فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۵٬۲۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسئله فلسطین با نگاهی به جنگ 22 روزه غزه
حوزههای تخصصی:
عملکرد غیر ایدئولوژیک اسلامگراهای ترکیه (1)
حوزههای تخصصی:
مقاله: درسی از مقاومت فلسطین: ایمان، مقاومت و استراتژی فوج موشکی
حوزههای تخصصی:
راهبرد دولت جدید آمریکا در آفریقا
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی آلمان در دو بحران افغانستان و عراق
حوزههای تخصصی:
باز تولید بحران در ساختار امنیتی خاورمیانه به سوی شناسایی یک اَبَر بحران
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به الگویی اشاره دارد که مطابق آن، همیشگی بودن دغدغه امنیت در خاورمیانه براساس یک چرخه علی از باز تولید بحران در این منطقه قابل توضیح است. الگوی به کار رفته در این پژوهش بر وجود یک هسته مرکزی تاکید دارد که از آن به «اَبر بحران» تعبیر شده است. درک ماهیت این ابر بحران و شیوه بازتولید آن در صُور بحرانی دیگر در خاورمیانه منوط به تاکید بر رهیافت نظری نوشتار پیش رو است. این مقاله باور دارد برخلاف رویکرد موسوم به جا معه بین المللی یا مکتب انگلیسی روابط بین الملل که پیدایش همگرایی و نظم دسته جمعی را به رغم موانع ساختاری، قابل دسترسی می داند، با اتخاذ رویکردی نو واقع گرایانه (کنت والتز) در چارچوب مفهومی ساختار آنارشی در نظام بین الملل، نمی توان چنین پنداری را واقع بینانه دانست. از این رو به رغم دیدگاههایی که وجود یک سلسله از ارزشهای مشترک تاریخی ـ فرهنگی و منافع مشترک اقتصادی ـ ژئوپلتیکی در میان دولتهای خاورمیانه را برای تحقق همگرایی و نظم دسته جمعی خود به فال نیک گرفته اند، ساختار خاورمیانه به شکلی درون زا متعارض و آنارشیک است. رویکرد نظری این نوشتار نقطه عزیمت این ساختار آنارشیک را فرایند رژیم سازی ناقص رژیم صهیونیستی دانسته و منشاء اساسی تعارضات در این منطقه را پیرامون این واقعیت سیاسی صورت بندی می نماید. فرض ما بر آن است که ساختار بی نظمی ناشی از فرایند رژیم سازی ناقص، در سطوح دیگر بازیگران دولتی و غیردولتی در خاورمیانه باز تولید گردیده و موجب پیدایش ساختارهای متکثر بی نظمی شده است.
بحران نهادهای امنیتی افغانستان و دورنمای خروج از آن
حوزههای تخصصی:
بحران امنیت مهمترین معضل در افغانستان پس از سقوط طالبان به حساب می آید و با عنایت به این نکته که محور سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در راستای تحولات افغانستان شکل گرفته و به نوعی کامیابی و یا ناکامی این کشور در عرصه بین المللی به برقراری ثبات و امنیت در افغانستان بستگی پیدا کرده است، بنابراین اغراق نیست اگر در حال حاضر امنیت افغانستان به عنوان اصلی ترین پدیده در زمینه سیاست بین الملل مدنظر قرار گرفته شود. علی رغم وجود نابسامانی های برهم زننده امنیت در افغانستان، مانند فعالیت گروههای شورشی، تروریسم و معضلات ناشی از گذار از یک دوره طولانی بی ثباتی به وضعیتی پایدار، نهادهای امنیتی مناسبی که یارای مقابله با این طیف وسیع تهدیدات باشند، شکل نگرفته اند. در این میان به نظر می رسد برقراری نسبی امنیت در افغانستان تنها در سایه فایق آمدن بر ضعف نهادها و زیرساخت های امنیتی در این کشور امکان پذیر است. این نوشتار بر آن است تا ضمن بررسی اجمالی شرایط موجود نهادهای امنیتی افغانستان، راهکارهایی را برای بهبود این ساختارها و خروج این کشور از بحران امنیت بررسی کند.
