گرم و نیمه مرطوب، پرداخته شده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی شاخص های نور روز (DLA) و (UDI) و نیز شاخص های خیرگی (DGP) و (DGI) در کلاس های نمونه مدرسه موردنظر و مقایسه عملکرد معیارهای نور روز و خیرگی مطرح شده با جهت گیری و نسبت پنجره به دیوار (WWR) به منظور تأمین نور موردنیاز، ضمن ارائه راهکارهایی جهت بهبود عملکرد نور روز در این فضا است. چنانچه ارزیابی روشنایی با توجه به برنامه زمان بندی حضور دانش آموزان در کلاس درس و حداقل میزان لوکس موردنیاز آن با توجه به استاندارد اشری 300 لوکس در نظر گرفته شده است. شرایط آسایش بصری نیز برای چهار موقعیت مختلف دانش آموز نسبت به پنجره در حالت نشسته در هر سه کلاس مورد ارزیابی قرار گرفته است. حال آنکه پس از تعریف شاخص های نور روز و خیرگی، با استفاده از نرم افزار Rhino7 و پلاگین های Grasshopper، Ladybug(Ver 0.0.68) و Honeybee(Ver 0.0.65) به بررسی این شاخص ها پرداخته شده است. بر اساس ارزیابی های انجام شده، کلاس شمال شرقی که نسبت پنجره به سطح دیوار در آن برابر 49/20 درصد است، از آسایش بصری و عملکرد نور روز به نسبت مناسب تری برخوردار است که جهت بهبود عملکرد نور روز دریافتی در این کلاس راهکارهایی ارائه شد. با توجه به ارزیابی راهکارهای پیشنهادی، مقادیر مربوط به شاخص DLA و UDIuseful به ترتیب 48/65 درصد و 22/6 درصد نسبت به وضعیت موجود بررسی شده برای کلاس شمال شرقی، باوجود شرایط آسایش بصری، ارتقا یافته است. لذا درصورتی که نور موردنیاز در فضا تأمین نشده باشد، می توان با تغییر میزان انعکاس سطوح داخلی تا حدوداً 30/6 درصد، با تغییر ضریب عبور نور از شیشه تا 56/11 درصد و نیز با افزایش تناسبات بازشو نسبت به سطح دیوار تا حدوداً 62/47 درصد بر بهبود عملکرد نور روز در فضای داخلی افزود.
روش جدید مبتنی بر اعداد Z برای ارزیابی آسیب پذیری ویژه آب های زیرزمینی مطالعه موردی: دشت های اردبیل و قروه-دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
122 - 98
حوزههای تخصصی:
سیستم های ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی برای دستیابی به روشی مناسب برای حفاظت از این منابع در برابر آلاینده ها توسعه یافته اند. یکی از روش های شناخته شده برای تعیین حساسیت آب های زیرزمینی، روش DRASTIC است. از آنجایی که ارزیابی آلودگی آب های زیرزمینی اغلب با عدم قطعیت همراه است، مطالعه حاضر از مفهوم اعداد Z به عنوان نسل جدیدی از منطق فازی برای تخمین آسیب پذیری ویژه آبخوان ها استفاده کرده است. در این مطالعه، از پارامترهای مدل DRASTIC (ورودی ها) و مقادیر غلظت نیترات (خروجی) در دو سناریو برای برآورد آسیب پذیری ویژه آبخوان های دشت های اردبیل و قروه- دهگلان استفاده شد و نتایج به دست آمده با نتایج مدل DRASTIC به عنوان مدل معیار مقایسه شد. تجزیه وتحلیل نتایج نشان داد که مدل سازی مبتنی بر اعداد Z به دلیل درنظرگرفتن قابلیت اطمینان داده ها و تخصیص وزن مناسب به قوانین، کیفیت نتایج را نسبت به منطق فازی کلاسیک به میزان 53 درصد (برای سناریوی اول)، 184 درصد (برای سناریوی دوم) در دشت اردبیل و 127 درصد (برای سناریوی اول)، 311 درصد (برای سناریوی دوم) در دشت قروه_دهگلان بهبود بخشید. همچنین بر اساس نتایج، ممکن است کیفیت قوانین استخراج شده برای مدل مبتنی بر اعداد Z در دشت هایی با ضریب تغییرات داده بالاتر، پایین باشد (برای مثال ضریب تغییرات داده بالای دشت اردبیل نسبت به دشت قروه_دهگلان در این مطالعه)، بنابراین در این شرایط، نتایج مدل مبتنی بر اعداد Z ممکن است بهبود قابل توجهی نسبت به نتایج منطق فازی مرسوم نداشته باشد. روش پیشنهادی در این مطالعه به دلیل قابلیت بالای آن می تواند برای طراحی کنترل کننده های هوشمند مدیریت آب زیرزمینی مورد استفاده قرار گیرد.
