در این پژوهش با استفاده از مدل ارزیابی فیزیکی ژئوسایت ها (GAM) که پتانسیل ایجاد برنامه ریزی پایدار و مدیریت میراث های طبیعی و تبدیل آن ها به مقاصد گردشگری را مدنظر قرار می دهد، ژئوسایت های توده کوهستانی شاهو مورد ارزیابی قرار گرفت. این مدل بر پایه مدل های ارزیابی که قبلا ارائه شده و از طریق دو گروه ارزش های اصلی و ارزش های مکمل به ارزیابی ژئوسایت ها می پردازد. در ارزیابی کلی ژئوسایت های کوهستان شاهو، ژئوسایت های غار قوری قلعه، دره سیروان و سراب روانسر به ترتیب امتیاز 5/20، 75/16 و 5/16 را کسب کردند و به عنوان برترین ژئوسایت ها برای کاربری های ژئوتوریستی تعیین شدند. بر مبنای نتایج پژوهش ژئوسایت ها از ارزش علمی- آموزشی و زیبایی شناختی تقریباً مناسبی برخوردارند، اما به لحاظ ارزش های گردشگری ژئوسایت های منطقه مورد مطالعه وضعیت مطلوبی ندارند. همچنین از دید حفاظتی، حفاظت از ژئوسایت ها به صورت بالفعل صورت نمی گیرد و دلیل سالم ماندن این سایت ها، ناشناخته بودن آن ها می باشد. در نهایت می توان گفت که علاوه بر سایر ارزش های طبیعی و فرهنگی کوهستان شاهو، این منطقه می تواند چشم انداز مناسبی برای توسعه پایدار ژئوتوریسم فراهم کند.
کشور ایران با وجود برخورداری از جاذبه های متنوع، سهم ناچیزی از درآمد صنعت گردشگری را به خود اختصاص داده است. توسعه صنعت گردشگری ایران از منظر رشته های مختلف علمی تحلیل شده است. در پژوهش حاضر از منظر سیاست گذاری عمومی و با تأکید بر مفهوم مرجعیت، توسعه نیافتگی صنعت گردشگری ایران مورد بررسی قرار گرفت. مرجعیت سیاست های بخش گردشگری در قالب برنامه های پنج ساله توسعه بررسی گردید. بر اساس یافته های پژوهش، مرجعیت سیاست های گردشگری، تعریفی روشن از جایگاه بخش گردشگری در ایران ارائه نمی کند، خواست و انتظارهای مسئولان از صنعت گردشگری به خوبی تبیین نشده و نگاه همه جانبه به بخش های مختلف صنعت گردشگری وجود ندارد. در نتیجه ابهام مرجعیت بخش گردشگری، بر فرایند تدوین، اجرا و ارزیابی سیاست ها تأثیر گذاشته و موجب عدم تحقق اهداف توسعه گردشگری شده است.
گردشگری سلامت در بسیاری از کشورها، نیروی اصلی بهبود و رشد اقتصادی کشور محسوب می شود. به رغم تلاش های صورت گرفته در سال های اخیر، گردشگری سلامت هنوز در ساختار نهادی کشور و مقررات موجود، جایگاه مناسبی نداشته و با هدف تبیین شده در سند چشم انداز که جایگاه نخست گردشگری سلامت ایران در میان کشورهای منطقه را ترسیم کرده است فاصله دارد. پژوهش حاضر در تلاش است با اتخاذ رویکرد کیفی به این پرسش ها پاسخ دهد که گردشگری سلامت در کشور با کدام چالش ها در عرصه قانون گذاری و اجرا مواجه شده است؟ نهادهای مسئول برای پیشبرد و توسعه این بخش از اقتصاد، چه تمهیداتی اندیشیده اند؟ یافته های تحقیق مبتنی بر روش تحلیل مضمون بیانگر آن است که چالش های سیاست گذاری در چهار بخش اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی و اداری قابل تفکیک است که برای ارتقاء جایگاه گردشگری سلامت، توجه به چالش های سیاسی و اداری در مرحله تدوین سیاست ها اهمیت بیشتری دارد.
در دنیای امروز شبکه های اجتماعی نقش بسیار مهمی در روابط مردم سرتاسر جهان ایفا می کنند. با افزایش
محبوبیت شبکه های اجتماعی در میان کاربران ایرانی و تبدیل شدن این شبکه ها به مکانی که می توان به
استخراج تمایلات و علایق افراد پرداخت. بدین ترتیب این شبکه ها هم اکنون به جزء جدایی ناپذیر از زندگی
بیشتر افراد جامعه ما تبدیل گشته است. تلفیق این دو مقوله می تواند به عنوان یک استراتژی کلیدی کسب و
کار که مورد توجه بسیاری از سازمان های خدماتی در کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است، محسوب شود.
از این رو جهت شناسایی موانع استفاده از شبکه های اجتماعی در سازمانهای خدماتی خدماتی مسافرتی برای
بهبود استفاده شبکه ها به منظور بهبود سیاست های مدیریت ارتباط با مشتری در سازمانها پس از استخراج
عوامل تاثیر گذار ذکر شده در پژوهش های پیشین و استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی جهت اکتشاف موانع
تاثیرگذار مهم در این زمینه ، سه فرضیه تدوین شد و جامعه سازمان های خدمات و برخی از مشتریان آنها در
شهر تبریز با تعداد 245 نمونه برای مطالعه انتخاب شد و پرسشنامه ای با طیف لیکرت طراحی و بین نمونه مورد
مطالعه توزیع گشت. نتایج تحقیق از روایی و پایایی بالا برخوردار بود و به منظور تحلیل عاملی تاییدی و
استفاده شده است. نتایج نشان Lisrel اکتشاف مدلی از عامل های تاثیرگذار از نرم افزار معادلات ساختاری
داد که عوامل قانونی و تکنولوژیکی بیشترین تاثی ر ر ا در ایران به عنوان مانعی برای استفاده از شبکه های
اجتماعی در جهت ارتباط با مشتریان داشته اند