بررسی روابط قدرت های بزرگ در شرق آسیا پس از فروپاشی اتحاد شوروی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در دوره پس از جنگ سرد، در وضعیت قدرت تغییرات شگرفی ایجاد شده است. این تغییرات نظم جدیدی را در روابط قدرت های بزرگ منطقه شرق آسیا حاکم کرده است و روابط دو جانبه میان چین، ژاپن، روسیه و آمریکا را باز تعریف نموده است. این نوشتار به بررسی جایگاه هر یک از این قدرت ها در شرق آسیا با توجه به منافع و اهداف استراتژیک امنیتی و اقتصادی آن ها بعد از فروپاشی شوروی می پردازد.
مرجعیت و سیاست در عراق پس از اشغال؛ با تاکید بر اندیشه آیت الله سیستانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر، تلاشی در جهت بررسی نقش مرجعیت در تحولات سیاسی عراق امروز و چگونگی تعامل مرجعیت با ساختار سیاسی ـ اجتماعی آن کشور است. نویسنده مرجعیت را به عنوان عاملی تاثیرگذار و کنشگری فعال در تاریخ حیات سیاسی عراق با چارچوب تحلیلی ساختار کارگزار بررسی می کند. همچنین با استفاده از رهیافت واقع گرایی انتقادی، در تحلیل تحولات سیاسی عراق از رابطه میان کارگزار ـ مراجع ـ و ساختار داخلی و خارجی عراق، نوعی درک پویا به ما می دهد و ما را از اولویت دادن به یکی از دو عنصر ساختار و کارگزار در این کنش دیالکتیکی منع می نماید، و در نتیجه، بینشی مورد قبول به ما عرضه می کند. سقوط رژیم بعث در سال 2003 فرصتی را در اختیار شیعیان قرار داد تا با توجه به اکثریت جمعیتی و محرومیت آنها از مشارکت در حکومت در زمان رژیم بعث، زمام امور را به دست گیرند که در نتیجه این کسب قدرت سیاسی شیعیان، قدرت مراجع دینی چون آیت الله سیستانی نیز افزایش یافت.
تحرکهای طالبان و تأثیر آن در روابط پاکستان، افغانستان و آمریکا
حوزههای تخصصی:
از جنگ سال 2001 و سرنگونی رژیم طالبان در افغانستان، بقایای طالبان در پاکستان و افغانستان به فعالیت ادامه دادند. در واقع با پیدایش دوباره طالبان در نواحی مختلف افغانستان، محیط کشورهای پاکستان و افغانستان به صحنه رویارویی طالبان با این دولتها تبدیل شده است. در این میان دولت کابل که همچنان با طالبان در ستیز است ، با چالش اساسی از طرف آنها مواجه است. شدت ناامنی از طرف طالبان در افغانستان به گونهای است که نیروهای ناتو در جنگ علیه طالبان دچار ناکارآمدی شدهاند. بنابراین پس از هفت سال حضور نظامی در این کشور، آمریکا به دنبال این استراتژی است که بین طالبان شکاف ایجاد کرده و با جناح معتدلتر درباره آینده افغانستان مذاکره کند. نگارنده به دنبال این هدف است که چالش طالبان به عنوان یک گروه تروریستی را در تنش بین دو کشور افغانستان و پاکستان با توجه به رویکرد استراتژیک آمریکا بررسی کند. بنابراین ابتدا به معمای حضور طالبان پرداخته شده، سپس تنش در روابط افغانستان و پاکستان مورد بررسی قرار گرفته و در پایان استراتژی آمریکا در برخورد با طالبان و تأثیر آن در روابط دو همسایه بررسی شده است .