تبیین پارادایم انتقادی و مدل نوین تحقق بازآفرینی پایدار شهری جهت کاربست در بافت تاریخی شیراز
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحولات دهه 2010م را می توان شروع نخستین گام های عملی به سوی ایجاد فصل مشترک فی مابین پایداری و بازآفرینی تلقی نمود. در بافت های تاریخی، موضوع پایداری و حفاظت با هدف ایجاد تعادل و به عنوان محرک هایی برای توسعه و بازآفرینی در برنامه ریزی شهرهای تاریخی مورد توجه قرار گرفته است. شهر شیراز که در بردارنده ی بافت تاریخی چشمگیر و شایستگی هایی از بعد چشم انداز شهری است نیازمند مدلی برای سنجش پایداری و بازآفرینی شهری است
روش بررسی: وشتار حاضر با هدف تدوین مدل مفهومی تحقق بازآفرینی پایدار شهری جهت کاربست در بافت تاریخی شیراز به دنبال پاسخ به سوال اصلی تحقیق است که با توجه به شاخص های پایداری و متون بازآفرینی شهری چگونه می توان مدلی مناسب برای تحقق بازآفرینی شهری پایدار اتخاذ کرد؟ نوشتار حاضر بر مبنای محتوای سوال تحقیق و نیل به هدف تحقیق، با رویکرد تحلیل محتوای کیفی و از نوع استقرائی انجام شده است. برای انتخاب شاخص های مربوط به بافت تاریخی شیراز، روند توسعه شاخص با ترکیب و تطبیق شاخص ها با روش سنجش شاخص های توسعه پایدار که توسط گوردن میشل (1996) ارائه شده، بدست آمد. بر اساس این سازگاری، فرآیند انتخاب شاخص های بافت تاریخی در این مقاله 11 مرحله دارد.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از مدل تحقق و سنجش پایداری در بافت های تاریخی و ارتباط آن با بازآفرینی شهری حاکی از آن است که این روش سنجش در هر بافت تاریخی به مجموعه ای متفاوت از شاخص ها با توجه به ساختارهای کالبدی/عملکردی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بستگی دارد که باید قابل سنجش بوده و در طی مشارکت طولانی مدت از شهروندان، تیم های درگیر پروژه های بازآفرینی و طی یک فرآیند بازخورد چرخه ای بدست آمده باشند تا اطمینان حاصل شود که شاخص ها معتبراند. با استفاده از مدل پیشنهادی یک رویکرد استراتژیک برای ایجاد محدوده های پایدار تاریخی مدرن می تواند براساس اطلاعات کیفی و کمی توسعه یابد. در نهایت پس از ارائه دستاورد علمی و پژوهشی، کاربرد مدل نوین تبیین شده در بافت تاریخی شیراز مورد شرح قرار گرفته است.
ارزیابی نابرابری جنسیتی در آموزش و اشتغال زنان و تحلیل عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: روستاهای پیراشهری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
131 - 156
حوزههای تخصصی:
نابرابری جنسیتی، موضوعی بسیار مهم در زمینه توسعه ی جوامع روستایی تلقی می شود، که طبق گزارش بانک جهانی دستیابی به برابری جنسیتی برای اقتصاد کشورها بسیار ضروری است. در این خصوص هویت دادن و استقلال بخشیدن به زنان و فراهم کردن زمینه مشارکت فعال آن ها در امور مختلف اقتصادی – اجتماعی ضروری می نماید. براین اساس، هدف پژوهش حاضر طبقه بندی روستاهای حریم کلانشهر تبریز از نظر نابرابری جنسیتی و شناسایی بیشترین عامل اثرگذار بر روی این نابرابری می باشد. این پژوهش، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-تحلیلی است. جامعه آماری براساس آخرین حریم مشخص شده برای کلانشهر تبریز، 63روستا می باشد که از این میان 45 روستا در سال 1395 دارای سکنه بوده و به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده و به صورت تمام شماری مدنظر قرار گرفتند. داده های موردنیاز از مطالعات اسنادی و آمارنامه ها استخراج و تحلیل گردیدند. نتایج ارزیابی شاخص ها در روستاهای موردمطالعه طی دو دوره (95-1385) با استفاده از مدل ویکور حاکی از این است که روستای الوارعلیا با برخورداری از شرایط اجتماعی- اقتصادی مناسب نسبت به سایر روستاهای موردمطالعه از نابرابری جنسیتی پایینی (با امتیاز 1) برخوردار است. در مقابل روستای کرجان با کسب امتیاز 00/0 از این منظر در شرایط نامطلوبی نسبت به سایر روستاها قرار دارد. همچنین نتایج به دست آمده از رگرسیون وزنی جغرافیایی نشان دهنده آن است که فاصله از جاده اصلی، برخورداری از زیرساخت آموزشی، فاصله از شهر تبریز و بالا بودن درصد اشتغال روستایی به ترتیب با کسب امتیاز 712/0، 696/0، 691/0 و 647/0 بیشترین عوامل اثرگذار بر روی نابرابری های جنسیتی بوده اند.
آسیب شناسی برنامه های پنجساله توسعه شهر تهران با استفاده از الگوی جامع آسیب شناسی (FPSS)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1082 - 1098
حوزههای تخصصی:
امروزه در پی مشکلات ناشی از رشد و تحول سریع شهرها؛ تهیه و اجرای طرح های شهری مورد تاکید است. طرحی هایی که در اکثر موارد نتوانستند در مسیر توسعه برنامه ریزی شده شهرها به رغم برخی جنبه های مثبت، موفق عمل کنند. طرح-های توسعه شهر تهران، بویژه برنامه های پنجساله آن (به عنوان نمونه مطالعاتی این تحقیق) نیز از این قاعده مستثنی نیست. یکی از اقداماتی که می تواند در جریان اصلاح روندهای نادرست و مشکلات برنامه های توسعه شهری مورد توجه قرار گیرد، آسیب شناسی طرح ها و برنامه های توسعه شهری است از همین رو، هدف اصلی این پژوهش آسیب شناسی فرایند تهیه، تصویب، اجرا و نظارت برنامه های پنجساله شهر تهران با استفاده از الگوی جامع آسیب شناسی (FPSS) است. این پژوهش به لحاظ هدف در زمره پژوهش های کاربردی و به لحاظ ماهیت در زمره پژوهش های توصیفی- تحلیلی قرار دارد. اطلاعات مورد نیاز به روش های اسنادی-کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) جمع آوری شده است. در راستای شناسایی آسیب ها با 15 کارشناس مصاحبه شده و از نظرات 43 کارشناس دیگر (به روش انتخابی و گلوله برفی) در قالب پرسشنامه، آسیب ها مورد ارزیابی (درجه اهمیت) قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر این امر است که در برنامه های پنجساله اول تا سوم توسعه شهر تهران تعداد 35 آسیب در ادوار مربوطه مشترک بودند. بلحاظ مراحل تدوین بیشترین آسیب مربوط به حوزه های اجرایی و نظارتی بوده و بلحاظ محتوایی نیز آسیب های محتوایی، کارکردی و سیستمی بیش از آسیب های ساختاری و فرایندی بوده است. اتخاذ رویکردها غیر نخبه گرایانه در تدوین برنامه، تدوین نظامات پایش و نظارت سیستماتیک و ارتباط طول و افقی با اسناد و برنامه های فرادست و موازی از جمله پیشنهادات لازم برای بهبود سیستم برنامه های میان مدت توسعه شهر تهران می باشد.
واکاوی نقش مکان های سوم شهری در کیفیت محیطی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
187 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی نقش مکان های سوم شهری در کیفیت محیطی شهر اهواز است. این پژوهش با رویکردی کمَی، به روش پیمایشی و متکی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی در سال 1402 در شهر اهواز انجام شد. جامعه آماری کلیه شهروندان اهوازی (885000 نفر) در سال 1395 می باشند که به وسیله فرمول کوکران تعداد 390 نفر به عنوان حجم نمونه و به صورت تصادفی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون های ANOVA، تحلیل رگرسیون، T تک نمونه ای، تحلیل مسیر و... استفاده شد. یافته ها نشان می دهد، تمامی 10 شاخص بررسی شده بالاتر از میانگین مبنا (3) بودند. همچنین در مدل رگرسیونی مشخص شد، متغیرهای پیش بین حدود (741/0= R2) از واریانس متغیر ملاک (کیفیت محیط) را تبیین می کنند؛ و منطقه 6 (میانگین 08/4) برتری بیشتری نسبت به سایر مناطق 8 گانه اهواز ازلحاظ کیفیت محیطی داشت. نتایج نشان داد؛ کیفیت محیط و میزان رضایت شهروندان اهوازی از مکان های سوم شهری با توجه به فرهنگ بومی ساکنین این شهر، ارتباطی تنگاتنگ با وضعیت مکان های سوم این شهر (با بار عاملی 722/0) دارد.